اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab
خط میخی پارسی از خط میخی اکدی(بابلی) مأخوذ است.
در زمان پادشاهی کوروش از کاتبان عیلامی استفاده میشد، سپس در سال 539 ق م پس از فتح بابل، کاتبان آرامی و بابلی نیز به کاتبان عیلامی دیوان اداری کوروش اضافه شد، اینک پارسها که بر قلمرو بزرگی از مدیترانه تا آسیای میانه حکمرانی میکردند از خود خطی نداشتند، نه پارسها و نه نیاکانشان و نه مادها و نه هیچ قوم ایرانی(=آریایی)در شمال و شرق از خود خطی نداشتند، داریوش اول، در پایان سال 520 و اوایل سال 519 ق م به کاتبان عیلامی و آرامی دیوان خود دستور داد که خط میخی پارسی(=ایرانی) را اختراع کنند(1)
سیستم نوشتاری [خط پارسی] همان سیستمی بود که مردم وان یا خاپیرتی آن را به کار میبردند.
اما علاوه بر این، الفبای پارسی واقعاً یک الفبا به معنای دقیق کلمه نیست.
خب بریم یکم تخصصی تر به این موضوع برسیم و بیینیم این دست و پا زدن خراسانیکا و دوستان به کجا میرسه !😀
من در مورد منشا خط فارسی باستان از Archibald Henry Sayce (هنری سایس ) یکی از برجستهترین آشورشناسان قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ که عینا در این مقاله به نقد نظریه جولیوس اوپرِت (Julius Oppert) درباره منشأ خط میخی پارسی میپردازد ، استناد میکنم.
سایس استدلال میکند که نظریه اوپرِت بیش از حد پیچیده است و نیازی به فرضیههای غیرضروری ندارد. او پیشنهاد می دهد که خط پارسی بهطور مستقیم از کاراکترهای بابلی با ارزشهای صوتی متناظر گرفته شده، مشابه آنچه در سیستمهای دیگر رخ داده است.
🔴 شواهد زبان فارسی باستان فقط در کتیبه های هخامنشی!
فارسی باستان که نیای فارسی امروز ما به شمار می رود، زبانی است که در دوره هخامنشیان در پارس بدان تکلم می شده و تنها آثار مکتوب آن کتیبه های شاهان هخامنشی است که به خط میخی نوشته است.
اما زبان دیوانی و مکاتبه شاهنشاهی ایران #آرامی بوده است. نامه های دولتی را دبیران آرامی زبان یا آرامی دان از گفته شاه یا فرمان روایان دیگر که به فارسی باستان بیان می شد، با از گفته فرمان روایی که زبان دیگری داشت، به زبان آرامی باز می گردانیدند و می نوشتند و نامه هایی را که از استان های دیگر شاهنشاهی به زبان آرامی می رسید ، برای شاه به فارسی باستان ، یا برای حکمرانی که نامه خطاب به اوبود به زبان خود او ترجمه کرده می خواندند. تعدادی از این مکاتبات متعلق به قرن پنجم ق.م به زبان آرامی بر روی چرم در مصر به دست آمده که متعلق به ساتراپ مصر به نام ارشام است.
👈 شاهدی در دست نیست که اساس آن بتوانیم استناد کنیم که فارسی باستان به صورت مکتوب جز در کتیبه شاهان هخامنشی، که به خط میخی است، در جای دیگر نیز به کار رفته باشد».
حال ببینیم خط میخی پارسی چقدر تونست کاربردی و عملی بشه و چه اشکالاتی داشت؟ و اصولا دلایل عدم فراگیری و زوال سریع خط میخی پارسی پس از داریوش چه بود؟
@tamadone_islami
پاسخ به #جفنگیات خراسانیکا
میگه همه ی خطوط از یک سامانه مادر اخذ شدند😂
میگه خط میخی پارسی تنها خط میخی ابداعی است و از خطوط بین النهرین توسعه نیافته😂
و خط میخی پارسی سامانه مادر نداشته؟!😂
@tamadone_arab
(آ ب س د )ABCD
تکامل الفبا در باستان
@tamadone_arab
بررسی زبانهای سامی باستانی فنیقی و گعز
اعداد و جمله های مشابه
@tamadone_arab
تلفظ الفبای عبری
چقدر شبیه عربی است
@tamadone_arab
ریشههای عربی دیک دیل، بهویژه از طریق پدر لبنانیاش، در حس ریتمیک و ملودیهای شرقی موسیقی او مشهود است. او در مصاحبهها از تأثیر موسیقی عربی و مدیترانهای که در کودکی شنیده بود، بهعنوان منبعی برای خلاقیتش یاد کرده است.
