https://www.khabaronline.ir/news/660758/
فکر می کنم این کتاب، از انگشت شمار کتابها در موضوع سیاست و سیاستنامه نویسی باشد که در طول تاریخ ایران نوشته شده است. این مقدمه من است،. لطفا عناوین آن را نگاه کنید. این کتاب را سال 1396 منتشر کردم.
🔴 انقلابِ بازرگان در دو حرکت !
🔻 به مناسبت بیست و نهمین سالگرد فوت مهندس مهدی بازرگان
🔻 سخنرانان:
▫️علیرضا رجایی (روزنامهنگار و فعال سیاسی ملی-مذهبی)
▫️حسن یوسفی اشکوری (دینپژوه، روزنامهنگار و نمایندهی اولین دورهی مجلس شورای اسلامی)
▫️عبدالعلی بازرگان (قرآنپژوه، روزنامهنگار، عضو نهضت آزادی ایران)
▫️محمود صدری (جامعهشناس، استاد دانشگاه، نویسنده)
▫️سروش دباغ (پژوهشگر فلسفه و مترجم)
🔻 زمان برگزاری:
شنبه ۲۰ ژانویه مورخ ۳۰ دیماه، ساعت ۲۱:۰۰ به وقت ایران و ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
🔻 برگزاری در بستر:
کلاب «گفتوگوهای ملی» :
https://www.clubhouse.com/house/گفتگوهای-ملی
و همزمان به صورت «لایو» در صفحهی اینستاگرام به نشانی: goftegoha_melli
#مهندس_بازرگان
@goftegoha_melli
🔸 استقلال نهاد دین از نهاد قدرت
🔹از منظر کتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء
🔹مراسم بیست و نهمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان
@nehzatazadiiran
▪️جامعه مدنی و دین مدنی
▪️بحران نهاد دین
افتتاحیه:
▫️لطفالله میثمی
با حضور و سخنرانی:
▫️محسن آرمین
▫️مجید شیعهعلی
▫️سیدعلی میرموسوی
میزگرد:
▫️با حضور ابوطالب آدینهوند، مصطفی محبکیا و مهدی معتمدی مهر
اختتامیه:
▫️محمد توسلی
▫️زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲
ساعت ۱۵ تا ۱۹
▫️ محل برگزاری:
تهران، خیابان توحید، خیابان پرچم، کانون توحید
@nehzatazadiiran
گفتمان جریان تحجرگرا و خشکهمقدس در کشور غلبه کرده است
🔺الیاس حضرتی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔻گفتمان جریان تحجرگرا و خشکهمقدس که به جمهوریت و حضور مردم اعتقادی ندارد، بسیار قویتر از چیزی است که تصور میشد.
🔻در واقع سایه این گفتمان بر سر بسیاری از نهادها گسترده شده و تبدیل به گفتمان حاکم شده، این جماعت توانسته حرف و نظر خود را پیش ببرد و مجلس آینده را با اکثریت قاطعی از این جریان بیاعتقاد به انتخابات، رای و اراده مردم تشکیل دهد... متن کامل 👇
https://www.etemadonline.com/tiny/news-647494
@massoumehebtekar
سید حسن خمینی: مجازاتی نظیر «شلاق» نه تنها بازدارنگی ندارد، بلکه «موجبات وهن دین» را نیز به همراه داشته است!
به گزارش جماران؛ رشید داودی از دیدار «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» با حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی خبر داد و نکاتی از این جلسه در رابطه با «نظریهی نقش زمان و مکان در اجتهاد» را مطرح کرد:
🔻یک: تعزیز، مجازاتی است که توسط حاکم شرع و به جهت «تادیب» و به غرض «بازدارنگی از یک عمل» جعل میشود؛ اما اگر به هر دلیل، جنبهی بازدارنگی خود را از دست بدهد یا حتی نتیجهی عکس داد و موجب تجرّی بر آن عمل شود، بیتردید جعل و اجرای آن موجب «نقض غرض» خواهد شد. حال باید پرسید که آنچه در روزهای اخیر در مورد اجرای تعزیرهای بدنی (شلاق) بر روی برخی بانوان منتشر شده، واقعاً «بازدارندگی» به همراه داشته است؟
🔻دو:امروزه تقریباً به اذعان همه کارشناسان خِبره و دلسوز، اجرای این قبیل تعزیرات و پیامدهای آن نه تنها بازدارنگی ندارد که «موجبات وهن دین» را نیز به همراه داشته و تردیدی نیست که در این قبیل امور، نظر کارشناسان قطعاً حجت است و باید مبنای عمل قرار گیرد.
🔻سه: پر واضح است در این قبیل امور، نظر مسئولان عالی و قضات و کارشناسان برجسته قضایی بسیار تعیین کنندهاست، لذا باید از ایشان مطالبهی جدّی کرد...👇
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1619592
@massoumehebtekar
✅ مدارس یاغی
✍🏻 رحیم عبادی، معاون اسبق پرورشی وزارت آموزش و پرورش
🔹مجلس شورای اسلامی طی هفتههای گذشته مصوبهای را قانونی نمود که از این پس هیات امناء مساجد میتوانند در ساختار مساجد، مدرسه تأسیس نمایند و با این مصوبه، مدرسه جدیدی به تنوع مدارس در آموزشوپرورش افزوده شد" گل بود به سبزه نیز آراسته شد".
🔹همزمان با این مصوبه ویدئو کلیپی در شبکههای اجتماعی در قالب یک مصاحبه تفصیلی در خصوص فلسفه تاسیس، فعالیت و گستره طرح مسجد مدرسه در کشور دستبهدست میچرخد و از قضا خبرنگار نام این مدارس را "مدارس یاغی" معرفی نموده است.
🔹 اینجانب بهعنوان معلمی که تربیت خود را از مسجد آغاز نمودم و خود تربیتیافته مساجد بوده و طی سالهای خدمت در آموزشوپرورش در سطوح مختلف همواره مشوق ارتباط و همکاری بین مساجد و مدارس بودهام، این مصوبه را بدعتی خطرناک در آموزشوپرورش ایران میدانم و بهعنوان یک کارشناس ارشد امور پرورشی دانش آموزان مراتب نگرانی خود را از تأسیس این قبیل مدارس اعلام و خواستار توقف این مصوبه از سوی شورای محترم نگهبان و وزارت آموزشوپرورش میباشم.
🔹الف- آیا مساجد بعد از انقلاب در انجام مأموریتهای دینی بهویژه در تربیت نسل جوان توفیقی داشتهاند؟ هم اینک چه تعداد از نوجوانان و جوانان در مساجد کشور فعالیت و حضور دارند؟
🔹ب- آیا مساجد فعلی قادرند که امور آموزشوپرورش دانش آموزان را در مقاطع مختلف تحصیلی (ازابتدایی تا متوسطه) و در جنسیت مختلف به ویژه دختران را عهدهدار شوند؟ چه تجربه و مستند موفقی در این خصوص قابل استفاده در اختیار است؟ با چه پشتوانه و دلگرمی و با چه مطالعه وتحقیقی می خواهید کار آموزش وپرورش دانش آموزان را به مساجد واگذار نمایید ؟
🔹آیا مجلس شورای اسلامی به ابعاد صدور مجوز قانونی تأسیس مدرسه در درون مساجد توجه نموده است؟ چگونه میتوان کار تخصصی آموزشوپرورش دانش آموزان را به هیات امناء مساجد واگذار نمود؟ احتمالاً نمایندگان محترم یا هیات امناء مساجد را نمیشناسند و یا از ماموریت آموزشوپرورش و مدارس بیاطلاع هستند؟ آیا در میان نمایندگان محترم چند متخصص تعلیم و تربیت و یا دانشآموخته رشتههای مختلف آموزش و پرورش وجود ندارد که به ابعاد این تصمیم از نظر کارشناسی و تخصصی توجه نماید؟
🔹پیوند مسجد و مدرسه امری مقدس و ستودنی است اما تلفیق مدرسه و مسجد امری مذموم و ناپسند است. همکاری مسجد و مدرسه کار پسندیدهای است؛ اما واگذاری مأموریت مدارس به مساجد کار ناصواب و ایجاد انحراف در امر تعلیم و تربیت دانش آموزان است.
🔹به نظر میرسد مشکل این قبیل تصمیمات نوع نگاه به نهاد تعلیم و تربیت در ایران و کارکرد آن برمیگردد. مدتی است در حاکمیت جمهوری اسلامی اندیشهای آشکار شده که مدارس را محصول تمدن غرب میدانند. چنان که دانشگاهها را این گونه معرفی نموده اند و تربیتیافتگان و آموزش دیدگان نظامهای آموزشی را سکولار و بلکه بیدین و مرعوب در مقابل تمدن غرب معرفی می کنند و ادامه فعالیت نظامهای آموزشی را به شکل متعارف درایران برنمیتابند. و دائما" نهاد آموزش و پرورش را برخواسته از ذهنیت های نادرست تحقیر و سرزنش می کنند!
🔹از سوی دیگر کارکرد نهاد آموزش و پرورش را ایدئولوژیک و در تلاشاند که از سازوکارهای جدیدی برای دینی شدن مدارس و آموزشوپرورش بهره گیرند و در یک مجموعه بههمپیوسته از استخدام طلاب در آموزشوپرورش به ازای هر مدرسه یک روحانی تا توسعه همه جانبه همکاری آموزشوپرورش با حوزههای علمیه درسطوح مختلف و واگذاری بخشی از مدارس به مراکز حوزوی و علمیه و یا واگذاری بخشی از مدارس به سازمان بسیج و سپاه پاسداران و سایر نهادی های دینی و انقلابی و... و امروزه واگذاری مدارس به هیات امناء مساجد و فرداها باید منتظر خبرهای جدیدتری باشیم.
🔹آنچه امروز آموزش و پرورش را تهدید میکند تحجر و واپسگرایی است. کما این که قشری گری، مقدس نمایی، ظاهر بینی و برداشت سطحی از دین و مقاومت در برابر عقلگرایی و پویایی در اجتهاد در بسیاری از بخشهای جمهوری اسلامی، امری متعارف شده و مدتی است در ستیز کامل با اندیشه های ناب امام خمینی(ره) هستند و متأسفانه روز به روز جمهوری اسلامی به قول سید محمد خاتمی در حال تبدیل شدن به ناجمهوریت و بلکه به سمت حکومت و خلافت اسلامی پیش میرود و خطری که بنیانگذار جمهوری اسلامی همه را ازآن بر حذر میداشت و خون دلهایی که بابت آن خورده بود امروز باحمایت رسمی دستگاههای حاکمیتی در حال مستقر شدن در ساختار جمهوری اسلامی ایران است./ جماران
🔸متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
گفتمان جریان تحجرگرا و خشکهمقدس در کشور غلبه کرده است
🔺الیاس حضرتی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔻گفتمان جریان تحجرگرا و خشکهمقدس که به جمهوریت و حضور مردم اعتقادی ندارد، بسیار قویتر از چیزی است که تصور میشد.
🔻در واقع سایه این گفتمان بر سر بسیاری از نهادها گسترده شده و تبدیل به گفتمان حاکم شده، این جماعت توانسته حرف و نظر خود را پیش ببرد و مجلس آینده را با اکثریت قاطعی از این جریان بیاعتقاد به انتخابات، رای و اراده مردم تشکیل دهد... متن کامل 👇
https://www.etemadonline.com/tiny/news-647494
@massoumehebtekar
با سلام
به اطلاع بزرگواران میرساند، در راستای حل مسائل اجتماعی در چارچوب ماموریتهای موسسه دارالاکرام، کارگاه مبانی تدوین و نگارش طرح اولیه پروژههای محرومیتزدایی در قالب کنش اجتماعی، برگزار میگردد. در این کارگاه مایلیم درباره موارد زیر گفتگو کنیم:
- لزوم شناسایی مسائل اجتماعی و سازمانی مرتبط با هر واحد ستاد و شعب توسط منابع انسانی موسسه دارالاکرام و سایر کنشگران اجتماعی
- نحوه مواجهه با مسائل در قالب پروژههای جدید محرومیت زدایی
- نحوه تدوین و نگارش طرح پیشنهادی برای حل مساله
- نحوه پیگیری و راهاندازی پروژه محرومیتزدایی در واحدها و شعب
امیدواریم با حضور منابع انسانی شایسته و کارآمد موسسه دارالاکرام در این کارگاه، بستر اولیه برای حل مسائل اجتماعی در چارچوب ماموریتهای موسسه بیش از پیش فراهم گردد.
