🍃 بازنگری در تاریخ قلمرو میانی بررسی بازه زمانی پیش از عصر آهن، و نقد عنوان مرسوم «پیش از تاریخ». در حال تبدیل به اندیشکده (مرکز ملی مطالعات تاریخی) تماس با مدير: @mehrdad1166
🍃
مازندران
سرزمین مزندرها، سرزمینی گسترده بوده است که مازندران کنونی، بخشی از آن است.
مزن: بزرگ، تنومند
🍃
سازگاریهای طبیعی
شکل ظاهری در جمعیتهای انسانی که طی تکامل پدید آمده، حاصل سازگاریهای طبیعی برای بقا در طی زمان بوده است.
#تکامل
@oldhistor
🍃
مغالطهای به نام آرامی
مهرداد ایران مهر
یکی از پیچشهای ذهنی که این تردستی غربی ایجاد کرده، باعث پرسشهایی شده مبنی بر اینکه «یعنی میگویید چنین زبانی وجود نداشته؟ پس زبان دیوانی هخامنشی چه بوده؟ پس کتیبههای آرامی موجود از کجا آمده است؟...».
@oldhistor
👇
🍃
مشکل از کتب درسی ما شروع شد
یعنی و در اصل زمانی که دروغ کوچ از سیبری در آن چپانده شد. این حضرات حتی همین امروز هم که پیروان «فرضیۀ استپ» نیز دست از آسیای میانه شستهاند، همچنان به سیاق افکار ۲۰ سال پیش خود، در حال و هوای کوچ عدهای موسوم به آریایی از آسیای میانه به ایران به سر میبرند.
در دنباله، از آن سوی بام افتاده و نئاندرتالهای ۴۰۰ هزار ساله و انسانهای راستقامت ۲ میلیون ساله را نیز ایرانی به شمار میآورند!
حامد وحدتی نسب و مهرداد ملکزاده، یک دوست دیگر هم دارند که کامیار عبدی است. او در نشست مناظرۀ شهریور ۱۳۹۰ و وقتی نتوانست تفاوتی منطقی میان آریاییهای ادعایی و بومیان فرضی فلات ایران قائل شود، در پاسخ بنده ( #مهرداد_ایرانمهر ) گفت: اینجا را ببینید
اینکه جبرا و برای ماله کشیدن بر موضوع کوچ از سرزمینهای شمالی، ناچار ایلام را نیز به عنوان سرزمینی ایرانی میپذیرند، برای این است.
@oldhistor
🍃
انسان از نسل میمونها نیست، بلکه با آنها خویشاوند است. هر دو از یک نیای مشترک تکامل یافتهاند.
یکی از بزرگترین پشتوانههای تکامل، تشابه ژنتیکی بالای اعضای یک گونه است. تشابه انسان با،
شامپانزهها: ۹۸.۸ درصد
بونوبوها: ۹۸.۷ درصد
گوریلها: ۹۸.۴ درصد
اورانگوتانها: ۹۷ درصد
شگرفتر از آن، تشابه ژنتیکی میان انسان و جاندارانی همچون گربهسانان در حدود ۹۰ درصد و موشها حدود ۹۴ درصد است.
Source and credits:
Richard Dawkins Foundation Via YouTube
🍃
۷۰ تا ۹۰ درصد محتوای ژنی مردم ایران، به پیش از عصر نوسنگی بازمیگردد.
#نوسنگی
@oldhistor
🍃
کوروش، یکتاپرست نبود
مهرداد ایرانمهر
کوروش بزرگ، بر خلاف تصور رایج، یکتاپرست نبود. او به عنوان فرمانروای هخامنشی، در چارچوب یک نظام چندخدایی عمل میکرد. حتی در منشور کوروش، او از حمایت «همۀ ایزدان» سخن میگوید، نه فقط یک خدا.
در باورهای زرتشتی نیز ردپای چندخدایی دیده میشود. پس ادعای یکتاپرستی کوروش بیشتر ناشی از تفسیرهای معاصر یا تمایل به همخوان کردن او با ادیان دیگر است، نه واقعیت تاریخی.
