همواره در «فراسوی سیاست» میتوان راهی به سوی آگاهی، اندیشهورزی، روشنگری، رهایی، و معنویت یافت!
🔷 قاتل و قربانی!
🖊 شورای سردبیری
حملۀ جنایتکارانۀ اسرائیل به ایران در روزهای گذشته در کنار زیانها و از دست رفتن جان ایرانیان بسیار منجر به پاسخ به برخی مسائل بغرنج، روشنشدن ماهیت موقعیتها و آشکارشدن بسیای از دوچهرگیها نیز شدهاست. محک تجربه بهمیانآمده و خصلت آشکارسازندۀ این رخداد شوم بسیار برجسته است. مهمترین وجوهی که تاکنون در جوف این بمباران وحشیانه آشکار شده به قرار زیرند:
یک- حکومت با لگد محکمی از خواب غفلت و خود-به-خوابزدگی توأمان بیدار شده و ارزش واقعی توان مادی و تلاش معنوی مصرفشده و کارکرد ارتباطی آن روشنشدهاست:
الف: صرف توان مادی در اقصینقاط شبه جزیرۀ عربستان، از لبنان تا بحرین و از عراق تا یمن، با نتیجۀ کمتر از صفر، یعنی بدون دستاورد و موهومی از کار درآمدن تضمینهایی که حاصل از هزینۀ مادی میپنداشت، به نقطۀ پایان رسیده و حجم زیانش مشخص شده. فقط صرف هزینۀ مادی در داخل کشور و در دانشگاههاست که هدر نرفته است: دستاوردهای فنی نظامی در موقعیت فعلی تنها ابزار واقعاً موجود برای کاهش شدت مصیبت وارده است. با این حال این هم آشکار شده که ترجیح تدارک تهاجمی و غفلت از حزم لازم برای تدارک ابزار دفاعی از جملۀ اشتباهات است: توهم دائمی پیروزی آخرالزمانی باید با این واقعیت سخت روبرو میشد.
ب- فاجعۀ ناشی از سرمایهگذاری مجدد روی آدمهای بیگانۀ گرسنه و آواره و دربهدر بیآینده برای حفظ سلطۀ اجتماعی در روزهای اخیر آشکار شدهاست: در مورد نادرستی بازی دودوزه در مورد نگهداری از افغانان قبلاً و در مطلب پیشین هشدار دادهبودیم: استفاده از تبعۀ بیگانه (عرب لبنانی و فلسطینی، گرسنۀ افعان، گداها و کولیهای پاکستانی) و اشخاص کمقیمت خارجی برای کنترل مشکلات داخلی تیغ دولبه است. حکومت در دوران ورشکستگی حتی نیروی کافی برای تبلیغات ندارد؛ چه برسد به صف عملیاتی. اسرائیل از آنها بهتر از حکومت ایران استفادهکرد و کل حملات زمینپایه موجود را توسط همانهایی انجاممیدهد که حکومت میپنداشت دردسرهای داخلی آن را در خیابان حلخواهندکرد. امیدواریم این نتیجه چشم استراتژیستهای کوتهبین حکومت را باز کند.
ج- ویرانگر بودن شیوۀ تفکر، ایدیولوژی و شناخت حکومت از جهان، بهروشنی در برابر ماست: ناهمخوانی باورهای منحط و مهجور و متحجر آن با واقعیت جهان امروز و تشدید این باورها توسط رندانی که به پستان حکومت وصلبودهاند، درهای عمیق بین حکومت و اکثریت جامعه ایجاد کرده که پر شدنی نیست. این شکاف علیه بقای ایران به عنوان یک ملت و یک تمامیت ارضی عملکرده و میکند.
خفهشدن سران و تلقینکنندگان ایدیولوژی حکومت به رگ و پی ملت، در روزهای اخیر و آغاز تبلیغات باسمهای ملیگرایانه کارکرد مؤثر ندارد و بیشتر رسواکنندۀ آن است تا مقومش: سنگوارگی ایدئولوژی آن چنان است که دستگاه رسانهای رسمیاش همان نتهای وحدتشکن ضدملی ایدئولوژی منحط آن را مینوازد، ابزار و نفرات آن هنوز پیامک حجاب ارسالمیکند و بسیج را نیروی محافظ ملت در برابر تروریستهای مزدور خارجی معرفیمیکند. دستورالعمل روز شنبه برای سانسور و سرکوب و زدن مارش پیروزی در قالب تقویت روحیۀ جامعه صفرای اجتماعی حکومت را میافزاید. حکومت در دفاع از تداوم فرمانرواییاش توان اتکا به جامعه را ندارد. علتش روشن است: جامعه را مریض، ذهنش را خراب و دلش را کینهجو کردهاست.
دوم- انحطاط فکری و اخلاقی بخش عظیمی از فعالان اجتماعی دیگر موضوعی است که در روزهای اخیر آشکار شدهاست. منتقدان دانشگاهدیدۀ حکومت، اصلاحطلبان برجسته و اپوزیسون پیشگام همگام با حکومت در این گردنۀ سخت و امتحان نهایی درماندند و رفوزهشدند. با هیچ رطب و یابسی نمیتوان کسی را که بتواند استدلالکند گیرافتادن حکومت در چالۀ جنگ نابرابر به نفع ملت ایران است، اهل درک سیاست و فعال اجتماعی یا روشنفکر و دانشگاهی شمرد. همۀ بازیگرانی را که در سالهای اخیر در قالب اصلاحطلب در کلاس «بروید با آمریکا مذاکرهکنید» ظاهر شدند و اکنون خفقان گرفتهاند و همۀ آنها را که نمایشهای خیابانی برای هواپیمای اوکراینی برگزار کردند و اکنون در دل گردو میشکنند و قند آب میکنند، همۀ آنهایی را که زندان ستم حکومت را برای وجیهالاجنبیشدن کشیدند و آنهایی را که فکر میکنند حجم و وزن بلاهت و حماقت حکومت کنونی را میتوان در کفۀ ترازوی سنجش با حجم بیرحمی و جنایتپیشگی امپریالیسم و اسرائیل در کفۀ دیگر گذاشت و کماکان معقول بود، موج انفجار بمبهای آمریکایی-اسرائیلی در محضر تاریخ ایران پودر کرد ...
- ادامه مطلب و متن کامل را در instant view و با لمس اینجا بخوانید.
@jameeno
#قاتل #قربانی
@akhalaji
🔷 تغییر جنگها و ضرورت بازنگری در آمایش پدافندی کشور
✍🏻 محمد زهدی
حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به برخی اماکن و تأسیسات حیاتی کشور، بار دیگر ضرورت بازنگری در زیرساختهای دفاعی و امنیتی ایران را با وضوحی بیسابقه پیش روی تصمیمسازان و نهادهای مسئول قرار داده است. این حملات، که از سطح تهدیدات کلامی و جنگهای نیابتی فراتر رفته و به مرحله اقدام مستقیم رسیدهاند، نقطهعطفی در دگرگونی ادبیات امنیتی کشور بهشمار میروند و بازبینی جدی در طرح آمایش پدافندی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کردهاند.
طرح آمایش پدافندی، بهعنوان بخشی از راهبرد کلان پدافند غیرعامل، وظیفه دارد تا با ارزیابی جامع از تهدیدات بالقوه و بالفعل، الگوی بهینه استقرار و پراکندگی تأسیسات، جمعیت، منابع حیاتی و زیرساختهای حساس کشور را تعیین کند. اما واقعیت آن است که بخش مهمی از این طرحها در سالهای گذشته عمدتاً بر مبنای فرضیات گذشته و تهدیدات کلاسیک تدوین شدهاند. اکنون در دورهای به سر میبریم که نوع تهدیدات، سرعت و دقت آنها، و همچنین ابزارهای مورد استفاده، به شکل چشمگیری متحول شدهاند.
امروزه دشمنان از ابزارهایی همچون حملات پهپادی دقیق، جنگهای سایبری، موشکهای نقطهزن، اختلالات الکترونیکی و جنگ شناختی بهره میبرند؛ ابزارهایی که میتوانند در زمانی بسیار کوتاه، خسارات گستردهای به مراکز کلیدی کشور وارد سازند. چنین واقعیتی ایجاب میکند که ساختار دفاعی کشور نیز از وضعیت ایستا و سنتی، به مدلی پویا، هوشمند و آیندهنگر تغییر یابد.
یکی از ضعفهای آشکار در وضعیت فعلی، تمرکز بالای تأسیسات حساس در نقاط محدود و مشخص است. شهرهای بزرگ و مراکز صنعتی مهم، بهویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور، فاقد پراکندگی مطلوب بوده و هدفهای آسانی برای دشمنان محسوب میشوند. طرح آمایش پدافندی میتواند با بهرهگیری از دانش ژئوپلیتیک، تحلیل ریسک، و دادههای مکانی، الگوی نوینی از پراکندگی منطقی و کارآمد زیرساختها را ارائه دهد؛ الگویی که در آن قابلیت جایگزینی، #تابآوری و تداوم عملکرد حیاتی در شرایط بحران حفظ شود.
از سوی دیگر، طرحهای توسعهای کشور نباید جدا از الزامات دفاعی و پدافندی تدوین شوند. امروز دیگر نمیتوان آمایش سرزمین را بدون توجه به تهدیدات امنیتی و دفاعی ترسیم کرد. تلفیق این دو مقوله، هم موجب پایداری توسعه در شرایط بحرانی خواهد شد و هم مانع از اتلاف منابع در سرمایهگذاریهای آسیبپذیر میشود.
تجربه کشورهای موفق در حوزه دفاع غیرعامل نیز نشان میدهد که بازآرایی مستمر و تطبیقپذیر با تحولات محیطی، یکی از ارکان اصلی بقای ملی است. بنابراین، بازنگری در طرح آمایش پدافندی، صرفاً یک اقدام فنی یا کارشناسی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی در سطح امنیت ملی است که باید با اراده جدی، نگاه فرابخشی، و همکاری میان تمامی نهادهای نظامی، اجرایی و علمی کشور به انجام برسد.
در پایان، آنچه امروز در معرض تهدید قرار گرفته، تنها تأسیسات فیزیکی نیست، بلکه اعتبار ساختار دفاعی و قدرت #بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. بیتردید، بازنگری عالمانه، شجاعانه و آیندهنگرانه در طرح آمایش پدافندی، میتواند گامی مؤثر در ارتقاء #امنیت_پایدار و حفاظت از منابع حیاتی کشور در برابر تهدیدات روزافزون باشد.
#طرح_آمایش_پدافندی #بازنگری_طرح_آمایش_پدافندی
@akhalaji
🔷 ضرورتهای توجه به روایت
🖊سمیه توحیدلو
میدانم روزهای سختیست و بسیاری بیش از هرچیز به دنبال حل و فصل امور جاری مملکت درگیر جنگ هستند. اما به نظرم جنگی چنین نیازهای بیشتری دارد، فکر کردم شاید بشود چند پیشنهاد اینجا داد. امید که شنیده شود:
☑️ دولت و وزارت خارجه از خبرنگارهای مطرح جنگ مثل نفیسه کوهنورد برای ثبت اتفاقات در ایران دعوت کنند. شاید که صدای ایران بهتر شنیده شود.
☑️ دولت با هماهنگی رهبری اختیار یکی از شبکههای تلویزیونی را برای حفظ وفاق و شنیده شدن همه صداهای مخالف جنگ بگیرد. تلویزیون همان روال همیشه غیر ملی و میلی را پیش گرفته است. ضرورت ایجاب میکند که اطلاعرسانی چنین جنگی به خارج از مرزهای ایران منتقل نشود. با مدیران فعلی و تجارب همیشگی کاملا پیداست که تغییر رویهای رخ نخواهد داد. شاید این پیشنهاد تلطیفکننده باشد.
☑️ وزارت کشور با کمک شهرداری پروتکلهای امداد شهری را هرچه سریعتر اطلاعرسانی و پیاده کنند. این رشتو را به عنوان نمونه ببینید. ایدههای بسیاری میتوان در این زمینه داشت.
☑️ مطابق هرآنچه درباره شهرداری نوشته شد، به نظر هر بخشی از دولت و نهادهای عمومی و مردمی میتوانند وظیفه و پروتکلهای مشخص خود را داشته باشند. انجمنهای علمی، گروههای مردمی، رسانهها، دفاتر بینالمللی در ایران مانند یونسکو، دانشگاهها و اساتید دانشگاهی و ... هرکدام باید با تامل به آنچه میتوانند انجام دهند و در روزهای آتی نیاز است به انجام برسانند آگاه باشند.
☑️ دولت به شدت ساکت است. میدانیم که فرماندهان جنگ ضرورتا با دولتمردان یکی نیستند. اما اداره کشور در زمان جنگ وضعیت ویژهای میطلبد. حضور به موقع، آیندهنگری و انتقال این حس به شهروندان مهمترین وظیفه دولت است. حواسمان باشد بسیاری برای سلامت روان دیگر سراغ صدا و سیما نمیروند. دولت از چه طریقی قرار است با مردم سخن بگوید؟ چرا هیچ از او شنیده نمیشود.
☑️ ساختن روایت در شرایط فعلی بسیار مهم است. اگر روایت غالب را ما ننویسیم، برایمان خواهند نوشت. من که نشنیدم و ندیدم در این مدت که افرادی که صدای بلندتری در شبکهها و میان مردم دارند، فراخوانده شوند. درست است که در میانه جنگیم، اما نباید از خاطر برد که جنگ روایتها همیشه در کنار جنگ در میدان وجود دارد. به همین دلیل است که مخالفین ایران هزینههای زیادی برای روایتسازی و حضور در شبکههای اجتماعی میکنند.
