60357
این رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss
استقرار سیاسی و توسعه: سرمایهداری مولد و سیاست صنعتی
کشورهایی که در آنها حاکمیت قانون وجود ندارد، بازارهای مناسبی بهوجود نیامده، و فاقد نهادهای خوب هستند چگونه باید به توسعه دست یابند؟ این سؤال بدان جهت که نظریههای بازارگرا و حکمرانی خوب بر اهمیت بازارها و نهادها به عنوان پیششرطهای توسعه تأکید میکنند بسیار اهمیت دارد.
محسن یزدانپناه در این گفتوگو، مشکلات نظریههای بازارگرا و نهادگرا را تشریح کرده و گذار بر مبنای «استقرار سیاسی» به سوی توسعه صنعتی را توضیح میدهد.
میهمان: محسن یزدانپناه
میزبان: محمد فاضلی
شنیدن این قسمت
پادکست ایرانتاک در کستباکس
پادکست ایرانتاک در اپل پادکست
پادکست ایرانتاک در اسپاتیفای
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: dirancast@gmail.com
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
آذرماه هزار و چهارصدوچهار
#استقرار_سیاسی #سیاست_صنعتی #مدل_رشد #نخبگان_میانی #صنعتی_شدن
@dirancast_official
سهم فرزندان ما
..................
هوای آلوده، مشکل آب و برق و تورم و فرونشست زمین و سوختن جنگلها و فضای مبهم جنگ، گسیختگیهای روانی و شکافهای اجتماعی همه نشانگان فاجعهاند. ما در حال تجربه جمعی یک فاجعه بزرگ هستیم. ما ساکنان امروز این سرزمین رنج میبریم اما ذخیرهای درون مخیله جمعی ما رسوب میکند که به کار آیندگان خواهد آمد.
امروز ما حاصل خودشیفتگیهای دیروز ماست. خودشیفتگیهای فرقهای و دینی و ملی این گمان باطل را پرورده بود که ما منجی مسلمانان هستیم اگر منجی کل بشریت نباشیم. خیال میکردیم خدا از میان همه مردمان جهان چشم به دست و اراده ما دوخته تا تمنیات قدسی او را محقق کنیم. باد این خودشیفتگی از ما آغاز نشد. محمد رضا پهلوی نیز هنگامی که از رسیدن به تمدن بزرگ سخن میگفت تحت تاثیر باد همین خودشیفتگی در سرزمین ما بود. خودشیفتگی عقل را زائل میکند، چشمها را کور و گوشها را کر.
فاجعه امروز نقطه پایانی بر باد خودشیفتگیهای ملی و دینی در سرزمین ما خواهد نهاد. نسلهای بعدی خواهند دید، گوش شنوا خواهند داشت و خردهایی افزونتر از ما.
جمع خودشیفته اقلیت و اکثریت میسازد. اقلیت خود را نماینده همگان میداند و در مقام متولی اکثریت مینشیند. اکثریت به حاشیه میروند و نقش هورا کشان را بر عهده میگیرند. چندانکه گویی سیاست به صحنه نمایشی تقلیل پیدا میکند که یک اقلیت ایفای نقش میکند و مردم کف و سوت میکشند و فریاد پیروزی سر میدهند.
فاجعه جمعی که امروز تجربه میکنیم، به این نمایش مضحک نقطه پایان نهاده است. آیندگان ما بعید است دوباره دست به گریبان چنان سوداهای جمعی شوند. از ما عبرت خواهند گرفت، هم در دین ورزیشان هم در احساس هویت جمعی و ملیشان متواضعتر خواهند بود.
در پرتو یک تواضع جمعی، همه چیز رنگ و لعاب تازهای پیدا میکند. حکومت به جای آنکه از شدت باد نخوت، مردمان را فراموش کند، قدر و قیمت تک تک مردمانش را خواهد شناخت. وظیفهشناسی یک خصیصه مردمی خواهد شد. تک تک مردم قدر دیگران و سامان و نظم و همیاری جمعی را خواهند شناخت. بیش از آنکه که به دین و ملت و فرهنگمان افتخار کنیم، کمی کاستیها را به دید خواهند آورد. به جای آنکه خیال کنند مرتب باید تحسین دیگران را برانگیزند، به فکر یاد گرفتن از دیگران خواهند بود.
آیندگان ما از این توهم باطل بیرون خواهند آمد که خدا در گنجینه ثروتهای ما ذخیره شده است. چشم باز میکنند میبینند خدا به خورشید شبیهتر است به همگان به یکسان میتابد. معنویت در نسلهای بعدی ما بیشتر است. عشق و دوستی را در عرصه حیات جمعی و سیاسی بیشتر تجربه میکنند.
خودشیفگی فرهنگ و دین و سیاست فروبسته میسازد، تواضع گشودگی خلق میکند: گشودگی به خویش، به دیگری، گشودگی به تجربههای گذشته و افقهای پیشامدی فردا. تواضع خصیصه ایرانیان فرداست. آنها ضمن گشودگی به دیگران به طبیعت و خاک این سرزمین نیز گشوده خواهند بود. به آب و منابع و هوا و جنگلها به دید عطیه مقدس خواهند نگریست.
تجربه جمعی فجایع امروز تاوان گذشته ماست. تاوان میدهیم تا آیندگان راه خود را بیابند.
@javadkashi
موهایم را کوتاه نمیکنم
وقتی توسعه و حل مسأله اولویت باشد، موها را هم میتوان نادیده گرفت.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/e7PB9MCoW-c
#گرجستان #اصلاحات_اقتصادی #فساد #مبارزه_با_فساد #نیکا_گیلائوری
@dirancast_official
📚 مروری بر کتاب «ایران: از مباحثهی دینی تا انقلاب»، نوشتهی مایکل فیشر
📚 Michael Fischer, Iran: From Religious Dispute to Revolution, 1980
📍 ترجمهی فارسی این کتاب با مشخصات زیر منتشر شده است:
ایران: از مباحثهی دینی تا انقلاب، محمدشمسالدین عبداللهینژاد، آرما (1404)
🔻 مایکل م. ج. فیشر (متولد ۱۹۴۶) انسانشناسی آمریکایی و استاد دانشکده انسانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه MIT است. او تحصیلات خود را در مدرسه اقتصاد لندن، دانشگاه جانز هاپکینز و دانشگاه شیکاگو سپری کرد و در سال ۱۹۷۳ دکترای خود را با رسالهای دربارۀ جامعهشناسی زرتشتیان یزد دریافت نمود. فیشر در تمام دوران فعالیت علمیاش مطالعه و تحقیق گستردهای بر جامعۀ ایران داشته و بارها برای مطالعات میدانی به ایران سفر کرده است. حوزههای تخصص او شامل انسانشناسی اقتصادی، جامعهشناسی دین و مطالعات علوم انسانی و اجتماعی است. از جمله آثار برجستۀ او میتوان به همین کتاب «ایران: از نزاع مذهبی تا انقلاب» (چاپ اول ۱۹۸۰ با دانشگاه هاروارد، چاپ دوم ۲۰۰۳ با مقدمهای جدید در دانشگاه ویسکانسین) اشاره کرد. فیشر همچنین کتابهای دیگری درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته است؛ برای مثال مجموعه مقالاتی درباره شعر معاصر ایرانی (تصویر «کابوسهای خاموش و جغدهای نابینا») و مطالعاتی پیرامون زرتشتیان و مناسک مذهبی در ایران دارد.
🔻 کتاب «ایران: از نزاع مذهبی تا انقلاب» یکی از نخستین و عمیقترین مطالعات انسانشناختی و جامعهشناختی درباره انقلاب اسلامی ایران و نقش مذهب در آن است. فیشکر این اثر را مبتنی بر کار میدانی گسترده در شهر مقدس قم نوشته است؛ او در قم با روحانیان و طلاب ارتباط برقرار کرده و زندگی مذهبی و روزمره مردم را از نزدیک بررسی نموده است. رویکرد کتاب تحلیلی و چندلایه است؛ بهجای پرداختن صرف به حوادث سیاسی سالهای انقلاب، نویسنده ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی عمیق جامعه ایران را واکاوی میکند. هدف فیشکر نشان دادن آن است که چگونه باورها و «حس مشترک» مذهبی در لایههای گوناگون جامعه ایران نقشآفرین شد و چگونه نهادهای دینی (بهویژه مدارس حوزوی) در دوره پیش از انقلاب شکل گرفتند و متحول شدند.
