mahfelekhodshenasi | Неотсортированное

Telegram-канал mahfelekhodshenasi - خودشناسی ... خودت را ببین

1858

Подписаться на канал

خودشناسی ... خودت را ببین

همه ی بحث اینجاست که اگر به جای اینکه حواسمان به خودمان باشد،هم و غم مان سعادت و کمال خودمان باشد،
از خودمان غافل شدیم و هم و غم مان غیر خودمان شد،
یک وقت چشم باز میکنیم می‌بینیم که دستمان خالی است ،عمر هم گذشته، سن مان هم بالا رفته، آرامش نداریم  ،رضایت نداریم ،بهشت نداریم.

در جهنم نارضایتی و ناراحتی و سر درگمی و ...

بهشت، آرامش و فهم و شعور است.
جهنم، نارضایتی و نادانی و بیشعوری است.

ادامه دارد...

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

👆👆👆👆
اشتباه میکنیم که خیال میکنیم هر چه خواسته های دلمان را اجابت کنیم،
خوشبخت تریم، سعادتمند تریم.
برعکس است.

شما نباید در خدمت خواسته های دلت باشی.
خواسته های دلت باید در خدمت خواسته های خودت باشد.

خودت رو پیدا کن .به خاطر رسیدن به خواسته های دلت ،آرامش خودت را از دست نده.

بعضی ها حاضر نیستن بفهمن این معنا را‌.
کِی می‌فهمن؟
وقتی تا تهش را میروند ،هر چه دلشان خواست را دنبال میکنند ،بعد که به پوچی میرسند .بعد که میرسند به جایی که احساس بیخودی میکنند .احساس بی معنایی می‌کنند.

یعنی میبینند که تا الان سر دیگری را داشتند میخاراندند.خیلی بو میدهند.یکی دیگر را برده بودند حمام.خیلی گرسنه اند.به یکی دیگر غذا میدادند.
غذا درست کرده،آورده داده به یکی دیگه.
خودش نخورده.
تمام عمرش دنبال این بوده ببیند کدام ماشین خوب است.
بخرد ،نگهداری کند،مراقبت کند.

بله ،معلوم است،عمر هم که تمام میشود.
بعد از مدتی میبیند که به خودش نرسیده ،همه اش به ماشین رسیدگی کرده است .همه اش از ماشین مراقبت کرده.

تمام فکر و ذکر و هم و غم اش شده این ماشین .
تمام عمرش در خدمت ماشین قرار گرفته است.
در خدمت فرزندانش قرار گرفته .تر و خشکشان کرده تا بزرگ شوند،
حالا که بزرگ شدند ،خب اینها که بزرگ بشوند خودش هم بزرگتر میشود دیگر .
اینجور نیست که فقط بچه ها بزرگ بشوند. خودت هم بزرگتر میشوی.
منتها اونها جوان میشوند ،شما پیر میشوی.

حالا که پیر شدی ،اونها به خواستهای دلشان رسیدند ،شما به فکر خودت نبودی ،همه اش حرص و جوش اونها رو خوردی ،غصه های اونها رو خوردی و هم و غم ات شده بود اونها که اونها به سامون برسند .خب میرسند .می‌رسند.
حواست به خودت هم باشد.

تو هم فرزند پدر و مادرت هستی دیگر.
همانطور که تو الان به پدر و مادرت میگویی چرا انقدر غصه ی من را میخورید !من خودم  مستقل ام. خودم حواسم به خودم هست.
من خدا دارم. خدا حواسش به من هست .خدا هوای من را دارد
خب فرزندان شما هم نسبت به پدر و مادرشان .مقایسه کن.
آنها هم در دلشان به شما دارد همین‌ را میگویند ،چرا انقدر غصه می‌خورید! چه کار دارید غصه ی ما را می‌خورید که ما بزرگ بشویم !

ما خودمان عقل داریم، شعور داریم، اختیار داریم ،خدا داریم، خودمان حواسمان به خودمان هست.

پدر ،مادر زنگ می‌زند محل کار پسرش که شیر خوردی؟!
بابا این دوساله بود شیر را گذاشت کنار تمام شد دیگر.خودش حواسش به خودش هست.

ادامه دارد...

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

✅راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در کودکان

الهام گدری... درمانگر کودک
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

نگاه حقیقت بین ما اگر باز بشود و به انسان ها با نگاه حقیقت بین نگاه کنیم ،به مقداری که از حقیقت برخوردارند برایشان حساب باز کنیم ،اما به مقداری که از حقیقت برخوردار نیستند ،از ثروت و مال و پول و مقام و شهرت و هیکل و قیافه و این چیزها برخوردارند.

مشکل ما این است که به انسان ها نگاه ظاهری میکنیم و برای ظاهر آنها حساب باز میکنیم و کمّی نگاه می‌کنیم.

عقلمان در چشممان است.
اگر کیفی نگاه کنیم .یعنی نگاه حقیقت بین داشته باشیم.

چه میشود که انسان در زندگی مواجه میشود با سختی ها، شدائد و مصیبت ها، دردها. رنج ها، احساس ناراحتی پیدا می‌کند؟!

به خاطر همین نگاه ظاهر بین است .
نگاه میکند به وضع ظاهری دیگران ،می‌بیند مثلا ثروتش بیشتر ،یا خانه اش بهتر است ،ماشینش اش فلان است ،بعد غصه می‌خورد،احساس ناراحتی پیدا می‌کند، میگوید چرا من نداشته باشم.
چون برای اینا حساب باز کرده.

▫️ما هر چه ضربه میخوریم در زندگی از مدیریت نکردن ذهنمان است.