☑️ مردم چند دسته هستند. جماعتی که خود را جبهه انقلاب میدانند. با دولت مخالفند. اکنون را زمان خوبی برای عقدهگشایی علیه دولت میدانند. دسته دوم از اصولگرایان که در شباهت مانند گروه اولند، اگر به عملکرد باشد برای همفکران خود نسخه میپیچند. اما فعلا و به ضرورت سکوت اختیار کردهاند. گروه سومی که نگران ایرانند. افکار متعادل و بعضا متفاوتی دارند. اما جمهوری اسلامی را ضرورتی برای ماندگاری ایران در شرایط فعلی میبینند. گروه چهارمی که عمیقا به عملکرد جمهوری اسلامی نقد دارند. امروز را رهاورد عملکردهای دیروز میدانند. اما اکنون را زمان باز کردن مشکل نمیدانند. گروه پنجمی که معتقدند ایران باید تحت حکومت دموکراتیک اداره شود و جمهوری اسلامی آزمون خود را پس داده است. اما عمیقا مخالف جنگند. اسرائیل را غاصب میدانند، هوادار ایرانند. جنگ را تقبیح میکنند. جمعیت ششمی هستند که ساکتند. ممکن است یکی از گروههای بالا باشند. اما برایشان هنوز شرایط چنان شفاف نیست که حرفی بزنند. گروه هفتمی هستند که به اسرائیل دل بستهاند. همراهی میکنند. خواب و خیال تغییر را میبینند. به پهلویچیها نزدیکند. گروه آخر و هشتم هم متاسفانه همان عوامل دشمن در خاک ایرانند. کم هم نیستند که میبینیم نفوذ تا چه اندازه بلا بر سرمان می اورد.
☑️ تا جایی که میدانم برای داشتن روایت باید همه دستههای بالا را شناخت. برایشان برنامه داشت. تا حد ممکن با ایشان گفتگو کرد یا صدایشان را میبایست خاموش کرد. همه اینها نه به نیروی قهر که برای اطلاعرسانی و روایتسازی با کمک مردم و همین گروهها ممکن است.
@smtohidloo
#روایت #نبرد_روایتها #جنگ_روایتها
@akhalaji
🔸ما در خانههای خود میمانیم!
🔹یک گزارش کوتاه از انفجار امروز سیمتری نیروی هوای تهران:
✍احسان رضایی
سر ناهار بودیم که خانه با صدای مهیبی لرزید. این چند روز دیگر تشخیص انواع صداها را یاد گرفتیم. این یکی انفجار بود و در فاصلۀ نزدیک. داشتم برای خنداندن دخترک داستانی بامزه جور میکردم که خواهرم زنگ زد و خبر داد انفجار در کوچه پدری اتفاق افتاده. خانۀ ماماناینها فقط چند کوچه با ما فاصله دارد. بدو بدو رفتم. جمعیت قبل از من رسیده بود. نیروهای امدادی و انتظامی هم. داشتند نوار زرد میکشیدند و نمیگذاشتند کسی برود جلو. با داد و بیداد خودم را رساندم. یک ماشین پژو سفید چپه افتاده بود وسط خیابان که بعداً شنیدم در همان بمب گذاشته بودند ولی آن دست خیابان، دو خانه آن طرفتر تیرآهنهایش هم بیرون زده بود و به نظرم رسید کار پهپاد است. برادرم زودتر رسیده بود و خواهرها را - که از شانس همین امروز آمده بودند ناهار خانۀ مامان - برده بود. داشتند در را با شدت میکوبیدند که بیایید بیرون، شاید لولۀ گاز منفجر بشود. به مامان و بابا کمک کردم که آماده بشوند، قرصهایشان را بردارند و زدیم بیرون. جمعیت همینطور داشت میآمد و مامورها همینطور از مردم میخواستند محوطه را خلوت کنند و کسی گوشش بدهکار نبود. من و برادرم هم بعد از رساندن ماماناینها برگشتیم. این دفعه اوضاع مرتبتر شده بود. مامورهای سرخپوش آتشنشانی، امدادگرهای سفیدپوش، پلیسهای سیاهپوش، پاکبانهای نارنجیپوش، درجهدارهای پلنگیپوش نیروی زمینی و تعدادی هم لباس شخصی در هم بودند. قبل از هر چیزی، ادب و احترامشان در آن لحظات کش آمدن اعصابها به چشمم آمد. راهنمایی کردند تا رفتیم داخل خانه. حالا بهتر میدیدم چه اتفاقاتی افتاده. تکۀ آسفالت بزرگی - بلندتر از قد من - پرتاب شده بود توی خانه و درخت نارنجی که بابا سالها تیمارش کرده بود، زیر این ضربه از کمر شکسته بود، اما ضرب آن را گرفته و نگذاشته بود بابا که پشت پنجرۀ پذیرایی نشسته بود، طوریاش بشود. اول شاخههای شکسته وفادار را از حیاط خانه جمع کردیم. بعد تکههای اسفالت را - که چه سنگین بود. بعد نوبت یک لایه سنگ و نخاله و خاک و شیشه بود. همهجای خانه با شیشهخرده زخم شده بود. تا قبل از تاریکی مشغول رسیدگی به خانه بودیم. برق قطع بود و باید قبل از غروب میزدیم بیرون. درها و قفلها را درست کردیم و آمدیم. خانهای که مورد اصابت بود، برای ساخت و ساز خالی شده بود و تا جایی که شنیدم، تلفات جانی در کار نبود. لابد خرابکارها برای گرفتن دستمزدشان به دردسر خواهند افتاد. شاید هم مجبور شوند ترساندن نوههای یک دبیر بازنشسته را هدف گرفتن زیرساختهای هستهای جا بزنند. گفتهاند اسرائیل و مزدورهای داخلیاش امشب تهران را چنین و چنان خواهند کرد. ما امشب در همین شهر و همین محل میخوابیم و فردا صبح، درخت دیگری میکاریم. آن کسی که باید برود، وطنفروشها هستند. ما میمانیم.
منبع : احساننامه
#فرهیختگان #ما_میمانیم #ایران_ماندگار
@akhalaji
🔷سناریوی برتری ایران در جنگ فرسایشی
✍🏻محمد زهدی
🖌️با شعلهور شدن تنشهای منطقهای در غرب آسیا و وقوع جنگ مستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، ادامهدار بودن جنگ بیش از هر زمان دیگری مورد توجه تحلیلگران نظامی و استراتژیک قرار گرفته است. یکی از پرسشهای اساسی در این میان آن است که اگر جنگ مستقیم و تمامعیار میان این دو بازیگر کلیدی منطقه، بیش از دو هفته به طول انجامد، آیا شرایط به نفع ایران تغییر خواهد کرد؟ پاسخ به این سؤال در گرو بررسی مؤلفههایی است که به ایران در یک نبرد فرسایشی، مزیتهای نسبی مهمی میبخشند.
🔸نخستین و شاید مهمترین مزیت ایران در چنین جنگی، پهناور بودن جغرافیایی و عمق راهبردی آن است. ایران با بیش از ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع مساحت، توانایی ایجاد پراکندگی نظامی، جابهجایی زیرساختها، و پایداری در برابر حملات دقیق موشکی و هوایی را داراست. بر خلاف اسرائیل که جغرافیایی محدود و فشرده دارد، ایران در مواجهه با جنگی طولانیمدت، میتواند از پراکندگی طبیعی جغرافیا بهعنوان سپر دفاعی استفاده کند. در حالی که اسرائیل بهدلیل وسعت محدود، با هر ضربه، آسیبپذیری بیشتری را تجربه میکند، ایران توانایی بالاتری در جذب ضربات و بازسازی ساختارهای حیاتی دارد.
🔸دومین عنصر کلیدی، ترکیب جمعیتی و ظرفیت بسیج اجتماعی ایران است. با جمعیتی بالغ بر ۸۵ میلیون نفر و سابقهای غنی از بسیج مردمی در بحرانها، ایران از نظر نیروی انسانی برتری محسوسی نسبت به اسرائیل دارد. این ویژگی، بهویژه در جنگهای طولانی و فرسایشی، بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده در توازن قدرت مطرح میشود. در حالی که اسرائیل بهدلیل حساسیت بالای جامعهاش نسبت به تلفات و فشار روانی، ظرفیت کمتری برای تحمل جنگهای بلندمدت دارد، جامعه ایرانی تجربهای طولانی در مقابله با جنگ، تحریم و محدودیت دارد که نوعی سازگاری روانی ملی را شکل داده است.
🔸سومین مزیت قابل تأمل، فرهنگ مقاومت و تابآوری اجتماعی در برابر کمبودهاست. طی بیش از چهار دهه گذشته، ایران نهتنها با تحریمهای اقتصادی و مالی متعددی روبهرو بوده، بلکه توانسته نوعی اقتصاد نیمهمقاومتی و سیاستهای بومیسازی را برای بقا در شرایط سخت توسعه دهد. در شرایطی که حملات سایبری، قطع ارتباطات تجاری، و نابسامانیهای اقتصادی میتواند بسیاری از جوامع را با بحران شدید مواجه کند، مردم ایران بارها اثبات کردهاند که توان تطبیق با وضعیتهای دشوار را دارند. این مقاومت فرهنگی، در جنگی که به مراحل فرسایشی وارد میشود، به یک #سرمایه_راهبردی تبدیل میگردد.
🔸با این حال، نباید فراموش کرد که مزیتهای مذکور، در صورتی به پیروزی یا برتری سیاسی ختم میشود که ایران بتواند از مرحلهی اولیهی جنگ، که شامل حملات دقیق و گسترده اسرائیل است، بدون فروپاشی یا بحران گسترده عبور کند. اسرائیل با فناوری پیشرفته، قدرت و [اشراف] اطلاعاتی بالا، و پشتیبانی بینالمللی قابلتوجهی وارد میدان شده است. بنابراین، مزایای ساختاری ایران در جنگ طولانیمدت، اگرچه مهم و قابل اتکاست، تنها زمانی میتواند به برتری عملی تبدیل شود که با مدیریت هوشمندانه نظامی، دیپلماتیک و روانی همراه گردد.
🔸در نهایت، اگر جنگ از فاز برقآسا به فاز فرسایشی وارد شود، گسترگی جغرافیایی، بافت جمعیتی، و فرهنگ سازگاری و مقاومت میتواند توازن را بهتدریج به سود ایران تغییر دهد. اما این مسیری است که نیازمند هزینههای سنگین، ثبات داخلی و هوشیاری تمامعیار در برابر سناریوهای پیشبینینشده است.
#جنگ_فرسایشی #سناریوی_برتری_ایران
@akhalaji
🔷جنگ ایران و اسرائیل؛ کدام اشتباهات ایران را در انزوای جهانی قرار میدهد؟
✍🏻محمد زهدی
🔻در شرایطی که خاورمیانه با تنشهای بیسابقه روبهروست، درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل سطح تنش در مقیاس جهانی را گسترش دادهاست. با توجه به سیاستهای رسانهای غرب و بازنمایی تصویر کشوری غربستیز از ایران، موفقیت ایران تنها به قدرت نظامی وابسته نیست، بلکه رفتار سیاسی و استراتژیک تهران نقش تعیینکنندهای در شکلگیری یا جلوگیری از اجماع جهانی علیه کشورمان خواهد داشت. تجربههای گذشته نشان میدهد که اشتباهات سیاسی، حتی در بحبوحه موفقیتهای نظامی، میتوانند پیامدهای جبرانناپذیری برای یک کشور بههمراه داشته باشند.
🔸گسترش جبهه جنگ به کشورهای دیگر
یکی از بزرگترین اشتباهات ممکن، تهدید یا حمله به کشورهای ثالث مانند پایگاههای آمریکا در منطقه یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. این اقدام میتواند بهسرعت چهره ایران را از یک کشور درگیر در جنگ دفاعی، به یک تهدید منطقهای یا بینالمللی تبدیل کند. در نتیجه، کشورهایی که شاید در شرایط عادی موضع بیطرفی داشتند، ناخواسته در جبهه مقابل قرار میگیرند.
🔸بستن تنگه هرمز
بستن تنگه هرمز اگرچه در نگاه اول ابزار فشار تلقی میشود، اما در عمل میتواند ایران را وارد بحران جدیتری کند. این اقدام مستقیماً امنیت انرژی جهان را تهدید میکند و ممکن است حتی کشورهایی مانند چین، هند یا اروپا را علیه ایران بسیج کند. ایران در چنین شرایطی، بهجای کشور درگیر جنگ، به عامل تهدیدکننده ثبات جهانی شناخته خواهد شد.
🔸استفاده از نیروهای نیابتی
هرچند حمایت از گروههای متحد در منطقه بخشی از سیاست سنتی ایران است، اما استفاده گسترده از نیروهای نیابتی در جنگ با اسرائیل میتواند تنش را به سایر کشورهای منطقه گسترش دهد. این امر بهخصوص اگر باعث تلفات غیرنظامی یا بیثباتی داخلی در کشورهای میزبان شود، مشروعیت اقدامات ایران را زیر سؤال میبرد و روایتهای رسانهای علیه آن را تقویت میکند.
🔸لفاظیهای افراطی و ضدیهودی
استفاده از ادبیات تهدیدآمیز، بهویژه عباراتی مانند «نابودی کامل اسرائیل» یا نفی موجودیت یک ملت، در فضای رسانهای بینالملل تبعات سنگینی دارد. چنین سخنانی ممکن است بهعنوان تحریک به نسلکشی یا نفرتپراکنی تلقی شده و ایران را از موضع مدافع به متهم تبدیل کند.
🔸خروج از معاهدات بینالمللی
اگر ایران در جریان جنگ از معاهدههایی مانند NPT خارج شود یا همکاری با آژانس انرژی اتمی را متوقف کند، ممکن است به شکل غیرمستقیم به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم شود. چنین اقدامی میتواند زمینه مداخله بینالمللی را فراهم کند، حتی از سوی کشورهایی که تاکنون از فشار حداکثری آمریکا علیه ایران حمایت نکردهاند.
🔸کنترل شدید رسانهها و فقدان شفافیت
در دنیای امروز، روایتها بیش از گلولهها تعیینکنندهاند. اگر ایران فضای رسانهای را ببندد، اینترنت را قطع کند یا اجازه فعالیت آزاد خبرنگاران را ندهد، کنترل روایت بهدست رقبای خارجی خواهد افتاد. چنین فضایی میتواند باعث شود ادعاهای بدون سند درباره اقدامات ایران بهراحتی در افکار عمومی جهانی پذیرفته شود.
[سرنوشت] جنگ ایران و اسرائیل، تنها در میدان نبرد تعیین نمیشود، بلکه صحنه دوم آن، افکار عمومی و عرصه دیپلماسی جهانی است. ایران اگر بتواند چهرهای مسئولانه، مدافع، و منطقی از خود نشان دهد، میتواند از فشار جهانی بکاهد و حتی برخی کشورها را به بیطرفی یا همراهی بکشاند. اما در صورت بروز اشتباهات استراتژیک، حتی قدرتهای بزرگ شرقی نیز ممکن است برای حفظ منافع خود، از ایران فاصله بگیرند. در این نبرد، عقلانیت سیاسی، مهمتر از قدرت نظامی است.
