آکادمی مدیریت استراتژیک، مسیرِ متفاوتِ اندیشیدن... ☎️ارتباط با ما @manager_irst 👈
✅تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک، مهارتی است که با قدرت تمام میتواند شغل و کسبوکار شما را به اوج موفقیتهای بیسابقه برساند. این مهارت به ما امکان میدهد تا دیدی همانند پرنده، برای ترسیم نقشههای عملیاتی داشته باشیم و اهداف گذشته را افزایش دهیم.
در زیر، مثالهایی از تفکر استراتژیک در زمینههای مختلف آمده است:
۱- تحلیل SWOT:
- این روش ساده و کارآمد برای شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدات یک سازمان، پروژه یا محصول است.
مثلاً، در دوران همهگیری جهانی، مدیرعامل شرکت مصرفی با استفاده از تحلیل SWOT، به تغییرات درخواستها و الگوهای مصرف مشتریان پی برد و در پاسخ، استراتژیهای کسبوکار خود را تجدید نظر و بهروزرسانی کرد.
۲- ماتریس BCG:
- ماتریس BCG یک ابزار تحلیلی استراتژیک است که به مدیران کمک میکند تا سبد محصولات شرکت را با توجه به نرخ رشد بازار و سهم بازار آنها بهطور مؤثر مدیریت کنند.
به عنوان مثال، یک مدیر میتواند با استفاده از این ماتریس، محصولات را در دستههای مختلفی بر اساس جذابیت بازار و قدرت رقابتی شرکت طبقهبندی نماید.
۳- روش OKR:
- این روش برای تعیین و اندازهگیری اهداف و نتایج کلیدی در سطح سازمان، تیم یا فرد است.
مثلاً، یک مدیر پروژه با استفاده از OKR، اهداف مشخصی را برای تیم خود تعیین کرده و پیشرفتها را اندازهگیری میکند.
در هر زمینهای، تفکر استراتژیک به ما کمک میکند تا با دیدگاهی گسترده، بهترین تصمیمها را اتخاذ کنیم و به موفقیتهای بلندمدت دست یابیم.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅شائبه تکرار تلخ فلسطین درایران
✍ محسن رنانی
جنگ در غزه و لبنان، خبر داغ این روزها و ماه ها و سالهای ماست. امتداد جنگی که با تأسیس رژیم اسراییل آغاز و به مهمترین و طولانی ترین بحران جهانی در سده اخیر تبدیل شد.
بحران فلسطین با مهاجرت شروع شد. مهاجرت یهودیان در زمان بی دولتی در فلسطین. همزمان با جنگ نخست جهانی و فروپاشی عثمانی، خلایی در فلسطین ایجاد شد که جای آن را مهاجران یهودی پر کردند.
در فرصت پیش آمده، یهودیان پراکنده در جهان به فلسطین برگشت داده شدند و زمینهای بومیان را خریدند و همینکه جای پایشان سفت شد با کمک بریتانیا و در فضای ترحم و همدلی با یهودیان به سبب جنایات آلمان نازی، اعلام استقلال کردند. کم کم بقیه زمینهای فلسطین را از آنها گرفته و صاحب خانه را آواره کردند.
حالا همین بلا برسر ایران وایرانیها درحال وقوع است! بلکه بلایی بدتر و بی مسماتر از فلسطین. چرا که یهودیان حق آب و گل و سابقه چند هزار ساله ی سکونت در فلسطین داشتند. اما اقوامی که اخیرا به ایران وارد کردند چنین حقی بر ما نداشته وندارند.
رفتید از ضعیف ترین کشور دنیا، با رکورد طولانیترین جنگ داخلی و بیشترین تناقر قومی و بالاترین نرخ رشد جمعیت و دارنده فرهنگ کودک همسری، به شکل انبوه و بسیار فوری و ضربتی، نه میلیون نفر را بدون هیچ گزینش و ترتیبات و شرط و شروطی در فضای ترحم و همدلی با مردم افغان، به خاطر بازگشت طالبان، وارد ایران کردید. آن هم نه در شرایط بی دولتی. بلکه دقیقا خود دولت مجری انهدام تبار موکلین سرزمین خود شد!
به راستی ایران چه نیازی به واردات این تعداد نیروی تازه نفس و مدعی و پرچالش داشت که با این عجله وارد کردید؟ دقیقا چرا؟ کارخانه های تان بی کارگر مانده بود؟ یا جوانان ایران جملگی عقیم شده بودند؟
چرا افغانها درک نمی کنند افغانستان منابع و امکانات زیست مناسب برای چنین جمعیتی ندارد؟ چرا با این حال خود را موظف به حفظ بالاترین نرخ جمعیت در جهان می دانند؟ و اصولا چرا ایران باید جور اشتهای سیری ناپذیر تولید انبوه آنها را متحمل شود؟ چرا از غلاف لاتکس اینهمه تنفر دارند؟
اگر مشکل افغانها حکومت طالبان است؛ چنانچه یک درصد از مهاجران به ایران، در مقابل طالبان می ایستاد، قدرت به طالبان بر نمی گشت. و اگر مردم افغان با طالبان موافق هستند، پس بنشینند در نجد خود و نتیجه حاکمیت حاکمان واقعی شان را متحمل شوند.
ایرانیان وقتی وضعیت اقتصادی شان بد می شود، ازدواج نمی کنند. اگر هم بکنند بچه نمی آورند. چون نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت دارند. اما گرسنگی، قحطی، جنگ، آوارگی، بلایای طبیعی و غیر طبیعی هیچ تاثیری روی فرزند آوری افغانها ندارد. اگر بیشتر نیاورند کمتر نمی شود. چه بسا زودتر کودکان خود را به زوجیت در آورند که نان خورشان کم شود. خب این تفاوت فرهنگی باعث بر هم خوردن تعادل طبیعی بین دو گروه جمعیتی در کنار هم می شود. فرهنگ مردمان افغان، جنگ داخلی و توسعه نیافتگی را برایشان به ارمغان آورده. وقتی اینها به صورت انبوه به ایران بیایند فرصت جذب در فرهنگ ایرانی را پیدا نمی کنند و همان فرهنگ را به ایران هم صادر می کنند.
پرسش الان این است با این جمعیت انبوه وارد شده به کشور چه کار می خواهید بکنید؟
می خواهید آنها را بیرون کنید؟ واقعا می توانید؟ اگر قرار به بیرون کردن بود چرا وارد کردید؟
چرا قوم لج بازی که با همه بی پولیش بجای تهیه غذا برای گرسنگان و خرید کاندوم برای کنترل جمعیت گرسنگان، سد می زند که آب هیرمند به شوره زار بریزد و هدر رود اما به دریاچه هامون ایران نرسد را وارد ایران کردید؟ دقیقا چرا؟
یک نفر بیاورید برای مردم توضیح دهد.
حالا که وارد کردید چرا هیچ تشری به آنها نمی زنید که به اندازه عرف ایران بچه بیاورند؟
وقتی زایش زنان افغان چهار برابر ایران است،
معلوم است که به زودی جمعیت افغانها از ایرانیان بیشتر می شود و بدون شک ادعای سرزمینی و سیاسی بر فلات ایران خواهند داشت. و دردسرهای فلسطین برای ایران هم تکرار می شود. همانطور که در جاهای دیگر این اتفاق افتاد.
برخی دنبال نفوذ اسراییل در نهادهای امنیتی می گردند که باعث شده اسناد سری کشور را به سرقت ببرند یا دانشمندان هسته ای را ترور کنند. اگر فرصت کردید جاهای دیگر هم دنبال نفوذی بگردید. جاهای خیلی نزدیک. از رگ گردن نزدیکتر.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مدل ADKAR برای مدیریت تغییر
این مدل شامل پنج مرحلهای است که هر کدام نقش مهمی در فرایند تغییر دارند و به شرح زیر هستند:
۱- آگاهی (Awareness):
کارکنان باید از نیاز به تغییر آگاه شوند.
۲- تمایل (Desire):
کارمندان باید به مشارکت تمایل داشته باشند و از تغییرات به طور کامل پشتیبانی کنند.
۳- دانش (Knowledge):
با جمعآوری و ارائه اطلاعات در مورد روند تغییر، هدف نهایی آن برای کارمندان مشخص میشود.
۴- توانایی (Ability):
با مدیریت رفتار و به دلیل توانایی یادگیری مهارتهای جدید، تغییر پذیرفته میشود.
۵- تقویت (Reinforcement):
تقویت برای حفظ تغییرات برای همهی کارمندان روشن میکند که بازگشتی به مرحله قبل از آموزش، وجود ندارد.
این مدل به سازمانها کمک میکند تا تغییرات را به طور موثر مدیریت کنند و اطمینان حاصل کنند که تغییرات به خوبی پذیرفته و حفظ میشوند. مدل ADKAR بر این باور است که تغییر موفقیتآمیز تنها زمانی رخ میدهد که هر دو بعد سازمان و کارمندان درگیر شوند و هر پنج عنصر به طور کامل اجرا شوند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅بهترین راه و روش تصمیم گیری درست
بهترین راه و روش برای تصمیمگیری درست، کار دقیق است. تفکر عمیق قبل از هر تصمیم سازنده، لازم و ضروری است. شاید تصمیمگیری سریع به شور و اشتیاق ما مرتبط است. اما با افزایش سن، این شور و اشتیاقها عموما کاهش مییابد و تصمیمها منطقیتر میشود. دیدن، شنیدن و مطالعه در خصوص افراد موفق، بهترین و موثرترین عامل درتصمیمگیری منطقی و تفکر عمیق در خصوص مسائلمان است.
بیشتر افراد عظم راسخی ندارند و با کوچکترین ناملایمتی و وزش باد ملایمی شک و تردید در جانشان میافتد. اعتماد به نفس کافی ندارند. نمیتوان رهبری را بدون عزم راسخ تصور کرد. هنگام رهبری، باید حتماً خودتان را در تیمتان ببینید. اگر افرادی از تیمتان توان و انگیزه لازم برای عملی کردن تصورات شما را ندارند تا بتوانید به آن رهبر درونیتان برسید. لزومی ندارد آنها را همراهی کنید تا در تیمتان بمانند. شما زمانی خودتان هستید، که تیمتان را از درونتان رهبری کنید. تنها راه حل این عمل، رو راست بودن با خودتان و پایبندی به باورهایتان است.
دیدگاه ما نسبت به خطرپذیری هم عاملی در پیروزی و شکست محسوب میشود. اگر افراد تیم قدرت ریسکپذیری بالا داشته باشند، شاید تیم پیروز شود. ولی رهبر تیم باید میزان ریسکپذیری را کنترل کند. ریسک زمانی بهترین توجیه است که ما از رقیبان خود عقب هستیم و شکست ما با اختلاف، در حالت کلی چیزی را عوض نمیکند. رویکرد دقیق نسبت به خطرپذیری وظیفه اصلی رهبر است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅آخرین وضعیت طرح تعطیلی آخر هفتهها
🔰رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: احتمالا تا دو هفته آینده طرح تعطیلی آخر هفتهها به صحن علنی بیاید.
🔰از سوی دیگر هنوز هم پنجشنبه و جمعه به عنوان روزهای تعطیل هفته در نظر گرفته شده است و چند دستگاه و سازمان را استثنا خواهیم کرد.
🔰دولت به تشخیص خود میتواند دستگاهی را استثنا کند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅تفاوت اصلی مدیریت استراتژیک
تفاوت اصلی بین مدیریت و مدیریت استراتژیک در نوع نگاه و دامنه فعالیتهای آنها است. مدیریت به فرایند روزمره اداره یک سازمان و اجرای برنامههای کوتاهمدت میپردازد، در حالی که مدیریت استراتژیک به برنامهریزی و اجرای استراتژیهای بلندمدت برای دستیابی به اهداف کلان سازمان میپردازد.
مدیریت استراتژیک، شامل تعیین جهتگیریهای کلی سازمان، تصمیمگیریهای استراتژیک و تطبیق فعالیتها با تغییرات محیطی است. این نوع مدیریت از ابزارهایی مانند ماتریس SWOT و تحلیل PESTEL برای شناسایی فرصتها و تهدیدها استفاده میکند و به دنبال ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان است.
به عنوان مثال، مدیریت ممکن است شامل وظایفی مانند بودجهبندی، استخدام کارکنان و نظارت بر عملیات روزانه باشد. اما مدیریت استراتژیک به فکر توسعه محصولات جدید، ورود به بازارهای جدید، یا ایجاد شراکتهای استراتژیک برای تقویت جایگاه سازمان در بازار است.
در نهایت، مدیریت استراتژیک به سازمان کمک میکند تا با برنامهریزی دقیق و تحلیل مستمر محیط کسبوکار، به اهداف بلندمدت خود دست یابد و در مقابل تغییرات محیطی انعطافپذیر باشد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چگونه بهترین تصمیم را بگیریم؟
به جای اینکه از سلسله مراتب اداری خود به عنوان مبنایی برای تصمیمگیری استفاده کنید، ملاک تصمیمگیریتان را اطلاعات قرار دهید؛ یعنی داشتن عنوان مدیر نباید باعث شود که بدون اطلاعات کافی کسی را استخدام و یا اخراج کنید.
اما استفاده از اطلاعات باعث میشود که در تصمیمگیری، شفافیت داشته و بیطرفانهتر رفتار کنید.
به همین خاطر یکی از اصلهای اساسی گوگل این است: به جای جانبداری، از اطلاعات استفاده کن.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅فرصت طلایی چیست؟
فرصت طلائی معمولاً حاصل تغییر و تحولاتِ محیطِ بیرونیِ سازمان مانند بازارهای جدید، پیشرفتهای جدید در فناوری یا تقاضاهای جدیدی که به دلیل رقابت یا بههمخوردنِ تعادل برای سازمان ایجاد میشود، تغییر و تحولاتِ درونیِ سازمان مانند محصولات یا آدمهای جدید یا هردوی این موارد است.
فرصت طلائی چیزی است که در صورت بهرهبرداریِ بهاندازۀ کافی خوب و سریع از آن، بالقوه میتواند نتایج چشمگیری در پی داشته باشد. از جمله این نتایج میتوان به رشدِ شتابیافته توأم با سودآوری اشاره کرد؛ یا تواناییِ نوآوریِ سریعتر در دنیایی که طالب نوآوریهای بیشتر است؛ یا اعتبارِ بیشتر شرکت که موجب سرازیر شدنِ بیسابقۀ استعدادها و منابع مالی به سمت سازمان میشود؛ یا تحقق مأموریتی بلندپروازانه برای خدمت به مردم، جوامع و کشور.
فرصت طلائی، فرصتی است که هم با در نظر گرفتنِ دادههای موجود، منطقی به نظر میرسد و هم از نظرِ احساسی گیراست؛ هم قلب و هم مغز آدمها را درگیر میکند. بیانیۀ فرصت طلائی که به شیواییِ هرچه تمامتر نوشته شده باشد، به شکلی گیرا پنجرهای را توصیف میکند که به روی آینده باز شده است یا به زودی باز خواهد شد. اگر این بیانیه به درستی چارچوببندی و به کار گرفته شود، افراد درگیر در کار را برای قاپیدنِ فرصت هیجانزده میکند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅چرا کارها را بیش از موعد طول میدهیم؟
گلدرات (Eliyahu M. Goldratt) در تئوری محدودیتها، علل زیر را جهت طولانی شدن زمان انجام کارها نسبت به برآورد اولیه ذکر میکند:
- قانون مورفی (Murphy’s Law):
اگر اتفاق بدی بتواند بیفتد حتما رخ خواهد داد؛ آن هم در بدترین شرایط ممکن. اتفاقات بد حتما مجال رخ دادن پیدا میکنند آن هم در لحظهای که نباید رخ دهند.
- قانون پارکینسون (Parkinson’s Law):
کار تمام مدت در اختیار را پر میکند. به عبارتی به اندازهای که وقت هست کار به تعویق میافتد. اگر تا فردا وقت داریم چرا باید کار را امروز تمام کنیم؟
- خود ایمن سازی (self-secure):
افراد بیم دارند زودترین زمان تکمیل کار را گزارش کنند، چون استانداردهای بعدی مدیران بر همین مبنا شکل خواهد گرفت. اگر کار زود تمام شود بعدا همین توقع خواهد رفت، پس چرا برای خود زمان نخریم؟
- باتوم رها شده (Dropped Baton):
تحویل کار در زودترین زمان، لزوماً توسط پرسنل بعدی تحویل گرفته نخواهد شد، چون آمادگی لازم را ندارند. افراد به خود میگویند چرا مورد سرزنش دیگران قرار گیرند؟
- کارهای همزمان بیش از حد:
این موضوع باعث افزایش مدت زمان انجام کار خواهد شد. انجام آشفته و همزمان کارها به جای هم افزایی، کاهندگی عملکرد و افزایش بیش از موعد کار را در پی خواهد داشت.
- گلوگاههای منابع:
تاخیرات ممکن است به دلیل بحرانی بودن منابع حادث شود. به عبارتی برخی مواقع پیشبینیهای شما در رابطه با منابع، فرآیندها، حمایتها، فرصتها و... اشتباه از آب در میآید.
- سندروم دانشجویی (Student Syndrome):
گرایش به عدم شروع تا زمانی که کاملاً مجبور نشویم در انسانها وجود دارد. مانند بسیاری دانشجویان که تا آخرین دقایق انجام تکالیف را به تاخیر میاندازند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅تمرکز بر درختان، نه جنگل
در دنیای کامپیوتر، یک اصطلاح به نام «chunking down» وجود دارد که اساساً به معنی شکستن مجموعههای کامل و بزرگ به قسمتهای کوچکتر است. تعداد زیادی از کارآفرینان فوقالعاده موفقی که با آنها مصاحبه شده، پروژهها و اهداف بزرگ خود را به قسمتهای بسیار کوچکتر تقسیم میکردند.
این کار به آنها کمک میکند تا سریعتر و راحتتر دست به عمل بزنند و همچنین این کار به آنها حس جنگندگی و غرور میدهد.
🔰 از خودتان بپرسید:
در حال حاضر کارهای بزرگی که در تلاش برای به سرانجام رساندن آنها هستم، کدماند؟
چگونه میتوانم این کارها را به بخشهای کوچکتر و قابلکنترلتر، تقسیم کنم؟
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅۷ مهارت مدیران موفق از نگاه موسسه گالوپ
۱- هدف را به فعالیتهای فردی و تیمی متصل کنید.
۲- به عقاید دیگران توجه کنید و آنها را به حساب آورید.
۳- تیم خود را به روشی مربی کنید که صراحت واقعی را فراهم کند.
۴- به طور منظم و هفتهای با هر یک از اعضای تیم به یک مکالمه معنیدار متعهد شوید.
۵- با اتصال کار به گرایشهای ذاتی فرد، انگیزه انسان را باز کنید.
۶- برتری را تشخیص دهید و به آن پاداش دهید.
۷- به کارمندان خود به عنوان افراد واقعی اهمیت دهید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅دام ایشتلونگ در تصمیمگیری
پژوهشگران یک آزمایش را با شطرنجبازان ترتیب دادند. در این آزمایش، آگاهانه شطرنجبازان در موقعیتی از بازی قرار گرفتند که معروف است به زنجیره کیش و مات پنج مرحلهای. البته در آن موقعیت، شطرنجبازان گزینه دیگری برای بردن داشتند که کمتر معروف بود اما در سه مرحله به مات منجر میشد. بیشتر شطرنجبازان، رشته آشناتر پنج مرحلهای را انتخاب کردند. بعد از مصاحبهای که بلافاصله بعد از بازی صورت گرفت، مشخص نشد که چرا شطرنجبازان از گزینه سادهتر، صرف نظر کردند.
پژوهشگران تصمیم گرفتند که این بار حرکت چشمهای بازیگران را با یک دوربین مادون قرمز دنبال کنند. یک نکته جالب کشف شد: نگاه خیره بازیگران از خانههایی که به عنوان رشته پنج مرحلهای تشخیص داده بودند، تکان نخورد حتی با وجود اینکه به آنها یادآوری شد که گزینههای بهتری هم وجود دارد. اما شطرنجبازان نسبت به گزینه سادهتر، کور شده بودند.
روانشناسان از دهه ۱۹۴۰ این پدیده را اثر اینشتلونگ (Einstellung effect) نامیدهاند و با آن آشنا هستند. بر طبق این اثر، مغز ما برای راهحلهای آشنا و قابل اطمینان، ارجحیت قائل است تا گزینههای ناآشنا. آزمایشهای متعدد در حوزههای مختلف نیز انجام دادهاند تا این نظریه را در حوزههای مختلف بیازمایند.
آنچه که اثر اینشتلونگ را دشوار میکند این است که اکثر مردم اصلا با این پدیده آشنا نیستند. ما معتقدیم که با ذهنی باز به مسائل نگاه میکنیم. اما مغز ما به صورت ناخودآگاه، توجه ما را به دانش و تجربه قبلی ما سوق میدهد. هر اطلاعاتی که با راهحلها یا تئوریهایی که ما به آنها عادت داریم، تطابق نداشته باشد، کنار گذاشته میشود. این منجر به این میشود که پزشکان، تشخیصهای نادرست بدهند و قاضیها، حکمهایی بدهند که در راستای حکمهای قبلی باشد و ...
همه ما مستعد افتادن در این دام و متعاقب آن، اتخاذ تصمیمهای نادرست در عرصههای مختلف کار و زندگی هستیم.
یکی از راههای رهایی از این عارضه، اندیشیدن مستمر به این سئوال است که: "آیا روش بهتر و متفاوتتری برای انجام این کار وجود دارد؟" تفکر متفاوت، خارج از چارچوب و فراتر از الگوهای رایج میتواند راهگشا باشد.
شجاعت در به چالش کشیدن روشهای رایج و زیرسئوال بردن آنها، مقدمه رهایی از دام اینشتلونگ در تصمیمگیری است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ده قانون طلایی برای کسب موفقیت در بازارهای مالی
1- همواره برای معاملات خود استراتژی داشته باشید.
2- اگر شک دارید و مطمئن نیستید معامله نکنید .
3- صبور باشید و احساساتی عمل نکنید .
4- حریص نباشید و در هنگام ضرر وحشت نکنید .
5- بازارهای متفاوت مالی را یاد بگیرید اما به طور همزمان در آنها معامله نکنید ، بخصوص اگر تازه وارد هستید .
6- روند بازار دوست شماست با او همسو باشید ، به زور معامله نکنید .
7- روی تمامی سرمایه خود ریسک نکنید .
8- برای معاملات خود حد ضرر و سقف سود بگذارید تا بتوانید ضررهای خود را محدود کرده و سود خود را به موقع از بازار بگیرید .
9- در یک روز چند معامله انجام ندهید زیرا باعث می شود کنترل خود را از دست داده و تصمیم درست ومنطقی نگیرید .
10- در بازارهای مالی دانش برابر با درآمد است پس ابتدا دانش کافی را بدست آورید، بعد به دنبال کسب درآمد باشید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅تکنیک قطارهای سوییس
یکی از مشکلات مهم در برگزاری جلسات، عدمحضور به موقع مدعوین در جلسه است و تا حضور کامل همه افراد، بخشی از زمان جلسه از دست میرود. اغلب هم بهانههایی که مرتبط با کارهای مهم شرکت هم هست، دارند. این عدمحضورِ به موقع مربوط به بینظمی و عدممدیریت زمان افراد است و هیچ ارتباطی با کارهای سازمان ندارد.
یکی از تکنیکهایی که به شما کمک میکند تا افراد به موقع در جلسه حضور یابند استفاده از "تکنیک ساعت حرکت قطارهای سوییس" است.
در زمانبندی حرکت قطارهای سوییس از ساعت حرکتهای غیرمتعارف استفاده شده است. یعنی مثلا به جای ساعت ۸:۳۰ از ساعت ۸:۲۸ استفاده شده است.
شما هم در برگزاری جلسات از زمانهای رُند استفاده نکنید. مثلا به جای ساعت ۸ تا ۹ بگویید جلسه ساعت ۸:۱۳ تا ۹:۰۷ برگزار میشود. خاصبودن زمانبندی جلسه باعث میشود توجه شرکتکنندگان جلب و نسبت به ساعت برگزاری جلسه حساس و کنجکاو شوند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅تفاوت ریسک و عدمقطعیت
🔰 دو جعبه داریم جعبه الف حاوی صد توپ است پنجاه تا قرمز و پنجاه تا مشکی، جعبه ب هم صد تا توپ دارد اما نمیدانیم چندتای شان قرمزند و چندتای شان مشکی. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبهها را برداری و توپ قرمز از آن بیرون بیاوری صد دلار برنده میشوی کدام جعبه را انتخاب میکنی؟ الف یا ب؟ اکثر مردم جعبه الف را انتخاب میکنند.
🔰 بیایید با همین جعبهها یکبار دیگر بازی کنیم این دفعه اگر توپ مشکی برداری صد دلار میبری، الان سراغ کدام جعبه میروی؟ اغلب مردم دوباره جعبه الف را انتخاب میکنند. اما این غیرمنطقی است در دور اول تو فرض کردی جعبه ب توپ قرمز کمتر و توپ مشکی بیشتری دارد. بنابراین به لحاظ منطقی باید این بار جعبه ب را انتخاب کنی. نگران نباش بر خلاف انتظار در این خطا تنها نیستی، به این نتیجه پارادوکس السبرگ میگویند که به احترام دانیل_السبرگ Daniel_Ellsberg روانشناس سابق هاروارد، این طور نامگذاری شده است. پارادوکس السبرگ به طور تجربی ثابت میکند ما احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح میدهیم، بنابراین به مباحث ریسک و عدمقطعیت یا ابهام و تفاوت بین آنها میرسیم.
🔰 ریسک یعنی این که احتمالات معلوم هستند. عدمقطعیت یعنی احتمالات نامعلوم هستند. بر اساس ریسک شما میتوانید تصمیم بگیرید قمار بکنید یا نه. اما در قلمرو عدمقطعیت اتخاذ تصمیم بسیار دشوارتر است. واژههای ریسک و عدمقطعیت به اندازه کاپوچینو و اسپرسو اشتباه گرفته میشوند، البته با عواقب جدیتر. تو با ریسک میتوانی محاسباتت را انجام بدهی، ولی با عدمقطعیت نمیتوانی. دانش ۳۰۰ ساله ریسک، آمار نامیده میشود. استادان فراوانی با آن سروکار دارند اما حتی یک کتاب درسی هم درباره موضوع عدم قطعیت وجود ندارد.
🔰 برای اجتناب از قضاوت عجولانه باید یاد بگیری عدمقطعیت را تحمل کنی، کار سختی است و نمیتوانی همواره بر آن تأثیر بگذاری. ناحیه آمیگدال تو در مغزت، نقشی حیاتی ایفا می کند. آمیگدال منطقهای به اندازه بادام در وسط مغز انسان است، که مسئولیت پردازش احساسات و خاطرات را بر عهده دارد. بسته به ساختار آمیگدال ذهنت عدمقطعیت را آسانتر یا دشوارتر تحمل میکنی این به خصوص در جهتگیریهای سیاسیات آشکار است. هر چه از عدمقطعیت متنفرتر باشی محافظهکارانهتر رأی میدهی. دیدگاههای سیاسی تو تا حدی ریشه های بیولوژیکی هم دارند.
🔰 در هر دو حالت هر کسی که امیدوار است شفاف فکر کند، باید تفاوت بین ریسک و عدمقطعیت را متوجه بشود. فقط در چند حوزه محدود میتوانیم روی احتمالات حساب کنیم. كازينوها، پرتاپ سکه و کتابهای احتمالات. اغلب اوقات با مشکل عدمقطعیت مواجهایم، پس یاد بگیر با آن کنار بیایی.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅رویترز به نقل از دفتر رسانه ای حزب الله در واکنش به اخبار موجود: کذب است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅جامعه شناسی مردم ایران
✍مهدی رباطی
امیدوارم یکروز بلاخره مردم ایران که تنبلی و راحتطلبی و احساس زرنگی برای رسیدن به پول در کتب تمام مستشرقین و تاریخ نگاران و متخصصان روانشناسی اجتماعی جز خصوصیات بازرشان است این را درک کنند که:
١. در اقتصاد نهار مجانی وجود ندارد
٢. هیچوقت قرار نیست آب و برق مجانی شود و اصولاً در اقتصاد خدمات رایگان و مجانی نشدنی است، اگر هم چیزی مجانی شود از جیب دیگر شما تامین مالی میشود
٣. خلق ثروت و پول از کار و ارتباطات در دنیای واقعی و کیفیت شما و گستردگی شبکه شما در بلند مدت ایجاد میشود نه از ضربه زدن روی شیشه موبایل در دوسه ماه
اگر روزی این مهم درک شود و مانند آلمان و آمریکا و چین و ژاپن و حتی ترکیه فرهنگ مردم ایران ، فرهنگ کار و تلاش شود و زرنگی در یک شبه پولدار شدن نباشد ، میتوان امید داشت که سرنوشت ایران هم عوض شود .
نارضایتی که در قاطبه مردم مشاهده میکنید از دزدیها و... هم بیشتر به این خاطر است که چرا خود ما سر سفره نیستیم و نه از غصه مملکت. شاهد هم اینکه وقتی در یک شورای روستا معمولا به قدرت میرسند از هیچ زیر میزی و رو میزی فروگذار نمیکنند. یا سکوت سایبریهای اصلاحات که چند ماهی است مدافع چیزهایی شدهاند که سه سال روزانه در حال فحاشی به آنها بودند.
همیشه نوشتهام مجدد مینویسم، مشکل توسعه نیافتگی از پایین به بالاست و از مغزهای کوچک زنگزده نه از بالا به پایین ، نمونه آخر آن سر کار رفتن میلیونها ایرانی در داستان همستر!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅پنج تفاوت روسیه و آمریکا
✍محمود سریعالقلم
در متونِ تخصصی علمِ روابط بینالملل، یک نوع تفکیک بنیادی در تقسیمبندی میان کشورها وجود دارد: کشورهایی که بر اساس منافع ملی عمل میکنند، و آنهایی که مبتنی بر منافع حکمرانان اداره میشوند. هردو در پی امنیت هستند اما...
(National Security versus Regime Security)
در زیر، به تفاوتهای دو نوع حکمرانی، به ترتیب اهمیت و با مثالهایی از روسیه و آمریکا، پرداخته میشود:
۱. اولین تفاوت این دو سیستم در اصل تفکیک قوا است. شاید با اطمینان بسیار بتوان گفت هیچ علم و معرفتی به اندازه علم حقوق در حکمرانی کارآمد و موفق، سرنوشتساز نیست. حکمرانی کارآمد ریشه در «قاعدهمندی» دارد و ضامن قاعدهپذیری، علم حقوق است که سرآمد علوم انسانی است. تفکیک قوا یعنی هر قوه، تابع قوانین خود عمل میکند، مستقل است و در عین حال، ناظر بر قوای دیگر است. وقتی تفکیک قوا نباشد، منافع و مصلحت عامه مردم بیمعناست. در روسیه، بلاروس و کره شمالی، هرچند در ظاهر سه قوه وجود دارد، اما هر سه قوه یکجا جمع شده است. حتی این تجمیع در مصلحت، سلیقه و خواستههای یک فرد در راس قوۀ مجریه است. به فاصله یک هفته پس از ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، ترامپ اعلام کرد شهروندان هفت کشور نمیتوانند وارد آمریکا شوند (قوه مجریه). اما یک قاضی محلی ( و نه فدرال)، دستور او را با استناد به قانون اساسی آمریکا ملغی کرد. از این رو، اقتدار حقوقی یک قاضی در آمریکا کمتر از رئیس جمهور کشور نیست. در عین حال، کنگرۀ آمریکا نهاد قدرتمندی است که بر عملکرد قوۀ مجریه عقابگونه سایه افکنده است. اما در روسیه، مصلحت قوۀ مجریه، جهتِ عملکرد دو قوۀ دیگر را هدایت میکند. این مصلحت در نهایت، منافع، سلیقه و حتی مزاج فرد است. وقتی علم حقوق بر تمامی ابعاد حکمرانی سیطره داشته باشد، مردم خود بهخود به یک نظام سیاسی «اعتماد» خواهند کرد. در روسیه، هر قاعدهای بنا به تشخیص افراد، تبصره پیدا میکند ولی در آمریکا، وقتی دو خبرنگار با Fact اثبات کنند رئیس جمهور کار خلاف قانون انجام داده است، او را می توانند مجبور به استعفا کنند (ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۴). در روسیه، قوه قضائیه یا مقنّنه، مواردی را پیگیری میکنند که به مصلحت قوه مجریه باشد. اما در آمریکا، شهروند موردی را علیه یک شرکت گاز و برق به خاطر آلوده کردن آب یک منطقه پیگیری میکند و در دادگاه، علیرغم منافع عظیم مالی یک شرکت در نظام سرمایه داری، پیروز میشود (این مورد واقعی به صورت یک فیلم با عنوان Erin Brockovich (2000) به نمایش در آمده است). بنابراین، اولین شاقول (Benchmark) فهمِ وضعیتِ حکمرانی یک کشور، بررسی وضعیت تفکیک قوای آن است؛
۲. دومین معیار و شاقول، گردش نخبگان است. به لحاظ اندیشهای، بزرگترین خدمتی که تمدنِ غرب به بشریت کرده، محدود کردن دورهی قوه مجریه است. اوباما هم اکنون مستند ساز است و به واسطۀ علم حقوق، قانون اساسی و قانون سقف هشت ساله، او به هیچ وجه نمیتواند به نهاد ریاست جمهوری آمریکا برگردد. در روسیه، مرتب قانون اساسی را ترمیم کردهاند تا یک فرد بتواند در سمت خود ابقا شود. غربیها به درستی میگویند اگر فردی توانمندی فکری و اجرایی دارد در نهایت دو دوره برای او کافی است تا خدمات خود را به مردم کشورش عرضه کند. وقتی افراد برای مدت طولانی در قدرت بمانند، حلقههای منفعتطلب اطراف آنها جمع میشوند و چون نظارتی نیست و تفکیک قوا ضعیف است، مصونیت پیدا میکنند. همین که افراد ثابتی برای سال ها در سمتها باقی بمانند، خود به خود کارآمدی و مصلحت کشورتعطیل میشود و مصلحت افراد اولویت پیدا میکند. همانطوری که یک پزشک، با سنجش فشار خون وضعیت فیزیولوژیک گردش خون بدن یک بیمار را متوجه می شود، وجود یا عدم وجود گردش قدرت در یک کشور دومین معیار مهم سنجش وضعیت حکمرانی، میزان کارآمدی و اصلاح امور در یک جامعه است. اگر وضعیت مالی مقامهای آمریکایی گوگل شود، ارقام حقوق و مالکیت های آنها شفاف است اما چنین جستجویی در گوگل، وضعیت ثروت مقامهای روسیه را مشخص نمیکند، چون .... مجدداً علمِ حقوق مقرر میکند که مجریان در غرب، تمامی مالکیت خود را به صورت عمومی و آنلاین اعلام کنند. در روسیه، به خاطر «مصلحت» حتی اگر قانونی وجود داشته باشد، مرتب تبصره میخورد؛
۳. سومین شاقول مهم در فهمیدنِ وضعیت حکمرانی در یک کشور، میزان تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی است. هر قدر این دو منبع قدرت از هم جدا باشند به همان میزان در یک کشورشفافیت، قانونمداری و حکمرانی مطلوب وجود دارد. در حال حاضر در آمریکا ۴۵۶۸ بانک وجود دارد. مجموع سرمایۀ چهار بانک اول (Chase, Bank of America, Wells Fargo, Citibank) تقریباً معادل بودجه هفت تریلیون دلاری دولت آمریکا است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅مهاجرت ۹ میلیون ایرانی در ۱۵ سال!
بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس:
بررسی روند شاخصهای محرومیت در چهار دهه گذشته نشانمیدهد که محرومیت در هر یک از شاخصهای موردنظر شامل دسترسی به آب لولهکشی، شبکه برق، گاز لولهکشی، امکانات ضروری زندگی مثل آشپزخانه و حمام، مسکن ایمن و حتی در سالهای اخیر اینترنت بهطور قابل توجهی کاهش یافتهاست.
این روند بهطور خاص در ۲ دهه اخیر محرومیت با شدت بیشتری کاهشی بوده است.
بر اساس بررسیهای کارشناسان ما در مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ محرومیت در کل کشور، از ۱۸.۲ درصد در سال ۱۳۸۵ به ۳.۱ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
براساس این پژوهشها، نرخ محرومیت در مناطق شهری، از ۱۰ درصد در سال ۱۳۸۵، به کمتر از ۲ درصد در سال ۱۴۰۰ و در مناطق روستایی از ۳۳ درصد به ۷ درصد کاهش یافتهاست.
در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۵ الی ۱۴۰۰، معادل ۹.۳ میلیون نفر از جمعیت کشور از محرومیت خارج شدند.
کاهش محرومیت در تمامی استانهای کشور نیز در این بازه زمانی محسوس است.
در مناطق روستایی، بیشترین کاهش نرخ محرومیت متعلق به سه استان کهکیلویه و بویراحمد، خراسانشمالی و کرمانشاه است که در این بازه ۱۵ ساله بهترتیب ۵۴، ۵۳ و ۴۳ درصد از خانوارها از محرومیت شدید خارجشدهاند.
کمترین کاهش نرخ محرومیت در مناطق روستایی مربوط به سه استان بوشهر، البرز و مازندران است که بهترتیب ۳، ۷ و ۱۳ درصد از خانوارهای این مناطق از وضعیت محرومیت شدید خارجشدهاند.
در مناطق شهری نیز، بیشترین کاهش نرخ محرومیت متعلق به سه استان خراسانشمالی، کرمانشاه و ایلام است که بهترتیب ۲۲، ۲۰ و ۱۷ درصد از خانوارهای این مناطق دیگر در وضعیت محرومیت شدید قرار ندارند.
کمترین کاهش نرخ محرومیت در مناطق شهری مربوط به سه استان تهران، چهارمحال و بختیاری و بوشهر است که بهترتیب ۲، ۳.۵ و ۴ درصد از خانوارهای این مناطق در این بازه زمانی از محرومیت شدید خارجشدهاند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅نشخوار فکری
وقتی در محیط کار، مرتکب اشتباه میشوید، آیا روزها یا هفتهها آن را مدام در ذهن خود مرور میکنید؟ آیا بیش از حد به آن فکر میکنید؟
به این میگویند «نشخوار فکری»، که میتواند به اضطراب جدی منجر شود.
برای آن که از این دور باطل خارج شوید، چند راهکار وجود دارد:
۱- در ابتدا، محرکهای نشخوار فکری را شناسایی کنید. دقت کنید که چه مواقعی به نشخوار فکری دچار میشوید و چرا. همچنین میتوانید از افکار منفی فاصله بگیرید و روی آنها برچسب «افکار» یا «احساسات» بزنید.
۲- یکی دیگر از راههای توقف نشخوار فکری، پرتکردن حواستان است. وقتی افکار منفی رهایتان نمیکنند، قدم بزنید، مدیتیشن کنید یا گزارش هزینهها را بنویسید، یا هر فعالیت سادهای که برای چند دقیقه بتوانید بر روی آن تمرکز کنید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 strategiaacademy
✅آمار واردات موبایل در ۶ ماهه نخست سال جاری
در ۶ ماهه سال جاری ۵ میلیون و ۴۱۶ هزار و ۴۴۶ دستگاه گوشی تلفن همراه به شیوه تجاری و مسافری از گمرکات کشور ترخیص و وارد کشور شد.
ارزش این تعداد گوشی تلفن همراه وارداتی به کشور در ۲ رویه تجاری و مسافری یک میلیارد و ۲۲۵ میلیون دلار بوده است.
واردات گوشی تلفن همراه از لحاظ تعداد ۱۶ درصد و از حیث ارزش ۸ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش نشان میدهد.
#اقتصادی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
#تحلیل_سیاسی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 strategiaacademy
✅ ۹ قانون بنیادین اقتصاد
1. تولید مقدم بر مصرف است:
این شاید بدیهی به نظر برسد، ولی دیده می شود که سیاست "تحریک تقاضا" برای گسترش تولید بسیار تبلیغ می شود، تولید پیامد یک زنجیره پیچیده و درهم تنیده از فرایندهای گوناگون است و برای به "راه افتادن تولید" باید آنها را در نظر داشت.
2. تولید هزینه دارد:
هیچ چیز رایگانی در دنیا وجود ندارد، چیزی را که کسی دریافت می کند، پیش از آن از کس دیگری گرفته شده است. حمایت های دولتی از تولید و هزینه های رفاهی دولت ها را باید در چنین سیاقی فهمید، مالیات دهنده می بینند که دولت پولش را می گیرد، ولی نمی داند که آن را کجا مصرف می کند، از آن سو، دریافت کنندگان کمک دولتی هم تنها پولی که دریافت می کنند را می بینند و نمی دانند که این پول پیشتر از چه کسی دریافت شده است.
3. ارزش ذهنی است:
ارزش کالا و خدمات چیز ثابت و از پیش داده نیست و بسته به مصرف کنندگان و شرایط مختلف تفاوت می کند، مطلوبیت که کنشگران اقتصادی به چیزها نسبت می دهند متفاوت است.
4. دستمزد کارگر را بهره وری او تعیین می کند: خروجی اقتصادی و میزان تولید کارگر میزان دستمزد او را مشخص می کند، چانه زنی های اتحادیه های کارگری برای حداقل دستمزد و مانند آن بدون توجه به این ملاحظات سودی برای کارگران ندارد.
5. هر پرداختی هم درآمد و هم هزینه است:
هر پرداختی برای خریدار هزینه است و از آن سو درآمدی هم برای فروشنده به شمار می آید و این دو برابرند. مخارج عمومی دولت هم از چنین منطقی پیروی می کند، این پرداخت ها تنها درآمد تلقی نمی شوند، بلکه اثر هزینه ای آنها را هم باید در نظر داشت.
6. هدف نهایی تولید مصرف است:
"مصرف" هدف فعالیت اقتصادی و "تولید" وسیله آن است. هواداران اشتغال کامل از این نکته بدیهی غافل اند، آنها تولید را اصل می گیرند.
7. پول ثروت نیست:
ارزش پول به قدرت خرید آن است، پول ابزاری برای مبادله است، ولی ثروت هر شخص به دسترسی او به کالا و خدمات دلخواهش بستگی دارد. مردم یک کشور هم تنها با افزایش میزان پولشان ثروتمند نمی شوند. مرد تنها در یک جزیره حتی اگر یک معدن طلا هم کشف کند، ثروتمندتر به شمار نخواهد آمد.
8. نیروی کار ارزش اقتصادی ایجاد نمی کند:
نیروی کار (زحمت) در ترکیب با دیگر عوامل اقتصادی محصول را تولید می کند، ولی ارزش آن محصول تنها و تنها بستگی به مطلوبیت آن نزد مشتری دارد و این مطلوبیت چیزی ذهنی است. هرچقدر هم تولید اشتغال ایجاد کند، اگر از آزمون مطلوبیت مشتری سربلند بیرون نیاید، بی ارزش است.
9. سود پاداش کارآفرینی است:
در اقتصاد بازار، سود پاداشی است که کسب وکارهایی است که توزیع منابع را بهبود بخشیده اند دریافت می کنند، سود در واقع پاداش خطر کردن کارآفرینانی است که با ترکیبی تازه از منابع اقتصادی موجود چیزی جدید تولید کرده اند که مصرف کننده بپسندد. آنهایی که ریسک نامناسب کرده اند هم ورشکست می شوند تا منابع برای کاربردهای دیگر آزاد شود.
#اقتصاد به زبان ساده
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
تسلیت راه حل این بحران ها نیست.
راه حل این بحران شناسايی مساله (problem)، ارائه راه حل ها، گزینش راه حل و اقدام است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅افکار جدید مهم هستند یا افراد جدید؟
جامعهای که نیم قرن نرخ تورم دو رقمی را تجربه کرده، میتواند کرامت انسانی را تجربه کند؟
آیا تورم علت است یا معلول؟ نرخ تورم دو رقمی نتیجه کدام اندیشه است؟
مفاهیمی مانند عدالت، انصاف، پاسخگویی، رشد، کرامت انسانی، شایسته سالاری و کارآمدی در امتداد هم هستند و وزن مساوی دارند یا میان آنها روابط علت و معلولی وجود دارد؟
چگونه باید درخت آنها را از ریشه به شاخهها کشید؟ کدام ریشۀ درخت است و کدام شاخۀ درخت؟ کدام اصل است و کدام نتیجه؟
در «شناخت هرمی و درختی ساختار حکمرانی»، نرخ تورم را در کجای هرم باید قرار داد؟ آیا میتوان در فقدانِ رشد اقتصادی و تولید ثروت، در انتظار عدالت، آزادی و کرامت انسانی نشست؟ آیا آگاهی و شناخت جامعه در سرنوشت آن اثر دارد؟
آیا جامعهای که میانگین مطالعه آن ۳۵ دقیقه در سال است می تواند در انتظار دموکراسی بنشیند؟
اگر نرخ تورم زیر پنج درصد باشد، کشور ثروت تولید کند و مردم اهل مطالعه باشند بعد برخی از شرایط و مقدمات دموکراسی فراهم میشود.
آیا میشود بدون Input در انتظار Output نشست؟ به عبارت دیگر، روابط علت و معلولی متغیرهای حکمرانی، علم و Science است. آنچه به موفقیت بسیاری از کشورها مساعدت بخشید این بود که متوجه شدند از کجا باید تحول را شروع کنند.
یک دو سه تجربه شدۀ جهانی را تشخیص دادند. اولین و فوریترین کاری که این کشورها انجام دادند، تغییر افکار و اندیشههایشان بود.
اگر افکار تغییر نیابند، افراد با سن کمتر، مرام متفاوت و برخاسته از مناطق متنوع، بعد از مدتی سرانجام باید مجری همان افکار ناکارآمد گذشته باشند.
به نظر میرسد در متدولوژی اولویتهای حکمرانی، نوعی تشتت وجود دارد. ظاهراً نمیدانیم یا نمیخواهیم بدانیم که کدام اندیشهها باید اجرا شوند تا یک فرد بازنشسته در سن هفتاد و پنج سالگی، مسافرکشی نکند.
مبنای تحول چه در فرد و چه در جامعه، در اندیشههاست. سیاستهای جدید افکار جدید میطلبند. افقهای جدید به افکار جدید نیاز دارند.
افکار قدیم در بستهبندیهای جدید گذاشتن را، به نوعی میتوان به استتار نیّت و تداومِ نامحسوسِ ناکارآمدیها نسبت داد.
دیگر پیکان تولید نمیشود ولی پراید همان پیکان سابق است. اندیشۀ تویوتا تولید کردن باید جای اندیشۀ پراید تولید کردن را بگیرد. افراد با اندیشههای نوین می توانند کارآمد باشند.
شاید پرسش اساسی این باشد: آیا حکمرانان اندیشههای جدید را تشخیص میدهند و برای اجرای آنها برنامهریزی می کنند یا همان اندیشهها در زمان و فرصتهای از دست رفته با هزینههای فراوان، خود را در نهایت به حکمرانان تحمیل میکنند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅کدام کشور ها بهترین زیرساخت های دیجیتال را دارند؟
۱.ژاپن
۲.کره جنوبی
۳.ایالات متحده آمریکا
۴.چین
۵.آلمان
۶.بریتانیا
۷.سنگاپور
۷.امارات متحده عربی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✅ دندان و نان؛ پیامدهای ناگوار افزایش جمعیت
✍سعید معدنی
🔹 قبل از انقلاب ۱۳۵۷ سیاست جمعیتی رژیم پهلوی مثل اغلب کشورهای جهان سوم آن زمان، تشویق به کنترل جمعیت و کاهش باروری و زاد و ولد بود. اما با توجه به روستایی بودن نیمی از جمعیت و اینکه بخشی از شهرنشینان فرهنگ روستایی داشتند و فرزند نشانگر قدرت خانواده بود، این سیاست به سختی پیش می رفت.
🔹 پس از انقلاب نه تنها این سیاست کنار گذاشته شد بلکه حتی تبلیغ کنترل جمعیت و عمل در راستای آن جرم تلقی شد. مثلا اگر پزشکی عمل جراحی میکرد تا مادری فرزنددار نشود مجرم بود. همچنین در منابر، محافل و تریبونها تشویق به فرزندآوری سکه روز بود. برخی نیز در میان توده مردم میرفتند و میگفتند این سیاست طاغوت بود تا جمعیت شیعه کم شود! (نمیدانم چرا عقلمان نمیرسید و به سیاست مشابه سایر کشورهای جهان سوم غیر شیعه آن زمان توجه نمیکردیم!)
🔹 خاطرم هست یک بار در همان دهه شصت، استاد ما در سر کلاس درس دانشگاه از آیتالله مشکینی نقل قولی کرد که گفته بود:"شما نگران نباشید. فرزنددار شوید و بچه را به کوچه و خیابان بفرستید. خودش بزرگ میشود. هر آنکس که دندان دهد نان دهد"( نقل به مضمون). از این سخنان به انحای مختلف بسیار گفته میشد و هنوز هم گفته میشود. اینگونه افراد درک درستی از پیچیدگی های جامعه مدرن و ویژگیهای پدیدهی شهرنشینی امروزی نداشته و ندارند.
🔹 اینکه جامعه امروز با زمان قاجار و قبل از آن بسیار متفاوت است. بدین صورت بود که کنترل جمعیت برای حدود یک دهه رها شد و رشد جمعیت به شکل نگران کنندهای بالا رفت و ایران در وضعیت بدی قرار گرفت و متخصصان امر نگران امورجاری و آینده ایران شدند. به ناچار به اکبر هاشمی رفسنجانی -مرد متنفذ آن دوره در ساختار قدرت -متوسل شدند تا راهی برای این گره بگشایند. سرانجام فتواها از مراجع مبنی بر کنترل جمعیت گرفته شد و تشویق به کنترل جمعیت شروع شد. اما دیگر کار از کار گذشته بود و انفجار جمعیت دههی ۱۳۶۰ شمسی کار خودش را کرد و افزایش جمعیت ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و جمعیت ایران با همین رشد در آینده به ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون هم خواهد رسید.
🔹 در یک گزارش تحلیلی آمده برخی کارشناسان بر این باورند که با توجه به شرایط اقلیمی ایران، جمعیت مناسب همراه با رفاه عالی برای این سرزمین حدود ۳۰ میلیون نفر است و سیاست های پهلوی در جهت کنترل جمعیتی احتمالا در راستای همین هدف بود. در فیلم کوتاهی که در شبکههای اجتماعی و سایتها موجود است محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران در دیدار با روحانیون می گوید: "جمعیت ایران شاید به ۶۵ میلیون نفر هم برسد لذا باید برای آن زمان فکری کرد" در زمان وقوع انقلاب اسلامی جمعیت ایران ۳۳ میلیون نفر بود.
🔹 محمدرضا پهلوی نمیدانست که ما در دهه ۱۳۷۰ از این ۶۵ میلیون عبور خواهیم کرد و الان که سال ۱۴۰۳ است احتمالا از ۹۰ میلیون نفر هم گذاشته ایم. ۹۰ میلیونی که تقریبا برای مدیریت آن هیچ برنامهریزی مدونی نداریم. این افزایش سرسام آور و بدون برنامه جمعیت در دهه ۶۰ عوارض جبران ناپذیری بوجود آورده است از جمله:
🔹 - افزایش بیکاری و سرخوردگی بخش مهمی از جوانان و گسترش و افزایش جرم و جنایت؛
🔹 - آموزش طبقاتی مدارس و وجود اکثریت مدارس و دانشگاهها بی کیفیت؛
🔹 - مهاجرت و یا فرار جوانان باهوش و متخصص از کشور؛
🔹 - عدم امکان اشتغال، داشتن مسکن و ازدواج برای اکثریت جوانان و میانسالان؛
🔹 - وجود اتومبیلها و جادههای بیکیفیت، که هر روز بطور متوسط ۵۰ نفر در تصادفات کشته میشوند؛
🔹 - عدم وجود چند ورزشگاه استاندارد، و مورد تمسخر قرار گرفتن از سوی کشورهای منطقه، اینکه فرزندانمان در مقابل تیمهای ملی و باشگاهی سایر کشور خجل و سرافکنده و خوار میشوند؛
🔹 - تبدیل شدن دو استان سرسبز شمالی کشور به زباله دانی زباله های مسافران انبوه تعطیلات آخر هفته؛
🔹 - بسیاری از استانهای مرکزی هم به خاطر افزایش بی رویهی و بیحساب و کتاب از آبهای زیرزمینی با خطر حتمی فرو نشستزمین مواجه هستند؛
🔹 - افزایش روز افزون گرانی و تورم و فقر، اینکه مردم در شش و بش زندگی روزمره خود درماندهاند و مسائل دیگر ...
🔹 فعلا جمعیت ۸۵-۹۰ میلیونی امروز را به امان خدا رها کردهایم تا ببینیم آینده چه میشود. این سرزمین که جمعیت مناسب برای آن ۳۰ میلیون نفر بود با جمعیت ۱۲۰ میلیون نفر به مراتب فرسوده تر خواهد شد.
🔹 در نهایت اینکه جمعیت ایران در زمان قاجار یعنی سال ۱۲۸۰ شمسی بنا به برآوردها تقریبا ۷/۵ میلیون نفر بوده، بخش های زیادی از این سرزمین بکر و پرآب و سرسبز بود. اما بعد قرنی با هجوم بی رویه جمعیت و نابودی محیط زیست، زیستن در آن سخت شده است. به تعبیر سهراب سپهری" تنهایی من شبیخون حجم تو را پیشبینی نمی کرد"!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅پروژه فاو، ایران را ناک اوت میکند
✍️ مجید مرادی
در حالی که توجه ایرانیان به بصره تنها در مناسبت راهپیمایی اربعین است که هر سال شاهد مهمان نوازیهای مردم این استان است، جنوب این استان شاهد پروژهای ست که از سال 2010 آغاز شده و در سال 2025 افتتاح خواهد شد.
دانشجوی ارشد عراقیام بهاء عریبی که سال گذشته دفاع کرد سالها مدیر روابط عمومی این پروژه بود و ساعتها از جزئیات این پروژه برایم سخن گفت و روی تابلو نمودارهای بهت آور این پروژه را برایم رسم کرد و من برخلاف عباس میرزا که از آن فرانسوی خواسته بود راز پیشرفت بلاد اروپا و پس ماندگی ایران را به او بگوید و بگوید آفتاب آن جا چگونه میتابد یا خدا چگونه خدایی میکند، تنها نشستم و سکوت کردم و نکات مهم را نوشتم.
کلان پروژه فاو یا مشروع الفاو الکبیر در 54 کیلومتر مربع در حال تاسیس است و دارای دهها اسکله است و هم چنین سه شهر صنعتی و تجاری و گردشگری را دربر میگیرد.
پروژه بزرگ فاو با پیش بینی هزینه 4.6 میلیارد یورو و پیش بینی 99 میلیون تن انتقال کالا در سال اکنون در حال تکمیل است و در آینده نزدیک چین و ژاپن و جنوب شرق آسیا را از طریق عراق و ترکیه به اروپا وصل میکند.
بر خلاف ایران که در جنوب 4900 کیلومتر ساحل دارد عراق با احتساب خور عبدالله حدود 80 کیلومتر ساحل دارد.
کویت در منطقه خور عبدالله که میان این کشور و عراق مشترک است مزاحمت هایی برای عراق فراهم کرد و عراق مجبور شد با افزایش هزینه و زمان مسیر پروژه را مستقیما به سمت آب های آزاد تغییر دهد و برای این کار موج شکن هایی عظیم ساخت که جزر و مد میان سه تا شش متری را کنترل کند.
هدف از این پروژه، رهایی عراق از محاصره دریایی ایران و کویت است و به تعبیر دقیق تر خارج کردن ایران از چرخه حمل و نقل و ناک اوت کردن آن است.
در زمانهای که تمام توجه دولت ایران به تسهیل پیادهروی اربعین و حمایت از محور مقاومت است، دیگران در ربودن فرصت ها تردید نمی کنند.
گشودن بند تحریم و بازگشت به برجام و عادیسازی روابط با ایالات متحده و پایان دادن به نزاعی زیانبار که به قول عربها اشاب الصغیر و افنی الکبیر (صغیر را پیر کرده و پیر را به فنا داده است) شاید بتواند اندک فرصتهای باقیمانده را باز گرداند.
بیش از این به انتظار نیروهای غیبی نباید نشست یعنی از خدا توقع نداشته باشید وضعی را که دارید دگرگون کند.
تورم و گرانی و بیکاری و پرت افتادگی از دالان های حمل و نقل جهانی و ناترازی گاز و آب و بنزین را خدا نباید حل کند.
عراقی ها توانستهاند با 6 میلیارد دلار (4.6 میلیارد یورو) سه شهر و دهها اسکله و به گفته بهاء عریبی صد اسکله بسازند و به زودی راه چین و ژاپن و پاکستان و هند را به ترکیه و اروپا بگشایند، اما در ایران معادل نیمی از این مبلغ صرف چای فاسدی میشود که کام ملت را تلخ کرده است و روزگارش را تباه!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅موفقیت فاز اول آزمایش های انسانی واکسن سرطان مدرنا
واکسن مدرنا که درحالحاضر نام رمز آن mRNA-4359 است، اولین بار روی افراد آزمایش شده است. این واکسن قرار است سیستم ایمنی بدن بیمار را به ٢ پروتئین خاص سلولهای تومور و سلولهای دیگری که سیستم ایمنی را سرکوب میکنند، PD-L1 و IDO1، حساس کند. محققان امیدوارند سیستم ایمنی بدن این افراد بتواند مستقیم و بهراحتی سرطانها را هدف قرار دهد.
در کارآزمایی فاز اول این واکسن ١٩ بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته ریه، ملانوم و سایر تومورهای مختلف شرکت داشتند. کارآزماییهای فاز اول عمدتاً برای آزمایش ایمنی دارو یا واکسن در نظر گرفته میشوند اما این کارآزمایی برای یافتن دوز بهینه درمان نیز بوده است؛ بنابراین به افراد از ١ تا ٩ دوز مختلف واکسن داده شد.
به گفته محققان، ٨ نفر از این بیماران (۵٠ درصد) هیچ نشانهای از رشد تومورهای خود یا تشکیل تومورهای جدید نشان ندادند. علاوهبراین، آزمایشها نشان داد این واکسن تعداد سلولهای ایمنی را افزایش میدهد تا بتوانند PD-L1 و IDO1 را تشخیص دهند. همچنین به نظر میرسد این واکسن بیخطر بوده و تنها عوارض جانبی رایج آن خستگی، درد در محل تزریق و تب است.
درحالیکه واکسنها عموماً برای پیشگیری هستند و به بدن کمک میکنند تهدیدات را قبل از رسیدن آنها شناسایی کند، واکسنهای سرطان، ازجمله mRNA-4359، معمولاً درمانی هستند و برای کمک به درمان سرطان یا جلوگیری از عود آن استفاده میشوند. بسیاری از واکسنهای سرطان برای نوع خاصی از سرطان شخصیسازی میشوند اما مدرنا انتظار دارد mRNA-4359 بتواند علیه طیف وسیعی از سرطانهای پیشرفته استفاده شود.
#تکنولوژی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅اعداد و ارقام بنزین در کشور
1️⃣ سالیانه 1.5 میلیون خودروی پرمصرف به ناوگان حمل و نقل اضافه می شود که افزایش مصرف 8 درصدی بنزین را در پی دارد.
2️⃣ در طرف مقابل تولید بنزین در کشور روند صعودی ندارد.به طوری که تولید متوسط روزانه 114 میلیون لیتر و مصرف تقریبا 120 میلیون لیتر است که ناترازی 6 میلیون لیتر در روز را در پی دارد که در روزهای پیک مصرف و تعطیلاتی که منجربه سفرهای بین استانی شود تا 20 میلیون لیتر نیز ناترازی ثبت شده است.
3️⃣ همچنین گزارش های غیررسمی نشان می دهد که 12 تا 15 میلیون لیتر بنزین در کشور به خارج قاچاق می شود. قیمت جهانی بنزین با احتساب هر گالن 3.2 دلار تقریبا 48 هزار تومان است.
4️⃣ در سال 1402 بیش از 3 میلیارد دلار بنزین وارد کشور شده است که کسری بودجه 200 هزار میلیارد تومانی بر دولت تحمیل کرده و بدهی دولت به بخش پالایشگاهی نیز بالغ بر 200 همت است که در مجموع نزدیک 400 همت کسری بودجه دولت ناشی از کنترل قیمت بنزین است.
5️⃣ اعتراضات ناشی از افزایش شبانه قیمت بنزین در سال 1398 و تبعات اجتماعی و امنیتی آن، تصمیم گیری در مورد قیمت بنزین را سخت کرده است.
6️⃣ هماکنون بین ۲۱ تا ۲۳ میلیون مترمکعب CNG در روز در کشور بهمصرف میرسد که یکی از پیشنهادها استفاده گسترده از CNG و خودروهای برقی است.
7️⃣ در کوتاه مدت تکمیل پالایشگاه مهر خلیج فارس و افزایش ۱۳ میلیون لیتری تولید بنزین تا پایان سال راهکار بهتری است.
8️⃣ تولید خودرو در کلاس استاندارد بین المللی است که می تواند مصرف بنزین را تا 60 میلیون لیتر کاهش دهد که آرمانی و با وجود مافیای خودرو غیرممکن است.
9️⃣ طبق آمار ستاد نوسازی سازمان حملونقل، بیش از ۲۱ میلیون خودروی سبک در کشور در حال تردد است که بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار خودرو، یعنی ۶.۲ درصد از این خودروها فرسوده هستند. همچنین از تعداد ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار موتورسیکلت در حال تردد در کشور، ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار موتورسیکلت فرسوده هستند.جایگزینی خودرهای فرسوده هم راه حل میان مدتی است.درواقع خودروهای فرسوده در روز ۴۶ میلیون لیتر بنزین و ۱۷.۵ میلیون لیتر گازوئیل را مصرف میکنند و در صورت جایگزینی این خودروها با خودروهای استاندارد حدود ۲۷ میلیون لیتر بنزین و ۹ میلیون لیتر در روز گازوئیل صرفهجویی صورت خواهد گرفت.
با در نظر گرفتن هر لیتر بنزین و گازوئیل برابر با نرخ ۷۰ سنت، سالانه ۹ میلیارد دلار خسارات ناشی از عدم اسقاط خودروهای فرسوده به کشور است و آنها سالانه ۱۳ میلیارد لیتر بنزین را میبلعند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy