60357
این رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss
آینده هوش مصنوعی
ایران برای عقب نماندن چه کند؟
دکتر #مهدی_محمدی متخصص حوزه مدیریت فناوری و نوآوری است و سالها در زمینه آیندهنگاری فناوری کار و پژوهش کرده است. وی در این گفتوگو تصویری از وضعیت #هوش_مصنوعی در جهان ارائه میدهد. وی نشان میدهد که چگونه انقلاب دادهها و گوشیهای هوشمند سبب تسهیل پیدایش هوش مصنوعی شدهاند. محمدی همچنین سناریوهای تحول هوش مصنوعی را بررسی میکند و بالاخص بر دو سناریوی «انسانِ ۲» و «بهشت هوش مصنوعی» تأکید میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/1NOghc3h6RI
ایشان در بررسی وضعیت ایران، ابتدا جایگاه گروههای مختلف کشورها در زمینه هوش مصنوعی را بررسی کرده و نشان میدهد که ایران در چه جایگاهی قرار دارد و سپس به ملزومات پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی میپردازد و از ضرورت چشماندازسازی تا توسعه نیروی انسانی ضروری برای گسترش هوش مصنوعی و استفاده از آنرا بررسی میکند.
مهدی محمدی پلتفرمی برای آیندهنگاری فناوری ایجاد کرده (https://www.futureof.ir) و در گفتوگوهایی نسبت به ضبط و ثبت «futureofiran">تاریخ شفاهی اکوسیستم نوآوری و دانشبنیان ایران» اقدام نموده است.
@irantalk_sn
🔴 فروش ویژه آثار مجموعه دعوای دولت و بازار با تخفیف ویژه تا انتهای هفته جاری
👈 سه کتاب نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی، ارزش همه چیز و مبارزه با نابرابری به مجموعه اضافه شد.
◀️ سوسیالیسم دوباره پیروز شد!
پیروزی یک جوان نسل هزاره شیعه، با تبار هندی، متولد اوگاندا و بزرگ شده آمریکا در انتخابات شهرداری نیویورک با شعار «سوسیالیسم» و برنامه رایگان کردن حمل و نقل درون شهری دوباره بر دعوای راست و چپ در اقتصاد دامن زده است.
اما چپ چه می گوید؟ راست چه می گوید؟
تا پایان هفته شما می توانید یازده اثر شناخته شده نشر روزنه در این حوزه را با تخفیف ویژه خریداری نمایید.
شیکاگونومیکس
شکل گیری مکتب شیکاگو و اقتصاد بازاری
کینز و هایک
داستانی خواندنی از نحوه شکل گیری دو جریان رقیب
نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی
اثری از دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون برندگان نوبل اقتصاد
ارزش همه چیز
اثری از ماریانا متزوکاتو استاد اقتصاد کالج دانشگاهی لندن
مبارزه با نابرابری
از دو اقتصاددان شناخته شده اولیویه بلانچارد و دنی رودریک
بوروکراسی
اثری از فون میزس یکی از بنیانگذاران مکتب اقتصاد بازار
نظم و زوال سیاسی
اثری از فوکویاما در دفاع از لیبرالیسم و نقد نئولیبرالیسم
علم اقتصاد و جامعه خوب
اثری از جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد
حکمرانی اقتصاد
اثری از دنی رودریک اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد
حکمرانی بد و فساد
کتابی از ریچارد رز و گرین پیفر
سرمایه داری مرد
اثری از یانیس واروفاکیس اقتصاددان چپ یونانی
کد تخفیف:
economy404
مشاهده آثار با لینک کوتاه:
zaya.io/ilzri
✔️دانشگاه در عصر «دیدهشدن»
✍🏻سهند ایرانمهر
ویدئوی حضور بهنوش طباطبایی در جلسه دفاع دکترایش، با همراهی محافظان شخصی، نشانهای است از تغییر در مرز میان دو دنیای متفاوت علم و نمایش است.
در منطق جامعهی امروز، سلبریتی فقط چهرهای مشهور نیست؛ او نهادی فرهنگی است که میتواند سرمایه نمادین خود را از یک عرصه به عرصهای دیگر منتقل کند. همانطور که گی دُبور در نظریه «جامعهی نمایش» میگوید، در زمانهای که تصویر بر معنا غلبه کرده، هر چیزی دیر یا زود به نمایش بدل میشود.
حضور محافظ در محیط دانشگاهی نیز بیش از آنکه پاسخی به تهدید واقعی باشد، کارکردی نمادین دارد. در جامعهای که مرز میان «سرمایه فرهنگی» و «سرمایه نمادین» در حال فروریزی است، حفاظت فیزیکی بدل به شکلی از حفاظت از تصویر شده است. لاجرم محافظ شخصی نیز بخشی از صحنه وبخشی از مدیریتی دقیق بر پرستیژ و شأن اجتماعی است.
با این وجود مشکل اصلی از جایی آغاز میشود که دو منطق متفاوت در یک فضا به هم میرسند. دانشگاه به شکل طبیعی باید بر عقلانیت، تخصص و برابری استوار باشد اما میدان سلبریتی حول محور تمایز، رقابت و دیدهشدن میچرخد.
در این میان، محافظ شخصی فقط یک فرد نیست؛ یک نشانه است. نشانهای از فاصله طبقاتی، نشانهای از کنترل فضا و به قول «گافمن» بازتولید مرزهای منزلتی با «مناسک منزلتی» یعنی کنشهایی که هدفشان حفظ فاصله میان سلبریتی و دیگران است.
در جامعهای که اعتماد عمومی به نهادهای رسمی (از سیاست گرفته تا آموزش عالی) کاهش مییابد، علم دیگر فقط بهخاطر دانش مشروع نیست، بلکه باید دیده شود تا معتبر به نظر برسد.
رسانه و شبکههای اجتماعی هم در دو دهه اخیر ساختار قدرت نمادین را بازنویسی کردهاند.نهاد علم زمانی در رأس هرم منزلت بود، اما در جامعهی تصویری امروز، «کسی که دیده میشود» بیش از «کسی که میداند» قدرت دارد.از همینجاست که منطق «صحنه» به همهجا از جمله دانشگاه نفوذ میکند.
دانشگاه هم بهجای نهاد حقیقت، به صحنهای برای «تجاریسازی» شخصی بدل میشود.حضور چهرههای مشهور در محیط علمی، نتیجه همین «اقتصاد نمادین»جدید است که در آن ارزش از دانش نمیآید، بلکه از جلب توجه میآید.
@sahandiranmehr
✔️تهرانِ بیباران؛ روایت تاریخی و مردمشناسیِ خشکسالی در حافظهی ایرانی
✍🏻سهند ایرانمهر
تهران بر مرز عطش ایستاده است. بر اساس دادههای شرکت مدیریت منابع آب ایران، میانگین بارش پایتخت در سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ حدود ۳۵ درصد پایینتر از میانگین بلندمدت بوده است و حجم ذخیرهی سدهای اصلی چون لتیان، لار، طالقان و امیرکبیر به کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت مفید رسیده است. سازمان هواشناسی کشور این دوره را بخشی از «ششمین سال خشکسالی متوالی» توصیف میکند؛ وضعیتی که به گفتهی کارشناسان، از نیمهی دههی ۱۳۹۰ با تغییر الگوهای بارش و گرمایش تدریجی در حوضهی البرز آغاز شد و اکنون نشانههای کمآبی مفرط در شبکهی شهری، سفرههای زیرزمینی و حتی درختان کهنسال تهران دیده میشود.
در حافظهی تاریخی و ادبی ایران، خشکسالی نه فقط واقعیت اقلیمی بلکه نشانهی اخلاقی و اجتماعی بوده است. در شاهنامه، هرجا فرّهی ایزدی از پادشاه میگریزد، زمین نیز از بارش بازمیماند. به گفته «جلیل دوستخواه»، در دورانِ زَو و کیکاووس و پیروز، که در متون بهعنوان دوران آزمون فرّه یاد میشود، خشکسالی نشانهی برهم خوردن توازن میان انسان و جهان است. این پیوند میان عدلِ پادشاه و بارشِ آسمان، بخشی از نظام نمادین فرهنگ ایرانی دانسته شده است؛ جایی که آب نهفقط عنصر طبیعی، بلکه معیار عدالت و برکت است.
گزارشهای تاریخی نیز از قحطیها و خشکسالیهای ویرانگر در ایران حکایت دارند. در متون ساسانی به «سالهای هفتسالهی قحط» اشاره شده که احتمالاً به رویدادهای اقلیمی میان قرن چهارم تا ششم میلادی بازمیگردد (کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان). در قرون بعد، قحطیهای متوالی در عهد صفوی و قاجار، بهویژه قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ شمسی (۱۹۱۷–۱۹۱۹ میلادی)، جامعهی ایران را بهگونهای بیسابقه دگرگون کرد. پژوهشهای تاریخی جدید (قحطی بزرگ ایران/ محمدقلی مجد) نشان میدهند که این فاجعه، که در پی جنگ، محاصره و خشکسالی روی داد، موجب مرگ یا مهاجرت میلیونها نفر شد. آن دوره، نه فقط ترازِ آب، بلکه روان جمعیِ مردم را تغییر داد؛ بیاعتمادی، اضطرابِ معیشتی و دعا برای باران، از آن زمان به بخشی از عادتهای فرهنگی ایرانیان بدل شد.
سعدی در گلستان توصیف شاعرانه و در عینحال دقیقی از خشکسالی دارد، وضعیتی که فغان اهل زمین هم اشک ابر را در نمیآورد:
خشکسالی در اسکندریّه عنانِ طاقتِ درویش از دست رفته بود، درهایِ آسمان بر زمین بسته و فریادِ اهلِ زمین به آسمان پیوسته.
نماند جانور از وحش و طَیْر و ماهی و مور
که بر فلک نشد از بیمرادی افغانش
عجب که دودِ دلِ خَلق جمع مینشود
که ابر گردد و سیلابِ دیده بارانش
این روایتها، بازماندهی نوعی زیستاسطورهای در برابر خشکسالیاند.
خشکسالیهای کنونی اما چهرهای نو دارند: آنها در بستر شهری و صنعتی رخ میدهند. در پژوهش کیفی کشاورز، کرمی و ونکلی (۲۰۱۳)، تجربهٔ اجتماعی خشکسالی در روستاهای ایران با پیامدهایی چون مهاجرت، افت معیشت و تنشهای اجتماعی همراه بوده است که تداوم کمبارشی، بهعنوان فشار مزمن، موجب افزایش احساس ناامنی اقتصادی، کاهش اعتماد اجتماعی، و تغییر در رفتارهای جمعی میشود. در تهران، این تأثیرات در سطح خانهها دیده میشود: تغییر الگوی شستوشو، محدود شدن فضای سبز خانگی، و گفتوگوهای روزمرهای که حول واژهی «آب» میچرخند. در واقع اکنون آب به واحدِ سنجشِ اضطراب بدل شده است.
از منظر مردمشناسی، هر بحران زیستمحیطی در ایران، بازتولید نوعی حافظهی تاریخی است. مردم ناخودآگاه به سنتهای قدیمی پناه میبرند: دعا، قناعت، بازسازی نمادهای آیینی باران. این رفتارها، اگرچه گاه غیرکارکردی به نظر میرسند، در واقع مکانیسمهای فرهنگیِ سازگاری با فقداناند. همانگونه که در دورههای گذشته، مردم با برگزاری آیینهای بارانخواهی، نوعی همبستگی اجتماعی را بازمیآفریدند، امروز نیز در شبکههای اجتماعی یا فعالیتهای محلی، همان انرژی جمعی در قالب تازهای بروز میکند.
تهرانِ بیباران آینهی تمامقدِ تاریخِ خشکی ایران است: از کوزهی سفالیِ ری تا بطریِ پلاستیکیِ امروزی، از چاههای قنات تا لولههای ترکخوردهی جنوب شهر. هر بار خشکسالی آمده، ما نهفقط بیآب که بیخاطره شدهایم؛ چون آب همیشه حاملِ یادِ زندگی بوده است. بااینحال، هنوز در ناخودآگاه جمعی، باران نشانهی آشتی است، آشتیِ انسان با زمین و با خویشتن.
اگر روزی باران بازگردد، تنها از ابرها نخواهد بارید؛ از دل همین حافظه، از بازخوانیِ تاریخیِ رابطهی ما با آب خواهد جوشید. و شاید نجات تهران، بیش از هر طرح مهندسی یا سیاست آبی، در همین بازگشت به درک فرهنگیِ آب نهفته باشد: در یادآوریِ اینکه آب فقط منبع نیست، معناست.
@sahandiranmehr
سازگاری با کمآبی: راهکار تمدنی مسأله آب
محمد فاضلی- مدیر پادکست دغدغه ایران
مصارف آب در ایران از حد منابع فراتر رفته است. راهکار، سازگار شدن با کم آبی و کاستن از مصارف، بهرهور کردن مصارف و تطبیق یافتن با شرایط کمآبی و تحولات بعدی ناشی از #تغییر_اقلیم است.