#اشتباهات_جنگ #انزوای_جهانی #عقلانیت_سیاسی #قدرت_نظامی
@akhalaji
🔷زندگی روزمره!
من و شماهایی که در ایران هستیم احتمالا همین الان زندگی روزمره داریم. چای یا قهوه مان رو خورده ایم ،اخبار جنگ را دنبال کرده ایم و فارغ ازینکه دیشب را چه طور گذرانده ایم، یه گوشه ی ذهنمان این است که مثلا برای شام چه درست کنیم یا لباس های کثیف را کی بشوریم ... زندگی روزمره ادامه دارد حتی زیر بمباران!
اما "زندگی روزمره" این روزها به نظرم الان ارزشی به مراتب بیشتر از زنده ماندن دارد . مخصوصا هم اگر قرار است این دراما ادامه دار باشد (که پیشبینی من این است) کسانی از نظر روانی قسر در میروند که بتوانند بیشتر به روزمرگی چنگ بزنند .خالد حسینی در رمان بادبادک باز از قدرت ایجاد حس امنیت روزمرگی میگوید: «پدرم همیشه چای را توی قوری مسی درست میکرد. صدای قلقل آب، صبحها در کابل، حس امنیت میداد. حتی وقتی بمبها صدا میکردند، باز هم آن صدا بود.»
کورت ونه گات در سلاخ خانهی شماره ی پنج زمانی را توصیف میکند که بعد از بمباران درسدن از پناهگاه بیرون آمدهاند و شهر را با خاک یکسان شده میبینند اما سربازی که کنارش بوده به دنبال دگمهی پیراهن گمشدهاش میگشته!
برای داشتن سلامت روان در این روزها احتمالا ما هم نیاز داریم دنبال آن دگمهی گمشده باشیم ، یا به آوای قوری چای گوش بسپاریم.
برای ما انسانهای معمولی این که در زیر بمباران و اخبار جنگ دنبال آب و نان باشیم، عاشق باشیم، ترسیده باشیم حتی عشق ابدی ببینیم یا جک بگوییم کاملا طبیعی و عادی است، ما میخواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم نه این که قهرمان باشیم !
درامای ایران ما متاسفانه پیش آمده و ممکن است ادامه داشته باشد. اما بهتر است مثل آنچه واسیلی گروسمن در کتاب زندگی و سرنوشت توصیف میکند، به شکست دادن جنگ فکر نکنیم، چاییمان را دم کنیم و از آرامشی که ممکن است کوتاه، موقت، ناپایدار و حتی دودشدنی باشد ولی در لحظه داریم، لذت ببریم.
«زنی در آشپزخانهای تاریک، با دو شمع، سوپ چغندر میپزد. او جنگ را شکست نمیدهد، فقط با آن سازگار میشود.»
@Vaajpub
#زندگی_روزمره
@akhalaji
🔷 چگونگی خاتمه دادن به جنگ
✍🏻حسین علایی
با شروع حملات سنگین اسرائیل به ایران و ترور فرماندهان ارزشمند و دانشمندان هستهای و کشتار مردم، وظیفه مهم حاکمیت و دولت چگونگی اداره کشور در شرایط جنگی و چگونگی پایان دادن به جنگ تحمیلی اسرائیل است.
در جهان سیاست، همیشه در شرایط بروز جنگ، بدترین حالت، نداشتن گزینه چگونگی خروج از جنگ است.
در وضعیت فعلی اسرائیل و آمریکا برنامه هماهنگی را علیه جمهوری اسلامی ایران تنظیم کرده و در حال اجرای آن هستند. این برنامه شامل مذاکره برای تسلیم، صدور قطعنامههای مختلف شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شروع جنگ توسط اسرائیل و با پشتیبانی همه جانبه آمریکا جهت نیل به اهداف برنامهریزی شده است. آنها میخواهند ایران را به لبهی پرتگاه برده و کشور را گرفتار یک جنگ فرسایشی کنند تا بتوانند اسرائیل را از سقوط نجات دهند و امنیت و بقای آن را تضمین کنند.
حال چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سوال بایستی خوب به حرف های دشمن گوش کرد و دید که او چه میگوید و چه میخواهد بکند و چه میخواهد.
آمریکا به عنوان حامی اصلی اسرائیل به صورت روشن و صریح و بیپرده گفته است که اگر توافقی در کار نباشد، جایگزین آن حمله به ایران است. منظور ترامپ هم از توافق این است که ایران با دست خود بساط غنیسازی و صنعت هسته ای صلحآمیز خود را برچیند. اسرائیل هم خواهان مدل رفتار با لیبی علیه ایران است.
بنابراین دیگر از آن بازیهای دیپلماتیک و گفتگوهای پشت پرده خبری نیست و صحنه، کاملاً روشن است و ترامپ جنگ را توسط اسرائیل شروع کرده و با ترورهای هدفمند خود میخواهد ستون فقرات قدرت دفاعی ایران و دانش و ظرفیت هستهای ایران را از بین ببرد.
اما ایران چه در اختیار دارد؟ چه راهی برای گذار از این وضعیت دارد؟ چه برگهای بُردی روی میز دارد؟ مفهوم مقاومت هوشمندانه چیست؟
در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران چارهای ندارد جز آنکه مقابله به مثل کند و اسرائیل را تحت حملات موشکی قرار دهد. بنابراین شعار "اگر بزنید، میزنیم" را اجرایی کند و هزینههای اقدام نظامی را برای آمریکا و اسرائیل بالا ببرد.
البته تا جایی که آمریکا به طور مستقیم وارد جنگ با ایران نشود طبیعتاً ایران به پایگاههای آمریکایی در عربستان، کویت، قطر، امارات و عراق حمله نخواهد کرد. یمن هم از هدف قرار دادن تاسیسات انرژی عربستان خودداری خواهد کرد. بنابراین استراتژی شلیک موثر به تل آویو یعنی قلب اسرائیل تا متوقف شدن حملات اسرائیل ادامه خواهد یافت.
اما بازی خطرناک، مثل ریختن بنزین روی آتش در اتاق دربسته این است که اسرائیل میخواهد در عرض چند هفته، ایران را تبدیل به صحنهای همانند وضعیت نوار غزه، ویتنام، سوریه، جنوب لبنان، یوگسلاوی کند و مردم را به ستوه آورد. بدین منظور نباید گذاشت که دشمن به هدفش برسد. لذا بایستی کسانی که در معرض ترور هستند را از جایگاه های ثابت و منازل مسکونیشان دور کرد.
از طرفی تمامی ظرفیت نهادهای امنیتی را علیه اسرائیل وارد عمل کرد. ابتدا باید قرارگاههای اطلاعاتی و عملیاتی موساد در داخل ایران را شناسایی کرد و آنها را هدف قرار داد. بدین منظور تشکیلاتهایی مانند حراستها و حفاظتها را به جای نظارت بر خودیها، علیه اسرائیل به کار گرفت.
نیروی انتظامی را از وظایفی مانند کنترل حجاب و مقابله با سگگردانی به دنبال کامیونهای حاوی پهپادهای اسرائیلی و کوادکوپترها فرستاد. از ظرفیت عظیم ارتش علاوه بر پدافند هوایی بیشتر برای کنترل مرزها استفاده کرد.
ظرفیتهای بسیج و ستادهای امر به معروف را برای پیدا کردن عوامل اسرائیل به کار گرفت.
در تشکیلات پدافند غیرعامل تجدیدنظر کرد و آن را از یک سازمان اداری به یک واحد فعال تبدیل نمود.
البته طبیعی است که اینها جای واکنشهای نظامی را نمیگیرد. هر چه پاسخ نظامی ایران موثرتر باشد، اسرائیل از نیل به اهداف خود بیشتر باز میماند.
البته بعضی هم بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران باید به آزمایشات اتمی هم از موضع قدرت فکر کند، که طبیعتاً ایران به دنبال چنین سیاستی نیست. زیرا ایران این راه را بازدارنده و تضمینکننده امنیت ملی نمیداند.
اما راه دیگر همچنان بهرهگیری هواشمندانه از دیپلماسی با یک شگرد زیرکانه است. هدف در اینجا می تواند نیل به یک توافق حداقلی سریع، کوتاهمدت، محدود، اما نجاتبخش باشد.
ایران میتواند ابتدا پیشنهاد یک آتشبس رسمی به شورای امنیت سازمان ملل بدهد و همه را غافلگیر کند و با بهره گیری از دیپلماسی پنهان با آمریکا به نوعی جنگ را متوقف کند. البته این راه پرهزینه است، ولی هزینه آن کمتر از خسارات تداوم جنگ است. طبیعی است که یک توافق کوچک، بهتر از یک جنگ بزرگ و پر تلفات است. بدیهی است که اتخاذ یک سیاست هوشمندانه و خردمندانه، بهتر از دست دادن سرمایههای انسانی و از بین رفتن زیرساختهای کشور است.
#چگونگی_پایان_جنگ
@akhalaji
🔷 استرس در جنگ!
✍🏻 دکتر رضا پورحسین
🔸اگر «ورودیهای ذهن» خود را کنترل و محدود نکنید، حتما دچار سردرگمی و استرس خواهید شد. سرک کشیدن به کانالهای متفاوت، متعدد و بعضاً متناقض، تنها استرس بیشتری را به شما پمپاژ ، و به تدریج مخاطب را به این رویه معتاد میکند.
🔸در شرایط جنگی به ویژه در شرایط امروز دنیای دیجیتال، همزمان «سه جنگ» رخ میدهد، جنگ سختافزاری، جنگ نرمافزاری از جنس حملات سایبری و جنگروانی. این جنگها مکمل همدیگرند و یکدیگر را حمایت میکنند.
🔸اگر کانالهای کسب «خبر» خود را کنترل و محدود کنید، در واقع خود را از میدان جنگ روانی دشمن خارج کرده و استرس بسیار کمتری را تجربه میکنید.
🔸ورودیهای متناقض و چند کاناله، به منزله «میکروبهای شناختی» هستند که «سرسام» میآورند و ممکن است به لحاظ روانی، مخاطب خود را از پای درآورند.
🔸در شرایط جنگی، برای مردم عادی، تحدید کانالهای ورودی خبری ضرورت دارد.
🔸موضوع دیگر در جنگ روانی، ایجاد «تعارض ذهنی» از طریق ارسال اخبار ضد و نقیض است.
🔸در شرایطی که در ایران به سر میبریم، هیچگاه رسانههای فارسیزبان وابسته به دوستان اسرائیل، خیرخواه مردم ایران نیستند، بلکه در ظاهر و ژست اطلاع رسانی، «ویروسهای شناختی» خود را به مخاطبان تزریق میکنند. به همین دلیل است که مخاطبان رسانههای بیگانه، ترس، استرس، ناامیدی و سرگیجگی بیشتری را در داخل ایران تجربه میکنند.
🔸بنابراین، لازم است کانالهای ورودی ذهن خود را کنترل و محدود کنید.
@dr_arjmandnia
#جنگ #آیین_پایداری #آیین_تابآوری
@akhalaji
🔷 وای بر ساکنان بیگناه سرزمین من!
✍🏻محمدجواد کاشی
داوری سخت است. یکی از نظام مسلط زخم دیده منتظر موفقیتهای نتانیاهو است. دیگری جانبدار نظام است، با خشم به اوضاع مینگرد و از نظام پاسخهای هر چه کوبندهتر انتظار دارد. نمیتوان داوری هم نکرد. در این منازعه وسطی وجود ندارد که بایستیم ندانم گویان سکوت کنیم. باید فاصله گرفت. برای آنکه داوری ممکن شود، فراموش کنیم کیستیم و در چه موضع سیاسی ایستادهایم. آنگاه امکان داوری پیدا میکنیم.
هشتاد سال پیش اسرائیل با تمهید قدرتهای بزرگ آن روز جهان شکل گرفت. هشتاد سال است به راست یا دروغ احساس خطر موجودیت میکند. نه فقط به خاطر آنکه کسانی در مقابلاش مقاومت کردهاند. به این جهت که اساساً در این منطقه به نحوی مجعول برآمد. بسیاری دیگر از نظامهای سیاسی جهان مجعولاند. اما برای طبیعی شدن و بقاء تاریخی، مسیرهای متعدد و معقولی طی کردهاند. اما این نظام در این هشتاد سال یک کشور دوست در منطقه ندارد. برای حراست از خود و طبیعی شدن، هشتاد سال است میجنگد، خون میریزد، ویران میکند مثل یک غول خونخوار جنایتهای وحشتناک میکند. اینهمه را با حمایت همانها هم میکند که تاسیساش کردهاند. در این هشتاد سال جز جنگ و فریب و خشونت نیاموخته است. زنگی مست خونخوار است و البته لوس قدرتهای برتر جهان.
همزاد جنگ و خشونت و طرد دیگری، حس تحقیر و سرکوب شدگی است. اسرائیل موجودیت خود را در گسترش قلمرو سیاسی مییابد. پس هر روز به نحوی تازه احساس ترس و تحقیر در مردمان این منطقه خلق میکند. با موجودیت خود امکان زندگی متعارف سیاسی را از مردمان گرفته است. بقاء آن ممکن نیست مگر آنکه کشورهای این منطقه در امان نباشند. ما امروز قربانی میدانی هستیم که موجودیت اسرائیل در این منطقه فراهم کرده است. حتی زخمهایی که در درون متحمل میشویم، با این شر تاریخی نسبتی وثیق دارد.
ما بهانههایی برای تجاوز اسرائیل فراهم کردهایم. اما داستان از ماجرای انرژی هستهای ایران آغاز نشده است. داستان قدیمیتر از این حرفهاست. ماجرا را باید از سرآغاز واقعی آن روایت کرد.
یکی در دنیای امروز نمیپرسد این موجودیت مجعول را چگونه باید مهار و رام کرد. همه در این منطقه حتی در سطح جهان حتی در دانشگاههای آمریکا باید تنبیه و مجازات شوند، نکند مردمان این سرزمین کوچک آب در دلشان تکان بخورد. دنیای ستمکاری است. وای به حال آنکه به خاطر مشکلاتی که با نظام سیاسی ایران دارد، با کشوری همسویی کند که تا هست جز خلق نفرت و خون و تجاوز و ویرانی کار دیگری ندارد.