آدرس:
https://www.skyroom.online/ch/darolekram/darolekram
زمان:
دوشنبه ۱۸ دی ساعت ۱۴-۱۶
با تشکر فراوان
فایل صوتی نشست
حصارکشی برای امنیت / امنیتی؛
روایتی از قدرت و مقاومت در فضای عمومی
با ارائه
میلاد محبی
پژوهشگر حوزه مطالعات شهری
چهارشنبه ۱۳ دیماه ۱۴۰۲
به میزبانی مدرسه مطالعات فضا باشگاه اندیشه
#مطالعات_فضا #فضای_عمومی #معماری #شهر #محبی #باشگاه_اندیشه
@fazaschool
@bashgahandishe
طرح تحول جبهه پایداری در رسانه ملی!
کاریکاتور از: مهدی عزیزی
مطالعات رسانه و ارتباطات
@mediaresearches
✅یکی از نتایج نظارت شوم استصوابی!!!
۱- ۸ سال وزیر اطلاعات
۲- ۴ دوره نمایندگی مجلس
۳- ۲ دوره عضویت در مجلس خبرگان
۴- ۱۰ سال رییس عقیدتی سیاسی ارتش
@Sahamnewsorg
*دویستمین سال انتشار روزنامه گاردین*
چندی پیش در آن سوي دنيا ، يك روزنامه مترقي و خصوصي ، دويستمين سال تولدش را جشن گرفت . بله 200 سال ! آن هم در كجا؟ در انگلستان ؛ كشوري كه از نظر ما مهد ستم و استثمار و آزادي هاي پوشالي است .
در گاردين ، ۷ نسل روزنامه نگار ، كار كرده اند و بازنشسته شده اند و بدون تهديد و تحقير ، به مرگ طبيعي يا لااقل حوادث غيرسياسي ، از دنیا رفتهاند .
معني اين حرف را كساني بيشتر مي دانند كه به تاريخ مطبوعات خاورميانه و ايران از قاجاريه تا كنون ، آگاهند و يا كساني كه در دو دهه اخير در مطبوعات سياسي و منتقد كشور فعالیت داشتهاند و روزنامه هايي با طول عمر « يك روز » را ، به چشم خود ديده اند !
اگر بخواهيم براي مخاطبان عام ايراني ، تصویر دقيقتري از طول عمر اين روزنامه ارائه كنيم ، بايد گفت كه آغاز به كار گاردين در 5 مي 1821 ميلادي ، مصادف با حكومت فتحعلي شاه ( دومين شاه قاجار ) و ۷ سال قبل از انعقاد قرار داد تركمن چاي بود .
اگر اين روزنامه صرفا وقايع مهمي همچون تغيير حكومتها و يا مرگ شاهان و رهبران ايران را پوشش داده باشد ، بايد اكنون در آرشيو كاغذي آن ، صفحاتي از خبر فوت فتحعلي شاه ، محمدشاه ، ناصرالدين شاه ، مظفرالدين شاه ، محمدعلي شاه ، احمدشاه قاجار ، رضاشاه و محمد رضا شاه پهلوي و نيز ورود و درگذشت آيت الله خميني ، وجود داشته باشد .
گاردين ، كارش را به عنوان يك هفته نامه محلي در شهر منچستر شروع كرد . سپس روزنامه شد و به لندن انتقال يافت و در نهايت ، دفاتري در سراسر اروپا تاسيس كرد و به شهرت جهاني رسيد .
اين نشريه از بدو تاسيس ، موضع مستقل و شعار ساده و صريحي را انتخاب كرد و عليرغم فشارهاي مالي كه آن را تا مرز ورشكستگي پيش برد ، تا همين امروز ، به آن عهد پايبند مانده است ؛
« كار ما نقد قدرتمندان ، و ديدن كساني است كه معمولا ديده نمي شوند »
گاردين به عنوان يك روزنامه پرسابقه كه به درستي آن را « پدر بزرگ نشريات دنيا » مي نامند ، براي همه رسانه هاي جهان ، به ويژه روزنامههاي ايران ، درس هاي آموختني زيادي دارد ؛
مهم ترين درسش ، شايد همين نحوه مواجهه با رسانه هاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي است كه چگونه به جاي رقيب پنداري وگريز و ستيز ، توانست آن ها را به خدمت گيرد و به بخشي از توان و اثربخشي خود ، تبديل كند .
با اين حال ، اهميت گاردين در اصول حرفه اي و درس هايي كه به ما مي دهد ، نيست !
قهرمان اين داستان ، آن فضا و فرهنگ و ساختاري است كه به اندازه دو قرن ، يك رسانه منتقد و مستقل را در درون خود رشد مي دهد و تحمل مي كند .
شك ندارم كه اگر گاردين به عنوان روزنامه « ناقد قدرت » از دويست سال پيش تا كنون ، در ايران منتشر شده بود ، ( و البته به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و همسويي با دشمن و تشويش اذهان عمومي و توهين به مقدسات و ديگر موارد مشابه ، متوقف نمي شد ) ، الان مي توانست گنجينه اي از اخبار و تصاوير مهم ترين و عبرت آموز ترين رويدادهاي دو قرن اخير كشور را ، پيش روي ما قرار دهد ، و كار تاريخ نويسان را آسان تر نمايد .
اگر گاردين به عنوان همان روزنامه « صداي بيصدايان » مي توانست در ايران منتشر شود ، شايد اصلا نيازي به انتشار ؛
روزنامه « اختر » و قتل احمد روحي ،
انتشار« صور اسرافيل » و قتل میرزاجهانگيرخان ،
انتشار « طوفان » و قتل فرخي يزدي ،
انتشار « روح القدس » و قتل احمد تربتي ،
انتشار « قرن بيستم » و قتل ميرزاده عشقي ،
انتشار « دنيا » و قتل تقي اراني ،
انتشار « مرد امروز » و قتل محمد مسعود ،
و نيز انتشار و قتل و بازداشت و بيكاري و فرار و مهاجرت و در به دري صدها روزنامه نگار ايراني نبود .
