zistboommedia | Неотсортированное

Telegram-канал zistboommedia - مدرسه علوم انسانی

-

🔹من یک معلم هستم و رسالتم آگاهی بخشی است. 🔹خوب زندگی کردن به آموزش نیاز دارد. 🔹علوم انسانی را برای بهتر زیستن بیاموزیم. 🔹مطالب منتشر شده فقط جهت تبادل اندیشه و تفکر است والزاماً نظر بنده نیست. 🔹کپی جایز است حتی بدون اسم کانال

Подписаться на канал

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ دیپلماسی ارزشی!!



#صدق_الله_العلی_العظیم





🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ بنزین و دلار گران نشده!


🪧حکایت اول:
مردی دامدار به قصابی شیر می‌داد و برای هر ۲۰ کیلو شیر یک کیلو گوشت می‌گرفت. روزی قصاب متوجه شد که دامدار در شیرها به اندازه حجم خود شیر آب می‌کند. از آن روز به بعد قصاب برای هر کیلو گوشت، از دامدار ۴۰ کیلو شیر طلب می‌کرد!گوشت نبود که گران شده بود. شیر دامدار بود که بی‌ارزش شده بود.

▪️نتیجه: این دلار و بنزین نیست که گران شده! این ریال است که به خاطر افزایش نقدینگی ریالی (به زبان عامیانه، همان چاپ پول) بی‌ارزش شده.


🪧حکایت دوم:
دزدی به خانه‌ای زد! فردا همسایگان جمع شدند و ضمن اظهار تاسف، شروع به نظریه پردازی کردند. یکی گفت تقصیر قفل‌ساز بوده، یکی گفت تقصیر پلیس بوده، یکی گفت صاحبخانه مقصر است... صاحبخانه گفت: انگار همه مقصرند مگر خود دزد!

▪️نتیجه: در میان همه تحلیل‌ها و شکایت‌ها و حمایت‌ها در مورد گران شدن بنزین، حرف اصلی در مورد بازداشتِ مقصر اصلی که باید مطالبه اول و آخر همه ما باشد دارد فراموش می‌شود: مسئله رشد نقدینگی، که همیشه به تورم می‌انجامد!


🪧حکایت سوم:
دزدی داشت قفل دکانی را می‌برید. مردی رسید و پرسید چه می‌کنی؟ جواب داد: دارم ویولون می‌زنم. گفت: پس چرا صدا نمی‌کند؟ گفت: فردا صدایش در می‌آید!

▪️نتیجه: گرانی امروز دلار و بنزین حاصل افزایش نقدینگی سالهای پیش است. همین الان افزایش نقدینگی با همان سرعت دیوانه‌وار ادامه دارد، ولی صدایش فردا در خواهد آمد.


▪️حکایت چهارم:
در زمان دولت احمدی‌نژاد، یکی از نوابغی که آن زمان رئیس بانک مرکزی بود (البته تقریباً همه‌شان نابغه‌اند) فرمودند که افزایش نقدینگی در زمان ایشان به تورم نینجامیده و بنابراین ایشان ثابت کرده‌اند که افزایش نقدینگی لزوماً به تورم نمی‌انجامد. البته ایشان گویا خبر نداشتند که چیزی در اقتصاد هست به نام تورم تاخیری! یعنی اینکه ویولون زدن این نابغه فردایش صدایش در آمد!


▪️نتیجه: مارادونا را ول کن! نوابغ را بچسب! و از این نوابغ کم نداریم. پنجاه سال است در این مملکت هر ساله افزایش نقدینگی سالانه بین بیست تا چهل درصد داریم( یعنی سالانه بیست سی درصدی از ارزش پول کم می شود)! کاملاً مستقل از این که حکومت آریایی باشد یا اسلامی، و دولت اصلاح طلب باشد یا اصولگرا!



#اقتصاد_دستوری
#پدرسوخته_بازی



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ استبداد بیرونی و درونی


➕رمان‌ سه‌‌جلدی‌ "اينجه‌‌ممد" شاهكار ياشار كمال، در نظام‌ ارباب‌ رعيتی‌ تركيه‌ اتفاق‌ می‌افتد. اينجه‌ممد قهرمان‌ اصلی‌ رمان‌، رعيتی‌ است‌ كه‌ زمين‌ و زنش‌ مورد تعدی ‌ارباب‌ ظالم‌ قرار گرفته‌ و زمينهٔ قيام‌ او می‌گردد. اينجه‌ممد دست‌ به ‌تفنگ‌ می‌برد و ارباب‌ را می‌کشد و از دست‌ ژاندارم‌ها و عُمال‌ ارباب‌ به ‌كوه‌ پناه‌ می‌برد و مدت‌ها در كوه‌ می‌ماند و به‌ خيال‌ اينكه‌ ديگر بساط ‌ظلم‌ و جور در روستا ريشه‌كن‌ شده‌ و دهقانان‌ آزاد شده‌اند، تصميم ‌می‌گيرد پس‌ از ماه‌ها متواری شدن‌، به‌ روستا برگردد.

➕اما وقتی به‌ روستا برمی‌گردد با تعجب‌ می‌بيند كه‌ برادر ارباب‌ به‌ جای او نشسته‌ و چنان ‌ستم می‌کند و دمار از روزگار مردم‌ در می‌آورد كه‌ مردم‌ قبر ارباب ‌قبلی را زيارتگاه‌ كرده‌ و به‌ اينجه‌ممد دشنام‌ها می‌دهند كه‌ چرا ارباب‌ خوب‌ آنها را كشته‌ و اکنون ارباب‌ ظالم‌تر و بدتری ‌برسرنوشتشان‌ حاكم‌ گشته‌ است‌.قهرمان‌ داستان‌ اينجه‌ممد دچار شک و ترديد می‌گردد و مدام‌ در جلد دوم‌ رمان‌، سرگردان‌ از خود می‌پرسد كه‌ آيا مبارزه‌اش‌ بيهوده بوده‌؟ و اشتباهش‌ كجا بوده‌؟


➕سرانجام ‌در جلد سوم‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ می‌رسد كه‌ "به‌ جای ارباب‌ بايد با ارباب‌پرستی" ‌مبارزه‌ می‌كرده‌ كه‌ در اذهان‌ دهقانان‌ ريشه‌ دوانده‌ است‌. به همین خاطر‌ ‌سرانجام‌ در جلد سوم‌ تصميم‌ می‌گيرد آتش‌ به‌ خارستان‌ بزند و خارستان ‌در واقع‌ همان‌ زنجيرهای‌ ذهنی‌ دهقانان‌ است‌.نگاهی‌ به‌ تئوری‌های مربوط‌ به‌ دگرگونی جامعه‌ در تاريخ‌ معاصر ايران‌ از دورهٔ مشروطيت‌ تاكنون‌ هميشه‌ بیانگر دو نوع‌ نگرش‌ بوده؛

➕ نگرش‌ اول‌ عبارت از راديكاليسم‌ انقلابی‌ و تغيير قهری ‌ساختار سياسی‌ جامعه‌ با توسل‌ به‌ سلاح و تفنگ بوده‌ است. اين‌ ديدگاه‌ نه‌تنها در دههٔ چهل‌ و پنجاه‌ و در آستانهٔ انقلاب‌ ۵۷ ديدگاه‌ غالب‌ بوده بلكه‌ در انقلاب‌ مشروطيت‌ و پس‌ از آن‌ نيز گاهگاهی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.اگر مثلاً حيدرعمواوغلی‌ها با توسل‌ به‌ نارنجک می‌خواستند با كشتن‌ محمدعلی‌شاه‌ بساط‌ ظلم‌ را از صحنهٔ ايران‌ برچينند در واقع‌ ‌راه‌ ميان‌بُر و ساده‌ای را براي‌ مبارزه‌ با ستم‌ برگزيده‌ بودند.