داوری درست و منصفانه راه را روشن میکند. هنگامی که سخن از اسرائیل است، نه فقط به نام ایران بلکه به نام مردمان این منطقه حتی به نام همه وجدانهای پاک انسانی در سراسر جهان، باید ایستاد و فریاد زد، اگر قرار بر بقاء این رژیم است، باید امکاناتی برای مهار آن فراهم گردد. همه آنها که اسرائیل را یک استثنا در عرصه جهانی کردهاند و هر چه را بر دیگران حرام است برای او حلال شمردهاند، در جنایتهای وحشتناک این نظام وحشی شراکت دارند.
وای بر ساکنان بیگناه سرزمین ایران. چهل و پنج سال است لحظات تاریخی را یک به یک تجربه میکنند و همواره در پیچهای تاریخ زیستهاند. امروز حقیقتاً یک لحظه حساس تاریخی است. راهی جز مقاومت در مقابل تجاوز اسرائیل به خاک میهن ما نیست. اما تنها یک شکل مقاومت موشک و بمب است. مقاومت اشکال پیچیدهای دارد. هر آنچه این کشور را از این پیچ مخاطرهآمیز برهاند فرم موثر و معنادار مقاومت است. تنها میزان ویرانیهای تلآویو و حیفا نشانگر مقاومت موثر نیست. شرایط امروز بازیگر پیچیده و هوشمندی را میطلبد که خطوط ناهمساز و متعددی را پیبگیرد و سرانجام با کمترین هزینه امکان رهایی از لحظههای کشنده را فراهم کند.
هر چه بر این دیار گذشت گذشت. متولیان این کشور امروز باید نهایت هوشمندی را از خود نشان دهند. سیاست یک عرصه جمعی و عمومی است، هوشمندی جز با مشارکت همگان امکانپذیر نیست. امکان خلق یک همبستگی معنادار سیاسی را با گشودن فضا برای مشارکت همه دلسوزان این وطن فراهم کنید. بگذارید همه کسانی که دلنگران خود، این سرزمین و آینده آن هستند در میدان حاضر شوند.
@javadkashi
#ساکنان_بیگناه
@akhalaji
🔷 نبردی که می توانست نباشد!
✍🏻 یدالله کریمیپور
خودشیفتگی سخت ترامپ، اندیشه فاشیستی بی بی و نداشتن فهم استراتژیک رهبران جمهوری اسلامی، سه کبریت برای شعله ور شدن نبردی نابودگر و بی منطق اند. نبردی که خسارات مالی و جانی آن اندک اندک دارد سر به فلک می کشد. به نظر می رسد با تداوم آن، چشم انداز کنونی غزه ی بی آب و برق و انرژی و سرپناه و خوراک، در انتظار طرفین باشد. کمترین گمانی نیست که سرانجام این نبرد، بالاخره پایان یافتن مذاکره ای خواهد بود. ولی افزون برآن، می ماند زمینی سوخته با صدها بیلیون خسارت و نسلی بلکه نسل هایی که میراث دار چنین چشم اندازی غزه گونه هستند.
اسرائیل (اشغالگر) و رهبر کنونی فاشیست اش بنا به منطق ژئواستراتژیکی که طراحی کرده حاضر به رها کردن این نبرد نیست. بخشی از این دلایل عبارت است از:
۱- اسرائیل بنا به دلایل جغرافیایی از شکل گیری جنگ تمام عیار، از جمله نبرد زمینی با ایران خود را ایمن می داند، چون همسایه اش نیست. به همین دلیل چندان ابایی از استمرار جنگ هوا-پایه ندارد. اگر دو کشور همسایه بودند، به دلیل نداشتن عمق استراتژیک اسرائیل، بی بی جسارت ورود به چنین نبردی را نداشت؛
۲- اسرائیل (اشغالگر)، با دست زدن به هر ترفندی در تلاش است تا ایالاتمتحده را ناگزیر به ورود به چنین نبردی کند. هر اتاق جنگی می داند که چنین ترفندی به هیچ روی کم احتمال نیست؛
۳- ولی افزون بر احتمال دخالت مستقیم ایالات متحده، هم اکنون جمهوری اسلامی ایران، تقریبا یکه و تنها در برابر ۲۲ دولت حمایت کننده از اسرائیل در این نبرد قرار گرفته است؛
۴- نفوذ جهانی اسرائیل در سازمان ها و موسسات کلیدی بین المللی، مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت ملل متحد و نیز نفوذ منطقه ای او و برعکس انزوای جمهوری اسلامی مزید بر علت است؛
۵- برای نتانیاهو و تندروهای اسرائیل چنین جا افتاده است که شکست و یا نیمه کاره رها شدن چنین نبردی، به معنای نابودی این دولت است، بنابراین مصمم به پایان دادن به خطر جمهوری اسلامی هستند.
به هر روی گرچه بعید می نماید، با فرض مداخله نکردن ایالاتمتحده، استمرار و اوجگیری چنین نبرد هواپایه ای، به جنگی تمام عیار منجر شود، ولی نتیجه آن سرزمینی سوخته خواهد بود که به ویژه برای جمهوری اسلامی تحت تحریم سخت تر است. زیرا خواه و ناخواه اسرائیل در جایگاهی است که با توجه به حمایت های کلان بین المللی توان بازسازی فوری خرابی ها را داراست. این در حالی است که ایران تنها و بی حامی استراتژیک، یکه و تنها باید در برابر امواج رو به اوجگیری نبردها بایستد.
بر پایه منطق ژئواستراتژیک، هر دو دولت ایران و اسرائیل (اشغالگر) بهتر است از فرورفتن بیشتر در این نبرد بی نتیجه خودداری ورزیده و تن به نتیجه همیشگی نبردها دهند:
گزینش راههای دیپلماتیک و حل اختلافات از مسیر عقلانیت و نیز مذاکره. در این صورت اصولا چنین نبردی می توانست شکل نگیرد.
@karimipour_k
#عقلانیت_راهبردی
@akhalaji
🔷دامهای رسانهای و اطلاعاتی صهیونیستها
✍محمد منصورنژاد
🔻به دو دلیل، نکات این یادداشت اهمیت دارد:
اول آنکه، در عصر ارتباطات هستیم و به تعبیر تافلر، در کتاب تغییر ماهیت قدرت، امروزه قدرت اصلی نه در سلاح و اقتصاد، بلکه بر داده و دانش بنیاد نهاده شده است. در یک کلام، کارگزاران اصلی جنگ، مغزهای رسانه ای اند.
دیگر انکه، هیچ قوم و ملت و کشوری به اندازه صهیونیستها تجربه و توان رسانه ای طولانی مدت ندارند و به تعبیری خدای فریب، مغزشویی و آدرس غلط دادن، آن هم به پیچیده ترین شکل های ممکن هستند.
بر این اساس، متناسب با اوضاع پیش رو، هشدارهایی را برای همه وطن دوستان، یادآور می شوم:
۱.هر داده ای را براحتی نپذیرفته و به خصوص فوروارد نکنیم. روی اخباری حاکی از ضعف اسراییل که از سوی رسانه های صهیونیستی می آید (فرار نتانیاهو! بسیار تاثیرگزار بودن موشکهای ایرانی و....) تامل کنیم! به نظر می رسد با این سنخ اخبار نادرست، اسراییل، متولیان نبرد ایران را برای ادامه جنگ، تشویق می کنند. چرا؟
یک: مظلومیت تراشی برای صهیونیستها در افکار عمومی جهانی.
دو: موجه نشان دادن جنایات اسراییل و حمله متجاوزانه اش به جهات سیاسی و حتی حقوقی.
سه: خالی نمودن انبارهای موشکی و پهپادی و در حقیقت تضعیف توان نظامی کشور، برای غایات شوم بلند مدت.
چهار: شناسایی مقر تجهیزات نظامی ایران با هر شلیک، (برای زدن) و آشکارسازی آخرین دستاوردهای نظامی، (که کاربرد تخریبی بیشتر دارند) جهت ایجاد ایران هراسی در سطح جهان. کمترین فایده این کار برای اسراییل، همراه کردن قدرت های غربی و به ویژه آمریکا با خود در این تجاوز است.
۲.استمرار این نبرد برای ایران به هیچ وجه، سودمند نیست و تنها خواسته صهیونیستهاست. البته "سیاست اعلامی" و رسانه ای کشور لازم است تا حد لازم و در این شرایط، جنگی باشد، اما در "سیاست اعمالی"، و به صورت مخفی، در رایزنی های دیپلماتیک، هدف باید ختم ه چه سریعتر این تقابل باشد. از وساطت های معتبر به خوبی استقبال گردد و در اخذ امتیازات از رقبا (به صورت مشخص آمریکا) هم متساهلانه عمل نمود تا فعلا کشور را نجات داد و جان هموطنان را حفظ نمود. البته راهبردها و راهکارهای اساسی بر اساس تصمیم برآمده از خرد جمعی کارشناسان، با استمزاج از آنان، بدست می آید. (نقدترین تصمیم، گشایش فضای سیاسی کشور، برای ایجاد تحبیب قلوب است.)
۳. صاحبان بیان و بنان، برای ایران، باید از آبروی خود هزینه کنند. سکوت در زمان تجاوز بیگانه به مام وطن، معنا ندارد ( چه رسد کسانی که در زمین دشمن، بازی می کنند!). همه رسانه های رسمی - غیر رسمی و مجازی - واقعی باید در خدمت اهالی اندیشه باشند تا هم ترفندهای صهیونیستی را افشا کنند و هم برای برون رفت از بحران، ارایه طریق نمایند.
#دامهای_رسانهای #دامهای_اطلاعاتی
@akhalaji
🔷ایران به مثابه سنگ خارا !
ایرانیان خود را در کشورشان و کشور را در خودشان دوست دارند. ایران در نظر من، چونان سنگ خارایی است که موجهای دریا آن را به اعماق راندهاند، انقلابات جوی آن را به خشکی انداخته، رودی آن را با خود برده و فرسوده کردهاست، تیزیهای آن را گرفته و خراشهای بسیاری بر آن وارد آورده، اما سنگ خارا که پیوسته همان است که بود، اینک، در وسط درهای بایر آرمیده است. زمانی که اوضاع بر وفق مراد باشد، آن سنگ خارا گردش از سر خواهد گرفت. اهمیتی ندارد که کدام عنصر طبیعی پیروز شده یا چه حوادثی رخ داده باشد، تا زمانی که او از میان نرفته باشد، همان سنگ خارا خواهد بود و به جای نیرویی که بخواهد در درازای یک سده اندک آسیبی بر او وارد کند، او بر هزار نیروی مشابه چیره خواهد شد!
✍🏻آرتو دو گوبینو فرانسوی
/channel/DrMokhtarNouri
#ایران #ایران_پایدار #ققنوس_ایران #ایران_به_مثابه_سنگ_خارا
@akhalaji
🔹ایران پایدار
🔸در درازنای تاریخ قُقنوس ایران بارها از خاکستر سر بلند کرده است.
🖌رحیم محمدی
#ایران #ایران_پایدار #ققنوس_ایران
@akhalaji
🔷باز نگه داشتن پنجره دیپلماسی و زنده نگه داشتن چراغ نیم کشته صلح
✍🏻علیاشرف نظری | استاد روانشناسی سیاسی دانشگاه تهران
🔹تجاوزگری اسرائیل به حریم سرزمین ایران عزیز مسألهای بنیادین است که باید هم درست تبیین شود و هم درست تحلیل شود تا بتوان درباره آن توصیههای سیاستی و راهکارهابی خردمندانه تجویز کرد. البته پیشبینی آن مهمتر بود که اینک زمان آن گذشته است.
🔹برخلاف دو دسته بیوطنان و وطنفروشان. این رخداد امروز مسأله اصلی ایران عزیز است و نباید آن را به امری سیاسی و جناحی تقلیل داد. باید با به نام و یا به ننگ در برابر خطراتی که اکنون و آینده ایران عزیز را نشانه گرفته کنش و واکنشی درست؛ دقیق و دوراندیشانه داشت. آن چه مشخص است این است که استراتژی اصلی دشمنان ایران عزیز؛ نابودی نیروهای انسانی و شهروندان؛ دانشمندان و زیرساخت ها ایجاد چندپارگی و در نهایت تجزیه سرزمینی است.
🔹نابایستهترین کار در این شرایط پشت کردن به مذاکره و بستن پنجره دیپلماسی است. در مطلبی که پیش از این با عنوان در فضیلت مذاکره نوشتهام؛ توضیح دادهام که دیپلماسی پادزهری برای جنگ است و وقتی در میانه جنگ هستیم؛ ابزاری برای پایان دادن به جنگ. بنابراین شایسته است همواره بر #فضیلت_مذاکره تاکید کنیم و آن را زنده نگه داریم.
🔹 اما نکته بسیار مهم این است که مذاکره توسط جه کسانی؟ از آن جایی که تخصص اصلی من رفتارشناسی سیاسی و تحلیل ساختارهای ذهنی و شناختی سیاستمداران است؛ این ادعا را مطرح می کنم که هیج شخصیت و کارگزار سیاسیای در وضعیت کنونی بهتر از جواد ظریف نمیتواند مدیریت فرآیندهای مذاکراتی را عهده
دار شود. حتی ترامپ که خصم اوست نیز اذعان داشته که او در برجام بسیار قوی عمل کرده و به اصطلاح «سر مذاکره کنندههای آمریکایی کلاه گذاشته است!». سه دلیل عمده را برای طرح چنین ادعایی میتوان جنین برشمرد:
الف. تجربه قابل اعتنا در فرآیندهای مذاکراتی پیشین از دوران جنگ تحمیلی تا برجام.
ب. شخصیت جدی؛ مصمم و اثرگذار که در عین حال که دلبسته ایران عزیز و منافع ملی است؛ چشمداشتی برای نام و نان ندارد.
ج. تجربه موجود مذاکرات هستهای در سال ۱۴۰۴ ظاهراً به بن بست رسیده و باید مذاکره در قالبی جدید و با دستورکار و عنوانی جدید پیگیری شود. بنابراین؛ ظریف میتواند به عنوان نماینده ویژه رییس جمهور و مسئول ارشد مذاکره در شرایط جدید معرفی شود و کار خود را برای کمک به ایران عزیز و مردمان نیک سرشت آن آغاز کند. این گونه است که امیدها برای زنده نگه داشتن چراع نیم کشته صلح دوباره جان خواهد گرفت.
