faqa61122 | Неотсортированное

Telegram-канал faqa61122 - احکام شرعی

-

فقه اهل سنت کامل و جامع لطفا مخاطبین خود را اد کنید نشر کنید تا ب همه برسه و کسانی سوال شرعی دارن لینک کانال براشون بفرستین تا عضو کانال بشن جزاکم الله خیر

Подписаться на канал

احکام شرعی

است بر صحت آن دلالت دارد، و نمی‌توان از آن عدول کرد. نووی ‌گفته است‌: “‌بمذهب امام شافعی و جمهور سلف و خلف دو بار سلام دادن سنت است‌. مالک و گروهی‌ گفته‌اند: همانا یکبار سلام دادن سنت است و آنان به احادیث ضعیفی متمسک شده‌اند که در برابر این احادیث صحیح (‌که ذکر گردید) مقاومت ندارند. چنانچه بعضی از این احادیث ضعیف نیز به اثبات برسد، بر آن دلالت دارد که بسنده ‌کردن به یک بار سلام دادن نیز جایز است‌. دانشمندانی که آراء ایشان معتبر است‌، اجماع دارند براینکه یک بار سلام دادن واجب است‌. اگر کسی بخـواهد یکبار سلام بدهد باید روی به پیش و سینه خویش سلام بگوید، و اگر دو بار سلام بدهد، اولی روی به طرف راست و دومی روی به طرف چپ داشته باشد و در هر سلام دادنی‌، آنقدر سر و سینه‌اش را بچرخاند، ‌که گونه‌اش (‌از پشت سر) دیده شود“‌. و اینست صورت صحیح سلام دادن نماز. بعد گفته است‌: “‌چنانچه هر دو بار سلام دادن روی به طرف راست یا هر دو بار روی به طرف چپ‌، یا هر دو بار روی در جلو، یا اولی روی در طرف چپ و دومی روی در طرف راست داشته باشد، در همه این حالات نمازش صحیح است‌، و دو بار سلام دادن را انجام داده است‌، ولی فضیلت و ثواب مراعات‌ کیفیت (‌مروی از پیامبر صلی الله علیه و سلم) را از دست داده است.



--------------------------------------------------------------------------------

[1] -بعضی نیت را شرط اساسی می دانند. نیت قبلا در مبحث وضو معنی شده است.

[2] -بینه/5.

[3] -بقره/238.

[4] - ‌در نماز صبح و دو رکعت مغرب و عشاء‌، امام فاتحه را با صدای رساتر می‌خواند که آنها را نمازهای جهری‌ گویند. و در بقیه نمازها فاتحه را آهسته‌تر می‌خوانند که آنها را نمازهای سری می‌‎گویند. امام جماعت در دو رکعت اول نمازهای جهری با صدای بلند فاتحه را می‌خواند و همچنین سوره را.

[5] حج /‌77 .

Читать полностью…

احکام شرعی

قدمهایش (‌انگشتان پاهایش‌)‌]"‌. جز بخاری همه محدثین آن را روایت ‌کرده‌اند.

از ابن عباس روایت شده است ‌که‌:" أمر النبي صلى الله عليه وسلم أن يسجد على سبعة أعضاء ولا يكف شعرا ولا ثوبا: الجبهة، واليدين والركبتين والرجلين [به پیامبر صلی الله علیه و سلم دستور داده شده بود که بر هفت اندام خود سجده‌ کند بدون اینکه موی و جامه خود را جمع کند: پیشانی‌، هر دو دست‌، هر دو زانو، و هر دو پا]"‌. در روایت دیگری چنین آمده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (أمرت أن أسجد على سبعة أعظم: على الجبهة - وأشار بيده على أنفه - واليدين، والركبتين، وأطراف القدمين) [‌به من دستور داده شد که بر هفت استخوان اندام خود سجده کنم (‌بر هفت استخوان بدن در سجده تکیه کنم):

پیشانی - ‌اشاره به بینی خود فرمود - هر دو دست و هر دو زانو و کناره‌های قدم پاها]"‌. این حدیث بین محدثین متفق علیه است‌. و در روایت دیگری‌:" (أمرت أن أسجد على سبع ولا أكفت الشعر ولا الثياب، الجبهة، والانف، واليدين، والركبتين، والقدمين) (‌ترجمه آن ‌گذشت‌)‌. مسلم و نسائی آن را روایت ‌کرده‌اند.

از ابوحمید روایت شده‌ که‌: ‌“‌پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگاه سجده می‌کرد بینی و پیشانی خود را بر زمین می‌نهاد“‌. ابوداود آن را روایت ‌کرده است‌. و ترمذی آن را ‌“‌صحیح‌“ دانسته است‌، و گفته است‌: عمل اهل علم بر این است‌ که در سجده پیشانی و بینی را بر زمین نهاد. اگر پیشانی تنها بر زمین بگذارد بدون بینی‌، بعضی از اهل علـم ‌گفته‌اند کفایت می‌کند و برخی دیگر گفته‌اند اگر هر دو نباشد، کفایت نمی‌کند و سجده محسوب نمی‌شود.



8-آخرین نشست و خواندن تشهد در آن:‌

آنچه ‌که از رهنمود پیامبر صلی الله علیه معروف و به اثبات رسیده آنست ‌که در آخرین نشست نماز می‌نشست و تشهد می‌خواند، و در حدیث ‌“‌المسی‌ء فی صلاته‌“ فرمود:" (فإذا رفعت رأسك من آخر سجدة وقعدت قدر التشهد فقد تمت صلاتك) [هر وقت از آخرین سجده سرت را برداشتی و باندازه خواندن تشهد، نشستی‌، همانا نمازت به پایان رسیده است‌]‌’‌’‌. ابن قدامه ‌گوید: از ابن عباس روایت شده است ‌که گفته است‌: ما قبل از اینکه تشهد فرض ‌گردد، می‌گفتیـم‌: ’‌’ السلام على الله قبل عباده، السلام على جبريل، السلام على ميكائيل، فقال النبي صلى الله عليه وسلم: (لا تقولوا: السلام على الله، ولكن قولوا: التحيات لله) [نگوئید: درود بر خدا، بلکه بگوئید همه ستایشها سزاوار خداست‌]‌’‌’‌. و این حدیث ابن عباس می‌رساند که تشهد اول فرض نبوده و بعداً فرض گردیده است‌.

صحیح‌ ترین احادیثی‌ که درباره تشهد روایت شده اســت .

صحیح‌ترین حدیث درباره تشهد از ابن مسعود روایت شده است‌ که ‌گفته است‌: ما با پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز می‌خواندیـم و در تشهد می‌گفتیم‌:" السلام على الله قبل عباده، السلام على فلان وفلان. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا تقولوا السلام على الله، فإن الله هو السلام، ولكن إذا جلس أحدكم فليقل: التحيات لله، والصلوات، والطيبات، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، فإنكم إذا قلتم ذلك أصاب كل عبد صالح في السماء والارض أو بين السماء والارض أشهد أن لا إله إلا الله، وأشهد أن محمدا عبده ورسوله، ثم ليختر أحدكم من الدعاء أعجبه إليه فيدعو به) [نگوئید: درود بر الله‌، زیرا الله خود سلام و درود است‌، لیکن هرگاه یکی از شما، در نماز نشست‌، بگوید: همة ستایشها و درودها و پاکیها از آن خداست‌، درود و رحمت و برکات خداوند بر تو باد ای پیامبر صلی الله علیه و سلم‌، و درود بر ما و بر بندگان درستکار خداوند اگر چنین ‌گفتید همه بندگان درستکار و شایسته خداوند در زمین و آسمان و در بین زمین و آسمان را شامل می‌گردد. بدل‌ گواهی می‌دهـم و به زبان اقرار می‌کنم ‌که بجز الله هیچ معبود بحقی وجود ندارد و نیز همچنین ‌گواهی می‌دهم ‌که محمد صلی الله علیه و سلم بنده و فرستاده و پیام‌آور الله است‌. سپس هر دعایی‌ که برایتان جالب است‌، بخوانید و بدان دعا کنید]‌’‌’‌. همه محدثین آنرا روایت کرده‌اند. مسلم ‌گفته است‌: مردم اجماع دارند بر این تشهد ابن مسعود، زیرا راویان این حدیث با هم اختلاف ندارند. و همچنین بر تشهد غیر ابن مسعود نیز اجماع و اتفاق دارند. اگر چه راویان تشهد غیر ابن مسعود با هم اختلاف دارند. ترمذی و خطابی و ابن عب

Читать полностью…

احکام شرعی

و در‌باره بسمله در اول همه سوره‌های قرآن اختلاف است ‌که سه مذهب و رای مشهور هستند:

اول‌: بسمله آیه‌ای است از سورة فاتحه و همچنین در تمام سوره‌های قرآن‌.

بنابر این خواندن بسمله در سوره فاتحه در نماز واجب است و حکم فاتحه را دارد. چه بصورت سری (‌نهانی‌) و چه بصورت جهری (‌آشکار)[4]‌. قویترین دلیل این مذهب حدیثی است ‌که از نعیـم مجمّر روایت شده‌ که ‌گفته است‌: “‌پشت سر ابوهریره (‌یعنی به امامت ابوهریره‌) نماز می‌خواندم که نخست بسم الله الرحمن الرحيم را خواند سپس فاتحه را، تا آخر حدیث‌. و در آخر آن حدیث‌ گفت‌:" والذي نفسي بيده أني لاشبهكم صلاة برسول الله صلى الله عليه وسلم [سوگند به آنکس‌ که جانم در دست اوست‌، نماز من بیشتر از همه به نماز پیامبر نزدیک است و بدان شباهت دارد]"‌. نسائی و ابن خزیمه و ابن حبان آن را روایت ‌کرده‌اند. حافظ در “‌الفتح‌“ ‌گفته است این صحیح‌ترین حدیث است درباره نماز جهری و بسمله‌.

دوم‌: بسمله خـود آیه‌ای است‌، مستقل ‌که برای تیمن و فاصله سوره‌های قرآن از یک دیگر، نازل شده است‌. بنابر این مذهب‌، قراء‌ت آن در فاتحه جایز، بلکه مستحب است ولی بلند خواندن آن سنت نیست‌، زیرا انس ‌گفته است‌: “‌پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم و پشت سر ابوبکر و عمر و عثمان -‌رضی الله عنهم -‌نماز خوانده‌ام‌ که

هیچیک با صدای بلند، بسـم الله الرحمن الرحیـم را نمی‌خواندند“‌. نسائی وابن حبان و طحاوی با اسناد برابر شرایط ‌“‌صحیحین‌“ آن را روایت ‌کرده‌اند.

سوم‌: بسمله نه آیه‌ای است ازسوره فاتحه و نه از سوره‌های دیگر، و خواندن آن در نمازهای فرض چه جهری و چه سری‌، مکروه (‌ناپسند) است بخلاف نمازهای سنت‌. این مذهب قوی نیست‌.

ابن القیم بین مذهب اول و دوم تلفیق نموده و گفته است‌: “‌پیامبر صلی الله علیه و سلم (‌در نماز) گاهی بسـم الله الرحمن الرحیم را آشکارا و گاهی نهانی می‌خواند و بیشتر نهانی می‌خواند، بدون شک هرگز در همه نمازهای پنجگانه در شبانه روز چه در سفر و چه در حضر، آن را آشکارا و با صدای بلند، نخوانده است و الا برخلاف راشدین و جمهور اصحاب و مردم عربستان پنهان نمی‌ماند“‌.



کسی‌ که نمی‌تواند بـخوبی فاتحه را بخواند

خطابی گفته است‌: اصل بر آن است که نماز بدون قراء‌ت و خواندن فاتحه‌، کفایت نمی‌کند و جایز نیست‌. و معقول آنست ‌که قراء‌ت فاتحه‌، برای ‌کسی واجب است‌ که آن را بخوبی و نیکو بداند، پس هرگاه نمازگزار، نتواند فاتحه را بخوبی بخواند و غیر آن را از قرآن بخوبی بداند، بر وی فرض و واجب است‌ که باندازه هفت آیه از قرآن بخواند. زیرا بهترین ذکر بعد از فاتحه‌، آیات دیگر قرآن است‌.

اگر نمازگزار، بطور کلی بنا بعلتی ‌که در مزاج اوست‌، یا بنا به سوء حافظه یا گنگی و نقصی‌ که در زبان اوست یا بنا به عارضه‌ای ‌که برایش پیش آمده است‌، نتواند کـم و زیاد قرآن را یاد بگیرد و بیاموزد، بهترین ذکر و دعا، بعد از قرآن‌، چیزی است‌ که

پیامبر صلی الله علیه و سلم به مردم یاد داده است‌. از جمله‌: تسبیح و تحمید و تهلیل‌. چه از او روایت شده است که‌:" (أفضل الذكر بعد كلام الله، سبحان الله، والحمد لله، ولا إله إلا الله، والله أكبر) (‌پایان سخن خطابی‌) [‌بهترین ذکر بعد از سخن خدا این‌ کلمات است‌: پاک و

منزه است خداوند، همه ستایش سزاوار او است‌، هیچ معبود بحقی نیست جز الله‌، الله بزرگتر از هر چیزی است‌ که شما تصورکنید]".

حدیث رفاعه بن رافع سخن خطابی را تایید می‌کند که می‌گوید: “‌‌پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را به مردی یاد داد و فرمود:" (إن كان معك قرآن فاقرأ وإلا فاحمده وكبره وهلله ثم اركع) [اگر چیزی از قرآن می‌دانی آن را بخوان‌، چنانچه از قرآن چیزی نمی‌دانی خدای را حمد و تکبیر و تهلیل ‌گوی‌]"‌. ابوداود و ترمذی و نسائی و بیهقی آن را روایت ‌کرده و ترمذی آن را ‌“‌حسن‌“ دانسته است.



5-رکو‌ع

فرضیت آن مورد اجماع فقهاء است‌، زیرا خداوند می‌فرماید:" يأيها الذين آمنوا اركعوا واسجدوا [5] [ ای‌ کسانیکه ایمان آورده‌اید (‌در نماز) به رکوع بروید و سجده کنید]".



چگونه رکـوع تحقق می‌یابد؟

با خمیده شدن بگونه‌ای ‌که دستها به زانو برسد، رکوع تحقق می‌یابد، طمانینه و آرامش در رکو

Читать полностью…

احکام شرعی

فرایض و واجبا‌ت نما‌ز



نماز فرایض و ارکانی دارد که حقیقت آن را تشکیل می‌دهند. چنانچه یکی از این فرایض نباشد نماز شرعا اعتباری ندارد. فرایض نماز بشرح زیر اشت‌:

1- ‌النیه[1]:

نیت واجب است‌. زیرا خداوند می‌فرماید:" (وما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين[2] [و بدانان دستور داده نشده مگر اینکه خدای را خالصانه عبادت و پرستش کنند و دین را از آن او بدانند]"‌. و پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز فرموده است‌:" (إنما الاعمال بالنيات، وإنما لكل امرئ ما نوى، فمن كانت هجرته إلى الله ورسوله فهجرته إلى الله ورسوله ومن كانت هجرته لدنيا يصيبها أو امرأة ينكحها فهجرته إلى ما هاجر إليه [‌آنچه که به ‌کارها ارزش می‌دهد، نیت و اراده است‌، به هر کس آن چیز می‌رسد که نیت و اراده باطنی اوست‌، پس هر کس به نیت و قصد رضای خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم هجرت ‌کند، هجرتش پسند خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم و موجب ثواب است‌، و هر کس هجرتش بقصد و نیت رسیدن به یک چیز دنیایی باشد یا برای ازدواج با زنی هجرت‌ کند، هجرت او بمنظور رسیدن بدان هدف است‌، نه رضای خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم و ارزش هجرت وی بهمان اندازه بی‌ارزش و کوچک است‌]"‌. بخاری آن را روایت‌ کرده است و در مبحث‌“‌وضو“ از حقیقت آن سخن‌ گفتیم‌.

