شماره جدید هفتهنامه نیمروز
منتشر شد
طرح دوباره ادعای واهی امارات متحده عربی بر جزایر ایرانی خلیج فارس و همراهی ضمنی روسیه و چین با این ادعای ساختگی که مبتنی بر هیچ ریشه تاریخی و عرف بین المللی نیست. بهانه ای شد تا هفتهنامه نیمروز در شماره جدید خود به موضوع حاکمیت ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس بپردازد و از منظرهای گوناگون مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
در این شماره آثاری از (به ترتیب حروف الفبا): بابک آذرباد، کورش احمدی، محمد اسدینژاد، محمدعلی بهمنی قاجار، داوود هرمیداس باوند، ابراهیم بیگزاده، نصرتالله تاجیک، ماندانا تیشهیار، هما حاجی علیمحمدی، نیره حسنپور، محمدجواد حقشناس، حسین دهباشی، عبدالمحمد زاهدی، محمدعلی سبحانی، بهزاد شاهنده، بیژن شکرریز، حمید عزیزیان شریفآباد، حسین علائی، پرویز فیضی، فرزانه قاضیزاده، جهانگیر کرمی، فریده مجیدی خامنه، ژیلا مشیری، علی مفتح، مریم مهدوی اصل، یوسف مولایی و نازنین نوری نژادی منتشر شده است.
نسخه الکترونیک هفتهنامه نیمروز را میتوانید از طریق پایگاه خبری روزفام، درگاه فروش تلگرام (۰۹۱۹۵۶۸۹۶۱۱) تهیه و مطالعه فرمائید.
▫️
روزنامه جمهوری اسلامی:
🔹 در لحظه ترور فرماندهان نظامی ایران توسط اسرائیل، اس ۴۰۰های روسیه که عهدهدار پدافند سوریه هستند چرا فعال نبودند؟
🔹 اطلاعات دقیق مربوط به مکانهای این نیروها و مهمتر، اطلاعات مربوط به زمان دقیق تجمعشان در این مکانها را چه کسی به صهیونیستها داده است؟
🔹 باید عوامل نفوذی دشمن را در میان غیرایرانیها جستجو کرد که شامل افراد محلی و روسها میشود
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/fa/news/759345
🆔 @Entekhab_ir
با سلام
آقای دکتر شجاعی زند را می توان جامعه شناس ِ توجیهگر ِ بحران و تضعیف گر ِ دانش به نفع ِ واقعیت ِ موجود برای عادی جلوه دادن ِ اوضاع ِ استثنایی نامید. ایشان با تکیه بر نقاط ِ ضعف و حواشی ِ نظریه های جامعه شناسی ، که اتفاقاً در تمام نظریات ، از آنجا که مخلوق ِ ذهنیت ِ خطاپذیر و نامطلق ِ انسانی است، وجود دارد، بهره گیری ِ علم ستیزانه ای علیه علوم انسانی ، بالاخص جامعه شناسی ، از این موضوع می گیرند . از طرفی با نگاهی کاریکاتوریزه و تقلیل گرا و با برجسته سازی ِ حواشی، متن را در معرض ِ انهدام قرار می دهد، اتفاقاً بر آن پوششی علمی نیز می گذارد.
انتظار می رفت آقای دکتر جلایی پور ، قبل از هر نوع ورود به بحث، مبانی ِ نظری ایشان را به چالش می کشید.
برای مثال ، ایشان در مقام ِ تبیین ِ مسیله ی بحران ِ مشروعیت ، بدون ِ اشاره به مبانی ِ مشروعیت و چیستی و انواع آن ، مشروعیت در جمهوری اسلامی ایران را به مراتب بیشتر از کشورهای دیگر تعریف می کنند و اینکه این مسئله در ایران برجسته می شود و در دیگر کشورها که منظور ایشان کشورهای دموکراتیک ِ غربی است، آن را متکی به پروپاگاندا بر می شمارند.
گویی مفاهیم در دستگاه ِ نظری ایشان، متفاوت از آن چیزی است که در علوم انسانی تعریف و تبیین شده اند. مشروعیت، کارآمدی ، بحران و ... در علوم انسانی معانی ِ روشنی دارند و برای آنکه یک وضعیت را تبیین و توصیف کنند، بسیار روشن و راهگشا هستند، اما آقای دکتر شجاعی زند ، قبل از هر نوع پرداختن به بحث، ماهیت ِ این مفاهیم را تغییر داده تا به نتیجه ای که مد نظر دارند ، برسند.
ضرورت مواجههی انتقادی با میراث "بازرگان" "انتقاد"و نه" انتقام" از گذشته!
مصاحبهی ایران فردا با علیرضا علویتبار
1️⃣به گمان شما میراث دینی، ملی و سیاسیی مهندس بازرگان برای نسل آینده چیست؟
به گمان من شخصیت و تلاشهای زندهیاد مهدی بازرگان سه وجه متفاوت و البته مرتبط دارد.
از اینرو میتوان میراث او را در سه بخش مورد بازاندیشی و واکاوی قرار داد.
این سه وجه عبارتند از: نواندیشی دینی، روشنفکری و سیاستورزی.
بازرگان قبل از هر چیزیک نواندیش دینی بود و می کوشید تا منابع و متون معتبر دینی را در پرتو دانشها، ارزشها و روشهای معتبر امروزی مورد بازخوانی قرار دهد و پیام ودعوت فرازمان و فرامکان خدا خطاب به انسان را از ظرف زمانی و مکانی آن متمایز ساخته و به انسان امروز عرضه کند.
از سوی دیگر او یک روشنفکر بود.
زندگی و اندیشه های مدرن را تجربه کرده بود و از زاویه نیازها و دردهای انسان به نقد جامعه خویش میپرداخت.
هم به اندیشهها و باورهای رایج و هم به الگوهای رفتاری و روابط اجتماعی نقادانه مینگریست.
برای خود رسالت اجتماعی قابل بود و خود را به زندگی آموزشگاهی و بکارگیری فنون محدود نمیساخت. فزون بر این دو وجه او یک سیاست ورز بود.
حاکمیت نظمی متکی بر حقوق مردم و قانون را در عرصه سیاست دنبال میکرد و به گونه ای مسالمت جویانه و گام به گام تحقق آنها دنبال می نمود .
میرات بازرگان در این سه زمینه چه بوده و به چه کار امروز و فردای ما می آید؟
در زمینه نواندیشی دینی ما با کاروانی مواجهیم که میراث بازرگان تنها بر یکی از منازل آن دلالت دارد.
کاروان نواندیشی دینی پس از بازرگان سه منزل دیگر را در مسیر خویش طیکرده است. در هر منزل یکی از محورها نقد منزل پیشین بوده است .
اگر سر مشق بازرگان را در دین شناسی بطور خلاصه " واقعگرایی ساده و علوم تجربی محور" بنامیم. این سرمشق ازسه زاویه مختلف مورد نظر و ارزیابی قرار گرفته است.
نخست از جانب سرمشق " الاهیات انتقادی " ، بعد از جانب سر مشق " واقعگرایی پیچیده " و اینک سرمشق "برساختگرایی " .
سرمشق بازرگان در زمینه نواندیشی دینی از زوایای گوناگون نقد شده است.
شناخت شناسی او ( واقعگرایی ساده)، نگاه او به علوم تجربی ( اثبات گرایی)، باور او به امکان تفسیر متکی بر علوم تجربی از جهانبینی دینی و نگاه و نگرش او به جامعه و نظام اجتماعی (دیدگاه وفاق) در میان نواندیشان دینی موجود طرفدار چندانی ندارد و کم و بیش کنار گذاشته شدهاند.
اما درمیان دیدگاه های او ،دیدگاهش در مورد هدف وغایت بعثت پیامبران ( خدا و آخرت) هنوز می تواند محوری مهم درمباحث نواندیشی دینی باشد و کم و بیش از طرفداران توانمندی در میان نواندیشان برخوردار است.
در زمینه روشنفکری، دعوت او به پذیرش علوم جدید، نقدش بر بیکارگی و دعوتش به عملگرایی، قانونگرایی اش، دعوتش به نظم و برنامه داشتن، واقع بینی توام با پرهیز از تسلیم شدن به واقعیت های نامطلوب، دعوت به مراعات اخلاق، مقابله با خرافات و باورهای عقل ستیز و .... همگی هنوز در جامعه ما کاربرد داشته و میراث ارزشمندی به حساب می ایند. شخصیت و اعتبار او پشتوانه قدرتمندی برای پذیرش این محورهاست.
در زمینه سیاست ورزی به گمان من مهمترین میراث او برای ما" پایبندی به اصول" است. بازرگان سیاست ورزی بود که برای خودش خط قرمزهایی تعریف کرده بود.
دست یابی به قدرت یا ماندن در قدرت برای او دلیل موجهی برای زیرپا گذاشتن آن اصول نبود.
میراث ماندگار دیگر او پرهیز از عوام گرایی بود.