به امید روزهای بهتر
#تجاوزگری_اسرائیل #پنجره_باز_دیپلماسی #چراع_نیم_کشته_صلح #در_فضلیت_مذاکره
@akhalaji
🔷سرمقاله امروز جهان صنعت
🔹نقش آمریکا در پایان دادن به جنگ ایران و اسرائیل
🖊فریدون مجلسی
🔻دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
جنگ کنونی ایران و اسرائیل در نهایت به پایان خواهد رسید. این پایان ممکن است به آتشبس، ترک مخاصمه یا مصالحهای پایدار منجر شود. هرچه زمان بیشتری صرف شود، شرایط پیچیدهتر و بازگشت به وضعیت پیش از جنگ هزینهبرتر خواهد بود. تلفات انسانی نیز هرگز قابل جبران نخواهد بود. اسرائیل بهعنوان انگیزه اصلی برای شروع حملات خود، احساس تهدید از سوی جمهوری اسلامی را مطرح کرده است. شعارها و اقدامات جمهوری اسلامی در خصوص محو اسرائیل از نقشه روزگار، بهویژه با حمایتهای ایران از گروههایی نظیر حزبالله، حماس، سوریه و حوثیها، نگرانیهای زیادی را در تلآویو ایجاد کرده است. علاوهبراین نگرانی از احتمال توافق بین ایران و آمریکا، بدون در نظر گرفتن اسرائیل، بهعنوان فرصتی برای جمهوری اسلامی مطرح شده که اسرائیل آن را تهدیدی جدی میداند. در این راستا اسرائیل بهویژه پس از محکومیت جمهوری اسلامی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نگرانیها از نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هستهای، حملهای غافلگیرانه و به گفته خود، پیشگیرانه علیه اهداف استراتژیک و انسانی ایران آغاز کرد. شاید به نظر اسرائیل بعید بود که جمهوری اسلامی پس از آن ضربه بزرگ بتواند پاسخی سریع و مخرب بدهد. در واقع این آمادگی در جمهوری اسلامی از پیش فراهم بود و بیدرنگ به صورت امواج پهپادی و موشکهای بالستیک انجام شد. در مقابل خسارات وارده با عبور از گنبد آهنین، ضربات کارسازی هم به آن کشور وارد شد. اکنون ادامه جنگ فقط میتواند بر بیلان ویرانیها و تلفات انسانی دو طرف بیفزاید.
گرچه اسرائیل نگران توافق جداگانه ایران و آمریکا بوده اما آمریکا هرگز حمایت از موجودیت اسرائیل را انکار یا فراموش نکرده است. هنوز هم دعوت آمریکا برای ادامه مذاکرات باقی است.
آمریکا به اصرار اسرائیل خواهان از میان رفتن امکانات غنیسازی اورانیوم در ایران بود. اکنون با تغییر شرایط اولا ترمیم آسیبهای تاسیسات سطحی نطنز و فردو مدتی به درازا خواهد کشید و ثانیا تشکیل کنسرسیومی از کشورهای منطقه دارای نیروگاههای هستهای در حال بهرهبرداری یا ساخت، تحت نظر مستقیم آژانس بینالمللی انرژی که دیگر در اختیار مطلق ایران نخواهد بود بیش از گذشته قابل بررسی است. در نهایت تنها راه برای توقف جنگ کنونی، دخالت سه قدرت بزرگ جهانی یعنی ایالاتمتحده، چین و روسیه است. این سه کشور میتوانند زمینهساز توقف درگیریها و بازگشت به میز مذاکره شوند. در صورتی که این روند به نتیجه برسد، امکان رفع تحریمها و بازگشت ایران به عرصه تجارت بینالمللی فراهم خواهد شد و این امر میتواند به ترمیم خرابیها و بازسازی کشور کمک کند.
#فرهیختگان #پایان_جنگ
@akhalaji
🔷«آیشمن در تهران»!
🔹دربارهی حملهی اسرائیل به صداوسیما در تهران
✍🏻محمدحسین غیاثی
هنوز سیاهی آتشسوزی هیتلر بر سنگهای نمای ساختمان رایشستاگ در برلین دیده میشود. این ساختمان پارلمان آلمان است و روزگاری معروفترین بنای سیاسی جهان، حتی معروفتر از کاخ سفید. و همان پارلمانی است که هیتلر از آن رأی گرفت و صدراعظم شد.
الان که سوختن ساختمان شیشهای صداوسیما را دیدم ناخودآگاه یاد آن آتشسوزی و جنایت هیتلر افتادم.
طبق کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹) خبرنگاران به صراحت در زمرهی غیرنظامیان قلمداد شدهاند و طبق پروتکل الحاقی (۱۹۷۷) حمله به آنها جنایت جنگی محسوب میشود.
بر اساس گزارش سازمان «گزارشگران بدون مرز» رکورد جنایت جنگی در این زمینه متعلق به نتانیاهو است با کشتن ۱۸۰ خبرنگار در غزه از سال ۲۰۲۳ تاکنون. رکورد قبلی متعلق به جنگ ویتنام است با ۶۳ کشته.
ما از صداوسیما خوشمان بیاید یا نه، با مواضع آن موافق باشیم یا مخالف، (مواضعی که در طول چندین دهه گرفته و بعضا تأثیرات منفی بر روند اصلاح مملکت گذاشته) و چیزهای بسیاری که الان دیگر وقت گفتنش نیست، اما حمله به خبرنگاران آن، و بسیاری از انسانهای بیگناهی که در آنجا کار حرفهای خود را انجام میدهند (مثل بقیهی شاغلان در سراسر کشور،) و در عین حال بسیاری از آنها همچون بسیاری از مردمان دیگر با سیاستهای رسمی موافق نیستند، یکجنایت مسلم و شناخته شده محسوب میشود که البته انجام آن به وسیلهی شخصی مانند نتانیاهو و رژیم اسرائیل جای تعجبی ندارد.
او احتمالا میخواهد جنایاتی را که در غزه و لبنان انجام داد در ایران، در ابعاد بزرگتر و نمایشیتر انجام دهد تا اسم خودش را در تاریخ ازین بابت ماندگار نماید.
اینهم شیوهای است برای اسمورسمدار کردن خود در تاریخ همانطور که آیشمن در حزب نازی انجام داد و یهودیان بسیاری را در کورههای آتش سوزی، سوزاند.
شگفتی تاریخ اینکه اکنون یک یهودی همان کارها را با بقیهی انسانها انجام میدهد!
/channel/MohammadHossein_Ghiasi
#آیشمن_در_تهران
@akhalaji
🔷 مرگ بهتر از تخلیه خانه است!
✍️ مریم نصر
✅ زیاد دیدهام از جنگهای اخیر خاورمیانه، به مغز آنها که خبرها را پیگیری میکنند، چیزهایی سنجاق شود. مثلا دوستم که پسرهای دوقلویش را داشت میبرد شهرستان گفت کابوس من آن مادر غزهای است که در خل و خاک کالسکه بچههای دوقلویش را میکشید و پشت سرش شهر خرابه برجای...
✅ این چند روز که میدیدم دوستانی به اصرار از ایرانیان بنام و چند میلیون ایرانی خارج از کشور میخواهند تجاوز اسرائیل به ایران را محکوم کنند و آنها نمیکنند، یادداشت مفصلی نوشته بودم درباره خاموشیگزینی سیاسی. مفهوم خاموشیگزینی سیاسی (Political quietism) از آن مفاهیم آشنایی است که در مکاتب فکری مختلف، دورانهای مختلف و زبانهای مختلف اسامی متفاوتی یافته است. به طور کلی به معنای کنارهگرفتن از سیاست است.
✅ نوشته بودم این سکوت نتیجه منطقی همه آزارهایی است که این آدمها دیدند. آنها هم صدایی دارند، اگرنعرههای هیجانی اجازه بدهد شنیده شوند. در این سالها انحصارطلبی اقلیتی هر ریسمانی که برای داشتن «جایی» در این وطن به آن آویختند، پاره کرد. پیوندهایشان را برید و انواع اتهامات و برچسبها را به گردنشان آویخت...نوشته بودم اغلب ما مثل آن پدری که دو فرزندش را در هواپیمای اوکراینی از دست داده بود و با دل شکسته اعلام کرد کنار نیروهای نظامی کشورش ایستاده پهلوان نیستیم.
✅ مفصل نوشته بودم درباره شیوههای بی-وطنکردن آدمها که حالا به شکل بیاعتنایی ظاهر شده است. ولی امروز که رفتم کتابهایم را از محل کار بیاورم، عظمت و تنهایی کتابها، سکوت و خلوتی خیابانهای تهران و راننده تاکسی که شرمنده بود جایی نداشته تا زن و بچهاش را از تهران ببرد مرددم کرد برای انتشار.
و بعد هم این توییت مجری شبکه اینترنشال که از قول جروزالم پست نوشته:
«اسرائیل به زودی به ساکنان محلههای تهران دستور خواهد داد تا پیش از حملات، خانههای خود را تخلیه کنند»
🔷علایم چرخش تدریجی در صحنهی بینالمللی!
✍🏻حسن محدثی گیلوایی |جامعهشناس ایرانی منتقد جمهوری اسلامی
۲۵ خرداد ۱۴۰۴
موفقیتهای آغازین اسرائیل در حمله به ایران و ترور برخی مقامات حکومت ایران، وضعیت جنگی را بهنفع اسرائیل نشان میداد. این شرایط همراه بود با جولان رسانهایی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو. تلاش بر این بود که حکومت ایران دچار انفعال شود و در زیر فشار نظامی، تسلیم شود و به مذاکره در زیر زور نظامی تن دهد.
اکنون اما بهنظر میرسد با موشکباران شهرهای اسرائیل شرایط در حال تغییر است. هزینههای اسرائیل بهنحو چشمگیری در حال افزایش است. خسارات وارده به شهرهای اسرائیل بالا است و شرایط بهنحو جدی علیه اسرائیل در حال تغییر است.
از این رو، بهنظر میرسد بهزودی میانجیگریهای بینالمللی شدت گیرد و کشورهای غربی ژستی صلحآمیز بگیرند و خواهان میانجیگری شوند و بهویژه به روسیه و چین برای میانجیگری متوسل شوند.
بدین ترتیب، احتمال میدهم جنگ حکومت اسرائیل و جمهوری اسلامی بهزودی به پایان برسد و دونالد ترامپ به همه خواستههای مورد نظرش دست نیابد و بار دیگر بساط مذاکره، یک یا دو ماه پس از این جنگ، در شرایطی کاملا متفاوت پهن گردد.
هماکنون علائمی از این چرخش در صحنه بینالمللی دیده میشود. کمک خواستن اسرائیل از آمریکا برای پیوستن به جنگ علیه جمهوری اسلامی و رد این درخواست توسط حکومت آمریکا میتواند نشانهی مهمی برای این امر باشد. یحتمل بهزودی نتانیاهو در صحنهای رسانهای ظاهر خواهد شد و خواهد گفت که همه هزینهها را اسرائیل نباید بپردازد.
بهنظر میرسد دو سه روز آینده در این جنگ بسیار تعیینکننده خواهد بود. روند صحنه نبرد، صحنه دیپلماسی را رقم خواهد زد.
پسنوشت:
دو طرف البته به رجزخوانی رسانهای ادامه خواهند داد، اما مهمترین دستآورد این جنگ، واقعبینی عملی همه طرفین خواهد بود.
#فرهیختگان
@akhalaji
🔷 شاهزاده بیوطن!
✍️ سهند ایرانمهر
در دنیایی که شاهزادگان تبعیدی اغلب با حسرت به سرزمین مادری مینگرند و نام کشورشان را با بغض بر زبان میآورند، رضا پهلوی پدیدهای نادر است. شاهزادهای که وقتی مجری بیبیسی از او میپرسد: «آیا واقعاً میگویید بمباران کشورت از سوی اسرائیل و کشتار غیرنظامیان، چیز مثبتی است؟» نه برمیآشوبد، نه انکار میکند، نه حتی لحظهای مکث میکند برای اندوه. چیزی در لحنش هست که انگار دارد درباره حذف یک حکومت حرف میزند، نه درباره کشتهشدن زنان و کودکانی در تهران.
برای لحظهای تاریخ را به عقب برگردانیم. قرن بیستم، مملو از شاهزادگان تبعیدی است؛ از ادوارد هشتم که به دلیل نزدیکیاش با نازیها کنارهگیری کرد، گرفته تا سیمئون دوم بلغارستان، که پس از سقوط کمونیسم به کشورش بازگشت و نخستوزیر شد. اما در هیچکدام از این موارد، نمیبینید که شاهزادهای برای بازگشت خود، خواهان یا حتی مدافع حمله نظامی به کشورش باشد. چرا؟ چون چیزی عمیقتر از سیاست در میان است: حس تعلق، #غرور_ملی، و اخلاق سلطنت.
حتی محمدرضا پهلوی، که پس از سقوط حکومتش طبیعتا با جمهوری اسلامی خصومت داشت، هرگز از مداخله نظامی قدرت خارجی دفاع نکرد. او هرگز نگفت: «بگذار آمریکا تهران را بمباران کند تا من برگردم.» نه. در بدترین شرایط هم، با وجود ضعفهایش، تعلقی پنهان در واژههایش بود که میگفت: «این خاک، خانه من است. حتی اگر دیگر بر آن سلطنت نکنم.» چون فهمیده بود اگر قرار است کسی سلطنت کند، باید اول وطن را خانه بداند و بدان تعلقی داشته باشد، نه آنکه آن را ظرف یا ابزار بازی قدرت بداند.
امروز اما شاهد پدیدهای هستیم که کمتر سابقه دارد: شاهزادهای که در پاسخ به تهدید صریح مقامات اسراییل به ویژه یسراییل کاتس وزیر دفاع اسرائیل مبنی بر اینکه «ساکنان تهران هزینه سنگینی خواهند داد»، نه محکوم میکند، نه اعتراض. حتی یک جمله هم نمیگوید که «غیرنظامیان خط قرمزند». این دیگر یک موضع سیاسی نیست؛ این شکاف اخلاقی است.
در تاریخ اروپا، شاهزادهای که همصدا با دشمن متجاوز به ملت خودش شود، محکوم به طرد تاریخی است. ادوارد هشتم همین را تجربه کرد. در فرانسه، لوئی شانزدهم وقتی با ارتشهای بیگانه نامهنگاری کرد تا تاج و تختش را بازستاند، مردمش او را به پای گیوتین کشاندند، نه صرفاً به دلیل سقوط سلطنت، بلکه بهخاطر خیانت به کشور. مردم گفتند: او دیگر از ما نیست و حالا در سخنان رضا پهلوی، انگار ایران فقط یک نام جغرافیایی است، نه وطن یا حتی خانه پدری.
در سیاست، همهچیز قابل بحث است: نوع حکومت، قانون اساسی، حتی آینده نهاد سلطنت. اما در اخلاق، برخی خطوط قرمز وجود دارد که اگر از آن عبور کنید، دیگر بازگشتی در کار نیست. یکی از این خطوط، بمباران شهروندان کشور خود توسط قدرت خارجی است. #رضا_پهلوی از این خط گذشته. و وقتی از آن بگذری، دیگر نمیتوانی به ادعای پادشاهی بازگردی، چون دیگر چیزی از «ملک» برایت نمانده است.
سخن آخر اینکه به اصطلاح شاهزادهای که به خون مردم خودش بیاعتناست، وارث هیچ سرزمینی نیست. او اصولا سرزمینی ندارد به عبارت دیگر : «بیوطن» است. تاریخ بیتردید و بیاعتنا به غوغاییان مجازی خواهد نوشت که او میخواست وارث تاج و تخت باشد. اما تاریخ از او چهرهای میسازد که به جای «شاهِ بیتاج»، به «شاهزادهای بیوطن» بدل شد.
@sahandiranmehr
#شاهزاده_بیوطن
@akhalaji
🔷 آتشبس نزدیک است؛ اما تنش همچنان ادامه خواهد داشت!
✍️ وهاب عزیزی | تحلیلگر مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی
🔸چنانکه پیشبینی میشد، میدان منازعه ایران و رژیم صهیونیستی به سمت یک آتشبس موقت در حال حرکت است. نشانههای میدانی، تحرکات دیپلماتیک آشکار و مذاکرات پنهان، همگی از قریبالوقوع بودن توافقی برای کاهش موقت تنشها حکایت دارند.
اما آنچه کمتر دیده شد و در این روزهای پرحادثه رخ داد، تصویر واقعی قدرت و توانمندی ایران بود؛ تصویری که توازن منطقهای را تغییر داده است.
🖌️در این مواجهه، ایران نهتنها به سرعت از ضربات غافلگیرانه اولیه بازیابی شد، بلکه با واکنشی سریع، هماهنگ و کاملاً سازمانیافته، بلافاصله ابتکار عمل را در دست گرفت. حملات سهمگین و هدفمند ایران به زیرساختهای حیاتی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، ضرباتی وارد کرد که در تاریخ درگیریهای این رژیم، کمسابقه و شاید بیسابقه بود.
🖌️از همه مهمتر، این درگیری پرده از قدرت واقعی موشکی و پدافند دفاعی ایران برداشت. سامانههای پدافندی و توان موشکی کشور بهگونهای عمل کردند که حتی تحلیلگران غربی نیز به بازنگری در ارزیابیهای پیشین خود وادار شدند. این توانمندی آشکار، حالا نهتنها بازدارندگی نظامی ایران را تقویت کرده، بلکه وزن مذاکرات احتمالی آینده را به نفع ایران سنگینتر کرده است.
🔹ایرانِ بازیاب و ضربهزن؛ اسرائیلِ شکننده و آسیبدیده
نکته مهم این منازعه، سرعت بازیابی سازمانی و واکنش عملیاتی ایران بود؛ کشوری که حتی پس از ضربات غافلگیرانه، ظرف چند ساعت توانست توان رزمی خود را بازسازی و پاسخ درخور و قاطع به دشمن وارد کند. چنین سرعت عملیاتی، حاصل تجربه تاریخی ملت ایران در هشت سال جنگ تحمیلی است؛ ملتی که با بحران، فشار و جنگ عجین شده و به جای فرسودگی، قویتر و هوشیارتر از دل تهدیدها بیرون میآید.
🖌️در مقابل، آسیبپذیری رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگر عیان شد. ضربات واردشده به مراکز اطلاعاتی، زیرساختی، نظامی و سایبری این رژیم، عملاً چهره واقعی شکنندگی ساختار امنیتی اسرائیل را برملا کرد. برای اولین بار در سالهای اخیر، افکار عمومی و حتی برخی محافل سیاسی در داخل سرزمینهای اشغالی به صراحت از «کاهش تابآوری داخلی» سخن میگویند.
🔹توان دفاعی ایران، برگ برنده تازه در منطقه
در این میان، مشخص شدن توان واقعی پدافندی و موشکی ایران، پیامی آشکار به تمامی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بود؛ پیامی که به سرعت در پایتختهای منطقه از جمله اسلامآباد دریافت شد. اعلام حمایت رسمی پاکستان از ایران، اگرچه در ظاهر موضعی دیپلماتیک بود، اما در واقع نشانهای مهم از تغییر نگرش نسبت به قدرت راهبردی ایران در منطقه است.
🖌️از سوی دیگر، وحدت و همگرایی جریانهای مختلف سیاسی در ایران در این مقطع حساس، پیام دیگری به دشمنان و دوستان منطقهای داد: ایران نهتنها به لحاظ نظامی و رسانهای، بلکه به لحاظ داخلی و سیاسی نیز آماده مواجهه با بحران است؛ چیزی که رژیم صهیونسیتی و آمریکا از آن غافل بودند و یا اشتباه محاسباتی داشتند
🔹رژیم صهیونیستی؛ بازندهی میدان واقعی، حتی اگر آتشبس شکل بگیرد؟
برخلاف آنچه برخی رسانههای غربی تلاش دارند القا کنند، واقعیت میدانی چیز دیگری است. رژیم صهیونیستی این بار هزینهای داد که ابعاد آن تا مدتها بر محاسبات امنیتی و دیپلماتیکش سنگینی خواهد کرد. آسیب به زیرساختهای حیاتی، تردید در میان مردم، افزایش فشار سیاسی داخلی و آشفتگی اطلاعاتی، همه دستاوردهای ناخواسته این ماجراجویی برای تلآویو بود.
🔹سخن پایانی: آتشبس نزدیک است ... اما پایان راه نیست
این آتشبس، اگرچه در ظاهر فضای آرامتری برای منطقه رقم خواهد زد، اما واقعیت میدان را تغییر نداده است. طرفین حالا بیش از همیشه، یکدیگر را آزمودهاند.
ایران ثابت کرد که نهتنها مقاوم و بازیاب است، بلکه میتواند ضربه بزند، هزینه تحمیل کند و زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد.
رژیم صهیونیستی نیز نشان داد که دیگر آن قلعه آهنین نیست که برخی میپنداشتند.
آتشبس نزدیک است... اما بازی هنوز ناتمام است. و آینده میدان، شاید خطرناکتر و حساستر از همیشه باشد.
#آتشبس #آتشبس_نزدیک #ادامه_تنش
@akhalaji
🔷 ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم!
✍️ دکتر حسام سلامت
اول.
وقت آن رسیده است که خیلی صریح، بیلکنت و بدون هیچ تبصرهای، بر سر نفی مطلق حملهی نظامی اسرائیل به کشورمان با هم توافق کنیم. اگر بر سر این موضوع هم، که منطقیست باید بدیهی و بیمناقشه باشد، نتوانیم با یکدیگر به توافق برسیم، نمیدانم بر سر چه موضوع دیگری ممکن است با هم موافق باشیم.
برای محکومیت بیچونوچرای تهاجم اسرائیل به ایران، حتی نیازی نیست به وطندوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هرکدام از این مفاهیم و تفسیر موجه یا غیرموجه از آنها با یکدیگر کلنجار برویم و وارد مناقشه شویم.
ماجرا سادهتر از این حرفهاست: کافیست باور کنیم با ویرانسازی ایران، که همین حالا در برابر چشمهای ما دارد اتفاق میافتد، اساساً زمینی باقی نمیماند که بتوان روی آن ایستاد و دربارهی اینکه ایران آینده باید پادشاهی باشد یا جمهوری، ولایی باشد یا غیرولایی، با یکدیگر مجادله کرد. جنگی که وارد آن شدهایم اساساً هر آیندهای را میبلعد و جز یک «زمین سوخته» باقی نمیگذارد.
در چنین زمینی فقط میتوان به بقای صرف فکر کرد. جنگ باید متوقف شود تا بتوانیم به چیزی بیش از بقا فکر کنیم.
⸻
دوم.
در شرایط حاضر چیزی بهنام «جنگ رهاییبخش»، «جنگ تمیز»، «جنگ هدفمند» یا «جنگ عادلانه» وجود ندارد.
سه چهار روزی که از هجوم اسرائیل (و متحدانش) به ایران گذشته، باید برای دود شدن و به هوا رفتن هر توهمی دربارهی جنگ مدیریتشدهی بدون تلفات که فقط حاکمان را نشانه میگیرد و کاری به کار مردم ندارد و امکانهای زندگی را دستنخورده میگذارد، کفایت کند.
بزرگترین مشکل ما تا پیش از وقوع جنگ هم «بحران زیستپذیری ایران» بود. در نتیجهی پنج دهه غارت و فساد و استبداد سیاسی، با ایرانی طرفایم که عمیقاً گرفتار فرسایش تمدنی شده است. حقیقت این است که اصلاً مطمئن نیستیم زندگی کردن در جغرافیای سیاسی ایران تا چه زمانی ممکن باشد.
اقتصاد سیاسی چپاول و تخریب، که در قالب دزدسالاری هیئت حاکمه شکلی قانونی به خود گرفته، از ایران یک سرزمین فرسوده ساخته که دارد شرایط زیستپذیریاش را با شتابی فزاینده از دست میدهد. و در این میان، جنگ -آن هم جنگی چنین تمامعیار که میرود تا زیرساختهای زیستپذیری ایران را ویران کند- در حکم تیر خلاص است.
با تداوم وضعیت جنگی، با ایرانی طرف خواهیم بود که «زندگی شایسته» از مردمانش دریغ شده است. جنگ باید متوقف شود تا همهی توانها و همهی ظرفیتهای داشته و نداشتهی ما صرف بازیابی زیستپذیری ایران شود.
و البته که این مهم، جز از مسیر آزادی از قدرت حاکم، ممکن نمیشود.
⸻
سوم.
ملت اگر حاکمانش را نمیخواهد، باید خودش تکلیفش را با آنها یکسره کند. ملت اگر میخواهد در آزادی زندگی کند، خود باید عامل آزادی خودش باشد.
اسرائیل غلط زیادی میکند که درست همان زمانی که دستبهکار ویرانکردن ایران است، برای ما ژست «منجی ملت ایران» میگیرد. گُه زیادی میخورد که درست همان موقعی که سایهی تباهی و تخریب و مرگ را بر زندگی ما میگستراند و پادشاهی ترس و دلنگرانی را حاکم میکند، به ما مردم فرمان میدهد که «به خیابان بریزید و کار را تمام کنید.»
مردم اگر قرار باشد روزی به خیابان بریزند و کار را تمام کنند، این کار را خواهند کرد. تصمیمشان (و آمادگیشان و سازماندهیشان) با خودشان است.
اسرائیل در مقام یکی از بدنامترین، جنایتکارترین و غاصبترین دولتهای جهان، آخرین کشوری است که (و حتی آخرین کشور هم نیست) صلاحیت دارد به ما درس آزادی بدهد یا -از این هم بدتر- ما را آزاد کند.
البته که اسرائیل بر شکاف دولت و ملت در ایران حساب باز کرده، و از این حیث، نهتنها اشتباه نکرده، بلکه هوشمندانه عمل کرده است؛ به این دلیل ساده که این شکاف واقعیست - از هر واقعیتی واقعیتر.
افتخار حفر این شکاف و تعمیقش (تا جایی که به یک درهی عبورناپذیر تبدیل شود) با جمهوری اسلامی است. وجود دشمن مشترکی بهنام اسرائیل، این شکاف را پُر نمیکند. رونق طبیعی و دامنزدن تبلیغاتی به ملیگرایی و ایراندوستی در هنگامهی جنگ هم کار زیادی از پیش نمیبرد.
رفع این شکاف ممکن نمیشود مگر اینکه جمهوری اسلامی خود را به مردم تسلیم کند. و این یعنی بازآرایی ریشهای قدرت حاکم، بهواسطهی دموکراتیکسازی تام و تمام آن.
@IranianRepublic
#ایران_ماندگار
@akhalaji
🔲⭕️شش درجه فاصله در زمان جنگ
✍🏻مجتبی لشکربلوکی
میدانستم ایران دشمنان فراوان دارد و دوستان بسیار محدود. اما این حجم از خائنان را هیچگاه باور نمی کردم. [تحلیل چرایی تنهایی استراتژیک ایران یعنی کمی دوستان و زیادی مخالفان بماند برای بعد] این روزها که ایران ما درگیر تجاوز دشمنان، نظاره گری جهانیان و خیانت خائنان است. به این سه نکته توجه کنیم:
۱) قرار نیست همفکر باشیم کافیست همدل باشیم. در هیاهوی گلولهها، صدای مهربانی را بلندتر کنیم. بگذاریم صدای مهربانی ما بیش از صدای گلولهها باشد. اختلاف نظرهای سیاسی، جناحی، خانوادگی، فکری و عقیدتی را دست کم تا پس از جنگ کنار بگذاریم. انفجارها میتوانند خانهها، اماکن و تاسیسات ما را نابود کنند اما تا زمانی که انفجار در اتحاد ما رخ ندهد، اثرگذار نخواهد بود. فراموش نکنیم وقتی گلوله فرقی میان ما نمیگذارد، ما چرا بگذاریم؟
۲) تاثیرگذاری از طریق نفر ششم! نظریه ای وجود دارد به نام شش درجه فاصله (که البته ترجمه معنادارتر و غیرلفظی آن می شود شش واسطه) و معتقد است که هر دو انسان روی زمین تنها با شش واسطه (یا کمتر) به هم متصلاند. به عبارت دیگر، شما میتوانید از طریق زنجیرهای متشکل از حداکثر شش نفر، با هر فرد دیگری در جهان ارتباط غیرمستقیم برقرار کنید. ظاهرا ریشه ایده به نویسنده مجارستانی فریگیس کارینتی در اواخر دهه ۱۹۲۰ برمیگردد. او در داستان کوتاهش به نام زنجیرها افزایش ارتباطات انسانی را با پیشرفت فناوری بررسی کرد.
سالها بعد استنلی میلگرام، روانشناس معروف، در دهه ۱۹۶۰ آزمایشی با عنوان «جهان کوچک» طراحی کرد تا این فرضیه را آزمایش کند. او نامههایی را به طور تصادفی به افراد مختلف در یک شهر فرستاد و از آنها خواست تا نامه را به یک فرد مشخصی که آنها نمیشناختند در شهر دیگری برسانند، به شرطی که فقط بتوانند آن را به کسی بدهند که شخصاً میشناسند. نتایج این آزمایش نشان داد که به طور متوسط، نامهها پس از حدود ۵ تا ۶ واسطه به مقصد میرسیدند. هر چند نقدهایی به این نظریه وارد است؛ از جمله بیتوجهی به کیفیت پیوندها. چه اینکه همه ارتباطات انسانی از نظر اعتماد، نفوذ یا صمیمیت یکسان نیستند. اما این نظریه همچنان الهام بخش است.
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیسبوک، لینکدین و ... مطالعات جدیدی انجام شده است. به عنوان مثال، مطالعهای در مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ و مطالعهای در فیسبوک در سال ۲۰۱۱ نشان داد که میانگین درجه جدایی حتی کمتر از شش درجه است (حدود ۴.۷ یا حتی ۳.۵). این موضوع نشان میدهد که با وجود فناوری، دنیا کوچکتر شده است. این را گفتم که یادآوری کنم هر کدام از ما باید پیام هایی به جهانیان (نفر اولی که میشناسیم ارسال کنیم) تا برسد به نفر ششم. نفر ششم کیست؟ روسای جمهور جهان، رهبران مذهبی جهان، پاپ اعظم، نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی، احزاب سیاسی با نفوذ در کشورها. آنها انسانند و تحت تاثیر دوستان، خانواده، افکار عمومی. در جهانی که افکار عمومی بیاطلاع یا بیتفاوت است نمیتوان به پایان جنگ امیدوار بود. هر کدام از ما یک دیپلمات است، یک رسانه است و حلقه اول یک زنجیره شش تایی و یا حتی کمتر. فراموش نکنیم فقط شش واسطه میان ماست!
۳) امیدوارم این جنگی که میتوانست اصلا شروع نشود به زودی خاتمه پیدا کند، اما عقل حکم میکند که خود را آماده کنیم برای شرایط بدتر از این. آموزشهای بقا در زمان جنگ و بحران رو بیاموزیم به چند تایش اشاره می کنم (برخی از این نکات فقط برای شهرهای خاص هست نه کل کشور):
◽️در شرایط جنگی، شایعه و اطلاعات جعلی میتواند از بمب هم خطرناکتر باشد. اطلاعات فقط از منابع رسمی.
◽️تهیه کوله اضطراری از مواد موجود در خانه برای ۷۲ ساعت حاوی آب، غذا، دارو، مدارک مهم، چراغقوه، پول نقد، پاوربانک، لوازم بهداشتی و لباس اضافه
◽️شناسایی محلهای امن خانه و راههای فرار و همچنین پناهگاههای شهری
◽️آمادگی برای قطع برق، آب، گاز و اینترنت.
◽️عدم ارسال تصویر مناطق آسیب دیده در شبکههای اجتماعی این رسما یعنی خبرچینی برای دشمن
◽️برنامهریزی ارتباط اضطراری شامل تعیین نقاط ملاقات در صورت قطع ارتباط و شماره تماسهای جایگزین
◽️یادگیری مهارتهای ابتدایی بقا و کمکهای اولیه: پانسمان، خاموشی آتش، قطع گاز و ...
این ها را نگفتم که بترسیم! ترس، خود ابزار جنگ روانی است. مدیریت هیجانات و حفظ خونسردی، اولین خط دفاع روانی ماست. دلهای ما سنگر واقعی این سرزمیناند. این سنگر را نباید به دشمن داد. گفتم که هشیارتر و آمادهتر باشیم.
امیدوارم هیچ گاه لازم نباشد نکات زندگی در شرایط جنگی را به کار بگیریم و خداوند حافظ و نگاه دار ایران و ایرانیان باشد.
@I_D_Network
@Dr_Lashkarbolouki
#آیین_تابآوری #آیین_پایداری
@akhalaji
🔷 نبرد روایتها در نیویورک
🔸جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل درباره ایران-اسرائیل
✍️ محمدرضا اسلامی
🔵 دیروز (جمعه) جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره حملات اسرائیل به ایران برگزار شد. دقیقا در همان دقایقی که این نشست در حال برگزاری بود موشکهای ایران در مسیر یا آسمان اسرائیل بودند. شبکههای تلویزیونی که به صورت زنده این نشست را از سازمانملل پخش میکردند، همزمان در گوشه سمت راست تصویرشان آسمان اسرائیل را نشان میدادند که موشکهای ایرانی وارد آن میشدند.
عجیب صحنهای نمادین بود. هواپیماهای اسرائیلی در آسمان تهران بودند و موشکهای ایرانی در آسمان تلآویو و نمایندگان این دو کشور در نیویورک مجاور دست همدیگر در مقابل چشمان نمایندگان دیگر کشورها و رسانهها صحبت میکردند.
نبرد روایتها جایی است که بر اذهان بینالمللی اثر گذار است و جلسه دیروز شورای امنیت به شکلگسترده در شبکههای خبری دنیا منعکس شد. دقیقا در آغاز جنگ.
🔵 این نشست در تاریخ امنیت بینالملل نشستی بسیار مهم محسوب می شود. ذکر چند نکته درباره صحبتهای نمایندگان کشورها در این نشست ضروری است:
✔️۱- متن صحبتهای ایروانی خوب، منسجم و پخته تنظیم شده بود.
البته متاسفانه امیر ایروانی عموما متنها را بسیار خشک میخواند و توان ایجاد کنشهای بصری و ارتباط با مخاطب/رسانه را ندارد. ولی در مجموع متن جامعی تهیه کردهبود.
✔️۲- نماینده روسیه خیلی صریح حرف زد.
واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، در نشست شورای امنیت هشدار داد: «اقدامات اسرائیل در خاورمیانه، منطقه را به سمت یک فاجعه هستهای گسترده سوق میدهد»
او صریح گفت: «این حمله کاملاً بیدلیل و تحریکنشده، صرفنظر از ادعاهای اسرائیل، نقض فاحش منشور سازمان ملل و حقوق بینالملل است»
نبنزیا با اعلام محکومیت شدید روسیه نسبت به این حملات، کشورهای غربی عضو توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) را نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت: «سیاستهای آنها در قبال ایران و برنامه هستهایاش، در شکلگیری این بحران نقش داشته است»
او افزود: «آنها عملاً همه تلاش خود را برای تشدید بحران انجام دادهاند و در واقع مشوق آن بودهاند»
در پایان وقتش تأکید کرد: «حلوفصل مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران تنها زمانی ممکن است که مسیر مسالمتآمیز، سیاسی و دیپلماتیک در پیش گرفته شود»
✔️۳- نماینده پاکستان خیلی خوبتر از انتظار صحبت کرد.
آصف افتخار احمد گفت: «اقدامات تحریکآمیز آشکار اسرائیل، تهدیدی جدی برای صلح و ثبات منطقهای است»
او گفت: «ایران بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، حق دفاع از خود را دارد»
او با اشاره به اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، سوریه، لبنان و یمن، گفت: «این اقدامات نشاندهنده یک الگوی مستمر از یکجانبهگرایی نظامی اسرائیل است»
سفیر پاکستان واژهها را دقیق انتخاب کرده بود. او افزود: «اینکه چنین حملاتی علیه ایران درست در میانه روند مذاکرات برای یافتن راهحلی دیپلماتیک و مسالمتآمیز درباره برنامه هستهای ایران انجام میشود، آن را از لحاظ اخلاقی بهمراتب نفرتانگیزتر و مغایر با اصول بینالمللی میسازد»
او در پایان وقتش گفت: «شورای امنیت باید متجاوز را بابت اقداماتش پاسخگو کند. این شورا باید به اسرائیل اجازه ندهد که همچنان در بیقانونی و بیپاسخماندگی به نقض حقوق بینالملل ادامه دهد»
✔️۴- نماینده انگلیس حرفهایش را با «ابراز نگرانی» از اقدام اسرائیل شروع کرد ولی بعد درباره پاسخ ایران هم ابراز نگرانی کرد. جالب اینجاست که نماینده فرانسه حتی در همین حد هم از اقدام اسرائیل ابراز نگرانی نکرد. چرا فرانسه همیشه چنین است؟
✔️۵- نماینده آمریکا همان حرفهای ترامپ را تکرار کرد.
✔️۶- نوبت به سفیر اسرائیل رسید. او گفت: این حملات اسرائیل پیشدستانه بوده و با «دقت، هدفمندی و پیشرفتهترین اطلاعات» انجام شدهاند.
هدف مأموریت، به گفته او، روشن است: «خنثیسازی برنامه هستهای ایران، نابودسازی معماران ترور و تجاوز آن، و از کار انداختن توانایی رژیم برای عملی کردن وعدههای مکرر عمومیاش درباره نابودی دولت اسرائیل»
دانون ایران را به گامبرداشتن در مسیر ساخت زرادخانه هستهای متهم کرد و جامعه بینالمللی را به دلیل بیتفاوتی نسبت به مهار تهران مورد انتقاد قرار داد.
او افزود: «اسرائیل بیگدار به آب نزده است. ما صبر کردیم»
در پایان گفت: «این اقدام، اقدامی برای حفظ بقا بود. چنین عملیاتی را “تنها” (!) انجام دادیم، نه بهخاطر تمایل، بلکه به این دلیل که چارهای جز این نداشتیم»
🔴 نبرد روایتهاست که بسترساز اتفاقات دنیاست.
ایران در دو جنگ درگیر است، جنگ نخست مربوط به بمبهاست ولی جنگ دوم مربوط به عرصه اذهان بینالمللی است. طرف مقابل رسانه دارد و حامیانی که در روایتسازی برایش میکوشند.
ایران در این نبرد هم تنهاست.
#جنگ #نبرد_روایتها
@akhalaji
⚠️ ۳ نکته در مورد تحولات جنگ
✍️ سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران
۱- سه روز بعد آغاز تجاوز اسرائیل به ایران:
الف) اسرائیل از امریکا برای نجات از وضعیت فعلی درخواست کمک کرده؛
ب) پرزیدنت ترامپ اعلام آمادگی کرده برای خاتمه جنگ بین ایران و اسرائیل وساطت کند؛
ج) وزیر امور خارجه آلمان، یوهان وادهپول گفته که آلمان، فرانسه و بریتانیا به ایران پیشنهاد داده اند تا مذاکرات فوری با ایران با هدف کاهش تنش در خاورميانه را آغاز کنند و اظهار امیدواری کرده که ایران بپذیرد.
۲- وزرای خارجه سه کشور اروپایی یکی دو روز قبل از حمله اسرائیل به ایران، قرار تلفنی با وزیر خارجه ایران را لغو کردند چون آنها از حمله اسرائیل مطلع بودند اما آقای عراقچی بی خبر بود.
🔸پرزیدنت ترامپ هم با آغاز حمله نظامی اسراییل، گفت که بهتر است ایران شرایط مذاکره را بپذیرد قبل از اینکه همه چیزش را از دست بدهد.
🔸 اروپاییها هم از تجاوز نظامی اسراییل به ایران حمایت کردند. چون فرضیه امریکا و اروپا این بود که اسراییل ظرف چند روز، ایران را از پای در خواهد آورد.
۳- اما مواضع جدید امریکا و اروپا و درخواست اسرائیل برای ورود امریکا نشان میدهد که ایران در چند روز گذشته بسیار قویتر از حد تصور آنها ظاهر شده و لذا نگران شکست اسراییل شده اند. اگر آنها از شکست ایران در این جنگ اطمینان داشتند، هیچ اهمیتی نمیداند.
🔸مشکل غرب این است که هیچگاه درک درستی در مورد منطقه و ایران و نداشته است. بعد از حملات اسراییل به غزه و لبنان، تصور غرب این شد که اسراییل در موضع حکومت بر خاور میانه است، کشورهای عربی در تور غرب و اسراییل هستند، ایران ضعیف شده و حکومتش با یک حمله نظامی، ساقط میشود.
🔸بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، در دهها نشست اندیشکده های اروپا و امریکا سعی کردم به آنها بفهمانم که اشتباه میکنید، دست از استانداردهای دوگانه و تفکر تحریم و جنگ بردارند و…… اما گوش شنوایی نبود.
🔸اشتباه محاسبات غرب در جنگها علیه عراق و افغانستان و لیبی و….. فاجعه آفرین بود اما متاسفانه نه تنها غرب درس لازم را نگرفت بلکه از حمله نظامی اسراییل به ایران نیز حمایت کرد.
🔸امیدوارم غرب درک کند که دیپلماسی بهترین راه است بشرطی که بالانس باشد و طرفین منتفع شوند.
@jamarannews
#جنگ #تحولات_جنگ
@akhalaji
🔷جنگ روانی در برابر واقعیت امنیتی
🔹نبرد روایتها در سایهی کوادکوپترها
✍🏻اکبر اعلمی
درگیریهای اخیر میان ایران و رژیم اشغالگر صهیونیستی، فراتر از ابعاد میدانی، صحنهای تمامعیار از جنگ روایتها و عملیات روانی بود. اینبار نه فقط موشک و ریزپرنده، بلکه دروغهای پروازی و سناریوهای نمایشی هم به میدان آمدند.
شبکههای مزدور مثل ایران اینترنشنال و برخی مجریان مزدور بخش فارسی بنگاه سخنپراکنی بیبیسی و با بهرهگیری از تصاویر صحنهسازیشده (مثل آتش زدن لاستیک برای القای حمله اسرائیل) و تحلیلهای مجریان و بهاصطلاح کارشناسان خائن و فاندبگیر خود، سعی دارند ناامنی و نفوذپذیری کشور و شکستناپذیری دشمن را القا کنند؛ در حالی که بخش بزرگی از این اقدامات، خرابکاریهای محدود با ابزارهای ساده بودهاند، نه حملات نظامی کلاسیک.
