آکادمی مدیریت استراتژیک، مسیرِ متفاوتِ اندیشیدن... ☎️ارتباط با ما @manager_irst 👈
✅۵ رویکرد به استراتژی
🔰حیطه سنتی
وضعیت محیط را میتوانم پیشبینی کنم، اما نمیتوانم آن را تغییر دهم:
استراتژیستهایی که چهارچوبهای سنتی را برای تحلیل استراتژیک انتخاب میکنند، اعتقاد دارند که محیط کسبوکار پیشبینیپذیر، مبانی رقابت ثابت و مزیتی که سازمان ایجاد میکند پایدار است.
اما سازمان از هیچ قابلیتی برای اثرگذاری بر محیط برخوردار نیست. حال سازمان باید جایگاه بهینه خود را در این فضا ایجاد و تثبیت نماید.
بر اساس اینگونه از تحلیلها سازمان باید ابتدا محیط رقابتی خود را شناسائی کند و سپس قابلیتهای استراتژیکی را برای خود ایجاد نماید که در این محیط بتواند به سهم بیشتری از بازار دست بیابد.
🔰حیطه انطباقپذیری
وضعیت محیط را نمیتوانم پیشبینی کنم و نمیتوانم آن را تغییر دهم:
مدیران وقتی از چهارچوبهای انطباقپذیر استفاده میکنند که نگرش آنان نسبت به محیط آنگونه است که نه آن را میتوان پیشبینی کرد و نه آن را تغییر داد.
وقتی مزیتهای رقابتی سازمان بصورت کوتاهمدت اثر میکند و پیشبینی آینده محیط نیز سخت است، روش عاقلانه برای سازمانها آن است که از استراتژیهایی تبعیت کنند که خود را به سرعت با وضعیت محیط منطبق کند و از قابلیت تغییر بالایی برخوردار باشد.
بر مبنای این نگرش، یادگیری سازمانی باید بسیار تقویت گردد و سازمان یادگیرنده بتواند به سرعت خود را با ویژگیهای جدید تطبیق دهد.
🔰حیطه بلند پروازانه
وضعیت محیط را میتوانم پیشبینی کنم و نیز میتوان آن را تغییر دهم:
رهبرانی که از این سبک از تحلیل استراتژیک استفاده میکنند، اعتقاد دارند با انجام رویکردهایشان از توان تاثیرگذاری بالایی بر محیط و تغییر آن برخوردارند. آنها چشماندازی روشن برای تغییر محیط را در فراروی دیدگاه خود میبینند. آنها معمولا اولین نوع از محصول را به بازار عرضه میکنند و رویکردهای آنها مبتنی بر روشهای خلاقانه است.
البته ممکن است همین محیط برای دیگران کاملا غیرقابل پیشبینی و تاثیرگذاری به نظر برسد اما آنها قابلیت خلق بازار جدید برای سازمان خود را احساس میکنند. رویکرد استراتژیک در این حالت مبتنی بر خلق محیط جدید به جای منطبق نمودن سازمان خود با آن است که این دیدگاه با چهارچوبهای سنتی در تعارض و تقابل کامل است.
🔰حیطه شکلپذیر
وضعیت محیط را نمیتوانم پیشبینی کنم اما میتوانم آن را تغییر دهم:
وقتی که وضعیت محیط غیرقابل پیشبینی اما شکل پذیر است، وضعیت بسیار مناسبی برای ایجاد محیط کسبوکار جدید فراهم خواهد بود. البته این شکلدهی باید ابتدا به ساکن توسط سازمان انجام گردد و تبعیت از قوانین بازار شکل داده شده با این رویکرد امکانپذیر نیست.
در این وضعیت سازمان باید قابلیتهای همکاری مشترک با دیگر بنگاهها را در خود ایجاد نماید. چون این شکلدهی دامنهای بسیار گستردهتر از بازار و در سطح اکوسیستم کسبوکار را شامل میشود و ریسکپذیری انجام آن باید میان بنگاههای متعدد تقسیم گردد.
رهبرانی که اینگونه از راهبردها را دنبال میکنند باید از قدرت بالای به اشتراکگذاری اهداف بین بنگاههای مختلف با ارزشها و رویکردهای متفاوت برخوردار باشند. بنیاد استراتژیهای شکلپذیر با استراتژیهایی رویایی، شکلپذیر و سنتی کاملا متفاوت است.
🔰حیطه بازآفرینی
فضای کسبوکار بسیار بغرنج و نامساعد:
کاربرد چهارچوبهای استراتژیک مبتنی بر بازآفرینی، زمانی است که سازمان ناگزیر است تمهیداتی را برای استمرار بقا و رقابت در شرایط بسیار دشوار و آزاردهنده کسبوکار بیاندیشد. در این وضعیت موانع و هزینههای خروج از صنعت برای بنگاه کسبوکار بسیار سنگین است و مدیران سازمان باید بتوانند این هزینهها و ریسکها را با توجه به منافع سهامدارانشان به حداقل کاهش دهند.
وضعیت نامساعد این چنینی ممکن است در اثر بروز یک شوک محیطی به صنعت یا بحران داخلی ایجاد شده و رویکردهای استراتژیک، ارزش پیشنهادی و مدل کسبوکار سازمان را در تقابل با وضعیت محیطی و نیازمندیهای آن قرار داده باشد. این وضعیت نشان میدهد که ادامه کسبوکار با روش فعلی نمیتواند پایدار بماند و چهارچوب استراتژیکی مورد نیاز است که بتواند ضمن بیرون آوردن بنگاه از این وضعیت شانس دیگری را برای ادامه تلاش سازمان فراهم آورد.
این گونه از تحلیلها و رویکردهای استراتژیک مبتنی بر بررسی دقیق و سریع وضعیت محیطی، تلاش برای کاهش هزینههای سازمان و کوچک و چابک سازی آن و بازنگری در تخصیص منابع خواهد بود. بحرانهای اقتصادی اخیر، کاربرد استراتژیهای مبتنی بر بازآفرینی را افزایش داده است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅هفت پرسش استراتژیک که باید به آن پاسخ دقیق بدهید،
🔺مشتری اصلی شما کیست؟
🔺ارزشهای اسای شما چگونه مشتریها، کارکنان و سهامداران را اولویتبندی میکنند؟
🔺کدام متغیرهای کلیدی عملکرد را رصد میکنید؟
🔺چه خطوط قرمز استراتژیکی را تعیین کردهاید؟
🔺چگونه تنش خلاق ایجاد میکنید؟
🔺چگونه کارکنان شما متعهدِ کمک به یکدیگر میشوند؟
🔺چه عدم قطعیتهای استراتژیکی خواب را از شکا گرفته است؟
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻫﺎی ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ
ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺗﺼﻮﺭ ﻋﻤﻮﻡ, ﻓﺮﻭﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﻧﮑﺘﻪ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺧﺎﺻﯽ ﺍﺯ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
🔰ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﮕﺮﺵ, ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ, ﺣﺠﻢ ﺑﺎﻻﻱ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻢ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
🔰ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ
ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ, ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺑﺎﻻ ﻭ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﺁﻭﺭﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ.
🔰ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻓﺮﻭﺵ
ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭﺧﺼﻮﺹ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺟﺪﯾﺪ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﻔﯿﺪ ﺍﺳﺖ.(ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻤﺮ)
🔰ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ
ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺣﺠﻢ ﻣﺤﺼﻮﻝ, ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﻭ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺍﺻﻞ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ.
