dirinenegar | Неотсортированное

Telegram-канал dirinenegar - دیرینه‌نگار

3156

یادداشت‌ها، ترجمه‌ها و هم‌رسانی‌های عبدالرضا شهبازی در حوزه‌ی دیرینه‌شناسی و زمینه‌های مرتبط

Подписаться на канал

دیرینه‌نگار

این یادداشت را چندسال قبل نوشتم:

مسابقه‌ی تلویزیونی «برنده باش» با اجرای محمدرضا گلزار قرار است با محک زدن اطلاعات عمومی شرکت‌کنندگان نهایتاً آنها را به دویست میلیون تومان جایزه برساند.

این اطلاعات عمومی البته اطلاعات علمی را هم شامل می‌شود و ده‌ها میلیون بیننده‌ی این برنامه، در کنار هیجان تماشای این شوی تلویزیونی، خواسته یا ناخواسته بر اطلاعات عمومی خود هم خواهند افزود.

در قسمت ۲۱ این مسابقه، از شرکت‌کننده پرسیده می‌شود هر فرد تا چند درصد از ظرفیت مغزی خود می‌تواند استفاده کند؟
گزینه‌ای که به‌عنوان پاسخ درست نشان داده می‌شود گزینه‌ی ۱۰ درصد است!

افسانه‌ی مضحک ۱۰ درصد هیچ پایه و مایه‌ی علمی ندارد و اصولاً مشخص نیست چگونه بین مردم، حتی مردم کشورهای غربی، رواج یافته است. آخرین تحقیقات علمی نشان می‌دهند در طول ۲۴ ساعتِ شبانه‌روز همه‌ی بخش‌های مغز فعال است و از ۱۰۰ درصد ظرفیت آن استفاده می‌شود.

نمی‌دانم کسانی که در نقش کارشناس، پرسش‌های علمی این مسابقه را تنظیم و تایید می‌کنند چه صلاحیت علمی دارند، ولی این را می‌دانم که نشر چنین داده‌های غلطی در بین ده‌ها میلیون نفر در جامعه بسیار آسان‌تر از زدودن آنها از اذهان این مخاطبان است.

بی‌اساس‌بودنِ افسانه‌ی ۱۰ درصد فراوان اینجا و آنجا نشان داده شده است. به‌عنوان نمونه، در این لینک (http://bit.do/eA3N4) می‌توانید مقاله‌ای را که سال ۲۰۰۸ نشریه‌ی علمی معتبر ساینتیفیک امریکن منتشر کرد بخوانید.

نکته‌ی جالب دیگر این که مبتنی بر این افسانه‌ی بی‌اساس فیلمی هم ساخته شده است (Lucy, 2014) که بیش از ده برابر هزینه‌ی ساختش در گیشه فروش کرد.
ولی خب، کارگردان و تهیه کننده‌ای را که به فکر فروش هر چه بیشترند چگونه می‌توان قیاس کرد با تلویزیونِ مثلاً ملی ما که هزینه‌اش از جیب تک‌تک ایرانیان پرداخت می‌شود؟

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

مارماهی مهربان یا هیولای بیگانه؟

این مارماهی ماره (Moray) است؛ عوام تصور می‌کنند برق دارد ولی در حقیقت مارماهی ماره که اغلب ساکن آب دریا یا آب‌های لب‌شور است، با مارماهی برقی که در آب شیرین زندگی می‌کند، تفاوت دارد.
مارماهی ماره اغلب در میان مرجان‌ها زندگی می‌کند، مخفی می‌شود و شکارش را غافل‌گیر می‌کند.

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

در سری فیلم‌های ترمیناتور زمانی که شبکه‌ی هوش مصنوعیِ فوق پیشرفته‌ی اسکای‌نت (Skynet) به خودآگاهی (self-awareness) می‌رسد، انسان‌های هراسان می‌کوشند آن را غیر فعال کنند ولی اسکای‌نت به خشم می‌آید و با حملات هسته‌ای دمار از روزگار انسان‌ها درمی‌آورد و واقعه‌ای را رقم می‌زند که به آن روز داوری (Judgment Day) می‌گویند.

آینده‌ی تاریکی که این فیلم‌ها از سرانجامِ هوش مصنوعی به تصویر می‌کشند تا کجا روی در واقعیت خواهد داشت؟

اصولاً هوش مصنوعی تا کجا پیش خواهد رفت؟

آیا به خودآگاهی خواهد رسید؟

اگر به خودآگاهی رسید، چقدر احتمال دارد به سرپیچی از خالق خود روی آورد؟

اگر هوش‌های مصنوعیِ به‌خودآگاهی‌رسیده‌ی سراسر دنیا با هم علیه انسان متحد شدند چه؟

اگر اَبَرهوش مصنوعیِ به‌خودآگاهی‌رسیده‌ی آینده، یعنی ‌اسکای‌نت دنیای واقعی، در پی انتقام از خالق خود برآمد، انسان‌ها چقدر توان دارند از وقوع روز داوری جلوگیری کنند؟

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

«شاعران می‌گویند که علم، زیبایی ستاره‌ها را ضایع می‌کند، چون‌که آن‌ها را صرفاً کره‌هایی از اتم‌ها و مولکو‌ل‌های گاز می‌دانند.
شیفته و مبهوت این چرخ‌ و فلک، با چشم‌های کوچکم می‌توانم نورهایی به قدمت یک میلیون سال را هم ببینم.
چه نقش و نگار عظیم و پر ابهتی است این‌که خود من هم جزئی از آنم. آنچه تنم را ساخته، شاید روزگاری، شراره‌ای بوده باشد که از ستاره‌ی فراموش‌ شده‌ای بیرون زده است. مثل آن شراره‌ای که همین حالا دارم در آن گوشه می‌بینم. یا می توانم این چرخ و فلک را با چشم بزرگ تلسکوپ پالومار تماشا کنم و ببینم که ستاره‌ها همه دارند از هم، از نقطه‌ی آغازی که شاید روزگاری سرچشمه‌ی همگی‌شان بوده است، دور می‌شوند.

شاعران امروزی چرا حرفی از این چیزها نمی‌زنند؟ چه جور مردمانی هستند این شاعران، که اگر ژوپیتر خدایی در هیئت انسان باشد، درباره‌اش چه شعرها که نمی‌سرایند، اما اگر در قالب کره‌ی عظیم چرخانی از متان و آمونیاک باشد، سکوت می‌کنند؟»

▫️شش قطعه‌ی آسان/ نوشته‌ ریچارد فاینمن/ ترجمه‌ محمدرضا بهاری/ نشر هرمس

▪️کلمه‌ی Jupiter هم به‌معنی پادشاهِ خدایان است (در اسطوره‌های رومی) و هم به معنی سیاره‌ مشتری.

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

▫️میچیو کاکو، فیزیک‌دانِ آمریکایی

- نکته‌ی جالب این است که هر چه درباره‌ی مغز کشف می‌کنیم و یافته‌های قدیمی درباره‌ی آن را رد می‌کنیم یا زیر سوال می‌بریم، در واقع کار خود مغز است که درباره‌ی خودش نظریه‌پردازی می‌کند!

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

◽️زمانی که مایکل کرایتون رمان پرفروش خود را موسوم به «پارک ژوراسیک» در سال ۱۹۹۰ منتشر کرد نه‌تنها عموم مردم از امکان پیشنهادی بازسازی دایناسورها و تروسورهای منقرض‌شده در اعصار کُهن ذوق زده شدند که این ذوق‌زدگی به جمع نه چندان کمی از زیست‌شناسان، به‌خصوص متخصصان ژنتیک، هم سرایت کرد و آنها را وا داشت تا بر اساس فرمول کرایتون دست به شبیه‌سازیِ خزندگان مخوف بزنند. این از معدود مواردی بود که علم (science) داشت از تخیل و قصه (fiction) پیروی می‌کرد.

◽️دانشمندانِ به وجد‌آمده که رویای پارک واقعی ژوراسیک را در سر داشتند شبانه‌روز به کار مشغول شدند و دست به آزمایش‌های مشابهی زدند و کوشیدند با استخراج DNA موجود در اندرون حشرات به دام‌افتاده در کهرباهای کُهن، دایناسورها و تروسورهای از‌میان‌رفته را بازسازی کنند و هر از گاهی نیز اخباری حاکی از موفقیت‌های نسبی منتشر می‌کردند.
دهه‌‌ی ۱۹۹۰ خصوصاً نيمه‌ی اولِ آن سرشار از اخباری از اين دست بود، ولی به‌زودی معلوم شد آن DNAهایی كه از اين طريق استخراج شده بود در اصل DNAهای انسانی است كه از نفس، عطسه و يا عرقِ آزمايش‌گران وارد نمونه شده بوده است!

◽️در سال ۲۰۱۲، گروهی از دیرینه‌شناسان دانمارکی‌، استرالیایی، پرتغالی، چینی و نیوزلندی طی پژوهش مشترکی که بر روی ۱۵۸ نمونه از فسیل استخوان پای چند گونه از پرندگان غول‌پیکر منقرض‌شده‌ی موا (moa)، با قدمت ۶۰۰ تا ۸۰۰۰ ساله، انجام دادند نشان دادند که نیمه‌عمر ملکولهای DNA برابر با ۵۲۱ سال است.
این به معنی است که در ۵۲۱ سال نخست بعد از مرگ جاندار، اگر لاشه در شرایط نزدیک به ایده‌آل هم حفظ شود، یعنی حدود ۱۳ درجه‌ی سانتیگراد بالای صفر، نیمی از پیوندهای نوکلئوتیدی در ملکول DNA تخریب می‌شود. طی ۵۲۱ سال بعد، نیمی از نیمه‌ی سالمِ باقی‌مانده هم تخریب می‌شود و این روند نیمه‌عمری تا تخریب کامل مولکول ادامه می‌یابد.

پژوهش‌گران پیش‌بینی کردند که اگر نمونه‌ها در شرایط دماییِ کاملاً ایده‌آل هم حفظ شوند، یعنی ۵ درجه‌ی سانتیگراد زیر صفر، بعد از ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار سال کل پیوندهای موجود در ملکول DNA به طور کامل نابود می‌شود.

این در صورتی است که خیلی زودتر از این بازه‌ی زمانی، یعنی یک میلیون و ۵۰۰ هزار سال بعد از مرگ جاندار، DNA ناخوانا می‌شود و اطلاعات معناداری نمی‌توان از آن استخراج کرد.

◽️با این وصف، نمی‌توان به احیای DNAهایی که دستکم ۶۶ میلیون سال قبل صاحبان خود را از دست داده‌اند امیدوار بود. برای احیای دایناسورهای منقرض‌شده شاید نزدیک‌ترین راه رجوع به نمونه‌های زنده‌ی امروزین، یعنی پرندگان، است و امید بستن به پیشرفت مهندسی معکوس ژنتیک.

- عبدالرضا شهبازی


@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

Late in 1664, a brilliant comet appeared in the skies. Spanish observers were the first to note its arrival, but over the following weeks, as it grew in size and brightness, eyes all over Europe turned towards this heavenly spectacle. In Italy, France, Germany, England, the Netherlands, and elsewhere – even in Europe’s young colonies and outposts in the Americas and Asia – observers tracked and recorded the comet’s motions and changes. Some took careful measurements and argued over calculations of the comet’s size and distance, and whether its path through the heavens was curved or straight. Some observed it with the naked eye, others with instruments such as the telescope, an invention then just about sixty years old.

اواخر سال ۱۶۶۹ دنباله‌داری درخشان در آسمان ظاهر شد. رصدگران اسپانیایی نخستین کسانی بودند که متوجه حضورش شدند ولی ظرف هفته‌های بعد، همچنان که بزرگ‌تر و درخشان‌تر می‌شد، چشم تمامی مردم اروپا به این نمایش آسمانی خیره شد. در ایتالیا، آلمان، انگلستان و هلند و جاهای دیگر، حتی در مستعمرات و پایگاه‌های جدید اروپا در قارۀ آمریکا و آسیا، رصدگران حرکات و تغییرات این دنباله‌دار را پی می‌گرفتند و ثبت می‌کردند. برخی از آنها اندازه‌گیری‌های دقیقی انجام دادند و بر سر نحوۀ محاسبۀ اندازه و فاصلۀ این دنباله‌دار و همچنین راست یا منحنی‌بودنِ مسیر آن با همکاران خود بحث و گفتگو می‌کردند. برخی با چشم غیر مسلح آن را رصد می‌کردند و برخی دیگر به‌کمک ابزارهای نجومی، نظیر تلسکوپ که فقط حدود شصت سال از اختراعش می‌گذشت.

Some tried to predict its effects on the Earth, on the weather, on the quality of the air, on human health, and on the affairs of men and the fates of states. Some saw it as an opportunity to test new astronomical ideas, others saw it as a divine portent for good or ill, and many saw it as both. Pamphlets flowed from printing presses, articles and contentions appeared in the new periodicals devoted to natural phenomena, people discussed it in princely courts and academies, in coffee-houses and taverns, while letters full of ideas and data shuttled back and forth among distant observers, weaving webs of communication across political and confessional boundaries. All of Europe watched this spectacle of nature and strove to understand it and to learn from it.

(The Scientific Revolution; A Very Short Introduction/ Lawrence M. Principe/ 2011)

شماری می‌کوشیدند تاثیرات حضور این جرم سماوی را بر زمین، آب و هوا، کیفیت هوا، سلامتی انسان و بر امور جاری آدمیان و سرنوشت کشورها پیش‌بینی کنند. عده‌ای حضور آن را فرصتی مغتنم شمردند برای سنجش اندیشه‌های جدید در حوزۀ اخترشناسی و دیگران نیز این دنباله‌دار را نشانه‌ای از خیر یا شری دانستند که خداوند بر آدمیان آشکار کرده است، و بسیاری هم هر دو را در آن می‌دیدند. سیل کتابچه‌ها و جزوات از چاپخانه‌ها سرازیر می‌‌شد، مقالات و مجادلات در نشریات ادواریِ جدیدی که به بررسی پدیده‌های طبیعی می‌پرداختند به چاپ می‌رسید، افراد از دربار شاهزادگان و دانشگاه‌ها گرفته تا قهوه‌خانه‌ها و میکده‌ها دربارۀ آن بحث و گفتگو می‌کردند و نامه‌هایی سرشار از اندیشه‌ و داده‌ میان رصدگرانی دور از هم مبادله می‌شد و شبکه‌ای ارتباطی پدید آورد که مرزهای سیاست و مذهب را در می‌نوردید .اروپا یکپارچه چشم به این صحنۀ تماشایی طبیعت دوخته بود و می‌کوشید اسرار آن را بفهمد و از آن بیاموزد.

(انقلاب علمی؛ درآمدی مختصر و مفید/ لارنس اِم. پرین‌چی‌پِی/ ۲۰۱۱)

- ترجمه‌ی این بخش‌ها: عبدالرضا شهبازی

#ترجمه
#نمونه_ترجمه
#آموزش_ترجمه
#انقلاب_علمی

◾کتاب بالا به گمان من بهترین منبع، در این حجم و پرداخت، است برای شناخت انقلاب علمی که حدوداً در فاصلۀ ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی در اروپا به وقوع پیوست و علم مدرن از دلِ آن پدید آمد.

نویسندۀ کتاب، پرفسور لارنس پرین‌چی‌پِی، استاد تاریخ علم در دانشگاه جان هاپکینز است و شهرتی جهانی دارد در شناخت تاریخ کیمیاگری.

امیدوارم این کتاب مفید به‌خوبی ترجمه و به زیور طبع آراسته شود.

@Englishnutsbolts

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

منتشر شد
درآمدی تاریخی به نظریۀ تکامل
جان اسکاتنی
ترجمۀ محمدرضا توکلی صابری
نشر کرگدن، مجموعۀ «مطالعات تکامل»، دبیر مجموعه: محمدرضا معمارصادقی
۱۹۲ صفحه

درک ما از نحوۀ پیدایش حیات و سیر تحول موجودات زنده بیش از هر چیز تحت تأثیر دو نظریۀ علمی است: تکامل از راه انتخاب طبیعی و ژنتیک. وقتی طبیعت‌شناس انگلیسی، چارلز داروین، در سال ۱۸۵۹ برای نخستین‌بار اندیشه‌های خود را در کتاب منشأ گونه‌ها مطرح کرد، با مقاومت‌های فراوانی هم در جامعۀ علمی و هم میان عموم مردم روبه‌رو شد. چند سال بعد، وقتی راهبی ناشناس، گرگور مِندل، نتایج آزمایش‌های خود را منتشر کرد نیز جهان علم اهمیت یافته‌های او را در تأسیس آنچه بعدتر علم ژنتیک نامیده شد درنیافت. جان اسکاتنی در کتاب درآمدی تاریخی به نظریۀ تکامل آنچه را این دو مرد بزرگ کشف کردند توضیح می‌دهد.
درآمدی تاریخی به نظریۀ تکامل برای همۀ خوانندگانی که دربارۀ جهانی که در آن زندگی می‌کنیم کنجکاوند جذاب خواهد بود، و به آنان نشان می‌دهد نظریۀ تکامل چگونه درک ما را از خود و جایگاهمان در جهان تغییر داده است.

خرید مستقیم در تلگرام با تخفیف ویژه:
@kargadanpubBot

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

◽️متن انگلیسیِ کتابِ "مرز حیات"

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

کتاب خوب و پراطلاعِ «انسان به روایتِ زیست‌شناسی»، نوشته‌ی آنتونی بارنِتِ جانورشناس را زنده‌یاد دکتر محمدرضا باطنی، به‌ اتفاقِ همسرشان ماه‌طلعتِ نفرآبادی، سال ۱۳۶۳ ترجمه کرد و نشر نو آن را به چاپ رساند.

دکتر باطنی این کتاب را در ایامی ترجمه کرد که در اوج شکوفایی علمی و شور تدریسِ زبان‌شناسی در دانشگاه تهران، به‌حکم انقلاب فرهنگی تن به بازنشستگی اجباری داده بود.
یک سال بعد از چاپ این کتاب، دوران فرهنگ‌نویسی دکتر باطنی در موسسه‌ی انتشاراتی فرهنگ معاصر آغاز شد و تا پایان عمر استاد ادامه یافت.

گرچه از عمر تالیفِ این کتاب چند دهه می‌گذرد و پژوهش‌های جدیدی در موضوعات مختلف کتاب انجام شده ولی بسیاری از مطالب آن، دست‌کم برای مخاطب مشتاق ولی کم‌اطلاع، همچنان تازگی دارد و از این نظر بسیار آگاهی‌رسان است.

این کتاب خوب اکنون نایاب است. امیدوارم نشر نو همت کند و این کتاب را بعد از سال‌ها پرده‌نشینی از گوشه‌ی عزلت به‌در آورد و با سیمایی نو و حروف‌چینی جدید، در قالب کتابی کلاسیک در این عرصه، روانه‌ی بازار کند.

در بالا می‌توانید نسخه‌ی پی‌دی‌اف این کتاب را دانلود کنید.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

نُچ‌آوا (click) آوایی است که با سازوکار جریان هوای نرمکامیِ درون‌سو تولید می‌شود.

به زبان فنیِ آواشناسی، نچ‌آوا معمولاً با دو بست ایجاد می‌شود: یک بست در نرمکام و یک بست به‌کمکِ دولب.
سازوکار تولید آن به این شکل است که زبان به نرمکام می‌چسبد و لب‌ها نیز با فشار به‌هم بسته می‌شوند. در این حالت، هوای محبوس میانِ این دو بست با پایین کشیده شدنِ بدنه‌ی زبان رقیق می‌شود و با باز شدنِ دو لب از هم، هوا با فشار وارد فضای دهان می‌شود و در نتیجه، نچ‌آوا تولید می‌شود.

این آواها در جایگاه‌های تولیدِ لبی، دندانی، پس‌لثوی، کامی‌لثوی و لثوی‌کناری مشاهده شده‌اند.

نچ‌آواها در زبان‌های جنوب آفریقا متداول‌اند و در نقشِ یک آوای زبانی در خارج از این قاره رصد نشده‌اند.

در ویدیوی بالا، تولید نچ‌آوا را در عمل می‌بینید.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

در تاریخ جهان، به باور من، هیچ دورانی همچون دوران مدرن متقدم در اروپا (Early Modern Europe) این همه بر شکل‌گیری وضعیت (فکری، فرهنگی، فلسفی، علمی، سیاسی و مذهبی) فعلی جهان امروز تأثیرگذار نبوده است.

مورخان دورانِ مدرن متقدم را معمولاً از سال ۱۴۵۰ (سال سقوط قسطنطنیه) در نظر می‌گیرند و تا حدود سال ۱۷۵۰ میلادی (سپیده‌دم انقلاب صنعتی) امتداد می‌دهند.

▫رنسانس (The Renaissance)، جنبش هنری (و ادبی) که تقریباً از ابتدای این دوران در ایتالیا آغاز شد و تا قرن شانزدهم به همه‌ی نقاط اروپا سرایت کرد و تأثیری ژرف بر درک هنریِ انسانِ برآمده از قرون وسطا برجای گذاشت.

▫نهضت اصلاح دینی (The Reformation) که با صدور بیانیه‌ی ۹۵ ماده‌ای مارتین لوتر در سال ۱۵۱۷ علیه کلیسای کاتولیک آغاز شد، هیمنه‌ی پاپ و کلیسای کاتولیک را شکست و به شکل‌گیری آیین پروتستان انجامید. همچنین به‌دلیل دادن حق مراجعه‌ی مستقیم مردم به کتاب مقدس (که آیین کاتولیک ممنوع می‌دانست) موجی از سوادآموزی را به راه انداخت.

▫ابداع دستگاه چاپ (Printing Press)، در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی به همت یوهانس گوتنبرگ، که انقلابی را در صنعت چاپ، نشر افکار و سوادآموزی پدید آورد.

▫انقلاب علمی (The Scientific Revolution) ، که از ۱۵۳۴ میلادی (سال انتشار کتاب معروف کوپرنیک، «گردش افلاک آسمانی») آغاز شد و تا سال ۱۶۶۷ (سال انتشار کتاب مشهور نیوتن، «اصول ریاضی فلسفه‌ی طبیعی») به طول انجامید و موجب شد تحولاتی عمیق در علوم ریاضی، فیزیک، اخترشناسی، زیست‌شناسی و شیمی به‌وجود آید، نگاه انسان‌ها را نسبت به طبیعت دگرگون کرد و علم مدرن از دل آن پدید آمد.

▫عصر اکتشافات (The Age of Discovery)، که شروعش تقریباً مصادف با آغاز این دوران بود، عصر سفرهای بلند دریایی به ماورای بحار را رقم زد و طی آن قدرت‌های اسپانیا و پرتغال (عمدتاً) دست به کشف و استعمار سرزمین‌های جدید زدند.
کریستف کلمب قاره‌ی آمریکا را کشف کرد، فردیناند ماژلان به گِرد جهان چرخید و واسکودوگاما مسیر مناسب دریایی شرقی به سمت هند را یافت. این‌ها صرفاً چند نمونه از این اکتشافات و البته استعمار متعاقب آنها بودند.

▫روشنگری (The Enlightenment)، جنبش فکری و فلسفی‌ای بود که از حدود ۱۶۵۰ آغاز شد و تا حدود ۱۷۵۰ میلادی به‌طول انجامید و طی آن نیروهای فکری و فرهنگی اروپای غربی با تأکید بر عقل و تحلیل و بررسی انتقادی، علیه مراجع فکری سنتی شوریدند.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

آینده‌ی بشر چه خواهد بود؟
چه مسیری را خواهد پیمود؟
آیا از فرط حماقت روی در انقراض خواهد نهاد، یا با تدبیر و به‌کمک علم و فناوری از مرزهای سامانه‌ی خورشیدی فراتر خواهد رفت و در سیاراتی دیگر ساکن خواهد شد؟
برای دیدن مستند "آینده‌ی بشر" لازم است حدود چهار ماه دیگر صبر کنیم (تا ماه ژوئن).
ولی فعلاً می‌توانیم پیش‌نمایش آن را ببینیم.
با کیفیت بالا ببینید.

گروه ملودی‌شیپ تاکنون ثابت کرده است که در خلق جلوه‌های ویژه‌ی حیرت‌انگیز استاد است.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

www.youtube.com/watch?v=OczrdOqAs-k

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

اگر دو سمتِ تصویر را بپوشانیم، سرعت کم می‌شود.
اگر میانه‌ی تصویر را بپوشانیم، سرعت زیاد می‌شود.

▫️درواقع، تغییری در سرعتِ تصویر ایجاد نمی‌شود. این چشم ماست که به‌خطا حرکت را کُند و تند می‌بیند.

- عبدالرضا شهبازی

#خطای_بصری

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است،‌ فلسفه حماقت را به چیزی شرم‌آور تبدیل می‌کند. فلسفه کاربردی ندارد جز افشاکردن پستی‌های اندیشه در تمامی اَشکالش.

- ژیل دولوز

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

◽️سفرِ کیهانی

▪️نوشته‌ی ریچارد دوکینز
▪️ترجمه‌ و پانوشت: عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

◽️پیدایش و تکامل حیات

▪️نوشته‌ی گروه نویسندگان
▪️ترجمه‌ی پرویز قوامی
▪️نشر روزبهان، ۱۳۶۱

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

◽فرجامِ دایناسورها

▪️نوشته‌ی پیتر وارد
▪️ترجمه‌ی عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

ترجیح می‌دهم پرسش‌هایی داشته باشم که نتوان پاسخی برایشان یافت تا اینکه پاسخ‌هایی داشته باشم که نتوان آنها را به پرسش گرفت.

- ریچارد فاینمن، فیزیک‌دانِ فقید آمریکایی (۱۹۸۸-۱۹۱۸)

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

«هزاران سال بشر خود را گُل سَرسَبدِ حيات روی سياره‌ای در مركز كائنات می‌پنداشت. علم اين نگاه را دگرگون كرد و نشان داد ما در حاشيه‌ی كهكشانی كران‌ناپيدا در جهانی سرشار از كهكشان به‌سر می‌بريم كه سياره‌ی ما در اين ميان صرفاً يكی از دنياهای بی‌شمار آن محسوب می‌شود‌. ريزترين اجزاي بدن ما تاريخي دارند به درازنایِ تاريخِ خود كيهان. اتم‌های هيدروژن اندك‌زمانی پس از مَهبانگ (حدود سیزده میلیارد و هشتصد میلیون سال قبل) از تبديل انرژی به ماده پديد آمدند و بعدها از بازتركيب آنها در ستاره‌ها و اَبَرنواخترها اتم‌های بزرگ‌تر شكل گرفتند.

فضا همچون جنگلی شكوفا پيوسته ماده را در خود بازيابی می‌كند. در فضای بی‌كران، ستارگانِ بی‌شمار همچون كوره‌های آسمانی به كار توليد عناصر مشغول‌اند و هرگاه به نهایت عمر خود برسند و منفجر ‌شوند اين عناصر را در فضا به هر سويی گسيل می‌كنند تا در جايی ديگر ستاره‌ای ديگر شكل بگيرد.

اتم‌هايی كه سیاره‌ی ما را تشکیل داده‌اند ساكنان قبلیِ خورشيد‌هایِ بی‌شمار و از ميان‌رفته‌ای هستند.

هر كهكشان، ستاره يا انسانی مالكِ موقت ذراتی‌اند كه در ميانه‌ی مرگ و زايش اجرام سماوی، در گستره‌ی بی‌كرانِ زمان و مكان، در گذرند. ذراتی كه بدن ما را ساخته‌اند در پهنه‌ی كيهان ميلياردها سال راه پيموده‌اند و دیرزمانی پس از نابودی ما و سياره‌مان دنياهای ديگری را خواهند ساخت.»

- ترجمه‌ی نسبتاً آزاد از کتابِ
The Universe Within/ Neil Shubin/ 2013

◽️ عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

اساس شیمیایی حیاتی که ما می‌شناسیم، یعنی حیاتی که روی زمین جریان داشته است و دارد، مبتنی بر شش عنصر کربن، اکسیژن، هیدروژن، نیتروژن، فسفر و گوگرد است. تاکنون هیچ حیاتی که فاقد یکی از این عناصر باشد یافت نشده است؛ و تقریباً بنیان کاوش‌های اخترزیست‌شناختی برای یافتن حیات در دیگر نقاط کیهان مبتنی بر همین نشانیِ زیستی است که در اختیار داریم.

مسلماً کشف بسیار بسیار بزرگی خواهد بود اگر حیات بیگانه‌ای یافت شود که اساس شیمیاییِ متفاوتی با حیات آشنای ما داشته باشد. ولی اگر در لابلای همین حیات زمینی هم شکلی از حیات یافت شود که اساس متفاوتی داشته باشد چه؟ یعنی استثنایی بر قاعده باشد. در این صورت هم تحولی بنیادین در عرصه‌ی زیست‌شناسی، و اختصاصاً بیوشیمی، رخ خواهد داد و هم قاعدۀ زرین اساس شیمیایی حیات زمینی در هم خواهد شکست.

وسوسه‌ی یافتن چنین شکلِ متفاوتی از حیات در اواخر دهه‌ی نخست این قرن اخترزیست‌شناس جوان و پژوهشگر ناسا، خانم فلیسا وولف‌سایمون، را که در میکروبیولوژی تکاملی تخصص یافته بود بر آن داشت تا به کمک برخی همکاران خود در رسوبات دریاچه‌ی مونو (Mono Lake)، در کالیفرنیا، که سرشار از آرسنیک است، به دنبال چنان شکلی متفاوتی از حیات بگردند.
بعد از دو سال کاوش و پژوهش، در مقاله‌ی معروفی (https://goo.gl/Uacwta) که در اواخر سال ۲۰۱۰ در نشریه‌ی ساینس منتشر کردند مدعی شدند نوعی باکتری جان‌سخت (extremophile)، با نام عجیب GFAJ-1، را یافته‌اند که بجای فسفر، آرسنیک سمی را در مولکول‌های DNA و دیگر بیومولکولهای اصلی‌اش جایگزین کرده است.
خوب، این کشف آنقدر بزرگ و تکان‌دهنده بود که ناسا کنفرانس مهمی برگزار و این کشف مهم را با حضور خانم وولف‌سایمون رسماً اعلام کرد. این کشف حتی کم کم وارد کتاب‌های علم برای عموم شد (Cell, the Building Blocks of Life/ Terry Smith/ p. 21/2012).

ولی دیری نپایید که محققان دیگر، اینجا و آنجا، یادداشت‌هایی در نقد یافته‌های وولف‌سایمون و همکارانش نوشتند و سرانجام وادارش کردند در اواسط سال ۲۰۱۱ به کمک همکارانش جوابیه‌ای (https://goo.gl/e6SihB) در نشریه‌ی ساینس بنویسد و به‌نوعی نقدهای وارده را پاسخ دهد.

کار اما به همین جا خاتمه نیافت. در ماه جولای ۲۰۱۲ دو نقد بسیار سنگین و مفصل بر یافته‌های خانم وولف سایمون و تیمش در نشریه‌ی ساینس به چاپ رسید؛ اولی (https://goo.gl/uynGCe) از سوی گروهی از محققان از دانشگاه زوریخ، و دیگری (https://goo.gl/uMwJgi) از طرف تیمی از پژوهش‌گران از دانشگاه پرینستون.

نقدها نشان می‌دادند که هر چند باکتری جان‌سخت مذکور در محیطی آرسنیکی، و کمتر فسفاتی، یافت می‌شود ولی این عنصر در ساختار DNA آن و دیگر اجزایش بکار نرفته است و فسفر همچنان در ساختار این باکتری نقشی حیاتی ایفا می‌کند. آنها همچنین نشان دادند نمونه‌هایی که تیم وولف‌سایمون مبنای پژوهش خود را بر آن استوار کرده بودند به اندازه‌ای واجد فسفات بوده است که به میکروارگانیسم اجازه رشد و نمو بدهد، و شرایط پرآرسنیکی GFAJ-1 را چنان بار آورده است که بتواند با مهارت بسیار مقادیر کمیاب فسفات را شکار کند.

این نقدها نه تنها سبب شدند نشریه‌ی ساینس طی بیانیه‌ای یافته‌های خانم وولف‌سایمون را مردود اعلام کند، که موجب شدند این پژوهشگر جوان تقریباً بسیاری از سمت‌های پژوهشی‌اش را نیز از دست بدهد.
نقدهای وارده چنان وی را دلسرد کردند که موجب شدند وی از سال ۲۰۱۱ تاکنون، تا جایی که من جستجو کرده‌ام، پژوهش دیگری انجام ندهد.

ممکن است برخی محققان برخورد جامعه‌ی علمی را با خانم وولف‌سایمون بی‌رحمانه و ویرانگر توصیف کنند، ولی شاید این درس عبرتی باشد برای در پیش گرفتن احتیاط، دقت و صبوریِ بسیار بیشتر از سوی دیگر پژوهشگرانی که سودای کشفیات بسیار بزرگ و دوران‌ساز را دارند و می‌خواهند یافته‌های کاملاً جاافتاده‌ی علمی را به چالش بگیرند.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

اخیراً دکتر محمد کرام‌الدینی، مولف کتاب‌های زیست‌شناسیِ دبیرستان، از ترجمه‌ی جدیدش خبر داد که به‌زودی انتشارات فاطمی آن را روانه‌ی بازار کتاب خواهد کرد:
مرز حیات؛ در جست‌و‌جویِ چیستیِ حیات
نوشته‌ی کارل زیمر

زیمر روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی است که سال‌هاست در عرصه‌ی ترویج علم قلم می‌زند و در این زمینه جوایز زیادی را از آن خود کرده است.
حوزه‌ی کاری او جنبه‌های مختلف زیست‌شناسی، خصوصاً تکامل و زندگی انگل‌هاست.
کتاب "سیاره‌ی ویروس‌ها" از او را دو سال قبل آقای کاوه فیض‌اللهی به فارسی ترجمه و نشر نو روانه‌ی بازار کتاب کرد.

دکتر کرام‌الدینی در صفحه‌ی فیسبوکِ خود معرفی خوبی کرده است از کتاب "مرز حیات" که مرا بی‌نیاز می‌کند از هر توضیح دیگری.

- عبدالرضا شهبازی

با هم می‌خوانیم:

«این کتاب نامزد جایزهٔ نگارش بهترین کتاب‌ علمی پِن/ ادوارد ویلسون، کتاب برگزیدهٔ نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۲۱، کتاب برگزیدهٔ اخبار علمی سال ۲۰۲۱ و نیز کتاب برتر علمی اسمیتسونین در سال ۲۰۲۱ بوده است.

مرز بین موجودات زنده و غیرزنده کجاست؟ این پرسش به ویژه یکی از مهم‌ترین پرسش‌های جامعه است: آیا باید تخمک بارورشده را یک فرد زندهٔ مستقلی به شمار آوریم؟ چه زمانی باید فردی از نظر قانونی مرده اعلام کنیم؟

تا زمانی که تلاش نکنیم به طور جدی به این پرسش پاسخ دهیم، هرگز پیچیدگی تعریف حیات را درنخواهیم یافت و اگر نتوانیم به تعریفی برای حیات زمینی برسیم، هرگز نخواهیم توانست حیات فرازمینی را در جهان‌های دیگر کشف ‌کنیم.

زیست‌شناسان صدها تعریف برای حیات دارند که البته هیچ کدام جامع و مانع نیست. کروناویروس‌ها مسیر تاریخ آدمی را تغییر داده‌اند؛ اما بسیاری از دانشمندان هنوز آن‌ها را زنده نمی‌دانند.

کتاب مرز حیات: دربارهٔ چیستی زندگی پژوهشی بسیار جذاب و آموزنده است که بعید است کسی جز کارل زیمر بتواند از عهده‌اش برآید. نویسنده در این کتاب سفر خود را با شرح آزمایش‌های عجیبی که سعی در بازآفرینی حیات در آزمایشگاه داشته‌اند، آغاز می‌کند، با مارهای پیتون کار می‌کند، به سراغ خفاش‌هایی می‌رود که به خواب زمستانی فرورفته‌اند، نمونه‌های عجیب و شگفت‌انگیز حیات را همراه با تاریخچهٔ جست‌وجوی حیات معرفی می‌کند، به تلاش‌های آدمی برای آفرینش حیات و تکامل آن در لولهٔ آزمایش می‌پردازد، به مرزهای واقعیت و خیال در داستان هیولای دکتر فرانکنشتاین نزدیک می‌شود، قطره‌هایی را معرفی می‌کند که می‌توانند محیط خود را حس و تولیدمثل کنند و سپس به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا آدمی توانسته‌ است حیات را آزمایشگاه بیافریند؟

سیذارتا موکرجی پژوهشگر و نویسندهٔ بزرگ علوم زیستی این کتاب را انعکاس واقعیت‌های خیره‌کننده و در عین حال آموزنده دربارهٔ حیات و تلاش آدمی برای کشف جهان دانسته است.

                            ▫️▫️▫️

جانوری که بر جلد کتاب نقش بسته «خرس آبی» یا «تاردیگراد» نام دارد؛ چون شبیه خرسی‌ هشت پا و بی‌سر؛ اما به بزرگی نقطه‌ی پایانی همین جمله است.

خرس‌های آبی می‌توانند همهٔ آب بدن خود را تا آخرین مولکول از دست بدهند و در عین حال زنده بمانند و اگر روزی کسی دوباره روی آن‌ها آب بریزد، طی چند دقیقه تبدیل به جانوری در حال حرکت، تغذیه و زادآوری شوند. به همین علت آن‌ها را «نهان‌زیست» می‌نامند که نوعی «وضعیت سوم بین حیات و مرگ» است. موجودات «نهان‌زیست» نه تنها خشکی کامل و بی‌آبی را تحمل می‌کنند، بلکه حتی می‌توانند در فضا هم زنده بمانند!

پژوهشگران در سال ۲۰۰۷ تعدادی خرس‌ آبی را که از آلمان و سوئد جمع‌آوری کرده بودند، ‌خشک کردند، در قوطی قرار دادند، سوار بر یک موشک روسی که به مدار زمین می‌رفت کردند و به مدت ده روز در فضا در معرض خلأ قرار دادند؛ اما پس از بازگشت به زمین، یک قطره آب ‌آن‌ها را دوباره سرزنده و فعال کرد.

در سال ۲۰۱۹ هم پژوهشگران یک «کتابخانه‌ی ماه» مینیاتوری ایجاد کردند، در آن ۳۰ میلیون صفحه اطلاعات همراه با نمونه‌هایی از DNA انسان و هزاران خرس آبی خشکیده قرار دادند و آن را به سوی ماه پرتاب کردند؛ اما موتور ماه‌نشین درست قبل از فرود از کار افتاد و از کنترل مهندسان خارج شد.

بی‌گمان ماه‌نشین به ماه سقوط کرده و این امکان نیز وجود دارد که کتابخانه بدون آسیب به محل فرود رسیده باشد. اکنون در ماه، زمین برای خرس‌های آبی طلوع و غروب می‌کند و سلول‌های خرس‌های آبی همچنان در قبری شیشه‌ای بین مرگ و زندگی زندانی و منتظر آبی هستند که هرگز از راه نخواهد رسید.»

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

آخرین یافته‌های زیست‌شناسی نشان می‌دهد که ژنوم انسان و شامپانزه‌ها حدود ۹۸ درصد یکسان است و صرف همین اختلاف تقریباً ۲ درصدی موجب شده است، از حدود ۷ میلیون سال قبل که گونه‌ی انسان از گونه‌ی آنها انشقاق یافته است، انسان واجد چیزی شود که هوشمندی (intelligence) می‌نامیم و به آن می‌بالیم و اخیراً به‌یمن آن تمدن ساخته‌ایم و ادبیات آفریده‌ایم و به تکنولوژی دست یافته‌ایم و کوشیده‌ایم ایستاده بر ذره‌ی کوچکی به‌نام زمین به فهم اقیانوس کران‌ناپیدای کیهانی نایل آییم.

به‌رغم یکسانی ۹۸ درصدی رشته‌های DNA بین ما و شامپانزه‌ها، کاملاً می‌فهمیم که شامپانزه‌ها نمی‌توانند بفهمند، هر قدر هم که تلاش کنند، که قوانین ترمودینامیک یعنی چه، خواندن و تماشای نمایشنامه‌ی مکبث چه لذتی دارد و اصل تکامل چگونه فراز ‌و ‌فرود حیات روی زمین و چند و چون آن را تبیین می‌کند. سهل است، حتی ساده‌تر از این مفاهیم را هم نمی‌فهمند.

وقتی این اختلاف ۲ درصدی موجب برافراشتن چنین سد ستبری میان ما و نزدیک‌ترین خویشاوند ما شده است، پس چگونه انتظار داریم موجوداتی بیگانه ساکن فضاهای دور، که حتی ممکن است اساس شیمیایی حیات آنها با ما متفاوت باشد چه رسد به اختلاف ژنومی، ما را بفهمند و ما آنها را بفهمیم و اصولاً بتوانیم با آنها «ارتباط» برقرار کنیم؟

در این صورت، جست‌وجو برای حیات هوشمندِ تمدن‌ساز در گوشه‌های دیگر کیهان چگونه معنا می‌یابد، وقتی نزدیک‌ترین خویشاوند ما، با ۹۸ درصد شباهت، که بیخ گوش ما هم زندگی می‌کند، ما را نمی‌فهمد؟

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

در ماه ژوییه‌ی ۲۰۲۲ که تلسکوپ فضایی جیمزوِب اولین تصویر خود را از اعماق کیهان منتشر کرد نوشتم:

ناسا نخستین تصویر تلسکوپ فضایی جیمزوِب را از اعماق فضا منتشر کرد.

این تصویرِ فروسرخ خوشه‌ی کهکشانی SMACS 0723 را نشان می‌دهد شامل هزاران کهکشان، در کنار بخشی از ستارگان راه شیری خودمان.

ما نخستین انسان‌هایی هستیم در تاریخ بشر که چنین تصویر اعجاب‌انگیزی با این جزییات مبهوت‌کننده آن هم فقط از گوشه‌ای کوچک از بیکرانِ کیهان می‌بینیم.
این عکس حیرت‌انگیز بزرگ‌نمایی پهنه‌ای از آسمان شب است به ابعادِ یک دانه‌ی ماسه، هنگامی که دانه‌ای ماسه را با انگشتانمان بگیریم، دستمان را دراز کنیم و رو به آسمان بگیریم.

این‌ها همه به مدد علم مدرن است. اگر علم نبود همچنان باید در باب فلکیات قدیم بحث می‌کردیم، عقول عشره و افلاک تِسعه را می‌سنجیدیم و درباره‌ی خَرق و التیام افلاک بر سر و کله‌ی یکدیگر می‌زدیم و همچون فخررازی و هم‌روزگارانش و پیشینیانش آسمان نیلگونِ بر فرازِ خود را جسمِ صُلب و ثقیلی می‌پنداشتیم که ممکن است هر آینه بر سرمان آوار شود.

علم مدرن همه‌ی این پنداشته‌های بی‌اساسِ کُهن را از ذهن ما زدود و جهان را آن‌گونه که هست بر ما نمایان کرد.
پس تمام‌قد بایستیم و کلاه از سر برداریم به احترام علم.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

این دو مکعب ظاهراً در جهت‌های مشخص‌شده حرکت می‌کنند.

◽️ولی هیچ حرکتی در کار نیست.
مکعب‌ها کاملاً ثابت و بی‌حرکت‌اند. این چشمِ ماست که به‌خطا آنها را در حرکت می‌بیند.

- عبدالرضا شهبازی

#خطای_بصری

@dirinenegar

Читать полностью…

دیرینه‌نگار

کتاب «ساخت و کار ذهن» نوشته‌ی سِر کالین بلک‌مور به ترجمه‌ی زنده‌یاد دکتر محمدرضا باطنی، گرچه ۴۰ سال از نگارش آن می‌گذرد، و در این فاصله تحقیقات فراوانی درباره‌ی مغز و ذهن و رابطه‌ی این دو انجام شده است، همچنان می‌تواند کتابی پراطلاع و دست‌کم به لحاظ روشن‌ ساختن بخشی از سیر تاریخی این حوزه‌ی پژوهشی مفید باشد.

این کتاب در واقع فراهم‌آمده از مجموعه‌ای از سخنرانی‌های پروفسور بلک‌مور است که در سال ۱۹۷۶ ارائه کرده است و یک ‌سال بعد به‌صورت کتاب منتشر شده است.
بلک‌مور استاد زیست‌عصب‌شناسی دانشگاه لندن و آکسفورد، با تخصص ادراک بصری و رشد و نمو مغز بود که در سال ۲۰۲۲ در سن ۷۸‌سالگی درگذشت.

کتاب در ۳۰۰ صفحه مشتمل بر ۶ فصل است و موضوعات ذیل را از نگاهی کاملاً علمی (دست‌کم مبتنی بر یافته‌های حاصل از پژوهش بر مغز و ذهن تا آن زمان) بررسی می‌کند:

◽️فصل اول: ملکوتی‌ترین پاره‌ی ما (مفهوم «روح» در گذر تاریخ)

◽️فصل دوم: چوانگ-تسه و پروانه (هوشیاری، خواب و رویا)

◽️فصل سوم: تصویری از حقیقت (واقعیت، حقیقت و شناخت)

◽️فصل چهارم: فرزند لحظه‌ها (حافظه به‌عنوان کلید اعمال عالی ذهن)

◽️فصل پنجم: شعله‌ی فروزان (زبان و گفتار و شالوده‌های زیست‌شناختی آنها)

◽️فصل ششم: دیوانگی و اخلاق (استفاده از ره‌آوردهای پژوهش مغز در راه خیر و شر)

بلک‌مور علاوه بر استفاده از تصاویر رنگی، جا به جا از حکایت‌های واقعی که به شناخت هر چه بیشتر مغز و ذهن کمک می‌کنند نیز کمک گرفته است. داستان مشهور و جذاب فینیاس گِیج، در سال ۱۸۴۸، به‌خوبی نشان می‌دهد که آسیب به قسمت‌هایی از مغز چگونه می‌تواند خلق و خو و حتی شخصیت فرد را به‌کلی دگرگون کند. این حکایت در طلیعه‌ی کتاب مطمئناً خواننده را به ادامه مطالعه ترغیب می‌کند.

ترجمه‌ی کتاب در مجموع خوب است و خواننده مطمئن است که مترجم همه‌ی مطالب را به‌خوبی فهمیده است و به‌درستی انتقال داده است. با این همه، گذر سال‌ها بر توانمندی‌های زبان فارسی در انتقال مفاهیم علمی افزوده است که می‌شود در ویرایشی جدید از این برگردان از آنها استفاده کرد. همچنین زبان ترجمه را می‌توان در برخی جاها نرم‌تر و روان‌تر کرد.

این کتاب را تا جایی که می‌دانم دکتر باطنی در سال‌های پایانی دهه‌ی ۶۰ ترجمه کرد و ناشری که اکنون نامش در خاطرم نیست چاپ کرد و مدت‌ها نایاب بود. در سال ۱۳۹۰ انتشارات فرهنگ معاصر این کتاب را از نو حروفچینی کرد و با ظاهری آراسته و پیراسته در قطع جیبی از نو روانۀ بازار کتاب کرد.

🔲 علاقه‌مندانی که مایلند در کنار این کتاب، چند کتاب دیگر هم برای روزآمد کردن مطالب آن بخوانند و صرفاً به یافته‌های علمی ۴۰ سال قبل بسنده نکنند می‌توانند چند کتاب ذیل را بعد از اتمام کتاب بالا بخوانند.
البته چند کتاب زیر، درباره‌ی مغز و زمینه‌های مرتبط، صرفاً پیشنهادی است، آن هم در میان کتاب‌های نسبتاً معدودی که در این عرصه به زبان فارسی منتشر شده‌اند:

۱- مغز ما؛ چگونه از مغز خود بهتر استفاده کنیم/ نوشته‌ی ماتیو مک‌دونالد/ ترجمه‌ی محمدرضا باطنی/ ۴۱۳ صفحه/ انتشارات فرهنگ معاصر/ سال ۱۳۹۸

این کتاب با زبانی ساده و شفاف و صمیمی، سازوکار مغز و خصوصاً عملکردهای مختلف آن را توضیح می‌دهد.
مباحثی نظیر ادراک، حافظه، هیجان و خواب در این کتاب تقریباً به‌تفصیل بررسی می‌شوند.

۲- مغز/ نوشته‌ی مایکل اوشی/ ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری/ ۱۹۲ صفحه/ نشر بصیرت (وابسته به انتشارات حکمت)

این کتاب با نگاهی کاملاً علمی مغز و ساخت و کار آن را برای خواننده‌ی غیر متخصص ولی کنجکاو تشریح می‌کند. اوشی استاد و رئیس مرکز پژوهش‌های علوم اعصاب در دانشگاه ساسکس انگلستان است.

۳- آگاهی/ نوشتۀ سوزان بلک‌مور/ ترجمه‌ی رضا رضایی/ ۱۹۶ صفحه/ انتشارات فرهنگ معاصر/ سال ۱۳۸۸

خانم بلک‌مور از سرشناس‌ترین پژوهشگران حوزه‌ی آگاهی با زبانی شفاف و سنجیده مسئله‌ی بسیار پیچیده آگاهی (consciousness) را بررسی می‌کند. کتابِ مفصل‌تر او در همین زمینه متاسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده است.

۴- آشنایی با فلسفه‌ی ذهن/ نوشته‌ی امیراحسان کرباسی‌زاده و حسین شیخ‌رضایی/۱۹۲ صفحه/انتشارات هرمس/ سال ۱۳۹۱

این کتاب، به قلم دو تن از پژوهش‌گران ایرانی، ذهن و مسائل وابسته به آن را، از قبیل رابطه‌ی ذهن و بدن، آگاهی، هویت شخصی و اراده‌ی آزاد (اختیار)، از نگاهی فلسفی و مبتنی بر آخرین پژوهش‌های فلسفی انجام‌شده در مغرب‌زمین بررسی می‌کند. کتاب زبانی سلیس و روشن دارد و برای خواننده‌ی غیر متخصص نوشته شده است. با این همه، برخی قسمت‌ها را باید با تامل و دقت زیاد خواند. داشتن دانشی اجمالی از فلسفه و مصطلاحات آن به درک مطالب کتاب کمک خواهد کرد.

- عبدالرضا شهبازی

@dirinenegar

Читать полностью…
Подписаться на канал