🔻 ... این فصل بهطور خاص بر ماهیت کارکرد حوزههای علمیه قم تمرکز میکند. فیشر ابتدا حوزه را با عنوان یک «دانشگاه آزاد» توصیف میکند؛ بدین معنا که تقریباً هرکس بدون هزینه میتواند در آن تحصیل کند و کلاسها با استقلال خاص خود برگزار میشوند. سپس به تشریح ساختار درونی این نهاد میپردازد: از تعداد طلاب و استادان، نوآوریهای آموزشی تا مشکلات و چالشهای داخلی صحبت میکند. در بخش بعدی، «نخبگان حاکم» حوزه را معرفی میکند؛ کسانی که نقش مرجعیت (مراجع تقلید) را دارند و تصمیمگیران اصلی فقهی هستند. در مقابل، به «نخبهی فرهیخته» یعنی وعاظ و سخنرانان مذهبی هم توجه میکند که نقش مهمی در انتقال پیامهای مذهبی به مردم دارند. فیشر در این فصل نشان میدهد که ساختار قدرت و دانش در حوزههای علمیه چگونه تنظیم شده و روابط میان روحانیون بلندمرتبه و واعظان چگونه شکل گرفته است.
🔻 ... فیشر در این فصل چگونگی نفوذ عقاید شیعی را در زندگی روزمره مردم ایران تحلیل میکند. او نخست به ابعاد درونی و عرفانی مذهب شیعه میپردازد: از تأثیر عرفان و تلاش برای خودسازی در میان گروههای مذهبی سخن میگوید و زبان و سبک گفتار خاص طبقه فرهیخته و روحانیان را توضیح میدهد. سپس به آرمانشهر اجتماعی مدنظر علما میپردازد؛ به این معنا که معتقدان چگونه عدالت سیاسی و اقتصادی را در قالب آموزههای دینی (مانند سیره امام علی (ع) و امام حسین (ع)) جستوجو میکنند و رفتار اخلاقی فردی چه جایگاهی دارد. فیشر بحث میکند که مجموعهای از باورها و ایدهها بر زندگی اقتصادی (مانند عدالت اقتصادی در اسلام) و اخلاق روزمره مردم تأثیر میگذارد. بخش پایانی فصل به مناسک مذهبی و آئینهای عمومی اختصاص دارد: نویسنده نشان میدهد مراسم تعزیه، عزاداری ماه محرم و دیگر جلوههای نمایشی مذهبی چگونه بهعنوان «درامهای مذهبی» در زندگی توده مردم نقش ایفا میکنند و معنای دینی خود را منتقل مینمایند.
📍 مطالعهی متن کامل در سایت ما؛ اینجا.
@markazasnadqom
جامعه روشنفکری ایرانی سالهای طولانی است که هیچ گفتگوی جدی با «ممدانیهای آمریکا» نداشته است.
و سؤال اینجاست که این روند تا کی ادامه خواهد یافت؟
/channel/solseghalam/2624
برآمدن زهران ممدانی
از واقعیت اجتماعی تا توهم سیاسی
ظهور #زهران_ممدانی با گرایشهای چپگرا و شعارهای عدالتطلبانه، در عرصه سیاسی آمریکای عصر ترامپ، پدیده جالب و چالشبرانگیزی برای تحلیلگران است. این رخداد سیاسی در ایران هم واکنشهای متفاوتی داشت تا آنجا که برخی آنرا رسیدن صدای #سیزده_آبان به آمریکا تلقی کردند؛ برخی خوشحال شدند و برخی عصبانی، و دیگرانی در تحلیل آن واماندند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/plEbM0umX3k
کوشا گرجیصفت، جامعهشناسی که بیش از دو دهه در آمریکا زندگی کرده و تجربه زیسته عمیقی از تحولات اجتماعی آمریکا و ریشههای اجتماعی شکلگیری جریان منجر به برآمدن زهران ممدانی در آمریکا دارد. او در این گفتوگو، واقعیتهای اجتماعی و سیاسی جامعه آمریکا، نسبت آنها با ایران، و واقعگرایی ضروری برای ایران در مواجهه با تحولات آمریکا را تحلیل میکند.
وی نشان میدهد که تحلیلها در ایران تا چه اندازه منطبق با واقعیت اجتماعی جامعه آمریکا و چه مقدار ناشی از توهم سیاسی در ایران است.
#سیاست_آمریکا #کوشا_گرجی_صفت #سوسیال_دموکراسی #زهران_ممدانی #محمود_ممدانی #ایران_و_آمریکا #سیاست_استعماری
@irantalk_sn
هوش مصنوعی و موجودیت ایران
این گفتوگو، سومین گفتوگوی منتشرشده در #ایران_تاک درباره فناوری راهبردی #هوش_مصنوعی است.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/1NOghc3h6RI
@irantalk_sn
توسعه گرجستان در ده سال
در ادامه بررسی تجربهی توسعه کشورهای مختلف، در این قسمت با تمرکز بر کتاب «اقتصاد در میدان عمل» نوشته نیکا گیلائوری، به بررسی تجربه توسعه کشور گرجستان مابین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ میپردازیم.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/e7PB9MCoW-c
این تجربه از دو جهت قابل توجه است؛ یکی اینکه در برهه زمانی کوتاهی اتفاق افتاده و دیگر آنکه از نقطهای شروع شده که بسیار ناامید کننده و توأم با فساد و ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی بوده است.
گرجستان علیرغم سابقهی هفتاد سالهی اقتصاد کمونیستی، توانست اصلاحات جدی انجام دهد؛ تا جایی که یکی از بهترین نمونههای مبارزه با فساد، سهولت کسب و کار و حتی جذب سرمایهگذاری خارجی شد.
#گرجستان #اصلاحات_اقتصادی #فساد #مبارزه_با_فساد #نیکا_گیلائوری
@dirancast_official
#آب_نطلبیده
چگونه باید از بحران آب شرب عبور کرد؟
#مهدی_فصیحی_هرندی
وضعیت فعلی بحران آب شرب به سان آتشسوزی در جنگلی است که دیگر از فاز هشدار و پیشگیری از حادثه گذشته و نیاز به مهار آتش و ابتکار عمل برای توسعه آن هست. روز صفر آب علیرغم هشدارهای زیاد، آغاز شد. هرچند احتمالاً «تصور اضطرار» در میان تصمیمگیران شکل گرفته ولی در میان مردم به نظر نمیرسد. حال**در این شرایط اعلام و انجام تصمیمات سخت تعیین کننده است** چه میتوان کرد؟ مواردی به نظرم میرسد هر چند قطعا راهای دیگری هم هست که در حال برنامه ریزی است احتمالا:
🚰یادم هست یک بازرگان اهل زرنج افغانستان که اتفاقاً نامش باران بود، سال ۱۴۰۱ به من میگفت ما ۵۰۰۰ لیتر آب را ۷ دلار میخریم. بنابراین به عنوان مردم باید باور کنیم که آب دیگر آب واقعا کمیاب شده، این کمیابی و با کالاهای دیگر کمی متفاوت است. ثانیاً هرچه آب ذخیره کنیم تمام میشود. لذا قبل از اینکه آب ذخیره کنیم، بخشی از پسانداز خود را برای خرید آب کنار بگذاریم، احتمالاً یک هزینه قابل توجه به هزینههای هفتگیمان اضافه شود.
به عنوان حاکمیت
🚰 اگر بارش اتفاق افتاد و سدی پرآب شد، هول نشویم. اگر طبیعت برای مدت کوتاهی خیانتی که به او شده را فراموش کند و رفیق شود و بارش شروع شود. اما اصل بیآبی و کمیابی آب برای سال آینده است. نباید آبها را پیشخور کرد! ذخیرهسازی برای سال(های) آینده؛ یک راهبرد نیست یک الزام است.
🚰 بحران آب فرابخشی و ملی
آب تنها یک موضوع فنی نیست؛ امنیتی، اجتماعی است و به کمیابی آب امنیت غذایی را تهدید میکند و رژیمهای کودک کش را به طمع وا میدارد که …. پس قطعاً بحران آب حکم میکند که آب به اولویت همه بخشهای حکومت و جامعه تبدیل شود.
🚰اقدامات فوری، سخت و کوتاهمدت که البته ممکن است بعضی از این راه حلها در شرایط عادی حتی احمقانه به نظر آید ولی در شرایط بحران آب خیر 👇🏾
🚧 ایجاد کیوسکهای آب / سقاخانه مدرن در چهارراهها، برای در دسترس بودن آب در همه شبانه روز و جایگزین احتمالی تانکرهای آبرسان برای پیشگیری از هرجومرج و و ایجاد نظم در جیرهبندی
🏛 وحدت فرماندهی بین شهرداری و آبوفاضلاب
حل تعارضات مدیریتی
* الگوی دنیا: توزیع آب شهری در اختیار شهرداریها
🚫 توقف واگذاری انشعاب جدید ساختمانی و ساخت و ساز به مدت حداقل دو تابستان
برای جلوگیری از توسعه بی بند و بار در شرایط تشدید کمآبی
💳 فروش اعتباری آب و نصب کنتور هوشمند
* پایان کنتورهای مکانیکی
🛠 تحویل رایگان تجهیزات کاهنده مصرف (پرلاتور) که صرفهجویی تا ۵۰٪ مصرف آب در خانهها. هزینه اجرا: ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان. قابل دکر اینکه برای تولید این حجم آب از سد باید ۴۰ هزار میلیارد توما سرمایهگذاری کرد.
