سه رمان فول تنهاچنل رسمی رمان های جذاب:👇 پرسه درتنهایی🌼بر اساس واقعیت⭐ درتمنای آغوشت🌻 مغروره عاشق کُش🍋 لف نده بی صدا کن🤫 با نویسندگیه:آیسان شهدوست💛 هر گونه کپی حتی با ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی دارد🐣 اطلاعات: @etelaate_parse ادمین: @Mskallskqk
وقتى رفاقتتون تموم میشه،
رازهاتون رو پيش خودتون نگهدارید.
پايان رفاقت، پایان شرافت نيست.
ببخشید که بیوهاش تیکهایِ🩶🕊:
‹🌘@darham_chnll •
• 🐤بیو انگلیسی @ibiographi
• 🍌ریمیکسای کوردی @ReMix_Kurdii
• 🌼رمان بخون! @novelmaan
• 🐝تڪخطۍ 𝐁𝐢𝐎؛ @kaliiyou
• 🕯१قشنگیآت دخترونہ @QSHANGIYAT
• 💸१شعر/مولانا @samaedell
• 🩹१آهنگهای جدید @AVAYMUSIC
• 🤍१آهنگای قفلی @ReMiXeQofli
• 🐤بیو اینستاگرامت @iErota1
• 🍌عاشقتم🅛🅞🅥🅔؛ @ghallbe_mani
• 🌼والپیپر ترند @wallpaper_trend
• 🐝فونت 𝗙𝗼𝗻𝘁؛ @Fonts_Land
• 🕯१بیـوهای 𝐉𝐀𝐃𝐈𝐃؛ @Bio_Takkhati
• 💸१آهنگایه مازندرانی @Kija_music
• 🩹१آرایشگر شو @PINK_BOwTie
• 🤍१سالیوان من @MYclaviclee
• 🐤بـیـو/𝐏𝐑𝐎𝐅؛ @khiiiaalll
• 🍌توییت فان @MELMAANI
• 🌼ڪپشنهاۍناب @AASO_CHANNEL
• 🐝روانشناس شو @RAMONA_HE
• 🕯१بيو عربي @bio_aRaBii
• 💸१دختران خودساخته @MARINAACHANNEL
• 🩹१بیو کوتاه @del_tangiatm
• 🤍१مولانای جآن @ARAMESH_KADDE
• 🐤اَشعار قشنگ @CHAMEH_IR
• 🍌آشپزے خوشمزﻫ @FOOToFAN_ASHPAZI
• 🌼نوشته دلی @theKhmud
• 🐝تیکه کتاب @TikeKeTaBi
• 🕯१ترند میکاپ @vahshieziba
• 💸१پروفآیل آبـے @iBLUO
• 🩹१بیو سـبز @bio_sabz
• 🤍१عشق همیشگی @QATAN_O
• 🐤جملات انگیزشی @angizeshi_123
• 🍌روتین درسی @VANILM
• 🌼پـیتـزآآآآ 𝗙𝗢𝗢𝗗؛ @Delicious_Co0k
• 🐝روانشناسی تایم @Colorful_moments
• 🕯१ست 𝗟𝗢𝗩𝗘؛ @Hvalii_eshg
• 💸१خود مراقبتی @DOONYA_RANGII
• 🩹१تکست مووود @Darrkmiinds
• 🤍१پروفایلای رنگی @picolorful
• 🐤پـروفآیل مـذهبـی @HAVAY_HOSEIN
• 🍌اِغواگَری @blueberry_liife
• 🌼فضانوردشو @WorldOfAstronomy
• 🐝خانومشم آقاییمه @Kenaram_Bash_A
• 🕯१کلیپ دلبرانه @tapeshehqalbabamm
• 💸१مـ؏ـشوقه قلبمےٖ @MilLuNaa
• 🩹१حس خوب @I_AVAN
• 🤍१معشوقهی من @caffe_sheerr
• 🐤؛𝐆𝐈𝐑𝐋𝐘 لـند @girlylandm
• 🍌؛؏ـشقولآنہ 𝐋𝗼𝗩𝗲؛ @eShqh_nEvis
• 🌼فلسفی،روانشناسی @DELLMAHM