تاریخ را نباید برای اثبات باورهای امروزی تحریف کرد. بزرگی کوروش، در تسامح، نوع مدیریت و احترام به حقوق انسانها بود، نه تعداد خدایانی که میپرستید.
#کوروش
@oldhistor
🍃
با توجه به ابیات مورد بحث و تحلیل جغرافیایی، به نظر میرسد توصیف مسیر لشگرکشی کاوس در شاهنامه به منطقۀ شرق آفریقا اشاره دارد.
۱. موقعیت مصر و بربر در نقشههای باستانی
- مصر در سمت چپ و بربر (فلسطین و شام) در سمت راست قرار میگیرد.
- اگر لشگر روی آب باشد (دریای سرخ)، روبروی آن منطقۀ هاماوران سرزمینی در شاخ آفریقا (مثل اتیوپی یا سومالی) یا حتی منطقۀ نوبیا در جنوب مصر (سرچشمههای نیل) باشد.
۲. هاماوران در شاهنامه
- اگرچه در برخی متون هاماوران با یمن مرتبط دانسته شده، اما شاهنامه همیشه از نامهای مستقیم استفاده کرده است.
- در داستان کاوس، هاماوران اشاره به سرزمینی در آفریقا دارد، چرا که:
- مسیر حرکت از دریا (احتمالاً دریای سرخ) و موقعیت مصر و بربر، منطقۀ جنوب مصر یا نوبه را پیشنهاد میدهد.
- در منابع تاریخی، ایرانیان با مناطق آفریقایی مانند مصر فرازین و نوبه در ارتباط بودهاند.
۳. توجیه مسیر با تفسیر "زره = دریا"
- این بیتها مسیر زیر را توصیف میکنند:
الف. حرکت از هامون (ایران مرکزی) به سمت دریا (دریای مکران).
ب. عبور از دریا و رسیدن به منطقۀ میان سه شهر که شامل:
- چپ: مصر (غرب)
- راست: بربر (شرق، شرق مدیترانه و شمال آفریقا)
- میانه: دریا (زره)
ج. مقصد نهایی: هاماوران که در اینجا میتواند حبشه یا سودان باشد، نه یمن.
۴. نقشۀ احتمالی
هامون (ایران) → دریای مکران/سرخ → [مصر (چپ) + بربر (راست) + دریا (میان)] → هاماوران (شاخ آفریقا)`
نتیجهگیری:
به احتمال قوی، هاماوران در این ابیات منطقهای در آفریقا است که موقعیت آن با توجه به جایگاه مصر و بربر، منطقۀ جنوبیتر مانند جنوب مصر یا نوبه را پیشنهاد میدهد.
*سرزمینهای کوش (کاسی) و مذای (ماد) در سرچشمههای نیل، حاصل همین ارتباطات بوده است. تمدن نخستین مصر (نقاده/پیشدودمانی) از جنوب آن آغاز شد.
*در زمان این رویداد، سه دریاچۀ میانی فلات پرآب بوده است.
#کاوس #هاماوران
@oldhistor
🍃
کوروش، که همان کیخسرو نیست
مهرداد ایرانمهر
فهرست:
پیشگفتار
فصل نخست: کیخسرو در اسناد کهن
فصل دوم: کوروش در آثارالباقیه
-١روش تحقیق بیرونی
-۲شاهان بابل
-١-۲ملوک کلده
-۲-۲تطبیق دو جدول
-۳هخامنشیان در جدول بیرونی
-۴نام کوروش در اسناد دیگر
فصل سوم: نوع نگاه به اسناد
منابع
#کوروش #کیخسرو
@oldhistor
🍃
هویت ایرانی
ایران از نظر هویتی، سرزمین متکثری نیست. بلکه واقعیات تاریخی نشان میدهد که ایرانیان جمعیتی همگن با ریشهای مشترک در دل تاریخ این فلات هستند.
این همگنی نه صرفا بر اساس تبار، بلکه بر پایۀ تمدن مشترک و فرهنگ و زبانی تاریخی شکل گرفته است.
۱. ایران، تمدنی پیوسته
واژۀ قوم، بار معنایی تقسیمکننده دارد. اما ایرانیان در طول تاریخ، در ساخت تمدنی یکپارچه مشارکت داشتهاند.
۲. تنوع سرزمینی، نه هویتی
بافت جغرافیایی فلات ایران منجر به شیوههای زندگی گوناگونی شده، اما این تفاوت در سبک زندگی است، نه هویت. چرا که ایرانیان میراث فرهنگی، تاریخ و نظام معنایی مشترکی دارند.
۳. نژاد آریایی، افسانهای بیپایه
مطالعات ژنتیکی اثبات کرده که مهاجرت جمعیتی موسوم به آریایی از سرزمینهای شمالی به فلات ایران، بیاساس است.
نتیجه
ایران، واحدی تمدنی
هویت ایرانی نه بر اساس نژاد یا قومیت، بلکه بر تمدن و زبان مشترک و تاریخ پیوسته استوار است. این هویت، محصول هزاران سال ادغام گروههای انسانی در فلات ایران است. بنابراین، به جای تأکید بر چندقومیتی یا نژادگرایی، باید بر یکپارچگی تمدنی ایران تأکید کرد.
#هویت
@oldhistor
🍃
از آن روز تاریخ ویرانه شد
که روایتگرش باستانشناس دیوانه شد
هیچیک از متخصصین ژنتیک، دیرینهواشناسی و بعضا زبانشناسی و استورهشناسی و ادیبان، ادعای تاریخنویسی ندارند. یعنی پژوهش میکنند و دادههای استخراج شده را در حوزۀ مطالعاتی خود به اشتراک میگذارند.
اما حساب باستانشناسان فرق میکند و متاسفانه در کشورمان اینگونه جا افتاده است که باستانشناس باید تاریخ بگوید! مثل این است که دندانپزشک جراحی معده کند.
این روال، باعث به محاق رفتن تاریخ استورهای کهن ما شده است.
اگر سر کلنگم گیر کرد، هست!
🍃
تعریف #هوشواره از استوره:
استوره، روایت مقدسی است که با زبان نمادین، حقیقتی فراتاریخی را در چارچوبی فرهنگی بازتاب میدهد.
🍃
استورههای ایرانی در آیینۀ اسناد ودایی
مهرداد ایرانمهر
-ماهنامه فروهر، شمارۀ ۴٧٢، آذر و دی ۱۳۹۵
#ودایی #استوره #جمشید
@oldhistor
🍃
۱. تلفظ اصلی 𐎨 (میخ قرمز): «چَ» (ča)
- در بیشتر متون پارسی باستان، این نویسه نمایندۀ صدای «چ» (مانند Č در انگلیسی) است.
- مثال:
𐎨𐎡𐎹
(či-i-y) → «چی»
به معنای «چیز».
𐎨𐎼
(ča-r) → «چَر»
به معنای «کردن».
۲. آیا امکان تلفظ 𐎨 (میخ قرمز) به صورت «خشَ» (xša) وجود دارد؟
- بهطور کلی خیر، اما یک استثنا یا فرضیه مطرح است.
تحول آوایی در گویشهای محلی:
- در برخی زبانهای ایرانی باستان (مثل مادی یا پارتی)، ممکن است «چ» (č) به «خ» (x) تبدیل شود.
- مثلاً، واژۀ «چی» (čiy) در پارسی باستان ممکن است در زبان مادی به صورت «خی» (xiy) تلفظ میشده است.
۳. مواردی که «خشَ» (xša) در پارسی باستان دیده میشود:
- اگر به دنبال تلفظ «خشَ» هستید، نویسهٔ اختصاصی آن در خط میخی 𐎧𐎠𐏁 (x-š-ā) است.
- مثال:
- (xšāyaθiya) → «خشایَثیَه»
(به معنای «شاه»).
پیر لوکوک (Pierre Lecoq) از متخصصان زبانهای ایرانی باستان، در پژوهشهای خود، تلفظ 𐎨𐎡𐏂 (تصویر بالا) را به صورت xšaça (خْشَچَ) ثبت کرده است. این تلفظ بر اساس تحلیلهای زبانشناسی و مقایسه با واژههای مشابه در پارسی باستان و زبانهای مرتبط (مانند اوستایی و سانسکریت) پیشنهاد شده است.
تحلیل دقیقتر (xšaça) 𐎨𐎡𐏂 (تصویر بالا):
۱. تلفظ و ساختار آوایی
- 𐎨 (میخ قرمز) (xša/خشَ):
این نویسه معمولاً به صورت ča (چَ) خوانده میشود، اما در برخی موارد (به ویژه در ترکیب با سایر نشانهها) ممکن است نمایانگر آوای xša (خشَ) باشد.
- مثال مشهور: واژهٔ (xšāyaθiya) 𐎧𐏁𐎠𐎹𐎰𐎡𐎹
به معنای «شاه» که «خْشایَثیَه» تلفظ میشود.
- 𐎡𐏂 (میخ سبز و زرد) (aça):
- 𐎡 (سبز) (i/ای) + 𐏂 (زرد) (θa/ثَ)
ممکن است به صورت aça (اَچَ-) تلفظ شود.
- در زبانهای موسوم به هندواروپایی، -ça گاهی نشاندهندهٔ پسوندی مرتبط با قدرت یا حاکمیت است (مانند -šiyā در پارسی باستان).
ترکیب این دو بخش به صورت xša-ça (خْشَ-چَ/خْشَ-ثَ) احتمالاً به معنای «حکومت» یا «قلمرو پادشاهی» است.
۲. معنای احتمالی xšaça:
- این واژه ممکن است مرتبط با 𐎧𐏁𐎠𐎹𐎰𐎡𐎹 (xšāyaθiya = شاه) باشد و به «قلمرو شاهنشاهی» یا «پادشاهی» اشاره داشته باشد.
- در اوستایی و مادی، واژهای مشابه به نام xšaθra (خْشَثرَه) وجود دارد که به معنای «قدرت، حکومت» است (نک: سانسکریت kṣatrá).
- بنابراین، xšaça احتمالاً شکل دیگری از xšaθra در پارسی باستان است.
چرا لوکوک این تلفظ را پیشنهاد کرده است؟
۱. شواهد زبانی:
- در کتیبههای هخامنشی، ترکیب 𐎨𐎡𐏂 (تصویر بالا)، در بافتهایی به کار رفته که با مفهوم «حکومت» یا «فرمانروایی» مرتبط است.
- مقایسه با زبان اوستایی و سانسکریت، این ارتباط را تأیید میکند.
۲. تحول آوایی:
- در زبانهای ایرانی باستان، -θr- گاهی به -ç- تبدیل میشود (مثلاً xšaθra → xšaça).
۳. تأیید در متون:
- لوکوک با بررسی کتیبههایی مانند بیستون و تخت جمشید این خوانش را تأیید کرده است.
نتیجهگیری:
- 𐎨𐎡𐏂 (تصویر بالا) = xšaça (خْشَچَ / خْشَثَ)
- معنا: احتمالاً «حکومت، قلمرو پادشاهی، پادشاهی» (مشابه اوستایی xšaθra).
- منبع:
پژوهشهای پیر لوکوک در کتابهایی مانند
*«Les inscriptions de la Perse achéménide»* (کتیبههای ایران هخامنشی).
-این پژوهش با کمک دادههایی که توسط هوشواره گردآوری گردید، تدوین شده است.
🍃
دو آفتِ حوزۀ پژوهشهای تاریخی:
۱- تکیۀ بیش از حد بر منابع پژوهشی، و رویگردانی از رجوع به متن اسناد دست اول و تطبیق آن با دادههای دانشهای نوین
۲- تحلیل و تفسیر رویداد صرفا بر اساس روشهای تجربیگرایانه (پوزیتیویسم)، و دوری از مبحث عقلگرایی
*علوم در سنت نیاکان، به دو قسم بخش میشد:
عقلی و نقلی
🍃
تفکر غلط
زندگی در سایه یخ
در دوران یخبندان، سرمای شدید و یخچالهای گسترده، حیات در عرضهای جغرافیایی شمالی را تقریباً غیرممکن میکرد.