📉 کاهش آب "به حساب نیامده"
پیشنهاد: قرارداد Buy Back با بخش خصوصی برای اصلاح شبکه
✅ اقدامات سخت اما ضروری برای پایتخت
💧 تخلیه کامل آب دریاچه چیتگر و هدایت آب آن به آبخوانهای تهران برای افزایش توان ابدهی چاهها
🔴 اعلام روزانه وضعیت قرمز آب به شهروندان برای ایجاد درک عمومی از بحران
🌳 قطع کامل پمپاژ آب شرب به فضای سبز تهران و پذیرش ریسک و مسئولیت خشکی ۵۰٪ فضای سبز. اولویت آبیاری فقط برای درختان بالای ۳۵ سال و جایگزینی تدریجی آبیاری فضای سبز شهری با پساب تصفیهشده
🚫 توقف کشت بهاره در اطراف شهرهای بزرگ (تهران) و پرداخت خسارت به کشاورزان از طریق اخذ عوارض آب از شهروندان
🔍 رفع تعارضات ساختاری در حکمرانی آب در درون وزارت نیرو
برای نمونه آبوفاضلاب ⇒ حفر چاه در مناطق ممنوعه
* شرکت مدیریت منابع آب ⇒ مخالف بدلیل تخریب آبخوانها
* هیچ نظام پاسخگویی وجود ندارد
📊 عدم تبادل داده بین بخشها
* تصمیمها ابری و جزیرهای گرفته میشود
⚠️ مشکل بزرگ: توقف توسعه بیبند و بار شهری
* مثال در تهران: منطقه ۲۲ بدون توجه به محدودیت منابع آب طراح و جانمایی شد
* پیشنهاد: حق وتوی وزارت نیرو در کمیسیون ماده ۵ (کمیسیون تغییر کاربری اراضی) باید اجرایی شود.
♻️ فرصت بزرگ: مدیریت پساب
🚱 شهرداری تهران ۷۰۰ چاه فعال برای آبیاری استفاده میکند. در حالیکه ۴۲ میلیون مترمکعب پساب محلی آماده تحویل است برای آبیاری فضای سبز. شهرداری به دلیل اینکه عمده فضای سبز طهران در ترازهای بالاست و هزینه پمپاژ به ترازهای بالا زیاد است به استفاده از پساب تمایلی ندارد.
📌 فقط در دو ماه گذشته برای آبیاری چمن در طهران ۲۵ میلیون مترمکعب آب زیرزمینی مصرف شده در حالیکه طهران در همان بازه زمانی ۱۵۰ میلیون مترمکعب کسری آب داشته، یعنی یکپنجم عدد کسری بحران با یک اقدام قابل کنترل بوده و هست.
@ab_natalabideh
سقّاب سیاست
سرمقاله هممیهن
۲۵ آبان ۱۴۰۴
🔹انتصاب آقای سقّآب اصفهانی به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی، بیش از هر انتصاب دیگر آقای پزشکیان بازتاب منفی داشت. در حالی که میتوانست انتصابی با کمترین حاشیه تلقی شود، و حتی ممکن بود که با استقبال هم مواجه شود ولی اکنون به جایی رسیده که هر طرف درصدد تخطئه طرف مقابل است.
🔹سقّاب به معنای پنبه خونآلودی است که زنان مصیبتدیده روی سر خود میگذاشتند تا دیگران از مصیبتزدگی او مطلع باشند و اکنون باید گفت که این انتصاب نشانه مصیبتدیدگی سیاست در «ایران خانم» است.
🔹ابتدا به طرف دولت و شخص آقای پزشکیان میپردازیم. آقای پزشکیان یک ایراد جدی دارند. گمان میکنند که هر تصمیمی میگیرند چون از روی خلوص است پس حتماً درست است. بدتر اینکه چون خود را قانع میکند، به برداشت دیگران اهمیتی نمیدهند. روشن است که این انتصاب دلایلی داشته و دارد و شاید قابل دفاع هم باشد، ولی این را باید از طریق اطلاعرسانی و با مقدمات مناسب به جامعه منتقل کرد. مدیری که با این مخالفت مواجه شود حتی اگر بخواهد هم نمیتواند کار چندان زیادی انجام دهد.
🔹بعلاوه این چه رفتاری است که برخی دوستان رسانهای نزدیک به پاستور در پیش گرفتهاند که گمان میکنند همه باید به آقای رئیسجمهور اعتماد کنند. چرا باید اعتماد کرد؟ متأسفانه قبلاً این اعتماد زایل شده است. مگر در سیاست، اعتماد مبنای عمل است؟ چرا فوری جبههگیری تقابلی کرده و فضا را تند میکنند؟ اگر به هر دلیلی قصد داشتید که این انتصاب را نهایی کنید، به نظر ما و در درجه اول باید میگفتید که دنبال چه سیاستی در حوزه انرژی هستید؟ دنبال حذف قیمتگذاری هستید یا دنبال همین کارهایی که در ۲۵ سال گذشته انجام شده است؟
🔹اگر دنبال گران کردن بنزین و گاز و گازوئیل هستید دیگر برای مردم فرقی ندارد که چه کسی میآید؛ هر کسی بیاید باید همین مسیر خیانت بزرگ به اقتصاد و ایران را ادامه دهد. اگر قرار است انرژی را به مردم منتقل کنید و از این لجنزار سیاست انرژی ایران خلاص شویم، در این صورت ترجیح دارد که یک نفر نزدیک به ساختار قدرت و مورد حمایت بالاترین نهاد قدرت منصوب شود و با تمام وجودش اجرای این سیاست را قبول داشته باشد و برای گرفتن پست نیامده باشد بلکه برای اجرای این برنامه بیاید.
🔹اگر این دومی است آقای سقاب گزینه مناسبتری نسبت به دیگران است. به شرطی که جوانان درست و حسابی و موافق این طرح را بکار گیرد و حمایت ساختار قدرت را هم به دست آورد. ما از این نظر به سیاست مورد قبول سقاب شک چندانی نداریم، بیشتر به ثبات رای آقای پزشکیان و کابینهاش در اجرای این هدف شک داریم.
🔹و اما در طرف منتقدین. آیا میتوانید چند تن از وزرا یا دیگر مقاماتی که مطابق معیارهای شما منصوب شدند را بشمارید تا ببینیم عملکرد آنان چه بوده است؟ یکی از کسانی که میتواند مشترک لیست اغلب شما باشد هنوز دنبال تداوم سیاست ضد عقلانی و نابخردانه انرژی کنونی است. فکر نمیکنید چنین هجمه یکبارهای به این انتصاب، ریشه در فساد بیکران صنعت نفت و زمین زدن کشور دارد؟ فکر میکنید که دفاع از تحریم متفاوت از دفاع از قاچاق است؟
🔹نیروی اصلاحطلب به برنامه نگاه میکند. حداقل اینکه برنامه را فدای فرد نمیکند. شما مطمئن باشید اصلاحطلبان مورد نظر شما در این ساختار موجود نه راهی پیدا میکنند و نه به تنهایی قادر به انجام اصلاحاتی جدی خواهند بود. این مجلس را هم ببینید. حضور کنونی ما برای کمک کردن به جناح حاکم است که خودش آستین را بالا بزند و تغییر خط مشی دهد.
🔹پزشکیان این مسئله را بهصورت غریزی میداند ولی اغلب نزدیکانش یا درک بوروکراتیک از وفاق دارند و یا در پی بقای خود هستند و قادر به تبیین و چگونگی عملیاتی کردن ایده وفاق در سطح کلان نیستند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب
آینده هوش مصنوعی
ایران برای عقب نماندن چه کند؟
دکتر #مهدی_محمدی متخصص حوزه مدیریت فناوری و نوآوری است و سالها در زمینه آیندهنگاری فناوری کار و پژوهش کرده است. وی در این گفتوگو تصویری از وضعیت #هوش_مصنوعی در جهان ارائه میدهد. وی نشان میدهد که چگونه انقلاب دادهها و گوشیهای هوشمند سبب تسهیل پیدایش هوش مصنوعی شدهاند. محمدی همچنین سناریوهای تحول هوش مصنوعی را بررسی میکند و بالاخص بر دو سناریوی «انسانِ ۲» و «بهشت هوش مصنوعی» تأکید میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/1NOghc3h6RI
ایشان در بررسی وضعیت ایران، ابتدا جایگاه گروههای مختلف کشورها در زمینه هوش مصنوعی را بررسی کرده و نشان میدهد که ایران در چه جایگاهی قرار دارد و سپس به ملزومات پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی میپردازد و از ضرورت چشماندازسازی تا توسعه نیروی انسانی ضروری برای گسترش هوش مصنوعی و استفاده از آنرا بررسی میکند.
مهدی محمدی پلتفرمی برای آیندهنگاری فناوری ایجاد کرده (https://www.futureof.ir) و در گفتوگوهایی نسبت به ضبط و ثبت «futureofiran">تاریخ شفاهی اکوسیستم نوآوری و دانشبنیان ایران» اقدام نموده است.
@irantalk_sn
🔴 فروش ویژه آثار مجموعه دعوای دولت و بازار با تخفیف ویژه تا انتهای هفته جاری
👈 سه کتاب نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی، ارزش همه چیز و مبارزه با نابرابری به مجموعه اضافه شد.
◀️ سوسیالیسم دوباره پیروز شد!
پیروزی یک جوان نسل هزاره شیعه، با تبار هندی، متولد اوگاندا و بزرگ شده آمریکا در انتخابات شهرداری نیویورک با شعار «سوسیالیسم» و برنامه رایگان کردن حمل و نقل درون شهری دوباره بر دعوای راست و چپ در اقتصاد دامن زده است.
اما چپ چه می گوید؟ راست چه می گوید؟
تا پایان هفته شما می توانید یازده اثر شناخته شده نشر روزنه در این حوزه را با تخفیف ویژه خریداری نمایید.
شیکاگونومیکس
شکل گیری مکتب شیکاگو و اقتصاد بازاری
کینز و هایک
داستانی خواندنی از نحوه شکل گیری دو جریان رقیب
نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی
اثری از دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون برندگان نوبل اقتصاد
ارزش همه چیز
اثری از ماریانا متزوکاتو استاد اقتصاد کالج دانشگاهی لندن
مبارزه با نابرابری
از دو اقتصاددان شناخته شده اولیویه بلانچارد و دنی رودریک
بوروکراسی
اثری از فون میزس یکی از بنیانگذاران مکتب اقتصاد بازار
نظم و زوال سیاسی
اثری از فوکویاما در دفاع از لیبرالیسم و نقد نئولیبرالیسم
علم اقتصاد و جامعه خوب
اثری از جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد
حکمرانی اقتصاد
اثری از دنی رودریک اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد
حکمرانی بد و فساد
کتابی از ریچارد رز و گرین پیفر
سرمایه داری مرد
اثری از یانیس واروفاکیس اقتصاددان چپ یونانی
کد تخفیف:
economy404
مشاهده آثار با لینک کوتاه:
zaya.io/ilzri
✔️دانشگاه در عصر «دیدهشدن»
✍🏻سهند ایرانمهر
ویدئوی حضور بهنوش طباطبایی در جلسه دفاع دکترایش، با همراهی محافظان شخصی، نشانهای است از تغییر در مرز میان دو دنیای متفاوت علم و نمایش است.
در منطق جامعهی امروز، سلبریتی فقط چهرهای مشهور نیست؛ او نهادی فرهنگی است که میتواند سرمایه نمادین خود را از یک عرصه به عرصهای دیگر منتقل کند. همانطور که گی دُبور در نظریه «جامعهی نمایش» میگوید، در زمانهای که تصویر بر معنا غلبه کرده، هر چیزی دیر یا زود به نمایش بدل میشود.
حضور محافظ در محیط دانشگاهی نیز بیش از آنکه پاسخی به تهدید واقعی باشد، کارکردی نمادین دارد. در جامعهای که مرز میان «سرمایه فرهنگی» و «سرمایه نمادین» در حال فروریزی است، حفاظت فیزیکی بدل به شکلی از حفاظت از تصویر شده است. لاجرم محافظ شخصی نیز بخشی از صحنه وبخشی از مدیریتی دقیق بر پرستیژ و شأن اجتماعی است.
با این وجود مشکل اصلی از جایی آغاز میشود که دو منطق متفاوت در یک فضا به هم میرسند. دانشگاه به شکل طبیعی باید بر عقلانیت، تخصص و برابری استوار باشد اما میدان سلبریتی حول محور تمایز، رقابت و دیدهشدن میچرخد.
در این میان، محافظ شخصی فقط یک فرد نیست؛ یک نشانه است. نشانهای از فاصله طبقاتی، نشانهای از کنترل فضا و به قول «گافمن» بازتولید مرزهای منزلتی با «مناسک منزلتی» یعنی کنشهایی که هدفشان حفظ فاصله میان سلبریتی و دیگران است.
در جامعهای که اعتماد عمومی به نهادهای رسمی (از سیاست گرفته تا آموزش عالی) کاهش مییابد، علم دیگر فقط بهخاطر دانش مشروع نیست، بلکه باید دیده شود تا معتبر به نظر برسد.
رسانه و شبکههای اجتماعی هم در دو دهه اخیر ساختار قدرت نمادین را بازنویسی کردهاند.نهاد علم زمانی در رأس هرم منزلت بود، اما در جامعهی تصویری امروز، «کسی که دیده میشود» بیش از «کسی که میداند» قدرت دارد.از همینجاست که منطق «صحنه» به همهجا از جمله دانشگاه نفوذ میکند.
دانشگاه هم بهجای نهاد حقیقت، به صحنهای برای «تجاریسازی» شخصی بدل میشود.حضور چهرههای مشهور در محیط علمی، نتیجه همین «اقتصاد نمادین»جدید است که در آن ارزش از دانش نمیآید، بلکه از جلب توجه میآید.
@sahandiranmehr
✔️تهرانِ بیباران؛ روایت تاریخی و مردمشناسیِ خشکسالی در حافظهی ایرانی
✍🏻سهند ایرانمهر
تهران بر مرز عطش ایستاده است. بر اساس دادههای شرکت مدیریت منابع آب ایران، میانگین بارش پایتخت در سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ حدود ۳۵ درصد پایینتر از میانگین بلندمدت بوده است و حجم ذخیرهی سدهای اصلی چون لتیان، لار، طالقان و امیرکبیر به کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت مفید رسیده است. سازمان هواشناسی کشور این دوره را بخشی از «ششمین سال خشکسالی متوالی» توصیف میکند؛ وضعیتی که به گفتهی کارشناسان، از نیمهی دههی ۱۳۹۰ با تغییر الگوهای بارش و گرمایش تدریجی در حوضهی البرز آغاز شد و اکنون نشانههای کمآبی مفرط در شبکهی شهری، سفرههای زیرزمینی و حتی درختان کهنسال تهران دیده میشود.
در حافظهی تاریخی و ادبی ایران، خشکسالی نه فقط واقعیت اقلیمی بلکه نشانهی اخلاقی و اجتماعی بوده است. در شاهنامه، هرجا فرّهی ایزدی از پادشاه میگریزد، زمین نیز از بارش بازمیماند. به گفته «جلیل دوستخواه»، در دورانِ زَو و کیکاووس و پیروز، که در متون بهعنوان دوران آزمون فرّه یاد میشود، خشکسالی نشانهی برهم خوردن توازن میان انسان و جهان است. این پیوند میان عدلِ پادشاه و بارشِ آسمان، بخشی از نظام نمادین فرهنگ ایرانی دانسته شده است؛ جایی که آب نهفقط عنصر طبیعی، بلکه معیار عدالت و برکت است.
گزارشهای تاریخی نیز از قحطیها و خشکسالیهای ویرانگر در ایران حکایت دارند. در متون ساسانی به «سالهای هفتسالهی قحط» اشاره شده که احتمالاً به رویدادهای اقلیمی میان قرن چهارم تا ششم میلادی بازمیگردد (کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان). در قرون بعد، قحطیهای متوالی در عهد صفوی و قاجار، بهویژه قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ شمسی (۱۹۱۷–۱۹۱۹ میلادی)، جامعهی ایران را بهگونهای بیسابقه دگرگون کرد. پژوهشهای تاریخی جدید (قحطی بزرگ ایران/ محمدقلی مجد) نشان میدهند که این فاجعه، که در پی جنگ، محاصره و خشکسالی روی داد، موجب مرگ یا مهاجرت میلیونها نفر شد. آن دوره، نه فقط ترازِ آب، بلکه روان جمعیِ مردم را تغییر داد؛ بیاعتمادی، اضطرابِ معیشتی و دعا برای باران، از آن زمان به بخشی از عادتهای فرهنگی ایرانیان بدل شد.
