در دهلیز خیانت
بنظرم ما در عرصه عمل سیاسی سه نوع خائن داریم: خائن نادان، خائن فاسد و خائن مامور
اولی خیانت میکند چون نادان است، مایه خیانت او سفاهت اوست. دومی آلوده فساد است و گزیری از خیانت ندارد چون آلودگی، راه خدمت را بر او بسته و حیات او در بازآفرینی خیانت است و سومین خائن چون، مامور است خیانت میکند، اجیر آگاه.
اغلب این "خائن مامور" است که در مقام بازیگردان، سفیهی را به خیانت میگمارد و راه میبرد یا موجود زار پلشتی را به طمع و طعمهای از شهوت و شهرت و مکنت آلوده کرده و وارد مجرای خیانت میکند. تابلوی این هرسه ازقضا عنوان فریبای خدمت است و اغلب تشخیص آنها برای شهروندان هم ساده نیست اما یک وصف مشترک دارند و آن حضور در مراتب قدرت است، جز این امکانی برای خیانت ملی نیست.
در چنین زیستبوم فاسد سیاسی، بیشترین همت، صرف کار حساس و ظریفِ آمیختن مرزهای خدمت و خیانت میشود تا هم شهروندان را به حداکثر خطای تشخیص برساند و هم هزینه تشخیص را (در صورت امکان) کمرشکن کند.
خیانت سیاسی خروج از پیمان اعتماد میان حاکمیت و شهروند و تدلیس منافع مشترک بقصد فریب است.
فرهیختگان
@civilizers
فرض محال کن خود خاتمی بیاید! با این مجلس ساختگی- سیطرهٔ بیت بر زوایای سه قوّه- دخالت سپاه در همه چیز- انتقال ثروت دولت به سپاه/ستاد/بنیاد/ آستان، مگر می تواند قدم از قدم بردارد؟ شانِ سه قوّه به نوکری و حمّالیِ بیت تنزّل یافته. نوکر را هم باس آقایش انتخاب کند که می کند! خلاص!
توییتر محمد حسین کریمی پور
@civilizers
دولت خاتمی، موفقترین دولت پس از انقلاب اسلامی
یرواند آبراهامیان
بعد از موفقیت قـاطـع اصلاحطلبان در انتخابات سال ١٣٧۶ #سید_محمد_خاتمی در زمینۀ سیاست خارجی در جهت بهبود ارتباط ایران با جهانیان تلاشهای گـسـتـردهای کرد.
او به حقوقدانان بینالمللی اطمینان داد که حکم سنگسار در ایران اجرا نمیشود و برای حذف کامل مجازاتهای بدنی تلاش خواهد کرد. خاتمی از تمام کشورهای جهان برای سرمایهگذاری در ایران دعوت به عمل آورد و در اقدامی کاملا نوآورانه در گفتوگویی اختصاصی با شبکۀ CNN آمریکا شرکت کرد، او بهطور خصوصی آیتالله خامنهای را به کاهش محدودیتهای اعمالشده بر بهاییان ترغیب کرد و به دولت انگلستان اطمینان داد که ایران درصدد اجرای فتوای موجود علیه سلمان رشدی نیست.
در مقابل دولت بریتانیا هم روابط کامل دیپلماتیک با ایران را که از سال ۵٧ قطع شده بود دوباره از سر گرفت و رییسجمهوری وقت آمریکا کلینتون تحریمهای ایران را تا اندازهای کاهش داد و اجازۀ واردات پسته، فرش و زعفران از ایران و صادرات کالاهای کشاورزی و دارویی به ایران را صادر کرد. وزیر خارجۀ آمریکا هم در اقدامی تحسین برانگیز از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٩ اظهار تاسف کرد و بابت آن از مردم ایران معذرت خواست!
سازمان ملل نام ایران را از بین کشورهای ناقض حقوق بشر خارج کرد و اکثر کشورهای اروپایی از تهیۀ قطعنامه علیه ایران دست کشیدند. همچنین بانک جهانی با #ضمانت دولت آمریکا ٢٢٣ میلیون دلار وام بابت خدمات پزشکی و سیستم فاضلاب در اختیار ایران قرار داد و شرکتهای اروپایی و ژاپنی برای سرمایهگذاری ١٢ میلیارد دلاری در صنعت نفت و خودروی ایران اعلام آمادگی کردند.
دولت او همچنین برنامههای توسعۀ روستایی در زمینههای آموزشی و خانهسازی را گسترش داد و تا سال (۱۳۸۰/۲۰۰۰) ٩۴% از مردم ایران باسواد بودند و در بخش کاهش نرخ مرگومیرِ کودکان، ایران به مقام اول جهان رسید و دولت با تشکیل صندوق ذخیرۀ ارزی مقداری از درآمدهای نفتی کشور را برای شرایط اضطراری کنار گذاشت.
دولت خاتمی بخشی از بودجۀ دولت را به سوی سازمانهای غیردولتی مانند باشگاههای ورزشی، روزنامهها و فرهنگسراها هدایت کرد، شمار روزنامههای ایران از پنج عدد در سال ٧۶ به ٣٢ عدد در سال ٨۴ افزایش پیدا کرد.
دولت خاتمی یکصد لایحۀ اصلاحگرانه به منظور ممانعت از انواع سانسور را تصویب کرد و برای حمایت از زنان سن ازدواج را با وجود تمام مخالفتها به ١٨ سال افزایش داد و در دادگاههای خانواده برای زنان حقوق برابر با مردها قائل شد و به مدارس دخترانه در تمام مقاطع درسی اجازه داد که دانشآموزان از پوششهای رنگی استفاده کنند.
بدون هیچگونه اغراقی خاتمی را باید موفقترین رئیسجمهوری ایران بعد از انقلاب سال ۵٧ دانست؛ زیرا ایران در سال (١٣٨١/٢٠٠١) در شرایطی پا به قرن بیست و یکم گذاشت که اگر نگوییم در غرب آسیا، اما در خاورمیانه به عنوان قدرت اول منطقه در تمام زمینهها شناخته میشد!
منبع: تاریخ ایران مدرن
فرهیختگان راهی به رهایی
@civilizers
دوشنبه، ۲۴ اردیبهشت
اینکه وزیر کشور حکومت اسلامی با افتخار صحبت از حماسه ۸ درصدی حضور مردم در انتخابات مجلس می کند نه اتفاقی است و نه از روی جهل یا سادگی، بلکه کاملا حساب شده است؛ دارند به صراحت می گویند و دروغ هم نمی گویند و لاپوشانی هم نمی کنند که رای اکثریت برای شان هیچ اهمیتی و محلی از اعراب ندارد، همان هشت درصد طرفداران پای کار نظام که رای میدهند کفایت می کند. اعتبار و مشروعیت حکومت شان از جای دیگری تامین می شود، از اول هم بنای شان بر همین بوده. والسلام.
@civilizers
حماسۀ انتخابات مجلس
وزیر کشور در توییتی دور دوم انتخابات مجلس را "حماسه" خواند. بسیاری به او طعنه زدند که آخر چگونه میتوان مشارکت ۸ درصدی در پایتخت را حماسه نامید؟ ضمن آنکه حجم قابل توجهی از این ۸ درصد، آراء باطله بوده است، به طوری که نمایندهای تنها با کسب ۲ درصد و اندی از آراء واجدین شرایط (تقریباً برابر با تعداد دستاندرکاران برگزاری انتخابات) بر مسند نمایندگی تهران تکیه زده است. شاید قیاس منطقیی نباشد اما درست عکس سال ۵۸ که ۹۸ درصد از مردم به جمهوری اسلامی رأی "آری" دادند اکنون پس از ۴۵ سال ۹۸ درصد از مردم دست کم به بعضی اشخاص "نه" گفتند و این خود به اعتباری "حماسه" نام تواند گرفت. فی الواقع طاعنانِ وزیر کشور، مغزِ سخنِ نغز او را درنیافتهاند. مشهور است این لطیفه از عبید زاکانی که: شخصی هرچه تیر به سوی مرغی میانداخت خطا میرفت. رفیقش مرتّب میگفت: "احسنت". شخصِ تیرانداز آشفته شد و با عصبانیت به دوستش گفت: مرا مسخره میکنی؟ رفیقش گفت: نه والله. آن مرغ زیرک را تحسین میکنم. (نقل به مضمون)
حال به نظر میرسد افاضۀ اخیر جناب وزیر ناظر به عدم مشارکت نود و چند درصدی مردم پایتخت بوده است که الحق ستودنی است.
