『﷽』 ˼ وضعے چنان کہ درخور حسنش نمیرود آشفتہ حال را نبود معتبر سخن ˹
نوشته بود این آخرین فرصتم برای بزرگ شدن بود. از این به بعد فقط پیر میشم.
Читать полностью…در دفتر دلنوشتههایش نوشته بود:
و من دیگر از دلتنگیهایم چیزی نمیگویم؛
چون حرف زدن با آدمی که درهای قلبش را به رویم بسته، اثری ندارد.
و شب داستان خودش را دارد عزیزِ من؛
هرچیزی که از فکر کردن به آن فرار میکردی، شبها دامنگیرت میشود.
دیگر قوی نبود، شکننده شده بود
مانند لایهی نازک یخ، بر روی آب.
با اینکه قلبت شکسته خواهد شد؛ تو با دلشکستگی تاب خواهی آورد و ادامه خواهی داد.
Читать полностью…در آخرین پیامش برای او نوشت:
آخرین امیدی که به تو داشتم هم دودِ هوا شد، حالا طوری میروم که هیچوقت حتی گذرمان هم به همدیگر نیفتد.
- در آخرین نامهاش نوشت :
چقدر دلم میخواست با تو در سرزمینی دور . .
و مزرعهای سبز زندگی کنم .
و نشد .
- و اما تو عزیزِ من . .
مرا از چیزی ك بودم بسیار غمگینتر کردی.
- تو آمدی و رفتی . .
مثل یک بوران ، طوفان ، بهمن ، سیل و آتشسوزی . .
ك میآید و میرود و تا سالهایِ بعد آثارش باقی میماند.
خاورمیانه یه جوری شده یه قسمت نبینی بقیه رو نمیفهمی.
Читать полностью…👑💛•انیمیشنهای دیزنی/کارتونی
✨➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🔥🧡•دیالوگهای انیمیشنهای جدید
🦁➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🧜🏻♀💙•انیمیشن جدید موانا 𝟮𝟬𝟮𝟰
🌊➛ @IPANDAAM • @IPANDAAM
🍓♥️•سیندرلا/سفیدبرفی/دیو دلبر و . . .
نتیجهی نزدیک شدن به آنها چه بود؟
«دلی شکسته، اعتمادی نابود شده و
غمی بیپایان.»
آنقدر شکسته و رنجیده بود، که قلب و
روحش دیگر ظرفیت اتفاق و غم جدیدی را نداشت.
بهت میگم میگذره و سالهاست که نگذشته و هر روز صبح از یه مرگ جدید، متولد میشم.
Читать полностью…برایش نوشتم دلتنگت هستم و بعد پاک کردم؛ میدانی؟ من دریافتهام که دلتنگی دلیل محکمی برای نزدیک شدنِ دوباره نیست.
Читать полностью…- غمهایی ك گریه نشد . .
به لرزش دست ، مویِ سپید و معده درد تبدیل شد :)!
- از این ك هنوز به طور غریزی به او وفادار بودم . .
در حالی ك او به من وفادار نبود هیچ خوشم نمیآمد :)!
- فهمید دیگر دل نخواهد بست . .
با خودش فکر کرد :
چه حُزنِ خوشایندی :)!
زخمی شدم از پذیرفتن چیزهایی که هیچوقت دوست نداشتم بپذیرمشون.
Читать полностью…- گمان میکردم عشق نجاتم میدهد . .
اما تو عزیزِ من ، زخمیتر از قبل رهایم کردی .
- من تو را دوست داشتم . .
در روزهایی ك مسئلهی ما زنده ماندن بود نه عاشق بودن :)!
- اینجور مواقع میفهمی چقدر چیز برایِ . .
از دست دادن داری و باید نگرانشون باشی.
بیش از همه این مرا آزار میداد که او
قلبم را شکست، اما متأسف هم نبود.