• 🐝پروفآیل بنفش @Amethyst_Channel
• 🕯१کاپلی من @Mood_Tore
• 💸१هوش/سرگرمی @QUIZ_GAMES
• 🩹१بیو فارسی @iBioFarSi
• 🤍१استوری دلبرونھ @STORRRIIES
• 🐤پروفایل انیمه @animepcute
• 🍌لانگ دیستنس @MYLUUNA
• 🌼انزوا مود @isolationmood
• 🐝ممـنؤعـۂ هآی𝗠ٰ𝗢ٰ𝗼ٰ𝗗؛ @mymemOrry
• 🕯१رُمـآنِ اَربآبی @parsedartanhayiii
• 💸१دختران امروزی @Strong_girlz2
• 🩹१والپیپر زرد @ZRD_CHNL
• 🤍१فیلترشڪن ᗩᑭᑭ؛ @candyeditt
• 🐤فیلم 🆂🆁🅸🅻؛ @FilMATx
• 🍌ادیتورشو @volturi_edit
• 🌼تکست انگیزشی @angizeshi_jomalat
• 🐝تئوری•فکت @HideFact
• 🕯१ایده سیو @MANAREM
• 💸१کلیپ عاشقانه @tabeashg
• 🩹१جانانم مولانا @Molanaye_shams
• 🤍१کپشن دخترونہ @I_HONARISM
• 🐤تکست لاولی @Ra_Mona
• 🍌؛🅕🅘🅛🅜 فیلمآم @FilmLanDl
• 🌼مشکي 𝙈𝙊𝙊𝘿؛ @NBZ_MORDE
• 🐝روتین پوستی @cuteeam
• 🕯१پادکست𝗟𝗼𝘃𝗲؛ @peaceradio1
• 💸१منبع کپشن @Cpti0n
• 🩹१انگیزشے بآش @DEL_ANGIZ_JAN
• 🤍१؛𝑸𝒂𝒍𝒃𝒆منۍ @GhasedakSokuTe
• 🐤اشعار مولانا @DOZHAM98
• 🍌میکاپ•روتین @Iblueberriw
• 🌼؛BIO / بیو @BIOHAMM
• 🐝آرامش قلبمی @gif_delbaran
• 🕯१فقط خُدا @khoda_60
• 💸१بیو 𝙉𝙖𝙗؛ @paryzaaaad
• 🩹१اسمر •کاوایی @asmrarea
• 🤍१دخترونه انگیزشی @SUN_FLOWERR7
• 🐤قربون صدقه@eshqh_to
• 🍌تیکه کتاب @books_audio169
• 🌼امیدواری تڪخطے @saaye_maah
• 🐝ریمیکسای شاد @REMIXHEISHAD
• 🐤استایل کلاسیک @itrendStyle
• 🕯१ریمیکسام آهنگ @Qofleahang
• 💸१تڪخطۍ عاشقانه @MAH128
• 🩹१آهنگ 𝙍𝙤𝙤𝙯؛ @yousimusic
• 🤍१بیو انگیزشی @bio_angizeshi1
• 🐤بیو عاشقانه @ibiolove
• 🍌خودآگاهی موفقیت @selfesteem2021
• 🌼بیو قشنگ @MOHAJER_OFFICIALL
• 🐝بیو بکگراند @SOLOORG
• 🕯१آهنگای نایاب @NayabMusik
• 💸१ڪپشنهاے انگیزشۍ @AROME_DELAM
• 🩹१پروفایل شیک @aks_profilestar
• 🤍१استوری قشنگ @story_ziba
• 🐤اسمر•موکبانگ @mukbangworld
• 🍌دختر ورزشکار @FlT_BODY
• 🌼پلی لیستم @Toxyrics
• 🐝رُمان مَمنوعـه @ROOMANIIYA
• 🕯१آهنگای اینستاگرام @ReMiXQofli
• 💸१تم تلگرامت @ThEm_PINK
• 🩹१بکگراند کیوت @background_cute
• 🤍१ژستهای عڪآسی @IPHOTOGRAPHR
•°•
•°•🌱🥥تکنیکهای روانشناس:
{●👩🏻💼🐻❄️@mouje_tahavolezendegi }
#پارتپانصدوپنجمغرورعاشقکش
#فصلدوم
من: هیچیش نمیشه!
