60357
این رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss
دعوت به گفتوگو درباره مدرسه
محمد فاضلی
میلیونها دانشآموز و خانوادههایشان، نزدیک به یک میلیون معلم، هزاران نفر کارکنان آموزش و پرورش، و هزاران میلیارد تومان از بودجه عمومی، به علاوه ارقام هنگفت هزینههای خصوصی مردم در آموزش فرزندانشان، تنها بخشی از عظمت آموزش و پرورش و نهاد مدرسه است.
آموزش و پرورش و نهاد تأثیرگذار، سازنده و همزمان پرمشکل مدرسه، در مقایسه با اقتصاد، سیاست خارجی و محیطزیست، کمتر جلب توجه میکند. علیرغم اهمیت و درگیری تقریباً همه جامعه با مشکلات مدرسه، و به رغم تأثیرگذاری مثبت یا منفی مدرسه بر ابعاد مهمی از زندگی جامعه مدرن، به دلایل مختلف درباره مدرسه سخن زیادی گفته نمیشود.
گفتوگویی در رسانه ایرانتاک منتشر شد با عنوان «مدرسه، مادر جامعه» که به سیر تاریخی ظهور و افول مدرسه در ایران میپردازد. نعمتالله فاضلی در این گفتوگو، تأثیرات سازنده مدرسه بر جامعه ایرانی و بحرانهای آنرا بررسی میکند.
مدرسه، مادر جامعه
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
امیدواریم این گفتوگو نقطه آغاز مجموعهای از تولید محتوا بر محور گفتوگوی انتقادی درباره مدرسه در ایران، تأثیرات سازنده، نقاط قوت و ضعف، و بحرانهای آن باشد. ضمن دعوت از والدین و معلمان به دیدن این گفتوگوها، مایلم در رسانه ایرانتاک میزبان پژوهشگران، متخصصان و تحلیلگران آموزش و پرورش و مسائل مدرسه باشم. امیدوارم مسائل آموزش و پرورش و مشکلات مدرسه هم به اندازه سایر مسائل مهم در رادار توجه جامعه، رسانه و سیاستگذار قرار گیرد.
#مدرسه #آموزش_و_پرورش
@irantalks_sn
پادکست چینشناسی
محمد فاضلی
مجموعه #تاریخ_چین که سیزده قسمت آن را در قالب پادکست #دغدغه_ایران تولید کرده بودیم، به پادکست #چینشناسی تبدیل شد. حالا دست بازتری در پرداختن به چین داریم. پادکست دغدغه ایران هم با تمرکز بر #اندیشه_توسعه پیش میرود.
پادکست چینشناسی در کستباکس
https://castbox.fm/va/6796728
@dirancast_official
🔴نه آقای پزشکیان! گفت وگو آسان نیست
🔺اعتماد سوم آبان ۱۵۰۴
✍️محمد مهاجری؛ فیاض زاهد؛ عباس عبدی
▪️"خیلی راحت میشود بدون اینکه دعوا کنیم با هم بنشینیم و گفتگو کنیم."▪️
🔘این بخشی از سخنان چند روز پیش آقای پزشکیان است. به نظر میرسد که منظور ایشان گفتگو در حوزه سیاسی باشد، و الا برای گفتگو در حوزه علم که دعوای حادی وجود ندارد زیرا هدف علم کشف حقیقت است که معیار آن به نسبت روشن است. ولی هدف گفتگوی سیاسی رسیدن به تفاهم برای تحقق خیر عمومی و نیز کاهش دردها و آلام جامعه و مردم است و پایه آن قدرت و تعارض منافع است. پس بسیار پیچیده و متاثر از منافع و ارزشها و امور ذهنی میشود.
🔘میپذیریم که گزاره ایشان قطعا از نیت نیک بیان شده، ولی با واقعیتهای سخت جامعه ما فاصله زیادی دارد. گفتگو نه آسان و نه صرفاً به ارادهی طرفین وابسته است؛ بلکه نیازمند مجموعهای از پیششرطها است که در اغلب موارد در جامعهی ما غایباند؛ از جمله به رسميت شناختن دیگری، وجود حداقلی از حسن نیت و اهداف مشترک، برابری نسبی قدرت، امنیت در بیان نظرات و وجود رسانه آزاد، اعتماد متقابل و قواعد منصفانهی بازی و استقلال قضایی، تضمین اجرای توافق ناشی از گفتگو و ... هنگامی که این پایهها سست باشند، مسیر گفتوگو به جای تفاهم، به نمایش یا تسلیم تبدیل میشود.
🔘در جامعهای که شکافهای سیاسی و ارزشی عمیق بوده و تجربههای تلخ از حذف و تحقیر انباشته است، و سرمایهی اجتماعی فرسوده، اعتماد عمومی کاهشیافته و تجربهی گفتوگو اغلب به نتیجه نرسیده باشد، گفتن «خیلی راحت میشود گفتگو کرد» ممکن است ناشی از نوعی غفلت از فقدان زمینههای لازم اجتماعی و روانی و تاریخی جامعه برای گفتگو باشد، و این غفلت میتواند مترادف با نداشتن آمادگی ورود به چالش گفتگو و نیز انتخاب راه نادرست برای آن شود.
🔘در چنین جامعهای گفتوگو نهتنها «راحت» نیست، اگر ناممکن نباشد، پرهزینه است. انجام گفتوگو نیازمند زمینهسازی، شفافیت و تضمین است، و نه صرف دعوت لفظی. اگر گفتگو آسان بود حتما اقای پزشکیان تا کنون شعار وفاق خود را عملی کرده بودند. بنابراین بهجای سادهسازی گفتگو، باید از دشواری آن سخن گفت و از ضرورت بازسازی شرایطی که در آن، گفتگو بتواند معنا و ثمر داشته باشد.
https://telegra.ph/نه-آقای-پزشکیان-گفت-وگو-آسان-نیست-10-24
مدرسه و تربیت انسان مؤمن
نعمتالله فاضلی در این گفتوگو درباره مدرسه در ایران، شرحی از پیدایش و تحول مدرسه در ایران ارائه میدهد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
بخشی از نقدش متوجه خواستههای ایدئولوژیک حکومت از مدرسه و از جمله آرزوی تولید انبوه انسان مؤمن با قرائت حکومت است.
#مدرسه #مرگ_مدرسه #مسأله_مدرسه #برنامه_درسی #دولت_و_مدرسه #نعمت_فاضلی #علی_صداقتی #عمو_خیاط #ایران_تاک
@irantalk_sn
هوش مصنوعی و سلامت
صنعت سلامت یکی از عرصههای مهم کاربرد هوش مصنوعی است.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای صنعت سلامت میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
دلیل این کار چیست؟
محمد فاضلی
گزارش ارزیابی صدور مجوز بارگذاری و ساختوساز در حریم و بستر رودخانهها و پیکرههای آبی کجاست؟ در کدام کمیسیون دولت بررسی شده؟ نظر وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست چیست؟ چرا از اساس چنین چیزی دستورکار دولت شده است؟ این چه مشکلی از مشکلات گردشگری، اقتصاد و محیطزیست ایران را حل میکند؟
#دغدغه_ایران #سیلاب #حریم_رودخانه #گردشگری
@fazeli_mohammad
✔️تراژدی تحریم و پیامدهای ریزش طبقه متوسط
✍🏼سهند ایرانمهر
بر اساس پژوهشی که نشریه معتبر «اقتصاد سیاسی اروپا» منتشر کرده، تصویری کمّی از یک تراژدی بزرگ اجتماعی در ایران ارائه شده است و گزارش نشان میدهد که طبقه متوسط ایران در نبود تحریمها میتوانست در بیش از یک دهه گذشته رشد ۲۸ درصدی را تجربه کند؛ اما در عمل، تحریمها به طور متوسط سالانه ۱۷ درصد از حجم این طبقه کاسته است.
این اعداد تنها نشاندهنده کاهش درآمد نیستند؛ بلکه تصویری روشن از یک «زلزله سیاسی-اجتماعی» دارند که در آن گسلهای عمیق از دل طبقه متوسط میگذرند. در نظریههای جامعهشناسی سیاسی، طبقه متوسط را «ستون فقرات دموکراسی» و «ضامن ثبات» میدانند. متفکرانی چون «آنتونی گیدنز» بر این باورند که این طبقه، به دلیل بهرهمندی از تحصیلات، آموزش، سرمایه فرهنگی و موقعیت مرزی اقتصادی شکننده، خواستار ثبات، حاکمیت قانون و مشارکت سیاسی است. آنها نه آنقدر فقیرند که درگیر روزمرگی مطلق باشند و نه آنقدر ثروتمند که مستقل از نوسانات اقتصادی زندگی کنند. بنابراین، پیونددهنده بخشهای مختلف جامعه و مانعی در برابر افراطیگریها هستند. بنابراین وقتی حجم این طبقه کاهش مییابد، در واقع ستونهای اصلی ساختار اجتماعی سست میشود.
با فقیر شدن این طبقه، هم منابع مالی و هم نیروی انسانی این نهادها تحلیل رفته و فضای عمومی تهی میشود. دولتی که با جامعه مدنی ضعیف روبرو باشد، با مخالف جدی و ساختاریافتهای مواجه نخواهد بود، اما این یک پیروزی و نشانگر ثبات نیست؛ بلکه زمینه را برای بروز خشمهای غیرقابل کنترل و بیسامان فراهم میکند.
نظریه پردازانی مانند «سیمور مارتین لیپست» بر ارتباط مستقیم بین وجود یک طبقه متوسط قدرتمند و ثبات دموکراتیک تأکید دارند. با نابودی این طبقه، جامعه به دو قطب ثروتمندِ بسیار محدود (که اغلب وابسته به رانت هستند) و توده عظیم فقیر تبدیل میشود. در چنین شرایطی، گفتمان سیاسی از بحثهای معقول به سمت شعارهای رادیکال و انقلابی سوق پیدا میکند و فضای دوقطبی مبتاین بر «براندازی» یا «حفظ وضع موجود به هر قیمت» ساخته میشود.
طبقه متوسط معمولاً در چارچوب قوانین و از طریق مشارکت در نهادهای رسمی، به دنبال تحقق خواستههای خود است. وقتی این مسیر به دلیل فقر و ناامیدی مسدود شود، حکومت مشروعیت خود را در نگاه این طبقه از دست میدهد. آنها دیگر به سیستم امید ندارند. این ناامیدی میتواند به اشکال مختلفی از جمله مهاجرت نخبگان (فرار مغزها)، اعتراضهای خیابانی پراکنده یا انزوا و بیتفاوتی سیاسی خود را نشان دهد.
تحریمها در این تحلیل، نه یک ابزار فشار سیاسی صرف، بلکه یک «ماشین بازتوزیع ثروت به سمت عقب» هستند. آنها با فلج کردن اقتصاد رسمی، رانتخواری و اقتصاد غیررسمی را تقویت میکنند. کسانی که به منابع قدرت و رانت نزدیکترند، میتوانند در طوفان تحریمها نیز ثروت خود را حفظ یا حتی افزایش دهند؛ در حالی که کارمند، معلم و مشاغل مستقل، به سرعت به طبقه فرودست تبدیل میشوند.
این روند، ساختار اجتماعی ایران را از یک «هرم» با یک طبقه متوسط قابل توجه، به یک «پیاز» متورم در بخش پایین (طبقه فقیر و کمدرآمد) و نوک بسیار باریک در بالا (طبقه ثروتمند) تبدیل میکند. جامعهای با چنین ساختاری، به شدت ناپایدار و مستعد بحران است. بنابراین تحریمها نه با توجیه تحریمکنندهها که ان را زمینه تغییر رفتار مثبت میدانند و نه آنان که آن را هزینه استقلال و ثبات میدانند، همخوانی ندارد بلکه در عمل ستونهای اصلی جامعه را نشانه رفتهاند.
نتیجه این روند، ایجاد فضایی است که در آن، هم مردم برای یک زندگی شرافتمندانه تحت فشارند و هم ساختار سیاسی، مشروعیت و پشتوانه اجتماعی خود را برای مدیریت بحرانها از دست میدهد و هم زیرساختهای اجتماعی به نحوی فرومیپاشد که حتی جریانهای مخالف و برانداز اگرچه فرصت مانور پیدا میکنند اما علیرغم ادعاهای خود عملاً نمیتوانند چیزی را به سمت دموکراسی و توسعه جایگزین کنند، چرا که کل بستر و زیرساخت اجتماعی فروریخته است.
این تراژدی نشان میدهد که تضعیف طبقه متوسط، در نهایت یک «باخت-باخت» بزرگ برای کل سیستم سیاسی و اجتماعی چه هوادار، چه مخالف و چه مردم عادی است.
@sahandiranmehr
هوش مصنوعی و مبارزه با فساد
فساد اداری یکی از معضلات کشورهاست و هوش مصنوعی ظرفیتهایی برای مبارزه با فساد ارائه میکند.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای مبارزه با فساد میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
اسرائیل و هوش مصنوعی
نیما نامداری در این گفتوگو درباره سیاست هوش مصنوعی، نقاط تمرکز کشورهای مختلف در استفاده از این فناوری را تشریح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
هوش مصنوعی، توزیع قدرت در جهان را تغییر میدهد. این فناوری را باید راهبردی و از منظر امنیت ملی نگریست.
#هوش_مصنوعی #امتیت_ملی
@irantalk_sn
🎥 فروپاشی شوروی؛ درسهایی برای ایران
🔶 مناظره سعید لیلاز و تورج اتابکی
🔻سعید لیلاز: جمهوری اسلامی و شوروی را تناقضهای درونیشان از بین برده است. انقلابها که پیروز میشوند، برای رسیدن به اهداف انقلابی خود، در کنار ماشین دولتی، یک ماشین انقلابی درست میکنند؛ مثلا کنار وزارت کشاورزی، جهاد کشاورزی یا کنار بهزیستی، بنیاد مستضعفان ایجاد کردیم. وقتی در مکانیسم بازار دست میزنیم، دست به تغییری میزنیم که هرگز آثار ناپیدایش را نمیتوانیم بفهمیم.
🔺تورج اتابکی: سوسیالیسم با کمونیسم روسی متفاوت است. نظام اقتصادی سوسیالیسم لزوما در تضاد با فطرت بشری نیست، اما تناقضهایی در آن نوع حکومت ایجاد شده بود که مثلا با اینکه حکومت کارگری بود، اما تمام رهبران برجسته سندیکاهای کارگری را کنار زدند؛ اپوزیسیونی که معتقد به حکومت کارگری بودند در تصفیههای استالینی از بین رفتند. سوسیالیستهای متفاوتی وجود داشت که نقد نظریه لنینیستی را میکردند، اما تیرباران شدند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/CYzxoXSfEY0
🆔@AzadSocial
پرسشگری از قدرت
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران، درباره ضرورت پاسخگویی قدرت سیاسی در برابر پرسش هم میگوید.
پرسشی که قدرت باید به آن پاسخ دهد، پرسش برآمده از مطالعه است نه پرسش ناشی از معامله!
این گفتوگو را در صفحه #ایران_تاک ببینید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #پرسش_از_قدرت #حسام_آشنا
@fazeli_mohammad
گفتوگو علیه تصورات کلیشهای
محمد فاضلی
پیش از آنکه به سه سؤال زیر پاسخ دهید، ادامه متن را نخوانید.
🔴 شما چه تصوری از دانشگاه امام صادق دارید؟
🔴 شما چه تصور و نگاهی به حسامالدین آشنا دارید؟
🔴 تصور و نگاه شما به دانشگاه امام صادق و حسامالدین آشنا (استاد دانشگاه امام صادق) چه ویژگیهای متمایز و بارزی دارد؟
کموبیش حدس میزنم بسیاری از آنها که این سالها درباره دانشگاه امام صادق شنیدهاند - بالاخص بعد از آنکه شماری از فارغالتحصیلان این دانشگاه در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی و صدا و سیما صاحب مقام شدند - چه تصوراتی درباره این دانشگاه، آموزشها و ویژگیهای فارغالتحصیلانش دارند.
آنها که در فضای مجازی – بالاخص توییتر – با حسامالدین آشنا به عنوان فعال رسانهای و مشاور رئیسجمهور حسن روحانی، آشنا شده باشند هم تصورات نوعاً قالبی و مشخصی درباره او دارند.
مدتی قبل گفتوگویی با حسامالدین آشنا درباره «فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران» انجام دادم و در صفحه ایرانتاک منتشر شد. من سالهاست ایشان را میشناسم، و با بسیاری از دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم آشنا هستم. ابداً آن تصورات قالبی درباره ایشان و دانشگاه امام صادق را نداشتم. اما بعد از پخش شدن آن گفتوگو و مشاهده اکثریت یادداشتهایی که بنندگان زیر آن نوشته بودند، یکی از کارکردهای خوب گفتوگو را بیشتر و به روشنی دریافتم.
اکثریت کسانی که آن گفتوگو را دیدند، به یکباره با واقعیتی کاملاً متفاوت و خلاف آنچه در ذهن داشتند، مواجه شدند. گویی تصورشان از یک استاد دانشگاه امام صادق و شخص حسامالدین آشنا، آدمی تماماً ایدئولوژیک، به تعبیر خودشان تندرو، بدون نظام ذهنی منطقی و روشن، و خیلی توصیفات دیگر از همین دست بود. اما با گفتوگویی کاملاً متفاوت روبهرو شده بودند.
گفتوگو با حسامالدین آشنا
صدای شیر برای حفاظت از گربه: فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
حسامالدین آشنا در آن گفتوگو، ذهنی نقّاد، چارچوبدار، منطقی و مسلط بر دانش ارتباطات و تحلیل فرهنگ را ارائه میداد. اکثریت بینندگان که انتظار داشتهاند با همان تصویر ساختهشده از «استاد دانشگاه امام صادق» با آدمی جزماندیش و غریبه با واقعیات جامعه ایران مواجه شوند، در سراسر آن گفتوگو، ذهن و اندیشهای کاملاً متفاوت با تصورات خودشان را شاهد بودند. لابهلای یادداشتهای زیر آن گفتوگو با جملاتی شبیه به «اصلاً تصور نمیکردم آقای آشنا چنین باشد» و «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه امام صادق هم چنین آدمی باشد» زیاد مواجه میشویم.
وقتی آن گفتوگو را انجام میدادم هرگز فکر نمیکردم در نهایت به نوشتن چنین مطلبی منتهی شود. اما حالا مایلم بنویسم: رسانهها و بسیاری از فرایندهای اجتماعی دیگر، آدمها (نظیر حسامالدین آشنا) و چیزها (مثل دانشگاه امام صادق) را در قالبهای خاصی بستهبندی کرده و به جامعه ارائه میکنند. این تصورات بستهبندی شده، مانع شناخت درست میشوند. خوبی گفتوگو، و شفاف ارائه کردن دیدگاهها این است که اجازه میدهد آدمها و چیزها را فراتر از تصورات قالبی بشناسیم و در دام جزماندیشی و خشکمغزی نیفتیم.
حالا فکر کنید چقدر مثل حسامالدین آشنا و دانشگاه امام صادق در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما هست که زیر تصورات قالبی و کلیشهها، مدفون شده و خوب و بدشان، قوت و ضعفشان، به درستی شناخته نشده است. چقدر از مفاهیم، شخصیتها، رخدادها و ... زیر بار تصوراتی که هرگز درباره آنها به اندازه کافی گفتوگو نشده، مدفون و ناشناخته باقی میمانند.
