iranban_kord | Неотсортированное

Telegram-канал iranban_kord - ایرانبان کُرد

1716

مبارزه با پانکردیسم ستیز با کُرد نیست بلکه عین کُرد بودن است. هیچ ملاحظه ای بالاتر از ایران نیست. ارتباط با ما @iranban_kordbot

Подписаться на канал

ایرانبان کُرد

ولی قبول بفرمایید تقصیر خودمون بود به اینا گفتیم بی مایه فطیره و باید به دریا راه داشته باشین.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

تَوِ چه افقی دلتون خوشه 🙄

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝 کوروش، کرد هم که باشد، باز دشمن می‌ماند
نقدی بر ساده‌انگاری روشنفکران ایران‌گرا

مرد کرد با پوششی برگرفته از آشوری‌ها که مدعی کردی بودن آن نیز هست ـ به دیدن آرامگاه کوروش بزرگ رفته و مدعی کرد بودن کوروش است. این تلاشی آگاهانه برای میانجی‌گری میان دو قطب متخاصم در فضای هویتی ایران است: از یک‌سو جلب نگاه و تایید گفتمان ایرانشهری، و از سوی دیگر، فرار از هجمه‌ و تکفیر کردها که کوروش، پارس، و تمامیت ایران را خصم تاریخی خود می‌دانند. این تاکتیک دوگانه، نشان‌گر گسستی ژرف در پروژه ملت‌سازی ایران است؛ پروژه‌ای که از اواخر قاجار تا میانه‌های پهلوی، می‌کوشید با پیوند زدن تیره‌های ایرانی به میراث ایران باستان ، هویت ملی را از طریق بازروایی اسطوره‌ها و تاریخ مشترک بسازد اما واقعیت نشان می‌دهد که آن روایت، بیش از آن‌که وحدت‌آفرین باشد، امروز محل منازعه و مصادره شده است.
واکنش کردها به این فرد مانند همیشه دشنام‌های رکیک به ایران، پارس، کوروش و معدود کردهای حامی این ادعا است. بر خلاف انتظار روشنفکران ایران‌گرا، ارجاع به مادها، ساسانیان، و کاوه آهنگر به عنوان پیشینه‌های مشترک، نه تنها حس تعلق ایجاد نکرده، بلکه گفتمان تجزیه‌طلبی کردی را تشدید کرده است و هر چه بذل و بخشش‌های(بخوانید قوادی) جناح ملی بیشتر شود توبره خودشیفتگی و تجزیه‌طلبی کردها سنگین‌تر خواهد شد. ایران‌گرایان مدرن، بدون فهم ماهیت ایلیاتی جامعه کرد، گمان بردند که با ارائه اسطوره‌ها و پیوندهای نمادین می‌توان وفاداری ساخت، حال آن‌که جوامع مبتنی بر روابط خویشاوندی و ساختارهای قبیله‌ای، بیش از هر چیز، بر اساس منطق قدرت، موازنه‌ منافع، و درک عینی از اقتدار سیاسی عمل می‌کنند؛ نه بر اساس عواطف انتزاعی یا تاریخ روایی.
غفلت از این حقیقت موجب شد که سیاست‌گذاری هویتی در ایران به‌جای آنکه بر بازدارندگی گفتمان‌های واگرایانه تمرکز یابد، خود به خاستگاه آنان بدل گردد. در این میان، ایران‌شهریِ متأخر نیز با تأکید ایدئولوژیک بر دشمن خارجی (باکو و آنکارا)، چشم خود را بر تهدیدی درون‌زاد اما خطرناک‌تر بست. 
تصور خام آنکه تیره‌های ایرانی در پی الحاق سرزمینی به خارج‌اند، غفلتی استراتژیک است؛ چرا که تاریخ معاصر، از سوریه تا اتیوپی و از یوگسلاوی تا عراق، نشان داده که نسل‌کشی، تجزیه و فروپاشی، لزوماً با الحاق ارضی همراه نیست، بلکه با انکار دولت‌-ملت از درون آغاز می‌شود. در این چارچوب، تمرکز وسواس‌گونه بر پان‌ترکیسم و نادیده‌گرفتن پان‌کردیسم و حتی توهم رقت‌انگیز به اصطلاح‌ایرانگریان دراتحاد با پانکردها که اتفاقاً در دل همین ساختار فرهنگی ایران متولد شده، خیانت به ایران است.
آنها چون در ناخودآگاه خود شجاعت روبرو شدن با حقیقت تجزیه‌طلب بودن به قول خودشان اصیل‌ترین قوم ایرانی و عرضه‌ مواجهه با جریان ریشه‌دار، پیچیده و تهاجمی پان‌کردیسم را ندارند، انرژی‌شان را بر «پان‌ترک» متمرکز کرده‌اند؛ دشمنی که گرچه پر سروصداست، اما عملاً در فضای گفتمانی ایران، «لات کوچه خلوت» است. حمله به پان‌ترک، ژست وطن‌دوستی دارد، برچسب فاشیست نخواهی خورد وهزینه‌اش کم است؛ چون پانترک عنصری غیر خودی تلقی می‌شود اما کردها در گفتمان ایرانشهری، ایرانی اصیل و نیزه ایرانشهر شناخته می‌شوند و هرگونه نقد به آن‌ها بلافاصله به برچسب «پانترکیسم» و «فاشیسم» منتهی می‌شود. بنابراین آسان‌ترین راه برای این ملی‌گریان بی‌ریشه، حمله به پان‌ترک است؛ تا هم ادای ایران‌دوستی درآورند، هم از مواجهه با مسئله‌ واقعی طفره بروند.
در دنیای امروز روسیه در باتلاق الحاق کریمه گیر افتاده و حتی اگر موفق به اینکار شود به بهای گزاف فروریختن هیمنه نظامی روسیه بوده است، در دوران حمله داعش به عراق و سال‌ها بی‌صاحب بودن سوریه، ترکیه هرگز درصدد الحاق بخش‌هایی از این کشورها که در قلمرو سنتی عثمانی بوده و اتفاقا بر اساس قراداد 1933 حق دخالت نظامی در استان‌های حلب و موصل را دارد بر نیامد اما ایرانشهری‌ها از نفوذ ترکیه در میان قشقایی‌های استان فارس می‌گویند و مدعی هستند ترکیه تا استان فارس را به ترکیه الحاق خواهد کرد! همینان آگاهانه شعارها و پرچم‌های تجزیه‌طلبانه کردها در نوروز را سانسور می‌کنند. آیا نباید به سلسله خیانت‌های آنان در نوروز امسال اندکی شک کرد ؟کدام پیج، کدام کانال، کدام اکانتشان در فضای مجازی با صدها هزار دنبال کننده حتی یک شعار و پرچم‌ کردها را نشان داد؟! کدام کرد نقدی به کردی دانستن نوروز و پرچم‌ها و شعارهای تجزیه‌طلبانه وارد کرد و از ایران گفت؟ اگر این جریان ماله‌کش و سانسور گر، خیانت‌پیشه و وطن فروش نیست پس چکاره‌ است؟!
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

چنانچه می‌بینید این زن کرد برای کار در طویله، شلوار مردانه را بر روی لباس محلی‌اش پوشیده است.
در سال‌های اخیر، کردها روایت‌هایی شبه‌حماسی درباره پوشیدن لباس مردانه توسط زنان کرد در مواقعی چون مرگ شوهر یا جنگ خلق کرده‌اند که فاقد هرگونه پشتوانه تاریخی یا مردم‌شناختی معتبر هستند(به جز حضور زنان کرد در گروه‌های تروریستی). تعجب‌برانگیزتر آن است که نه‌تنها نسبت به دروغین بودن این روایت‌ها شرمی ندارند، بلکه در بستر شبکه‌های اجتماعی، مکانیسم قبیله‌گرایانه چنان عمل می‌کند که هزاران نظر در تمجید از این روایت‌ها منتشر می‌گردد، بی‌آنکه حتی یک نفر به فقدان چنین سنتی در فرهنگ کُردی اشاره کند.
به‌راستی، قبیله (tribe) به‌مثابه یک نهاد اجتماعیِ سنت‌محور، واپس‌گرا و مبتنی بر انسداد عقلانی، یکی از مخرب‌ترین مفاهیمی است که وارد بافت اجتماعی ایران شده است؛ نهادی که نه‌تنها مانع رشد عقلانیت مدنی و توسعه‌یافتگی سیاسی است، بلکه ذهن‌ها را در حصار وفاداری‌های بی‌چون‌وچرای خویشاوندی به بند کشیده و در افق تمدنی ایران، یکی از خطرناک‌ترین موانع پیشرفت به‌شمار می‌رود.
انسان قبیله‌ای نماد رقت‌انگیزترین شکل زیستن است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

مرا با حقیقت بیازار ولی با دروغ آرامم نکن
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فرهنگ، با طبل کوبیدن بر طهارت قومی ساخته نمی‌شود؛ با پذیرش واقعیت و نقد درونی رشد می‌کند. و ای کاش روزی فرا رسد که کردها، به جای ساختن اسطوره‌هایی برای مصرف داخل، به آینه‌ای صادقانه‌تر خیره شوند.
فرهنگ و هویت، با مرز کشیدن و اتهام‌زنی پایدار نمی‌مانند. پویایی فرهنگی در گرو نقد خویشتن است، نه سرزنش دیگری. تا زمانی که قوم‌گرایی با صورتکی از اصالت، میدان‌دار روایت‌سازی‌های مجازی باشد، و تا وقتی که اسطوره‌های جعلی جای گفت‌وگوی فرهنگی را بگیرند، از «گردشگر» واقعی خبری نخواهد بود. تنها مخاطبانی باقی می‌مانند که تعریف و تمجید می‌کنند، اما نمی‌آیند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

یاوه‌های این مرد کرد در انداختن تقصیر تخریب طبیعت به گردن گردشگران غیر بومی، واقعیت را وارونه می‌سازد. خودشان زباله می‌ریزند، درختان را تخریب می‌کنند و زنانشان مردانه‌پوشی می‌کنند، اما تقصیر را به گردن گردشگران ناموجود می‌اندازند. آنها طوری صحبت می‌کنند که گویی مناطق کردنشین به قطب گردشگری ایران تبدیل شده است.

کردها اخیراً از این دست ویدئوها تولید می‌کنند و هنوز هیچ نشده و در فهرست ۱۵ استان گردشگری قرار نگرفته‌اند، اما از نبود گردشگران ناموجود گله و شکایت می‌کنند.

نود درصد پلاک اتومبیل‌های غیر بومی نیز یا متعلق به شهرها و استان‌های کردنشین همجوار است، یا کردهای مهاجر به دیگر استان‌ها هستند که نوروز برگشته و در این جشن‌ها شرکت می‌کنند.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

برگه کردی، تصویری از مردان ایرانی دوران قاجار با پوشش رایج آن دوره را منتشر کرده و کردها در واکنش با پیام‌های مملو از دشنام‌های رکیک، ایرانیان ــ به‌ویژه فارس‌ها ــ را هدف تمسخر قرار داده‌اند.
وقتی در رسانه‌، از تلویزیون گرفته تا محافل روشنفکری، لباس‌های پیشامدرن به‌عنوان نماد هویت و اصالت ترویج می‌شوند، بدیهی است، فردی که افق دیدش از مرزهای قبیله‌ فراتر نمی‌رود، بپندارد که پوشش اصیل حتماً باید مشتمل بر عناصری چون چفیه و دستار عربی باشد، و آن را به‌غلط "کردی" بنامد و در عین حال سایر گونه‌های پوشش ایرانی را به تمسخر گیرد.
نکته قابل‌توجه آن است که این نوع پوشش تا پیش از آن‌که کردها تحت تأثیر پوشاک آشوری قرار گیرند، لباس سنتی ایشان نیز بوده و شواهد تصویری متعددی در این زمینه موجود است.
این نوع پوشاک، یکی از ساده‌ترین اشکال لباس ایرانی به‌شمار می‌آید که نمونه‌های آن در سنگ‌نگاره‌های باستانی ایران نیز مشاهده می‌شود. با این‌حال، ایرانیِ شهرنشین به درستی ثبات ظاهری این پوشش طی ۲۵۰۰ سال را نه به‌منزله اصالت، بلکه به‌عنوان نمادی از سکون فرهنگی و فقدان پویایی می‌داند .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎تصویر دیگری از کردهای سردشت با لباس‌های ژنده و پای برهنه و بدون کفش
کسانی که بر اثر تشعشعات پست‌مدرنیته و یاوه‌های قبیله‌ای تصویری رومانتیک از زندگی در گذشته و مناسبات ایلی دارند و امروز در شبکه‌های مجازی از اصالت دم می‌زنند بهتر است سر و روی گذاشتگانشان را ببینند و مدرنیته را به هر بهایی ارج نهند!
در آن دوران اگر کسی هم تا حدودی ظاهری نسبتا مناسب داشت نه مردم عادی بلکه سران قبایل بودند .
به ویژه‌ خانم‌های مردانه پوش با فهرست طویلی از جراحی‌ها و تزریق فیلم و بوتاکس !
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

عکسی از مرد سردشتی بدون پای‌افزار در دوره قاجار در کنار مردی که احتمالا اشراف‌زاده قاجاری است .
افزون بر فقر و انحطاط ایران قاجاری ،انزوا، نبود شهر و راه‌های ارتباطی و تجاری دلیل دیگری برای وضعیت بغرنج کردها بود .

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝چرا برخی از ایرانشهریان و پان‌ایرانیست‌ها، بدل به کارگزاران منافع پان‌کُردیسم شده‌اند؟

در چارچوب نگرش «خودی/ناخودی» نژادباورانه‌ی پان‌ایرانیستی، برخی از مدعیان ایران‌گرایی، ناخواسته، نقش تسهیل‌گر را برای پروژه‌ی ناسیونالیسم کُردی را ایفا می‌کنند.
به عبارت دیگر، در مواجهه با ادعاهای یک قدرت بیگانه، اینان به جای آنکه بر اقتدار دولت-ملت تمرکز کنند، از یک جریان تجزیه‌طلب درونی مایه می‌گذارند و به آن مشروعیت می‌بخشند.
اگر با کُردها و ادبیات تند و توهین‌آمیزِ آنان در فضای مجازی مواجه شده باشید، به‌خوبی درخواهید یافت که یکی از شگردهای رایج ایشان در تحقیر تاریخ ایران، استناد به قدمت اقلام فرهنگی‌ای چون کَلاش کردی (گیوه) است؛ آنان مدعی‌اند که قدمت آن از تاریخ ۲۵۰۰ ساله‌ ایران بیشتر است البته این ادعا را درباره لباس آشوری خود نیز دارند .

این نوع مواجهه، یکی از بنیادهای گفتمان ناسیونالیسم کردی است: برچسب‌گذاری فرهنگی یا فرایند کردی‌سازی (Kurdification) بر هر آنچه که کردها با دیگران به صورت مشترک سهم دارند، ولو آن‌که محصول فرهنگیِ مشترک میان کردها و سایر ایرانیان باشد و یا مانند لباس آشوری و چفیه عربی آن را عاریه گرفته یاشند. از این‌رو، ادعا می‌شود که مثلاً گیوه، که پای‌افزاری مناسب زیست‌جهان دشت‌نشینی است (و نه نواحی کوهستانیِ زیستگاه سنتی کردها)، در اصل متعلق به فرهنگ کردی بوده است و استفاده‌ی دیگران از آن، به منزله‌ «سرقت فرهنگی» است.
حال آنکه مراکز اصیل تولید گیوه، نواحی چون یزد بوده‌اند و این سنت، به زیست‌جهان اقلیم مرکزی ایران تعلق دارد.
اصلا محیط سرد و خشن کوه که برای شکل گیری زندگی کوچنشینی مناسب است با استفاده از گیوه همساز نیست .
با این‌همه، شاهد آنیم که صفحات بزرگ مدعی ایران‌گرایی، گفتمان پان‌کردی را—در واکنش به ادعاهای کشوری دیگر—بازتولید و مشروع می‌سازند، و این‌گونه، بر تنور پان‌کُردیسم در ایران هیزم می‌ریزند:

۱. گیوه را به نام کرد ثبت می‌کنند؛
۲. «کرد» را با رسم‌الخط پان‌کردی (یعنی: کورد) می‌نویسند؛
۳. برای «مردم کرد»، قدمتی بیشتر از ۲۵۰۰ سال ادعا می‌کنند؛

بدین‌سان، یک ایرانشهری—به‌زعم خود وطن‌دوست—ناخواسته به بازتولید و تقویت گفتمان جدایی‌طلبانه‌ی پان‌کُردیسم می‌پردازد. چرا؟ چون در دستگاه فکری وی، کرد «خودی» است و ترک و عرب «ناخودی». به باور اینان، حتی اگر کردستان جدا شود، هنوز هم بخشی از «ایران فرهنگی» خواهد ماند.

اما مسئله اینجاست که گفتمان کُردی، دقیقاً وارون این تصور است: کرد خود را ایرانی نمی‌داند ایرانی را بیگانه یا بزرگترین خصم می‌بیند. در جهانبینی کردی ، احترام فارس به کرد از سر سیاست یا ضعف و زبونی و بی‌عرضگی است، نه برادری.
وقتی یک کُرد ادعا می‌کند که نیمی از واژگان فارسی ریشه‌ی عربی و ترکی دارند، یا خلیج فارس را «خلیج عربی» می‌نامد، باید دریافت که این گفتار نه همچون ادعای یک پان‌ترک یا پان‌عرب، بلکه از موضع خشم و ناسپاسی مضاعف است. کرد، ایرانی‌ای را که در طول تاریخ تنها احترام و محبت ارزانی داشته، فروتر از دشمنانی می‌بیند که او را «ترک کوهی» خوانده‌اند، به او تجاوز کرده‌اند،انفال کرده‌اند، یا با سلاح شیمیایی بمبارانش کرده‌اند!!!
این روحیه، بازتابی از منطق انسان قبیله‌ای است: او محبت را نشانه‌ی ضعف تفسیر می‌کند و خشونت را سزاوار احترام می‌داند.ادموندز در کتاب کردها ،ترکها، عرب‌ها جمله‌ای دارد که میگوید حتی اگر بخواهید به یک کرد محبت کنید باید از موضع اقتدار این کار را انجام دهید ! شواهد متعدد از فضای مجازی و گفتارهای رسمی و غیررسمی این امر را تصدیق می‌کنند.
از این گذشته، در سطح محتوایی نیز ایرادات بنیادینی بر این گفتمان وارد است:

۱. اگر مبنای قیاس سیاسی باشد، جمهوری آذربایجان، دست‌کم از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یک کشور با تمام مختصات حقوق بین‌المللی بوده است (حدود ۳۲ سال) و ریشه‌ی تاریخی آن به دولت‌های قفقاز، به‌ویژه آلبانیای قفقاز (Caucasian Albania) و سرزمین ارّان بازمی‌گردد، با سابقه‌ای حداقل ۲۰۰۰ ساله.

در مقابل، جمهوری مهاباد، تنها تجربه‌ی نیم‌بندِ تاسیس یک دولت کردی در ایران بود که در سال ۱۹۴۵ و به مدد اشغال نیروهای بیگانه شکل گرفت و کمتر از یک‌سال بعد فروپاشید. حتی اگر این جمهوری را جدی بگیریم، هنوز نهادی به نام «دولت کردستان» وجود ندارد.

۲. قیاس «قدمت یک ابزار» (همچون گیوه) با قدمت یک «نهاد سیاسی» (کشور)، مغالطه‌ای بنیادین است. پای‌افزار از نخستین دست‌ساخته‌های بشر است؛ ده‌ها هزار سال پیش نیز انسان‌ها نوعی پوشش برای پا داشته‌اند، بی‌آن‌که قومی به نام کرد یا ترک یا فارس وجود داشته باشد. این قیاس، از بنیاد نادرست است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

برگه به اصطلاح ایران‌گرا، چهره‌ شکست‌خورده‌ی پان‌ایرانیسمِ نژاد-محور را عیان می‌سازد؛ جریانی که با رؤیای بازسازی «ایرانِ آریایی»، کرد را «خودی» و ترک را «ناخودی» می‌انگارد و برای زدن ضربه‌ای تبلیغاتی به یک کشور خارجی، ناخواسته به پان‌کُردیسم داخلی مشروعیت می‌بخشد.
اینان، به‌جای انسجام ملی، از تاریخ ،فرهنگ و پوشاک ایرانیان هزینه می‌کنند تا پانکردیسم را در تریه فربه کنند و نمی‌دانند چه کرد ایران و چه ترکیه و عراق همان ترک را به ایرانی ترجیح می‌دهند ؛ هم‌پیمان فرضی‌شان —نه ایران را برمی‌تابد، نه حتی خود را ایرانی می‌داند، بلکه در تمنای استقلالی مبتنی بر تفکیک و تمایز است. این گفتمان ایرانشهری، با نگاهی کودکانه به ژنتیک و زبان، به کرد باج می‌دهد و به ترک و آذری تهمت می‌زند؛ اما حاصل آن، چیزی جز تضعیف وحدت ملی در برابر گفتمان‌های واگرای قومی نیست.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

این نفرت، واجد زیبایی‌ای تراژیک است. آن‌گونه که نیچه در تبارشناسی اخلاق می‌گوید، کینه (ressentiment) زمانی که سامان یابد، می‌تواند به قدرت بدل شود. کردها این هنر را آموخته‌اند: بدل کردن نفرت به سرمایه روانی-سیاسی و البته اجتماعی برای بسیج عمومی.
اما مسئله اصلی این نیست که کردها چه می‌کنند؛ بلکه این است که ایرانیان چه نمی‌کنند. اکنون باید از موضع ناظرِ گنگ و قربانیِ دائم، به موضع فاعلِ هوشیار بازگشت. باید کردها را دید، شناخت و شناساند. نه برای نفرت‌پراکنی، بلکه برای مرزبندی و دفاع. اگر ما نفرت را به‌مثابه «داده‌ای روانی» درک نکنیم، در برابرش نه دفاع خواهیم کرد و نه حتی زنده خواهیم ماند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

پیج تجزیه‌طلب پان‌گیلگ (🙄🤷🏻‍♂) که با نگاهی به فالوینگ‌های آن می‌بینیم که بسیاری دنبال شوندگان آن کرد هستند .
در شبکه اکس نیز کردها گردانندگان پیج های تجزیه‌طلب بلوچ و گیلک هستند .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🔻 یادی کنیم از توهین پانکردها به #نویدمحمدزاده بازیگر پانکردی که خود پانکردها آدم و کُرد حسابش نمی کنند و بهش گفتن :

تخم ایرانی و بازیگر عنتر ایلامی که لباس کردی پوشیده مثلا بگه کُردم و مثل کارگرای سر خیابان که با بیل دنبال کار هستند ...

این روزها هم ویدیو نوید محمد زاده امده بیرون که از خواندن سرود ملی ایرانی خودداری کرده
#خودفروخته
#وطن_فروش
#پانکردیسم

@Kurdpatriott

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فیلمی از چیدن گل‌های لالهٔ واژگون در دشت کوهرنگ واقع در استان چهارمحال و بختیاری منتشر شده که در کانال‌ها و صفحات کردی با عناوینی مانند «حملهٔ فارس‌ها ، ایرانیان به طبیعت کردستان و ...» بازنشر می‌کنند.
از آنجا که کردها در این بازنشرها نامی از استان چهارمحال و بختیاری یا کوهرنگ نبرده‌اند، به‌نظر می‌رسد صرفا این فیلم را متعلق به نواحی کردنشین کلاسیک معرفی کرده‌اند(اونجاهایی که واقعا کرد هستن).
با اینحال کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری و منطقه‌ای بختیاری نشین است و کردها در سال جاری با تلاشی مضاعف، کوشیده‌اند لرها و بختیاری‌ها را به‌عنوان بخشی از قوم کرد معرفی کنند؛ چنان‌که بوشهر، دزفول،، هرمز و... را نیز لرنشین و بخشی از کردستان می‌خوانند؛ ادعاهایی که نه مبنای تاریخی دارند، نه هویتی، و صرفاً در راستای پروژهٔ تحریف واقعیت و هضم اقوام دیگر در گفتمان پان‌کردیسم و رسیدن به آب‌های آزاد مطرح می‌شوند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

چرا حتی با انکار ایران از سوی نوید محمدزاده که می‌دانند کتابی را خوانده که در آن ایلام جزو کشور کردستان است و هزاران سرباز ایرانی که برای نجات زنان ایلام از تجاوز وحوش عراقی کشته شدند را اشغالگر و متجاوز دانسته اما کوچکترین اشاره‌ای به کرد بودنش نکرده و ملیت افغانی همسرش را نشانه گرفتند؟ کدام آزادی گردش اطلاعات و راستی و درستی در این جریان است که آن را باور کنیم؟! واقعیت تلخ آن است که ایران، به‌جای آن‌که «ملت-دولت» باشد، به عرصه رقابت و تخاصم گفتمان‌های قبیله‌ای بدل شده است؛ گفتمان‌هایی که هر یک نه در پی مشارکت، بلکه در جست‌وجوی انحصار هویت‌اند.
اکنون وقت آن رسیده است که تاریخ، اسطوره و فرهنگ ایران از وضعیت کالایی خارج شود؛ نه قابل فروش است، نه اجاره، نه اعطا. این‌ها ستون‌های بقای ملی‌اند و کشوری که سرمایه‌های نمادین خود را برای کسب رضایت به جوامعی واگذار می‌کند که هنوز در منطق قبیله و تبار می‌اندیشند، نه تنها ملت نمی‌سازد، بلکه پایه‌های خود را ویران می‌سازد. برای ساختن ایرانِ پایدار، باید از اسطوره‌های ساده‌انگارانه‌ی وحدت عبور کرد و به سیاست‌گذاری آگاهانه بر مبنای واقعیت‌های قدرت، توازن، و امنیت هویتی پرداخت. ملت‌ها نه با تخیل و توهمات پوچ، بلکه با بازدارندگی، هوشیاری، و حفاظت از میراث فرهنگی خود دوام می‌یابند. نسل امروز، اگر واقع‌بین بود، می‌دانست که جامعه‌ای قبیله‌محور، تا وقتی قدرت را احساس نکند، نه وفادار است، نه شریک؛ با آن نمی‌توان با اسطوره و تاریخ معامله کرد. باید با او از موضع اقتدار سخن گفت، نه از موضع استیصال فرهنگی.
اگر روشنفکر ایرانی در یک و نیم سده اخیر، می‌فهمید که جامعه‌ی ایلیاتی با منطق قدرت و منفعت عمل می‌کند، نه با نوستالژی و اسطوره، شاید امروز نیازی به نوشتن این سطور نبود.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

اینفلوئنسر کردی که با لباس آشوری سورانی به بازدید آرامگاه کوروش بزرگ رفته و با ادعای کرد بودن کوروش سعی می‌کند از تیر فحاشی‌ کردها در امان بماند اما باز هم فایده‌ای ندارد ‌.
آیا وقت آن نرسیده کردها را همان‌گونه که هستند بشناسیم ؟
کسانی که وقتی جوانان ایرانی کشته‌می‌شدند شعار می‌دادند که ایرانی اشغالگر تو قاتل ژینای ما هستی ، کسانی که گفتند زلزله سرپل ذهاب ساختگی و برای نسل‌کشی ملت کرد بوده و فارسها هیچ کمکی به ما نکردند؟
کسانی که در نوروز ایرانیان را دزد ، آدمکش دژخیم خواندند؟
آیا وقت آن نرسیده ملی‌گرایان و ایرانشهری‌ها دست از خیانت و سانسور بردارند ؟

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

در حالی‌که حتی برخی از کانال‌ها و رسانه‌های محلی در شهرهای کردنشین ایران، از خلیج فارس صرفاً با عنوان «خلیج» یاد می‌کنند، و کردهای ایرانی تا آن‌جا از هویت ایرانی بیگانه شده‌اند که «خلیج فارس» را به نام عرب‌هایی که آنان را انفال کرده‌اند می‌نامند، برخی دیگر که مدعی ایران‌گرایی‌اند، با ادعاهایی کذب، چنین وانمود می‌کنند که کردهای اقلیم کردستان عراق، همواره از نام صحیح و تاریخی «خلیج فارس» استفاده می‌کنند.
یک کرد وطن‌دوست اصیل و راستین، هرگز به خود اجازه نمی‌دهد هم‌میهنان خویش را با دروغ‌پردازی دچار کژفهمی و خطاهای تحلیلی با پیامدهای خطرناک و گاه جبران‌ناپذیر سازد. اگر حقیقتاً دلسوز ایران هستید، از تحریف واقعیت‌ها و ارائه‌ی اطلاعات نادرست به مردم ایران پرهیز کنید.
حتی صفحاتی با گرایش ایرانشهری یا پان‌ایرانیستی که اداره‌ی آن‌ها گاه در دست افراد آذری‌تبار یا وابسته به دیگر اقوام است، هنگامی که در پی توجیه و تطهیر گرایش‌های پان‌کردیستی برمی‌آیند، دیگر واجد اعتبار علمی و ملی نیستند؛ چه رسد به ....
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

در ادامه، همین مرد گوران که زبان مادری‌اش را شایسته سخن گفتن نمی‌داند، به زبان سورانی ،پاوه را «روژهلات کردستان» می‌خواند . هر سخن دگرستیزانه و هر ادعای اصالت و توهمات درباره دلیل مردانه‌پوشی زنان کرد، هرگز نباید حمل بر خوش‌بینی یا سوءتفاهم شود. هیچ سوءتفاهمی در کار نیست؛ تجزیه‌طلبند و بس.
پاوه، در تقسیمات استانی در کرمانشاه قرار دارد، نه در استان کردستان. این «روژهلات»، به معنای «شرق کردستان» از سوی تجزیه‌طلبان به کار می‌رود.
تجزیه‌طلبی و ایران‌ستیزی به‌نوعی جزء لاینفک فرهنگ آنان است و هویت آنان را شکل داده و از این رو از کودک تا پیر، جوان و بلاگر و حتی طبیعت‌دوستشان آن را تبلیغ می‌کنند.
افزون بر این، جشن‌های سیزده به در و نوروز، نه تنها در ریشه‌های فرهنگی کردی جایی ندارند، بلکه به ابزاری برای ترسیم نقشه کردستان تبدیل شده چنانچه خود کردها هم به درستی گفتند مراسم‌های نوروز امسال نقشه کردستان را ترسیم کرد که تا همدان و ایلام و بخشی از مناطق لر و لک که تخت هژمونی کرد قرار گرفته‌اند را در بر می‌گیرد اما پان ایرانیست ماله‌کش اینان را با خود پسرعمو و برادر می‌بیند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝 مقصرسازی سیستماتیک در مواجهه با بحران‌های محلی
📎خودشان خراب می‌کنند، اما دیگران باید پاسخگو باشند! روان‌شناسی فرافکنی جمعی

در میانه‌ صحنه‌سازی‌های قوم‌گرایانه که با دقتی وسواس‌گونه در فضای مجازی بازتولید می‌شوند، ویدئویی ظاهر می‌گردد که مردی کُرد، با ژستی مرعوب‌کننده از «اصالت»، ادعا می‌کند زنان غیربومی، با پوشیدن لباس مردانهٔ کردی، حرمت پوشش زن کُرد را پایمال کرده‌اند. تصویری نیز به‌عنوان سند ارائه می‌دهد: زنانی مسلح با لباس مردانه. اما آنچه ناگفته می‌ماند این است که این عکس، به زنان جنگجوی آشوری تعلق دارد، و نه به زن کرد؛ و فراموش می‌شود که بسیاری از مولفه‌های پوشاک کردی، وام‌دار پوشش‌های آشوری، ارمنی و ترکی است.

افسانه‌پردازی درباره‌ی «مردانه‌پوشی زن کرد» در بزنگاه‌های جنگ یا مرگ شوهر، چیزی جز اسطوره‌ای مدرن و بی‌پایه نیست که در خدمت ناسیونالیسم محلی بازتولید می‌شود. واقعیت این است که زنان کرد برای پاک‌سازی فضولات دام‌ها و کار در طویله، روی لباس زنانهٔ خود، شلوار مردانه می‌پوشند؛ نه برای نبرد، نه برای بیانیه سیاسی، نه برای ادای دلاوری.
تفسیر این کنش روزمره به نشانی از مقاومت یا هویت، نوعی سوءاستفاده از زندگی واقعی برای مقاصد ایدئولوژیک است.
اما چون این نمادسازی دیگر توان اقناع ندارد، قوم‌گرایان مدرن به فرافکنی پناه برده‌اند: حالا بلاگرهای غیربومی(بخوانید فارس) مقصرند! چون پوشش مردانه را بدون مجوز «اصالت» به تن کرده‌اند. این نوع وارونه‌سازی حقیقت، نه فقط پوچ، بلکه خطرناک است؛ زیرا هویت را به حوزه‌ای بسته، منعطف‌ناپذیر و انحصاری بدل می‌کند و هرگونه تماس میان‌فرهنگی را به چشم تعرض می‌نگرد حال آنکه همین پوشش از انعطاف در برابر فرهنگ آشور و عرب به وجود آمده است .

عجب آنکه همان مرد، و دیگر مدعیان، در مواجهه با زنان کُردی که در سال‌های اخیر به‌صورت نمایشی و سازمان‌یافته شلوار مردانه پوشیده‌اند، سکوت اختیار کرده و حتی آن را ستوده‌اند، اگر که در چارچوب نمایش مقاومت یا همراهی با گفتمان‌های چریکی-تجزیه‌طلبانه باشد اما وقتی همین پوشش در فضای رسانه‌ای توسط برخی زنان بلاگر بازنمایی می‌شود، ناگهان به تهدیدی برای «حرمت فرهنگی» بدل می‌گردد.
این همه در حالی‌ست که زباله‌ریزی، تخریب طبیعت و رفتارهای غیرفرهنگی نیز به گردن گردشگران غیرکُرد انداخته می‌شود، بی‌آنکه به واقعیت میدانی توجه شود: اغلب این زباله‌ریزان، همان جمعیت بومی‌اند که در مراسم نوروزی تازه‌تأسیس این دو سال اخیر، با هیجان به کوه و دشت می‌ریزند و گوشی به دست، از «اصالت» خویش فیلم می‌گیرند. تمایز میان گردشگر و بومی، در این اجراهای فرهنگی-اینستاگرامی عملاً فرومی‌پاشد.
برخلاف این پروپاگاندا، آمارهای رسمی نشان می‌دهد استان‌هایی مانند کرمانشاه و کردستان، با وجود ذخایر فرهنگی، طبیعی و تاریخی‌شان، نه‌تنها در میان ده استان نخست گردشگرپذیر نوروزی جایی ندارند، بلکه حتی در فهرست پانزده استان اول نیز قرار نمی‌گیرند. به‌بیان دقیق‌تر، در نوروز ۱۴۰۴، استان‌های مازندران، گیلان، خراسان رضوی، اصفهان، فارس، تهران، هرمزگان، بوشهر، یزد و قم، بالاترین میزان گردشگر را جذب کرده‌اند و ساکنان هیچکدام از این استان‌ها حتی استان‌های شمالی که بارها نسبت به تخریب طبیعت گله کرده‌اند به اندازه کردها در طول یک ماه اخیر ادا و اطوار نیامده‌اند و آن اکانت‌های مجازی قبیله‌گرای شمالی هم گردانندگان کرد دارند .
با این حال، نوعی خودفریبی جمعی در میان کردها شکل گرفته که طبیعت و فرهنگ خود را چنان «مقدس» و «خاص» پنداشته‌اند که تمام ناهنجاری‌های فرهنگی،تخریب طبیعت ،زباله ریختن و نابودی پوشش جنگلی را به گردن گردشگران ناموجود می‌اندازند که فکر میکنند به قول خودشان ،کردستان سوییس است!
چنین ذهنیتی نه‌تنها انسداد فرهنگی ایجاد می‌کند، بلکه راه را برای نقد درونی می‌بندد. بازنویسی تاریخ، اسطوره‌سازی بی‌پایه و تحمیل احساس مظلومیت ابدی، تنها به انزوای بیشتر فرهنگی می‌انجامد، نه به غنای آن.
کردها که گیوه را از مناطق مرکزی ایرانی ،لباس را از آشوری‌ها و چفیه را از اعراب دارند بهتر از هرکسی باید بدانند تمام مولفه‌هایی که به آن افتخار می‌کنند و آنها را تبدیل به اسلحه کرده‌اند را وام‌دار دیگران هستند و این میزان دگرستیزی و انزواگرایی توجیحی ندارد .
به ویژه خانم‌های کرد تنها با فکر کردن به عدم تمدید بوتاکس و فیلر و عمل‌های ترمیمی می‌توانند از این توهمات بیرون بیایند ! آنچه نگران‌کننده است نه صرفاً جعل تاریخ یا توهم توریسم، بلکه استمرار ذهنیت قربانی‌محور (victim mentality) است که در آن، کرد هرگز مقصر نیست، همیشه مظلوم است، و "دیگری" همواره دشمنی‌ست که باید دروغ، زباله، و بی‌فرهنگی را بر دوشش نهاد.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🔻 استفاده چندین ساله‌ی رسانه ها و کتب اقلیم کردستان عراق از واژه نامأنوس #خلیج_عربی بجای #خلیج_فارس که پیامبر (ص) آن را بحر الفارسی خوانده است !!

سالهاست که جریان های منفور و تروریست تجزیه طلب پان کردیسم به ایران تهمت فروختن کُردها به عرب ها رو نسبت میدهند !! اما حقیقت این است هر وقت ایران چه دوره پهلوی چه دوره حکومت اسلامی به مردم کردستان عراق کمک کردند و در شرایط بحرانی به آنان پناه و یاری داد در عوض #سران و #مسئولین احزاب #پانکردی ، ایران رو به بیگانگان فروختن و اسلحه خیانت بر قلب مادر خود ایران نشانه رفتند !!
بفرمایید این هم کتب درسی اقلیم کردستان عراق در نقشه جغرافیای همگانی برای کلاس دهم ادبی ( انسانی) نام منحوس که‌نداوی عه‌ره‌بی ( خلیج عربی ) بجای خلیج فارس نوشته شده و مغز کودکان را با این تاریخ سازی غلط شستشو میدهند!
جریان های اوپوزسیون مدعی میهن پرستی هم با این احزاب پانکردیسم ایران ستیز همراه شدند بدون آنکه یک کلمه کردی بفهمن و بدانند بازیچه یک عده نژاد پرست وطن فروش و تجزیه طلب شدند !!

منتشر کنید تا دیگران آگاه شوند و بازی نخورند

🇮🇷@kurdpatriot

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝 پای برهنه مردم کرد در عکس‌های سردشت: تأملی در نسبت حاشیه‌نشینی ایلیاتی و روایت‌های متأخر از هویت قومی

در عکس‌هایی باقی‌مانده از اواخر دوره قاجار که صحنه‌ای از زندگی روزمره مردم سردشت را ثبت کرده است، مردانی دیده می‌شوند که فاقد هرگونه کفش و پای‌افزار هستند. این تصویر، اگرچه در نگاه نخست ممکن است صرفاً سندی از انحطاط گریبانگیر ایران در دوره قاجار به نظر برسد ، اما در بطن خود واجد دلالت‌هایی فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است که مستقیماً برخی روایت‌های هویتی نوظهور را به چالش می‌کشد؛ از جمله این ادعا که «گیوه» ـ نوعی پاپوش سنتی سبک ـ عنصری اصیل و مختص به فرهنگ کردی بوده است.
درک این تضاد، مستلزم در نظر گرفتن شکاف تاریخی و تمدنی میان دو گروه عمده از جوامع کرد است: کردهای ساکن در فلات غربی ایران با ساختار ایلی و کوچ‌نشین،ایزوله و ارتباط محدود با جهان بیرون از ایل و کردهای ساکن در قلمرو امپراتوری عثمانی که در منطقه‌ای که از نظر جغرافیایی هموارتر و بستر تمدن‌های کهن و شهرنشین آشوری و ارمنی جای داشتند.
در حالی‌که ساختار زیستی کردهای ایرانی عمدتاً حول محور کوچ‌رویی (nomadism) و زندگی در اقلیم‌های کوهستانی و دورافتاده شکل گرفته بود، کردهای عثمانی از مجاورت و استثمار ارمنیان و آشوریان و روابط گرم با خلافت عثمانی برخوردار بودند .
رابطه عشایر ایرانی در عثمانی با اقوام متمدن و بافرهنگ آشوری، ارامنه و سریانیان نقش مهمی در تکوین هویتی که امروزه کرد می‌شناسیم دارد،چناچه از لباس تا موسیقی و رقص کردها و حتی لهجه آنان آشوری است. این اقوام اصیل و بومی آناتالی و میانرودان نه فقط واجد سنت‌های دیرپای شهرنشینی بودند، بلکه خود حاملان عناصر مهم تمدنی در تاریخ خاورمیانه محسوب می‌شدند.
تفاوت میان کردهای ایران که در همین تصاویر می‌توان فقر و فلاکت گریبانگیر آنان را دید را می‌توان با نوشته‌های سفرنامه‌نویسان غربی و عثمانی در قرون هفدهم تا نوزدهم درباره پوشش‌های فاخر سران ایلات کرد عثمانی سنجید .
این میزان تفاوت نه تنها بازتابی از تفاوت قدرت اقتصادی ایران و عثمانی بلکه تفاوت میان وضعیت جغرافیایی ،تمدنی و فرهنگی کردهای دو کشور با یکدیگر است.
در حاشیه تمدن بودن کردهای ایران، اقتصاد معیشتی محدود، و فقدان هرگونه زیرساخت شهری و هم‌نشینی با اقوام تمدن‌ساز و ایلغارهای امثال سمکو شکاک از جمله دلایل این تفاوت است.
 واقعیت این است که در نواحی کوهستانی غرب ایران ـ از مهاباد تا بانه و از سردشت تا اورامانات ـ تا اواخر قاجاریه اساساً هیچ شهر به معنای واقعی (با نهادهای مدنی، ساختار اداری و اقتصاد شهری) شکل نگرفته بود و جمعیت ارمنی و آشوری متمدن غرب کشور در خلال حملات سمکو به نابودی گرایید در نقش این اقوام همین بس که نام ارومیه آشوری است .
در این میان تنها استثنا شاید کرمانشاه باشد که آن هم ساکنانی مختلط از فارسی زبانان ،الیت خوانین کرد و مسیحیان و یهودیان داشت .
در مقابل شهرنشینی نحیف مناطق کردنشین ایرانی در عثمانی که خود با قدرتهای اروپایی همسایه بود، شهرهای وان، آمد (دیاربکر)، اربیل، زاخو، و دهوک، همگی ریشه‌ای دیرین در تاریخ تمدن‌های آشوری، ارمنی و سریانی دارند که عشایر کرد به مرور در این شهرها جاگیر شده و به تقلید از بومیان به کسب و کار می‌پرداختند.
حتی نام‌های این شهرها نیز، با آن‌که امروز در قامت «نمادهای کردستان» ظاهر می‌شوند، از نظر زبان‌شناسی و باستان‌شناسی آشوری و ارمنی‌اند.این هم‌زیستی تاریخی با اقوام تمدن‌ساز نه فقط موجب انتقال تکنیک‌ها و زیبایی‌شناسی پوشاک، بلکه موجب ارتقای برخی شاخص‌های نهادی و فرهنگی در میان کردهای عثمانی شد. البته این انتقال نه همیشه داوطلبانه و نه همواره اخلاقی بود؛ چنان‌که پس از نسل‌کشی ارامنه و آشوریان در سال‌های جنگ جهانی اول به دست کردها، اموال، زمین‌ها و حتی پوشاک و سبک زندگی این اقوام، به طایفه‌های کرد منتقل شد؛ نوعی از وارثت خشونت‌آمیز که می‌توان آن را «استتار تمدن» (civilizational camouflage) نامید.
در این چارچوب، تصویر مردان پای‌برهنه سردشت دیگر صرفاً سندی از فقر فردی یا اقلیمی نیست، بلکه شاهدی است بر نبود نهادهای شهری، ضعف ساختارهای تولیدی، و ایزولاسیون فرهنگی مزمن. چه بسا پای برهنه، رساتر از هزار ادعای مکتوب، درباره نسبت این جوامع با مفهوم تمدن سخن بگوید.
از آنجا که تشعشعات مدرنیته ستیز و اصالت پرست و انزواگرایانه در کشور ما روز به روز قوت می‌گیرد باید به مدعیان گفت حاصل انزوا ،اصالت پوشالی و شهرستیزی بازتولید چنین‌ عکس‌هاییست.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

تصویری از سردشت که در سال ۱۲۹۶ شمسی یعنی چهار سال پیش از روی کار آمدن رضا شاه ثبت شده است.
این همان تمدنی است که کردها مدعی اند استعمار ایرانی آن را نابود کرده است !
البته ناگفته نماند سردشت در این دوران و تا پیش از انقلاب اسلامی جمعیت ترک‌زبان زیادی داشت .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

۳. چنان‌که اشاره شد، سرزمین باکو دست‌کم دو هزاره پیشینه‌ی تاریخی در قالب هویت منطقه‌ای دارد. حتی اگر ایدئولوژی جمهوری باکو محل مناقشه باشد، نمی‌توان موجودیت سیاسی آن را انکار کرد. نکته‌ی مهم‌تر آنکه این کشور، با همه‌ی ادعاهایش، هرگز به‌صورت مستقیم خون ایرانیان را نریخته است، حال‌آنکه دست مصطفی بارزانی که جمله (هر جا کرد است آنجا ایران استِ) او ورد زبان ماله‌کشان ایدئولوژی کردی است به خون افسران دولت شاهنشاهی ایران در دوران جمهوری مهاباد آغشته است و هم دست احزاب کرد ایرانی مزدور صدام به خون سربازان ما در هشت سال جنگ تحمیلی و اگر می‌بینیم کار کردهای ایران به جایی رسیده که امروز به جای گیلک و بلوچ پیج تجزیه‌طلبانه می‌سازند نقش پول‌های اقلیم کردستان که به جای سازندگی این اقلیم صرف نوکری برای ترکیه و نفرت پراکنی علیه ایران می‌شود را نمی‌توان نادیده گرفت .
اما امروز ، در صفحات مدعی ایران‌گرایی، صحنه‌هایی از مشروعیت‌بخشی مستقیم به پان‌کردیسم را شاهدیم:

۱. کاربری شعار «هر بژی کوردوستان» (زنده باد کردستان) را تکرار می‌کند و ادمین آن صفحه این گفتار تجزیه‌طلبانه را لایک می‌کند؛ مگر کردستان یک منطقه فدرال است که تمام مناطق کردنشین را در بربگیرد ؟
۲. کاربر دیگری از «کرد و کردستان» می‌گوید و باز هم تایید می‌بیند؛
۳. فردی از «ایالت بختیاری» سخن می‌گوید (درحالی‌که مفهومی به نام ایالت در ایران وجود ندارد و این واژه، ترجمان مفهومی فدرالیستی است)، و باز هم لایک دریافت می‌کند؛

در نهایت، وقتی یکی از مخاطبان، نسبت به این روند معترض می‌شود، ادمین پاسخ می‌دهد: کرد برادر فارس است؛ چون نه عرب است و نه ترک؛ و لذا سزاوار پاداش است!
این منطق متحجر «پان‌ایرانیسم قومی‌محور» است که در آن برادری بر اساس تبار و زبان تعیین می‌شود، و در آن کرد—به‌مثابه‌ی یک جنگجوی فرهنگی—در جایگاهی ممتاز نسبت به عرب و ترک قرار می‌گیرد.
اما آیا واقعاً چنین است؟
پان‌ترکیسم، به‌رغم ادعاهایش، در میان ترک‌های اصیل ایرانی (همچون قشقایی‌ها، ترکمن‌ها، و زنجانی‌ها و قزوینی‌ها) چندان جذابیتی نداشت، بلکه، اتفاقاً در تبریز—شهری که تبار مردم آن آذری بود —رشد کرد و امروز نیز، با وجود حمایت‌های پراکنده و تنفس مصنوعی هایی که به ان می‌دهند در برابر عقل اقتصادی و اجتماعی مردم تبریز، به افول گراییده است.
اگر بازار بزرگ تبریز و پیشینه اقتصادی و ناسیونالیستی تبریزی‌ها نبود بدون تردید آذری‌ها موضعی بارها تجزیه‌طلبانه تر از کردها داشتند ،اگر چه جریان ملیگدای ایرانی می‌کوشد چنین وانمود کند اما بازار ،پیشینه ناسیونالیستی و نقش عنصر ترک در حکومت‌های ایرانی پس از اسلام آنان را چنان با ایران عجین کرده که حتی بخش بزرگی از پانترکها نه تجزیه‌طلب بلکه خواهان برقراری دوباره هژمونی ترک بر ایران هستند (قجر گرایی پانترک‌ها نمونه‌ای از این جریان است)
در مقابل، پان‌کُردیسم، از نهادهای رسمی اقلیم کردستان، که گفتمان مسلط است تا از کودک و بزرگسال کرد ایرانی در حال آموزش و پمپاژ نفرت، جدایی، و تنفر از ایران هستند .
می‌توان کودکان و بزرگسالان عرب خوزستانی را در فضای مجازی رصد کرد که با افتخار از ایران و زبان فارسی دفاع می‌کنند و در برابر آن کردها فرزندان خود را برای پیشمرگه کردستان شدن پرورش می‌دهند ! پیشرفت‌های چشمگیر جهان عرب بر هیچکس پوشیده نیست ، در برابر آن اقلیم کردستان است که به دلیل فساد و ناکارآمدی حکومت عشیره‌ای حاکم ، برخی خانواده‌ها گاه چندین فرزند خود را در آب‌های آزاد حین مهاجرت‌ غیرقانونی از دست داده‌اند.
کردها اگر موقعیت آذری ها و اعراب را داشتند چه می‌کردند؟!
اگر غیر از این است از منتقدان می‌خواهیم تنها یک فیلم از کودک یا اینفلوئنسر کردی نشان دهند که بدون اصلاح ۲+۲=۱و پرچم تاجیکستان از ایران بگوید ،حتی با کردانیده کردن ماد و کاردوخ و ساسانیان نیز کنار می‌آییم!
واقعیت این است که نیست! جامعه کرد ایرانگرایی را بر نمی‌تابد و اینفلوئنسر کاسب است ،کاسب لایک و کامنت و ویو ،این معجزه بازار است که حقیقت را ورای احزاب ،ورای صندوق رای و ورای مناسبات پیچیده سیاسی نشان می‌دهد .
نه تنها کردها بلکه حتی شاخ های مجازی فارسی زبان هم برای گرفتن حمایت کردها به وطن‌فروشی و بی‌آبرویی تن داده و از ملت خطاب کردن کردها ابایی ندارند .

برخلاف پندار تبارگرایان، اتفاقاً همین اقوامی که تبار غیرایرانی دارند—عرب و ترک—در آزمون میهن‌دوستی، صادق‌تر از آنان‌اند که با برچسب «ایرانی‌تبار» خود را برتر می‌دانند، اما در عمل در پی گسست از ایران هستند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

جهانبینی ایرانشهری .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🔻 گیوه یا که‌ڵاش هیچ گاه خواستگاه کردستانی و کردی نداشته است و قدیم الایام در میان اقوام گوران ( هورامی ها ) رواج داشته است و در ‌کشور ترکیه و عراق و سوریه بکار نمی رود در عراق هم فقط میان هورامی ها و کردهای شیعه دیده می شود.

خواستگاه گیوه گرمسیرات ایران یعنی جنوب و شرق و مرکز ایران است و در تاریخ آن را به گیو پهلوان ایرانی نسبت میدهند نه قومیت خاصی .

در تصاویر قدیمی از سران عشایر و بزرگان و مبارزین کُرد اثری از گیوه وجود ندارد

@Kurdpatriott

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝 هویت‌سازی نیابتی: چگونه ادمین‌های کرد، گفتمان پان‌گیلک را هدایت می‌کنند؟

حیرت‌آور است که چگونه نه تنها از ترکیب bio، story، کامنت‌ها بلکه از follower و following می‌توان به نوعی «سنجش ایدئولوژیک» دست یافت؛ گویی هر پیج، یک متافیزیک کوچک است، یک ساختار نمادین که هویت پنهان خود را فاش می‌کند—even when it pretends otherwise.
یکی از شگفت‌انگیزترین مصادیق این پدیده، پیج‌های موسوم به پان کاسپین و پان‌گیلک‌اند؛ صفحاتی که در ظاهر دغدغه هویت قومی دارند، اما در باطن، کارگزاران یک پروژه تخریبی‌اند که ریشه در اراده‌ای بیرون از خود دارد: اراده‌ای کُردی و کینه‌ای نهادینه‌شده.
با کمی دقت درمی‌یابیم که ادمین‌ها و گردانندگان بسیاری از این پیج‌ها کرد هستند؛ این نه یک فرضیه، بلکه یک واقعیت شبکه‌ای و نشانه‌شناختی‌ است.
این پیج‌ها جزیره نیستند، بلکه گره‌هایی در یک شبکه وسیع‌تر از «هویت‌سازی نیابتی»اند؛ پروژه‌ای برای نفی ایران، از زبان دیگر تیره‌های ایرانی. به عبارتی کار این گروه‌ها و پیج‌ها زدودن هویت ایرانی در این مناطق و جایگزینی تکیه به هویت کردی است.
کردها در این میدان، بازیگران اصلی‌اند؛ اراده‌ی آن‌ها برای نفی ایران چنان رادیکال، پایدار و پیچیده است که به‌یاد شخصیت‌های ضدقهرمانِ سینما می‌افتم: همان‌ها که با وجود ایستادن در سوی شر، واجد اراده، جاذبه و قدرت‌اند—لرد سائرون، جوکر، یا آنتون چیگور.
در سوی مقابل، اما آن‌چه از ملی‌گرای ایرانی باقی مانده، چیزی بین ابتذال و بلاهت است: «ملی‌گداها». عروسک‌هایی رنگ‌خورده در توهم عقلانیت، خود را فاعل می‌دانند اما صرفاً سوژه‌های منفعلِ تحقیرند. پرمدعا و در منتهای ذلت، تهی از شور و لذا تهی از قدرت.
اگر این همه خشم، انسجام و اراده در اردوی کردها جاری‌ست، چرا در سوی دیگر—یعنی ملی‌گرایان ایرانی—چنین چیزی نیست؟ چرا کردها می‌توانند نفرت را جاذبه‌مند کنند، اما ایرانیان حتی عشق به وطن را هم تهی و بی‌اثر ارائه می‌دهند؟ پاسخ ساده است: کردها اهل قدرت‌اند؛ ملی‌گرایان ایرانی، اهل توجیه. کردها در بستر قبیله‌ پرورش یافته‌اند؛ جایی که «قدرت» و «زور» نه تنها ابزار که ارزش است. در جوامع قبیله‌ای، آن‌که قدرت‌مند است، محق نیز هست. آن‌ها در منظومه‌ای تربیت شده‌اند که قدرت را نه فقط به رسمیت می‌شناسد، بلکه آن را می‌ستاید. این همان چیزی‌ست که انسان شهری ایرانی، قانون‌گرا و اغلب «تربیت‌شده»—یا درک نمی‌کند یا از آن می‌گریزد. کردها قدرت را می‌سازند و از آن هویت می‌گیرند؛ اما مرکزنشین آن را تحلیل می‌کند و از آن می‌ترسد.
فراموش نکنیم جامعه ایران سالهاست که در معرض تشعشات پست‌مدرنیسم و مکتب فرانکفورت است که از انقلابی‌گری تا نوستالژی و ملیگرایی‌‌اش با ستایش از اسب و سیاه‌چادر و زندگی ایلیاتی و البته دفاع از گفتمان های حاشیه‌ای گره خورده است. به همین دلیل، کردها—even in darkness—جذاب‌اند. آن‌ها اراده‌ای برای نفرت دارند، و این اراده، در ذات خود قدرت دارد. آن‌ها خشم خود را سانسور نمی‌کنند، بلکه آن را نمایش می‌دهند، سامان می‌دهند، و به نهاد تبدیل می‌کنند.
در سوی دیگر، ملی‌گرای ایرانی بی‌رمق، بی‌خشم، بی‌تصویر ایستاده است، فردی نازک‌طبع و وسط‌باز که در میانه میدان نبرد، دنبال مصلحت و تراز اخلاقی می‌گردد. او از زور نمی‌گوید، چون زور را با «زشتی» خلط کرده. از قدرت نمی‌نویسد، چون خیال می‌کند قدرت نشانه پلیدی‌ست. اینجا باید روشن گفت: ملی‌گرای ایرانی امروز، در برابر چشم قبایل پیرامونی، نه یک فاعل سیاسی، بلکه یک ملتمس است. کرد می‌خروشد، ملی‌گرا لبخند می‌زند. کرد تهدید می‌کند، ملی‌گرا توضیح می‌دهد. کرد نفرت را ابزار می‌کند، ملی‌گرا احساس گناه می‌کند. در این رقابت نمادین، طبعا برنده کسی است که اراده‌مندتر و خشن‌تر است. جامعه قبیله‌ای مجذوب قدرت است، نه گفتار اخلاقی. قبیله به صدای بلند گوش می‌دهد، نه به دلایل پیچیده.
شهری اما چون از قدرت پرهیز کرده‌است، هر نمود قدرت را حمل بر خشونت و هر خشونت را حمل بر بی‌فرهنگی کرده‌است. نتیجه‌اش چیست؟ اینکه اکنون اراده ندارد—و آن‌که اراده ندارد، حذف می‌شود. کردها اما چنان در این میدان پیش رفته‌اند که نه‌تنها برای خود، بلکه برای دیگر تیره‌های ایرانی نیز «روایت» می‌سازند. در پیج پان‌گیلک، کرد نویسنده است و گیلک منتشر می‌کند. این همان هژمونی زیرپوستی‌ست که از دل زور، اراده، و باور به حقانیت خویش بیرون آمده. در این میانه، آن‌چه از «ایرانی بودن» باقی می‌ماند، صرفاً یک واکنش عاطفی است؛ چیزی شبیه نوستالژیِ بی‌پشتوانه.
اما اکنون زمان بازگشت است؛ بازگشتی هگلی، از موضع «نفی نفی»—بازگشتی از بی‌هویتی به سوی خودآگاهی. اگر نفرت کردها سازمان‌یافته است، پاسخ به آن هم باید سازمان یابد. نفرتی که پاسخ نبیند، مثل اسید در جان ملتی می‌ریزد.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

برگه پان‌کُردی ، در پوشش گفتمان ایران‌گرایی، قومیت‌های تالشی و کُرد را به‌منزله‌ی اقوام «مادی» (Median) معرفی می‌کند. یکی از شگردهای رایج در میان پان‌کُردها، تلاش برای ایجاد نوعی همبستگی ساختگی با تیره‌های بلوچ، گیلک، تالشی و دیگر گروه‌های ایرانی‌تبار، از طریق انتساب آن‌ها به ماد است؛ هدف از این راهبرد، نخست، شکل‌دهی به اتحادی فراگیر با این اقوام و، در گام بعدی، طرح ادعای تعلق آن‌ها به هویت کُردی است.
شایان ذکر است که برخی از این صفحات، همان‌گونه که مشاهده می‌شود، پیش‌تر نیز ادعاهایی مبنی بر «کُرد بودن» گیلک‌ها و تالش‌ها مطرح کرده‌اند. در سال‌های اخیر، جریان‌های پان‌کُردی انرژی و منابع قابل‌توجهی را صرف اشاعه‌ی گفتمان تجزیه‌طلبانه (separatist discourse) در میان بلوچ‌ها و گیلک‌ها کرده‌اند.

تلاش برای کُردسازی تالش ها
پانکردها و کرد سازی گیلک ها
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🔻توهین بی شرمانه جریان پان کُردیسم به لباس کُردی .
تراوش های ذهن بیمار یک پان کُرد که حاوی تمام عقده های آنها از مردم ایران به ویژه مردم کُرد و همچنین بازیگران موفق کُرد ایران قابل مشاهده است و تنها یک دلیل میتوان برای این واکنش باشد آن هم عدم استقبال و همکاری مردم از جریان های منفور تجزیه طلب است .

در این کلیپ به صراحت لباس سنتی کُردی را لباس حمال سر خیابان میخواند !!

قاضی محمد نیز مزدور تجزیه طلب شوروی که در مجلس ایران در پايان مصاحبه در یک اظهارنظر شگفت انگيز در مورد نفی لباس کردی و جایگزینی لباس بين المللی می گويد: "همچنين لباس بين المللی را جانشین لباس کردی خواهم نمود. ما ازچند جهت به لباس و تغییر آن اهميت میدهيم یکی ازاين نظركه لباس بین المللی ظاهر آراسته ای دارد و امروز كه دنیا دنیای مادی است جهانیان به ظاهر خیلی اهمیت می دهند. ديگر اینکه لباس فعلی درموقع کار و زمان جنگ باعث زحمت کردهاست. هیچ وقت به دشمن نمی توان گفت که صبر کنید من ریشه شلمه ام (دستار كردی را شلمه می‌گویند) را از جلوچشم وصورتم رد كنم و نشانه‌روی نمایم." خاطرات سیاسی خلیل ملکی با مقدمه کاتوزیان- نشر رواق 1360، ص 366.

🇮🇷 @Kurdpatriot

Читать полностью…
Подписаться на канал