کارن: بزا بگم دکتر بیاد حالش خیلی بده!
کلافه شدم و گفتم: نمیخوام کسی جاشو بدونه! میبریمش عمارت دکتر بیاد اونجا!
کارن: پس عجله کن!
به یکی از بادیگارد ها گفتم رامین رو کول کنه و ببره تو ماشین!
کارن کنارش نشست تا ی وخ به هوش بیاد از پشت حمله ور نشه!
به تلما گفتم یکی از خونه های ته باغ رو آماده کنه ب دکتر هم خبر دادم ک بیاد!
رسیدیم و بدون اینک ب کسی دیده شیم رفتیم خونه!
من: دستو پاشو ببندید!
کارن: این تو حال خودش داره میمیره دیگ چرا ببندیم شاهان؟
با اخم نگاهش کردم!
درسته خیلی کمکم کرده بود ولی دیگ داشت زیادی نظر میداد!
من: گفتم بسته شه!
دیگ چیزی نگفت! احمد دستاشو و یکی دیگ از بچه ها پاهاشو بست!
تو این حال صمد با دکتر وارد خونه شد!
بعد سلام و احوال پرسی دکتر رفت معاینه اش کنه!
با دیدن رامین گفت: چرا دستو پاش بستس؟ اینجوری نمیشه ک معاینه درست حسابی کرد!
کارن زیر لب گفت: تحویل بگیر!
اشاره کردم تا احمد باز کنه!
دکتر معاینه کرد و گفت: انگشتش چرا قطع شده؟
بدون چون و چرا گفتم: من قطع کردم!
یه لحظه هنگ کرد! ترسو از تو چشاش میشد خوند!
دیگ سوال نکرد و دارو تجویز کرد!
بعد رفتن دکتر، زود بچه هارو فرستادم برن دارو هارو بخرن تا ب خوردش بدیم که هوش بیاد و بفهمیم این جاسوس کوچولو کیه تو موکحم!
اعصابم خیلی خراب بود!
فقط منتظر بودم ب هوش بیاد تا دهن وا کنه!
𝑺𝒆𝒏𝒊 𝒐𝒌𝒂𝒅𝒂𝒓 ç𝒐𝒌 𝒔𝒆𝒗𝒊𝒚𝒐𝒓𝒖𝒎 𝒌𝒊 :)
@parsedartanhayiii
اگه تصمیم بگیرم نبینمت،
حتی رو به روم بشینی هم نمیبینمت.
دوستان امروز ب این دلیل نبودم
فردا چنتا پارت میزارمممم♥️🐺
هیچوقت آدمها را
با انتظار امتحان نکنید،
انتظار آدمها را عوض میکند.
-پابلو نرودا.
یه بار برای همیشه:
شوخیای که به شخصیت،
احساس، یا ارزش آدم لطمه بزنه،
شوخی نیست؛
بیادبیه
و ما نیازی به تحمل بیادبی هیچکس نداریم.
𝒗𝒂𝒕𝒂𝒏𝒊𝒎 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii
𝑺𝒆𝒏𝒊 𝒐𝒌𝒂𝒅𝒂𝒓 ç𝒐𝒌 𝒔𝒆𝒗𝒊𝒚𝒐𝒓𝒖𝒎 𝒌𝒊 :)
@parsedartanhayiii
مشكل من؟
کافیه یچیزی یک دقیقه منو به هم بریزه.
تا ۴۸ ساعت بعدش درگیری روانی دارم.
#پارتپانصدودومغرورعاشقکش
#فصلدوم
"شاهان" :
رفتم اتاق کارم! کارن اونجا بود!
کارن با دیدنم گفت: احمد زنگ زد بهت یا نه؟
من: نه! تو زنگ زدی اومدم! چیشده؟
کارن: ب احتمال زیاد باز ی خبرچین کوچولو تو موکحم داریم!
من: چطور مگه؟
کارن: بچه ها ی سر نخ از افسون و رسول پیدا کرده بودن خودت میدونی، بعد با پرسوجو تو عرض یکی دو ساعت خونه ای ک اونا زندگی میکردن رو پیدا کردن، ولی نه تنها خونه نبودن بلکه همسایه ها گفتن ک ی ساعت قبل اینک بچه ها برسن با چمدون هاشون فرار کردن.
کلافه دستی تو موهام کشیدم!
یکم فکر کردم و پرسیدم: رامین ک هیچ گوهی نمیتونه بخوره مگه نه؟
کارن: نه اصلا! ۲۴ ساعته بادیگارد بالا سرشه، و اینک اون بتونه هم بعد اون بلایی ک سرش آوردی نمیتونه هیچ غلطی بکنه!
مشتی رو میز کوبیدم و گفتم: پس کی میتونه بهشون خبر بده ک دنبالشونیم؟
کارن: نمیدونم! ولی هرکیه بینمونه!
عصبی گفتم: چرا مگه چن نفرن ک تموم نمیشن این کثافتا؟!
کارن: ی احتمال میدم شاید خودشون خواستن برن!
من: دقیق روز و ساعتی ک بچه ها پیداشون کردن؟ نمیتونه انقد تصادفی باشه!
کارن: درسته!
من: این طرف هرکیه رامین میشناستش!
کارن بشکنی زد و گفت: دقیقااا!
من: فردا میریم سروقتش!
کارن: مطمئنم یک دو سه میگه! چون چشمش خیلی ترسیده!
من: نگه هم مجبورش میکنم بگه!
کارن: باز شکنجه؟
پوزخندی زدم و رو کاناپه نشستم!
وای به حال اون خبرچین! وای!
𝒔𝒆𝒏𝒅𝒆𝒏 𝒅𝒂𝒉𝒂 ö𝒏𝒄𝒆𝒔𝒊 𝒚𝒐𝒌 𝒌𝒊 :)
@parsedartanhayiii
𝑺𝒆𝒏𝒊 𝒐𝒌𝒂𝒅𝒂𝒓 ç𝒐𝒌 𝒔𝒆𝒗𝒊𝒚𝒐𝒓𝒖𝒎 𝒌𝒊 :)
@parsedartanhayiii
تا حالا شده احساس کنین
که دیگه هیچوقت خوب نمیشین؟
یا هیچوقت اون آدم قبل نمیشین؟
من خیلی وقته که مردهام
شاید جای دفن شدن
به دلیلی برای دوباره زنده شدن
نیاز داشته باشم.
#پارتپانصدوچهارمغرورعاشقکش
#فصلدوم
میدونستم باز یاد اون شش سال لعنتی افتاده!
چیزی نگفتم!
تمنا دوباره دراز کشید و چشماشو بست!
تو این حین ترانه از حموم در اومد!
شاردا: بدو اتاقت لباس بپوش الان سرما میخوری!
ترانه مث ی جوجه طلایی رنگ بدو بدو از اتاق رف بیرون!
شاردا: چطوری شاهان؟
من: خودت خوبی؟
شاردا: قربونت!
ب تمنا اشاره ای کرد و اروم گفت: میونتون چطوره؟
من: نمیدونم!
دستشو رو بازوم گذاشت و گفت: درست میشه!
سری تکون دادم!
شاردا هم دیگه چیزی نگفت و رفت!
.
.
.
صب قبل اینک بقیه بیدار بشن پاشدم و رفتم!
کارن پایین منتظرم بود!
با دیدنم لبخندی زد و گفت: صبحت بخیر!
من: همچنین! دیشب رامین مشکوک نمیزد؟
کارن: نه داداش! همچنان با درد انگشتش مشغوله! فقط ناله میکنه بدبخت!
من: خودش این بدبختی رو انتخاب کرده!
کاری سری تکون داد و گفت: بریم؟
من: بریم!
راه افتادیم و چند مین بعد رسیدیم!
رامین روی کاناپه درحالی ک پاهاشو تو شکمش جمع کرده بود خواب بود!
رفتم نزدیکش! عرق رو پیشونیش بود و رنگش پریده بود!
من: این چشه؟
کارن اومد نزدیک! نگاهی ب دستش کرد و گف: جای زخمش خونریزی کرده!
من: خب؟
کارن: ی دکتر ببینتش بد نمیشه!
من: نیاز نیست!
کارن: خونریزی و دردش زیاد باشه میمیره!
من: بخاطر ی انگشت!؟
یه نگاه مکش مرگ ما بهم انداخت !
کلافه نگاهش کردم و گفتم: صداش کن ببین بیدار میشه!
کارن رفت سمتش و دستی رو پیشونیش گذاشت!
کارن: این خیلی سرده بدنش شاهان! باید ببرین بیمارستان!
𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii
ولی امروز به آرزوی دوران رهنماییم رسیدممم:))))
تراکتور: ۳
ملوان: ۰
𝒕𝒖𝒕 𝒆𝒍𝒊𝒎𝒅𝒆𝒏 𝒃𝒆𝒏𝒊 ç𝒐𝒌 𝒔𝒆𝒗 :)
@parsedartanhayiii
من پشیمونم.
پشیمونم که چرا
یه سری جاها صبروتحمل کردم.
باید پرخاش میکردم.
باید داد میزدم.
اشتباه کردم به روی خودم نیاوردم.
معده درد و سردرد
دیگه برا من بیماری نیست،
لایف استایله.
#پارتپانصدوسهمغرورعاشقکش
#فصلدوم
کارن: من امشب میرم پیش رامین بمونم! شاید ی خطایی دیدم ازش!
من: برو ولی چیزی بهش نگو! فردا خودم میام بالا سرش!
باشه ای و گفت و از اتاق رف!
از کشو ی سیگار برداشتم و روشن کردم!
یه پک گرفتم و به فکر فرو رفتم!
من کی انقد ضعیف شده بودم ک انقد راحت تو شهرم نفوذ کنن؟
من کی انقد ناچار شده بودم ک شهرمو ب مدت ۶ سال ول کنم و برم؟
مگه چیه این عشق ک انقد آدمو ضعیف و پر از نقطه ضعف میکنه؟
فکرم خیلی داغون بود! احساس میکردم قدرت قبل رو ندارم! منی ک هیچکس جرعت نداشت صاف تو چشام نگاه کنه الان نمیتونم مچ چنتا نفوذی رو بگیرم!
سیگارو تو جاسیگاری خاموش کردم و برگشتم ب اتاقمون!
تمنا خواب بود و صدای شرشر آب از حموم میومد!
رفتم سمت حموم! صدای شاردا و ترانه میومد!
تو این حال بودم ک تمنا صدام زد: شاهان؟
برگشتم: جانم؟
تمنا: چیشده بود؟ کی زنگ زد؟
نخواستم چیزی بگم ک استرس بگیره واسه همون گفتم: کارن بود! میگف سر نخ پیدا کرده از افسون و رسول!
لبخندی زد و گفت: وای خدایا شکرت! اگ پیداشون کنی نکششون! با اون افسون کار دارم!
لبخند کمرنگی زدم و گفتم: خودت میخوای تیکه تیکهاش کنی؟
تمنا: آره!
من: آخه تو؟
تمنا: عزیزم دست کم نگیر! تو ۶ سال نبود تو منم نسخه دوم شاهان اشراف زاده شدم! بی رحم تر از بی رحم!
رفتم نزدیک و دماغشو کشیدم و گفتم: چه غلطا!
نگاشو ازم گرفت و با انگشت های دستش بازی کرد!
من: چیشد؟ ناراحت شدی؟
تمنا: نه!
من: پس چیشد؟
تمنا: نمیدونم یهو دلم گرفت!
متأسفانه مشکل اینجاست
الان تو همون سنیام که
وقتی بچه بودم فکر میکردم
اگه برسم بهش دیگه
فقط عشق و حاله.
/channel/inm_shod_tajrobe
چطوری دلتون میاد این چنل خوشگلمو حمایت نکنید 🥲💔