آهنگ "Misirlou"(مصر ) نهتنها به دلیل استفاده در فیلمهایی مثل Pulp Fiction (به کارگردانی کوئنتین تارانتینو) به شهرت جهانی رسید، بلکه بهعنوان نمادی از پیوند فرهنگهای شرقی و غربی در موسیقی مدرن شناخته میشود.
این موسیقی یک ملودی مشترک در فرهنگهای شرق مدیترانه (شامل موسیقی عربی، یونانی، ترکی و یهودی سفاردی) است. نام "Misirlou" (به معنای «دختر مصری» در ترکی/عربی) و حالوهوای ملودی آن نشاندهندهی تأثیرات موسیقی عربی است، بهویژه از نظر مقیاسهای موسیقایی (مانند مقامهای عربی) و ریتمهای خاورمیانهای.
@tamadone_arab
شباهت بین آنزو (Anzû) و شیردال هخامنشی بسیار قابلتوجهه است
آنزو: در اساطیر بینالنهرین، آنزو بهعنوان موجودی با سر شیر، بالهای عقاب، و گاهی توانایی تنفس آتش توصیف میشه. این ترکیب نماد قدرت زمینی (شیر) و آسمانی (عقاب) است.
شیردال هخامنشی: در هنر هخامنشی (مثل کتیبههای تخت جمشید و پرسپولیس، ۵۵۰-۳۳۰ ق.م)، شیردال بهصورت موجودی با بدن شیر، سر عقاب، و گاهی بالهای پرشده با پرهای تزیینی نشون داده میشه. این موجود ترکیبی از قدرت و عظمت رو نمایندگی می کنه
آنزو: بهعنوان نگهبان لوحهای سرنوشت یا تجسم طوفان، نماد قدرت الهی و گاهی هرجومرج بود.
شیردال: در امپراتوری هخامنشی، شیردال بهعنوان محافظ کاخها، و نماد سلطنت و اقتدار پادشاهی استفاده میشد. این موجود در نقشبرجستهها اغلب بالای درگاهها یا در کنار تخت پادشاهی دیده میشه.
#اسطوره_شناسی
ایمدوگود (Imdugud) یا آنزو (Anzû) از بین النهرین باستان در دل تاریخ
Anzû, also known as dZû and Imdugud (Sumerian: 𒀭𒅎𒂂)
حماسه آنزو «عمدتاً در دو نسخه شناخته شده است: یک نسخه بابلی قدیمی از اوایل هزاره دوم [پیش از میلاد] که قهرمان آن نینگیرسو است؛ و نسخه «بابلی استاندارد» که به هزاره اول پیش از میلاد برمیگردد و به نظر میرسد بیشترین نقل قول از آن صورت گرفته است و قهرمان آن نینورتا است».
برخی لباس های بومی زنان عرب عمان
@tamadone_arab
📸 چهرهای از تاریخ فراموششده خلیج فارس
این تصویر، شیخ محمد بن خلیفه بن سعید القاسمی را نشان میدهد؛ آخرین امیر خاندان عربی قاسمی که بر بندر مهم لَنْجه (یا لَنگه) در استان هرمزگان حکومت میکرد.
🗓 او بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۶ تا ۱۲۷۷ شمسی) بر بندر لنگه فرمانروایی داشت؛ دورهای بحرانی که پایان یک فصل بزرگ از تاریخ محلی جنوب ایران بود.
🔻 اما چه شد که حکومت محلی قواسم در بندر لنگه به پایان رسید؟
در سال ۱۲۷۷ش / ۱۸۹۸م، دولت قاجار با حمایت بریتانیا، سرداری بهنام احمد دریابیگ را برای بازپسگیری کنترل بندر لنگه اعزام کرد. پس از درگیریهای خونین، و در حالی که مقاومت قواسم رو به ضعف گذاشته بود، شیخ محمد بن خلیفه دید که نیروهای مهاجم خانههای مردم را به آتش میکشند...
🔸 برای حفظ جان غیرنظامیان و بهخاطر مصلحت مردمش، تصمیمی تاریخی گرفت:
او همراه خانوادهاش بندر لنگه را ترک کرد و به امارت شارجه در آنسوی خلیج فارس مهاجرت نمود.
✨ با این خروج، حکومت محلی قواسم در بندر لنگه سقوط کرد و این شهر پس از سالها اداره نیمهمستقل، بهطور مستقیم تحت حاکمیت دولت قاجار قرار گرفت.
@tamadone_arab
گاهی نیز میل به تقارن باعث تغییر بیشتر شکل کاراکتر میشد؛ به این ترتیب، یک میخ عمودی ممکن بود به یک میخ افقی تبدیل شود، یا جایگاه دو میخ جابهجا میشد. با در نظر گرفتن این دو اصل سادهسازی، فکر میکنم بهراحتی بتوانیم بسیاری از حروف پارسی را به نمونههای اصلی بابلی آنها ربط دهیم.
بدون شک هنوز برخی از آنها هستند که نمیتوانم توضیح دهم؛ اما باور دارم که تعداد کافی از آنها برای تحلیل وجود دارند تا صحت روشم را ثابت کنند، و توضیح بقیه تنها به زمان نیاز دارد.
📌نکته من:
اشاره به انتخاب مصوت های بلند بابلی برای پارسی، نشاندهنده تطبیق مستقیم با سیستم های پیشین است
ترجمه این صفحه :
تنها نظریه علمی که تاکنون برای توضیح منشأ الفبای میخی پارسی ارائه شده، نظریه هوشمندانهای است که دکتر اوپرِت پیشنهاد کرده است.
نقص این نظریه این است که بیش از حد پیچیده است. دشوار است باور کنیم که مخترع این الفبا به سراغ روشی اینچنین پیچیده برای به دست آوردن حروف مورد نیازش رفته باشد، در حالی که هجاهای #بابلی مجموعهای گسترده از نمادها را در اختیار او قرار میداد که نماینده هجاهای ساده بودند.
علاوه بر این، نظریه مذکور به محقق مدرن که اذعان دارد شکلهای اصلی حروف تغییر کردهاند و در عین حال تلاش میکند کلمه پارسی دقیق را که برای نشان دادن یکی از چندین ارزش ایدئوگرافیک یک کاراکتر اولیه فرضشده انتخاب شده، تعیین کند، میدان گستردهای برای گمانهزنی باز میگذارد.من متقاعد شدهام که این فرضیه پیچیده و قابلچالش ضروری نیست و ممکن است حروف الفبای پارسی را بتوان مستقیماً از آن کاراکترهای بابلی که دارای قدرتهای صوتی متناظر بودند، مشتق کرد، همانطور که کاراکترهای هجاهای دومین دوره هخامنشی (آماردی) یا وانیک میتوانند از سیستم نوشتاری آشور-بابل مشتق شوند.
اگر نظریه او درست بود، پارسیان اصلاً ایدئوگرامها را وام نمیگرفتند. اینکه آنها این کار را کردند، به وضوح نشان میدهد که روشی که برای شکلگیری الفبای خود به کار بردند...Читать полностью…
🟣جعل و نادانی به سبک چادرنشینان پانعرب به رهبری مروان پاشا ادمین چنل تاریخ باستان جزيرة العرب و تمدن اسلامی
فقط پستش که درباره خط میخی پارسی رو ببینید که به صورت کاملا مشخص از چت جی پی تی کپی کرده😁
• اولا ما تاریخدان مشهوری به اسم rolf Rollinger نداریم! و چنین مقاله ای هم دقیقا به این اسم نداریم و نکته جایی جالب تر میشه که اسم اون شخص Robert Rollinger هست و در اثرش A Companian to The achaemenid Persian Empire اصلا اثری از گفتمانی درباره خط میخی پارسی نیست😂
• نویسنده بعدی درست نام برده شده با این حال اثر این اسم رو درست ننوشته آقا مروان بلکه اثر اصلی این پژوهشگر نامش Handbook to Life in the Persian Empire منتشر یافته در سال ۲۰۱۱ است که بیشتر به بیان موضوعات دیگر نسبت به خط میخی پارسی میپردازه و چنین ادعایی توسط وی مطرح نشده.
