60357
این رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss
جامعه خطرهای بیصاحب
چرا جامعه ایران کماعتماد است؟
سهند ایرانمهر معتقد است جامعه ایران دارای مقدار زیادی انسجام اجتماعی افقی است، انسجامی که میان مردم و گروههای مردمی برقرار است اما انسجام اجتماعی عمومی، به معنای انسجام بین مردم و حاکمیت تضعیفشده است.
او اعتقاد دارد که اعتماد اجتماعی در این جامعه تضعیف شده و علت آنرا در یکی از خصایص جالب و خطرناک این جامعه میداند.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/FqK1tSX5-0w
سهند ایرانمهر اعتقاد دارد که جامعه ایران، جامعهای در خطر تهدید است که خطر در آن صاحب ندارد. بیصاحب بودن خطر ویژگیای است که او در طرح نظری خود درباره جامعه ایران صورتبندی میکند و با اتکا به آن ویژگیهای این جامعه و از جمله علت بروز بیاعتمادی را شرح میدهد.
او اگرچه وظیفه جامعهشناس و تحلیلگر را صورتبندی خطرها به منظور تعیین شدن صاحب برای آنها میداند، اما راهکارهایی برای بیرون رفتن از این وضعیت ارائه میدهد که متکی بر تجربههای جهانی هم هست.
#سهند_ایرانمهر #جامعه_خطر #اعتماد_اجتماعی #انسجام_اجتماعی #سرمایه_اجتماعی
@irantalk_sn
اعدام سلطانها
در اوضاعی که تورم، فلاکت به بار میآورد، از فرانسه تا ایران همه دنبال اعدام سلطانها میگردند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ
این قسمت، تصویری تاریخی است از بلایی که «خلق نقدینگی» میتواند سر یک کشور بیاورد. درسی که میلیونها ایرانی باید بشنوند.
#تورم #نقدینگی
@dirancast_official
سیاستمدار ایرانی! اولویت تو چیست؟
گفتوگو درباره آتشسوزی جنگلهای ایران خیلی روشنگر بود و زوایای مهمی از مدیریت منابع محیطزیستی را روشن میکند.
https://youtu.be/gge0ivltaPo
بر اساس این گفتوگو یک سؤال از سیاستمدار ایرانی پرسیدهایم.
#آتش_جنگل #جنگل_زاگرس #جنگل_هیرکانی
@irantalk_sn
آتشنشانان جنگل را دریابیم
محمد فاضلی
جنگلهای ایران بخش مهمی از ظرفیت زیستپذیری این سرزمین را میسازند. جنگلها که آتش میگیرند، گویی ظرفیت زیستپذیری این سرزمین میسوزد و شایسته نیست از کنار این مشکل که زندگی را تهدید میکند به سادگی بگذریم.
جنگلها که آتش میگیرند، فضای مجازی پر میشود از صحنههای سوختن جنگل و در پی آن سیل همدردی کردن با جنگل، نقدها به نبود تجهیزات خاموش کردن آتش، و نقد مدیران و مسئولان شروع میشود. آتشسوزی #جنگل_الیت در جنگلهای هیرکانی آخرین نمونه از این گونه رخدادها بود.
این گونه رخدادها میآیند و میروند، و خیلی بحث تخصصی و کارشناسی درباره آنها شکل نمیگیرد. من در رسانه ایرانتاک تلاش کردم از حد نقد و اعتراض به مدیریت بد آتشسوزی جنگلها فراتر برویم و در گفتوگو با یکی از فعالان محیطزیست که یک دهه به صورت تخصصی درباره آتشسوزی جنگلها کار کرده است، معضل سوختن جنگلهای ایران را بررسی کنیم.
ویدیوی آتش به جان جنگلها
https://youtu.be/gge0ivltaPo
امیدوار بودم ویدیوی این گفتوگو دیده شود، ابعاد مشکل آتشسوزی جنگلها برای هزاران نفر آشکار گردد، مطالبهای برای رسیدگی تخصصی به آتشسوزی جنگلها ایجاد شود، و زمینهای برای کمک به کارزار حمایت از کنشگران محیطزیست فعال در زمینه خاموش کردن آتش جنگلها شکل بگیرد که جان بر سر این کار میگذارند.
#امید_سجادیان و گروه همکارانش برای حفاظت جنگلهای ایران و در امان داشتن آنها از آتش، از عمر و زندگی خود مایه گذاشتهاند.
شما را به دیدن ویدیوی گفتوگو با او دعوت میکنم و بهویژه اگر مایل بودید به کارزار کمک مالی و خرید تجهیزات خاموش کردن آتش جنگل که راهاندازی کرده است کمک کنید. این کارزار و راههای حمایت از آن در ویدیوی گفتوگو معرفی شده است.
ویدیوی آتش به جان جنگلها
https://youtu.be/gge0ivltaPo
#جنگل_زاگرس #جنگل_هیرکانی #آتش_جنگل
@fazeli_mohammad
جناب آقای مسعود پزشکیان
رئیسجمهور محترم
سلام و احترام
دیروز به دستور شما خط انتقال آب خلیج فارس به اصفهان افتتاح شد. استاندار اصفهان گفتهاند «محور اصلی این پروژه، احیای اکوسیستمهای تشنه استان است.» در ضمن گفتهاند «این پروژه مسیر را برای تخصیص آب بیشتر به زیستبوم رودخانه، حفظ کامل حقابههای زیستمحیطی تعریف شده و از همه مهمتر، احیای تالابهای پاییندست، به ویژه تالاب بینالمللی گاوخونی، هموار میکند و این یک گشایش تاریخی در مدیریت منابع آب است.»
استاندار اصفهان فقط به تاریخی دانستن این گشایش در مدیریت منابع آب قناعت نکرده و فرمودهاند «ما با تکیه بر دانش و اراده ایرانی، توانستیم بر مسافت طولانی بیش از ۴۰۰ کیلومتر و اختلاف ارتفاع چشمگیری فائق آییم و این دستاورد، الگویی موفق برای اجرای پروژههای عظیم انتقال آب در سایر مناطق خشک و نیمهخشک کشور است.»
جناب رئیسجمهور، دقت بفرمایید که در همان لحظه که این گشایش تاریخی در مدیریت منابع آب را اعلام کردهاند، از نمد آن کلاهی برای «اجرای پروژههای عظیم انتقال آب در سایر مناطق خشک و نیمهخشک» هم دوختهاند. لاجرم باید نتیجه بگیریم که این گشایش تاریخی، خوشمزه بوده است. اما من متخصصان بسیاری میشناسم که با ادلّه متقن به خسارتبار بودن این گونه پروژههای انتقال آب برای خزانه ملت، محیطزیست کشور، و سیاستگذاری منابع آبی شهادت میدهند.
من مجبورم از جنابعالی خواهش کنم از نمدمالان کلاهدوز پروژههای انتقال آب – مشخصاً همین پروژه که افتتاح فرمودید – توضیح بخواهید، و امر بفرمایید به چند سؤال زیر پاسخ دهند. اگر هم صلاح ندیدند که پاسخها را به اطلاع رعیت برسانند، اقلاً خودتان به عنوان رئیسجمهور در جریان آمار و ارقام پاسخها قرار بگیرید.
یک. کل آبی که این خط انتقال به اصفهان منتقل میکند، چند متر مکعب است؟
دو. مقدار آب انتقالی با چند هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری حاصل میشود؟
سه. هزینه عملیات انتقال (انرژی مصرفی، نگهداری و تعمیرات، و ...) سالیانه چند تومان است؟
چهار. قیمت هر متر مکعب آب انتقالیافته به اصفهان برای مصرف در صنایع چقدر است؟
پنج. مقدار آب انتقالیافته، در مقایسه با کل مصارف آب (کشاورزی، شرب و بهداشت، صنعت) حوضه آبریز زایندهرود، چند درصد مصارف را شامل میشود؟
شش. این انتقال آب، سبب افزایش مصرف آب در سراسر حوضه آبریز زایندهرود میشود یا به کاهش مصرف میانجامد؟
هفت. حرکت به سمت سطحی از پایداری منابع آب در حوضه آبریز زایندهرود، مستلزم چقدر کاهش در مصرف آب است؟
هشت. کاهش مقدار مصرف آب موضوع سؤال هفتم، مستلزم چقدر سرمایهگذاری و در چه بخشهایی است؟
نُه. سایر گزینههای در دسترس برای کمک به پایدارسازی منابع آب حوضه آبریز زایندهرود (کاهش هدررفت، بهبود کشاورزی، تصفیه و بارچرخانی، و ...) مستلزم چه مقدار هزینه بوده و این هزینهها در مقایسه با هزینههای انتقال آب خلیج فارس، چه وضعیتی دارند؟
ده. همزمان با احداث خط لوله انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، چه مقدار در سایر فعالیتهای ضروری برای پایدارسازی منابع آب حوضه آبریز زایندهرود سرمایهگذاری و هزینه شده است؟
یازده. اثرات محیطزیستی حاصل از شیرینسازی و نمکزدایی این خط انتقال بر آب خلیج فارس، و بالاخص جزایر و نواحی ساحلی متأثر از آن چگونه مدیریت شده است؟ گزارش اثرات محیطزیستی این خط انتقال کجاست؟ چه کسی تهیه کرده و سازوکار مدیریت تأثیرات محیطزیستی آن چیست؟
دوازده. هزینه سرمایهگذاری برای ساخت خط انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، از کدام محل تأمین شده و به چه شرکتهایی پرداخت شده است؟
سیزده. فرض کنید هزینه هر متر مکعب آب انتقالیافته به اصفهان فقط ۱ دلار است (که هزینهها بیشتر است.) حالا تصور کنید بازار آبی در حوضه آبریز زایندهرود بر مبنای خرید هر متر مکعب آب ۱ دلار راهاندازی شود که هدف از آن کاهش مصرف آب با ابزارهای اقتصادی باشد. فکر میکنید چقدر آب برای فروش در این حوضه آبریز ارائه میشود؟ و چگونه ابزار اقتصادی میتواند با ترتیبات مشخصی در خدمت کاهش مصرف آب در حوضه و پایدارسازی قرار گیرد؟
جناب آقای پزشکیان، مینویسم که در تاریخ ثبت شود و نسلهای بعد نگویند پدران ما آنقدر خِنگ بودند که نفهمیدند این لولهکشیها نه برای آب و نه برای درمان درد آب بود. شما هم حواستان باشد، برای بقیه «مناطق خشک و نیمهخشک» هم از این خوابهای لولهای دیدهاند.
۱۶ آذر ۱۴۰۴
محمد فاضلی
#انتقال_آب
@fazeli_mohammad
🔲⭕️خطوط قرمز توهمی و کشورداری قفل شده
علی سرزعیم؛ تحلیل گر اقتصادِ سیاسی
در عصر روشنگری، یک نشریه از تعدادی روشنفکر و اندیشمند آن زمان خواستند که تحولات فکری آن دوران را تحلیل کنند. بهترین مقاله را ایمانوئل کانت-فیلسوف بزرگ مغرب زمین- نوشت. مقاله ای بس کوتاه اما عمیق و ماندگار. شروع مقاله چنین است (قریب به مضمون): «روشنگری برون آمدن آدمی است از نابالغی به تقصیر خویشتن... کشیش میگوید شک نکن.... شعار روشنگری این است: جرات دانستن داشته باش!». به زبان ساده تر «روشنگری یعنی آدم خودش تصمیم بگیرد از وابستگی فکری و ناتوانیای که خودش مسئولش بوده، آزاد شود».
حرف کانت این است که تا قبل از روشنگری جرات پرسش کردن از انسانها گرفته شده بود و حق پرسش محدود به امور خاصی بود و حتی ارسطو و افلاطون فراتر از نقد شمرده میشدند و انسانها آنقدر بالغ و عاقل شمرده نمیشدند که در مورد درستی این امور مقدس فکر و اندیشه کنند. این محدودیت را خود آدمی به خود تحمیل کرده بود و به همین دلیل میگفت روشنگری برون آمدن آدمی است از نابالغی به تقصیر خویشتن!
حال به همان قیاس میتوان اصلاحات اقتصادی و اصلاحات سیاسی را برون آمدن تصمیمگیران از ناتوانی به تقصیر خویشتن... وقتی همه میگویند دست به چیزی نمیتوان زد و تغییری نمیتوان داد و همه چیز خط قرمز است و هر تغییری بسیار پیامدهای وخیم داشته باشد. پس شعار اصلاحات این است: جرات اقدام داشته باش! تا پیش از این تصور میشد نمیتوان در مورد بانک آینده کاری کرد اما دیدید که میشد. تا پیش از این تصور میشد نمیتوان به قیمت بنزین دست زد اما دیدید و خواهید دید که میشد! این تصورها بیشتر توهم بود و محدودیتهای فرضی بود که سیاستمدار به خود تحمیل کرده بود. اینک سیاستمدار میبیند که میشود! پس باید به پیش رود و شجاعت تغییر داشته باشد.
دولت و حکومت باید شجاعت داشته باشد در ساختن چشمانداز نو. شجاعت داشته باشد در تکرار نکردن راه شکست خورده و شجاعت داشته باشد در در کنار گذاشتن آدم ناکارآمد که چندین بار آزمون را پس داده اند!
☑️⭕️تجویز راهبردی: چه باید کرد؟
باید به تفاوت مدیر و کارشناس و یا رهبر و سیاستمدار توجه کرد!
مدیر/کارشناس، محدودیتهای موجود را اعم از اینکه واقعی باشند یا موهوم، عینی باشند یا ذهنی، عملی باشند یا سیاسی، مفروض میگیرد و تلاش میکند راه حل بهینه مشکلات را در فضایی داخل قیدهای موجود پیدا کند. به همین دلیل نه تنها از نخستین گزینه بهینه (First Best) صرف نظر میکند بلکه از دومین گزینه بهینه (Second Best) نیز صرف نظر میکند و به گزینههای فروتر رضایت میدهد. کارشناس ذاتا درون چارچوب می اندیشد.
اما یک رهبر یا سیاستمدار کسی است که همه محدودیتها را به رسمیت نمی شناسد بلکه سعی می کند برخی محدودیتهای ذهنی، سیاسی یا موهوم را پس بزند و فضا را برای یافتن گزینه های بهتر فراهم کند. در زمان ما که اقسام قیدها و محدودیتها حق انتخاب کارشناسان و مدیران دولتی را به شدت محدود کرده ما نیازمند رهبران و سیاستمدارانی هستیم که با شجاعت برخی قیدها و محدودیتها را کنار بزنند و نشان دهند که میشود به راه حلهای بهتری دست یافت. رهبر و سیاست مدار قاعدتا باید خارج از چارچوب فکر کند و چارچوب های جدید ایجاد کند.
مثلا آزادکردن واتساپ از قید فیلتر نشان داد که با حذف برخی فیلترها بحرانی گریبان کشور را نخواهد گرفت. انحلال و ادغام بانک آینده بانک هراسی را به دنبال نخواهد داشت. سه نرخی کردن بنزین تبعات اجتماعی نخواهد داشت. اگر در بند قیود موجود بمانیم به راه حل جدیدی نخواهیم رسید و نخ نماشدن و ناکارا بودن راه حلهای قدیمی نیز اینک واضح است. پس نیاز ضروری ما ایفای نقش رهبری و سیاستمداری توسط کسانی است که مردم به عنوان حلال مسائل برگزیده اند.
کشورداری درون خطوط قرمز توهمی عملا اداره روزمره و تکراری است و رهایی بخش نخواهد بود.
شبکه توسعه
@I_D_Network
آتش به جان جنگلها
جنگل اولویت کسی نیست
جنگلهای ایران که یکی از منشأهای سرزندگی و حیات در این سرزمین کمآب و نیمهخشک هستند، هر ساله در آتشهای متعدد میسوزند. آمارها نشان میدهد فقط در هشت ماه اول سال ۱۴۰۴ تعداد ۲۱۰۰ آتشسوزی در جنگلهای ایران رخ داده است. بیش از ۹۰ درصد این آتشسوزیها بر اثر مداخله انسانی رخ داده است.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/gge0ivltaPo
امید سجادیان در یک دهه گذشته به صورت تخصصی و حرفهای درگیر آموزش دادن مردم برای مقابله با آتش، جمعآوری اطلاعات درباره آتشسوزیها و ارتقای سطح توانمندی برای مهار آتش جنگلها بوده است. او در این گفتوگو، علل بروز آتش در جنگلها، خسارات ناشی از آنها، راههای مقابله با آتش، کاستیهای حکمرانی و سیاستگذاری در این عرصه، کمبود تجهیزات مقابله با آتش و نکات مهم دیگری درباره مشکل آتشسوزی جنگلها در ایران را بررسی میکند.
#هیرکانی #آتش_جنگل #آتش_سوزی_جنگل #امید_سجادیان #جنگل_زاگرس
@irantalk_sn
آب و بازمصرف قدرت؛ نسبت نمایندگی، منافع محلی و بحران معرفتشناختی حکمرانی
عیسی بزرگزاده
سخنگوی صنعت آب کشور
آب در ایران تنها یک منبع طبیعی نیست؛ تار و پود حافظه جمعی، معماری سکونت و استخوانبندی تمدنی ماست. اما همین عنصر حیاتی امروز در مرکز منظومهای پیچیده از «قدرت، منافع، هویت و امنیت» قرار گرفته است؛ منظومهای که در آن آب نه یک «حقیقت زیستبومی» بلکه «سرمایهای انتخاباتی» و ابزاری برای «بازمصرف قدرت» شده است. جامعه ایرانی با پدیدهای روبهروست که میتوان آن را «دموکراسی محلیِ منابعبر» نامید؛ ساختاری که حوزههای رأی به جای اتکا بر منطق برنامهریزی کلان، در منطق کمیابی منابع معنا پیدا میکنند و رقابت بر سر آب، میدان اصلی «بازتوزیع توسعه» میشود. از دل چنین ساختاری، تضادی دیرپا پدیدار شده است: نمایندگانی که به جای قانونگذاری و مراقبت از منافع ملی، درگیر رقابتهایی میشوند که حاصل آن «فربگی ناموزون توسعه»، بارگذاری فراتر از مرزهای تابآوری زیستبوم و تخریب زیرساخت هستیشناختی سرزمین است.
در این میانه، بحران صرفاً بحران مدیریت نیست؛ بحران «معرفتشناختی» است. رابطه قدرت با منابع به رابطهای معیوب بدل شده است؛ قدرت از منابع تغذیه میکند و سپس همین منابع ابزار تثبیت قدرت بیشتر میشوند. سیاست و منبع در «چرخهای خودتولیدگر» به هم گره میخورند؛ چرخهای که در آن آب از قلمرو علم و آیندهنگری خارج شده و وارد قلمرو امتیاز، فشار، توزیع غنیمت و «چانهزنیهای خرد ولی آسیبزا» شده است. انتخابات کوتاهمدت در برابر سرشت بلندمدت آب، نوعی «ناهمزمانی نهادی» پدید آورده است؛ جایی که افق چهار ساله سیاست، توان دیدن آینده هزار ساله سرزمین را از تصمیمگیران میگیرد. این همان «کوتاهبینی نهادی» است؛ ناتوانی ساختار سیاسی در دیدن آنچه توسعه نیاز دارد، نه آنچه حوزه انتخابیه طلب میکند.
از همینجا ورود بیش از اندازه قوه مقننه در اجرا شکل میگیرد. نمایندگانی که با بهرهگیری از ابزارهای نظارتی—از سؤال و استیضاح تا اعمال فشار غیررسمی—میکوشند در انتخاب مدیران محلی و ملی، تصویب طرحها، صدور مجوزهای آبی و حتی پیدایش و شکلگیری پروژههای عمرانی مداخله کنند. این مداخلهگری، بیش از آنکه نشانی از خیر جمعی باشد، نشانه «سیاستزدگی منابع» است. آب در منطق توسعه پایدار ماهیتی فراناحیهای و حوضه آبریزی دارد، اما در ساختار کنونی تصمیمسازی، در منطق مطالبات محلی زندانی شده است. از منظر فلسفه سیاسی، این رفتار نهتنها نقض اصل تفکیک قواست، بلکه نوعی «سرریز قدرت» است؛ لحظهای که قدرت قانونی، مرزهای طبیعی خود را ترک میکند و به قلمرو اجرا نفوذ مییابد.
اگر آب مسئلهای تمدنی است—که هست—آنگاه بازتعریف نقش مجلس تنها اصلاح یک روند اداری نیست؛ بازسازی بنیانهای حکمرانی است. در جهان امروز، حکمرانی آب مبتنی بر پایداری آینده، حق طبیعت، امنیت بلندمدت و نگاه فراناحیهای است. اما در ایران، آب همچنان در منطق پروژهمحوری، امتیازدهی منطقهای و رقابتهای انتخاباتی معنا مییابد. تا زمانی که مجلس از میدان منازعه بر سر داشتههای امروز، به عرصه حفاظت از آینده منتقل نشود، هر اصلاح دیگری ناقص خواهد ماند.
راه برونرفت، مجموعهای از اصلاحات نهادی، رفتاری و فرهنگی است. نخست، باید ساختار نمایندگی بازنگری شود؛ تغییر حوزه رأیگیری از شهرستان به استان، رقابت را از سطح منابع محدود به سطح برنامهریزی کلان منتقل میکند و امکان گفتوگو میان مناطق را افزایش میدهد. تشکیل «مجلس دوم»—که قرار بود مجمع تشخیص چنین نقشی را ایفا کند و نکرد—میتواند دامنه نفوذ یک یا چند نماینده را در اندازههای معقول نگه دارد. برخی نیز بر این باورند که اصلاح روش انتخاب دولت، از انتخاب مستقیم به انتخاب توسط حزب حاکم در مجلس، میتواند ثبات حکمرانی را افزایش دهد و از چانهزنیهای خرد ولی آسیبزا بکاهد.
در کنار تغییرات ساختاری، باید اصلاحات نظارتی و انضباطی را جدی گرفت. افشای الزامی نقش هر مداخلهگر در تصمیمسازی و تصمیم گیری پروژهها و انتصابات، نور را بر تاریکترین نقاط فرایند قدرت میتاباند. اصلاح آییننامههای داخلی مجلس، محدود کردن دخالتهای اجرایی، الزام دستگاهها به گزارشدهی در سامانههای نظارتی و نظارت بر رفتار نمایندگان، شکل تازهای از «اخلاق حکمرانی» را ممکن میسازد. سازمانهای مردم نهاد و رسانهها باید ابزارهای آگاهیبخش مردم در خصوص رفتار نمایندگی و مدیران باشند. تأسیس «بنیاد ملی نخبگان آب و توسعه» نیز میتواند رکن دانشی و پایشی باشد که تصمیمات آبی را از فضای سلیقهای به قلمرو حکمرانی مبتنی بر دانش و آیندهنگری منتقل کند.
🔸یکی از قصص گویان میگفت: ای مردم هنگام خوردن و نوشیدن اگر «بسم الله» بگویید شیطان با شما هم کاسه نمیشود ولی اگر «بسم الله» نگویید هم کاسه میشود. پس نان جو شور بی بسم الله بخورید تا شیطان هم با شما بخورد، بعدش «بسم الله» بگویید و آب بنوشید تا شیطان آن را ننوشد و از عطش بمیرد.
✍🏻نثرالدّر، ابوسعید آبی، محدث و فقیه شیعی ق. پنجم
@sahandiranmehr
ایرانتاک رسانهای برای گفتوگوهای صادقانه و شفاف درباره مسائل ایران به دور از هیجان و توأم با طمأنینه و عقلانیت است.
irantalks" rel="nofollow">Https://www.youtube.com/@irantalks
افتخار ایرانتاک، همراهی شماست.
@fazeli_mohammad
✍️رضا امیرخانی یا چارلی کِرک؟
محمدرضا اسلامی
این پرسش شاید در نگاه نخست عجیب بنماید؛ قیاسِ یک نویسنده و منتقد ادبی ایرانی با یک کنشگر سیاسیِ آمریکایی. اما اگر نقش هر یک را در زیستجهان اجتماعی خودشان بسنجیم، این مقایسه نهتنها ناممکن نیست، بلکه نکات مهمی را روشن میکند.
🔵 چارلی کِرک برای جامعهٔ جوان و دانشگاهی آمریکا صدا، انرژی و جهتگیری سیاسی ایجاد کرده است؛ چه موافقش باشیم چه مخالف. اما رضا امیرخانی در ایران نقشی ایفا کرده که در عمق و اثرگذاری فراتر از کنشگری سیاسی بوده و هست؛ نقشی فرهنگی ـ اجتماعی (خصوصا در حوزه قلم) که کمتر کسی توانسته مشابه آن را تکرار کند.
🔵۱. رضا امیرخانی؛ گونهای متفاوت از زیستن
امیرخانی فقط یک نویسنده نیست؛ او نوعی شیوهٔ زیستن را انتخاب کرد که در میان همنسلان خودش یک «استثناء» است.
✔️او در رشتۀ مهندسی مکانیک درس خواند، اما مهندس نماند و فراتر از مهندسی اندیشید.
✔️او امکان فعالیت اقتصادی داشت، اما وقت و انرژیاش را صرف فعالیتهای اقتصادی نکرد.
✔️او امکان ورود به موقعیتهای حکومتی و اجرایی داشت، اما مسیر قدرت را انتخاب نکرد.
[و البته این خود نقدی جدی به ساختار حکمرانی است که از چنین ذهن/تواناییای در عرصههای اجرایی/سیاستگذاری بهره نگرفت]
✔️او امکان مهاجرت و زندگی در آمریکا را داشت، اما زیستن در ایران و ارتباط دائمی با جامعهٔ ایرانی را برگزید (حتی مدتی کوتاه در آمریکا زیست، ولی در آنجا نماند).
امیرخانی با کنار گذاشتن مسیرهای مرسوم موفقیت، الگوی زندگیِ غیرکلیشهای را پیش روی جامعه گذاشت؛ زیستی که بر «فکر کردن»، «نوشتن»، «مشاهدهگری» و «نظم» استوار است.
🔵۲. جدی گرفتنِ «رمان» در سرزمینی که رمان جدی گرفته نمیشود
در ایران، رماننویسی غالباً حاشیهای، کماهمیت یا تفننی تلقی شده است. اما امیرخانی برخلاف جریان عمومی، رمان را بهعنوان «یک کار تماموقت»، جدی و حرفهای دنبال کرد. طی این سالها کمتر کسی را میبینیم که با چنین نظم، استمرار و جدیتی رمان نوشته باشد.
موفقیت او در رماننویسی حاصل سه ویژگی کلیدی است:
۱. ذهن خلاق و جوشان
۲. جدیت در کار
۳. نظم و انضباط کاری
انتشار مستمر آثار او در سالیان گذشته تصادفی نیست؛ نتیجهٔ این سه ویژگی است. اما بگذارید در میان این سه ویژگی یکی را شاخصتر بدانیم: نظم.
نویسندگیِ امیرخانی زیر سایهٔ انضباط سختگیرانهٔ او معنا پیدا میکند؛
نویسندهای که در کار نوشتن، به اندازهٔ یک فرماندهی لشکر منضبط است.
🔵۳. ارتباط امیرخانی با جوانان ایرانی در مقایسه با چارلی کرک
حضور امیرخانی در دبیرستانها، محیطهای دانشگاهی و اساساً هر مکانی که نسل جوان در آن حضور داشت، یکی از ویژگیهای ارزشمند او بوده است. نقطهقوت حضور چارلی کِرک در دانشگاههای آمریکا، صراحت گفتار و حضور ذهن اوست؛ اما امیرخانی این هر دو را دارا بود و افزون بر آن، ویژگی دیگری نیز در ارتباط با جوانان داشت: حیا.
در کلام امیرخانی، با وجود صراحت، نوعی شرمِ شرقی و عنصر متانت هویداست؛ چیزی که در همتای غربی او به سادگی یافت نمیشود. این متانت، نشانی از روحِ پرستنده اوست؛ همان واژهای که علی شریعتی برای توضیح مفهوم «نیایش» به کار میبُرد.
زیستن امیرخانی جلوهای زیبا از نیایش است؛
گفتوگوی دائم و محاکات کمصدای یک نفر با آسمان.
یک نفر که فقط به زمین محدود نمانده.
🔵۴. امیرخانی و پرهیز از مجادلههای زشت سیاسی
امیرخانی هرگز وارد مجادلههای زشت و هیجانی سیاسی نشد.
نه از آن جهت که نمیتوانست، بلکه از آن جهت که پیراستگی و وقار شخصیاش را حفظ کرد و نمیخواست در فضای پرخاشگری سیاست ایران حل شود. فراوان نوشتن و بسیار خواندن باعث نشد که او دچار ریزپرخاشگریهایی از جنس کورش علیانی یا مهدی تدینی شود.
امیرخانی نقدهایش را به حاکمیت بیلکنت و روشن بیان کرده است؛
از نقدهای اقتصادی و فرهنگی تا نقد به دستگاههای امنیتی کشور، حتی اشارهٔ صریح به رقابت میان ۲ باند امنیتی در اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات.
اما با وجود این صراحت، هرگز وارد میدانهای پرهیاهوی مخالفتتراشی، توهین، جدلطلبی یا نزاعهای سیاسی نشده است.
این ترکیبِ نادر—صراحتِ بدون پرخاشگری—او را از بسیاری از چهرههای فرهنگی و سیاسی متمایز میکند.
▪️▪️▪️
چندین ساعت است که از زمان سانحه سقوط برای رضا امیرخانی میگذرد و دلهای دوستداران و خوانندگان او همچنان نگران، اخبار بیمارستان را دنبال میکنند. پس از شنیدن خبر سانحه تصادف پدر و مادرم، شنیدن خبر سانحه امیرخانی یکی از تلخترین روزهای زندگیام بوده.
از آب و خاک ایران مهندس و خلبان و سیاستمدار… وحتی نویسنده، زیاد برخواسته، اما آنچه که ایران امروز و دیروز و فردا کم داشته و دارد، جوهره تواضع از جنس رضاامیرخانی است.
تواضعِ برخاسته از قدرت، توأم با حیا.
/channel/solseghalam/2631
حمایت از آدمهای خیر جمعی
محمد فاضلی
نمیخواهم بگویم برخی کارها نایاب، ولی واقعاً کمیاب است. یکی از کارهای کمیاب، انجام کار سخت نوشتن یا ترجمه کتاب و انتشار آن در اینترنت برای خیر عمومی و بدون دستمزد و حق انتشار است.
مترجمی به نام فاطمه کریمخان که من هیچ وقت ایشان را ندیدهام و فقط در فضای مجازی آثارشان را خواندهام، چندین کتاب را به فارسی ترجمه کرده و همه را رایگان به اشتراک گذاشته است. یک رمان نوشته خودش را هم به همین ترتیب به رایگان منتشر کرده است.
اخیراً کتاب مهم و دشوار «سیاست ستیزهجو» اثر مهم چارلز تیلی و سیدنی تارو را که اثری مهم در جامعهشناسی سیاسی است به همین شیوه ترجمه و برای استفاده عمومی به رایگان منتشر کرده است. همین مواجهه با کتاب «سیاست ستیزهجو» انگیزه نوشتن این متن شد.
تنها کتاب او که بعد از هفت سال رفت و برگشت و ممیزی، مجوز انتشار گرفته کتاب «شفافیت و مطبوعات» (۱۴۰۴) است.
رمان «همه میترسند» او هم بعد از آنکه از دالانهای سانسور رد نشد و مجوز نگرفت، در اینترنت به رایگان منتشر شد.
کتابهایی که ترجمه و در اینترنت منتشر کردهاند به شرح زیر است.
یک. سیاست ستیزهجو (چارلز تیلی و سیدونی تارو)
دو. تروما: یک تئوری اجتماعی (جفری آلکساندر)
سه. اگر بسوزیم: دهه اعتراضات خیابانی و انقلابهای گمشده (وینسنت بوینز)
چهار. کشور سوزان: سوریه در انقلاب و جنگ (رابینیاسین-قصاب، و لیلا الشامی)
پنج. سیاست پرشور: احساسات و جنبشهای اجتماعی (جف گادوین، جیمز جاسپر، و فرانسیسکا پلتا)
شش. جهان بعد از غزه: یک تاریخ (پنکاج میشرا)
هفت. باختن در نبرد طولانی: وعده دروغ تغییر حکومتها در خاورمیانه (فلیپ گردون)
هشت. اعتراض: یک مقدمه فرهنگی بر جنبشهای اجتماعی (جیمز جاسپر)
نه. قربانیان مطلوب و سیاست دادخواست (محمد الکرد)
ده. نابودی فلسطین نابودی زمین است (آندراس مالم)
کار مهمی است که آدمی ده کتاب (از جمله دو کتاب جامعهشناختی ارزشمند از چارلز تیلی و جفری آلکساندر) را ترجمه و برای خیر عمومی در اینترنت منتشر کند.
سایت «باشگاه ادبیات» که این کتابها را منتشر کرده، یک شماره کارت بانکی اعلام کرده که هر کسی مایل بود، هر مبلغی که دلش خواست به حساب نویسنده و مترجم این آثار واریز کند. من هم میخواهم شما را به همین کار دعوت کنم.
شماره کارت5022291044101713
به نام فاطمه کریمخان آشتیانی
(روی شماره کارت بزنید کپی میشود.)
نویسنده و مترجمی هست که با انتشار رایگان ترجمه و تألیفاتش، در مسیر نشر ایدهها و ارتقای آگاهی عمومی گام برمیدارد. فکر میکنم برای حمایت از این نوع آدمها، میشود آثارشان را خواند، در نشر آنها کوشید و در حد توان با حمایت مالی از آنها قدردانی کرد. حمایت از این نوع آدمها به بیشتر شدنشان کمک میکند.
@fazeli_mohammad
بانکهای غارت شده
حسین درودیان در این گفتوگو علل پیدایش پدیده #بانک_آینده و بحران در نظام بانکی را بررسی میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/nMiHWguNA1s
@irantalk_sn
داستان بانک آینده
از بیخیالی تا فساد
بانک آینده بالاخره در آبان ۱۴۰۴ منحل و در بانک ملی ایران ادغام شد. این فرایند که گزیر خوانده میشود به امید حل مسأله بانک آینده در پیش گرفته شد. اما واقعیت این است که زیانهای بانک آینده پدیدهای غافلگیرکننده و ناشناخته نبوده است. نظامی سیاسی و سیاستگذار حداقل به مدت یک دهه با مشکل بانک آینده مواجه بوده و اجازه داده زیان انباشته آن به پانصد هزار میلیارد تومان معادل حدود پنج میلیارد دلار برسد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/nMiHWguNA1s
سؤالات بسیار مهمی درخصوص مشکل بانک آینده مطرح است. این مشکل چگونه بهوجود آمد؟ آیا مشکل فقط منحصر به بانک آینده بوده یا سایر بانکها هم با مشکل مواجه هستند؟ فرایند گزیر به چه معناست؟ و انحلال بانک آینده در بانک ملی تا چه اندازه مشکل را حل کرده است؟ آینده چه خواهد شد و زیانهای به جا مانده چگونه جبران میشوند.
#حسین_درودیان، اقتصاددان و متخصص مسائل پولی و بانکی به مجموعهای از این سؤالات درباره گذشته، حال و آینده بانک آینده و اقتصاد ایران پاسخ میدهد.
#بانک_آینده #نظام_بانکی #ناترازی_بانکی #فساد_بانکی #نظارت_بانکی
@irantalk_sn
🎥 طرح حذف یارانه بنزین (انرژی) زیر تیغ نقد - بخش اول
🔶 گفتگوی محمد فاضلی و علی مروی
🔻علی مروی: با این وضعیت انرژی، اقتصاد ایران در چند سال آینده دچار فروپاشی خواهد شد. اصلاح «تدریجی» قیمتها بالغ بر ۲۰ سال زمان میخواهد و مشکلات حاد و فوری ما را حل نمیکند. باید سهمیه انرژی بین خانوارها توزیع شود و برای همیشه کشف قیمت بنزین و انرژی را از اختیار دولت خارج کنیم و به مردم بسپاریم. با این طرح، نظام چند نرخی و رانت انرژی حذف خواهد شد.
🔺محمد فاضلی: سیاستهای حکومت باعث صنعتزدایی و بیکاری گسترده شده است و حکومت هم برای جبران آن اشتغالات با بنزین ارزان (مانند پیک و اسنپ) را توسعه داده است. در این شرایط، عملا میان حکومت و مردم، یک قرارداد اجتماعی شکل گرفته است: حکومت در ازای ناکارآمدیها رانت انرژی ارزان به مردم میدهد تا نارضایتی آنها را مدیریت کند. حذف فوری این رانت باعث ایجاد نارضایتی در جامعه خواهد شد.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/GAjNJjcxe0A
🆔@AzadSocial
نام کتاب: حکمرانی آب زیرزمینی؛ تحولات و پیشرفتها
گردآورندگان: کارن ویلهولس و همکاران
مترجم: محمد حبوطن و محمد ارشدی
با مقدمه: علی باقری و محمد فاضلی
انتشارات: روزنه، تهران
سال انتشار: ۱۴۰۴
قطع: وزیری
تعداد صفحات: ۴۵۴
استحصال بیش از حد منابع آب زیرزمینی منجر به بروز بحران و پدیدههای نامطلوب محیطزیستی در سراسر جهان شده است.
تلاشهای اغلب کشورها از جمله کشورمان، برای بهبود وضعیت این منابع در عمل چندان موثر نبوده است. اما چرا اینگونه است؟ ماهیت نامرئی، بدخیم و مشترک آب زیرزمینی و نیز بطئیبودن رفتارش آن را به یک مسئله پیچیده تبدیل کرده و باعث شده حکمرانی و مدیریت این منبع کار سادهای نباشد. این کتاب با همین بینش و با ارائه چارچوبهای تحلیلی و بهمپیوستگیهای میان آب زیرزمینی و سایر نظامهای فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی و چند مطالعه موردی، بر آن است که نشان دهد حکمرانی و مدیریت درست این منبع نیازمند یک دانش و رویکرد همهجانبهنگر و بینرشتهای است.
این کتاب به قلم کارشناسان برجسته از نقاط مختلف جهان است، توانسته خلاء دانشی موجود در این حوزه را پر کند.
خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
@fazeli_mohammad
🔴پرل هاربر؛ صدایی که شنیده نشد
📝روزبه کردونی
۷ دسامبر 1941 در هاوایی، مصداق همان دیالوگ مشهور هفت سامورایی بود: «خطر وقتی سراغت میآید که همهچیز امن به نظر میرسد.»
اگر آمریکا توان ژاپن را دستکم گرفته بود، ژاپن نیز ظرفیت پاسخگویی آمریکا را کمانگاشته بود. پرل هاربر برخورد دو خطای محاسباتی بود؛ دو سوءتخمین که جهان را در آتش فرو برد.پرل هاربر یادآور یک حقیقت ساده اما عمیق است:
امنیت از رادار و رمزگشایی آغاز نمیشود؛ از ذهنی آغاز میشود که بتواند چیزی را تصور کند که هنوز رخ نداده، اما ممکن است رخ دهد و خطر، دقیقاً همانجا سراغ انسان میآید که همهچیز امن به نظر میرسد و این روایتی ناتمام است.🔴متن کامل یادداشت در خبرآنلاین 👇
تورم و فلاکت
در این قسمت سراغ کتاب «تورم و اخلاق» میرویم؛ روایتی از فرانسه انقلابی که نشان میدهد یک تصمیم اشتباه پولی چطور اقتصاد، سیاست و حتی اخلاق جامعه را به خاکستر تبدیل میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ
از سقوط ارزش پول و قماربازهای تازهثروتمند شده تا صفهای طولانی فقر، فساد و گیوتین!
این قسمت، تصویری تاریخی است از بلایی که «خلق نقدینگی» میتواند سر یک کشور بیاورد. درسی که میلیونها ایرانی باید بشنوند.
#تورم #نقدینگی
@dirancast_official
جنگل اولویت نیست!
امید سجادیان در این گفتوگو درباره وضعیت جنگلها و آتشسوزی در آنها نشان میدهد که جنگل اولویت سیاستگذار و حکمران نیست.
https://youtu.be/gge0ivltaPo
@irantalk_sn
✔️راهبرد(سند) جدید امنیت ملی آمریکا به زبان ساده
✍🏻سهند ایرانمهر
در واشنگتن، هر چند سال یکبار دفترچه دستورالعملی درمیآورند و اسمش را میگذارند «راهبرد امنیت ملی»؛ همان چیزی که در زبان رسمیشان سند است. خلاصهاش یعنی اینکه آمریکا میخواهد دنیا را چطور ببیند، با که بجنگد، با که ببندد، و کجا پایش را روی ترمز یا گاز فشار دهد. این دفترچه، نه قصه است و نه توصیه اخلاقی؛ نقشه راهی است که تمام وزارتخانهها و ارتش و شرکتهایشان باید با آن کوک شوند.
در نسخه سال ۲۰۱۷، که همزمان با خیز اول ترامپ نوشته شد، جهان را مثل میدانی تصویر کرده بودند که هر کس گرگبودنش را زودتر نشان دهد، برنده است. چین و روسیه را گذاشته بودند وسطِ جدول تهدیدها؛ ایران و کرهشمالی را هم در گوشه پایین جدول بهعنوان دردسرهای منطقهای که باید مهارشان کرد. همهچیز در این سند بوی بدگمانی میداد؛ انگار که دنیا دهکدهای است که هر لحظه ممکن است آتش بگیرد و آمریکا تنها آتشنشان مقتدر است اگرچه خودش هم کبریت به دست بود.این سند در روحیهاش بیشتر به سنت اندیشهای «جکسونی» نزدیک بود یعنی بدبینی به نظم بینالملل، فشار، قدرت سخت، و نگاه معاملهای به متحدان.
اما نسخه ۲۰۲۵ که محصول بازگشت دوباره همان ترامپ است از جنس دیگری است. هنوز چین را دشمن اول میبیند، اما اینبار نه از سر حس رقابت صرف، بلکه از سر حساب و کتاب دقیقتر. روسیه را عقبتر گذاشتهاند، و خاورمیانه را با همه هیاهویش انداختهاند در صف مسائل درجهدو. ایران در این سند، دیگر شبحِ تهدید جهانی نیست؛ یک مشکل منطقهای است که باید مدیریت شود، نه میدان اصلی دوئل. مرکز ثقل سند ۲۰۲۵ دیگر توپ و تانک نیست؛ فناوری، انرژی، زنجیره تأمین، و همان رقابت نفسگیر اقتصادیای است که خواب واشنگتن را ربوده.
در نگاه ۲۰۱۷، متحدان آمریکا جماعتی بودند که باید پول بیشتری بدهند تا زیر چتر حمایت قرار بگیرند؛ اما در سند ۲۰۲۵، ناگهان همان متحدان میشوند رکن رکینِ مقابله با چین. انگار که نویسندگان تازه یادشان افتاده باشد آمریکا بیحلقه یارانش چیزی بیش از یک جزیره نیرومند اما تنها نیست.
سند ۲۰۲۵ هرچند باز هم زیر سایه ریاستجمهوری ترامپ دوم نوشته شده از حیث فرم و محاسبه، به دکترین عملگرایانهای نزدیک میشود که در دهههای پیش در دورههایی مانند دوران نیکسون دیده میشد: پذیرش واقعیت چندقطبی، ضرورت مدیریت تنش با رقیب اصلی، اتکا به ائتلافها و تمرکز بر مزیت فناورانه. به بیان دیگر، ۲۰۱۷ «ترامپیِ خالص» بود؛ ۲۰۲۵ «ترامپیِ مجبور به محاسبه» چیزی میان جاهطلبی ژئوپولیتیک و ضرورتهای سخت دنیای امروز.
ایندو سند را اگر کنار هم بگذاری، میبینی که آمریکا از یک جهانبینی تهاجمی و بیاعتماد، به یک محاسبهی طولانیمدت رسیده: در ۲۰۱۷ جهان را میدان جنگ میدیدند؛ در ۲۰۲۵ همان جنگ را ادامه میدهند اما با عقل معاش، با درک اینکه نمیشود همزمان با چین، روسیه و نیمشرق درگیر شد.
در نهایت، راهبرد امنیت ملی دفترچهای است که هر بار نسخه تازهاش چاپ میشود، بیشتر از آنکه جهان را تعریف کند، پردهای از ذهنیت آمریکا را رو میکند؛ ذهنیتی که اینبار میگوید: خاورمیانه را به حداقل دردسر نگه دارید، چین را فراموش نکنید، و بقیه جهان هم هرطور شد، شد.
@sahandiranmehr
میپذیریم ولی کافی نیست
سرمقاله هممیهن
۱۵ آذر ۱۴۰۴
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی اخیر خود به نکات مهمی درباره انگیزههای شخصی خود اشاره کرد و گفت: «من برای پست و مقام نیامدهام، نه برای این آمدهام که قوم و خویش خود را بر سر کار بیاورم و نه برای اینکه اسم و رسمی درست کنم. خودم را برای این مسئولیت نکشتهام، بلکه آمدهام تا هرچه از دستم برمیآید برای مردم و کشورم انجام بدهم و صادقانه خدمت کنم. من کسی نیستم که در برابر مردم بایستم، بارها گفتهام اگر قرار باشد کسی مقابل مردم قرار بگیرد من در آن صف نخواهم بود، اما باید با مردم نشست، حرف زد و برای آینده تصمیمهای درست گرفت.»
🔹تاکنون و برحسب وظیفه سیاستهای دولت و شخص رئیسجمهور را نقد کردهایم و همچنان ادامه خواهیم داد، درعینحال، در صداقت گفتاری و اصول انگیزشی آقای پزشکیان شکی نداریم. ولی دو نکته مهم وجود دارد که بد نیست ایشان به آنها نیز بپردازد.
🔹اولین نکته، عدم کفایت انگیزه خوب برای انجام اقدامات مفید است. انگیزه خوب نه شرط لازم است و نه کافی؛ هرچند فضیلت است. شرط لازم نیست، همچنان که پزشکانی هستند که با انگیزه مادی عمل جراحی میکنند و کار خودشان را با همین هدف به بهترین شکلی انجام میدهند. بنابراین، ادعای شما درباره انگیزههایتان پذیرفتنی است؛ ولی کافی نیست.
🔹باید مجموعه دولت شما از مسائل کشور نیز شناخت کافی داشته باشد و مهمترین آنها را بدانید و با مردم درباره آن و راهحلش حرف بزنید. مسائلی که شما تکرار میکنید، درعینحال که مسئله مردم هستند؛ ولی ریشهای نیستند. شما هنوز نتوانستهاید ایده روشنی برای برونرفت از وضع کنونی را به مردم نشان دهید. هنوز حاضر نیستید ریشهایترین مسائل کشور را معرفی کنید. هنوز درباره انرژی هیچ سیاست کارساز و مورد قبولی را ارائه نکردهاید. جالب اینکه مکرر تاکید میکنید که بدون کارشناسی تصمیم نخواهید گرفت. درحالیکه امر سیاسی فراتر از کارشناسی است. نگاه و تاییدیه کارشناسی در مسائل سیاسی لازم است؛ ولی کافی نیست. باید اولویتهای سیاسی را هم در نظر گرفت.
🔹اینجاست که به دومین نکته و ابهام درباره انگیزههای شما میرسیم. شما هر کاری کنید و هر تصمیمی بگیرید، به اندازه کافی کارشناس پیدا میشوند که زیر آن کار و تصمیم را امضا کنند. فراموش نکنیم که کارشناسان هم استخدام دولت هستند. بنابراین، مرجع تشخیص انطباق عمل و تصمیمات شما با انگیزههای پیشگفته، خودتان هستید و نه هیچکس دیگر. اگر از این زاویه نگاه کنیم، آنگاه متوجه میشویم که بهرغم برداشت شما از این که خود را متعهد به وعدههای دادهشده میدانید، افکارعمومی چنین برداشتی از عملکرد شما ندارد.
🔹آقای پزشکیان! برای سنجش ادعای شما پرسشی را که تاکنون چندین بار مطرح کردهایم با دقت و صراحت بیشتری مطرح میکنیم.
🔹شما به امر کارشناسی ارجاع میدهید. لطفاً گزارش کارشناسی دفاع از فیلترینگ را منتشر کنید. البته اگر چنین گزارشی وجود داشته باشد. در نقطه مقابل، آن دسته از گزارشهای رسمی که فیلترینگ را نقد میکنند و زیانهای آن را برمیشمارند بدون اینکه کوچکترین سودی برای فیلترینگ داشته باشد نیز در اختیار شما هست. آنها را نیز منتشر کنید. خُب! از نظر کارشناسی چه حجتی حتی در کمترین مقدار وجود دارد که شما هنوز دستور رفع فیلترینگ را ندادهاید؟ پاسخ مکتوب و صریح دهید.
🔹از امر کارشناسی میگذریم که قطعاً پاسخی درخور و حداقلی هم وجود ندارد. اجازه دهید به عدالت نهجالبلاغهای ورود کنیم. لطفاً دستور دهید وضعیت خط اینترنت کلیه اعضای شورایعالی فضای مجازی و کارکنان این شورا و حتی دوستان و اقوام و خانواده آنان را بررسی کنند تا ببینید آیا عضوی هست که خودش و در مرحله بعد خانوادهاش و یا نزدیکانش فیلتر باشند؟ اگر حتی یکی از آنان سفید باشد درحالیکه رایاش به رفع فیلترینگ منفی است، مسئولیت این تبعیض و بیعدالتی متوجه شماست. شما رئیس این شورا هستید.
🔹بفرمایید گزارشی از تعداد خطهای سفید موجود در کشور در اختیارتان قرار دهند و آن را منتشر کنید. اینها درخواستهایی عادی است؛ ولی متأسفانه هیچکدام از این کارها را نخواهید کرد، چون اولویتهای شما فرق دارد. اگر همین چند کار ساده را درباره فیلترینگ انجام دادید آنگاه نوبت به مسائل مهمتر میرسد. امروز رفع فیلترینگ کماهمیتترین خواسته عمومی است که بهسادگی قابل انجام است. اتفاقاً تداومش خیلی سختتر از رفع آن است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب
اما هیچ اصلاح نهادی بدون تحول فرهنگی پایدار نمیماند. باید از «توسعهخواهی محلی» به «تمدنخواهی سرزمینی» گذر کرد؛ از حق حوزه انتخابیه به حق نسلهای آینده؛ از توسعه پروژهمحور به توسعه آیندهمحور. این تغییر رویکرد نهتنها اصلاح سیاست، بلکه بازسازی عقلانیت جمعی است: تغییری که آب را از «غنیمت» به «خرد» و از «ابزار قدرت» به «معیار اخلاق توسعه» بدل میکند.
سرانجام، مسئله آب آزمون بلوغ سیاسی ایران است. یا گرفتار «بازمصرف قدرت»، «سیاستزدگی منابع» و توسعه نامتوازن خواهیم ماند، یا با بازتعریف نقش مجلس و اصلاح معماری نهادی و فرهنگی حکمرانی، به مرحلهای میرسیم که در آن آب نه موضوع مجادلات محلی، بلکه «آینه خرد جمعی» و «افق بلندمدت تمدن ایرانی» باشد. آینده ایران نه در گرو پروژههای پرطمطراق یا وعدههای انتخاباتی، بلکه در گرو توان دیدن آینده است؛ و مجلس تنها زمانی میتواند آینده را ببیند که از میدان «چانهزنیهای خرد ولی آسیبزا» به سطح حکمرانی تمدنی و پایداری زیستبوم ارتقا یابد.
https://youtu.be/9nhMYZcFZxk?si=Sj0X6bxbfECLnW6l
Читать полностью…
🔴معانی ضمنی مهمتر از معنای صریح
🔺اعتماد ۱۲ آذر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘معانی ضمنی و غیرمستقیم بسیاری از گفتارها و رفتارها مهمتر از معنای مستقیم آنها هستند و ما نباید خود را در هدف و معنای ظاهری آنها محدود کنیم. اخیراً دو نماینده انقلابیگر مجلس جملات تندی را علیه آقای روحانی رییس جمهوری سابق اظهار داشتند که در نوع خود بیسابقه بود.
🔘یکی مدعی شد که حسن روحانی، در مرگ فرزندش «مظنون» است و باوجود «ابهامها و پرسشهای جدی» درباره این پرونده، صلاحيت روحانی برای مسئوليتهای دولتی همچنان تايید میشود. او همچنین روحانی را متهم کرد که در کنار اين ماجرا، «سفرهای طولانیمدت به انگلستان» و «پرونده علمی بحثبرانگیز» داشته است. تمام این موارد به ۲ و ۳ دهه پیش برمیگردد و بطور حتم همه جزییات آن برای ساختار سیاسی ایران روشن بوده است.
🔘یک نماینده دیگر هم مدعی شد که برخی اتهامات حسن روحانی درحد فساد فیالارض است و چنانچه به تمام اتهامات او رسیدگی شود احتمالا به چندبار اعدام محکوم خواهد شد؛ وگفت که؛ مجلس 8 پرونده علیه روحانی را به قوهقضائیه داده است.
🔘آقای روحانی حتماً میتوانند از خود دفاع کنند، هر چند بعید میدانم که شکایت را مفید بدانند، زیرا انتظار نمیرود که در این موارد رسیدگیهای متعارف صورت گیرد، بنابراین بنده نیز در مقام دفاع یا رد این اتهامات نیستم، چون همان طور که ابتدا نوشتم، معنای ضمنی این ادعاها برای من مهمتر از معنای آشکار آنها است.
🔘معنای ضمنی این ادعاها چیست؟ این که در نظامی و ساختاری زندگی میکنیم که فردی میتواند مظنون به قتل فرزندش باشد و اقداماتی در حد افساد فیالارض انجام داده، درعین حال برای سالهای طولانی در بالاترین سطوح مدیریتی، شامل دبیری شورای عالی امنیت ملی و نمایندگی رهبری در آن، مجمع تشخیص مصلحت، ریاست جمهوری و... بوده و صلاحیت او در همه این موارد تأیید شده است.
🔘در این ساختار فردی وجود دارد که از نظر نماینده مجلس آن مرتکب جرمی شده که شایسته چند بار اعدام است، ولی نه تنها اعدام نمیشود، بلکه اساساً پروندهای هم برای او گشوده نمیشود. معنای ضمنی این ادعاها بیش از آنکه تعریضی علیه آن فرد باشد، علیه ساختار است.
🔘بیایید فرض کنیم که کسی ضد نظام و ساختار باشد و بخواهد آن را تخریب کامل کند و شواهدی را برای اثبات ادعای خود بیاورد. بهترین کار این است که فرد مجرمی را که جرم او برای همگان اثبات شده پیدا کند و نشان دهد که او در مقامات بالای آن نظام حضور دارد بدون اینکه مجازات شود.
🔘هنگامی که عدالت یک سیستم تا این اندازه بیاعتبار شود، برای ان ساختار اعتباری باقی نمیماند. اینجا به دو مسأله حمله شده، یکی به آن فرد و دیگری به ساختاری که آگاهانه او را به کار گرفته است. اهمیت حمله به ساختار و نقد آن دهها و صد برابر نقد به فرد است. در واقع میتوان گفت که وجود افراد مجرم در چنین ساختاری نتیجه تبعیض قضایی و عدم رسیدگی به اتهامات چنین افرادی است.
🔘به علاوه فرض کنید که ثابت کردیم کسی مرتکب جرمی شده است. در این صورت نمیتوانیم از آن نتیجه بگیریم که دیگران هم مرتکب جرم شدهاند. ولی اگر ساختاری تصمیم بگیرد که مجرمی را در بالاترین سطوح به کار گیرد، معنای روشن آن این است که بقیه افراد آن ساختار نیز میتوانند در وضعیت اتهامهای مشابه باشند. اگر اتهامزننده نیز خودش از درون سیستم و مثلاً نماینده مجلس باشد، به معنای آن است که او در درجه اول نادانسته خود را متهم کرده است.
🔘اتفاقاً مخالفان سیستم و ساختار که چنین اتهامی را به افراد درون سیستم میزنند، هدفشان رسیدن به همین نتیجه است که بگویند، همه افراد درون ساختار چنین هستند، ولی کسانی که خود را در موقعیت دفاع از سیستم و ساختار تعریف میکنند، مصداق نشستن بر سر شاخ و بریدن از بن هستند که با بریدن شاخه خودشان هم سقوط میکنند.
🔘ولی فارغ از این معنای ضمنی، یک واقعیت مهم هم هست، اینکه مقامات مسئول و قضایی نیز با این موارد برخوردی نمیکنند. در حالی که اگر کس دیگری اتهامات به مراتب کماهمیتتری را بگوید مورد بازخواست قرار میگیرد. اگر سخنگوی محترم دستگاه قضایی در خصوص محتوای ضمنی این سخنان نمایندگان نظر دهد بسیار جالب خواهد بود.
🔘مثل آنان که گفتند بالگرد آقای ریسی یک حادثه نبوده، بلکه اقدامی برنامهریزی شده است. معنای ضمنی این حرف نیز در اصل اتهام دروغگویی یا عدم صلاحیت علیه ستاد کل نیروهای مسلح بود ولی به این اتهامات نیز رسیدگی نمیشود.
درسهای گرجستان
در این قسمت به مرحله پایانی روایت اصلاحات اقتصادی گرجستان میرسیم؛ کشوری که تنها در کمتر از یک دهه توانست با سادهسازی مقررات، قطع مسیرهای فساد، بازطراحی انگیزهها، اصلاح نظام آموزشی و رفاهی، و با تکیه بر عزم سیاسی و شایستهسالاری، از یک اقتصاد فرسوده و ورشکسته به الگویی الهامبخش تبدیل شود.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/Alt0o3viFK4
روایت #نیکا_گیلائوری نشان میدهد که هیچ نسخهای بدون توجه به شرایط بومی جواب نمیدهد؛ اما میشود با طراحی درست، شجاعت عقبنشینی از مسیرهای غلط، و اتکا به اعتماد مردم، حتی ناممکنها را ممکن کرد.
دو بخش قبلی این روایت
بخش اول:
• توسعه گرجستان در ۱۰ سال
بخش دوم:
• گامهای مسیر توسعه در گرجستان
@dirancast_official
قصه آشکار نظام بانکی
حسین درودیان در این گفتوگو علل پیدایش پدیده #بانک_آینده و بحران در نظام بانکی را بررسی میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/nMiHWguNA1s
درودیان توضیح میدهد که مشکلات بانک آینده چگونه در بالاترین سطح بیش از یک دهه آشکار بوده است.
@irantalk_sn
🟡 دیکتاتوری یا فروپاشی ؛ نتیجه گریزناپذیر تحریمها
🟡محمد فاضلی جامعه شناس در گفتوگو با مجید تفرشی در هفتمین قسمت از برنامه گفتارها:
⚪️تحریم،جامعه و حکومت را تضعیف میکند و ظرفیت زیرساختی آن را کاهش میدهد و توازن بین قدرت زیرساختی و سرکوبی را برهم میزند.
🟡تحریمها یا ایران را به سمت کره شمالی و دیکتاتوری سوق میدهد و یا با فروپاشی داخلی و حمله خارجی عاقبتی به مانند لیبی خواهد داشت.
🎥 پخش از
ChakadMedia">یوتیوب چکاد
➡️ @chakadmedia
💢ماهیت نظام سیاسی ما بین ریاستی و پارلمانی بلاتکلیف است. وزرا گروگان هستند. هیچ کجای دنیا رابطه دو قوه به این صورت نیست.
♨️سینا کلهر در گفتگوی «بلاتکلیف؛ ایران و بحران تصمیمنگیری» در تمامرخ:
🔸ماهیت نظام سیاسی ما بلاتکلیف است. نظام سیاسی نیمی ریاستی نیمه پارلمانی مصداق شترگاوپلنگ است. عجیب اینکه نزدیک دو دهه از مطالبه رهبر انقلاب برای تعیین تکلیف نظام سیاسی میگذرد اما هیچ اتفاقی نیافتاده است.
🔸وزرا گروگان هستند. هم گروگان نمایندگان مجلس، هم نهادهای نظارتی و هم حتی بخشهایی از دولت مثل سازمان برنامه و بودجه یا اداری استخدامی.
🔸گاهی نصف کابینه در صف استیضاح است. مگر میشود در چنین شرایطی کار کرد اصلا؟ بروید دنیا را بگردید کجا رابطه دو قوه اینگونه است؟ تمام نظام حکمرانی تحت تاثیر و گروگان است که نمایندگان چند نفر را با توصیه سر کار بگذارند، حتی مسائل منطقهای هم حل نمیشود.
🔸تکلیف را معلوم کنیم، یا ریاستی یا پارلمانی. برای چه تصمیم دراینباره باید انقدر طول بکشد؟ نه ایدئولوژیک است، نه مخالف قانون اساسی و نه به عوامل خارجی ربطی دارد! یک تصمیم است که گرفته نمیشود.
تماشای ویدئوی کامل گفتگو
@TamamRokhMedia
🎥 حذف یارانه بنزین زیر تیغ نقد - بخش دوم
🔶 گفتگوی محمد فاضلی و علی مروی
🔻علی مروی: اقتصاد کشور دهههاست بهشکل رانتی اداره شده و شبکههای قدرتمند ذینفع بر ساختار آن چنبره زدهاند. ادامه این وضعیت، کشور را دیر یا زود با بنبست مواجه میکند. اجرای اصلاحات اقتصادی در مقوله بنزین و انرژی و کنار گذاشتن قیمتگذاری دولتی، هرچند مانند یک عمل جراحی پرریسک است، ولی تنها راه اجتنابناپذیر برای نجات اقتصاد و جلوگیری از بحرانهای بزرگتر است.
🔺محمد فاضلی: حافظه تاریخی ایرانیان این است که دولت در ایران بارها قیمت بنزین را بالا برده و هر بار تبعاتش را به گردن مردم انداخته و حتی در آبان ۹۸ با خشونت و تلفات همراه بوده است. در شرایط تحریم، طرح پیشنهادی برای اصلاح قیمت بنزین و انرژی، ریسک بالایی برای بیثباتی اجتماعی ایجاد میکند. اصلاحات باید تدریجی و گامبهگام باشد. دولت ابتدا موفقیت خود را در مقیاسهای کوچک ثابت کند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/E9iLzqvSSp4
🆔@AzadSocial
استقرار سیاسی و توسعه: سرمایهداری مولد و سیاست صنعتی
کشورهایی که در آنها حاکمیت قانون وجود ندارد، بازارهای مناسبی بهوجود نیامده، و فاقد نهادهای خوب هستند چگونه باید به توسعه دست یابند؟ این سؤال بدان جهت که نظریههای بازارگرا و حکمرانی خوب بر اهمیت بازارها و نهادها به عنوان پیششرطهای توسعه تأکید میکنند بسیار اهمیت دارد.
محسن یزدانپناه در این گفتوگو، مشکلات نظریههای بازارگرا و نهادگرا را تشریح کرده و گذار بر مبنای «استقرار سیاسی» به سوی توسعه صنعتی را توضیح میدهد.
میهمان: محسن یزدانپناه
میزبان: محمد فاضلی
شنیدن این قسمت
پادکست ایرانتاک در کستباکس
پادکست ایرانتاک در اپل پادکست
پادکست ایرانتاک در اسپاتیفای
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
آذرماه هزار و چهارصدوچهار
#استقرار_سیاسی #سیاست_صنعتی #مدل_رشد #نخبگان_میانی #صنعتی_شدن
@dirancast_official