دنیای بدون شعر و موسیقی تنها یک جهنم تاریک است....... استفاده از مطالب کانال فقط با ذکرِ منبع بلامانع است 🚫 کپی بدون ذکر منبع ممنوع است 🚫
✨💫
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏💐🌹🌸🩷🌸🌹💐🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@selmuly▪️ چکامه
✨💫
با قلبی که نیست
راه افتادم
درخت به درخت
و برکه به برکه
بهدنبال آن سکوت صمیمی
و تنهایی روشن
گشتم
ستاره به ستاره
از الههٔ آتش
سراغ گرفتم
و واژهها را یک به یک
در تمنای آن مجهول
بوییدم
بستر نرم علف
و فروتنی شاخههای بید
زمان را نوازش میداد
و مرا در آستانهٔ چشمانت
متوقف میکرد
هر ستاره میسوخت
پیش از آنکه در خالی سینهٔ من
بنشیند
همهٔ پنجرهها
به دریا ختم میشدند
و هیچ کوچهای
تکرار تو نبود
#صدیق_قطبی
"سکوت شب، فرصتیست برای مرور خاطرات شیرین و ساختن رویاهای رنگارنگ.
شبتون بخیر، همراهان عزیز."
🌺@selmuly▪️چکامه
•
نمازخواندن تفنگداران لشکر مسلح کوهستانی سیزدهم اس اس آلمان نازی مشهور به لشکر خنجر، این لشکر در خدمت دولت مستقل کرواسی بود که در کنار ارتش آلمان نازی خدمت می کرد. هیتلر اعتقاد داشت اسلام جنگجویان شجاع تر و نترس تری را تربیت می کند.
تاریخ عکس: ۱۹۴۳ میلادی
🌺@selmuly▪️چکامه
«فرزندان خود را بشنوید.»
شنیدن فرزندان، بیش از آنکه گوش دادن به کلماتشان باشد، درک احساسات، نیازها و دنیای درونی آنهاست. این کار به آنها احساس ارزشمندی، اعتماد به نفس و امنیت میدهد و رابطهای محکم و صمیمی بین شما ایجاد میکند. وقتی به حرفهایشان گوش میدهید، نه تنها آنها را درک میکنید، بلکه به آنها یاد میدهید که چگونه با دیگران ارتباط موثر برقرار کنند.
🌺@selmuly▪️چکامه
ترانهی "انت و معی"
#الیسا
🌺@selmuly▪️چکامه
•
📓مصاحبه با تاریخ
#اوریانا_فالاچی
در کتاب مصاحبه با تاریخ #اوریانا_فالاچی، که مجموعهای از مصاحبههاش با چهرههای معروف سیاسی قرن گذشته است، دو مصاحبه وجود داره که در چاپهای بعد از انقلاب از کتاب حذف شده.
یکیش مصاحبه با محمدرضا پهلوی و دیگری مصاحبه با روحالله خمینی است.
مصاحبه اوریانا فالاچی با محمدرضاشاه یکی از جنجالیترینهاست، چون شاه در آن بسیار متناقض صحبت میکند. او در حالی که با انقلاب سفید جایگاه زنان را ارتقا داد، در عین حال درباره زنان با خشونت و تحقیرآمیز حرف میزد و زنان را صرفاً وقتی ارزشمند میدانست که زیبا و دلربا باشند. همچنین درباره دین باورهای عجیب و خرافاتی داشت؛ مثلاً ادعا کرد پیامبران به او الهام میدهند و یک بار حضرت قائم را دیده است. اما در مسائل فنی مثل نفت و خاورمیانه بسیار دقیق و حساب شده بود، به طوری که اوریانا فالاچی از عمق شناختش شگفتزده شد و معتقد بود غربیها او را دست کم گرفته بودند.
برای افرادی که بدون حب و بغض میخواهند کمی با شخصیت این دو نفر آشنا شوند حتما این دو مصاحبه را بخوانند.
#مصاحبه_محمدرضاشاه #اوریانا_فالاچی
🌺@selmuly▪️چکامه
■ اگر کمشنوایید...
پیروزی رؤیت خواهد شد، حتی اگر در کاسه چشمهای من و تو گیاه روییده باشد.
#علی_حاتمی
ویدیو مربوط است به فیلم کوتاه همسُرایان (۱۳۶۱) ساختهی #عباس_کیارستمی
🌺@selmuly▪️چکامه
«ماه در میاد که چی بشه؟»
🌺@selmuly▪️چکامه
▪️فرزندانتان از آنِ شما نیستند! آنها پسران و دخترانی هستند که از خودشیفتگی زندگی، جان گرفتهاند. آنها به وسیله شما، و نه از شما شکل میگیرند، گرچه درکنار شما آسودهاند اما در تملک شما نیستند. شما مجازید که عشق خود را به ایشان هدیه کنید، نه افکارتان را، که آنها خود فکورند.
👤 #جبران_خلیل_جبران
🌺@selmuly▪️چکامه
موسیقی Sea Dream اثر
نویان
🌿🎼🎼🌿
پشت پا بر جسم زد جان تا هوای عشق کرد
جامه را بخشد به ساحل، هر که بر دریا زند
#صائب_تبریزی
✨💫
با سپاس از حضور و همراهی
شما دوستان ارجمند ...
🙏💐🌹💚🤍❤️💙🌹💐🙏
تا درودی دیگر بدرود.
با معرفی و فوروارد مطالب (کپی ممنوع)
از کانال، چکامه را حمایت کنید.
🌺@selmuly▪️ چکامه
بندر ناپل در زیر نور ماه
اثر کلود-ژوزف ورنه – Claude‑Joseph Vernet است،
۱۷۸۷
موزه هنرهای اروپا (Saint Louis Art Museum)
▨.............................
李白(Li Bai) – 月下独舟
(قایق تنها در زیر ماه)
舟行夜水清如镜,
明月随波入我心。
星沉云静天无语,
孤影悠悠似梦深。
قایق بر آب شب میلغزد، زلال چون آینه
ماه روشن، همراه موجها، در دل من مینشیند.
ستارگان فرو رفتهاند، ابرها آراماند، آسمان بیسخن ...
و سایهای تنها، شناور در ژرفای رؤیا
#لیبای شاعری چینی
شبتون پُر از آرامش، رؤیاهای روشن، و نجواهای مهتابی…
🌺@selmuly▪️چکامه
تصویر جالبی از ماه
نیویورک، آمریکا
🌺@selmuly▪️چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
میخواستم با این فکر که اگر امیرکبیر زنده بود، یا اگر علیه مصدق کودتا نمیشد، یا اگر فلانی سر کار بیاید چنین و چنان میشود، به مبارزه برخیزم و نشان دهم که ساختارهای سیاسی-اجتماعی-اقتصادی-فرهنگی تابِ تحمل اصلاحات این بزرگان را نداشتند.
میخواستم نشان بدهم که اگر صد بار با استبداد به هر علت گلاویز شویم و آن را تحویل دیگری بدهیم، تا ساختارهای استبدادپرور هستند؛ همچنان به تولید محصولِ خود خواهند پرداخت.
جامعهشناسی نخبهکشی
علی رضاقلی
"عشق گمشده" ...
اثری آرامشبخش و پر احساس ...
از هنرمند و پیانیست جوان لهستانی" مایکل کیمیسیاک"
Michal Kmieciak
🎼🎼🎼🎼
یافتن خوشبختی در درونمان کار آسانی نیست،
اما جز آنجا در هیچ جای دیگری هم امکانپذیر نیست...
#کارل_گوستاو_یونگ
📝
از زندگی روزمره بسیار می آموزم
در محوطه استخر دارم کفشهایم را میپوشم. اپراتور استخر که مرد میانسالی است با تلفن همراه کسی تماس میگیرد.
آهنگ پیشواز مداحی پخش میشود.
او سر تکان میدهد و به سقف خیره میشود. پنهان نمیکند که از چیزی ناراضی است.
راستش آهنگی که پخش می شود توجه مرا نیز جلب میکند.
مخاطب جواب میدهد. کوتاه با هم حرف میزنند و او خداحافظی میکند.
مرد میانسال بلندبلند با خودش حرف میزند بدون آنکه مستقیم به کسی نگاه کند.
ناخواسته میتوانم بشنوم که چه میگوید:
«خب شاید یکی دوست نداشته باشه گوش کنه»
لبخندی میزنم. هنگام تحویل کلید کمد میگویم «چی رو؟»
نگاهم میکند و ادامه میدهد:
«آخه چرا کسی رو که با ما تماس گرفته محکوم میکنیم به شنیدن چیزی؟
خب خودمون چیزی رو دوست داریم دلیل نمیشه که اون رو به دیگران هم تحمیلش کنیم»
میگویم:
«راستش تا حالا از این زاویه به آهنگهای پیشواز نگاه نکرده بودم».
بلند میشود و میایستد:
«غلط می گم؟ با یکی تماس می گیری. طرف میاد آهنگ سخنرانی می ذاره. آهنگ نوحه می ذاره، مداحی میذاره... خب اونی که تماس گرفته چه گناهی کرده؟... من با این آقا یه صحبت کوتاه کاری داشتم، آدم عجله داره تماسی گرفته. آخه جای این آهنگ اینجاست؟ الانه؟ شاعر بیخود نمی گه هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد... غلط میگم؟ آدمرو از همه چی زده میکنن به خدا».
زندگی روزمره و رویدادهای شاید پیشپاافتاده در آن مملو از نکتههای باریک و تأملبرانگیزند.
شاید متفکران این کشور از وجه نظری درباره مفاهیم بزرگ سیاسی یا اجتماعی حرف بزنند؛ ولی در دل زندگی روزمره هر کس به شکلی و به فراخور خویش آن مفاهیم را به زندگی تزریق و نسبت به آن تمرین میکند.
زندگی روزمره این روزها آموزنده شده است. من از این جریانهای کوچک نهفته در آن بسیار میآموزم.
- دکتر فردین علیخواه
🌺@selmuly▪️چکامه
کمی تا قسمتی لبخند ☺️
🌺@selmuly▪️چکامه
گردشی کوتاه در #کاشان زیبا
🌺@selmuly▪️چکامه
من هنوز هم گاهی بین شلوغی هزار ماجرا، دنبال راه گریز به لختی سکوت و آرامش و تنهاییام.
دنبال اینکه به اصل و خود حقیقیام برگردم،
و بهتر از قبل با همه چیز در کمال صلح و مدارا رفتار کنم.
هنوز هم از پیچ و تاب نور روی برگهای سبز، ته دلم قصهها میبافم و به شعر تازه فکر میکنم.
هنوز هم با کتاب و قهوه و موسیقی و گوش سپردن به آوای سکوت، لبریز انرژی و شور زیستن میشوم.
این رفت و برگشتها به سمت رهایی و آرامش، به سمت نور و سرمستی و خیال، از من موجود قویتر میسازد.
قوی و عاشق به هزار دلیل محسوس و ناشناخته و گاهی فراتر از حد تصور.
👤فاطمه پنبه کار
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
سرنوشت چون مجسمهای است
که در وسط دشت نصب شده
و روی آدم سایه انداخته
و قسمتی از آن را تاریک نموده است.
مادامی که ما در آن تاریکی زندگی میکنیم
نقاط ضعیف روح و عادات و قیود تا پایان عمر ما را زیر همین سایه نگه میدارد و حتی ممکن است تاثیر این سایه در بعضی از افراد زیادتر باشد و با شدت بیشتری بر آنها حکومت نماید و بر اثر مواریث یا عادات کاملا مطیع تاثیر آن باشند.
ما درون این سایه متولد شده و زندگی میکنیم و اگر گاهگاهی به نیروی تفکر و توجه به ضمیر خود را از زیر سایه این مجسمه بیرون کشیم و یا بهتر بگویم از فراز کوه عقل به پایین این مجسمه نگاه کنیم، خواهیم دید که سراسر صحرا تاریک نیست و فقط حدود مجسمه روی سطح روشن صحرا مشخص و معلوم است!
بدبختی اگر به خردمندان حمله نماید
روح آنها را بزرگ و تصفیه میکند؛
زیرا روشنایی روح خردمند تیرگی نمیپذیرد و هرگز ناامید نمیشود؛
زیرا خوشبختی و بدبختی
مثل آبی است که از هر طرف
وارد ظرفی شود, شکل ظرف را به خود گیرد...!
#عقل_و_سرنوشت
#موریس_مترلینگ
«ماه »
#مارتیک
آلبوم «مهمون»
آهنگ از #صادق_نوجوکی
شعر از #مسعود_فردمنش
ماه در میاد که چی بشه، میخواد عزیز کی بشه
ماه درمیاد چی کار کنه، باز آسمونو تار کنه
🌺@selmuly ◾️ چکامه
🌾🍂🌿
🍁🍀
🎋
از صد سال پیش به اینسو، ایران میانِ دو جریان کشیده شده است؛ یکی سنّتگرایی و دیگری نـوخواهی. نه از آن میتوانسته است دست بردارد و نه از این.
و این، عوارض و آثاری داشته که تاریخِ واقعیِ آن محتاجِ نوشتن است. ایرانی برای آنکه بتواند پایداری ورزد و ادامهی زندگی شایستهای را در پیش داشته باشد، باید خود را با نیازهای دنیا تطبیق دهد. جز این هیچ راه دیگری در برابر نیست. منظور نیازهای معقولِ دنیای امروز است، و نه الگوبرداریِ کورکورانه از روشِ زندگیِ غرب.
متأسفانه وضعِ سیاسی_اجتماعیِ این صد ساله به گونهای بوده که جوانبِ سطحیِ تمدّنِ غرب مورد استقبال بماند، و در برابر جوانبِ عمقی، چون نظمِ فکری، برنامهریزی، وقت شناسی و... مقاومت به خرج داده شود، برای مثال ما در مواردی علمِ جدید چون فیزیک و شیمی و ریاضی آموختهایم ولی آن منطقِ لازم در زندگیِ عملی و اجتماعی را با آن همراه نکردهایم. نتیجه آنکه در عین آنکه بسیار علاقه به کاربردِ علم داریم، علاقهی کافی نشان ندادهایم که در پیشبرد آن مشارکتی داشته باشیم. هنوز بعد از صد سال و با داشتنِ آن همه دانشکده، در “مسافرخانهی علم”زندگی میکنیم، نه در خانهی علم.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🌺@selmuly▪️چکامه
📯
20 خرداد در تقویم شمسی به عنوان "روز ملی صنایع دستی" در ایران شناخته میشود. این روز به منظور بزرگداشت و ترویج هنر و صنایع دستی کشور و همچنین قدردانی از هنرمندان و صنعتگران فعال در این حوزه مشخص شده است.
صنایع دستی به مجموعهای از آثاری اطلاق میشود که بهطور عمده با دست و ابزارهای ساده و بدون تکنولوژی پیشرفته ساخته میشوند. این هنرها جزء مهمی از فرهنگ، تاریخ و هویت ملی هر کشور به شمار میروند.
ایران به عنوان یکی از کشورهایی با تاریخی غنی در زمینه صنایع دستی، دارای تنوع بالایی از این هنرهاست. از جمله این صنایع میتوان به بافندگی (مانند فرش و گلیم)، سفالگری، میناکاری، خراطی، معرقکاری، جواهرسازی و هنرهای دیگر اشاره کرد.
در روز ملی صنایع دستی، در بسیاری از شهرها و مناطق مختلف ایران، مراسم و فعالیتهایی نظیر نمایشگاههای صنایع دستی، کارگاههای آموزشی، و مراسم تجلیل از هنرمندان با هدف ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به ارزش و اهمیت این هنرها برگزار میشود.
این روز همچنین فرصتی است برای حمایت از صنایع دستی و تشویق مردم به خرید و استفاده از محصولات دستساز، که میتواند به نفع اقتصاد محلی و پایداری فرهنگی باشد.
تأثیرات اجتماعی و اقتصادی
صنایع دستی نه تنها به حفظ و انتقال فرهنگ و هنرهای سنتی کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان یک منبع درآمد برای سازندگان و هنرمندان این عرصه عمل کند. با ایجاد بازارهایی برای فروش محصولات، صنایع دستی به ایجاد اشتغال و ارتقای سطح زندگی افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند، کمک مینماید.
از آنجایی که روز ملی صنایع دستی 20 خرداد به ترویج و بزرگداشت این قبیل هنرها اختصاص یافته، اهمیت آن به تنهایی به یک روز ویژه ختم نمیشود بلکه به عنوان حرکتی برای شناخت، حمایت و تأکید بر ارزش صنایع دستی در فرهنگ ایرانی و پشتیبانی از اقتصاد محلی تلقی میشود.
🌺@selmuly▪️چکامه
در گشودند به باغ گل سرخ
و من دل شده را
به سراپرده رنگين تماشا بردند
من به باغ گل سرخ
با زبان بلبل خواندم
در سماع شب سروستان دست افشاندم
در پريخانه پر نقش هزار آينه اش
خويشتن را به هزاران سيما ديدم
با لب آينه خنديدم
من به باغ گل سرخ
همره قافله رنگ و نگار
به سفر رفتم
از خاك به گل
رقص رنگين شكفتن را
در چشمه نور
مژده دادم به بهار
من به باغ گل سرخ
زير آن ساقه تر
عطر را زمزمه كردم تا صبح
من به باغ گل سرخ
درتمام شب سرد
روشنايي را خواندم با آب
و سحر را به گل و سبزه بشارت دادم.
#هوشنگ_ابتهاج
سلام و صبح بهخیر خدمت شما همراهان فرهیخته،
امروزتان آغاز شود با روشنی اندیشه،
و ادامه یابد با آرامش دل و ژرفای نگاه.
باشد که با شروع این صبح،
حقیقتی تازه در جانتان برآید؛
و آگاهی،
چون نسیمی لطیف،
سراسر ساعاتتان را بپیماید.
🌺@selmuly▪️چکامه
موسیقی Full moon اثر سرگئی چکالین هنرمند روس
موسیقی بسیار زیبا، دلنشین و احساسی ماه کامل
🌿🎼🎼🌿
مهتاب شب
که جامش از اختر لبالب است
گر هر ستاره ماه شود
باز شب شب است...
#مهدی_اخوان_ثالث
🌺@selmuly▪️چکامه
📝
من به خودم معترضم. هر چند روز یک بار برای خودم دادگاه صحرایی برگزار میکنم و خودم را محاکمه و بعد محکوم میکنم. اما از آن جایی که محکومِ بیعاری هستم، بها به این دادگاه نمیدهم و به خرده جنایتهای روزانهام ادامه میدهم. مثلا به ورزش نکردن ادامه میدهم. ادامه دادن به «انجام ندادن» کاری خیلی راحتتر از ادامه دادن به انجام همان کار است. تنبلی میکنم. برنج و نان و سیبزمینی هم قوت غالبم است. همین شده که شکمم هر روز جلوتر میآید و نافم گودتر. خلق و خویم هم شده شبیه به مردان تنِ لش که متخصص «انجام ندادن» هستند. چند کتاب نیمهخوانده دارم که لای صفحههای هر کدامشان یک چیزی (شامل: کارت ویزیت بنگاه املاک، دستمال کاغذی، کمربند چرمی مستعمل) چپاندهام که یعنی تا این صفحه خواندهام و به امید یزدان یک روزی تمامشان میکنم. اما من و همان چیزهای چپانده شده خوب میدانیم که قرار بر ادامه ندادن است.
یک لیست هم دارم از «فیلمهایی که قبل از مرگ باید دید»، به درازی سایهی مردان سرگردان در آفتاب غروب پاییز. شاید هم حتی درازتر. اما تا حالا چند تای آنها را دیدهام؟ به تعداد سیاستمداران با وجدان. به تعداد نخودهای سیاه. بعضی از فیلمها را هم زخمی کردهام و هشت دقیقهی اولشان را نگاه کردهام و بقیهاش را موکول کردهام به زمانی مناسب. من استاد موکول کردن و ناتمام رها کردن هستم. یک زمانی متعهد بودم که نوشتن. روزی به اندازهی یک کف دست نوشتن. که این کار هم دچار موکول شده است و خلاصه شده در نوشتنِ لیست خرید گوجه و خیار و سیبزمینی پشندی. که آن را هم سعی میکنم حفظ کنم تا بنویسم.
هزار کار ناتمام دیگر هم میتوانم به اینجا اضافه کنم. به اندازهی آرشیو سازمان اسناد ملی عکس دارم از آدمهای شهر که قرار بوده یک زمانی آنها را جمع کنم و یک خاکی به سرشان بگیرم. اتوبان تهران-نور ساخته شده اما مجموعه هنوز نه. چند رفیق دارم که بیخبرم ازشان و به بیخبری از آنها ادامه میدهم و برداشتن گوشی تلفن و زنگ زدن به آنها موکول شده به زمان مناسب دیگر. اینها تازه کارهای کوچک ناتمام هستند. آرزوهای بزرگی هم هستند که قابشان کردهام و گذاشتهام برای آن روز مناسب. آن روز مناسبی که دست برقضا در تقویم وجود ندارد.
خلاصه به این شکل. همین تاخیر مغزم را مثل انگور عسگریِ زیر آفتاب تموز دارد خشک و کشمش میکند و رو به تحلیل میبردش. کودتای خزندهی شکم علیه مغز که گاماس گاماس دارد پیشروی میکند و تصاحبم میکند. به زودی میشوم مردی با صد سانتیمتر پیشروی شکم و ده گرم مغز برای رفع و رجوع نیازهای شکم. مردی موکول کننده و انجام ندهنده که تک تک وسایل زندگیاش لای برگهای کتابهای نخوانده گم میشوند.
اما اینجا یک سمت روشن هنوز باقی مانده است. اینکه هنوز هر روز صبح به خودم قول میدهم که دیگر برنج نمیخورم، ورزش میکنم، و وارد وادی «انجام» میشوم. قد بلند میکنم و ته خط را نگاه میکنم. واقف میشوم به اینکه ثانیههای زندگیام را که قرار نبوده فروشی باشند، فروختهام و مال خودم نیستند. و واقف میشوم به اینکه مغزم پر شده از زباله و باید آن راتمیز کنم. اما... اما... اما عصر که شد، گرسنه که شدم از پشت پنجره به آدمهای توی پیادهرو که مشغول ورزش هستند فحش میدهم و دلم میخواهد با کمربند مستعمل بیفتم به جانشان. حیف که کمربند دیگر دور کمرم جا نمیشود و وظیفهاش شده نگه داشتن جای آخرین خط خوانده شده و نه نگه داشتن شلوار. در عوض شب یک دیس نشاسته و چربی میخورم و سیم مغزم را میبُرم و میخزم زیر پتو. کودتای سردِ شکم علیه مغز. من استاد انجام ندادن و موکول کردن هستم. شگفتا که همین چند پاراگراف را توانستم تمام کنم. آفرین به خودم.
#فهیم_عطار
🌺@selmuly▪️چکامه
ازدواج هم چیز جالبیه،
مثل ارتش میمونه.
با وجودی که همه ناراضین
ولی بازم داوطلب داره!
📽 The Fortune Cookie
🌺@selmuly▪️چکامه
ترانهی بسیار زیبای « خیابان بوگی» از لئونارد_کوهن _ با همکاری شارون_رابینسون
من رویای عشقی را در سر دارم
که در آن اشتیاقی دوجانبه
برای جستجوی حقیقتی برتر
میان دو تن پدید آید،
شاید نباید آنرا عشق نامید،
شاید نام حقیقی آن، دوستی است.
وقتی_نیچه_گریست
اروین_یالوم
•
هرگاه
رویدادی منفی
برای شما پیش میآید،
درسِ عمیقی
درون آن نهفته است،
حتی اگر
آن موقع متوجه آن نشوید.
#اکهارت_تله
🌺@selmuly▪️چکامه