ایران ما به یک کنش تمدنی برای سازگاری با کمآبی و بازگشت به خرد تاریخی- اقلیمی خود نیازمند است.
کتاب برنامه ملی سازگاری با کمآبی ( فایل پیوست) بخشی از راه را روشن میکند. از توهم چند دههای پرآبی بیرون بیائیم.
( اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
باغات و بحران آب
برای تعدیل بحران آب، اصلاحات در کل نظام کشاورزی ناگزیر است و اصلاحات در #باغات هم بخش مهمی از آن است.
https://youtu.be/P51nTiFpMtg
ادامه وضع موجود ممکن نیست.
#بحران_آب
@irantalk_sn
وقت شنیدن صدای پای لنگ آب
محمد فاضلی
متخصصان و دلسوزان بسیاری در چند دهه گذشته درباره آب ایران و وضعیت بحرانی آن گفتند. من هم در ۱۵ سال گذشته فعالانه تلاش کردم تا شاید صدای واقعیت شنیده شود.
نقطه آغاز تلاش در عرصه عمومی، کمک به ساخته و دیده شدن #فیلم_مادرکشی بود، و بعد نوشتن متنها؛ و بعد ساختن برنامههای گفتوگویی؛ که تعدادی از آنها را که مربوط به یک دهه گذشته است، در ادامه فهرست کردهام.
حالا که صداهای واقعبین همه دلسوزان در گذشته شنیده نشد، امیدم به نزدیک شدن بحران است، شاید باعث شود ضرورت بازنگری در مسیرهای غلط گذشته و در پیش گرفتن راههای نو، احساس شود. بحرانی که از رگ گردن نزدیکتر است!
راهحلهای بحران آب: از سادهلوحی تا اصلاحات نهادی
راهحل بحران آب شرب: کاهش هدررفت
روز صفر آب: وضعیت آخرالزمانی تنش آبی
حل مشکل آب، بدون آب
گزارش ملی آب: گام اول مواجهه با مسأله مدیریت منابع آب در ایران
جامعهشناسی سیاسی بحران آب در ایران
رانت آب ایران را بیابان میکند.
باید درباره آب گفتوگو کنیم
آقای رئیسجمهور، بحرانها خوش آمدند!
خیلی زود از این هم دیرتر میشود.
@fazeli_mohammad
راهحلهای بحران آب
از سادهلوحی تا اصلاحات نهادی
عیسی بزرگزاده تحصیلکرده مهندسی منابع آب و توسعه پایدار است و به پشتوانه نزدیک به سه دهه فعالیت مهندسی، برنامهریزی و سیاستگذاری در مدیریت منابع آب، فهرستی از شکستهای حکمرانی ایرانی در بهرهبرداری پایدار از منابع آب را ارائه میکند. نکته مهم گفتوگو آنجاست که بزرگزاده شماری از سیاستها و اقدامات عملی ضروری برای اصلاح وضع بحرانی منابع آب در ایران را هم ارائه میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/P51nTiFpMtg
عیسی بزرگزاده معتقد است ترکیب از سه راهبرد میتواند به بهتر شدن مدیریت و وضعیت منابع آب کمک کند. یک، خروج دولت از برخی عرصههای تصدیگری مدیریت منابع آب؛ دو، استفاده از ابزارهای مالی و اقتصادی در هر دو عرصه آب و کشاورزی؛ و سه، استفاده از ظرفیتهای اجتماعی برای مدیریت محلی آب. وی تأکید میکند که بحران آب در ایران راهحلهای ساده ندارد و استفاده از مفاهیمی نظیر مافیای آب، رویکردی سادهلوحانه و تقلیلگرا به این مسأله است.
#عیسی_بزرگ_زاده #الگوی_توسعه #بحران_آب #اقتصاد_آب #پسماند_کشاورزی #حکمرانی_آب #امنیت_غذایی #مافیای_آب #ایران_تاک
@irantalk_sn
🔺ممدانی و آمریکای دیگر!
دموکراتها در انتخابات دیروز آمریکا پیروزی چشمگیری به دست آوردند و جان تازهای برای انتخابات میان دورهای کنگره در سال آینده گرفتند و همین به احتمال زیاد خواب ترامپ و جمهوریخواهان را طی ماههای آینده آشفته میکند. اما در این میان، پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک را چه بسا بتوان مهمترین رویداد سیاسی این روزهای آمریکا و جهان پنداشت.
معمولا انتخابات کنگره و ریاست جمهوری آمریکا محل اهتمام جهان است؛ اما این بار انتخابات محلی و ایالتی نیز توجهی ویژه را جلب کرد. دو عامل در این امر سهیم بود: نخست ظهور پدیدهای به نام زهران ممدانی و نامزدی او برای شهرداری نیویورک که ترامپ علیه او شمشیر از رو بست. دوم این که به عنوان نخستین انتخابات پس از بازگشت ترامپ به قدرت در سایه سیاستهای جنجالیاش سنجهای برای ارزیابی میزان مقبولیت این سیاستهای حساس تلقی میشد.
انتخاب ممدانی واجد دلالتهای ژرف زمانی و مکانی چندوجهی است. اهمیت این انتخاب از جایگاه شهر نیویورک نشات میگیرد که بزرگترین شهر آمریکا و به «پایتخت جهان» معروف است و در آن سیاست بینالملل، اقتصاد و تجارت جهانی پیوند میخورند و شکل میگیرند. نیویورک نه فقط نقطه تلاقی پول و قدرت و نفوذ در آمریکاست، بلکه نمادی از دنیای پهناور کنونی با تنوع فرهنگی و نژادی نیز هست و وجود مقر سازمان ملل در آن پژواکی از این واقعیت است.
در وهله نخست، انتخاب نخستین شهردار مسلمان این کلانشهر نوعی ظرفیت انعطاف و پویایی سیستم آمریکا را نشان میدهد؛ جایی که مهاجرِ مسلمانی میتواند قد علم کند، شهردار بزرگترین شهر آن شود و رئیسجمهورِ مهاجرستیز را به چالش بکشد. از دیگر سو، اقشار ضعیف و به حاشیه رانده شده در محلاتی چون برانکس، بروکلین و کویینز در پس برجهای شیشهای ثروت و اقتصاد آمریکا با غلبه بر کارتلهای قدرت و شبکههای نفوذ، گزینه مطلوب خود را به امید بهبود وضعیت به ریاست شهر رساندند.
