xatt4 | Неотсортированное

Telegram-канал xatt4 - چهار خطی

2829

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Подписаться на канал

چهار خطی

مرحمتی دوست فاضل جناب آقای علی عشایری

Читать полностью…

چهار خطی

زر یا سر

گر عاشقی ای سرزدۀ عشوه‌پرست
آن عربده‌ها کو که کند عاشق مست؟
بر سر چه زنی دست، اگر دردی هست
زر بر کف دست نِهْ، نه سر بر کف دست!

شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی
(دیوان خطی، ۱۲۶پ)

آن طنز پنهانی که گفتیم در رباعیات شفروه جریان دارد، در رباعی بالا ، نیکْ پیداست. رباعی از زبان معشوق روایت شده و او در حال عتاب با عاشقی است که لابد لاف زده:حاضرم سرم را برایت بدهم! مضمون زرپرستیِ معشوق در رباعیات کمال اسماعیل اصفهانی هم چندین بار دستمایه قرار گرفته، با همین شیوۀ طنازی. صفت «سرزدۀ عشوه‌پرست» در مصراع اول رباعی شفروه، چه قدر مناسب نشسته و چه تمهید خوشایندی ایجاد کرده است.
گویا مریدان اهل خانقاه، رباعیات شفروۀ اصفهانی را فتوح می‌دانستند و از دستبرد به دیوان او برای پُر و پیمان کردنِ انبان رباعیات مراد و مرشد خود ابایی نداشتند. این رباعی شفروه نیز به اوحد کرمانی منسوب شده و از تصرّفات خانقاهیان در امان نمانده است:
گر عاشقی ای سرزدۀ عشوه‌پرست
آن عربده‌ها کو که کند عاشق مست؟
بر سر چه زنی دست، اگرت دردی نیست
سر بر کف نِهْ، چه سر زنی بر کف دست؟
(دیوان رباعیات اوحد کرمانی، ۲۰۷)
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

دیروز مگر چند عروسک کشتی؟
چند آرزوی بزرگ و کوچک کشتی؟
امروز گلوله کم نیاوردی که؟!
ای جنگ! بگو چقدر کودک کشتی؟

#واران
@js313

Читать полностью…

چهار خطی

بعینهِ یا بعینهٔ؟

چون نیشکری بعینهِ (اصل: ﯨـعـﯨـنۀ) سرو بلند
سبز و تر و شیرین و سراسر همه بند
(روضةالناظر، برگ ۲۲۵ر)

«ها» در انتهای «بعینه» به احتمال زیاد، ملفوظ و ضمیر عربی است که هنگام خواندن اشباع می‌شود و باید آن را «بعینهی» خواند. به این ترتیب، «ی» کوچکی که بالای «ـه» در این بیت در نسخه نوشته شده است، نمی‌تواند واج میانجی فارسی باشد. در کتابت عربی برای نشان دادن اشباع هاءِ ضمیر، بعضاً جلوی آن یک «ی» کوچک نوشته می‌شود. مورد فوق نیز می‌تواند بر اساس این قاعده باشد*.
این کلمه در همین منبع در رباعی زیر نیز آمده است:

دل روی تو را چو روز روشن داند
فهرست بلا خط تو را می‌خواند
بالای تو چون سرو همی‌بالد راست
چشم تو بعینهِ به نرگس ماند
(همان، برگ ۲۷۰پ)

چنانکه در عکس ضمیمه‌شده از نسخه نیز مشاهده می‌شود، در کتابت این رباعی خبری از «ی» کوچک در انتهای کلمۀ «بعینه» نیست.

*از دوست فاضل، آقای منوچهر فروزنده‌فرد که این مسئله را یادآور شدند، سپاسگزارم.
@r_varyani

Читать полностью…

چهار خطی

دیروز و امروز

شبیه آنچه در یادداشت بالا آمده، این رباعی سلطان طغرل سلجوقی (د. ۵۹۰ ق) است که در نزهةالمجالس (ص ۵۴۶) نقل شده:
دیروز چنان وصال جان‌افروزی
امروز چنین فراق عالم‌سوزی
افسوس که بر دفتر عمرم ایّام
آن را روزی نویسد، این را روزی

در منبع مذکور، بعد از رباعی طغرل، این دو رباعی با عنوان «آخر» آمده که نشان می‌دهد گویندۀ آن‌ها برای مؤلف نزهةالمجالس ناشناس بوده است:
دوشم ز وصال بود در سر طربی
امشب ز تف فراق بگرفت تبی
افسوس که بر حساب عمرم گردون
آن را به شبی گیرد و این را به شبی

آخر
دیروز ز وصل شاد بودم ز کسی
امروز ز هجر دارم آزار بسی
افسوس که مستوفی دیوان فلک
آن را نفسی شمارد این را نفسی

مولانا رباعی سلطان طغرل را به طریق معهود خود بازآفرینی کرده و برای یاران خوانده و یاران، رباعی را به حساب خود مولانا گذاشته‌اند (کلیات شمس، جزو هشتم، ۳۰۲-۳۰۳):
دی بود چنان دولت جان‌افروزی
امروز چنین آتش عاشق‌سوزی
افسوس که در دفتر ما دست خدا
آن را روزی نبشت و این را روزی
‏..
گاهی بودم فرقت عالمسوزی
گاهی بودم عشرت جان‌افروزی
افسوس که روزگار بر لوح سپید
آن را روزی نبشت و این را روزی

اما به احتمال زیاد رباعی قاضی نظام‌الدین اصفهانی، برگردان این رباعی انوری است، نه رباعیات یاد شده (دیوان انوری، ۲: ۹۹۳):
دی ما و می و عیش خوش و روز نگار
و امروز غم جدایی و فرقت یار
ای گردش ایّام تو را هر دو یکی است
جان بر سر امروز نهم، دی باز آر
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

نسیم زنده رود و باغ کاران

به فریادم رسید ای غمگساران
مرا یادآورید ای شادخواران
خبرتان نیست ای مستان خوش‌خواب
ز چشم خیرۀ اخترشماران
به‌یکباره مرا مهجور کردید
بنامیزد زهی زنهارخواران
سرِ ادبار بر زانو نهادم
نشسته بر پلاس سوگواران
که آرَد رحمتی بر مستمندان
که ریزد جرعه‌ای بر خاکساران
فلانی را بپرسید و بگویید
که ای پشت و پناه دوستداران
حرامت باد و نوشت باد بی ما
نسیم زنده‌رود و باغِ کاران

شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی
(سدۀ ششم هجری)

منبع: جُنگ اشعار شمارۀ ۵۳۱۹ کتابخانۀ ملک، سدۀ دهم ق، صفحۀ ۸۳۰
‏..
اشارۀ لازم: در متن دو اصلاح صورت گرفته است: در بیت سوم، کردی به کردید بدل شده و در بیت پنجم، خاک‌یاران به خاکساران. این غزل در دیوان شرف شفروه موجود نیست. باغِ کاران، یکی از باغ‌های قدیمی اصفهان در مجاورت زنده‌رود بوده است. بیت آخر غزل شفروه، یادآور این بیت حافظ است:

گرچه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد!
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

تصویر دستنویس محاسن الکلام مرغینانی، کتابخانۀ‌ حاجی بشیر آقا (ایوب)، ۶۵۲ ق
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

مــا لعبتکانیم و فلـک لعبت‌بــاز
                 از روی حقیقتی، نه از روی مجــاز
بازیچه همی‌کنیم بر نطع وجود
                 گردیم به صندوق عدم یک یک باز


▫️منبع: الاقطاب‌القطبیه تالیف ۶۲۹ ق بدون ذکر نام سراینده
این رباعی در مجموعه‌های سده نهم و بعد از آن به #خیام منسوب شده است‌

لعبتک: عروسک
نطع: بساطی که مهره‌بازان و شعبده‌بازان افکنند و عروسکان و مهره‌ها بر آن چینند، بساط، سفره، صفحه
نطع وجود: جهان هستی
@parniyan7rang

Читать полностью…

چهار خطی

تولید دوبیتی از غزل
(غزل شرف شفروه در دفتر ترانه‌های باباطاهر)

یکی از روش‌های جعل دوبیتی به اسم بابا طاهر، تبدیل غزل‌هایی که وزن «هزج مسدس محذوف» دارند به دوبیتی است. به دلیل اشتراک وزنی میان این غزل‌ها با قالب دوبیتی، می‌توان بیت اول غزل را با یکی دیگر از ابیات برجسته و هماهنگ آن، انتخاب و سایر ابیات را حذف کرد و یک دوبیتی تازه ساخت. چنین اتفاقی در دفتر دوبیتی‌های منسوب به بابا طاهر فراوان افتاده و من شواهد آن را سال‌ها پیش در مقالۀ «رونق دوبیتی در عصر صفوی» (مجلۀ معارف، ۱۳۸۰) به دست داده‌ام. فی المثل، این دوبیتی مشهور (دیوان کامل باباطاهر، ۲۸):
دل عاشق به پیغامی بساجه
خمار آلوده با جامی بساجه
مرا کیفیت چشم تو کافی است
قناعتگر به بادامی بساجه
برآمده از یک غزل طالب آملی با ردیف «بسازد» است (کلیات، ۴۸۴) و این دوبیتی (دیوان کامل باباطاهر، ۳):
دلی دارم خریدار محبت
کز او گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت
بخشی از غزل تقی اوحدی بلیانی است (تذکرۀ نصرآبادی، چاپ وحید، ۳۰۳؛ عرفات العاشقین، چاپ ناجی، ۲: ۸۷۰).