جامعه ایران عمیقاً به گفتوگو، درباره موضوعات بسیار، در سطوح متعدد، به شیوههای مختلف، و با شفافیت تمام، برای فراتر رفتن از گردابهایی که در آن قرار گرفته است، نیاز دارد. گفتوگوهایی که آدمها را از تصورات قالبی و جزماندیشی فراتر ببرند.
@fazeli_mohammad
کاش پزشکیان به مصر میرفت
تعیین سرنوشت جنگ بدون حضور ایران
جعفر شیرعلینیا
در سال پایانی جنگ با صدام، معاون وزیر خارجه میخواست در مراحل تدوین قطعنامهی ۵۹۸، بهعنوان نمایندهی ایران به نیویورک برود و در جلسات شرکت کند. وزیر خارجه مخالف بود و این موضوع به چالشی در وزارت خارجه تبدیل شد. (علی خرم، از مقامات وقت وزارت خارجه، مصاحبه با جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰)
ولایتی، وزیر خارجه، از سرسختترین مخالفان قطعنامهی ۵۹۸ بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و مسئول پيگيری قطعنامه، ولايتی قطعنامهی ۵۹۸ را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود.
جالب اینکه ولایتی، بعدها در کتابش از تاثیرگذاری ایران بر قطعنامهی ۵۹۸ نوشت؛ «وزارت امور خارجهی ایران تلاش وسیع و همهجانبهای را برای تحقق خواستهای ایران بهعمل آورد.» او توضیح میدهد که با سفر معاون و مدیرکل امور بینالملل وزارت خارجه به پایتختهای مختلف، نظرات ایران تا حدی در قطعنامه تامین شده است. (تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۲۰۴)
ایرج همتی در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نشان میدهد که این روایت چندان معتبر نیست و به بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه که چند ماه پس از قطعنامه منتشر شده اشاره میکند. در آن بولتن توضیح داده شده که با تحریم جلسات شورای امنیت از سوی ایران، جلسات شورا دربارهی قطعنامه به جلساتی بدون مخالف برای آمریکا و عراق تبدیل شد و «درنتیجهی مانورهای سیاسی که از سوی بقیهی کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد قطعنامه به صورت و شکل فعلی آن به تصویب رسید.» (دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸، ص۱۸۸)
با این وجود در کتاب درسی تاریخ دبیرستان که زیر نظر ولایتی تهیه شده است میخوانیم: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه ۶۷ در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
آیا حضور مستقیم ایران در بحثهای تدوین قطعنامه نتیجهی بهتری نداشت؟
به نظر میرسد در سیاست خارجی ایران گاه مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر بر مسیرهای مستقیم و کمهزینهتر ترجیح داده میشود تا شعارها آسیب نبینند.
این روش علاوه بر اینکه به اعتماد مردم آسیب میزند، وزارت خارجه را هم بیخاصیت میکند و اگر مدیریت قوی در راس وزارت خارجه وجود نداشته باشد، این ضعف در وزارتخانه نهادینه میشود و دیپلماتها نیز نمیدانند تا چه حد اختیار دارند.
به روایت ظریف، از دیپلماتهای فعال ایران در ماجرای قطعنامه، در یکی از جلسات مهم با نمایندهی ژاپن، دو ساعت بر سر خواستههای ایران چانه زده، اما در پایان دیپلمات ژاپنی گفت: «اگر من به شما تضمین بدهم که من تمام درخواستهای شما را عمل میکنم، شما حاضری قطعنامه را بپذیری؟» ظریف: «با سردرد عجیبی از آنجا بیرون آمدم. چون نمیتوانستم بگویم میپذیرم. اجازه نداشتیم. تقریبا یک ساعت از این دو ساعت را معلق زده بودم که بگویم مثلا همکاری میکنیم... ولی او میگفت به من بگو آره یا نه... و من هم اجازه نداشتم این را بگویم.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸، ص۲۰۱)
آیا مسیرهای مستقیم، رسمی و شفاف در دیپلماسی که قابلنقد و اصلاح هستند از مسیرهای پنهانی و غیرمستقیم بهتر نیستند؟ آیا دیپلماسی پنهانی و خارج از وزارت خارجه مردم را از حکومت دورتر نمیکند؟
کاش اجازه داده میشد رئیسجمهور به اجلاس مصر برود؛ اگر بد شد همه به او حمله کنند و اگر خوب شد، در کتاب درسی افتخارش را به اسم دیگران بنویسند.
/channel/jafarshiralinia
🟠 "منطق علم اجتماعی" منتشر شد 🟠
🥇🥇 چاپ اول 🥇🥇
نویسنده: جیمز ماهونی
مترجم: علـی ســالار
نشر ثالث
کتاب حاضر با معرفی و صورتبندی ایده "برساختگرایی علمی" ضمن تمییز مفاهیم علمالاجتماعی از سایر مفاهیم عالم معرفت، نظیر انواع طبیعی، بدیلی را برای ذاتگرایی و نسبیگرایی پیش میکشد. در این چارچوب، مفاهیم علمالاجتماعی مقولاتی وابسته به ذهن و درک مشترک در نظر گرفته میشوند و اینچنین، هم ویژگی برساختی بودن علم اجتماعی حفظ میشود و هم قابلیت وارسی تجربی گزارههای این علم، ممکن میشود.
کتاب در سه بخش تدوینشده است؛ بخش اول بهنقد سوگیری ذات گرایانه و بازاندیشی در مفروضات معرفتشناختی و هستی شناختی آن اختصاص دارد؛ بخش دوم ابزارهایی پژوهشی مبتنی بر رویکرد برساختگرایی علمی و نظریه¬مجموعه¬ای، نظیر تحلیل خلاف واقع، تحلیل توالی و تحلیل بیزی را بهصورت گامبهگام معرفی میکند؛ و بخش سوم نیز به صورت¬بندی ابزارهایی تبیینی، معرفی قالبهای نظری و مفاهیم محوری موردنیاز برای تبیین علمالاجتماعی میپردازد ...
🌐 خرید اینترنتی: روی "لینک" کلیک کنید
👁🗨 ارتباط با مترجم: @Salar_un
🔴پس از آتشبس
🔺اعتماد ۱۹ مهر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘دو سال پیش که حمله حماس به شهرکنشینهای نزدیک به غزه آغاز شد، پیشبینی آینده آن غیر ممکن مینمود، همچنان که کسی در انتظار اصل آغاز این پدیده نیز نبود. در آن زمان پیشبینی وضعیت کنونی و آتشبس و عقبنشینی و آزادی اسرا و حال عمومی خاورمیانه از محالات بود. از این رو شاید پیشبینی آینده نیز نشدنی باشد. ولی گمانهزنی معقولانه مفید است و من میخواهم تحلیلی را که در ماههای ابتدایی پس از جنگ نوشتم، اکنون با جزییات و نکات بیشتری بهروز و تقدیم کنم.