وعدههای ممدانی از جمله اصلاح اجارهها، گسترش حملونقل رایگان، ایجاد فروشگاههای شهری برای عرضه کالاها به قیمت عمدهفروشی و مراقبت رایگان از کودکان تا پنجسالگی از عوامل مهم اعتماد مردم به او بودند.
شهردار شدن ممدانیِ مسلمان پس از دو دهه از حادثه یازده سپتامبر عبور جامعه آمریکا از برساختههای ذهنی پس از آن واقعه را نیز نشان میدهد وهمچنین واکنشی عمومی به مهاجرستیزی ترامپ نیز بود.
پیروزی زهران ممدانی همچنین منعکس کننده تغییری قابل توجه در نگاه آمریکا و جهان غرب نسبت به اسرائیل است که در دو سال اخیر پس از جنگ نسلکشی در غزه رخ داده است.
نیویورک بعد از «تلآویو بزرگ» دومین منطقه پرجمعیت یهودیان جهان با حدود دو میلیون نفر است. هر چند بسیاری از آنان یا از پیش مخالف سیاستهای اسرائیل بودند یا در جنگ غزه تغییر نگرش دادند، اما حضور کمپانیها و میلیاردرهای یهودی همواره نیویورک را به مرکز لابیگری برای اسرائیل، تضمین تداوم حمایت همه جانبه از آن و پیروزی حامیانش در کنگره در ایالتهای آمریکا بدل کرده بود.
از این رو، پیروزی ممدانی به عنوان مخالف جدی اسرائیل که وعده بازداشت نتانیاهو در نیویورک در صورت سفر به آن را داد، نه تنها بیانگر فروکاست نقش لابیهای یهودی بلکه محصول تغییر نگاه آمریکا به اسرائیل به ویژه در میان قشر جوان است که نظرسنجیهای اخیر گویای پیشی گرفتن حمایت از فلسطین در مقابل کاهش حمایت از اسرائیل است.
البته جنگ غزه شکاف فکری و سیاسی در جامعه یهودی در نیویورک را نیز تعمیق کرد؛ یهودیان ترقیخواه به ممدانی رای دادند و میلیاردرها و لابیهای پرنفوذ از رقیبش حمایت کردند. بسیاری از نیویورکیها نیز از سلطه این میلیاردرها بر املاک و شرکتها خسته شده و رأی آنان به ممدانی نوعی شورش علیه این طبقه بود.
از دیگر عوامل برآمدن ممدانی واکنش به سیاست ترامپ در قبال جنگ غزه بود؛ او با وعده پایان دادن به جنگ، آرای جامعه مسلمان و عرب را جذب کرد، اما پس از بازگشت به قدرت دست نتانیاهو را برای نسلکشی در غزه بازگذاشت و همین احساس خیانت را نزد این اقلیت برانگیخت و انگیزه مشارکت آنان در انتخابات نیویورک را تقویت کرد.
در مقیاس کلی، پیروزی مخالف اسرائیل در نیویورک و حامی جنبش جهانی تحریم آن، سقوط اهرم یهودیستیزی را نیز نشان میدهد که از بس از آن نابجا برای تعقیب مخالفان اسرائیل و نه قوم یهود استفاده شد، دیگر کارایی خود را از دست داد و در نتیجه جنگ همراه دیگر ارکان روایت اسرائیل در جهان تضعیف شد.
خلاصه «تغییری» که از نیویورک کلید خورده است، به احتمال زیاد در انتخابات سال بعد کنگره آمریکا و در بخشهایی از اروپا نیز به اشکال مختلف خود را نشان دهد. با این حال، راست افراطی فعلا سوار بر اسب سیاست بینالملل است و تا پیاده شدن آن از قدرت، دنیا و منطقه خاورمیانه سالهای دشواری در پیشرو دارد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
🔴سیاست زرگری
🔺اعتماد ۱۲ آبان ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘در این یادداشت به نکتهای میپردازم که مدتها است ذهن مرا مشغول کرده است و اکنون به این نتیجه رسیدم که بهتر است آن را بنویسم. مسأله این است که در نقد وضع موجود و مشکلات آن به مرحلهای رسیدهایم که نیازی به تکرار مکررات نیست. اینکه صبح تا شب دنبال اخبار منفی و اظهارات بیپایه و افشاگریهای این و آن بگردیم و آنها را برای دیگران بفرستیم جز اینکه ما را ناامید و منفعلتر میکند، نتیجه دیگری ندارد.
🔘برخی افراد چنان بیمحابا دنبال اخبار منفی هستند که گاهی اخبار دروغ را هم بازنشر و حتی تحلیل میکنند. اخباری که با داشتن قدری سواد رسانهای میتوان فهمید که ساختگی است، ولی بدون دقت آن را پذیرفته و برای دیگران تحلیل و ارسال میکنند. اتفاقاً این رفتار اغلب در میان افراد میانسال و سالمند دیده میشود و تا آنجا که پیگیر هستم جوانان کمتر در پی این موارد هستند، زیرا سعی میکنند زندگی کنند و فعالانه در مسیر مورد نظر خود و در حد مقدورات حرکت میکنند، ولی افراد میانسال و سالمند با این کار؛ خود را تخلیه روانی میکنند، غافل از اینکه از مهمترین وظیفهای که دارند، یعنی راهگشایی برای ایجاد آیندهای بهتر غافل میمانند.
🔘ایرادی ندارد که به اخبار منفی و نقاط ضعف و سیاستهای نادرست بپردازیم. این کار لازم است، ولی برای نخبگان جامعه کافی نیست زیرا مسئولیتی مهمتر هم متوجه آنان هست. اینکه چه ایدهای برای بهبود وضعیت پیشنهاد میدهیم. در واقع آینده مخلوق همین ایدهها و مشارکتهای ما در ساختن آن است. از اینجا میخواهم به یکی از مهمترین نقاط ضعف عرصه سیاسی ایران بپردازم.
🔘به نظر من فضای سیاسی ایران خالی از گفتار سازنده سیاسی است. هم از حیث محتوا و هم از حیث ادبیات. از جهت محتوا اغلب مواضع در عرصه عمومی، تقابلی، گذشتهگرا، بزرگنمایی شده و یک سویه است. رویکرد تخاصمی دارد و قصدش تخطئه طرف مقابل (اعم از فرد یا گروه) و اثبات خود(اعم از فرد یا گروه) است. رویکردِ مساله محور کمتر دیده میشود.
🔘به لحاظ ادبیات نیز تند، پرخاشگرانه، و با هدف تحقیر و حذف طرف مقابل است. هیچ گونه همدلی و همراهی در باره مساله را نزد طرف مقابل ایجاد نمیکند. اصولاً هدف اصلی سیاست که تأمین خیر عمومی و ایجاد همسویی و تفاهم است، در مواضع و سخنان سیاسیون کمتر دیده میشود. مردم و نفع عمومی یا غایب هستند یا ابزاری برای اثبات خود و نفی دیگری هستند.