• میرسیم به پیر برایان فقید در کتاب From Cyrus to Alexander که اونم به ابداع کنندگان خط میخی اشاره نمیکنه!!
پ.ن: دستخوش استاد مروان فقط برای توهماتت لاقل یک اسکرین از منبع بده 😂
@Vispobishe | ویسپوبیشЧитать полностью…
خردورزی عامل جاودانگی است.
خط میخی پارسی، که در زمان داریوش بزرگ (حدود ۵۲۲-۴۸۶ ق.م) برای زبان پارسی باستان بدست کاتبان عیلامی و بابلی توسعه یافت، برخلاف دیگر خطوط میخی باستان (مثل اکدی و بابلی) که قرنها و هزاران سال دوام آوردند، بهسرعت پس از دوره هخامنشی از رونق افتاد و تا اواخر قرن چهارم ق.م تقریباً منسوخ شد.
🟣دلایل زوال خط میخی پارسی
📌تکزبانگی این خط
خط میخی پارسی بهطور خاص برای زبان پارسی باستان طراحی شده بود و انعطاف پذیری کمی برای نوشتن زبانهای دیگر امپراتوری هخامنشی (مثل عیلامی، اکدی، یا آرامی) داشت. به گفته پیر بریان (Pierre Briant) در From Cyrus to Alexander (2002)، این خط برای کتیبههای سلطنتی و تبلیغاتی مناسب بود، اما برای اسناد اداری روزمره کافی نبود.
📌تعداد محدود علامات خط میخی پارسی :
با ۳۶ علامت (۲۳ هجایی و ۸ ایدئوگرافیک)، این خط برای متون پیچیده (مثل قراردادها یا اسناد تخصصی اداری ) مناسب نبود، در حالی که خط اکدی با صدها علامت قابلیت بیشتری داشت.
📌نبود دترمیناتیوها:
خط پارسی: فاقد دترمیناتیوها (علائم کمکی برای مشخص کردن دسته کلمات مثل نامها یا مکانها) بود، که باعث ابهام در متون طولانی میشد.
ساختار هجایی خط پارسی (مانند da-a-ri-ia-va-uš برای "داریوش") بهخوبی تغییرات گرامری مثل حالتها (cases) یا زمانها را نشان نمیداد، زیرا بیشتر بر تلفظ تمرکز داشت تا قواعد نحوی.
اما خط اکدی با ترکیب لوگوگرامها و هجاها، قادر به نشان دادن گرامر پیچیده زبانهای سامی (مثل حالتهای اسمی و افعالی) بود، که برای متون ادبی و حقوقی حیاتی بود.📌ناتوان بودن خط پارسی میخی در مقابل خط آرامی
خط آرامی، که در امپراتوری هخامنشی بهعنوان زبان و خط اداری رایج بود، به دلیل سادگی (حروف الفبایی) و قابلیت استفاده در زبانهای مختلف، خط پارسی را کنار زد.پس از مرگ داریوش، استفاده از خط پارسی به کتیبههای سلطنتی محدود شد، در حالی که آرامی برای مکاتبات و تجارت غالب شد. این روند با فتوحات اسکندر مقدونی (۳۳۰ ق.م) شدت گرفت.