🔘به نظرم این جنگ در مبارزه فلسطینیها تغییری راهبردی ایجاد میکند، همچنان که اسراییل را هم دچار سرگشتگی راهبردی خواهد نمود. بزرگترین باخت اسراییل نه تعداد کشتهشدگان آن و نه شکست اطلاعاتی در آغاز جنگ و نه طولانی شدن این جنگ است. بزرگترین شکست آن بیرون امدن از پوشش مظلومنمایی هولوکاست و پوشیدن لباس جنایت و بروز اشکار این رفتار است که مسأله را برای همه بویژه حامیان آن در غرب روشن کرده است.
🔘نسل قدیم اروپا به دلیل هلوکاست خود را بدهکار اسراییل میدانستند در حالی که نسل جدید غرب با گرایش ضد اسراییلی بزرگ و بزرگتر میشود و این نقطه آغاز بحران اسراییل است، به شرطی که فلسطینیها دقت کافی کنند و اجازه ندهند که این تصویر کنونی اسراییل از طریق رفتار و سیاستهای آنان بازسازی شود.
🔘در سوی مقابل فلسطینیها هستند، که این پیروزی را نه فقط برای عملیات ۷ اکتبر که برای مظلومیت و مقاومت جانانه مردم خود طی دو سال زندگی در غزه به دست آوردهاند. اگر امروز میبینیم که در سراسر اروپا علیه اسراییل تظاهرات میشود، یا پارلمان اسپانیا تجارت اسلحه با اسراییل را منع میکند، یا ایتالیاییها شرمنده از این هستند که باید با تیم فوتبال اسراییل مسابقه دهند، یا نتانیاهو از ترس بازداشت، مسیر هواپیمای خود به آمریکا را تغییر میدهد، بطوری که حتی روزنامه هاآرتص مینویسد: ▪️«اسرائیلیهایی که از سفر اروپا بازگشتهاند میگویند فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ با زور محو شد، امروز خارج از مرزهایش همهجا حاضر است. حضوری زنده، سرسخت و رنگارنگ.»▪️
🔘یا برای اولین بار گرایش منفی به اسراییل حتی میان یهودیان آمریکایی به شدت بالا رفته و بیش از ۶۰ درصد آنان معتقدند که اسراییل در غزه مرتکب جنایت جنگی شده است. و تظاهرات صدها هزار نفری علیه اسراییل در اروپا انجام میشود و حتی آمریکای جنوبی که همیشه حیات خلوت اسراییل و آمریکا بوده بجایی رسیده که رییسجمهور کلمبیا، نتانیاهو را قاتل کودکان دانسته و به ترامپ میگوید اگر ارتش خود را به غزه اعزام کنی من نیز ارتش کلمبیا را اعزام کرده و ما خواهیم جنگید. بالاخره، اینکه ترامپ هم میگوید: ▪️”اسراییل نمیتواند با جهان بجنگد.“▪️ بطور ضمنی میگوید که اسراییل با جهان در جنگ است.
🔘زمانی گلدا مایر نخست وزیر اسراییل گفته بود که: ”بعد از هولوکاست یهودیها حق هر کاری را دارند!“ امروز افکار عمومی جهان پاسخ او را داده است، که زیر پرچم مظلومیت نمیتوان بدترین جنایات را کرد. اینها محصول و نتیجه منطقی جنایاتش در غزه است. این نقطه قوت فلسطینیها شده است.
🔘این دو سال نشان داد که جنگ آغاز میشود، حتی در نابرابرترین موازنه نظامی، ولی جنگ راه حل نهایی نیست و چارهای جز گفتگو نیست. این جنگ نشان داد؛ داوری جهان برای هر نیروی سیاسی و هر کشوری مهم است، نه فقط داوری دولتها و شورای امنیت؛ بلکه داوری ملتها و افکار عمومی جهان بسیار مهمتر شده است، زیرا اکنون و به دلیل شبکههای اجتماعی و سرعت انتقال فیلم، خبر و نظر، افکار عمومی جهان از طریق شبکههای اجتماعی و مستقل از رسانههای سنتی و رسمی بسرعت شکل میگیرد.
🔘اسراییل که همیشه سلطه بلامنازعی بر رسانههای جریان اصلی جهان داشت، اکنون آن را از دست داده است، و بارها نیز به این ضعف اذعان نمودهاند. بنابراین به دست آوردن و حفظ همدلی و همراهی افکار عمومی جهان عامل مهم قدرت ملی است، قدرتی که در جریان این جنگ جابجا شد. به میزانی که اسراییل آن را از دست داد، فلسطینیها آن را به دست آوردند، و این آغاز راه است، حفظ این قدرت به مراتب سختتر از به دست آوردن آن است. این هدف با تکیه صرف بر خطمشی نظامی به دست نمیآید، همچنان که اسراییل علیرغم قدرت نظامی وسیع خود آن را نتوانست حفظ کند و از دست داد.
🔘پرسش این است که این وضعیت چه تأثیری بر ایران دارد؟ آیا همچنان میتوان راهبرد گذشته را ادامه داد؟ آیا آن راهبرد نتیجه بخش بود؟ آیا ابزار اجرای آن راهبرد باقی مانده و موجود است؟ عدم تغییر راهبرد منطقهای با این حد از تحولات گسترده در جهان و منطقه، نشان میدهد که راهبرد قبلی؛ اصولاً معطوف به واقعیت نبوده و باید چاره دیگری اندیشید. این یکی از مهمترین مسائل امروز ما است.
بار سنگین مدرسه
نعمتالله فاضلی بار مدرسه را سنگین میداند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
نباید یاری بر دوش مدرسه گذاشت که از عهده آن برنیاید، ولی بار ساختن انسان معاصر بر دوش مدرسه هست.
#مدرسه #مرگ_مدرسه #مسأله_مدرسه #برنامه_درسی #دولت_و_مدرسه #نعمت_فاضلی #علی_صداقتی #عمو_خیاط #ایران_تاک
@irantalk_sn
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و سازمان امور اجتماعی کشور برگزار می کنند:
🎈 دومین همایش ملی وضعیت اجتماعی ایران
🧭زمان: ۵ و ۶ آبان ۱۴۰۴
ساعت ۸ الی ۱۸
مکان: تقاطع همت-شریعتی، خیابان گل نبی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
وبگاه همایش: http://ssi2.atu.ac.ir
تلفن دبیرخانه؛ 02126402630
اینستاگرام: https://www.instagram.com/society_and_economy
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
ایران تاک را در فضای مجازی دنبال کنید:
بله:
http://ble.ir/irantalk_sn
ایتا:
https://eitaa.com/irantalk_sn
تلگرام:
/channel/irantalk_sn
ایکس:
https://x.com/irantalk_sn
اینستاگرام:
https://instagram.com/irantalk_sn
مدرسه، مادر جامعه
ظهور و افول مدرسه در ایران
مدسه در صدوپنجاه سال گذشته تأثیری عمیق بر جامعه ایرانی گذاشته است. نعمتالله فاضلی معتقد است ایرانیان دههها برای خلق و پیشبرد مدرسه در ایران تلاش و حتی جانفشانی کردهاند. ایران مدرن هم محصول مدرسه بوده و هست. اما مدرسه علیرغم همه دستآوردهایش در ایران دچار افول شده و گاه از مرگ مدرسه سخن گفته میشود.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
نعمتالله فاضلی در این گفتوگو، بستر تاریخی پیدایش مدرسه در ایران را شرح کرده و توضیح میدهد که بحران مدرسه چگونه از دههها قبل شروع شده و به امروز رسیده است. وی بخشی از این بحران را در وضعیت جهانی مدرسه و تحولات بینالمللی دنبال میکند. اما معتقد است ما هیچ جایگزینی برای مدرسه نداریم و تنها راه این است که تلاش کنیم مادر مدرسه بتواند فرزندانش را بهتر تربیت کند.
این اولین قسمت از مجموعه گفتوگوهایی در ایرانتاک است که به مسأله مدرسه در ایران میپردازد. تلاش میکنیم مدرسه را از ابعاد مختلف بررسی کنیم.
#مدرسه #مرگ_مدرسه #مسأله_مدرسه #برنامه_درسی #دولت_و_مدرسه #نعمت_فاضلی #علی_صداقتی #عمو_خیاط #ایران_تاک
@irantalk_sn
جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام و آرزوی سلامت،
در پی جنگ دوازدهروزه اخیر و اظهارات سخنگوی محترم دولت مبنی بر بهتعویقافتادن رفع فیلتر برخی پلتفرمها «به دلیل جنگ»، مایلم نکتهای را از منظر امنیت ملی و منافع بلندمدت کشور یادآور شوم.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
سیاست فیلترینگ در شکل کنونی خود نه پاسدار امنیت ملی است و نه حافظ اخلاق یا نظم اجتماعی؛ بلکه در عمل به یکی از منابع اصلی تهدید و فرسایش حاکمیت دیجیتال ایران بدل شده است.
اکنون میلیونها ایرانی برای انجام کارهای روزمره ـ از ارتباط شغلی گرفته تا دسترسی علمی ـ ناچارند از فیلترشکنهایی استفاده کنند که مالک، مسیر و مقصد آنها روشن نیست. نتیجه روشن است:
اطلاعات و دادههای مردم ایران، از جمله موقعیت جغرافیایی، پیامها، رمزها و تراکنشهای مالی، هر روز از مسیر سرورهایی در کشورهای دیگر عبور میکند. در عمل، بخش بزرگی از فضای داده کشور از قلمرو نظارت و حاکمیت ملی خارج شده است.
در کنار این، ترافیک رمزگذاریشده ناشی از VPNها به پوششی برای انواع بدافزارها، جاسوسافزارها و حملات سایبری تبدیل شده است. هیچ سامانه داخلی توان تشخیص منشأ واقعی این ترافیک را ندارد. فیلترینگ، امنیت را حفظ نکرده؛ فقط آن را از چشم ما پنهان کرده است.
از سوی دیگر، بازار سیاه فیلترشکنها به یکی از پرسودترین تجارتهای زیرزمینی کشور تبدیل شده است؛ بازاری بیصاحب و بینظارت که نه مالیات میدهد و نه مسئولیتی میپذیرد، اما از نیاز روزمره میلیونها شهروند تغذیه میکند. این وضعیت، اقتصاد سایبری ایران را آلوده به رانت و مافیا کرده است.
بدتر از همه، قانون در نگاه مردم بیاعتبار شده است. وقتی شهروند برای ارتباط، آموزش یا کسبوکار خود ناچار است قانون را دور بزند، بهتدریج به قانونی بیاعتماد میشود که او را دروغگو میخواهد تا زندگی کند. این شکاف میان مردم و حاکمیت، خطرناکتر از هر حمله سایبری است.
آقای دکتر پزشکیان،
فیلترینگ کنونی نه اعمال حاکمیت است و نه صیانت از جامعه؛ بلکه شکلی از اعمال قدرت بیپشتوانه است که عملاً به سود دشمن تمام میشود. این شیوه، حاکمیت را از درون تضعیف میکند، زیرا به جای اعتماد، بر اجبار تکیه دارد و به جای آگاهی، بر انسداد.
تداوم این وضعیت از نبود فیلترینگ خطرناکتر است. فیلترینگ را میتوان برداشت، اما بیاعتمادی را نه.
وقتی میلیونها ایرانی هر روز قانون را دور میزنند، در حقیقت حاکمیت از درون فرسوده میشود.
در این میان، شورای عالی فضای مجازی که باید بازوی عقلانی و ملی سیاستگذاری باشد، به نهادی بسته و غیرانتخابی تبدیل شده است؛ محفلی که در غیاب مردم و نخبگان، درباره حیات دیجیتال ملت تصمیم میگیرد. تصمیمهایی که نه پاسخگو هستند و نه حتی در معرض نقد عمومی قرار میگیرند. نتیجهی این تمرکز بدون پاسخگویی، همین وضعی است که همه میبینیم: آشفتگی، انزوا و فرار مغزها.
آقای رئیسجمهور،
اعمال حاکمیت آری، اما نه به بهای از دست دادن ملت. اقتدار ملی در عصر دیجیتال با انسداد بهدست نمیآید، بلکه با اعتماد، شفافیت و دانش ساخته میشود. ادامهی سیاست فعلی، بهجای حفظ امنیت، آن را از بنیان سست میکند.
فیلترینگ امروز، شاید دیواری کوتاه در برابر جهان باشد، اما در درون، شکافی عمیق در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. #تمامش_کنید.
با احترام
حسین قتیب
·
داغترین تهدید تمدنی ایران
علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، هشدار داده است که ۷۵۰ شهر ایران در معرض فرونشست زمین قرار دارند. این پدیده میتواند نه تنها زیرساختها و اقتصاد، بلکه میراث ممتاز تاریخی کشور را تهدید جدی کند.
در جغرافیای فرونشست ایران، تا امروز ۶۳ اثر تاریخی ملی و ۲۷ اثر جهانی شناسایی شده اند؛ یعنی بیش از ۵۰٪ از بافتهای تاریخی ایران در خطر تخریب هستند. نشست زمین میتواند ترکخوردگی، شکست سازهها و آسیب جدی به این میراث فرهنگی به همراه داشته باشد.
همچنین در جغرافیای فرونشست، بیش از ۱۰ هزار آبادی و دهها شبکه حیاتی از جمله خطوط نفت و گاز، جادهها و پلها قرار دارد. فرونشست زمین میتواند زندگی روزمره میلیونها نفر را مختل کند و خسارتهای اقتصادی و امنیتی جدی ایجاد نماید. خطری جدی که نه چندان دور پیامدهایش آشکار خواهد شد.
علت اصلی این بحران اغلب برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و کاهش سطح آبخوانها است؛ به عبارتی، این تهدید ترکیبی از عوامل انسانی و طبیعی است.
پیام روشن است: فرونشست زمین یک بحران ملی با ابعاد گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
به ایران، سرنوشت و ته نوشت اش بیندیشیم
#یدالله_کریمیپور
@karimipour_k
راز توسعه اقتصادی کره جنوبی
کره جنوبی از جمله کشورهایی است که بعد از جنگ جهانی دوم، با #مداخله_انتخابی دولت در اقتصاد، صنعتی شد و به توسعه اقتصادی رسید.
ها-جون چانگ اقتصاددان کرهای در کتب متعدد شرحی از مداخلات دولت کره و کیفیت آنها ارائه کرده است. چانگ سیاست سرمایهگذاری، سیاست تجاری و سیاست صنعتی منجر به توسعه را تشریح میکند.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/QeZRF69QqL8
این قسمت از ویدیوکست دغدغه ایران شرحی از کیفیت مداخلات دولت کره جنوبی، منجر به صنعتی شدن ارائه میدهد.
#کره_جنوبی #صنعتی_شدن #دخالت_دولت #توسعه_اقتصادی #سیاست_صنعتی
@dirancast_official
شناخت هوش مصنوعی
محمد فاضلی
فناوریها جهان را تغییر میدهند و برخی فناوریها دورانساز هستند و جهان را به پیش و پس از خود تقسیم میکنند.
هوش مصنوعی هم از جمله فناوریهای دورانساز است و بر توزیع قدرت و ثروت در جهان اثر تعیینکننده دارد. ما ایرانیان هم ناگزیر باید نسبت خود با هوش مصنوعی را مشخص کنیم.
جایگاه ما در فناوری هوش مصنوعی چیست؟ چه سیاستهایی باید اعمال شود؟ چه کاربردهایی را توسعه دهیم؟ نقش دولت، بخش خصوصی و دانشگاه چیست؟ و سؤالات بسیاری که درباره سیاست فناوری باید پرسید.
دو گفتوگو درباره این موضوع انجام دادهام. بقیه متخصصان را هم به این گفتوگوها دعوت میکنم.
گفتوگوی اول
موجی که میآید
https://youtu.be/xIXiOry1h6E
گفتوگوی دوم
سیاست هوش مصنوعی
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
این گفتوگوها در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
ایرانتاک در تلگرام (@irantalk_sn)
@fazeli_mohammad
سیاست هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی چگونه است؟ ایران چه جایگاهی دارد؟ توانمندی و جایگاه کشورها در توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی، چگونه و تحت تأثیر چه عواملی تغییر میکند؟ اگر کشورها نتوانند خودشان را با تحولات ناشی از هوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند، چه عواقبی را تحمل خواهند کرد؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
نیما نامداری، فعال و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، در این گفتوگو تقسیمبندیای از انواع کشورها و جایگاهشان در جهان #هوش_مصنوعی ارائه میدهد و تلاش میکند عوامل مؤثر بر پیشرفت کشورها در حوزه هوش مصنوعی را تشریح کند. ایشان ضمن تشریح موقعیت سایر کشورها، وضعیت ایران را با دقت بیشتری تشریح کرده و نشان میدهد که ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی دارای چه ظرفیتها و امکاناتی است و چه تهدیدهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد.
رویکرد نیما نامداری به تحلیل ظرفیتهای ایران در هوش مصنوعی و مقایسه وضعیت ایران و سایر کشورها راههایی برای بهبود سیاستگذاری در این عرصه و ممانعت از عقبماندگی و هدایت کشور به سوی اهداف بهتر ارائه میکند.
@fazeli_mohammad
فروش ویژه آثار سیدمحمد بهشتی
در نظر سیدمحمد بهشتی ما دیگر اهلی سرزمین خودمان نیستیم! پدران و مادران ما روزگاری این فلات را با وجود تمام مخاطرات و سختی ها برای زیستن انتخاب کردند. آنها در گذر قرن ها برای هر مشکلی راهکاری یافتند. نمونه آن قنات است که نشان می دهد چگونه پیشینیان ما کمبود آب را با شکافتن کوهها برطرف کردند.
اما ما در گذار به مدرنیته اهلیت خودمان را با این سرزمین از دست دادیم و در معمای توسعه گام در تاریکی گذاشتیم.
سیدمحمد بهشتی در کنار آثار فرهنگی خود، در سال های گذشته در تلاش بوده است تا این نا اهل شدن ما را بررسی کند. «ایران کجاست و ایرانی کیست» و «توسعه در تاریکی» دو اثر شاخص او در این زمینه است.
فرهیخته گرامی شما می توانید این آخر هفته آثار سیدمحمد بهشتی را با تخفیف ویژه 30% خریداری کنید.
کد تخفیف:
beheshti404
لینک کوتاه صفحه خرید آثار:
zaya.io/iu5vg
☎️ 02188721514
چینیها خیلی در زدند
عباس ملکی از سوابق روابط ایران و چین و اشتباهات در این مسیر میگوید.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
این گفتوگو در صفحه #ایرلن_تاک منتشر شده است.
#ایران_و_چین #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
.
ماجرای #کرسنت
عباس ملکی در این گفتوگو از اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از جمله ماجرای کرسنت میگوید. ویدیو در صفحه #ایران_تاک در یوتیوب منتشر شده است.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
🔺ایران و دو راهی شرم الشیخ!
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، این مشارکت در صورت تحقق این امر، احتمالا مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
از اشغال سفارت تا روابط با چین
دکتر عباس ملکی، از ناگفتهها و اشتباهات سیاست خارجی در پنج دهه گذشته میگوید.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
اشتباه #اشغال_سفارت_آمریکا و تداوم آن برای ۴۴۴ روز از نظر او اولین اشتباه راهبردی در سیاست خارجی بود.
#سیاست_خارجی #عباس_ملکی #ایران_آمریکا #ایران_چین #پرونده_اتمی #غنی_سازی #سفارت_آمریکا #اشغال_سفارت
@fazeli_mohammad
«اهرم داشتن یا نداشتن: مسئله این نیست، وسوسه این است»
رضا نصری
در فضای سیاسی ایران، این تصور وجود دارد که چون کشور بخشی از اهرمهای خود را از دست داده، دیگر امکان مذاکره مؤثر فراهم نیست. اما این برداشت، هم از نظر واقعیت میدان و هم از نظر نظری، نادرست است. در دیپلماسی امروز، «اهرم داشتن یا نداشتن» به معنای کلاسیک آن، تنها یکی از متغیرهای صحنه است؛ در حالی که مذاکره فرایندی پیچیده از طراحی فضا، مدیریت ادراک و شکلدهی به روایت است.
در جهان کنونی روابط بینالملل، مذاکره عرصهای برای تولید معنا و بازتعریف منافع است. کشورها برای کسب مشروعیت، تنظیم توازن، ائتلافسازی و ایجاد سازوکارهای پایدار وارد گفتوگو میشوند، نه فقط برای گروکشی. در این چارچوب، طرفی که بتواند دستورکار را تعریف کند، مفاهیم کلیدی را بازتعریف کند و آیندهای قابلتصور برای همه طرفها ترسیم نماید، در واقع بیشترین قدرت تأثیرگذاری را در اختیار دارد— حتی اگر از نظر قدرت مادی در موقعیت پایینتری باشد.
نمونهای تاریخی که این منطق را بهخوبی نشان میدهد، عملکرد شارلموریس دو تالیران در کنگرۀ وین (۱۸۱۴–۱۸۱۵) است. فرانسه پس از شکست ناپلئون، کشوری تحقیرشده و منزوی بود: ارتش از هم پاشیده، اقتصاد ویران، و متحدان سابقش به دشمنان بدل شده بودند. در چنین شرایطی، تصور عمومی این بود که فرانسه دیگر هیچ «اهرم»ی برای تأثیرگذاری ندارد. اما تالیران نشان داد که «اهرم داشتن یا نداشتن» مفهومی صرفاً مادی نیست، بلکه به درک و مهارت در شکلدهی به نظم ذهنی و چارچوب معنایی مذاکره بازمیگردد.
او با نبوغ دیپلماتیک خود، موقعیت فرانسه را از حاشیه به مرکز تصمیمگیری اروپا بازگرداند. در گام نخست، با حمایت از کشورهای کوچکتر مانند اسپانیا، انحصار تصمیمسازی را از دست چهار قدرت پیروز—اتریش، بریتانیا، پروس و روسیه—خارج کرد و درهای کنگره را بر دیگران گشود. سپس در معاهدۀ پاریس (۱۸۱۴)، توانست مرزهای ۱۷۹۲ فرانسه را بدون پرداخت هیچ غرامتی حفظ کند؛ دستاوردی که حتی متحدان پیشین ناپلئون را شگفتزده کرد.
نبوغ تالیران در آن بود که روایت را تغییر داد: فرانسه دیگر «تهدید» نبود، بلکه «تعادلگر» نظم اروپایی معرفی شد. او با درک عمیق از شکافها و رقابتهای درونی میان قدرتهای پیروز—ترس اتریش از گسترش نفوذ روسیه و نگرانی بریتانیا از قدرتگیری پروس—در سوم ژانویۀ ۱۸۱۵ پیمان دفاعی سری با مترنیخ (اتریش) و کاسلری (بریتانیا) امضا کرد. این ائتلاف، فرانسه را از کشور شکستخورده به بازیگر ضروری ثبات قاره بدل کرد و عملاً مانع از تجزیۀ آن شد.
نتیجه آن بود که فرانسه، بهرغم شکست نظامی و انزوای سیاسی، نه تنها از مجازات سخت گریخت، بلکه در بازسازی نظم اروپایی نقش کلیدی یافت. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در دیپلماسی مدرن نیز، «اهرم» به معنای رایج آن، تنها ابزار تعیینکننده نیست. قدرت واقعی در توانایی بازتعریف چارچوب مذاکره، خلق روایت جدید و مهندسی ائتلافها نهفته است. در واقع، تالیران ثابت کرد که هوش روایی و ابتکار دیپلماتیک میتواند ضعف مادی را به برتری استراتژیک بدل کند—درسی که برای هر کشوری که از «اهرم داشتن یا نداشتن» نگران است، همچنان زنده و قابل تأمل است.
به همین ترتیب، در جهان امروز که تحولات با شتابی بیسابقه در حال شکلگیریاند، بازیگرانی موفق خواهند بود که قدرت ایده و طرح داشته باشند. در دوران گذار کنونی، که نظم منطقهای پیشین در حال فرسایش است و نظم تازهای هنوز تثبیت نشده، اهمیت «قدرت روایت و طرح» بیش از هر زمان دیگری موضوعیت دارد. منطقه در وضعیت سیال و نامتعادلی قرار گرفته است که در آن هیچ چارچوب باثباتی مستقر نیست و همه بازیگران در جستوجوی مفهومی تازه برای امنیت، همکاری و نظماند.
در چنین بزنگاههایی، کشورهایی شنیده میشوند که بتوانند تصویری روشن و منسجم از آینده ارائه دهند—آیندهای که بر همکاری، ثبات و منافع مشترک استوار باشد. از این منظر، ایران میتواند در این مرحله گذار، نقشی فعال و الهامبخش ایفا کند. این نقش میتواند در چند حوزه مشخص نمود یابد: طراحی سازوکارهای امنیت جمعی در خلیج فارس، پیوند دادن انرژی و حملونقل منطقهای، ایجاد گفتوگوهای چندجانبه میان کشورهای اسلامی، و ترویج مفهوم «ثبات از طریق همکاری».
به بیان دیگر، بازیگرانی در این دوره تأثیرگذار میشوند که نه صرفاً اهرم، بلکه طرح و اراده دارند. اگر ایران بتواند به میز منطقهای اراده و رویکرد خود را بیاورد—یعنی تصویری روشن از آیندهای باثبات، همکاریمحور و متوازن ترسیم کند—نهتنها شنیده میشود، بلکه میتواند در شکلدهی به نظم جدید سهم تعیینکنندهای داشته باشد.
در غیر این صورت، غیبت ایران به معنای واگذاری میدان به دیگران برای تعریف آینده منطقه است.