سعدی در گلستان توصیف شاعرانه و در عینحال دقیقی از خشکسالی دارد، وضعیتی که فغان اهل زمین هم اشک ابر را در نمیآورد:
خشکسالی در اسکندریّه عنانِ طاقتِ درویش از دست رفته بود، درهایِ آسمان بر زمین بسته و فریادِ اهلِ زمین به آسمان پیوسته.
نماند جانور از وحش و طَیْر و ماهی و مور
که بر فلک نشد از بیمرادی افغانش
عجب که دودِ دلِ خَلق جمع مینشود
که ابر گردد و سیلابِ دیده بارانش
این روایتها، بازماندهی نوعی زیستاسطورهای در برابر خشکسالیاند.
خشکسالیهای کنونی اما چهرهای نو دارند: آنها در بستر شهری و صنعتی رخ میدهند. در پژوهش کیفی کشاورز، کرمی و ونکلی (۲۰۱۳)، تجربهٔ اجتماعی خشکسالی در روستاهای ایران با پیامدهایی چون مهاجرت، افت معیشت و تنشهای اجتماعی همراه بوده است که تداوم کمبارشی، بهعنوان فشار مزمن، موجب افزایش احساس ناامنی اقتصادی، کاهش اعتماد اجتماعی، و تغییر در رفتارهای جمعی میشود. در تهران، این تأثیرات در سطح خانهها دیده میشود: تغییر الگوی شستوشو، محدود شدن فضای سبز خانگی، و گفتوگوهای روزمرهای که حول واژهی «آب» میچرخند. در واقع اکنون آب به واحدِ سنجشِ اضطراب بدل شده است.
از منظر مردمشناسی، هر بحران زیستمحیطی در ایران، بازتولید نوعی حافظهی تاریخی است. مردم ناخودآگاه به سنتهای قدیمی پناه میبرند: دعا، قناعت، بازسازی نمادهای آیینی باران. این رفتارها، اگرچه گاه غیرکارکردی به نظر میرسند، در واقع مکانیسمهای فرهنگیِ سازگاری با فقداناند. همانگونه که در دورههای گذشته، مردم با برگزاری آیینهای بارانخواهی، نوعی همبستگی اجتماعی را بازمیآفریدند، امروز نیز در شبکههای اجتماعی یا فعالیتهای محلی، همان انرژی جمعی در قالب تازهای بروز میکند.
تهرانِ بیباران آینهی تمامقدِ تاریخِ خشکی ایران است: از کوزهی سفالیِ ری تا بطریِ پلاستیکیِ امروزی، از چاههای قنات تا لولههای ترکخوردهی جنوب شهر. هر بار خشکسالی آمده، ما نهفقط بیآب که بیخاطره شدهایم؛ چون آب همیشه حاملِ یادِ زندگی بوده است. بااینحال، هنوز در ناخودآگاه جمعی، باران نشانهی آشتی است، آشتیِ انسان با زمین و با خویشتن.
اگر روزی باران بازگردد، تنها از ابرها نخواهد بارید؛ از دل همین حافظه، از بازخوانیِ تاریخیِ رابطهی ما با آب خواهد جوشید. و شاید نجات تهران، بیش از هر طرح مهندسی یا سیاست آبی، در همین بازگشت به درک فرهنگیِ آب نهفته باشد: در یادآوریِ اینکه آب فقط منبع نیست، معناست.
@sahandiranmehr
سازگاری با کمآبی: راهکار تمدنی مسأله آب
محمد فاضلی- مدیر پادکست دغدغه ایران
مصارف آب در ایران از حد منابع فراتر رفته است. راهکار، سازگار شدن با کم آبی و کاستن از مصارف، بهرهور کردن مصارف و تطبیق یافتن با شرایط کمآبی و تحولات بعدی ناشی از #تغییر_اقلیم است.
ایران ما به یک کنش تمدنی برای سازگاری با کمآبی و بازگشت به خرد تاریخی- اقلیمی خود نیازمند است.
کتاب برنامه ملی سازگاری با کمآبی ( فایل پیوست) بخشی از راه را روشن میکند. از توهم چند دههای پرآبی بیرون بیائیم.
( اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
آیندهنگاری زوال
مورخی در ۱۵۰۰ شمسی درباره عصر ما خواهد نوشت:
«به تدریج از آسمان یک جامعه بیطبقه به زمین یک طبقه بیجامعه فرود آمدند. طبقهای بیجامعه که دلش خوش بود به #خط_سفید و #اینترنت_طبقاتی دسترسی دارد.»
@fazeli_mohammad
گامهای مسیر توسعه در گرجستان
در این قسمت از «دغدغه ایران» سراغ ادامه روایت تحول اقتصادی گرجستان میرویم؛ کشوری کوچک که اوایل دهه ۲۰۰۰ اقتصادش فروپاشیده بود، فساد همه جایش رخنه کرده بود و مردم امیدی به تغییر نداشتند. اما با مجموعهای از اصلاحات شجاعانه و سادهسازیهای گسترده، توانست مسیرش را بهکلی عوض کند. از مبارزه جدی با فساد و حذف مقررات زائد گرفته تا اصولی مثل «اصل یک دولت»، «سکوت نشانه رضایت است» و تبدیل گرجستان به یکی از جذابترین مقصدهای کسبوکار در منطقه.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/7iSe-59Ze7A
گیلائوری، نخستوزیر سابق گرجستان، قدمبهقدم توضیح میدهد چطور ساختارهای پوسیده اداری اصلاح شد، مالیاتها منطقیتر شدند، هزینههای غیرضروری دولت کاهش پیدا کرد و سرمایهگذاریهای زیرساختی جای هزینههای جاری را گرفت. نتیجه؟ جهش بیسابقه در سهولت کسبوکار، رشد گردشگری، افزایش سرمایهگذاری خارجی و تبدیل یک کشور بحرانزده به مدل موفق اصلاحات اقتصادی.
#گرجستان #گیلائوری
@dirancast_official
آغاز انتشار پادکست ایرانتاک
محمد فاضلی
چند ماهی نسخه صوتی گفتوگوهای صفحه ایرانتاک در یوتیوب را در پادکست دغدغه ایران منتشر کردم. اما به دو دلیل زیر، تصمیم گرفتم پادکست ایرانتاک را مستقل منتشر کنم.
یک. انتشار هر هفته یک گفتوگو در یوتیوب، ظرفیت تبدیل شدن به پادکست مستقل را دارد.
دو. پادکست دغدغه ایران با تمرکز بر «اندیشه توسعه» منتشر میشود. گفتوگوهای صفحه ایرانتاک به توسعه مرتبط هستند اما الزاماً اندیشه توسعه را دنبال نمیکنند. بنابراین بهتر است مستقل منتشر شوند.
سه. انتشار دو پادکست مستقل دغدغه ایران (درباره اندیشه توسعه) و ایرانتاک (گفتوگو بر محور مسائل ایران) اجازه میدهد تا شنوندگان علائق خود را در پادکستهای مستقل دنبال کنند.
قسمت اول پادکست ایرانتاک، گفتوگو با دکتر مصطفی مهرآیین، امروز دوم آذر هزاروچهارصدوچهار منتشر شد. شما را به عضویت در این پادکست و شنیدن گفتوگوهایی با متخصصان عرصههای مختلف درباره مسائل ایران دعوت میکنم.
لینک عضویت در پادکست ایرانتاک
https://castbox.fm/ch/6880323
@irantalk_sn
مرگ و سیاست
جهان پر از شکاف است و یکی از بزرگترین شکافها در جهان سیاست این است که سیاستمداران میمیرند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/plEbM0umX3k
#ایران_تاک #زهران_ممدانی #ایران_و_آمریکا
@irantalk_sn
متن زیر نوشته محمدرضا اسلامی، و گفتوگوی من با کوشا گرجی صفت درباره #زهران_ممدانی (اینجا) حاوی نکات و درسهای مهمی درباره آمریکا، و سیاستورزی عاقلانه است.
✍️ او بدون تحقیر کردن ترامپ حرفش را زد
(دیدار ممدانی و ترامپ)
محمدرضا اسلامی
🔵 این میزان پخته رفتار کردن یک جوان در این سنوسال شگفتآور است. بدون استرس، بدون تیکهای عصبی، بدون هیجانهای پرخاشگرانه، زبان بدن او توأم با متانت و وزانت بود.
این سوال پیش میآید که او چه مشاورینی داشته؟ و چه مشاورینی دارد؟ در قلب ثروت و قدرت و جایی که بسیاری از افراد دچار استرس و تنشهای رفتاری میشوند، این میزان وقار و پختگی فراتر از تصور است. کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون در ۵۹۲ صفحه به این میپردازد که چقدر فضای این اتاق توأم با استرس و تنش است. درباره رفتار دیروز زهران ممدانی ذکر این نکات ضروری است:
🔴۱- بجای “مرگ بر” گفتن!
(تفاوت ممدانی با باراک اوباما)
کنشگری ممدانی یک تفاوت اساسی با کنشگری اوباما داراست: از سال ۲۰۱۶ (که بحث بهمن شدنِ گلوله برفی ترامپ در سیاست آمریکا جدی شد) تا به امروز (۲۰۲۵) گفتمان اصلی باراک اوباما و تیم او (نظیر بایدن، میشل و کامالا هریس) پریدن به ترامپ است. عملا اوباما در تمام این سالها هیچ «حرف جدید و جدی»ای نداشته/نزده و اوج کنشگری اوباما «کوبیدن ترامپ» بوده است. در حالی که زهران ممدانی در نیویورک (که شهر ترامپ است!) بجای اینکه صرفا کوبیدن ترامپ را «محور» فعالیتهایش قرار بدهد، حرفهای جدیدی زد و محورهای دیگری (غیر از دشنام دادن به ترامپ) را برگزید.
عملا ممدانی بجای شعار مرگ بر گفتن، کوشید که «حرفی برای گفتن» داشتهباشد. او با اینکه نسبت به ترامپ و اسرائیل موضع جدی داشت، ولی از مسیر دیگری با قلبها و اذهان شهروندان نیویورک ارتباط گرفت.
مسیری که اوباما و کامالا هریس از آن عاجز بودهاند.
🔴۲- هنر ذهن بشر در تقسیم قدرت
کاخ سفید دیروز یکی از محصولاتِ ذهن «انسان» (در طراحی ساختارهای جوامع) را دید: تقسیم قدرت.
ترامپ میداند که نمیتواند بر اریکه امپراطوری فعال مایشاء تکیه بزند، و ناچار است که به قدرتِ ممدانی تمکین کند. ممدانی هم میداند که برای اداره نیویورک «ناچار است» پنجره گفتگو با ترامپ را گشوده داشته باشد.
این «هنرِ انسان» است که سالها پیش فهمید «قدرت» باید «تقسیم» شود.
تصوّر کنید زاکانی به دیدار پزشکیان برود و اینگونه متین، وزین و پخته رفتار کند. هرگز زاکانی چنین رفتار نخواهد کرد. چون درک زاکانی از مفهوم قدرت، و تقسیم قدرت درکی بسیط و ساده است.
و چرا فقط زاکانی؟ عملکرد هیجانی فرماندار کالیفرنیا، گوین نیوسام را مقایسه کنیم با عملکرد زهران ممدانی:
گوین نیوسام هم در عنفوان جوانی شهردار سانفرانسیسکو شد (و سپس فرماندار کالیفرنیا)، ولی رفتارها و مواضع هیجانی او حتی از زاکانی هم بدتر است.
ممدانی درک روشنی از مفهوم قدرت دارد. او بدون لکنت در قلب کاخ سفید از نسلکشی توسط اسرائیل سخن میگوید ولی همزمان میفهمد که برای پیشبرد اهدافش نباید پرخاشگری پیشه کند. آنگونه پرخاشگری که امثال زاکانی یا گوین نیوسام پیشه کردهاند.
🔴 ۳- از سندرز سالخورده تا ممدانی جوان
سالهای طولانی برنی سندرز در سخنرانیهای متعدد نسبت به مشکلات ساختاری آمریکا سخن گفت، ولی مسیری که سندرز در نزدیک به ۵۰ سال طی کرد را ممدانی در کمتر از ۳ سال طی کرد.
حرفهای سندرز همیشه اصولی بوده، ولی پیرمرد در برقراری ارتباط با «جمهورِ جامعه آمریکایی» موفق نبوده است. سندرز با اینکه موفقیتهایی داشته، ولی هرگز موج جدی در میان جمهور جامعه ایجاد نکرد. ولی ممدانی در همین مدت کوتاه مسیر سندرز را با ارتفاع موج بلندتر طی کرده است.
ممدانی به ظرائفی توجه داشته که سندرز در هشتادسالگی به آنها بیتوجه است.
🔴 ۴- ما و آمریکا
سخنان سعید لیلاز درباره آمریکا شنیدنی است! چنان درباره آمریکا سخن میگوید که گویی آمریکا روستایی در ضلع شمالی روستای اجدادیشان است. مشکل از سعید لیلاز نیست؛ جامعه روشنفکر ایرانی از زمان جلال آلاحمد نسبت به «مفهوم آمریکا» با سادهسازی سخن گفتهاست. در نگاه روشنفکر/سیاستمدار ایرانی، آمریکا کشوری است که توسط چند نفر پشتپرده! مدیریت میشود حال آنکه آمریکا دیگِ جوشانی است که در آن نه نژاد به استقرار رسیده و نه اندیشه.
از این دیگ جوشان گاه باراکاوباما بیرون میآید و گاه ایلان ماسک. گاه سندرز سخن میگوید و گاه ممدانی.
آسیبی که جریان چپ (تحت القاء حزب توده) از زمان پهلوی به ایران زد این بود که باب گفتگوی جامعه ایرانی با نخبگان جامعه آمریکا را بست. بخش مهمی از جریان اندیشهورزی و نوآوری در آمریکا توسط «مهاجرین» شکل میگیرد و متاسفانه رسانهها و نخبگان ایرانی هیچگونه گفتگوی فکریِ دامنهداری با رسانهها و نخبگان آمریکایی نداشته و ندارند.
نشان جدید رسانه ایرانتاک
امید که بر این تاک، می ایراندوستی از گفتوشنود ایراندوستان بجوشد.
irantalks">ایرانتاک در یوتیوب
ایرانتاک در تلگرام
ایرانتاک در اینستاگرام
ایرانتاک در ایکس (توییتر)
بسیار خرسند و مفتخر خواهیم شد اگر رسانه ایرانتاک را دنبال کنید.
@irantalk_sn
🔴خشکسالی محصول کدام گناه است؟
🔺نوآوران ۲۶ آبان ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘نباریدن باران موجب شد که برخی از افراد دوباره ساز گناهکاری مردم را کوک کنند و به بیدینی و بیحجابی و این جور چیزها بپردازند و آنها را عامل خشکسالی معرفی کنند. ولی از عجایب این بود، تا روزهای اخیر که خبر باران آمدن احتمالی منتشر شد، کمتر کسی حاضر شد که ریسک خواندن نماز باران را بپذیرد.
🔘ماجرا چندان پیچیده نیست. بارش باران از قواعد طبیعت تبعیت میکند. برخی مناطق هزاران سال است که خشک هستند و حتی با آمدن اسلام و برچیده شدن جاهلیت، در میزان باران شبه جزیره تغییری نکرد، و برعکس در مناطق پرباران نیز همچنان شاهد بارشها هستیم. عجیب این است که باید در باره این مسأله بدیهی بنویسیم، ولی چه میتوان کرد که برخی از آقایان حتی از منابر رسمی هم این سخنان را تکرار میکنند. در عجیبترین مورد امام جمعه تهران گفت: ▪️”طبق روایات، وقتی گروهی معصیت کنند، خداوند بارانش را میگیرد؛ رو به خدا بیاییم. الحمدلله نماز باران خوانده میشود و با اخلاص و تضرع شرکت کنید تا انشاءالله اثر کند.“▪️
🔘البته نتیجه معکوس گرفتهاند، زیرا برخی از افراد نیز احادیثی نقل کردهاند که خشکسالی و نباریدن باران ناشی از رفتار حکومتها است و نه مردم. در آخرین مورد نیز یکی از آقایان مراجع متذکر شدند که؛ ▪️نیازی به نماز نیست، کار خودتان را درست انجام دهید، بقیه مسایل را خداوند تأمین میکند. یا تعریضی به بیعدالتی و ظلم داشتند که با وجود اینها نعمت هم از ما رویگردان خواهد شد.▪️
🔘منطق آنان که گناه را عامل کمبارشی میدانند، چنان کممایه و سست است که ارزش نقد هم ندارد، ایدهای سراسر متناقض با شواهدی علیه ادعا است و به احتمال زیاد خودشان هم هیچ باوری ندارند. به علاوه معلوم نیست که چرا این گناهان را متوجه صاحبان قدرت نمیکنند و همه را به مردم میگویند، گویی که دیوار مردم کوتاه است.
🔘اتفاقاً این مسأله به گناه حکومت مربوط میشود ولی نه در قالب بارش باران، بلکه به صورت دیگر. منظور از گناه حکومت، فقط ظلم و ستم و بیعدالتی نیست، بلکه بزرگترین گناه حکومت، عدول از مبانی حکومتداری عادلانه است. حکومتداری باید مبتنی بر عقلانیت و علم و انصاف و همراه با مشارکت مردم باشد. چنین حکومتی منشاء خیر و برکت میشود و برعکس. برای اثبات این ادعا مقایسه حکومتهای کره شمالی و جنوبی و آلمان شرقی و غربی، و حتی چین بزرگ و جزیره تایوان آموزنده هستند.
🔘کره شمالی و جنوبی پیش از جنگ جهانی دوم یک کشور و ملت و با یک ویژگیها بودند، ولی جنگ جهانی دوم آنان را جدا کرد و هنوز هم بحران آن مثل یک کوه آتشفشان فعال است و میتواند به یک باره فوران کند. کره شمالی که دولت کمونیستی بود، ابتدا قدری پیش افتاد ولی به مرور زمان مسابقه رفاه و آسایش و توسعه را از کره جنوبی باخت. به طوری که اکنون درآمد سرانه کره جنوبی حدود ۲۵ برابر کره شمالی است. اگر بخواهند وحدت هم کنند، نمیتوانند. اینها مثل یک سیبی بودند که از وسط دو نیم شدند و اتفاقاً بخش مهمتر و پرمنبعتر آن نصیب کره شمالی شد، اکنون فاصله آنها چنان عظیم است که امکان اتحاد را هم از میان برده است. آنها فقط در اصول اداره کشورداری تفاوت داشتند. کافی است تصویر شب این دو کشور را مقایسه کنیم تا اندازه تفاوت را ببینیم؛ کره شمالی تاریک و کره جنوبی نورانی و روشن است.
🔘همین تفاوت را در آلمان شاهد بودیم. البته آلمان خیلی زود به وحدت رسیدند، طی حدود ۴ دهه که این دو کشور از هم جدا شدند، درآمد سرانه آلمان غربی حدود ۱٫۵ برابر آلمان شرقی شده بود. در حالی که آلمان غربی یک جامعه توسعهیافته بود، آلمان شرقی در جا میزد و مردم نیز در پایان قیام کردند و دو کشور یکی شدند. تفاوت میان دو کشور باز هم در نحوه اداره کشور بود و به مردم و جغرافیا ربط نداشت.
🔘جالبترین آنها کشور چین است. جزیره تایوان در سال ۱۹۴۹ خود را از چین کمونیست جدا کرد و در حمایت آمریکا در آمد، تا حدود ۴۰ سال بعد، تایوان یک اقتصاد پیشرفته شد، و گر چه منابع ارزشمندی نداشت، ولی به لحاظ درآمد سرانه با چین اصلی فاصله بزرگی پیدا کرده بود. شاید همین وضعیت موجب شد که رهبری چین تغییر سیاست دهد و طی ۴ دهه اخیر، چنان تحولی در چین ایجاد کند که دیگر هیچ احساس کمبودی و حقارتی نسبت به تایوان نمیکنند.
🔘تحول در چین فقط ناشی از تغییر ریل اداره کشور بود، و الا حکومت و مردم و جغرافیا همان است. تنها چیزی که تغییر کرده نحوه اداره امور کشور، در واقع همان رفتاری که انتظار میرود عقل سلیم در اداره کشور داشته باشد.
🔘تفاوت ما با کشورهای اطرافمان نیز همین است. تفاوت گذشته و حالمان نیز همین است. چرا با شیب تند بویژه پس از ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ در حال افول هستیم؟ فقط به علت تغییر نگاه و سیاست در اداره امور. و الا نباریدن باران در یک سال مسأله حیاتی نیست.
بهشت هوش مصنوعی
هوش مصنوعی سناریوهای متفاوتی پیش روی انسان قرار داده است. دکتر مهدی محمدی در بررسی سناریوهای مختلف، بهشت #هوش_مصنوعی را هم بررسی میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/1NOghc3h6RI
@irantalk_sn
آقای رئیسجمهور، بپرسید، امتحان کنید!
محمد فاضلی
آقای رئیسجمهور، برای ثبت در تاریخ مینویسم که نسلهای بعدی فکر نکنند همه ایرانیانی که دستی در آب داشتند، در مقابل همه ایدههای نادرست و اقدامات غلط سکوت کردند و دم برنیاوردند.
من البته به اندازه سر سوزنی امید ندارم که این ساختار سیاسی و سیاستی، این الگوی توسعه، این نظام برنامهریزی و ساختار منافعی که حول آب و پروژههای آبی شکل گرفته، به حرف امثال من اندک توجهی کند. اما خب مملکتمان است، دلم میسوزد، خانه و کاشانه و اموال و اقامت کانادا هم ندارم، باید بنویسم شاید به دست شما رسید و کاری کردید.
آقای رئیسجمهور پزشکیان، #آب_تهران هم مثل آب بقیه مملکت بر اثر سالها اصرار بر الگوی توسعه غلط به وضعیت بحرانی رسیده است. در خبرها آمده بود که برای راهحل آب تهران، قرار است آب دریا را شیرینسازی کنند و به تهران برسانند. وزیر نیروی شما از در دستورکار بودن شیرینسازی ۲ میلیارد متر مکعب آب گفته است.
آقای رئیسجمهور، میشود لطف کنید از آنها که میخواهند آب تهران را با شیرینسازی و انتقال آب دریا از خلیج فارس و دریای عمان تأمین کنند، چند سؤال بپرسید و جوابشان را با من رعیت و بقیه شهروندان به اشتراک بگذارید؟
یک. طراح، پشتیبان و پیشبرنده پروژه تأمین آب تهران از طریق شیرینسازی آب دریا کیست؟ کدام شرکت است؟
دو. آیا طراحان، حامیان و پشتیبانان این طرح حاضرند اسناد مطالعات مهندسی، اقتصادی، محیطزیستی، اجتماعی و امنیتی این طرح را منتشر کنند؟ حاضرند در یک نشست مطبوعاتی با حضور متخصصان و رسانهها از طرحشان دفاع کنند؟
سه. آیا حاضرند به ملت ایران اعلام کنید که قیمت هر متر مکعب آبی که از خلیج فارس و دریای عمان شیرینسازی شده و به تهران میرسد چند دلار یا یوروست؟ هزینه سرمایهگذاری و عملیات در تأسیسات شیرینسازی و انتقال تا تهران چقدر است؟
چهار. با آن مقدار سرمایهگذاری، کلاً چقدر آب به تهران انتقال پیدا میکند؟ مقدار آب منتقلشده در نسبت با هدررفت شبکه آب شرب و بهداشت تهران چقدر است؟
پنج. چرا به جای اینکه کار پایداری نظیر کاهش هدررفت در شبکه شرب و بهداشت تهران را انجام دهید/دهند؛ دنبال انتقال آب از هزار کیلومتر آنطرفتر هستند؟
شش. آیا هزینههای کاهش هدررفت در شبکه شرب و بهداشت تهران (و هزینه سایر گزینههای نظیر تصفیه، بازچرخانی، و ...) را با هزینه انتقال آب مقایسه کردهاند؟ آقای رئیسجمهور شما مقایسه این هزینهها را میدانید؟
هفت. آیا میخواهند آب را از هزار کیلومتر آنطرفتر با هزینه چند دلار بر هر متر مکعب شیرین کنند و به تهران بیاورند و بعد نزدیک به ۳۵ درصد آنرا در شبکههای این شهر به هدررفت فیزیکی و آب بدون درآمد تبدیل کنند؟
هشت. وقتی الان نمیتوانید هزینه تمامشده آب فعلی (احتمالاً کمتر از ۱۵ هزار تومان در هر متر مکعب) را از مردم بگیرید، و تازه ۳۵ درصد آن هم هدررفت فیزیکی و آب بدون درآمد میشود؛ میخواهید هزینه آب شیرینسازی و منتقلشده به قیمت هر متر مکعب چند دلار را بگیرید؟
نه. با همین رویه که تهران جمعیتپذیر و بزرگ میشود، و هیچ کاری برای مدیریت و کاهش مصرف آب نمیکنید، چند سال دیگرش که این آب انتقالی از خلیج فارس هم کم آمد، چه میکنید؟ دوباره آب منتقل میکنید؟ اصلاً پولی باقی مانده که صرف این نادانیها کنید؟
آقای رئیسجمهور
وزیر نیرو گفته شیرینسازی ۲ میلیارد مترمکعب آب دریا در دستور کار است.
