yousefieshkewari | Неотсортированное

Telegram-канал yousefieshkewari - پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

1742

نوشته‌هایی درباره‌ی دین، جامعه، سیاست کانال رسمی حسن یوسفی‌اشکوری وب‌سایت: http://yousefieshkevari.com تماس با ادمین: @Eshkevarii

Подписаться на канал

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🎥 تصاویری از تظاهرات میلیونی مردم یمن

🔹میلیون‌ها نفر از مردم یمن امروز در صنعا پایتخت این کشور در حمایت از مردم غزه به میدان آمدند و با شعار«خون آزادگان در راه پیروزی قرار دارد» تظاهرات کردند.

#بیست_و_دو_هزار_ششصد_کشته
#کشتار_نه_هزار_کودک
#پنجاه_و_هشت_هزار_زخمی
#هفت_هزار_مفقود
#جنایات_جنگی_اسرائیل
#نسل_کشی_اسرائیل
#دولت_آپارتاید_اسرائیل
#غزه
#فلسطین
#اشغالگری

/channel/ganji_akbar

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

سوگنامه ای برای حمله دهشتناک تروریستی امروز کرمان
دیدن صحنه های خونین مردم بی دفاع در یک راهپیمایی مسالمت آمیز در کرمان از توان من خارج است.
به راستی در برابر این حد از خشونت و ددمنشی چه می توان گفت و چه می توان کرد؟ فعلا مهم آن نیست کدام دست جنایتکار چنین فاجعه ای آفریده است، آنچه مهم است نفس چنین رخدادی است و این که دارد عادی می شود و این می تواند وضعیت تا حدودی عادی زیست جهان انسان امروز را دگرگون کند. به ویژه کشتارهای بی مهار اسرائیلی ها در غزه و این همه خشونت بی سابقه که دارد جهان را وارد وضعیت تازه ای می کند. خشونت های تروریستی و آدم کشی های جاری در خاورمیانه و در فلسطین اشغالی، درآمد ناامیدکننده ای است برای آینده بشریت. به ویژه حمایت های بی دریغ دولت آمریکا از چنین جنایت هایی و نیز سکوت حمایتی اغلب رهبران اروپایی مدعی حقوق بشر از این جنایت ها بر این نوامیدی می افزاید. هرچند تا این لحظه کسی و گروهی مسئولیت کشتار سبعانه امروز کرمان را بر عهده نگرفته است ولی بیشترین احتمال متوجه دولت راست افراطی کنونی اسرائیل است. این که برخی مقامات اسرائیلی تلاش کرده اند از خود سلب اتهام کنند و به ویژه سخنگوی دولت حامی بی چون و چرای آمریکا صریحا انتساب این جنایت را از اسرائیل مردود اعلام می کند، از قضا نشانه های قانع کننده ای است که جنایات متوجه نورچشمی آنان در خاورمیانه است.
راستی انتشار سخنان یک فرد ایرانی - اسرائیلی در پارلمان اسرائیل و دعوت از مقامات چنان دولتی تروریستی برای حمله نظامی به کشورش در چنین روزی، واقعا تصادفی است؟ با این همه باید منتظر ماند و دید. در هرحال از چنین جنایتی بسی غمگین و متأسفم و به مردم ایران و به ویژه به خانواده های داغدار صمیمانه تسلیت می گویم.
حسن یوسفی اشکوری
چهارشنبه 13 دی 1402 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://youtu.be/hWMI3r_migo

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

سفر به ایران
جمعه 30 اسفند 87 / 20 مارس 2009
1
عصر روز سه شنبه کیوسی را به قصد رم ترک کردم. در رم آقای سید علی اکبر موسوی خوئینی را دیدم. ایشان چند روز پیش تلفنی با من تماس گرفت و معلوم شد که در ایتالیاست و در شهر میلان. گفت که تقاضای ویزا از آمریکا در دوبی کرده و منتظر است موافقت شود و او به آمریکا برود. ایشان در شهریور ماه گذشته قصد خروج از کشور را داشت که در فرودگاه تهران مانع خروج وی شدند اما اخیرا موافقت کردند و او برای گردش و بازدید در اروپا بود. از فرانسه به ایتالیا آمده و از اینجا نیز قصد عزیمت به پاریس را داشت. .قرار شد در سر راه رم شبی نزد من بیاید که جور نشد. .ایشان همراه خانواده اش به ونیز رفت و بعد به رم. در ترمینی ایشان را دیدم. با آقای علی ایزدی و ایشان در کافه ای (بار) نشستیم و ضمن صرف قهوه ساعتی گپ زدیم. محور بحث اصلی موضوع انتخابات ایران بود. در پایان دوستانه به آقای موسوی توصیه کردم در آمریکا (که فعلا باتلاقی برای دانشجویان و عناصر ناراضی حکومت است) به دام عناصر و جریانهای سلطنت طلب و مغرض و سیاسی باز آمریکا نیفتد و مثلا سر از تلویزیون صدای آمریکا در نیاورد.
دلیل آن را نیز توضیح دادم و گفتم درست است که در انتقاد و طرح اشکالات علیه نظام ایران غالبا هم نظریم اما مبانی و انگیزه ها کاملا متفاوت و چه بسا متضاد است و به هرحال این جریانها از امثال ماها به عنوان ابزار استفاده می کنند و لذا ماها نباید از لج جمهوری اسلامی با آنان همکار و هم سو شویم. آقای موسوی گفت که در دیداری که با آقایان خاتمی و کروبی داشته اینان نیز دقیقا همین را گفته اند.
پس از آن با آقای ایزدی به مغازه ای رفتیم و چند قلم جنس به عنوان سوغاتی برای سفر به ایران خریدیم.
شب را منزل آقای ایزدی بودم. پسرم روح الله و خانمش هم که در رم بودند آمدند و شام را با هم خوردیم. صبح چهارشنبه همراه یک زوج جوان، که عازم ایران بودند، به فرودگاه آمدیم و ساعت سه به وقت تهران و 12:50 به وقت رم پرواز کردیم. در سفر خوش گذشت. جوان نامش امیرحسین قراگوزلو بود. تازه ازدواج کرده بودند و در رم درس می خواند و تقاضای ویزا از آمریکا کرده بود و منتظر پاسخ بود تا به گفته خود برای ادامه تحصیل به آمریکا برود. گفتم چرا آمریکا؟ گفت من عاشق آمریکا هستم. بعد افزود آقای اشکوری دعا کنید ویزای من درست بشود. فعلا همه عاشق آمریکا هستند. 28 ساله بود در طول سفر به تفصیل در باره چگونگی انقلاب ایران و آغاز و انجام آن صحبت کردیم. برای او توضیح دادم که انقلاب اجتناب ناپذیر بود و مقصر اصلی آن نیز شاه و رژیم تحت امر وی بود.
این جوان مطایبه ای در باره آقای خاتمی گفت که نشنیده بودم. از ته دل خندیدم. گفت: خاتمی به حج رفته بود. هنگام رمی جمرات، دیدند که ایشان نگاه می کند و به شیطان سنگ نمی زند. یکی گفت: آقای خاتمی چرا ایستاده اید و رمی نمی کنید؟ گفت: فکر می کنم با گفتگو بهتر می شود مشکل را حل کرد!
در فرودگاه تهران دخترم و پسرم محمود و برادرم لطف الله و خانواده اش و خواهرم و همسرش آمده بودند. فعلا در تهران هستم. قصد دارم پس از یک ماه به ایتالیا برگردم. احتمالا تا اواسط تابستان خواهم ماند. زندگی مجردی در آن جا پر بد نیست. .سکوت، آرامش، کار، روزی دو ساعت پیاده روی، سلامت روح و جسم نعمت بزرگی است که کم و بیش حاصل است. بوه یژه در زندگی مجردی فرصت پیدا می شود تا آدم کمی به خود برسد و حداقل کارهایش را خود انجام دهد. مخصوصا ما مردهای ایرانی همواره به وسیله مادرها و یا همسرهایمان تر وخشک می شویم و خود در زندگی داخل خانه دست به سیاه و سفید نمی زنیم.