چون ذهنمان را نمیتوانیم مدیریت کنیم ،این ذهن به ما ضربه می‌زند.
چیزهایی می‌بینیم در دنیا ،ذهن ما درگیر به آنها میشود.
میگوییم دلم میخواهد.
دلم میخواهد یعنی چه ؟
یعنی ذهنم درگیر شد .یعنی ذهن من رفت یک جایی که سوار من شد .
دارد من را مدیریت میکند .به من امر و نهی میکند.
دارد برای من تعیین تکلیف میکند .
میگوید تو باید این کار را کنی ،آن راه را بروی.
اینجور عمل کنی تا به اینجا برسی.
دارد برای من تعیین هدف می‌کند.
میگوید تو باید به اینجا برسی.

ما باید ذهنمان را مدیریت کنیم اجازه ندهیم که این ذهن برای ما تعیین هدف کند.

اگر ذهن ما هدفی را تعیین کند ،ناخودآگاه ،بی اختیار ما برای رسیدن به آن هدف، تمام کارهایی را که ما را به آن هدف میرساند انجام میدهیم.
به یک معنا ،به تعبیر منفی اش ،مرتکب میشیم.
یعنی هر اشتباهی ،هر غلطی حاضریم بکنیم تا به آن مقصدی برسیم که ذهن ما برای ما ترسیم کرد.
چشممان دید ،دلمان خواست.
دلمان خواست یعنی ذهنمان برای ما هدف سازی کرد.
گفت :تو باید به اینجا برسی ،به چه قیمت؟چجوری؟
دیگر اینکه چجوری برسی ،خود آن هدف به شما القا می‌کند.
وقتی هدف را برای شما ترسیم کردند ،دیگر خود هدف میگوید چگونه.

عمده این مسئله ی ترسیم هدف است.
ما باید ذهنمان را مدیریت کنیم .
یعنی اجازه ندهیم که ذهن ما به ما هدف بدهد.
تا در زندگی بفهمیم که چه کار کنیم، چه کار نکنیم.

ادامه دارد...

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

خیلی ها دنبال این هستند که نقش بهترین پدر و مادر دنیا را برای فرزندان خود بازی کنند.

ولی واقعیت این است که در نهایت به قول فروید هر پدر و مادری متهم است...
زیرا همه ما زخم هایی در زندگی داشته ایم که روش های تربیتی ما را ناخودآگاه تعیین می کنند.

اگر روزی قصد کردید ، بهترین پدر و مادر دنیا باشید، روی شفای زخم های گذشته خود کار کنید...
نیازی نیست با فرزند خود کاری داشته باشید

جیمز هیلمن
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

-انسان، بدون قدرتِ انتخاب و اختیار، انسانِ بیخود است و کسی که بیخود است شایستگی حرکت در مسیر تکامل را ندارد.

ابتدا باید بیابیم که من، تصمیم گیرنده و قدرتمند هستم.
کسی که همت دارد می‌تواند آخر کار را از اول کار نشانه گیری کند.
- همت یعنی نشانه گیری تا آخر کار.

قبل از خودشناسی ، هدایت و حرکت در مسیر وارد شدن به بهشت ، انسان باید من و همت داشته باشد، خود و تصمیم داشته باشد.
تصمیم بدون فکر و اندیشه که تصمیم نیست ، حتما آگاهی، اندیشه و فکر می‌خواهد.

- انسان اگر یکپارچه همت و اراده و قدرت شد، سرتا پای وجودش عظمت است، چنین انسانی لیاقت ورود ب مسیر تکامل خودش را دارد.

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

هرچه بیشتر می‌آموزی، کمتر می‌هراسی.
آموختن نه به مفهوم تحصیل دانشگاهی،
بلکه به معنای شناختن عملی زندگی...

‏درک یک پایان
جولین_بارنز
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

- فهم انسان اگر باز شود و حقایق را بفهمد دیگر خیالش راحت می‌شود ، نَفَس راحت می‌کشد و حواسش جمع خودش می‌شود.
یعنی حواسش جمع خدا می‌شود.
از خودم و منم در میآید و دیگر  غیر خدا هیچ چیز نمی‌بیند.
- می‌بیند همه چیز درست و سرجایش هست.
می‌فهمد در دنیا ظلمی وجود ندارد و هر کسی هم  ظلم می‌کند ، به خودش ظلم می‌کند.

پنداشت ستمگر که ستم بر ما کرد
بر گردن او بِماندُ از ما بگذشت

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

می‌درد، می‌دوزد این درزیِّ عام
جامه صد‌سالگانِ طفلِ خام
مثنوی، دفتر ششم

افسوس که این دنیا یا به تعبیر مولانا درزیِّ یا همان خیاط عام، با آدمی بازی می‌کند؛ او را اغفال می‌کند و با رنگ و لعاب‌ها او را می‌فریبد. گویی این دنیا هر کس را حتی بزرگسالان را همچون کودکان به سوی بازی می‌کشاند. لباس‌های او را می‌دوزد و سپس پاره می‌کند. چشمکی می‌زند و ترش‌رویی می‌کند. درِ باغ سبزی به او نشان می‌دهد و سپس در چاه می‌افکند.
اما چه باک که این خصلت این دنیاست. ملامتی بر او نیست. اگر ملامت و تقصیری هست بر ما آدمیان است که همچون طفلان به بازی‌های او جذب می‌شویم و نهایتاً غافل و تهی‌دست او را ترک می‌کنیم.

#علی_منهاج
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

“Education is the art of making man ethical”

Hegel
آموزش هنر اخلاقی کردن بشر است.
_هگل

@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

خودشناسی،
جسم شناسی نیست
روان شناسی و ذهن شناسی نیست
به دست آوردن یک سری اطلاعات نیست

خودشناسی، هدف شناسی است.

دو نوع شناخت داریم:
حصولی (به دست آوردنی) (کسب کردنی)
حضوری (شهودی) (وجدانی) (فهمیدنی)

خودشناسی، شناخت حضوری و مشاهده‌ی هدف نهایی خود است.

هدف نهایی آن است که حاضرم همه چیز را فدایش کنم اما حاضر نیستم آن را فدای چیزی کنم.

هدف نهایی آن است که وقتی به آن رسیدم، متوجه می‌شوم از اول هم ناخودآگاه همین را می‌خواستم، با من بوده و از من جدا نبود؛ همین بود که ناخودآگاه دلیل اصلی حرکات و تصمیمات من بود؛ یعنی می‌توان به آن گفت: انتخاب اولیه.

هدف نهایی آن است که وقتی به آن رسیدم، جستجو پایان می‌یابد؛ دیگر سوال و درخواست و طلبی ندارم و نمی‌گویم: خُب بعدش که چی؟!

سجاد جعفری
@GomshodeVaghei
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

«خدا باور» یا  «خدا ناباور» ؟!؟

این تقسیمات ما را به یاد ذهن و تقسیم بندی‌هایش می‌اندازد، خوب یا بد، زشت یا زیبا، خودی یا غریبه، و.....

در دنیای ذهن و خیال و تصورات، همه چیز دسته‌بندی‌شده و در ظاهر منظم است.

اما آیا این تنها دنیای ذهنی ما نیست؟
اشتباه اکثریت انسانها در این است که خیال می‌کنند خدا، «باور» است! که ما با دنیای ذهنی، دو دسته «خداباور» یا  «خداناباور» ایجاد کنیم.
درحالی که خدا، «باور» نیست.
همه چیز هست، و هر چه هست، خداست. یعنی  «هستی» هست و چیزی به اسم  «نیستی» نداریم؛ نیستی تنها یک کلمه است و وجودِ واقعی ندارد.

وقتی از دنیای مفهومات عبور کنیم، به دنیای معقولات می‌رسیم؛ اما تا قبل از آن دنیای ما متفاوت خواهد بود؛ این را باید درک کنیم.

«دنیای ذهنی» تجربه‌ی اکثریت انسانهاست و  «دنیای معقولات و واقعیت‌ها» تجربه‌ی محدودی از انسانهاست که از باور و ذهن به زندگی نگاه نمی‌کنند؛ بلکه تبدیل به خودِ زندگی شده‌اند.

در دنیای واقعیت‌ها، همه چیز یکپارچه است و دسته بندی وجود ندارد، یک چیز هست و جز آن چیزی نیست.

با ذهن چگونه می‌شود خدا را ثابت کرد یا نکرد و چه لزومی دارد؟!

«وقتی هستم، یعنی هستم!»
این را باید از چه کسی پرسید؟ برای چه کسی باید اثباتش کرد؟ من از تو بپرسم: آیا هستم؟ و تو ثابت کنی که هستم و یا از خود بپرسم که آیا هستی؟ و ثابت کنم که هستم! آن‌وقت این را به چه کسی یا چه چیزی دارم ثابت می‌کنم؟!

هستی هست، تو هستی، من هستم، او هست، همه چیز هست و نیستی در کار نیست، فهمِ هستی و حقیقت  بی واسطه است؛

ذهن تنها یک ابزار است که با آن کارهای روزمره و جهت زندگی را تعیین می‌کنیم که از جهتِ هستی و حقیقتِ ما فاصله نگیرد؛ نه اینکه در این ابزار گیر بیفتیم و باز دنیا را از دریچه‌ی ذهن محدود خود بنگریم.

اکثر انسانها در ذهن به دنبال خدا می‌گردند، خدای ذهنی که خدا محسوب نمی‌شود!

اگر این را بخواهیم در نظر بگیریم، همه‌ی پیامبران، امامان، اندیشمندانی چون شمس، مولوی، سقراط و... خداناباور بودند! چه بسا هر پیامبری در زمان خودش به همین دلیل مخالفان زیادی داشته‌اند به طوریکه کشیشان، گالیله را خداناباور می‌دانستند چرا که در دنیای ذهنی خود گیر افتاده بودند و نمی‌توانستند فراتر از آن بروند؛ چون خدا، باور نیست.

خدا هست و هر آنچه هست، خداست و من برای بودن نیازی به اثبات هیچ‌کسی ندارم و هر ذره‌ای برای بودن نیازی به اثبات ندارد.

چه خداباور باشیم و چه خدا ناباور، در هر دو حال، مانعِ رسیدن به حقیقت، خودِ  «باور» است.

این دسته ها اکنون تنها برای پر کردن خلاء درونی و هویت گرفتن و بر چسب زدن در دنیای کودکانه ایست که گرفتارش هستیم.

ایران صادقی
@GomshodeVaghei
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

در طب به کسی که بیماری ندارد سالم می‌گویند
اما در روانشناسی، سلامت روانی به معنی نداشتن اختلال روانی نیست

همه انسان ها دارای  رنج ، اندوه ، ناخوشی ، اضطراب و حتی گاهی فکر اسیب به خود یا دیگری در ذهن دارند  .
به عبارتی نمی‌شود
اندوه نداشت اضطراب نداشت یا حتی گاهی فکر مزاحم  نداشت
هنر مهارت کنارآمدن است
بعضی بلدند چون آسمان باشند و اندوه و افکار مزاحم و بد را چون ابر بدانند.
ابر در آسمان نمی‌ماند آسمان ثابت است و ابر در آن گذر می‌کند

توجه انسان چون بادی می‌تواند ابرها را حرکت دهد تا کنار رود

باید  توجه  روی اسمان گسترده شود نه اینکه روی یک فکر مزاحم یا اندوه تمرکز کرد

اکرم نجاتی
#درمان‌اکت
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

⭕️ شخصیت سالم از نظر مولانا، حدود دوازده نشانه‌ی شاخص دارد. یکی از این نشانه‌ها مفهومِ باشکوهی است به نام سیر چَشمی. یعنی انسان سالم، انسانی‌ است که سیر چشم است. در برابر این سیرچشمی، مفهومی قرار دارد به نام گدا چَشمی. انسانِ ناسالم، یک ویژگی مهمش گداچشمی است.