➕آنان فكر می‌كردند كه‌ با كشتن‌ حاكمی‌ جبار، مردم‌ زير سلطه‌اش‌ آزاد خواهند شد اما نبايد اين‌ اشتباه‌ اساسی‌ ایشان را از نظر دور داشت‌ كه‌ آنان‌، حاكم‌ را از توده‌های ‌محكوم‌ جدا می‌دانستند و به‌ تعامل‌ ذهنی‌ و روابط‌ عميق‌ بين‌ يک ‌ستمگر و ستمكش‌ در يك‌ نظام‌ استبدادی‌ توجه‌ نمی‌كردند و فكر می‌کردند كه‌ رژيم‌ شاهی‌ را می‌توان‌ با بمب‌ تروريستی ‌فروريخت‌ و يا روستاييان‌ را با تشويق‌ به‌ عدم‌ پرداخت‌ ماليات‌ و بهرهٔ مالكانه‌ و همچنين‌ شوراندن‌ دهقانان بر عليه‌ فئودال‌ها، نظام‌ فئودالی‌ را متلاشی‌ ساخت‌.

➕ كسروی‌ در نقد گروه‌ اول‌، زمانی‌ چنين‌ نوشت‌: ما نيک آگاهيم‌ كه‌حيدرخان‌عمواوغلی‌ها و علی ‌مسيوها و... در راه‌ استقلال‌ و آزادی اين‌ كشور به‌ هرگونه‌ جان‌فشانی‌ آماده‌ بودند؛ آنان‌ در یکجا اشتباه‌ می‌کردند، از گرفتاری‌ها و آلودگی‌های توده‌ها ناآگاه ‌بودند و می‌پنداشتند اگر ريشهٔ استبداد كنده‌ شود، تودهٔ مردم‌ به‌ راه‌ پيشرفت‌ می‌افتند در حالی كه ‌درد اصلی‌، جهل‌ و نادانی و ناآگاهی‌ مردم‌ بود.

➕گذشتِ‌ زمان،‌ صحت‌ سخن‌ كسروی را نشان‌ داد، به‌طوری‌كه‌ وقتی مجلس‌ اول‌ به‌ توپ‌ بسته‌ شد، مردم‌ در غارت‌ اموال‌ و فرش‌های مجلس،‌ روی قزاقان‌ لياخوفی‌ را سفيد كردند و حتی‌ به‌ درختان‌ نيز رحم‌ نكردند.اندکی بعد، وقتی در تبریز، خانهٔ ستارخان توسط روس‌ها تخریب و فروریخت باز مردم در غارت اموالِ خانه، سر از پا نمی‌شناختند. بعدها هم وقتی در کودتای ۲۸ مرداد خانهٔ مصدق تخریب شد، باز مردم همان غارت و تراژدی را تکرار کردند. نباید فکر کرد که غارتگران همگی ضد مشروطه بودند بلکه اکثرشان اصلاً بی‌طرف بودند.


➕در مقابل‌ گروه‌ اول‌، گروه‌ دوم‌  قرار داشتند كه‌ مشكل‌ را امری فرهنگی تلقی‌ كرده‌ و بر تغيير تدريجی‌ فرهنگ‌ مردم‌، آگاه‌ كردن به‌ حقوق‌شان و مبارزه‌ با جهل‌ و خرافات‌‌ تاکید می‌کردند؛ افرادی چون‌ ميرزافتحعلی‌ آخوندزاده‌، ميرزاآقاخان‌ كرمانی‌ و ميرزاعبدالرحيم‌ طالبوف‌‌ در اين ‌گروه‌ جای‌ دارند.بدون کار فرهنگی و آگاهی سیاسی مردم، درافتادن با استبداد با توسل بر سلاح، به مثابهٔ با شمشیر چوبین به جنگ آسیاب رفتن است؛ چرا که آن نظام استبدادی، برآمده از اعماق ذهنی همان مردم است.


📄در واقع مصداق این شعرِ «مصطفی‌ بادكوبه‌ای‌» بودند:
ما ستم‌ را نشانه‌ گرفته‌ بوديم‌
اما همهٔ تيرها از كمان‌ دانش‌ پرتاب‌ نشد. ای‌ كاش‌ نخست‌ جهل‌ را نشانه‌ گرفته بودیم ...!



▪️نویسنده:؟



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ اپیدمی اطلاعات (اینفودِمیک)

Ⓜ️ infodemic = information + epidemic

📝 محمدرضا سلیمی


➕ اطلاعات یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های هشتگانه‌ی تفکر است. درواقع، اطلاعات خوراک تفکر است؛ ما بدون اطلاعات نمی‌توانیم بیندیشیم. ریچارد پل و لیندا الدر در کتاب معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه می‌گویند: اندیشیدن صرفاً تا جایی می‌تواند درست باشد که بر پایه‌ی اطلاعات درست استوار باشد. (ص۶۰)

➕ اگر اطلاعات مضر، گمراه‌کننده و بیش‌ازحد با ترس و شایعات توام باشند؛ پیامدهای مهلک و سهمگینی در پی دارند. برای مثال، مردم در زمان کرونا برای حفاظت از جانشان با اطلاعاتی درباره‌ی پیشگیری از این بیماری بمباران می‌شدند که درنهایت به طولانی‌تر و شدیدتر شدن این بیماری منجر می‌شد. درواقع، در دوران کرونا مردم جهان هم‌زمان با دو پدیده‌ی خطرناک دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند:

● ۱‌. پاندمی کرونا
● ۲. اپیدمی اطلاعات.

➕ تقریباً همه‌ی ما بیماری کرونا را تجربه کرده‌ایم و یا با علائم و عواقب آن آشنا هستیم. اما افراد بسیار اندکی با اپیدمی اطلاعات یا infodemic (اینفودِمیک)، علائم و عواقب آن آشنا هستند.


‼️اپیدمی اطلاعات یا infodemic چیست؟


➕ واژه‌ی infodemic (اینفودِمیک) از دو واژه‌ی information (اطلاعات) و epidemic (اپیدمی یا همه‌گیری) تشکیل شده است. وقتی دو واژه‌ی information و epidemic با هم ترکیب می‌شوند، تکواژه مرکب infodemic ساخته می‌شود که به معنای «همه‌گیری اطلاعات»است. اولین بار در سال ۲۰۰۳ دیوید راتکاف، استاد علوم سیاسی و روزنامه‌نگار آمریکایی، واژه‌ی infodemic را ابداع کرد. کاربرد این واژه در زمان کرونا در سال ۲۰۲۰ به اوج خود رسید.

➕زمانی که افراد در مواجهه با بیماری‌های همه‌گیر و کشنده مانند بیماری کرونا درباره‌ی آنچه لازم است برای حفاظت از جانشان بدانند نمی‌دانند، و به‌جای آن اطلاعات مضر و گمراه‌کننده می‌دانند و آنها را به کار می‌گیرند؛ اپیدمی اطلاعات اتفاق می‌افتد. اپیدمی اطلاعات استعاره‌ای‌ است برای توصیف اینکه چگونه کژآگاهی و دروغ‌پراکنی در رسانه‌ها و فضای مجازی و فیزیکی مانند یک ویروس از یک شخص به شخص دیگر منتقل می‌شود و مانند یک بیماری جان انسان‌ها را به خطر می‌اندازد.

➕اپیدمی اطلاعات یعنی شیوع اطلاعات مضر و گمراه‌کننده درباره پاندمی‌ها یا بیماری‌های دنیاگیر مانند کرونا که با واقعیت، شایعات و ترس درمی‌آمیزد و به‌طور گسترده در فضای مجازی و فیزیکی منتشر می‌شوند. این اطلاعات دوره‌ی بیماری را طولانی‌تر، مبارزه با آن را سخت‌تر و تصمیم‌گیری را دشوارتر می‌کند.

➕تِدروس آدانوم، مدیر کل اتیوپیایی سازمان بهداشت جهانی، در دوران کرونا اعلام کرد که ما هم‌زمان داریم با دو پدیده‌ی خطرناک و مهلک مبارزه می‌کنیم: ۱. پاندومی کرونا؛ ۲‌. اپیدمی اطلاعات. البته، او اذعان کرد که مبارزه با اپیدمی اطلاعات به‌مراتب سخت‌تر است مبارزه ویروس کروناست. درواقع، در دوران کرونا دو ویروس بسیار خطرناک هم‌زمان جان انسان‌ها را می‌گرفتند: ۱. ویروس کرونا؛ ۲. ویروس کژ‌آگاهی (اینفودمیک).

➕ سرانجام متخصصان واکسن کرونا را ساختند و جان میلیون‌ها انسان‌ را نجات دادند، اما ویروس کژگاهی هنوز دارد جان هزاران انسان را در سال می‌گیرد و هزینه‌های هنگفتی را در زمینه‌های گوناگون به ما تحمیل می‌کند. واکسن اپیدمی اطلاعات تفکر نقادانه است. تفکر نقادانه به ما می‌آموزد که چگونه اطلاعات درست، کافی، مهم و مناسب را از منابع موثق جمع آوری و تحلیل کنیم و فریب شبه علم و کلاهبردارانی که برای مداوای بیماری‌ها، درواقع برای سودجویی کلان خودشان، با دروغ پراکنی داروهای سنتی و گیاهی را تجویز می‌کنند نخوریم.



📝 منبع: معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه، نوشته‌ی ریچارد پُل و لیندا اِلدِر



#تفکر_نقاد
#سوگیری_شناختی




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ اعتماد || آشنایی‌زدایی از واژه‌ها


➕بسیاری از کسانی که به من مراجعه می‌کنند یا در کارگاه‌های مهارت‌های زندگی فرامتنی حضور می‌یابند، یکی از رایج‌ترین سؤالاتشان از من در مورد " اعتماد" است. آن‌ها معمولا از تجربه‌های تلخ اعتمادشان به دیگران سخن می‌گویند و خیانت‌هایی که به این اعتماد شده است.بسیاری از این افراد - چه مرد و چه زن - چنان تجربه‌هایشان تلخ و گزنده است که دیگر تا آخر عمر نمی‌توانند رابطه‌ای عمیق و عاشقانه را دوباره تجربه کنند، چراکه همواره در ترس تکرار تجربیات گذشته‌اند.

➕ حقیقت هم این است که اگر مراد ما از واژه‌ی اعتماد،  اعتمادکردن به "دیگران" باشد، همواره این ترس درون ما باقی خواهد ماند
و اصولا چه تضمینی وجود دارد که فردی که ما وقت، عشق و زندگی‌مان را به پایش می‌ریزیم ، همواره به این عشق ما متعهد باقی بماند؟ چه کسی می‌تواند چنین تضمینی به ما بدهد؟ یا در روابط اجتماعی و کاری، در شرایطی که همه دنبال منافع خویشند، اصولا اعتماد چه جایگاهی دارد؟


➕جواب من در کلاس‌ها همواره ساده و کوتاه بوده است؛ آن‌چه باعث ترس از ورود در رابطه‌های جدید بعد از شکست‌های پیشین می‌شود ، خود اعتماد نیست، تفسیر اشتباه ما از واژه‌ی اعتماد است.   از منظری فرامتنی، اعتمادکردن به دیگران بی‌معنی است، چراکه آن "دیگران" خارج از کنترل ما هستند، آن‌ها رفتارهایشان تابع نیازهای خودشان است و هیچ کسی نمی‌تواند تضمین بکند که ما همیشه تنها کسی خواهیم بود که نیازهای او را برآورده می‌کنیم و اصولا این تصور در دنیایی که ذاتش بر تغییر است و نیازهای متغیر آدمیان بخشی تفکیک‌ناپذیر از این ذات، تصوری خوش‌خیالانه و بی‌بنیان است.اعتماد به چیزهایی که خارج از کنترل ماست و هر لحظه ممکن است اتفاق غیرمترقبه‌ای برایش بیفتد، اشتباهی هستی‌شناسانه است.

➕ ما آدم‌ها تنها به چیزهایی می‌توانیم اعتماد کنیم که بر آن‌ها کنترل داشته باشیم و متاسفانه یا خوشبختانه تنها کسی که در عالم هستی می‌توانیم کنترلش را در اختیار داشته باشیم، فقط خود خود ماست و این یعنی واژه اعتماد یک تفسیر بیشتر نمی‌تواند داشته باشد؛ اعتماد به خویشتن.


➕ حقیقت این است که ما فقط به خودمان می‌توانیم اعتماد کنیم و اعتماد به خود یعنی مسئولیت انتخاب‌های خود را پذیرفتن، چه این انتخاب‌ها در گذر زمان مشخص شود که اشتباه بوده‌اند یا درست. آن‌ها که به خود اعتماد دارند هرگز ترسی از این‌که کسی فریب‌شان بدهد یا به آن‌ها خیانت بکند ندارند، به این دلیل ساده که در لحظه‌لحظه‌ی این رابطه‌ها ما دنبال رفع نیازهای خویش بوده‌ایم - چنان‌که طرف مقابلمان نیز - و هر زمان هم که حس کنیم نیازهای ما توسط آن فرد برآورده نمی‌شود تعهد ما به خودمان ایجاب می‌کند که به خودمان خیانت نکنیم و وقتی دیگر حس خوبی از فرد مقابلمان نمی‌گیریم، با احترام جدا شویم، حال فرد مقابل ما می‌خواهد خیانت بکند یا نکند، در پی فریب باشد یا نباشد، در آینده متعهد بماند یا نماند، مهم حسی است که ما در طول این رابطه داشته‌ایم و نیازهایی از ما که در طول این رابطه برآورده شده است.


➕ کوتاه سخن آن‌که اگر می‌خواهیم زندگی ما خالی از [این‌گونه] ترس‌ها و استرس‌ها و اضطراب‌های عذاب‌آور باشد، راهی نیست جز آن‌که نگرش‌مان را به برخی از مفاهیم عوض کنیم.اعتماد، تعهد و خیانت واژه‌هایی هستند که ما معمولا در ارتباط با دیگران به‌کار می‌گیریم درحالی‌که درستش این است که آن‌ها را باید فقط و فقط در خصوص خودمان به کار ببریم؛ اعتماد به خود، تعهد به خود، خیانت به خود.



📝 کانال فرامتنی || انوش





🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ از تولید لامبورگینی در انباری تا تولید چراغ اتومبیل در خانه!

(از حجت عبدالملکی تا یاسرجبرائیلی و سرنوشت اقتصاد نحیف ایران)

🔵‌ یاسر جبرائیلی آمده در تلویزیون نشسته و گفته: « مردم در خانه هایشان چراغ ماشین را می توانند تولید کنند».🔻 بعد که مجری از او می‌پرسد آیا این چراغ اتومبیلی که «در خانه» تولید شود را می‌توان صادر کرد؟ آیا «کیفیتش» را می شود تضمین کرد؟ با استحکام جواب می دهد که چرا نشود.(ویدئو را ملاحظه کنید)

🔵 طرف از خودش نمی پرسد که چرا این حرفی را که می زنم تا قبل از من به مغزِ مردمان دیگر کشورها نرسیده بوده؟ چرا مردمان سایر سرزمین های این عالم برای تولید چراغ اتومبیل (با کیفیت) «خط تولید کارخانه ای» راه می اندازند؟و چرا مردمان مابقی کشورهای دنیا چراغ خودرو را در اتاق خواب، پذیرایی و آشپزخانه های خانه ها تولید نمی کنند؟

🔵این حرفهای یاسر جبرائیلی چقدر مشابه آن حرفهای حجت عبدالملکی است که می خواست «کارخانه تولید لامبورگینی‌ در ارومیه» راه بیندازد. و چنان با اعتماد به نفس سینه جلو داده بود که انگار نه انگار که اگر تولید لامبورگینی این قدر «ساده» باشد که تو می گویی پس چرا در تمام کشورهای دیگر دنیا در هر ارومیه ای «یک کارخانه لامبورگینی‌» وجود ندارد؟!چرا استرالیا نتوانست صنعت خودروی خودش را حفظ کند و چرا نیسان بارها تا مرز ورشکستگی رفت؟ مگر به عقل آنها نمی رسید که تولید در سطح لامبورگینی اینقدر «ساده» است که تو می گویی...

🔵 امتحان پس نداده ها
اینکه سرنوشت اقتصاد ایران چرا به این روز و روزگار افتاده که یک نفر انتظار تولید چراغ ماشین در اتاق پذیرایی خانه دارد و دیگری کل فرایند تولید لامبورگینی را در سه دقیقه خلاصه سازی/ساده سازی می کند، به ما نهیب می زند که چه شده است؟ آیا فضا اینقدر تهی شده است که سطح کسانی که در حوزه اقتصاد کلان نظر می دهند به چنین وضع اسفناکی رسیده؟ یا اینکه مشکل از رسانه است که فقط با اینها سخن می گوید و به اینها میدان می دهد؟ آیا برنامه جهان آرا نمی تواند با انبوه جوانان ایرانی که در حوزه اقتصاد در برترین مراکز صنعتی و تحقیقاتی دنیا منشاء اثر هستند گفتگو کند؟آیا فقط باید برود و یاسرجبرائیلی را بیاورد که چنین حرفهایی را «با اعتمادبه نفس» بر زبان بیاورد؟

🔵 زمانی بود که محمود احمدی نژاد در سخنرانی عمومی و در مقابل دوربین گفت: «به رئیس سازمان انرژی هسته ای گفتم یک دختر خانمی ۱۶ ساله دبیرستانی در خانه انرژی هسته ای را تولید کرده» (لینک+)🔻. و بعد با اعتماد به نفس گفت: «این خودباوری است». و او نگفت که چرا در سایر کشورهای دنیا دختر دبیرستانی انرژی هسته ای در خانه تولید نمی کند؟

🔵 مساله اینجاست:
آسیبی که کشور از ناحیه امثال یاسر جبرائیلی ها و رائفی پورها خواهد خورد خیلی بیشتر از آسیبی است که از محمود احمدی نژاد خورد.اینکه کسی در سه دقیقه (با لحن مدعی)برای کارخانه تولید لامبورگینی‌ در‌ ارومیه تعیین تکلیف می کند، فرقی با تولید انرژی هسته ای در خانه یا «خط تولید چراغ ماشین در اتاق خواب» منازل ندارد. اما خطر از آنجاست که لااقل محمود احمدی نژاد خود را در برابر برخی جریانات عقل مدار می دید و به ناچار قدری ملاحظه می کرد، ولی این «جوانان امتحان پس نداده» عرصه ی مقابل خود را کاملا خالی می بینند. این لحن تحکمی جبرائیلی را در این گفتگو با مجری جهان آرا ببینید!

🔵 نقطه دریغ اینجاست:
یک زمانی بود که ژاپنی ها می خواستند می‌خواستند که تویوتا بتواند در «بازارهای جهانی» وارد شود. لذا سوئیچیرو تویودا بعد از صدها ساعت جلسه با مهندسین ژاپنی، ده ها بازدید از بنز، فورد و جنرال موتورز انجام داد تا عاقبت به «تصمیم» هوشمندانه برای تولیدات جدید تویوتا رسید. امروز ما با نسلی از جوانان مواجهیم که «تجربه اداره یک بقالی» را نداشته اند و بدون توجه به «تجربه سایر کشورها» برای اقتصاد کشور نسخه می پیچند. بدون تجربه تولید یک دمپایی پلاستیکی درباره زنجیره تولید در پیچیده ترین صنایع نظر می دهند.این طیف جوانانِ خود استاد خوانده یک چیز را خوب بلد هستند و یک درس را خوب خوانده اند و آن «رسانه» است.آنها ظهور، حضور هیجانی و درشت گویی در مقابل رسانه را به نیکی آموخته اند.

🔹 آن جوانی که در عرصه صنعت تجربه پس نداده (و هیچ وقت منشاء تولید/اثری نبوده) را در هیچ کشور دنیا در مصدر تصمیم گیری/نظارت قرار نمی دهند.

🔹 استفاده از ظرفیتهای جوانی ضرورت است ولی تجربه جهانی چیست؟ تجربه دیگر کشورها می گوید که اگر جوانی مستعد و دانشمند است ظرفیتهای ذهنی خودش را در بستر استارت آپ توسعه بدهد.او باید بتواند در یک زیست واقعی (نه زیست گلخانه ای) در قالب «یک شرکت ثبت شده» منشا تولید یک محصول/محتوا/فناوری بشود، نه اینکه مقابل دوربین بنشیند، و برای اقتصاد یک کشور هشتاد میلیونی درشت گویی کند.



🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
/channel/solseghalam/2326

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ سیل بستگی داره در دوره چه کسی بیاید تا علم الهدی بگوید خشم خدا بوده یا نبوده!



#صدق_الله_العلی_العظیم




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ مجادلات جلسات قانون اساسی پیرامون برابری زن و مرد


#قانون_اساسی




🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ ایران، جامعه بی دفاع!


