همواره در «فراسوی سیاست» میتوان راهی به سوی آگاهی، اندیشهورزی، روشنگری، رهایی، و معنویت یافت!
🔷 ایران ماندگار!
▪️خانهام آتش گرفته است، آتشی جانسوز، آتشی جانسوز …
▫️محمدرضا شجریان
#ایران_ماندگار #آتش_در_خانه #آتش_جانسوز #ققنوس_ایران #خانهام_آتش_گرفته
@akhalaji
✅️ سواد رسانه!
🔴 فریب نخوریم؛ اینترنشنال چطور بحرانسازی میکند؟
۱. رسانه تروریستی ایراناینترنشنال با پخش یک ویدیو از پنج زاویه مختلف درباره برخورد یک شیء نامشخص (ریزپرنده) به کوه، در حال اجرای یک عملیات روانی پیچیدهاند.
۲. اینترنشنال با روایتهای متنوع از یک حادثه مبهم، ذهن مخاطب را بمباران میکنند تا او را در ابهام، اضطراب و ناامنی روانی غرق کنند. این همان تاکتیک آشنای «بحرانسازی چندوجهی» و «تصویرسازی هولناک» است:
◀️ بزرگنمایی حادثه
◀️ ایجاد تردید و ابهام درباره واقعیت
◀️ حمله اطلاعاتی با حجم بالا برای از کار انداختن تحلیل انتقادی
◀️ تولید اضطراب جمعی و ترس اجتماعی
❤هدف؟ بیثبات کردن امنیت روانی جامعه و گرفتن کنترل افکار عمومی
@BehnamSamadi_ir
#سواد_رسانه #رسانه_رسوا #رسانه_بحرانساز
@akhalaji
🔷چه خواهد شد؟
🔹تحقیر کردنِ ترامپ، بازی در زمین نتانیاهو است!
✍🏻محمدرضا اسلامی
🔸تحلیل اتفاقات اخیر بدون تحلیل شخصیت/گذشته ترامپ یک اشتباه راهبردی است.
▪️۱- شخصیت ترامپ، شخصیتی است که به شدت محتاج توجه است. به شدت «مطرح بودن» برایش مهم است. عملا ما با «بیتوجهی» و بیمحلیکردن به ترامپ، در زمین نتانیاهو بازی میکنیم. در حالی که اکنون زمانی است که با سیاستورزی و زیرکی حتی میتوان میان این دو نفر فاصله ایجاد کرد (یا لااقل «عدم توافق» میانشان در گستردهتر کردن جنگ با ایران را بسط داد).
▪️۲- شخصیت ترامپ در بحث جنگِ مستقیم با ایران یک «شخصیت مردد» است. او از یک طرف دوست دارد که در رسانه «شخص قوی» و رهبر صاحب قدرت/سلاح «به نظر برسد» ولی همزمان نفرت دارد که وارد یک جنگ بیسر و ته مانند جنگ افغانستان/یا عراق بشود. ذهن او درگیر این است که چطور میتوان هزینههای دولت آمریکا را با DOG کاهش داد، لذا همان ذهن از اینکه میلیاردها دلار (مانند اوباما) در خاورمیانه بلازده پول خرج کند بیزار است. ترامپ زمانی که تاجر بود شدیدا منتقد جنگهای عراق و افغانستان بود. ذهن ترامپ درگیر این “تناقض” است. تناقض بین ذهن یک رهبر جنگنده/صاحبسلاح در برابر ذهن یک بیزینسمنِ نگرانِ کسریبودجه وحشتناک ایالات متحده.
▪️۳- تمام دوران جوانی ترامپ در فضای یک شخصیت نمایشی طی شده است. جوان میلیاردر خوشتیپ نیویورکی که عاشق دوربین و رسانه بود. حال آن جوان به پیری رسیده و از شگفتی روزگار «برای بار دوم» رئیسجمهور ایالاتمتحده شده است. ایران امروز نباید تعمدا وارد حوزه «تحقیر» یک شخصیت نمایشی بشود. چرا که نتانیاهو مشخصا مشتاق این امر است. نتانیاهو بیش از هر کسی مشتاق «توسعه حس تحقیر» در ترامپ است چون که به این شکل میتواند فرصت همراهی مستقیم ارتش آمریکا در جنگ با ایران را به دست بیاورد.
▪️۴- عملکرد بسیار ضعیف دموکراتها در آمریکا باعث شد که ترامپ از خارج از Establishment برای دومین بار رئیسجمهور قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا بشود. این یک «واقعیت» (Fact) است. ما نمیتوانیم انکار کنیم که پس از یک فراز و نشیب بسیار طولانی (زد و خورد شدید) در داخلِ آمریکا، و شکست سهمگین دموکراتها، اکنون این ترامپ است که به منابع عظیم سلاح و بمبافکنهای ارتش ایالات متحده دسترسی دارد. در چنین شرایطی دیپلماسی ایران، نباید در جهت مسیری برود که نتانیاهو مشتاق آن است.
▪️۵- ارتباط مستقیم میان ایران و رئیسجمهور آمریکا بدترین رویداد ممکن برای نتانیاهو است. او فردی است که از میانه جنگ برای روز تولد ترامپ پیام ویدئویی تبریکتولد ضبط میکند و او را با القاب مختلف کودکانه میستاید. او در تلاش است تا بیشترین بهره را از یک شخصیت نمایشی ببرد.
▪️۶- اکنون ایران در موضع ضعف نیست. توانسته به حملات نتانیاهو پاسخ مستقیم و کوبنده بدهد. اکنون دقیقا آن لحظه طلایی یا Golden Timeی است که ایران باید از موضع قوت با ترامپ «ارتباط مستقیم» بگیرد و زهر نتانیاهو را تا حد ممکن خنثی کند. «ترامپ با شخصیت نمایشی» خوشحال خواهد شد که در رسانههای بینالمللی احساس عدم تحقیر/بزرگی کند. در این ساعات حساس، چنین کاری برای حفظ گوهر ایران و تمامیت ارضی کشور ایرادی ندارد. ضربهی این ارتباط به اسرائیل و شخص نتانیاهو (در این مقطع زمانی) ضربه موثری خواهد بود.
▪️آخر- مروری داشته باشیم روی اتفاقات چهل و هشت ساعت اخیر:
۱- ترامپ اجلاس گروه هفت را قبل از پایان اجلاس ترک کرد (تا به نشست شورایامنیت کشورش در واشنگتن برسد)
۲- قرار بود که او تا ساعت ۶ عصر سهشنبه (پریروز ۱۷ ژوئن) اعلام کند که آیا ایالات متحده هم همراه با اسرائیل وارد حمله به ایران خواهد شد یا خیر؟ از ساعت ۶ عصر تا ۱۱ شب خبرنگاران منتظر اعلام این تصمیم بودند و خبری نشد.
۳-دیروز (چهارشنبه ۱۸ ژوئن) نیز ترامپ اعلام رسمی نکرد! و وقتی که نهایتا در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت به صراحت گفت: هنوز تصمیمی نگرفتهظام.
بله او تصمیم نگرفته چون که نمیتواند تصمیم بگیرد. او به شدت مردد است. ایران باید از این فرصت زمانی خاص استفاده کند و با او ارتباط مستقیم بگیرد و موقتا وارد یک توافق بشود تا نتانیاهو از «ترامپ مردد» نهایت بهرهبرداری را نکند.
🔴 مسیر ویتکاف/عراقچی اصلا مسیر درستی برای این کار نیست. خود پزشکیان باید وارد کنشگری فعال بشود.
/channel/solseghalam
#ترامپ_مردد #ارتباط_مستقیم
@akhalaji
🔷من از نسل ققنوسم، برخواهم خاست!
✍رضا کیانیان در زادروزش برای ایران نوشت:
▪️در زندگیام قبل از انقلاب را دیدهام، مبارز بودهام، زندان رفتهام، انقلاب را دیدهام، جنگ را دیدهام، محاصره اقتصادی را دیدهام، گرسنگی کشیدهام، تحریم دیدهام و حالا باز یک جنگ دیگر ... همه اینها را گذراندهام، این را نیز میگذرانم.
▪️همچنانکه در سکانس پایانی فیلم «پاپیون» استیو مک کویین که خود را به دریا میاندازد، فریاد میزند حرامزادهها! من هنوز زندهام! ما نیز رو به تجاوزگران میگوییم حرامزادهها ! ما هنوز زندهایم!
▪️ای ایران! کشورم! دوستت دارم! ترا که در طول هزاران سال عمر پربرکت و پربارت بارها جنگ را تجربه کردهای، حملات وحشیانه دیدهای، به خاک و خون کشیده شدهای اما باز از خاکستر خود برخاستهای، نیرومندتر از قبل. باز هم برخواهی خاست. من ایرانیام، از نسل ققنوسم، برخواهم خاست.
▪️یادمان باشد ایران بود و هست و خواهد بود اما کشوری که به ما حمله کرد، نبوده، سنش از سن من کمتر است.
▪️ما به امید زندهایم و با امید ادامه میدهیم. امید، راز ماندگاری ماست. اندکی صبر، سحر نزدیک است.»
@chandsanieh_news
#ققنوس_ایران
@akhalaji
🔷خوشههای انسانیت!
✍🏻محسن جلالپور
پیرمرد فقیر وارد ساندویچی میشود و به فروشنده میگوید: اگر زحمتی نیست میخوام ازتون کمی نان بخرم. زن فروشنده پاسخ میدهد: اینجا نانوایی نیست، ما با نونهامون ساندویچ درست میکنیم. پیرمرد میگوید میدونم خانم؛ برای یک پیرزن میخوام که دندان نداره. گرسنهشه.
زن فروشنده میگوید: براش ساندویچ بخر،ساندویچهای خوبی داریم.
پیرمرد پاسخ میدهد: خیلی دلم میخواد اما راستش 10 سنت بیشتر پول ندارم.
زن دوباره میگوید: با 10 سنت حتی نمیتونی نان بخری، ما نان 15 سنتی داریم.
مالک ساندویچی خطاب به زن فروشنده میگوید: یه تکه نون بهش بده.
زن یک بسته نان روی میز میگذارد و به پیرمرد میگوید: قیمت این نان 15 سنت است.
پیرمرد خطاب به زن میگوید: حالا نمیشه به اندازه 10 سنت ازش ببُرید؟
زن فروشنده اختیاری ندارد و مالک ساندویچی میگوید: همهشو بده بهش.
پیرمرد به مالک ساندویچی میگوید: نه آقا؛ ما به اندازه 10 سنت نان میخواهیم.
مالک ساندویچی میگوید: اشکالی نداره، نون مال دیروز است و همان 10 سنت کافی است. دو نوه پیرمرد، با حسرت چشمشان به آبنباتهای گوشه فروشگاه میافتد و هر کدام یکی برمیدارند. پیرمرد از زن فروشنده میپرسد: اون آبنباتها یک سنت است؟
و زن فروشنده با شرمندگی میگوید: نه؛ دو تاشون یک سنت است.
پیرمرد یک سنت میدهد و به اتفاق نوههایش خوشحال از فروشگاه خارج میشوند.
یک راننده کامیون به زن فروشنده میگوید: این آبنباتها که گرونترند. تو که به من گفتی قیمت آبنبات 5 سنت است پس چرا دو تاشو یک سنت فروختی؟
و فروشنده با تندی پاسخ میدهد به توچه مربوطه؟
همان راننده و دوستش که غذایشان را تمام کردهاند قصد دارند از ساندویچی خارج شوند و نفری پنج سنت روی میز میگذارند و خداحافظی میکنند.
زن فروشنده که میداند آنها پول غذایشان را دادهاند میگوید: صبر کن ببینیم پس این پولهای برای چیست؟
دو راننده در حالی که دارند خارج میشوند، میگویند به توچه مربوطه؟
بارها این صحنه از فیلم «خوشههای خشم» به کارگردانی جان فورد را دیدهام. صادقانه بگویم، هیچ وقت فرصت نکردهام فیلم را به طور کامل ببینم اما سکانسی که اشاره کردم، همیشه اشکم را در میآورد.