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

Verified
🔸تجسّم شرافت و نجابت | یاد #عزت_الله_سحابی و #هاله_سحابی در دهمین سالگرد درگذشت | #هادی_حیدری | دهم خرداد هزار و چهارصد

#سحابی #مهندس_سحابی

@hadi_heidari

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://www.zeitoons.com/87985

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🎙فرهمند علیپور:

✅اینستاگرام ۱۱ استوری از مجموعه استوری‌ها در‌خصوص «داستان زمین‌های فروخته شده فلسطین» و اینکه جدال کنونی کجا این سرزمین‌هاست و چه ربطی به اون زمین‌ها داره و.. کلا حذف کرد.

✅کل استوری‌ها رو‌ در ویدئوی دوم، و اون تعداد استوری جذب شده رو اینجا در این ویدئو قرار دادم.

🆔 @MostafaTajzadeh

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

یوسفی‌اشکوری: علی لاریجانی دروغ می‌گوید

▫️زیتون ـ یلدا امیری:

[…]
🔹حضور لاریجانی در شبکه اجتماعی کلاب هاوس در شامگاه پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت و مطرح شدن سوالاتی در مورد عملکرد گذشته او در صدا و سیما، عاملی شد که برخی از موضوعات تاریخی بار دیگر مطرح شوند، مسائلی تاریک در پرونده سیاسی علی لاریجانی و البته جمهوری اسلامی. فعالان حاضر در صفحه ای که «نخستین گفتگو با علی لاریجانی در کلاب هاوس» نامگذاری شده بود، در بخشی از سوالات خود از عملکرد او در صدا و سیما پرسیدند؛ از برنامه «هویت» که به باور بسیاری بازوی رسانه‌ای قتل‌های زنجیره‌ای ساسی در دهه ۷۰ شد، برنامه «چراغ» که حمایت از عاملان قتل ها بود و ماجرای پخش گزینشی بخش‌هایی از کنفرانس برلین از تلویزیون جمهوری اسلامی که هزینه سنگینی برای شرکت‌کنندگان به دنبال داشت.

▫️جنجال‌آفرینی و پرونده‌سازی در مورد یک کنفرانس

ماجرای «کنفرانس برلین» یکی از سوالاتی بود که در کلاب هاوس از علی لاریجانی پرسیده شد؛ کنفرانسی که پخش گزینشی بخش‌هایی از آن توسط صدا و سیما در دوران ریاست او به بحرانی برای دولت اصلاحات و تعداد زیادی از فعالان سیاسی و فرهنگی تبدیل شد. لاریجانی در این خصوص موضع انکار را کنار گذاشت و با تکرار سخنان پیشین خود از پخش این فیلم دفاع کرد.

🔹لاریجانی گفت: «در مورد کنفرانس برلین بنده همین الان هم از آن دفاع می‌کنم، به دلیل اینکه آنجا آبروی جمهوری اسلامی را داشتند می‌بردند، این خیلی متفاوت از [برنامه] هویت است. این افراد بروند در خارج از کشور با آن صحنه‌های مبتذل، بد و بیراه به نظام جمهوری اسلامی بگویند، آن نظامی که خود اینها را بالا آورده است و آنطور توهین آمیز انجام شود. به نظر ما کار درستی بود که مردم بشناسند که اینها وقتی از کشور می‌روند چه رفتاری دارند من از آن [پخش گزینشی کنفرانس] دفاع می‌کنم، الان هم دفاع می‌کنم.»

🔹کنفرانس «ایران پس از انتخابات» همایشی بود که از ۱۹ تا ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ از سوی حزب سبز آلمان و به دعوت بنیاد هاینریش بل برگزار شد. همایشی که در ایران به کنفرانس برلین مشهور شد. حدود دو ماه بعد از پیروزی اصلاحطلبان در مجلس ششم و سه هفته پس از ترور سعید حجاریان، ۱۷ نفر از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و روشنفکران در این کنفراس حاضر شدند.
[…]

حسن یوسفی اشکوری، محقق، نویسنده و دین پژوه در گفتگو با «زیتون» سخنان لاریجانی را از اساس و بنیاد نادرست دانست و گفت: «می توانم در یک جمله بگویم که آنچه آقای لاریجانی گفت تکرار همان جعلیات و دروغ هایی بود که در مقطع کنفرانس برلین در ارتباط با این کنفرانس و سخنرانانش در محافل و رسانه‌های حکومتی و دولتی ایران مطرح شد و به خصوص آنچه که در صدا و سیما اعلام شد. بعد از آن هم آقای لاریجانی رئیس صدا و سیما در یک مصاحبه تلویزیونی همین حرف‌ها، دروغ‌ها واتهامات را تکرار کرد.»

این پژوهشگر تاریخ، که خاطرات کنفرانس اوین و ماجرای سال‌های زندان را در کتابی با عنوان «از برلین تا اوین» به رشته تحریر درآورده،  دعوت بنیاد فرهنگی- ادبی هانریش بل  را از ۱۷ چهره فرهنگی و سیاسی ایران که ۸ نفر از آنها از کانون نویسندگان بودند به این منظور دانست که آلمانی ها می‌خواستند از زبان جریان‌های مختلف روشنفکری، سیاسی، رسانه‌ای و دانشجویی ایران بشنوند که ایران در چه مسیری حرکت می‌کند.

او گفت که «اکثر کسانی که صحبت کردند از موضع دفاع از اصلاحات بود. همه رفته بودیم که به ایرانیان خارج از کشور و به آلمانی ها بگوییم ایران در حال حرکت در مسیر آزادی و دموکراسی است و اوضاع در حال بهتر شدن است وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دانشگاه ها، زنان و مطبوعات همگی رو به بهبود است.»

یوسفی اشکوری سخن لاریجانی در این مورد که «نظام اینها را بالا آورد» کذب محض
خواند و گفت: «کدام یک از ۸ نفری که عضو کانون نویسندگان بودند نظام آنها را برکشیده بود؟ این خود دروغ بزرگی است هیچکدام از این ها مدیون نظام جمهوری اسلامی نبودند. حالا اگر این تعبیر در مورد امثال بنده یا مهندس سحابی هم گفته شود باید بگوییم انقلاب ما را برکشیده بود و نه نظام جمهوری اسلامی. ما همگی از جریان های مختلف مغضوب و مطرود نظام بودیم. برخوردهایی که با ما شد هم مشخص می کند. بنابر این این یک دروغ بسیار بزرگ است.»

اشکوری در مورد سخن لاریجانی مبنی بر بردن آبروی نظام، گفت: «هیچیک از ما برای بردن آبروی نظام نرفته بودیم، بلکه آنچه که گفتیم اگر نظام را به عنوان ساختار حقوقی و حقیقی آن در نظر بگیریم، به نفع آنها بود. ما می خواستیم بگوییم که جمهوری اسلامی در مسیر درستی حرکت می کند؛ البته از موضع اصلاح طلبی و دفاع از آقای خاتمی اصلاح طلبان و مجلس ششم.»


🔹متن کامل در وب‌سایت زیتون:

https://www.zeitoons.com/87610

©
@Zeitoons

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://youtu.be/0QQYR9NsENw

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

کناره گیری خاتمی به نفع موسوی
شنبه 24 اسفند 87 / 13 مارس 2009
1
در انتخابات جدید مجلس خبرگان برای انتخاب رئیس، هاشمی رفسنجانی بار دیگر انتخاب شد. رقیب وی محمد یزدی بود که گویا تلاش زیادی صورت گرفته بود تا این بار هاشمی را کنار بزنند اما موفق نشدند. هاشمی 51 رای داشت و یزدی 26. گر چه این ها اهمیتی ندارد ولی در این اوضاع وانفسا، باز این رخداد مثبت است .
2
این روزها عصرها، که برای راه رفتن به بیرون می روم، چه دل انگیز و روح پرور و چشم نواز است هوا و جنگل و طبیعت و آثار رسیدن بهار. هوا خیلی خوب شده و سرمای سخت قبلی یک هفته ای است رخت سفر بسته تا سال آینده باز گردد. در اکثر اوقات روز آسمان تقریبا بی ابر است. برخی درختان دارند سبز می شوند. در جاده های بیرون شهر کامیون ها و وانت های حامل درختان کوچک و بزرگ برای غرس و کاشتن جابه جا می شوند. کشاورزان و باغداران در باغ ها و مزارع به جنب وجوش افتاده اند. برخی شاخه های درختان را قطع می کنند. بعضی ها با کامیون چوب های خشک گذشته را منتقل می کنند. شماری برگ های خشک و احتمالا شاخه های خشک افتاده روی زمین را آتش می زنند. پیچیدن دود آتش در فضا چه زیبا و روح پرور است. واقعا سیر نمی شوم. وقتی بیرون می روم دلم نمی خواهد باز گردم. این روزها معمولا تا نزدیکی دریاچه می روم که حدود هشت کیلومتر (رفت وآمد) است و دو ساعتی طول می کشد. ای کاش در ایران چنین جایی و امکانی داشتیم.
دوشنبه 26 اسفند 87 / 15 مارس 2009
مقاله ای با عنوان «از ما عبرت بگیرید»نوشته بودم که در سایت روز آنلاین در امروز چاپ شده است.
سه شنبه 27 اسفند 87 /16 مارس 2009
بالاخره آقای خاتمی با صدور بیانیه ای از کاندیداتوری انصراف داد. وی گرچه در بیانیه خود میرحسین موسوی وکروبی را از شخصیت های ارزشمند و لایق توصیف کرده ولی صریحا از موسوی حمایت کرده است. وی که قبلا گفته بود یا او می آید یا میر حسین، پس از آمدن موسوی دچار مشکل شده و در محذور اخلاقی قرار گرفت و در بیانیه اش نیز اشاره کرده است اخلاقمداری به کسب قدرت ارجح است و او می خواست ثابت کند که اخلاقمدار است. البته چنین است اما این در حالی است که اکثریت طرفدارانش مخالفت خود را با اکثریت آرا با کناره گیری اش نشان دادند. البته در رسانه ها آمده است که گویا اخیرا از مقامات عالی به وی پیغام هایی رسیده است. اگر چنین باشد، باید یقین کرد مخالفت آقای خامنه ای دلیل اصلی این اقدام بوده است. واقعا شگفت انگیز است کسی که شانس بالایی برای انتخاب شدن را دارد چگونه به نفع کسی کنار می رود که شانس وی کمتر است. من یقین دارم که بخش بزرگی از جوانان و طرفداران رادیکال خاتمی به انفعال گرفتار شده و در رای گیری شرکت نخواهند کرد. در عین حال تردیدی وجود ندارد که خاتمی این بار در صورت انتخاب شدن مشکلاتش صد برابر بیشتر از گذشته خواهد بود و فکر می کنم شانسی برای تحقق مطالبات سرکوب شده انبوه طرفدارانش نداشت. به هر حال ببینیم چه می شود. آقای میرحسین که فعلا چنگی به دل نمی زند.
یادداشت های روزانه – قسمت هفتادم
سه شنبه 28 اردیبهشت 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

دو رسوایی در دو نقطه متعارض جهان
اول. در جهان به اصطلاح آزاد و دموکرات و به شدت حقوق بشری!
در اوج کشتار گسترده و بی مهار دولت فاسد و کودک کش اسرائیل از فلسطینی ها و در غزه، خبر و تصویر پرچم های برافراشته دولت مدرن و مدافع حقوق بشر اتریش در حمایت تمام عیار از چنان رژیم جانی و یاغی بر فراز وزارت امور خارجه و دیگر ادارات دولتی این کشور در رسانه های خبری و تصویری به نمایش درآمد! راستی کدام ابلهی است که عدالت طلبی و دموکراسی خواهی و حقوق بشری چنین دولتی را باور کند؟ به درستی گفته می شود دموکراسی به برگزاری انتخابات و اخذ آرای عددی نیست بلکه به محتوا و عملکرد کارگزاران حکومتی بستگی دار. آیا ماهیت دیگر کشورهای به اصطلاح آزاد و غربی و به طور خاص اروپایی همین است؟ امیدوارم چنین نباشد!
دوم. رسوایی از نوع دیگر در دیگر سوی جهان در ایران خودمان. حضرت الله العظمی نوری همدانی اظهار فرموده اند فروش کلیه برای تهیه جزیه دختران خلاف شرع نیست! عجب! به محض خواندن این خبر به یاد سخنی از زنده یاد شریعتی افتادم که صرفا به نقل آن بسنده می کنم که خود به قدر کفایت گویاست و روشن. او به طعن می گفت: بله، بی شعوری خلاف شرع نیست!!
یکشنبه 26 اردیبهشت 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