⭕️ سیرچشمی  و گداچشمی، دو ویژگی روانی هستند، نه دو ویژگی اقتصادی یا اجتماعی. صدالبته، از آن دو تأثیر می‌پذیرند، اما مستقل از آنها هستند. یعنی ممکن است کسی ثروتمند یا دارای قدرت بسیار باشد، ولی گداچشم و حسود و طمّاع باشد؛ یا کسی در نداری و سادگی باشد، اما سیرچشم باشد؛ و یا به‌عکس:

هر که دور از دعوتِ رحمان بود
او گداچشم‌ست، اگر سُلطان بود

یعنی ممکن است حتی یک نفر سلطان و حاکم باشد؛ اما چنان گداچشم است که مدام به دنبال توسعه‌ی قدرت و قلمرو خود باشد.

⭕️ اصولاً دنیاگرایی از نظر مولوی، به معنای داشتن یا نداشتن نیست؛ بلکه، اگر دنیا و دارایی‌هایش را یک امرِ بیرونی (یعنی یک "غیر") نسبت به انسان در نظر بگیریم، دنیازدگی به معنای آن است که آن غیر به جایِ خود آدم بنشیند. حالا یا مثل سیمان به آجرِ وجود آدم سفت بچسبد؛ یا اینکه کلاً صاحبخانه را از خانه بیرون کند و خودش مالک شود.

⭕️ حالا آن "غیر" اهمیت ندارد چه باشد. ممکن است یک پیکان مدلِ شصت باشد، یا یک لامبورگینی. یک شلوار جین جنیوس گوچی باشد؛ یا یک زیرشلواری از بازار ننه عباس قم. مدرک تحصیلی و میز اداره و چالِ مکانیکی و چرخِ خیاطی باشد، یا پست ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس:

چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدن
نه قماش و نَقده و میزان و زن

⭕️ حالا از کجا بفهمیم که جزو گداچشم‌ها هستیم یا اینکه دیده‌ی سیر داریم؟ قطعاً به ادعا نیست. این هم، مثل هر چیز دیگری نشانه‌هایی دارد. اگر نشانه‌هایش باشد، هست؛ و اگر نشانه‌هایش نباشد، هرچقدر هم ادعا کنی، حرف مفت است فقط. چیزی شبیه به هوش یا خلاقیت یا شجاعت. یکی از نشانه‌های سیرچشمی، دلیری است:

دیده‌ی سیر است مرا، جانِ دلیر است مرا
زَهره شیر است مرا، زُهره‌ی تابنده شدم

⭕️ دلیری یعنی اینکه راحت بتوانی بگذری. و راحت گذشتن یعنی اینکه بتوانی غیر را به راحتی از خودت جدا کنی؛ و وقتی جدا کردی، دیگر حتی جا و اثرش هم در روانت نماند. یعنی حتی دیگر به آن فکر هم نکنی. مثلاً کسی را که ذهنش تا مدت‌ها درگیر یک بخشندگی یا از دست دادن چیزی باشد دلیر نمی‌گویند. کسی را که سال‌هاست سفت به صندلی‌اش چسبیده دلیر نمی‌گویند.
حالتِ دلیری چیزی شبیه حالتی است که آدمی نسبت به اشغال‌هایی دارد که هر شب دمِ درب خانه می‌گذارد. معمولاً هیچ انسانی بعد از این کار ذهنش درگیر آن اشغال‌ها نیست و نمی‌رود به آنها سر بزند.

⭕️ اما برای دلیر شدنِ روان چه باید کرد؟ یک راهش نوعِ بینش آدم‌ها به زندگی است. آیا ما زندگی را مثل غذای سرِ سفره، یک امر عَرضی می‌بینیم، که بازه‌ی زمانی محدودی دارد و تمام می‌شود؟ یا یک امر طولی، که پس از یک بازه‌ی زمانی خاص، تغیر شکل می‌یابد و شکل و نوع دیگری پیدا می‌کند که شکل و نوع آن وابسته به نوعِ زندگی ما در بازه‌ی قبلی است؟
مولانا اسم حالت دوم را می‌گذارد «از نورِ حق سیر خوردن»:
جز مگر آن صوفیی کَز نورِ حق
سیر خورد، او فارغ‌ست از ننگ دق

⭕️ راه دیگرش تمرین قناعت و رضایت است. البته بازهم این‌ها دو حالت روانی هستند و نه دو وضعیت اجتماعی. قناعت به معنای نداشتن و فقر نیست. فقر اصولاً چیز خوبی نیست و عموماً موجب بی ایمانی می‌شود. بلکه، اموری انفسی یا سابجکتیو هستند. قناعت و رضایت، محصولِ نوعی تمرین و تربیتِ خود است که از درون تولید می‌شوند، و نه از بیرون:
کوزهٔ چشم حریصان پُر نشد/ تا صدف قانع نشد پُر دُر نشد
یک روش مهم برای رسیدن به رضایت و قناعت، تمرینِ مستمرِ بخشندگی و سخاوت است. سخاوت در مال، در علم، در محبت و ..

⭕️ همچنین باید دقت داشت که تمام این بحث‌ها جنبه‌ی فردی دارند. یک راه دیگر هم طراحی نوعی نظام اجتماعی و سیاسی است که نوعِ شخصیت آدم‌ها در آن دخالتی نداشته باشد. یعنی، طوری این سیستم طراحی شود که برای یک زندگیِ حداقلی نه مجبور به حرص زدن و هزار جور دروغ و کلک و ریا باشی؛
و نه مدیران و قدرتمندان، زندگی و روابط پنهان و غیرقابلِ رصد برای مردم داشته باشند، و تا وقتی نفس می‌کشند به شکل‌های مختلف در قدرت بمانند.
اسم اولی را می‌توان تقوای فردی گذاشت؛ و اسم دومی را تقوای اجتماعی

⭕️ یکی حرف مولانا را به زبانی ساده و زیبا نوشته بود:

«تو فیلم متری ۶ و نیم قاضی از نوید محمدزاده میپرسه بارِ اول که فرار کردی هم پول داشتی هم آزاد بودی؛ چرا خلاف رو ول نکردی؟
میگه "چشمم هنوز سیر نشده بود".