تازه‌ترین گواهی که بر این مدعا به دست من افتاده، غزلی است از شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی شاعر قرن ششم که طعمۀ مجموعه‌سازان قرار گرفته و آن را تبدیل به دوبیتی کرده‌اند. اصل غزل به روایت دیوان شفروه چنین است (برگ ۱۲۱پ):
نگارینا دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
طریق کار این مفلس تو دانی
کلید بند و زندانم تو داری
چو من دعوی کنم، داور تو باشی
چو خواهم داد، دیوانم تو داری
مرا گفتی دلت دانی که دارد
بحمدالله نکو دانم، تو داری
من ار دامن ز تو کوته کنم نیز
چه حاصل، چون گریبانم تو داری
نمی‌دانم که این درد از که دارم
ولی دانم که درمانم تو داری

دوبیتی‌یی که از این غزل برون آمده و به باباطاهر منسوب شده و استاد شجریان نیز آن را به آواز خوانده، با افزودن عناصر گویشی چنین است (ریاض العارفین، ۱۹۴):
نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
نذونم مو که این درد از که دیرم
همی ذونم که درمانم ته دیری
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

پژوهشی درخشان در شناخت و تعیین رباعیات اصیل خیّام

کارنامهٔ خیّام‌شناسی و خیّام‌پژوهی کارنامه‌ای مفصّل و پُر برگ‌ و بار است که بنا بر شخصیت چندوجهی خیّام، از تنوع موضوعی و گوناگونی محتوایی نیز برخوردار است. با این‌همه بخش مهمی از این کارنامه به وجه شاعری خیام اختصاص یافته است که نه تنها از نظر حجم، که از نظر اختلاف دیدگاهها و گاه تضاد در اظهار نظرها، با هیچ یک از بخشهای دیگر قابل مقایسه نیست. به سخن دیگر، اگر از وجوه علمی و فلسفی خیّام چشم بپوشیم و بررسی آنها را به پژوهندگان عرصه‌های ریاضی و نجوم و فلسفه واگذاریم و تنها شاعری و رباعی‌سرایی او را مد نظر قرار دهیم، باز هم بخش مفصّل و مهمی از این کارنامه را پیش روی خواهیم داشت. مهم‌ترین چالش و مسأله در بررسی وجه شاعری خیّام، تعیین اصالت رباعیات منسوب به اوست که از حدود ۱۲۰ سال پیش، همّت و کوشش بسیاری از خیّام‌پژوهان ایران و جهان معطوف بدان بوده است.
آخرین و بهترین پژوهش در این حوزه، کتابی است به نام رباعیات خیّام و خیّامانه‌های پارسی، اثر استاد علی میرافضلی که در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است. نویسنده در این کتاب کوشیده است تا پس از معرفی و‌ نقد و بررسی معیارهای گوناگونی که پژوهشگران ایرانی و خارجی در صد و بیست سال گذشته برای شناخت رباعیات اصیل خیّام به کار گرفته‌اند، شیوه‌ای تازه و‌ نوین عرضه کند. این شیوه مبتنی است بر سه روشِ شناسایی و ارزیابی منابع کهن و توجه به اصل تکرار و‌ تواتر، پالایش رباعیات خیّام از رباعیات شاعرانی که به او نسبت یافته است و اصل رعایت قافیه‌های چهارگانه در سرودن رباعی در روزگار خیّام. او در ادامه بر مبنای این سه معیار، ۲۰ رباعی اصیل خیّام را شناسایی و معرفی کرده است. همچنین ۴۹ رباعی که احتمال انتساب آنها به خیّام زیاد است، در دستهٔ «رباعیات محتمل» قرار داده و در نهایت نشان داده است که انتساب ۵۱ رباعی که برخی از آنها بسیار مشهورند و همواره در زمرهٔ رباعیات مسلم‌الصدور خیّام به شمار آمده‌اند، مردود یا دست کم مشکوک است.
این اثر ارزنده که حاصل سه دهه تحقیق و پژوهش متمرکز و‌ مستمر ایشان است در جستاری که در پی می‌آید، به کوتاهی معرفی شده است.

همچنین این اثر در چهل و چهارمین نشست جمعه‌های پردیس کتاب (۲۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۰) با حضور جناب استاد میرافضلی معرفی و بررسی شده است که فایل صوتی و‌ گزیده‌ای تصویری از آن تقدیم می‌گردد.

سلمان ساکت
۲۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

#معرفی_کتاب

@avaze_sorkh

http://Instagram.com/salmansaket.official

Читать полностью…

چهار خطی

قهرمان در اقلیم رباعی

۲۸ اردیبهشت‌ماه مقارن است با یازدهمین سالروز درگذشت استاد محمّد قهرمان، شاعر و‌ مصحح متون سبک هندی.
او از حدود سال ۱۳۲۶ با مهدی اخوان ثالث آشنا شد و همراه با او در انجمنهای ادبی خراسان، از جمله انجمن ادبی فرّخ حضور یافت. در سال ۱۳۴۰ به اصرار و پایمردی دکتر علی‌اکبر فیّاض به دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه مشهد رفت و در کتابخانهٔ دانشکده مشغول به کار شد. او از سال ۱۳۳۹ یا اوایل سال ۱۳۴۰ با گروهی از دوستان شاعرش انجمن ادبی قهرمان را پایه‌گذاری کرد و خود «سرسلسلهٔ آنان و شمع جمع» ایشان شد. اهمیّت این انجمن تا بدانجا بود که استاد دکتر شفیعی کدکنی از آن به «دانشکدهٔ ادبیات واقعی خراسان» یاد می‌کرد.
کارنامهٔ ادبی و پژوهشی قهرمان از سه جنبه اهمیّت دارد: شاعری بویژه غزل‌سرایی، سرودن اشعار محلی و تصحیح متون سبک هندی.
قهرمان از اواخر دههٔ ۳۰ رباعیاتی نیز می‌سرود، امّا در سالهای پایانی زندگی به سرایش این قالب بیش از گذشته می‌پرداخت تا آنجا که رباعیات زیادی از دههٔ پایان عمرش از او باقی‌ مانده است. نمونه‌ای از آنها عبارتند از:

از دامنِ دشت و کوهسار آمده‌ای
با نغمهٔ نرمِ جویبار آمده‌ای
گر‌وا نکنی ز غنچهٔ دل، گرهی
ای باد بهاری، به چه کار آمده‌ای؟
۱۳۸۵/۱۲/۲۳

ای روی تو از ماه فزون در پرتو
مه را به تماشای رُخت کردم نو
گر برگردم ماهِ دگر، معذورم
دارم آنجا دلی به عشقِ تو گرو
۱۳۸۹/۷/۲۲


مجموعه رباعیات استاد زنده‌یاد، محمّد قهرمان گردآوری شده و در دست انتشار است.

سلمان ساکت
۲۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

@avaze_sorkh

http://Instagram.com/salmansaket.official

Читать полностью…

چهار خطی

خیّام به منزلۀ مزۀ حافظ

ابوالفضل علاّمی، در ذکر اقوال جلال‌الدین اکبرپادشاه، می‌آورد ( آئین اکبری، ۲: ۲۳۸):
«می‌فرمودند: باید که پس از هر غزل حافظ، رباعی عمر خیّام برنویسند. ور نه، خواندن آن حکم شراب بی گزک دارد».
منظور از گزک،‌همان مزّه است که پس از خوردن شراب، بدان تغییر ذائقه دهند، از قبیل کباب و تنقلات (رک. بهار عجم، ۲: ۱۷۹۱). به نظر اکبر پادشاه، رباعیات خیّام، حکم مزۀ‌ غزلیات حافظ را دارد و بی خواندن رباعیات، حظّ مخاطب تکمیل نمی‌شود. این سند برای کسانی که دنبال بررسی جایگاه خیّام در شعر قدیم می‌گردند، شاهد خوبی است.

بنده دو نسخۀ دیوان حافظ را سراغ دارم که در لابه‌لای غزلیات آن، رباعیات خیّام را کتابت کرده‌اند. یکی از این نسخه‌ها حدود یک قرن پیش از زمان اکبرپادشاه کتابت شده است: دستنویس شمارۀ ۱۹۹ مدرسۀ عالی شهید مطهری (سپهسالار) که کتابت آن در ۹۱۷ ق بوده و دستنویس کتابخانۀ ملی پاریس (Smith-Lesouëf 207) که فاقد تاریخ کتابت است، اما آن را هدایت الله کاتب در قرن دهم کتابت کرده است.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

آوُردن

در حسرت تو عمر به پایان بُردم
دردا که به کام یک نفس نشمردم
راضی نشدی که دل به تو بُسپردم
چیزی دیگرم نماند، جان آوُردَم

شاعر ناشناس
منبع: دستنویس شمارۀ ۲۲ کتابخانۀ آغا افندی تاناجان، کتابت در ۸۳۷ ق، برگ ۳۲ پ
‏..
در مورد شواهد آوُردن در شعر فارسی، رک. تلفظ در شعر کهن فارسی، ۳۱۱-۳۱۲
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

رباعی

لاأدری

در دهر کسی ستوده احوال نشد
کز دستِ غمِ زمانه پامال نشد

چون شیشهٔ می به هر که الفت کردم
تا خونِ دلم نخورد خوشحال نشد


🌾🍃🍃@adabvahekmat

Читать полностью…

چهار خطی

از من به تو آشناتری کیست؟ بگو
این پرده میان تو و من چیست؟ بگو‌
گر با مَنَت اشتیاق جان است، زهی
ور با مَنَت اتفاق دل نیست، بگو


فرمود که بی تو رونقی نیست مرا
عذرایم و هیچ وامقی نیست مرا
گفتم به دلت رجوع کن! آه کشید:
دل هم سند موثقی نیست مرا


تهران | ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ ه‍.خورشیدی

#رباعی #شعر_فارسی #شعر_ایرانشهر #شاعران_ایران #شعر_خراسان #مکتب_مشهد #محمد_رمضانی_فرخانی


/channel/+Dk1xJOcVG9gzMjVk

Читать полностью…

چهار خطی

دل‌دار به ما چنین‌چنین کرد و برفت
بارِ دگرم چنین‌چنین کرد و برفت
من در عقبش چنین‌چنین می‌کردم
او دست به ما چنین چنین کرد و برفت!

دست‌نویسِ مجموعهٔ کتابخانهٔ ایاصوفیه، شمارهٔ ۱۸۳۸، برگ ۱۴۲ رو.

Читать полностью…

چهار خطی

دوغ یا نوشابه

سرمست برون آمدم از بزم الست
معشوقه در آغوش و می عشق به دست
با شیر، شراب عشق می‌خوردم و عقل
می‌گفت که: دوغ خوردی ای باده‌پرست!

شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی
(دیوان خطی، ۱۲۷پ)

شفروه، همچنان‌که پیشتر گفته‌ام، شاعری طناز است. مولانا که تصرّف در اشعار دیگران، شیوۀ دلخواه اوست و نمونه‌های آن را قبل‌تر آورده‌ام، رباعی شفروه را چنین ویراسته است:
سرمست برون آمد از بزم الست
معشوق در آغوش و می عشق به دست
من شیر شراب عشق می‌خوردم و عقل
می‌گفت که: نوش بادت ای عشق‌پرست!
(کلیات شمس، جزو هشتم، ۴۴)

انصاف را که رباعی شفروه، هم انسجام بیشتری دارد و هم مزّۀ بهتری.
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

غافل چه نشستید؟!

در دفتر سوم سفینۀ خوشگو از شاعری سخن گفته شده به نام «میرعظمت‌الله بی‌خبر». بین شعرهایی که از او نقل شده یک رباعی بامزه هست. جناب بی‌خبر به بی‌خبرانی که منکِر ایشان هستند می‌فرماید:

مُلکم، مَلِکم، ارض و سما هم هستم
تنها نه خودم، بلکه خدا هم هستم
ای بی‌خبران که منکِر من هستید
غافل چه نشستید؟ شما هم هستم!


(سفینۀ خوشگو، دفتر سوم، تألیف بندرابن داس خوشگو، به کوشش سيد شاه عطاءالرحمان عطاکاکوی، انتشارات ادارۀ تحقیقات عربی و فارسی پتنه، ص ۱۷۵)

@atefeh_tayyeh

Читать полностью…

چهار خطی

"کتابتِ خمسه‌ی امیرخسرو در حواشیِ خمسه‌ی نظامی" (رسمی متعارف)

چندی پیش پژوهشگرِ ارجمند جناب سیدعلی میرافضلی، نکته‌ای باریک‌بینانه را در کانال "چهارخطی" یادآورشدند: در "آیین اکبریِ" ابوالفضل علّامی آمده، همان‌گونه که باده‌خواران برای تغییرِ ذائقه گزک و مزّه‌ای میل‌می‌کنند، خواندنِ رباعیاتِ خیام هنگامِ حافظ‌خوانی، حکمِ مزه‌ی غزلیاتِ خواجه را دارد!
و جناب میرافضلی افزودند دو نسخه از دیوان حافظ نیز سراغ‌دارند که این شیوه در آن‌ها مراعات شده.
شاید اشاره به این نکته خالی‌از‌لطف‌نباشد که میانِ نسخه‌پردازان و کاتبان، رسمی دیگر نیز متعارف بوده: کتابتِ خمسه‌ی امیرخسرو در حاشیه‌ی خمسه‌ی نظامی. در تذکره‌‌ی نصرآبادی ذیلِ نامِ "ملّا شکوهی" که ازقضا "نسخ‌تعلیق" را نیز "خوش می‌نوشت"، آمده:

"چون متعارف است که خمسه‌ی نظامی و خسرو را که می‌خواهند در یک جلد جمع‌نمایند، شعرِ نظامی را در متن و شعرِ خسرو را در حاشیه می‌نویسند، در آن باب گفته:

آن کس که دو خمسه را تمامی گردد
در مُلکِ سخنوری تمامی‌گردد
در حاشیه جای شعرِ خسرو زان است
تا گِردِ سرِ شعرِ نظامی گردد

(تذکره‌ی‌ نصرآبادی، محمدطاهر نصرآبادی، تصحیح محسن ناجی نصرآبادی، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۳۴۴).

@azgozashtevaaknoon

Читать полностью…

چهار خطی

دوبیت از قاضی نظامُ الدّین الاصفهانی

الأمسِ لنا وَ وَصلُها وَالخَمرُ
والیومَ أذَی الخُمارِ لي والهَجْرُ

یادَهرُ کِلاهُما لَدَیکَ ٱسْتَوَيا
بِع ذاكَ بِهذا وفِداكَ العُمرُ

«ترجمه»

دیروز ما را بود وصال آن زن و شراب و امروز مرا آزار خمار است وهجران.
ای روزگار ،این دو به نزدیک تو برابرند ،آن را به این بفروش و عمرم فدای تو باد.

قریب به این مضمون را شاعری فارسی نیکو بیان کرده وگوید:

دیشب شب وصل با چنان نوش لبی
امشب شب هجر با چنین تاب وتبی

افسوس که مستوفی دیوانِ قضا
آن را به شبی نویسد این را به شبی


💐💐@rahearwah

Читать полностью…

چهار خطی

تکمله‌ای بر یادداشت پیشین

دوست فاضلم جناب حسین شهرابی توضیحی بر رباعی نویافتۀ خیّام مرقوم فرموده‌اند که از نظر می‌گذرانید:
در مورد رباعی «ای بنده بر امر نافذت، الخ» گویا سید امیرحسن عابدی در دو مقاله به بیاضی به نام «بیاض کرمان» پرداخته‌اند که با نام «مجموعۀ مخطوطات» در موزۀ ملی دهلی نو محفوظ است و تاریخ کتابت آن بین ۸۲۶ تا ۸۴۶ قمری است. گویا این بیاض شامل بر رباعی‌هایی منسوب به خیام هم هست، از جمله همین رباعی.
در مقالۀ «بیاض کرمان» در ناموارۀ دکتر محمود افشار (جلد دهم، ۵۹۶۸) رباعی مذکور را به این صورت ثبت کرده‌اند:
ای بندۀ او [کذا] نافذت آهن و موم / مأمور ترا ... چرخ و نجوم // این نکته نمی‌شود کسی را معلوم / ظلم از تو روانی و جهانی مظلوم
در مقالۀ «بیاض کرمان» که در ذیل یادگارنامۀ فخرالدین علی احمد (چاپ انستیتو غالب، ۳۳۴) به زبان اردو نوشته‌اند این رباعی به این شکل ثبت شده:

ای بندۀ امر نافذت آهن و موم
مأمور ترا طبایع چرخ و نجوم
این نکته نمی‌شود کسی را معلوم
ظلم از تو روانی و جهانی مظلوم
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

رباعی نویافته‌ای از عمر خیّام

دوست پژوهشگرم جناب حسین کیا مرا به دستنویس کهنی از محاسن الکلام مرغینانی رهنمون شدند که در ظَهر آن، دو بیت عربی و یک رباعی به اسم خیّام درج شده است. دستنویس مذکور به شمارۀ ۱۵۹ در کتابخانۀ حاجی بشیرآقا (ایوب) ترکیه نگه‌داری می‌شود. بخش اول این نسخه حاوی محاسن الکلام در علم بدیع به زبان عربی است و در صفحۀ عنوان از تصنیفات الشیخ الامام ابوالحسن نصر بن الحسن المرغینانی رحمه الله دانسته شده است. این ابوالحسن نصر مرغینانی از ادبای اوایل قرن پنجم هجری بوده است و رادویانی در ترجمان البلاغه و رشید وطواط در حدایق السحر از کتاب او بهره بُرده‌اند. بخش دوم دستنویس، جلوة الالفاظ منسوب به ادیب نظام‌الدین ابراهیم مؤذنی است. در ورق آخر، یادداشتی است که طبق آن تألیف کتاب مذکور در ربیع الاول سال ۴۵۳ ق به پایان رسیده است. در همین ورق، یادداشت مقابله‌ای دیده می‌شود که نشان می‌دهد کتاب در اواسط قرن هفتم کتابت شده است: قوبل مع نسخة مصحّحة فی شهرالله الاصب رجب عمّت برکته الواقع فی سنة اثنی خمسین ستمائه.
باری در ظهر این دستنویس کهن، اشعاری به فارسی و عربی درج شده که چهار بیت آن به نام «عمر خیّام» است:

عمر خیّام
تدینُ لي الدنيا بل السبعة العلى
بل الأفق الأقصى إذا جاش خاطري
أصوم عن الفحشاء جَهراً وخُفيةً
عفافی و إفطاري بتقديس فاطري

وله
ای بنده بر امر نافذت آهن و موم
منقاد تو را طبایع و چرخ و نجوم
این نکته نمی‌شود کسی را معلوم
ظلم از تو روا نیّ و ... مظلوم

دوبیت عربی، بخشی از قطعه‌ای است که شهرزوری آن را در نزهةالارواح، با اختلافاتی در کلمات، از سروده‌های خیّام دانسته است(چاپ ترکیه، ۷۳۹). اما رباعی فارسی تا کنون در هیچ متن دیگری به نام خیّام دیده نشده و نویافته تلقی می‌شود. با توجه به قدمت سند (قرن هفتم ق) و چهارقافیه‌ای بودن رباعی و لحن و موضوع آن، احتمال آنکه رباعی سرودۀ خیّام باشد وجود دارد. متأسفانه به دلیل فرسودگی نسخه، کلمه‌ای در مصراع چهارم خوانده نمی‌شود. این رباعی را در منابعی که داشتم نیافتم و تمکیل آن میسّر نیامد. نسخه، متعلّق به یک فرد فارسی زبان بوده و در هوامش بعضی اوراق، ابیات و اشعاری به فارسی دیده می‌شود که به قدمت صفحۀ نخست نیست.
محاسن الکلام مرغینانی یک نوبت به اهتمام استاد محمد فشارکی در اصفهان به چاپ رسیده و تا آنجا که می‌دانم نسخۀ کهن بشیرآقا در دسترس مصحّح نبوده است. از دوست فاضلم جناب شیخ الحکمایی برای خواندن تاریخ مقابلۀ نسخه سپاسگزارم.
‏..

پس‌نوشت: فاضل ارجمند جناب آقای سعید فرمانی حدس می‌زنند که کلمۀ مخدوش شده در مصراع چهارم رباعی خیّام، «جهانی» باشد و اجزای باقی ماندۀ آن تا حدود زیادی از این حدس پشتیبانی می‌کند:
ظلم از تو روا نیّ و جهانی مظلوم.
‏..