این سکانس سرشار از انسانیت است. سرشار از نوعدوستی و خیرخواهی و محبت به افراد نیازمندی که غنی از کرامت و بزرگیاند. زنجیرهای از خوبیها که از پیرمرد فقیر شروع میشود و با مالک ساندویچی و زن فروشنده ادامه پیدا میکند و دو راننده کامیون آن را به اوج میرسانند.
#فرهیختگان #خوشههای_انسانیت #زنجیره_خوبی
@akhalaji
🔷ایرانیتر!*
1. سال 1380 که در رشته فیزیک (گرایش هستهای) تحصیل میکردم دوستی داشتم که الاهیات میخواند و افغان بود. به خاطر ندارم که خودش در ایران متولد شده بود یا پس از تولد به دلیل تحولات افغانستان همراه خانوادهاش مجبور شده بود راهی ایران شود. به هر حال افغان بود و مثل همۀ افغانهایی که دیده بودم وطنش را دوست داشت و دلتنگ وطنش بود و با لهجه زیبای فارسی دری گاه از دلتنگیهایش میگفت و مرا شیفتۀ فارسی زیبایش میکرد.
2. اما فقط دلتنگ وطنش نبود. شدیداً دغدغۀ وطنش را داشت. به همراه خواهرش که پرستاری خوانده بود در قم مؤسسهای داشتند و به مهاجران افغان کامپیوتر و زبان انگلیسی آموزش میدادند تا اگر روزی در کشورشان صلح شد با دست پر به افغانستان برگردند و کشورشان را بسازند. مدام به من اصرار میکرد به مؤسسه ما بیا و تو هم زبان و کامپیوتر یاد بگیر. اما من سودای فلسفه، ادبیات و روانشناسی در سر داشتم. با اصرار او، روزی که مؤسسه آنها با مؤسسهای مشابه مسابقه داشتند رفتم و فعالیتهایشان را از نزدیک دیدم؛ خانهای قدیمی و کاهگِلی در بافت قدیمی قم که به مؤسسه تبدیل کرده بودند و در آن به آموزش مهاجران مشغول بودند. آن روز با دیدن آن همه سختکوشی و امید، برای اولین بار از ایرانیبودن خودم خجالت کشیدم!
3. با یورش ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا در سال ۱۳۸۰ (2001) و سرنگونی طالبان و استقرار دولت جدید و برقراری نسبی صلح، سرانجام در سال 1382، که من از فیزیک انصراف داده بودم و به تحصیل فلسفه مشغول، دوستم به افغانستان برگشت و کارمند سازمان ملل شد. پس از چند سال به سوئد رفت و در دو رشته سیاست و حقوق ادامه تحصیل داد و سرانجام به استرالیا مهاجرت کرد و در آنجا وکیل مهاجرت شد.
4. دیروز پیام داد و احوالم را پرسید. نگران ایران بود. شاید چون وطن دومش بود! از جنگ گفتیم و از پیامدهای جنگ و آرزوی هرچه زودتر تمامشدنش. به او گفتم تفاوت این جنگ با بسیاری جنگهای دیگر این است که پیامدها پیشخور شده است. در واقع جنگ زودتر از اینها شروع شده بود و پیامدهای خودش را نشان داده بود و حالا فقط صورت نظامی به خود گرفته است. میلیونها ایرانی چندین سال است که وطنشان را ترک کردهاند و هر یک در گوشهای از دنیا آوارگی و بیوطنی را تجربه میکنند. حتی پیامدهای اقتصادی که معمولاً مدتی پس از جنگ نظامی خود را نشان میدهد در ایران سالهاست با اعمال تحریمها و. .. نمایان شده است.
5. سوگمندانه گفت: «سازمان ملل از زمان ترامپ بسیار ضعیف شده. خیلی از پروژهها از بین رفته یا به حالت تعلیق درآمده و از نقش سازمان ملل در امور دیپلماتیک هم بسیار کاسته شده است. دولت ایران اگر حمایت مردمی مؤثرتری داشت وضعیت فرق میکرد. همه دوستان ایرانی من در اینجا (استرالیا) از حمله اسرائیل خوشحالاند! چون فکر میکنند حکومت تغییر میکند! حتی این نظر را در اخبار استرالیا دیدم. به نظر من جای تأسف است».
6. او از ما ایرانیتر است و من از ایرانیبودن خودم شرمسار که چرا گروهی از هموطنانم سمت وطنشان نمیایستند و از سر دشمنی با حکومت برای نابودی وطن دستافشانی میکنند.
7. ایرانی بمانیم تا ایران بماند!
✍🏻زینب صالحی
کارشناس ارشد فلسفه اخلاق
*ایرانیتر: عنوان کتابی از نهال تجدد، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و همسر ژان کلود کرییر فرانسوی، که در آن نویسنده معتقد است همسر فرانسویاش با کشش عمیق به فرهنگ ایرانی، او را بیش از پیش با ریشههای ایرانیاش آشنا کرده است.
🖊پروا پارسا
#فرهیختگان #ایران #ایرانی #ایرانیتر
@akhalaji
🔷 از گرفتاری در رؤیای حاکمان تا چنبره رؤیای شوم "خاورمیانه نوین"!
✍🏻 امین بزرگیان
در این لحظات سهمگین، برای شناختن شرایط باید از چیزی آشنا شروع کرد. مردم ایران سالهاست در رؤیای حاکمانشان گیر افتادهاند. تاریخ معاصر ما مبارزه مردم با این رؤیا بوده است؛ رؤیاهایی شوم که از طریق سرکوب آزادی و عدالت محقق میشوند.
روایت تاریخ سیاسی از مشروطه تا ۵٧، از ۵٧ تا جنبش زنزندگیآزادی، روایت مبارزه با رؤیاهای شوم طبقه حاکم و به صدا درآوردن تخیل جمعی یا بیان رؤیای مردم بوده است.
امروز و در این لحظه تاریخی، سرنوشت ما در یک رؤیای دهشتناک دیگری اسیر شده که در اتاق جنگ اسراییل بافته شده است. ما در رؤیای اسراییل گیر افتادهایم؛ رؤیایی که چندی پیش در غزه ظاهر شد و جلوهای از خود را در لبنان و سوریه تداوم داد. این رؤیا نامی پر طمطراق دارد: «خاورمیانه نوین».
فراموش نباید کرد که این رؤیایی اسراییلی است، رؤیایی که در راه تحققش نشان داده که هیچ محدودیت اخلاقی و انسانی ندارد. در همین چهار روز جلوهای از این رؤیا را ساکنان ایران با گوشت و پوست و استخوان مشاهده کردهاند. آنچه برخی ایرانیانِ رؤیابین از غزه میگفتند، وضوحبخشی به خوابی بود که اکنون در تهران تعبیر شده است.
علاوه بر آنچه در آسمان ایران رخ میدهد، بر روی زمین آن -که به هر جایی که ایرانی است گسترده شده- چه میگذرد؟ کالتهایی سیاسی با تمام قوای رسانهای در حالِ فروختن رؤیای اسراییل به مثابه رؤیای مردماند. متنها، گفتارها، اخبارها و همه آنچه بر سر ما در «قدردانی از اسراییل» بمباران میشوند، مجهز به توانی هستند که تاریخچه طبقه حاکم بدانها اهدا کرده است. ساده میکنم: رؤیای حاکمان، وجدان برخی ایرانیان را به رؤیای شوم اسراییل گشوده است. رذالتهای اخلاقی مشاهدهشده در گفتار این افراد که به ریاست اپوزیسیون سلطنتطلب و دیگر راستگرایان، هدایت میشود، چیزی نیست جز بیان فارسی رؤیای اسراییل. پیش آمدن اسراییل و کسب موفقیتهای نظامی به بیان آنان صراحت بخشیده است.
اما روی زمین ایران، مقاومتی در برابر همه این رؤیاهای شوم وجود دارد. آنهایی که توان رؤیابینی دارند، نمیخواهند رؤیای اسرائیل را جایگزین رؤیای حکومت کنند. آنها به رؤیای مردم وفادارند. تجاوز صریح اسراییل را تجاوز به خانهشان میفهمند و به ایدئولوژی «حمله به جمهوری اسلامی» باج نمیدهند. آنها برتری نظامی و سیاسی اسراییل را بدون هیچ استثنایی نفی میکنند؛ همچون «پویش نه به اعدام» که حتی با اعدام قاتلان مخالف است، زیرا که نمیتواند از مجری اعدام و نوع مجازات به بهانه ماهیت مجرم، چشمپوشی کند. آنها میدانند که رؤیای اسراییل، زمین مبارزه را از آنها میگیرد و تمامی دستاوردها را بهگونهای محو میکند که نشانی از آن باقی نماند.
مبارزه با اسراییل و حامیانش مبارزه با همه #رؤیاهای_شوم است. برای به دام نیفتادن به آن باید همبسته شد. این اولین قدم برای پایان دادن به این جنگ است.
@AminBozorgiyan
#رویای_شوم_خاورمیانه_نوین
@akhalaji
🔷 ایراناینترنشنال؛
اتاق فرمان مهندسی ذهن، نه رسانه!
✍🏻تایماز معدنیپور
آنچه با نام «کانال ایراناینترنشنال» عرضه میشود، رسانه نیست؛ یک پروژهی امنیتی تمامعیار است. محصول اتاق فکر دولتهای متخاصم، با مأموریت مشخص:
نابودسازی امید اجتماعی، تخریب هویت ملی، و مهندسی افکار عمومی ایرانیان در جهت منافع بیگانه.
در ظاهر تریبون آزاد است، اما در واقع خط تولید حرفهای «دروغ»، «تحریف» و «تفرقه» است. کوچکسازی موفقیتها، برجستهسازی ناکامیها، دعوت به خشونت، عادیسازی تجزیهطلبی، و توجیه تحریمهایی که مستقیماً بر زندگی مردم آوار میشود … اینها مأموریتهایی است که بهدقت در اتاقهای فکر لندن، ریاض و تلآویو طراحی و از طریق این کانال پیادهسازی میشود.
این شبکه نه تنها رسانه نیست، بلکه بخشی از «جنگ ترکیبی» دشمن علیه ایران است؛ جنگی که ابزارش سلاح نیست، بلکه «ذهن مخاطب» است.
بدیهی است که نقد به نظام، مطالبهگری و حتی اعتراض مدنی حق مردم است، اما هیچ ملتی از طریق خیانت، تحقیر ملی و نعل وارونه زدن به توسعه نرسیده است.
#ایراناینترنشنال نه دغدغه آزادی دارد، نه عدالت، نه رفاه مردم. دغدغهاش تغییر ادراک، ایجاد اغتشاش ادراکی، و تخریب بنیانهای اعتماد عمومی است. این رسانه، دقیقاً همان نقشی را ایفا میکند که «الجزیره» در لیبی و سوریه، و «فاکسنیوز» در دوران جنگ عراق ایفا کردند؛ ایجاد هیجان، بدون حقیقت. تشویق به ویرانی، بدون مسئولیت.
ما اگر خواهان آزادی، اصلاح، و پیشرفت هستیم، راهش عبور از گفتوگوی داخلی، اصلاح درونی و مشارکت مدنی است؛ نه دنبالهروی از پروژهای که طراحش سعودی است، حامیاش اسرائیل، و قربانیاش ایران.
#جنگ_ترکیبی #اتاق_فرمان_مهندسی_ذهن
@akhalaji
🔷 تخلیه تهران یا ایران؟!
✍🏻صابر گلعنبری
دونالد ترامپ با وعده و شعار فریبنده اما دروغین «نه به جنگ» و پرهیز از ورود آمریکا به جنگی جدید توانست دستکم آرای بخشی از مخالفان جنگ به ویژه مخالفان جنگ اسرائیل در غزه را جذب و به پیروزی برسد؛ اما با گذشت حدود پنج ماه از آغاز دور دوم ریاست جمهوریاش نه تنها در خاموش کردن جنگی چه اوکراین چه غزه ناکام مانده است، بلکه با نشان دادن چراغ سبز به نتانیاهو موجب شعله ور شدن جنگی دیگر در خاورمیانه علیه ایران شده است.