به کدام غم باید گریست؟
راستی به کدام غم باید گریست؟ این روزها در دو نقطه جهان دو حادثه خونین و آزار دهنده و در واقعه دو فاجعه رخ داده است. هر یک در جای خود نشانه ای است از وحشی گری برخی افراد یا گروه ها و یا دولت های جبار در یک سو و بی پناهی سخت دل آزار و نومیدکننده مردمانی بی پناه در سوی دیگر.
در افغانستان. گروهی سفاک و وحشی و ضد بشر و آشتی ناپذیر با هرچه سلامت است و شرافت و انسانیت و اخلاق و دیانت از کوردلی مدرسه ای دخترانه را در جایی در کابل به خاک و خون کشیده است و نوباوگانی خردسال و احیانا نوجوان را در یک لحظه به خون کشیده و قطعات بدنشان را در گوشه ای و بر دیواری و بر تنه درختی آویخته است. اینان با چه منطقی چنین کرده و می کنند؟ با زن مخالف اند؟ با دانش دشمن اند؟ با شیعه دشمنی دارند؟ نه، به گمانم اینان کوردلانی هستند که با انسانیت دشمن اند و گرنه چگونه و با چه منطق و استدلالی دست به چنین اعمال وحشیانه ای می زنند؟ چه می گویم، مگر این کوردلان اهل استدلال و منطق اند؟ به هرحال این گونه وحشی گری ها در این سالها در افغانستان و سوریه و عراق و جاهای دیگر کم نبوده است.
در فلسطین اشغالی. بیش از هفتاد سال است که رژیمی اشغالگر سرزمین مردمی بی پناه را به زور و توطئه اشغال کرده و در نهایت با نقض مکرر قطعنامه های سازمان ملل و اطلاعیه های نهادهای حقوق بشری حتی در خود اسرائیل هم قواعد بین المللی را به سخره گرفته و هم عدالت را آشکارا نقض کرده و هم به اشغالگری و زورگویی خود ادامه می دهد و هم در هر زمانی که لازم بداند با مشت های آهنین معترضان فلسطینی را سرکوب کرده و به خاک و خون می کشد. اگر این گونه اعمال وحشیانه دولت های مختلف اسرائیل از آغاز تا کنون در یک جا جمع شود، «دایره المعارف فاجعه» چند جلدی خواهد شد.
در این روزها نیز شاهد صحنه ای دیگر از این گونه اعمال قلدر مآبانه و وحشیانه در بیت المقدس هستیم. در یک سو حداکثر چند راکت و موشک پرتاب می شود و در سوی دیگر یک ارتش تا بن داندان مسلح است و مجهز به انواع ابزارهای دفاعی در یک سو (مانند گنبد آهنین) و مجهز با انواع ابزارهای سرکوب و نابودی گسترده مخالفان و مردمان بی دفاع و مال باخته و زمین باخته و ویرانی های پیاپی از سوی دیگر و کشتار زنان و مردان و کودکان بی پناه.
اما شگفت این که جهان در برابر این فاجعه ها یا ساکت است و یا با انتشار چند بیانیه بسنده می کند و صد البته برخی دولت های قدرتمند جهان با رهبری قاطع دولت آمریکا نیز عملا و رسما حامی اسرائیل بوده و در عمل دستشان به خون این بی پناهان و بی گناهان آلوده است. راستی آیا عدالت مرده است؟ آیا وجدان های بشری به کلی یخ زده و منجمد شده است؟ آیا دیگر باید از تحقق اندک عدالت و انصاف به ویژه در دولت های به اصطلاح دموکرات و حقوق بشری جهان آزاد نیز باید ناامید بود؟
راستی به کدام غم باید گریست؟ برای مرگ دخترکان قطعه قطعه شده و ماتم پدران و مادران داغدیده در بیت المقدس و غزه و در کابل؟ برای غم انجماد وجدان ها و بی اعتباری قانون و عدالت در جهان؟ و شاید هم برای بی ارزش شدن دموکراسی و حقوق بشر باید گریست؟
سه شنبه 21 اردیبهشت 400 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

اسلام؛ صلح یا تسلیم؟

📝حسن یوسفی اشکوری

▫️درآمد

یکی از کلیدواژه هایی که در شناخت دین اسلام و ترسیم سیمای اعتقادی و اجتماعی و سیاسی و تمدنی آن مهم است و سزاست در این باب تحقیق و تأمل شود، معنا و مفهوم واژه ی «اسلام» است. در این نوشتار تلاش می شود شرحی کوتاه در این باب ارائه شود بدان امید که افقی بگشاید. گفتنی این که این نوشتار بخش پنجم چهار نوشتار پیشین اینجانب است که پیش از این در زیتون منتشر شده اند.

▫️اسلام به مثابه­ی صلح  و یا تسلیم؟
در مورد معنای لغوی و اصطلاحی «اسلام» و وجه تسمیه آن آرا مختلف است. با توجه به این که ریشه لغوی این عنوان را از چه بدانیم، طبعا معنا متفاوت می­شود و حتی می توان گفت سیمای اسلام و رویکردها و اهداف و فلسفه وجودی اش متمایز می گردد. اما در لغت و اصطلاحِ اسلام دو معنا بیشتر جلب نظر می­کند و موجه­تر می­نمایند. یکی این که اسلام از سِلم یا سَلم به معنای صلح و آشتی است و دیگر به معنای تسلیم در برابر خداوند و اطاعت محض از ذات باری. هر دو معنا با مضمون و محتوا و فلسفه دین اسلام سازگار است و در قرآن نیز شواهدی برای هردو معنا می توان یافت. اسلام مصدر باب افعال است و به معنای سلم و سلیم (سلیم النفس – قلب سلیم) مترادف صلح  و دوستی و آشتی است و آیه ۲۰۸ بقره گواه این معناست و اسلام به معنای تسلیم نیز در آیات متعدد به تلویح و به تصریح آمده است از جمله آیات ۱۱۲ و ۱۳۱ بقره.
در ادب اسلامی، کلیدواژه مهم «سلام»، که هنگام مواجهه با هم و یا جدایی از هم به هم خطاب می کنیم، نشانه خوبی بر معنای صلح و سلامتی است. با این همه، معنای دوم یعنی تسلیم بیشتر رواج دارد و عموما اسلام را به همین معنا می­دانند؛ به گونه ای که اکنون کمتر کسی به مفهوم بنیادین صلح و مدارا و آشتی در عنوان «اسلام» توجه دارد.

در اینجا شرحی کوتاه لازم می نماید. آن گونه که منابع تاریخی و سیره ها گواهی می دهند، دو نوع اطاعت از پیامبر مطرح بوده است. نوع نخست، که می توان آن را اطاعت درجه اول و اصلی دانست، پیروی در امور وحیانی بوده است. در این نوع اطاعت، به التزام منطقی ایمان به وحی و نبوت، مؤمنان ملزم بودند از آیات وحیانی و پیام آسمانی پیروی کنند. اما نوع دوم اطاعت از نبی در امور سیاسی و قواعد و مقررات (قضاوت) و به ویژه در امور فرماندهی نظامی در جنگها بوده است. طبق منطق امور، مبنای مشروعیت بخش این دو نوع اطاعت متفاوت بوده است. در مورد نخست، به مقتضای دعوی نبوت، اطاعت و پیروی صرفا امور دینی و اخلاقی و انسانی برآمده از اراده و مشیت خداوند بوده و در مورد دوم، اطاعت صرفا به دلیل امارت و فرماندهی نظامی بوده است. 