رضا موسوی طبری
فرهیختگان راهی به رهایی
@civilizers
ادامه مطلب( قسمت دوم پایانی)
اما راه حل چیست؟
نه به عنوان یک راه حل مطلق، بلکه بعنوان یک روش و شیوه نسبی اما موثر برای گریز از خاطرات دردناک گذشته، «امر مراقبه» می تواند به شدت کارساز باشد. مراقبه کردن از گذشته های بسیار دور در فرهنگ شرق آسیا در سرزمین های چین و هند باستان رواج داشته و تا امروز از ان استفاده های معنوی و مادی فراوانی شده است، مراقبه برای نیل به اهداف متفاوت و متنوعی انجام می شود. اما دست کم اولین و مهم ترین دستاورد آن آرامش ذهن است، مراقبه به تمامیت بر آرامش ذهن استوار است، دستاوردهای بعدی همگی بر این پایه قرار می گیرند. کنشی ارادی و ساده که از شدت نزدیکی و سهولت در دسترسی، از ما دور افتاده است، از این جهت پارادوکسیکال است. در ابتدای امر، هدف از مراقبه با چشمان بسته و حالت نشسته بر چهارزانو، نگریستن به تاریکی پشت پلک است، مراقبه نه حالتی فعال است، نه حالتی انفعالی، چیزی است مابین این دو حالت، فعال نیست چون هدف، کسب آرامش است و منفعل نیست چون هدف دوری از همان عقده مرموز موذی است، مراقبه فکر کردن به هیچ چیز و فکر نکردن به همه چیز است. سوژه انسانی در مراقبه حالتی دوگانه دارد. هدف از مراقبه آرامش است و این آرامش با تمرکز بر تاریکی پشت پلک آغاز می شود. طول مدت آن از پنج الی ده دقیقه آغاز و می تواند تا زمان های طولانی تر ادامه می یابد. با تمرین های مداوم مراقبه، تجربیات جدیدی از آن کسب می شود، هر کس به فراخور ساختار روانی اش چیزی از آن بدست می آورد. پروفسور یونگ می گوید در مراقبه، خودآگاه خاموش می شود و مجال برای ظهور حقایق اصیل «ناخودآگاه جمعی» انسان ها فراهم می گردد. بتدریج آثار مراقبه های مداوم بر زندگی معمولی فرد پدیدار می شود. اگر در حال مطالعه، ورزش، برنامه نویسی، تفریح یا هر کنش دیگری یا حتی بی کنشی باشید می آموزید که با تمام توجه بر آن تمرکز کنید، نتیجه کار یک کیفیت بی نظیر است، می آموزید در اکنون زندگی کنید و از هجوم حملات عقده ها که با خود خاطرات و تخیلات تلخ به همراه دارند در امان بمانید. مراقبه موثرترین روش برای حصول به محتویات بی کران ناخودآگاه جمعی انسان است، مخزنی بی پایان و ناشناخته و مملو از اسرار انسانی، درست به اندازه بی پایانی جهان، نامتناهی است و انسان را به قعر آن معرفتی نیست اما هر کس به فراخور شرافت، انسانیت، صداقت و میزان برخورداری اش از معرفت بشری، می تواند از آن سهمی ببرد. کمترین دستاوردش زندگی در اکنون است. رسیدن به این مرحله نه چندان سخت است که نیاز به ریاضت داشته باشد و نه چندان آسان که طی چند روز به دست آید اما آثارش از همان بارهای اول خود را نمایان می سازد. احتمالا پس از کسب این توانایی فرد بتواند گذشته اش را به خاطراتی با موضوع نیک و موضوع بد دسته بندی نموده و به فراخور نیازمندی حال و آینده اش از آنها بهره گیرد و چه بسا با تغییر موضع بتواند در موضوع تغییر ایجاد نماید. (کتاب راز گل زرین نوشته مشترک کارل گوستاو یونگ و ریچارد ویلهم برای نگارنده جهت مراحل اولیه مراقبه موثر بود).
#شبکه_جامعه_مدنی
@civilizers
متن کتاب رایگان و قابل مطالعه است. به همراهان توصیه مطالعه ان را داریم
کانال جامعه نو
@civilizers
ادامه کانت بخش دوم
کانت علاوه بر حقوق بین الملل، قانون شهروندی جهانی را نیز تدوین کرد. او با این کار استعمار و امپریالیسم را رد میکند و ایدههایی را برای رفتار انسانی با پناهجویان تدوین کرده بود. به گفته کانت هر فردی حق بازدید از هر کشوری را دارد، اما لزوما این موضوع او را واجد حق مورد مهمان نوازی قرار گرفتن نمیسازد.
به نفع عقل و استدلال
کانت کرامت انسانی و حقوق بشر را از منظر الهیاتی توجیه نمیکند بلکه از نظر فلسفی با عقل توجیه کرده است. او به مردم ایمان زیادی داشت. او معتقد بود که آنان خود میتوانند بار مسئولیت اعمال شان را برعهده گیرند. کانت بر این باور بود که با عقل و برهان میتوان بر زندگی مسلط شد و برای این امر قاعدهای اساسی بیان کرد: "به گونهای عمل کن که حداکثر اراده خود را در هر زمان به عنوان اصل قانونگذاری عمومی در نظر بگیریم". او این امر را "ضرورت قاطع" نامید. امروز ما آن را این گونه فرموله میکنیم: شما فقط باید کاری را انجام دهید که برای همگان بهترین است.
کانت در سال ۱۷۸۱ میلادی آن چه را که احتمالا مهمترین اثرش میباشد منتشر کرد. او در "نقد عقل محض" چهار پرسش اساسی فلسفه را مطرح میکند: چه چیزی میتوانم بدانم؟ باید چکار کنم؟ به چه چیزی میتوانم امیدوار باشم؟ و انسان چیست؟
جستجوی او برای یافتن پاسخ این پرسشها به اپیستمولوژی یا معرفت شناسی معروف است. او بر خلاف بسیاری از فیلسوفان پیش از خود توضیح میدهد که ذهن انسان نمیتواند به پرسشهایی مانند وجود خدا، روح یا آغاز جهان پاسخ دهد.
"ژان پل" رمان نویس آلمانی (۱۷۶۳-۱۸۲۵) درباره کانت میگوید: "کانت نور جهان نیست بلکه یک منظومه شمسی تابناک است".با این وجود، دیگر بزرگان روشنفکر هضم نوشتههای کانت را دشوار قلمداد میکردند. "موسى مندلسون" فیلسوف گلایه داشت خوانش آثار کانت نیازمند به کار بردن "شیره اعصاب" است! او گفته بود که خود نتوانست این کار را انجام دهد.
پیشگام عصر روشنگری
آموزهها و نوشتههای امانوئل کانت مبانی تفکر جدیدی را بنا نهادند. عبارت کانت با عنوان "جرات اندیشیدن داشته باش"! یا به لاتین Sapere aude معروف شد و به همین خاطر از کانت به عنوان پیشگام روشنگری یاد کرده اند. این جریان فکری عقل انسان (عقلانیت) و استفاده صحیح از آن را معیار همه اعمال اعلام کرد.