در مقابل، صداوسیمای جمهوری اسلامی به جای روایتگری هوشمند و تحلیلمحور، به مصاحبههای شعاری و شوآفگونه با چهرههای سطحی و کلیشهگو و گاه لودگیهای مجریان بسنده کرده که نه تنها مرهمی بر نگرانی مردم نیستند، بلکه مثل سوهانی بر روان جامعه عمل میکنند.
تکرار مداوم شعارهای «ما نمیترسیم» و «اسرائیل هیچ غلطی نمیتواند بکند» بدون پشتوانه تحلیلی و مستند، اثر معکوس دارد و اعتماد به رسانه میلی را بیشتر فرسایش میدهد.
ماجرا پیچیدهتر است وقتی بدانیم بخش بزرگی از حملات اخیر نه از آسمان دشمن، بلکه از پشتبامهای اجارهای، خانههای تیمی و شبکههای نفوذ داخلی انجام شده است.
کوادکوپترهای تجاری و نیمهحرفهای با برد ۳ تا ۱۰ کیلومتر به راحتی میتوانند از حاشیه شهر وارد حریم مراکز حساس شوند.
دشمن با همین ابزار ساده اما عملیات روانی هوشمندانه، شکافهای امنیتی را به بحرانی بزرگنمایی شده تبدیل کرده است.
توصیه به مردم برای خنثیسازی جنگ روانی:
هر خبری را فوری باور نکنید؛ ابتدا راستیآزمایی کنید.
از بازنشر شتابزده تصاویر و فیلمهای مشکوک پرهیز کنید.
منبع خبر را بررسی کنید: چه کسی؟ با چه سابقهای؟ در چه زمانی؟
رسانههای هیجانی و هیجانفروش را کنار بگذارید و به منابع تحلیلی مراجعه کنید.
احساسات جمعی را مدیریت کنید؛ به ترس، تمسخر یا توهین دامن نزنید.
حتی ناخواسته بلندگوی دشمن نشوید.
در یک جمله: «آگاهی، آرامش، و ارزیابی» سه رکن اصلی خنثیسازی جنگ روانی هستند.
توصیه به صدا و سیما و مسئولان رسانهای:
از مصاحبههای شعاری و بیاثر بپرهیزید؛ مردم شعار را از دشمن بیشتر شنیدهاند.
تولید برنامههای مستند-تحلیلی با روایت فنی، عینی و اقناعی را در اولویت قرار دهید.
به جای افراد گمنام، از کارشناسان واقعی امنیتی، نظامی و سایبری استفاده کنید.
به مردم اطلاعات بدهید، نه دستورالعمل رفتاری؛ تحلیل کنید، نه تحقیر.
از ظرفیت نخبگان مستقل، رسانههای تحلیلی و فضای مجازی داخلی برای بازتاب واقعیت بهره ببرید.
جمعبندی:
ما با تهدیدی تازه مواجهایم؛ تهدیدی کوچک اما روانشکن، کمهزینه اما پرسر و صدا، و داخلی اما با فرمان خارجی. دشمن با سناریوسازی رسانهای و بمباران اطلاعات ساختگی، قدرت بازدارندگی ما را نه در میدان نبرد، بلکه در ذهن مردم خدشهدار میکند.
اکنون زمان آن است که نه فقط موشک، بلکه روایت نیز به میدان بیاید.
تا وقتی جنگ روایتها را ببازیم، حتی اگر در میدان پیروز باشیم، در افکار عمومی شکست خوردهایم.
امنیت ملی امروز نه فقط با پدافند هوایی، بلکه با «پدافند رسانهای» تضمین میشود.
هر نگاه هشیار، هر پرسش مسئولانه و هر روایت صادقانه، بخشی از این سپر رسانهای ملی است.
▫️یکشنبه، ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
#فرهیختگان #جنگ #نبرد_روایتها
@akhalaji
🔷 ملّیت [مزدوران]؟
🔹جامعهنو
اخباری متواتر دربارۀ دستگیری شبهنظامی-تروریستهای حامل ریزپرندههای انفجاری منتشر شده. حتی خبری آمد که وزارتکشور تردد وانتهای اتاقدار را ممنوع کرده! هرچند بعداً تکذیبشد، ولی بهوقت انتشارش باورپذیر نمود؛ هرچند نامعقول بود و دال بر نابلدی. با این همه حتماً حرفشان در مورد هواکردن پرندۀ انفجاری از داخل ایران درست است؛ چون ریزپرنده نمیتواند از اسرائیل تا اینجا بیاید. کارگزاران بدونشک مزدوران غیراسرائیلی بیارزش اسرائیلند؛ وگرنه نمیشد آنها را بهراحتی گیر انداخت: اسرائیل جاسوسانش را دم تیغ نمیدهد. پس سوالی پیش میآید:
اینها که خرابکاریهای پشتجبهه را بهانجاممیرسانند تبعۀ کدام کشورند که جانشان نزد اسرائیلیها چندهزار دلار بیشتر نمیارزد، میتوانند فارسی سخنبگویند، راحت به ایران تردد میکنند و آنقدری آشنا به امرند که با اندکی آموزش میتوانند ریزپرنده هدایتکنند اما نمیتوانند از دست نیروهای انتظامی بگریزند و گیر میافتند؟
همه آنها را میشناسند ولی گیرانداختن زودتر آنها بین (به اعلامی:) هفتمیلیوننفر کاریست بس مشکل! هیچ سرویس امنیتی نمیتواند چند ده تیم عملیاتی را بین هفتمیلیوننفر پیداکند. پس هرکس دیگر هم اگر جای اسرائیلیها بود حتماً از چنین مزدورانی استفادهمیکرد: خودشان را از شرق رسوخمیدهند، ابزارشان را از غرب کولکش وارد میکنند. حکم به اینکه بهاحتمالزیاد داریم این ضربهها را از مزدوران مشترک اسرائیل و طالبان میخوریم چقدر ممکن است خطا باشد؟ پس اگر توانستید بر ملاحظات خود فایق آیید، ملّیت تروریستها را فاشکنید تا بین همزبانان زحمتکشمان دنبالشان نگردیم.
همه خواهان اخراج محترمانه و با حفظ حقوقانسانی آن هفتمیلیوننفر و آنهایی بودهاند که احتمالاً زیر پوشش این جماعت عظیم میلولند. باید آنها را از ایران بیرون میبردید: این جانهایِ بیارزششمردهشدۀ مزدور شما در سوریۀ اسد، فقط فایده ندارند؛ به وقت تهران، بزرگترین و گستردهترین خطر را برای کشور پدید میآورند: آنها را کنترلکنید! فکرمیکنید همۀ آنها فقط از طالبان گریختهاند و برای کار میآیند و سواریهای عراقی همیشه به زیارت میروند؟
قبلاً گفتهبودیم که آنها پروژۀ پیجری اسرائیل برای ایراناند، اما برخی از بیان هویت و ملّیت آنها طفره میروند. شرمگینند!
@jameeno
#ملیت_مزدوران #ملیت_مزدوران_اسرائیل
@akhalaji
⭕️در ضرورت همبستگی ملی برای ایران
✍محمد رهبری
🔻مردم ایران، ساعات و لحظات خاصی را سپری میکنند؛ از زمان اولین انفجارها از ساعت ۳:۳۰ بامداد جمعه تاکنون، احتمالا بسیاری از مردم، فارغ از ارزشها و باورهایشان، لحظات پرالتهاب و اضطرابآوری را تجربه کرده باشند. جولان هواپیماهای متجاوز در آسمان ایران و صدای انفجارهایی در پایتخت و برخی شهرهای دیگر، در کنار انتشار خبرهای تلخ، شرایط استثنایی و سختی را برای همگان ایجاد کرده است.
🔻در این شرایط خاص و استثنایی، حفظ همبستگی ملی در برابر دشمن متجاوز به خاک ایران، ضروری است. دشمنی که شرورانه در همین ۱۸ ماه اخیر از هیچ جنایتی در غزه دریغ نکرده و هزاران زن و کودک را قتل عام کرده است و حقوق بشر را به سخره گرفته است، اکنون سرمایههای مادی و انسانی ایران را هدف قرار داده تا به زعم خود نظمی جدید بر منطقه تحمیل کند.
🔻در شرایطی که عدم قطعیت بر همه چیز سایه افکنده و آینده نامعلوم است، همبستگی اجتماعی حول محور «ایران»، منافع ملی و تمامیت ارضی، بیش از هر چیز دیگری اولویت دارد. ما ایرانیان، ساکنان این پهنه جغرافیایی کهن، در حال تجربهای مشترک هستیم که میتواند هویت جمعی ما را بیش از پیش تقویت کند. میگویند تجربیات تاریخی، رویدادهای مهم، پیروزیها و شکستها که داستان مشترک یک ملت را شکل میدهند و همبستگی آنها را استحکام میبخشند. امروز، این تجربه تلخ اما مشترک میتواند، علیرغم همه تفاوتها، رمز همبستگی مردم ایران باشد.
🔻محور این همبستگی «ایران» است. تجاوز به خاک وطن، نقض آشکار تمامیت ارضی، تجاوز به منافع ملی ایرانیان و نقض آشکار حقوق بینالملل است. برای دفاع از ایران و منافع آن، لحظهای نباید تردید داشت. تجاوز به خاک کشور و حمله به مناطق شهری، با هر بهانهای، غیر قابل توجیه است و باید یکصدا در برابر آن ایستاد.
🔻به ایران فکر کنیم؛ به وطن. به قول غسان کنفانی «وطن یعنی اینکه نباید همهی اینها اتفاق میافتاد». اما حالا ما با هر سرگذشتی به اینجا رسیدهایم. اگر این تجارب مشترک به ما نتواند کمک کند که در برابر دشمن متجاوز یک صدا بایستیم، شاید چیز دیگری نمیتواند ما را، با این تفاوتهای فرهنگی و قومی و ارزشی، در کنار هم حفظ کند. به همین خاطر است که اکنون حفظ همبستگی ملّی از هر چیزی دیگری بیشتر اولویت دارد. برای تقویت این همبستگی، باید فراتر از تفاوتها، بر مشترکاتمان تمرکز کنیم: عشق به ایران، دفاع از استقلال و عزت ملی، و تعهد به آیندهای امن برای نسلهای بعدی.
@MohammadRahbari
#همبستگی_ملی #همبستگی_اجتماعی
@akhalaji
🔹ایران پایدار
#ایران #ایران_پایدار #ققنوس_ایران
@akhalaji
🔷نه به تحقیر، تشجیع و تهدید ... و نه به توهم!
▫️جامعهنو
بالاخره آنچه نمیبایست اتفاقافتاد و از حدود آنچه هم که ایالاتمتحده و اسرائیل جنگ محدود برقآسا میدانستند فراتر خواهدرفت. بعید است بتوان آن را کنترلکرد و نشانهها نیز حاکی از آنند که از سوی آنها قصدی هم برای محدودکردن دامنۀ جنگ وجود ندارد: خواهان این جنگ بودهاند و از مدتها پیش نقشۀ آن را کشیدهاند. تلقی آن بهعنوان ضربه و بودن در پی انتقام خطا است. همراه با انتظار برای آنچه در آینده رخخواهدداد، برخی ملاحظات نیز از جانب نیروهای سیاسی لازم است. برخی اعمال را نمیباید مرتکبشد:
- اول اینکه حکومت را نباید بهخاطر عدمتوازن قوایش با بزرگترین ماشین جنگی دنیا و منطقه تحقیر کرد. حتی اگر حکومت همۀ خطاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که تاکنون مرتکبشده نمیکرد و منابع را در حد عاقلانه به کسب آمادگی ملی اختصاصمیداد باز نمیتوانست توازن قوا را با قوای مشترک امپریالیسم ایالاتمتحده و حکومت شیطانی اسرائیل برقرار سازد. همچنین واکنش احتمالا کند یا کم دستگاه حکومت ایران به این تجاوز نباید مورد تحقیر باشد. حزم و درنگ در چگونگی پاسخدهی معمولا از محاسبات عقلانی ناشی میشود، نه از ترس. درک اینکه ما را وارد یک جنگ کردهاند و این یک ضربه نیست که با یک عملیات انتقامی تلافی و موازنه برقرار شود خیلی اهمیت دارد.
- دوم اینکه متقابلاً حکومت را نباید تشجیعکرد که انتقامجوییهای فوری داشتهباشد. عملیات و واکنشهای نسنجیده غالباً به زیان بیشتر میانجامند. انگیزشهای احساسی و بسیج هیجان به کار سیاست نمیآید و جنگ ادامۀ سیاست است. واضح است نوع و زمان و دامنۀ حمله بسیار تحریکآمیز است و سیاست حکومت اگر خودداری از افتادن به دام این تحریک باشد، سیاست درستی است؛ نباید این سیاست را زیر فشار گذاشت.
- ملاحظۀ سوم خودداری حکومت از تهدید داخلی است. منع مردم از دریافت و ارسال اطلاعات مرتبط با نتایج حمله، سیاست کنترلی موفقیتآمیزی برای ادارۀ فضا نیست. درجامعهای که مردمش به مرحلۀ بیاعتمادی به دستگاههای اطلاعرسانی رسیدهاند و اخبار خود را از اینترنت میگیرند و مبادلهمیکنند، منع تبادل تأثیر منفی بزرگی بر اعتماد عمومی دارد و سبب تحریص اذهان به باور شایعات و اخبار غلوآمیز افراد بیمسئولیت میشود: بستن اینترنت مردم را به سمت ایراناینترنشنال میکشاند!
- چهارم اینکه با این جنگ، ملت و حکومت ما وارد فاز تازهای از حیات سیاسی خود خواهندشد. واردشدن به این فاز با چشم باز بهتر از چشمبستن و تخیل و توهم دربارۀ ارتباط سرنوشت این جنگ تحمیلی با فرجام حکومت است. در کنار این حمله دستگاه تبلیغاتی امپریالیستی-صهیونیستی در پی القای این است که کار حکومت را تمامشده و در آستانۀ سقوط بنمایانند. برای هرگونه تعییر بنیادینی در کشور بیش از فشار خباثتآمیز بیرونی، به #وحدت_ملی #شرافتمندانه نیاز است.
@jameeno
#وحدت_ملی_شرافتمندانه
@akhalaji