🔹متن کامل در وب‌سایت زیتون:

https://www.zeitoons.com/87045

©
@Zeitoons

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

لنگه کفش بر ضد احمدی نژاد؛ خیاط در کوزه افتاد!
دوشنبه 19 اسفند 87 / 9 مارس 2009
1
در رسانه ها دیدیم که در سفر احمدی نژاد به ارومیه کسی به طرف ایشان لنگه کفش پرتاب کرده است . خیاط در کوزه افتاد. دولتیان که انتفاضه لنگه کفش علیه بوش راه انداختند و در نماز جمعه تهران آدمک بوش را لنگه کفش باران کردند، اکنون خود نیز از این طریق مورد تهدید و توهین قرار می گیرند. هر چه که به خود نمی پسندی / با کس مکن ای برادر من! ولو دشمن تو باشد.
2
از اخبار رسانه ها چنین بر می آید که در چند سفر انتخاباتی اخیر آقای خاتمی و کروبی به چند شهر استقبال خوبی از آنها شده است. و این امر موجب خشم و نگرانی احمدی نژادیان شده و در برخی روزنامه ها و سایت هایشان خشم خود را نشان داده اند.
3
هفته گذشته آقای هاشمی رفسنجانی سفر یک هفته ای به عراق داشت و در این سفر دولت عراق در عالی ترین سطح از او استقبال کرد. مثلا ایشان همراه جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق، روی فرش قرمز راه رفت و سان دید. کاری که فقط رؤسای جمهور و مقامات اول اجرایی (رئیس جمهور و یا نخست وزیر) می کنند. دیداری نیز از آیه الله سیستانی کرد و از ایشان دعوت کرد که سفری به ایران بیاید . جالب است گروهی از سنیان نیز علیه وی تظاهرات کردند و علیه ایشان شعارهای تندی دادند. کاری که تاکنون در سفر مقامات ایرانی (حتی رئیس جمهور- احمدی نژاد که چندی پیش به عراق رفت-) انجام نشد. احتمالا حساسیت روی هاشمی به دلیل شخصیت سیاسی مهم دوران جنگ و نقش وی در عملیات نظامی بوده و این افراد نیز احتمالا صدامی بوده اند.
اما نکته مهم آن است که در این میان روزنامه ایران و برخی تریبون های دولتی، به جای این که از شخصیت عالی نظام دفاع کنند و به مخالفانش بتازند، از این رخداد استفاده کرده و در مقالاتی شدیدا به هاشمی تاخته و او را متهم به تلاش برای انحراف انقلاب و رواج لیبرالیسم و عبور از نظام کرده و طبق معمول فسادهای مالی نیز به او و اطرافیانش نسبت داده اند. تعبیری که از هاشمی و جریان داده اند جالب است: نئومنتظریسم! گویا اینان فکر می کنند که هاشمی منتظری است، اگر چنین بود که به سود هاشمی بود. از این مقالات تلویحا هاشمی و اطرافیانش به برخورد نظام با آنان تهدید شده اند. نمی دانم که این مواجهه تند و بی سابقه دولتیان صرفا دیدگاه خشماگین خودشان است و یا پشت صحنه در دست نیروهای نظامی و امنیتی و راست افراطی به طور کلی است. اگر اولی باشد که اهمیتی ندارد اما اگر دومی باشد قابل تأمل است و از خشن تر شدن اوضاع حکایت می کند.
در برخی تحلیل ها دیدم که این برخورد تند و توهین آمیز به ناراحتی دولتیان از سفر موفقیت آمیز هاشمی به عراق نسبت داده بودند که دکاملا درست می نماید. اما به نظرم مهمتر از آن احتمالا نقش هاشمی در مهندسی انتخابات است که به نظر می رسد آشکار و پنهان تلاش می کند احمدی نژاد حذف شود وکس دیگر، حتی از اصولگرایان، انتخاب شود.
4
آقای صفار هرندی وزیر ارشاد طی بیانیه ای از هنرمندان خواسته است که اعتبار مردمی خود را هزینه حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری نکنند. روشن است که ایشان می داند اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان حامی خاتمی و یا به طور کلی اصلاح طلبان اند.
جمعه 23/اسفند 87/12مارس 2009
مقاله ای تحت عنوان«همیشه داوری با ماست» در نقد برنامه های صدای آمریکا نوشته بودم که روز گذشته در اعتماد ملی چاپ شده قابل ذکر است که قبلا آن را برای سایت روز آنلاین فرستاده بودم ولی روز از چاپ آن خودداری کرد.
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و نهم
پنجشنبه 9 اردیبهشت 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

گامی مهم در جهت تفاهم دینی
در خبرها آمده است که یک کلیسا در برلین آلمان درهای مکان مذهبی خود را برای نمازگزاران مسلمان گشوده و شماری از مؤمنان در ماه رمضان در آنجا نماز جمعه برگزار کرده اند. فیلم آن نیز منتشر شده و در فوق مشاهده می کنید.
با شنیدن این خبر و با دیدن این فیلم بسیار خرسند شده و به یاد گذشته های دور افتادم. سالها پیش در تاریخ تمدن ویل دورانت خواندم که زمانی در دوران زیست مسلمانان در اسپانیای اروپا از یک مکان برای اجرای مراسم مذهبی مسیحیان و مسلمانان استفاده می شد. این بدان معناست که یک ساختمان در روز جمعه مسجد بود و در آن نماز جمعه اقامه می شد و در یکشنبه کلیسا می شد و مؤمنان مسیحی در آن محل مراسم مذهبی خاص خود را به گونه ای کاملا متفاوت انجام می دادند. این خبر برای من کاملا تازگی داشت و واقعیت آن است که باورش برایم دشوار بود؛ چنان که هنوز هم کم و بیش چنین است. حال می بینم که در مغرب زمین امروز نیز چنین سماحت عملی و فراخی ذهنی نادری حداقل در گروهی از مؤمنان مسیحی دیده می شود. معلوم می شود که این سابقه هنوز هم قابلیت تکرار دارد.
در این ارتباط دو نکته قابل ذکر است:
نخست آن که چنین اقداماتی عملا می تواند از اختلافات مذهبی دیرین بین پیروان ادیان بکاهد و در مقابل بر حسن رابطه و تفاهم بین انسان های غالبا دارای ذهن و ضمیری پاک و با حسن نیت بیفزاید. به یاد می آورم که حدود ده سال پیش وقتی در تورنتوی کانادا دیدم چهار معبد مذهبی برای پیروان چهار مذهب رایج در جهان یعنی مسیحیان، یهودیان، بوداییان و مسلمانان در کنار هم بنا شده اند، بسیار خوشحال شدم. به ویژه در این فضایی که گرایشات بنیادگرایانه در شماری از پیروان دین های بزرگ جهانی و از جمله در مسلمانان قوت گرفته و پیوسته بر قهر و خشونت و جزمیت و حتی جنایت می افزاید، چنین اقداماتی بسیار موجب خرسندی است و می تواند از آینده ای بهتر برای صلح و سلام در جهان بشارت دهد.
نکته مهم دیگر آن است که آیا ما مسلمانان برای چنین کارهایی آماده ایم؟ یعنی مسلمانی و یا گروهی از مسلمانان (ولو اندک و محدود) این آمادگی ذهنی و عملی را دارند که مسجدی را برای عبادت مسیحیانی که باور به آنها تحت عنوان «نبوت عامه» در شریعت اسلام پذیرفته شده است، در اختیارشان بگذارند؟ هرچند در شرایط فعلی در کشورهای اسلامی خاورمیانه چنین انتظاری عبث است ولی در خاور دور، که تساهل مذهبی بیشتری وجود دارد، چطور؟ در اروپا وضع چگونه است؟ امیدوارم به زودی چنین اقداماتی بس مهم و اثرگذار از سوی مؤمنا مسلمان نیز در مغرب زمین دیده شود. با این حال گامی فراتر می گذارم، آیا نواندیشان و روشنفکران مسلمان، حتی در مساجدی که اخیرا دارای امام زن شده اند، این آمادگی را در خود می بینند؟ مسلمانان نشان داده اند که حتی در قرون وسطی چنین ظرفیتی داشته اند، چرا در این زمان نداشته باشند؟
در هرحال من به عنوان یک مسلمان به مسئولان کلیسای برلین تبریک می گویم و امیدوارم این باب از دو سو مفتوح بماند.
شنبه 4 ا
#یوسفی_اشکوری #دینی_اجتمایی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🔴 تجمع اعتراضی حامیان فلسطین مقابل خانه بلینکن

