iranban_kord | Неотсортированное

Telegram-канал iranban_kord - ایرانبان کُرد

1716

مبارزه با پانکردیسم ستیز با کُرد نیست بلکه عین کُرد بودن است. هیچ ملاحظه ای بالاتر از ایران نیست. ارتباط با ما @iranban_kordbot

Подписаться на канал

ایرانبان کُرد

📝‌انسان قبیله‌ای ،ستایشگر دژخیم خودی
سخنان خالد عزیزی که آرزو می‌کند کردها مرزهای خود را بسازند، حتی اگر ديکتاتوری برقرار شود و این دیکتاتور، کردها را اعدام کند حقیقت تلخ ذهنیت بخش قابل اعتنایی از جامعه کرد است که نه تنها یک تناقض منطقی، بلکه یک بازگشت تمام‌عیار به ذهنیت بربر قبیله‌ای است.

این سخن، دقیقاً همان چیزی است که کارل پوپر آن را «اشتیاق واپس‌گرایانه به جامعه بسته پیشاعقلانی» ( ۰long for the lost security of the tribal world") می‌نامد: میل کودکانه به امنیت در حصار خون و خاک، ولو به بهای اعدام و استبداد.

این سخنان که به فروانی میان کردها تکرار می‌شود نمونه‌ای از زوال اخلاق سیاسی در جامعه‌ای قبیله‌ای است که هنوز مفهوم «حقوق فرد» را درک نکرده است. زوالی که در نمونه اقلیم کردستان با حمله و تبعیض علیه آشوریان، ایزدی‌ها ،کاکه‌ای‌ها ،گویشوران گورانی و کردی جنوبی و کردهای شیعه خود را نشان می‌دهد.
از دیدگاه ارنست گلنر، ملت‌سازی با دیکتاتوری قومی هم‌راستا نیست. ملت، محصول مدرنیته است؛ نظامی آموزشی، زبانی رسمی، دستگاه حقوقی، و اقتصاد صنعتی لازم دارد حال آنکه قبیله‌ای شبه‌دولت ،در دستگاه ناسیونالیسم سورانی بر پایه سنی شافعی از این وظایف تنها تحقیر و تضعیف زبان‌های غیر سورانی و پروپاگاندای رقص زنان را آموخته‌اند و همچنان در افق فکری چوپان‌سالارانه‌ی قبیله می‌اندیشند؛ آرزوی آنان برای دیکتاتوری کردی چیزی نیست مگر بازتولید «بندگی مقدس» (sacred servitude) که جامعه‌ی قبیله‌ای قرن‌ها در آن زیسته است.
عجیب هم نیست چرا که دستگاه قبیله‌ای و زبان آنان در طول تاریخ نه خاطره‌ای از دولت بودن داشته ،نه ملت بودن و نه ادبیاتی از جنس حماسه و فلسفه و دانش و اسطوره _ اینگونه است که منتهای کنش آنان به دفاع از پوشش و رقصی است که از آشوری‌ها گرفته‌اند و زبان‌هایی که یکدیگر را نمی‌فهمند .
این نوع سخن، بیانی عریان از ذهنیت قبیله‌ای است که هنوز نتوانسته از افق «اقتدار پدرسالار» فراتر رود افقی که بالاترین آمار زن‌کشی و چند زنه بودن را رقم زده است. برای چنین ذهنیتی، مسئله نه آزادی، نه کرامت، نه نهادسازی، بلکه صرفاً «این‌که خودی باشیم، ولو قاتل خود» است. این طرز فکر، حاصل ساختاری است که در آن قدرت بر پایه‌ی نسب و طایفه مشروعیت می‌یابد، نه بر مبنای قانون.
نهایت، باید گفت: اگر سیاست به جای عقلانیت، بدل به ادامه‌ی مناسک قبیله شود، آنچه حاصل می‌شود نه دولت است، نه آزادی، بلکه قفسی با درِ بسته و کلیدی در دستان همان «خودی»ای که از او می‌هراسیم اما به او افتخار می‌کنیم. و این، نهایت فاجعه است.
آنچه امروز در ایران با عنوان قبیله‌گرایی و نوستالژی برای کوچ عشایر می‌بینیم مقامت در برابر مدرنیسم است اما انسان قبیله‌ای اگر رفاه ،امنیت و تمدن را می‌خواهد باید رنج این زایش را بپذیرد .
گذار از جامعه‌ی قبیله‌ای یا ‘بسته’ به جامعه‌ی ‘باز’ یکی از ژرف‌ترین انقلاب‌هایی است که بشر تجربه کرده است. این گذار از نظم اجتماعی جادویی و قبیله‌ای به نظمی عقلانی و انتقادی، گذاری است ، همراه با فشار و درد و رنج... بسیاری از مردم بر ضد تمدن شورش می‌کنند و در آرزوی امنیت ازدست‌رفته‌ی جهان قبیله‌ای هستند چرا که از دنیای مدرن می‌ترسند اما باید پذیرفت که مدرنیسم سرنوشت محتوم بشر است .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

سخنان بهمن قبادی کارگردان کرد ایرانی :من با پاسپورت ایرانی هیچی نیستم من باید پاسپورت کردی داشته باشم ما کردهای روژهلات و...باید خانه‌ای برای خود بسازیم .
گاز طبیعی مناطق کردنشین عمدتا از میدان گازی پارس جنوبی—بزرگ‌ترین میدان گازی کشور و جهان— تأمین می‌شود، برق این مناطق نیز به‌واسطه نیروگاه‌های حرارتی، که عمدتاً با گاز و فرآورده‌های نفتی جنوب کشور تغذیه می‌شوند، تولید می‌شود .
در زمستان ۱۴۰۱، سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی، قطعی گاز به‌مدت بیش از دو هفته مواجه شدند. در این میان، اگر جمعیت کرمانج‌های خراسان از نظر عددی و نهادی پرنفوذتر بود، چه‌بسا اعتراض به این شرایط را در قالب ادبیات تبعیض مضاعف طرح می‌کرد. با این حال، برخلاف این وضعیت، مناطق کردنشین کشور در همان دوره حتی یک روز قطعی گاز را تجربه نکردند.
در شرایط کنونی نیز، بیشترین میزان قطعی برق به‌ویژه در تابستان، متعلق به کلان‌شهر تهران و نواحی مرکزی و جنوبی کشور است که منابع و مالیات آنان صرف تحت ستم‌ها می‌شود! در مقابل، مناطق کردنشین با قطعی‌هایی محدود و ناپیوسته— حدود دو ساعت در روز—در وضعیت باثبات‌تری قرار دارند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

والا من فکر میکنم #توماج_عضدانلو شدنی تر باشه

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

سرزمین‌هایی که بریتانیا در پیمان سِور (1920) برای کشور مستقل کرد در نظر داشت. ناسیونالیست‌های کرد دو سال پیش در جریان صدسالگی پیمان لوزان (که میان ترکیه‌ی آتاترک و یونان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، و... امضا شد و در آن مرزهای امروزی ترکیه مورد توافق قرار گرفت)، خواهان لغو این پیمان و بازگشتن به پیمان سِور و در نتیجه تشکیل کشور کردستان بودند. اما کردستان مورد نظر بریتانیا کمتر از نیمی از مناطق ادعایی کردها در ترکیه و شاید سرزمینهای امروزی اقلیم (بعلاوه‌ی کرکوک) را در بر می‌گرفت و حتی شهرهای بتلیس و اورفه در این کشور کردی قرار نمی‌گرفتند!

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝چرا در دوران تسلط فرانسه هیچ منطقه‌ی جداگانه‌ای برای کردها پیش‌بینی نشده بود؟

(نقشه‌ی تقسیم سوریه و لبنان در زمان تسلط فرانسه و یک پرسش مهم!)

در ایده‌ اصلی مناطق خودمختار و یا مستقل برای اقلیت‌هایی که جمعیت قابل توجه و پیوستگی جغرافیایی داشتند یعنی دروزی، علوی، و مسیحی (لبنان) در نظر گرفته شده بود و برای مسلمانان سنی هم دو سرزمین به مرکزیت دو شهر مهم سوریه یعنی دمشق و حلب در نظر گرفته شده بود.
در این میان تنها لبنان (که در عثمانی و پیش از جنگ جهانی هم خودمختار بود) تبدیل به کشوری مستقل شد. همچنین سنجاق اسکندرون (الکساندرتا) در مرز ترکیه که جمعیت آمیخته‌ی ترک و علوی داشت در سال 1939 پس از یک رفراندوم به ترکیه پیوست.
بقیه‌ی این سرزمین‌ها در قالب کشور سوریه مستقل شدند که نتیجه‌اش کشوری با اختلافات عمیق منطقه‌ای، قومی/مذهبی، و البته سیاسی شد.

اما پرسشی که پیش می‌آید این است که چرا در دوران تسلط فرانسه هیچ منطقه‌ی جداگانه‌ای برای کردها پیش‌بینی نشده بود؟
در کنار وفاداری کردهای این مناطق به ترکیه و مرده‌ریگ عثمانی، دلیل مهم‌تر این بود که کردها در مناطق شمالی و شرقی سوریه که اکنون به آن «روژآوا» می‌گویند حضور قابل توجه و البته پیوستگی جغرافیایی نداشتند.
حتی در منطقه‌ی حسکه بیشتر جمعیت را عرب‌ها و مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل می‌دادند از جمله شهر قامشلی همین صد سال پیش یک شهر آشوری‌نشین به نام «بیث زالین» یعنی سرزمین نی‌زار بود که اکنون کردها آن را «پایتخت» خیالی سرزمین خیالی «کردستان سوریه» می‌پندارند! شهر حسکه نیز به همین شکل بیشینه‌ی عرب با اقلیت قابل توجه مسیحی (بیشتر آشوری) داشت به‌گونه‌ای که در سال 1939 از جمعیت بیش از 13 هزار تن در این شهر، تنها 360 تن را کردها تشکیل می‌دادند.
بیشتر کردهای امروزی کشور سوریه، کردهای مهاجر هستند که بعدها در دوران ترکیه نوین و سلسله جنگ‌های صدام با کردها به سوریه گریخته‌اند و امروز ادعای سرزمینی دارند. پژوهشگرانی مانند مک داول و وان بروینسن در آثار خود همواره بر چند اصل تأکید دارند:
1. کردها نه یک توده‌ی یکپارچه، بلکه کثرتی از جماعت‌های قبیله‌ای، مذهبی و زبانی‌اند.
2. مرزهای دولت-ملت مدرن، تداخلی بر بافت پیشامدرن استقرار قومی بوده‌اند.
3. مهاجرت، تبعید، کوچ قبیله‌ای و جابه‌جایی‌های اجباری، بخشی از روند تاریخ کردهاست.

در منطقه‌ی جزیر (شمال‌شرق سوریه) حضور طوایف کرد از سده‌های گذشته مستند است اما آنها مانند همیشه نه به شکل شهرنشینی یا روستانشینی بلکه به عنوان کلونی‌های کوچنشین‌نشین در این منطقه بودند اما موج اصلی مهاجرت کردها به سوریه پس از دهه ۱۹۲۰ (در پی شورش شیخ سعید پیران در ترکیه و سپس شورش آرارات) رخ داد.
مک‌داول نشان می‌دهد پس از سرکوب شورش شیخ سعید در 1925، هزاران کرد از ترکیه به شمال سوریه فرار کردند و دولت فرانسه مهاجران را پذیرفت و در دشت‌های حاصل‌خیز الجزیره اسکان داد تا مناطق مرزی را تثبیت کند.
پس از شکست شورش آرارات 1930 موج دیگری از فرار کردها و مهاجرت‌ آنان در دهه ۳۰ ادامه یافت پس در ننیجه نتیجه: « کردهای سوریه ترکیبی‌اند از گروه‌های بومی و مهاجر.»
شهرهایی چون قامشلی، عمادیه، تربسپی و دیرک در دوره‌ی قیمومت فرانسه به دلیل فرار و مهاجرت‌ کردها به‌شدت کُردیزه شدند.
کردها اگر چه در شمال سوریه، حضور جغرافیایی نسبی داشتند، اما این حضور و پیوستگی با تراکم مطلق یا انسجام نهادی همراه نبود ،ضمن اینکه ایشان به حکومت عثمانی و ترک‌ها وفادار بودند —و این یکی از علل عدم پیش‌بینی منطقه‌ای جداگانه بود اما با موج‌های مهاجرتی به مرور بافت جمعیتی این مناطق را تغییر دادند و در آخرین مرحله کردها در دوران حمله داعش دست به کشتار و اخراج اعراب ،ترکمن‌ها و آشوری‌ها از خانه‌هایشان زدند و عفو بین‌الملل این جنایات را ثبت کرده و دونالد ترامپ نیز به آن اشاره کرده است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

حالا شاید بپرسید مگه از بیانیه اصطلاح‌طلب‌ها برای میرحسین که چند تاشون مرده ن تعجب نکردی ؟!
نخیر من از اینکه یک اصلاح‌طلب بعد از مرگ هم اصلاح‌طلب بمونه و بیانیه بده تعجب نمیکنم :)

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

کردستان چگونه ساخته شد؟
این رفتاری است که نظامیان دولت جدید سنی مذهب سوریه(همان آزادی خواهان سوری) با اقلیت مذهبی دروزی انجام می‌دهند. دروزی ها انشعابی از تشیع اسماعیلیه هستند که از مسیحیت تاثیر پذیرفته و در برخی رفتارها به اهل حق شباهت دارند.
مسلمانان سنی مذهب سوری ایشان را وادار میکنند که خود را از ساختمان به پایین پرت کنند.
حال در نظر بگیرید دو سه قرن پیش کردها با همین رویکرد، گوران ها و لک های اهل حق و ایزدی ها و کلهرهای شیعه مذهب اطراف خود را اینگونه پاکسازی کرده و در سرزمین آنان به اکثریت بدل شده اند.
میر کور رواندز و بدرخان بیگ و اسماعیل آقا سمکو و هه‌لوخان اردلان نمونه های این عملکرد هستند. آنچنانکه سمکو اسرای شیعه مذهب خود را از کوه به پایین پرت میکرد یا به مسلسل می‌بست.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎پوشیدن لباس مردانه توسط زنان کرمانج خراسان در جشن نوروز
شاید پرسیده شود حکومت اربیل بودجه بغداد و پول فروش نفت را برای چه خرج می‌کند؟
بخشی از پاسخ اینجاست ، خرج لباس آشوری پوشاندن به زنان و مردان کردخراسان در ایران!
پوشاندن لباس‌های منتسب به سنت‌های آشوری یا کردی غیرخراسانی به زنان و مردان کرمانج در خراسان، سابقه‌ تاریخی در این منطقه ندارد. با این‌ حال، به واسطه تزریق گسترده منابع مالی از سوی نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای وابسته به حکومت اقلیم، از طریق صدها خواننده، نشریه، شبکه‌های ماهواره‌ای، پلتفرم‌های مجازی، و کنشگران فردی، به‌تدریج در میان جامعه کرمانج خراسان در حال اشاعه‌اند.
در نبود این حمایت مالی، کردهای خراسان همچون دیگر ایرانیان، دغدغه‌های معیشتی را در اولویت قرار می‌دهند و تمایلی به درگیرشدن در پروژه‌های هویت‌طلبانه قومی ندارند. جذب دیگر تیره‌ها همچون لرها و بختیاری‌ها به گفتمان پان‌کردی نیز بدون بهره‌گیری از حمایت‌های اقتصادی و رسانه‌ای ممکن نیست. یا در غیاب منابع مالی ،کردهای ساکن شمال ایران نیز صفحاتی با محتوای تجزیه‌طلبانه پان‌گیلک نمی‌سازند و تهران ستیزی نمی‌کنند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ایرانی بودن را از بلوچ‌ها بیاموزیم.
هم میهن بلوچ :زبان فارسی است که اصالت واقعی ایرانی را دارد ،مشکل کسانی هستند که خودبرتربینی پوشالی و قومی دارند .

ایده‌ی «زبان فارسی اصالت واقعی ایرانی را دارد » محل مناقشه است. شخصاً بر این باور نیستم که زبان فارسی تنها زبانِ واجد اصالت در میان زبان‌های ایرانی است. زبان وسیله‌ای برای ارتباط است ، آنچه جای تأمل دارد، این است که زبان فارسی به عنوان زبان ملی و میانجی ایران، اگر در مسیر تاریخ توسط سلسله‌هایی با خاستگاه ترکی (مانند غزنویان، سلجوقیان، و ...) مورد حمایت و ترویج قرار نمی‌گرفت، بدون تردید زبان عربی جایگزین آن می‌شد. در چنین صورتی، امکان زیست مستقل بسیاری از زبان‌های ایرانی از جمله کردی، لُری، بلوچی، تالشی و... بسیار کاهش می‌یافت.
نمونه‌ی بارز این مسئله را می‌توان در وضعیت زبان گورانی (که ادبیاتی سترگ دارد) دید. زبان گورانی امروز در وضعیت احتضار است و با وجود غنای ادبیات گورانی، این زبان در حال محو شدن در درون کردی سورانی است. این مثال به‌روشنی نشان می‌دهد که زبان فارسی، علی‌رغم هژمونی فرهنگی‌اش، نقشی حفاظتی نسبت به زبان‌های کم‌قدرت‌تر ایفا کرده و مانع از آن شده که آنان درون زبان‌هایی با پشتوانه‌ی قبیله‌گرایانه‌ی شدید، استحاله یابند یا حذف شوند.
در این میان، نوع مواجهه‌ی اقوام با زبان ملی نیز قابل توجه است. کودکان عرب در خوزستان یا مردم بلوچ در سیستان و بلوچستان، علیرغم شرایط حاشیه‌ای و محرومیت اقتصادی، اغلب درک و پذیرشی واقع‌گرایانه نسبت به زبان فارسی دارند. در مقابل، برخی کردها، که ساختار اجتماعی قبیله‌ای‌شان با مفاهیمی چون پدرسالاری اتنیکی (ethno-patriarchy) در هم تنیده است، زبان فارسی و فارسی‌زبانان را با رکیک‌ترین دشنام‌ها مورد خطاب قرار می‌دهند.