🔰ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ
ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﻭ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ, ﺑﻪ ﺭﻓﺎﻩ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻧﺴﻠﻬﺎﻱ ﺑﻌﺪ ﻧﯿﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅آمارهایی مهم از نفرات برتر کنکور؛ سهم مدارس دولتی، فقط ۷ درصد!
🔰میان ۳۰ نفر نخست گروههای ریاضی، تجربی و انسانی ۲۲ نفر سمپادیاند
🔰۱۰ نفر نخست تجربی در مدارس سمپاد تحصیل کردهاند
🔰۲۷ درصد برترها پایتختنشین هستند
🔰یک سوم رتبههای برتر به دختران رسید
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅چطور ﻧﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ انتخاب کنیم؟
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺷﻮﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ, ﭼﻨﺪ ﻣﻌﯿﺎﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ:
ﺍﻟﻒ) ﻧﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺰﺍﯾﺎﯼ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﻨﺪ؛ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﯿﻎ ﺗﯿﺰ ﻭ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﻟﻄﯿﻒ ﮐﻪ ﺻﻔﺎﺕ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺏ) ﻣﺎﺭﮎ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﯿﺮﺍ, ﮔﻮﯾﺎ ﻭ ﺭﺳﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺑﻤﺎﻧﺪ, ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﻮﺩﺭ ﺑﺮﻑ, ﺻﺎﺑﻮﻥ ﻋﺮﻭﺱ, ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺳﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﻑ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺭﺍ, ﻋﺮﻭﺱ ﭘﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﻭ ﺳﻤﻨﺪ ﺣﺮﮐﺖ ﻭ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﺍ ﺗﺪﺍﻋﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﯾﮏ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺗﻮﺳﻂ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻗﺒﺎ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﺻﺪﺩ ﻧﺎﻡ ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ ﺑﺮﻣﯽ ﺁﯾﯿﻢ.
ﭖ) ﻣﺎﺭﮎ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺰﻩ, ﺯﻣﺰﻡ, ﺑﻬﻨﻮﺵ ﻭ ﺷﺎﺩﻧﻮﺵ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﮔﻮﺍﺭﺍﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ.
ﺕ) ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺗﻠﻔﻆ: ﺗﻤﺎﻡ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺗﻠﻔﻆ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺟﺰﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﻭﺯﻣﺮﻩ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﺮﺩﺩ.
ﺙ) ﯾﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻥ: ﻧﺎﻡ ﮐﺎﻻ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﻟﺰﻭﻡ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻨﻤﺎﯾﻨﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﯾﺪ, ﻧﺎﻡ ﮐﺎﻻ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ, ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺷﺮﻡ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻣﺪﺗﯽ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﻼﺋﻤﯽ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﻧﺪ.
ﺝ) ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺗﺒﻠﯿﻎ: ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺎﻡ, ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﺍﺳﺖ, ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﮐﺘﺒﯽ.
ﻫﺮ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ, ﺗﻤﺎﯾﺰ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺍﺛﺮﺑﺨﺶ, ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ, ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺣﺎﻝ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﺎﯾﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ:
۱) ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺩﺭ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎ, ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ, ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﯿﻔﯿﺖ, ﺩﻭﺍﻡ, ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ, ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺳﺖ.
۲) ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻤﻞ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ, ﻧﺼﺐ, ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﺸﺘﺮﯼ, ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ, ﺗﻌﻤﯿﺮ.
۳) ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺩﺏ, ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ, ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ, ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ, ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻭ... ﺍﺳﺖ.
۴) ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺫﻫﻨﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻤﺎﺩﻫﺎ, ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺗﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ, ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ, ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﯾﺰﯼ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻔﯿﺪ, ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻪ ﻭ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅تغییر بنیادی
"تغيير بنيادي فقط زماني رخ ميدهد كه از بالا اعمال شود.
راهي براي پيش رفتن وجود ندارد مگر اين كه مديرعامل از آن حمايت كند.
بدون مداخله مديريت ارشد هيچ اتفاقي نميافتد."
🔰تاكنون چند بار اين حرفهاي تكراري را شنيدهايد و آنها را درست پنداشته ايد؟ شايد بارها، اما هنوز هم دلايلي براي مبارزه با اين حرفهاي فرسوده و نخنما وجود دارد. شواهد نشان ميدهند كه مديريت ارشد توانايي هدايت تغيير را در سازمانهاي بزرگ ندارد. هر جا از اراده مدير عامل براي وقوع تحول در سازمان استفاده ميشود، حتي در نمونههاي موفق، تغيير پايدار بسيار نادر است. آيا در عصر اختيار و مشاركت عجيب نيست كه از ما بخواهند قدرت مديران را بي چون و چرا بپذيريم؟ چطور ميتوان با توسل به قدرت ناشي از سلسلهمراتب اداري، سازمان را به سوي مشاركت و اقتدارگرايي كمتر سوق داد؟
اسطوره قدرت مطلق مدير عامل، نشانه اي از فضاي فرهنگي اسطوره رهبر قهرمان است. با توجه به اين اسطوره، رهبران افرادي خاصند كه مناسب دستور دادن و نفوذ بر ديگران هستند.
آنان به دليل داشتن مهارت، بلندهمتي، چشمانداز، قابليتهاي ذاتي و جسارت منحصر به فردشان، نقش رهبري را بر عهده گرفتهاند. آنان از موانعي ميگذرند كه ديگران توان عبور از آنها را ندارند و باني اتفاق هاي بزرگي ميشوند. نتيجه روشن است؛ اگر شما هم بخواهيد تغييري ايجاد كنيد بهتر است يكي از اين افراد خاص باشيد.
در دنياي سازمان هاي امروزي، چنين ديدگاهي درباره رهبري باعث مي شود به جستجوي بي پايان افراد قهرمان دست بزنيم و ادعا كنيم تنها اين رهبران مي توانند ما را از شر سازمانهاي متمرد و غيررقابتي خلاص كنند. آيا همين جستجو دليل افول چنين سازما نهايي نيست؟
آيا خود جستجوي مداوم رهبر قهرمان، عامل اصلي افول سازمان ها نيست؛ جستجويي كه ما را از ايجاد سازمان هايي كه خودشان را با رهبري افراد گوناگون تطبيق مي دهند، غافل مي كند.
دل مشغولي و اميد به ظهور مدير عامل قهرمان نوعي اعتياد فرهنگي است. هنگامي كه با نيازهاي عملي فرايند تغيير بنيادي روبه رو ميشويم، به جاي اين كه توانايي و قابليتهاي رهبري را در سازمان ايجاد كرده و توسعه بدهيم، در جستجوي رهبر قهرمان هستيم. معمولاً مدير عامل قهرمان، به تحقق فرصتهاي سازمان حياتي دوباره میدهد. رهبران هزينه ها (معمولاً پرسنل) را كاهش مي دهند و بهره وري و سود را بالا م يبرند؛ اما بهبودها دوام نمي آورند. بسياري از استراتژي هاي بزرگ رهبران هرگز اجرا نم يشوند. افراد به همان
روش هايي كه عادت داشته اند، بازمي گردند. افراد خط مقدم نيز، چون به روند قديمي كارها عادت دارند، عقايد جديد را مطرح نميكنند. در نتيجه كمكي به توليد محصولات جديد يا راه هاي جديد تأمين نيازهاي مشتري نميشود. دير يا زود، اسطوره رهبر قهرمان تغييراتي را ايجاد ميكند كه از بالا اعمال ميشوند و توانايي مديريت را در سازمان كاهش مي دهند. به اين ترتيب، بحراني جديد پديد ميآيد و رهبراني قهرمانتر پا به عرصه ميگذارند.