💢گروهی از فعالان حامی فلسطین، خودروی رسمی بلینکن را با رنگ قرمز شبیه خون آغشته کردند و فریاد "شرم بر شما" سر دادند که ویدئوهایی از آن در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

📌پلیس گفت که تجمع اعتراضی در مقابل خانه وزیر امور خارجه در ویرجینیا برگزار شد وهیچ شخصی بازداشت‌ نشد./اسپوتنیک

#عبدی_مدیا
🆔 @AbdiMedia

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

کریستوفر هجز نویسنده، تحلیلگر و کشیش آمریکایی در خصوص ماهیت واقعی تمدن غرب:
ما بی رحم ترين و كارآمدترين آدمكشان روی زمين هستيم‼️
*#*

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

قسمت دوم
2
مقاله ای تحت عنوان «چهارشنبه سوری خرافه یا حقیقت» نوشته بودم که روز چهارشنبه در سایت روز آنلاین چاپ شده است. ضمنا روز قبل مصاحبه ای در همین مورد با رادیو بی بی سی کردم که احتمالا پخش شده است .
3
سالی که گذشت از سال گذشته بدتر بود و ما از هر جهت دچار مشکلات و بحران های بیشتر شدیم. از نظر روابط خارجی واقعا اعتباری برای جمهوری اسلامی باقی نمانده و اخبار نقض حقوق بشر و مشکلات بسیاری دیگر، که محصول سیاست های کلی حاکمیت البته با اجرای محمود احمدی نژاد است، تیتر رسانه های جهان بوده است.
گرانی و تورم و فقر و فاصله طبقاتی عمیق تر شده است. سرکوبی دانشجویان و فعالان سیاسی و زنان گسترده تر از گذشته بوده است. انحطاط و آشفتگی اخلاقی عمیق تر شده است. حال همه در انتظار انتخابات ریاست جمهوری اند و آن هم چندان جای امیدواری نیست. اولا هرکس را که هسته اصلی قدرت یعنی آقای خامنه ای و نظامیان و جنتی خواست رئیس جمهور می شود و ثانیا فرضا کروبی یا میرحسین موسوی و یا اشخاص تواناتر بر کرسی ریاست جمهوری بنشینند اتفاق مهمی نخواهد افتاد. چرا که همه می دانیم رئیس جمهور در ساختار حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی سیاست های کلان نظام است که به وسیله هسته اصلی قدرت تعیین و مقرر می شود. در عین حال افراد نیز بی تأثیر نیستند و حداقل تیپ و شخصیت فردی رئیس جمهور و زبان و بیان وی و برخی تعلیمات جزئی در حوزه اقتصاد ویا فرهنگ وی می تواند کمی از مشکلات و محدودیت ها بکاهد و امکان تنفس برای جامعه مدنی و مردم فراهم کند. تفاوت خاتمی و احمدی نژاد این تفاوت گریز ناپذیر و طبیعی را به خوبی آشکار می کند. ببینیم چه می شود. ما هم یا مقلب القلوب والابصار و یا محول ا لحول والاحوال گویان از خداوند می خواهیم در سال آینده «حول حالنا الی احسن الحال» باشد ولی هوشمندی و کوشش ما هم در این تغییر احوال نقش مهمی خواهد داشت.
یادداشت های روزانه – قسمت هفتاد و یکم
سه شنبه 11 خرداد 400 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

ویژه نامه دهمین سالگرد درگذشت مهندس عزت الله سحابی،
شهادت هدی صابر و شهادت هاله سحابی منتشر گردید.
فایل کامل pdf ویژه نامه در ضمیمه قابل دسترسی و دانلود می‌باشد.

🆔 @hodasaberr

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://news.gooya.com/2021/05/post-52266.php

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

پایان جمهوریت؟
پس از آن که رهبر ایران از طریق ابزارکارآمد و ظاهرا قانونی شورای نگهبان آب پاکی روی دست مردم و اصلاح طلبان ریخت و تتمه امید به تغییر از طریق تنها بازمانده از نظام جمهوریت را نابود کرد، شماری از پایان جمهوریت و یا به خطر افتادن جمهوریت سخن گفته و نسبت بدان هشدار داده اند. حتی دختر آیت الله خمینی و نوه او نیز نسبت به این «خطر» واکنش نشان داده اند.
اما راستی کدام جمهوریت به خطر افتاده است؟ مگر تا کنون جمهوریت به معنای درست و متعارف آن وجود داشته است؟ در اینجا خطابم به نسل انقلاب و برخی پیشگامان انقلاب است. می پرسم آیا وقتی که در خیابان ها شعار می دادیم «نه شرقی / نه غربی / جمهوری اسلامی» معنای آن را می فهمیدیم؟ آیا وقتی که در قانون اساسی عنوان نظام برآمده از انقلاب را «جمهوری اسلامی» می نوشتیم و آن هم با دو قید مهم: یکی این که این نظام در تمامی موارد مسئول اجرای بی تنازل احکام شریعت یا همان «فقه جواهری» است و دیگر این که ساختار حقوقی و حقیقی همین جمهوری اسلامی نیز تحت امر ولایت امر یا همان ولایت فقیه (که چند سال بعد به فرمان رهبر جمهوری خواه انقلاب مطلقه نیز قانونا بر آن افزوده شد) و یا به آن رأی می دادیم، به راستی می دانستیم چه می گوییم و به چی رأی می دهیم؟
هرچند سخت باور دارم که نه تنها عموم مردم انقلابی و عاشق انقلاب، مردمی که تمامی آرزوهای فروخورده خود را در انقلاب و نظام تازه می جستند، بلکه پیشگامان و حتی رهبرانش نیز به درستی بر آنچه می گفتند و وعده می دادند آگاه نبوده اند و توجهی به تناقضات بنیادین سند حقوقی نظام تازه نداشتند؛ با این همه حداقل من یکی به عنوان یک انقلابی مسلمان حوزوی، اعتراف می کنم که در آن سالها مطلقا به این تعارضات و تناقضات توجه نداشتم. البته ابهام هایی در چالش فقه و جمهوریت و دموکراسی و دیگر مؤلفه های جهان مدرن برایم مطرح بود ولی با جایگاهی که برای آیت الله خمینی به عنوان یک مجتهد شجاع و تابوشکن و آن هم در قامت رهبر انقلاب و نیز زعیم نظام جدید قایل بودم (و بودیم)، دچار این تصور و در واقع توهم بودم که به هرحال این چالش ها نیز به تدریج به سود آزادی و عدالت و قانونگرایی و دموکراسی خواهد چرخید. اما تجربه تلخ چند سال اوایل انقلاب (به ویژه چهار سال حضور در مجلس اول)، مرا به این نتیجه رساند که، جدای از بدعملی و خلف وعده این و آن، مشکل اصلی در همان ساختار حقوقی نظام است. زیرا این نظام می خواهد سه عنصر متعارض را با هم جمع کند: جمهوریت، اسلام و انقلاب. جمهوری و جمهوریت دقیقا به معنای مشروعیت زمینی قدرت و مهار و هدایت آن به دست برگزیدگان ملت از طریق انتخابات آزاد و رفراندوم و مؤلفه هایی چون گردش نخبگان و احزاب و مطبوعات و رسانه های آزاد و . . . است. اسلام و آن هم اسلام فقاهتی جواهری، چه نسبتی با جمهوریت و انقلاب دارد؟ اجرای بی تنازل اسلام شریعتمدار نیز در مرحله نخست بر عهده فقیهان سنتی است و آنان نیز غالبا کمترین همدلی با جهان مدرن از جمله جمهوریت نداشته و ندارند. از آن گذشته، اگر در پایان روز 22 بهمن 57 به عنوان یک رخداد تاریخی انقلاب پایان یافته تلقی می شد، باز حداقل یک مشکل کم می شد اما آیت الله خمینی در ده سال فرمانروایی مطلقه اش، همواره بر شیپور انقلاب و تداوم آن در داخل و صدور انقلاب در خارج دمید و برای تحقق این توهم این همه هزینه بر دوش مردم و کشور و حتی همان جمهوری اسلامی نهاد. جانشین وی نیز در طول 32 سال مدعی انقلابی گری است و صریحا اعلام کرده است که یک انقلابی است و نه یک دپیلمات. البته مراد این نیست که رهبران نظام از دپیلماسی در روابط خارجی استفاده نمی کنند، که در عمل گریزناپذیر است، بلکه اما همان دیپلماسی نیز ایدئولوژیزه شده است و در نهایت در خدمت اسلام انقلابی، مدعایی که گویا قرار است تا ابد برجا بماند. البته با آغاز اصلاح طلبی، انتظار حداقلی این بوده است که به تدریج تناقض این سه عنصر متنافر، به سود جمهوریت بچرخد و آن هم ظاهرا به نقطه پایان خود رسیده است. اکنون چنین می نماید که دشمنان جمهوری تصمیم گرفته اند کار را به سود اسلام انقلابی ادعایی، فیصله دهند.
حال می توان پرسید آیا کسانی که این روزها پیاپی از پایان جمهوریت شکوه دارند و نسبت بدان هشدار می دهند هنوز هم در توهم گذشته های دور و نزدیک اند؟ امیدوارم پاسخ منفی باشد. واقعیت این است که تا درد را ندانیم درمان نیز پیدا نخواهد شد.
پنجشنبه 6 خرداد 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