حالا هم پس از تجاوز به ایران و «خیانت» به رای دهندگان آمریکا خواهان تخلیه تهران شده است؛ گویا کوچاندن و ترانفسیر سرگرمی و تفریحی برای ترامپ تبدیل شده است؛ تا دیروز از ضرورت کوچاندن مردم غزه و سلطه آمریکا بر این باریکه میگفت و امروز هم خواستار تخلیه و به عبارتی دیگر کوچ اجباری ساکنان ابرشهر تهران شده است که از لحاظ جمعیت معادل ۲۰ کشور است.
البته این «هشدار» صرفا متوجه تهران نیست، بلکه نظر به جایگاه سمبلیک پایتخت و به نوعی پیوند خوردن آن با هویت ایران سخنی به گزاف نیست که اگر گفته شود این خواسته نامعقول او نوعی درخواست برای کوچ از ایران است.
فعلا هدف اولیه ترامپ از این فشار حداکثری وادار کردن حاکمیت به امضای «تسلیم نامه» برای نابودی کامل برنامه هستهای است و به فرض صحت چنین فرضیهای احتمالا دولت آمریکا هنوز کاملا مطمئن نیست که با ورود مستقیم به جنگ و بمباران تاسیساتی چون فوردو نابود شود. البته تن دادن به چنین تسلیمی در حوزه هستهای نیز به معنای پایان کار نیست، بلکه آمریکا و اسرائیل به احتمال زیاد این روند را تا خلع سلاح کامل ادامه خواهند داد.
در این راستا هم ترامپ منتظر این است که حملات اسرائیل کاملا راه را برای ورود «بی خطر» جنگندههای آمریکایی حامل بمبهای سنگرشکن برای بمباران فوردو و دیگر تاسیسات زیرزمینی باز کند؛ به گونهای که بعد از آن ایران قادر به حملهای به منافع آمریکا در منطقه نباشد.
اما در کنار اهداف اولیه پیشگفته، پیام ترامپ و نتانیاهو برای تخلیه پایتخت ایران خود پرده از اهداف حقیقی این تجاوز بر میدارد و نشان میدهد که هدف و غایت آنها آن گونه که اعلام میکنند نابودی برنامه هستهای ایران نیست.
حتى هدف آمریکا و اسرائیل فراتر از تغییر رژیم است؛ در وهله اول اگر هدف صرفا برنامه هستهای بود که چه نیازی به تخلیه پایتخت است و اساسا چه نیازی به حمله به اهداف غیر نظامی و کوچاندن 12 میلیون نفر است؟ اگر هم هدف تغییر رژيم است اساسا مگر راه آن تخلیه پایتخت است؟ بر کسی پوشیده نیست که این هشدار و تخلیه مردم را در درجه اول علیه خود متجاوز و متجاوزین میشوراند.
اما غایت ترامپ و نتانیاهو چیست؟ به نظر میرسد که پس از تحقق اهداف مقطعی اولیه، یعنی نابودی برنامه هستهای و تغییر نظام اما غایت اصلی فروپاشی کیان ایران پس از یک دوره پر آشوب است. در این صورت هم اگر کیان مملکت فروپاشد هیچ بعید نیست که خواسته ترامپ سیطره بر برخی جزایر راهبردی ایرانی در خلیج فارس باشد.
از کسی که ادعای مالکیت گرینلد میکند و در اندیشه الحاق کانادا به خاک آمریکاست و چنین اندیشههای فاشیستی و ضد انسانی را در سر دارد، کاملا محتمل است که فردا روزی بخواهد بخشی از خاک ایران در خلیج فارس را در سایه وضعیتی فرو پاشیده به نام آمریکا بزند که برای همیشه حضور آن را در این منطقه فوق راهبردی تثبیت کند و در آن هنگام هم تشنگان قدرت که اکنون سودای رسیدن به آن با جنگندههای آمریکا و اسرائیل را دارند، حتی اگر هم بخواهند نخواهند توانست کاری کنند.
اکنون تنها راه حفظ ایران و جلوگیری از ورود به آیندهای مجهول و پرآشوب، کنار گذاشتن و لو موقت خصومتها و کینه و کدورتهای بجا و بیجا و دفاع از کشور است.
خداوند ایران و ایرانی را از اهریمنان مصون بدارد.
@Sgolanbari
#تخلیه_تهران #تخلیه_ایران
@akhalaji
🔷اوکراین و روسیه، اسرائیل و ایران: جستجوی معنا
✍🏻نوشته جورج فریدمن - ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵
🖊ترجمه محمد زهدی ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵
حمله پهپادی اوکراین به روسیه در ابتدای این ماه و حمله اسرائیل به ایران شباهتهای قابل توجهی دارند. اول، هر دو حمله در حین مذاکرات بین ایالات متحده و کشورهای مورد حمله (روسیه و ایران) انجام شد که قبل از مهلتهای تعیینشده توسط واشنگتن به نتیجه نرسیده بود.
دوم هر دو حمله به شدت به عملیاتهای بزرگ و مخفی اطلاعاتی وابسته بودند.
سوم، به نظر نمیرسد که ایالات متحده در هیچیک از این عملیاتها دخیل بوده باشد. با این حال، در مورد اسرائیل، ایالات متحده از قبل مطلع بود، حمله را تأیید کرد و حتی بخشی از آن را با ممنوع کردن کشتن رهبر ایران شکل داد. در مورد برنامههای اوکراینیها، وضوح کمتری وجود دارد و مشخص نیست که ایالات متحده چه مقدار از آنها اطلاع داشت یا چگونه بر آنها تأثیر گذاشت، اما بعید است که ایالات متحده از حمله پیشاپیش بیخبر بوده باشد.
چهارم هر دو حمله دو هدف داشتند. هدف اول نابودی یک دارایی استراتژیک بود: هواپیماهای دوربرد در روسیه و زیرساختهای هستهای در ایران. هدف دوم ایجاد حس عمیق آسیبپذیری در دشمن با استفاده از عوامل مخفی در عمق خاک دشمن و کاشت عدماطمینان درباره حضور تیمهای مخفی اضافی بود.
پنجم، در هر دو مورد، تنها واکنش به حملات، حداقل در این مرحله، حملات قابل توجهی با پهپادها بود.
ششم، هیچیک از حملات با یک تهاجم نظامی متعارف دنبال نشد.
شباهتها به وضوح قابل مشاهدهاند، اما اهمیت این شباهتها کمتر روشن است و نیاز به بررسی دقیقتری دارد.
از منظر سیاست ایالات متحده، این عملیاتها چندین نکته مهم را مطرح میکنند. نخست، ایالات متحده علاقه زیادی به این جنگها دارد. به عبارت دیگر، تمایل به کاهش مشارکت در خطرات جهانی به طور کامل وجود ندارد. ایالات متحده منافع قابل توجهی در هر دو منطقه اروپا و خاورمیانه دارد، اما در حال حاضر در حال محدود کردن دخالت مستقیم خود است.
در مورد اسرائیل، ایالات متحده از حمله قریبالوقوع آگاه بود و پارامترهایی برای اقدام تعیین کرده بود. در مورد حمله به اوکراین، ایالات متحده هیچ ادعایی مبنی بر آگاهی قبلی نکرده است، اما انکار این موضوع با توجه به سطح تلاشهای انجام شده در عملیات و اطلاعاتی که به طور کلی به اوکراینیها منتقل شده، چندان قانعکننده نیست.
در هر دو مورد، ایالات متحده دارای منافع استراتژیک بود که آن را از طریق دیپلماسی دنبال میکرد. همچنین در هر دو مورد، عدم توانایی در رسیدن به یک توافق قابل قبول در یک بازه زمانی مشخص مقدمهای برای حملات بود. بنابراین، ما دو چیز را از جانب آمریکاییها مشاهده میکنیم:
آنها واقعاً به دنبال رسیدن به توافق با دو کشور بسیار متفاوت - ایران و روسیه - هستند. در غیر این صورت، آنها اقدامات قابل توجهی را توسط کشورهای مستعد خطر تأیید میکنند و اطلاعات را به اشتراک گذاشته و تسلیحات فراهم میآورند، اما خودشان به طور علنی در جنگ شرکت نمیکنند.
توانایی آنچه من «کشورهای مشتری» خواهم نامید برای اعمال مجازات بر کشورهایی که نتوانند انتظارات دیپلماتیک آمریکایی را برآورده کنند، با تمایل ایالات متحده برای ایفای نقش اصلی تفاوت دارد. ایالات متحده کنترل قابل توجهی بر اقدامات کشورهای مشتری خود اعمال میکند بدون اینکه نیروهای خود را در خطر قرار دهد و در عین حال توانایی عمل دیپلماتیک خود را با حفظ درجهای از بیطرفی معقول، اگر نه بیتفاوتی، حفظ میکند. این ممکن است تفسیر پیچیدهای از وضعیت به نظر برسد، اما من فکر میکنم که تفسیر معقول و معناداری است.
از منظر نظامی، افزایش استفاده از عملیاتهای مخفی قابل توجه است. نمیدانم چه مقدار از این عملیاتها ناشی از عوامل روی زمین بوده یا اطلاعات سیگنالی بوده است. ادعاهایی مبنی بر اینکه اطلاعات انسانی در شناسایی اهداف برای حملات پهپادی یا هوایی حیاتی بوده ممکن است صرفاً برای پوشش نقاط ضعف فناوری مدرن باشد، مانند اینکه لپتاپ شما چقدر راحت میتواند موقعیت شما را فاش کند. به هر حال، ماهیت جنگ به سرعت در حال تحول است و مدل قبلی جنگهای انبوه به طور فزایندهای قدیمی شده است.
من این رویکرد را نسبت به وقایع خاورمیانه اتخاذ کردهام زیرا این درگیری، یک رویداد بود که قرار بود اتفاق بیفتد و پیامدهای چندانی نداشته است. ناتوانی ایران یا بیشتر کشورها در پنهان کردن توسعه سلاحهای هستهای یکی از ویژگیهای تابش است. هرگز این امکان وجود نداشت که تهران بتواند از شناسایی فرار کند یا اینکه اسرائیلیها یا آمریکاییها قبل از عملیاتی شدن تأسیسات، آنها را نابود نکنند. از نظر پیامدهای منطقهای، ایران در جهان عرب محبوب نیست، زیرا از جمله دلایل دیگر، ایرانیها عرب نیستند.
@akhalaji
👇👇👇
🔷"با هم بودن" بزرگترین سلاح ماست!
✍🏻مصطفی داننده
وضعیت جنگی است. تهران در میانهی دود و آتش میسوزد. دیگر شهرها نیز هدف موشکها و پهپادها هستند.
در این روزهای سخت و نابرابر، تنها امید ما، ایستادن در کنار یکدیگر است. این شاید تنها کاری باشد که از دستمان برمیآید، اما همین "با هم بودن" بزرگترین سلاح ماست.
اگر مغازهداریم، جنگ بهانهای برای گرانفروشی نیست. در روزهای سیاه، انسانیت را گران بفروشیم، نه کالا را.
اگر صاحبخانهایم، سنگینی اجاره را بر دوش مستأجر خستهمان نیفکنیم. گاهی گذشت، امنترین پناه برای یک خانواده است.
اگر در جای امنی زندگی میکنیم، درِ خانهمان را به روی کسانی که احساس میکنند محل زندگیشان ناامن است باز کنیم. امنیت، وقتی معنا دارد که بتوان آن را قسمت کرد.
اگر صدایمان در شبکههای اجتماعی شنیده میشود، مردم را آگاه کنیم، روحیه بدهیم، امید بسازیم. جنگ نه فقط در میدان، که در دل و ذهن مردم نیز در جریان است.