اسطوره رهبر قهرمان، راهي مطمئن براي حفظ سازمانهايي است كه از وقوع تغيير نفرت دارند. هيچ استراتژي مناسبتري براي رسيدن به اين هدف وجود ندارد. هزينهاي كه در بلندمدت ميپردازيم قابل محاسبه نيست. سازمان ها از بحراني به بحراني ديگر در مي غلتند و پيوسته به اعضايشان فشار رواني وارد ميشود؛ عملكرد مالي در بلندمدت پايين ميآيد. با اين حال، همواره تأكيد مي شود كه افراد معمولي توانايي تغيير چيزها را ندارند.
اين حلقه شوم، در دنياي كسب و كار به جمع سرمايهگذاران نيز اشاعه ميیابد. فشار سرمايهگذار براي بهبود عملكرد و شاخصهاي مالي در كوتاه مدت، مديريت ارشد را خشمگينتر ميكند. در نتيجه، رهبران قهرمان جديدي پا به عرصه ميگذارند تا نتايج عملكرد
را در كوتاه مدت بالا ببرند، اما استراتژي آنان معمولاً مانع سرمايه گذاري بلندمدت در توسعه توانايي هاي جمعي براي نوآوري ميشود و از نظر مالي نتايج متوسط به بارميآورد. اين امر نيز به فشار بيشتر سرمايهگذاران و رهبران قهرمان دامن ميزند. به عبارت ديگر، سرمايهگذاران نظامي را حفظ ميكنند كه در بلندمدت به كاهش ميزان سود گرايش دارد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅پزشکیان: دانشجویان را برگردانید...
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅یک تحلیل و تصمیم اشتباه
بوئینگ؛ شرکت هوافضا و صنایع دفاعی آمریکایی است، این شرکت بزرگترین شرکت فناورانه هوافضایی در جهان میباشد و در سال ۲۰۱۱ بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ تجهیزات دفاعی جهان، شناخته شد.
زمانی که شرکت بوئینگ در راستای کاهش هزینههای خود، پیشنهاد بازنشستگی زودهنگام را به پرسنلش ارائه داد، بیش از ۹ هزار نفر از کارکنان ارشد شرکت آن را پذیرفتند و شرکت را ترک کردند. خروج نیروهای ارزشمند سازمان سبب شد که این شرکت بسیاری از سفارشهای هواپیماهای تجاری خود را به دلیل ضعف دانشی کارکنان خطوط تولید خود (با تجربه نبودن آنان و طولانی شدن فرآیند دریافت سفارش تا تولید) از دست بدهد.
به عنوان مثال، خطوط تولید هواپیماهای ۷۳۷ و ۷۴۷ این هواپیماساز بزرگ، دچار هرج و مرج زیادی شد و باعث شد تا کارکنان برای اتمام فعالیتهای خود، از اضافه کاری استفاده کنند و میزان اضافه کاری شرکت به میزان قابل توجهی افزایش یافت. به طور کلی اگرچه نیت اصلی شرکت از بازنشستگی زودهنگام نیروهایش، کاهش هزینههای شرکت بود، ولی به دلیل اینکه از دانش ارزشمند پرسنل غافل شده بود، حدود ۱.۶ میلیارد دلار از ابعاد دیگر که مواردی از آن بیان شد، متضرر شد.
🔰نگاه راهبردی:
یکی از اقداماتی که برای تصمیمات استراتژیک میتوان انجام داد تا از اثربخشی آن مطمئن شد، تحلیل پیامد است. میتوان از خود پرسید که این تصمیات منجر به چه نتایجی میشود. آن نتایج منجر به چه پیامدهایی میشود. اینگونه میتوان پیامدهای مطلوب و نامطلوب را که میتواند برنامهریزی شده و یا برنامهریزی نشده باشد را شناسایی کرد و سپس در مجموع از خود پرسید آیا مجموع منافع از مجموع هزینهها بیشتر است یا نه؟ به این تکنیک تحلیل پیامد (Impact_Analysis) میگویند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برکنار شد
دکتر انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در پی طرح مباحثی به دور از ادبیات ایرانی و اسلامی و استفاده از تعابیری نادرست در یک گفتگو از سمت خود برکنار شد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺎﺭﮐﺘﯿﻨﮓ
1⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺍﯾﯽ
ﮔﺮﺍﯾﺶ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ. ﻣﺪﯾﺮ ﮐﺎﻣﯿﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﮕﺎﻡ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﻭ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﮔﺮﺍﯾﺶ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺑﯿﻨﺶ ﺑﭙﺬﯾﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ.
2⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ
"ﺷﻨﺎﺧﺖ"ﻻﺯﻣﻪ ﻱ ﻫﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﻫﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺍﺻﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺗﻼﺷﯽ ﻧﻈﺎﻡ ﻣﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ, ﺿﺒﻂ ﻭ ﺛﺒﺖ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺍﺟﺰﺍﻱ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻱ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻋﻮﺍﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ.
3⃣ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ
ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺮﺍﻱ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﺑﺨﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻥ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻔﯿﺪ ﺗﺮﻭ ﻣﻮﺛﺮﺗﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﯾﺎﺑﺪﻭ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻱ ﻧﯿﺎﺯ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺨﺶ ﺑﻨﺪﻱ ﯾﺎ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ.
4⃣ﺑﺎﺯﺍﺭﺳﺎﺯﯼ
ﺑﺎﺯﺍﺭﺳﺎﺯﻱ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻔﻮﺫ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻭ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻗﺎﺑﻞ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ(ﻣﺤﺼﻮﻝ, ﻗﯿﻤﺖ, ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻭﺗﺮﻓﯿﻊ ﻓﺮﻭﺵ) . ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﺑﮑﺎﺭﮔﯿﺮﻱ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺍﺻﻮﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺳﻬﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ.
5⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺩﻱ
ﺑﺎﺯﺍﺭﮔﺮﺩﻱ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﯾﺎﺏ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ ﺗﺎ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻭ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﮔﺮﺩﺩ. ﺍﯾﻦ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻭ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ. ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﯾﺸﮕﺎﻫﻬﺎ, ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻭ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻂ ﺑﺎﺯﺍﺭ, ﺩﯾﺪ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺗﺮ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﯽ, ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺶ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺩﻱ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ "ﺩﯾﺪ" ﺍﺳﺖ.
6⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻨﺠﯽ
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻨﺠﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ, ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﻫﻤﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻨﺤﻨﯽ ﻋﻤﺮ ﺧﺎﺻﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺤﻨﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻣﻌﺮﻓﯽ, ﺭﺷﺪ, ﺑﻠﻮﻍ ﻭ ﺍﺷﺒﺎﻉ, ﻭ ﺍﻓﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﯾﺎﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ. ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻨﺠﯽ ﯾﺎ ﺍﺭﺯﺷﯿﺎﺑﯽ ﻭ ﺳﻨﺠﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ, ﻧﻘﺎﻁ ﻗﻮﺕ ﻭ ﺿﻌﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ.
7⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻔﻆ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻭ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭ ﺗﺪﺍﻭﻡ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﯾﺠﺎﺩ "ﺭﺿﺎﯾﺖ" ﺩﺭ ﺁﻧﺎﻥ. ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ, ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ, ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻭﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺭﻗﺒﺎ ﻧﻘﺶ ﺍﺭﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ.
8⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﻣﯽ
ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺍﺭﻱ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﻣﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﻢ. ﺑﺎﺯﺍﺭﮔﺮﻣﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﻭ ﺗﺸﻮﯾﻘﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺟﻬﺖ ﺁﮔﺎﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ, ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻭ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺭﻗﯿﺐ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﻣﯽ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻫﺎ, ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺑﺘﮑﺎﺭﺍﺕ ﺍﺳﺖ.
9⃣ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺩﺍﻧﯽ
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﻱ, ﺍﺟﺮﺍ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺍﻣﻮﺭ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻭ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ, ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺎ, ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﺖ.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅۱۴ کتاب پیشنهادی اوباما برای تابستان
تجارت_فردا
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ ۳۰ شوک بیرونی در ۴ سال اخیر
ظرف ۳ سال گذشته ۲۱ عامل بحرانزا بازار سهام را تهدید کرده است
بررسیهای آماری نشان میدهد در طول ۴ سال گذشته بازار سرمایه در مجموع با دستکم ۳۰ بحران بیرونی مواجه شده، که بیش از دو سوم آنها از از مهر ۱۴۰۰ به اینسو رخ داده است.
علیرغم اتفاقات مهم فاندامنتالی همچون آغاز جنگ اوکراین و اثر آن بر رشد تورم جهانی کامودیتیها، تشدید ناترازی انرژی در حوزههای تامین برق و گاز صنایع، رشد نرخ ارز در بازار آزاد و افزایش فاصله بین نرخ دلار در سامانه نیما و بازار آزاد، افزایش نرخ سود سپردههای بانکی از ۱۸ به ۲۳ درصد در زمستان ۱۴۰۱، افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و پالایشگاهها، انتشار اوراق گواهی ۳۰ درصدی و...، شاخص بورس از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، رشدی ۵۹ درصدی داشته است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅چگونه توان خلاقیت را توسعه دهید و به عملآورید!
🔰خلاقیت را انتخاب کنید:
برای خلاق بودن گام اول این است که تصمیم بگیرید خلاق باشید.
🔰مانند مسافر فکر کنید:
همانند گردشگری در سرزمین خارجی، تلاش کنید چشمان خود را به اطراف بگشایید، مستقل از اینکه چقدر آشنا یا معمولی به نظر میرسد. منتظر نمانید تا جرقه یا ایدهای به سراغ شما بیاید. خود را در معرض تجارب و ایدهها جدید قرار دهید.
🔰توجهی با آرامش داشته باشید:
جرقهها و ایدههای ناب معمولاً زمانی میآیند که ذهن شما آرام است و متمرکز بر کار خاصی نیست. این آرامش به ذهن اجازه میدهد بین ایدههای به ظاهر نامرتبط ارتباط برقرار کند.
🔰با کاربر نهایی خود همدردی کنید:
وقتی نیازها و موقعیت مردمی را که برایشان کار میکنید بهتر درک کنید، میتوانید ایدههای نوآورانۀ بیشتری تولید کنید.
🔰سؤال بپرسید و با چرا شروع کنید:
مجموعهای از سؤالات «چرا» میتواند جزئیات را کنار بزند و شما را به قلب موضوع برساند. برای نمونه، اگر از کسی بپرسید چرا هنوز از فناوری قدیمی استفاده میکند، پاسخ ممکن است بیشتر مرتبط با روانشناسی باشد تا سختی عملی کار با فناوری.
🔰چالشها را بازتعریف:
گاهی وقتها نخستین گام برای حرکت به سمت راه حلی بزرگ، بازتعریف مسئله است. شروع کردن از نگاهی مختلف میتواند شما را به عمق مسئله رهنمون کند.
🔰شبکۀ پشتیبان خلاقیت بسازید:
خلاقیت میتواند به راحتی جریان یابد و البته جذابتر باشد، وقتی با افراد دیگه به صورت گروهی و تیمی روی ایدهها کار کنید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅هزینه فرصت جلسات
✍پوریا بختیاری
خیلی وقتا میشه که توی شرکتی هستیم و بهمون میگن فلان ساعت جلسه داریم و همه باید حضور داشته باشید. عموما توی همچین حالتی کلی تو غر میزنیم که دوباره مسخره بازی شروع شد!
احتمالا یه چندتا فحش هم به خودمون و شرکت و مدیر میدیم که این همه جلسه گذاشتید تهش چی شد؟
کی حوصله داره آخه بشینه به حرفهای تکراری گوش بده؟
واقعیت اینه که خیلی از مدیرها اعتراض میکنن که کارمندا کارهاشون رو سر وقت انجام نمیدن و پرت هزینه زیادی دارن و سوددهی شرکت رو پایین آوردن، ما این همه حقوق میدیم ولی اون خروجی که میخوایم رو نمیگیریم!
نکته اینجاست که اصلا هم حواسشون نیست که مقصر اصلی این قضیه خودشونن!
جلسات بی سر و ته و زیاد خیلی بیشتر از اونی که فکر میکنیم برای یک کسب و کار هزینه داره.
بیاین با هم حساب کنیم ببینیم هر جلسه، چقدر هزینه میتونه برای یک شرکت داشته باشه که اصلا هم حواسمون بهش نیست!
فرض کنید که مدیرعامل یک شرکت، هر هفته با ۵ نفر از مدیرهای ارشدش جلسه ۲ ساعته بذاره و خود این مدیرها هم به تبعیت از مدیرعامل هفتهای یه جلسه ۲ ساعته با ۶ تا کارمند زیر دستشون داشته باشن، حقوقی هم که ماهانه تو این شرکت پرداخت میشه این مدلیه:
مدیرعامل: ۷۰ میلیون
مدیر ارشد: ۴۰ میلیون
کارمندان: ۲۵ میلیون
فکر میکنید این شرکت چقدر داره هزینه الکی برای جلسات میده؟
بد نیست بدونید، هزینه هرجلسه مدیران با مدیر عامل حدود ۳.۵ میلیون تومن و هزینه جلسات هر مدیر با کارمندانش حدود ۲.۵ میلیون تومنه!
و این یعنی این شرکت هر هفته ۱۶ میلیون، هر ماه ۶۴ میلیون و هر سال ۸۳۲ میلیون تومن هزینه میده برای این جلسات بی سر و ته…
با این ۸۳۲ میلیون تومان چه کارهایی میشد انجام داد:
۱.تبلیغ برای اینستاگرام شرکت و دریافت حدود ۳۰۰ هزار فالوئر
۲.استخدام دو نیرو نسبتا متخصص با حقوق ماهیانه ۳۵ میلیون تومان
۳.ارسال یک هدیه با ارزش ۸ میلیون برای وفادارسازی صد مشتری برتر
۴.دادن یک خودرو ۲۰۷ به بهترین کارمند یا یک مشتری ویژه
۵.رایگان کردن اسنپ برای کل اعضای شرکت برای ۲۰۰ روزکاری
و…
ولی خب هیچ کدوم رو انجام نمیدیم چون به جلسات بی سر و ته اعتقاد و علاقه بیشتری داریم!
البته که میزان هزینه خیلی خیلی بیشتر از این صحبتهاست، چون وقتی شما جلسه میذارید، قبل و بعد از جلسه تمرکز کارمندتون از کار رو میگیرید و تا بخواد دوباره برگرده سر میز کارش و دوباره به حالت قبل برسه کلی پرت زمانی داره و بدون اغراق این هزینه میتونه چندین برابر بشه!
بسیاری از مدیران استاد هدر دادن و گرفتن تمرکز و وقت کارمندان هستند و برای پیشبرد این کار، کارهای اشتباه خیلی زیادی مثل جلسه گذاشتن، تهیه گزارش کارهای بی فایده، انجام کارهای بی سرانجام و… انجام میدن!
نکته مهم هم اینجاست که وقتی هم شرکت به بحران میخوره، این افراد به همه چیز فکر میکنند غیر از اون چیزیکه باید فکر کنن.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
📗خلاصه کتاب رهبری کارآفرین
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @StrategiaAcademy
✅اصول حرفهای که باید در شغلتان رعایت کنید
۱) دغدغهمندی
آن کار برای شما، مسأله و دغدغه است، یعنی شما به هر علت (مأموریت شخصی خود، نیاز مالی، دغدغه علمی و امثالهم) با علاقه و خواست خود پا به عرصهی آن کار گذاشتهاند و آمدهاید تا مسألهای را حل کرده و گرهای را بگشایید.
۲) جدیت
آن کار برای شما یک مسألهی عادی یا فرعی نیست. برای تفریح یا وقتگذرانی هم آن را برنگزیدهاید. رویکرد شما به آن شوخطبعانه و تفننی نیست بلکه در کار مصمم و جدی هستید و آن را با نظم فراوان و وقتگذاری کافی انجام میدهید.
۳) دانش و خردمندی
بر آن حوزهی کاری اِشراف فکری دارید. میدانید در این زمینه، چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست؛ چقدر مهم است، و کجا و کی اهمیت بیشتر یا کمتری دارد؛ و در یک کلام خلاقانه و آیندهنگرانه به ارتقای وضعیت اندیشیده و راهکارهای آن را ابداع مینمایید.
۴) تجربه فراوان
در اثر تجربه و ممارست فراوان در آن زمینه، درکی عمیق و ژرف یافته و تمامی مهارتها و توانمندیهای مورد نیاز را بهدست آوردهاید. تمامی راه و چاه موضوع را دیده و شناختهاید، و قادرید خود را با هر محیط کاری "وفق" دهید و فرهنگ سازمانی آنجا را درک کرده و در صورت امکان ارتقا دهید.
۵) لذتبردن
از کار خود لذت میبرید. کار را صرفاً برای رفع حاجت و گذران امور و بهصورت بیمیلانه و انفعالی انجام نمیدهید. بلکه دائماً از انجام کار خود، لذت میبرید و آن را با شوق و ذوق وافر پیمیگیرید.
۶) احترامگذاری
برای همکاران خود، مشتریان خود، کارفرمایان خود و در یک کلام سازمان خود، نهایت احترام و ادب را قائلید. احترام گذاری به دیگران برای شما واقعاً ارزشمند است، بهویژه برای پیشکسوتان، استادان و بزرگان، ارزش و احترام مضاعفی در نظر میگیرید. احترام به شوونات محیط کار و رعایت اصول اخلاقی، رشد حرفهای شما را تضمین میکند.
۷) یادگیری مستمر
دائماً در کار خود میآموزید و در هر مرحله و هر دفعه از انجام کار خود، سعی میکنید نکتهای را آموخته و دستخالی از این تجربه برنگردید. قطعاً نباید به هیچ قیمتی یادگیری شما در این حوزه متوقف گردد.
۸) پشتکار
هیچگاه نومیدی بر شما مستولی نمیگردد و به راحتی از میدان بدر نمیشوید. به کار خود دلگرمی دارید و از شکست نمیهراسید. بهعلاوه همواره متعهدانه قادر به مدیریت بحرانهای سازمانی هستید.
۹) دلسوزی و تعهد
کارهای خود را دلسوزانه و متعهدانه انجام میدهید. به کار خود و سازمانتان "تعلقخاطر" دارید و کار را از آنِ خود میدانید. جوشِ کارتان را میزنید و به هیچ وجه بیتفاوت یا کمتوجه به آن نیستید. همواره متعهد به انجام کارتان به صورت احسن هستید.
۱۰) بهرهوری
بازده کار شما بالاست. اثر بخشی و کارآیی زیادی دارید. ازسرعت و دقت کافی برخوردارید و در کارهایتان خلاقیت و نوآوری به خرج میدهید. با هزینه کمتر، ارزشافزودهی بیشتری (برای خود یا سازمانتان) ایجاد میکنید (و البته باید حتماً درآمد مناسب و شایستهای نیز داشته باشید). کار شما کیفیت دارد و باعث رضایت سازمان و مشتریان میگردد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅توزیع کارکنان نظام اداری کشور به تفکیک استان
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅هسته مرکزی استراتژی
نوآوری هستۀ مرکزی استراتژی است،
نوآوری در دنیای مزیت های ناپایدار، انتخاب یا مسئله ی فرعی نیست.
نوآوری سرگرمی مدیران ارشد سازمان یا مُد روزگار نیست.
نوآوری قابلیتی است که باید به صورت حرفه ای ساخته و مدیریت شود.
در گذشته استراتژی را فقط با مفهوم مزیتهای رقابتی ناپیدار معنی میکردند، اما در اقتصاد مبتنی بر مزیتهای رقابتی ناپایدار استراتژی اثربخش جدا از مفهوم نوآوری نیست.
رهبری اثربخش در اقتصاد مبتنی بر مزیتهای رقابتی ناپایدار چارچوب ذهنی متفاوتی نسبت به گذشته میطلبد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅هفت دلیل پنهانی که نمی گذارند فهرست کار های روزانه خود را تکمیل کنید!
1- فهرست کارهای خود را صبح می نویسید.
فهرست کارهای خود را شب قبل بنویسید. اینطوری مجبور نیستید انرژی صبح اول وقت خود را صرف برنامه ریزی کنید.
2- بیش از اندازه می نویسید.
فقط 3 تا از مهم ترین کارهای خود را یادداشت کنید، کارهایی که باید هر طور شده در روز آینده انجام شود.
3- دسته بندی نمی کنید.
وقتی که سه کار اصلی و مهم خود را مشخص کردید، همه اهداف خود را در دو لیست دسته بندی کنید: اهداف بلند مدت و اهداف هفتگی و کوتاه مدت.
4- کار خود را به طور واضح و روشن نمی نویسید.
اگر اهدافتان مبهم و نامعلوم باشد، خروجی کار شما نیز مبهم خواهد بود. کارها را به شکل واضح بنویسید، مثلا به جای کلمه "بانک " جمله "باز کردن حساب پس انداز در بانک" را بنویسید.
5- اولویت بندی نمی کنید.
اگر با کاری که اولویت پایین تری دارد شروع کنید به احتمال زیاد نمی توانید کارهای مهم تر را به اتمام برسانید. سه تا از مهم ترین کارهای خود را به ترتیب اولویت شماره بندی کنید و تمام هدفتان بر این باشد که اولین کار را صبح اول وقت قبل از اینکه ایمیل خود را چک کنید انجام دهید.
6- انتظار حوادث غیرمنتظره را ندارید.
هر روز حداقل یک ساعت را برای کارهای غیرمنتظره در نظر بگیرید. در نظر گرفتن چنین زمانی برای حوادث غیر منتظره استرس شما را کاهش می دهد.
7- اهداف بزرگ خود را فراموش کرده اید.
درباره بزرگ ترین هدف خود فکر کنید. مثلاً آیا دوست دارید ارتقاء شغلی بگیرید؟ پول خود را برای تعطیلات پس انداز کنید؟ اگر کارهای داخل لیست، شما را به آنچه که می خواهید نمی رساند مجدد آنها را ارزیابی کنید و ببنید چرا آن ها را داخل لیست آورده اید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅رشتههای دانشگاهی درآمدزا در آمریکا
✍زهرا تهرانی_تجارت فردا
🔹هیچ میدانید پردرآمدترین مشاغل در علوم بهداشت کداماند؟ میانگین حقوق برای رشتههای بازرگانی چقدر است؟ رشد شغلی در رشتههای علوم کامپیوتر، فناوری اطلاعات و مهندسی به چه ترتیب است؟
🔹قطعاً این روزها در مترو، تاکسی یا حتی در یک کافه هنگام نوشیدن قهوه از این نوع سوالها زیاد به گوشتان خورده است.
🔹با توجه به جو داغ انتخاب رشته در این روزها به سراغ این موضوع رفتیم کدام رشتههای تحصیلی موفقیتهای چشمگیرتری برای ما به ارمغان میآورند؟
🔹هنگام تصمیمگیری برای انتخاب رشته، بسیاری ممکن است بگویند که دلایل آنها با توجه به فضای کار، علاقه و بودجه متفاوت است.
🔹بسیاری از دانشآموزان نیز ممکن است بخواهند در رشتهای تحصیل کنند که به احتمال زیاد به مشاغل پرسود در آینده منجر میشود.
🔹اداره آمار کار ایالاتمتحده در سال ۲۰۲۳ گزارشی منتشر کرد که نشان میداد بیشتر دارندگان مدرک لیسانس هر هفته ۱۴۳۲ دلار درآمد دارند.
🔹طراحی تعامل، حقوق اولیه شغلی: ۷۵.۵۲۶ دلار. مدرک لیسانس در طراحی تعامل ممکن است انتخابی ایدهآل برای دانشجویانی باشد که میخواهند همزمان خلاقیت و مهارتهای فنی خود را تقویت کنند.
🔹 حسابداری، حقوق اولیه شغلی: ۵۱.۰۰۲ دلار. مدرک لیسانس حسابداری به دانشجویان مفاهیم اصلی در حسابداری و مدیریت تراکنشهای مالی مانند حسابرسی، حسابداری هزینه و سیستمهای اطلاعات حسابداری را آموزش میدهد.
🔹 رشته مالی: حقوق اولیه شغلی: ۷۶ هزار دلار. یکی از پردرآمدترین رشتههای امروزی، مدرک لیسانس در رشته مالی است که میتواند یک دارایی مهم برای دانشجویان باشد.
🔹پرستاری، حقوق اولیه شغلی: ۶۵.۷۹۲ دلار. از آنجا که جامعه همیشه به مراقبتهای بهداشتی احتیاج دارد علی الخصوص در دنیای امروز که جمعیت رو به پیری است پرستاری یکی از پردرآمدترین رشتههای امروزی به شمار میآید.
🔹 سیستمهای اطلاعات مدیریت، حقوق اولیه شغلی: ۶۴ هزار دلار. دانشجویان سیستمهای اطلاعات مدیریت، یاد میگیرند که چگونه از دانش خود در کامپیوتر و فناوری اطلاعات در حل مشکلات سازمانی استفاده کنند.
🔹اقتصاد، حقوق اولیه شغلی: ۷۷.۵۸۹ دلار. با رشد و تکامل اقتصاد جهانی، سازمانها همچنان به اقتصاددانان برای مطالعه روند بازار و ایجاد پیشبینیهای تجاری نیاز خواهند داشت.
🔹مهندسی نرمافزار، حقوق اولیه شغلی: ۸۸.۱۵۰ دلار. با استقبال بیشتر کسبوکارها از تحول دیجیتال، تقاضا برای مهندسان نرمافزار واجد شرایط و توسعهدهندگان نرمافزار افزایش مییابد.
🔹مهندسی برق، حقوق اولیه شغلی: ۷۶.۴۲۶ دلار. مدرک کارشناسی در مهندسی برق یکی دیگر از گزینههای محبوب STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) برای دانشجویان امروزی است و یکی از مدارک دانشگاهی است که مزایایی بسیار به دنبال دارد.
🔹مهندسی نفت، حقوق اولیه شغلی: ۹۶.۷۴۲ دلار. تا زمانی که شرکتها از ذخایر نفت در سراسر جهان درآمد کسب میکنند، مهندسی نفت جزو پردرآمدترین مدارک لیسانس باقی خواهد ماند.
🔹تحقیق در عملیات، حقوق اولیه شغلی: ۷۴.۱۱۴ دلار. با دریافت لیسانس در رشته تحقیق در عملیات، دانشجویان به مهارتهای کمی برای حل مشکلات تصمیمگیری شامل تخصیص و مدیریت مناسب منابع محدود مجهز میشوند.
🔹 مهندسی دریایی، حقوق اولیه شغلی: ۷۰۸۳۷ دلار. هنگام گذراندن این رشته، دانشجویان در مورد مفاهیم اصلی علمی درباره انواع مختلف کشتیها، از جمله کشتیهای باری، ناوهای هواپیمابر و زیردریاییها آموزش میبینند.
🔹 مهندسی کامپیوتر، حقوق اولیه شغلی: ۸۰.۵۸۷ دلار. مدرک مهندسی کامپیوتر معمولاً تمرکز بیشتری بر طراحی و توسعه سختافزار، نرمافزار و شبکه دارد.
🔹 مهندسی سیستمها، حقوق اولیه شغلی: ۷۸.۲۳۹ دلار. مهندسی سیستمها به دانشجویان میآموزد که سیستمهای سازمانی را با استفاده از تکنیکهای ریاضی و مهندسی بسازند و مدیریت کنند.
🔹مهندسی شیمی، حقوق اولیه شغلی: ۷۵.۴۲۷ دلار. مهندسی شیمی یک رشته پردامنه است. هنگام تحصیل در رشته شیمی، دانشجویان با تولید کالاها و مواد و استفاده از فیزیک، ریاضی، زیستشناسی و شیمی برای حل مسائل در فرآیند تولید آشنا میشوند.
🔹 مهندسی هوا-فضا، حقوق اولیه شغلی: ۸۲.۰۵۳ دلار. با ورود به رشته مهندسی هوا-فضا، دانشجویان میآموزند که چگونه سیستمهای هواپیما، فضاپیما و ماهوارهها را طراحی و نگهداری کنند.
🔹مهندسی مکانیک، حقوق اولیه شغلی: ۷۲.۴۴۱ دلار. در رشته مهندسی مکانیک، افراد یاد میگیرند طیف گستردهای از دستگاههای مکانیکی، از ژنراتورها و موتورهای احتراق داخلی گرفته تا سیستمهای نقاله و آسانسور را طراحی کرده و بسازند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
⭕️❌ در ۱۰ سال آینده ایران مجبور است که کل درآمد نفتی خود را برای واردات بنزین صرف کند!
مطابق آمارها، در سال ۱۴۰۲ میزان ناترازی بنزین به ۱۱ میلیون لیتر در روز افزایش یافته و دولت سیزدهم در سال گذشته ۳ میلیارد دلار صرف واردات بنزین کرده است. در سال جاری نیز پیشبینی میشود رقم ناترازی بنزین به روزانه ۲۱ میلیون لیتر افزایش یابد که ارزبری سالانه ناشی از این اتفاق، ۶ میلیارد دلار خواهد بود. به بیان دیگر در سال ۱۴۰۳، ایران باید معادل دو ماه درآمد نفتی خود را با بنزین تهاتر کند و با ادامه این روند، در ۱۰ سال آینده ایران مجبور خواهد بود که کل درآمد نفتی خود را برای واردات بنزین صرف کند!/فرهیختگان
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅مهمترین نکات مدیریتی عصر حاضر
🔰 فناوری را در آغوش بگیرید:
در مورد جدیدترین فنآوریها به روز باشید و از آنها برای افزایش کارایی و بهرهوری استفاده کنید.
🔰 سازگاری:
انعطافپذیر و سازگار با تغییرات در محیط کسبوکار، روند صنعت و پویایی بازار باشید.
🔰 بر رفاه کارکنان تمرکز کنید:
رفاه اعضای تیم خود را با در نظر گرفتن سلامت جسمی و روانی در اولویت قرار دهید.
نیروی کار سالم، اغلب بازده بیشتری دارد.
🔰استراتژیهای کار از راه دور:
در صورت امکان، به اصلاح استراتژیها برای مدیریت تیمهای راه دور و حفظ ارتباطات و همکاری مؤثر ادامه دهید.
🔰 توسعه رهبری:
برای پرورش و رشد مهارتهای تیم مدیریت خود، روی برنامههای توسعه رهبری سرمایهگذاری کنید.
🔰 تصمیمگیری مبتنی بر داده:
از تجزیهوتحلیل دادهها برای اطلاعرسانی به فرآیندهای تصمیمگیری و کسب بینش در مورد عملکرد کسبوکار استفاده کنید.
🔰 رویکرد مشتری محور:
تمرکز قوی بر درک و برآوردن نیازهای مشتری داشته باشید. رویکرد مشتری محور میتواند منجر به افزایش رضایت و وفاداری شود.
🔰 فرهنگ نوآوری:
فرهنگ نوآوری را پرورش دهید که در آن کارکنان احساس میکنند برای مشارکت در ایدهها و پذیرش ذهنیت بهبود مستمر تشویق میشوند.
🔰 مسئولیت زیستمحیطی و اجتماعی:
ادغام شیوههای پایدار و مسئولیتپذیر اجتماعی را در استراتژی کسبوکار خود در نظر بگیرید.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ایدهپردازی در شرکتهای موفق
🔰هدف فرایند ایدهپردازی تشخیص ایدههاییست که شرکت باید آنها را در اقدامات نوآورانهاش دنبال کند و شامل فرایند تحلیل روندها، ایجاد ارتباط میان نوآوریها و استراتژی شرکت، هدفگذاری فرصتهای بالقوۀ بازار و در نهایت تعریف حوزههایی میشود که شرکت قصد فعالیت در آنها را دارد. نوآوری اثربخش با تعریف روشن حوزهای آغاز میشود که باید روی آن تمرکز شود. متأسفانه در بسیاری از شرکتها، به ویژه آنهایی که هزاران ایده را به طور همزمان دنبال میکنند، مشخص نیست که کدام نوع از ایدهها باید هدف قرار داده شوند.
🔰شرکتهایی مانند گوگل (یا تریاِم ) این رویکرد را با اعطای آزادی عمل به کارکنانشان، بدون محدودیت یا راهنمایی خاص، برای انجام کارهای دلخواه در حین ساعات کار عملیاتی میکنند. هر شخصی در این شرکتها فرصت دارد نوآور باشد و هیچ ایدهای مسخره نیست. بیشتر تلاشهای هدفمند از این نوع با تشویق مشتاقانۀ مدیران ارشد آغاز میشود. از کارکنان خواسته میشود بخشی از زمانشان را برای پیگیری علائق و اقداماتی که جزئی از وظایف کاریشان نیست، صرف کنند. مدرسانی به شرکت آورده میشوند که راه و روش نوآور بودن را به هر شخص نشان دهند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅30 استارتآپ موفق خاورمیانه
تجارت فردا
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅هشت قانون اقتصاد (سیاسی)
1️⃣ دولت ها از خود پولی ندارند؛ باید "آن را در قالب مالیات از شهروندان بگیرند" یا "منابع عمومی و ارزشمند مانند نفت را مصرف کنند" یا "از دیگر کشورها وام بگیرند" یا با "چاپ پول" به طور نامحسوس پول را از جیب شهروندان به خزانه دولت انتقال می دهند.
2️⃣ هیچ کاری در دنیا مجانی انجام نمی شود، اگر دولت ها چیزی به شهروندان می دهند و پولی دریافت نمی شود، کسی در جایی هزینه های آن را پرداخت کرده است.
3️⃣ کسی خودرو اجاره ای را نمی شوید و دایه مهربان تر از مادر نمی شود. دولت ها هم به اندازه کارآفرینان بخش خصوصی برای سودآوری و انجام کار مطلوب "انگیزه" ندارند ، بوروکرات دولتی حتی با نیت خیر به اندازه خود فرد نگران چگونگی مصرف پولش نیست.
4️⃣ دولت در بیشتر موارد از "دانش" لازم برای به انجام رساندن کارهای جدید بی بهره اند. در اقتصادهای پیچیده مبتنی بر تقسیم کار امروزی، حرف از تخصص گذشته و به فوق تخصص رسیده است، نمی توان انتظار داشت بوروکرات دولت دانشی بیشتر از کسی داشته باشد که عمری را در کارش گذرانده است.
5️⃣ منطق کار دولت سیاسی است، نه اقتصادی. دولتی ها به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت اند و بازده اقتصادی خیلی اوقات در این میان فدا می شود. اهل سیاست حتی اگر بخواهند هم خیلی نمی توانند دنبال خیرخواهی باشند.
6️⃣ بسیاری از کارهایی که دولت ها انجام می دهند، بخش خصوصی می تواند به شکل بسیار موثر و شفاف تری به انجام رساند، افزون بر اینکه بازخواست و حساب کشی از آنها بسیار ساده تر از دولت است.
7️⃣ مجوزها و قانون و مقررات فراوان و غیرضروری به هدر رفتن منابع و زمان می انجامند و زمینه را برای فسادهای زیرمیزی و رومیزی فراهم می کنند، قانون های فراوان بسیار مخرب تر از بی قانونی است.
8️⃣ حمایت های دولتی از اقتصاد در بیشتر موارد معنایی جز تغییر مسیر توزیع رانت ها ندارد و منابع عمومی را به جیب عده ای خاص می ریزد، بستر ساز به وجود آمدن نورچشمی ها و شبکه های پنهان و آشکار فسادآور است.
#اقتصاد را به زبان ساده
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
انتقاد آیتالله سبحانی از طرح مجدد تعطیلی شنبهها در مجلس
آیتالله سبحانی در نامهای به قالیباف اعلام کرده:
در خبرها آمده تعطیلی شنبه مجدداً در مجلس بررسی میشود.
آیا مصوبهای که از طرف شورای نگهبان مردود شمرده شده و نهاد نظارت بر مصوبات مجلس نیز آن را مغایر با مصالح دانسته و جمعی از مراجع نیز آن را نپذیرفتهاند، چگونه دوباره به مجلس برمیگردد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅۴ ویژگی اهداف کلان
۱- اهداف کلانمان باید از نظر میزان اهمیت به ترتیب از مهمترین تا کم اهمیتترین اولویتبندی شوند.
۲- هدف کلان باید تا حد ممکن کمّی و شامل عدد و رقم باشد. مثلا افزایش میزان سهم بازار، یک هدف کلان نیست چون کمّی نیست. ولی این هدف، یک هدف کلان است: افزایش 15 درصدی میزان سهم بازار.
۳- اهداف کلان باید نسبت به شرایط بازار و توانمندیها و ضعفهای شرکتمان، واقعبینانه تعیین شده باشند. در حقیقت، تعیین اهداف کلان با آرزونویسی فرق دارد.
۴- اهداف کلان مختلف باید با یکدیگر سازگاری و هماهنگی داشته باشند. برای مثال، افزایش همزمان فروش شرکت و کاهش هزینههای تبلیغاتی شرکت، دو هدف کلان ناسازگار هستند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅25 شرکت بزرگ جهان
💢سهم کشورها از ۲۵ شرکت بزرگ
🔰 ۲۰ شرکت در آمریکا
🔰یک شرکت در چین
🔰یک شرکت در کره جنوبی
🔰یک شرکت در اروپا
🔰یک شرکت در تایوان
🔰یک شرکت در عربستان سعودی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ تامین انرژی جهان درسال ۲۰۲۳
سوختهای فسیلی ۸۱٪ از انرژی جهان را تامین می کنند و ذغال سنگ بیشترین سهم را دارد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy
✅ ۵ پیشنهاد برای اینکه متمدنتر و خوشبختتر شویم
✍مجتبی لشکربلوکی
ما ایرانیان از فقر و بدبختی رنج می بریم. این را من نمی گویم پای صحبت هر ایرانی که می نشینی از زمین و زمان شاکیست که هر سال دریغ از پارسال. می نالد و راه خلاص می جوید. و جالب اینجاست که راه حل همه این ها را هم درآمد بیشتر می داند. اگر درآمدم و حقوقم بیشتر بود آنگاه ... اما گاهی فکر می کنم ما از فقر مادی و درآمدی به فلاکت دچار نشدیم بلکه از فقر فکری-فرهنگی-رفتاری در عذابیم. 5 پیشنهاد وجود دارد که یک شبه می تواند، سطح بالاتری از خوشبختی را برای همه ما فراهم کند.
۱. فقر و فلاکت یعنی اینکه در طبیعت خودمان آشغال بریزیم و از تمیزی طبیعت و خیابان های کشورهای دیگر تعریف کنیم.
خوشبختی یعنی از همین امشب، هیچگونه آشغالی در خیایان، ساحل، دریا و جنگل نریزیم. بدین ترتیب هزینه های پاکسازی به شدت کاهش پیدا می کند و معادل آن هزینه ها را می شود در امور توسعه ای (و نه نگهداشت) خرج کرد و یا دست کم شهر تمیزتری خواهیم داشت و حسرت تمیزی شهرهای خارجی را نخواهیم خورد.
۲. فقر و فلاکت یعنی روزانه بیشتر از متوسط دنیا آب، نان و انرژی را مصرف می کنیم و هدر می دهیم. هر کس نداند فکر می کند که ما پول دارترین مردم دنیاییم. اما ما به ریال ریال آنچه هدر می دهیم احتیاج داریم. طبق یک محاسبه هدر رفت آب و نان در ایران معادل 114 تن طلا می باشد. می بینید ما در عین ثروتمندی، فقیریم. ثروت داریم اما خوشبخت نیستیم.
خوشبختی یعنی از همین امشب، هر ایرانی یک لیتر آب کمتر مصرف کند، نان را گرامی تر بدارد و از هدر رفت انرژی به هر شکلی جلوگیری کند.
۳. فقر یعنی میلیاردها تومان خرج میکنیم نذری بدهیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرد.
خوشبختی یعنی از همین امشب، بیاییم برای یکسال، سفره و نذری و مراسم های اینچنینی را بگذاریم کنار و هزینه آن را تخصیص دهیم به صندوق های نیکوکاری که به درمان بیماران می پردازند. اگر هم نذری و سفره داریم، تمام (تاکید می کنم تمام) غذای آن را به نیازمندان بدهیم و نه اینکه به دوست و آشنا و همسایه ای که از ما سیرترند.
۴. فقر یعنی اینکه روزانه ساعتها وقت مان را در شبکه های اجتماعی می گذارنیم و بخشی از آن را صرف فرو کردن دماغ مان در زندگی خصوصی دیگران می کنیم و بخشی دیگر را صرف فحش دادن در صفحه این بازیگر و آن ورزشکار. یعنی بطالت محض! و بعد آنگاه پشت چراغ قرمز تحمل پنج ثانیه توقف و تعلل دیگران را نداریم انگار که مهم ترین آدم روی زمین هستیم.
خوشبختی یعنی اینکه از زمان هایی که به بطالت می گذارنیم بکاهیم، فحش ندهیم و فراموش کنیم که مهم ترین آدم روی زمین هستیم و وقتی پشت فرمان ماشین مان می نشینیم، آرام، صبور و مهربانی را تجربه کنیم.
۵. فقر یعنی اینکه کتابخانه ات کوچک تر از یخچالت باشد. فقر یعنی اینکه با هزینه پیتزا مشکل نداشته باشی اما برای هزینه یک کتاب دل درد بگیری.
خوشبختی یعنی اینکه از همین امشب تنها پنج درصد از هزینه غذایمان را بگذاریم کنار و کتاب بخریم. کسانی که کتاب می خوانند کمتر به دیگران فحش می دهند. بیشتر با دیگران همدلی پیدا می کنند. دیگران را کمتر به بی شعوری متهم می کنند و در نهایت هم خود آرامش بیشتری دارند و هم دیگران در کنار آنان خوشبخت ترند.
بخش بزرگی از رفاه و خوشبختی حاصل توسعه یافتگی است. اما توسعه یافتگی زمان بر است. ولی برخی از کارها هست که اگر همین الان شروع کنیم نتیجه آن دو ساعت بعد (و نه دو نسل بعد) نمایان می شود. اگر پول نذری هایمان را بدهیم به بیماران، اگر به دیگران فحش ندهیم،
اگر آشغال نریزیم و اگر...
اگر بخواهیم که خوشبخت باشیم.
خدا با ملتی است که می خواهد تغییر کند و تصمیم گرفته است که خوشبخت باشد.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @Strategiaacademy