سیریِ چشم خیلی مهمه
توی زندگی دنبال چشم سیری باشید
دنبال آدمای چشم و دل سیر باشید
سیر از جنس مخالف
سیر از خوشیای موقت
سیر از پول و موقعیت
آدم‌ِ گداچشم، هم به خودش آسیب می زنه، هم به دیگران»

دکتر محسن زندی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

اگر از ناامیدی فرار کنی، از خود زندگی فرار کرده ای

ناامیدی ذهن را نرم و قلب را گشاده می کند، اگر تو بگذاری...
خیلی دردناک است وقتی امید و رویاها و انتظارات ما در هم میشکند
اما به سمت آن درد روی برگردان.
به جای بی حس کردن درد و یا دویدن به سمت یک رویای دیگر، آن درد را احساس کن

اعتیاد به “تجربه بعدی” را کنار بگذار
به احساس آشفتگی در ناحیه شکمت توجه کن و نسبت به آن کنجکاو باش
به احساس انقباض در قلبت
به بغض در گلویت
به سنگینی در سرت
به آنچه که زندگی است
به آنچه که برای جلب توجه تو فریاد می زند توجه کن

به سمت این لحظه سوزاننده برگرد
در میان این ناآرامی نفس بکش
برای یک “آینده درخشان” خودت را ترک نکن

بگذار ذهن در هم شکند ولی فکر نکن که این در هم شکستن واقعیت دارد
ناامیدی تو را به خودت نزدیک تر می کند
تو را به تنفست، به وزن بدنت بر روی زمین، به صداهای یک بعداز ظهر و به آواز یک شب نزدیک می کند

دوست من، تو در افکارت گم شده ای
حالا به قلبت بازگرد
در میان این لحظه نرم شو
به خانه بازگرد
بگذار انتظاراتت ذوب شوند، در سکوت، در یک شروع تازه

#جف_فاستر
ترجمه  @silent.na

@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

_بچه هایمان را بسپاریم به خدا.
وظایفی که داریم ،انجام بدهیم ،دلمان شور نزند.
خدا به اندازه ی کافی دلش شور همه مان را میزند.

[کارها گر شده دشوار ،به من چه به تو چه.
حق گشاید گره از کار به من چه به تو چه
صاحب ما غم دین می‌خورد ای دل چه به من
کو بود بر همه غم خوار به من چه به تو چه .]

ما یک وظیفه ای خدا برایمان تعیین فرموده ،  به آن وظیفه مان عمل میکنیم.
نتیجه چه میشود !
خدا هست .خودش میداند.
دنیا رو چگونه میخواهد اداره کند!
خودش میداند.

چه کسی بهشتی میشود! چه کسی جهنمی میشود ! خودش میداند.
خدا عادل است.خدا جای حق نشسته است.حق مطلق است.

به ما چه. بهشت و جهنم کسی به ما چه .ضامن بهشت و جهنم کسی ما نیستیم .خودش است ،خدا دارد ،اختیار دارد۰خدا دارد.

ادامه دارد...

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

وقتی می گوئيم دنیا قابل دل بستن و اعتماد و اتکاء نیست فقط به این معنا نیست که زرق و برق دنیا قابل اتکاء نیست بلکه عبادات و اعمال نیک دنیا هم قابل اتکاء نیست

دنیا با همه زیبایی ها و خوبی هایش هیچ جایگاه مستقیمی در آخرت و قیامت ما ندارد

مال دنیا به شبی ربوده شود و جمال دنیا به تبی رود

نمازِ دین که سرآمد عبادات است به آب وضویی بند است و بطلان آن هم به بادی و خوابی،
اگر نیات صادقانه و خالصانه برخاسته از معرفت صحیح نباشد هیچیک از اعمال و عبادات ظاهری ما به درد خود ما و قیامت ما نمی خورد.

آنچه قابل اتکاء و دل بستن است وجود فطرت الهی خود مااست که همیشه با مااست زیرا خود ما هیچگاه از خودمان جدا نمی شویم و اگر هر کسی به خدای خودش اعتماد کند چون خودش باقی است خدای فطری خودش هم با خودش باقی خواهد بود.

اعتماد به خدا با شناخت خدا و قصد تقرب به خدا حاصل میشود
کسی خدای خودش را می شناسد که خودش را بشناسد و هدف نهایی از خلقت خود را هدف قرار دهد.

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

مدیریت ذهن یعنی مدیریت خواسته های دل.

هر چی هم ما غصه میخوریم به خاطر برآورده نشدن خواسته های دلمان است.

میگوییم آره دلم میخواست نشد .

خب دلت میخواست ،دلت غیر از خودت است.
دلت یعنی مرکبت .یعنی این اسبی که سوارشی. این خودت نیستی که.
چرا خودت و دلت را یکی دیدی !

خودشناسی یعنی بدان ،بفهم ،حساب خودت را از دلت جدا کن .
خواسته ی تو با خواسته ی دلت یکی نیست.

ادامه دارد...

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

❇️متن قسمت هایی از سخنان
استاد حسین نوروزی:

در روایت داریم که
[علي مع الحق و الحق مع علي.]،
که علي با حق است و حق با علي است .
این فرمایشات یک ظاهری دارد یک حقیقت و باطنی دارد که انسان اگر هر چه بیشتر فکر کند در این فرمایشات ارزشمند ،مطالب بیشتری گیرش میاد.

ما اگر که الان به یک حقیقتی می‌رسیم، یک مطلبی برایمان روشن می‌شود، یک مطلبی  را می‌فهمیم، فهممان باز میشود ،دریچه ی عقلمان باز میشود، حجاب ها کنار می‌رود، روشن می‌شویم،حقیقت را درک میکنیم ،
این جدای از امیر المؤمنین نیست.
در حقیقت جلوه گری حق است در وجود ما.

ما یک اشتباهی که داریم این است که خیال میکنیم از بیرون ما می‌رویم مثلا فرض بکنید درس می‌خوانیم، تحصیل علم میکنیم ،عقل پیدا می‌کنیم.

این عقل یک نوری است که در عالم هست ، چشم ما باز میشود آن نور را می‌بینیم.

آن نور ،نورافشانی می‌کند در وجود ما .
می‌تابد.
لَیسَ ألعِلمُ بِکِثرَةِ ألَتعلیمِ و ألتَعَلُّمِ بَل هو نورٌ یَقذِفِهُ أللهُ علی قلبِ مَن یشآءُ

می‌تاباند، این تابش نور و فهم و شعور در جان ما،این کار کیست ؟
کار خود حقیقت است.
علي مع الحق ،کار امیرالمؤمنین است.
و الحق مع علي .جدا نیست.
هر کس هر چیزی هر کجای عالم که دارد ،
گاهی در بعضی روایات داریم که هیچ کجا هیچ علم صحیحی پیدا نمی‌شود الا از این خاندان وحی.
بعد ما در معنا کردنش میمانیم که چگونه می‌شود!

هر کس هر کجا به هر فهمی برسد ، حقیقتی را درک کند ،یعنی با حقیقت که امیرالمؤمنین است که انسان های الهی است،که اولیا خداست ، با آن حقیقت متحد شده.

و هر چه دارد از آنها دارد.
از حقیقت دارد یعنی از امیر المؤمنین دارد.
از امیر المؤمنین دارد یعنی از حقیقت دارد.
اینها را با هم دیگر  یکی بدانیم .جدا نکنیم.

ادامه دارد...
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

علیه عقل

آکویناس می‌گوید شخصی که هرگز شوخی یا بازی نمی‌کند "علیه عقل" عمل می‌کند و بنابراین، مرتکب رذیلتی شده است.

هر آنچه در عمل انسان با عقل ستیزه دارد رذیلتمندانه است. این خلاف عقل است که برای دیگران گرانبار باشیم از این راه که هیچ‌گاه خود را مطبوع دیگران نشان ندهیم یا خرمگس معرکه یا منغص کننده عیش دیگران باشیم. بنابراین سنکا می‌گوید: "با ظرافت رفتار کن، مبادا ترشروی یا نفرت‌آور همچون گرانان نگریسته شوی." پس گناهکارند آن‌هایی که اهل بازی نیستند، آن‌هایی که هیچ‌گاه چیزی نمی‌گویند که تبسمی در تو ایجاد کند، یا با کسانی که چنین می‌گویند ترشرویی می‌کنند.

▪️فلسفه شوخی: (دانشنامه فلسفه استنفورد)، جان ماریال، ترجمه غلام‌رضا اصفهانی، نشر ققنوس، ص 54.
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

#دلِ انسان مستعد #تنفر است و علت را باید در #نارضایتی او جستجو نمود.

دلیلش این است که انسان از #معنای_زندگی فاصله گرفته است. بدون تردید جنبه‌های مثبت و اسباب خوشبختی برای مردم #روزگار ما بیش از امکاناتی است که مردم قدیم از آن بهره‌مند بودند. اما آگاهی از اینکه چه می‌توانیم داشته باشیم به مراتب بیشتر شده است.

اگر به #باغ‌وحش بروید و در چشمان میمون.هایی که سرگرم بازی یا خوردن نیستند نگاه کنید، به #اندوهی سنگین در آنها پی می‌برید. احساس می‌کنید که دلشان می‌خواهد انسان شوند اما راه این کار را نمی‌دانند. آنها در جریان #تکامل راهشان را گم کرده‌اند. همتایان‌شان از آنها پیش افتاده‌اند و آنها سر جای خود باقی مانده‌اند.

به نظر می‌رسد ذهنیت مشابهی در روح #بشر_متمدن رسوخ کرده است. می‌داند که می تواند در شرایط بهتری قرار بگیرد اما نمی‌داند که چگونه می‌تواند از آن برخوردار گردد.

اینگونه است که بر همتایان خود خشم می‌گیرد و این در حالی است که این همتایان نیز در شرایط بهتر از او قرار ندارند. آنها هم بر دیگران غبطه می‌خورند.

در جریان #تکامل هنوز به مرحله‌ی پایانی نرسیده‌ایم. باید به سرعت این مراحل را پشت سر بگذاریم، در غیر اینصورت تباه می‌شویم و در جنگل #تردید و هراس راهمان را گم می‌کنیم.

بنابراین غبطه با آنکه چیز خوبی نیست، جنبه‌های مثبت هم دارد. غبطه ابراز تألم است، #تألم کسانی که درشب بی‌چراغ طی طریق می‌کنند، شاید به مأمن بهتری برسند و شاید هم راهشان به مرگ و تباهی منتهی شود.

برای یافتن راه درست زندگی، بشر باید همان‌طور که بر اطلاعات #مغزی خود افزوده #دلش را فراخ‌تر کند، باید بیاموزد که به #ماورای خویشتن برود و با این اقدام به آزادی در عالم هستی و به سعادت و نیکبختی دست یابد.