http://www.nedayeazadi.net/1400/03/35163

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://youtu.be/SLKb5MNd6t4

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🔺 اگر دنبال گزارشی جامع و تخصصی از نقض سیستماتیک حقوق فلسطینیان از سوی اسراییل می‌گردید، گزارشِ بیش از دویست صفحه‌ای اخیر «سازمان بین المللی دیدبان حقوق بشر» را از دست ندهید. این سازمان بارها جمهوری اسلامی ایران را نیز به خاطر نقض حقوق ایرانیان محکوم کرده است. فایل پی‌دی‌اف این گزارش ضمیمه است 👆. گزارش مشابهی را اخیرا سازمان حقوق بشری بِت‌سِلِم (B'Tselem) که در بیت‌المقدس مستقر است در مورد نقض سیستماتیک حقوق فلسطینیان از سوی اسراییل منتشر کرده است. هم در گزارش دیدبان حقوق بشر و هم در گزارش بت‌سلم، اسراییل متهم به برقراری «رژیم آپارتاید» شده است. #معرفی‌اثر @YMirdamadi

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

تاج‌زاده، انتخابات و جنبش اجتماعی
📝حسن یوسفی اشکوری

▫️در ارتباط با رخداد انتخابات ادواری در تاریخ جمهوری اسلامی، مواضع مختلف و متنوعی داشته‌ام. جز چند رأی‌گیری سالیان نخست پس از انقلاب، تا خرداد ۷۶ در هیچ رأی‌گیری شرکت نکرده‌ام. به عبارت روشن‌تر، بازگشته بودم به وضعیت پیش از انقلاب. در آن زمان نیز انتخابات چندان بی‌معنا و بی‌محتوا بود که مانند بسیاری دیگر از مردم و به ویژه روشنفکران و فعالان سیاسی و فرهنگی، اساسا نمی‌دانستیم که رویدادی به نام انتخابات مجلس کی برگزار می‌شود و چه کسی به مجلس می‌رود. اما با وقوع انقلاب مردمی ۵۷ فضای فکری و سیاسی و اجتماعی ایران به کلی تغییر کرد و انتخابات و رأی مردم معنایی محصل پیدا کرد. به ویژه خودم از همین طریق به عنوان منتخب مردم شهرم به مجلس راه یافته و چهار سال در سمت نمایندگی مردم خدمت کردم.

🔹با این همه از همان آغاز دریافتم که مسیر بار دیگر رو به عقب است و دارد همان چرخه معیوب تکرار می‌شود. پس از خرداد ۷۶ امیدی تازه پیدا شد تا مردم از طریق حضور و رأی خود، ولو محدود و کنترل شده، اندکی در تغییر فضای مسدود کشور در بهبود وضعیت خود نقش ایفا کنند؛ بدان امید که تغییر استمرار یافته و راهی به دهی گشوده شود. اما به زودی روشن شد که «عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها». از آن پس تا کنون نیز هر بار که امیدی اندک برای تغییر مثبت در وضعیت مردم پیدا شده، در رأی‌گیری شرکت کرده و به هرحال از آن حمایت کرده‌ام. از جمله آن‌ها مشارکت فعال در انتخابات سال ۸۸ و در پی آن جنبش سبز مدتها فعالیت کرده و در حد توان به بیان و بنان برای تحقق اهداف جنبش بزرگ و مدنی سبز کوشیده‌ام.

▫️معیارهای من برای چنین رویکردی چه بوده است؟
می‌توانم به چند معیار اشاره کنم:
– دور شدن کشور از خطرات داخلی و خارجی
– تأمین حداقلی منافع ملی
– بهبود حداقلی معیشت و زندگی مردم فرودست
– گشایش نسبی فضای فرهنگ و اندیشه و هنر و تأمین حداقلی آزادی بیان
– ارتقای لازم ایران و وطنم در سطح افکار عمومی جهان

🔹فکر می‌کنم همین موارد برای روشن‌شدن معیارها در فعالیت‌های انتخاباتی ادواری‌ام کفایت کند. البته در این میان، اندیشه بنیادین من آن بوده است که تغییر رژیم به عنوان یک راهبرد (و نه لزوما به مثابهی یک آرمان) در شرایط کنونی ایران و جهان نه ممکن است و نه مفید و حداقل آن است که خلاء قدرت کشور و مردم را با خطرات عظیم و آینده ای مبهم مواجه خواهد کرد. اکنون نیز بر همین نظرم و از این رو معیارهایم در مورد انتخابات همان است که بود. با این حال در انتخابات پارلمانی سال گذشته، اعلام کردم تا اطلاع ثانوی رأی نخواهم داد. تا این لحظه هنوز بر این نظرم.

🔹اما اعلام کاندیداتوری آقای مصطفی تاج‌زاده تا حدودی وضعیت تازه‌ای پدید آورده و از این رو وادارم کرد تا تحلیل خودم را با شما در میان بگذارم. تاج‌زاده، هم صلابت و سلامت اخلاقی و صداقتش را تا این لحظه نشان داده و هم افکار و آرمان‌هایش حکایت دارد که مصمم است سنت در محاق‌رفته اصلاح‌طلبی داخلی و مدنی و خشونت پرهیز را در تداوم جنبش سبز احیا کند تا شاید گرهی در آینده دور و نزدیک گشوده شود و وضعیت بن‌بست و نومیدکننده فعلی به خروجی مفیدی برای مردم و کشور منتهی گردد.

