eshtadan | Unsorted

Telegram-канал eshtadan - اشتادان Eshtadan

621

نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با درج شناسه اشتادان در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگیی* @Tabaa24

Subscribe to a channel

اشتادان Eshtadan

🔰ژاله آموزگار در نشست «اسطوره و ایران»:
ایران نمی‌میرد

🔸اسطوره‌پردازان، نخستین آغازگران تاریخ، هنر و ادبیات بودند

🔸اسطوره چه فایده‌ای دارد؟

🔸ژاله آموزگار در نشست «اسطوره و ایران» گفت: هر گاه به اوج ناامیدی می‌رسم و در این محافل شرکت می‌کنم با خودم می‌گویم که «ایران نمی‌میرد» تا به امروز ایران حفظ شده است و این جمع فرهیخته نشان می‌دهد که: «ایران نخواهد مُرد».

🔸باید بین اسطوره و افسانه فرق گذاشت افسانه از یک قماش نیستند. اسطوره سامانه جهان‌شناختی است و افسانه بی سامان و پراکنده است. افسانه‌ها از اسطوره‌ها می‌توانند بهره‌مند شوند.

🔸اسطوره با حماسه نیز فرق دارد و در حماسه خدایان پهلوان می‌شوند.

🔸مردمان اندیشمندی بودند که در هزاره‌های پیشین زندگی می‌کردند و به شکل ناخودآگاه اسطوره‌ها را می‌آفرینند و چون آن را تکرار می‌کنند به آرامش می‌رسند.

🔸ما تا ندانیم که بوده‌ایم، نمی‌توانیم بدانیم که هستیم نمی‌توانیم بدانیم کجا می‌رویم مگر آنکه بدانیم چگونه به جایی که هستیم رسیدیم؟
@ibna_official

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🍀فریدون مشیری

ریشه در خاک

من اینجا ریشه‌درخاکم
من اینجا عاشقِ این خاک، اگر آلوده یا پاکم

من اینجا تا نفس باقی‌ست می‌مانم
من از اینجا چه می‌خواهم، نمی‌دانم

امیدِ روشنایی‌ گرچه در این تیرگی‌ها نیست
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می‌رانم

من اینجا روزی آخر از دل این خاک، با دستِ تهی گل برمی‌افشانم

من اینجا روزی آخر از ستیغِ کوه، چون خورشید
سرود فتح می‌خوانم
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت

/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

[بیت۴۲۵۹] میدانیم خسرو انوشیروان از دیرباز به دادگری مشهور خاصّ و عام بوده و داستانهای بسیاری از دادگری او در منابع باقی مانده است. ولی در دورۀ معاصر به تأثیر اندیشه‎های اومانیستی و سوسیالیستی قرن بیستم با استناد به داستان کفشگر، دادگری انوشیروان را به سخره گرفته و میگیرند و او را مخالف باسواد شدن عامه مردم دانسته‎اند حال آنکه محتمل است که اصلاً چنین اتفاقی روی نداده بود، بلکه این حکایت را فقط برای این ساخته اند که بگویند دبیر باید از خانواده نژادگان باشد. گذشته از این، در این حکایت نه با سواد آموزی مردم غیرِ نژاده، که با دبیر شدن آنها مخالفت شده است همین نیز حتمی نبود( ← هشتم ۷۸/ ۱۰۰۷) این البته دو موضوع جداگانه است. از سوی دیگر - چنانکه دیدیم- در اندرزهای خود انوشیروان بیتهای فراوانی هست حاکی از اینکه او کلّ مردم را بی آنکه به طبقه خاصّی اشاره داشته باشد یا طبقه دیگری را محروم کند، به سواد آموزی و دانش اندوزی ترغیب می‎کند. دو نکته جالب دیگر از این حکایت برمی‎آید: یکی اینکه در آن زمان تاجر عمده کفش یا به اصطلاح امروزی کارخانه کفش سازی -البته نه به وسعت امروزی- نیز وجود داشت. دیگر، توجّه به اهمیّت ثروتمند بودن همه مردم کشور، نه فقط طبقه اشرافی (ب ۴۲۴۱) که در شاهنامه بازهم مثال دارد(← ب ۳۷۱۶-۳۷۱۸) که گفته شده دارایی شخصی بیش از انوشیروان بوده و انوشیروان خشنودی خود را از این مسئله ابراز می کند؛ ب۳۸۸۹ - ۳۸۹۱؛ نیز ← ششم ۴۸۶ /۹۲۰ –۹۲۱؛۵۰۶/ ۱۲۱۱- ۱۲۵۷).

داستان نوشین روان
یادداشت های شاهنامه بخش سوم ص۳۷۷؛
ابوالفضل خطیبی
(تصحیح دفتر هفتم  و یادداشت‌ها را از  داستان نوشین‌روان از بیت۲۸۴۸ تا پایان دفتر هفتم را زنده یاد دکتر خطیبی انجام داده‌اند.)

@dr_khatibi_abolfazl

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ ‍ بیست و هفتم شهریورماه، سالروز درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)، روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی

⁠فردوسی

در قعر هزارسالۀ غار قرون
از کشور یادهای یک قوم اصیل
کآنجا قُرُق غرور قومیّت اوست
یک منظرۀ شکوهمندی خفته‌ست
یک دورنمای دلفروز تاریخ
ایران قدیم

گسترده سواد سرزمینی بشکوه
با حلقۀ کوه‌های روئین‌پیکر
با کنگره‌ها که بر افق‌های عمیق
با سایۀ توده‌های ابهام‌اندود
پیچیده و لولیده به هم جنگل‌ها
با روشن آبگینۀ دریاها
با پرتو رودهای سیمین‌سیما
ایران عظیم

آن گوشه، سواد سهمگین کوهی‌ست
بر سینۀ آن کوه کلان بنشسته
چون صخره سواد هیکلی روئین‌تن
آن‌گونه که سیمرغ نشیند بر قاف
می‌دانی کیست؟
او شاعر ایده‌آل ما فردوسی‌ست
او پیکرۀ غرور ملیّت ماست

فردوسی طوسی آن نبوغ قهّار
طرّاح و مهندس بناهای قصص
نقاش قرون ماورای تاریخ
رنگین‌کن فیلم فولکلورهای کهن
اسپهبد افسانه‌سرایان جهان
در سبک ظریف مینیاتورسازی هم
سهمی و صلابت شگرفی دارد
در غرّش ازاو حماسه‌های ملّی‌ست
توفنده ازاو حمیّت احساسات
دانندۀ راز انفجار کلمات
افتاده به روی نقشه‌های جنگی
فرمانده جنگ‌های فرهنگی ماست
خلاّق غرور قومیّت‌ ما
او شاعر ایده‌آل ما فردوسی‌ست

منظومۀ شاهکار جاویدانش
شهنامۀ او سمبُل فیروزی‌هاست...
هر سطری ازآن صفی سپاه جاوید
هر صفحه یکی لشکر سیروس کبیر
او شاعر قهرمان ما فردوسی‌ست

... او را قلم آن کرد که شمشیر نکرد
شجعان فصاحت و بلاغت همه را
با گرز حماسه‌های ملّی کوبید
احیای نوامیس عجم جمله ازوست
او کاخ زبان فارسی کرد بلند...

... اکنون‌ نه به تبریز و به ایران تنها
دنیا همه یک دهان به پهنای فلک
بگشوده زبان و ترجمان دل و جان
در گوش تو با دهان پر می‌گویند:
فردوسی و شاهنامه جاویدانند

شهریار

#روز_شعر_و_ادب_پارسی
#شهریار
#فردوسی
#شاهنامه
@kheradsarayeferdowsi

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

به مناسبت سالروز درگذشت دکتر عبدالحسین زرین‌کوب (۲۷ اسفند ۱۳۰۱ – ۲۴ شهریور ۱۳۷۸)
دکتر عبدالحسین زرین کوب، بی‌تردید جزو برجستگان ادب فارسی در این پنجاه ساله اخیر بود. همه همّ و وقت خود را به کتاب و قلم سپرده بود. هیچ سرگرمی و اشتغال و دلخوشی‌ای بهتر از آن نمی‌شناخت. در مجلس یادبودی که به مناسبت درگذشت او در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تشکیل شد، و من هم می‌بایست چند کلمه‌ای بگویم، این چند بیت سعدی را مناسب حال وی یافتم که خواندم، زیرا علاقه پر شور او به دانستن و نوشتن را می‌رساند:
ما درِ خلوت به روی غیر ببستیم
و از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
هرچه نه پیوند یار بود، بریدیم
و آنچه نه پیمان دوست بود،شکستیم
مردم هشیار از این معامله دوراند
شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
مالک خود را همیشه غصه گدازد
مُلک پری پیکری شدیم و برستیم


زرین کوب در همه زمینه‌های فرهنگ و تاریخ ایران قلم آزمود و آثار ارزنده‌ای پدید آورد.

دوستی ما دورانش سر به پنجاه سال می‌زد. از حدود سال ۱۳۲۷ از مجله «جهان نو» به مدیریت حسین حجازی شروع شد، و از آن پس، پیوسته ادامه داشت.
علاوه بر دوستی، چندی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، که وی مدیر گروه ادبیات فارسی بود، همکار شدیم. پس از آن چند سال گذشت و این همکاری در«ایرانسرای فردوسی» از سر گرفته شد که وی یکی از پایه‌گذاران و عضو هیات‌امنای آن بود. نام او هر جا بود آن را بارآور می‌کرد. چند جای دیگر از زرین‌کوب حرف زده‌ام و در این جا تفصيل نمی‌دهم.

📚روزها، ج سوم و چهارم
-----------
کانال دکتر اسلامی ندوشن
@dr_eslaminodoushan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🎙 گفت‌وگوی نیما عظیمی، سردبیر ماهنامهٔ وطن‌یولی (راه‌ وطن) با رادیو ایران (برنامهٔ باغ هنر): همهٔ امور، منوط به حفظ منافع‌ ملی‌ ایران است

– هدف اصلی ماهنامهٔ وطن‌یولی، دفاع از ایران و تقابل با هرآن‌کسی‌ست که بخواهد به تمامیت ارضی ایران و شاخصه‌های ملیِ ایران، چپ نگاه کند!

– شاهنامه یکی از منابع برجستهٔ اندیشهٔ ایرانشهری و یک سیاست‌نامه است. موضوع اندیشهٔ ایرانشهری، ایران است.

– سرو ایرانشهر، استاد سید جواد طباطبایی همیشه دغدغهٔ ایران و منافع ملی ایران را داشت.

– یک ناراحتی و دغدغهٔ بزرگ استاد سیدجواد طباطبایی این بود که در دانشگاه، ایران به عنوان یک موضوع شناخته نشده است.

– مگر ما آذری‌ها مُرده باشیم که عده‌ای بخواهند در خاک آذربایجان، جرأت جسارت به شاهنامه را داشته باشند.

– فرومایگانی که گمان می‌کنند می‌توانند آذربایجان و شاهنامه را از هم جدا کنند، این آرزوی پَست و این پروژه را با خود به گور خواهند برد.

– کتاب آذربایجان و شاهنامه، اثر استاد سجاد آیدنلو، پاسخی‌ست محکم به حرف‌های یاوه‌‌ای که عده‌ای مغرضانه به شاهنامه نسبت می‌دهند.
@IranDel_Channel

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

بیستم شهریورماه، زادروز جلال خالقی مطلق (۱۳۱۶)

کسی که بخواهد بداند زبان فارسی ناب چیست!
بخواهد بداند که نیاکانش چگونه فکر می‌کردند!
من ممکن است کارم این باشد
اما خب خیلی علاقه‌مندم که بدانم که نیاکان ما پیش از اسلام طرز فکرشان چه بوده.
جز شاهنامه هیچ اثری ندارم که به سراغش بروم.

#جلال_خالقی_مطلق
#زبان_فارسی
#شاهنامه
@kheradsarayeferdowsi

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#جلال_خالقی_مطلق :
در شاهنامه از قوم، قبیله یا ایلی صحبت نشده است

🔹آيا در #شاهنامه از قومی يا قبيله‌ای يا ايلی صحبت شده؟ نه. آيا فردوسی گفته خراسانی‌ها از بقيه اقوام ايرانی بالاتر هستند؟ نه؛ تمام صحبت از ايران است. اصطلاح ايران چه ارتباطی با ايل و قوم و قبيله دارد؟ من معتقدم کسانی که اين حرف‌ها را می‌زنند حتی يک‌بار هم شاهنامه را بادقت نخوانده‌اند. همين‌طور يک حرفی می‌زنند و می‌خواهند عقايد و بينش سياسی خودشان را به وسيله يک متن کهن که بين ايرانيان محبوب است، تبليغ کنند. کسانی می‌گويند فردوسی نژادپرست بوده و به او حمله می‌کنند و عده‌ای هم می‌گويند اين ايران‌گرايی، عشيره‌پرستی و عشيره‌دوستی است که اهميت ايران‌گرايی شاهنامه را کم کنند. اين سخنان هيچ‌کدام مستند نيستند و بر متون قديم تکيه ندارند و علمی هم نيستند. اگر ما بخواهيم بينش سياسی امروزمان را وارد متون کهن کنيم، آن‌ها را تحريف کرده‌ايم.
@shahnamehpajohan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

به مناسبت پانزدهم شهریورماه، سالروز درگذشت ژیلبر لازار (۱۹۲۰-۲۰۱۸)
عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی

معرفی کتاب «شکل‌گیری زبان فارسی»

🔸 ژیلبر لازار (۱۹۲۰ – ۲۰۱۸م)، زبان‌شناس و فارسی‌دان برجستۀ فرانسوی، استاد فقید مؤسسات دانشگاهی فرانسه (مدرسۀ زبان‌های شرقی پاریس، دانشگاه پاریس سه (سوربن جدید)، و…)، و نیز عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بیش از هفتاد سال دربارۀ زبان و فرهنگ ایرانی مطالعه و تحقیق کرد. خود او سال‌ها پیش گفته بود که «ده‌ها سال است که مسائل مربوط به شکل‌گیری زبان فارسی ذهن مرا به خود مشغول کرده است». این مشغلۀ ذهنی و آن مطالعات و تحقیقات، به نگارش مقاله‌ها و کتاب‌های متعددی دربارۀ زبان و ادب و فرهنگ ایران‌زمین منجر شد.

🔸 یکی از آثار مهم لازار، که مجموعه‌ای از مقالات پژوهشی اوست، کتابی است با عنوان شکل‌گیری زبان فارسی. متن اصلی این کتاب به زبان فرانسه در سال ۱۹۹۵ و ترجمۀ آن به فارسی حدوداً ده سال بعد از آن، در سال ۱۳۸۴، منتشر شد.

🔴 متن کامل معرفی کتاب:
🌐 https://apll.ir/?p=18767

🔹نقل از کانال تلگرامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔸چهاردهم شهریورماه زادروز بدیع‌الزمان فروزانفر

🔸از باب معنویتی که در دورۀ قدیم بود، معرفت و دانش را وسیلۀ نیل به سعادت می‌دانستند. عشق و علاقۀ فراوان به دانش و ممارست‌های فراوان نیز بوده است. مداومت سی‌سالۀ فردوسی در سرودن شاهنامه، اثر عشق بوده است. ابوریحان فقط شب نوروز و شب مهرگان در سال مطالعه را تعطیل و باقی را علی‌الدّوام کار می‌کرده است. همین‌طور محمّد زکریای رازی و دیگران. هنگام مرگ ابوریحان نقل می‌کنند که در مسئله‌ای فقهی اشکال داشت و آن را از فقیهی پرسید و گفت: این را بدانم و از دنیا بروم بهتر است. این همه را عشق و علاقه به وجود آورده و الّا برای مادیات نبوده است. محمّد بن زکریا چشم‌های خود را بر سر تحقیق گذاشت. همیشه می‌نوشته و شب نمی‌خوابیده و هیچ‌گاه از تحقیق و مطالعه و کتابت فارغ نبوده است.

[تقریرات فروزانفر دربارۀ تاریخ ادبیات ایران، یادداشت‌برداری ضیاء‌الدین سجادی، به ‌کوشش عنایت‌الله مجیدی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۴، ص ۲۲۷-۲۲۸]

@AfsharFoundation

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔸🔹اگر بپرسیم "کتابِ ایــران" کدام است؟
باید تنها اسم «شاهنامه» را ببریم، یعنی: کتابِ کتاب‌ها.

#از_رودکی_تا_بهار

🔸تاریخِ بعد از اسلام را باید به پیش و پس از سرایشِ شاهنامه تقسیم کنیم، چون ایرانِ پیش از شاهنامه مانند لخته‌ای بود که شکل نگرفته بود، و فردوسی مانند یک پیکر‌تراش آن را شکل داد. این هزار ساله ترکیبش را از شاهنامه گرفته است؛ باید قبول کنیم که چه خوب و چه بد، پرورده‌ی این کتاب هستیم که راهنما و نشانه‌ی هویّتِ ماست.

                  #نامه‌ی_نامور

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

@sarv_e_sokhangoo

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ دهم شهریور سالروز درگذشت دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

وطن دوگانۀ ما

ما دو گونه وطن داریم. یکی آن که میان دریای مازندران و خلیج فارس قرار دارد، با کوههای بلند و رودهای کم‌آب و صحراهایی فراخ و ریگزارها و شوره‌زارهایی گرم و خشک و بیشه‌هایی که از چند قرن باز رو به کاستی داشته است و درختانی که نسل بسیاری از آنها را تبر زغالگران و ارۀ تخته‌سازان برانداخته است؛ با دهکده‌هایی بیشتر کم‌حاصل و تنگدست و شهرهایی عموماً بی‌نقشه و بازیچۀ مطامع زمین‌خواران؛ وطنی که بارها با سمّ اسبان مهاجمان ترک و تازی و تاتار کوفته شده و باز با تن ناتوان به پا خاسته و به درمان زخمهای خود پرداخته تا یورش و غارت بعدی را مهیّا شود.
وطن دوم ما وطنی است که در آفاق ذهن ما خانه دارد. وطنی است روشن و دل‌انگیز با رنگهای شفّاف و دیده‌فریب. در آن رودکی چنگ برمی‌گیرد و سرود شادی و نغمۀ می و مستی می‌نوازد و فردوسی داستان دلاوریهای قهرمانان ما را با آهنگی پهلوانی سر می‌دهد. خیام شگفتی حیات و سرگردانی انسان را بازمی‌نماید؛ نظامی ظرایف عشق و شوق را با قلم‌موی کلمات به استادی ترسیم می‌کند و هم ما را به تأمل در حکمت و اخلاق می‌خواند؛ سعدی آدمیّت و عدل‌پروری و پوزش‌پذیری و خدمت به خلق و زیبایی آنها را در نظر ما ترسیم می‌نماید و ما را به عاشقی و دلدادگی و تماشای جلوه‌های طبیعت دعوت می‌کند و مولوی شور و شیدایی خود را به بانگ بلند به گوشها می‌رساند؛ حافظ پرده از زرق صوفیان و ریای زاهدان و سالوس مفتیان و محتسبان برمی‌گیرد و نوای عشق و آزادگی را به آهنگی لطیف در گوش ما زمزمه می‌کند.
در گسترۀ شوق‌انگیز این وطن نقشهای شگفت با خطوط رقصان و رنگهای درخشان از زیر دست نقّاشان و نسخه‌پردازان بیرون می‌آیند و بناهای خوش‌ساخت با کاشیهای رنگین و گنبدها و ستونها و طاقهای دیده‌نواز به دست معماران به پا می‌خیزد و افق شهرها را در گرگ و میش غروب به قامت مرموز و موقّر خود زینت می‌بخشد. خوش‌نویسان چیره‌دست با قلمی ساحر شعری از پیچ و خم حروف بر صفحۀ کاغذ می‌نشانند و نقره‌کاران و خاتم‌سازان و حکّاکان وسائل و ابزار زندگی را به صورت اثری دلربا در برابر ما می‌گذارند.
وطن خاکی ما پیوسته در معرض آفات است و وطن معنوی ما برعکس از گزند باد و باران و دستبرد ویرانگر حوادث در امان. گنجی است که از آن ماست، آفتابی است که پیوسته می‌تابد؛ زنده و پایدار است. بر ماست که این وطن را زیباتر و تابناک‌تر کنیم.

احسان یارشاطر
«یادداشت (۲۱)»، مجلۀ ایران‌شناسی، سال هفتم، شمارۀ ۳، پاییز ۱۳۷۴، ص ۴۹۱-۴۹۳.

@AfsharFoundation

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#لوریس_چکناوریان :


شاهنامه فردوسی مثل یک جعبه گنج است که وقتی درش را باز می کنیم، به فراخور حال خودمان از آن برمی داریم؛ هر خط آن، یک دنیا دُر و لعل و گوهر است. معتقدم که خداوند خیلی فردوسی را دوست داشته که این قدرت الهام را به او عنایت کرده است تا بتواند با قلم و کلمات خود کاری فراتر از توان یک انسان معمولی انجام بدهد و نگهبان شایسته زبان فارسی باشد.

@shahnamehpajohan

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

.
شاهنامه و فردوسی


۴ شهریور ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی


اندرین یکی دو روز هر کس چیزی به پشتیبانی شاهنامه و فردوسی گفتند.
تا این دهلیز در چنین جستاری ارزمند خموش نمانده باشد، یادآورده شود که دو نام خجسته شاهنامه و فردوسی در این دهلیز دژنپشت ۱۳۸ و ۱۰۵ بار آمده است.
آموختن از شاهنامه و از فردوسی یکی از خویشکاری‌های این نگارنده است.

شاهنامه و فردوسی دو چشمه خورشید است. به سخن شیوای سیف فرغانی "گرد سُم خران شما" هم خواهد گذشت و گردی بر نور خورشید نخواهد پاشاند.

دردا که برخی سواران که رو به آسیاب‌های بادی می‌تازند، این تازش بر ایران را گواه آزادی بیان پنداشته‌اند!
شما دوستداران فرهنگ‌های انیرانی کتاب‌های بی‌شمار دارید که به گفته آن مرد دانا هر مجلدش بس است تا ملتی را بیمار کند. کنون پرسش کنیم که اگر ایرانیان هم بر کتاب‌های شما بتازند، آن را گواه آزادی بیان خواهید گرفت؟ یا چنان که راه و روش شماست، با خنجر آخته پاسخش خواهید دهد!

دانید که ما ایرانیان چنین نکرده‌ایم، و زین پس هم نخواهیم کرد. کتاب‌های تباه شما هم اندرین سرزمین بیش از هر جا چاپخش شده. نشود، نشود که یک مجلدش در دیگر مملکت‌های آسیای باختری چاپ شود. خود این را خوب دانید.

همین است که این سرزمین جایگاه بالیدن فرهنگ‌ها و زیست آزاد دوستداران آن بوده. چنان که شما دژخویان هم اندرین جا می‌زیید.

بهتر سخنان آن است که گوییم تاختن بر شاهنامه و فردوسی از یکی نوجوان خام برنیاید. این تازش را بهری می‌بینم از برنامه‌ای که جهان‌وطنان - از هر دو رنگ معروفش - در این چند دهه در دست گرفته‌اند. آنان که خود را تجددخواه می‌شمارند و بر آن‌اند تا بنلاد فرهنگ و سنت را در ایران براندازند که کانون ارجمندی است از ایستادن بر پای خویش، سر از بود و وجود خویش برافراشته دارد و دانایی و فرزانگی به اهل جهان داده است.

همین یک سخن، بهتر راهنماست به اندریافت دیگر بدکرداری‌ها با این میهن و دیگر کژخویی‌ها که بر سر این میهن گذشته، ویژه امروز که ایران ما را بایست گذشتن از یکی پیچ تند.

باز یاد آوریم که فردوسی فرمود اگر دیوار ایران فروافکنید، زان پس نوبت غارت و تاختن رسد. و زان پس که ایرا‌ن‌زمین ویران شود دیگر کسی بر ما آفرینی نخواهد گفت!
مبادا روی سخن فرزانه ارجمند، با امروز بوده و با ما!
نگذاریم.
نمی‌گذاریم.
ایران، خرم‌بهار ماست.
چونان خرم‌بهار می‌داریمش.

/channel/dejnepesht4000

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔰 چهار نکته از اسلامی ندوشن
قسمت اول
📝 امید جهانشاهی
محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از شخصیت‌های بزرگ فرهنگی معاصر این سرزمین است که تعدد و تنوع آثارش در حوزه‌های مختلفی ادبی، فرهنگی و تاریخی ایران به روشنی نشان دهنده جایگاه فرهنگی‌اش و عشق او به این خاک است: کتاب‌هایی، چون «ایران را از یاد نبریم»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» و «ایران و تنهائیش» دغدغه‌های او نسبت به ایران هستند؛ «ایران و یونان در بستر باستان» پژوهشی در تاریخ است و «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه» پژوهشی در شاهنامه به شمار می‌رود. «گناه» و «چشمه» شعر‌های منتشر شده اویند و «افسانه و افسون» و «پنجره‌های بسته» داستان‌هایش و «ابر زمانه و ابرزلف» نمایشنامه. در سفرنامه هم دستی داشت که از آن جمله می‌توان به «در کشور شوراها» و «کارنامه چین» اشاره کرد و البته «روزها» که خاطرات خواندنی از خواستگاهش است با نثری خواستنی: روان و شیرین.
در این مجموعه آثار که شامل بیش از ۵۰ کتاب تالیف و ترجمه و صد‌ها یادداشت و مقاله علمی است، نکته‌ها و درس‌های زیادی نهفته است، اما از این میان و به بهانه سالروز تولدش به چهار نکته اشاره می‌کنم.
۱ ـ ایران به مثابه فرهنگ:
محمد علی اسلامی ندوشن ایران‌گرا بود، اما ایران‌گرایی او تکیه‌گاهی فرهنگی داشت. برای او معنا و سرشت و شکوه این خاک ریشه در فرهنگ و معنای فرهنگی آن داشت. برای او فرهنگ پذیرا و متنوع ایرانی دریچه‌ای برای فهم ایران بود. فرهنگ ایرانی فرهنگی بزرگ و رنگارنگ از آیین‌های خوان و خوراک و پوشاک و رسم‌ها و رقص‌های متنوع اقوام اصیل ایرانی بوده است.
ایران دوستی او مبتنی بر یک شور غرورآفرین نیست بلکه بر مبنای فهم یک فرهنگ است که بر پایه مدارا و مروت و اعتدال در درازنای تاریخ ماندگار مانده است. به تعبیر دکتر اصغر دادبه، استاد ادبیات دانشگاه تهران، «نگاه ندوشن به ایران معتدل بود» و معتقد بود «باید با عقلانیت و اعتدال به میهن نگاه کرد.»

۲ ـ زبان فارسی؛ رمز یکپارچگی و پایایی فرهنگ ایرانی:
از نگاه او راز مانایی این سرزمین زبان فارسی بوده است. فرهنگ از طریق زبان فارسی در درازنای زمان همچون رودی عبور کرده و به ما رسیده است. دکتر اسلامی ندوشن در مقاله «فارسی افزون‌تر از یک زبان» می‌نویسد:
«بنا به یک اصل کلی، زبان وسیله بیان مقصود و تفهیم و تفهم است؛ ولی زبان فارسی نقشی افزون‌تر از این ایفا کرده است:
۱ـ وسیله یکپارچگی سرزمینی بوده است که تحت نام ایران، و یا در قلمرو فرهنگی ایران، قرار داشته است.
۲ـ موجب شده است که این کشور واجد شخصیت متمایزی بماند و در سایر کشور‌های فتح شده اسلامی مستحیل نگردد.
۳ـ، چون هنر‌های دیگر از نوع موسیقی و نقاشی در دوران بعد از اسلام ممنوع یا محدود شناخته می‌شده است، فارسی از طریق شعر یا نثر شاعرانه، وظیفه و نقش آنها را هم بر عهده گرفته است.
۴ـ سرنوشت ایران را به عنوان یک واحد مستقل فرهنگی، وابسته به سرنوشت خود کرده است.
۵ـ افت و انحطاط زبان فارسی، تا حدی مبیّن افت و انحطاط فرهنگی و اجتماعی ایران شناخته می‌شده است.»
#اسلامی_ندوشن
------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan.

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔰محمدرضا شجریان و فهم عمیق او از غزل‌های سعدی؛
شجریان و سعدی، هم‌نشینی جاودانه شعر و آواز

🔸شجریان متولد اول مهر ۱۳۱۹ بود و در عمر ۸۰ ساله‌اش، آثار ماندگاری در حوزه موسیقی به جا گذاشت. او علاوه بر مهارت فنی آواز، توجه عمیقی به شعر و ادب فارسی داشت و شعر کلاسیک را همواره در آثارش برجسته نگاه داشت.

🔸برای شجریان، معنای شعر از ارکان اصلی انتخاب است. او اعتقاد دارد خواننده ابتدا باید معنای شعر را خوب بشناسد تا بتواند آن را در اجرا منتقل کند.

🔸شجریان گفته است که شعر حافظ دشواری‌های خاصی دارد؛ مثلاً در انتخاب وزن، آرایش واژگان، تکنیک موسیقایی که لازم است تا عمق شعر بیان شود. در مقابل، سعدی از نظر زبان و ساختار شعر برای آواز راحت‌تر است.

🔸شیوه اجرای شجریان در خواندن شعر سعدی نیز دارای ویژگی‌های خاصی است که باعث شده اجراهایش ماندگار شوند.

🔸اجراهای شجریان باعث آشنایی بیشتر مردم با اشعار سعدی شده‌اند؛ بسیاری مخاطبان ممکن است شعر سعدی را از طریق آواز و ضبط‌های او شناخته باشند.
@ibna_official
🔴به فراخور یکم مهرماه زادروز زنده نام محمد رضا شجریان

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔸شهنامه چه می گفت؟


این دفتر دانایی، این طرفه ره‌آورد،
الهام خدایی‌ست که «فردوسی توسی»
از جان و دل آن را بپذیرفت،
با جان و دل خویش، بیامیخت،
بیاراست، بپرورد؛

ده قرن ِ، فزون است که در پهنه‌ی گیتی
میدان شکوهش را،
کس نیست، هماورد!

دَه قرن ِ ازین پیش
آیا چه کسی دید که این مَرد
با آتش پنهانش
با طبع خروشانش
سی سال، شب و روز، چه‌ها گفت؟ چه‌ها کرد؟

امروز، هنوز از پس ِ ده قرن که این مُلک
در دایره‌ی دوران گشته‌ست،
آیا چه کسی داند سی‌سال در آن عهد
بر این هنری مرد سخنور چه گذشته‌ است؟

انگیزه‌اش از گفتن شهنامه چه بوده‌ است؟
سیمای اساطیری ایران کهن را
آن روز، چرا گَرد ز رخسار زدوده‌ است؟
سی‌سال، برای چه، برای که سروده‌ است!

می‌دید وطن را، که سراپا همه درد است.
می‌دید که خون در رگ مردُم،
افسرده و سرد است.
آتشکده‌ها خالی خاموش
آزادی در بند
لبخند فراموش
بیگانه نشسته‌ست بر اورنگ
از ریشه دگرگون شده فرهنگ...
می گفت که: -«هنگام نبرد است»
با تیغ سخن روی بدان میدان آورد.

فریدون مشیری

/channel/ghotbeelmiferdowsi
🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔰 20 کانال ممتاز تلگرامی رو یکجا داشته باش!
📣 تاریخی، ادبی، آموزشی، هنری، سرگرمی و...

📚 روی لینک بزنید و عضو کانال‌های دلخواه شوید! 👇
📌 /channel/addlist/d-Thf5NgJrViNmZk

🔻یه کانال عالی همین پایینه، ببین و لذت ببر!👇

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

زبانِ فارسی، زبانِ شعر بوده است؛ زیرا مردم به علّت وضع نابسامان زندگی به شکایت و دردِ دل احتیاج داشته‌اند. این شعرها باید به نقدِ درست گذاشته شوند. شعر فارسی بیشتر از تاریخ بازگو کننده‌ی وضعِ اجتماعی و روانیِ مردم ایران است و ما برای شناخت زندگیِ کشورِ خود از آن بهره‌ی زیادی می‌توانیم بگیریم. کسانی که با زبانِ تلخ، بی‌آنکه سوادِ خواندنِ این آثار را داشته باشند، از آن انتقاد می‌کنند، عذرشان خواسته است. از زمانی که خودکارِ ارزان و حروفِ چاپ در اختیار همه کس قرار گرفته است، هرکسی (به شرط آنکه وارد سیاست نشود) آزاد خواهد بود که هرچه می‌خواهد بگوید و بنویسد! ولی باید شنونده عاقل باشد.
زبان فارسی دری ناگزیر بوده است که طیّ عمرِ خود خیلی دست به عصا حرکت کند. از یک‌سو، حرف‌های بسیاری برای گفتن داشته و از سوی دیگر به علّت حکومت‌های استبدادی و تعصّبِ عوام، ناگزیر به رعایت احتیاط بوده است، به این علّت آن همه ایهام و کنایه و پوشش در ادب فارسی راه یافته و مولوی می‌گفت: «چاره اکنون آب و روغن کردنی است»؛
البتّه چون هنرهای دیگر از نوع نقش و مجسّمه و موسیقی، حرام یا مطرود شناخته می‌شده، "شعر" می‌بایست بارِ آنها را بر دوش بکشد. از این‌رو شعر بسیار رشد کرد، حتّی فکرِ فلسفی هم که «حکمت» نام گرفت، از طریقِ ادبیات و با زبانِ شعر به ساحتِ اندیشه‌ی ایرانی راه یافت. زبان فارسی در اغلب اوقات در زیرِ یک سایه‌ی «خود سانسوری» زندگی کرده است، و این، همه‌اَش بارِ منفی نداشه بلکه از جهتی موجب غنای آن نیز شده، زیرا بسیاری از نهفته‌های درونیِ ایرانی را به زبانِ کنایه بیرون ریخته.

        #گفتن‌نتوانیم_نگفتن‌نتوانیم

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

‍ شاهنامه و وحدت ملّی

در پاسخ این نکته که گفته‌اند شاهنامه نمی‌تواند سند هویّت و مایۀ افتخار همۀ ایرانیان تلقّی شود باید خاطرنشان کرد که در حدوداً پنجاه هزار بیتِ شاهنامه بارها از شهرها و نواحی مختلف ایران و مردمان آنها یاد شده و این بهترین گواه تعلّق شاهنامه به همۀ ایرانیان است. برای نمونه در لشکر آراستن کیخسرو برای جنگ بزرگ با افراسیاب سپاهیانی از شهرها و اقالیمِ گوناگون ایران حضور دارند که شاهد وحدت و همراهی همۀ ایرانیان در این پیکارِ مهمِّ ملّی است:

که بر کشور پارس بودند شاه
منوشان و خوزان زرّین‌کلاه

...دگر شاه کرمان که هنگام جنگ
نکردی به دل یاد رای درنگ

...چو گرگین میلاد و گردان ری
برفتند یکسر به فرمان کی

... بزرگان که از بردع و اردویل
به پیش جهاندار بودند خیل

... دگر لشکری کز خراسان بدند
جهان‌جوی و مردم‌شناسان بدند

در هزار و چهل سالی که از پایان سرایش شاهنامه می‌گذرد همۀ مردمان ایران در همۀ شهرها و روستاهای آن همواره شاهنامه را به چشم تعظیم و احترام نگریسته‌اند و شاید در این چند سده معدود کسانی بوده باشند که محتوا و داستانهای آن را دربارۀ همۀ ایرانیان ندانسته و با آنها احساس بیگانگی و عدم سنخیّت کرده باشند.

[آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان، دکتر سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۱، ۶۰۱ - ۶۰۲

@AfsharFoundation

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

بیستم شهریورماه، زادروز جلال خالقی مطلق (۱۳۱۶)

کسی که بخواهد بداند زبان فارسی ناب چیست!
بخواهد بداند که نیاکانش چگونه فکر می‌کردند!
من ممکن است کارم این باشد
اما خب خیلی علاقه‌مندم که بدانم که نیاکان ما پیش از اسلام طرز فکرشان چه بوده.
جز شاهنامه هیچ اثری ندارم که به سراغش بروم.

#جلال_خالقی_مطلق
#زبان_فارسی
#شاهنامه
@kheradsarayeferdowsi

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

بیستم شهریور زادروز استاد #جلال_خالقی_مطلق:

دکتر جلال خالقی مطلق شاعر ، ادیب، زبان‌شناس و ایران‌شناس پرآوازه و ستاره‌ای درخشان در پهنه شاهنامه‌پژوهی ایران است. .


سال‌های نخست زندگی و تحصیل
استاد جلال خالقی مطلق بیستم شهریور 1316 در تهران زاده شدند. ایشان پس از پایان دوره‌ دبیرستان در ایران، در کشور آلمان ادامه تحصیل دادند.


تحصیل در آلمان

استاد خالقی مطلق در دانشگاه کلن آلمان به تحصیل در رشته‌های مختلفی پرداخته و در سه رشته‌ی شرق‌شناسی، مردم‌شناسی و ژرمانیستیک دکتری گرفتند. چیرگی ایشان بر زبان‌ها و رشته‌های گوناگون، در پژوهش‌های گسترده در زمینه‌ی شاهنامه و ادبیات فارسی یاریشان داد.


زندگی و کار در هامبورگ

پس از پایان تحصیلات، به استادی به دانشگاه هامبورگ رفتند و در آنجا افزون بر آموزگاری زبان فارسی و فرهنگ ایران به بررسی دستنوشته‌های شاهنامه پرداختند. ایشان با باریک‌بینی بسیار، نسخه‌های گوناگون شاهنامه را بررسیدند تا بهترین نسخه‌ها را اساس و بدل برای تصحیح برگزینند.


تصحیح شاهنامه

از مهم‌ترین دستاوردهای استاد خالقی مطلق، تصحیح انتقادی شاهنامه فردوسی است. ایشان با دانش گسترده از زبان فارسی باستان و میانه و همچنین دانش ژرف از تاریخ و فرهنگ ایران، توانستند تصحیحی از این شاهکار ادب فارسی ارائه دهند که تا به امروز نزدیکترین تصحیح به سخن نژاده فردوسی فرزانه شناخته شده و به درک بهتر از این حماسه‌ی بزرگ کمک شایانی کرده‌.


اهمیت کارهای خالقی مطلق

حفظ و احیای میراث فرهنگی: تصحیح انتقادی شاهنامه و پژوهش‌های گسترده در این زمینه، به حفظ و بازآفرینی یکی از ارزشمندترین میراث‌های فرهنگی ایران کمک شایانی کرده است.
✅ توسعه مطالعات ایران‌شناسی: کارهای استاد خالقی مطلق، الهام‌بخش بسیاری از پژوهشگران در زمینه ایران‌شناسی شده است و به توسعه این حوزه کمک کرده است.
معرفی بهتر شاهنامه به جهان: تصحیح ایشان از شاهنامه، به معرفی بهتر این اثر به جهان کمک کرده و باعث شده است که شاهنامه به عنوان یکی از مهم‌ترین حماسه‌های جهان شناخته شود.

برخی از آثار مهم خالقی مطلق
📚 تصحیح شاهنامه فردوسی
📚 کتاب‌های متعددی در زمینه شاهنامه‌پژوهی و ادبیات فارسی
📚 مقالات متعدد در مجلات علمی داخلی و خارجی


یک رباعی از استاد خالقی مطلق

ایران غمِ تو چو بر دلم رای کند
کارِ دمِ نی‌نواز با نای کند
هر گوشه تو که اجنبی جای کند
سد گوشه جسم و جانِ من وای کند


سخن پایانی
دیدگاهی از استاد خالقی مطلق دربارهٔ شاهنامه


به‌طور خلاصه، محتوای شاهنامه، یک حماسه اسطوره‌ای، پهلوانی، عشقی، اندرزی و تاریخی است. در جزئیات مطالب، شاهنامه پر از آگاهی‌های گوناگون دربارهٔ زندگی معنوی و مادی، تشکیلات اداری و لشکری و درباری، آیین‌های خانوادگی و اجتماعی ایرانیان باستان است. ساختار شاهنامه، در مجموع یک حماسه تراژیک – دراماتیک است. شاهنامه از نظر شیوه بیان، دارای زبانی کهن و فاخر و لحنی غالباً اخطارکننده است. از نظر کارکرد، شاهنامه مهم‌ترین حلقه پیوند دو بخش تاریخ و فرهنگ ایران (پیش از اسلام و پس از اسلام) به یکدیگر و نیز، استوارترین ستون زبان و ادب فارسی و بزرگ‌ترین شاخص هویت و ملیت ایرانی است.»

زندگی پربارشان دراز باد


پیوست :
معرفی فردوسی و شاهنامه از سوی استاد جلال خالقی مطلق


🆔@XeradsarayeFerdosiYazd

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#جلال_خالقی_مطلق :

می توانيم از شاهنامه ايران‌دوستی بياموزيم؛ زيرا شاهنامه يک كتاب نيست؛ يک كتابخانه است پر از مفاهيم بلند انسانی و در دنيای امروز كه بسياری از كشورها مانند كشتی های بی لنگر در تلاطم درياها هستند، يک لنگر مطمئن برای كشتی فرهنگ و تمدن ايرانی است.
@shahnamehpajohan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

روزنامه‌ی گاردین به‌تازگی و در شماره‌ی ۲۵ آگوست خود، مقاله‌ای درباره‌ی زبان فارسی منتشر کرده است. نویسنده می‌گوید: از میان تمام زبان‌هایی که می‌شناسم، فارسی تنها زبانی است که روح‌ام را لمس می‌کند؛ آرام و در عین حال شورانگیز. وقتی اولین بار واژه‌ی ساده‌ای مانند «دل‌تنگ» را شنیدم، قلب‌ام به لرزه افتاد؛ نه به‌خاطر معنای آن، بلکه به این خاطر که دیدم یک کلمه چگونه می‌تواند تمام پیچیدگی‌های درون‌ام را به نمایش درآورد. فارسی هم‌چون آینه‌ای است که روح را انعکاس می‌دهد، و در همان انعکاس، جهانی تازه از احساس و زیبایی پدید می‌آورد.

هر واژه در فارسی، دنیایی دارد. «نوش جان» فقط یک جمله‌ی ساده نیست؛ همزمان لذتِ خوردن و شادی روحی را به دیگری منتقل می‌کند و حسی از محبت و توجه را در خود نهفته است. وقتی کسی می‌گوید «صبح‌ات بخیر»، حس می‌کنم نه تنها زمان را بیان می‌کند، بلکه امید و آرامش را نیز هدیه می‌دهد. در این زبان، هر جمله حتی کوتاه‌ترین عبارت‌هایش، می‌توانند سکوت را تبدیل به شعر کنند، درد را تبدیل به موسیقی، و لحظه‌ها را به خاطره‌ای جاودان بدل سازند.

شُعرای فارسی، از حافظ تا مولانا، برای من نه فقط شاعر بلکه راهنمای روح هستند. هر بیت و هر مصرع آن‌ها، دریچه‌ای است به جهانی دیگر؛ جایی که احساس و معنای زندگی به هم پیوند می‌خورند. وقتی شعری را می‌خوانم، حس می‌کنم با خود شاعر هم‌قدم شده‌ام؛ در کوچه‌ها و باغ‌های دوران گذشته قدم می‌زنم و درک تازه‌ای از انسان بودن پیدا می‌کنم. گاهی واژگان فارسی آن‌قدر لطیف و دقیق هستند که گویی می‌توانند سکوت‌ها را معنی کنند، نگاه‌ها را بخوانند و حس‌ها را ملموس کنند.

وقتی با دوستان فارسی‌زبان صحبت می‌کنم، متوجه می‌شوم که حتی گفتگوهای روزمره‌ی آن‌ها پر از حس‌اند. فارسی به من یادآوری می‌کند که زبان می‌تواند چیزی بیش از ابزار ارتباط باشد؛ می‌تواند خود زندگی باشد، با تمام شور، لطافت و پیچیدگی‌هایش. فارسی به من نشان می‌دهد که در پس هر واژه و هر جمله، یک تجربه‌ی انسانی نهفته است؛ تجربه‌ای که روح را بیدار می‌کند و قلب را به تپش درمی‌آورد.

Persian: The Language That Speaks to My Soul (2025)

https://www.theguardian.com/commentisfree/2025/aug/26/out-of-all-the-languages-i-know-persian-is-the-one-that-speaks-directly-to-my-soul-and-offers-a-new-way-of-being

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔹چهاردهم شهریور - زادروز زنده‌نام استاد #بدیع‌الزمان_فروزانفر
(۱۴ شهریور ۱۲۸۳ بُشرویه -- ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ تهران) استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی

🔸بدیع‌الزمان فروزانفر از بزرگترین ادیبان، شاعران، پژوهشگران و استادان ادبیات فارسی در سده چهاردهم و پانزدهم خورشیدی بود.نام اصلی عبدالجلیل بشرویه‌ای و در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در بشرویه به دنیا آمد.
🔹 او با آثار ارزشمند خود، به غنی‌سازی ادبیات فارسی کمک شایانی کرد. فروزانفر با نگاهی نو و تحلیلی به ادبیات کلاسیک فارسی، راه را برای پژوهش‌های بعدی در این زمینه هموار کرد.

🔸فروزانفر از مفاخر ادبی ایران است که نام او همواره با ادبیات فارسی گره خورده است.

روانش شاد - یاد و نامش جاوید

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#توران_مير‌هادی :

شاهنامه فردوسی چنان سرشار از انديشه‌های ژرف، نگاه گسترده و والای انسانی به رويدادهاست كه كشف و درک آن به زمان، تجربه و دانش كافی نياز دارد. از سوی ديگر خانواده‌های ايرانی دوست دارند كه فرزندانشان دل در گرو فردوسی و شاهنامه او بگذارند و با شناخت هويت تاريخی خود، ويژگی‌های انسانی را از پهلوانان و قهرمانان اسطوره‌ای و حماسی و تاريخی آن بياموزند. برای دستيابی به چنين هدفی است كه ادبای كشور ما گاهی به بازنويسی داستان‌های شاهنامه می‌پردازند تا راه آشنايی با اين اثر را هموار سازند. زمانی كه به عنوان هديه تولد نوه ده‌ساله‌ام سپهر قول دادم كه هر شب داستانی از شاهنامه را برايش بخوانم پس از جستجو در بازنويسی‌های موجود، "زگفتار دهقان" كار اقبال يغمايی را انتخاب كردم، زيرا هم خلاصه داستان به نثری ساده و نزديك به اصل نوشته شده بود و هم بخش‌هايی از آن به نظم بود. چنين شد كه طی چند ماه، هر شب، من و نوه‌ام (نوه بزرگترم سارا نيز به جمع ما پيوست) شاهنامه را به نظم و نثر خوانديم و به گفتگو درباره داستان‌های آن پرداختيم و اين‌گونه هديه دادن در خانواده را نيز رسم كرديم.

@shahnamehpajohan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

#فدریکو_مایور :

شاهنامه، این اثر ادبی فنا ناپذیر، با چنین شكوهی آغاز می‌شود، در این اثر جاودانه بی‌درنگ در پی ستایش پروردگار، در همان نخستین صفحه به ابیاتی برمی‌خوریم كه لحظه‌ای ما را حیران و شگفت زده برجای می‌گذارد، زیرا كه به طرزی نامنتظر، با مدح خرد روبرو می‌شویم.

بنام خداوند جان و خرد
شاهنامه، این اثر ادبی فنا ناپذیر، با چنین شكوهی آغاز می‌شود، در این اثر جاودانه بی‌درنگ در پی ستایش پروردگار، در همان نخستین صفحه به ابیاتی برمی‌خوریم كه لحظه‌ای ما را حیران و شگفت زده برجای می‌گذارد، زیرا كه به طرزی نامنتظر، با مدح خرد روبرو می‌شویم.
آیا چنین چیزی در خور تصور است؟ هزار سال پیش، قبل از رنسانس غرب، سده‌ها پیش از قرن هجدهم، قرن روشنگری، پیش از تولد دكارت و تولد ولتر، یك شاعر ایرانی، فراتر از هر چیز، اندیشه و خرد را ستوده است. شاعر ایرانی، این ستایش را با چنان اعتقاد و با چنان شور و وجدی بیان می‌كند كه خواننده را بی اختیار شیفته خود می‌سازد.
@shahnamehpajohan

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔷مقام انسان_خدا در گذر زمان🔷


✍پس از فروپاشی ساسانیان و ورود اسلام، مردم ایران قرن‌ها پادشاهان را انسان آرمانی یا «انسان-خدا» ندانستند.

🔹در سده‌های نخست اسلامی، گاهی چنین جایگاهی به رهبران شورشی چون ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین داده شد ، اما با تثبیت خلافت عرب، مردم به جای شاهان، مشایخ صوفی را به‌عنوان «انسان-خدا» برگزیدند.

🔹با روی کار آمدن صفویان، این مقام از صوفیان گرفته و به شاهان صفوی و سادات اختصاص یافت؛ از این‌رو زیارت امامزاده‌ها رونق گرفت ،در طول تاریخ ، مردم برای نیازهای روحی خود مقبره‌هایی برای شخصیت‌های واقعی یا افسانه‌ای چون جوانمرد قصاب یا حتی خضر ساختند تا به آنان دسترسی داشته باشند.


📚منبع: پهلوان محمود پوریای ولی و کنز الحقایق وی، تصحیح و تحقیق مهران افشاری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، صفحه ۳۱-۳۴

🌹 @Historiumclub 🌹

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

🔰 چهار نکته از اسلامی ندوشن
قسمت دوم
📝 امید جهانشاهی

۳ ـ ایران هویت و تاریخ دو پاره و منقطع ندارد:
با انگیزه‌های ایدئولوژیک و سیاسی همواره دو گروه متقابل کوشیده‌اند ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام را همچون دو پاره مجزا و در برابر هم القا کنند. از یک سو، گروهی برآنند که هر چه مایه مباهات و فخر است در ایران قبل از اسلام است. آنها دلایلی که باعث شد حکومت ساسانیان به تدریج رو به افول برود و تضعیف شود را نادیده می‌گیرند و معتقدند حمله اعراب جز نابودی و ویرانی هیچ نداشت و تنها ایران قبل از اسلام را ایران راستین می‌شناسانند. بر خلاف این باستان‌گرایان، گروهی دیگر تنها ایران پس از اسلام را به رسمیت می‌شناسند و تداوم‌ها و تشابه‌های دوران قبل و بعد از اسلام را در هنر و فرهنگ ندیده می‌گیرند و نماد‌ها و نشانه‌های قبل از اسلام را مذموم و منفی می‌شمارند.
نگاه و دیدگاه اسلامی ندوشن، اما در تضاد با هر دو نگاه فوق است. او ایران را یک کل یکپارچه و جامع می‌دید. در کتاب «سرو سایه فکن» تصریح کرده است: «ایران کشوری بوده که در دوران پیش از اسلام تاریخ خاصی داشته، کشور نیرومند با ثبات سیاسی که هر کدام از سلسله‌ها در آن چند قرن حکومت کرده‌اند، به نظرم بعد از اسلام امپراطوری سیاسی قبل از اسلام به امپراطوری فرهنگی تبدیل شد، دوران بعد از اسلام دستاورد‌های خود را داشت و فرهنگ اوضاع واحوالش تغییر کرد؛ اما باید بدانیم ایران دو بدنه دارد؛ یکی قبل از اسلام و یکی بعد از اسلام، اما این دو بدنه از هم جدا نیستند؛ بلکه به هم وصل هستند و یکی بدون دیگری معنایی ندارد.»
در واقع، او ایران پیش از اسلام و پس از اسلام را دو پاره جدا و کاملا بی‌ربط از هم نمی‌شناسد و هیچکدام را با روایتی خاص از دیگری حذف نمی‌کند و در تضاد و تقابل با هم نمی‌نشاند. برای مثال این مساجد جامع باشکوه و خیره‌کننده را امری اسلامی و غیر ایرانی نمی‌بیند. چراکه همان معماران ایرانی که قبل از اسلام، آتشگاه‌های ساسانی را با گنبد‌هایی بلند می‌ساختند، همین نوع معماری را بعد از اسلام در ساخت مساجد جامع ادامه دادند که نمونه‌اش در دیگر کشور‌های اسلامی نیست مثل مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع ارومیه، مسجد جامع عتیق قزوین و ...

۴ ـ امیدوار به آینده ایران
محمد علی اسلامی ندوشن با عشق به ایران نوشت و با امید به سربلندی ایران زیست. این عشق و امید انگیزه پرکاری او بود. در یادداشت «توجه به عمق ایران» در روزنامه اطلاعات نوشت: «من در قعر ضمیر خود احساسی دارم و آن این که رسالت ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرمی او به او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران می‌تواند قد راست کند و آن‌گونه که در خور فرهنگ تمدن اوست، نکته‌های بسیاری به جهان بیاموزد.»
به امید آن روز. روح استاد اسلامی ندوشن شاد.
دیدار نیوز
#اسلامی_ندوشن
--------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan

🔹/channel/eshtadan

Читать полностью…

اشتادان Eshtadan

سوم شهریورماه، زادروز استاد محمدعلی اسلامی ندوشن (۱۳۰۳-۱۴۰۱)

🔸شاهنامه یکی از کتاب‌هایی است که می‌تواند در این گیر و دار، به یاریِ نسل سرگردان کنونی بیاید و روحِ مغرور و ملتهبِ او را مایه تنبّه و تسکینی باشد.

این کتاب دارای چهار خصیصه مهمّ است:
🔸سند قومیّت و نَسَب‌نامه‌ مردم ایران است؛ همان‌گونه که فرد احتیاج به غرور و شخصیّت دارد، ملّت هم احتیاج به غرور و شخصیّت دارد.
🔸عصاره و چکیده تمدّن و فرهنگ قوم ایرانی است، ما هیچ کتاب دیگری نداریم که تپش‌های قلبِ ایرانِ قدیم را به این روشنی و دقّت در خود ثبت کرده باشد.
🔸یک کتاب انسانی است؛ نه تنها حماسه‌ ساکنان ایران، بلکه حماسه‌ بشر پوینده را می‌سراید که با سرنوشتِ قهّار دست و پنجه نرم می‌کند، رنج می‌کشد و می‌کوشد تا معنا و حیثیّتی در زندگیِ خاکیِ خود بگذارد.
یک اثر ادبیِ بی‌نظیر است. شاید تعداد کتاب‌هایی که به این ارزش و عظمت باشند، در سراسر ادبیات جهان به ده تا نرسد.
🔸شاهنامه مانند نور آفتاب بر بی‌سواد و با سواد، بر قصر شاهان و قهوه خانه‌های محقّر، یکسان تابیده است و شاید تنها کتابی در زبان فارسی باشد که نتوان خواند بی‌آنکه اشک در دیده بگردد.
@kheradsarayeferdowsi

🔸/channel/eshtadan

Читать полностью…
Subscribe to a channel