اين کانال به بررسی تاریخ و تمدن عرب باستان میپردازد و هیچ گونه سمت و سوی نژادپرستانه و مسائل سیاسی و مذهبی ندارد. ✅کانال اول ما : تاریخ و تمدن طلایی اسلام @tamadone_islami 🔴آدرس ما در اینستاگرم Instagram.com/tamadone_arab
( تاريخ اللغات السامية )
تاریخ زبانهای سامی
اسرائیل ولفنسون
@tamadone_arab
@ketabkhane_islami
زبان عربی قبل از فتح اسلامی در سراسر شمال آفریقا رواج داشت.
حتی اسرائیل ولفنسون در کتابش
(تاریخ زبانهای سامی) او از این واقعیت می گوید که فتوحات اسلامی مغرب، بازگشتی برای اعراب پس از شکست آنها در برابر رومیان بود (تصویر به زبان عربی)
این نظریه را تأیید می کند که اعراب فتوحات به مناطقی که در آن حضور داشتند مانند منطقه ما و همچنین شبه جزیره ایبری بازگشتند، به این معنی که آنها با تاریخ دو منطقه و جایی که اجدادشان در آنجا بوده اند آشنا بودند. به عنوان اولین کسی که به ویژه در شمال آفریقا ساکن شد، قبل از آنها وارد شد.
این همان چیزی است که نویسنده در
Histoire universelle depuis le commencement du Monde, jusqu'à présent ...ص 391 ف
به آن اشاره می کند
@tamadone_arab
محمد و پیروانش در زمینه: نقشه مذهبی عربستان متاخر
انتشارات بریل، 2023
ایلکا لیندستد
توضیحات:
این کتاب به بررسی و تحلیل تغییرات در گروهها و هویتهای مذهبی در عربستان باستانی متاخر میپردازد. 300-700 CE. این کتاب با شواهد معاصر و مادی درگیر است: برای مثال، کتیبه ها، بقایای باستان شناسی، اشعار عربی، قرآن، و به اصطلاح قانون اساسی مدینه.
همچنین راههایی را برای برخورد با متون تاریخنگاری و دیگر متون ادبی متأخر عربی پیشنهاد میکند. موضوع هویت های اجتماعی و فرآیندهای آنها در این مطالعه محوری است. برای مثال، هویتهای قومی و مذهبی عرب چگونه در آستانه اسلام تلاقی میکردند؟ این کتاب نشان میدهد که تغییرات در گروههای اجتماعی بیشتر از آنچه قبلا تصور میشد جزئیتر بوده است.»
@ketabkhane_islami
@tamadone_arab
مقبرههای درون قبرستانی در آنجا حاوی سلاحهای فلزی مانند تبر و خنجر و همچنین سنگهایی مانند عقیق بود که نشاندهنده جامعه نسبتاً پیشرفتهای برای مدتها قبل است.
در این مطالعه آمده است که قطعات سفال «حاکی از یک جامعه نسبتاً برابر است». Charloux افزود: آنها "سرامیک های بسیار زیبا اما بسیار ساده" هستند.
اندازه برج ها - که می تواند به حدود پنج متر (16 فوت) ارتفاع برسد - نشان می دهد که النطح مقر نوعی قدرت محلی قدرتمند بوده است.
در آن زمان تصور میشد که شمال غربی عربستان بیابانی بیثمر بوده که عشایر شبان از آن عبور میکردند و محل دفنها پر از آن بود.
این تا 15 سال پیش بود، زمانی که باستان شناسان باروهایی را در واحه تایما در شمال خیبر کشف کردند که قدمت آن به عصر مفرغ می رسد.
شارلو گفت که این "اولین کشف ضروری" باعث شد تا دانشمندان بیشتر به این واحه ها نگاه کنند.
@tamadone_arab
خط پهلوی
خطی که بخش عمده ادبیات پارسی میانه بدان نوشته شده خط پهلوی نام گرفته است. خط پهلوی #اصل_آرامی سامی دارد و دارای 22 حرف الفباست ولی از آنجا که پارهای از علامتهای نوشتاری، هر یک نمودار چند واجند و نیز برخی از مصوتها در نوشتار منعکس نمی شوند یا آنکه گاهی شکل یک علامت نوشتاری در گونههای مختلف نگارش، مثل شکسته نویسی، دگرگونی مییابد و با علامت دیگری مشتبه میشود؛
خواندن خط پهلوی بسیار دشوار است و به رمزگشایی شباهت دارد.
یک دشواری بزرگتر در خواندن آثار بر جای مانده به خط پهلوی وجود «#هزوارش» یا «#زوارش» در آن خط است. هزوارش به #واژههای_آرامی گفته میشود که به خط پهلوی نوشته میشد ولی هنگام خواندن به جای واژه #آرامی برابر پارسی میانه آن خوانده میشد. مثلاً شاهنشاه را «#ملکان_ملکا» مینوشتند و شاهنشاه میخواندند.
وجود این عناصر در سنگ نبشتهها در آغاز ایران شناسان را به اشتباه افکنده بود تا گمان بردند که آن نگاشتهها به یک زبان دورگه ایرانی - سامی است.
بعدها یک مستشرق روسی به نام زالمان (Z?lem?n) توانست این رمز را کشف کند و ذهن ایران شناسان را از آن اندیشه ناصواب پاک گرداند. وجود همین هزوارشها که ابن مقفع عدد آنها را هزار تا دانسته سبب شد تا در حدود سیزده قرن پیش فرهنگ پهلوی هزوارشها نوشته شد.
هنینگ معتقد است وجود هزوارش در نوشتههای پهلوی برای آن است که زبان دیوانی هخامنشیان #آرامی بود و بعد از هخامنشیان زبان دیوانی همچنان #آرامی ماند. اما چون زبان آرامی زبانی جهانی نبود کم کم رو به فراموشی گذاشت. ابتدا ساختمان جملهها ایرانی شد سپس اندک اندک واژههایی ایرانی در متنها راه یافت و سرانجام بازمانده واژههای آرامی تنها در نوشتن به کار رفت و به هنگام خواندن معادل فارسی آنها خوانده شد. تاوادیا هم رواج هزوارش را مربوط به پایان عهد هخامنشی یا پس از برافتادن آنها میداند.
زبان پهلوی، تاوادیا، ترجمه دکتر سیف الدین نجم آبادی
@tamadone_arab
قدیمیترین سامانه نوشتاری جهان ممکن است در نمادهای اسرارآمیزی ریشه داشته باشد که هنوز رمزگشایی نشدهاند
@tamadone_arab
نظر شاعران فارسی گو درباره عرب و عربی
حافظ :
گرچه عرض هنر پیش یار بی ادبیست
زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منوچهری:
من بسی دیوان شـعر تازیان دارم ز بر
تو ندانی خوانی «الا هبی بصحنک فاصبحین»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیر خسرو دهلوی حمیت و غیرت عرب را مثال می آورد :
از راه کرم، به رسم تازی
یک ره چو تازیان به حمیت بر آر نام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@tamadone_arab
@arabianhistory2
پادشاهان مسلمان عرب و حکومت های اسلامی آنان در سال 1000 میلادی
⚪امارت شروانشاهان به حاکمیت یزید ابن احمد شیبانی
⚫دولت مزیدیه به حاکمیت علی ابن مزید اسدی
🟤امارت سیسیل (صقلیه) ایتالیا به حاکمیت جعفر ابن یوسف کلبی
🟣امارت مولتان به رهبری ابوالفتح داوود بن نصر السامی القریشی
🔵دولت روادیه به رهبری ابوالهیجا الروادی الازدی
🟢مملکت مکران به رهبری معدان بن عیسی السهمی
🟡امارت الحباریه به حاکمیت منبی بن علی الهباری القریشی
🟠خلافت قرطبه آندلس (اسپانیا و پرتغال) به حاکمیت منصور بن ابی عامر المعافری
🔴خلافت فاطمیان مصر به رهبری الحاکم بامر الله الفاطمی
♌دولت عقیلیه و موصل به رهبری قرواش بن المقلد العقیلی
♓دولت زیادیه در یمن به حاکمیت عبدالله بن ابی جیش
⛎دولت النمیریه به رهبری وثبان بن سابق النمیری
♈دولت حمدانیان حلب سوریه به رهبری سعید الدوله حمدانی
@tamadone_islami
نوشتار برخی الفبای سریانی
@tamadone_arab
در بالا :نقاشی صخره ای از جبل می گوید که مردانی را در حال شکار با کمان و تیر نشان می دهد (دیوید هاپکینز).
در پایین (ب) نقش برجسته آشوری گمشده از نینوا که اعراب را با کمان و شمشیرهای کوتاه نشان می دهد (موزه بریتانیا یا دکتر 7.28).
(ج) نقاشی صخرهای از برقو، که اکنون در موزه عمان است، مردانی را نشان میدهد که با کمان، نیزه و سپر میجنگند (M.C.A. Macdonald).
(د) نقش برجسته آشوری، حدود 650 قبل از میلاد، که #اعراب را نشان می دهد که سوار بر شتر عقب نشینی می کنند، یک فرمان و دیگری به سوی تعقیب کنندگان شلیک می کنند (موزه بریتانیا 124926).
@tamadone_arab
تنها کاخی که حفاری کامل شده است، در شبوا، کرسی حضرمی باستان است، که از آن سنگ کاری های زیبایی داریم (Pl. 26).
این بنای با عظمت است و با پایه های بلند، پایه بدون پنجره، طبقات زیاد و حیاط داخلی غیر قابل نفوذ، به وضوح با اهداف دفاعی ساخته شده است. و در چنین جایگاهی در طول لشکرکشی به حدود سال 220 پس از میلاد خدمت کرد، زمانی که پادشاه سبا برای نجات خواهرش لشکری را علیه حضرموت فرستاد، که این امر مستلزم نفوذ به «کاخ شقر» بود که بسیاری از شهروندان برجسته شبوه در آنجا بودند. پناه برد (Ir 13).
وگرنه فقط بقایای ادبی داریم. به عنوان مثال بقایای کاخ های صالحین در مارب و غمدان در صنعاء که با هم در تعدادی از کتیبه های قرن سوم پس از میلاد ذکر شده است (Ja 577, NAG 12)
اما همچنین برخی سازه ها می تواند یک بنای آراسته و به یاد ماندنی باشد. معبد بعل در پالمیرا بر روی سکویی قرار داشت که توسط ستونهای عظیمی که تیرهای متقاطع حکاکی شده را در بر میگرفت، احاطه شده بود و از طریق یک پلکان بزرگ به آن نزدیک میشد (Pl. 27a).
معبد ذوشارا (قصر البنت) در پترا به یک رواق اولیه تقسیم شده بود که نشان دهنده گذار از قلمرو بشر به قلمرو خدایان بود، یک اتاق مرکزی و در پشت آن دو اتاق خصوصی که یکی از آن ها خدا را در خود جای داده بود. و یکی برای مراسم تشیع معبد شیرهای بالدار در پترا با استفاده از رنگها و گسترهای از قالبها، طاقچههای نقاشیشده، ستونهای طبلسازی شده و مرمر تزئین شده بود.
@tamadone_arab
ساختمان ها و اشیاء تشییع جنازه
رایج ترین مورد معماری در عربستان #مقبره است. اگر افراد از اهمیت خاصی برخوردار بودند یا متعلق به یک گروه اجتماعی دارای امکانات بودند، ممکن است نوعی یادبود تدفین برای آنها ایجاد شود، خواه یک عمارتی ساخته شده باشد یا یک فضای کنده کاری شده. از نوع سابق، رایجترین نمونه، انبوهی از سنگها بود که اغلب به شکل دایرهای روی قبر چیده میشدند. چنین سازههایی یادبود مورد علاقه عشایر عرب برای هزاران سال بوده است، بنابراین شکل آن با مرگ مرتبط است
دقیق تر مقبره هایی است که از سنگ های کار نشده یا گاهاً کار شده ساخته شده اند به گونه ای که در کنار هم اتاقک های تدفین به اشکال مختلف (دایره، کندوی زنبور عسل، مستطیل شکل، انگشتانه)، گاهی برای تدفین انفرادی (به ویژه بحرین) و گاهی برای تدفین دسته جمعی (به ویژه عمان) ایجاد می شود. /امارات). اینها به ویژه در امتداد ساحل شرقی (Pl. 25a) زیاد هستند، معروفترین آنها در جزیره بحرین، جایی که مجموعه های بزرگ تدفین شناخته شده است، از اواخر هزاره سوم قبل از میلاد تا حداقل دوره اشکانی. برج - مقبره پالمیرا برجسته تر است.
اولین نمونه ها شبیه برج های دیدبانی ساده با پلکان داخلی و گورهایی هستند که در پایه یا اطراف آن قرار دارند. آنها به تدریج طبقات بسیاری را به دست آوردند، که هر کدام با محفظه هایی برای اجساد روی هم چیده شده بودند و با طاقچه های تزئینی بیرون و ردیف هایی از ستون های فلوت دار در داخل زیبا شدند.
سپس ساختمانهای باشکوه و باشکوه تدفین شهرهای جنوب عربستان وجود دارد، آنچه میتوانیم مقبره بنامیم، که محل اقامت متوفیان از اصیلترین دودمان است. تنوع نیز در ژانر دوم ساختار تشییع جنازه (فضای حک شده) مشهود است، از گورهای سیستی برش خورده در طبقات سنگی و وادی ها به شکل مستطیل باریک که به اندازه کافی بزرگ است و با تخته سنگ مهر و موم شده است، تا اتاق های بزرگ زیرزمینی، و به مقبرههای سنگی باشکوه نخبگان پترا و شمال غربی عربستان (Pl. 25b). آخرین آنها دارای نماهای بزرگ با ورودی های زیبا، اغلب تاج و ستون ها، که همه به طرز ماهرانه ای از صخره های برهنه ساخته شده اند.
به طور سنتی برخی از وسایل متوفی در کنار آنها دفن می شد. این می تواند شامل هر چیزی باشد که به آنها مربوط می شود: لباس آنها، زینت های شخصی (جواهرات، طلسم و غیره)، ابزار، سلاح (شمشیر، تیغه، نوک پیکان و غیره) و خانه.
یک نوع ساختمان مرتبط که معمولاً در کتیبههای جنوب عربی ذکر میشود «قلعه» (myn't) است، اقامتگاه مستحکم یک حاکم قبیلهای که مجهز به «آپارتمانها، سنگرها، دیوارهای محاصرهکننده و آب انبارها» است (ایر 40). استحکام این سازه ها به این معنی است که بقایای بسیاری از آنها تا به امروز باقی مانده است و بر فراز ارتفاعات کوه های یمن قرار گرفته است. به همان دلیلی که در شعر عربی پیش از اسلام به آنها اشاره می شود، استعاره ای از دوام: «ما فانی ها هلاک می شویم، اما ستارگان بالا هرگز محو نمی شوند.
@tamadone_arab
#بطلمیوس در جغرافیای خود، که در حدود سال 150 پس از میلاد به پایان رسید، «اطلاعات قابل توجهی در مورد مردم عرب و روابط آنها با یکدیگر ثبت کرد، و ما شهرهای اصلی، رودخانه ها، خلیج ها و کوه ها را یادداشت کرده ایم» (1.19).
فهرست افراد و نامهای مکان او گستردهتر از ترکیب #استرابون و #پلینی است، و او نقشههایی را ارائه میکند، بنابراین ما ارائه بسیار مفیدی از #عربستان و رابطه آن با امپراتوری روم دریافت میکنیم.
با این حال، این یک جغرافیای توصیفی منثور نیست، بلکه همانطور که از یک ریاضیدان انتظار می رود، راهنمای ایجاد مجموعه ای دقیق از نقشه ها است. در تمام بطلمیوس 218 سکونتگاه در عربستان (#پترایا، صحرا و #فلیکس(یمن) ذکر شده است که احتمالاً بسیاری از آنها بسیار کوچک بودند.
در مورد شبه جزیره عرب، که او بیشترین اطلاعات را در مورد آن ارائه می دهد (6.7)، اکثر 151 سکونتگاه نام برده شده به عنوان روستا (kômai)، برخی به عنوان شهر (poleis)، حتی کمتر به عنوان مرکز بازار (emporia) و فقط توصیف می شوند. شش به عنوان شهرها (mêtropoleis). آخرین آنها مارب (مارا)، نجران (ناگارا)، شبوا (سبطا)، مایفا (مائفا)، ظفر (صفار) و احتمالاً قریة الفاو (مائوکوسموس) مدرن هستند.
همه این شهرها در #جنوب_عربستان هستند، که احتمالاً تنها منطقه عربستان بود که میتوان آن را تا حدی شهرنشین توصیف کرد. عربهای جنوبی خودشان کلمه تخصصی برای شهر نداشتند، اما اصطلاح #هجر، محل تجمع یک قبیله، را برای همه اندازههای سکونتگاه به کار میبردند.
مکانهایی که بطلمیوس نامگذاری کرده، و احتمالاً تعداد کمی دیگر، شایستگی اصطلاح شهر را دارند، اما از این جهت که همگی دارای #معماری_تاریخی، سطح بالای سواد (که در کتیبهها نشان میدهد) و نهادهای سیاسی (بهویژه شوراها) داشتند.
بسته به شکل و میزان تأثیرات فرهنگی خارجی، نوع مواد و مهارت های موجود، سنت ها و تاریخ محلی، ماهیت زمین و غیره، تنوع قابل توجهی در آرایش و طرح سکونتگاه های عربی وجود دارد. به عنوان مثال، پترا و پالمیرا برای مدت طولانی تحت تسلط فرهنگی رم بودند و بسیاری از ویژگیهای یک شهر رومی (مانند خیابان ستوندار، تئاتر، پوره، حمام) را به دست آوردند که در سکونتگاهها در جاهای دیگر وجود نداشت.
عربستان از آنجایی که نخستین شهرهای عربستان جنوبی در مجاورت صحرای آزاد قرار داشتند و اغلب با یکدیگر در تضاد بودند، استحکامات ضروری تلقی می شدند. و آنچه که به عنوان یک ضرورت آغاز شد، به زودی مایه افتخار و نشانه ثروت و مقام شد و شهرها در قدرت و گستره دیوارها و سنگرهای اطراف خود با یکدیگر رقابت می کردند. اما اگرچه ممکن است به ارتفاعات زیادی برسند (14 متر در مورد Yathill)، اما چندان گسترده نبودند، زیرا شهر متوسط جنوب عربستان یک امر فشرده بود. از چهار سرستون، دیوارهای قرناو به طول 1150 متر در تیمنا بود
1850 متر، در شبوا 1500 متر (البته با یک خط دفاعی بیشتر فراتر از این) و در مارب، تا حد زیادی بزرگترین شهر در جنوب عربستان، 4500 متر.
در مقابل، سکونتگاههای غرب عربستان ماهیت گستردهای داشتند. فقط تعداد کمی محصور بودند، مانند #تیما، جایی که دیوارهای عظیم مساحتی به وسعت هشت کیلومتر مربع را در بر می گرفت. بیشتر آنها نامحدود بودند، مانند #مدینه، که مساحتی در حدود پنجاه کیلومتر مربع را در بر می گرفت و به بخش های قبیله ای کوچک تقسیم می شد که هم از خانه های فردی و هم از مجتمع های مسکونی تشکیل شده بود. در این میان، «فضاهای باز» (فصاح المدینه) پر از زمینهای کشاورزی، نخلستانها، باغها، مراتع، چشمهها و چاهها و دارای زمینهای بایر زیادی بود (ابن هشام 733؛ ابن سعد 1.2.182؛ ر.ک. حسن بن ثابت 9.7).
ادامه...👇
@tamadone_arab
هنر، معماری و مصنوعات ،فرهنگ و معماری عرب باستان
@tamadone_arab
عربستان و اعراب: از عصر برنز تا ظهور اسلام
رابرت جی هویلند
Arabia and the Arabs: From the Bronze Age to the coming of Islam
Robert G Hoyland
مدتها قبل از اینکه محمد (صلی الله علیه وسلم) دین اسلام را تبلیغ کند، ساکنان زادگاهش عربستان نقش مهمی در تاریخ جهان به عنوان بازرگان و جنگجو ایفا کرده بودند.
رابرت هویلند از ماقبل تاریخ تا ظهور اسلام با استفاده از طیف گسترده ای از منابع - کتیبه ها، شعرها، تاریخ ها و شواهد باستان شناسی - مناطق فرهنگی اصلی عربستان، از سبا باستان در جنوب، تا صحراها و واحه های شمال را بررسی می کند.
او سپس موضوعات اصلی*اقتصاد*جامعه*مذهب*هنر، معماری و مصنوعات*زبان و ادبیات عربی را بررسی می کند. حجم با بیش از 50 عکس، طراحی و نقشه به تصویر کشیده شده است.
یکی از شاهکارهای مطالعات عرب
@tamadone_arab
@ketabkhane_islami
( تاريخ اللغات السامية )
@tamadone_arab
محمد و پیروانش در بافت زمانی و مکانی خود
نقشه مذهبی شبه جزیره عربستان در طلوع اواخر دوران باستان
بریل، 2023
الکا لیندستد
یک توضیح:
«این کتاب به بررسی و تحلیل تغییرات گروهها و هویتهای مذهبی در اواخر دوران باستان در شبه جزیره عربستان 300 تا 700 پس از میلاد میپردازد.
به شواهد معاصر این عصر و شواهد مادی آن می پردازد، مثلاً کتیبه ها، بقایای باستان شناسی، اشعار عربی، قرآن و به اصطلاح قانون اساسی مدینه.
همچنین راه هایی را برای برخورد با متون تاریخی عربی و دیگر متون ادبی متأخر پیشنهاد می کند. موضوع هویتهای اجتماعی و فرآیندهای آنها محور اصلی مطالعه است. مثلاً هویتهای قومی و مذهبی عرب در آستانه ظهور اسلام چگونه تلاقی میکردند؟
این کتاب نشان میدهد که تغییرات در گروههای اجتماعی تدریجیتر از آن چیزی است که قبلاً تصور میشد.
@ketabkhane_islami
@tamadone_islami
@tamadone_arab
عکس موقعیت شهر باستانی
@tamadone_arab
باستان شناسان شهر باستانی 4 هزار ساله ای را در واحهای در عربستان کشف کردند.
بقایای این شهر گویای این واقعیت است که چگونه زندگی ساکنان آن به آرامی از کوچ نشینی به زندگی شهری تغییر کرد
مدتها بقایای این شهر باستانی که «النطح (al-Natah) نام دارد پشت حصارهای واحه خیبر منطقه ای سرسبز و حاصلخیز که بیابانی در شمال غربی شبه جزیره عربستان آن را احاطه کرده از چشم باستان شناسان پنهان مانده بود.
به گفته گیوم شارلو در فرایند کشف این شهر تیمی فرانسوی-عربستانی همکاری داشتند؛ آنها توانستند ثابت کنند دیوار و باروهای این شهر نشان دهنده زیستگاهی سازماندهی شده اند، به گفته محققان، این شهر بزرگ که محل زندگی ۵۰۰ نفر بوده حدود ۲ هزار و ۴۰۰ سال قبل از میلاد، اوایل عصر برنز ساخته شده است.
زمانی که النطح ساخته شد، شهرهایی در منطقه شام در امتداد دریای مدیترانه از سوریه کنونی تا اردن شکوفا شدند
https://www.sciencealert.com/ancient-town-from-4000-years-ago-found-hidden-in-saudi-arabian-oasis
@tamadone_arab
محققان بین پیشنمونه قدیمیترین سامانه نوشتاری جهان و طرحهای پیچیده و اسرارآمیزی مهرهای استوانهای حکاکیشده لوحهای گلی با قدمت حدود شش هزار سال، پیوندهایی کشف کردهاند.
دانشمندان خط میخی را نخستین سامانه نوشتاری در نظر میگیرند. انسانها حدود سه هزار و ۴۰۰ سال پیش از میلاد با استفاده از نمادهای این خط که به شکل گُوههای کوچک است، زبانهای باستانی مانند سومری را روی لوحهای گلی ثبت میکردند. گمان میرود این ساختار نوشتاری از میانرودان (بینالنهرین) سرچشمه گرفته باشد؛ بخشی از عراق امروزی که نخستین تمدن شناختهشده جهان آنجا شکل گرفت.
با این حال قبل از خط میخی، خطی باستانیتر معروف به «پیشمیخی» وجود داشت که در آن از علائم تصویری انتزاعی استفاده میشد. این خط نخستین بار حدود سه هزار و ۳۵۰ تا سه هزار پیش از میلاد در شهر اوروک در جنوب عراق امروزی استفاده شد. منشا پیدایش این خط پیشمیخی همچنان مبهم است و بسیاری از نمادهای آن هنوز رمزگشایی نشدهاند.
اخیرا پژوهشگرانی که در حال تحلیل دقیق نمادهای پیشمیخیاند، هنگام مطالعه نقشهای حک شده روی مهرهای استوانهای با قدمت چهار هزار و ۴۰۰ سال پیش از میلاد در اوروک، بین آنها شباهتهای جالبی یافتند. برخی از این نمادها نهتنها دقیقا با هم مطابقت دارند، بلکه به نظر میرسد که در معاملات و تجارتهای باستانی، معانی یکسانی را منتقل میکنند.
سیلویا فرارا، یکی از نویسندگان این مطالعه و استاد گروه زبانشناسی کلاسیک و ایتالیایی در دانشگاه بولونیا، میگوید: «بر اساس یافتههای ما، طرحهای حکاکیشده روی مهرهای استوانهای با توسعه خط پیشمیخی در جنوب عراق ارتباط مستقیم دارد. یافتهها همچنین نشان میدهند که چگونه معنای اولیهای که این طرحها بیان میکردند، بهتدریج در یک سامانه نوشتاری گنجانده شد.»
نتایج این تحلیل میتواند دیدگاه دانشمندان را درباره چگونگی اختراع نوشتار و همچنین پیشرفت تمدنهای باستانی که هزاران سال پیش فناوریهایی مانند حسابداری و نوشتن را اختراع کردند، دگرگون کند.
@tamadone_arab
کتیبه الهه مادر کارتاژی کشف شده توسط محمد خزنه دار باستان شناس اهل تونس عثمانی در سال ۱۸۷۱ به خط پونیک
متن کتیبه
𐤋𐤓𐤁𐤕 𐤋𐤀𐤌𐤀 𐤅𐤋𐤓𐤁𐤕 𐤋𐤁𐤏𐤋𐤕 𐤄𐤇𐤃𐤓𐤕 𐤀𐤔 𐤐𐤏𐤋 𐤇𐤌𐤋𐤓 𐤁𐤍 𐤁𐤏𐤋𐤇𐤍𐤀
ترجمه کتیبه
به بانو عما و به بانوی معشوقه ضریح باطنی (؟) که HMLR پسر بعلحنو ساخته است.
@mootun_nama
اینجا پروفسور کریستین سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان صفحه ۳۶ میگه
قاعده ی دودمان جامعه ایرانیان از تمدن بابلی اخذ شد !!
شاهنشاهی هخامنشیان دنباله سلطنت و حکومت اشور و بابل و عیلام بود
روش دستگاه سیاسی هخامنشیان پادشاهی بابلی و ماد بود!!!!
بر خلاف توهم و تصور خیلی که ایران شاهنشاهی خودش و سیستم آن بومی بوده!!!
@tamadone_arab
پرفسور آرتور کریستن سن در کتاب مشهور خود ایران در زمان ساسانیان اشاره میکنه :
تقریبا همه ی کتب زرتشتی که دینی محض هم بودند و به زبان پهلوی باقی مانده (نوشته شده اند) در قرون بعد از انقراض ساسانیان (دوران اسلامی) تالیف و تصنیف شده اند!!! مخصوصا در قرن نهم میلادی (سوم هجری - خلافت عباسیان) !!
❌نکته: پس این جمله ی اسلام ستیزان که عرب ها به زور ایرانیان را مسلمان کردند و اجازه نمیدادند کسی به زبان پهلوی بنویسه و همه زرتشتیان را کشتند و ... چیه؟!
میبینیم مهمترین کتب دینی زرتشتیان دوران اسلامی نوشته شده است!
📚کتاب : ایران در زمان ساسانیان ،پرفسور آرتور کریستن سن ص ۹۲
@tamadone_islami
الفبای مختلف عربی در باستان
@tamadone_arab
تصویر 5 #معبد_عثر در نششان، اواسط هزاره اول قبل از میلاد، 15.5 x 14.1 متر (بازسازی دیوید هاپکینز بر اساس برتون، 'Le Sanctuaire de 'Athtar dhu-Risaf، 437).
معابد جوف مینایی معمولاً از گرایش جهتدار نوع فوقالذکر (در امتداد محور مرکزی از ورودی تا مقدسات) اجتناب میکنند و بر تعادل متضاد در چیدمان داخلی تأکید میکنند.
در قلمرو سبائیان، مدخل حرم غالباً با نمای با شکوهی متشکل از سقف آهکی مربعی بر روی ستونهای یکپارچه (Pl. 27b) تزئین میشد که از طریق حیاطی که از سه طرف توسط یک رواق ستوندار احاطه شده بود، به یک سهجانبه منتهی میشد. اتاق مقدس در عقب علاوه بر این، معابدی با طراحی بسیار متفاوت وجود دارند که ماهیت و عملکرد آنها را به طور کامل درک نمی کنیم.
یک دیوار اطراف از یک طرف توسط یک درگاه به یاد ماندنی بر روی یک سالن پر شده از مجموعه ای از ستون ها که به طور منظم در سراسر سطح زمین توزیع شده اند یا تا حدی توسط ستون هایی در دو طرف پر شده است که فضایی را در مرکز برای حیاط ایجاد می کند شکسته می شود. معبد موسوم به باربار (حدود 2200 تا 1500 قبل از میلاد) در بحرین از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است. یک بیضی وجود دارد.
تصاویر مقبره ها و مجسمه های تدفین یادبود
مجسمه های نقره ای روی سرستون ها سقف و درهای خود را با فرورفتگی های فرورفته با نگین های بسته بندی شده تزئین کرده اند. بنابر این بناهای خانههای خود را در هر قسمتی بهخاطر زرق و برقش شگفتانگیز ساختهاند، برخی قسمتها را از نقره و طلا، برخی دیگر را از عاج و خودنماییترین سنگهای قیمتی یا از هر چیز دیگری که مردم بسیار به آن احترام میگذارند، ساختهاند.
(دیودوروس 3.47)
@tamadone_arab
بنابراین در تیما، #عمروالقیس شاعر (متوفی حدود 550م) یک بار طوفان سهمگینی را تماشا کرد که «هیچ تنه درخت خرما را بر جای نگذاشت، نه یک برج خانه، مگر آنهایی که با سنگ مستحکم شده بودند» (مو.: عمروالقیس).
هنگامی که #نبطیان برای اولین بار در قرن چهارم قبل از میلاد به #پترا رسیدند، «رسم آنها این بود که هیچ خانه ای نسازند» (دیودوروس 19.94)، اما پس از کنار گذاشتن روش های عشایری، «خانه هایشان، با استفاده از سنگ، گران است. (استرابو 16.4.26).
کاوشها به این گزارشها اعتبار میدهند، زیرا قدیمیترین خانهها به قرن سوم قبل از میلاد نمیرسد و بر روی خاک بکر ساخته شدهاند. آنها کارهای سادهای هستند، با کفهای سفالی و دیوارهایی از سنگ خشن و خشت، اما بعدها، همانطور که #استرابون میگوید، از سنگتراشی با دقت کار شده و یکنواخت ساخته شدهاند، با گچ پوشانده شدهاند که ظاهراً با قالبهای کلاسیک نقاشی یا تزئین شده است.
اغلب آنها را به همان شیوه #مقبره ها در صخره های شهر کنده می کردند. بهترین شواهد برای #معماری داخلی در شرق عربستان از سار در #بحرین آمده است. در اینجا ردیفهای کاملی از خانههای سنگی را میبینیم که بسیاری از آنها با همان پلان اولیه ساخته شدهاند، یعنی یک ساختمان مستطیل شکل با یک اتاق کوچک سرپوشیده در یک گوشه و یک محوطه بیرونی L شکل و اغلب یک حیاط باز در عقب. منطقه L شکل شامل حوضچههای آب، اجاقها و گودالهایی بود که آخرین مورد برای نگهداری تجهیزات خانگی (بهویژه کوزههای بزرگ) و مواد مایع (سپس با دقت گچکاری شده) استفاده میشد.
دراماتیک ترین ساختمان های مسکونی عربستان را می توان در جنوب یافت. در اینجا سنت مسکن های بلند (آپارتمان) آغاز شد (Pl. 23). در بالای پایه ای از سنگ های تراش خورده به ارتفاع 2-4 متر، خانه های چند طبقه ساخته شده از چارچوبی از تیرهای چوبی که با آجر گلی پر شده بود، ساخته شده بود. بدین ترتیب محبیه اتکان «ساخت، بنیانگذاری، آماده سازی و تکمیل سنگ کاری خانه خود را از پایین به بالا، شش سقف با شش طبقه» (IMT 1).
ورود از طریق یک راه پله بیرونی بود که یکی را به طبقه همکف و چند متری از خیابان می برد. این امر به این اقامتگاه ها جنبه، و احتمالاً کارکرد پناهگاه ها و قلعه ها را نیز می دهد. خانه یمنی ها واقعا قلعه او بود.
شهرهای عربستان کم بود، اما اردوگاه های آن بی شمار بود. و بنابراین برای بسیاری از افراد خارجی، ساکنان عربستان بنا به تعریف «خیمهنشینان» بودند، مردمی «بی دروازهها، بدون میلهها و در مکانی دورافتاده زندگی میکنند» (ارمیا 49.31). با این حال، اگرچه محل سکونت آنها حداقل و متحرک بود، آنها همچنان آثاری از شغل خود بر جای می گذاشتند، همانطور که توسط بسیاری از خنیاگران مالیخولیایی ثبت شده است:
هنوز آثاری در دفین وجود دارد...
هر دره و مرتع زمانی پر از جمعیت بود.
ادامه...👇
@tamadone_arab
هنر، معماری و مصنوعات فرهنگ مادی عرب
میتوان انتظار داشت که همانطور که تک نگاریهای تاریخ اسلام با مروری بر پیشینه عربی پیش از اسلام آغاز میشود، مطالعات مربوط به فرهنگ مادی اسلامی نیز به همین منوال باشد.
با این حال، چنین نیست، زیرا چنین آثاری تمایل دارند تصور کنند که عربستان پیش از اسلام یک تابلوی زیباییشناختی بود، که «چیزی درخور نام معماری» نداشت، بلکه «خلأ معماری» بود.
بسیار تأکید میشود که «عربهای عربستان سنتهای بومی بسیار کمی داشتند» و «هر گونه تغییر در این برداشت از فقر در توسعه هنری عربستان پیش از اسلام، به سختی قابل توجه است». در واقع اشاره می شود که هنر اسلامی در زمانی که مسلمانان از عربستان حکومت می کردند، عقب مانده بود، زیرا «محیطی بود که در آن هنرهای تجسمی . . . هیچ نقش مهمی نداشت.»
یقیناً درست است که بسیاری از کشور منابع کافی برای اجازه حمایت از ساختمانهای تاریخی یا آثار هنری فاخر را ندارند، اما بیش از آنچه که دیدگاه سنتی اجازه میدهد وجود دارد و این فصل تلاش خواهد کرد تا حداقل برداشتی از این ابتدا لازم است یک بار دیگر تأکید شود که عربستان پیش از اسلام، اگرچه دور بود، اما با بقیه خاورمیانه تعامل داشت، و در واقع با گذشت زمان، این تعامل بیشتر و بیشتر شد.
پیوندهای اقتصادی و سیاسی به ناچار محصولات و سبک های هنری جدیدی را به وجود آوردند.
از آنجایی که مناطق مختلف عربستان شرکای تجاری و متحدان سیاسی متفاوتی داشتند و در فواصل متفاوتی از مراکز قدرت دولتی قرار داشتند، در معرض تأثیرات خارجی متفاوتی قرار داشتند. آنها همچنین سنت های محلی متفاوت و مواد اولیه متفاوتی را در اختیار داشتند.
از این رو هنر و معماری عربستان تنوع منطقه ای زیادی را به نمایش می گذارد. شرق عربستان بسیار متاثر از اندیشه های بین النهرین و بعد از آن ایرانی بود و هلنیسم یونانی در شمال شرق تأثیر داشت. عربستان جنوبی در ابتدا هنر بومی خود را کشت می کردشکل گرفت، اما به تدریج تحت تأثیر هنر هلنیستی و رومی قرار گرفت، و البته عربستان شمالی مجبور بود که کشش امپراتوری های بزرگ خاورمیانه را که اغلب می خواستند آن را به مدار خود بیاورند، احساس کند.
با این حال، هنر شاهنشاهی وجود نداشت، بلکه ترکیبی از سبک های خارجی با ذائقه محلی وبومی عرب بود.
یکی از دلایل اصلی بیتفاوتی کارشناسان هنر اسلامی نسبت به عربستان پیش از اسلام این است که آنها احساس میکنند که هیچ تاثیری در توسعه موضوع آنها ندارد. این ممکن است درست باشد، اما شاید #عجولانه باشد که تا این حد قاطعانه باشد، در حالی که هنر عربی، تا به امروز، اینقدر کمی مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.
یکی از ویژگیهای اخیر زیباییشناسی عربستان جنوبی بر گرایش آن به انتزاع و هندسه تأکید کرده است.» (شکل 4)که یکی از ویژگیهای هنر اسلامی است.
و استدلال شده است که «نمایندگی غیر مجازی خدایان در میان #نبطیان و دیگر اعراب بت پرست پیش از اسلام در شمال و مرکز عربستان، مسیری غیر مجازی را برای هنر توحید اسلامی تعیین کرد».
اما حداقل جایی برای بحث وجود دارد. فعلاً باید به این مشاهده کلی بسنده کنیم که آشنایی «قبایل عرب پیش از اسلام» با سنتهای ساسانی و رومی-بیزانسی در مراحل اولیه، روند نسبتاً کوتاه ظهور هنر اموی را که از این منابع تغذیه میشد امکانپذیر ساخت.
ادامه ...👇
@tamadone_arab
عربستان و اعراب: از عصر برنز تا ظهور اسلام
رابرت جی هویلند
Arabia and the Arabs: From the Bronze Age to the coming of Islam
Robert G Hoyland
@tamadone_arab
@ketabkhane_islami
نقش برجسته صخره ای در بیشاپور، ایران، پادشاه ساسانی #بهرام_دوم (276-293 پس از میلاد) را به تصویر می کشد که یک هیأت دیپلماتیک #عرب را ملاقات می کند. در کتیبهای از معبد محرم بلقیس در نزدیکی مارب، به مأموریت دیپلماتیکی اشاره شده است که شمر یبرعیش به تیسفون و سلوکیه فرستاده بود.
بر اساس وقایع ذکر شده در کتیبه، این مأموریت اکنون به اوایل سلطنت بهرام دوم می رسد. این تاریخ با تاریخگذاری سبکی که برای نقش برجسته پیشنهاد شده است مطابقت دارد که نشان میدهد پذیرایی از این هیئت دیپلماتیک هیمیاری را به تصویر میکشد.
A Himyarite diplomatic mission to the Sasanian court of Bahram II depicted at Bishapur
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1600-0471.2009.00313.x
@tamadone_arab