برخلاف خط اکدی که قرنها در بین کاتبان آموزش داده شده بود، خط پارسی به دلیل عمر کوتاه و تمرکز بر کتیبهها، بهطور گسترده آموخته نشد.و اصولا عموم مردم اصلا قادر به خواندن و نوشتن خط میخی پارسی نبودند.📌مقایسه با دیگر خطوط میخی:
خطوط میخی اکدی و بابلی هزاران سال (از ۳۰۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ق.م) دوام آوردند، زیرا در متون ادبی، حقوقی، و تجاری استفاده میشدند و توسط تمدنهای متعدد (سومری، اکدی، آشوری، بابلي) تداوم یافتند. این در حالی است که خط پارسی تنها برای اهداف سلطنتی و در یک دوره کوتاه (حدود ۱۵۰ سال) انهم به صورت سلطنتی نه فراگیر استفاده شد.📌پشتیبانی فرهنگی:
تمدنهای بینالنهرینی از نهادهای دینی و آموزشی برای حفظ خطوط میخی بهره بردند، اما هخامنشیان پس از داریوش چنین سیستمی را توسعه ندادند.
خط میخی پارسی، که در زمان داریوش بزرگ (حدود ۵۲۲-۴۸۶ ق.م) توسعه یافت، ریشهای مستقیم در سامانههای میخی بینالنهرینی، بهویژه خط میخی اکدی (آشوری-بابلي) دارد.
با این حال، این خط بهعنوان یک نظام نوشتاری مستقل طراحی شد که از خط میخی #عیلامی و #اکدی الهام گرفته بود.
مطالعات زبانشناسی نشان میدهد که هخامنشیان از خط عیلامی (که خود از خط سومری مشتق شده بود) بهعنوان پایهای برای سادهسازی و تطبیق با زبان پارسی باستان استفاده کردند.
به گفته رولف رولز (Rolf Rollinger) در Persische Keilschrift und ihre Ursprünge (2010)، این خط با ترکیب عناصر اکدی و عیلامی، یک سیستم جدید و بومی برای امپراتوری هخامنشی ایجاد کرد.خط میخی پارسی اصولا از طریق تماس فرهنگی و اداری با بینالنهرین شکل گرفت. این خط با حذف پیچیدگیهای خطوط قدیمیتر و تطبیق با الفبای پارسی، یک نظام سادهتر را ارائه داد.
خط پارسی برای اهداف خاص (تبلیغات سلطنتی) بهتر بود، اما برای کاربردهای روزمره، خطوط اکدی و آرامی به دلیل انعطافپذیری و سابقه طولانیتر، برتری داشتند.اما ابداع کنندگان این خط ؟!
مارگارت کولسون پیشنهاد میکند که این پروژه احتمالاً تحت نظارت داریوش و با همکاری کاتبان عیلامی (که خط عیلامی را میشناختند) و مشاوران بابلي انجام شده است.مثلا کتیبه بیستون که اولین استفاده گسترده از خط پارسی است، شامل سه نسخه (پارسی، عیلامی، اکدی) است.
این نشان میدهد که کاتبان چندزبانه در ابداع آن نقش داشتهاند. رولف رولز نیز در مطالعهاش (2010) به نقش کاتبان عیلامی در سادهسازی علامات تأکید دارد.برخی افراد جاهل و غیر متخصص معتقدند که خط میخی پارسی بهطور کامل یک اختراع بومی و بدون ریشه در سیستمهای پیشین است!!😂
با بررسی کتیبههای هخامنشی، نشان می دهد که خط پارسی از تکنیکهای حکاکی و ساختار علامات اکدی و عیلامی الهام گرفته شده است. و به استفاده از لوحهای گلی بابلي در دربار هخامنشی اشاره میکند که پیشزمینهای برای توسعه خط پارسی بوده.(Margaret Cool Root در The Persian Empire)
که خط میخی پارسی برای تطبیق با زبان پارسی باستان طراحی شد، اما ساختار هجایی و ایدئوگرافیک آن از سیستمهای بینالنهرینی اقتباس شده است. او تأکید میکند که بدون پیشزمینه اکدی، چنین سیستمی نمیتوانست بهسرعت توسعه یابد.Pierre Briant در From Cyrus to Alexander
و هخامنشیان پس از فتح بابل (۵۳۹ ق.م) و عیلام، کاتبان محلی را به خدمت گرفتند. این کاتبان، که با خطوط عیلامی و اکدی آشنا بودند، نقش کلیدی در ابداع خط پارسی داشتند(Rollinger, 2010)
همچنین شباهتهای ساختاری علامات پارسی، مثل شکلهای زاویهدار و جهت عمودی، مستقیماً از عیلامی و اکدی گرفته شده و تنها سادهسازی شدهاند، نه از صفر طراحی شدهاند.
این کندوی سنگی 800 ساله در کوههای سروات عربستان سعودی زمانی حدود 1200 کندوی زنبور عسل را در خود جای داده بود و در دوران قرون وسطی بهعنوان یک مرکز اصلی تولید عسل شناخته میشد.
این سازه که حدود سال 1200 میلادی ساخته شده، دارای تراسهای با دقت طراحیشده و بقایای یک دژ محافظتی است که نبوغ سازندگانش را به نمایش میگذارد؛ کسانی که از چشمانداز ناهموار این منطقه برای زنبورداری پایدار بهرهبرداری کردند. این مکان باستانی، که گواهی بر شیوههای پیشرفته کشاورزی در شبهجزیره عربستان است، با ترکیب تاریخ، معماری، و پاداشهای شیرین طبیعت همچنان شگفتانگیز است.
تراسهای سنگی نشاندهنده تکنیکهای مهندسی پیشرفتهای هستند که برای محافظت از کندوها در برابر بادهای شدید و حیوانات وحشی طراحی شدهاند. دژ محافظتی احتمالاً برای جلوگیری از غارت توسط قبایل متخاصم یا حیوانات ساخته شده بود.
سفر 9000 کیلومتری کلمات عربی در زبان اندونزیایی و مالایی
@tamadone_arab
ویدیویی از بررسی اصطلاح لغات سامی به العروبیه
https://youtu.be/t7oGpzB6FzI?si=OZeWY5jhTC-JP-I_
@tamadone_arab
آهنگ Misirlou از دیک دیل منصور در فیلم کوانتین تارنتینو
به زیبایی سنت های موسیقی شرقی و عربی دیده میشود در این موسیقی
@tamadone_arab
#تاریخ_عرب_معاصر
#موسیقی_عرب
اکثرا ما در فیلم داستانه های عامه پسند Pulp Fiction (به کارگردانی کوئنتین تارانتینو) با موسیقی متن این فیلم اشناییت داریم!!
اما نکته و ریشه ی این موسیقی به سنت موسیقیایی فولکور عربی و خصوصا خالق اصلی این اثر برمیگردد
دیک دیل (Dick Dale)، که اغلب بهعنوان یکی از پیشگامان موسیقی پانک راک و سبک سِرف راک (Surf Rock) شناخته میشود، یک نوازنده گیتاریست آمریکایی با ریشههای #لبنانی_عربی بود. او با نام اصلی ریچارد آنتونی منصور (Richard Anthony Mansour) شناخته میشود.
ادامه...
@tamadone_arab
آنزو در اساطیر سومری بهعنوان یک موجود آسمانی و طوفانزا معرفی میشود که از آبهای پاک آپسو (Apsu) و زمین مادر (مامی یا کی) یا بهعنوان فرزند سیریس (Siris)، الهه پرنده، به دنیا آمده است. این منشأ دوگانه نشاندهنده ارتباطش با عناصر کیهانی و طبیعی است.
نام "ایمدوگود" در سومری به معنای "باد سنگین" یا "طوفان قوی" است که به نقشش بهعنوان تجسم بادهای جنوبی و ابرهای رعدآسا اشاره دارد. بعدها در زبان اکدی، این نام به "آنزو" تکامل یافت، که ممکن است به معنای "عقاب آسمانی" باشد.
آنزو معمولاً بهصورت پرندهای عظیمالجثه با سر شیر و بالهای عقاب توصیف میشود. این ترکیب نشاندهنده قدرت و سلطه او بر طبیعت و آسمان است. در برخی روایتها، توانایی تنفس آتش و آب نیز به او نسبت داده شده که او را به موجودی ماوراءالطبیعه و ترسناک تبدیل میکند.
این موجود بهعنوان نماد طوفان و رعدوبرق، نیروی طبیعت را در فرهنگ بینالنهرین نمایندگی میکند. در هنر، مانند کتیبههای تپه عبید (Tell al-Ubaid)، او اغلب با گرفتن دو آهو نشان داده میشود که نماد تسلط بر حیات وحش است.
معروفترین داستان آنزو در اسطوره "دزدی لوح سرنوشت" (Tablets of Destiny) است. او بهعنوان خدمتکار اِنلیل (Enlil)، خدای آسمان، از او لوحهایی را که قدرت تعیین سرنوشت خدایان و انسانها را داشت، دزدید و به کوهستانی دور دست فرار کرد. این عمل باعث هرجومرج کیهانی شد.
📌نبرد با نینورتا (Ninurta): در نسخه سومری و بابل استاندارد، نینورتا، خدای جنگ و شکار، مأمور بازگرداندن لوحها شد. پس از نبردی سخت، او آنزو را با تیرهایش کشت و نظم را بازگرداند.
📌نقش مردوک : در برخی روایتهای بابل، مردوک، خدای اصلی بابل، مسئول نابودی آنزو بود.
📌لگالباندا (Lugalbanda): در اسطورهای دیگر، مانند "لگالباندا و پرنده آنزو"، این موجود بهجای دشمن، بهعنوان موجودی خیرخواه ظاهر میشود که به لگالباندا، پادشاه اوروک، قدرتهای جادویی میبخشد.
📌درخت هولوپو (Huluppu Tree): آنزو در داستان اینانا (Inanna) و درخت هولوپو نیز حضور دارد، جایی که لیلیت (Lilith) و مار در کنار آنزو در این درخت لانه کردهاند و گیلگمش برای نجات درخت با آنها میجنگد.
داستان نبرد نینورتا با آنزو، که در آن قهرمان نظم رو بازمیگردونه، با اساطیر یونانی مثل نبرد هراکلس با هیولاها (مثل هیدرا) یا پرومته با زئوس همراستاست. این الگو از انتقال اسطورهای از شرق به غرب نشون میده.
برخی عشایر مشهور الاهواز
شما از کدام عشیره و قبیله ی عرب در اهواز یا خوزستان هستید ؟!
یا اگر قبیله ای دیگر هستید یا از شهر دیگر قبیله خود را نام ببرید ! ببینیم چه قبایل عربی دیگر در استان های دیگر وجود دارند؟
#اسطوره_شناسی
#الهامة
در فرهنگ عرب باستان، انتقام برای قتل بهعنوان امری مقدس تلقی میشد، زیرا باور عامیانهای وجود داشت که روح مقتول تا زمانی آرام نمیگیرد و ساکن نمیشود که برایش خونخواهی نشود.
عربها تصور میکردند که روح مقتول، بهویژه اگر بهطور ناعادلانه کشته شده باشد، به شکل پرندهای به نام "#الهامة" از سرش خارج میشود که بر فراز قبرش ایستاده و با فریاد خواستار انتقام است.
در برخی روایتها، این "الهامة" بهصورت جغدی توصیف شده که نعره میکشد یا صدایی شبیه به پژواک است که تکرار میکند: "به من آب بدهید، به من آب بدهید!"، که به معنای درخواست خون قاتل است. باور بر این بود که فریادش تا زمانی که خون قاتل ریخته نشود و خاک قبر با آن سیراب نشود، متوقف نمیشود.
📌قانون حجاب اجباری آشور ، قدیمی ترین قانون حجاب است
حکومت آشور ۱۸۰۰ سال قبل از اسلام وجود داشت!
قانون حجاب اجباری برای "آشوری" ها بود ، بالاخص اشراف ، نه بردگانشان . این قانون نتیجه پر شدن شهر های آنها از انبوه اسرای جنگی و روسپیان اجاره ای بود .
نقش های روی شماغ (چفیه) عربی بر روی ظروف باستانی بین النهرین (سومری) نشان از تسلسل فرهنگی منطقه
@tamadone_arab