🔘ایده ایجابی چون النادر کالمعدوم است، از فرط استثنا بودن گویی وجود ندارد. میدان سیاست، تبدیل به میدان عمومی مبارزه گلادیاتورها شده است. یکی از علل بیگانگی و دوری مردم از سیاست نیز همین است، گویی که مردم و اولویتهای آنان غایب امر سیاسی هستند.
🔘اغلب نقدها غیر مسئولانه است، حتی مسئولینی که باید متولی اصلاح امور باشند، در حد و اندازه منتقدان مشغول نقد کردن امور هستند. اصلیترین منتقدان در مجلس هستند که خودشان را در جایگاه اول قوا تعریف میکنند ولی همچنان غیر مسئولانه نقد میکنند، گویی که آنان قانونگذار و تعیینکننده بودجه و ناظر امور و شریک قافله نیستند.
🔘چنین رفتاری در سطح فردی موجب خستگی و فرسودگی و بویژه از نظر روحی و روانی، و نیز موجب ناامیدی و اضطراب میشود. خلاقیت و نوآوری را از فرد میگیرد، ترس از شکست یا برجسته شدن آن بر ما غلبه میکند، اعتماد به نفس خود را از دست میدهیم، در نهایت اختلال ارتباطی میان ما و دیگران ایجاد میکند، و موجب انزوا میشود.
🔘در سطح جامعه، سرمایه اجتماعی را کاهش داده و وضعیت قطبی را تشدید میکند. به جای آنکه تفاهم را تقویت و تشویق کند، ستیز را عادی و گسترش میدهد. قدرت تصمیمگیری را در سطح نهادهای حکومتی کاهش میدهد. ترس از عواقب آن و نقدهای دیگران، مسئولین را از تصمیمگیری بازمیدارد. همچنین سطح مشارکت عمومی را کاهش داده و به جای پرداختن به مسایل جدی و بلندمدت درگیر امور کوتاهمدت و جاری و واکنش به بحرانهای روزمره میشوند.
🔘تقریباً هیچ مسأله مهمی نیست که در دستور کار جدی دولت و حکومت قرار گرفته و حل شود. خروج استعدادها و افراد خلاق از جامعه و نیز گسترش بدبینی و رواج تئوری توطئه نتیجه طبیعی این وضعیت است.
🔘متأسفانه «سیاست زرگری» در ایران بر هر رویکرد سیاسی دیگری غلبه یافته است و حل این معضل که همه به نحوی در آن شریک هستیم اولویت ما برای برونرفت از وضعیت کنونی است.
🔘🔘به نظر میرسد که نویسندگان و سیاستمداران باید ضمن طرح نقدهای خود و واقعیات جامعه، نشان دهند که اینها اولاً برای تخطئه طرف مقابل نیست، دوم؛ باید ادبیاتی به کار گیرند که حس همدلی و همراهی مخاطب را جهت برونرفت از این وضع فراهم کند.
پیام برای بالاییها
در گفتوگو با عیسی منصوری، پیام یک صنعتگر را که خواسته بود به بالاییها برسانم را گفتم.
قفل شدن اقتصاد و مهمتر از آن ظهور نکردن هیچ ایده کارسازی از دل نظام حکمرانی و دولت. عاقبت ناخوشایندی خواهد داشت.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/crmpEwgt7oo
عیسی منصوری در این گفتوگو الگوهای پیشین و موجود برنامهریزی توسعه؛ و ضرورتهای امروز و آینده را بیان میکند.
@irantalk_sn
چنبره سرمایهداری سیاسی
عیسی منصوری از نقش سرمایهداری سیاسی و مشخصات آن در ممانعت از توسعه میگوید.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/crmpEwgt7oo
وی در این گفتوگو الگوهای پیشین و موجود برنامهریزی توسعه؛ و ضرورتهای امروز و آینده را بیان میکند.
@irantalk_sn
توسعه ایران پساجنگ
قالبهای گذشته و الگوهای آینده
عیسی منصوری دکترای توسعه اقتصادی را از دانشگاه آنتورب بلژیک گرفته و نوزده سال در سازمان توسعه صنعتی ملل متحد در کشورهای مختلف برای توسعه صنعتی فعالیت کرده است. وی به اتکای تجربه بینالمللی و سالها تجربه و شناخت اقتصاد و صنعت ایران، تصویری از برنامهریزی و الگوهای پیشین توسعه در ایران ارائه میدهد؛ و با نقد آنها، ضرورتهای حرکت به سوی آینده بهتر در برنامهریزی توسعه را تشریح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/crmpEwgt7oo
در نظر عیسی منصوری، برنامهریزی توسعه در ایران چند دهه اخیر مجموعهای از پروژهها بوده که همچون راهحلهایی که معلوم نیست برای حل کدام مسألهها طراحی شدهاند، بر مبنای اولویت تخصیص منابع و با قواعد #سرمایهداری_سیاسی اجرا شدهاند.
منصوری معتقد است برای ساختن ایرانی بهتر در جهان آشوبناک پسالیبرال، باید بازنگری جدی و اساسی در #استقرار_سیاسی صورت گیرد.
#عیسی_منصوری #الگوی_توسعه #توسعه_صنعتی #استقرار_سیاسی #رشد_لیبرال #نئولیبرالیسم #جهان_پسالیبرال
@irantalk_sn
سیاستمداری که از بین کل علوم فقط هندسه؛ از کل هندسه فقط دایره، و از ابزارهای هندسه فقط پرگار را دوست دارد؛
تیری میاندازد، به هر کجا خورد، سوزن پرگارش را آنجا قرار میدهد، دایرهای رسم کرده و میگوید: زدم به هدف!
پس در کوتاهمدت همیشه پیروز، و در درازمدت اغلب شکست خورده است.
مصادیقش را بسیار سراغ دارید.
@fazeli_mohammad
این یکی از عجائب حکمرانی در این سرزمین است که احمد زیدآبادی به آن اشاره کرده است. واقعا سراغ دارید؟
Читать полностью…
مجلس چگونه منابع آب را تخریب میکند؟
برای تعدیل بحران آب، اصلاحات در نظام قوانین ناگزیر است و اصلاحات قانونی از مجلس شروع میشود.
https://youtu.be/P51nTiFpMtg
ادامه وضع موجود ممکن نیست.
#بحران_آب #مجلس_و_آب
@irantalk_sn
خواستهای از وزیر محترم کشور: گزارشی بیطرفانه جامع، سریع و شفاف منتشر کنید
سرمقاله هممیهن
۲۱ آبان ۱۴۰۴
🔹 احمد بالدی جوان ۲۳ساله اهوازی که در مواجهه با ماموران شهرداری این شهر که برای تخریب محل کسب پدرش در پارک زیتون آمده بودند و اقدام به خودسوزی کرده بود، درگذشت. در پی این فوت، رئیسجمهور در اقدامی ضروری به وزیر کشور دستور داد ضمن ابلاغ پیام تسلیت و ابراز همدردی وی به خانواده بالدی، هرچه سریعتر کمیتهای ویژه برای بررسی دقیق ابعاد ماجرا و پیگیری برخورد قاطع با خاطیان تشکیل شود.
🔹اکنون توپ در زمین وزارت کشور و استانداری خوزستان است. تاکنون دادستانی و شهرداری اهواز بیانیههایی را صادر کردهاند که همه حقیقت را پوشش نمیدهد. در اینجا چند پرسش را مطرح میکنیم که امیدوارم بهصورت شفاف در گزارش احتمالی آقای وزیر کشور که بهزودی منتشر خواهد شد، به آنها نیز پاسخ داده شود. به نظر ما، این گزارش را میتوان در مدت ۵روز تهیه و منتشر کرد. گزارش غیرعلنی هم پذیرفتنی نیست.
🔹آیا ادعاهای پدر و مادر متوفی درباره نحوه رفتار با این جوان و یا درخواست چند روز مهلت درست است یا خیر؟ این گزارش دیروز در هممیهن منتشر شده است.
🔹 آیا درست است که ماموران این جوان را با کنایه به دادن فندک، به خودسوزی تحریک کردهاند؟
🔹آیا فیلمهای منتشرشده از این واقعه اسفبار را دیدهاید؟ ماموران اجرایی شهرداری چه حقی در برخورد فیزیکی با زنان یا بازداشت آنان دارند؟ چرا با مشاهده مقاومت نیروی اجرایی شهرداری شدت عمل بیشتری به خرج میدهد؟
🔹آیا شهرداری طرحی اجرایی برای آن محل در دست اقدام دارد یا فقط ادعا بوده تا مغازه را تصاحب کنند؟
🔹علت فوت جوان سوختگی است یا خفگی ناشی از کپسول ضدحریق؟ چرا او را با کپسول آتشنشانی خاموش کردند؟
🔹پرسشهای سیاسی فراتر از این موارد خاص را هم میتوان مطرح کرد. شهرداریها اجازه تاسیس چنین توافقاتی را در قالب اجاره یا بلاعوض دارند و هنگام پایان قرارداد یا داشتن طرح اجرایی حق دارند مطالبه تخلیه کنند. بهطور معمول، اگر طرحی در دست اجرا نباشد، همان قرارداد را با مبلغ کارشناسی ادامه میدهند.
🔹نکته اینجاست که اغلب برای گرفتن از مستاجر و دادن به دیگرانی که دوست و آشنا هستند، چنین کاری را میکنند. یکی از توجیهات متقلبانه هم این است که اینجا برنامه اجرای طرح داریم که یا چنین طرحی ندارند یا در زمان آینده نامعلوم اجرا خواهد شد و فقط یک بهانه است.
🔹گفته میشود که همین کار را قبلاً با واحدی نزدیک به همین مغازه انجام دادند و پس از خلعید وی، مدتی بعد سروکله مستاجر دیگری پیدا میشود.
🔹پرسش دیگر اینکه، مجلسیها خودشان را میکُشند که با صرف هزینههای وحشتناک فرزندآوری را زیاد کنند که موفق نمیشوند و کم میکنند. چرا حالا که یک نفر ۶فرزند دارد که با او زندگی میکنند، بهراحتی و شاید بدون هیچ دلیل موجهی نانشان را آجر میکنند؟ آنهم در شهری که وضعیت آن از نگاه ناظران رسمی، بحرانی توصیف میشود.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب
توافق و توسعه در ایران امروز: چهارچوبی سیاسی و سیاستی از یک دولت توسعهگرا – نوشتار یکم
✍🏻 دکتر محسن یزدانپناه
ژرفخوانی متن بالا را به همهٔ دغدغهمندان توسعه و گشایش اصلاحگرانه پیشنهاد میکنم
@jalaeipour
این کتاب و ایده، چهار سال قبل در همین ماه آبان ۱۴۰۰ منتشر شد. چهار سال گذشته و برای سازگاری با کمآبی گام مؤثری برداشته نشده و به امروز رسیدیم.
در توهم پرآبی بودهایم.
منتقدان را آزاد کنید
جمعی از اقتصاددانان، جامعهشناسان، دیپلماتها و روزنامهنگاران آزادیخواه با انتشار بیانیهای، خواستار آزادی چند پژوهشگر و نویسنده منتقد با گرایش چپ شدند. این بیانیه به امضای شماری از اقتصاددانان سرشناس آزادیخواه از جمله محمدمهدی بهکیش، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و مسعود نیلی رسیده است.
متن بیانیه
آزادی بیان، ضرورتی اخلاقی و شرطی بنیادین برای پیشرفت جامعه است.
برخورد امنیتی با اهل قلم و بازداشت آنان صرفاً به دلیل ابراز عقیده، اقدامی ناپذیرفتنی و مغایر با اصول اخلاقی و حقوق شهروندی است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی از بازداشت شماری از اصحاب رسانه با گرایشهای فکری چپ منتشر شده است، بیآنکه توضیح روشنی از سوی مقامات مسئول ارائه شود.
احضار و بازداشت آقایان پرویز صداقت، محمد مالجو و هِیمن رحیمی و خانمها مهسا اسداللهنژاد و شیرین کریمی، از فعالان رسانهای پایگاه «نقد اقتصاد سیاسی» تنها به دلیل بیان دیدگاههایشان، قابل قبول نیست.
ما ضمن محکوم کردن این برخوردها، خواستار آزادی فوری این هموطنان و ارائه توضیح شفاف از سوی مقامات مسئول هستیم. حمایت ما صرفا بر اساس دفاع از حقوق انسانی و آزادی بیان است و به معنی تایید همه مواضع این بزرگواران نیست.