"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

یادی از یک نویسندۀ همنام

دوست عزیزم آقای مهدی طهماسبی لینک کتاب «روش زیبا یا درست نوشتن» تألیف سید علی میرافضلی را برایم فرستاد. این کتاب را انتشارات کتابفروشی زیبا به سال ۱۳۱۹ شمسی در تهران منتشر کرده و محتوای آن را نمونه‌ای از قطعات نثر زیبا و مؤثر برای استفادۀ دانش‌آموزان دبیرستان‌ها تشکیل می‌دهد. نویسندۀ کتاب که همنام من است، طی سال‌های ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۹ در دبیرستان دارالفنون و البرز تهران درس املاء و فن انشاء می‌گفته است. خاندان میرافضلی، عمدتاً منسوب به منطقۀ سریزد در نزدیکی‌های مهریز یزدند. در سایت کتابخانۀ مجازی ادبیات این کتاب را به دلیل همنامی نویسنده با بنده، با نوشته‌های من در یک ردیف آورده‌اند که درست نیست.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

چهل و چهارمین نشست نقد و بررسی کتاب

📓رباعيات خیام و خیامانه های پارسی ℹ️


با
حضور :
سید علی میرافضلی(مولف کتاب)
دکتر سلمان ساکت

🗓جمعه ۲۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۰

#سخنرانی

#جمعه_های_پردیس_کتاب #پردیس_کتاب #جلسه_چهل‌وچهارم

Читать полностью…

چهار خطی

@avaze_sorkh

http://Instagram.com/salmansaket.official

Читать полностью…

چهار خطی

«نیما، خیام و قالبِ رباعی» (به‌مناسبت ِ ۲۸ اردیبهشت، روز خیام)*

کسانی که با نوشته‌های منثورِ نیما سر‌وکار نداشته‌اند شاید گمان‌کنند نیما به‌جهتِ عصیانگریِ خیام و نیز تجربه‌هایی که خود در قالبِ رباعی داشته، از ستایشگرانِ بی‌چون‌و‌چرای شعر و شخصیتِ خیام بوده‌؛ حال‌آن‌که او در اغلبِ اشاراتش رباعیاتِ خیام را به‌دیدهٔ انتقاد نگریسته‌است.

نیما نخستین‌بار سالِ ۱۳۰۷ آن‌گاه که تاحدّ زیادی از روحیّاتِ رمانتیکِ سال‌های گذشته فاصله‌گرفته‌بود و حسرتِ زندگیِ مردمِ عادی را می‌خورد، می‌نویسد اگر دوباره زندگی‌ام را ازسرمی‌گرفتم، ترجیح‌می‌دادم حرفه‌ای می‌آموختم و شغلی می‌داشتم؛ و درادامه برای نمونه به انوری و خیامِ منجّم و آلفرد دوموسه و ابنِ سینای طبیب اشاره‌می‌کند. او سال بعد (۱۳۰۸) در سفرنامه‌اش خود را در بی‌قیدی نسبت‌به مناسکِ مذهبی، بالاتر از خیام معرفی‌می‌کند.

نخستین موضع‌گیریِ نیما علیهِ شعرِ خیام در نامه‌اش به خانلری، زمانی‌ که خود سخت به سوسیالیسمِ علمی باورمند بوده، منعکس‌شده‌است. در این نامهٔ مهم، نیما پس‌از یادآوریِ تعهّدِ شاعر و نویسنده نسبت‌به جامعه و اهمیّتِ «وضعیّات» و «احتیاجاتِ زمان»، از ادبیّاتِ «مفید» سخن‌می‌گوید؛ ادبیّاتی که «غیرِ آزاد» (یعنی مقیّد به زمانه و روزگارِ خویش) و متّکی‌به دانشِ عصرِ خویش است. نیما درادامه می‌افزاید «ما در عهدِ توسعه و تکامل هستیم، نه پارازیت* و خوش‌گذران بودن مثلِ خیام». او دو سالِ بعد (۱۳۱۲) که هم‌چنان بر همان سیرت‌و‌سان می‌اندیشید، هنگامِ اشاره‌به اندیشهٔ ذهنیّت‌گرای گذشته‌گرایان (که به اعتقادِاو «به جریانِ مادیِ زندگی» بی‌توجّه‌ اند و به تطوّرِ تاریخ اهمیّتی نمی‌دهند) می‌افزاید، به‌سببِ این‌که پایانِ کارِ دنیا فنا و نابودی است، نباید هم‌چون «یک شاعرِ معروفِ نیشابوری در قرنِ پنجمِ هجری» جهان را «به‌ خواب و مستی» بگذرانیم. آشکار است که در پسِ این نامِ خیام را بر‌زبان‌نیاوردن و او را «شاعرِ...» خواندن، نوعی اکراه و خوارداشت نهفته است.
نیما جدااز این‌گونه انتقادهای محتوایی، بعدها یک‌بار به محدودیتِ تلفیقات و تعابیرِ شعریِ خیام نیز اشاره‌دارد. او می‌نویسد، «فکر» تازه به‌ناگزیر تلفیقاتِ تازه نیز می‌آفریند؛ «و شعرایی که فکری ندارند تلفیقاتِ تازه نیز ندارند». او با استثناء خواندنِ نظامی و حافظ می‌افزاید، «خیام هم مجبور شده‌است نسبت‌به‌خود کنایاتی یافته کوزه و کوزه‌گر بسازد؛ ولی این خیلی ساده است».

تأثیرپذیریِ شعرِ نیما از فرمِ رباعی:

نیما بیش‌از هزار رباعی سروده. او خود تصریح‌‌کرده لحظاتِ شخصی‌تر و دغدغه‌های درونی‌اش را در این قالب می‌سروده‌:
«اگر رباعیات نبودند، من شاید به مهلکه‌ای ورود می‌کردم. [...] در رباعیات به‌طورِ مُجمل بیانِ احوالِ خود را کرده‌ام، حقیقتِ مسلکِ خود را که طریقت است به‌اشاراتی گفته‌ام».