و مهمتر از همه، اختلافات سیاسی را کنار بگذاریم. حالا وقت ایران است. فقط ایران.
ایران عزیز ما زیر آتش دشمن است. برای ایران، کنار هم بایستیم.
#فرهیختگان #همبستگی #با_هم_بودن
@akhalaji
🔷 رضا پهلوی و دلقکهایش!
✍🏻حسن انصاری
به عنوان کسی که سی و اندی سال است در کار تاريخ اسلام و ايران و منطقه هستم بی ترديد معتقدم که اپوزيسيون وابسته تحريم/ جنگطلب راهی به مردم ايران و آينده کشور ندارد. اين اپوزيسيون آويزان که در خدمت منافع جهات خاص است و اينک در تقابل با منافع ايران و ايرانيان و با کمک مخالفان منافع ملت ايران صحنه را برای خود به توهم مناسب يافته چند ويژگی دارد که اينجا بر می شمارم:
1- بسيار متوهم است. چهل و اندی سال است در توهم زيسته و چهل سال ديگر هم بگذرد باز از اين توهم خودساخته رهایی نمی يابد. مگر اينکه کمی کتاب بخواند.
2- از تاريخ، فرهنگ و ديانت و ارزش های ملی/ دینی مردم ايران و اين سرزمين بی اطلاع است.
3- تمام هويتش را در وابستگی و ياری گرفتن از تحريمطلبی و کمک از جهات بيگانه با وطن ساخته است. برايش وابستگی حرف اول را می زند. دليلش اين است که از مردم در داخل نا اميد است. می داند که اين سرزمين ساز و کارهایی مدنی دارد که در وقت خود به اين وابستگان وطنناشناس ميدان عمل نخواهد داد.
4- برايش يکپارچگی سرزمينی، هويت ملی، فرهنگ و سنتهای ملی و دينی اين سرزمين، تاريخش و منافع ملیاش در منطقهای با اين همه خطرات و مشکلات و آيندهای که بايد در سايه امنيت و عزت و استقلال تأمين شود اهميت ندارد. با هر تجزيهطلب متوهمتر از خودش هم حاضر است بنشيند و برای نابودی و تضعیف کشور با هر دشمن و رقیب تاريخی اين مرز و بوم هم حاضر است همکاری کند.
5- از ساز و کارهای قدرت و مناسبات تاريخی آن در ايران که پيشينه آن به صدها سال و گاه تا چند هزار سال می رسد بیاطلاع است. مقصر نيست. دليلش اين است که سواد اين رشتهها را ندارد. بیاطلاع است.
6- توهمش تا بدين پايه است که به دروغها و شايعهسازیهایی که خودش ساخته باورمند شده. هر روز با رسانههایی که مورد حمايت بيگانه است و منافع بيگانگان را تأمين می کنند در کار دروغسازیهای جديد است. هر روز يک بساطی را هوا میکند. چرا که به داخل و مردم ايران اميدی ندارد. می داند که مردم هر که را از خود بدانند بیترديد با جنگطلبان و تحريمطلبانی که حتی نسبت به داروی بيمارانشان هم سیاست تحريمطلبی را دنبال کردند بيگانهاند و به آنها اميد نمیبندند.
7- گمان می کنند اسلام و تشيع و فرهنگ ملی/دينی که اين جماعت آويزان به کلی با آن بيگانهاند با اراده تحريم و جنگطلب آنها در اين سرزمين از بين رفتنی است. مقصر نيستند. سواد تاريخی ندارند. با تکثر فرهنگی و دینی مخالفند. دنبال سکولاريزم ستيزهگرند و گمان میکنند دين را میشود با وابستگی فرهنگی و با شوهای رسانهای در يک جامعه از ميان برد.
8- گمان میکنند با شانتاژهای رسانهظای و هوا کردن روزانه يک دروغ و شايعه جديد میتوانند رهبرسازی کنند. فضای اينستاگرامی و فیکهای توئیتری و شوهای تلويزيونی را با فضای واقعی اشتباه گرفتهاند. قطعا اشتباه می کنید. اينجا ايران است.
9- تمام اميدشان به اين است که مخاطبشان تاريخ نداند. بیاطلاع از اوضاع منطقه و جهان باشد. تاريخ اين سرزمين را نداند. دوران سياه حکومت وابسته و فاسد و مستبد و کودتایی پهلوی را تجربه نکرده باشد. به شوهای مضحک نوستالژيک تلويزيونهای معلومالحال دل داده باشد. فریب دروغپردازیها و شایعهسازیهایشان را بخورد و یا شعارهای دروغین آنها و لو در زير ظاهری زيبا را باور کند. اما اشتباه میکنند. مردم ما به حکم خودآگاهی تاريخی در وقت ضرورت دوستان و دشمنان خود را نیک از هم باز می شناسند و میدانند چه کسانی از گرفتاریها و مشکلات آنها برای خود اعتبارهای دروغين میسازند و صبح تا شام به دروغ و به نام مردم ايران در کار فاندگيری از بیگانگان هستند.
10- دست آخر اينکه درس از تاريخ نمیگيرند. حکماً در توهم خود چهل سال ديگر خواهند زيست.
توصيه من: در طی چهل سال آينده در کنار زيست متوهمانه خود سعی کنيد کمی کتاب هم بخوانيد. اگر کتابهای پیچیده سخت است و سوادتان اجازه نمیدهد، از کتابهای ساده در باره تاريخ ايران و تاريخ فرهنگش شروع کنيد.
/channel/azbarresihayetarikhi
#شاهزاده_بیوطن
@akhalaji
♨️گذری بر جنگهای ایران در طول تاریخ
✍حامد دوستمرادی
🔺سرزمین ایران، چون زبانی که در بطن خود داستانها و اسطورههای فروانی را نهفته دارد، در طول تاریخ به مثابهی صحنهای برای درگیریهای بیپایان بوده است. این سرزمین همواره در معرض حمله و سلطهی بیگانگان قرار داشته، اما ایرانیان با درکی عمیق از اهمیت زبان، فرهنگ، و استقلال سیاسی خود، پیوسته در صدد بقای #هویت_ملی خویش برآمدهاند. آنان با عزمی راسخ و صبر تحسینبرانگیز، در برابر طوفان حوادث و تهاجمهای ویرانگر ایستادگی کرده و پس از هر شکست، بار دیگر به پا خاسته و به حیات خود ادامه دادهاند.
▪️مبنای شکلگیری تاریخ نظامی ایران، درگیرهای مکرر در محورها و جغرافیاهای متفاوت است؛ به وضوح، محورهای شمال شرقی و شمال غربی، بستر توسعهی جنگها و درگیریها بودهاند. در یک مطالعهی تاریخی، تجزیه و تحلیلی از جهات تهاجمهای خارجی به ایران و بالعکس، از دورهی هخامنشیان تا به امروز به دست آمده است:
- در محور شمال شرقی، ۶۱ حمله به داخل و ۵۱ حمله به خارج؛
- در محور شمال غربی، ۶۸ حمله به داخل و ۶۰ حمله به خارج؛
- در محور غربی، ۵۸ حمله به داخل و ۴۸ حمله به خارج؛
- در محور جنوبی غربی، تنها ۶ حمله به داخل؛
- در محور جنوبی (خلیج فارس)، ۱۷ حمله به داخل و ۶ حمله به خارج؛
- در محور شمالی (شرق دریای مازندران)، ۱۱ حمله به داخل و ۷ حمله به خارج؛
- در محور شمالی (غرب دریای مازندران)، ۱۱ حمله به داخل و ۱۷ حمله به خارج؛
- در محور شرقی، تنها ۲۳ حمله به خارج صورت گرفته است.
🔺مجموع این آمار نشان میدهد که ایرانیان در طول حدود ۲۵۰۰ سال تاریخ، به طور کلی ۴۴۴ بار (با این جنگ ۴۴۵) به جنگ پرداختهاند. بهعبارتی، میتوان گفت که بهطور متوسط هر ۵.۵ سال یک جنگ در کارنامهی تاریخ ایران ثبت شده است. از این تعداد، ۲۳۲ حمله از بیرون به داخل فلات و ۲۱۲ حمله از داخل فلات به مناطق دیگر بوده است. بنابراین، میزان و حجم تهاجمها به داخل ایران به مراتب بیشتر از تلاشها برای گسترش قلمرو، و تنها در ضلع شرقی و جنوب شرقی، خطر کمتری نسبت به دیگر نقاط مرزها وجود داشته است.
▪️این تاریخ پر فراز و نشیب، نهتنها دلیلی بر وجود حیات جنگجویانهی ایرانیان بلکه نشانهای از آرزوی عمیق آنان برای حفظ #هویت و #بقاء است. آنان با درک اهمیت فرهنگ و تاریخ خود، همواره در پی آن بودهاند تا از سیطرهی حوادث و شرایط ناگوار رهایی یابند. ایران، در واقع، داستانی است از صبر، پایداری و سرزندگی که در بطن خود، پیغام و درسی برای آیندگان به همراه دارد.
برای مطالعه بیشتر در خصوص آمار جنگهای ایران میتوانید به این منبع مراجعه کنید:
1. کتاب جغرافیای سیاسی ایران، دکتر محمدرضا حافظ نیا، سال چاپ 1397
#جنگ #تاریخ_جنگ #جنگهای_ایران #جنگ_در_آیینه_تاریخ
@akhalaji
🔷 تاریخ در آینه جنگ: از مغول تا اسرائیل، ایران در آزمونی تکراری!
✍🏻 محمد زهدی
چهار روز از حمله نظامی اسرائیل به ایران گذشته است. مجموعهای از حملات هوایی، سایبری و هدفگیری تأسیسات حساس نظامی و زیرساختی که نقطه اوج سالها تنش فزاینده میان دو رقیب منطقهای بهشمار میرود. این نخستین بار در دوران معاصر است که کشوری در غرب آسیا بهصورت مستقیم وارد جنگی آشکار با ایران میشود. هرچند هنوز ابعاد دقیق این حمله و پیامدهای آن روشن نیست، اما آنچه روشنتر از هر چیز است، این است که بار دیگر تاریخ، آینهای شده برای اکنون.
ایران سرزمینی است که حافظهاش از تهاجم خارجی لبریز است. از حمله اسکندر و عربها تا مغولها و تیموریان، از تجاوز روسیه تزاری تا اشغال متفقین در جنگ جهانی دوم، همه و همه یادآور یک واقعیت دردناکاند: ضعف داخلی، بیتدبیری سیاسی و تفرقه اجتماعی، همواره راه را برای حمله دشمنان هموار کردهاند.
بزرگترین تجربه تاریخی شاید در قرن هفتم هجری رقم خورد، زمانی که امپراتوری مغول با قساوتی بیسابقه به ایران تاخت. ضعف خوارزمشاهیان در مدیریت تهدید، ناتوانی در همافزایی نیروها و سوءظن میان نخبگان سیاسی و نظامی، راه را برای ورود دشمنی همزمان با شمشیر و وحشت باز کرد. نهفقط شهرها بلکه ساختار تمدن ایرانی ویران شد. پرسش اینجاست: آیا آنچه امروز در حال وقوع است، همان روایت کهنه با چهرهای تازه است؟
اینبار دشمن نه از شرق، که از غرب حمله کرده؛ نه با لشکر اسبسوار، که با پهپاد و موشک نقطهزن. اهداف نیز متفاوتاند: اسرائیل بهدنبال نابودی کامل ساختار دفاعی و هستهای ایران است، و حرف از تغییر حکومت و اشغال و تجزیه ایران میزند. اما منطق حمله، همان منطق تاریخ است: استفاده از لحظه تضعیف سیاسی، نارضایتی داخلی و انزوای بینالمللی برای وارد کردن ضربهای تعیینکننده.