غمگينم از اينكه شاهد برآمدن و پژمردن ده ها نشريه و رسانه و نابودي هزاران شغل و زندگي بوده ام ، اما خوشحالم كه لااقل از اين جمع خستگان ، حتي در جايي دورتر از اينجا ، يكي هم ۲۰۰ ساله شد !
مي دانم كه گاردين ، برخلاف روزنامه هاي كشور من ، احتمالا اين شانس و فرصت را خواهد داشت تا چندين سال بعد از ما نیز بماند ،
اما اميدوارم كه آنچه در باره فرزندان و آيندگان ما مینويسد ، شباهتي به اخبار و تصاوير دوران ما و پدرانمان نداشته باشد .
اين همه خبرهای تلخ و رعب آور ، شايسته ما نبود . . . . .
به یاد شبهای برره!
احمد زیدآبادی:
سید احمد خاتمی عضو شورای نگهبان گفته است:
"امروز کسانی که میگویند رأی ندادن هم نوعی رأی دادن است حرف بایدن را میگویند"!
طرف خطاب او ظاهراً شیخ حسن روحانی است که برای ترغیب مردم به حضور در پای صندوق های رأی گفته است، رأی ندادن هم نوعی رأی دادن است و منظور واضحش این بوده که هر که رأی ندهد، عملاً به سود تندروها کار کرده است!
گرچه ادعای آقای روحانی خالی از مغلطه نیست، اما برداشت احمد خاتمی از سخنان او که در طول یک هفته دو بار هم تکرار شده است، پاسخی از سوی مهران مدیری در شبهای برره طلب میکند!
وقتی فردی در مقام "فقیه شورای نگهبان" حرفی بدین واضحی را معکوس میفهمد و بر حرف معکوس خود اصرار هم میورزد، دیگر چگونه میتوان از امثال او انتظار دقت و اتقان و درک درست از قوانین مصوبهشان را داشت؟!
#احمد_زیدآبادی
@khandanyhaa
علی دهباشی و دفن تجربههای ایرانی
مجله بخارا عنوان آشنایی برای عموم ایرانیان دوستدار فرهنگ و هویت ایرانی است. نشریهای روشنفکرانه که در نزدیک به سه دهه گذشته پایمردانه در حوزههای ایرانشناسی و ادبیات و هنر ایران تولید محتوا کرده است و این روزها به علت بیماری صاحب امتیاز و سردبیر این نشریه که در تمامی دوران انتشار آن این مسئولیت را برعهده داشته، مجددا نامش بیش از پیش بر سر زبانها افتاده است.
علی دهباشی بزرگمردی که عمر خود را از طریق انتشار مجلات متعدد که مشهورترین آنها بخارا و کلک هستند، وقف فرهنگ ایران زمین کرده است و مرحوم داریوش شایگان در وصف او و کارهایش عباراتی را آورده است که به نظر میرسد توصیف مشترک تمامی افرادی باشد که دهباشی را میشناسند: «علی دهباشی یک فرد نیست، یک وزارتخانه است و یک تنه به اندازه یک کل وزارت فرهنگ کار میکند.» تشبیه دهباشی به یک نهاد، توصیفی اشتباه یا غلوآمیز نیست. در نتیجه همت والای او امروز مجموعهای مدون از آثار بسیاری از اندیشمندان و فرهنگ دوستان حوزه تمدنی زبان فارسی از غرب ایران تا افغانستان و تاجیکستان در مجلدات بخارا و کلک جمعآوری شده است. مجموعهای که منبعی بسیار گرانقدر برای تمامی مراکز علمی و پژوهشی در حوزه ایرانشناسی است. و پر واضح است که این خدمت بزرگ از توان بسیاری از سازمانها و نهادهای امروزی خارج بوده است.
اما هرچه از بزرگی این خدمت دهباشی برای فرهنگ ایران زمین بگوییم، به همان مقدار باید اقرار کنیم که او خود نه تنها قربانی، که متاسفانه با افتخار امتداد دهنده برخی ویژگیهای منفی فرهنگی است که سرنوشت انسانهای ساکن در حوزه تمدنی ایران را به شرایط نامناسب امروزی رسانده است.
دهباشی بارها در پاسخ به سوال نحوه مدیریت نشریه بخارا تاکید کرده است که اعتقادی به کارگروهی ندارد. از جمله در مصاحبه با روزنامه اعتماد در سال ۱۳۹۹ گفته است: «من اعتقاد به کار جمعی ندارم. برای اینکه ما تجربه کار جمعی نداریم، معمولا سلایق شخصیمان را در کار دخالت میدهیم و شروع میکنیم، یکدیگر را حذف میکنیم.»
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/113318
باسلام و درود خدمت دوستان عزیز:
تور ۵روزه بازدید از(خرمشهر شلمچه جزیره مینو و ابادان )حرکت از تهران مورخ
دوشنبه ۲۳بهمن بازگشت به تهران جمعه
۳۷بهمن با قطارvipبه میزبانی موسسه بهار خرمشهر برگزار میگردد..
هزینه پیش بینی شده هرنفر۵مملیون تومان است و اولویت ثبت نام با اشخاصی است که ابتدآ۳ملیون بصورت علی الحساب به شماره حساب ۶۱۰۴۳۳۷۸۶۰۲۸۳۹۱۸بنام آقای مهندس غلامرضا بصیرزاده واریزنمایند
لطفا لازم است شماره کد ملی خود و همراهان ا باذکر نام و نام خانوادگی کامل همراه با تصویر فیش مربوطه بشماره موبایل۰۹۱۲۱۲۵۱۹۸۸ارسال نمایید.
ارادتمند اسدزاده
دبیر کارگروه گردشگری همدلان.
✅ براندازها تمایلی به حضور نیروهای معتدل ندارند؛ میخواهند تندروها باشند تا کشتی را سوراخ کنند
🔹محسن هاشمی:
افرادی که معمولا به حضور معتدلین در کشور راضی نیستند، دنبال براندازی هستند و تمایل ندارند انتخابات درست شکل بگیرد؛ این افراد تمایلی به حضور نیروهای معتدل ندارند بلکه میخواهند تندروها باشند تا کشتی را سوراخ کنند و کشور را تضعیف کنند. علاوه بر آنها عدهای افراد با گرایش افراطی هستند و ادای حمایت از انقلاب اسلامی را درمیآورند اما در عمل شبیه به همان افراد دسته اول هستند. این دو گروه در نهایت از پشت به هم میرسند.