خیلی سرراست و خودمانیاش این است: حکمرانی آبی که نتواند ۱۰۳ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر این کشور را به گونهای مدیریت کند که تضمینکننده ظرفیت زیستپذیری سرزمین باشد. آن موقع که ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بود هم نتوانست این کار را انجام دهد. با اضافه شدن ۲ میلیارد مترمکعب آب دریا هم به جایی نمیرسد. البته ساختوساز و کاسبی خوبی برای شرکتهای سازنده است.
آقای رئیسجمهور، شما خیلی سؤال میپرسید، یک بار هم این سؤالات را بپرسید و اگر جوابی شنیدید، به من رعیت و بقیه شهروندان هم اطلاع دهید.
آقای رئیسجمهور اگر بتوانید طراحان، حامیان و ذینفعان طرحهای شیرینسازی و انتقال آب را وادار کنید در یک نشست رسانهای در برابر آدمهای متخصص و رسانههای مستقل از ایدههایشان دفاع کنند، گام بزرگی برای عقلانیت برداشتهاید. امتحان کنید.
@fazeli_mohammad
انسان ۲
دکتر #مهدی_محمدی سناریوی «انسانِ ۲» و همچنین «بهشت هوش مصنوعی» را شرح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/1NOghc3h6RI
#هوش_مصنوعی
@irantalk_sn
مجلس چگونه منابع آب را تخریب میکند؟
برای تعدیل بحران آب، اصلاحات در نظام قوانین ناگزیر است و اصلاحات قانونی از مجلس شروع میشود.
https://youtu.be/P51nTiFpMtg
ادامه وضع موجود ممکن نیست.
#بحران_آب #مجلس_و_آب
@irantalk_sn
خواستهای از وزیر محترم کشور: گزارشی بیطرفانه جامع، سریع و شفاف منتشر کنید
سرمقاله هممیهن
۲۱ آبان ۱۴۰۴
🔹 احمد بالدی جوان ۲۳ساله اهوازی که در مواجهه با ماموران شهرداری این شهر که برای تخریب محل کسب پدرش در پارک زیتون آمده بودند و اقدام به خودسوزی کرده بود، درگذشت. در پی این فوت، رئیسجمهور در اقدامی ضروری به وزیر کشور دستور داد ضمن ابلاغ پیام تسلیت و ابراز همدردی وی به خانواده بالدی، هرچه سریعتر کمیتهای ویژه برای بررسی دقیق ابعاد ماجرا و پیگیری برخورد قاطع با خاطیان تشکیل شود.
🔹اکنون توپ در زمین وزارت کشور و استانداری خوزستان است. تاکنون دادستانی و شهرداری اهواز بیانیههایی را صادر کردهاند که همه حقیقت را پوشش نمیدهد. در اینجا چند پرسش را مطرح میکنیم که امیدوارم بهصورت شفاف در گزارش احتمالی آقای وزیر کشور که بهزودی منتشر خواهد شد، به آنها نیز پاسخ داده شود. به نظر ما، این گزارش را میتوان در مدت ۵روز تهیه و منتشر کرد. گزارش غیرعلنی هم پذیرفتنی نیست.
🔹آیا ادعاهای پدر و مادر متوفی درباره نحوه رفتار با این جوان و یا درخواست چند روز مهلت درست است یا خیر؟ این گزارش دیروز در هممیهن منتشر شده است.
🔹 آیا درست است که ماموران این جوان را با کنایه به دادن فندک، به خودسوزی تحریک کردهاند؟
🔹آیا فیلمهای منتشرشده از این واقعه اسفبار را دیدهاید؟ ماموران اجرایی شهرداری چه حقی در برخورد فیزیکی با زنان یا بازداشت آنان دارند؟ چرا با مشاهده مقاومت نیروی اجرایی شهرداری شدت عمل بیشتری به خرج میدهد؟
🔹آیا شهرداری طرحی اجرایی برای آن محل در دست اقدام دارد یا فقط ادعا بوده تا مغازه را تصاحب کنند؟
🔹علت فوت جوان سوختگی است یا خفگی ناشی از کپسول ضدحریق؟ چرا او را با کپسول آتشنشانی خاموش کردند؟
🔹پرسشهای سیاسی فراتر از این موارد خاص را هم میتوان مطرح کرد. شهرداریها اجازه تاسیس چنین توافقاتی را در قالب اجاره یا بلاعوض دارند و هنگام پایان قرارداد یا داشتن طرح اجرایی حق دارند مطالبه تخلیه کنند. بهطور معمول، اگر طرحی در دست اجرا نباشد، همان قرارداد را با مبلغ کارشناسی ادامه میدهند.
🔹نکته اینجاست که اغلب برای گرفتن از مستاجر و دادن به دیگرانی که دوست و آشنا هستند، چنین کاری را میکنند. یکی از توجیهات متقلبانه هم این است که اینجا برنامه اجرای طرح داریم که یا چنین طرحی ندارند یا در زمان آینده نامعلوم اجرا خواهد شد و فقط یک بهانه است.
🔹گفته میشود که همین کار را قبلاً با واحدی نزدیک به همین مغازه انجام دادند و پس از خلعید وی، مدتی بعد سروکله مستاجر دیگری پیدا میشود.
🔹پرسش دیگر اینکه، مجلسیها خودشان را میکُشند که با صرف هزینههای وحشتناک فرزندآوری را زیاد کنند که موفق نمیشوند و کم میکنند. چرا حالا که یک نفر ۶فرزند دارد که با او زندگی میکنند، بهراحتی و شاید بدون هیچ دلیل موجهی نانشان را آجر میکنند؟ آنهم در شهری که وضعیت آن از نگاه ناظران رسمی، بحرانی توصیف میشود.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب
توافق و توسعه در ایران امروز: چهارچوبی سیاسی و سیاستی از یک دولت توسعهگرا – نوشتار یکم
✍🏻 دکتر محسن یزدانپناه
ژرفخوانی متن بالا را به همهٔ دغدغهمندان توسعه و گشایش اصلاحگرانه پیشنهاد میکنم
@jalaeipour
این کتاب و ایده، چهار سال قبل در همین ماه آبان ۱۴۰۰ منتشر شد. چهار سال گذشته و برای سازگاری با کمآبی گام مؤثری برداشته نشده و به امروز رسیدیم.
در توهم پرآبی بودهایم.
منتقدان را آزاد کنید
جمعی از اقتصاددانان، جامعهشناسان، دیپلماتها و روزنامهنگاران آزادیخواه با انتشار بیانیهای، خواستار آزادی چند پژوهشگر و نویسنده منتقد با گرایش چپ شدند. این بیانیه به امضای شماری از اقتصاددانان سرشناس آزادیخواه از جمله محمدمهدی بهکیش، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و مسعود نیلی رسیده است.
متن بیانیه
آزادی بیان، ضرورتی اخلاقی و شرطی بنیادین برای پیشرفت جامعه است.
برخورد امنیتی با اهل قلم و بازداشت آنان صرفاً به دلیل ابراز عقیده، اقدامی ناپذیرفتنی و مغایر با اصول اخلاقی و حقوق شهروندی است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی از بازداشت شماری از اصحاب رسانه با گرایشهای فکری چپ منتشر شده است، بیآنکه توضیح روشنی از سوی مقامات مسئول ارائه شود.
احضار و بازداشت آقایان پرویز صداقت، محمد مالجو و هِیمن رحیمی و خانمها مهسا اسداللهنژاد و شیرین کریمی، از فعالان رسانهای پایگاه «نقد اقتصاد سیاسی» تنها به دلیل بیان دیدگاههایشان، قابل قبول نیست.
ما ضمن محکوم کردن این برخوردها، خواستار آزادی فوری این هموطنان و ارائه توضیح شفاف از سوی مقامات مسئول هستیم. حمایت ما صرفا بر اساس دفاع از حقوق انسانی و آزادی بیان است و به معنی تایید همه مواضع این بزرگواران نیست.
امضاکنندگان بیانیه
کوروش احمدی، محمدمهدی بهکیش، جلالالدین جلالی، پویا جبلعاملی، شاهین چراغی، امیر حسینی، امیرحسین خالقی، علی دادپی، نوید رئیسی، مهرداد سپهوند، مریم سعیدی، علیاصغر سعیدی، علی سرزعیم، علی شوریده، جواد شمسی، همایون شیرازی، ابراهیم صحافی، شلاله صحافی، محمد طبیبیان، محمد طاهری، احمد عزیزی، حسین عباسی، مجید عینیان، آرش علویان، موسی غنینژاد، پویا فیروزی، محمد قوچانی، حجتالله قندی، بهرنگ کمالی، مرتضی کاظمی، علی میرزاخانی، مسعود نیلی، کامران ندری، نیما نامداری، مهدی ناجی، فاطمه نجفی.
@Economicjournalists