انسانهای اولیه با منابع محدود و فناوری ساده، قادر به تحمل این شرایط سخت نبودند. بیشتر مناطق شمالی زیر لایههای ضخیم یخ مدفون بود و پوشش گیاهی و جانوری کافی برای تأمین غذا وجود نداشت.
انسانهایی که توانستند به مناطق گرمتر و عرضهای پایینتر، مانند آسیا و بخشهایی از جنوب اروپا گسترده شوند، جان به در بردند. جایی که شکار و گردآوری غذا ممکن بود.
تنها با پایان عصر یخبندان و عقبنشینی یخچالها بود که انسانها توانستند به تدریج به عرضهای شمالی بازگردند و در آن سرزمینها سکونت گزینند.
#یخبندان
@oldhistor
🍃
فرض کنید بچهای با نام بهرام در کودکی گم شده، و سرپرستان جدیدش نامش را امیر گذاشتهاند. باز فرض کنید ماموران آگاهی، او را در ۲۰ سالگی شناسایی کنند. اکنون جسم بهرام جعلی نیست. بلکه نام و هویت متاخری که بر او گذاشته شده، واقعی نمیباشد.
مثال دیگر آنکه، خط فارسی جعلی نیست و وجود داشته و دارد، اما هویت و تاریخچۀ عربی که برای آن تراشیدهاند، جعلی است.
عبارت سامی برای نخستین بار در دههٔ ۱۷۸۰ میلادی، توسط اعضای مکتب تاریخنگاری گوتینگن استفاده شد. یوهان گوتفرید آیشهورن، آن را بر اساس نام سام یکی از سه فرزند نوح در سِفر پیدایش پیشنهاد داد. سپس نیز، نام آرامی که برگرفته از نام آرام پسر سام بود را بر زیرمجموعهای از آن نهادند.
بر پایه سِفر پیدایش، سام و حام و یافث فرزندان نوح، و نیز طبق کتاب یهودی جاشر، ایلام، آشور، ارفکشاد، زیزی، لود و آرام فرزندان سام هستند.
اروموها (ارموها) جمعیتی بودند که شاه ایشان در کتیبههای آشوری، شاه مرتو خوانده شده است. ایشان همانهایی هستند که نرامسین میگوید به همراه گوتیها و اومانمندهها از جانب زاگرس به اکد میتازند.
اینان وارث زبانی کهن و تصریفی شدند که جمعیتهای نخستین اوایل نوسنگی در غرب فلات ایران، به گونهای از آن سخن میگفتند.
سپس ایشان با نام آمو در فلسطین ظاهر شده و دودمان ششم مصر را برمیاندازند. این حضور، زبان کهن موصوف را در شرق مدیترانه نیز تقویت نمود.
به هر روی، همین بس بود تا یهودیان، این جمعیت را با ثبت ناقص آرامی، به نوح خیالی در کتاب مقدس نسبت دهند.
در اینجا، به دلیل جدا بودن دو مقولۀ خط و زبان، موضوع خط جعلی موسوم به آرامی را پیش نکشیده و صرفا به بحث زبان پرداختیم.
🍃
اهمیت هویت تاریخی
در جهانی که تلاش میکند برای خود پیشینه بسازد، انکار پیشینۀ ما چه معنایی دارد؟
#رشید_کاکاوند
@oldhistor
🍃
روز دماوند؟
مهرداد ایرانمهر
تیرگان بزرگ و پرتاب تیر آرش از فراز دماوند، همگی در بلندترین روز سال (یکم تیر) رخ داده است.
جشن تیرگان کوچک یعنی دهم تیرماه را گروهی با ابداعات مندرآوردی به ۱۳ تیر برده و با نفوذ در وزارت کشور دورۀ احمدینژاد در تقویم کشور چپاندند!
۱۳ تیر در گاهشمار نو، مسخرهترین و بیمعناترین روز برای عنوان بزرگداشت دماوند است. دماوند عزیز است و سرفراز، اما با تاریخ و گاهشمار، بازیهای سیاسی نکنید.