در باره تلفظ و بر زبان راندن ‌“‌نیت‌“ ابن القیم در “‌اغاثه اللهفان‌“‌ گفته است‌: نیت عبارت است از قصد و آهنگ انجام چیزی‌، و محل آن دل نیت ‌کننده است و اصلا به زبان تعلق ندارد - (‌پس بر زبان راندن آن لازم نیست‌) - لذا از پـیامبر صلی الله علیه و سلم و از اصحاب او هیچ ‌گونه لفظی‌. در‌باره “‌نیت‌“ نقل نشده است‌، و این عباراتی ‌که (‌برای نیت‌) بعدها پدید آورده‌اند و بوقت آغاز وضو و نماز و یا هر عمل عبادی و غیرعبادی بر زبان می‌آورند، شیطان آنها را میدان مبارزه با وسوسه‌ گران قرار داده و مردم را در گفتن آنها دچار شک و تردید می‌کند و آزارشان می‌دهد و به تصحیح آنها وادارشان می‌نماید، ‌که مشاهده می‌شود چند بار آنها را تکرار می‌کنند و خود را در تلفظ آنها، خسته می‌کنند، اینها هیچکدام جزء نماز نیستند.



2-تکبیره الاحرام‌: (‌گفتن الله اکبر برای آغاز نـماز):

حضرت علی‌ گفته است ‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (مفتاح الصلاة الطهور، وتحريمها التكبير، وتحليلها التسليم) [‌کلید نماز وضو و ورود در آن (‌و همه چیز را بجز نماز، بر خود حرام ‌کردن‌) وسیله تکبیر انجام می‌گیرد و بیرون آمدن از آن سلام دادن است‌]‌" امام شافعی و احمد و ابوداود و ابن ماجه و ترمذی آن را روایت‌ کرده‌اند. ترمذی

گفته است‌: این حدیث صحیح‌ترین و پسندیده‌ترین حدیث است در این زمینه و حاکـم و ابن سکن آن حدیث را صحیح دانسته‌اند. و دلیل دیگر فرض بودن تکبیره‌الاحرام‌، فعل و قول پیامبر صلی الله علیه و سلم است ‌که به اثبات رسیده است بهمانگونه‌ که در دو حدیث قبلی از آن سخن رفت‌. تکبیره‌الاحرام‌، عبارت است از ‌“‌الله اکبر‌“‌ گفتن‌، زیرا ابوحمید روایت ‌کرده است‌ که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگاه می‌خواست نماز بخواند، چون بحالت اعتدال می‌ایستاد، هر دو دست خود را بلند می‌کرد و می‌گفت‌: “‌الله اکبر"‌. ابن ماجه آن را روایت ‌کرده است‌. و ابن خزیمه و ابن حبان آن را ‌“‌صحیح‌‌“ دانسته‌اند. و از این قبیل است آنچه‌که “‌بزاز“‌ با اسناد “‌‌صحیح‌‌“ و بشرط مسلم تخریج نموده است و از علی بن ابی‌طالب روایت ‌کرده است‌ که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگاه به نماز می‌ایستاد، می‌گفت‌: ‌“‌الله اکبر‌“‌. و در حدیث ‌“المسیی‌ء فی صلاته‌“‌‌ که طبرانی روایت‌ کرده است چنین آمده بود: ‌“‌سپس می‌گفت‌: الله اکبر“.



3-ایستاده خواندن نماز در نمازهای فرض و واجب‌: (‌قیام)

بموجب قرآن‌کریم و سنت رسول اکرم و اجماع‌، ایستاده خواندن نماز(‌واجب‌)، برای‌ کسی‌ که بتواند ایستاده نماز بخواند، فرض و واجب است‌. خداوند می‌فرماید:" (حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى، وقوموا لله قانتين) [3] [پیوسته نمازها را و نماز میانه را انجام دهید و در نماز خاشعانه بایستید و به خداوند دل بسپارید]‌". از عمران بن حصین روایت شده ‌که ‌گفته است‌: من بیماری بواسیر داشتم و در‌باره نماز گزاردن‌، از پیامبر صلی الله علیه و سلم پرسش نمود

Читать полностью…

احکام شرعی

تصل) [برگرد و نمازت را بگذار، زیرا تو نمازت را نخوانده‌ای‌]"‌. آن مرد برگشت و نمازش را دوباره خواند، باز هم پیامبر صلی الله علیه و سلم سخن خود را تكرار كرد، تا سه بار چنین شد، آنوقت آن مرد گفت‌: سوگند بدان ‌كس‌ كه ترا بحق مبعوث داشته (‌به پیامبری برگزیده‌) است‌، بهتر از این نمی‌دانم‌، پس به من یاد دهید. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (إذا قمت إلى الصلاة فكبر ثم اقرأ ما تيسر معك من القرآن، ثم اركع حتى تطمئن راكعا ثم ارفع حتى تعتدل قائما، ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا، ثم ارفع حتى تطمئن جالسا، ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا، ثم افعل ذلك في صلاتك كلها )[هرگاه خواستی به نماز بایستی‌، اول “‌الله اكبر“ بگو، سپس (‌بعد از فاتحه‌) آنمقدار از قرآن‌ كه برایت میسر است‌، بخوان‌، سپس به ركوع برو تا اینكه در حال ركوع آرامش می‌یابی‌، سپس از ركوع برخیز تا اینكه بحالت اعتدال می‌ایستی‌، سپس به سجده برو تا اینكه در سجده آرامش می‌یابی‌، سپس از سجده برخیز و بنشین تا اینكه در نشستن آرامش می‌یابی‌، سپس این حالات با طمانینه و آرامش را، در تمام نمازت بكار بند]‌"‌. احمد و بخاری و مسلم این حدیث را روایت ‌كرده‌اند. این حدیث به حدیث" المسئ في صلاته [بد نماز خوان‌]‌، شهرت دارد. -‌‌حدیث ‌كسی‌ كه بد نماز خواند.

این بود چكیده ‌گفتار و كردار پیامبر صلی الله علیه و سلم در‌باره چگونگی ادای نماز و ما نیز چنین خواهیم ‌كرد و علاوه بر آن فرایض و سنن آن را نیز از هم جدا می‌كنیم‌.

Читать полностью…

احکام شرعی

را استقبال قبله فرض نیست)-

1-‌نماز ‌“‌نفل‌‌“ و سنت‌، برای ‌كسی‌ كه سواره آن را بخواند، ‌كه مسافر یا سوار می‌تواند نماز سنت خود را بر پشت مركوب خویش بخواند (‌طبعاً ماشین و قطار و هواپیما نیز چنین است‌)‌. و ركوع و سجود را با ایماء (‌سر به جلو خم نمودن‌) انجام می‌دهد و برای سجده سرش را بیشتر خم می‌نماید و جهت قبله جهت حركت مركوب است‌. از عامر ابن ربیعه روایت است‌: “‌‌پیامبر صلی الله علیه و سلم را دیدم كه بر پشت مركوب خود (‌نماز می‌گزارد) به هر جهت ‌كه می‌رفت و با سر ایماء می‌فرمود".

مسلم و بخاری آن را روایت‌ كرده‌اند. ولی در نمازهای فرض این عمل را انجام نمی‌داد. و در روایت دیگری از احمد و مسلم و ترمذی آمده است ‌كه‌: ‌“‌پیامبر صلی الله علیه و سلم بر پشت مركوبش نماز می‌گزارد در حالیكه از مكه به مدینه برمی‌گشت مركوب به هر جهت می‌رفت (‌او نماز خود را ادامه می‌داد) و در این باره آیه زیر نازل شد:" (فأينما تولوا فثم وجه الله) [4] [‌به هر كجا روی آورید آنجا جهت خداست و رو سوی خدا دارید]"‌. از ابراهیم نخعی روایت است كه ‌“‌نماز می‌خواندند بر پشت شتران و چهار پایانشان رو به هر طرف ‌كه می‌رفتند.“‌، ابن حزم‌ گفته است ‌كه این حكایت از حال اصحاب و تابعین است بطور كلی‌، چه در سفر، چه در حضر“‌.



نماز مكره و بیمار و خائف (ترسان)‌:

خائف و بیمار و كسی‌ كه او را باجبار وا می‌دارند (‌مكره‌) اگر نتوانند رو سوی قبله

كنند، جایز است به طرف غیر قبله نماز بگزارند، زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:" (إذا أمرتكم بأمر فأتوا منه ما استطعتم).[هرگاه شما را به چیزی دستور دادم آن را به همان گونه كه می‌توانید انجام دهید]"‌. عبدالله بن عمر ذر تفسیر آیه" فإن خفتم فرجالا أو ركبانا [5] [‌بهنگام خوف‌، پیاده یا سواره‌، بهر كیفیت‌ كه توانستید نماز بخوانید]"‌، گفته است یعنی روی سوی قبله داشته باشید یا روی سوی آن نداشته باشید.

بخاری آن را روایت نموده است‌.



--------------------------------------------------------------------------------

[1] - ‌شرط چیزی‌، عبارت است از چیزی ‌كه عدم آن موجب عدم آن چیز است‌. ولی وجودش موجب وجود و عدم آن نیست‌. مثلا وضو كه شرط نماز است‌، اگر وضو نباشد، نماز درست نیست‌، ولی وضو گرفتن حتماً مستلزم وجود نماز یا عدم نماز نیست (‌بلكه اگر وضو داشته باشی می‌توانی نماز بخوانی و می‌توانی نخوانی‌. اما اگر وضو نداشته باشی از نظر شرعی نمی‌توانی نماز بخوانی‌. پس شرایط نماز همگی بدین معنی می‌باشند كه تا آنها موجود نباشند، نماز از نظر شرعی درست نیست‌)‌. “‌مولف‌"

[2] مائده‌/6.

[3] بقره/144و150.

[4] -بقره/115.

[5] -بقره/239.

Читать полностью…

احکام شرعی

ره و دو كف دست آشكار و ظاهر سازند]"‌. همانگونه ‌كه در حدیث ‌“‌صحیح‌‌“ از ابن عباس و ابن عمر و عایشه روایت شده است‌. از عایشه روایت شده است كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (لا يقبل الله صلاة حائض إلا بخمار) [خداوند نماز زنان بالغه را نمی‌پذیرد مگر اینكه سرپوش داشته باشند]"‌. پنج نفر از محدثین مگر نسائی آن را روایت كرده‌اند، و ابن خزیمه و حاكم آن را ‌“‌صحیح‌“ دانسته‌اند، و ترمذی گفته است‌: حدیثی است “‌‌حسن‌“‌‌. از ام سلمه روایت است كه‌: از پیامبر صلی الله علیه و سلم پرسیدم‌:" أتصلي المرأة في درع وخمار بغير إزار؟ قال: (إذا كان الدرع سابغا يغطي ظهور قدميها) رواه أبو داود و صحح الائمة وقفه [‌آیا زن می‌تواند در پیراهن بلند و سرپوش بدون داشتن زیرپوش نماز بجای آورد؟ فرمود: اگر پیراهنش بلند باشد و پشت پاهایش را بپوشاند اشكال ندارد]"‌. ابوداود آن را روایت كرده است‌. و پیشوایان حدیث وقف در آن را صحیح دانسته‌اند. از عایشه روایت شده است ‌كه‌: از او سوال شد: زن در چند پارچه لباس می‌تواند نماز بگزارد؟ او به سوال‌ كننده ‌گفت‌: برو از علی بن ابی‌طالب سوال ‌كن‌، سپس پاسخ وی را به من بگوی‌. آن شخص پیش علی رفت و آن پرسش را در میان نهاد، علی ‌گفت‌: با سرپوش و پیراهن بلند می‌تواند نماز بگزارد. سوال ‌كننده پیش عایشه برگشت و به وی خبر داد، عایشه‌ گفت‌: راست ‌گفته است‌.



تن پوشی كه واجب است و تن پوشی‌ كه مستحب است‌:

تن پوشی و لباس واجب آنست ‌كه عورت و شرمگاه را بپوشاند اگر چه تنگ باشد و از فرم و شكل اندام حكایت ‌كند امّا اگر لباس آنقدر نازك باشد،‌ كه رنگ پوست بدن از آن پیدا باشد و سفیدی و سرخی پوست قابل تشخیص باشد، نماز در آن جایز نیست‌. نماز خواندن در لباس یك پارچه‌ای‌، جایز است‌، همانگونه كه در حدیث سلمه بن الاكوع‌، ‌گذشت‌. از ابوهریره‌، روایت شده است‌ كه‌: از پیامبر صلی الله علیه و سلم در‌باره نماز خواندن در لباس یك پارچه‌ای و یك تكمه ای سوال شد، فرمود:" (أو لكلكم ثوبان؟) [‌آیا همه شما دو جامه دار‌بد؟‌]"‌. مسلم و مالك و دیگران آن را روایت كرده‌اند. مستحب است‌ كه در دو جامه یا بیشتر نماز گزارد. و مستحب است تا آنجا كه ممكن است‌، انسان برای نمازگزاردن‌، خود را بیاراید. از ابن عمر روایت شده است‌ كه‌: پیامبر صلی الله عایه وسلم فرمود:" (إذا صلى أحدكم فليلبس ثوبيه، فإن الله أحق من تزين له، فإن لم يكن له ثوبان فليتزر إذا صلى، ولا يشتمل أحدكم في صلاته اشتمال اليهود) [‌هرگاه یكی از شما خواست نماز بجای آورد، دو جامه خود را بپوشد، زیرا خداوند شایسته‌ترین

كسی است كه باید خود را در محضر او آراست‌. اگر نمازگزار دو جامه نداشت‌، بموقع نماز تن‌پوش زیرین بپوشد، و در نماز همچون یهودان ردا به خود مپیچید]"‌. طبرانی و بیهقی آن را روایت كرده‌اند. عبدالرزاق روایت كرده است كه‌: “‌ابی بن كعب و عبدالله بن مسعود با هم اختلاف نظر داشتند، ابی می‌گفت‌: نماز خواندن در یك جامه مكروه و ناپسند نیست‌، ابن مسعود می‌گفت‌: وقتی نمازگزاردن در یك جامه مكروه نیست ‌كه لباس‌ كمیاب باشد، عمر، به منبر رفت و گفت‌: سخن ابی درست است و ابن مسعود نیز كوتاهی نكرده است‌، هرگاه خداوند به شما فراوان بخشید، شما نیز فراوان جامه پوشید: مردی جامه‌های خود را می‌پوشد، یكی دیگر برای نماز زیر شلوار و ردای خود را می‌پوشد، و دیگری با زیر شلوار و پیراهن نماز می‌گزارد، یكی با زیر شلوار و قبای خود و دیگری با شلوار و ردا، و یكی با شلوار و پیراهن‌، و دیگری با شلوار و قبا، و دیگری با شلوار چرمی مخصوص‌ كشتی و قبا، و یكی با شلوار و قبا، و دیگری با شلوار چرمی مخصوص ‌كشتی و قبا، و یكی با شلوار چرمی و پیراهن یا شلوار چرمی و ردا، نماز می‌گزارد. در بخاری این حدیث بدون ذكر سبب آمده است‌. (‌مقصود آنست ‌كه هر كس برحسب امكان بهترین و بیشترین لباس و جامه خود را بپوشد)‌. از بریده روایت شده است‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: ‌“‌با لباس یك پارچه ‌كه آنرا به خود نپیچیده‌اید نماز نگزارید، پیامبر صلی الله علیه و سلم از نماز گزاردن با شلوار و بدون عبا و زوپوش نهی فرمود“‌. ابوداود و بیهقی آن را روایت ‌كرده‌اند.

روایت شده است‌ كه‌: حسن بن علی رضی الله عنهما ب

Читать полностью…

احکام شرعی

ا) [جبریل پیش من آمد و به من خبر داد كه ‌كفشهایم (‌نعلهایم‌) ناپاك و آلوده است‌، پس هرگاه یكی از شما به نمازگاه رفت‌، نعلین خود را وارونه‌ كند و بدانها بنگرد، اگر در آنها آلودگی و ناپاكی دید، جای آلودگی را بر خاك بمالد، سپس در آنها نماز بگزارد]"‌. احمد و ابوداود و حاكم و ابن حبان و ابن خزیمه آن را روایت‌ كرده‌اند، ابن خزیمه آن را ‌“‌صحیح‌‌“ دانسته است -‌البته آنوقت مسجد مفروش نبود واكنون فقط در صحرا این حالت پیش می‌آید -‌.

از این حدیث مستفاد سمی گردد كه هرگاه نمازگزاری به نماز شروع‌ كرد و در جامه‌اش آلودگی بود،‌ كه از آن بی‌اطلاع بود، یا آن را فراموش نموده بود، سپس در اثنای نماز متوجه آن آلودگی ‌گردید، بر وی واجب است ‌كه آن آلودگی را برطرف نماید، سپس به نمازش ادامه دهد و از همانجا كه بجای آورده بود شروع‌ كند و آن را به اتمام برساند و اعاده آن لازم نیست‌.

و اما دلیل طهارت و پاكی محلی‌ كه در آن نماز گزارده می‌شود: ازابوهریره روایت شده است‌ كه‌: یك نفر عرب بیابانی در مسجد ادرار كرد، مردم به طرف او رفتند تا او را كتك بزنند، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (دعوه وأريقوا على بوله سجلا من ماء، أو ذنوبا (1) من ماء، فإنما بعثتم ميسرين ولم تبعثوا معسرين [‌او را بحال خود بگذارید و یك سطل آب بر جای ادرار او بریزید، بی‌گمان رسالت شما آنست‌ كه ‌كار را بر مردم آسان بگیرید، نه اینكه ‌كار را بر مردم سخت و تنگ بگیرید]‌’‌’‌. همه محدثین مگر مسلم آن را روایت كرده‌اند .

شوكانی دلایل ‌كسانی را كه طهارت لباس را شرط می دانند مورد مناقشه قرار داده و گفته‌: اگر این دلایل درست باشد مفید آنستكه پاكیزگی لباس برای نمازگزار واجب است‌، پس هر كس نماز بگزارد و لباسش آلوده باشد، او واجبی را ترك‌ كرده است‌، اما نمازش باطل نیست‌، پس طهارت و پاكی لباس شرط صحت و درستی نماز نیست اگر چه واجب هم هست‌.

دركتاب ‌“‌الروضه الندیه‌“‌ آمده است كه‌: جمهور فقهاء‌، سه طهارت را در نماز واجب می‌دانند:

- طهارت تن

- طهارت لباس

- طهارت جایی‌ كه در آن نمازگزارده می‌شود.

گروهی آن را شرط صحت و درستی نماز می‌دانند، و گروهی آن را سنت می‌دانند، در حقیقت این طهارتها واجب هستند. بنابر این اگر كسی لباسش آلوده باشد و بعمد در آن نماز بگزارد، واجبی را ترك ‌كرده و نمازش درست می‌باشد.



4-ستر عو‌رت (‌پوشانیدن شرمگاه‌)‌:

دلیل آن آیه زیر است‌:" (يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد [ای فرزندان آدم زینت خود را نزد هر مسجدی (‌و یا در هر زمان سجده و نمازی‌) با خود بگیرید]" (‌اعراف‌/ ٣١)‌.

مراد از زینت چیزی است‌ كه شرمگاه را بپوشاند و مراد از مسجد نماز است‌، یعنی بهنگام نماز عورت و شرمگاه خود را بپوشانید. از سلمه بن الاكوع روایت شده است ‌كه گفت‌: ‌گفتم ای رسول خدای‌، آیا در پیراهن (‌بلند و باز خود) نماز بگزارم‌؟ فرمود:" (نعم زرره ولو بشوكة )[‌آری‌، ولی آن را دگمه بیندازید و بخیه كنید و ببندید حتی اگر با خاری هم باشد]" بخاری آن را در كتاب تاریخ خود و غیر آن‌، نیز روایت ‌كرده است‌.



اندازه و حدود عورت مردان

عورت و اندامی‌ كه واجب است مردان آن را در وقت نماز بپوشانند شرمگاه پیش و پس است‌. اما غیر از آنها، از قبیل ناف و ران و زانو دیدگاه فقهاء در آن باره بر حسب احادیثی ‌كه روایت شده است متفاوت است‌. بعضی آنها را عورت می‌دانند و برخی دیگر آنها را عورت نمی‌دانند.

دلیل‌ كسانی‌ كه آنها را عورت نمی‌دانند: كسانی كه ران و ناف و زانو را برای مردان عورت نمی‌دانند، بدین حدیثهای زیر استدلال كرده‌اند:

1-‌از عایشه رضی الله عنها روایت شده است‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم نشسته و رانش پدیدار بود، ابوبكر اجازه ورود خواست‌، به وی اجازه داد بدون اینكه خود را بپوشاند. سپس عمر اجازه خواست‌، پیامبر صلی الله علیه و سلم به وی نیز اجازه ورود داد و حال خود را تغییر نداد. سپس عثمان اجازه خواست‌، پیامبر صلی الله علیه و سلم جامه خود را بر آن فرو هشت‌. وقتی آنان برخاستند و رفتند گفتم‌: ای رسول خدا، ابوبكر و عمر اجازه خواستند بدانان اجازه دادید و ران خود را نپوشاندید، ولی وقتی‌ كه عثمان اجازه خواست ران خود را با جامه

Читать полностью…

احکام شرعی

اوقا‌تی كه از نما‌ز خواندن در آنها نهی شده است

از نمازگزاردن بعد از نماز صبح تا اینكه خورشید طلوع می‌كند و تا اینكه خورشید باندازه یك نیزه بلند می‌شود، نهی شده است‌، و همچنین بوقت استوای خورشید تا اینكه به سوی مغرب متمایل می‌گردد، و بعد از خواندن نماز عصر تا اینكه خورشید غروب می‌كند نیز از نمازگزاردن نهی شده است‌.

از ابوسعید روایت شده است‌ كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (لا صلاة بعد صلاة العصر حتى تغرب الشمس، ولا صلاة بعد صلاة الفجر حتى تطلع الشمس). [بعد از نماز عصر تا اینكه خورشید غروب می‌كند و بعد از نماز صبح تا اینكه خورشید طلوع می‌كند، نماز نگزارید]" بخاری و مسلم آن را روایت ‌كرده‌اند.

از عمرو بن عنبسه روایت شده است ‌كه ‌گفت‌: ‌گفتم ای پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم از نماز برایم بگو، فرمود: (صل صلاة الصبح ثم أقصر عن الصلاة حتى تطلع الشمس وترتفع، فإنها تطلع بين قرني شيطان،[1] وحينئذ يسجد لها الكفار، ثم صل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتى يستقل الظل بالرمح، ثم اقصر عن الصلاة فإن حينئذ تسجر جهنم فإذا أقبل الفي فصل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتى تصلي العصر، ثم أقصر عن الصلاة حتى تغرب، فإنها تغرب بين قرني شيطان وحينئذ يسجد لها الكفار [نماز صبح را بگزار سپس از نماز خواندن وایست تا اینكه خورشید طلوع می كند و بلند می شود،زیرا خورشید در بین دو شاخه شیطان‌ طلوع می كند، بدینهنگام كافران خورشید پرست‌، برای خورشید، سجده می‌كنند، سپس نماز بگزار كه در آن نماز فرشتگان حاضر می‌شوند تا اینكه سایه نیزه روی زمین نمی‌ماند (‌درست موقع استواء‌) از آن پس نماز خواندن را بس كن، زیرا در آنوقت جهنم مشتعل می‌گردد. هرگاه سایه اشیاء روی زمین ظاهر گردید می‌توانید نماز بخوانید چه در آن وقت فرشتگان در آن نماز حاضر می‌آیند تا اینكه نماز عصر را بجای می‌آوری‌، آنگاه از نماز خواندن بس كن تا اینكه خورشید غروب می‌كند، در آن وقت نماز نخوانید، زیرا در آن وقت خورشید بین دو شاخه شیطان غروب می‌كند و آنوقت است‌ كه ‌كافران خورشید پرست برای خورشید سجده می‌كنند]"‌. مسلم و احمد این حدیث را روایت ‌كرده‌اند.

از عقبه بن عامر روایت شده‌ كه ‌گفته است‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم ما را از اینكه در سه وقت نماز بخوانیم و مردگان خود را به خاك بسپاریم‌[2] منع فرمود: وقتی‌كه خورشید طلوع می‌كند و قرص آن پدیدار می‌گردد تا اینكه بخوبی بلند می شود، و وقتی‌كه خورشید در موقع استوا قرار می‌گیرد، و وقتی‌ كه خورشید در آستانه غروب است تا اینكه غروب می‌كند. گروه محدثین مگر بخاری آن را روایت‌كرده‌اند.



رای فقها‌ء دربا‌ره نما‌زگزاردن بعد از نما‌ز صبح و عصر:

جمهور علماء (‌فقهاء‌) برآنند كه قضای نمازهای فوت شده‌، بعد از نماز صبح و نماز عصر جایز است‌. زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (من نسي صلاة فليصلها إذا ذكرها) [‌هركس نمازی را فراموش ‌كرد، هر وقت به یادش آمد، آن را بجای آورد]"‌. بخاری و مسلم آن را روایت ‌كرده‌اند.

اما درباره بجای آوردن نماز سنت‌، بعد از نماز صبح و عصر، بعضی از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را مكروه دانسته‌اند، از جمله علی و ابن مسعود و زید بن ثابت و ابوهریره و ابن عمر. اگر كسی بعد از نماز عصر، دو ركعت نماز می‌گزارد، عمر بن خطاب در حضور اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم، او را بخاطر اینكارش می‌زد و كسی این عمل وی را انكار نمی‌كرد. و خالد بن ولید نیز چنین رفتار می‌كرد. از تابعین هم اشخاص زیر، آن را مكروه می‌دانستند:

حسن (‌بصری‌)‌، سعید بن المسیب‌. و از پیشوایان مذاهب اربعه‌، ابوحنیفه و مالك هم چنین ‌گفته‌اند.

اما شافعی ‌گفته است‌: بجا آوردن نمازهای سنت اگر دارای سبب مشخص باشند، مانند نماز “‌‌تحیه المسجد‌“ و سنت وضو گرفتن‌، در آندو وقت جایز است‌، و استدلال ‌كرده است‌ كه‌: پیامبرصلی الله علیه و سلم سنت نماز ظهر را بعد از نماز عصر، بجای آورده است‌. پیروان مذهب حنبلی هرگونه نماز غیر فرضی را، در این دو وقت حرام می‌دانند، مگر دو ركعت نماز سنت طواف را، زیرا جبیر بن مطعم ‌گفته است ‌كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" يا بني عبد مناف لا تمنعوا أحدا طاف بهذا البيت، وصلى أية ساعة شاء، من ليل، أو نهار [ای فرزندان عبدمناف‌، ‌كسی را كه طواف این خانه را انجام می‌دهد

Читать полностью…

احکام شرعی

صلی الله علیه و سلم وقتی نماز مغرب را می‌خواند كه خورشید غروب می‌كرد و چهره در نقاب می‌كشید...



وقت نماز عشاء (‌نماز خفتن‌)

با ناپدید شدن سرخی‌ كنار آسمان (‌شفق احمر) وقت نماز عشاء فرا می‌رسد، و تا نصف شب امتداد می‌یابد. از عایشه رضی الله عنها روایت است‌ كه ‌گفته‌:" [‌نماز عشاء را در مدت فاصله بین ناپدید شدن سرخی افق و ثلث اول شب می‌گزاردند]"‌. بخاری آن را روایت كرده است‌.

از ابوهریره روایت شده‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (لولا أن أشق على أمتي لامرتهن أن يؤخروا العشاء إلى ثلث الليل أو نصفه) [‌اگر ترس این نبود، ‌كه امت من بسختی دچار شوند و در مضیقه قرار گیرند، به آنها دستور می‌دادم كه نماز عشاء را تا ثلث اول شب یا نصف شب به تاخیر اندازند]‌"‌. احمد و ابن ماجه و ترمذی آن را روایت كرده‌اند. و ترمذی آن را ‌“‌صحیح‌“‌ دانسته است‌. از ابوسعید روایت شده كه گفته است‌: شبی در انتظار پیامبر صلی الله علیه و سلم برای نماز عشاء نشستیم تا نصف شب‌، آنوقت پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد، و با ایشان نماز گزاردیم‌، سپس فرمود:" (خذوا مقاعدكم فإن الناس قد أخذوا مضاجعهم، وإنكم لن تزالوا في صلاة منذ انتظرتموها لولا ضعف الضعيف وسقم السقيم وحاجة ذي الحاجة، لاخرت هذه الصلاة إلى شطر الليل [‌در جای خود بنشیند، كنون مردم به رختخواب رفته‌اند، بیگمان شما از آن وقت‌ كه به انتظار نماز نشسته‌اید، در نماز هستید (‌ثواب و پاداش آن را دارید) اگر بخاطر ناتوانی ناتوانان و بیماری بیماران و نیاز نیازمندان نبود، وقت این نماز را تا نصف شب به تاخیر می‌انداختم‌]"‌. احمد و ابوداود ‌و ابن ماجه و نسائی و ابن خزیمه آن را روایت كرده‌اند و اسناد آن “‌صحیح‌“ است‌.

تا اینجا مربوط بود به وقت اختیاری نماز عشاء‌، اما وقت جواز و اضطراری آن تا سپیده دم صبح امتداد دارد. زیرا ابوقتاده ‌گفته است‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (أما إنه ليس في النوم تفريط إنما التفريط على من لم يصل الصلاة حتى يجئ وقت الصلاة الاخرى) [‌اما اینكه كسی در خواب ماند و نمازش قضا شود، كوتاهی نكرده است‌، بی‌گمان سستی و سهل‌ انگاری درباره كسی است كه نماز را نمی‌خواند تا اینكه وقت نماز دیگر فرا رسد [9]‌]‌’‌. مسلم آن را روایت‌ كرده است‌.

چیزی‌ كه در مبحث “‌‌مواقیت‌‌“‌ گذشت‌، دلیل است بر اینكه وقت هر نمازی تا فرا رسیدن وقت نماز بعدی ادامه دارد، مگر نماز صبح كه وقت آن تا وقت نماز ظهر ادامه ندارد، زیرا فقهاء اجماع دارند بر اینكه با طلوع خورشید وقت آن به پایان می‌رسد .



مستحب است ‌كه نما‌ز عشا‌ء را دیرتر از اول وقت خواند

بهتر است‌ كه نماز عشاء را تا آخر وقت اختیاری آن ‌كه نیمه شب است به تاخیر انداخت‌. عایشه ‌گفته است‌: شبی پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز عشاء را به تاخیر انداخت تا اینكه قسمت زیادی از شب‌ گذشت‌، و اهل مسجد خوابیدند، سپس بیرون رفت و نماز گزارد و فرمود:" : (فويل للمصلمين الذين هم عن صلاتهم ساهون[بی‌گمان اگر امت خود را به مشقت نمی‌انداختم‌، (‌می‌گفتم‌) وقت نماز عشاء این است‌]‌"‌. مسلم و نسائی آن را روایت كرده‌اند .

حدیث ابوهریره و حدیث ابوسعید هم‌ كه قبلا بیان شدند در همین معنی حدیث عایشه می‌باشند و همه آنها دلالت دارند بر اینكه تاخیر نماز عشاء مستحب و بهتر است‌. و چون برای نمازگزاران مشقت دارد، مواظبت و مداومت بر تاخیر آن را ترك ‌كرده‌اند. زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم حال مامومین (‌كسانی ‌كه پشت سر او نماز می خواندند) خود را مراعات می‌فرمودند. لذا گاهی زود و اول وقت آن را می‌خواند و گاهی آن را به تاخیر می‌انداخت‌.

از جابر روایت شده است ‌كه‌: ‌“‌پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز ظهر را بعد از زوال‌، در حین ‌گرما می‌گزارد و نماز عصر را وقتی بجای می‌آورد كه هنوز خورشید در دل آسمان درخشان بود، و نماز مغرب را بعد از غروب خورشید، و نماز عشاء را گاهی به تاخیر می‌انداخت و گاهی در اول وقت می‌خواند، هرگاه می‌دید كه مردم‌ جمع شده‌اند در آن تعجیل می‌كرد،‌ و هرگاه می‌دید كه مردم در حضور بهم رسانیدن تاخیر می‌كنند، او نیز نماز را به تاخیر می‌انداخت‌، و نماز صبح را پیامبر صلی الله علیه و سلم با مردم در تاریكی آخر شب می‌گزاردند‌“‌. بخاری و مسلم آن را روایت ‌كرده‌اند.



خوابیدن قبل از نماز عشا‌ء و گفتگوی بعد از آن

خوابیدن قبل از نماز عشاء و گفتگوی بعد از آن ‌كراهت دارد. زیرا ابوبرزة اسلمی گفته است ‌كه‌: ‌“‌پیامبر صلی الله علیه و سلم مستحب می‌دانست (‌دوست داشت‌) ‌كه نماز عشاء را كه ‌“‌عتمه‌‌“ می‌گفتند، به تاخیر اندازد، از خوابیدن قبل از آن و گفتگوی بعد از آن بدش می‌آمد“‌‌. گروه محدثین آن را روایت كرده‌اند.

از ابن مسعود روایت شده ‌كه‌:" جدب لنا رسول الله صلى الله عليه وسلم السمر بعد [‌پیامبر صلی الله علیه و سلم ما را از داستان سرائی شبانه و گفتگو

Читать полностью…

احکام شرعی

است‌]‌"‌. احمد و نسائی و ترمذی آن را روایت‌ كرده‌اند. بخاری ‌گفته است حدیث امامت جبرئیل صحیح‌ترین حدیث است درباره اوقات نماز.



وقت نماز ظهر (‌نماز پیشین‌)

بموجب دو حدیثی‌ كه گذشت‌، معلوم‌ گردید كه وقت نماز ظهر از موقع زوال خورشید از وسط آسمان آغاز می‌شود و تا موقعی ‌كه سایه هر چیزی علاوه بر سایه‌ای ‌كه در موقع زوال خورشید از وسط آسمان آغاز می شود و تا موقعی ‌كه سایه هر چیزی علاوه بر سایه‌ای ‌كه در موقع زوال وجود دارد، سایه هر چیزی باندازه خودش می‌گردد، امتداد می‌یابد، جز آنكه بهنگام شدت‌ گرما، مستحب است كه نماز را از اول وقت به تاخیر انداخت‌، تا شدت ‌گرما موجب از بین رفتن خشوع و حضور قلب نگردد، و در غیر آنصورت تعجیل در ادای آن سنت است‌. دلیل آن احادیث زیر است‌:

1-‌از انس روایت شده است‌كه‌: ‌“‌پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگاه هوا بسیار سرد می‌شد، نماز را زود می‌گزارد، و هرگاه هوا بسیار گرم می‌شد، نماز را بوقت خنكی می‌گزارد“‌. بخاری آن را روایت‌كرده است‌.

2-‌از ابوذر روایت شده است كه‌: “ما در سفری همراه پیامبرصلی الله علیه و سلم بودیم‌، موذن خواست تا اذان ظهر بگوید، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: بوقت خنكی بانگ بگو. باز هم موذن خواست اذان‌ گوید، حضرت فرمود: بوقت خنكی هوا بانگ بگو، دو بار یا سه بار این مسئله تكرار شد تا اینكه سایه تپه‌ها را (‌سایه‌ای غیر از سایه موقع زوال‌) مشاهده كردیم‌، سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (إن شدة الحر من فيح جهنم، فإذا اشتد الحر فأبردوا بالصلاة [بیگمان شدت‌ گرما، از گسترش ‌گرمای جهنم است‌، پس هرگاه هوا خیلی ‌گرم شد، نماز ظهر را تا موقع خنك شدن هوا به تاخیر بیاندازید]"‌. بخاری و مسلم آن را نقل ‌كرده‌اند.



مقدار زما‌نی ‌كه با‌ید صبر كرد تا هوا خنك شود

حافظ در كتاب “‌‌الفتح‌“‌ گفته است‌: فقهاء در مقدار زمانی ‌كه باید درنگ كرد تا هوا خنك شود، اختلاف كرده‌اند، بعضی گفته‌اند: تا زمانی كه سایه هر چیزی باندازه یك “ذراع‌‌“ علاوه بر سایه موقع زوال‌، از آن چیز جدا شود (‌سایه حین زوال + یك ذراع‌)‌. بعضی‌ گفته‌اند: باندازه یك چهارم (4/1‌) قامت انسان‌، و بعضی ‌گفته‌اند: باندازه یك سوم (‌3/1‌)‌. بعضی دیگر گفته‌اند: باندازه نصف قامت انسان‌، سایة انسان از او جدا شود. چیزهای دیگری نیز گفته‌اند. ولی بهرحال بنا باختلاف احوال‌، آن مقدار متفاوت است‌، لیكن نبایستی این تاخیر تا آخر وقت امتداد داشته باشد.



وقت نماز عصر (‌نماز د‌یگر)

وقت نماز عصر زمانی آغاز می‌شود كه بعد از سایه موقع زوال‌، سایه هر چیزی باندازه خودش باشد و تا موقع غروب خورشید امتداد دارد. از ابوهریره روایت شده كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (من أدرك ركعة من العصر قبل أن تغرب الشمس فقد أدرك العصر).[هر كس بتواند یك ركعت نماز عصر را قبل از غروب خورشید بخواند، بی‌گمان نماز عصر را دریافته است‌]"‌گروه محدثین آن را روایت ‌كرده‌اند. بیهقی متن این حدیث را چنین روایت ‌كرده است‌:" (من صلى من العصر ركعة قبل أن تغرب الشمس ثم صلى ما تبقى بعد غروب الشمس لم يفته العصر) [هر كس یك ركعت از نماز عصر را قبل از غروب خورشید بخواند، سپس بقیه آن را بعد از غروب خورشید بخواند، او نماز عصر را از دست نداده است ]‌’‌’‌.



وقتی ‌كه انسان آزاد است در آن نما‌ز عصر را بگزارد و وقتیكه كه ‌كراهت دارد

زمانی‌ كه خورشید زرد و كمرنگ می‌شود، وقت فضیلت و اختیار پایان می‌گیرد. مقصود از حدیث جابر و حدیث عبدالله بن عمرو كه قبلا گذشت‌، نیز این است‌. اما تاخیر در بجای آوردن نماز عصر تا اینكه خورشید كمرنگ و زرد می‌شود، اگر چه جایز است ولی بدون عذر، ‌كراهت دارد، زیرا از انس روایت شده ‌كه ‌گفته است‌، از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدم‌ كه می‌فرمود:" (تلك صلاة المنافق، يجلس يرقب الشمس حتى إذا كانت بين قرني الشيطان قام فنقرها أربعا لا يذكر الله إلا قليلا) [این نمازگزاردن‌ بتاخیر، شیوه نمازگزاردن منافق است‌، ‌كه می‌نشیند و انتظار می‌كشد تا اینكه خورشید بین دو شاخه شیطان قرار گیرد، آنوقت برمی‌خیزد، بهمانگونه ‌كه مرغ دانه برمی‌چیند، چهار ركعت نماز می‌گزارد. جز بمقدار كمی یاد الله نمی‌كند]"‌. جز بخاری و ابن ماجه ‌گروه محدثین‌، آن را روایت ‌كرده‌اند. نووی در شرح صحیح مسلم ‌گفته است‌: یاران ما گفته‌اند: نماز عصر پنج وقت دارد:

1) وقت فضیلت

٢) وقت اختیار

٣) وقت جواز بدون ‌كراهت

٤) وقت جواز همراه بكراهت

٥) وقت عذر.

وقت فضیلت اول وقت است‌. وقت اختیار تا زمانی است‌كه سایه هرچیزی دو برابر خودش می‌شود، امتداد دارد. وقت جواز بدون‌ كراهت تا وقتی است ‌كه زردی و كم رنگی خورشید فرا می‌رسد، و وقت جواز با كراهت‌، وقت زردی و كم رنگی خورشید تا غروب آن است‌. وقت عذر، وقت نماز ظهر است در‌ باره ‌كسی‌ كه نماز عصر را با نماز ظهر جمع می‌كن

Читать полностью…

احکام شرعی

اوقات نماز



نماز دارای اوقات محدود و معینی است‌ كه بایستی در آن وقتها گزارده شود. زیرا خداوند می‌فرماید:" (إن الصلاة كانت على المؤمنين كتابا موقوتا) [1] [بی‌گمان نماز در اوقات محدود و معین فرض‌گردیده است‌]‌"‌. یعنی ثبوت فرضیت نماز در اوقات معین بمانند ثبوت‌ كتابت در لوح محفوظ‌، محقق است‌. قرآن‌كریم‌، بدین اوقات اشاره كرده است‌:" (وأقم الصلاة طرفي النهار وزلفا[2] من الليل، إن الحسنات يذهبن السيئات، ذلك ذكرى للذاكرين [3][نماز را با تمام اركان و شروط در اول و آخر روز، صبح و ظهر و عصر و در ساعاتی از شب (‌مغرب و عشاء‌)‌، بجای آور، بیگمان خوبیها، بدیها را از بین می‌برند، این پندها یادآوری است برای پند گیرندگان‌]"‌." (أقم الصلاة لدلوك الشمس [4] إلى غسق الليل، وقرآن الفجر إن قرآن الفجر كان مشهودا [5]) [ای محمد از اول وقت زوال خورشید تا وقتی‌كه تاریكی شب فرا می‌رسد (‌نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء‌) نماز را كه پایه دین است بجای آور، و نماز صبح را نیز بجای آور، زیرا در نماز صبح فرشتگان شب و روز حاضر می‌شوند]‌’‌’‌. "(وسبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها، ومن آناء الليل فسبح وأطراف النهار لعلك ترضى [6]) [خدای خود را ستایش ‌كن و نماز بجای آور، قبل از طلوع خورشید (‌نماز صبح‌) و قبل از غروب آن (‌نماز ظهر و عصر) و در ساعاتی از شب (‌نماز مغرب‌ و عشاء‌)‌، و در دو طرف روز نیز (‌بویژه تو ای محمد) حمد و تسبیح خدای را بجای آور، باشد كه تو از پاداش فراوان آن خرسند گردی‌[7]‌]‌". مقصود از تسبیح قبل از طلوع خورشید نماز صبح و مراد از تسبیح قبل از غروب خورشید نماز عصر است‌، زیرا در‌“‌صحیحین‌“ از جریر بن عبدالله بجلی روایت شده‌ كه ‌گفته است‌: ما در حضور پیامبر صلی الله علیه و سلم نشسته بودیم‌، شب چهاردهم ماه بود، به قرص ماه نگاه ‌كرد و فرمود:" (إنكم سترون ربكم كما ترون هذا القمر، لا تضامون في رؤيته، فإن استطعتم ألا تغلبوا على صلاة قبل طلوع الشمس وقبل غروبها فافعلوا، [سپس آیة ١٢٩ سوره طه را قرائت فرمود. یعنی‌: ‌“‌بی‌گمان شما خدای خود را (‌در روز قیامت‌) خواهید دید، بهمانگونه كه این قرص ماه را می‌بینید، و در رویت او چیزی از شما پوشیده نمی‌شود یا چیزی از شما كاسته نمی‌شود و به شما ستم نخواهد شد، اگر توانستید كه نماز خواندن قبل از طلوع و قبل از غروب خورشید را از دست ندهید، چنین ‌كاری را بكنید]‌". این بود اشارات قرآن‌كریم به اوقات نماز. اما احادیث نبوی اوقات نماز و نشانه‌های آن را بشرح زیر محدود و معین ‌كرده است‌:

1-‌از عبدالله پسر عمرو روایت است‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (وقت الظهر إذا زالت الشمس، وكان ظل الرجل كطوله ما لم يحضر العصر، ووقت العصر ما لم تصفر الشمس، ووقت صلاة المغرب ما لم يغب الشفق، وقت العشاء إلى نصف الليل الاوسط، ووقت صلاة الصبح من طلوع الفجر وما لم تطلع الشمس، فإذا طلعت الشمس فأمسك عن الصلاة، فإنها تطلع بين قرني شيطان)[وقت نماز ظهر از هنگام زوال خورشید است تا وقتی‌ كه سایه انسان باندازه طول اوست و هنوز وقت عصر فرا نرسیده باشد، و وقت عصر (‌بعد از اتمام وقت ظهر) تا وقتی است ‌كه خورشید زرد نشده باشد (‌در شرف غروب قرار نگرفته‌. و خیلی‌ كمرنگ نشده باشد)‌، و وقت نماز مغرب تا زمانی است كه شفق (‌احمر = سرخی ‌كنار آسمان‌) پنهان نشده باشد، و وقت نماز عشاء تا نیمه شب است‌، و وقت نماز صبح ازسپیده دم تا طلوع خورشید است‌، هرگاه خورشید طلوع ‌كرد در آن وقت از نماز خواندن خودداری ‌كنید، زیرا خورشید بین دو شاخه شیطان طلوع می‌كند]"‌. مسلم آن را روایت‌ كرده است‌.

٢-‌از جابر بن عبدالله روایت است‌ كه جبرئیل‌ علیه السلام، به نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد، بدو گفت‌: ‌“‌برخیز، نماز بخوان‌، وقتی نماز ظهر را خواند كه خورشید زوال ‌كرده بود، سپس بوقت نماز عصر نیز آمد و گفت‌: برخیز نماز بگزار، وقتی نماز عصر را خواند كه سایه هر چیزی باندازه خودش بود، سپس بوقت مغرب هم آمد،‌ گفت‌: برخیز نماز بگزار، وقتی نماز مغرب را خواند كه خورشید غروب‌ كرده بود، سپس بوقت عشاء نیز آمد،‌ گفت‌: برخیز، نماز بگزار، وقتی نماز عشاء را گزارد كه سرخی كنار آسمان ناپدید شده بود. سپس بهنگام نماز صبح هم آمد، وقتی‌ كه سپیده دمیده بود. سپس فردای آن روز هم برای نماز ظهر به نزد او آمد،‌ گفت‌: برخیز، نمازبگزار، وقتی كه نماز ظهر را خواند كه سایه هر چیزی باندازه خودش بود، و بهنگام نماز عصر هم آمد، ‌گفت‌: برخیز، نماز بگزار، وقتی نماز عصر را گزارد كه سایه هر چیزی باندازه دو برابر خودش بود، و در همان وقت (‌قبلی‌) برای نماز مغرب آمد، سپس برای نماز عشاء وقتی آمد كه نصف شب‌ گذشته بود یا گفت یكسوم شب‌ گذشته بود، آنوقت نماز عشاء را گزارد، سپس برای نماز صبح وقتی آمد كه هوا كاملا روشن شده بود و نماز بامداد را بجای آورد، سپس‌ گفت‌:" ما بين هذين الوقتين [‌اوقات نماز بین این دو وقت

Читать полностью…

احکام شرعی

تعداد نمازهای فرض (‌د‌ر شبانه روز)

خداوند در شبانه روز پنج نماز بر انسان فرض‌ کرده است‌، از ابن محیریز روایت است ‌که‌: مردی از بنی‌کنانه‌، بنام “‌‌مخدجی‌‌“‌، در شام از مردی بنام ابومحمد شنید که می‌گفت‌: نماز ‌“‌وتر‌“ واجب است‌، مخدجی‌ گفت‌: که به نزد ‌“‌عباده بن الصامت‌“‌ رفتم و آن را به وی خبر دادم‌، “‌عباده‌‌“ ‌گفت‌: ابومحمد دروغ‌ گفته است‌، زیرا من از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیده‌ام ‌که می‌فرمود:" (خمس صلوات كتبهن الله على العباد، من أتى بهن لم يضيع منهن شيئا استخفافا بحقهن كان له عند الله عهد أن يدخله الجنة، ومن لم يأت بهن فليس له عند الله عهد إن شاء عذبه وإن شاء غفر له). [‌خداوند (‌در شبانه روز) پنج بار نماز خواندن را، بر بندگان خود واجب و فرض‌ کرده است‌، هرکس آنها را بجای آورد و از روی ناچیز شمردن آنها و عدم توجه بدانها، چیزی از آنها را تباه نسازد، او با خداوند پیمان بسته است‌ که او را به بهشت ببرد. و هر کس آنها را بجای نیاورد، او با خداوند پیمانی نبسته است‌. ممکن است او را بر ترک آنها عذاب دهد و ممکن است او را ببخشاید (‌یعنی با ترک نماز آنان مستحق عذاب هستد)‌]"‌. احمد و ابوداود و نسائی و ابن ماجه آن را روایت کرده‌اند. ابن ماجه قسمتی از متن آن را چنین روایت‌ کرده است‌:" (ومن جاء بهن قد انتقص منهن شيئا استخفافا بحقهن).[کسی که آن فرایض را بجای آورد و از روی ناچیز شمردن منزلت آنها، چیزی ازآنها را ناقص نماید... ]"‌.

از طلحه بن عبیدالله روایت شده‌ که‌: یک مرد اعرابی با مـویهای پریشان به خدمت پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت‌: ای پیامبر خدای به من بگو خداوند چند نماز بر من فرض کرده است‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (الصلوات الخمس إلا أن تطوع شيئا) [نمازهای پنجگانه‌، مگر داوطلبانه چیزی بدان بیفزائید]‌". گفت‌: به من بگو خداوند چـقدر روزه بر من واجب‌ کرده است‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (شهر رمضان إلا أن تطوع شيئا). [‌روزه ماه رمضان بر تو فرض است‌، مگر اینکه داوطلبانه علاوه بر آن روزه بگیرید]"‌.گفت‌: به من بگو، خداوند چقدر از زکات بر من فرض ‌کرده است‌؟ طلحه ‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم تمام شرایع و قوانین اسلام را برای وی بیان داشت‌. آن‌گاه آن مرد گفت‌: سوگند به آنکه ترا ارج و احترام نهاده است‌، داوطلبانه چیزی بدانها نمی‌افزایم و چیزی از فرایض خداوند، نمی‌کاهـم‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (أفلح إن صدق، أو دخل الجنة إن صدق). [اگر راست گوید رستگار است‌. یا (‌فرمود:‌) اگر راست گوید به بهشت درآیـد]‌"‌. بخاری و مسلم آنرا روایت‌ کرده‌اند.

Читать полностью…

احکام شرعی

🕊🕯 ˓٭˛ ،

📖عنوان نشید:صلو علیه و سلمو تسلیما ❤️

اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
       

Читать полностью…

احکام شرعی

‍ 🎙نشید:هر مسلم بهی عید مبارک
👤منشد: #روحانی
💾 حجم: MB 2,4
🔖زبان: #اردو
#عید

Читать полностью…

احکام شرعی

دالبر و ابن المنذر گفته‌اند: حدیث ابن مسعود درباره تشهد صحیح‌ترین حدیث است‌. و تشهد ابن عباس نسبت به تشهد ابن مسعود از نظر صحت حدیث درمرتبه دوم قرار دارد که می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم همانگونه ‌که قرآن را به ما می‌آموخت‌، تشهد را نیز به ما می‌آموخت و می‌گفت‌: (التحيات المباركات، الصلوات الطيبات لله، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، أشهد أن لا إله إلا الله، وأشهد أن محمدا عبده ورسوله) امام شافعی و مسلم و ابوداود و نسائی آن را روایت کرده‌اند. امام شافعی می‌گوید: درباره تشهد احادیث مختلفی روایت شده است‌، من این یکی را بیشتر دوست دارم‌، زیرا که کاملترین آنهاست‌. حافظ‌ گوید: از امام شافعی سوال شد که چرا تشهد ابن عباس را برگزیده‌ای‌؟ ‌گفت‌: چون آن را گسترده می‌بینم و به طرق صحیح از ابن عباس شنیده‌ام و الفاظ آن را جامعتر و بیشتر از الفاظ دیگر تشهدها می‌دانم‌. من بدان عمل می‌کنـم و اگر کسی به غیر از آن عمل ‌کند مادام ‌که احادیثش صحیح باشد بر وی سخت نمی‌گیرم و اشکالی در آن نمی‌بینم‌. و تشهد دیگری نیز هست‌ که امام مالک آن را در “‌موطا“ از عبدالرحمن بن عبدالقادری روایت ‌کرده ‌که ‌گفته است‌: او از عمر بن خطاب شنیده ‌که بر بالای منبر تشهد را به مردم می‌آموخت‌، و می‌گفت‌:" التحيات لله، الزاكيات لله، الطيبات والصلوات لله، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، أشهد أن لا إله إلا الله، وأشهد أن محمدا عبده ورسوله نووی‌ گفته است‌: “‌‌این احادیث درباره

تشهد همه صحیح هستند و باتفاق محدثین صحیح‌ترین آنها حدیث ابن مسعود است‌. سپس حدیث ابن عباس‌‌“‌. شافعی‌ گفته است‌: “‌هر کدام را انتخاب ‌کنی ‌کفایت می‌کند و علماء اجماع دارند بر اینکه همه آنها جایز هستند.



9-سلام داد‌ن

فرضیت سلام دادن نماز، از قول و رفتار پیامبر صلی الله علیه و سلم به اثبات رسیده است‌. از علی‌ رضی الله عنه روایت شده‌ که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (مفتاح الصلاة الطهور وتحريمها التكبير، وتحليلها التسليم) (‌ترجمه آن در تکبیر گذشت‌)‌. احمد و شافعی و ابوداود و ابن ماجه و ترمذی آن را روایت‌ کرده‌اند. ترمذی ‌گفته است‌: این حدیث صحیح‌ترین و پسندیده‌ترین حدیث در این زمینه است‌. از عامر بن سعد و او از پدرش روایت کرده ‌که‌:" (كنت أرى النبي صلى الله عليه وسلم يسلم عن يمينه وعن يساره حتى يرى بياض خده) [‌من پیامبر صلی الله علیه و سلم را می‌دیدم ‌که بهنگام سلام دادن به طرف راست و به طرف چپ آنقدر متمایل می‌شد و رویش را بـر می‌گردانید که سفیده گونه‌اش (‌از پشت‌) دیده می‌شد]‌’‌’‌. احمد و مسلم و نسائی و ابن ماجه آن را روایت‌ کرده‌اند. از وائل بن حجر روایت شده که‌:‌“‌من با پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز گزارده‌ام‌، او از طرف راست سلام می‌داد: (‌می‌گفت‌) (السلام عليكم ورحمة الله وبركاته) و از طرف چـپ سلام می‌داد: (‌می‌گفت‌) (السلام عليكم ورحمة الله وبركاته) . حافظ ابن حجر در “‌بلوغ المرام‌‌“ ‌گفته است‌: این حدیث را ابوداود با اسناد صحیح روایت ‌کرده است‌.

سلام دادن اول (‌از طرف راست‌) واجب‌، و سلام دادن دوم (‌از طرف چپ‌) سنت است‌: رای جمهور علماء برآنست‌ که سلام اول فرض است‌، و سلام دوم مستحب است‌. ابن المنذر گفته است‌: باجماع علماء‌، نماز کسی که به سلام دادن اولی بسنده کند، جایز است‌. و ابن قدامه در “‌المغنی‌“‌ گفته است‌:‌“‌نص سخن امام احمد صریح نیست در اینکه هر دو سلام واجب باشند“‌، بلکه ‌گفته است‌: هر دو سلام بطور صحیح از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است و می‌توان ‌گفت مراد مشروعیت هر دو سلام است نه وجوب هر دوی آنها، همچنانکه دیگران نیز چنین ‌گفته‌اند. بدلیل اینکه در روایت دیگری فرموده است‌: “‌من دو بار سلام دادن را بیشتر دوست دارم‌“‌. و بدلیل اینکه حضرت عایشه و سلمه ابن الاکوع و سهل بن سعد روایت کرده‌اند که‌: “‌ ‌پیامبر صلی الله علیه و سلم یکبار سلام می‌داد و مهاجرین هـم یکبار سلام می‌دادند‌“‌. در آنچه ‌که ما ذکر کردیم‌، اخبار و اقوال اصحاب مورد توجه قرار گرفته و بموجب آنها مشروع و سنت دو بار سلام دادن است و یکبار سلام دادن واجب است‌. و اجماعی را که ابن المنذر ذکرکرده

Читать полностью…

احکام شرعی

ع لازم است‌، ز‌برا در حدیث‌:" المسئ في صلاته آمده بودکه‌: (ثم اركع حتى تطمئن راكعا) [سپس به رکوع برو تا اینکه آرامش و سکون می‌یابی‌]"‌. از ابوقتاده روایت شده است‌ که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده‌:" أسوأ الناس سرقة الذي يسرق من صلاته [بدترین دزد کسی است که از نماز خویش می‌دزدد]"‌. گفتند ای پیامبر خدا، چگونه از نمازش دزدی می‌کند؟ فرمود:" (لا يتم ركوعها ولا سجودها) یا فرمود:" لا يقيم صلبه في الركوع والسجود) [رکوع و سجود خود را بدرستی انجام نمی‌دهد یا در رکوع وسجود پشتش بطور مستقیم قرار نمی‌گیرد = طمانینه را مراعات نمی‌کند]"‌. احمد و طبرانی و ابن خزیمه و حاکم آن را روایت ‌کرده‌اند. و حاکم آن را “‌صحیح الاسناد“ دانسته است‌.

ابومسعود بدری‌ گفته است ‌که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (لا تجزئ صلاة لا يقيم الرجل فيها صلبه في الركوع والسجود) [نمازی ‌که نمازگزار در آن در رکوع و در سجود، پشتش را راست نکند و آرامش و سکون در آنها را مراعات نکند، ‌کفایت نمی‌کند و

قبول نیست‌]"‌. هر پنج نفر از بزرگان محدثین و ابن خزیمه و ابن حبان و طبرانی و بیهقی آن را روایت ‌کرده‌اند، و بیهقی‌ گفته است‌: اسناد آن صحیح است‌. و ترمذی گفته است‌: ‌“‌حسن و صحیح‌“ است‌. و دانشمندان اصحاب و پیروان آنان بدین‌گونه عمل نموده‌اند و رایشان بر این بوده است‌ که در رکوع و سجود، پشت باید بصورت مستقیم و کشیده قرار گیرد. از حذیفه نقل شده است ‌که‌: او مردی را دید که ‌رکوع و سجود را ناقص انجام می دهد، به وی ‌گفت‌: تو نمازت را نخواندی‌، اگر بمیری بر دین غیر دین محمد می‌میری‌“‌. بخاری آن را روایت ‌کرده است‌.



6-برخاستـن از رکوع و راسـت ایستادن و توقف کوتاه (‌طمانینه):

این عمل نیز فرض است زیرا ابوحمید در بیان ‌کیفیت نماز پیامبر صلی الله علیه و سلم گفته است‌: " وإذا رفع رأسه استوى قائما حتى يعود كل فقار إلى مكانه [‌هرگاه از رکوع برمی‌خاست‌، مستقیما می‌ایستاد تا اینکه مهره‌های ستون فقرات بجای خویش قرار می‌گرفتند].

مسلم و بخاری آن را نقل ‌کرده‌اند. حضرت عایشه نیز گفته است‌:"‌پیامبر صلی الله علیه و سلم هر وقت از رکوع سرش را بر می‌داشت‌، راست می‌ایستاد، آنوقت به سجده می‌رفت‌“‌. مسلم آن را روایت کرده است‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" ثم ارفع حتى تعتدل قائما [‌سپس برخیز تا اینکه بصورت معتدل و راست می‌ایستی‌]‌’‌’‌. از ابوهریره روایت شده است‌ که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (لا ينظر إلى صلاة رجل لا يقيم صلبه بين ركوعه وسجوده) [خداوند به نماز کسی‌ که در بین رکوع و سجود پشت خود را مستقیم نگه نمی‌دارد (‌طمانینه را مراعات نمی‌کند) نگاه نمی‌کند (‌در پیشگاه او قبول نیست]".

احمد آن را روایت‌ کرده است‌. منذری ‌گفته است‌: اسناد آن خوب (‌جید) است‌.



7-سجود

آیه‌ای‌ که بر وجوب سجده دلالت می‌کند، در ضمن سخن از رکوع نقل شد و پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز در حدیث “المسی‌ء فی صلاته‌‌“ آن را بیان فرموده است‌:" (ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا ثم ارفع حتى تطمئن جالسا ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا) [سپس سجده ‌کن تا اینکه در سجده از حرکت می‌افتی و آرامش می‌یابی سپس برخیز و بنشین تا اینکه از حرکت می‌افتی و آرامش می‌یابی‌، سپس دوباره به سجده برو تا در آن آرامـش می‌یابی‌]"‌. بنابر این سجده اول و برخاستن از آن و سجده دوم با مراعات طمانینه در هر دو سجده و نشستن بین آنها در تمام رکعتهای نمازهای فرض و سنت‌، فرض و واجب است‌.



اندازه طمانینه‌:

طمانینه (‌در رکوع و اعتدال و سجود و نشستن بین سجدتین‌) عبارت است از مکث و توقف در مدت زمانی ‌که اندامها آرامش خود را یابند و از حرکت بیفتند، ‌که دانشمندان آن را، بمدت زمانی ‌که یک بار ‌“‌سبحان الله‌“‌ گفت‌، تخمین زده‌اند.



اندامهایی ‌که در سجده باید روی مصلی قرار گیرند:

اندامهای سجود عبارت است از: چهره (‌پیشانی و نوک بینی‌)‌، و کف دستها، هر دو زانو و انگشتان پا. از عباس بن عبدالمطلب روایت شده‌ که‌: او از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیده است که می‌فرمود:" (إذا سجد العبد سجد معه سبعة آراب (2): وجهه، وكفاه، وركبتاه، وقدماه) [هرگاه ‌کسی سجده کند، هفت اندام وی با وی سجده می‌کنند: صورتش‌، کفهای دستانش‌، دو زانوانش‌، و

Читать полностью…

احکام شرعی

م‌، او گفت‌:" صل قائما، فإن لم تستطع فقاعدا، فإن لم تستطع فعل جنب) [‌ایستاده نماز بگزار، اگر ایستاده نتوانستی نشسته آن را بگزار، اگر نشسته نیز نتوانستی بر پهلوی آن را بگزار]"‌. بخاری آن را روایت‌ کرده است و علماء نیز بر این ‌کیفیت اتفاق نظر دارند، همچنانکه اتفاق دارند بر اینکه در حال ایستادن‌، سنت است قدمهای پا از هم جدا باشند نه چسبیده بهم‌.



ایستاده خواندن در نمازهای سنت‌: (‌قیام در نفل)

در نمازهای سنت قیام (‌ایستاده خواندن نماز) فرض نیست بلکه می‌توان آنها را نشسته نیز خواند اگر چه توانایی ایستادن را نیز داشته باشد ولی پاداش و ثواب ایستاده خواندن از پاداش و ثواب نشسته خواندن ‌کاملتر است‌. زیرا عبدالله بن عمر گوید که‌: برایـم نقل کرده‌اند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (صلاة الرجل قاعدا نصف الصلاة) [‌نمازگزاردن نشسته‌، نصف نماز است‌]‌". مسلم و بخاری آن را روایت کرده‌اند .



کسی‌که نتواند نماز فرض را ایستاده بخواند:

اگر کسی نتواند نماز فرض را ایستاده بخواند، بهرگونه ‌که بتواند، آن را بخواند، چه خداوند کسی را مکلف نمی‌سازد مگر به چیزی‌ که در توان وی باشد، در آنصورت ثواب و مزد کامل نیز می‌برد. از ابوموسی اشعری روایت شده که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (إذا مرض العبد أو سافر كتب الله له ما كان يعمله وهو صحيح مقيم) [خداوند پاداش اعمال بیمار و مسافر را بمانند پاداش اعمال آنان در حال تندرستی و مقیم بودن‌، ارزانی می‌دارد]‌". بخاری آن را روایت‌ کرده است‌.



4-خواندان سوره فاتحه در همه رکعتهای نماز فرض و سنت:

بموجب احادیث “‌صحیح‌“ خواندن فاتحه در هر رکعتی فرض است‌. مادام که احادیث صحیح بدینمطلب تصریح می‌کنند، سخن‌ گفتن از اختلاف در آن بیمورد است و مجالی برای اختلاف نیست‌. اینک آن احادیث را ذکر می‌کنیم‌:

1) از عباده بن الصامت‌ رضی الله عنه روایت شده است ‌که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده‌:" (لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب) [نمازی نیست برای ‌کسی‌که در آن سوره فاتحه را نخوانده باشد = تا فاتحه را نخوانی نمازت قبول نیست‌]"‌. همه محدثان آن را روایت ‌کرده‌اند.

2) از ابوهریره روایت شده است ‌که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده‌:" من صلى صلاة لم يقرأ فيها بأم القرآن - وفي رواية: بفاتحة الكتاب - فهي خداج هي خداج غير تمام) [کسی‌که نماز بخواند و در آن سوره فاتحه را نخواند، نماز او ناقص و فاسد و باطل است‌]"‌. احمد و شیخین (‌مسلم و بخاری‌) آن را روایت ‌کرده‌اند.

3) باز هم از او روایت شده است که‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" (لا تجزئ صلاة لا يقرأ فيها بفاتحة الكتاب) [نمازی که در آن سوره فاتحه‌، خوانده نشـود، کفایت نمی‌کند و موجب سقوط فرض نیست‌]"‌. ابن خزیمه با اسناد “‌صحیح‌“ و ابن حبان و ابوحاتم آنرا روایت کرده‌اند

4) دارقطنی با اسناد ‌“‌صحیح‌“ چنین روایت کرده است‌:" (لا تجزئ صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب). [نماز کسی‌که فاتحه را نخوانده باشد،‌کفایت نمی‌کند و قبول نیست]"

5) از ابوسعید روایت شده است‌:" (أمرنا أن نقرأ بفاتحة الكتاب وما تيسر) [‌ به ما دستور داده شده بود که (‌در نماز) فاتحه را و آنقدر از قرآن‌ که میسر باشد بخوانیم‌]"‌. ابوداود آن را روایت کرده و حافظ و ابن سیدالناس ‌گفته‌اند که‌: اسناد آن “‌صحیح‌“‌ است .

6) در بعضی از روایتهای حدیث “المسی‌ء فی صلاته‌“ آمده است ‌که‌:" (ثم اقرأ بأم القرآن) إلى أن قال له: (ثم افعل ذلك في كل ركعة) [سپس سوره فاتحه را بخوان‌... و این عمل را در هر رکعت تکرار کن‌].

7) و به اثبات رسیده است‌ که پیامبر صلی الله علیه و سلم در هر رکعتی از نمازهای فرض و سنت ‌(نفل‌) فاتحه را می‌خوانده و خلاف آن از پیامبر صلی الله علیه و سلم به ثبوت نرسیده است‌. و در عبادت مدار و مبنی‌، بر پیروی و تبعیت از رفتار پیامبر صلی الله علیه و سلم است‌، چه او فرموده است‌:" (صلوا كما رأيتموني أصلي) [بهمانگونه نماز بخوانید که مرا می‌بینید کـه نماز می‌گزارم‌]" بمانند من نماز بگزارید. بخاری آن را روایت ‌کرده است‌.



بسمله =‌بسم‌ الله ‌الرحمن الرحیم

همه علماء (‌فقهاء و مفسرین‌) اتفاق دارند، بر اینکه بسمله جزو آیه‌ای است در سوره «‌نمل‌»

Читать полностью…

احکام شرعی

😊حمایت کنید تا لینک گیری داشته باشیم 😍
♡تبادلات لیستی اهل سنت و جماعت♡
/channel/tbadl1404

Читать полностью…

احکام شرعی

چگونگی نمازگزاردن و كیفیت ادای ‌آن



احادیث نبوی‌،‌كیفیت و چگونگی بجای آوردن نماز را، بیان‌كرده‌اند. ما در اینجا به ذكر دو حدیث از پیامبر صلی الله علیه و سلم در‌باره ‌كیفیت و صفت نماز اكتفاء می‌كنیم كه اولی حدیث قولی پیامبر صلی الله علیه و سلم و دومی حدیث فعلی اوست‌.

1) از عبدالله بن غنم روایت است‌كه‌: ‌“‌ابومالك اشعری قوم خود را گرد آورد و گفت‌: ای‌گروه اشعریها فراهم آیید، و زنان و فرزندان خود را، نیز فراهم آورید، تا كیفیت ادای نماز پیامبر صلی الله علیه و سلم را، ‌كه در مدینه برایمان می‌گذارد، به شما یاد بدهم و بیاموزم‌، آنان‌ گرد هم آمدند و زنان و فرزندان خود را نیز گرد هم آوردند، سپس او وضو گرفت و بدانان نیز نشان داد،‌ كه چگونه وضو می‌گیرد و همه اندامهای وضو را

شست‌، تا اینكه سایه برگشت -‌(‌یعنی بعد از زوال خورشید از خط استواء سایه دوباره عود نمود) - و سایه شكسته شد، آنگاه ابومالك برخاست و اذان (‌بانك) گفت‌ ، سپس مردان را پشت سر خود به صف‌ كرد، و فرزندان (‌جوانان‌) را پشت سر آنان به صف‌ كرد و زنان را پشت سر جوانان به صف نمود، سپس اقامه نماز بگفت‌، آنگاه خود پیش افتاد (‌به امامت ایستاد)‌، و دستهای خود را برای ‌“‌تكبیره ‌الاحرام‌“ بلند كرد و تكبیر گفت‌، آنگاه سوره “‌‌فاتحه‌‌“ را خواند و به دنبال آن سوره دیگری را نیز آهسته خواند، سپس تكبیر “‌الله اكبر‌“ ‌گفت‌، و به ركوع رفت و سه بار گفت‌: “‌سبحان الله و بحمده‌‌“‌، سپس‌ گفت‌:" سمع الله لمن حمده ‌“‌، آنگاه از ركوع برخاست تا اینكه راست و مستقیم ایستاد سپس تكبیرگفت و به سجده رفت‌، سپس تكبیر گفت و سر از سجده برداشت‌. سپس تكبیر گفت‌ و به سجده رفت‌، سپس تكبیر گفت و برخاست و ایستاد. بنابر این در ركعت اول شش بار تكبیر گفت‌. و هنگامیكه برای ركعت دوم برخاست نیز تكبیر گفت‌. چون نمازش را به پایان برد، رو سوی قوم خود كرد و گفت‌: تكبیر گفتن مرا بخاطر بسپارید و ركوع و سجود مرا یاد گیرید. زیرا این كیفیت نمازی بود كه پیامبر صلی الله علیه و سلم در چنین ساعتی از روز برای ما خواند، سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم چون نمازش را بپایان برد، روی سوی مردم نمود و فرمود:" (يا أيها الناس اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن الله عز وجل عبادا ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الانبياء والشهداء على مجالسهم وقربهم من الله، [ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید كه خدای عزوجل را بندگانی است‌ كه نه جزو پیامبران و نه جزو شهیدان هستند، ولی پیامبران و شهیدان به حالشان غبطه می‌خورند و رشك می‌برند كه در حضور خدایند و به او نزدیكند]"‌، سپس مردی از اعراب آمد و با دست به پیامبر صلی الله علیه و سلم اشاره كرد و گفت‌: ای پیام آور الله‌، در میان مردم‌ گروهی هستند كه نه از پیامبرانند و نه از شهدایند، و پیامبران و شهداء به مجالس و نزدیكیشان به خداوند، غبطه می‌خورند و رشك می‌برند؟ آنان را برایمان وصف‌ كن‌، چهره پیامبر صلی الله علیه و سلم از سوال وی شكفته شد و خوشحال ‌گردید و فرمود:" وهم ناس من أفياء الناس ونوازع القبائل، لم تصل بينهم أرحام متقاربة، تحابوا في الله وتصافوا، يضع الله لهم يوم القيامة منابر من نور فيجلسهم عليها، فيجعل وجوههم نورا، وثيابهم نورا، يفزع الناس يوم القيامة ولا يفزعون، وهم أولياء الله الذين لا خوف عليهم ولا هم يحزنون) [‌آنان ‌گروهی از توده مردم و گروهی از قبائل هستند كه از قوم و خویش خود، بریده و در راه خدا هجرت‌ كرده‌اند و پیوند خویشاوندی آنان را بهم پیوند نمی‌دهد، بلكه در راه خدا و برای رضای او، بهمدیگر مهر و صفا می‌ورزند. خداوند در روز قیامت برایشان منبرهائی‌، از نور قرار می‌دهد و آنان را بر آنها می‌نشاند و چهره و لباسشان را نیز منور و درخشان می‌نماید. در روز قیامت مردم وحشت و ترس دارند ولی آنان وحشت و ترسی ندارند، و آنان هستند اولیاء و دوستداران خداوند،‌ كه ترس و اندوهی ندارند]"‌. احمد و ابویعلی و حاكم آن را روایت ‌كرده‌اند. ابویعلی اسناد آن را “‌حسن‌“ و حاكم اسناد آن را ‌“‌صحیح‌“ دانسته‌اند.

2) از ابوهریره روایت شده است‌ كه‌: مردی به مسجد درآمد و نماز گزارد، سپس به حضور پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و سلام ‌كرد، پیامبر صلی الله علیه و سلم سلام وی را جواب داد و فرمود:" (إرجع فصل فإنك لم

Читать полностью…

احکام شرعی

رای نماز بهترین جامه خود را می‌پوشید، در این باره از وی سوال شد؟ ‌گفت‌: خداوند آراسته است و آراستگی را دوست دارد و من خود را در پیشگاه پروردگارم می‌آرایم‌، خداوند می‌فرماید:" (خذوا زينتكم عند كل مسجد) [‌بوقت هر نمازی خود را بیارائید]"‌.



با سر برهنه نماز گزاردن

ابن عساكر از ابن عباس روایت ‌كرده است‌: بسیار پیش می‌آمد كه پیامبر صلی الله علیه و سلم شب كلاه و عرقچین خود را از سر می‌نهاد و آن را پیش روی خود می‌گذاشت‌. پیروان ابوحنیفه در آن اشكالی نمی‌بینند و اگر برای خشوع و فروتنی باشد، آن را مستحب می‌دانند. دلیلی در دست نیست ‌كه بموجب آن‌، نمازگزاردن‌، با پوشاندن سر، بهتر باشد.



5-‌استقبا‌ل قبله= رو به قبله نما‌ز خواندن‌:

باتفاق علماء واجب است كه نمازگزار بهنگام نماز رو به سوی مسجدالحرام داشته باشد، زیرا خدا می‌فرماید:" (فول وجهك شطر المسجدالحرام وحيثما كنتم فولوا وجوهكم شطره) [3] [روی خود را (‌در نماز) به سوی مسجدالحرام بگردان‌، و هر جا بودید (‌در نماز) روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردانید]‌’‌’‌. از براء روایت شده

است‌: “‌‌با پیامبر صلی الله علیه و سلم شانزده ماه یا هفده ماه به سوی بیت‌المقدس نماز گزاردیم سپس رو سوی ‌‌كعبه ‌گرداندیم‌“‌. مسلم آن را روایت‌ كرده است‌.



كسی كه در نماز كعبه را مشاهده می‌كند و كسی‌ كه كعبه را مشا‌هده نمی‌كند:

كسی‌كه در مكه است و كعبه را مشاهده می‌كند، بروی واجب است‌ كه دقیقا رو به ‌كعبه بایستد، و كسی‌ كه نمی‌تواند كعبه را مشاهده ‌كند، بروی واجب است‌ كه رو به جهت آن‌ كند، زیرا بیش از آن برایش مقدور نیست و خداوند هر كس را باندازه توانائیش مكلف می‌سازد. از ابوهریره روایت شده‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: "(ما بين المشرق والمغرب قبلة) [بین مشرق و مغرب قبله است = وقتیكه رو سوی مسجدالحرام است‌، بین مشرق و مغرب قبله است‌]"‌. ابن ماجه و ترمذی آن را روایت ‌كرده‌اند، و او آن را “‌حسن“ و "‌صحیح‌‌“ دانسته است‌. و بخاری نیز آن را قراء‌ت نموده است‌. البته این‌ كیفیت استقبال قبله ‌كه بیان شد، نسبت به اهالی‌“‌مدینه‌‌“ و مناطقی‌ كه حكم آنجا را دارد، می‌باشد مانند مردم شام و جزیره و عراق‌، ولی نسبت به مردم مصر قبله بین مشرق و جنوب است‌، و در یمن مشرق در طرف راست نمازگزار و مغرب در طرف چپ او واقع می‌شود، و در هند مشرق در پشت سر نمازگزار و مغرب در جلو او واقع می‌شود. و...



چگونه می‌توان قبله را تشخیص داد؟

هر كشوری برای خود نشانه‌هائی دارد كه بوسیله آن جهت قبله را تشخیص می‌دهد. از جمله بوسیله نصب محرابهای مساجد كه مسلمانان بهنگام ساختمان مساجد، دقیقاً آنها را نصب می‌كنند، و همچنین بوسیله قطب‌نما (‌و قبله نماهائی‌ كه اخیرا ساخته شده است).



كسی كه تشخیص قبله برایش میسر نباشد چه كار كند؟

كسی‌ كه بنا به ابری بودن هوا، یا تاریكی و امثال آن‌، نتواند از دلایل تشخیص قبله‌، استفاده‌ كند، بروی واجب است‌ كه از آگاهان بدینمطلب‌، پرسش نماید، چون كسی را نیافت‌، باید خود به اجتهاد و رای خویش‌، جهتی را انتخاب‌ كند و بدان جهت نمازش را بگزارد، و نماز او صحیح و درست است و اعاده آن لازم نیست‌، حتی اگر چه بعد از اتمام نماز، به اشتباه خود پی ببرد، لیكن اگر در حین نماز متوجه اشتباه خود شد و جهت قبله را تشخیص داد، بدون اینكه نمازش را قطع ‌كند، بدانجهت می‌چرخد. از ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده است‌كه‌: ‌“‌در قباء مردم مشغول‌ گزاردن نماز صبح بودند، ‌كه شخصی آمد و گفت‌: “‌همانا امشب (‌دیشب‌) آیاتی از قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و سلم نازل شد و (‌بموجب آنها) به وی دستور داده

شده است‌،‌ كه روی سوی ‌كعبه‌، بگرداند‌“‌، پس نمازگزاران‌، ‌كه رویشان به جهت شام بود، روی سوی‌ كعبه بگرداندند‌“‌. این حدیث متفق علیه است‌. سپس اگر بنا به اجتهاد خویش به یك جهت نماز گزارد و بعد از آن خواست نماز دیگر بگزارد، لازم است ‌كه مجدداً اجتهاد بكند و اگر رایش در تشخیص قبله تغییر كرد، باید بدانجهت دومی نماز گزارد و اعاده نماز قبلی لازم نیست.



چه موقع استقبال قبله لازم نیست‌؟

رو سوی قبله‌، نمازگزاردن‌، فرض است‌، جز در موارد زیر، ساقط نمی‌شود -‌(‌در موارد زی

Читать полностью…

احکام شرعی

پوشاندید؟ فرمود: " (يا عائشة ألا أستحي من رجل والله إن الملائكة لتستحي منه) [ای عایشه مگر شایسته نیست از مردی حیا كنم ‌كه بخدا سوگند، فرشتگان از وی حیا می‌كنند]"‌. احمد آن را روایت ‌كرده و بخاری بصورت معلق آن را ذكر كرده است‌.

2-‌از انس روایت شده است‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم در روز جنگ خیبر تن پوش خود را از روی رانش‌ كنار زد تا جائیكه سفیدی رانش را به چشم خود دیدم‌“‌. احمد و بخاری آن را روایت ‌كرده‌اند. ابن حزم‌ گفته است ‌كه‌: ران عورت نیست‌، اگر عورت می‌بود، خداوند به پیامبر پاك و معصوم خود اجازه نمی‌داد كه آن را برهنه سازد تا انس بن مالك و دیگران آن را مشاهده كنند، در حالیكه خداوند در دوران ‌كودكی و قبل از نبوت‌، او را از كشف عورت محفوظ و مصون داشته است‌.

در صحیحین از جابر روایت شده است كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم قبل از بعثت در بازسازی كعبه با مردم همكاری می‌كرد و سنگ می‌كشید، و خود را با ازاری پوشانده بود، عمویش عباس به وی‌ گفت‌: ای برادرزاده چرا این‌ تن پوش را روی شانه‌ات نمی‌گذاری تا سنگ شانه‌ات را نیازارد؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم آن تن پوش را روی شانه‌اش گذاشت و به دنبال آن بیهوش افتاد. دیگر بعد از آن هرگز پیامبر صلی الله علیه و سلم بصورت برهنه دیده نشد.

3-‌از مسلم از ابوالعالیه البراء روایت شده است‌ كه ‌گفت‌: عبدالله بن صامت بر ران من زد و گفت‌: من از ابوذر سوال ‌كردم و او نیز بر ران من دست زد همانطوری‌ كه من به ران تو دست زدم و گفت‌: من از پیامبر صلی الله علیه و سلم سوال‌كردم همانگونه‌ كه تو از من سوال نمودی‌، و او نیز بر ران من دست زد همانطور كه من بر ران تو دست زدم و گفت‌:" (صل الصلاة لوقتها)٠٠٠ [نماز را به وقت خود بگزار]"‌. ابن حزم ‌گفته است‌: اگر ران عورت می‌بود، پیامبر صلی الله علیه و سلم بر ران ابوذر دست نمی‌زد و همچنین عبدالله بر ران ابوالعالیه دست نمی‌زد. برای مسلمان روا نیست‌ كه بر پیش و پس شرمگاه ‌كسی دست بگزارد حتی اگر روی جامه نیز باشد، و همچنین برای ‌كسی روا نیست‌ كه با وجود جامه و لباس دست روی تن زن نامحرم بگذارد. -‌(‌چون همه اینها عورتند، پس ران عورت نیست والا پیامبر صلی الله علیه و سلم و ابوذر و دیگران بر ران دیگران دست نمی‌زدند).

4-‌ابن حزم با ‌“‌اسناد‌“ خود از جبیر بن الحویرث روایت ‌كرده است ‌كه‌: او به ران برهنه ابوبكر، نظر انداخته است‌، و انس بن مالك به نزد قس بن شماس رفته است در حالیكه ران خود را برهنه ‌كرده بود -‌(‌پس ران جزو عورت نیست‌) .

دلایل كسانیكه ران مرد را جزو عورت می‌دانند: ‌كسانی كه ران مرد را جزو عورت می‌دانند، به دو حدیث زیر استدلال كرده‌اند:

1-‌از محمد بن جحش روایت شده است‌ كه ‌گفته‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم از كنار معمر گذشت و دید كه رانهایش برهنه‌اند، فرمود: "(يا معمر غط فخذيك فإن الفخذين عورة) [ای معمر رانهایت را بپوشان‌، زیرا آنها جزو عورت و شرمگاه می‌باشند]‌". احمد و حاكم و بخاری در تاریخش آن را روایت ‌كرده‌اند و بخاری در صحیح خود آن را بصورت معلق ذكر كرده است‌.

2-‌از جرهد روایت شده‌ كه ‌گفت‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم از كنار من ‌گذشت و من خود را با پارچه‌ای پوشانده بودم و رانهایم برهنه گردید، او فرمود:" (غط فخذيك فإن الفخذ عوره [رانهایت را بپوشان‌، زیرا ران جزو عورت است‌]"‌. مالك و احمد و ابوداود و ترمذی آن را روایت ‌كرده‌اند. و ترمذی ‌گفته “حسن‌“ است و بخاری در صحیح خود آن را بصورت “‌معلق‌“‌ آورده است‌.

این بود آنچه هر دو گروه بدان استدلال‌ كرده‌اند. مسلمان می‌تواند به هر كدام ‌كه دلش بخواهد عمل ‌كند، اگر چه در دین احتیاط بهتر است‌، و شایسته است‌ كه اگر ممكن باشد نمازگزار مابین ناف و زانوی خود را بپوشاند. بخاری‌ گفته است‌: از نظر ‌“‌سند“ حدیث انس قوی‌تر و ‌“‌صحیح‌‌“‌تر است‌، و از نظر احتیاط حدیث جرهد مناسب‌تر است‌.



حدود عورت و شرمگاه برای زن‌:

تمام اندام زن عورت است‌، پس بروی واجب است ‌كه به غیر از چهره و كف دستان تمام اندام خود را بپوشاند. خداوند می‌فرماید:" (ولا يبدين زينتهن إلا ما ظهر منها (‌النور/‌٣١) [‌یعنی‌، نباید مواضع زینت و آرایش خود را به غیر از صورت و چه

Читать полностью…

احکام شرعی

شروط نماز[1]

شروط نماز، عبارت است از اعمالی‌ كه قبل از نماز باید وجود داشته باشند، اگر یكی از آنها وجود نداشته باشد، نماز باطل است‌:



1-‌علم به دخول وقت نما‌ز

اگر كسی گمان غالب داشت‌، یا یقین پیدا كرد، ‌كه وقت نماز فرا رسیده است‌، خواندن نماز برایش مباح است‌، خواه شخص مورد اعتباری به وی خبر دهد -‌(‌كه وقت نماز فرا رسیده است‌) -‌یا اذان موذن مورد اطمینانی را بشنود، یا اینكه خودش بنا به معیارهائی‌، اجتهاد كند، یا بهر وسیله‌ای‌، این آگاهی برایش حاصل شود،‌ كافی است و می‌تواند نمازش را بجای آورد.



2-‌وضو داشتن و جنب نبودن‌:

- (‌پس‌ كسی‌كه وضو نداشته باشد یا جنب باشد، شرعاً نمی‌تواند نماز بگزارد)‌، زیرا خداوند می‌فرماید:" (يأيها الذين آمنوا إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهكم، وأيديكم إلى المرافق، وامسحوا برؤوسكم وأرجلكم إلى الكعبين، وإن كنتم جنبا فاطهروا [ای‌ كسانی‌ كه ایمان آورده‌اید، هرگاه خواستید كه برای ادای نماز بپا خیزید و وضو نداشتید، صورتتان را و دستهایتان را تا آرنج بشوئید و سرتان را مسح‌ كنید و پاهایتان را تا قوزكهای آنها نیز بشوئید، و اگر جنب بودید غسل ‌كنید (‌آنگاه نماز بگزاید) ]"[2].

و ابن عمر رضی الله عنهما گفته است‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (لا يقبل الله صلاة بغير طهور، ولا صدقة من غلول) [‌خداوند نماز بدون پاكی‌ (‌داشتن وضو و جنب نبودن‌) و صدقه و بخشش از مال دزدی را نمی‌پذیرد]"‌. جز بخاری همه محدثین‌، آن را روایت كرده‌اند .

3- با‌یستی تن و لباس و مكا‌نی ‌كه در آن نما‌ز گزارده می‌شود از هرگونه پلیدی محسوس پا‌ك و بدور با‌شد:

البته‌، این شرط در صورتی است‌ كه نمازگزار، بتواند آن را مراعات‌ كند، ولیكن اگر نتواند آن را مراعات‌ كند، با وجود آن پلیدی‌، نیز نماز خود را می‌گزارد، و بعداً اعاده و دوباره بجای آوردن آن لازم نیست‌. دلیل شرعی پاكی تن حدیثی است ‌كه از انس روایت شده است‌كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (تنزهوا من البول، فإن عامة عذاب القبر منه) [خود را از ادرار پاك ‌كنید، زیرا بیشتر عذاب قبر در اثر آن پیش می‌آید]"‌. دارقطنی آن را روایت كرده و آنرا ‌“‌حسن‌“ دانسته است‌. از علی‌ رضی الله عنه روایت شده است كه گفت‌: من فراوان “‌مذی‌“ داشتم بنا برعایت مقام فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و سلم، خودم از ایشان سوال نكردم‌، بلكه ‌كسی را به حضور ایشان ‌فرستادم تا در‌باره حكم آن از پیامبر صلی الله علیه و سلم سوال ‌كند، آنكس از پیغمبر صلی الله علیه و سلم پرسیده بود و ایشان فرموده بود:" (توضأ واغسل ذكرك) [وضو بگیر و شرمگاه خود را بشوی‌]"‌. بخاری و دیگران آن را روایت‌ كرده‌اند. و باز هم از عایشه رضی الله عنها روایت شده است ‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم به مستحاضه (‌زن همیشه در حیض‌) فرموده است‌:" (اغسلي الدم عنك وصلي)[خود را از خون بشوی و نماز بگزار]"‌.

و اما دلیل پاكی لباس‌: خداوند می‌فرماید:" (وثيابك فطهر) [و جامه‌ات را پاكیزه گردان]"‌.

از جابر بن سمره روایت شده كه گفت‌: شنیدم مردی از پیامبر صلی الله علیه و سلم سوال كرد:" : أصلي في الثوب الذي آتي فيه أهلي؟ قال: (نعم إلا أن ترى فيه شيئا فتغسله [‌آیا می‌توانم در جامه‌ای ‌كه در آن با همسر خود نزدیكی‌ كرده‌ام‌، نماز بجای آورم‌؟ ‌گفت‌: آری‌، مگر چیزی در آن ببینی‌،‌ كه آنوقت باید آن را بشوئی‌]"‌. احمد و ابن ماجه آن را با سندی كه راویان آن مورد اطمینان هستند، روایت ‌كرده‌اند. از معاویه روایت شده است‌ كه گفت‌: از ام المومنین ام حبیبه (‌خواهرش‌) سوال ‌كردم‌: آیا پیامبر صلی الله علیه و سلم در جامه‌ای ‌كه در آن با همسران خود نزدیكی می‌كرد، نماز می‌گزارد؟ ‌گفت‌: آری‌، اگر آن جامه پلید نمی‌شد“‌‌. احمد و صاحبان سنن مگر ترمذی آن را روایت كرده‌اند. از ابوسعید روایت شده است‌ كه‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را شروع‌ كرد و در اثنای آن نعلین خود را در آورد و مردم نیز كفشهای (‌نعلهای‌) خود را درآوردند، همینكه نماز تمام شد، فرمود:" (لم خلعتم)؟ [چرا نعلهای خود را در آوردید؟‌]"‌گفتند: ترا دیدیم ‌كه در آوردی ما نیز در آوردیم‌، فرمود:" (إن جبريل أتاني فأخبرني أن بهما خبثا فإذا جاء أحدكم المسجد فليقلب نعليه ولينظر فيهما فإن رأى خبثا فليمسحه بالارض ثم ليصل فيهم

Читать полностью…

احکام شرعی

دریا‌فتن یک رکعت از نما‌ز قبل ‌از اینکه وقت بگذرد



كسی‌که بتواند قبل از گذشتن وقت نماز، یک رکعت آن نماز را، بگزارد، نماز را دریافته است (‌نمازش ادا محسوب می‌شود نه قضا، بقیه را در خارج وقت ادامه می‌دهد)‌. زیرا ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت‌ کرده که فرمود:" (من أدرك ركعة من الصلاة فقد أدرك الصلاة) [هرکس توانست یک رکعت را، در وقت مقرر بخواند، بیگمان به نمازش رسیده است‌]"‌. گروه محدثین آن را روایت ‌کرده‌اند.

معنی این حدیث همه نمازهای پنجگانه را شامل می‌گردد. بخاری حدیث مربوط به این مطلب را چنین روایت ‌کرده است‌: ‌“‌هرگاه یکی توانست قبل از غروب خـورشید سجده رکعت اول نماز عصر را دریابد، نماز خود را تا بآخر بگزارد و آن را تکمیل کند ، و هر گاه قبل از طلوع خورشید توانست سجده نماز صبح را دریابد نماز خود را باتمام برساند“‌‌. مراد از سجده‌، یک رکعت است‌. از ظاهر این احادیث برمی‌آید،‌ که اگر کسی توانست در وقت غروب خورشید و در وقت طلوع خورشید یک رکعت از نماز عصر و نماز صبح را دریابد، حدیث‌ کراهت نمازگزاردن در این دو وقت شامل حال او نمی‌شود، اگر چه نماز خواندن در آن اوقات‌ کراهت دارد. و همچنین با دریافتن یک رکعت نماز کامل نماز او اداء است نه قضاء‌، اگرچه جایز نیست ‌که بعمد نماز را بدان وقت به تاخیر اندازد.

Читать полностью…

احکام شرعی

د (‌جمع التقدیم‌)‌، برای اینكه در مسافرت است یا باران می‌بارد. نماز عصر در هر یك از این اوقات گزارده شود، نماز حاضر و “‌اداء‌‌“ بحساب می‌آید. هرگاه با غروب خورشید این اوقات را از دست بدهد، نماز قضا می گردد.



تا‌كید بر زود بجا‌ی ‌آوردن نما‌ز عصر در روز ابری

از بریده اسلمی روایت شده ‌كه ‌گفت‌: در جنگی همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم بوذیم‌، فرمود:" (بكروا بالصلاة في اليوم الغيم، فإن من فاتته صلاة العصر فقد حبط عمله) [در روز ابری در ادای نماز (‌عصر) تعجیل‌ كنید، زبرا هر كس نماز عصر را از دست بدهد بیگمان عملش لغو و باطل است‌]"‌. احمد و ابن ماجه آن را روایت‌كرده‌اند.

ابن القیم ‌گفته است‌: ترك نماز دو نوع است‌: یكی آنكه هرگز نماز نخواند، در اینصورت همه اعمالش باطل است‌. و دیگری آنكه یك روز معین نماز را ترک‌ كند كه در آن صورت عمل آن روزش باطل است‌.



صلاه الوسطی (‌نماز میانه‌) نماز عصر است

خداوند می‌فرماید:" (حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتين)[8] [بر انجام نمازها بطور كلی و نماز عصر بویژه مداومت ‌كنید و پیوسته آنها را بگزارید و تنها به یاد خدا باشید و دل به او سپارید]‌". احادیث ‌“‌صحیح‌“ تصریح دارند بر اینكه مقصود از ‌“‌صلاه الوسطی‌“‌ نماز عصر است‌:

1-‌از علی بن ابیطالب رضی الله عنه روایت است كه پیامبر صلی الله علیه و سلم در روز جنگ ‌“‌احزاب‌‌“ فرمود:" (ملا الله قبورهم وبيوتهم نارا كما شغلونا عن الصلاة الوسطى حتى غابت الشمس) [‌خداوند گورها و خانه‌هایشان را از آتش مملو سازد، ‌كه ما را از بجای آوردن “صلاة الوسطی‌“ بازداشتند تا اینكه خورشید غروب‌ كرد]"‌. بخاری و مسلم آن را روایت كرده‌اند. البته مسلم و احمد و ابوداود قسمت اخیر این حدیث را چنین نقل كرده‌اند:" (شغلونا عن الصلاة الوسطى، صلاة العصر).
2-‌از ابن مسعود روایت است‌ كه ‌گفت‌: مشركان پیامبر صلی الله علیه و سلم را از گزاردن نماز عصر باز داشتند، تا اینكه خورشید سرخ و زرد و كمرنگ‌ گشت‌، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (شغلونا عن الصلاة الوسطى، صلاة العصر، ملا الله أجوافهم وقبورهم نارا)، (أو حشا أجوافهم وقبورهم نارا) [‌ما را از گزاردن نماز میانه‌، نماز عصر باز داشتند، خداوند شكمهایشان و گورهایشان را پر از آتش دوزخ ‌كند]"‌. احمد و مسلم و ابن ماجه آن را روایت ‌كرده‌اند.



وقت نماز مغرب (‌نماز شام‌)

وقتی ‌كه خورشید ناپدید می‌شود و چهره در نقاب تاربكی می‌كشد، وقت نماز مغرب فرا می‌رسد، و تا وقتی‌ كه شفق احمر (‌‌سرخی ‌كنار آسمان‌) ناپدید می‌شود، امتداد دارد. زیرا، عبدالله بن عمرو گفته است‌ كه پیامبر صلی الله علیه فرمود:" (وقت صلاة المغرب إذا غابت الشمس ما لم يسقط الشفق) [‌وقت نماز مغرب از غروب خورشید است تا زمانی ‌كه سرخی ‌كنار آسمان ناپدید نشده است‌]"‌. مسلم آن را روایت ‌كرده است‌. از ابوموسی هم روایت شده است‌ كه‌: شخصی اوقات نماز را از پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم پرسید، همان حدیث را نقل ‌كرده ‌كه در آن آمده است‌: به او دستور داد، و او نماز مغرب را وقتی خواند كه خورشید غروب ‌كرده بود، چون روز دوم رسید، گفت‌: سپس نماز مغرب را به تاخیر انداخت تا اینكه سرخی‌ كنار آسمان در آستانه ناپدید شدن قرار گرفت‌، سپس‌ گفت‌: وقت مغرب بین این دو وقت است‌.

نووی در شرح مسلم می‌گوید: یاران محقق ما قول به جواز تاخیر نماز مغرب را تا زمانی‌ كه هنوز شفق احمر ناپدید نشده است‌، ترجیح می‌دهند، و می‌گویند در فاصله بین غروب خورشید و ناپدید شدن شفق احمر، هر وقت نماز مغرب را آغاز كند جایز است و تاخیر آن از اول وقت‌ گناه ندارد“‌. این سخن درست است و غیر آن روا نیست‌. اما آنچه قبلا در حدیث امامت جبرئیل ‌گذشت‌ كه بموجب آن جبرئیل نماز مغرب را در هر دو نوبت بلافاصله پس از غروب خورشید بجای آورد، دلیل است بر اینكه تعجیل در ادای نماز مغرب مستحب است و در احادیث نبوی این مطلب تصریح شده است‌:

1-‌از سائب بن یزید روایت شده ‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (لا تزال أمتي على الفطرة ما صلوا المغرب قبل طلوع النجوم) [‌تا زمانی‌ كه امت من نماز مغرب را قبل از بر آمدن ستارگان بخوانند، بر فطرت و سرشت طبیعی خویشند]‌". احمد و طبرانی آن را روا یت كرده‌اند.

2-‌در ‌“‌مسند‌“ از ابوایوب انصاری روایت شده ‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (صلوا المغرب لفطر الصائم وبادروا طلوع النجوم). [نماز مغرب را بهنگامی‌ كه روزه‌دار روزه خود را می‌گشاید، بگزارید و از بر آمدن ستارگان پیشی‌ گیرید]"‌.

3-‌در صحیح مسلم از رافع بن خدیح روایت شده است ‌كه‌: ‌“‌ما نماز مغرب را همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم بجای می‌آوردیم وقتی ‌كه ما از نماز خواندن بر می‌گشتیم می‌توانستیم جای تیر انداخته شده خود را ببینیم‌‌“‌.

4-‌باز هم مسلم از سلمه بن الكوع روایت ‌كرده ‌كه‌: پیامبر

Читать полностью…

احکام شرعی

ی بعد از نماز عشاء منع فرمود و نهی‌ كرد]‌"‌. ابن ماجه آن را روایت‌ كرده و گفته است‌: ‌“‌جدب‌“‌ یعنی ما را از آن زجر و نهی ‌كرد.



علت كراهت خواب قبل از نماز عشا و گفتگوی بعد از آن

خوابیدن پیش از گزاردن نماز ممكن است سبب شود كه نمازگزار نتواند آن را در وقت مستحب بگزارد یا نماز جماعت را از دست بدهد. داستانسرایی و گفتگوی بعد از نماز عشا ، موجب شب بیداری می شود و در نتیجه فواید فراوانی را از دست می‌دهد. ولی اگر خواست بخوابد و كسی بود كه او را بموقع بیدار كند، یا گفتگوی بعد از نماز عشاء درباره ‌كارهای نیكو باشد آنوقت هیچكدام مكروه نیستند. زیرا از ابن عمر روایت شده است‌ كه ‌گفته‌:" (كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يسمر عند أبي بكر الليلة كذلك في أمر من أمور المسلمين، وأنا معه [‌گاهی پیش می‌آمد كه پیامبر صلی الله علیه و سلم شب در نزد ابوبكر می‌ماند و در‌باره ‌كارهای مسلمانان ‌گفتگو می‌كرد و من هم همراه ایشان می‌بودم‌]"‌. احمد و ترمذی آن را روایت ‌كرده‌اند و ترمذی آن را ‌“‌حسن‌‌“ دانسته است‌.

از ابن عباس روایت شده است كه‌ گفته‌: “‌شبی پیامبر صلی الله علیه و سلم در خانه میمونه بود، آنجا خوابیدم تا ببینم ‌كه نماز پیامبر صلی الله علیه و سلم در شب چگونه است‌؟، پیامبر صلی الله علیه و سلم ساعتی با اهل خود گفتگو كرد، سپس خوابید“‌. مسلم آن را روایت ‌كرده است‌.



وقت نماز صبح (‌نماز پگاه‌)

وقت نماز صبح از طلوع فجر صادق (‌سپیده ‌دم‌) آغاز می‌شود و تا طلوع خورشید ادامه دارد همانگونه ‌كه در حدیث‌: ‌“‌امامت جبرئیل‌“گذشت‌.



تعجیل در خواندن نماز صبح

سنت است‌ كه نماز صبح را در اول وقت خواند. زیرا از ابومسعود انصاری‌، روایت شده ‌كه‌: “‌پیامبر صلی الله علیه و سلم‌، یكبار نماز صبح را در تاریكی آخر شب خواند (‌بعد از سپیده ‌دم‌) سپس یكبار آن را بهنگام روشن شدن هوا خواند، سپس بعد از آن تا وقتی كه وفات ‌كرد همواره‌، در تاریكی آخر شب نماز صبح را می‌خواند، دیگر نماز صبح را بهنگام روشنی هوا نگزارد“‌. ابوداود و بیهقی آن را روایت ‌كرده‌اند و سند آن "صحیح" است‌. از عا‌یشه رضی الله عنها، روایت شده كه گفته است:"‌(كن نساء مؤمنات يشهدن مع النبي صلى الله عليه وسلم صلاة الفجر متلفعات بمروطهن ينقلبن إلى بيوتهن حين يقضين الصلاة لا يعرفهن أحد من الغلس) [زنان مومن برای خواندن نماز صبح با پیامبر صلی الله علیه و سلم، حاضر می‌شدند، و خود را در جامه و عبای خویش می‌پیچیدند. بعد از اینكه نماز را می‌گزاردند، به خانه‌های خویش بر می‌گشتند، در حالیكه بخاطر تاریكی هوا كسی آنها را نمی‌‌شناخت‌]"‌. گروه محدثین آن را روایت ‌كرده‌اند.

اما حدیث رافع بن خد‌بج‌ كه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" (أصبحوا بالصبح فإنه أعظم لاجوركم) و در روایت دیگری: (أسفروا بالفجر فإنه أعظم للاجر) [نماز صبح را بهنگام روشنی هوا بگزارید، زیرا موجب بزرگی پاداش آن خواهد شد]"‌. پنج نفر از محدثین آن را روایت‌ كرده‌اند. ترمذی و ابن حبان آن را “‌صحیح‌“ دانسته‌اند. مقصود آنست‌ كه نماز صبح را آنقدر طولانی‌ كنید كه وقت اتمام آن هوا روشن شده باشد. یعنی‌، آنقدر در آن قراء‌ات را ادامه دهید تا وقتی ‌كه نماز را بپایان می‌برید هوا روشن شده باشد، نه اینكه بوقت روشن شدن هوا بدان شروع‌ كنید. زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم چنین می‌كرد و در آن شصت الی یكصد آیه می‌خواند. یا مقصود آنست‌ كه وقتی نماز صبح را بخوانید كه سپیده دم تحقق یافته باشد و از روی ‌گمان نماز را شروع نكنید (‌تا یقین نداشته باشید كه صبح شده است نماز را نگزارید)‌.



--------------------------------------------------------------------------------

[1] نسا/103.

[2] -حسن(بصری) گفته است، مراد از "طرفی النهار" نماز صبح و عصراست. و مقصود از "زلفا من اللیل"،نماز مغرب و عشا است. "مولف"

[3] -هود/114.

[4] -مقصود از "دلوك الشمس" زوال خورشید است یعنی از اول وقت زوال خورشید تا اینكه به "غسق اللیل"=ابتدای تاریكی شب منتهی می شود ، نماز بخوانید كه نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را شامل می شود. مقصود از "قرآن الفجر" نماز صبح است، و مراد از "مشهودا" آنست كه فرشتگان شب و فرشتگان روز در آن حاضرآیند. "مولف"

[5] -اسرا/78.

[6] -طه/129.

[7] -با توجه به تفسیر: "التفسیر الواضح" تفسیر شد.

[8] -بقره/238.

[9] -شاید اشاره به": (فويل للمصلمين الذين هم عن صلاتهم ساهون) ".بنابر این اگر كسی در خواب ماند و نمازش قضا شد مشمول این آیه نمی شود، بلكه كسی ساهی و مقصر محسوب می شود كه نماز را عمدا قضا نماید."مترجم"

Читать полностью…

احکام شرعی

🖊خاص ترین و متفاوت ترین کانال های اهلسنت را در لیست زیر جمع بندی کرده ایم

✎ @tab_ahlesunnat
✎ @Motakhallefin_channel
════◆🪽◆🪽◆🪽◆🪽◆═╝

Читать полностью…

احکام شرعی

🌷عید قربان مبارک🌷

بندگی کن تاکه سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف ، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل ، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند.
🎉🎉🎉🎉
🎊🎊🎊🎊

Читать полностью…

احکام شرعی

اللهُمَّ صلِّ علىٰ مُحَمَّد و علىٰ آل مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ

Читать полностью…

احکام شرعی

الهی غم هایتان
قربانی شادی هایتان شود...

عید قربان مبارک💐

Читать полностью…
Подписаться на канал