اینجا بە فلسفه، برنامهریزیهای زبانی و سیاست زبانی نگرش زبانی انواع گویشها نشانە شناسی تحلیل گفتمان، آموزش به زبان مادری، زبانشناسی نظری و کاربردی طبق رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا و غیره پرداختە میشودـ https://t.me/linguisticsacademy/3
Home - International Conference On Kurdish Linguistics
https://ickl-conference.org/
@linguisticsacademy
«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس
نویسندگان
خبازی کناری مهدی | سبطی صفا
sid.ir/paper/123451/fa#pointx
https://www.sid.ir/paper/123451/fa#pointx
یادداشتی از علیرضا قائمینیا؛
قسمت اول
علم شناختی 2 (بدنمندی)/تحلیل بدنمندی
علوم شناختی دارای دو دیدگاه درباره ذهن است: نخست، دیدگاهی که به مرحله اول این علوم مربوط میشود و ذهن را از لحاظ کارکرد، این دیدگاه «نمادگرایی» نام گرفته است؛ و دیگر، دیدگاهی که ذهن و شناخت را بدنمند در نظر میگیرد و تأثیر شبکه عصبی را در ذهن و تفکر لحاظ میکند. این دیدگاه «بدنمندی» نام گرفته است.
در علوم شناختی دو دیدگاه درباره ذهن وجود دارد: نخست، دیدگاهی که به مرحله اول این علوم مربوط میشود و ذهن را از لحاظ کارکرد، مانند یک کامپیوتر در نظر میگیرد که از برنامههای متشکل از نمادهای انتزاعی و دلبخواهی فراهم آمده است. این دیدگاه «نمادگرایی» نام گرفته است؛ و دیگر، دیدگاهی که ذهن و شناخت را بدنمند در نظر میگیرد و تأثیر شبکه عصبی را در ذهن و تفکر لحاظ میکند. این دیدگاه که «بدنمندی» نام گرفته است، امروزه بیشتر در علوم شناختی رواج یافته است. با توجه به این تفاوت، معمولاً علوم شناختی را به علوم شناختی نسل اول و علوم شناختی نسل دوم تقسیم کردهاند. علوم شناختی نسل اول، بخش عمده مبانی فلسفه سنتی انگلیسیـآمریکایی را میپذیرد؛ ولی نسل دوم، همه آن مبانی را بر پایه پژوهشهای تجربی زیر سؤال میبرد. بهتر است به تفاوت این دو نسل بیشتر اشاره کنیم. چنانکه خواهیم دید، «بدنمندی» اساس علوم شناختی نسل دوم را تشکیل میدهد.
بدنمندی را گاهی به اشتباه در زبان فارسی به «جسمانیت» ترجمه کردهاند. اصطلاح جسم و بدن، معنای یکسانی ندارند. جسم در معنایی عامتر به کار میرود که بدن را هم در بر میگیرد. به عبارت دیگر، جسم، عامتر از بدن است و بدن هم نوعی جسم است. اما در «بدنمندی» ادعا میشود که ساختار بدن به نحوی در فرایندهای ذهنی و در زبان حضور دارد. این ادعا با ادعای جسمانیت تفاوت دارد.
۱٫ علوم شناختی نسل اول
این علوم بر اساس نوعی تعهدات پیشین درباره مفاهیم و عقل و ذهن پیدا شدهاند و همه آنها از فلسفه تحلیلی برخاستهاند. این تعهدات عبارتاند از:
۱٫ کارکردگرایی: ذهن، نابدنمند است و میتوانیم آن را مستقل از هرگونه دانشی درباره بدن یا مغز، صرفاً با نگریستن به روابط کارکردی میان مفاهیمی که با نمادها نمایش داده میشوند، به طور کامل بررسی و مطالعه کنیم.
۲٫ دستکاری نمادین: عملیات شناختی و تمام صور تفکر چیزی، جز عملیات صوری بر روی نمادهای ذهنی، بدون توجه به معانی آنها، نیست.
۳٫ نظریه بازنمایی معنا: بازنماییهای ذهنی، نمادین هستند. این نمادها از طریق رابطه با دیگر نمادها و یا رابطه با واقعیت بیرونی، معنادار میشوند.
۴٫ مقولات سنتی: مقولات با شرایط لازم و کافی تعریف میشوند.
۵٫ معنای تحتاللفظی: معنا ذاتاً تحتاللفظی است و ممکن نیست استعاری باشد.
۲٫ علوم شناختی نسل دوم
در مقابل، علوم شناختی نسل دوم بر اساسِ ادعاهای ذیل استوار شدهاند. شرح و توضیح هریک از ادعاها مجالی جدا میطلبد:
۱٫ تأثیر تجربه حسیـحرکتی در ساختار مفهومی؛
۲٫ بدنمندی ساختارهای ذهنی؛
۳٫ وجود مفاهیم سطح پایه؛
۴٫ استعارههای اولیه؛
۵٫ وجود مفاهیم پیشنمونه؛
۶٫ بدنمندی عقل؛
۷٫ خلاقیت عقل؛
۸٫ تکثر نظامهای مفهومی.
لیکاف بر این نکته تأکید میکند که علوم شناختی نسل دوم از فلسفه خاصی برنیامده و تنها بر اساس این پیشفرض استوار شده که پایبندی آن به شواهد تجربی جدی است. نتایج «بدنمندی ذهن» نه از مکتب خاصی سرچشمه گرفته و نه بر اساس پیشفرضهای نظریه ذهن در مکتب خاصی پایهریزی شده است و در حقیقت رسالت آن، این است که مکاتب فلسفی گذشته را از علم تفکیک کند.
تحلیل بدنمندی
در علوم شناختی نسل دوم ادعا میشود که ذهن و مفاهیم، ذاتاً بدنمند هستند. البته مراد از بدنمندی، این نیست که ذهن پدیدهای مادی و به عنوان مثال با مغز یکی است؛ بلکه مراد این است که معنا بر پایه ادراک حسی و تجارب حرکتی ـ بدنی و تجارب عاطفی استوار شده است. بر همین قیاس، شناخت، بدنمند است؛ بدین معنا که شناخت بر پایه ادراکات حسی و تجارب حرکتیـ بدنی و تجارب عاطفی استوار شده است. به طور کلی، بدنمندی به معنای ارتباط ساختاری با جهان خارج است. ذهن در تعامل بیوقفه با جهان خارج است و معنا هم در تعامل با جهان خارج شکل میگیرد.
@linguisticsacademy
📑 پردازش شنیداری جمله و پلنیوم گیجگاهی: شواهدی از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در دوزبانهها، سیمین میکده و ورنر زومر
#مقاله
🏷 عصبشناسی زبان و دوزبانگی
#non_restricted
💢 آیا مدلهای زبانی بزرگ واقعا زبان را درک میکنند؟
بخشی کوتاه از گفتگو با جفری هینتون، برنده نوبل فیزیک سال 2024
⌝⌜ ارائه شده توسط | مغز | زبان | شناخت |
⌟⌞ آدرس صفحه اینستگرام |
◽️@brainlingua
#non_restricted
سیستم ارتباطی (زبان مشترک) میمونها و انسان
شامپانزهها همانند انسانها، اغلب از حرکات دست و صورت برای برقراری ارتباط استفاده میکنند. یافتهها نشان میدهد که آنها در هنگام تبادل اطلاعات، نوبتگیری (turn-taking) میکنند و گاهی هم فرآیند صحبت کردن یکدیگر را قطع میکنند که آشکار کننده "شباهتهای عمیق تکاملی [با انسانها] از حیث ساختار گفتگوهای چهره به چهره (face-to-face)" است. شواهد مربوط به تفاوت نرخ تعویض نوبت که خصیصه بارز گفتگوی انسان است، نشان میدهد که این مولفه در گویشوران ژاپنی 7 میلیثانیه و در بومیزبانان دانمارکی حدود 470 میلیثانیه است. دامنه زمانبندی نوبتگیری در شامپانزهها حین گفتگو از 1600میلیثانیه تا 8600 میلیثانیه متغیر است.
◽️@brainlingua
تکامل یک ساختار ارتباطی که همسو شدن سریع بین همکنشگرها (interactants) را تقویت میکند، میتواند بستری برای افزایش کارایی ارتباطی با کاهش زمان و انرژی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف فردی و مشترک فراهم کند. این نوع ارتباط بیشتر در تعامل ارتباطی چهره به چهره با نتایج آنی، و جایی که این نتایج ممکن است پیوندهای اجتماعی را تقویت کند و یا منجر به منافع متقابل شود، تکامل مییابد. صرف نظر از عملکرد خاص آنها، ساختار زمانی مشترک تبادلات اشارهای شامپانزهها و گفتگوهای انسانی نشاندهنده منشأ همگرا یا مشترک است. ساختارهای ارتباطی مشابه ممکن است در سایر گونههای اجتماعی (به عنوان مثال، نهنگها، خفاشها، کفتارها) که با هدف تعامل در فواصل کوتاه ارتباط برقرار میکنند، وجود داشته باشد که میتواند شامل هماهنگی رفتارهای اجتماعی (مثلا نظافت، تقسیم غذا) یا مدیریت رفتار دیگری برای جلوگیری از شکلگیری تنش باشد. بطور کلی، یافتهها نشان میدهد که ساختار زمانی تبادلات ارتباطی کوتاهمدت در گروههای مختلف در (حداقل دو) گونه از پریماتها تا حد زیادی ثابت است و ممکن است یک ویژگی ساختاری مهم بوده باشد که فرگشت زبان انسان را داربستبندی کرده است.
⌝⌜ ارائه شده توسط | مغز | زبان | شناخت |
⌟⌞ آدرس صفحه اینستگرام |
◽️@brainlingua
🎯 آیا هر کس میتواند هویت جنسیاش را خودش انتخاب کند؟
— ووکها موافقند، ژیژک مخالف
🔴 ووک (woke) به معنی «بیدار» کلمهای برگرفته از شعارهای فعالان سیاهپوست آمریکایی بود که در سالهای ریاستجمهوری ترامپ وارد کارزارهای فرهنگی شد. ووکها گروه واحدی نیستند و دایرۀ گستردهای از معترضان به ترامپ، سرمایهداری یا تبعیض نژادی و جنسیتی را در خود جمع میکند؛ با پوپولیسم، راست افراطی و بنیادگرایی دینی هم اظهار مخالفت میکنند. اما در مجموع، پرسروصداترین نمایندگان ووکیسم طرفدارانِ آزادی انتخاب هویت جنسی هستند که میگویند هر کس حق دارد خود را مرد، زن یا دارای هر هویت جنسی دیگری که میخواهد بداند.
🔴 اسلاوی ژیژک، روشنفکر عمومی و نظریهپرداز مشهور، معتقد است برخورد ووکها با مسئلۀ هویت جنسی با کاستیهایی جدی مواجه است و هر جا این ایدئولوژی توسط دولتها پذیرفته و اجرایی شده، بحران آفریده است. نمونهای مهم، سیاستهای دولت نیکولا استورجن در اسکاتلند است.
🔴 استورجن در اسکاتلند آرمانهای ووکسیم را در اولویت قرار داد. دولت اسکاتلند قوانینی را تصویب کرد که حتی ۱۶ تا ۱۷ سالهها نیز میتوانستند اساساً آنچه را که احساس میکنند هویت جنسیشان است اعلام کنند و این هویت همانطور ثبت میشود. اما مشکلی قابلپیشبینی پدید آمد: آیلا برایسون، فردی که به لحاظ بیولوژیکی مرد محسوب میشد، بعد از محکومیت به تجاوز به دو زن، اعلام کرد زن است و به زندان زنان فرستاده شد. پس از اعتراضات، برایسون به زندان مردان منتقل شد، اما این هم باز طبق قوانین جدید مسئلهساز بود، چون فردی که خودش را زن میداند در زندان مردان بود.
🔴 این ماجرا آنقدر دردسر درست کرد که استورجن از سمت خود استعفا داد. نکتۀ مثال فوق این است که در این دست موارد، راهحل سادهای وجود ندارد، چون هویت جنسی برخلاف آنچه ووکها میگویند، بهخودیِخود شکل سادهای از هویت نیست، بلکه ابعاد پیچیدهای دارد و پر از تناقضات و ویژگیهای ناخودآگاه است.
🔴 داروهای جلوگیری از بلوغ که برای نوجوانانی تجویز میشود که دربارۀ هویت جنسی خود تردید دارند، نمونۀ دیگری از این سادهاندیشی دربارۀ جنسیت است. ووکها طوری با هویت جنسی برخورد میکنند که گویا مسئله یک تصمیم صاف و ساده است. اما در نظر نمیگیرند که بسیاری از نوجوانان دربارۀ هویت جنسی خود با سوالاتی روبهرو هستند که فقط بعد از پشت سر گذاشتن بلوغ میتوانند به آنها پاسخ دهند. بنابراین با مصرف داروهای ضدبلوغ، عملاً دست به تغییراتی بنیادین و پرعارضه در بدن خود میزنند، بدون اینکه واقعاً بدانند دارند چه میکنند.
🔴 ژیژک میگوید «فُرم» اندیشه و عمل در میان ووکها، شباهت کاملی با بنیادگرایان دارد. هر دوی آنها در مسیر آنچه درست میدانند، دنبال راهحلهای سریع، ایجابی و بیچونوچرا هستند و هر کس که از در مخالفت با آنها برآید، با شدیدترین برچسبها دربارۀ نژادپرستی و سکسیسم طرد میشود.
🔴 وُوک همچون نوعی جزماندیشی دینیِ سکولارشده عمل میکند. جان مکوُرتر، منتقد سیاهپوست، برخی از این تضادها را در کتاب اخیرش، نژادپرستی وُوک، برشمرده است. او میگوید از نظر ووکها «باید تا ابد تلاش کنید که تجربیات افراد سیاهپوست را درک کنید، ولی هرگز نمیتوانید درک کنید که سیاهپوستبودن چه حسی دارد و اگر هم فکر میکنید که میفهمید، نژادپرست هستید!» در این وضعیت، حتی ارجاع به واقعیتها هم نمیتواند ما را از مهلکه نجات دهد، چون ووکها خیلی راحت میگویند: واقعیات ابزاری برای ادامۀ ساختارهای تبعیضآمیزند.
🔴 ژیژک میگوید در این حرف رگهای از حقیقت وجود دارد: درست است که ستمدیدهها اغلب توانایی بازاندیشی عمیق در ساختارهای ایدئولوژی لیبرالِ حاکم بر جوامع غربی را ندارند، اما مسئله این است که ووکها واقعاً قربانیان ستمدیدۀ ایدئولوژی غالب نیستند، آنها اقلیتی ممتازند که در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل میکنند.
🔴 ژیژک میپرسد: چطور وُوک، با اینکه دیدگاه اقلیت است، میتواند فضای وسیعتر لیبرال و چپ را بیاثر نموده و ترس عمیقی را از مخالفت علنی با وُوک در آن فضا القا کند؟ او برای پاسخ به این سوال، از مفهوم «فراخود» در روانکاوی بهره میگیرد: فراخود عاملی بیرحم و سیریناپذیر است که فرد را مورد هجوم خواستههای ناممکن قرار میدهد و بعد تلاشهای ناموفقش برای برآوردهکردن آنها را به تمسخر میگیرد. فراخود نیرویی است که از منظر آن هرچه فرد بیشتر تلاش کند تا کوششهای «گناهآلودش» را سرکوب کند، بیشازپیش احساس گناه میکند.
فصلنامه زبانشناسی اجتماعی پذیرای مقالات اندیشمندان ، استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی است .
برخی محورهای مورد تاکید
دو زبانگی ، چند زبانگی و دو زبانگونگی
زبان و هویت
سیاستگذاری و برنامه ریزی زبان
زبان و جنسیت
زبان و شغل
زبان و نسل
زبان و رسانه
زبان و فرهنگ
زبان و مهاجرت
زبان و تحصیلات
زبان و تابو
زبان و کنشهای گفتاری
جامعه شناسی آموزش و یادگیری زبان
گویش شناسی اجتماعی
تحلیل گفتمان
زبان و سیاست
مردم شناسی زبان
نامشناسی اجتماعی (نامشناسی اشخاص، معابر و مراکز تجاری و علمی و اداری و مسکونی ، لقب گذاری ، نام مستعار،نام خودمانی )
نامشناسی جغرافیایی
نامشناسی ادبی
جامعه شناسی ادبیات
زبان و موسیقی
زبان و سینما
زبان علم
زبان آموزش و متون آموزشی
زبان و فضای مجازی
https://youtu.be/ycC5oZqNXsk?si=9KbM0Vp3mKHtklL7
@linguisticsacademy
Evolutionary Linguistics: A New Look at an Old Landscape
#Marc_D_Hauser
#David_Barner
University of California, San Diego
@linguisticsacademy
ژویس بلو (به فرانسوی: Joyce Blau) (زادهٔ ۱۸ مارس ۱۹۳۲ قاهره مصر - ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴ فرانسه) نویسنده و زبانشناس، کردپژوه و پژوهشگر زبان و ادبیات کُردی و فعال سیاسی صلحطلب و ضد جنگ اهل فرانسه درگذشت.
ژویس بلو دارای دکتری زبانشناسی کُردی از دانشگاه سوربن و همچنین استاد موسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی (INALCO) بود. این مؤسسهٔ فرانسوی مرکزی برای آموزش عالی و تحقیقات علمی دربارهٔ زبانها و تمدنهای شرقی است و بسیاری از این زبانها نیز در این مرکز تدریس میشوند. او همچنی از ادارهکنندگان و خزانهدار «انستیتو کُرد پاریس» بود.
@linguisticsacademy
Trump and Harris vocabularies signal their different frames of mind
https://theconversation.com/trump-and-harris-vocabularies-signal-their-different-frames-of-mind-239035
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران - سامانه نشریات دانشگاه تربیت مدرس - جستارهای زبانی
https://lrr.modares.ac.ir/article-14-43023-fa.html
”تنهایی، چه از نظر منطقی چه از نظر تجربی، ربطی به تنها بودن ندارد. آنچه درباره تنهایی مهم است شمار افرادی نیست که دوروبر آدم هستند، بلکه احساسی است که فرد از رابطهاش با دیگران دارد...“
#فلسفهیتنهایی
لارس اسونسن
@falsafe_bodan
🍁 دربارهٔ دستخط مخفیِ چندصدسالهٔ «نوشو»، که فقط زنان چینی میتوانند آن را رمزگشایی کنند، چه میدانید؟
دستخط رازآلود «نوشو» را زنان چینی ابداع کردند که قرنها بهخاطر جداسازیِ جنسیتی به آموزش، خواندن و نوشتن دسترسی نداشتند. حالا اما این خط به کتابها، آگهیهای مترو و آثار هنری نیز راه پیدا کرده است.
چن یولو هرگز فکر نمیکرد که زنان استان هونان، محل تولدش، ابداعکنندهٔ دستخط رازآلودی باشند، چه برسد به اینکه روزی مبلغ این خط شود. این روزها اما، این جوان ۲۳ساله خود را سفیر «نوشو» معرفی میکند، دستخطی که زمانی تنها برای تعداد کمی از زنان در جنوب چین شناخته شده بود.
این دستخط با نوشتههای مخفیِ زنانی که از آموزش رسمی به زبان چینی منع شده بودند آغاز شد. اکنون جوانانی مانند چن، این نوع نوشتار را فراتر از محلههای زنانه در روستای جیانگ یانگ هونان، منطقهای که این دستخط در آنجا ابداع شد، گسترش میدهند.
امروزه نوشتار «نوشو» را میتوان در کتابفروشیهای مستقل در سراسر کشور، آگهیهای مترو، غرفههای نمایشگاه صنایع دستی، خالکوبی، آثار هنری و حتی وسایل روزمره مانند گیرههای مو مشاهده کرد.
«نوشو» توسط زنان روستای کوچکی در جیانگ یانگ در استان جنوبی، که مائو تسه تونگ رهبر پیشین چین در آن متولد شد، ابداع شد. اما دربارهٔ زمان پیدایش آن اختلافنظر وجود دارد. محققان تخمین میزنند که این دستخط حداقل چند قرن قدمت دارد و به زمانی بازمیگردد که خواندن و نوشتن بهعنوان فعالیتی مردانه تلقی میشد. بنابراین زنان این نوع نوشتار را برای برقراری ارتباط با یکدیگر گسترش دادند.
دستخط «نوشو» در واقع برگرفته از حروف چینی است، اما حروف بهکاررفته در آن انحنای ملایمتری دارد و با شیب مورب نوشته شده است که فضای بسیار کمتری را نسبت به خط چینی مدرن مربعی با زوایای خشنش اشغال میکند.
زنان در آن زمان تحت کنترل والدین یا شوهرشان زندگی میکردند و در خفا با استفاده از نوشتار «نوشو»، که گاهی اوقات به آن «نسخهٔ اشکها» نیز گفته میشود، غمی که مجبور به تحمل آن بودند، مانند ازدواجهای اجباری، درگیریهای خانوادگی و محدودیتهایشان را به ثبت میرساندند.
خو یان، ۵۵ساله، نویسندهٔ کتابی آموزشی دربارهٔ دستخط «نوشو» و بنیانگذار مؤسسهٔ «نامه روز سوم» در پکن میگوید وقتی به زنان اجازه داده نمیشد که به مدرسه بروند و آنها راهی برای آموزش خودم پیدا کردند. نام مؤسسهٔ «نامه روز سوم» برگرفته از دفتری با نوشتار «نوشو» است، که چند قرن قدمت دارد. نویسندهٔ این متن، که زنی در جیانگ یانگ بوده است، سه روز پس از ازدواجش را توصیف کرده است که به او اجازه داده شده به خانهٔ دوران کودکی خود برود.
این نوع نوشتارِ منحصربهفرد به زنان این منطقه اجازه داد داستان زندگیِ خود را در قالب شعر و خاطره به ثبت برسانند. این دستخطهای رازآلود به زنان جیانگ یانگ صدایی داد که از طریق آن آرامش پیدا کنند. این دستخط رازآلود امروزه نیز بهعنوان منبع قدرت برای زنان جوان ناراضی از محدودیتهای مردسالارانه بدل شده است.
چن، که در یک مدرسهٔ هنری در شانگهای در رشتهٔ عکاسی تحصیل کرده است، گفت که استادانِ مردِ او اغلب بهدلیل اندام نحیفش فکر میکردند که او قادر نیست با عکاسان مرد رقابت کند. او، که از این موضوع ناامید شده بود، بهجای عقب نشستن به یادگیریِ دستخط «نوشو» روی آورد. چن با اشاره به یادگیری «نوشو» گفت: «احساس کردم که قدرت بسیار قوی دریافت کردهام و فکر میکنم بسیاری از زنان به این قدرت نیاز دارند.»
او، که میخواست مستندی با رویکردی فمینیستی بسازد، در جستوجوهای آنلاین خود با «نوشو» آشنا شد. وقتی متوجه شد که این نوع نوشتار در جیانگ یانگ، و تنها چند کیلومتر آن طرفتر از زادگاهش ابتدع شده است، بلافاصله تصمیم گرفت پروژهٔ فارغالتحصیلیِ خود را به این موضوع اختصاص دهد.
🔗 متن کامل را در یورونیوز بخوانید.
©️ از: یورونیوز (۱۴۰۳/۵/۱۰)
#️⃣ #خط #زبان_و_جنسیت
https://www.instagram.com/reel/DEXNcfWTvmS/?igsh=NGhqa2w4eHgxZWY5
Читать полностью… قسمت دوم یادداشت دکتر علیرضا قائمی نیا ⬇️
تفاوت نمادگرایی با بدنمندی را باید در این نکته دانست که نمادگرایی بیشتر مدلی انتزاعی است، ولی بدنمندی بر اساس تحقیقات تجربی در علوم شناختی مطرح شده است و از این لحاظ، با کارکرد واقعی ذهن و نحوه شکلگیری زبان، بیشتر تناسب دارد. به عبارت دیگر، نمادگرایی، مدلی پیشین و بدنمندی، مدلی پسین برای تحلیل ذهن و زبان پیش میکشد. از این گذشته، توانایی این دو در تبیین پدیدههای مربوط به ذهن، یکسان نیست.
برای اینکه از بدنمندی ذهن به بدنمندی زبان برسیم، باید به این نکته توجه کنیم که زبان با فرایند مقولهبندی گره خورده است. مفاهیمی که در ذهن بشر به کار میروند، جزو دستگاه مقولات او هستند. زبان هم با این مفاهیم و مقولات ارتباط دارد و آنها را نشان میدهد.
هر موجود زندهای مقولهبندی میکند؛ حتی آمیبها اشیای پیرامون خود را به غذا و غیرغذا و یا به چیزهایی که به سمت آنها حرکت میکنند و یا از آنها دور میشوند، تقسیم میکنند. آنها نمیتوانند از روی اختیار مقولهبندی کنند، بلکه این فعالیت را به طور خودکار انجام میدهند. حیوانات هم همین کار را انجام میدهند؛ نحوه مقولهبندی آنها به دستگاه ادراک حسی و به قدرت حرکتی آنها بستگی دارد. در نتیجه، مقولهبندی، پیامد بدنمندی ماست. ما موجوداتی هستیم که در رویارویی و تعامل با جهان خارج، اشیا را مقولهبندی میکنیم. مقولهبندی، محصول تفکر خودآگاهانه نیست. ما به این علت به این شیوه خاص اشیا را مقولهبندی میکنیم که با آنها در جهان بدین شیوه تعامل داریم.
بدین ترتیب، مقولهبندی، بخشی انفکاکناپذیر از ساختار زیستشناختی آدمی است. ما موجوداتی هستیم که دستگاه اعصاب داریم. مغز ما صد بیلیون یاخته عصبی و صد تریلیون اتصال سیناپسی دارد. معمولاً باید انبوهی از اطلاعات، از تعداد زیادی از این یاختهها به یاختههای دیگر، از راه انبوهی از این اتصالات بگذرد. در مواردی که چنین اتفاقی رخ میدهد، از راه این اتصالات، تناظری یک به یک میان یاختههای مبدأ و مقصد برقرار نمیشود. ازاینرو، این اتصالات، آن اطلاعات انبوه را با یکدیگر پیوند میدهد و در الگوهای خاصی دستهبندی میکند و سپس آنها را در اختیار یاختههای دیگر قرار میدهد. هرگاه دستگاه عصبی، خروجی یکسانی را با ورودیهای متفاوت فراهم میآورد، مقولهبندی عصبی شکل میگیرد.
برای روشن شدن این سخن، یک مثال واقعی بیان میکنیم. هر چشم آدمی صد میلیون سلول حسگر نور دارد؛ اما از این میان، تنها یک میلیون تار عصبی از چشم به مغز امتداد مییابد. بنابراین، هر تصویری که به چشم وارد میشود، باید با ضریب صد کاهش یابد. این بدین معناست که اطلاعات موجود در هر تار عصبی، حاصل مقولهبندی اطلاعات صد سلول است. این نوع مقولهبندی عصبی در مغز هم وجود دارد.
درصد بسیار اندکی از مقولات با فعالیت آگاهانه شکل میگیرند؛ ولی در بیشتر موارد، مقولهبندی به صورت خودکار و ناآگاهانه، بر اساس تعامل ما با جهان خارج تحقق مییابد. این نکته را هم نباید نادیده گرفت که مقولات ثابت نیستند و در هر تجربه، از نو شکل میگیرند و تغییرات جزئی هم در آنها رخ میدهد. هرچند ما مقولات را یاد میگیریم، نمیتوانیم تغییرات گستردهای در آنها به وجود بیاوریم. به این دلیل مقولات، آگاهانه شکل نمیگیرند و با نحوه تعامل ما با جهان خارج ارتباط دارند.
بنابراین، ما کنترل آگاهانه بر مقولات نداریم و نکته مهم این است که بدنها و مغزهای ما تنها آنچه را که مقولهبندی میکنیم، تعیین نمیکنند؛ بلکه نوع مقولات و ساختار آنها را هم تعیین میکنند. آدمیان اعضای حسی و حرکتی خاصی دارند که به نحو خاصی عمل میکنند. به عنوان مثال، دستگاه بینایی از نقشههای مکانشناسی و سلولهای جهتیاب برخوردار است که او را در مفهومسازی روابط مکانی توانا میسازند. ما توانایی حرکتی داریم و میتوانیم به شیوه خاصی حرکت کنیم و یا حرکت دیگر اشیا را دنبال کنیم. این امر نقش مهمی به حرکت در دستگاه مفهومی ما داده است. به عنوان مثال، این واقعیت که ما عضلاتی داریم و به کمک آنها نیروی خود را به شیوه خاصی به کار میبندیم، موجب میشود که مفاهیم علّی، ساختار خاصی پیدا کنند. سرشت خاص بدن ما به قابلیتهای مفهومسازی و مقولهبندیمان شکل خاصی میدهد.
@linguisticsacademy
در ادامه اشاره به چند نکته ضروری است:
بدنمندی یان بدنزدودگی شناخت؟
فرقی نمیکند شما و من چه خاطرهای به یاد آورده باشیم، اگر دقت کنیم خاطرهمان چندان به بلوغ زبان وابسته نیست. قبل از اینکه زبان در ما شکل گرفته باشد میتوانیم حرکت و صدا را تشخیص دهیم: اگر به تعامل نوزادان با جهان دقت کرده باشیم خواهیم دید که حواس و رفتار است که آنها را هدایت میکند و همین نحوهی تعامل است که زیربنای شکلگیری “شناخت بدنمند” است.
ایده اصلی نظریه شناخت بدنمند این است که بدن بر ذهن و فرایندهای ذهنی مؤثر است. توان ما در کسب دانش، درک مفاهیم، بهخاطر آوردن، قضاوت و حل مساله محدود به مغز (که در نظریات سنتی شناخت محل اصلی فرایندهای ذهنی معرفی میشود) نیست. از این منظر اگر نگوییم شناخت توسط تجارب ما با دنیای فیزیکی تعیین میشود، میتوانیم ادعا کنیم بسیار از این تجارب حسی-حرکتی تاثیر میپذیرد.
متن کامل ⬇️
https://nimaghorbani.com/بدنمندی-یا-بدن-زدودگی-شناخت؟/
@linguisticsacademy
📑 مروری بر پژوهشهای نوایِ گفتار عاطفی انجام شده با استفاده از تکنیک پتانسیل وابسته به رویداد و تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی و معرفی پایگاه دادۀ گفتارِ عاطفی زبان فارسی، نیره جودی و نیلوفر کشتیاری
#مقاله
🏷 عصب - روانشناسی زبان
#non_restricted
◁ شبکههای شناختی درگیر در پردازش زبان در موقعیتهای واقعی (1)
شبکه زبان نه نقطه شروع تولید زبان است و نه نقطه پایان درک آن. در هنگام تولید زبان، این شبکه ورودی را از سیستمهایی که توانایی تفکر ما را پشتیبانی میکنند دریافت کرده و آنها را به یک توالی کلامی تبدیل میکند. در هنگام درک زبان، ورودی دریافت شده از مناطق حسی تخصصی را رمزگشایی کرده و آن را به سایر سیستمهای شناختی منتقل میکند که میتوانند از این اطلاعات جدید برای بهروزرسانی ساختارهای دانش موجود استفاده کنند. یکپارچگی قوی بین زبان و بقیه شبکههای دیگر مغز برای استفاده کارآمد از زبان در موقعیتهای واقعی ضروری است. زبان ابزاری است که به انسان اجازه میدهد دانش کسب کند، ایدههای جدید را به اشتراک بگذارد، به برقراری ارتباط از طریق درخواست و پرسشگری اقدام کند. این رفتارها اساسا نیازمند تعامل سریع و مستمر بین شبکه زبان و سایر تواناییهای شناختی مانند عملکردهای اجرایی، شناخت اجتماعی و دانش عمومی درباره جهان است. علاوه بر این، از نظر تجربی، برخی از فرایندهای شناختی که ممکن است بخشهای اصلی شبکه زبان تلقی شوند - مانند ساخت و تولید پارهگفتار- به واسطه نواحی متعدد قشری اجرایی میشوند که خارج از شبکه زبان قرار دارند و از محاسباتی پشتیبانی میکنند که مخصوص زبان نیستند. از همین رو، سه شبکه در ارتباط با سیستم زبان برای پشتیبانی از استفاده {روزمره و واقعی} زبانی مورد بحث قرار میگیرد. ویژگی کلیدی که این سیستمها را از مناطق اصلی زبان متمایز میکند، عدم انتخابپذیری آنها برای زبان است. برخلاف شبکه زبان، این نواحی علیرغم نوع محرک (زبانی و یا غیر زبانی) به نیازهای شناختی یا محتوای معنایی ویژه پاسخ میدهند.
@brainlingua
① شبکه Multiple demand network یا MDN که شامل نواحی جلویی و آهیانهای در دو طرف مغز، مناطق پیشپیشانی میانی و بخشهای پشتی-کناری نواحی گیجگاهی پایینی است که در طول انجام تکالیف شناختی فعال است و پاسخهای قویتری در شرایط یا کارهای دشوارتر نشان میدهد. الگوی پاسخِ بیشتر به محرکِ پیچیدهتر و بلعکس (hard > easy response signature) در تکالیفی که از نظر بازنمایی (حافظه کاری فضایی در مقابل کلامی) و ماهیت (ریاضی، معماهای فکری، یادگیری کار جدید) متفاوت هستند، پایدار است. فعالیت شبکه MDN به سازههایی مانند حافظه کاری، کنترل شناختی و توجه مرتبط شده است که همگی اجزای حیاتی رفتارهای هدفمند هستند. تفاوتهای فردی در فعالیت این شبکه با تفاوتهای هوش سیال (fluid) مرتبط شده و آسیب به این شبکه با کاهش تواناییهای اجرایی و هوش سیال همراه است. یافتههای تصویربرداری عصبی و همچنین مطالعات مربوط به افراد مبتلا به آسیب مغزی بازگوکننده جدایش شبکه MDN و شبکه زبان است. این تفکیک حتی هنگام بررسی پاسخها به دشواری تسک زبانی نیز برقرار است؛ به طوری که ایجاد تغییر در میزان دشواری فعالیت گسترده شبکه زبان را به دنبال دارد اما در مقابل MDN پاسخ ضعیف میدهد یا بدون پاسخ است. شبکه MDN به دنبال نیاز پردازشی فراتر از درک یا تولید زبان، مانند پاسخ دادن به یک سوال، تصمیم گیری در مورد وجود یک کلمه در یک جمله یا نامگذاری یک تصویر، به کار گرفته میشود. برخلاف شبکه زبان، نواحی شبکه MDN محرک ریاضی یا منطقی را صرف نظر از قالب حین دریافت توسط مغز (به عنوان مثال، عبارت "=2+3-601" در مقایسه با جمله "سه را از ششصد و یک کم کنید، سپس دو اضافه کنید") پردازش میکنند. این شبکه همچنین در موارد درک زبانی پر تلاش، مانند پردازش گفتار دستکاری شدهی آکوستیکی، گفتار سریع یا دارای لهجه، هنگام گوش دادن به گفتار {یک زبان خارجی} که فرد تسلط محدودی دارد، یا هنگام خواندن با سرعت بالا، درگیر میشود. برخی نیز استدلال کردهاند که بخشهایی از شبکه MDN میتواند پردازش زبان را پس از آسیب به شبکه زبان پشتیبانی کند.
⇦ ارائه شده توسط | مغز | زبان | شناخت |
⇦ آدرس صفحه اینستگرام |
◽️@brainlingua
ووکها هم شبیه این «پارادوکس فراخود» عمل میکنند. آنها انتظاراتی بر دوش فرد میگذارند که امکان برآورده شدن ندارد، پس فرد همواره در آنها شکست میخورد، و همواره از شکستش احساس گناه میکند. چیرگی ترسناک ووک با این ماشینِ جنگی تولید شرم و احساس گناه حاصل شده است.
آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «وُوک ما را بيدار میکند تا به خوابيدن ادامه دهيم» که در بیستوهشتمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اسلاوی ژیژک است و اردلان لقائی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/g28881
@tarjomaanweb
📚 تازهترین کتابها
#معرفی_کتاب
Corpus Linguistics for Virtual Workplace Discourse
Dawn Knight, Anne O'Keeffe, Christopher Fitzgerald, Justin McNamara, Geraldine Mark, Sandrine Peraldi, Tania Fahey Palma, Fiona Farr, Benjamin Cowan, Svenja Adolphs
Series: Routledge Corpus Linguistics Guides
Routledge
2024
اطلاعات بیشتر و دریافت کتاب (رایگان):
https://doi.org/10.4324/9781003381204
@LAATU
Oxford Word of the Year 2024 - Oxford University Press
https://corp.oup.com/word-of-the-year/
@linguisticsacademy
https://youtu.be/nd5cklw6d6Q?si=jb84lr9rqZ3HMZVs
@linguisticsacademy
🎯 چطور استونی صاحب بهترین مدارس اروپا شد؟
— ناهار رایگان، معلمان شاد و دروس اختیاری
🔴 استونی کشور اروپاییِ کوچک و نسبتاً فقیری است که احتمالاً خیلیها اسم پایتختش را نمیدانند، یا اصلاً نمیتوانند روی نقشه جایش را نشان دهند، اما اگر بحث از «آموزشوپرورش» باشد، استونی یکی از مهمترین کشورهاست. تحقیقات بینالمللی نشان دادهاند که در سالهای اخیر، استونی در میان کشورهای اروپایی بهترین عملکرد را در نظام آموزشی داشته است، حتی بهتر از فنلاند که مدرسههایش در جهان مشهور است. امینه سانر، روزنامهنگار بریتانیایی، به این کشور سفر کرد تا دربارۀ راز موفقیت آن در آموزش و پروش تحقیق کند.
🔴 یکی از مسئولان آموزش و پروش استونی، راز موفقیت استونی را اینطور توضیح میدهد: «یکی از اصول دیرینه و پابرجای ما برابری است.» ناهار رایگان جدای از منافع کاربردیاش، نوعی اصل ایدئولوژیک است. بهعلاوه تقریباً همۀ بچهها به کودکستان میروند تا فرصتی برای جبران ضعفهای خانوادگیشان داشته باشند.
🔴 «استقلالدادن به مدارس» یکی دیگر از اصول آموزشی استونی است. گوندا تایر، مسئول ارزیابیهای بینالمللی نظام آموزش و پرورش استونی، میگوید: «ما به مدارس امکان دادهایم که خودشان تصمیم بگیرند». این استقلال را معلمها نیز دارند. آنها خودشان تصمیم میگیرند که مفاد درسی استانداردشده را چطور و با چه نظمی درس بدهند. وزیر آموزش پرورش استونی، به سانر میگوید: «قوت نظام آموزشی استونی به این است که با رویکرد پایینبهبالا ساخته شده و توسط دولت مرکزی اداره نمیشود و هرگز نشده است. نظام آموزشی ما قدیمیتر از دولت است».
🔴 نظام آموزشی استونی، در مقایسه با اغلب نظامهای آموزشی در دنیا، استقبال بیشتری از فضاهای دیجیتال میکند. استونی از اولین کشورهایی بود که مدارسش را پر از امکانات کامپیوتری و اینترنتی کرد. مهارتهای دیجیتال بخش مهمی از آموزشهاست و همهچیز، از کتابهای درسی گرفته تا امتحانات و ارتباط با والدین، دیجیتالی است.
🔴 ترکیب دروس نیز نقش مهمی در تجربۀ خوشایند دانشآموزان از فرایند تحصیل دارد. دانشآموزان برای رفتن به مقطع دوم دبیرستان، فقط در سه درس امتحان میدهند: ریاضی، استونیایی و درسی اختیاری. این دروس اختیاری شامل دایرۀ وسیعی از آموزشها میشود که دانشآموزان میتوانند بین آنها دست به انتخاب بزنند. از هنر و موسیقی بگیرید، تا آشپزی، خیاطی یا دانشهای فنی دیگر. مسئولان نظام آموزش استونی معتقدند دروس خلاق میتوانند انواع و اقسام مهارتها همچون کار گروهی و حلمسئله را در بچهها تقویت کنند.
🔴 همۀ معلمها باید حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد باشند و آموزشهای مفصلی ببینند. این تصمیم باعث شده است تا آموزش در استونی کیفیت بالایی داشته باشد، اما منجر به «بحران کمبود معلم» نیز شده است. چون حقوق معلمی در مجموع اندک است و تحصیلکردهها ترجیح میدهند وارد مشاغلی شوند که درآمد بهتری دارد.
🔴 در استونی مدارس خصوصی یا غیرانتفاعی وجود ندارد، و همۀ مدرسهها دولتی هستند. بااینحال، چنین نیست که اختلاف سطحی بین آنها نباشد. از آنجا که بچهها فقط در مدارس نزدیک به خانهشان میتوانند ثبتنام کنند، خانوادههای با درآمد بالاتر اغلب به نزدیکی بهترین مدارس تغییر مکان میدهند و دیگران را از این مدارس محروم میکنند. وزیر آموزش و پرورش استونی به سانر میگوید «این روندی است که به راه افتاده و من آن را دوست ندارم، زیرا دلیل قوت نظام آموزشی ما برابری است و این روند ضد برابری است؛ فرصت برابر خیلی مهم است».
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چطور استونی فنلاند را پشت سر گذاشت و صاحب بهترین مدارس اروپا شد؟» که در سیودومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ امینه سانر است و نیره احمدی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/p53202
@tarjomaanweb
✅ استخدام مدرس زبان انگلیسی برای رشتههای تخصصی
شرکت #لیکو یک مجموعه معتبر و مستقر در پارک علم و فناوری استان گیلان، برگزار کننده دورههای آموزشی، چاپ و نشر الکترونیک، خدمات فرهنگی و هنری است.
از مدرسین زبان انگلیسی به صورت تخصصی در حوزه رشتههای دانشگاهی در لیکو آکادمی بهصورت دورکاری و پارهوقت دعوت به همکاری میکنیم.
برخی از رشتههای تخصصی شامل زبان تخصصی روانشناسی، زبان تخصصی کامپیوتر، زبان تخصصی حقوق، مدیریت و... است.
نیازمندیها:
- علاوهبر آموزش، به ترجمه آن حوزه تخصصی آشنا باشد.
- حداقل مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری
- روابط عمومی بالا
- دارای حداقل ۱ سال سابقه تدریس
- آشنایی کامل به رشته تخصصی
مزایا:
- پرداخت منظم طبق قرارداد
- امکان پیشرفت در محیطی حرفهای
- امکان همکاری با تیم عملیات ترجمه و ویرایش لیکو
برای هماهنگیهای لازم لطفاً به آیدی زیر پیام دهید:
@leeko_support
🇮🇷 @linguiran
My Fair Lady turns 60: a linguist on how the film has held up
https://theconversation.com/my-fair-lady-turns-60-a-linguist-on-how-the-film-has-held-up-241030
🍁 دربارهٔ دستخط مخفیِ چندصدسالهٔ «نوشو»، که فقط زنان چینی میتوانند آن را رمزگشایی کنند، چه میدانید؟
دستخط رازآلود «نوشو» را زنان چینی ابداع کردند که قرنها بهخاطر جداسازیِ جنسیتی به آموزش، خواندن و نوشتن دسترسی نداشتند. حالا اما این خط به کتابها، آگهیهای مترو و آثار هنری نیز راه پیدا کرده است.
چن یولو هرگز فکر نمیکرد که زنان استان هونان، محل تولدش، ابداعکنندهٔ دستخط رازآلودی باشند، چه برسد به اینکه روزی مبلغ این خط شود. این روزها اما، این جوان ۲۳ساله خود را سفیر «نوشو» معرفی میکند، دستخطی که زمانی تنها برای تعداد کمی از زنان در جنوب چین شناخته شده بود.
این دستخط با نوشتههای مخفیِ زنانی که از آموزش رسمی به زبان چینی منع شده بودند آغاز شد. اکنون جوانانی مانند چن، این نوع نوشتار را فراتر از محلههای زنانه در روستای جیانگ یانگ هونان، منطقهای که این دستخط در آنجا ابداع شد، گسترش میدهند.
امروزه نوشتار «نوشو» را میتوان در کتابفروشیهای مستقل در سراسر کشور، آگهیهای مترو، غرفههای نمایشگاه صنایع دستی، خالکوبی، آثار هنری و حتی وسایل روزمره مانند گیرههای مو مشاهده کرد.
«نوشو» توسط زنان روستای کوچکی در جیانگ یانگ در استان جنوبی، که مائو تسه تونگ رهبر پیشین چین در آن متولد شد، ابداع شد. اما دربارهٔ زمان پیدایش آن اختلافنظر وجود دارد. محققان تخمین میزنند که این دستخط حداقل چند قرن قدمت دارد و به زمانی بازمیگردد که خواندن و نوشتن بهعنوان فعالیتی مردانه تلقی میشد. بنابراین زنان این نوع نوشتار را برای برقراری ارتباط با یکدیگر گسترش دادند.
دستخط «نوشو» در واقع برگرفته از حروف چینی است، اما حروف بهکاررفته در آن انحنای ملایمتری دارد و با شیب مورب نوشته شده است که فضای بسیار کمتری را نسبت به خط چینی مدرن مربعی با زوایای خشنش اشغال میکند.
زنان در آن زمان تحت کنترل والدین یا شوهرشان زندگی میکردند و در خفا با استفاده از نوشتار «نوشو»، که گاهی اوقات به آن «نسخهٔ اشکها» نیز گفته میشود، غمی که مجبور به تحمل آن بودند، مانند ازدواجهای اجباری، درگیریهای خانوادگی و محدودیتهایشان را به ثبت میرساندند.
خو یان، ۵۵ساله، نویسندهٔ کتابی آموزشی دربارهٔ دستخط «نوشو» و بنیانگذار مؤسسهٔ «نامه روز سوم» در پکن میگوید وقتی به زنان اجازه داده نمیشد که به مدرسه بروند و آنها راهی برای آموزش خودم پیدا کردند. نام مؤسسهٔ «نامه روز سوم» برگرفته از دفتری با نوشتار «نوشو» است، که چند قرن قدمت دارد. نویسندهٔ این متن، که زنی در جیانگ یانگ بوده است، سه روز پس از ازدواجش را توصیف کرده است که به او اجازه داده شده به خانهٔ دوران کودکی خود برود.
این نوع نوشتارِ منحصربهفرد به زنان این منطقه اجازه داد داستان زندگیِ خود را در قالب شعر و خاطره به ثبت برسانند. این دستخطهای رازآلود به زنان جیانگ یانگ صدایی داد که از طریق آن آرامش پیدا کنند. این دستخط رازآلود امروزه نیز بهعنوان منبع قدرت برای زنان جوان ناراضی از محدودیتهای مردسالارانه بدل شده است.
چن، که در یک مدرسهٔ هنری در شانگهای در رشتهٔ عکاسی تحصیل کرده است، گفت که استادانِ مردِ او اغلب بهدلیل اندام نحیفش فکر میکردند که او قادر نیست با عکاسان مرد رقابت کند. او، که از این موضوع ناامید شده بود، بهجای عقب نشستن به یادگیریِ دستخط «نوشو» روی آورد. چن با اشاره به یادگیری «نوشو» گفت: «احساس کردم که قدرت بسیار قوی دریافت کردهام و فکر میکنم بسیاری از زنان به این قدرت نیاز دارند.»
او، که میخواست مستندی با رویکردی فمینیستی بسازد، در جستوجوهای آنلاین خود با «نوشو» آشنا شد. وقتی متوجه شد که این نوع نوشتار در جیانگ یانگ، و تنها چند کیلومتر آن طرفتر از زادگاهش ابتدع شده است، بلافاصله تصمیم گرفت پروژهٔ فارغالتحصیلیِ خود را به این موضوع اختصاص دهد.
🔗 متن کامل را در یورونیوز بخوانید.
©️ از: یورونیوز (۱۴۰۳/۵/۱۰)
#️⃣ #خط #زبان_و_جنسیت
The Best Summary of How to Read a Book by Mortimer Adler
https://fs.blog/how-to-read-a-book/
رابطه زبان و تفكر
مقدمه
يكي از سوالات مهم و قديمي در روانشناسي و زبانشناسي مربوط به رابطه زبان و تفكر است. آيا زبان تنها شرط وجود فعاليتهاي عالي ذهن مانند تفكر، تخيل، تجريد، تعميم، استدلال، قضاوت و مانند آن است؟ آيا اگر ما زبان نميآموختيم از اين فعاليتهاي عالي ذهن بيبهره ميبوديم؟ چنانچه براثر تصادف يا بيماري قدرت سخن گفتن را از دست بدهيم، آيا قدرت تفكر را نيز از دست خواهيم داد؟ اين سوال ها تازگي ندارد و از ديرباز توجه فلاسفه و متفكرين را بخود مشغول داشته است. افلاطون معتقد بود كه در هنگام تفكر روح انسان با خودش حرف ميزند. واتسون از پيشروان مكتب رفتارگرايي در روانشناسي اين مطلب را به نحو ديگر بيان كردهاست. او معتقد است تفكر چيزي نيست مگر سخن گفتن كه به صورت حركات خفيف در اندامهاي صوتي درآمدهاست. بعبارات ديگر تفكر همان سخن گفتن است كه وازده شده و به صورت حركات يا انقباضهايي خفيف در اندامهاي صوتي ظاهر ميشود. ادامە در لینک:
http://daneshjooqom.4kia.ir/info2/109776