➕ رعیت ایرانی مجبور است برای خرید مایحتاج روزمره خود 10 درصد اضافه تر مالیات ارزش افزوده بپردازد؛ قبل از پرداخت حقوقش هم که پول زور دولت (همان مالیات و تامین اجتماعی!) را کسر کرده اند؛ اگر هم برای فرار از تورم بخواهد باقیمانده درآمدش را به چیزی باارزش تبدیل کند باز مالیات چی به سراغش می آید تا جلوی سفته بازی! او را بگیرد. خودرو و ماشین و ملک هم در امان نیست. اینها را بگذاریم کنار عوارض مختلف که اگر از خدمات مشخصی استفاده کرد باید بپردازد. مالیات های بیشتر هم در راهند که حسب مورد دولتی ها رعایا را تیغ بزنند. معمولا پروپاگاندا خالی کردن جیب مردم با گیر دادن به پزشک و طلا فروش و ... شروع می شود و دولت فخیمه نقش منجی فقرا را بازی می کند!

➕ در مورد مالیات توجیهات زیاد تراشیده اند ولی گفته می شود عمده کاربرد آن تامین هزینه های عمومی است، اما سوال اصلی بی پاسخ می ماند، حد معقول این هزینه ها چقدر است؟ علی الاصول وقتی مردم پولی می دهند باید بتواند بر هزینه کرد آن نظارت کنند، چیزی که با این اوضاع صلح مسلح میان مردم و دولت شوخی است! طبیعی است که آدم عاقل بگوید پولم در جیب خودم باشد بهتر است تا آن را در جیب های گشاد دولتی ها بریزم تا برای خوشایند بالادستی هایشان آن را حرام کنند. چرا باید خرج دولتی را بدهیم که هر سال حداقل 40 50 درصد از جیب رعایا با تورم بر می دارد و البته عایدات نفت را هم به فنا می دهد؟ امیدی هم که به آینده نیست و فقط دنبال پول زور است.

➕سرقت سرقت است و فرقی نمی کند سارقان مردان نقاب پوش باشند یا کت و شلوارپوش های یقه بسته دولت، حاصل کاری یکی است! سوال اینجاست مگر دولت باید بتواند از همه چیز با هر نرخی مالیات بگیرد؟ شاید بشود برای مالیات حداقلی برای انجام وظایف «ذاتی» دولت نظیر امنیت و قضا توجیهی داشت ولی مثلا چرا باید مردم را برای حفظ ارزش مالشان تنبیه کرد؟ وقتی دولتی با سیاست خارجی فشل و مداخله گری حداکثری فضای نااطمینانی را دامن زده چرا باید بتواند مردم را برای این ناکارآمدی تنبیه کند؟

➕متاسفانه جامعه ایرانی در مقابل موج غارت دولت بی دفاع مانده است؛ دوست گرامی آقای پیشنهاد کرده اند: که جامعه باید بتواند به غارتگری دولت واکنش نشان دهد و از تجربه تی پارتی در امریکا یاد کرده اند؛ نگارنده هر چند به اصلاح امور امیدی ندارد ولی اطلاع از تجارب جهانی می تواند به ارتقای معلومات ایرانی جماعت کمک کند. اگر بناست اصلاحی در قانون اساسی رخ دهد شاید مهمترینش این باشد که دولت نتواند از همه چیز و به هرشکلی مالیات بگیرد؛ الله اعلم.



📝 امیرحسین خالقی



#حکمرانی_غلط
#اقتصاد_دستوری




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ رانت و رانت‌خواری به زبان ساده


➕صنعتگران و بازرگاناني كه در شهر بخارا در مسير جاده ابريشم فعالیت می‌کردند مرتب به رونق و ثروت این شهر می‌افزودند. اما در سال ۱۲۲۰ میلادی، دروازه‌هاي اين شهر به روي يكي از قدرتمندترين سپاهيان گسیل شده از سوي چنگيزخان مغول گشوده شد. مهاجمان به جاي نرمي و ملايمت، ثروت بخارا را تصاحب كرده، نيروي كار مفيدش را به بردگي گرفته و شهر را به تلي از خاك تبديل كردند.

➕مردماني كه در اقتصادهاي مدرن امروزي ثروت را از ديگران مي‌گيرند با روش‌هايي زيركانه‌تر و ظریفانه‌تر از چنگيزخان عمل مي‌كنند. چنگيزهاي عصر مدرن كلاه‌برداران، رهبران خودكامه، نظامياني كه وارد سياست مي‌شوند، كارتل‌هاي توليدي، دلالاني كه قيمت سهام را دستكاري مي‌كنند، اتحاديه‌هاي فاسد، سياستمداران رشوه‌بگير، تبهكاران، و انحصارگران از هر نوعي هستند.

➕تصاحب ثروت ديگران به سه روش انجام می‌شود:

● دزدي و رشوه (جنايي)،
● يارانه‌ و مقررات گذاري (سياسي)
● كارتل و انحصار (قدرت بازاري).

➖دزدي و رشوه‌گيري:
قابل‌فروش‌ترين دارايي‌ها در بيشتر كشورهاي فقير، منابع معدني هستند. پس از فروپاشي كمونيسم در روسيه در سال ۱۹۸۹ سرمايه‌داران-تبهكاران به غارت و چپاول منابع معدني پرداخته و آنها را به خارج صادر كرده و می‌فروختند. براساس فهرست نشريه فوربس در سال ۲۰۰۳ در بين ۳۰۰ نفر با بيشترين ثروت در جهان، ۲۶ روس وجود داشت كه ۱۱  تاي آنها ثروتشان را از راه فروش نفت گرد آوردند.

➖ پس از اينكه در سال ۱۹۹۵ در گينه استوايي نفت كشف شد، تئودور اوبيانگ حاكم اين كشور و دولتش ۷۰۰ ميليون دلار در حساب‌هاي خصوصي در ريگس بانك واشنگتن دي.سي. سپرده‌گذاري كردند (اين حقايق زماني برملا شد كه نهادهاي نظارتي امریکا اقدام به جريمه بانك به جرم گزارش‌ندادن پولشويي احتمالي كردند.) نمونه مشابه، سسه سكو موبوتو رئيس جمهور كنگو از ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۷ بود كه ميلياردها دلار پول‌هاي چايپده شده از كشورش را در حساب‌هاي بانكي سوئيس نگه داشت.

➖نشريه فوربس هر ساله فهرست حدسي از ۱۰ نفر از ثروتمندترين «شاهان، ملكه‌ها و ديكتاتورها» منتشر مي‌كند. بيشتر آدم‌هاي اين فهرست کسانی هستند که بر كشورهاي نفت‌خيز حكومت مي‌كنند.برخي مقامات دولتي به جاي اينكه ثروت متعلق به منابع عمومی را بگيرند، مستقیما از شهروندان خصوصي اخاذی می‌کنند. بيشتر قوانين‌ اساسي‌ كشورها، حكومت‌ها را ملزم مي‌سازند كه در صورت گرفتن اموال مالكان خصوصي،‌ خسارت آنها را جبران كنند، اما برخي سياستمداران، خود را فراتر از قانون مي‌بينند. هنگامي كه قدرت بر قانون مي‌چربد، سياستمداران به مصادره اموال شهروندان خصوصي به‌ويژه دشمنان خود بدون جبران خسارت اقدام مي‌كنند.

➖موگابه رئيس جمهور زيمبابوه، در سال ۲۰۰۰ ميلادي متحدان سياسي خود را تشويق كرد كشتزارهاي شهروندان سفيدپوست را مصادره كنند كه اثرات اقتصادي فاجعه‌باري به دنبال داشت. بيشتر مقامات فاسد و خرده‌پای حكومتي، به جاي دزديدن نفت يا مصادره زمين، مردمی که براي انجام كارشان به آنها نياز دارند را سرکیسه می‌کنند. اين مقامات رسمي ممكن است براي دادن مجوز، انجام يك وظيفه، ناديده گرفتن تخلف از قانون يا بدهي مالياتي، گرفتن يك سند رسمي، انجام يك خلاف، يا برگزاري جلسه دادگاه درخواست رشوه كنند. ماليات فساد يعني هزينه‌اي كه رشوه‌هاي كوچك بر كسب‌وكارها تحميل مي‌کنند رشد اقتصادي را كند مي‌سازد، دقيقاً مانند تاير كم‌بادی كه سرعت خودرو را كم مي‌كند.


▪️دکتر جعفر خیرخواهان



#اقتصاد
#اقتصاد_دستوری




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ جهان بینی‌ داستایوفسکی



▪️آوای فلسفه



#فلسفه




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ آیا بدون اعتقاد به خدا، اخلاقی زیستن ممکن است؟


▪️استاد مصطفی ملکیان

#پادکست



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ داشتن سواد رابطه یعنی:


➖ ۱ . وقتی اشتباه از سمت من هست،عذرخواهی کنم و طرف مقابل رو فقط مقصر ندونم!


➖۲. احترام طرف مقابلمو نگه دارم و بهش توهین نکنم!


➖۳. خواسته هاشو بشنوم و اجازه صحبت کردن در مورد نیازهاش بهش بدم!

➖ ۴. طرف مقابل رو بازیچه خودم نکنم!


➖ ۵. ابتدای رابطه که هیجان بالاست از سرهیجان به اون حرف های امیدوار کننده نزنمو بعدش به هیچ کدوم عمل نکنم!

➖ ۶.تا اختلافی پیش میاد سريع بلاکش نکنم و اجازه توضیح دادن و صحبت در مورد اختلافات رو بهش بدم!

➖ ۷ .حد و مرز خودمو مشخص کنم و طبق اون در رابطه رفتار کنم

➖ ۸. مسئولیت ورود به رابطه رو بپذیرم و دائما به دنبال مقصر نباشم!

➖ ۹. زمان برای طرف مقابلم بذارم و بهونه نداشتن وقت نیارم!

➖ ۱۰. به دنبال منفعت خود فقط در رابطه نباشم!

➖ ۱۱. بدون اینکه خودشناسی خوبی از خودم، پیدا نکردم وارد رابطه نشم!




#روانشناسی




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ همه وصیت نامه یک شهید!

● قابل توجه کسانی که به نام وزیر انقلابی سرکار آمدند و بزرگترین اختلاس تاریخ ایران را رقم زدند!



#صدق_الله_العلی_العظیم



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ مدرنیسم چیست و چرا برای ما مهم است؟


▪️گفته ام که بزرگترین گسل اجتماعی و تاریخی ایران تقابل بین مدرنیته و سنت است. همین تقابل است که تمام جوانب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما را تعیین کرده است. گویی ما در ایران با دو نوع مردم روبرو هستیم، کسانی که خود را کاملاً در جهان مدرن و جهانی می بینند و سعی می‌کنند با آن همراه باشند و همچنان در رویاهای سنت زندگی می‌کنند.




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ دلار یا ریال؟! تجربه دلاریزه شدن اقتصاد اکوادور

▪️از پدیده ی ال‌نینو و خرابی های ویرانگرش در اکوادور تا چپ های کمونیستِ اسلامی



▪️حسین میرزایی || چراز



#اقتصاد_دستوری
#حکمرانی_غلط



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ 10 کشف شگفت‌انگیز باستان‌شناسی ایران

➕ در این ویدئو، درباره ده مورد دیگه از کشفیات باستان‌شناسی ایران صحبت شده.. کشفیاتی همچون گنجینه نقره‌ای نوشیجان تپه، بانوی هفت هزار ساله تهران، گنجینه غار کلماکره، محوطه ساسانی بندیان درگز، معبد اسرارآمیز لائودیسه در نهاوند، جام طلای کلاردشت مازندران، جام سیمین مرودشت، مفرغینه‌های محوطه سنگتراشان، آبراه تخت جمشید، فلوت‌های سه هزار ساله سگزآباد دشت قزوین.


● پی نوشت؛ اون یافته مربوط به سگزآباد که فلوت معرفی شده، بخشی از لگام اسب بوده و فلوت نیست.



#تاریخ_ایران




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ مورگان شوستر در ایران
🔹علت وحشت روس و انگلیس از حضور این آمریکائی در ایران چه بود؟




#تاریخ_ایران



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ تراریخته

▪️دکتر هادی صمدی


➕چرا با اینکه تقریبا اجماع کلی دانشمندان بر آن است که تراریخته ضرری برای سلامت انسان ندارد اما این محصولات نام خوبی نزد عموم مردم ندارند؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان به برخی یافته‌های روانشناسی تکاملی اشاره کرد که در وبینار «تراریخته در ترازو» در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی عرضه شد.



#پادکست
#فلسفه_علم




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ موتور سواری نماینده جدید مجلس و #ضرغامی؛ هر دو برخلاف قانون بدون کلاه ایمنی هستند!


▪️پی نوشت: از نیت این آقایون برای انتشار این ویدئو بی خبرم اما، یکی از الزامات موتورسواری کلاه است مثل عقل برای حکمرانی!



#پدرسوخته_بازی




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ میرزا کوچک خان جنگلی:
■ ملی گرایی مومن یا سوسیالیستی سرسخت


#تاریخ_ایران



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ #خاویر_میلی رئیس‌جمهور جنجالی آرژانتین با کاهش هزینه‌های دولت و تعطیلی برخی ادارات دولتی، تورم ماهانه این کشور رو تک رقمی کرد. اما در ایران کاملا شرایط برعکسه و دولت علاوه بر افزایش مالیات‌ها برای تامین مخارج خودش، هزینه‌هاشم سال به سال زیادتر میکنه. نکته مهم اینکه خاویر میلی حتی نرخ بهره رو هم به حدود یک سوم کاهش داده.

● در ایران چندتا دستگاه دولتی رو میشه تعطیل کرد بدون اینکه هیچ تاثیری روی اقتصاد و کیفیت زندگی مردم داشته باشه؟


📝 بهنام صمدی


#توئیت_نوشت



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ #تولستوی در سن ۶۷ سالگی دوچرخه سواری را یاد گرفت؛ این در ادبیات به یک مفهوم تبدیل شده است که به آن "دوچرخه تولستوی" گفته می‌شود و معنی آن می‌شود:


"برای هیچ چیز دیر نیست"


#حرف_حساب


🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ 300 سال سیاست استعماری روسیه در ایران از پطرکبیر تا امروز


▪️خرمگس || صابرصادقی



#تاریخ_ایران




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ سمرقند ازبکستان مقبره ی تیمور لنگ


#تاريخ_جهان
#ازبکستان




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️سه درس سعدی برای انسان امروز
کاوه بهبهانی از فضیلت های سعدی می‌گوید.



#ادبیات
#فلسفه



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟


➕ ما از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟ در این باب دو تحلیل وجود دارد و هر دو تحلیل مورد تاکید روان‌شناسان دین بوده است؛ اگر بخواهیم ببینیم در زندگی در حال پرستش چه امری هستیم، دو تحلیل وجود دارد و با هر کدام از آنها که راه برویم، به بیراهه نرفته‌ایم:

➕ تحلیل اول این است که آن چیزی که حاضریم همه چیز را فدای او کنیم، اما حاضر نیستیم آن را فدای چیزی کنیم، آن بت ما و خدای ما می‌باشد، هر چه که باشد. یکی از شعرای عرب در قرن سوم هجری می‌گوید که روزگاری یک کِشتی‌ای در حال حرکت در دریا بود، ناگهان دریا متلاطم شد و امواج بلندی برخاست که این امواج و طوفان جان آنان را در معرض خطر و هلاک قرار داد، دیدند هیچ چاره‌ای جز این نیست که کِشتی را سبک کنند، آن وقت به ساکنان کِشتی گفتند که هر چه را می‌توانید به دریا بریزید، مردم ابتدا چیزهایی را که کمتر دوست می‌داشتند به دریا ریختند، گفتند سودی نبخشید، باز هم باید کِشتی سبک‌تر شود، باز آمدند یک چیزهای دیگری را به آب ریختند، و همین طور ادامه یافت، می‌گوید ببینید وضع به کجا رسید که عالِمی کتابهای خود را هم به آب ریخت! این معنایش این است که برای او کتاب‌ها از همه چیز ارزشمندتر بوده است، چرا که آخرین چیزی که به آب انداخت کتاب‌هایش بود.

➕ حال اگر قرار باشد ما روزی چیزها و تعلقات خویش را از خودمان دفع کنیم و آنها را دور بریزیم، درواقع از چه چیزی نمی‌توانیم قطع تعلق کنیم و می‌گوییم نخیر، به هر نحوی که هست باید این را نگه داریم؟ همان چیز خدای ما است. از این لحاظ فراوانند انسان‌هایی که خدایشان، خدای دین و مذهب نیست. چیز دیگری است که همه چیزشان را فدای آن می‌کنند. نه آن خدای دین و مذهب که در آیین خودشان - حال هر آیینی که باشد - وجود دارد؛ پس یک روش این شد که حاضر هستیم چه چیزی را دور بریزیم و چه چیزی را به هیچ قیمتی دور نمی‌ریزیم.

➕ تحلیل دوم: اما یک روش دوم هم وجود دارد و آن اینکه به چه چیزی بدون پرسش تسلیم هستیم؟ در واقع تسلیم چه چیزی هستید بدون آنکه درباب آن کندوکاو کنید؟ آن چیز خدای شما است. می‌شود کسی در باب شخصیت‌ها اینگونه باشد، مثلا کسی در باب روحانیون اینگونه باشد. قرآن می‌گوید که یهود و نصاری اینگونه بودند «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الها واحداً لا اله الا الله هم سبحانه عما یشرکون» (توبه / ۳۱) قرآن می‌فرماید که یهود و نصاری عالِمان دین خود را می‌پرستیدند، پس می‌شود روحانیت‌پرستی کرد. روحانیت‌پرستی هم یک نوع بت‌پرستی است. هر چیزی را می‌شود پرستید.



▪️استاد مصطفی ملکیان




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ داستان زندگی فرح دیبا
رازهای خصوصی فرح


#تاریخ_معاصر
#پهلوی



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ دام شواهد تاییدکننده و تکنیک های رهایی بخش



➕در یک مطالعه روانشناسی دو گروه را انتخاب کردند یکی موافق مجازات اعدام و دیگری مخالف مجازات اعدام. به هر دو گروه، دو گزارش دقیق و علمی دارند درباره اثرات مجازات اعدام. هر دو گروه هر دو گزارش را خواندند، یک گزارش حاوی مطالبی مبنی بر تایید مجازات اعدام بود و دیگری برداشتی برعکس داشت و مجازات اعدام را درست نمی دانست. بعد از از مطالعه نتیجه جالب بود:

➕ هر دو گروه به عقیده خود معتقدتر شده بودند! و می گفتند که معلوم شد که ما درست فکر می کنیم! چه اتفاقی در ذهن آن ها افتاد؟
ذهن آن ها به طور ناخودآگاه و اتوماتیک اطلاعاتی که موافق نظر پیشینی آنان بود را برجسته می کرد.همچنین به صورت مرموزی و به گونه ای ناخودآگاه و اتوماتیک اطلاعات منفی را حذف یا بازتفسیر می کرد. مثلا می گفت که درست است اما مهم نیست.

➕این مساله فقط مختص آنان نیست. همه ما در این دام می افتیم: دامی که آن را شواهد تاییدکننده می نامند. این دام ریشه روان شناختی دارد. ما از سرگردانی و تضاد در هراسیم. بنابراین سعی می کنیم که شواهد، نشانه ها، آمار، ارقام، اطلاعات و گزارش هایی را جمع و جور کنیم که انتخاب های ما را تایید کند.

➕ فرض کنید می خواهید یکی از محصولات تان را به بازار اروپا صادر کنید. اما یکی از کارمندان به شما خواهد گفت که نشانه هایی را دریافت کرده است که یورو سقوط خواهد کرد و در نتیجه درآمد صادراتی شما کاهش پیدا می کند. بنابراین شما دست به کار می شوید و به جمع آوری شواهدی می پردازید که نشان می دهد یورو در حال تقویت شدن است. شما چه کار کرده اید؟ دقیقا در دام شواهد تاییدکننده افتاده اید. چرا که فقط شواهدی را جستجو و یافته اید که تصمیم قبلی شما را تایید می کند.


➕در انتخابات هم در معرض این خطای رایج هستیم. فرض کنید که من از قبل یک ذهنیت مثبت در مورد یکی از کاندیداها دارم. در فرآیند انتخاب به این نتیجه می رسم که وی دو ويژگی مثبت دارد (مثلا تعامل خوبی با طیف های مختلف سیاسی دارد و همچنین سلامت مالی دارد) و دو ويژگی منفی (تجربه کار اجرایی را ندارد، برنامه مشخصی هم ندارد). اینجاست که دوباره سازوکار شواهد تاییدکننده فعال می شود: پیش خودم می گویم مهم این است که وی بتواند با افراد مختلف کار کند و فاسد هم نباشد. بقیه چیزها خیلی مهم نیست.


🛜تجویز راهبردی:

● چه انتخاب همسر، چه انتخاب کیف و کفش، چه انتخاب استراتژی، انتخاب های ما در معرض دام شواهد تاییدکننده هستند. چگونه می توانیم ذهن مان را ورزش بدهیم که در این دام نیفتیم یا کمتر از عواقب آن خسارت ببینیم؟

➖1- چون ذهن ما علاقه مند شواهد و مدارک مثبت (تاییدکننده) است ممکن است شواهد ضعیف را هم بپذیرد. در مورد شواهد تاییدکننده با وسواس عمل کنید و از خودتان بپرسید واقعا این آمار/اطلاعات/برداشت درست و صحیح و محکم است؟

➖2- کسی را که با شما مخالف است را برای یک گفتگو دعوت کنید. ببینید می توانید با استدلال، نظر وی را تغییر دهید؟ حتی اگر در جلسه کسی به درستی استدلال دیگری اعتراف نکند اما بعدا در خلوت خود، نظرمان را تغییر خواهیم داد.

➖3- آگاهانه و فعالانه در جست وجوی شواهد تضعیف کننده (منفی) بگردید. چرا که ذهن شما به صورت خودکار شواهد تاییدکننده را خواهد یافت.



📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی



#توسعه
#مدیریت



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…

مدرسه علوم انسانی

Ⓜ️ چهار معیار مهم برای رشد و توسعه اقتصادی


➕ مهم‌ترین مساله من، چگونگی رشد و توسعه اقتصادی ایران است. زیرا اگر کشوری درآمد نداشته باشد، نه از نظر فرهنگی و نه از نظر اجتماعی رشد نمی‌کند؛ همچنین از اعتبار بین‌المللی لازم نیز برخوردار نخواهد بود.امروزه همه امور، شامل دیپلماسی، فرهنگ، آموزش، ثبات اجتماعی، اهمیت منطقه‌ای و بین‌المللی، تحت‌الشعاع افزایش دائمی درآمد ملی قرار دارد.

➕موانع شکل گیری یک اقتصاد قوی در ایران واژه ای در مهندسی وجود دارد به نام Benchmark که می‌توانیم آن را به معیار و افق ترجمه کنیم؛ آن افق و معیاری را که مطرح می‌کنیم کجاست؟ اگر افق پاکستان باشد، زندگی متوسط ایرانی خیلی بهتر و از این نظر قابل مقایسه با پاکستان نیست و از همه ابعاد جلوتر از پاکستان است. یک زمانی افق و معیار را ترکیه یا زمانی دیگر کره جنوبی قرار می‌دهیم. این‌ها هریک برای خود الزاماتی دارد.

➕من معتقدم رشد و توسعه اقتصادی، علم است مانند علم پزشکی. اگر پزشکانی از کشورهای نیجریه، کانادا، بنگلادش یا فنلاند در یک جا جمع شوند و در رابطه با بنیان‌های سلامت انسان صحبت کنند، احتمالا نود درصد صحبت‌های آنها یکی است. چرا؟ چون پزشکی علم است. همین موضوع در مهندسی نیز صدق می‌کند. من معتقدم توسعه و حکمرانی نیز علم هستند.به همین دلیل، توسعه پیدا کردن یک تصمیم است. زیرا کشوری، یا جامعه‌ای که تصمیم به توسعه بگیرد، باید کارهایی را انجام دهد. اگر آن کارها را انجام داد توسعه پیدا می‌کند والا زندگی ادامه دارد؛ ایران حاصلخیز است، منابع دارد، کسی از گرسنگی نمی‌میرد. اما با این روش، ایران هرگز به معنای کره جنوبی ، سنگاپور، مکزیک، برزیل و اندونزی توسعه پیدا نمی‌کند. من می‌خواهم معیارها را خدمتتان عرض بکنم.

➖ ۱. حاکمیت، مدیریت را از مالکیت جدا کند. امروز در چین ۸۲ درصد مالکیت اقتصادی نزد افراد و بنگاه‌هاست، این را مقایسه کنید با زمان مائو که همه امور در اختیار حکومت بود، مردم حقوق و حدودی نداشتند. اما الآن می‌توانند با پرداخت مالیات، در قالب قانون و سیاست‌گذاری‌های رسمی کشور عمل کنند، ثروتمند شده و وارد صحنه بین‌المللی شوند. مادامی که یک کشور نپذیرد حکومت مالک نیست و فقط باید ناظر، قانون‌گذار، سیاست‌گذار و مجری باشد، نمی‌تواند وارد عرصه‌های مختلف توسعه یافتگی شود.

➖۲. قبول تخصص‌گرایی
بر اساس واقعیت دوران جدید هر کاری به یک تخصص نیاز دارد. یکی از شکاف‌هایی که بین ما و اعراب خلیج فارس در بیست سال آینده وجود خواهد داشت، شکاف عمیق تخصصی خواهد بود. حوزه‌ی علم در ایران در حداقل ارتباطات جهانی خود است. نیروهای منتخب باید در یکی یا دو رشته مشخص، متخصص باشند. کشور ما پر است از افرادی است که ابتدا کار اجرایی کرده‌، سپس لابلای کار اجرایی، تحصیل کرده‌اند. حال چگونه فوق‌لیسانس و دکترا گرفتنه اند، بماند. کسی که دکتری می‌گیرد، باید پنج سال کامل در اختیار کتاب، مقاله، پژوهش، بحث، گفت‌وگو، کتابخانه و دانشگاه باشد. نمی‌تواند لابلای صدها جلسه، مدیریت امور، نظارت و کارهای دیگر، دکترا بخواند. این است که از تخصص به معنای دقیق کلمه صحبت می‌کنم و متخصص کسی است که یک نفر وقت و عمر گذاشته تا ابعاد پیچیده یک رشته را درک کند. برای ارتباط با دنیا، تسلط بر یک زبان خارجی است که می‌تواند انگلیسی، عربی، یا فرانسه باشد. به میزانی که یک متخصص، جهان را بهتر بشناسد، بهتر می‌تواند در حوزه نمایندگی عمل کند. برای همه حرفه‌ها، این موضوع صادق است.


➖۳. به اشتراک گذاشتن (sharing)
فردگرایی و فردیت در جامعه ما موج می‌زند. به دلایل بسیار مهم تاریخی، ما ایرانی‌ها اهل shareکردن نیستیم. امور تابع فرد است. ما در خیلی از مسائل از جمله در ثروت ، قدرت، مدیریت، و نظارت مایل به shareکردن نیستیم. این خودبزرگ‌بینی، خودحق‌پنداری، خودمحوری، بسیار عمیق است. اگر نگاه حکمرانی ۹۵ به داخل و ۵ به خارج باشد نمی‌تواند share کند. اگر نگاه روی ۶۰ به ۴۰ برود، اتفاقات خیلی خوبی می‌تواند رخ دهد.

➖۴. ارتباطات بین‌المللی پویا و فعال
منِ نوعی و شما نوعی هر چقدر داخل ایران کار کنیم، ممکن است از خودمان خیلی راضی باشیم، اما چه زمانی به انتقاد از خود می‌پردازیم؟ زمانی که وضعیت رقابتی ما از حوزه داخل به حوزه خارج گسترش ‌یابد. وقتی می‌بینم یک استاد هلندی در ۳ دقیقه همان حرف‌هایی را می‌زند که یک استاد خاورمیانه‌ای در ۴۵ دقیقه مطرح می‌کند، معنای زمان و کارآمدی برایم آشکارتر می‌شود. چگونه آدمی می‌تواند خود را از این جهان یادگیری و رقابت منفک کند؟


▪️بخشی از گفت‌و‌گوی خبرآنلاین با دکتر محمود سریع‌القلم



#توسعه



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

Читать полностью…
Подписаться на канал