امروزه هنوز قضاوتها و پیشداوریهای متعددی در مورد کانت در جریان است
@civilizers
محمد منصور خضاعی
امروز سیصدمین سال تولد ایمانوئل کانت (1724) فیلسوف شهیر و نابغه آلمانی است، نظر به اهمیت فلسفه کانت در عصر جدید و تاثیر شگرف او بر زندگی مردمان عصر ما در قرن بیست و یکم مطلبی را از سایت عصر ایران درباره این فیلسوف نابغه آلمانی تقدیم حضور مخاطبین کانال می کنیم. کانت در سرتاسر زندگی اش از شهر کونینزبرگ در امپراطوری پروس خارج نشد، معروف است چنان انسان دقیقی بوده که هرگاه برای پیاده روی از منزل خارج میشد، کسانی که در مسیر پیاده روی اش منزل یا مغازه داشتند ساعت خود را با زمان رسیدن وی تنظیم می کردند. ایمانوئل کانت مانند بسیاری از فلاسفه بزرگ نظیر ابن سینا هرگز ازدواج نکرد و از خود فرزندی بجای نگذاشت اما تمام ابناء بشر همچون فرزندانی از اندیشه های غنی اش سیراب شده و می شوند. «آن زمان که میل به ازدواج داشتم استطاعت آن را نداشتم و آن وقت که استطاعت آن را بدست آوردم دیگر میلی نداشتم». مهم ترین اثر کانت « سنجش خرد ناب» یا نقد عقل محض نام دارد، وقتی اثرش منتشر شد چنان پیچیده و سنگین بود که حتی فیلسوفان معاصرش در ابتدا قادر به فهم جملات و عبارات پیچیده اش نبودند. کانت به وجود خداوند اعتقاد داشت و از طریق اخلاق با استفاده از برهان عملی به اثبات وجود خداوند پرداخت، در واقع او بشکل سلبی وجود خداوند را اثبات می کند، خداوند وجود دارد چون اخلاق وجود دارد، اما انسان بعنوان سوژه قادر به شناخت ابعاد وجودی خداوند نیست. این فیلسوف اخلاق گرا در سال 1804 در زادگاهش درگذشت.
@civilizers
🔴 دیکتاتور، حافظه و فراموشی
✍️ محمد جواد اکبرین
بسیار شنیدهایم که جنگ آزادی و استبداد، «جنگ حافظه با فراموشی» است؛ در توضیحش میگویند نباید ظلمی که بر مظلومان رفته و جانی که از قربانیان گرفتهاند را فراموش کنیم و یادآوری و دادخواهیِ هر روز و ساعتِ آن ظلمها و آن جانها، بنای استبداد را سست و به تدریج ویران میکند.
این جنگِ حافظه با فراموشی اما فقط درباره مظلومان و قربانیان نیست، از قضا دیکتاتورها و مستبدان نیز همین جنگ را در درون خودشان زندگی میکنند! دیروز سخنی یا خاطرهای میگویند و فردای وخامتِ نخوت و تکبرشان آن سخن و خاطره را از یاد میبرند و چیز دیگری میگویند. «دروغگو کمحافظه است» و حافظهی دیروز دیکتاتور، فراموشی امروزش را رسوا میکند؛ هرچند تاریخ نه به گواهی دیروزش اعتماد میکند و نه به انکار امروزش. سایت کلمه
@civilizers
⏪اپیزود ۲۵ پادکست فلسفه علم
در این اپیزود با مروری تاریخی بر ریاضیات، از اندیشههای فیثاغورث و افلاطون درباره ریاضیات آغاز کردیم و تا قرن بیستم پیش آمدیم و درباره نظریه مجموعهها، هیلبرت، کانتور، ناتمامیت گودل و پارادوکس راسل گفتوگو کردیم و این پرسش را از دکتر موسی اکرمی پرسیدیم که ریاضیات چه ویژگیهایی دارد که اینطور بنیادین در همه دانشها و علوم بشری حضور دارد و ابزار فهم و مدلسازی ماست برای فهم همه چیز عالم؛ از فیزیک و دنیای اتمها تا اقتصاد و علوم اجتماعی، پزشکی و حتی هنر.
موسی اکرمی استاد تمام گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد، علوم تحقیقات تهران و نویسنده، مترجم و ویراستار صدها اثر در حوزههای فیزیک و فلسفه، فلسفه ریاضیات، فلسفه سیاسی، فلسفه هنر، فلسفه کیهانشناسی و تاریخ علم است.
https://podcasts.apple.com/be/podcast/%DB%B2%DB%B5-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85%DB%8C/id1702238505?i=1000650518087
@amirhasanmousavi
@civilizers
تحولات خاورمیانه
قیمت نفت همیشه دماسنج تحولات خاورمیانه بوده
نفت برنت کاهشی شد
اونس جهانی کاهشی شد
قیمت دلار و طلا و سکه هم در بورس منفی و صف فروش شدند
به نظر میاد که اسرائیل قصد ندارد تلافی کند و کار همینجا تمام است
اگر سناریوی بالا درست باشد احتمالا حمله ایران به اسراییل از پیش هماهنگ شده و کنترل شده بوده و تکرار عین الاسد بود. والسلام
@civilizers
🔴 '۱۲۰۰ ساعت اعترافگیری سپاه با شکنجه و تهدید جنسی' از زندانی محیط زیستی
✍️ حسین باستانی
🔺نیلوفر بیانی، متهم ردیف دوم پرونده زندانیان محیط زیستی، در شرح حالی از وضعیت خود که برای اولین بار منتشر می شود نوشته که بازجویان اطلاعات سپاه، برای گرفتن اعترافات ساختگی، او را طی "دستکم ۱۲۰۰ ساعت بازجویی" در معرض "شدیدترین شکنجه های روحی و روانی، تهدید به شکنجه فیزیکی و تهدیدهای جنسی" قرار داده اند.
🔺این کارشناس محیط زیست، در شرح حال خود، که در اواسط بهمن ماه جاری تنظیم شده، آورده که ماموران در جریان بازجویی، ازجمله وی را تحت فشار به "تقلید صدای حیوانات وحشی" وادار ساخته و به "تزریق آمپول فلج کننده و آمپول هوا" تهدید کرده اند. او تاکید کرده که بازجویان، با نشان دادن عکس جسد کاووس سیدامامی هشدار داده اند: "عاقبت خودت و تمام همکاران و اعضای خانواده ات نیز همین است مگر آنکه هر آنچه ما میخواهیم بنویسی."
🔺خانم بیانی همچنین در نامه ای به آیت الله خامنه ای در ۲۲ بهمن ۱۳۹۷، به توضیح رفتار بازجویان سپاه پرداخته و در بخشی از آن نوشته که وی "به همراه ۷ مرد مسلح به ویلایی خصوصی در لواسان منتقل شده تا با وجود امتناع، مجبور به نظاره رفتار غیراخلاقی و غیراسلامی آنها در استخر خصوصی بشود." این نامه، بخشی از مجموعه مکاتبات بی حاصل متهم بامسئولان مختلف در مورد وضعیت خود است.
🔺او در نامه ای جداگانه به "حسینی" رئیس بند ۲-الف بازداشتگاه سپاه در اوین به تاریخ ۲۶ دی ۱۳۹۷، بخشی دیگر از رفتارهای ماموران را چنین توصیف کرده است: "تکرار مکرر کثیفترین توهین های جنسی که در بازجویی های طولانی با حضور تیم بزرگی از بازجو ها با جزییات چندش آور تخیلی مطرح میکردند، و درخواست (مجبور کردن) از من که تصورات جنسی آنها را تکمیل کنم." در همین نامه، همچنین با اشاره به بی اثر ماندن تظلم هایِ صورت گرفته به مقامات گوناگون تاکید شده: "در کمال ناباوری هر بار پس از افشاگری و درخواست کمک از مسئولین مربوطه با مضاعف شدن فشارها روبهرو شده و تهدیدها و شکنجه ها فزونی یافت و مکررا به من یادآور میشدند... کاری نکن که لج سیستم را درآوری."
🔺زندانی، در متن "آخرین دفاع" خود در شهریور ۱۳۹۸ نیز، که پیشتر منتشر نشده، از هراس دائمی از امکان عملی شدن تهدیدهای جنسی سربازجوی پرونده خبر داده: "ویدیوها گواهند که بازجوی اصلی با اسم مستعار حمید رضایی، که هنوز نام او رعشه بر تن من میآورد، چه رفتاری با من داشته است. به دلیل رفتارهای بی شرمانه اش هربار که بازجوییها به درازا میکشید و تا بعد از تاریکی ادامه داشت وحشت از تعرض جدی وجودم را میلرزاند." نویسنده ادامه داده: "ترس من در مورد اینکه اگر هرآنچه میخواست ننویسم دست به تعرض و خشونت جنسی بزند را تشدید میکرد. حضور توجیه نشده و غیرمنتظره او در مکانهایی مثل راهرو تاریک و حیاط بازداشتگاه و رفتار چندشآورش باعث میشد در هیچ جا احساس امنیت نکنم و اضطراب غیرقابل تحمل من به این دلیل هیچ وقت قطع نمی شد."
🔺نیلوفر بیانی، در نامه جداگانه ای به تاریخ ۴ بهمن ۱۳۹۷ به رئیس وقت قوه قضاییه آملی لاریجانی آورده ماموران اطلاعات سپاه به صراحت به او می گفته اند: "بر دهان قاضیای خواهند کوبید که حکمی غیر از حکم از پیش نوشته شده سپاه را در دادگاه قوه قضاییه قرائت کند." به گفته یک مقام مطلع، نیلوفر بیانی در ملاقاتی در اواسط شهریور ۱۳۹۷ با دادستان وقت تهران، عباس جعفری دولت آبادی نیز به او گفته بود که اعترافاتش زیر فشار شکنجه و تهدید بوده و کلا دروغ است، ولی آقای دولت آبادی تاکید کرده اجازه پس گرفتن اعترافاتش را ندارد.
🔺مراد طاهباز، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، حمیده کاشانی، امیرحسین خالقی، سام رجبی و عبدالرضا کوهپایه، متهمان پرونده فعالان محیط زیستی هستند که سازمان اطلاعات سپاه، در بهمن و اسفند ۱۳۹۶ آنها را به اتهام جاسوسی دستگیر کرد. وزارت اطلاعات دیگر دستگاه اطلاعاتی ایران، که خود را تنها مرجع تشخیص جرم جاسوسی می داند، اتهام جاسوسی علیه متهمان این پرونده را بیمبنا دانسته بود.
• بازنشر به مناسبت آزادی فعالان محیط زیست از زندان، زیر عنوان «عفو رهبری»
📎متن کامل
@kaleme
وقتی تلاش می کنی دشمن تصنعی ات را محاصره ژئو پلتیک کرده و از چند جهت، حوثی ها در باب المندب، حزب الله در لبنان، جهاد اسلامی در فلسطین و نیروهای برون مرزی در سوریه تحت فشار قرار دهی، متقابلا دشمن واقعی نیز برنامه ریزی می کند تا از طریق طالبان در شرق، جیش العدل در سیستان، جمهوری آذربایجان در شمال، کردهای افراطی در غرب، تو را زمین گیر کند، چنانچه دیروز یازده فرد از افراد نظامی و انتظامی کشور در یک حمله شبه نظامی که به قصد تصرف بخشی از سرزمین و تاسیس پایگاه صورت گرفته بود، قتل عام شدند. ترور سرداران و نرخ ارز و طلا و تورم و هوا رفتن زندگی مردم جای خود.
دست بردارید از این قمار خانمان برانداز.
@civilizers
بدون شک اقدام آقا رسول شایسته تقدیر و ستایش فراوان است اما از سوی دیگر وقتی در یک سرزمین ثروتمندی مثل ایران، تعداد خیرین به شکل تصاعدی افزایش پیدا می کند معنی به جز شکاف شدید طبقاتی و غارت ثروت ملی توسط عده ای ویژه خوار متصل به قدرت ندارد.
@civilizers
در بین کاندیداهای ریاست جمهوری باز نام احمدی نژاد می درخشد، او با خدم و حشم ساختگی طرفدارانش به وزارت کشور رفت و با همان اطوارهای چندش آور به دوربین تلویزیون خیره شد و از موضع «من بهترم» چند جمله در مدح خودش و تنزل و تخطئه رقبا سخن گفت و مجددا در میان بدرقه ساختگی طرفدارانش از ساختمان وزارت کشور دور شد. ای کاش تایید صلاحیت شود تا ببینیم با این همه ادعای مردمی بودن و ژست پشتوانه رای مردم گرفتن آیا می تواند رای همان طرفداران ادعایی را اخذ نموده و رئیس دولت شود یا خیر؟
همانطور که میدانیم احمدی نژاد دولت را از محمد خاتمی تحویل گرفت، خاتمی در هشت سال صدارت قوه مجریه با وجودیکه برای مدتی نفت را بشکه ای ۱۰ دلار هم فروخت، موفق شد شیب تند تورم کالاها در دوره رفسنجانی را مهار کند، به وضعیت اقتصادی کشور نظم بخشید، صنعت را به حد اعلای وضعیت خود پس از انقلاب رساند، اگر چه در بعد توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نتوانست با وجود کارشکنی های ناجوانمردانه و گاه جنایت کارانه به اهداف بلندش دست یابد لیکن موفقیت بزرگی بدست آورد، در روابط بین المللی موجب ارتقاء قابل توجه نقش بین المللی ایران شد و بویژه در روابط اقتصادی با جهان موانع بسیاری را از میان برداشته و ریل گذاری مناسبی انجام پذیرفت. احمدی نژاد دولت منضبط و استانداردی تحویل گرفت ولی به سان شخصی که دشمنی دیرینه ای داشته باشد شروع به انهدام تدریجی تمام دستاوردهای دولت خاتمی در عرصه داخلی و خارجی نمود. روابط مساعد ایران با دولت های خارجی را به نقطه ای کشاند که موقع ترک پاستور، زیر پنج قطعنامه کمرشکن شورای امنیت قرار داشتیم، با وجود فروش نفت در برهه ای حتی تا بشکه ای ۱۴۰ دلار موقع ترک دولت تورم ۴۴ درصدی در کشور موج می زد، افت شاخص های فرهنگی، اجتماعی و تنزل امر سیاسی از دستاوردهای منفی دوره احمدی نژاد بود. مخلص کلام اینکه گلستانی تحویل گرفته و شوره زاری تحویل رییس جمهور بعدی داد.
اگر از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده و بنا به فرض رای لازم آورده و در رقابت مثلا با لاریجانی برنده و رئیس دولت شود این بار کشوری سراسر مضمحل را به ارث خواهد برد که نه نفت ۱۴۰ دلاری دارد، نه گشایش های بانکی، نه رابطه نیک با جهان و قدرت های بزرگ و نه تولید و نه صنعتی ، بلکه برعکس تحریم هایی را در بغل دارد که خود طراح اصلی آنها بوده ( تحریم های شورای امنیت کاغذ پاره است). عمر چنین دولتی مستعجل است حتی کوتاه تر از رئیس جمهور پیشین. وضعیتی بسیار هولناک، ممکن است برخی پیش خود تصور کنند که بهتر است از ترس احمدی نژاد به لاریجانی رای دهیم اما این پناه بردن از ترس عقرب جراره به مار غاشیه است.
@civilizers
خانم هانا آرنت فیلسوف مورد علاقه من که خود ، یهودی بود و در دادگاه آیشمن ( قصاب بیرحمی که ۶ میلیون یهودی را به کوره های آدم سوزی سپرد ) شرکت داشت معتقد بود با مطالعه بر روی زندگی این فاشیست وحشتناک متوجه شده که منشأ و خاستگاه شٓر ، نداشتن تخیل است
مشکل او یک چیز بود: تخیل نداشت، نمیتوانست خود را جای «دیگری» بگذارد. در غیاب تخیل، تو با «انسانِ دیگر/ منِ دیگر» تماس نداری، فقط «قوانین انتزاعی» هستند و برای اجرا شدن. به تعبیر مارتین بوبر رابطۀ «من-تو» غایب است( تو یعنی منِ دیگر) .
و بدیهی است که خود بزرگ بین مستبد که خویش را تافته جدابافته ای می داند هرگز نتواند در تخیل خویش ، خود را بجای دیگری بگذارد زیرا اساسا جایگاه او فراتر است و «دیگری» یعنی سرسپرده او !!
مزینانی
@civilizers
خطر نامعمول کار سیاسی در ایران
محمد منصور خضاعی
در اواخر دوره ریاست جمهوری آقای روحانی برخی از کسانی که دستی بر آتش داشتند به این باور رسیدند که از این پس روسای جمهور یک دوره ای خواهند بود زیرا وضعیت اقتصاد و سیاست چنان بی ثبات شده که کمتر دولتمردی( اگر بتوان نام دولتمرد گذاشت) بتواند کشور را برای حداقل برای یک دوره چهار ساله به نحوی اداره کند که صدای نارضایتی مردم بالا نگرفته و مجددا بتواند برای دور بعدی منتخب مردم قرار گیرد. اما رویداد بسیار مهم سقوط بالگرد رییس جمهور با شک و تردیدهای فراوان درباره علت این حادثه این را به اذهان همه_علی الخصوص سیاسیون شیفته مقام_ متبادر می نماید که زین پس محتمل باشد روسای جمهور حتی پایان دوره اول خود را نتوانند ببینند. از هم اکنون گمانه زنی درباره اینکه منشاء این رویداد دست خارجی بوده یا عمال داخلی در این کار نقش داشتند یا اینکه واقعا حادثه ای بیش نبوده، شروع شده است. آنچه منطقا در پی چنین گمانه زنی هایی می آید اندیشیدن به عاقبت کار سیاسی در ایران و درون حاکمیت جمهوری اسلامی است، عاقبت روسای جمهور اکنون دیگر به حصر و حبس و بایکوت محدود نیست و فراتر از آن رفته لذا باید منتظر ماند و نظاره کرد آیا کسانی که سالهاست به دنبال نشستن بر مسند قوه مجریه در ایران بوده اند هنوز هم تمایلی به آن دارند، آیا بین شیفتگی خدمت یا همان شهوت قدرت همراه با ریسک بالا از یک سو و قانع بودن به یک زندگی سیاسی معمولی کم ریسک همراه با عافیت طلبی، کدام را انتخاب می کنند.
@civilizers
#در_کرانه_روز
🏷 ماسعی می کنیم حرفهای پیشگویانه نزنیم ، اما کردار دسنگاههای انتظامی و قضاییحکومت بوی خوف از یک تحرک اجتماعی قریبالوقوع میدهند. منشاء آن ، تحرک اجتماعی قاعدهمند و هویت دار (تحرک حزبی، تظاهرات دانشجویی، اعتراض صنفی،) نیست، چون تشکیلات حزبی در پیچ رودربایستی گیر کردهاند؛ فضای دانشگاهها را آمیزه نفرت و اطاعت در چنبره خود گرفته؛ و فعالیتهای صنفی هم به ویروس پراکندگی و منفعتطلبی خصوصی آلوده است. سکوت قبرستانی بیشتر حاکم است تا حتی پچپچه درباره چندگام سازماندار در خیابان.
آنچه باقی میماند شکافته شدن دمل بزرگ با نیشتری غیرقابل پیش بینی است: جرقه تازهای برای یک شورش کور دیگرشهری ! حکومت این را احساس کرده و پیشاپیش به استقبالش میرود. طیفی از وقایع بی ربط شاهد این مدعاست: از جمع کردن اراذل خیابانی( که کارکردش را می دانیم) تا گرفتن کسی که جامعه او را به عنوان سوپاپ شناسایی کرده بود. حاکمیت منتظر شورش کور دیگری است!
کانال جامعه نو
@civilizers
اکثر قریب به اتفاق ما انسانها، زندانی و محصور زمان و مکان دوران تاریخی زندگی خودمان هستیم و ما را به بیرون از آن راهی نیست، آن دسته از ما که گذشتگان را بخاطر عملکرد اشتباه گذشته که امروز را برای مان به میراث گذاشته اند، سرزنش و تکفیر و انکار می کنند آیا اگر خود در آن دوران می زیستند کاری غیر از بقیه انجام می دادند؟ آنها یقین داشتند در مسیر درستی قرار دارند همانگونه که ما یقین داریم که اکنون در مسیر درستی هستیم اما از کجا معلوم آیندگان ما را به خاطر کارهای امروزمان تکفیر و سرزنش نکنند؟ نگاه تکفیری و حذفی به گذشتگان صحیح نیست، بلکه تنها راهی که کمتر احتمال اشتباه در آن است درس گرفتن از گذشته برای امروز و آینده است. دست از تکفیر گذشتگان برداریم و نسبت به عملکرد امروزمان محتاط و عاقبت اندیش باشیم در غیر اینصورت هم امروزمان را از دست داده ایم و هم برای آیندگان ماترک بدی به یادگار خواهیم گذاشت.
@civilizers
تحلیل فلسفی_ روانشناختی مفهوم عبارت «بنده زمان حال باش» در ارتباط با «امر مراقبه»
#شبکه_جامعه_مدنی
محمد منصور خضاعی
بسیار شنیده ایم و بسیار گفته اند که بنده زمان حال باش، در اکنون زندگی کن، ابن الوقت باش، گذشته که گذشته، آینده هم هنوز نیامده است. این نوع گفتارها در نگاه اول حکمت گونه و پند آموز به نظر می رسد.
اگر بخواهیم بررسی دقیق و جامع تری درباره این گفتار قدیمی و رایج داشته باشیم باید درباره اش موشکافی بیشتری به خرج دهیم. پرسش مهم این است که آیا اصولا امکان این وجود دارد که یک انسان بتواند در گذشته یا آینده زندگی نماید یا خیر، پر واضح است که از نظر طبیعی و مادی چنین امکانی به هیچ روی وجود ندارد. پس منظور چیست که گفته شده در زمان حال زندگی کن، خب طبیعی است همه ما در زمان حال زندگی می کنیم و برای یک انسان به هیچ وجه امکان اینکه حتی لحظه ای در زمان به عقب بازگردد یا اینکه قصد کند که حتی یک لحظه کوتاه از سیر طبیعی گذر زمان را سریع تر طی نموده و به اصطلاح، در زمان جامپ کند، وجود ندارد.
ابتدا مقدمه ای را طرح کرده و بعد از آن به مطلب اصلی خواهیم پرداخت. ذهن انسان توانایی های بیشماری دارد که چند مورد آنها عبارتند از:
۱_ارتباط با محیط از طریق حواس پنجگانه
۲_تخیل
۳_به یاد آوردن خاطرات
۴_تفکر کردن و اندیشیدن
اگر انسان قادر به ثبت و ضبط تجربیات حسی خودش نمی بود و همه تجربیات گذشته را بلافاصله پس از رخ دادن شان فراموش می کرد با فرض اینکه بتواند زنده بماند، شرایط وحشتناکی بوجود می آمد، آنگاه نمی توانست تجربیات و بازخورد اعمال گذشته را در ذهن ذخیره کرده و از آنها برای انجام اعمال جدید استفاده کند، یادگیری به طور کلی مختل شده و علم و تعلیم و تربیت غیر ممکن می شد. زندگی انسان در اینصورت اگر شبیه یک گیاه نبود احتمالا کاملا غریزی و بدون اندیشه قبلی پدیدار می گشت، برای غذا و سرپناه هیچ ایده ای نداشت، نمی توانست دست به ساخت ابزار بزند، ابتکار و خلاقیت از او سلب می شد و تمام کنش هایش بواسطه سائق های فیزیولوژیک انجام می شد. اما خوشبختانه اینطور نیست و انسان به مدد حافظه می تواند تجربیات گذشته را در ذهن ذخیره کرده و پس از دسته بندی برای حال و آینده از آنها بهره گیرد. از فرض بالا که عبور کنیم باید گفت رویدادهای زندگی ما به خودی خود نه تلخ و نه شیرین اند، بلکه تعبیر و تفسیر ذهن ما از آنهاست که به آنها معنی می دهد. وقتی یک فرد از میان ما خاطرات رویدادهای گذشته را مرور می کند گویا بشکل ناخودآگاه هم اتفاقات ناخوشایند و رنج آور و هم خاطرات مطلوب و شیرین را مجددا تجربه کرده و از آنها بشدت متاثر می شود. اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، در واقع در اکثر مواقع و لحظات زندگی این ما نیستیم که بشکل آگاهانه انتخاب می کنیم کدام خاطرات ما به ذهن مان آمده و کدام یک مجال ورود نیابد بلکه کاملا برعکس، از دیدگاه روانشناسی این خاطرات ما هستند که انتخاب می کنند چه زمان، با چه کیفیتی و برای چه مدتی از ناخودآگاه فردی ما خارج شده و به ذهن خودآگاه مان درآیند. پروفسور کارل گوستاو یونگ روانشناس شهیر آلمانی_ سوئیسی معتقد است پدیده ای مرموز و گاه موذی به نام «عقده» ها در انسان وجود دارند که بر اساس یک کنش روانی بنام «تداعی» و گاهی کاملا ناشناخته، موجب گسیل شدن خاطرات به ذهن ما می گردند و ذهن ما در حالت انفعال، ضمن پذیرش آنها، متاثر شده و بر اساس تعبیری که از آن می کند، احساس شادی، غم، افسردگی و .... می نماید. شدت این انفعال به قدری است که ما به طور کامل تسلیم خاطرات شده و در برابرش هیچ راه گریزی نداریم. در صورتیکه تجربیات اولیه که بصورت خاطره در ذهن ذخیره شده اند نظیر مرگ عزیزان، عشق از دست رفته و شکست های بزرگ از قدرت و شدت بالایی برخوردار باشند، انسان را به تمامی زیر سیطره خود گرفته و به تسلیم بی چون و چرا وادار می کنند به طوری که یا روی تمامی کنش های انسانی اش تاثیر نسبی گذارده و یا با حملات پی در پی تا پایان عمر او را در چنبره افسردگی و ناتوانی گرفتار می سازند.
در اینجاست که عبارت « در اکنون زندگی کن» معنی و مفهوم ویژه و کارکردی با اهمیت می یابد. پیشنهادی که قبول آن می تواند موجب گریز از روانه شدن خاطرات انباشته در زیر سطح خودآگاه ذهن انسان که دفتعأ بر او هجوم می اورند گردد. اما در فلسفه اصطلاحی است که می گوید: قابلیت، لزوما پذیرش را به دنبال ندارد؛ یعنی اگرچه انسان قابلیت زندگی در اکنون را دارد اما لزوما چنین نیست که پذیرای این کنش ذهنی باشد زیرا انجام چنین کاری حتی در صورت خواست فرد، بسیار دشوار است.
اما راه حل چیست؟
( ادامه مطلب در پست بعدی)
#شبکه_جامعه_مدنی
@civilizers
ادامه کانت بخش آخر
کانت در جریان است. برای مثال، "اوتفرید هوفه" فیلسوف معاصر آلمانی و کانت شناس در کتاب تازه خود تحت عنوان "شهروند جهان از کونیگزبرگ" این پرسش را مطرح میکند که آیا کانت یک نژادپرست اروپا محور بود یا آن که آیا کانت به مجاز بودن تبعیض علیه زنان قائل بود. در هر دو مورد پاسخ هوفه مثبت است البته با قید شرط او مینویسد: "بله، اما ... ".
کانت به معنای امروزی نژادپرست نبود. برعکس او استعمار و برده داری را محکوم کرد. اگرچه کانت هرگز فراتر از کونیگزبرگ سفر نکرد پایتخت پروس شرقی در آن زمان یک شهر تجاری پر جنب و جوش بود و به نوعی "ونیز شمال اروپا" قلمداد میشد. علاوه بر این، کانت عملا سفرنامههای مرتبط با کشورهای دیگر را بلعیده بود!
آیا کانت انسان گریز بود؟ علیرغم آن که او برنامه روزانه کاملا منظمی داشت، اما از صرف ناهار با دوستان و آشنایان لذت میبرد، عاشق بازی بیلیارد و بازی با کارت بود، به تئاتر میرفت و در سالنهای شهر به عنوان فردی سرگرم کننده و جذاب قلمداد میشد.
مراسم و رویدادها زیادی در آلمان به یاد کانت و میراث او در سال ۲۰۲۴ میلادی به مناسبت سیصدمین سالگرد تولدش برگزار میشوند. برای مثال، موزه بوندس کونست هاله در شهر بن میزبان نمایشگاهی درباره کانت با عنوان "مسائل حل نشده" بوده است.
علاوه بر آن، یک کنفرانس بزرگ آکادمیک در ماه ژوئن(خرداد) در برلین برگزار خواهد شد و پس از آن کنگره بین المللی کانت در بن در اواخر سال جاری میلادی برگزار خواهد شد که در ابتدا برای برگزار شدن در کالینینگراد برنامه ریزی شده بود، اما به دلیل جنگ روسیه با اوکراین امکان برگزار در آنجا وجود ندارد. قبر کانت در دیوار پشتی کلیسای جامع کونیگزبرگ واقع شده است. آن کلیسا یکی از معدود بناهای تاریخی باقی مانده پس از بمباران جنگ جهانی دوم و موج تخریب متعاقب آن در اتحاد جماهیر شوروی بود.
تاثیر کانت بر تاریخ حقوقی آلمان عمیق بوده، اما ظهور ناسیونالیسم مانع از آن شد که آثار او تا پس از جنگ جهانی دوم به نیروی غالب در اندیشه سیاسی آلمان تبدیل شود. اکنون سیصد سال از سالگرد تولد کانت میگذرد و او هنوز به مثابه متفکری برجسته شناخته میشود که تا به امروز میتواند الهام بخش جنبشهای سیاسی باشد.
منبع: عصر ایران
@civilizers
چرا فلسفه کانت در میانه جنگهای امروزین هنوز کار میکند؟
بخش یکم
عبارت کانت با عنوان "جرات اندیشیدن داشته باش"! یا به لاتین Sapere aude معروف شد و به همین خاطر از کانت به عنوان پیشگام روشنگری یاد کرده اند.
اگر میخواهید دنیا را درک کنید لزوما مجبور نیستید در آن سفر کنید. نگاهی به امانوئل کانت (۱۷۲۴-۱۸۰۴) بیاندازید. در تاریخ ۲۲ آوریل جهان سیصدمین سالگرد تولد او را جشن میگیرد.
آن فیلسوف آلمانی هرگز خانه خود در پروس شرقی یعنی کونیگزبرگ یا کالینینگراد کنونی که امروزه بخشی از روسیه محسوب میشود ترک نکرد. با این وجود، این موضوع او را از تلاش برای درک جهان باز نداشت. عقاید او انقلابی در فلسفه ایجاد نموده و او را به پیشگام عصر روشنگری تبدیل کرده است.
معروفترین اثر او تحت عنوان "نقد عقل محض" به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تفکر تلقی میشود. امروزه کانت یکی از مهمترین متفکران تمام اعصار محسوب میشود. بخش عمدهای از بینش او امروزه در جهان مواجه با تغییرات اقلیمی، جنگها و بحرانها هنوز معتبر هستند.
به گزارش فرارو به نقل از دویچه وله، برای مثال، چه چیزی میتواند به "صلح پایدار" بین دولتها منجر شود؟ کانت در مقاله خود در سال ۱۷۹۵ میلادی "درباره صلح دائمی" ایده تشکیل "لیگ ملل" را به عنوان جامعه فدرال جمهوری خواهانه توصیه کرد.
از نظر کانت کنش سیاسی همواره باید بر اساس قانون اخلاق هدایت شود. کار او به طرحی برای تاسیس جامعه ملل پس از جنگ جهانی اول تبدیل شد که نهادی پیشگام در تاسیس سازمان ملل متحد در سالیان بعد بود و اثر خود را در اساسنامه آن نهاد بر جای گذاشت
@civilizers
شاخص فساد، شاخص سلامت و حکومت امام
محمد منصور خضاعی
یکی از مهم ترین معیارهای سلامت یک جامعه سخت گیری در امور اقتصادی و آسانگیری در امر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است, برعکس آن مهم ترین شاخص فساد و آلودگی یک جامعه آسانگیری در اقتصاد و سخت گیری در امور سیاسی و فرهنگی است. دولت هایی که در انها فرار مالیاتی، زد و بند های مالی، دسترسی به رانت های اقتصادی، اختلاس و سوء استفاده از منابع عمومی و بیت المال رواج دارد عموما همان دولت هایی هستند که مطبوعات آزاد، آزادی بیان، نقد عملکرد مسئولان و فعالیت های مدنی و اجتماعی توسط حکومت بشدت کنترل شده و بهای گزافی بابت این دسته فعالیت ها توسط مردم پرداخت می گردد. از سوی دیگر دولت هایی که در آنها نسبت به فرار مالیاتی، اختلاس، دستبرد به بیت المال و سوء استفاده از شغل و مقام در کسب منافع نامشروع اقتصادی حساسیت شدیدی وجود داشته و کوچکترین لغزشی در امور اقتصادی با شدیدترین مجازات های قانونی روبرو می گردد همان دولت هایی هستند که از رسانه های آزاد، آزادی بیان، نهادهای مدنی و اجتماعی و فعالیت های متنوع فرهنگی برخوردارند.
نمونه حکومت آسانگیر در امر سیاست و سختگیر در امر اقتصاد امروزه همان دولت های دموکراتیک اند که تخلفات اقتصادی در آنها به حداقل ممکن رسیده و تحرکات سیاسی، اجتماعی در حد بسیار بالایی در جریان است. رسانه های آزاد، تشکل های قدرتمند مدنی و فشار افکار عمومی اجازه تخلفات و رانت اقتصادی به هیچ شخص و نهادی نمی دهد، یک نمونه اعلای چنین جامعه پاکدستی حکومت امام علی ع بود؛ سیره ایشان در مقام خلیفه حکومت اسلامی تضمین کننده آزادی های سیاسی و اجتماعی و محدود کننده سوء استفاده های اقتصادی در هر شکل ممکن بود، امام انتقاد از خویش توسط مردم را از حقوق حقه آنها می دانست و در عمل بدان الزام داشت. برخورد امام با عقیل برادرش وقتی مبلغ بیشتری از بیت المال طلب کرد و نیز نقل روایات زیادی از روش سختگیرانه در توزیع منابع بیت المال از نمونه های سخت گیری اقتصادی، و رفتار وی با طلحه و زبیر وقتی برای خداحافظی به بهانه زیارت خانه کعبه و دیدار عایشه نزد وی رفتند نمونه آسانگیری در امر سیاسی بود. امام خطاب به آنها گفت من می دانم برای مقدمه چینی یک جنگ علیه من به مکه می روید اما آگاه باشید تا شمشیر علیه من بدست نگرفته اید با شما کاری ندارم. نهایتا همان شد که امام پیش بینی می کرد و چندی بعد طلحه و زبیر همراه عایشه سلاح بدست جنگ جمل را به راه انداختند.
راهی که امروز جامعه ما طی می کند راه آسانگیری در تاراج منابع اقتصادی، محیط زیست، بیت المال، غارت منافع عمومی و ویژه خواری عده ای قلیل همراه با استبداد در سیاست و تحمیل و اجبار در امر فرهنگ و اجتماع است. راهی که هیچ نسبت و انطباقی با سیره امام ندارد.
@civilizers
من فرمانده کل قوا و فرماندهان پایین دست را مقصر میدانم. | وقتی آقای اژهای، رئیس دستگاه قضایی از دادستانیها، نیروی انتظامی و پلیس و همه دعوت میکند به میدان بیایند یعنی دعوت به خشونت. | حکومت به خوبی میداند که اکثر مردم ایران، زنان با حجاب و بیحجاب، مردمان دیندار و بیدین، اکثرا با این الگوی پوشش سختگیرانه و اجبار آن مخالف هستند. پس وقتی نیروهایش را میفرستند به میدان، یعنی به جنگ مردم میرود.
🎙️صدیقه وسمقی | تاریخ شفاهی حجاب اجباری
کافه نون
@civilizers
▪️ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم
آن مرحوم [آقا شیخعلی] گفت میتوانم کالسکهای اختراع کنم که او را كوک كنند يک فرسخ راه را طی کند، آنوقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لكن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّهٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دول دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّینشاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آنها هم توپ داریم.
لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد...
تاریخ بیداری ایرانیان، ناظمالاسلام کرمانی، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷
@civilizers
#در_کرانه_روز
🏷️ نشانی عوضی !
اگر حداقلی از بدبینی و شک را با خوشبینیها و اعتماد خود به روبراه بودن اوضاع کشوربیامیزیم، احتمالا خواهیم پذیرفت که در شرق کشور فتنهای در حال تکوین است. این فتنه ، احتمالا مانند فتنه میرویس افغانی و برادرش محمود که عمر صفویه را پایان داد به سقوط جمهوری اسلامی منتهی نمیشود، ولی به یک سقوط دیگر برای کشور خواهد انجامید. .تاریخ به ما میگوید اگر شاه کشور به سخن ناصحان توجه نکند، آدرسها را عوضی بدهد و عوضی برود، آن گرفتاری های سیصد سال پیش به نوعی تکرار میشود . شاه سلطان حسین هم خود را در محاصره اشخاص نادان و رند و مالپرست قرار داده بود که به هشدارهای علمای دوران خود توجه نکرد.
برخلاف اطلاعات رایج، بزرگترین دانشمند دوران صفویان شیخ بهایی و مجلسی و کرکی نبودند بلکه سید قطبالدین محمد بود که بیشترین آثارش در امر سیاست و یا ماهیتا سیاسی است. داستان نامه او به سلطان حسین صفوی را بسیاری میدانند بدون اینکه او را بشناسند. همان نامهای که در آن هوشمندانه هجوم عنقریب افغانها به سمت پایتخت را به شاه اطلاع داد، اما شاه سلطان حسین در پاسخش گفت ما با پختن آش خودمان را حفظ میکنیم :
«راست است که فتنه افاغنه در کار است. ما هم خود به علاوه تدارک دولتی، تدارک دعایی کرده، قدغن فرمودهایم (یعنی دستور دادهایم) در اندرون از رجال و نساء سادات موسویه نخود را لاالهالاالله بخوانند. صباحاً و مساءً در کارند؛ انشاءالله آش معتبری فراهم کرده به کل خلق میخورانیم. از باطن سادات موسویه دفع بلا خواهد شد. از جانب شما هم ملتمس دعا هستیم که دولتخواهی فرمودید. زیاده زحمتی نیست.»
فقط خدا میداند سید قطبالدین بیچاره از دریافت این پاسخ پر طعنه چه حال خرابی یافته و چه آهی کشیده است . اما شاید این روزها ناصحان حکومت فعلی هم بتوانند حال او را درک کنند. آنها از بزرگی برنامههایی که برای خفه کردن ایران تدارک شده میگویند، حکومت از پختن آش برای اسرائیل و برای زنان و دخترکان بی حجاب حرف می زند.
بدیهی است نه ضعف و فتور و نه خلقیات شاه سلطان حسینی در حکومت امروز ایران نیست. اگر زبان این حکومت به دعا وصلاست، اما پایش روی زمین است : حواسش به اقتصاد یا امنیت ملی یا توسعه و آینده کشور نیست، اما شش دانگ به امنیت و بقای خودش هست . پس چرا این کارها را میکند و آدرس عوضی میدهد؟ شنیده است با داشتن پانزده درصد جامعه میتوان حکومت را سرپا نگه داشت؟ درست شنیده ولی به شرطی که هشتاد وپنج درصد بقیه را به حال خودش بگذارد و بازوی سرکوبش را برای آنها که جرات میکنند در برابرش بایستند به کار ببرد و نه مردمانی که فقط میخواهند زندگی کنند و کاری به کار حکومت ندارند. واقعا قابل درک نیست که وقتی در چند جبهه خارجی درگیر هستیم چرا باید به دنبال یقه گیری مردم خودمان باشیم؟ آیا باید برای پاسخ به این پرسشها دنبال جوابهای شوم باشیم؟
یکبار دیگر میگوئیم : ایالات متحده طالبان را رام خود کرد و هاب اصلی تروریسم بنیادگرا را درشرق ایران پدید آورد . یکی از اهداف اصلی آن ایران است . ستون پنجم کافی هم در ایران هست که دارد نقاب از چهره برمیگیرد. اسرائیل در همسایگی بلافصل ایران حضور دارد، و خطرات دیگری هم در چند نقطه دیگر هست که فعلا بماند... غفلتهای پی درپی حکومت از خطرات واقعی، به تعداد خارج از شمارش رسیده است . گسیل نیروهایی که باید از مرزها دفاع کنند به خیابان برای ترساندن زنان تکرار چند باره لشگر کشی علیه جامعه است . شکست میخورد و متاسفانه کشور را هم ضعیف میکند.
شما دیگر صاحب همه این کشور نیستید!
کانال جامعه نو
@civilizers
#در_کرانه_روز
🏷 سرپل گیری و پختن قورباغه!
خطراتی که برای استان مهم کشور ما ، سیستان و بلوچستان، در افق به چشم میآیند، بسیار بزرگتر از تهدیداتی است که ایرانیها در سوریه یا لبنان با آن روبرویند. این واقعیتی است که بیش از همه، حکومت نمیخواهد آن را بپذیرد. درک آن هوش زیادی نمیخواهد که به هر علتی در سوریه و لبنان هستیم و به هر تعداد که کشته بدهیم، تمامیت سرزمینی ما آسیبی نمیبیند، ولی اگر بیگانهای بتواند در تکهای از این خاک مستقر شود و یا حاکمیت ملی را دستخوش تحرک دائم و کم مانع تروریسم در شهرها سازد. آنگاه هزاران ایرانی آزاده باید برای بازپس گیری خاک و اقتدار ملی کشته شوند. باید جلوی این رخداد احتمالی گرفته شود.
فرض کنونی ما آن است که آن عملیات توسط آمریکا و اسراییل برای ترساندن حکومت و زهر چشم گرفتن از آن طراحی شده بود، اما این هم هست که عملیات همزمان در سه شهر مرزی و در فواصل بین آنها نوعی سونداسیون نظامی هم بوده است. تحلیلگران پشت صحنه ارزیابی خواهند کرد که عملیات در سه شهر با تعداد اندک کشته که بیشتر از یک نیمروز به طول انجامیده، و بعد هم اشخاص موثری در استان از آن استقبال کردهاند، نشان میدهد میتوان عملیاتی برای کسب سرپل هم داشت. اینگونه راحت که از کنار این حرف که "حکومت باید با مهاجمان گفتگو کند" میگذریم، در عملیاتی از نوع سرپلگیری به این منجر خواهد شد که "بیا در مورد تقسیم سرزمین مذاکره کنیم." رخ خواهد داد. حتما رخ میدهد اگر سر حکومت به این گرم باشد که در لبنان سوریه چه خاکی بر سرش بریزد.
راستش هم جانهای از دست رفته نیروهای مرزبان، و هم ناتوانی در جلوگیری از یکهتازی بیش از یک نیمروز تروریسم در سه شهر کشور آنقدر اهمیت سوقالجیشی و نظامی دارد که باید کسانی را در ان بالا به خاطر آن در بخش نظامی و حوزه سیاسی به محکمه کشاند. متاسفانه صاحبی در این خانه نیست.
مبلغان موذی غربی از پختن تدریجی قورباغه اسرائیل توسط ایران داد سخن می دهند. واقعیت اما این است که این ما هستیم که در گوشه جنوب شرقی کشور داریم به بالا رفتن تدریجی دما عادت میکنیم و ممکن است وقتی به خود بیائیم که حکومت بیکفایت منحط پخته شده را یا در حال بمباران خاک ایران و یا در حال مذاکره با تروریستهای نیابتی بیابیم.
همگی داریم به بالا رفتن دما عادت میکنیم؟ کانال جامعه نو
@civilizers
جسارت آن را داشته باش که فهم خود را به کار بگیری sapere aude
روشنگری چیست ، امانوئل کانت
کودکی، (نابالغی) یعنی ناتوانی از به کار گرفتن فهم خود، بدون راهنمایی دیگران. اگر علت این نابالغی نه فقدان فهم، که نبود عزم شجاعت در به کار گیری فهم خود، بدون راهنمایی دیگران باشد، گناه آن به گردن خود انسان است. شعار روشنگری این است Sapere aude! جسارت آن را داشته باش که فهم خود را به کار گیری!
این که بخشی بدین بزرگی از انسان ها، با آن که دیریست طبیعت آنان را به بلوغ طبیعی رسانده، باز به دلخواه تا دم مرگ کودک می مانند و دیگران چنین به سادگی خود را سرپرست ایشان میکنند، علتی جز کاهلی و بزدلی ندارد. راستی که کودک بودن چه آسان است! اگر کتابی داشته باشم که جای فهمم را بگیرد و مرشدی که کار وجدانم را انجام دهد و پزشکی که خوراک مناسبی برایم معین کند و...، دیگر لازم نیست خود را به زحمت بیندازم.
روشنگری چیست؟
#کانت
کانال فلسفه سیاسی
@civilizers
#در_کرانه_روز
🏷️ برای ورود به زیارتگاه باید پول داد؟
جامعه نو: اقدام رندانه حکومت برای کاهش زیارت کنندگان آرامگاه حافظ با افزایش شش برابری ورودیه ( از پنج هزار تومان به سی هزار تومان ، یعنی پانصد درصد افزایش ) نتوانست از هجوم مردم برای زیارت آرامگاه حافظ جلو بگیرد و مطابق آمار سازمان دولتی، کماکان شیراز بالاترین شمار گردشگر را داشته است. غیر منصفانه است که زیارت آرامگاه حافظ برخلاف سایر زیارتگاه ها به صورت تبعیض آمیز ورودیه داشته باشد، و برای جلوگیری از آن زائران را نقره داغ هم بکنند. توجیه این وزیر خوش سرو زبان گردشگری که برای فاتحه خوانی بر سر قبر از مردم ۳۰ هزارتومان پول میگیرد چیست ؟
رفتار حکومت برای لجبازی با مردم به شکل انزجار آوری تشدید شده است و نتیجه عکس خواهد داد. هر قدر با مظاهر ملی عناد بیشتری صورت دهید، کینه بیشتری نسبت به خودتان و اعتقاداتتان انبار می کنید. سرنا را از سر گشادش میزنید.کانال جامعه نو
@civilizers