درست همانند دوران قاجار که فقدان ارتش منظم و وابستگی به بیگانگان ایران را بهراحتی در برابر روسیه تسلیم کرد، امروز نیز بیم آن میرود که شکاف میان مردم و دولت، نارضایتی گسترده و بحران مشروعیت داخلی، زمینه را برای تحقق اهداف نظامی دشمن فراهم کرده باشد. همانگونه که در جنگ جهانی دوم، بیطرفی بدون قدرت بازدارنده نتوانست مانع اشغال ایران شود، امروز نیز صرف ادعاهای بازدارندگی کافی نیست. در دنیای کنونی، قدرت نظامی بدون مشروعیت ملی و دیپلماسی فعال، ناپایدار و آسیبپذیر است.
با اینحال، ایران امروز تفاوتهای مهمی با گذشته دارد. توان قابلتوجه موشکی، تجربه جنگهای نامتقارن، و تسلط بر فناوری دفاعی، برگهای برندهای هستند که در تاریخ ایران بیسابقهاند. اما این برگها تنها در صورتی به نتیجه میرسند که پشتوانهای از انسجام ملی، مدیریت عقلانی و مشروعیت داخلی داشته باشند. در غیاب این عناصر، حتی پیشرفتهترین ابزارها نیز بیاثر میشوند.
اکنون، ایران در یک دو راهی تاریخی ایستاده است: یا با درس گرفتن از گذشته، تهدید را به فرصتی برای بازسازی انسجام ملی و بازتعریف جایگاه منطقهای خود بدل میکند، یا همچون دوران خوارزمشاهی، در طوفان تفرقه، سوءمدیریت و درگیریهای فرسایشی، مسیر فروپاشی را طی خواهد کرد.
این جنگ، پیش از آنکه جنگ ایران و اسرائیل باشد، آزمونی است برای #بلوغ_ایران. آزمونی که در آن، دشمنان خارجی تنها بخشی از معادلهاند؛ و بخش دیگر، درون خود ماست.
#پیچ_تاریخی #آزمون_تکراری #تاریخ_در_آیینه_جنگ
@akhalaji
آیا او در هفته دوم و پیش از آنکه اوضاع از کنترل خارج شود، برای مهار جنگ وارد عمل خواهد شد؟ چگونه ممکن است جنگ از کنترل خارج شود؟ یادمان نرود که جنگ روسیه و اوکراین هم با دو کشور آغاز شد، اما اکنون سربازان کره شمالی، پهپادهای ایرانی و کارشناسان اروپای غربی نیز درگیر آن شدهاند.
منبع: روزنامه الشرقالاوسط
https://ara.tv/f8ii7
#سناریوهای_جنگ
@akhalaji
🔷 اسرائیل به ۳ دلیل در جنگ با ایران پیروز نمیشود.
🔹هفتهنامه معتبر اکونومیست در تحلیلی با ارایه ۳ دلیل کلیدی ناکامی اسرائیل در جنگ با ایران نوشت: اسرائیل در جنگ مستقیم با ایران شانس چندانی برای پیروزی ندارد.
🔹۱. ایران کشوری با عمق استراتژیک و وسعت جغرافیایی بسیار بالا است و برخلاف غزه یا جنوب لبنان، نمیتوان آن را در بازه زمانی کوتاه و با چند عملیات محدود، بهطور مؤثر فلج کرد. پراکندگی پایگاههای موشکی و مراکز نظامی در سراسر کشور، قدرت ضربهپذیری ایران را کاهش داده و کارایی حملات نقطهای اسرائیل را زیر سؤال برده است.
🔹۲. فاصله چند هزار کیلومتری میان ایران و اسرائیل، انجام عملیات نظامی گسترده و مداوم را برای تلآویو بسیار دشوار میسازد. اسرائیل برای حفظ توان حمله، نیازمند پایگاههای واسطه و یا حمایت فعال ایالات متحده است؛ امری که در شرایط فعلی به دلیل بلاتکلیفی سیاست خارجی آمریکا، قطعی نیست.
🔹۳. اگرچه در داخل ایران نارضایتیهایی از شرایط اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، اما در زمان تهدید خارجی، نوعی انسجام و همبستگی ملی حول محور نظام سیاسی شکل میگیرد. این ویژگی باعث میشود طرحهایی نظیر براندازی سریع یا فروپاشی درونی، در کوتاهمدت کارایی نداشته باشند.
🔹در نتیجه جنگ مستقیم اسرائیل با ایران، نهتنها دستاورد نظامی قطعی برای تلآویو نخواهد داشت، بلکه ممکن است اسرائیل را درگیر یک بحران فرسایشی منطقهای و پرهزینه کند؛ مگر آنکه مسیر گفتوگو و میانجیگری جایگزین درگیری شود.
منبع : اکونومیست
#فرهیختگان #دلایل_شکست_اسرائیل
@akhalaji
🔷 شوک اولیه، انسجام ملی و محاسبه غلط دشمن
✍علیرضا معزی
نمی توان انکار کرد که عملیات شب نخست اسرائیل علیه ایران، هم در سطح تاکتیکی و هم روانی، غافلگیرانه و شوکهکننده بود. ترور برخی از کلیدیترین فرماندهان نظامی کشور، موجی از بهت، نگرانی و هراس از آیندهای نامعلوم را بهدنبال داشت. اما آنچه شاید از خود حمله مهمتر بود، پیچیدگی عملیات روانی دشمن و القای برتری اطلاعاتی و عملیاتی آنها بود؛ موجی که در افکار عمومی، نگرانی عمیقی پدید آورد.
شباهتهای آشکار این حمله با عملیاتهایی که پیشتر در غزه، لبنان و علیه حماس اجرا شده بود، باعث شد که برخی تحلیلها و برآوردهای عمومی، احتمال موفقیت دشمن را بسیار بالا بدانند. اما آنچه اسرائیل را به این ریسک بزرگ و بیسابقه -یعنی حمله مستقیم به ایران در بحبوحه مذاکرات غیرمستقیم- متقاعد کرد، نه توان عملیاتی، بلکه برداشت نادرست از شرایط روانی و اجتماعی ایران بود.
اسرائیل تصور میکرد جامعه ایرانی، با توجه به فاصلهای که میان مردم و حاکمیت ایجاد شده، زیر بار فشار یک جنگ مستقیم، دچار فروپاشی خواهد شد. در نگاه آنان، گلایهها، اعتراضات، خشمها و رنجشهای مردم سرمایهای برای فشار بیشتر بود. تصور غالب در اتاقهای فکر دشمن این بود که جنگ، ایران را از درون خواهد شکست، نه از بیرون.
اما یک هفته پس از آغاز عملیات، واقعیتهایی که آشکار شدهاند، با محاسبات اولیه اسرائیل تفاوتی ماهوی دارند. نیروهای نظامی ایران، با وجود تلفات و آسیبهای جدی، نهتنها در واکنش تردید نکردند، بلکه با سرعت و قاطعیت به هرگونه حملهای پاسخ دادهاند. این پایداری، علاوه بر آنکه بارقهای از امید در دل مردم دمیده، موجب تزلزل در روحیه دشمن نیز شده است. بهطوریکه طی روزهای اخیر، اسرائیل تلاش میکند با بزرگنمایی اقدامات ایران، سایر قدرتهای غربی مانند آمریکا و بریتانیا را به مشارکت مستقیم در درگیری نظامی با ایران ترغیب کند.
اما شاید مهمترین ضربه به پیکره عملیات روانی دشمن، انسجام و همگرایی مثالزدنی ایرانیان در روزهای اخیر باشد -از گروههای حامی نظام گرفته تا منتقدان جدی آن، و حتی آنهایی که خود را از قربانیان حکمرانی میدانند. این همصدایی ملی در محکومیت تجاوز و در دفاع از تمامیت ارضی کشور، دشمن را غافلگیر کرده و یکی از ستونهای اصلی عملیات روانی آنان -یعنی تصور از شکاف مردم و حاکمیت- را بهکلی فروریخته است.
رفتار مدنی و پخته مردم در دل بحرانی چنین ناگهانی، و روحیه ملی و سلحشورانهای که در بسیاری از شهرها و حتی مناطق مهاجرپذیر به چشم آمد، همگی بیانگر بلوغ اجتماعی و سرمایه اعتماد ملی است که شاید در محاسبات استراتژیستهای اسرائیلی جایی نداشت.
امروز با عبور از شوک اولیه، نیروهای نظامی، دولت و نهادهای پشتیبانی توانستهاند بخشی از مشکلات اجرایی و لجستیکی را برطرف کرده و بهویژه در زمینه تأمین نیازهای اولیه مردم، از جمله سوخت و مایحتاج در شهرهای درگیر یا مهاجرتپذیر، عملکرد نسبتاً موثری از خود نشان دهند. این وضعیت، نشانهای روشن از توانمندی مدیریتی ایرانیان است.
اگر شرایط بهگونهای پیش رود که مردم بتوانند حتی با محدودیتهایی نظیر دورکاری، مجدداً به چرخه زندگی روزمره و کسبوکار خود بازگردند، این نهتنها ضربهای سخت به دشمن خواهد بود، بلکه پیروزی مهمی برای ملت ایران و الگویی از مقاومت مدنی در برابر تجاوز و جنگ روانی خواهد بود.
در نهایت، شاید مهمترین دستاورد روزهای اخیر برای ایران، نه در میدان نظامی، بلکه در عرصه انسجام ملی، همبستگی اجتماعی و مقاومت آگاهانه مردم رقم خورده باشد؛ پاسخی که دشمن را نهتنها در عرصه نظامی، بلکه در مهمترین جبههاش -یعنی جنگ روانی- با شکست مواجه کرده است.
دشمن اسرائیلی در توهم آن بود که از شکاف در ایران، پل پیروزی بسازد و حتی زودتر از منهدم ساختن تاسیسات و زیرساختهای فیزیکی، سامان سیاسی و اجتماعی را فرو بریزد که مشخصا اینگونه نشد و دست و پا زدن سودازدگان خیانتپیشه هم به ننگ و بدنامی ابدی بدل شد.
@chandsanieh_news
#غافلگیری #شوک #همبستگی_اجتماعی #انسجام_ملی #همبستگی_ملی
@akhalaji
🔷پیامدهای تجاوز اسرائیل به ایران
🔸هشدار اکونومیست به ترامپ!
🔹نشریه اکونومیست در مطلب ویژه این شماره خود به بحران متعاقب تجاوز اسرائیلیها به ایران پرداخته است.
🔹این مطلب ویژه، هشداری جدی است به ترامپ که عواقب احتمالی و مهیب درگیر شدن با ایران را در نظر بگیرد.
🔹«اشتباه است که دونالد ترامپ اکنون آمریکا را درگیر ایران کند. آنچه به عنوان حملهای محدود به فوردو آغاز میشود، میتواند به راحتی به چیزی بزرگتر تبدیل شود: خطری بزرگتر از یک بمب انداختن و درگیر کردن همه خاورمیانه و نیروهای آمریکایی حاضر در خاورمیانه در جنگی تمامعیار.»
▪️منبع : هممیهن
@BehnamSamadi_ir
#جنگ_تمامعیار
@akhalaji
🔷تاکر کارلسن و ایران: پدیده دنیای رسانه!
🔹موشکهای کروز کارلسن علیه تِد کروز
✍️محمدرضا اسلامی
🔵هفده میلیون مشاهده (View) در توئیتر در تنها کمتر از شش ساعت!
این برش از گفتگوی #تاکر_کارلسن با تد کروز «درباره ایران» میلیونها بار در توئیتر، یوتیوب، اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و واتساپ مشاهده شدهاست.
ضربهای که کارلسن به سناتور جنگطلب ایالت تگزاس زد در تاریخ ماندگار خواهد شد.
🔵فارغ از آنکه نتیجه جنگ در چند روزه آینده به چه سمتی برود، ولی این 93 ثانیه به عنوان سندی از اوج بیسوادی سیاستمداران جنگطلب در تاریخ خواهد ماند.
این دقیقا همان چیزی است که از آن به عنوان «قدرت رسانه مستقل» یاد میشود. اگر تنها ۱۵ سال پیش از امروز به عقب برگردیم، تصور چنین چیزی برای یک «فرد رسانه» غیرممکن بود.
حتما لازم بود که یک «بنگاه خبری بزرگ» با سازوکار خاص رسانهای خودش وجود داشتهباشد تا بتواند یک «محتوا» را در عرض چندساعت اینگونه در معرض مشاهده/قضاوت میلیونها نفر قرار بدهد. اما روزگار عوض شده!
یک انسان/شهروند میتواند خودش رسانه باشد و علاوه بر این میتواند محتوایی تولید کند که از رسانههای جریاناصلی (Mainstream media) بیشتر دیده شود. مرحبا آقای تاکر!
🔵در این ۹۳ ثانیه، تاکر کارلسن بدون اینکه مستقیما از ایران دفاع کند، ولی به اندازه صدها موشک کروز اثر تخریبی روی پایگاه فکریِ هوادارانِ تد کروز داشت. لحنی که با آن لحن حرف زد، میمیک صورت (حرکات چهره)، نحوه تعجبکردن، نحوه بازخواستکردن، نحوه رساندن پرسش اول به پرسش دوم/سوم/چهارم، همه اینها به نحوی بود که زیست سیاسی تد کروز را متلاشی کرد.
🔵تد کروز تنها چند ساعت قبل از این با رسانه معظم ABC News مصاحبه کرده بود و مصمم گفته بود: اکنون زمان جنگ با ایران است. ولی در این مصاحبه تاکر کارلسن به همه مردم دنیا نشان داد که این جناب سناتور تگزاسی درباره جنگ با کشوری «حرف» میزند که کمترین اطلاعات عمومی درباره آن کشور ندارد.
🔴گفتگو را با هم مرور کنیم:
▪️کارلسن (با لحنی خاص میپرسد):
شما مدام درباره ایران صحبت میکنید و از تغییر رژیم در این کشور حمایت میکنید.
راستی، میدونید چند نفر در ایران زندگی میکنن؟
«تعداد مردم ایران چقدره؟»
How many people live in Iran, by the way
▪️کروز:
«من نمیدونم جمعیتشون چقدره.»
▪️کارلسن:
«تو نمیدونی جمعیت کشوری رو که میخوای سرنگونش کنی؟»
You don't know the population of the country you seek to topple
▪️کروز:
«من که جدولهای جمعیتی رو حفظ نمیکنم.»
I don't sit around memorizing population tables
(لحن پررو)
▪️کارلسن:
«خب، این موضوع خیلی مهمه چون شما داری برای سرنگونی حکومتشون لابی میکنی!» x.com
Well, it's kinda relevant because you're calling for the overthrow of the government
____________
▪️کارلسن ادامه داد:
«مخلوط نژادی و قومی ایران چیه؟»
What is the ethnic mix of Iran
▪️کروز:
«ایرانیها اکثراً فارس و شیعه هستن، ولی عدد و ارقام دقیق نمیدونم.»
▪️کارلسن:
«نَه! تو سناتوری که قراره اون کشور رو سرنگون کنه، و چیزی دربارهش نمیدونی!!»
No, you’re a senator who is calling to overthrow the country, and you don’t know anything about
▪️کروز:
I'm not the Tucker Carlson expert on Iran!”
«من کارشناس ایران بهسبکِ تو نیستم!»
(بازهم لحن پررو)
____
در بخش دیگری از مصاحبه:
▪️کارلسن:
«آیا به نفع آمریکاست که اسرائیل جاسوسی کنه حتی رئیسجمهور ما را؟»
▪️کروز:
«فکر میکنم همهی متحدانمون از ما جاسوسی میکنن… اما نزدیک بودن به اسرائیل به نفع آمریکاست چون کلی منفعت ازش میبریم.»
🔵در تنها چندساعت این گفتگو در رسانههای مختلف بازتاب داشتهاست. مثلا در کشور هندوستان! روزنامه تایمز هند (Times of India) تاکید کرد: کارلسن نه تنها کروز، بلکه سیاستگذاران و شبکههایی چون فاکسنیوز را نیز بخاطر حمایت از روایت جنگطلبانه مورد انتقاد قرار داد. (لینک)
در فضای محافظهکاران آمریکا نیز این گفتگو در حال بدلشدن به یک نقطه عطف جدی است.
🔵سید محمد بهشتی در کتاب «ایران کجاست ایرانی کیست» به این مفهوم می پردازد که ایران به عنوان «میراث تجربه انسان» یک سرزمین صاحب تاریخ، فرهنگ، شعر، موسیقی، نوا، معماری، فرش، صنایع دستی، رنگ و زیبایی است. اما این مفهوم ایران در دنیای رسانه امروز نیازمند تاکر کارلسنهای ایرانی است. امروز به موازات جنگ و بمباران تهران، یک جنگ موازی و «سنگینتر» علیه موجودیتِ سرزمینیِ ایران در توئیتر و رسانهها برقرار است. این جنگ نیازمند هشیاری ایرانیان است. هر توئیت غیرفارسی ما، هر استوری اینستاگرام ما، هر ویدئوی کوتاه ما در یوتیوب میتواند رسانهای باشد علیه تد کروزهایی که این خطّه ایرانِ مَهین را ویرانه میخواهند.
/channel/solseghalam/2541
@akhalaji
🔷«تفاوت شما با هیتلر چیست؟»
✍🏻محمدحسین غیاثی
صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، در اعترافی کمسابقه حملات اخیر اسرائیل به ایران را "کار کثیفی" توصیف کرد که اسرائیل به نمایندگی از غرب، انجام میدهد. او در گفتوگو با شبکه ZDF آلمان تأکید کرد: "این کار پرزحمت و دشواری است که اسرائیل شجاعت آن را دارد و به نمایندگی از همهی ما انجام میدهد"
مرتس هشدار داد در صورت "عقبنشینی نکردن ایران، نابودی کامل برنامه هستهای آن در دستور کار خواهد بود". این در حالی است که گزارشها از شهادت دستکم ۲۲۴ غیرنظامی ایرانی در حملات اخیر حکایت دارد.
صدراعظم آلمان با وجود توصیف اقدامات اسرائیل به عنوان "غیرقانونی و غیرانسانی" ، عملاً نقش این رژیم به عنوان "عنصر نیابتی غرب" را تأیید کرد؛ رویکردی که حمایت بیقیدوشرط آلمان از اسرائیل، حتی در پرونده نسلکشی دیوان لاهه را نشان میدهد .
نکتهی پارادوکسیکال اینجاست که اسرائیل به عنوان "محصول جنایات نازیها"، اکنون با حمایت دولت آلمان، جنایتهایی را تکرار میکند که یادآور سیاستهای استعماری و دوگانهی اخلاقی غرب است.
جنایتی را که هیتلر صدراعظم اسبق آلمان با یهودیان اروپا کرد و میلیونها نفر از آنها را در اردوگاههای آشوتیس شکنجه میداد و میسوزاند (هولوکاست)، صدر اعظم کنونی آلمان با استخدام فرزندان همان قربانیان میخواهد با ملتهای دیگر و به گونهای دیگر انجام دهد!
ننگتان باد.
/channel/MohammadHossein_Ghiasi
#هیتلر
@akhalaji
🔹یادداشت زیر را در ۶ آذر ۱۴۰۲ نوشتهام که به مناسبت جنگ کنونی رژیم اسرائیل بر علیه کشور ما عيناً و بیکم و کاست آن را بازنشر میکنم.
رحیم محمدی
۲۸ خرداد ۱۴۰۴
🔷هابرماس و مسأله یهود
✍🏻رحیم محمدی
۶ آذر ۱۴۰۲
هابرماس فیلسوف بزرگی است، مسألهها و پرسشهای مهمی طرح کرد، عصر ما هم کم و بیش تحت تاثیر پژوهشها و افکار ایشان است.
اما توجه کنیم کارل مارکس تقریبا شش یا هفت دهه قبل از تشکیل دولت اسرائیل، رسالهای نوشت به اسم "مسألهی یهود".
این رساله چندان در عصر کنونی خوانده نمیشود و من فکر میکنم هابرماس هم آنرا نخوانده است یا دست کم التفاتی به مسأله این رساله نداشته است.
من اگر یک برداشت آزاد از رساله مارکس ارائه کنم، گویا وی در پایان میخواهد بگوید: مدرنیته مسألهای هم به نام مسأله یهود دارد که اگر این مسأله نیز فهمیده و حل نشود، آرمانها و آرزوها و ارزشهای مدرنیته شکست خواهند خورد.
ما هم البته امروزه میتوانیم مسأله یهود را به سان "مسأله اسرائیل" قرائت کنیم.
واقعیت این است امروزه اسرائیل و مسأله اشغال و اخراج ساکنین تقریبا اغلب ارزشها و آرزوهای مدرنیته را به چالش کشیده است. من گاهی مسأله اسرائیل را به سان "مسأله استعمار" میبینم. به همان میزان که استعمار ارزشهای مدرن را سیاه کرد، اسرائیل نیز.
#هابرماس #مساله_یهود #مساله_اسرائیل
@akhalaji
🔷 صف نوبت!
✍🏻 سهند ایرانمهر
ترامپ در اجلاس جی۷ به استارمر، نخستوزیر بریتانیا، گفته بود که قصد دخالت نظامی در ایران ندارد. اما وقتی به واشنگتن برگشت، احتمالاً تحت تأثیر گزارشی که اسرائیلیها درباره میزان پیشرفتشان به او داده بودند، و همچنین حرفهایی مثل توییت مایک هاکبی که او را با ترومن، رئیسجمهوری که بمب اتم را بر سر هیروشیما انداخت، مقایسه و توصیه کرده بود :«فقط به صدای خداوند گوش کن و نه هیچکس دیگر» به صرافت افتاد که «أنا شریک» گویان، مُهر خودش را بر پرونده حمله به ایران بزند؛ و ناگهان لحنش، لحنی شد در چارچوب «تغییر حکومت».
کاری به این ندارم که این فکر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است یا خیال، اما بدیهی است که «تغییر حکومت» چیزی نیست که صرفا با اف۳۵ اتفاق بیفتد؛ در نهایت، نیرویی میخواهد که پا بر زمین بگذارد، و آنقدر به محیط و ساختار آشنا باشد که هم سرنگون کند و هم مدیریت و این دو البته که در چهرههای نظامی- امنیتی یافت میشود همانها که بعد از هر کودتا و سرنگونی ژیلتزده سروکلهشان پیدا میشود و چندسال بعد هم خاطرات زبلبازیشان را مینویسند که چطور زیرپای حکومت قبلی را مثل موریانه خالی کردند ( در انقلاب ۵۷ هم این دسته کم نبودند اما به تور زرنگتر از خودشان خوردند).
نورسیدگان قدرت از دسته اول نباشند حتما از آن دستهای هستند که از حکومت نبودند اما انقدر در چهره حکومت دقیق شدند و پنجه کشیدند که شکل خودش و لاجرم حریفش شدند مانند مورد سوریه، که جولانی خاکخورده و کاربلد داشت و البته دم دست بود که بعد از اسد کت را تن او کنند.
این دو حالت نباشد حالتی است مثل ماجرای صدام، که از پیش، نیروی زمینی آمریکا پشت مرزها آماده ایستاده بود تا کار زمین و زیرزمین را تمام کند. چنین چیزهایی در مورد ایران وجود ندارد. نه آن جولانی و نه آن ارتش پشت مرز. ترامپ هم تاکنون بارها ادعا کرده که خرج این کارها را از جیب نمیدهد.
پس آن چیزی یا کسانی که احتمالاً در پس ذهن او هستند که کار را به دست بگیرند، شیکپوشان کروات آلبالویی مقیم ینگه دنیا نیستند که همیشه مادرخرج داشتهاند و روزهای زوج قصد پادشاهی دارند و روزهای فرد قصد استفاده از حق فردی زندگی بیدغدغه، بلکه همان گروه سازمانیافته، آشنا به خموچم کارها در ایران و البته وابسته به نهادهای نظامی–امنیتیاند، همانها که تاکنون از صدقهسر جای مهر بر پیشانی و رگ کلفت گردن به خاطر بیحجابی و کنسرت و اینستاگرام و تلگرام هم خوب کفر ملت را درآوردند و هم آنقدر خودی شدند که به اطلاعات حساس دسترسی داشته باشند و در تصمیمگیریهای کلان، اثرگذار شوند؛ تصمیمهایی که کشور را در تله انداخت، هزینه تراشید و توهم زایید، و در نهایت هم آنقدر امین و انقلابی و جهادی و بابصیرت به نظر رسیدند که ریز و درشت مملکت را که بهشان سپرده بودند، دودستی تقدیم اسرائیل کنند و هیچ شکی را برنیانگیزانند و به جایشان روی عکس خواننده و طبیعتگرد و نویسنده مُهر « تحت تعقیب» بخورد.
البته حالا دیگر همه، حتی رهبران پروازی، آزادند که صابون زعامت و پادشاهی را به شکم بمالند و خطاب به ملت مصیبتزدهای که زیر موشکهای اسرائیل حتی پناهگاهی ندارند، فرمایش کنند که: «اگر این روزها از موشک قسر در رفتید، بپاخیزید!»
اما واقعیت این است که تا خون ملت قربانی شسته نشود، و تا نفوذیهای کارکشته و آشنا به سوراخ سمبه ایران امروز، فاکتورشان با چند صباحی تکیه بر قدرت نقد نشود، نوبت به دیگران با آن طبع زلال و روحیه حساس، صرفاً بهخاطر گریه کنار دیوار ندبه و یکبار شرف حضور خدمت نتانیاهو، نمیرسد.
@sahandiranmehr
#صف_نوبت #صف_نوبت_جانشینی
@akhalaji
🔷ایران پایدار؛ ایران ماندگار!
✍🏻محمدعلی اسلامی ندوشن
ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیده است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
منبع : فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴–۱۸۳
#فرهیختگان #ایران #ایران_پایدار #ایران_ماندگار #ققنوس_ایران
@akhalaji
👆👆👆
حمایت ایران از نیروهای افراطی اسلامی تهدیدی برای کشورهای بزرگ عربی نیز محسوب میشود. بنابراین از دیدگاه من، ایرانیها هرگز سلاحهای عملیاتی نخواهند ساخت. در مورد تبادل پهپادها، این تبادلها ممکن است باعث مرگ و میر زیادی شود اما توازن قدرت را تغییر نخواهد داد. من ایران را در موقعیتی نمیبینم که بخواهد همسایگانش را با جنگ متعارف تهدید کند و همچنین نمیخواهد چنین کاری انجام دهد.
وضعیت اوکراین جالبتر است. رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، قول داده که از حمله اوکراین انتقام بگیرد، که در واقع یک عملیات مخفی و وسیع بود. ارسال پهپادها به سیبری به راحتی و با پیامک انجام نمیشود. پس از چنین شکست بزرگی در اطلاعات و امنیت روسیه، پوتین باید کاری انجام دهد، اما در این مرحله هنوز اقدامی نکرده است. واقعیت این است که او نمیداند اوکراینیها چه چیز دیگری به روسیه منتقل کردهاند. اما در حالی که نتیجه در ایران مشخص بود، سوال درباره اقدام بعدی پوتین اینگونه نیست.
از دیدگاه من، پیامدهای ژئوپولیتیکی همه اینها کمتر از آنچه که درباره ماهیت در حال تحول جنگ و رفتار متغیر ایالات متحده بیان میکند، اهمیت دارد.
منبع:
https://geopoliticalfutures.com/ukraine-and-russia-israel-and-iran-searching-for-the-significant/
#اوکراین_و_روسیه #اسرائیل_و_ایران #جستجوی_معنا #تحول_ماهیت_جنگ
@akhalaji
🔷پیام جنگافروزی سفیر شیطانی!
🔹هاکابی، سفیر آمریکا در اسرائیل، در پیامی به ترامپ نوشت:
آقای رئیسجمهور،
خداوند شما را در باتلر، پنسیلوانیا حفظ کرد تا به تأثیرگذارترین رئیسجمهور در یک قرن گذشته - و شاید در تمام تاریخ - تبدیل شوید. تصمیماتی که بر دوش شماست، من نمیخواهم که هیچکس دیگری آنها را بگیرد.
صداهای زیادی با شما سخن میگویند، آقا، اما تنها یک صداست که اهمیت دارد: صدای او (خداوند).
من خدمتگزار منصوب شما در این سرزمین هستم و در دسترستان هستم، اما اغلب در حضورتان ظاهر نمیشوم چون به غرایز شما اعتماد دارم.
هیچ رئیسجمهوری در دوران زندگی من، در موقعیتی همچون شما نبوده است. از زمان ترومن در سال ۱۹۴۵ تاکنون.
من برای متقاعد کردن شما تماس نمیگیرم. فقط برای دلگرم کردن.
من باور دارم که شما از آسمان خواهید شنید، و آن صدا بسیار مهمتر از صدای من یا هر کس دیگری است.
شما مرا به اسرائیل فرستادید تا چشم، گوش و زبان شما باشم و مطمئن شوم که پرچم ما بالای سفارتمان برافراشته باقی میماند. وظیفه من این است که آخرین کسی باشم که آنجا را ترک میکند.
من این سنگر را رها نخواهم کرد. پرچم ما پایین نخواهد آمد!
شما این لحظه را انتخاب نکردید. این لحظه بود که شما را انتخاب کرد!
افتخار من است که در خدمت شما هستم!
مایک هاکبی
@Garajetadayoni
#سفیر_شیطانی #پیام_جنگافروزی #مداخله_آمریکا_در_جنگ
@akhalaji
🔷در زمانه دشوار!
✍🏻حجت کاظمی
در یکی از تلخترین مقاطع تاریخ معاصر شاهد تهاجمی دردناک به خاک میهنمان هستیم. با حسرتی بیپایان، چشمی گریان و بغضی در سینه شاهد بمباران زیرساختهای کشور و به خاک افتادن هموطنان بیگناهی هستیم که در خانه، خیابان، محل کار یا در حین دفاع از سرزمین خود هدف حمله اسرائیل قرار میگیرند. جنگ با همه زشتیهای خود به ما هجوم آورده است و در سایه آن بسیاری از موضوعات که تا چند روز قبل اهمیت داشتند؛ ارزش خود را از دست دادهاند.
آنچه در حال وقوع است شبیه کابوسی است که سالها آرزو میکردیم هرگز در واقعیت اتفاق نیفتد. در جهانی چنین بیرحم ایران تنهاست و دشمنان و بدخواهان ما شادمانه ناظر این حوادث هستند و به ویرانی هرچه بیشتر کشورمان امیدها بستهاند.
آنچه تلخی ماجرا را بیشتر میکند ایرانیانی هستند که خائنانه در پی تطهیر چهره متجاوزی هستند که فرزندان این کشور را به خاک و خون کشیده و سابقه آن نشان میدهد هدف نهایی آن برجا گذاشتن زمینی سوخته است. تاریخ نخواهد بخشید کسانی را که در همدستی با دشمن به وطن خود پشت کردند، در کنار جنایتکاران ایستادند و برای خیانت خود لباس توجیه تراشیدند.
حوصله تحلیل نیست و توصیههای قابل ارائه برای آینده نیز محدود و تا حدود زیادی مشخصاند. ولی کوتاه میتوان گفت که عبور ما از این موقعیت نیازمند سه عنصر است. شکل دادن به یک انسجام ملی حداکثری بر محور نفی تهاجم خارجی و حفظ تمامیت ارضی، دفاع موثر و ایجاد توازن نسبی در صحنه نبرد نظامی و نهایتا شکل دادن به یک دیپلماسی قوی، منعطف و هوشمندانه مبتنی بر مقدورات و محذورات.
هدف نهایی باید توقف هرچه سریعتر جنگ و ویرانی با حفظ عزت کشور باشد. همه آنهایی که در راستای تحقق این سه عنصر تلاش میکنند مدافعان حریم ایران و ایرانیاند و نام آنها به نیکی در حافظه تاریخی ما خواهد ماند. باید قدر هر تکاپویی را دانست و تلاشها را ارج گذاشت.
امید داریم که این تهاجم و ویرانی آمیخته با آن مایه بیداری هر چه بیشتر احساسات میهنی، نزدیکی دلهای ایرانیان و فراخوان همه دغدغهمندان به میدان برای برای مقابله با توطئههای مهیب باشد. وضعیت جدید، الگوی ذهنی و رفتاری متفاوتی میطلبد. اکنون سخن گفتن از گذشته بیفایده است و ایرانیان باید به وضعیت کنونی و آینده کشور خود متمرکز شوند. سوای آن گروه که با انگیزههای مختلف، دل در گرو متجاوز دارند؛ انبوه ایرانیان داخل و خارج برای دفاع از سرزمینشان کوتاهی نخواهند کرد. باشد که با همدلی و فراخوان همه داشتههای بالقوه و بالفعلمان از این موقعیت دشوار با کمترین هزینه ممکن عبور کنیم. مسئولیت نظام سیاسی در این مسیر بیش از دیگران است.
در این لحظههای دشوار برای بازگشت ثبات و آرامش دعا میکنیم، بر دستان مدافعان سرزمین مادری که گمنام در خط مقدم نبرد نظامی حضور دارند بوسه میزنیم و در نهایت امیدواریم دولتمردان و سیاستمداران بتوانند تدبیر موثری برای مدیریت این موقعیت پیچیده طراحی و اجرا کنند.
به امید روزهای بهتر.
@kazemi_hojjat
#آزمون_تاریخی #زمانه_دشوار
@akhalaji
🔷 توضیح واضحات و آرزوی صلح!
✍🏻 معصومعلی پنجه
این گزاره باربار گفته شده و اکنون دیگر زبانزد گشته که ایران در دویست سال گذشته هیچگاه آغازگر جنگی نبوده و این دیگر کشورها بودهاند که باربار جنگ را به ایران کشانده یا ایران را درگیر جنگ کردهاند.
هیچ جنگی ابدی نیست! جنگ که آغاز میشود و میدان در آن درگیر میگردد، دیپلماسی باید به دنبال پایان آن باشد. هر جنگ را پایانی است که به پیمانی میانجامد. تاریخ اسلام و ایران عهدنامه به خود زیاد دیده است: از صلح حدیبیه و صلح امام حسن (ع) با معاویه گرفته تا عهدنامههای گلستان و ترکمانچای و قطعنامه ۵۹۸.
ایران چهلواند سال پیش درگیر جنگی شد که سیواند سال پیش به پایان رسید: جنگ هشت ساله با عراق. چه در زمان آن جنگ و چه پس از پایان آن، بهویژه در یکیدو دهه اخیر که مطالعات دربارهٔ آن جنگ گسترش یافته، مهمترین پرسش هم برای عوام و هم برای خواص و متخصصان این بوده و هست: آیا نمیشد آن جنگ زودتر پایان داده شود/ چرا آن جنگ زودتر پایان نیافت؟
پنج روز است که ایران قشنگ و ماندگار ما بار دیگر ناخواسته درگیر جنگی ویرانگر شده و مردمان پایتختش پراکنده شدهاند. ما که نه پای در میدان داریم و نه دستی در دیپلماسی، نگران و امیدوار، آرزوی آن داریم که هرچه زودتر این جنگ پایان یابد، پیش از آنکه کشتارها و ویرانیها بیشتر گردد؛ آنقدر زود که در آینده نپرسیم: آیا نمیشد این جنگ زودتر پایان مییافت؟
▫️نیمروز سهشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ | گیلانِ قشنگ ایران | پنجمین روز از یورش اسرائیل به ایران
t.me/HistoryandMemory
#ایران_ماندگار #پایان_جنگ
@akhalaji
🔷آقای ترامپ! دست از عوامفریبی بردار!
🔸گلشیفته فراهانی خطاب به ترامپ نوشت:
🔹 9 میلیون نفر بدون بنزین و سرپناه چطوری تهران رو ترک کنند؟
🔹 اگر میخوای مردم تهران رو قتلعام کنی با این حرفای عوامفریبانه خودت رو تبرئه نکن!
@akhbare_fouri
#ترامپ_عوامفریب #عوامفریبی_ترامپ
@akhalaji
🔷ما کجای تاریخ ایستادهایم!؟
✍🏻تایماز معدنیپور
درست در میانه شب وقتی مردم تهران از صدای انفجارها از خواب پریدند، وقتی دود از مرکز معاونت سیاسی صداوسیما بلند شد، وقتی سامانههای پدافندی فقط نور بودند نه قدرت، یک سوال تلخ دوباره در ذهن همه شکل گرفت:
ما برای چه و برای که میجنگیم؟
اسرائیل حالا دیگر با جنگنده نه پهپاد در آسمان ایران میچرخد. نه در مرزها، بلکه در قلب تهران. پایتخت ایران دیگر پایتخت یک قدرت منطقهای نیست؛ به شهری تبدیل شده که مردمش دنبال پناهگاه و جاده خروج میگردند. زیرساختها یکییکی در حال از بین رفتناند؛ نه از سوی یک قدرت جهانی بلکه توسط کشوری که سالها آن را دشمن ضعیف و رو به زوال معرفی میکردند.
دیروز تلویزیون ملی یعنی همان صدای رسمی نظام زیر ضرب بمبهای اسرائیل رفت. این دیگر حمله به یک پایگاه نبود؛ این ضربه به نماد قدرت رسانهای و امنیت روانی کشور بود.
در این شرایطی نه چین و نه روسیه هیچکدام از "متحدان راهبردی" ما، حتی یک اقدام عملی انجام ندادند. تنها یک «محکوم میکنیم» از پشت تریبونهای بیجان که حتی ارزش تیتر خبرگزاریها را هم نداشت.
سازمان ملل، آمریکا، اروپا؟ همه تماشاگرانی هستند که فقط واژهها را ردیف میکنند، نه اقدامی نه حتی همدلی. ایران امروز تنهاتر از همیشه است. در جهانی بیرحم بدون متحد واقعی، بدون پشتوانه منطقهای بدون توان بازدارندگی اثربخش.
و اما مردم؛ بخشی از این مردم، با لبخند و شادی در شبکههای اجتماعی، از موشکهایی که در خاک ایران فرود میآید ابراز خوشحالی میکنند. اینجاست که فاجعه دوم شکل میگیرد:
فروپاشی اعتماد عمومی، جایی که بخشی از ملت، برای زخم خوردن خانه خود خوشحال میشود. این نه از سر دشمنی با ایران، بلکه از نفرت از سیستم و تلخی سالهای فراموششده است. اما باید صادقانه گفت:
هرکس از ویرانی خاک خود خوشحال باشد، تاریخ نمیداند.
نمیداند که در هیچ نقطهای از جهان، دموکراسی و آزادی از دل خاکستر جنگ و هرجومرج مطلق سر برنیاورده. لیبی، سوریه، عراق، افغانستان - همه، زخمهای عمیقی هستند بر پیکر تاریخ که نشان میدهند جایگزینی ناگهانی یک نظم، یک نظم ناکارآمد - خلأ هست، تنها دروازهای به جهنم.
دموکراسی و آزادی نه با توپخانه و موشک بلکه با فرهنگ، آموزش، نهادسازی و گفتوگوی ملی به دست میآید. وگرنه آنچه پس از فروپاشی میماند فقط کشمکشهای خونین بر سر قدرت است. ما نیاز به اصلاح واقعی داریم، نه انفجار. نیاز به ثبات داریم، نه هیجانهای لحظهای. تاریخ نشان داده، تغییر بدون برنامه فقط جای یک استبداد را با نوعی دیگر عوض میکند.
از سوی دیگر، حاکمیت هم باید بداند که "امنیت"، فقط با موشک و شعار حفظ نمیشود. مردم امنیت میخواهند اما امنیتی که همراه با کرامت، رفاه، صداقت و مشارکت باشد. مردم آگاهی میخواهند، شفافیت میخواهند، نه صداوسیماهایی که دروغ را در لحاف سانسور میپیچند.
ایران نه میدان جنگ ایدئولوژیک، بلکه خانه مردم ماست. و خانه را نه در جنگ، که در دیپلماسی فعال، احترام متقابل و پذیرش واقعیتهای جهانی میتوان حفظ کرد.
جنگ، حتی اگر توجیهپذیر باشد باید هدف داشته باشد. ما اما درگیر جنگی شدهایم که هدفش برای مردم روشن نیست. پشتیبانی مردمی زمانی شکل میگیرد که مردم بدانند برای چه خون میدهند. نمیشود بدون رضایت عمومی جنگید و توقع داشت مردم با جان و دل بایستند. این روزها، اعتماد از بین رفته. بازسازی آن، فقط با صداقت، پذیرش اشتباه، و اصلاحات واقعی ممکن است.
اما راه برونرفت از این وضعیت؟
نه در وعدهدرمانی است، نه در تکرار "مقاومت"، نه در مذاکره بیسرانجام. ایران نیاز به دیپلماسی فعال دارد. دیپلماسیای که هدفمند باشد، نه فقط وقتکُشی. مذاکره باید برای نتیجه باشد نه صرفاً عکس گرفتن و نشستهای بیثمر. باید با مردم صادق بود با دنیا تعامل کرد و با واقعیتها روبهرو شد.
وقت آن رسیده که از سنگر شعار بیرون بیاییم و کشور را نجات دهیم نه برای قدرت بلکه برای مردم.
بیش از آنکه دیر شود مذاکره کنید، برای ملت! در غیر این صورت به شما دیکته خواهد شد.
#پیچ_تاریخی
@akhalaji
🔷پیروزی نصف و نیمه در جنگ ایران و اسرائیل!
✍🏻عبدالرحمان الراشد
آتش جنگی که در طول دو دهه گذشته همه منتظر وقوع آن بودند، سرانجام شعلهور شد. ایران و اسرائیل با وجود دشمنی ریشهدار، سالها از رویارویی مستقیم پرهیز کرده و ترجیح داده بودند نبردهایشان را از طریق نیروهای نیابتی و در میدانهای واسطهای به پیش ببرند، اما حادثه هفتم اکتبر ۲۰۲۳ معادله را کاملا بر هم زد.
اسرائیلیها پس از هفتم اکتبر تصمیم گرفتند منشا تهدید را از میان بردارند و راهبردشان را از «کندن علفهای هرز»ــ یعنی مدیریت دورهای خطر نیروهای نیابتیــ به «قطع کردن دستوپای اختاپوس» تغییر دهند. همین بود که اسرائيل درصدد از بین بردن حماس برآمد، سپس توانمندیهای حزبالله لبنان را نابود کرد، از حمایت رژیم اسد در سوریه دست برداشت و سرانجام به مرحله رویارویی مستقیم با ایران وارد شد.
دلیل این تغییر راهبرد روشن است. ایران بهسرعت در حال گسترش توان نظامیاش در حوزههای هستهای و موشکی است؛ پیشرفتی که عملا دکترین بازدارندگی اسرائیل را بیاثر کرد و باعث شد اسرائیلیها جنگ را تنها راه ممکن برای بازگرداندن توازن قدرت و احیای بازدارندگی خود بدانند.
بن گوریون در چارچوب مفهوم بازدارندگی اسرائیل، میگفت: «جنگ طولانی گزینه ما نیست؛ سلاح اصلی ما، بازدارندگی است». موشه دایان، فرمانده نظامی و وزیر دفاع پیشین اسرائیل، این موضوع را روشنتر بیان میکند: «ما باید آنها را از فکر آغاز جنگ بترسانیم، نه فقط اینکه در جنگ پیروز شویم.»
بازدارندگی هنوز هم پایه و اساس راهبرد نظامی اسرائیل محسوب میشود و به همین علت، این کشور به دنبال آن است تا دست ایران را از توانمندیهای خطرناکی که برایش تهدید محسوب میشوند، حداقل به لحاظ نظری، کوتاه کند. با این حال، درگیری میان دو قدرت مسلح و آماده برای ویرانی بسیار پرخطر است. در گذشته نزدیک شاهد بودهایم که چگونه جنگها از کنترل خارج شدهاند.
حسن نصرالله هرگز تصور نمیکرد که او و سازمانش با پرتاب چند موشک از بین بروند. بشار اسد نیز هرگز تصور نمیکرد به یک پناهنده منزوی در حومه مسکو تبدیل شود. یحیی سنوار نیز وقتی حمله هفتم اکتبر را برنامهریزی میکرد، این ویرانی وحشتناک در غزه را تصور نکرده بود.
در حالی که تاکنون تنها چهار روز از آغاز جنگ ایران و اسرائیل گذشته، آمار تلفات بهشدت بالا و روبهافزایش است. جمهوری اسلامی فرماندهان کلیدی خود را از دست داده و تاسیسات هستهای و موشکیاش آسیب جدی دیدهاند. در مقابل، اسرائیل هم ضرباتی متحمل شده است. حیفا، سومین شهر بزرگ اسرائیل، هدف حملات موشکی قرار گرفته است و ویرانیهای آن گستردهاند؛ وضعیتی که حتی در جنگ سال ۱۹۴۸ نیز سابقه نداشت. سامانه گنبد آهنین هم، آنگونه که انتظار میرفت، نتوانست از این منطقه کوچک اما پرجمعیت محافظت کند.
آنچه این جنگ را از دیگر جنگها متمایز میکند، آمادگی هر دو طرف برای تحمل هزینههای سنگین است. اسرائیل که پیشتر با کشته شدن چند سرباز، دولتش را در خطر میدید، حالا مرگ بیش از ۴۰۰ نظامی خود در نبرد غزه را پذیرفته است، در حالی که جنگ هنوز ادامه دارد. همین امر نشان میدهد که هر دو طرفــ تهران و تلآویوــ این نبرد را تعیینکننده و سرنوشتساز میدانند و برای پرداخت هزینههای سنگین آن آمادهاند.
هر طرف، طرف مقابل را متهم میکند که از خطقرمزها عبور کرده و به غیرنظامیان حمله کرده است؛ اتهامی که احتمالا پیشزمینهای برای گسترش میدان نبرد به شمار میرود. درست مانند وضعیتی که در جنگ ایران و عراق حاکم بود و اغلب موشکها عمدا به شهرها شلیک میشدند. وزیر دفاع اسرائیل هشدار داده است که «اگر حملات ایران به شهرهای ما ادامه یابد، تهران به آتش کشیده خواهد شد». این تهدید میتواند به هدف قرار دادن رهبران سیاسیــ که حمله به آنها تا آغاز جنگ کنونی ممنوع بودــ بینجامد.
آیا میتوان جنگ را در هفته نخست متوقف کرد؟ منابع اسرائیلی میگویند که در نابودی سامانههای دفاعی، موشکی و فرماندهی ایران به موفقیتهای خوبی دست یافتهاند. با این حال، ظرفیتهای راهبردی ایران هنوز از بین نرفته و همه تاسیسات نابود نشدهاند.
پرسشی که در این شرایط مطرح میشود، این است که آیا دو طرف به یک پیروزی نسبی یا نصفهنیمه رضایت خواهند داد؟ آیا میپذیرند که با تحقق نیمی از اهدافشان، به میز مذاکره بازگردند؟ شاید تهران برای توقف ویرانیهای داخلی، به این امر رضایت دهد، اما از نظر اسرائیل، ماموریت هنوز تمام نشده، بهویژه اینکه هدف اسرائيل، پایان دادن به تهدید جمهوری اسلامی برای دو دهه آینده است.
در این میان، بازیگران دیگری نیز وجود دارند. بهویژه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، که به توقف جنگ تمایل دارد.