مردم بیخبر نمیدانند موضوع چیست و در این روز برای هم شادباش میفرستند. اما گناهش به گردن همان گروه کمسواد و بانفوذ است که خود را ملیگرا مینامد، اما با بدعتهایی حقیر، تیشه بر ریشۀ یادمانهای ملی میزند.
#تیرگان
@oldhistor
🍃
آزمایش نیاکان یک ایرانی اهل لرستان
۹۶ درصد فلات ایران
۲ درصد آسیای خرد و جزایر اژه
۲ درصد آسیای مرکزی
همپوشان با مرزهای هخامنشی
🔷🔹به فرهنگ باشد روان تندرست🔹🔷
🔷ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکیها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنیاند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمیخورد.
🔷فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گسترهیِ گستردهیِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین میکوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
🔷🔹پـــــــایــنده ایــــــــــران🔹🔷
🔵کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).
🔵زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).
🔵دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
🔵باغ سبز مولانا ( زهراغریبیان )
🔵رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).
🔵رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🔵بهترین داستانهای کوتاه جهان
🔵رمانهای صوتی بهار
🔵کتابخانهٔ ادب و فرهنگ
🔵حافظ // خیام ( صوتی )
🔵خردسرای فردوسی
(آینهای برای پژواک جلوههای دانش و فرهنگ ایران زمین).
🔵بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس).
🔵سرو سایـهفکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).
🔵شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری
🔵چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)
🔵حافظخوانی با محمدرضاکاکائی
🔵کتابخانه بزرگ ادیان و فرهنگ باستان
🔵شرح بوستان سعدی با امیر اثنی عشری
🔵شاهنامه کودک هما
🔵مأدبهی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).
🔵ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)
🔵تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین
🔵شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).
🔵گاهگفـت
(دُرُستخوانیِ شعرِ کُهَن).
🔵کتاب گویای ژیگ
🔵سفر به ادبیات
(مرزباننامه و گلستان، تکبیتهای کاربردی )
🔵ملیگرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
🔵تاریخ نگار (روایتی متفاوت از تاریخ ایران)
🔵کانون پژوهشهای شاهنامه
(معرفی کتابها و مقالات و یادداشتها پیرامون شاهنامه).
🔵انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
🔵فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بومداری
🔵رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).
🔵آرخش، کلبه پژوهش حماسههای ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).
🔵کتابخانهٔ نسخ خطی سپهسالار
🔵تاریخ روایی ایران
🔵سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).
🔵کتاب و حکمت
🔵تاریخ میانه
🔵زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبانها و فرهنگها).
🔵خواندن و شرح تاریخ عالمآرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).
🔵هزار بادهٔ ناخورده (یادداشتهای امیرحسین مدنی دربارۀ ادبیات و عرفان).
🔵شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).
🔵انجمن شاهنامهخوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).
🟦کانال میهمان:
🔵دکتر محمد دهقانی (ادیب، نویسنده، مترجم و استاد سابق دانشگاه تهران، عضو کنونی هیئت امنای کتابخانهٔ استاد مجتبی مینوی).
🔷🔹فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🔹🔷
🔷هماهنگی جهت شرکت در تبادل
🔷@Arash_Kamangiiir
🍃
میزان مقبولیت یک فرضیه
معمولا حدود ۳۰ درصد بازدیدکنندگان نظرسنجیها، در آن شرکت میکنند. اما در اینجا، حدود کمتر از ۱۵ درصد بازدیدکنندگان شرکت کردهاند.
این یعنی اینکه، دستکم نیمی از بازدیدکنندگان اساسا خود را مخاطب این نظرسنجی (باورمندان به فرضیۀ کوچ) ندانستهاند. از تعدادی هم که شرکت کردهاند، حدود ۳۰ درصد اعتقادی به ورود جمعیتی از شمال به فلات ندارند و فقط درگیر ترفند ورود زبانی (گزینۀ آخر) شدهاند.
جالبتر از همه، همان اقلیتی هم که باورمند به کوچ هستند، خود هزار فرقهاند؛ و به اندازههای مختلف ۷ تا ۱۶ درصد، به ده مکان و صد زمان به عنوان مبدا مکانی و زمانی کوچ باور داشته و نظر داده و هیچکدام هم بر سر یک مبدا و یک زمان مشخص برای این کوچ فرضی، همرای و همنظر نیستند.
#فرض_منسوخ
@oldhistor
🍃
هاماوران
مسیری که کاوس از نیمروز سیستان تا هاماوران طی کرد.
سپه را ز هامون به دریا کشید
بدان سو کجا دشمن آمد پدید
بیاندازه کشتی و زورق بساخت
برآشفت و بر آب لشکر نشاخت
همانا که فرسنگ بودی هزار
اگر پای با راه کردی شمار
همی راند تا در میان سه شهر
ز گیتی برین گونه جویند بهر
به دست چپش مصر و بربر به راست
زره در میانه، بر آن سو که خواست
به پیش اندرون شهر هاماوران
به هر کشوری در سپاهی گران
#کاوس #هاماوران
@oldhistor
🍃
تفاوت افسانه و استوره
مهرداد ایرانمهر
۱. منشأ و کارکرد:
- افسانه: ریشه در باورهای دینی/کیهانی دارد (مثل آفرینش)
- استوره: ریشه در رویدادهای تاریخی دور به لحاظ زمانی دارد (مثل استورۀ کیخسرو)
۲. زمان و مکان:
- افسانه: در زمان و مکانی نامشخص رخ میدهد (ازلی/ابدی)
- استوره: در چارچوبی تاریخی و مشخص قرار میگیرد
۳. شخصیتها:
- افسانه: خدایان و موجودات فوقطبیعی
- استوره: انسانهای معمولی با ویژگیهای غلو شده
۴. هدف:
- افسانه: تبیین جهان و مفاهیم وجودی
- استوره: شناخت رویدادی در دوران کهن
۵. مثال ایرانی:
- افسانه: آفرینش هزارهها
- استوره: جمشید و نوروز (تبیین آغاز بهار)...
#افسانه #استوره
#Myth #Legend
@oldhistor
دنبالۀ نوشتار👇 (مهم)
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1404/03/14/post-402/
🍃
تداوم فرهنگی یعنی این
متن سفال ۲۶۳۸ نسا:
۱: ŠNT IC XX XX X III III l ršk MLK BRY-BR [Y ZY(?) Pry] ptk
۲: BRY ḤY-BRY [ZY(?) ršk]
۱: sarδ sad (ud) panǰāst (ud) haft Aršak šāh puhr-puhr čē(?) Fryāpātak
۲: puhr barādarzādag čē(?) Aršak
۱ سال ۱۵۷ اشکانی (۹۱/۹۰ پ.م)، شاه ارشک، نوۀ(؟) فریاپت
۲ پسرِ برادرزادۀ(؟) ارشک
علاوه بر همانندیهای فراوان دیگر میان پارتی و فارسی (شاه، پور، برادرزاده...)، به خوانش اعداد دقت کنید:
sad (ud) panǰāst (ud) haft
صد و پنجاه و هفت
🍃
ایرانوج کجاست؟
اسناد سخن میگویند...
مهرداد ایرانمهر
کنگدژ با هفت دیوار (مشخصات ارته) در سیاوشگرد خراسان در مرز ایرانوج قرار داشت. (روایات پهلوی، ۱۵۹)
۲۱ جمشید خوبرمه در ایرانوجِ نیکآفریده در وهداییتی، با مردمان گرانمایه، انجمن فراز برد. (فرگرد دوم، بخش دوم)
*وهداییتی از پیوستن سه رود گیهون و فیشون و کارون تشکیل میشده.
دیوان مزندر در خُنیره (ایرانوج) اقامت گزیدند و فریدون را از آنجا راندند و مردم شکایت به فریدون بردند ... فریدون مزندرها را در دشت پیشانسه (میان دماوند و کابل) به بالا راند. (کتاب نهم دینکرد، فصل ۲۱)
در ایرانوج، در بالا، بر قلۀ داییتی؟، پُل چینوَد قرار دارد و در زیر آن، دوزخ است. یک بازوی آن در بُن البرز در شمال و بازوی دیگر در سر البرز در جنوب است. (کتاب نهم دینکرد/ ص ۸۰۹، دادِستان دینیگ/ پرسش ۲۰، بندهش/ فصل ۳۰، مینوی خرد، تعلیقات، پرسش ۱، بند ۱۱۵)
داراجهرود در ایرانوج است که خانۀ پوروشسپ پدر زردشت در کرانۀ (آن) بود. (بندهش، بخش نهم)
دارِجَه نام رودی در رَغَه (ری) است که در کنار آن خانۀ پورشسپ پدر زرتشت بر پا بود. (وندیداد ۱۹، بند ۴ و ۱۱)
#ایرانوج
@oldhistor
🍃
"استورههای ایرانی در آیینۀ اسناد ودایی"
اثر مهرداد ایرانمهر
🍃
چرا فرضیۀ مهاجرت آریاییها منسوخ شد؟
مهرداد ایرانمهر
فرضیۀ مهاجرت آریاییها به دلایل متعددی در محافل علمی مورد بازنگری قرار گرفته و تا حد زیادی منسوخ شده است.
این تغییر دیدگاه، ناشی از یافتههای جدید باستانشناسی، ژنتیک، زبانشناسی و نقدهای تاریخی است.
در ادامه به مهمترین دلایل این موضوع پرداخته میشود:
۱. مشکلات روششناختی و نبود شواهد باستانشناسی
۲. مسائل ژنتیکی و تنوع جمعیتی
۳. سوءاستفادههای سیاسی و نژادپرستانه
۴. انتقادات زبانشناسی و تاریخی
۵. نظریۀ جایگزین دربارۀ خاستگاه آریاییها...
#مهاجرت #بومی #ایران
@oodhistor
دنبالۀ نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1404/03/08/post-400/
🍃
ایرییَ- خشَثَ، نه آریا-چیثره
مهرداد ایرانمهر
در خط میخی پارسی باستان (هخامنشی)، نویسۀ 𐎨 عموماً به صورت «چَ» (ča) تلفظ میشود، اما در برخی موارد، بسته به بافت واژه و تحولات آوایی، امکان تلفظ آن به شکل «خشَ» (xša) نیز وجود دارد.
👇👇
🍃
خاستگاه منِ غربی...
مهرداد ایرانمهر
خیلیها میگویند غربیها آمدند و زحمت کشیدند تا تاریخ ما را مشخص کنند.
حالا اینکه ایشان طی ۳۰۰ سال گذشته با کارهایشان فاتحۀ تاریخ و میراث باستانی ما را خواندند و جعل و غارت کردند، به کنار. بحث این است که ایشان اساسا برای مشخص کردن تاریخ ما، به مطالعه نپرداختند. بلکه اتفاقا برای مشخص شدن تاریخ خودشان اینکار را کردند.
اروپاییها داستان خاستگاه شمالی و کوچ را تراشیدند تا از زیر بار ریشه داشتن در فلات ایران بیرون بیایند.
امواج جمعیتی که تیرهپوستان بومی اروپا را سفید کرد، خاستگاهش فلات ایران و حامل فرهنگ و زبانی بود که امروزه کلمات آن (مادر، دختر، باد...) در زبانهای اروپایی دیده میشود.
چارهای که ایشان اندیشیدند، جا زدن خاستگاهی ثانوی بود تا خود و ساکنان فلات را به آن احاله دهند.
بهترین مکان را با تفسیرهای مندرآوردی دربارۀ گزارش سرمای موجود در متون کهن ایرانی، یافته و با جادوگری جایی را در حوالی سیبری به عنوان خاستگاه مشترک جا زده و نامش را هندواروپایی گذاشتند، تا خیالشان از حذف نام ایران هم آسوده گردد.
#خاستگاه #فلات_ایران
@oldhistor