@didarnews1
@massoumehebtekar
این ملک قربانی آگاهان میطلبد تا قربانی ناآگاهان نشود
مروجان فرهنگ و دانایی، میبینید کارتان چقدر سخت است؟ پدیدآورندگان کتاب و شعر و موسیقی و تصویر، درک میکنید در کجای جهان ایستادهاید؟ معلمان و مربیان و تسهیلگران نوگرا که عشقتان زندگی است و خشمتان مرگ است، متوجهید که وقتی میگوییم اگر یک قدم هم بتوانید برای یک کودک، نوجوان یا جوان بردارید، چه جان سترگ میخواهد؟
شما نه تنها تشویق نمیشوید که سالها با توان و ناتوانیتان با رنج تن و روان و مال، رشتهها میکنید و یک خبر همه را پنبه میکند.؛ «زنی جوان، هفتادضربه شلاق خورد.»
انتخاب با خودتان است؛ یا رها میکنید و میگذارید شلاقها و خونپاشها برای فرزندان حال و آیندهمان جنگل سیاه برپا کنند یا میمانید از جان میکاهید، کم میخوابید و میخورید، بیشتر میخوانید، میشنوید و مینویسید و خونابه مشکلات شخصی و اجتماعی و اقتصادیتان را در مخفیگاه بالا میآورید و در عوض همچنان دانه دانه در زمین سنگلاخی، بذر میکارید تا روزی دستانتان در باغچهها سبز شوند.
کینکُشی با دشنام و ترک زمین و هر چه بادا باد محو نخواهد شد. خاطرهسازی میکنیم از لذت درکشدگی مخاطبان، از مجالبخشیدن به اکتشاف خودشان، از اینکه بدانند جهانشان خالی نیست. هستیم، میمانیم و خون میخوریم و خون میدهیم و خون میشوییم و رگهای ورمکردهشان را خون میرسانیم.
این ملک قربانی آگاهان میطلبد تا قربانی ناآگاهان نشود.
@azein0labedin
#علی_اکبر_زین_العابدین
پیوندگسستگی
بیایید باور کنیم که:
1- مشکل بنیادی ایران، «آب» نیست؛
2- مشکل بنیادی ایران، «اشتغال» نیست؛
3- مشکل بنیادی ایران، «رکود تورمی» نیست؛
4- مشکل بنیادی ایران، «بانکداری مندرس» نیست؛
5- مشکل بنیادی ایران، «صندوق های بازنشستگی» نیست؛
6- مشکل بنیادی ایران، «دمکراسی و آزادی» نیست؛
7- مشکل بنیادی ایران، سست شدن "اعتماد عمومی" به دولت نیست؛
8- مشکل بنیادی ایران، «سیاست خارجی" نیست؛
9- مشکل بنیادی ایران، «فساد و رانتبری» نیست؛
10- مشکل بنیادی ایران، «خام فروشی نفت» نبوده است؛
11- مشکل بنیادی ایران، «تولید اندک ثروت" نیست؛
12- مشکل بنیادی ایران، «محیط زیست ناپایدار» نیست؛
13- مشکل بنیادی ایران، «شکاف طبقاتی» نیست؛
14- مشکل بنیادی «کاهش ارزش های اخلاقی» نیست؛
15- مشکل بنیادی ایران، «اعتیاد روزافزون» نیست؛
16- مشکل بنیادی ایران، «زوال خانواده» نیست؛
17- مشکل بنیادی ایران، «تخلیه روستاها» نیست؛
18- مشکل بنیادی ایران، «دخالت های خارجی» نیست؛
19- مشکل بنیادی ایران، «فرار مغز ها» نیست.
20- مشکل بنیادی ایران،"تحریم های" گسترده نیست؛
21- مشکل بنیادی ایران، "مجلس کمخاصیت" نیست؛
22- مشکل بنیادی ایران، "دولت و کابینه ضعیف" نبوده است؛
23- مشکل بنیادی ایران، کمارزش شدن پول و گذرنامه نیست؛
24- مشکل بنیادی ایران...
✅این ها همه و همه، "پَرکاه" دو مشکل دیگرند. این هر دو بنيادی ترین مشکلات ایران بوده اند:
۱- استراتژی و مدیریت ناکارآمد ملی؛
۲- روند پر شتاب و تند، پبوند گسستگی؛ یا همان روند کاهشی و بلکه قطع علاقه ایرانیان با میهن است. در واقع حاکمیت به دلیل در دست نداشتن یک استراتژی مشخص و ملیگرایانه، دارد ایرانیان را به سوی یک "الیناسیون" یا همان پیوند گسستگی خزنده و البته تُند پیش می برد:
کاستن و قطع پیوند مردم - میهن.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
جزائر سه گانه و امنیت ملی ایران
دکتر حسین علایی
یکشنبه ۱۷ دی ماه ۱۴۰۲
با حمایت اخیر روسیه از بیانیه کشورهای عربی در باره جزائر سه گانه ایرانی، بار دیگر همه ایرانیان نگران شده و احساس خطر جدی کرده اند.
در مسئله جزایر سه گانه ایرانی آنچه بسیار مهم است، نقش اساسی این جزایر در تامین امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. امنیت ملی ایران تا حد زیادی وابسته به حفظ ایمن این جزایر ایرانی برای دراز مدت و تا ابد هست. در زمان جنگ تحمیلی چیزی که باعث افزایش قدرت ما در خلیج فارس بود، بهره گیری مناسب از همه جزایر خلیج فارس به ویژه این سه جزیره بود که باعث شد امریکایی ها نتوانند در حمایت از عراق از تمام ناوهای جنگی که به منطقه آورده بودند، استفاده قاطع کنند. من اهمیت بالای این جزایر را از این منظر بسیار زیاد می دانم. مهم این است که ایران باید برای اینکه کسی ادعایی درباره این جزایر مطرح نکند، برنامه مشخص درازمدت داشته باشد و بر اساس آن اقدام کند.
من چند پیشنهاد برای این موضوع داشته و دارم که برخی از آنها به خود ما بستگی دارد و نیازی به همراهی سایر کشورها نیست. مهم ترین پیشنهاد من این است که ایران نگاه اقتصادی و اجتماعی به این جزایر داشته باشد و از این نگاه که این جزایر را باید فقط با رویکرد نظامی از تیررس طمع دیگران دور نگاه داشت، فاصله بگیرد.
ما باید این سه جزیزه و ساحل شمالی آنها را به سه قطب مهم گردشگری، ورزشی، تفریحی و زندگی تبدیل کنیم تا مردم داخل ایران دائما به این سه جزیره تردد مرتب داشته باشند و تعداد زیادی ایرانی نیز در آنها زندگی بکنند. این جزایر ظرفیت و قابلیت این را دارند که ایرانی ها در آنها سکونت دائمی داشته باشند. باید در این جزایر حدود یکصد برج ۵۰ طبقه با منظورهای تجاری ، تفریحی، گردشگری، ورزشی و مسکونی ساخته شود. البته ابتدا باید یک طرح جامع معماری و شهرسازی برای آنها تهیه شود و سپس بر اساس آن طرح، باید بندرسازی ، پل سازی و فرودگاه سازی صورت بگیرد. در کشوری مانند چین جزیره های کوچک با پل های متعدد به هم متصل کرده اند و حتی در دریا اتوبان سازی هم بر روی این پل ها صورت گرفته است.
جزائر تنب بزرگ و کوچک در کنار هم و تقریباً چسبیده به یکدیگر و نزدیک به هم هستند و پل سازی میان آنها کار سختی نیست . حتی این سه جزیره را می توان با پل سازی به نزدیک ترین ساحل ایران در خلیج فارس متصل کرد. تبدیل این جزائر به یک قطب مهم مسکونی، تفریحی و گردشگری، الزاماً به بودجه دولتی هم نیاز ندارد و با سرمایه گذاری خصوصی هم پیش می رود.
به هر حال مسئله مالکیت و حاکمیت سه جزیره ایرانی برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم و حیاتی است. حتی طرح این ادعای امارات و پشتیبانی از آن از سوی کشورهایی مانند چین و روسیه باید ما را آشفته و عصبانی کند . دستگاه دیپلماسی ما نباید از کنار این مسئله به سادگی عبور کرده و تصور کند پاسخ دادن به این ادعاها و احضار سفرای این کشورها کافی است. در هر صورت نباید دستگاه سیاست خارجی ایران ماجرای ادعای غلط امارات را تمام شده بداند.
من پیش از این بارها نوشته و گفته بودم که ایران باید هرگاه متوجه سفر یکی از روسای دولت سایر کشورها به امارات می شود به آنها درباره احتمال همراهی با ادعای امارات درباره جزایر سه گانه هشدار بدهد. باید در داخل کشور افکار عمومی را بسیج کرد تا این سه جزیره و ساحل شمالی آنها که در سمت ایران قرار دارد به سه قطب بزرگ تجاری و گردشگری و ورزش های دریایی تبدیل شود.
در بحث جزایر، مسئله امنیت ملی ما مطرح است و از این حیث این جزایر ارزش بسیار حیاتی برای ما دارند و خدا روزی را نیاورد که پای یکی از این کشورها به این جزایر باز شود. اگر چنین مسئله ای رخ بدهد قدرتی که الان در خلیج فارس داریم به ناگهان افول خواهد کرد.
در هر صورت باید از سوی حاکمیت یک مدیر پروژه با انگیزه در سطح ملی و با اختیارات کامل انتخاب شود تا این جزائر را به محلی پر جاذبه برای سرمایه گذاری و رفت و آمد ایرانیان تبدیل کند.
به نظر من سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت امور خارجه، وزارت راه و شهرسازی و وزارت گردشگری و پیش از همه رئیس جمهور باید پیگیر اجرای این طرح باشند تا ایرانیان به جای رفتن به دبی برای گردش و تفریح به این جزائر سفر کنند.
✅بیزارم از این نوع مملکت داری شما
زهرا رهنورد:
آقایان حاکمان!
شما بر پیکر رویا حشمتی دختر آزاده که با حجاب اجباری مخالف است شلاق میزنید اما او با وجدان بیدار و مقاوم خود به شما ریشخند میزند.
بیزارم از این نوع مملکتداری شما.
@khandanyhaa
چند و چون تحول رسانه ملی
بخش اول: مبانی فکری
✍افزون بر دو سال است که پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما از طرح تحول رسانه ملی سخن به میان آورده و آنچنان که جسته و گریخته از طرح فاقد پیوست مطالعاتی او و قائم مقامش وحید جلیلی می توان فهم کرد، دال مرکزی طرح، سامان دادن بال رسانه ای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است.
✍روی پرچمی که جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با زعامت وحید جلیلی بالای سر برده علاوه بر شعارهای آرمانخواهی و عدالت طلبی مبارزه با مدرنیته و مخالفت با جریان روشنفکری جامعه بچشم می خورد. با این حال تعاریف عملیاتی اینها در دسترس نیست. ولی از مصادیق می توان به روش و منش این جبهه پی برد!.
✍دیدگاهها و خط مشی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در امتداد خط مشی جبهه پایداری است. مواضعی بسیار رادیکال دارد و پیشران جبهه، نیروهای حزب اللهی است و در اسناد مربوط به این جبهه به کرار آمده است. اداره امور نیز از طریق مدیریت قرارگاهی سامان می یابد!
✍آنگونه که جلیلی بیان کرده جبهه به امت اسلامی فکر می کند«جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باید در رابطه بین امت و امام شكل بگیرد. یعنی چه؟ ببینید ما یك امام داریم، یك نظام داریم، یك امت داریم، رهبری صرفاً رهبر جمهوری اسلامی یا رهبر نظام نیست». «ما میخواهیم یك حركت فرهنگی راه بیندازیم از لحاظ فكری، از لحاظ هنری، از لحاظ خبری كه به دنبالش یك اتفاقی در جامعه بیفتد و یك تحول در جامعه صورت بگیرد.».
✍روند مسئولیت هایی که تا کنون وحید جلیلی داشته است مانند سردبیری ماهنامه های «سوره» و «راه»نشان می دهد تحت لوای آرمان گرایی میخ تابوت این نشریات را کوبید. روش و منش جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آنقدر تند و رادیکال بود که خاموشی و بنیانیان روسای سازمان تبلیغات و حوزه هنری آنرا بر نتابیدند و برای خلاص شدن از دست تندروی جلیلی و تیم او پشت تابلو آرمانخواهی، ماهنامه سوره را تعطیل کردند!
✍وحید جلیلی تیرماه امسال ناخرسندی خود را در گفت و گو با ماهنامه سوره از تحولات آن سالها بیان کرد:«از حوزه هنری اخراج شدیم، به خاطر اینکه صداوسیما را نقد کردیم. دو تا انتقاد به یک سریال کردیم، بسیج شدند از ضد ولایت فقیه به ما بستند تا خوارج و ابنملجم و...». او بر این باور است که در آن سال ها آرمان گرایی از اصول گرایی محافظه کارانه شکست خورده است!
✍حالا همان جریانی که وحید جلیلی در نشریات راه و سوره پی گرفت و به تعطیلی هر دو نشریه انجامید. بنا دارد سازمان صداوسیما را با مدیریت قرارگاهی! متحول کند و گلوگاه های حساس برنامه سازی سازمان را در اختیار گرفته است. وحید جلیلی خود را پرچمدار جبهه ای معرفی می کند که بر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تکیه می کند اما شوربختانه این فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته اقتصاد دانشگاه امام صادق هر چند اشتیاق زیادی برای نظریه پردازی دارد! اما سنش به انقلاب ۵۷ و دوره ۸ ساله دفاع مقدس قد نمی دهد و متولد ۱۳۵۲ است!
✍در هیچ جای دنیا برای فردی فاقد تجربیات رادیو و تلویزیونی و تحصیلات نامرتبط که حتی قادر به اداره امور یک نشریه کوچک مانند ماهنامه های سوره و راه نبوده، فرش قرمز پهن نمی کنند! اما شوربختانه در کشور ما این قبیل رخدادها اصلا عجیب نیست. صداوسیما دروازه های ورودی متعددی دارد و دروازه قدرت چانه زنی در راهروهای سیاست، شرط شایستگی برای پست های مدیریتی کلان رسانه را به حاشیه رانده و آنها را آسانسوری بر صدر می نشاند!
✍حجت اله عباسی
@Dr_hojjatollah_abbasi
مطالعات رسانه و ارتباطات
@mediaresearches
✅این جعبه برق همان سکوییست که “ویدا موحد” (معروف به دختر خیابان انقلاب) از آن بالا رفت، و روسری خود را بعنوان اعتراض به حجاب اجباری بالا برد.
و این آقا همان دادیار (دکتر محسن آهنگر سماکوش) قاضی پرونده ویدا موحد است.
او با این استدلال که اعتراض مدنی از حقوق شهروندان است، برای پرونده “ویدا موحد” قرار منع تعقیب صادر کرد، و در پی آن توسط قوه قضائیه از مسند قضاوت اخراج شد!
دکتر محسن آهنگر پس از سالها با حضور در این محل، یاد و خاطره آن روزها را تازه کرده...!
آقای دکتر این روزها با افتخار در “اسنپ” مشغول مسافرکشی است!!!/ مهشید ناظمی
@Sahamnewsorg
دهباشی و میدانداریِ گفتوگو
📝هادی خانیکی
دهباشی از میدانداران گفتوگو در ایران است، آن هم گفتوگوهای فرهنگی و میدان مقدم در گفتوگو میدان فرهنگ است. به دلایل مختلف میتوان گفت كه نیاز اساسی ایران امروز نیاز به گفتوگو است یعنی به میزانی كه گام در مسیر گفتوگوی فرهنگی بگذاریم و در آن توانا شویم، بهتر میتوانیم به حوزههای دیگر حتی به حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بپردازیم. گفتوگو یك مفهوم تزیینی نیست. گفتوگو فهم و خلق معنایی مشترك و یاد گرفتن نقشآفرینی در كنار همدیگر و نه در برابر هم است. فهم و توانش گفتوگوهایی از این دست حداقل پنج لازمه دارد. اول اینكه بتوانیم این پیشفرض را بپذیریم كه گفتگو و تفاهم بر ستیزه و منازعه و دوری از همدیگر، اولویت و ارجحیت دارد. دوم اینكه مقولههای اصلی گفتوگو را از جنس فرهنگ بدانیم. سوم اینكه بپذیریم كه گفتوگو بدون پذیرش تنوع و تفاوت ناممكن است. در جهانی به سر میبریم- چه جهان بزرگتر ما و چه جهان ایرانی ما- كه واقعیت آنها سرشار از تنوعها و تفاوتهاست. چهارم اینكه به مبانی اخلاقی و رفتار مدنی و پیشینگی اخلاق در گفتوگو توجه كنیم. پنجم اینكه قدرت فهم و تحمل اقتضائات و سازوكارهای ورود به میدان گفتوگو را داشته باشیم. با این مبانی و مقدمات است كه میتوان تلاشها و رهاوردهای دهباشی را ارج نهاد.
اگرچه فرهنگورزان، مساله ایران را «ضعف گفتوگو» میدانند، اما باید در كنار آن سخن جامعهشناسان و صاحبنظران علوم اجتماعی را نیز شنید كه مساله ایران را عمدتا «تهدید» یا زوال همبستگی اجتماعی میدانند. تضعیف یا زوال همبستگی اجتماعی یعنی ناتوان شدن اجتماع ایرانی و آسیبپذیری آن در برابر سیاست و ثروت و نهایتا ظهور شهروندانی ناراضی، بیاعتماد و ناامید. در میانه چنین چالشها و تنگناهایی وجود «روشنفكران گفتوگویی» كه مرزكوشاند و به توانمندی جامعه ایرانی میاندیشند سخت مغتنم است. اثربخشی علی دهباشی در جهان غیر سرطانی زبانزد عام و خاص بوده، از این پس حضور او در جهان سرطانیها و جهان زیست سرطانی هم به لطف خداوند تاثیرگذار و امیدآفرین خواهد شد.
متنِ کاملِ یادداشت
#باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@bashgahandishe
🔴سرانجام نگاه ابزاری به دین
🔺اعتماد. ۱۳ در ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی:
🔘هنگامی که دکتر سروش قبض و بسط شریعت را طرح کرد، برخی از علما معترض شدند، گویی که کفر ابلیس گفته است.
در واقع آنان مدعی بودند یا گمان میکردند که حرام محمد، حرام ابدی است، و حلال محمد حلال ابدی است.
چیزی نیست که حکمش مستقیم یا بواسطه در قرآن و حدیث نیامده باشد. در نتیحه قبض و بسط شریعت که معتقد به تأثیرپذیری شریعت و فقه و از عینیت اجتماعی است، رویکردی نادرست تلقی میشد. از همین جا با دکتر سروش سر ناسازگاری گذاشتند و در نهایت مجبور به مهاجرت از کشور شد.
🔘اگرچه پذیرش این نظریه میتوانست منشاء خدماتی برای تحول و سازگاری دین با جامعه و واقعیت شود، ولی یک چیزی را از آن میگرفت که آقایان علاقهای به آن نداشتند و آن قدسی بودن شریعت است. فقه و شریعت را به یک دانش عرفی و متحول تعبیر میکرد.
فارغ از اینکه کدام یک از این دو رویکرد و نظر درست است، در عرصه عمل، واقعیتهایی فراتر از قبض و بسط رخ میداد.
🔘گرچه آن نظریه از نسبیت فقه دفاع میکرد، ولی نسبیت آن مبتنی بر اصولی بود و در چارچوبی قرار داشت که تغییرات را فقط در آن مجاز میدانست.
در حالی که در عمل بدیهیات دینی نادیده گرفته میشد و هیچ کس هم اعتراضی نمیکرد. نمونه آن بحث ربای بانکی.
🔘مطابق فهم سنتی از فقه، دریافت و پرداخت سود بانکی به شیوه موجود، ربا محسوب میشود و این مطابق نص صریح قرآن جنگ با خداوند است. ولی نه تنها در بانکهای ایران هست، بلکه سودهای بالایی هم میگیرند.
البته من همچون برخی افراد چنین عقیدهای ندارم، ولی این امر مستلزم عدول از آن ثبات مورد نظر در فقه است.
🔘نمونه دیگر که قطعاً غیر شرعی است ولی هیچ کس از منظر اسلامی و فقهی معترض نمیشود، افزایش نقدینگی و تورم است. این کار، برداشتن پول از جیب مردم از طریق خلق پول بیپشتوانه است، طبعآ از نظر برخی خلاف شرع است.
🔘پولهایی که دولتها از این طریق خلق کرده و به کارمندان خود داده یا صرف مخارج جاری خود میکنند، و تمام لقمهها و جامهها و اماکن خریداری شده از آن نیز مشمول حکم مال غیر است. اگر کسی اینگونه نگاه کند، زندگی اغلب مردم متأثر از این نوع خلق پول بناحق میشوند.
🔘شاید برخی به این ادعا بخندند، ولی اگر بپرسیم که آیا دولت میتواند یک باره نقدینگی را ده برابر کند و ارزش پول را یک دهم نماید و نه دهم آن را به جیب خود بزند، آن هم فقط با یک تصمیم ساده؟
اگر میتواند و حلال است، پس اینها نیز حلال است و بر عکس. بگذریم.
🔘یکی از موارد جالب بحث قیمتگذاری است. برداشت عموم فقها این بوده که قیمتگذاری در فقه پذیرفته نشده است.
حتی بعضاً سوا کردن محصولات را به درجه یک و دو نادرست میدانند، ولی در ۴۵ سال گذشته، همیشه قیمتگذاری رکن اساسی و بنیادی سیاستهای اقتصادی بوده است.
🔘تا اینجا مسأله مهمی نیست، مسأله هنگامی مهم میشود که برخی افراد اگر نفعشان اقتضا کند، از قیمتگذاری دفاع میکنند و هنگامی که قیمتگذاری به زیان آنان باشد متوسل به حدیث و فقه میشوند که ایهاالناس قیمتگذاری بدعت است.
🔘برنامه چهارم توسعه مصوب مجلس ششم، مقرر داشت که به مرور قیمتگذاری حاملهای انرژی برداشته شود. این بزرگترین دستاورد اقتصادی برای کشور بود که در دوره دوم آقای خاتمی رخ داد.
ولی هنگامی که مجلس استصوابی هفتم آمد یکی از اولین اقداماتش که زیان سنگینی برای کشور بود و الان هم شدیدتر شده، حذف این مصوبه بود.
🔘رییس آن مجلس در آخر سال ۱۳۸۳ این اقدام بغایت زیانبار را چنین توصیف کرد:
▪️”عیدی مجلس به ملت، تثبیت قیمتها بود ...با تصویب قانون تثبیت قیمتها، مردم احساس اطمینان و آرامش خاطر و امیدی یافتهاند و دیگر نگران افزایش قیمت سایر کالاها یا گرانی بنزین و فرآوردههای نفتی نیستند.“▪️
🔘این مصوبه ضربه سنگینی برای کشور بود که برای خودنمایی و کسب رای از مردم این کار را کردند و قیمتها تا ۵ سال ثابت ماند و البته تورم کم نشد که افزایش هم پیدا کرد و بدترین دوران اقتصاد کشور بود.
یک آقای روحانی که مهمترین اقتصاددان اصولگرای مجلس شناخته میشد در آن زمان نماینده مجلس و با این مصوبه همراهی کرده بود. اخیراً ویدیویی از ایشان دیدم که علیه قیمتگذاری سخن گفته و آن را بدعت دانسته و پیامبر(ص) را هم مخالف قیمتگذاری معرفی کرده است.
🔘گویی در سال ۸۳ این احادیث نبود. به همین راحتی حدیث و قران و سنت و سیره در مسیر ملاحظات و منافع سیاسی و جناحی قرار میگیرد. اگر نظریه قبض و بسط از جهتی به سود دین بود، این رویکرد کلاً اعتبار دین و حاملان آن را از میان میبرد و نتایج آن را در کف خیابان میبینیم. دین را ابزار قدرت و منافع جناحی نکنید.
🔘🔘با این سخنان قوت سخنان خود را زیاد نمیکنید، بلکه اعتبار دین و حدیث و حاملان آن را از میان میبرید.
@khandanyhaa