🔹در این ارتباط سخن فراوان است ولی جدای از پرسش‌هایی در باب تأیید تاج‌زاده و یا بر فرض تأیید و حتی برگزاری انتخابات سالم و برگزیده‌شدن شخصیتی چون تاج‌زاده و آن هم با این ایده‌ها و اهداف رادیکال و غالبا ناشدنی در فضای حاکم پیش‌رو، چنین می‌اندیشم که حضور فعال ایشان و طرح چنین ایده‌هایی در جای خود مفید است و لازم است عموم فعالان فکری و سیاسی و فرهنگی از آن حمایت کنند. در چرایی این رویکرد می گویم، هرچند تا اطلاع ثانوی فضای هر نوع تغییر مثبتی مسدود است و به احتمال زیاد بار دیگر یکی از خودی‌های مورد اعتماد و ذوب در ولایت را به پاستور خواهند فرستاد، اما در چنین شرایطی نیز دنیا به آخر نمی‌رسد و هنوز «هزار می ناخورده در رگ تاک است».

🔹متن کامل در وب‌سایت زیتون:

https://www.zeitoons.com/87454

©
@Zeitoons

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🔻این ویدیوی کوتاه رو تا آخر تماشا کنید و منطق و استدلال جبهۀ حق را در آن و از زبان محمد الکرد (فعال فلسطینی) بشنوید.

🔸 مخصوصا دقایق پایانی را با دقت و چندباره ببینید و بشنوید.

🔹محمد الکرد که ساکن محله ی شیخ جراح قدس است و خانه ی آنها هم قرار است با حکم ظالمانه ی دادگاه اسرائیلی به زور غصب شده و به یک صهیونیست داده شود اینگونه افسانه ی «دفاع از خود» که رسانه های پروپاگاندای غربی برای توجیه جنایات اسرائیل ساخته اند را بی اعتبار می کند.

🔸و لحظه ی پایانی که مجری دوباره می خواهد همان افسانه ی دروغ را زنده کند، محمد با هوشیاری جوابی تاریخی به او می دهد.

🔹محمد الکرد و خواهرش مونا الکرد با فعالیت رسانه ای چشمگیرشان این روزها صدای ملت فلسطین شده اند.

🔸این ویدئو را زیاد دست به دست کنید و صدای مظلوم باشید.

ابراهیم معلم
@maktubaat

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://youtu.be/zLaW8qVAvi8

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

http://www.nedayeazadi.net/1400/02/34977

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

ما در کجا ایستاده ایم؟!
در چند روز اخیر دو خبر متناقض ذهن و فکرم را درگیر کرده است. در یک سو اعلام شد که در پارلمان انگلیس از سیاست تبعیض با رنگ نژادپرستی دولت و نظام سیاسی بریتانیا علیه رنگین پوستان پوزش خواهی شد و نخست وزیر این کشور نیز آن را تأیید کرد و در سوی دیگر خبر رسید که برای محو دایمی گورستان خاوران تهران، که نمادی از جنایت و تبعیض علیه شمار زیادی از شهروندان ایرانی است، از سوی رژیم حاکم ترفندی تازه اعمال شده است. اولی مربوط به جنگ جهانی اول یعنی بیش از یک قرن قبل است و دومی مربوط به حدود سی تا چهل سال پیش. در ماجرای نخست، مردم و دولتمردان کنونی نبوده اند و هیچ نقشی نداشته اند و در ماجرای خونین دوم هنوز بخشی از عاملان جنایت و تبعیض علیه شماری از شهروندان و خانواده هایشان و بازماندگان، در قید حیات اند و اخلاقا و قانونا ملزم به پاسخگویی و رفع تبعیض و جنایت اند. ماجرای پوزش خواهی نمایندگان و دولت انگلیس آن بوده است که در مقطع پس از جنگ اول جهانی (1914-1918 دولت وقت با رهبری وینستون چرچیل با احداث گورها و سنگ قبرهای با شکوه و طرق دیگر از سربازان مقتول خود تجلیل کرده و سربازانی دیگری از مردمان آفریقا و یا هندوستان، که در خدمت ارتش انگلیس بوده اند، را به دلیل غیر انگلیسی و غیر سفید پوست بودن، از یاد برده است و اکنون مردم و ملت انگلیس از طریق نمایندگانشان از این سنت نژادپرستانه و تبعیض آلود پوزش می خواهند و تبرّی می جویند.
اما در ایران چه گذشت؟ در دهه شصت هزاران جوان و زن و مرد و از گروه های مختلف مذهبی و قومی و سیاسی به دلایل اکثریت قریب به اتفاق ناموجه به جوخه های مرگ سپرده شدند و اجساد مقتولان را بدون اطلاع از خانواده هایشان در گورستان های بی نام و نشان مدفون کردند و اجازه کمترین برگزاری سنت سوگواری را ندادند. «دارها برچیده خون ها شسته اند» گورستان خاوریان تهران، که اکنون نماد جنایت و تبعیض جمهوری اسلامی است، نماد جهانی و تاریخی این اقدام ضد اخلاقی و ضد بشری است. از آنجا که در این چهل سال شماری از خانواده های قربانیان دهه شصت (به ویژه قتل عام تابستان 67) برای مبارزه با فراموشی تلاش کرده اند که خاوران به عنوان نماد جنایت و دادخواهی باقی بماند، حاکمان نیز، که خود مسئول این جنایت اند، به هر ترفندی دست زده اند تا خاوران فراموش شود. داستان اقدامات فریبکارانه مردان حکومت خود یک کتاب قطور خواهد بود. آخرین اقدام آن است که از اخیرا از برخی از خانواده های هموطنان بهایی خواسته اند که مردگان خود را در خاوران دفن کنند. چرا بهاییان؟ به دو دلیل. یکی این که در مکتب آقایان بهاییان نیز حق ندارند مردگانشتان را در گورستان مسلمانان دفن کنند و دیگر این که از این طریق اهالی «لعنت آباد»ی را در «لعنت آباد»ی دیگر دفن کنند تا هر دو از یاد بروند و مورد توجه کسی قرار نگیرند (لعنت آباد اصطلاح توهین آمیزی است که حاکمان برای اعدام شدگان و دیگر غیر خودی های مردود به کار می برند).
حال می مانده ام که به راستی ما در کدام جهان زندگی می کنیم و در کجای این کره خاکی ایستاده ایم؟ این دو تفکر و این دو سیاست و اخلاق چه نسبتی با هم دارند؟ حتی اگر از منظر دینی و اخلاقی هم نگاه کنیم، کدام یک اخلاقی تر و به حقیقت دین نزدیکتر است؟
دوشنبه 6 اردیبهشت 400 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

◀️ در یک اقدام کم نظیر انسانی و الهی، کلیسایی در شهر برلین آلمان درهای خود را برای اقامه نماز جمعه به روی مسلمانان گشود.
https://www.instagram.com/p/COATqSnh9Qs/?igshid=12g7018d56sej
@nasiri42

Читать полностью…
Подписаться на канал