امضاکنندگان بیانیه
کوروش احمدی، محمدمهدی بهکیش، جلالالدین جلالی، پویا جبلعاملی، شاهین چراغی، امیر حسینی، امیرحسین خالقی، علی دادپی، نوید رئیسی، مهرداد سپهوند، مریم سعیدی، علیاصغر سعیدی، علی سرزعیم، علی شوریده، جواد شمسی، همایون شیرازی، ابراهیم صحافی، شلاله صحافی، محمد طبیبیان، محمد طاهری، احمد عزیزی، حسین عباسی، مجید عینیان، آرش علویان، موسی غنینژاد، پویا فیروزی، محمد قوچانی، حجتالله قندی، بهرنگ کمالی، مرتضی کاظمی، علی میرزاخانی، مسعود نیلی، کامران ندری، نیما نامداری، مهدی ناجی، فاطمه نجفی.
@Economicjournalists
ادامه وضع موجود آب؟!
حرفها دیر شنیده شد، و سامانه حکمرانی هنوز آماده پذیرش نیست.
https://youtu.be/P51nTiFpMtg
ادامه وضع موجود فاجعه است، اما بهترین راه متفاوت اندیشیدن و متفاوت عمل کردن است.
#بحران_آب
@irantalk_sn
آقای رئیسجمهور، بحرانها خوش آمدند!
محمد فاضلی
آقای رئیسجمهور پزشکیان! شما هر چند روز درباره بحرانی میگویید و از آن شکایت میکنید. من البته یک دهه قبل (سال ۱۳۹۳) نوشتم که ایران دچار «همآیندی بحرانها» شده است. ترکیبی از واقعیت و پیشبینی بود، یعنی به وضعیتی رسیده بودیم (و رسیدهایم) که تقریباً همه بحرانهای مهم محیطزیستی، سیاسی، سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی با هم به درجات زیادی بروز کرده بودند (و بروز کردهاند). شما از این بحرانها شکایت میکنید اما واقعاً باید به آنها خوشآمد گفت.
باور کنید در سلامت کامل بدون زوال عقل به برآمدن بحرانها خوشآمد میگویم. دستگاه سیاستگذاری و حکمرانی که شما در رأس بخشی از آن هستید، رویهاش انکار مسألهها و بحرانها، و عادتش جارو کردن همه ناخرسندیها زیر فرش بوده است. ولی خب مشکلات و بحرانهای حکمرانی و مملکتداری اصلاً قلمبهتر از آن هستند که بشود زیر فرش پنهانشان کرد یا گفت انشاءالله گربه است. یک جا که نه، از ده جا بیرون میزنند.
خوشآمد گفتن به این بحرانها از آن جهت است که بعد از دههها نادیده گرفتن و انکار کردن، همه بیرون زدهاند و «هل من مبارز»گویان به جامعه و حکمرانی ایرانی حمله کردهاند. نمونهاش #بحران_آب که زیاد درباره آن میگویید. خوبی شما این است که کموبیش انکار نمیکنید، اما اگر کار بیشتری به غیر از انکار نکردن انجام میدهید، حتما باید خودتان و همکارانتان در دولت و سایر قوا توضیح بدهند که چه میکنید.
آقای رئیسجمهور! شما پزشک هستید و میدانید «درد» علیرغم اینکه «درد دارد» و اذیت میکند، اما نشانه است، خوب است چون بالاخره آدمی بدون اینکه جاییش درد بگیرد، ممکن است اصلاً دست بهکار درمان نشود و در همان بیدردی بمیرد. این بحرانها که از همه طرف بیرون زدهاند، خوبند، چون نشان میدهند هزار و یک جایمان مرض دارد و امراض هم مزمن شده است.
شدت مرضها باعث شده خودتان احساس کنید ضعف و ناتوانی دارید، دست خودتان که بارها به نشانه کمک خواستن از متخصصان دراز شده است (هر چند نمیدانم سازوکار مشخص کمک خواستن شما از متخصصان چیست)؛ دست همکارانتان در دولت و سایر قوا هم به تدریج دراز خواهد شد (خدا کند قبل از آنکه خیلی دیر شود، دراز شود). اگر بحرانها نیامده بودند، شما هم به شیوه چند دهه گذشته که کموبیش بحرانها انکار شدند، زبان انکارتان بیش از زبان اقرار به سخن باز میشد.
آقای رئیسجمهور! بحرانها فرصت هستند برای اینکه «پنجره مسأله» بگشایید. نمیدانم در دولت شما سازوکارهای تخصصی گشودن «پنجره مسأله» در هر عرصه چیست، اما این کار را انجام دهید. فرصت بحرانها هم البته مثل ابرهای بهار میگذرند، و اگر چون قدر دانسته نشوند، از منجنیق فلک سنگهای گران باریدن خواهد گرفت.
آقای رئیسجمهور به بحرانها خوشآمد بگویید، اما خوشآمدگویی کافی نیست. پیشنهاد میکنم به غیر از خوشآمدگویی، پرسشهای زیر را هم بپرسید و برای یافتن پاسخهایش کاری کنید.
یک. چه سازوکارهایی در اطرافتان دارید که بهواسطهشان اطمینان پیدا کنید همه سخنهای ضروری درباره بحرانها را میشنوید و اجازه نمیدهید افراد و گروههای خاص «ذهنتان را قاببندی کنند» تا به اهداف خاصی برسند؟
دو. چه کسانی و با چه سازوکارهایی، بحرانها (مشکلات آزاردهنده) را به «مسألههای حلپذیر» تبدیل میکنند، و این کار را چگونه انجام میدهند؟
سه. چگونه اعتبار راهحلهایی را که جلوی پای شما میگذارند ارزیابی میکنید؟ چه کسانی ارزیابی میکنند؟ و شما چگونه از صحت و کفایت آنها مطمئن میشوید؟
چهار. چگونه اختیار، توانایی و پذیرش عمومی برای اجرای راهحلها را کسب میکنید؟
آقای رئیسجمهور به بحرانها خوشآمد بگویید یا نگویید، آمدهاند تا حل شوند یا شما (نظام حکمرانی) و ما (جامعه ایرانی) را حل/منحل کنند.
فعلاً ایجابیترین بخش حکمرانی که شاید بتواند پاسخی درخور بدهد و با گشودن پنجره مسأله به سوی بحرانها، فرصت را غنیمت بشمارد، قوه مجریه است. شما هم رئیس قوه مجریه هستید. پنجره مسأله را برای هر بحران بگشایید و کاری بکنید پیش از آنکه فرصتها از دست برود.
۱۶ آبان ۱۴۰۴
@fazeli_mohammad
irantalks">ایرانتاک، گفتوگوهایی درباره مسائل ایران
چرا زهران ممدانی انتخاب شد
دیروز، زهران ممدانی، سیاستمدار هندی- اوگاندایی شیعی، به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شد. ولی برخلاف برخی تصورها، هویت فرهنگی و مذهبی او کمترین نقشی در این پیروزی نداشت.