نکته‌ای که در بررسیِ سرچشمه‌های خلّاقیّتِ نیما از نگاهِ محققان پنهان مانده، تأثیرپذیریِ اشعارِ کوتاه و ساختمندِ واپسین سال‌های شاعریِ اوست از فرمِ رباعی. رباعی به‌سببِ ایجاز دارای وحدتِ اندیشگی_ عاطفی و انسجامِ ساختاری است. شمسِ قیس در المعجم می‌نویسد «به‌حکمِ آن‌که بنای آن بر دو بیت بیش نیست، باید ترکیبِ اجزاء آن درست و قوافی متمکّن و [...] باشد». نیما خود در یک رباعی به انسجامِ این قالب اشاره کرده‌:

یک دست بر این بسته و یک دست بر آن
آویخته پای و باز یک دست در آن
آقای رباعی است که می‌جوشد زود
می‌خسبد و خلق مانده بر وی نگران

مُحال است شاعرِ هوشمندی هم‌چون نیما، خودآگاه یا ناخودآگاه در اشعارِ کوتاهِ پس‌از سال‌های ۱۳۲۰ متأثّر از قالبِ رباعی نبوده‌باشد. آری، میراثِ گذشته هم‌‌واره می‌تواند در دستانِ شاعری نوجو و تجربه‌گر، بازآفریده‌شود.
نیما در شعرهای کوتاهش آن‌قدر متأثّر از قالبِ رباعی بوده، که حتی یکی از قطعاتِ آزادش را با خطابِ «ابجد!» آغازکرده‌است. و می‌دانیم که او در برخی از رباعیاتش نیز چنین‌کرده‌است. او به‌سببِ ممارست‌های فراوانش در این قالب، حتی وزنِ رباعی را در یکی از مثنوی‌هایش («عمو رجب») به‌کارگرفته‌است. و این درحالی است که در تاریخِ شعرِ فارسی وزن‌های اصلیِ رباعی کم‌تر در قالبِ مثنوی تجربه‌ شده‌است. قابلِ‌توجه آن‌که، اغلبِ شاعرانِ امروز که توفیقی در کوتاه‌سرایی دارند (ازجمله: شفیعیِ کدکنی، سید‌حسنِ حسینی و امین‌پور) در سرودنِ رباعی و گاه دوبیتی دستی توانا دارند. بدین‌ترتیب نیما از احیاگرانِ قالبِ رباعی در سدهٔ اخیر نیز بوده‌. او خود جایی اشاره‌کرده: «[رباعی‌هایم] چه نفوذی در مردم دارد! حالا رباعی و شعرِ قدیم ‌گفتن رایج شده‌است!».

نکتهٔ آخر آن‌که شاملو تصریح کرده یکی از منسجم‌ترین اشعارش («نازْلی») را متأثّر از فرمِ دوبیتی سروده. او در ادامه یادآور شده، این شیوه را از نیما آموخته‌است.


* برگرفته از اثرِ نویسنده: در تمام طول شب.

*انگل و وابسته

@azgozashtevaaknoon

Читать полностью…

چهار خطی

دوست دانشور جناب دکتر ضیایی حبیب‌آبادی در مورد یادداشت قبلی نکتۀ زیر را مرقوم فرموده‌اند:

جناب میرافضلی عزیز
پس از عرض سلام و ارادت و اخلاص
در باب تلفظ «آوُردن» در رباعی مزبور، به گمانم از آنجا که قافیهء آن «مطلق»است(یعنی حرف "رَویّ" متحرک است)، الزامی در یکسان بودنِ حرکاتِ پیش از آن نیست؛ چنانکه سعدی فرمود:
معلمت همه شوخیّ و دلبَری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگَری آموخت...
مرا معلم عشق تو «شاعِری» آموخت

البته در شواهدی که در کتاب "تلفظ در شعر کهن فارسی" آمده، حتما "آوُرد" (به ضم واو) است، زیرا در آن شواهد، همه جا، حرف رَویّ، ساکن است.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

به یاد روانشاد استاد محمدعلی علومی، داستان نویس، اسطوره شناس، پژوهشگر، نقاش و طنزپردازِ دردمند

با سوگِ گل و سرو و صنوبر چه کنیم؟
با این همه داغِ دردپِرور چه کنیم؟
ای باد صبا! بپرس از اشک بهار
با آتش لاله های پرپر چه کنیم؟


حامد حسینخانی

Читать полностью…

چهار خطی

لیس الجمال بأسباب تزیننا
انما الجمال بالعلم والأدب

لیس الیتیم الذی قد مات والده
بل الیتیم یتم العقل و الحسب

زینت نه به جامه ایست ای مرد خدا
وز علم شود زینت مردان پیدا

وز مرگِ پدر نمی شود طفل یتیم
آنست یتیم کز خرد ماند جدا
حرره محمد علی شمرانی

@sepahsalaar

Читать полностью…

چهار خطی

▫️بخشی از گفت‌وگوی من با هوش مصنوعی دربارۀ‌ رباعیات خیام
از هوش مصنوعی همین‌قدرش به ما رسیده!
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…
Подписаться на канал