آیا در چنین وضعیتی، می‌توان نگاه یکسان و مساوی به همه اقوام داشت؟ آیا سیستان و بلوچستانِ بی‌بهره از منابع پایه‌ای مانند آب، برق و گاز باید با مناطق کردنشین که حتی روستاهایش نیز از حوزه‌ی گازی پارس جنوبی بهره می‌برند باید در یک مرتبه از دریافت امکانات قرار گیرند؟ بی‌تردید، پاسخ به چنین پرسش‌هایی نیازمند نگاهی واقع‌بینانه است، نه اتوپیایی و متأثر از گفتمان‌های برابری‌طلبانه‌ی سطحی که تفاوت‌های ساختاری و تاریخی را نادیده می‌گیرند.
امروز و در همین روزها فرصت درخشانی است که سرمایه‌داران و آینده سازان ملت و دولت ببینید که چه کسانی شایسته اعتماد و در نتیجه دریافت بهترین امکانات ،رفاه و آسایش هستند .
ایرانشهری‌ها نخواهند توانست تا ابد مردم را بازی دهند، نقلب‌ها بر زمین خواهند افتاد و مردم ما به آنچه شایسته‌اش هستند می‌رسند.
تخصیص منابع و سرمایه‌گذاری به مناطقی همچون سیستان و بلوچستان که با وجود محرومیت‌های تاریخی، وفاداری خویش را به یکپارچگی ملی حفظ کرده‌اند، نه‌تنها وظیفه‌ای اخلاقی و قانونی است، بلکه از منظر منافع راهبردی نیز امری حیاتی به‌شمار می‌رود. استمرار وفاداری بلوچ‌ها به دولت-ملت ایران در شرایطی که حاشیه‌نشینی ساختاری، بیکاری مزمن، و فقر زیرساختی در این مناطق عیان است، بیانگر انسجام هویتی و تعهد به وحدت ملی است.
بی‌توجهی به چنین مناطقی نه‌تنها به تضعیف سرمایه اجتماعی در سطح ملی می‌انجامد، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز بروز گسست‌های امنیتی، هویتی و اقتصادی گردد. در مقابل، تخصیص آگاهانه منابع، هم موجب تقویت همبستگی ملی خواهد شد و هم الگویی از وفاداری پاداش‌محور (reward-based loyalty) را در سایر نقاط کشور تثبیت خواهد کرد.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

در حالی که کردها با نقاب حمایت از دروزی‌ها و ژست اپوزیسیون انسانی، دنبال چسباندن خودشون به اسرائیل‌ان تا با یه کریدور قومی ـ فرقه‌ای، هم سوریه رو تیکه‌پاره کنن، هم خودشون رو متحد تل‌آویو جا بزنن و ترکیه اینو تهدید مستقیم می‌دونه، پیج‌های فاندی‌ ایرانشهری و به اصطلاح تاریخی ، میگن ترکیه می‌خواد سوریه رو تجزیه کنه ! به هر حال بعد یک عمر نان وطن‌پرستی فاندی خوردن نمیشه بگی ترکیه اصلی ترین مخالف تجزیه سوریه‌س مگه اینکه در برابرش معامله بزرگی بهش پیشنهاد بدن که چنین چیزی دیده نمیشه .
تمام سرمایه فکری‌شون ترک‌ستیزی و ترساندن مردم با پانترکیسمه؛
این‌ها در فلاکت‌بارترین فاز حیات فکری‌شون هستن: نه تحلیلی، نه تاریخ، نه جغرافیا... فقط دروغ و انحراف به همون اندازه که صفویه داشت.
تراژدی بازنمایی همینه.

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

از قدیم در بین نیروهای جولانی، عناصر بنیادگرای خارجی حضور داشتند — که الان جولانی و ترکیه و اروپا و عرب‌ها بهشون می‌گن: ارتش دولتی سوریه.

برای نمونه در همین درگیری‌های اخیر با دروزی‌ها دو کُرد سنی ایرانی کشته شده‌ند.

اینها عضو گروه "حرکت مهاجرین اهل سنت ایران" بودند که گویا در بمباران اسرائیل کشته شدند. به متن کنار عکسشون دقت کنید.

@Minas_Tirith2024

@Garajetadayoni | گاراژ

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

صحنه‌های ناراحت‌کننده‌ سوریه حاصل آرمان خودمختاری و طرز تفکر قبیله‌ایه —یه واقعیتی که متأسفانه توی ایران هم بارها تکرار شده. (ارومیه :آن روی دیگر رنگین کمان اقوام)!

خیلی از خانواده‌ها از هم می‌پاشن، و کسانی که دنبال چنین آرمانی هستن، باید آماده‌ی پرداخت این هزینه‌ها هم باشن— و شاید در نهایت حتی به اون هدف هم نرسن و اگر برسن هم چیزی بیشتر از کردستان عراق نخواهد شد.
به‌هرحال، همون‌طور که قاسملو گفته بود، راه آزادی بدون قربانی ممکن نیست.
نفهمیدم ! الان من دارم به کردها روحیه می‌دم؟!

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝زبان «گَر» و قبیله‌گرایی ذهنی: تأملی بر یک دشنام قومی

زنی کرد ،زبان فارسی را «زبان گَر» می‌نامد. او با لحنی تحقیرآمیز می‌گوید که بسیاری از فارسی‌زبانان مایل‌اند کردی سخن بگویند، حال آن‌که خود کردها نباید به «زبان گَر» فارسی تکلم کنند؛ زیرا به‌زعم او، زبان کردی حامل هویت و افتخار است.
این اهانت صرفاً یک موضع‌گیری فردی یا واکنش هیجانی نیست، بلکه بازتابی است از یک ذهنیت عمیقاً قبیله‌ای که در آن زبان، نه ابزار گفت‌وگو یا فهم متقابل، بلکه سنگر تمایز و برتری‌جویی قومی‌ست. در فرهنگ عشایری، زبان و انسان قبیله‌ای «خودی» حامل شرف است و زبان و انسان شهری «بیگانه» مشکوک، ناپاک یا تهدیدآمیز تلقی می‌شود. آن‌چه این زن می‌گوید، تجلی عریان همین نظام معنایی‌ست.

نکته جالب‌توجه، ترکیب این طرز تلقی سنتی با ظاهری امروزی است: این زن با چهره‌ای که محصول دست جراحان پان‌فارس و فیلترهای اینستاگرامی‌ست، بر احترام فارسی‌زبانان به زبان کردی معترف است اما مانند انسانی مدرن و نه حتی انسانی نرمال این احترام را متقابلا برنمی‌گرداند ، بلکه با ذهنیتی قبیله‌ای به کسانی که به او احترام می‌گذارند ،دشنام می‌دهد.
او در بنیان روانی‌اش، همان انسان سیاه‌چادرنشین است با این تفاوت که دیگر مجبور به دوشیدن شیر بز و گوسفند و جمع‌آوری فضولات دام نیست.
باید توجه کرد که اعتماد به نفس چنین فردی نه از درون‌مایه تمدنی خویش، بلکه از احترام و تساهل جامعه مدرن فارسی‌زبان برمی‌خیزد؛ اگر در ایران نیز مانند ترکیه، به خاطر شنیدن موسیقی کردی لگد می‌خورد مجال توهین به زبان فارسی را نداشت ؛ چنانچه هیچ کردی در ترکیه جرئت ندارد زبان ترکی را به بیماری دامی تشبیه کند.
البته این سخنان نسبتی با پان‌کردیسم یا گرایش‌های تجزیه‌طلبانه ندارد. آن‌چه از زبان این زن جاری می‌شود، بخشی ارگانیک و نهادینه‌شده از فرهنگ قبیله‌ای غرب کشور است. این افراد تا جایی که خود، این سخنان را درباره دیگران بگوید بار توهین‌آمیز بودنشان را درک نمی‌کنند، چرا که در جهان‌بینی ایشان، زبان تحقیر و خشونت، زبان طبیعی مناسبات اجتماعی است.
اما پرسش اساسی این‌جاست: آیا تاکنون یک فارسی‌زبان، زبان کردی را به سخره گرفته، آن را به سبب لهجه عربی‌گون، تغییر واژگانی، یا زبری آوایی‌اش تخطئه کرده؟ آیا هیچ‌گاه کسی زبان کردی را «زبان شبانان و عشایر» خوانده است؟ یا آن را با بیماری‌های حیوانی تشبیه کرده؟
برعکس، آنان برای کسانی که نسبتی جغرافیایی با سرزمین مادها ندارند، تبار جعلی ماد تراشیدند تا آنان را در روایت ملی بگنجانند.
طنز تلخ ماجرا اینجاست: کردها آشکارا زبان فارسی را دشنام می‌دهند و زشت‌ترین واژه‌ها را نثار فارسی‌زبانان می‌کنند، اما همین فارسی‌زبانان، آنان را همچنان «هم‌میهنان با غیرت» خود می‌دانند.
در منطق شهرنشینی ایرانی، احترام، عطوفت و تحمل، ارزش‌اند. اما در جامعه قبیله‌ای، همین صفات نشانه ضعف، بی‌غیرتی و زبونی تلقی می‌شوند. برای ذهن قبیله‌ای، تنها زبان معتبر، زبان خشونت و تحقیر است؛ زبانی که در آن، منزلت اجتماعی با حمله به دیگری تثبیت می‌شود.

بی‌گمان، این وضعیت حاصل ناکامی‌های دولت مدرن در ایران است؛ دولت‌ملتی که نتوانسته عدالت کیفری را مستقر کند، ساختارهای قبیله‌ای را حل نماید، یا آموزه‌های مدنی را نهادینه سازد. مادامی که این فرهنگ قبیله‌ای باقی‌ست، زبان توهین، زبان غالب «احترام» خواهد ماند؛ و در غیاب عدالت، خشونت، زبان قدرت خواهد بود.

📎چگونه می‌توان انسان قبیله‌ای را به شهروند مدنی تبدیل کرد ؟!

ساختارهای قبیله‌ای به‌طور بنیادی ضد مدرن‌اند و جایگزین وفاداری به دولت، قانون و نظم عمومی هستند .
باید نهادهای دولت مدرن را با تمرکز بر قانون‌مداری، پلیس و قوه قضائیه بی‌طرف بازسازی کرد و قدرت اجتماعی و سیاسی ساختارهای قبیله‌ای را با ابزارهای حقوقی، آموزشی و رسانه‌ای در هم شکست .
همچنین با آموزش عمومی، رسانه ملی، و مشارکت در اقتصاد بازار؛ و البته: بی‌طرفی قاطع در برابر باج‌خواهی‌های قومی ، هویت مدنی را جایگزین هویت قومی کرد.
جوامع مبتنی بر قبیله‌گرایی احساسی در معرض بازتولید مکرر خشونت و بی‌ثباتی‌اند. بنابراین دولت باید خشونت مشروع را بدون اغماض اعمال کند. تحمل در برابر هتاکی قومی یا زبانی، به فروپاشی مشروعیت سیاسی می‌انجامد. اگر جامعه هنوز ظرفیت گفت‌وگو و تکثر ندارد، باید از بالا تحمیل نظم کرد، نه با توهم لیبرال‌دموکراسی.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝«بازخوانی خشونت گفتاری در جوامع قبیله‌ای ایران: چگونه زبان فارسی نماد «غیرمردی» می‌شود؟»

در جوامع قبیله‌ای— عشایری ایران—هویت اجتماعی بر پایه توانایی اعمال خشونت فیزیکی، وفاداری خونی، و سلطه مردانه ساخته می‌شود. در این الگوی فرهنگی، اقتدار مشروع نه از نهاد، قانون، یا زبان رسمی، بلکه از «زور»، «شمشیر»، و «غیرت قبیله‌ای» مشتق می‌شود.

در چنین چارچوبی:

«زبان فارسی» حامل نظم غیرقبیله‌ای، شهری، نهادینه، و مدرن است.

این زبان با: دیوان‌سالاری؛ مدرسه؛قانون؛ نظام قضایی ؛مدرنیسم و مهم‌تر از همه، امتناع از خشونت فیزیکی در روابط اجتماعی پیوند خورده است.
اما در منطق قبیله‌ای، این عناصر نه نشانه‌ی "پیشرفت"، بلکه نشانه‌ی ضعف، استحاله، و بی‌ریشگی تلقی می‌شوند. در ذهنیت قبیله‌ای، کسی که خشونت را کنار گذاشته، اهل استدلال و قانون شده، و به جای شمشیر از قلم استفاده می‌کند، مرد نیست؛ و این فقدان مردانگی به شکل توهین‌های جنسی بروز می‌کند: یعنی «کونی» تلقی می‌شود—یعنی کسی که به‌جای کنش خشن، پذیرنده‌ی سلطه است.
این همان چیزی است که در نظریه‌ی بوردیو به آن خشونت نمادین (violence symbolique) گفته می‌شود: گروهی از مردم که ساختار قدرت سنتی‌شان را در حال اضمحلال می‌بینند، با تولید زبان تحقیر علیه نظم مدرن، سعی می‌کنند هژمونی گذشته‌ی خود را نمادین‌سازی کنند. این تحقیر زبانی درواقع تلاشی‌ست برای بازسازی سلسله‌مراتب مردانه و قبیله‌ای از دست‌رفته.
در نتیجه، وقتی در این جوامع گفته می‌شود «فارسی‌زبان کونی است»، این گزاره نه بیانگر واقعیت زیستی یا اخلاقی فارسی‌زبانان، بلکه بازتاب یک بحران معرفت‌شناختی قبیله در برابر دولت و مدرنیته است. این خشونت زبانی، شکلی از دفاع روانی و مقاومت نمادین است در برابر نظمی که دیگر برای آن‌ها قابل درک یا تسلط نیست.
〽️ مفهوم وارونگی ارزش‌ها در جامعه‌ی قبیله‌ای
در ساختارهای قبیله‌ای (tribal structures)، مردانگی نه صرفاً یک ویژگی جنسیتی، بلکه معیاری برای سنجش هویت و منزلت اجتماعی است. این مردانگی اغلب با توان اعمال خشونت، غیرت مبتنی بر خون و قوم، و نفی "ظرافت‌های مدرن" گره خورده است.
از این منظر، زبان فارسی—که با گفتمان حقوقی، نهاد، کتابت، زیبایی‌شناسی زبانی، و دولت‌سازی مدرن پیوند دارد—در منطق قبیله‌ای، معادل فرودستی نمادین یا فقدان «خشونت مشروع» تلقی می‌شود. به‌همین دلیل است که در برخی ذهنیت‌های قبیله‌ای، «فارسی‌زبان» به‌مثابه نماد فردی بی‌دفاع، زن‌واره، شهرنشینِ منفعل، و بی‌قبیله بازنمایی می‌شود.
در این جهان‌بینی، هر آن‌که «اهل شمشیر» نیست، خودبه‌خود «اهل ضعف» است—و در فرهنگ‌هایی که تحقیر جنسیتی بخشی از نظم نمادین است، این "ضعف" با مفاهیم جنسی پیوند می‌خورد.
درواقع، این تحقیر زبان‌شناختی، نه حمله‌ای صرف به فارسی زبانان، بلکه بازتاب اضطراب هویتی و فرهنگیِ یک ساختار قبیله‌ای در برابر نظم دولت-ملت مدرن است. همانگونه که پی‌یر بوردیو از «خشونت نمادین» سخن می‌گوید، در این‌جا نیز تحقیر فارسی‌زبانان ابزاری‌ست برای بازسازی منزلت قبیله‌ای ازدست‌رفته، و دفاع از نظم پیشامدرن در برابر مدرنیته‌ی نرم، نهادینه، و غیرخشونت‌ورز.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

جولانی اگه میخواد روز خوش ببینه باید یه پولی به من بده درباره سوریه ننویسم .
هر بار چیزی نوشتم به ۲۴ ساعت نکشیده سوریه شتک شده 😂

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝خالد عزیزی از سران حزب دموکرات کردستان ایران : من آرزو می‌کنم که ای کاش کرد آزاد شود و دیکتاتوری کردی می‌داشتیم و دیکتاتور کرد ،کرد را اعدام می‌کرد اما کردها مرزهای خودشان را داشتند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

یه تذکر دوستانه به دوستان آذری و لُر

اگه شما به‌درستی انتظار دارین که سهم بیشتری از سرمایه‌گذاری‌های ملی نصیب مناطق‌تون بشه و نقش پررنگ‌تری در آینده ایران داشته باشین چون همیشه تو حفظ وحدت ملی پیش‌قدم بودین، این یه مطالبه‌ی کاملاً به‌حق و منطقیه.
ولی نه با پیله کردن به کولبرهای بنده‌ خدا!
به‌جای فشار آوردن به قشر ضعیف، واقعیت‌هایی مثل برافراشته شدن پرچم‌های تجزیه‌طلبانه، و شعارهای ضدایرانی و حمله به مرزبانان رو برجسته کنین.
ایران و منابعش برای اوناییه که با همه‌ی وجود بهش وفادارن .

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

از لحاظ روحی دلم یه عروسی سازمانی می‌خواد که مسعود رجوی دست مریم رجوی رو بذاره تو دست توماج .
#مریم_صالحی

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

نقشه‌ی سرزمین‌های مورد ادعای کردها برای تشکیل کشور کرد در کنفرانس صلح پاریس (1919، یک سال پس از جنگ جهانی یکم)

نمونه‌ی دیگر در تایید سخن ما درک خود کردهای دوران جنگ جهانی از سرزمین‌هایی است که از نظرشان باید کشور کردستان را تشکیل می‌دادند که در این نقشه می‌بینیم کردها روی بخش قابل توجهی از ترکیه، عراق و ایران امروزی ادعا داشتند اما به‌جز سرزمینی کوچک در انتهای شمال‌شرقی سوریه آن‌هم در مرز ترکیه، هیچ بخشی از سوریه امروز را به‌عنوان «کردستان» در نظر نمی‌گرفتند!
دقت کنید که کنفرانس صلح پاریس جایی بود که در آن طرف‌های مدعی (از جمله کردها، آشوریان، ارمنیان، یونانیان، و حتی ایرانیان) بیشترین سرزمین‌های ممکن را ادعا می‌کردند تا اصطلاحا دست پیش را گرفته و پس نیفتند و کردها هم از این قاعده مستثنی نبودند چنان‌که همین کردستان مورد ادعایشان در سال 1919 جمعیت قابل توجه عرب، ترک و ترکمن، آشوری، ارمنی، و عجم (ترک‌زبانان و ایرانی‌زبانان شیعه‌ی کشور ایران) داشت اما باز هم ادعا بر قامشلی یا ارزروم و خرم‌آباد در مخیله‌شان نمی‌گنجید،اما امروزه کردها بر هرمزگان نیز ادعا دارند.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

نقشه‌ی تقسیم سوریه و لبنان در زمان تسلط فرانسه (میان جنگ‌های جهانی یکم و دوم)

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

اون قضیه کنسله،
مسعود رجوی زنده شده و در حمایت از میرحسین بیانیه داده ! تعجب کنید :))

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎مردی کرد از اقلیم کردستان عراق می‌گوید: «ما نان نداریم بخوریم؛ همه چیزمان به ایران قاچاق می‌شود.»
در حالی که این بنزین یارانه‌ای ایران است که به دلیل اختلاف فاحش نرخ برابری ریال و دینار عراقی، به آن سوی مرز قاچاق می‌شود، و این مواد غذایی و انرژی ارزان ایران است که به اقلیم سرازیر می‌شود، ناگهان قصور در حکومت‌داری را به قاچاق به ایران نسبت می‌دهند؟
چگونه اقلیمی که بهشت رفاه و آزادی کردها خوانده می‌شود، بخش عمده بودجه عمومی‌اش را از دولت مرکزی بغداد دریافت می‌کند، با حقوق‌های نجومی برای هزاران کارمند بیکار و ساختارهای فربه و ناکارآمد، هنوز هم خود را قربانی می‌پندارد؟ قاچاق مقصر است یا فساد ساختاری و ناکارآمدی نهادینه‌شده در سیستمی که بر بنیاد روابط قبیله‌ای و خانوادگی اداره می‌شود؟
نظام فدرالی بر پایه‌ی عشیره و سهمیه‌خواهی، نه تنها عدالت اجتماعی نمی‌آورد، بلکه به بازتولید رانت، فساد، بی‌مسؤولیتی و بی‌اعتمادی عمومی دامن می‌زند. آن‌گاه که اقتصاد یک اقلیم نه بر شایسته‌سالاری و تولید، بلکه بر انتقال بودجه از دولت مرکزی و تجارت غیررسمی تکیه دارد، مسئولیت‌گریزی به یک راهبرد رسمی بدل می‌شود.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🎥 حمله کردهای اقلیم کردی عراق به ماشین های تانکر سوخت ایرانی .
با وجود فروش مستقل نفت و دریافت مستمر سهم بودجه‌ای از سوی دولت مرکزی عراق ـ از جمله پرداخت کامل حقوق هزاران کارمند اقلیم ـ بخش قابل توجهی از این منابع مالی به مسیرهایی فاقد شفافیت و پاسخ‌گویی هدایت می‌شود؛ مسیرهایی که عمدتاً در اختیار حلقه‌های حزبی، خاندان‌های وفادار، و محافل ایدئولوژیک ایران‌ستیز قرار دارند. همچنین، سهمی از این منابع صرف تأمین مالی احزاب کردی ایرانی و شبکه‌های رسانه‌ای با گرایشات پان‌کردی و بخش دیگری نیز در قالب امتیازات اقتصادی به دولت ترکیه واگذار می‌گردد، تا نیاز اقلیم به بغداد و تهران به حداقل برسد.
در چنین شرایطی، نارضایتی‌های مردمی، که ناشی از محرومیت از منافع مستقیم این درآمدهاست، گاه به صورت اقدامات واکنشی چون حمله به تانکرهای حامل سوخت ایرانی بروز می‌یابد.
اما نکته اینجاست، در حالی که بروز چنین رفتاری با رانندگان ایرانی در کشور‌های دیگر خشم به اصطلاح میهن‌پرستان را بر می‌انگیزد اما در برابر چنین رفتارهایی در اقلیم کردستان سکوتی تأمل‌برانگیز حاکم است.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎هم میهن بلوچ :زبان فارسی است که اصالت واقعی ایرانی را دارد ،مشکل کسانی هستند که خودبرتربینی پوشالی و قومی دارند .
در حالی که زبان فارسی توسط برخی جریان‌های قبیله‌گرا مورد هجمه قرار می‌گیرد، تیره ایرانی بلوچ، به دفاعی نجیبانه و مسئولانه از زبان ملی برخاسته است. این دفاع، نه در تریبون‌های پرزرق و برق، که در کنش روزمره‌ی خانواده‌های بلوچ، در مدارس محروم، و در قلب فرزندان وفاداری شکل می‌گیرد که فارسی را چونان رشته‌ای حیاتی در استمرار ایران پذیرفته‌اند.
بلوچ‌ها می‌دانند که زبان فارسی، صرفاً زبان اکثریت نیست، بلکه زبان مشروع همبستگی ملی و حافظ نظم تاریخی ایران است؛ زبانی که به اقوام اجازه داده است بدون حل شدن در یکدیگر، با یکدیگر باشند.
بلوچ‌ زبان فارسی را به‌رغم نداری، گرامی می‌دارد؛
و دیگری، زبان فارسی را به‌رغم برخورداری، دشنام می‌دهد.
در چنین تقابلی، پرسش بنیادین از وجدان ملی ما این است:
آیا زمان آن نرسیده که به جای باج دادن به طلب‌کاران سیاسی، به وفاداران بی‌ادعا احترام نهاد؟
آیا نباید بلوچ، نه به‌خاطر مظلومیت، بلکه به‌خاطر منش، در کانون سرمایه‌گذاری فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قرار گیرد؟
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

سخنان کرد ایرانی عضو ارتش جولانی درباره نخستین شورش علویان و وابستگان بشار اسد در حدود چهار ماه پیش که علویان به شدت سرکوب شدند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

از برازجون هم متنفره ،شهری در استان بوشهر !

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

باید با آموزش تاریخ مشترک بدون تاریخ‌سازی و جعل تبارهایی چون ماد و کاردوخ برای کردها و ایجاد حافظه جمعی ملی، قومیت را در چارچوب یک ملت سیاسی (political nation) بازتعریف کرد.
ارنست گلنر، شاید مهم‌ترین نظریه‌پرداز «ملت‌سازی در دوران مدرن»، معتقد بود که مدرنیته اقتضا می‌کند فرهنگ‌های قبیله‌ای نابود شوند—نه از طریق خشونت فیزیکی، بلکه از طریق ساختارهای مدرن: آموزش رسمی، بوروکراسی، بازار.

〽️ آنچه باید متوقف شود:

امتیازدهی فرهنگی، زبانی و سیاسی به قوم‌گرایی؛
رمانتیزه‌کردن قبیله و عشیره؛
تفسیر توهین‌های قومی به عنوان «تنوع فرهنگی»؛
تحمل در برابر ایدئولوژی‌هایی که بر انکار ملت ایران یا تضعیف زبان فارسی بنا شده‌اند.

📎در برابر رمانتیزه‌سازی عقب‌ماندگی قبیله‌ای: خشونت فیزیکی یا عریان‌سازی حقیقت فرهنگی؟

ما، به‌مثابه ایرانیانی با ریشه‌های شهری، مدنی و متکی بر سنت دیوان‌سالاری، ادبیات، و عرف عقلانی، توان اعمال خشونت‌های عریان و قبیله‌وار – نظیر آنچه در ترکیه نوین با کردها کردند و اعمال شنیع و جنایتکارانه‌ای چون خوراندن مدفوع، تجاوز سازمان‌یافته به زنان و دختران کرد ، بستن ریسمان به آلت مردان ،سوزاندن مردان و زنان کرد در خانه‌ها و جنگل‌ها – را به کردها چشاندند را نداریم، پس نمی‌توانیم مانند ترک‌ها و اعراب ، روان انسان قبیله‌ای را به تسلیم واداشته و غرور ایلیاتی‌اش را در هم شکنیم.
چنین شکنجه‌های وحشیانه‌ای در ایران پیشامدرن و تحت حکومت‌های ایلیاتی ترکِ قاجار و صفویه بر مردم ایران اعمال می‌شد و برخلاف ترکیه که مدرنیسم خود واجد ایجاد ساختاری برای تجاوز و شکنجه و کشتار سیستماتیک شد ،مدرنیسم و دولت مدرن در ایران پایانی بر خفت و خواری ۱۴۰۰ ساله ایرانیان شهرنشین تحت حکومت‌های ایلیاتی بود .
اما این به معنای انفعال و سکوت در برابر ساختار فرهنگی واپس‌گرای این جوامع نیست.
در نبود خشونت نهادینه، راه مشروع و اخلاقی، بی‌پرده‌گویی است: باید با صداقت علمی و صراحت فرهنگی به این واقعیت اشاره کرد که فرهنگ‌های قبیله‌محور ـ دچار زن‌ستیزی ساختاری، فاقد سنت‌های اشرافیت مدنی، بریده از نهاد بازار و مبادله، و عموماً بی‌تجربه از عرف شهرنشینی و دیالوگ قانونی‌اند.
نباید این کاستی‌ها را در زرورق واژگانی چون «اصالت قومی»، «هویت بومی» یا «فرهنگ مستقل» پنهان کرد. آنچه در بسیاری از موارد «هویت قومی» خوانده می‌شود، در واقع بازتولید فرهنگی الگوهای سلطه‌جویانه‌ی پیشامدرن و بدویت است: جایی که مردسالاری، خشونت کلامی، تحقیر‌های جنسیتی، بی‌اعتمادی ساختاری به بیگانه، و منطق خون و طایفه، نبود نهاد بازار و در نتیجه نبود اعتماد و مبادلات تجاری ، هنوز سنگ‌بنای زندگی اجتماعی‌اند.
همزیستی مدنی، بدون نقد جدی این ذهنیت، ممکن نیست. و همان‌گونه که ارنست گلنر هشدار می‌داد، اگر مدرنیته نتواند فرهنگ‌های قبیله‌ای را به چالش بکشد، دیر یا زود زیر سلطه‌ی اسطوره‌های قومی و شبه‌اصالت‌های خشن از درون فروخواهد پاشید.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فحاشی زن کرد به زبان فارسی :فارسی زبانی گَر است.
این زن کرد می‌گوید بیشتر فارسی زبانان خود دوست دارند به زبان کردی حرف بزنند پس چرا خود کردها به این زبان گَر فارسی حرف می‌زنند ،کردی حرف زدن افتخار است .

➖در زبان‌های های کردی gar، به‌معنای بیماری‌های پوستی دام و احشام ، و جذام در میان انسان‌هاست ‌.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

〽️مرد پانکرد : در منطقه ما مردم فکر می‌کنند هر کسی فارسی حرف می‌زند ...ونی است .

این نگاه (البته نه با این میزان هتاکی و به صورت محدودتر)صرفاً محدود به پان‌کردها نیست، بلکه پدیده‌ای رایج در میان برخی تیره‌ها و اقوامی‌ست که خاستگاه‌شان در زیست‌بوم‌های قبیله‌ای، عشایری، و غیرشهری ایران بوده است. چراکه زبان فارسی نه‌فقط ابزار ارتباط، بلکه ناقل یک نظم نمادین شهری، متمدن، قانون‌مند و زیبایی‌شناختی است. زبانی که به‌جای فریاد، گفت‌وگو؛ به‌جای طایفه، نهاد ؛ و به‌جای چماق، کتاب و قانون را به‌کار می‌گیرد.

اما در منطق فرهنگی قبیله‌ای، منزلت مردانه با قدرت اعمال خشونت، توان بدنی، صداهای بلند، و وفاداری به قبیله یا خون تعریف می‌شود. بنابراین، زبانی که از خشونت تهی است، در گوش آنان «زن‌وار»، «مفعول»، و «بی‌ریشه» تلقی می‌شود—و این داوری نمادین، خود را در تحقیر جنسی و جنسیتی نسبت به فارسی‌زبانان نشان می‌دهد: مثلاً با القابی که نشانگر پذیرندگی، ضعف، و انفعال است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

➖ جوامع قبیله‌ای، منطق ویژه خود را دارند: منطق مبتنی بر زور، بازدارندگی و خشونت متقابل. در این جوامع، قدرت اخلاقی بی‌پشتوانه، هرگز احترام نمی‌آورد. این الگوی رفتاری، در رابطه‌ی کردها با دیگر گروه‌های قومی نیز صادق است: آن‌جا که قدرت و خشونت مستقر است، احترام شکل می‌گیرد؛ آن‌جا که مدارا، عطوفت، یا تساهل وجود دارد، جای خود را به بی‌احترامی و جسارت می‌دهد.
این وضعیت البته ناشی از کاستی‌های دولت مدرن، فقدان عدالت کیفری، و غلبه‌ی ساختارهای قبیله‌ای است. اما تا زمانی که این نظم فرهنگی برجا بماند، خشونت همچنان زبان اصلی احترام خواهد بود — و قربانیان آن، نه لزوماً ضعیف‌ترین‌ها، بلکه بردبارترین‌ها خواهند بود.
@iranban_kord

Читать полностью…
Подписаться на канал