پیروزی ممدانی نتیجه سیاستهای شهری چپگرایانه و اصلاحطلبانه او و خستگی مردم از دو حزب سنتی بود. به شش برنامه کلیدی او در تبلیغات بنگرید:
۱-گسترش مسکن ارزان و دسترسیپذیر
۲-حمایت از محلات و طبقات کمدرآمد
۳-تمرکز بر آموزش و مدارس رایگان
۴-ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ارزان و استاندارد
۶-شفافیت مالی و اخذ مالیات از ثروتمندان
۶-توانمندسازی سازمانها و جوامع محلی
انتخاب ممدانی نشان میدهد سیاست شهری فقط رقابت حزبی نیست؛ بلکه عرصهای برای اصلاحات ملموس اجتماعی و اقتصادی است.
#یدالله_کریمیپور
@karimipour_k
دست و پای دراز نابرابری
در این قسمت هم در ادامه اپیزود قبلی، به بررسی کتاب «تاوان نابرابری» میپردازیم. در قسمت قبلی توضیح دادیم که اثرات نابرابری صرفاً در فقر خودش را نشان نمیدهد، بلکه پدیدههایی مانند خشونت، بیماریهای روانی، افت تحصیلی یا اختلالهای جنسی هم متاثر از نابرابری هستند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/hOuq5l-IHws
در این قسمت از تاثیر نابرابری بر نارضایتی از زندگی، میل به مصرف بیشتر و یا تخریب محیط زیست صحبت میشود.
نویسندگان کتاب در ادامه راهکارهایی برای رسیدن به جامعهی برابرتر ارائه میدهند؛ توسعه تعاونیها، افزایش سهامدار شدن کارکنان شرکتها و استفاده از فناوری. البته همهی این راهکارها متوقف بر عزم سیاسی رهبران برای ایجاد برابری است؛ عزمی که تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که بدون فشار و در حالت عادی وجود ندارد
@dirancast_official
ابراز نگرانی نسبت به خبر احضار و بازداشت برخی جامعهشناسان
در شرایطی که جامعه ایران با دشواریهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و نیز تهدیدهای بیرونی مواجه است، انتشار اخباری مبنی بر احضار یا بازداشت شماری از جامعهشناسان و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، مایه نگرانی عمیق جامعه علمی کشور است.
علوم اجتماعی در همه جوامع بهمثابه وجدان نقاد جامعه و یاریگر سیاستگذاران در درک واقعیتهای پیچیده اجتماعی عمل میکند. تضعیف امنیت حرفهای و روانیِ پژوهشگران این حوزه نه تنها به زیان جامعه علمی، بلکه به زیان کل جامعه است که بیش از هر زمان دیگر به تحلیلهای واقعبینانه و سیاستهای مبتنی بر دانش نیاز دارد.
انجمن جامعهشناسی ایران با ابراز نگرانی از این رویدادها، بر ضرورت حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه و بیان برای اعضای جامعه علمی کشور تأکید میکند و امید دارد مسئولان امر، با درایت و تدبیر، شرایطی را فراهم آورند که ضمن آزادی سریع این پژوهشگران و محققان، اهالی علم بتوانند در فضایی امن و به دور از اضطراب، به رسالت علمی و اجتماعی خود در خدمت به کشور ادامه دهند.
هیاتمدیره انجمن جامعهشناسیایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
هوش مصنوعی و مهاجرت مغزها
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح ابعاد مختلف سیاستهای مؤثر بر توسعه #هوش_مصنوعی، از اثر مهاجرت نیروهای متخصص میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@fazeli_mohammad
این گفتوگو با حسامالدین آشنا را در صفحه #ایران_تاک منتشر شده است.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
@fazeli_mohammad
سیاستمداری که از بین کل علوم فقط هندسه؛ از کل هندسه فقط دایره، و از ابزارهای هندسه فقط #پرگار را دوست دارد؛
تیری میاندازد، به هر کجا خورد، سوزن پرگارش را آنجا قرار میدهد، دایرهای رسم کرده و میگوید: زدم به هدف!
پس در کوتاهمدت همیشه پیروز، و در درازمدت اغلب شکست خورده است.
آقای #پزشکیان اگر نمیخواهید تکرار رویههای ابتر و مخرب حکمرانی باشید، گزارش دقیقی از شکستها و موفقیتهای دولت و وزرا بگیرید/بدهید؛ مسئولیت شکستها - بالاخص در وعدههای خود - را بپذیرید، و علتها را مشخص کنید. نگذارید پرگاردوستان گردگو، دایره دور محل اصابت تیرهای بیهدف بکشند.
@fazeli_mohammad
تاوان نابرابری
نابرابری ابتدا خودش را در مسائل اقتصادی نشان میدهد و ما گمان میکنیم مسئلهی نابرابری بیشتر مربوط به تفاوت درآمدها و ثروت است. این در حالی است که ابعاد تاثیرات نابرابری بر زندگی فردی و جمعی آدمها، بسیار بیشتر از چیزی است که در ابتدا به ذهن میرسد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/Ds7Us8pe95k
ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت در کتاب «تاوان نابرابری» نشان میدهند که نابرابری اجتماعی از طریق تاثیرگذاری بر خطر ارزیابی اجتماعی و یا تحقیرشدگی و نهایتاً منجر شدن به پدیدههای فیزیولوژیک مثل ترشح کورتیزول، بر بسیاری از بیماریها، کجرفتاریها و عادتهای ناسالم اثر میگذارند.
این یعنی اگر دنبال حل مسائلی مانند خشونت، طلاق، اضطراب و بیماریهای روانی، افت تحصیلی و یا اختلالهای جنسی هستیم، راهحل در مدرسه، دادگاه، بیمارستان یا اتاق خواب نیست، بلکه باید به سراغ سازوکارهایی برویم که نابرابری اجتماعی تولید میکنند.
#نابرابری #نابرابری_اجتماعی
@dirancast_official
سراغ دارید؟
آیا در پهنای جغرافیا و تاریخ زمین کشوری را میتوان سراغ گرفت که نیروهای درون قدرت سیاسی، در جهت بیثبات کردن جامعه چهارنعل بتازند و نیروهای منتقد خارج از قدرت به دلیل نگرانی از بیثباتی کشور، از خواب و خوراک بیفتند؟
من فقط یک کشور با این مشخصات میشناسم و آن کشور خودمان در ربع قرن اول قرن 21 است!
این هم یکی دیگر از مصادیقِ موقعیت وارونه!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad