1541
📚از بَس کتاب در گِرُوِ باده کرده ایم ، امروز خشتِ میکده ها از کتابِ ماست .📚 ارتباط با ادمین : @marymdansh
🎁 هنوز هدیه روز مرد و لباس یلداتو نخریدی ⁉️
نگراننباش❗️بیای اینجادست خالی بیروننمیری❗️
💰اینجا شما کمتر #هزینه میکنید ولی #شیک پوشتر دیده میشید . 👀
🔴تنوع زیاد لباسهای مجلسی،اسپرت و راحتی✅️
🔴 مستقیم از تولیدی و بی واسطه ✅️
🔴 ارسال رایگان به سراسر کشور✅️
🔴 کیفیتبالا و قیمتمنصفانه✅️
🛍عضو بشید و تفاوت قیمتها رو با چشمهای خودتون👁 ببینید ، شوکه میشید⬇️
/channel/+Bg1bphOK28Y4MTg0
...
- میبینی دلیلش این بود که
پیغام به دستش نرسیده بود و
چون هیچکس نمیتوانست بهجای
او جواب بدهد...
اعتمادش را بازیافت و با عبارتبندی
صحیح تلگراف جدیدی فرستاد.
فردای آن روز پاسخی بهدستش
رسید که مات و متحیرش کرد.
مخاطبش توضیح داده بود که
ایستگاه مذکور به بخش عملیاتی
او تعلق ندارد و نمیتواند هیچگونه
پاسخی در اختیارش بگذارد.
ابوالقاسم دیگر نمیدانست چه
کند. به پستچی که تلگراف را
تازه بهدستش داده بود و قیافهاش
آشکارا نشان میداد که قبلا از
محتوای آن باخبر است، خیره
نگاه کرد. مشکلات مشترک،
دو مرد را بههم نزدیک کرده بود
و هیچکدام حوصله نداشتند
حرفهای ناخوشایندی رد و بدل
کنند. دو کارمند محکوم به
بیکاری که از کشف راز قطار
گمشده یکسره چشم پوشیده
بودند، تمام روز حسرت دوران
گذشته را میخوردند و چون
مطالعهی روزنامه، عناصر تازهای
برای بحث در اختیارشان قرار
نمیداد. هرکس به گوشهٔ دفترش
خزید و بیرون نيامد.
برخی از ساکنان که حوالههایشان،
را از فرزندان مهاجرت کردهشان
به فرانسه را دیگر دریافت
نمیکردند اعتراض کردند.
آن سال زمستان سخت و
زودهنگامی فرا رسید.
خط تلگراف قطع شد، روستا
بیش از یک ماه منزوی شد.
تنها آموزگار دهکده ترک خدمت
کرد و شاگردان به حال خود رها
شدند. سه ماه بعد که راه باز
شد، راه به قدری خراب بود که
اتوبوس دهکده از ترس خرابی
لوازم ماشین، حاضر نشد به
کار سابقش برگردد.
مختار که سه ماه حقوق نگرفته
بود، دفتر پست را بیفایده دید
و به کار در مزرعه پرداخت.
ابوالقاسم در انزوا از غصه دق
کرد و اگر پسرک کنجاوی،
او را در ایستگاه متروک نمیدید،
جسد پوسیده میشد.
پیشنماز که رئیس ایستگاه راهآهن
را کافر میدانست، میخواست
از خواندن نماز بر او خودداری
کند، که مختار با تهدید او را
مجاب کرد.
هيچکس در دهکده از اتفاقات،
سؤال نپرسید و دهکده در خود
فرو رفت. قراردادهای ازدواج،
شفاهی شد و وظایف دادگاه را
اهالی برعهده گرفتند.
برای تعیین و شمردن ماه،
به هلال نگاه میکردند
مدتها بعد، کودکان حین بازی،
میلهٔ چدنی را یافتند، مسیر ریل
به ایستگاه مخروبه رسید.
در پوسیده را با لگد از جا کندند.
ساعت دیواری لجوجانه ۱۲ و ۱۴
را نشان میداد، انگار در انقباضی
ترحمبرانگيز، بازگشت قطاری
بیوفا را تقاضا میکرد.
رئیس ایستگاه سیدیلاربی
حق داشت. قطار ۱۵۳۷ هنوز
سر همان ساعت عبور میکرد.
سیدیلاربی را پشتسر میگذاشت
و سپس روی خطی پهن و دوتایی
پیچ عظیمی میزد تا از دهکده
عبور نکند و در دل کوهستان
فرو میرفت.
پایان.
داستانهای کوتاه
قصهٔ زمان
_ رشید میمونی Rachid Mimouni
( ۱۹۴۵ _ ۱۹۹۵ )
نویسندهٔ الجزایری.
در سال ۱۹۹۱ جایزهٔ فرهنگستان
فرانسه را بهدست آورد.
مشهورترین آثار او؛ شرافت قبیله،
زیستن در صلح، نفرین...
قصهٔ زمان از مجموعه کمربند غول
انتخاب شده است.
مترجم خانم مهوش قویمی.
...📚💫
...
قسمت ۵
منتظر بود در یک شهر دانشگاهی
بهسمت ریاست دادگاه منتصب
شود اما گوپه ' این سمت را از
او ربود. ایوانایلیچ به او تاخت ...
سال ۱۸۸۰ که سال سیاهی بود.
حقوقش کفاف نمیداد و پیدا
بود دوستان همه فراموشش
کردهاند و این بیانصافی درنظر
آنها طبیعی مینمود. ...
ایوانایلیچ احساس میکرد
" همه پشتش را خالی کردهاند. "
نقنق مدام زنش و دخل و خرجشان..
تابستان مرخصی گرفت و به روستا
نزد برادر پراسکویا فیودورنا رفت ...
احساس ملال کرد ... خواب به
چشمش نیامد. ... راهی پترزبورگ
شد ... تا حق آنها را کف دستشان
بگذارد ... بهدنبال پنج هزار روبل
بود ... در شهر کورسک ' با
ف.س.ایلین ' که او را میشناخت
سوار واگن شد. .. اطلاع یافت
تغییرات مهمی در وزارتخانه
صورت خواهد پذیرفت. ...
خلاصه که؛ ایوانسمیونویچ
بهجای پیوتر ایوانویچ گمارده
میشود ... برای ایوانایلیچ
اهمیت داشت چون زاخار ایوانویچ
هم دوستش بود ...
به مسکو که رسید، این خبر
تأیید شد. ... تلگرام زد که ؛
زاخار بهجای میلر ' منتصب،
سمت من حتمی !
به برکت این تغییر در همان
وزارتخانه، دوپایه بالاتر از
همقطاران خود قرار گرفت ...
احساس کرد مرد خوشبختی است.
شادمان به روستا بازگشت.
صلح برقرار شد و تعریف کرد که
همهٔ دشمنانش سرافکنده شدند
و همه حسرت میخورند و در
پترزبورگ دوستش دارند. ...
پراسکویا فیودورنا هم ... طرح
زندگی تازه ریخت. .. دوباره
کیفیت زندگی زناشویی خوب ...
باید از دهم سپتامبر کارش را
شروع میکرد و در محل جدید
مستقر میشد. همهچیز بهکام
بود و با همسرش هماهنگ ...
ایوانایلیچ تنها رفت، موفقیتش و
همدلی با زنش باعث تقویت او
شد. آپارتمان دلپسند و مجللی
پیدا کرد و آراستن خانه بهدلخواه
خانواده ... در خیال همهچیز
را کامل شده میدید؛
تالار پذیرایی را ظروف زیبای
درون بوفه و مبلمان و ...
حیرت خانوادهاش را که خوشحال
بودند ...
کار جدیدش مجذوبش کرد.
گاهی در جلسه به پردههای خانه
فکر میکرد ... یکبار هم در خانه
از نردبان افتاد که هیچیش نشد !
شادمان بود. نوشت: احساس
میکنم پانزدهسالی جوانتر شدهام.
کار خانه تا اواسط اکتبر طول کشید.
کارش بهکسانی میمانست که
ثروتمند نیستند اما میخواهند
از ثروتمندان تقلید کنند.
خلاصه که زن و بچههایش
آمدند و همهجا را نشان داد و
از لذت کِیف کردند. ...
- چه شد از نردبان افتادی؟
- جای شکرش باقیست، که من
ورزشکارم. هرکس دیگری بود
مرده بود. من اینجایم ضرب دیده،
دست که میگذاری درد میکند.
چیزی نیست. خوب میشود.
فقط یک لکهٔ کبود باقی مانده.
زندگی را در خانهٔ جدید شروع
کردند.
ص ۳۸
|| مرگ ایوانایلیچ
_لئو تولستوی
ترجمه سروش حبیبی
نشر چشمه. |
ادامه دارد
...📚📖
بر فریبِ حواسِ خود
پیروز شوید.
📚🎧 #کلبه_عمو_تم
نویسنده هریت بیجر استو
نه اشتباه کردم نشانههای
همگی یک چیز مشترک
داشت
آن بیچارهها از نوشتهٔ
نويسندگان و شعرا اطلاع
نداشتند که حتی شکسپیر
گفته است
مردهها با کفنهای سفید
در شهر میگردند
قسمت ۴۹
...
.
مادر ! بله، آدم نباید
پشتسر همنوع خود بد بگوید.
من هم این را میدانم، ولی
ناچارم یک چیز را بگویم؛
من از این تعجب میکنم که تو
تا بهحال متوجه نشدهای که
هرکس قبای بلند پوشید و
مدام خدا خدا کرد،
واقعا پاک و منزه نیست!!
|| بودنبروکها - توماس مان |
.
[ روانشناسی ]
نتایج آزمون قبلی را یاداشت کردید؟
تاریخ آزمون را فراموش نکنید.
توجه داشته باشید این آزمون فقط
برای افراد باسطح اضطراب شدید
نیست. برای تمام اوقاتی هم که
در شرایط عادی هستید کاربر
دارد. عمومیت این کتاب یکی
از برترین موارد آن است. *
حالا نشانههای افسردگی را در
هفتهٔ گذشته با o تا 3 امتیاز
پاسخ دهید.
۱- آیا اندوهگین بودید؟
۲- عزتنفس کمی داشتید؟
۳- در تصمیمگیری قاطع نبودید ؟
۴- بیش از اندازه نگران سلامت
خود بودید ( هستید ) ؟
۵- از کمخوابی رنج میبرید؟
۶- برای انجام کارهایتان باید
به خود فشار بياوريد؟
۷- آیا خود را غیر جذاب میدانید؟
۸- با کاهش میل جنسی مواجهید؟
۹- میل به خودکشی دارید؟
اگر امتیازها از 27 بیشتر شد
افسردگی شدید. نتایج دو آزمون
باهم ارتباط دارد. اضطراب با
ترس مرتبط است اما افسردگی
پرت شدن از بلندی است.
من شما را تشویق میکنم
احساسات منفی و اضطراب
را بپذیرید. نتیجهها را هر هفته
مقایسه کنید. کاهش امتیاز
نشانهٔ بهبودیست.
تفاوت افسردگی و اندوه:
افسردگی سبب کاهش عزتنفس،
افکار تحریفشده و ادامهدار است
گاه ماهها طول میکشد.
پدرمادر با اختلاف؛ کودک افسرده.
با پرسشهایی مثل ناخشنودی از
زندگی، یا خودکشی میتوان
یک فرد افسرده را تشخیص داد.
در صورت یأس شدید، با یک
روانشناس مشورت کنید.
دو آزمونی که باهم انجام دادیم
را دوباره امروز تکرار کنید. "
در سال 1980 انجمن روانشناسی
امریکا برای سلامت فکر، از
مفاهیمی نظیر بیقراری و
اندوه استفاده کرد؛
بهنام فوبیای اجتماعی.
در فصل بعد، یک آزمون
روحیهسنجی درصورت تداوم
روحیهٔ بد، شدت و وخامت
احساسات را مخصوصا اگر
دچار اضطراب عصبی میشوید
انجام میدهیم.
📚 از حالبد به حالخوب
✍ دکتر دیوید برنز
ترجمه مهدی قراچهداغی
دسترسی به قسمت قبل 👉
🍃🍃🍃
همچون || هارپر_لی |
که میگوید
اگر صدبار شکست خوردهایم
دلیل ندارد که باز تقلا نکنیم.
[ مقتدرانه تلاش کنیم ]
...📚🍃
...
گزارشهای رئیس ایستگاه روی
میزش انباشته میشد. نگرانی به
مختار هم سرایت کرد:
- نمیتوانم مراسلات را دریافت
یا ارسال کنم.
ابوالقاسم گفت:
- مطمئنم که همهچیز به روال عادی
برمیگردد.
- رئیس ایستگاه سیدیلاربی چه
میگوید؟
- او ادعا میکند که قطار سر
ساعتهای مقرر میگذرد و دوباره
برمیگردد. اما اطمینان دارم که
مرا دست انداخته چون بهخاطر
ارزبابیهای بهتری که ضمن
بازرسیها نصیبم میشود به من
حسادت میکند.
- چکار باید بکنیم؟
- بازهم منتظر میمانیم.
مختار خاطرنشان کرد:
- باید به رئیسم اطلاع بدهم.
نامهای برایش مینویسم.
- اما حالا که دیگر قطار عبور
نمیکند، نامه چطور بهدستش
میرسد؟
روز پنجم تلفن ایستگاه از کار افتاد.
این فاجعهٔ جدید ابوالقاسم را به
سرحد ناامیدی رساند. غرورش را
فروخورد و از پستچی راهنمایی
خواست.
پستچی پیشنهاد کرد که پيامي
تلگرافی بفرستد.
- خوشبختانه دستگاه من خوب
کار میکند.
ابوالقاسم محزون و ناامید، تصمیم
گرفت از تجهیزات ادارهٔ پست
استفاده کند.
اما روزها گذشت و هیچ پاسخی
نیامد. مختار هم بهنوبه خود
تلگرافی برای سازمانش فرستاد
تا مسئلهٔ چگونگی ارسال نامهها
را، بعد از حذف قطار ۱۴ و ۱۲
دقیقه مطرح کند. تلگرافی که در
جواب بهدستش رسید، تصریح
میکرد که باتوجه به اطلاعات
بهدست آمده از شرکت راهآهن،
خدمات قطار ۱۵۳۷ کوچکترین
تغییری نکرده است و بنابراین برای
تضمین خدمات پست، شایسته
است که از همان طریق اقدام شود.
مختار درحالیکه پیروزمندانه
تلگراف را در دست تکان میداد،
به ایستگاه رفت.
- تو که همیشه عملکرد پست را
تحقیر میکنی، حالا مدرکی هست
که نشان میدهد ادارهٔ من از
ادارهٔ تو منظمتر کار میکند.
ابوالقاسم که دیگر حال و حوصله
شوخی نداشت یادآور شد که
متن تلگراف مسئلهٔ نقل و انتقال
مراسلات را بههیچ وجه حل
نمیکند.
مختار با حال نزاری مطلب را
پذیرفت.
- راست میگویی. وضع همان است
که بود. ابوالقاسم طی چند روز،
از این میل که برای کسب اطلاعات
پیش رئیس شبکه برود، عذاب
کشید. اما علاوه بر آنکه اکراه
داشت بیمقدمه در حضور رئیس
ظاهر شود حس وظیفهشناسی
و انظباط، اجازه نمیداد محل
خدمتش را ترک کند.
از مختار مشورت خواست و پستچی
بهشدت تشویقش کرد که پیش
رئیسش برود.
- فقط یک نیمه روز وقت میگیرد.
- شوخی میکنی؟ بدون قطار
حداقل باید سه روز وقت بگذارم.
موقع رفتن باید چهار بار اتوبوس
عوض کنم. موقع برگشتن هم
همینطور.
- حق داری، فراموش کرده بودم.
- سه روز غیبت، به منزلهی ترک
خدمت است.
- اما قطار دیگر عبور نمیکند.
- بااینحال یک کارمند راهآهن
همیشه باید سر پستش بماند.
- من به جایت میمانم.
- تو؟ میدانستم کم عقل و بیفکری
اما حالا دیگر داری هذیان میگویی.
بهتر است به مهر زدن تمبرهای
نامهات اکتفا کنی.
با این وصف ابوالقاسم سرانجام
تصمیم به سفر گرفت.
وقتی به پایتخت رسید در شعبهٔ
مرکزی فهمید که مدیریت تمرکز
زدایی شده و سپس، سرپرستی به
شهر دیگر منتقل شده است.
آدرس جدید را نوشت و خوشحال
از دستیابی به توضیحی برای
سکوت طولانی رئیس شبکه،
به خانه برگشت.
داستانهای کوتاه
قصهٔ زمان
نویسنده رشید میمونی
قسمت ۱۱
ادامه دارد...
📚💫
.
دهخدا در لغتنامهاش با خط
خودش نوشته ملانصرالدین در
لطیفهگویی بینظیر بود.
به نوشتهٔ قاموسالاعلام با
تیمورلنگ، ملوک سلاجقهروم و
حاجبکتاش معاصر بوده... "
مردی ادعای دانستن علم نجوم
میکرد. ملا از او پرسید همسایهٔ
شما کیست. گفت نمیدانم.
ملا گفت تو که همسایهٔ خانهات
را نمیشناسی از ستارههای آسمان
چگونه خبر میدهی؟
-' ملا در وعظ میگفت مردم مال
خود را بهکسی بسپارید که از
او پس گرفتنش ممکن باشد
پرسيدند از که نمیتوان پس
گرفت. گفت از آدم مفلس.
-' شخصی خروس ملا را دزدیده
و در خورجین گذاشته بود ملا
او را تعقیب نموده گفت خروس
مرا بده گفت خروس ندیدهام
اتفاقا دم خروس از خورجین
بیرون بود ملا گفت تو راست
میگویی اما این دم کار را
خراب کرده!
میدانستید در مدارس ژاپن،
کتابِ ملانصرالدین دارند؟
کتابهای ملانصرالدین 👉
...📚
.
اشو
هرگاه یک کشور یا یک نژاد از
عقدهٔ حقارت در رنج باشد،
شروع میکند به تظاهرکردن که
برتر است.عقدهٔ برتریطلبی
راهیست برای پرهیز از عقدهٔ
حقارت، این یک استتار است.
همیشه چنین روی میدهد:
وقتی شخصی درحال مرگ است
شروع میکند بهفکر کردن درمورد
روزهای کودکی، چنین گفته شده
که اگر شخصی درحال غرقشدن
باشد تمام صحنههای زندگیاش
را مانند فیلم خواهد دید.
در مورد ملتها نیز چنین است،
ملتهای مرده و پوسیده که
مدام لاف گذشته را میزنند!!!
ملتهای ضعیف در گذشتهٔ
پر از ابهام و اوهام غرق میشوند!!!
پیوسته میگویند که ملت ما
در گذشته بهقدری خوب بودهاند
که نیازی نبود تا کسی در خانهاش
را قفل کند، کسی دروغ نمیگفت،
دزدی نمیکرد. این سخنان همهاش
بیمعنیست. پس بودا به چهکسی
میگفت دزدی نکن، دروغ نگو،
حسد نورز، بهچهکسی آموزش
میداد؟ هرجا کلامی و آموزشی
آمده یعنی مورد نیاز مردم بوده.
اگر مردم غیرخشن، مهرورز و
صلحدوست بودند، پس اینها
بهچهکسی تعلیم میدادند؟
... ...
@ktabdansh 📚
...📚
📌با عضو شدن رضایت خودتون رو از چنل ها اعلام کنید
🛑 /channel/addlist/u1Al-Han5Ek5MjY0
فرصت رو از دست ندید❗️
.
امروزه همهٔ عقاید،
مذاهب و فرضیات بشر
سنجیده و آزموده شده،
ولی هیچکدام از آنها
نتوانسته آدمیزاد را
خوشبخت، راضی و آسوده بکند.
س_گ_ل_ل
صادق_هدایت
...
⭕️ دعوت به همکاری ⭕️
✅ شغل پاره وقت #شغل_آنلاین
🟧 کسب وکار آنلاین با گوشی همراه📲
✔️با کمترین هزینه
✔️قانونی و معتبر
✔️درآمد روزانه حلال از 1میلیون به بالا
شرکت دانش بنیان وبین المللی✅️
ظرفیت پذیرش محدود✅
🟢 اطلاعات بیشتر مراجعه به پیوی 👇
🔴 @m_portahmasb
/channel/kasbhdyamadbagosi
کانال تلگرام من اینجام☝️
ماادمین نمیخوایم❌️❌️❌️❌️❌️❌️
سلام دوستان پکیجی از کانال های کاریابی پیدا کردم که فقط مخصوص ادمین های مبتدی ، ادیت و طراحی ، پاسخگویی و تعاملی هست که پروژه های روزانه میزاره خودم داخلش سه تا پروژه حداقل 9 میلیونی گیرم امد تصمیم گرفتم لینکشو برای شماهم بزارم که در این تابستون بتونید درامد داشته باشید 👇🏼
این یک تبلیغ نیست بلکه کمک به ادمین های مبتدی هست که هنوز پروژه دریافت نکردند و درامد ندارند✅
تو پای به ره در نه و
از هیچ مپرس
خود راه بگویدت که
چون باید رفت.
گفتند:
از مردم که با صیانتتر است؟
گفت:
آنکه زبان خویش را
نگاهدارتر است.
تذکرة الاولیا
کتابها
من را بهجایی میبرند
که بهغیر از این
نمیتوانستم بروم.
اعترافات افرادی که تابهحال
ملاقاتشان نکرده بودم و
زندگیهایی که
هرگز شاهدش نبودم را بامن
در میان میگذاشتند.
احساسات و رخدادهایی که
هرگز نمیتوانستم تجربه کنم
را در همهٔ آن کتابها میتوانستم
پیدا کنم.
طبیعت آنها کاملآ با
فیلمها و نمایشهای تلویزیونی
متفاوت بود.
به آسایش یک کتاب،
فنجانی چای و یک جای دنج
آرامش داشته باشید.
📚 کتاب دانش
یکی از پرفروشترین کتابهای
نیویورک تایمز و آمازون
هانس رزلینگ از ده غریزه که
نگرش ما را تحریف میکند
پرده برداشته. حدسیات ما از
ضمیرناخودآگاه و تعصبات
پیشبینی نشده تأثیر میپذیرد.
خشونت، جنگ، بلایای طبیعی،
فساد. مغز ما بدون فکر کردن
زیاد سریع نتیجه میگیرد
یک جهانبینی دراماتیک.
افراد حقایق را حتی زمانیکه
در مقابلشان است اشتباه
تفسیر میکنند.
زمانیکه ترس، ذهنمان را
به اشغال خود درمیآورد،
جایی برای حقایق باقی نمیماند.
واقعیت / هانس رزلینگ
t.me/ktabdansh 📚
.
بچه که بود از مُرده ها میترسید
میترسید از گورهایشان برخيزند،
او را بگيرند و کشانکشان با خود
بهدل خاک سرد سیاه ببرند و
چشمها و دهانش از خاک پر شود.
این ترس کمکم از میان رفت،
زیرا معلوم شد،
دستهای زندگان ترسناکتر است..
هیاهوی زمان جولیان بارنزЧитать полностью…
فقط من میتوانم
خودم را قضاوت کنم.
من گذشتهام را میدانم،
دلیل انتخابهایم را میدانم.
میدانم درونم چه دارم،
میدانم چقدر رنج کشیدهام،
میدانم قوی و شکنندهبودن
یعنی چه.
[ مَن ]
و نه
هیچکس دیگر..
...
مطالعه 📖 قسمت ۱۹
بهسوی کلبهٔ یک خوابهاش که
مانند دفترش اثاثیه اندکی
داشت راهی شد. " برای حریم
خصوصیاش ارزش قائل بود.
به سمفونی چهارم بتهوون گوش
داد. یکی از عبارات اپیکور
توجهش را جلب کرد؛ ...
اگر برای دلخوشی دیگران ،
توجهتان را به بیرون معطوف
کنید، بیشک نظام زندگیتان
را نابود کردهاید.
<< در سیسالگی،
سروکار داشتن با افراد همترازم
که درواقع همشأن
من نبودند، بهشدت خسته و
دلزدهام کرده بود.
گربه تا وقتی بچه است، با
گلولههای کاغذی بازی میکند
چون آنها را جاندار و موجوداتی
مانند خود تصور میکند.
ارتباط من با دوپایان هم همینطور
بود. >>
فصل ۲۵.
حکایت جوجهتیغی یکی از
مشهورترین عبارات شوپنهاور است
که نگاه سرد او را به روابط انسانی
آشکار میسازد...
یک روز سرد زمستانی که
جوجهتیغیها برای گرم شدن
بههم نزدیک میشوند ... تیغها
مانع شده ... و با فاصله از هم
یکدیگر را تحمل میکنند ...
نیاز انسانها، ویژگیهای
ناخوشایند و زنندهٔ فراوانشان
آنها را از هم دور میکند.
<< نزدیک شدن به دیگران را فقط
برای بقا تحمل کنید و هروقت
ممکن بود، از آن بپرهیزید. >>
بخش عمدهٔ رواندرمانی به این
مسئله پرداخته، هراس اجتماعی،
شخصیت خودشیفته،
خود بزرگانگاری و ...
البته آرتور احساسش به دیگران را
ضعف و کاستی نمیدید او انزوا
را یک حسن بزرگ میدانست.
* توجه کنید چه نوشت :
_ هرکس گرمای درونی زیادی از
خود داشته باشد، ترجیح میدهد
از جامعه فاصله بگیرد تا از
ایجاد گرفتاری و یا تحمل آزردگی
بپرهیزد _
آرتور شوپنهاور باور داشت
انسانیکه قدرت درونی و فضیلت
است، نیازی به پشتیبانی دیگران،
از هر نوعی که باشد، ندارد؛
چنین انسانی خودبسنده است.
[ نبوغ شوپنهاور سرچشمهٔ این
دوری از صمیمیت است ]
گفته که جایگاهش در والاترین
مرتبهٔ انسانی ایجاب میکرد،
استعدادهایش را هدر ندهد،
نوشت "
هوشمندیام متعلق به
من نیست، بلکه به جهان
اختصاص دارد. "
هوشمندی محض او چالاکی
ذهنیاش نمایان است. معلم
سرخانهاش از پیشرفت او
هاجوواج مانده بود. ...
گوته_ تنها مرد قرن نوزدهیای که
آرتور او را همسنگ خود میدانست
به اندیشهٔ آرتور ادای احترام کرد.
گوته_ رسالهٔ دکترای او را خواند
و چنان تحتتأثیر قرار گرفت که
خدمتکار خانهاش را بهدنبال
آرتور میفرستاد تا بحثهای
طولانی کنند.
گوته_ یک نظریه رنگ نوشته بود
از آرتور خواست نظر بده که
بعدها شوپنهاور نظرات گوته
را ناکافی دانست و ... اختلاف
و جدایی از هم.
البته آرتور همیشه او را گرامی
داشت. هوشمندی گوته برایش
قابل احترام بود. ص ۲۹۰
* بااستعداد
مثل تیراندازی است که
هدفی را میزند که دیگران
قادر به زدنش نیستند،
درحالیکه نابغه مثل
تیراندازی است که هدفی را
میزند که دیگران قادر به
دیدنش نيستند. "
درمان_شوپنهاور
دکتر اروین_دیوید_یالوم
ترجمه دکتر سپیده حبیب
نشر قطره
■ ادامه دارد
در کانال کتاب دانش،
متفاوت و جامع بخوانید
...📚
کتابِ دنیای سوفی؛
نوشتهٔ یوستین گردر
ترجمهٔ دکتر مهدی سمسار
رمانی جریانساز در مفاهیم
عظیم فلسفی.
از سقراط تا سارتر.
آغاز وسوسهکنندهٔ سؤالات
مفهومی. نثری گیرا و جذاب.
کتابِ شهریار؛
نوشتهٔ نیکولا ماکیاولی
ترجمهٔ محمود محمود
یک کتاب در حوزهٔ بایدها
و نبایدها و تاثیرگذارترین
آثار، پرخوانندهترین و
بحثبرانگیزترین اثر
سیاسی.
کتابِ چرا مسیحی نیستم
نوشتهٔ برتراند راسل
ترجمهٔ فرهنگ امیری
انتشارات جامی
پاسخ به دین. خودمختاری
و خودآگاهی. استدلالهای
منطقی دربارهٔ دین و مسیحیت.
چه موافق این کتاب باشید
چه نباشید چالش نیرومند
آن یک بیان استادانه است.
کتابِ ضیافت؛
افلاطون
ترجمهٔ محمد ابراهیمی فرد
انتشارات جامی
ضیافتی در یونان برپاست.
دیدگاهها، مکالمات، عشق
واکنشی به زیبایی، غرایز
اساسی انسان تا زمانیکه
سقراط همه را به چالش
میکشد. یک گفتگوی
حیرتآور.
" تلفیق فلسفه و رمان
یک کتاب بهانتخاب شما
برای مطالعه "
با کتاب دانش
بهترینها را بخوانید.
سپاس از مشارکت و
همراهی شما ❤️🔥
...
.
On day;
You will ask me
Which is more important ?
My life or yours?
I will say mine!!
And you will walk away
Not knowing that
" YOUR MY LIFE .
یک روز از من میپُرسی که ؛
زندگیِ من مهمتَره
یا زندگیِ خودت؟
من هم میگم ؛ زندگیِ خودم!!
وَ ( تو ) هم خواهی رفت
بدونِ اینکه بدونی " تو "
تمامِ زندگیِ من بودی ..
📚🌒
او دیگر نمیدانست
کدام فکر از خودش است و
کدام از آنها را به خوردش دادهاند.
فقط حس میکرد چیزی از درونش
آرامآرام خاموش میشود ..
📓 1984
.
خلوتِ خود را
محترم بشمارید،
این راهِ ممانعت از
ورودِ آلودگیهاست.
کلاریسا پینکولا
.
[ روانشناسی ]
اولین قدم، ارتباط با طرز فکر
و تبدیل احساسات به درک درست
و شناختدرمانی برای درمان
دلهره، فوبیا، افسردگی و حقارت ...
است. شادبودن دایمی غیرممکن
است و روشهای واقعی تغییر
پیچیدهاند، اما اگر دیگران را
فراموش کنید، ارتابطتان مشکلدار
میشود. تفاوت هست بین خواستن
و تأیید ديگران. ناآگاهی ما هم
بیتأثير نیست. اما اگر
تمرین کنید سرانجام بهتر میشوید.
فصل ۲.
یک آزمون اضطراب باهم انجام بدیم:
از 0 تا 3 امتیاز بدین:
گروه یک:
۱- اضطراب ، دستپاچگی، نگرانی.
۲- هراس ناگهانی و غیرمنتظره.
۳- احساس سرنوشت شوم.
۴- جدابودن از بخشی از خود.
گروه ۲.
۱- دشواری در تمرکز.
۲- پرش ذهن از موضوعی به
موضوع دیگر.
۳- ترس ازدستدادنکنترل.
۴- ترس از بیماری جسمی.
۴- ترس از انتقاد.
۵- پیشبینی حوادث خطرناک.
گروه ۳.
۱- تپش قلب.
۲- بیقراری.
۳- عرقکردن بدون تب.
۴- احساس ضعف یا بیحالی.
۵- درد در ناحیهٔ گردن.
۶- احساس خفگی.
این امتیازها را در جدول راهنمای
بعد استفاده میکنیم.
بیش از یکبار در هفته اگر
مشکلاتی دارید لطفا به
سؤالات پاسخ دهید.
حالات شدید روحی را بنویسید.
0 تا 4 اضطراب خفیف.
5 تا 10 مرز اضطراب.
11 تا 30 اضطراب خفیف.
50 تا 31 اضطرابشدید، وحشت.
پس از پاسخ، در جدول بعدی
آزمون را تکمیل میکنیم.
مارک_منسن میگوید :
قدرت واقعی واکنش ما نسبتبه
مشکلاتمان، براساس بزرگی آن
تعیین نمیشود، بلکه ذهن ما
آن را بزرگ یا کوچک میکند تا
با میزان اضطراب ما همخوانی
داشته باشد.
دسترسی به قسمت قبل 👉
" آزمون شدت افسردگی برنز "
📚از حالبد به حالخوب
✍ دکتر دیوید برنز
ترجمه مهدی قراچهداغی
انتشارات آرین کار.
...📚🍃
⛳️ آموزش های هک همراه هوش مصنوعی»» @Mobsec_Ai
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🟡برنامه نویسی و طراحی سایت
🟡دانشجوپلاس
🟡شُورِشِعر
🟡پک رایگان برنامه نویسی و شبکه
🟡انگلیسی حرفه ای کودک و بزرگسال
🟡مبتدی تا حرفه ای Autocad
🟡کانفیگ و فیلترشکن رایگان
🟡کتاب دانش مطالعه گروهی
🟡ربات های کاربردی تلگرام
🟡آموزش انگلیسی با تکه فیلمهای آمریکایی
🟡گروه معماری
🟡بهترین پروژه های دانشجویی و کاریابی
🟡« میکس ، آهنگ جدید »
🟡بسته بندی های خلاقانه
🟡دیگه کسی نمیتونه مزاحمت بشه
🟡آزمون های رایگان عمران و معماری
🟡کتاب سل
🟡پروژه ادمینی
🟡امنیت سایبری
🟡جدیدترین موزیک های ایرانی
🟡درامد پولدارشو
🟡داستان شاهان و قهرمانان
🟡پروژه های کاریابی و استخدام پروژه های میلیونی
🟡ثبت رایگان آگهی
🟡پروژه | استخدام ادمین
🟡آموزش پیشرفته زبان انگلیسی آیلتس
🟡آموزش اصطلاح آمريكايي
🟡کامپیــــــوتر ICDL
🟡ضربالمثــــــل ، آرایـــــــــه، شعر فارســــــی
🟡آموزش هک کامپیوتر با ترفند آسان
🟡موسیقی کلاسیک
🟡تدریس لیسنینگ شنیدار انگلیسی رایگان
🟡اصطلاحات خفن و حاضرجوابی فارسی
🟡شکستن یخ مکالمه زبان انگلیسی
🟡آموزش طراحی سایت رایگان
🟡تست کنکور استخـــدامی تخصصـــی
🟡پروکسی دانلودی سرعتی میخوای؟؟!
🟡کاریابی آنلاین
🟡انواع وکتور و عکس
🟡ترفندهای کاربردی ویندوز
🟡مدرسه خصوصی زبان انگلیسی در تلگرام
🟡دنبال پروژه آنلاین هستی ؟! بیا اینجا
🟡کافه متن ، موزیک آرامش
🟡دستیابی به موفقیت ،کسب درآمد مالی
🟡موزه خانه محیط زیست
🟡کانال سوالات تالیفی عمران محاسبات
🟡آکادمیِ زبان انگلیسی لینگو تور
🟡استخدامی فوری استان گلستان
🟡پروکسی ها اختصاصی
🟡مینی دوره های رایگان AI
🟡بیا هکر شو
🟡دانلود پروکسی تلگرام
🟡مرکز مشاوره اپلای و مهاجرت
🟡کتابفروشی ارزان کتاب
🟡مستر سیویل
🟡گلچین بهترین دوره های آموزش انگلیسی
🟡آموزش آواشناسی انگلیسی رایگان
🟡گروه مهندسی نرم افزار
🟡آموزش مکس و ویری
🟡بهترین پروژه های دانشجویی
🟡آموزش نرم افزارهای معماری
🟡کافه رویا
🟡تور چالش و تست های انگلیسی
🟡کتابهای صوتی، آرامش با داستان
➖➖➖➖➖➖➖
🔑@Newstaab
.
📚🎧 #کلبه_عمو_تم
نویسنده هریت بیجر استو
درست مانند موجی از
موسیقی آسمانی در
فاصلهٔ دو گردباد توفانی
بود سکوت چنان عمیق
شد که تیک و تاک ساعت
دیواری شنیده میشد
ساعتی که عقربههای خاموش
و گوش بهزنگ آن آخرین
دقایق رحمت و آمرزش
را که به این قلب سنگ
شده بخشیده شده بود
میشمردند
اما این فرصت لحظهای
بیش نپایید شک و تردید
و بیتصمیمی عرض اندام
کرد روح پلیدی قدرتمندتر
ظاهر شد
صحنههای ستمگری
قلب ما را به عصیان
وامیدارند
قسمت ۴۸
..