~ تسخیر‌ خوشبختی
نوشتهٔ برتراند راسل
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

به تدبر:👆👆
مزه کرده‌ام یعنی به اندازه‌ای که لازمه تا بشناسمش، ازش بهره‌مند شدم. حالا هم شناختم و به شما دارم میگم

ظاهرا شیرین است و باطنا گندیده‌

سجاد جعفری
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

می‌دَرَد ، می‌دوزد این درزیّ عام
جامه‌ی صدسالگان طفلِ خام
                   درزی : خیاط
#مولوی_مثنوی_دفترششم

می‌گوید این درزی یعنی خیاط عام
خیاط عام یعنی خیاط آدمهایی که هم هویت با این جهانهستند
همانطور که عارف داریم عامی هم داریم عامی انسانی هست که هم هویت شدگی دارد در مرکزش
خیاط آنها چیست یا کیست جهان بیرون میگوید لباس سالکانی را که سن شان بالا رفته پنجاه، شصت، هفتاد است ولی طفل خام هستند جامه آنها را این خیاط عام می دوزد هم می درد هم می دوزد
در نتیجه می ترسند آدم یک لباسی که الان دوخته می بیند که دریده شد، چرا؟ این لباس از چیزهای آفل بود آیا لباس دیگری هم ما داریم؟ لباس حضور
می تونیم بپوشیم دائمی است
شما دل می بندید به یک لباس می بیند که دریده شد، چرا؟ برای اینکه این خیاط عام دوخته، خیاط عام برای عموم مردم لباس می دوزد برای اینکه می خواهد بگوید عموم مردم اینها طفلهای خام هستند ولی اسم خودشان را سالک گذاشته اند، پس نمی شود شما من ذهنی داشته باشید من ذهنی را نگه دارید و یک مجموعه‌ای از باورها را بگذارید مرکزتان با آن باورها ولو اینکه معنوی نما باشد با آنها هم هویت بشوید بگویید من سالک راه خدا هستم
من دارم روی خدا کار می کنم باید مرکزتان را خالی کنید ولی اگر مرکز مادی مخصوصاً باورهای کهنه را نگه دارید گرچه که ممکن است شصت یا هفتاد سالتان باشد ولی طفل خام هستید

لاغِ او گر باغ‌ها را داد داد
چون دی آمد ، داد را بر باد داد
#مولوی_مثنوی_دفترششم

می گوید شوخی فلک، شوخی جهان بیرون درزی عام اگر داد باغها را داد اما وقتی که زمستان آمد آن چیزهایی را که داده بود بر باد داد، باغ را مثال می زند
درست است که باغ باغ بیرون درختان شکوفه می کنند میوه می آورند سبز می شوند زمستان می شود همه را می ریزد درست است که انسان می آید به این جهان و رشد می کند از نظر بدنی درست می خواند مدرسه می رود
دانش و پولش و زیاد می شود. بعد خانواده درست می کند شکوفا می شود الان بهارش است
داد یعنی عدل شکوفایی را می شود ولی آدم عاقل با این شکوفایی ها هم هویت نمی شود اگر هم هویت بشود شبیه باغی خواهی شد که زمستان می آید خشک می شود آن هم هویت شدگی ها خشک خواهد شد
به هر حال آن شکوفایی های ما که به تدریج شده وقتی پیر می شویم اینها از بین خواهند رفت
خوب شما فکر نمی کنید که این باغ شخص من که از نظر جسمی در چهار بعد شکوفا شدند اینها دارند یواش یواش کوچک می شوند زائل می شوند اصلاً پس من اینجا چکار می کردم؟ برای چی آمده بودم زمستان دارد می آید
زمستان انسان حوالی شصت هفتاد هشتاد زمستان است دیگر همه را بر باد می دهد
پس شوخی و خندید دنیا خنده ای نبود که شما آنقدر می خندیدید که چشم دلتان بسته می شد.

پیره طفلان ، شِسته پیشش بهرِ کد
تا به سعد و نحس ، او لاغی کند
                         شِسته : نشسته
                          کد : گدایی
#مولوی_مثنوی_دفترششم

پیره طفلان یعنی انسانهای که پیر هستند ولی طفل اند، این پیره هم یعنی مولانا تحقیر می کند مولانا اینجور پیرها را.
انسانی که پیر است پنجاه شصت هفتاد سال دارد ولی هنوز من ذهنی دارد البته ما همه مان داریم ولی چاره نداریم چکار کنیم

ما نشستیم اخبار گوش می کنیم تا ببینیم که سعد است یا نحس است، اتفاق خوب می افتد
اتفاق خوب را هم ذهن ما تعیین می کند، بد را هم دوباره ذهن ما تعیین می کند، گدای اخبار هستیم که ببینیم چه اتفاقی می‌افتد بابا این حضور ما، خرد ما، بینهایت ما و کمک ما به جهان چی؟ چی شد پس
همه منتظر هستند جهان یک جکی بگوید اتفاق خوبی بیفتد زندگی شان درست بشود
امروز مولانا گفت اینطوری نیست جهان چیزی ندارد به شما بدهد
این شما هستید که باید جهان را آبادان کنید
با بیان خرد زندگی جهان خیاطی است که می خواهد بدزدد.
آن خیاط هم انصاف داشته گفت بیش از حد از تو نمی دزدم
ولی اگر اسرار داشته باشی که من می خواهم جک بگویی و لطیفه بگویی و بدزدی همه پارچه من می‌رود.

#گنج_حضور_پرویزشهبازی_برنامه۷۵۴
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

💎تو نباید انقدر در نقش مادری غرق بشی که برای زمانی که به خودت اختصاص می دی احساس گناه کنی... چقدر مراقب خودتی؟

@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

در حافظه هرچه بخواهی هست،
حافظه نوعی داروخانه یا
آزمایشگاه شیمی است
که در آن اتفاقی،
دستت گاه به دارویی آرام‌بخش و
گاه به زهری خطرناک می‌رسد!

📚 در جست وجوي زمان از دست رفته
📝 مارسل پروست
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

- همه کسانی که در زندگی هدفی دارند
برای رسیدن به آن چنان تلاش می‌کنند و خود را به زحمت می‌اندازند ، که آنهایی که از بیرون نگاه می‌کنند و آن هدف را ندارند ، شگفت زده می‌شوند.

کسی که  هدف نهایی خود را در زندگی شناخته باشد ، تمام توجهش به هدف و مقصدش است ، از سختی‌های راه استقبال نموده ، از تحمل آنها لذت می‌برد و هیچ رنجی را احساس نمی‌کند.

- رنج بردن در زندگی محصول این است که یا هدف نداریم یا به هدفی که داریم توجه نداریم .

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

-- انسانی که خودش را پیدا کرده ، اهل گذشت و فداکاری است.
ی وقت گذشت میکنی تا اهل گذشت شوی
ی وقت گذشت میکنی چون اهل گذشت  هستی .

ی وقت انفاق میکنی تا  حاتم طایی شوی
ی وقت انفاق میکنی چون حاتم طایی  هستی .

-- عادَتُکمُ الاحسان و سَجِیّتُکُمُ الکَرَم

ائمه علیهم السلام ، کَرَم و احسانی که داشتند ، برای این نبود که کَرم و احسان را به دست بیاورند ، برای این بود چون ، عادَتُکُم  احسان .....
   سَجّیه و خُلقِشون این بوده که انفاق می‌کردند.

-  خداوند چرا خَلق می‌کند؟
         من نکردم خلق تا سودی کنم
           بلکه تا بربندگان جودی کنم
خداوند ، جواده ، خَلّاقه ، اللهِ .
خلق نمی‌کند تا خالق شود ، خلق میکند چون خالق هست .

- کسی که خودش را پیدا کرده است ، نمی‌تواند اهل گذشت و فداکاری نباشد  .

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

.
▫️اعتیاد به اضطراب

گفت: من صرفاً مضطرب نیستم. من به اضطراب معتادم.

پرسیدم: یعنی چی؟

گفت: گمونم منظورم روشنه. اعتیاد چطوریه؟ اگر مواد بهت نرسه، حالت بد میشه. فکر و ذکرت میشه پیدا کردن مواد. می‌دونی لذت خاصی نمی‌بری امّا نمیخوای درد و خماری بکشی.

برای من اضطراب هم همین‌ شکلیه. اضطراب نداشته باشم، حالِ خودمو نمی‌فهمم. فکر می‌کنم یک چیزی جاش خالیه،

احساس ناامنی می‌کنم، حس می‌کنم حواسم به خودم نیست. حس می‌کنم به قدر کافی مراقب خودم نیستم. ناخودآگاه شروع می‌کنم به گشتن دنبال اضطراب تازه. انگار ذهنم بهش نیاز داره.

چرخ‌دنده‌های ذهنم نیاز دارن باهاش درگیر باشن، اگرنه هرز می چرخن و سر و صدا راه میندازن.

گفتم: گمونم می‌فهمم چی میگی. انگار ذهن آدم حالت دیگه‌ای رو بلد نیست یا نمی‌تونه تاب بیاره. اضطراب داشته باشه، فضا با همه دردش، امن و آشنا میشه براش. حس می‌کنه توی خونه‌‌ست.

گفت: آره، همینه. می‌بینی چه حالِ بدیه. اضطراب داری، میخوای ازش فرار کنی. اضطراب نداری، دنبالش می‌گردی. اصلاً عامل اضطراب درست می‌کنی برای خودت. زندگیت میشه اجتناب، میشه فرسایش. زندگیت هر روز کوچیک‌تر میشه.

گاهی فکر می‌کنم این اعتیاد و خو کردن به اضطراب، مالِ اینه که از بچگی زیاد اضطراب کشیدم، برای چیزهای زیادی توی عمرم ناامن بودم، زیاد در معرض اضطراب بودم و انگار اضطراب بخشی از بودنِ من شده. تازه می‌دونم که اضطراب وجودی هم داریم، اضطراب مرگ و تنهایی و ... .

گفتم: آره. بخشیش مالِ ساختار روانِ خود فرده که به سرشت و کودکیش بر می‌گرده (حتی می‌تونه کودکی خیلی سختی هم نباشه)، بخشیش مالِ محیط اجتماعی گذشته و الانشه و بخشیش هم اضطراب‌های بودن در این جهانه. موافقم که ما، خیلی از ما، زیاد در معرض خطر بودیم و همیشه نیاز به هشدارِ اضطراب داشتیم. از انقلاب و جنگ بگیر تا یک دنیا بحرانِ بیرونی دیگه که همینطور ادامه داره. انگار ذهنمون برای بقا مدام نیاز به اضطراب داره و حتی بهش معتاد شده. سخته، خیلی سخته.

گفت: آره. سخته. من گاهی رویای زندگی با اضطراب کمتر رو می‌بینم. زندگی قشنگی می‌تونه باشه، حتی توی همین دنیا.

نویسنده: محمود مقدسی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

- همه مشکل ما اینجاست
خیال میکنیم به دنیا آمدیم که دنیا را بسازیم .

در حالیکه آمده ایم به دنیا تا خودمان را بسازیم ، خودمان را پیدا کنیم ، از غفلت بیرون بیاییم و آخرتمان را آباد کنیم .
بفهمیم حقیقت ما یعنی چه و برای رسیدن به آن حقیقت چکار باید بکنیم .

خدای متعال فرموده :
کارهای دنیا را به من بسپارید . شما به فکر خودتان و آبادی آخرتتان باشید .

- تمام دنیا خلق شده است تا ما خودمان را پیدا کنیم  و حساب خودمان را از غیر خودمان جدا کنیم.

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…

خودشناسی ... خودت را ببین

اشتیاق برای هر کاری مهمترین عامل برای حرکت کردن است؛چرا که اشتیاق باعث میشود شما مدام خواسته تان را بخاطر بیاورید و هر بار که بیاد آورید قسمتی از آن شکل میگیرد...
شما در اعماق درونتان معمار و خالق دنیای خود هستید.

@mahfelekhodshenasi

Читать полностью…
Подписаться на канал