هیچگاه تسلیم امواج احساسی و انفجارهای عاطفی عامه مردم نمی شد. اداره امور بر مبنای قواعد و اطلاعات موجه او را از مردم انگیزی دور می کرد.
2️⃣چه درسی از مهندس بازرگان و مسیر شکلگیری اندیشه و تجارب سیاسیاش میتوان گرفت ؟
شکلگیری اندیشه ها و روشهای سیاسی بازرگان ذیل سرمشق غالب در دوران پس از شهریور ۱۳۲۰ باید دیده شود.
در آن سرمشق شیوه مبارزه سیاسی عبارت بود از: مبارزه حقوقی و پارلمانی ، سازماندهی اصناف در قالب اتحادیه های صنفی ، سازماندهی فعالان سیاسی در قالب احزاب و جبهه ها و تلاش برای ارتقای فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی. افرادی که ذیل این سرمشق پرورش یافتهاند ضمن آنکه به اهمیت حکومت توجه دارند و با مداخله خارجی مقابله میکنند، اما تکیهگاه اصلی خود را "نهادهای مدنی" قرارمیدهند.
علاوه براین میتوان در آنها نوعی مرزبندی با انقلابیگری هم در "روش" و هم در "هدف" را مشاهده کرد. از نظر روش بطور معمول آنها پرهیز از خشونت به عنوان ابزار تغییر، فاصلهگیری از جنبشهای تودهای ، تاکید بر رهبری حمعی و نه رهبری فرهمند و دعوت به حرکت گام به گام را پیش پای فعالان سیاسی میگذارند.....
📌 ادامه متن کامل اینجا
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
📔 سی و هشتمین همایش روز ملی مددکاری اجتماعی
با عنوان" مددکاری اجتماعی و میانجی گری"
🗓 سه شنبه 3 بهمن ماه 1402 ساعت 13
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن مددکاران اجتماعی ایران 💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
📝📝📝جدایی دارالخلافه و خلایق
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا جلالی ندوشن منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊در تاریخ حکومتهای مستولی بر ایران، شکاف میان ملت و دولت، همواره بهعنوان معضلهای مورد اشارت نویسندگان و صاحبان فکر و اندیشه بوده است، اما آن چه در این چندسال اخیر دیدهایم متفاوت از آن وضعیتی است که از آن به شکاف دولت- ملت یاد میشود؛ گویا جامعهای و دولتی وجود دارند که هرکدام مسیر خود را میروند.
🖊اگر دولت در سیاست بینالملل یک سوی ماجرا است، جامعه بدون توجه به اصول و ارزشهایی که بدان باور دارد در سوی دیگر میایستد. آنچه ممدوح و ستوده توسط حکومت است، مذموم و نکوهیده تلقی میشود و طرفه آنکه در هر موردی، گوش جامعه بدهکار این نیست که استاندارد امروزشان، متفاوت با استاندارد دیروز است که در واقعه پیشین از آن دفاع میکردند. پاسخ به چرایی چنین رخدادی، چراغ راهنمایی خواهد بود برای تقویت کانونها و فضاهایی که تغییر را ممکن میکنند.
🖊آنچه روی داده است، متعلق به همین دوران سپری شده اخیر است چرا که وضعیت امروز، متفاوت با گذشته است و البته در گذشته، اندکی پس از نزاعهای سیاسی، جامعه به شکلی پرشور برای تغییر به صحنه باز میگشت و با اندک بارقهای برای تغییر حتی از طریق نمایندگان نیابتی، مشارکت انفجاری در جامعه را موجب میشد.
🖊خاصیتی که رقابتهای انتخاباتی داشت و در همه سالها، مگر در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰، مشارکت مذکور با سیری صعودی تا لحظه انتخابات افزایش مییافت. اما در این دو انتخابات آخر، منحنی مشارکت، سیری صعودی نیافت و بر عددی ثابت ماند و در این روزها نیز گفته میشود هرچه به انتخابات نزدیک میشویم میزان مشارکت سیری نزولی دارد.
🖊شاید فشردگی رخدادهاست که موجب غفلت از چرایی این موضوع است، بنابراین باید رخدادها را براساس این نکته کلیدی بکاویم که این جدایی، که یک سوی آن خلایقی هستند بسیار متکثر از حیث عقیده، جنسیت، قومیت، سن، تحصیلات، سبک زندگی و…، و سوی دیگر دارالحکومهای که حالا خالصتر و یکدستتر از همیشه است و مدعی است که گره مشکلات کشورداری را میتواند با اتکاء به توان داخلی حل کند.
🖊در چگونگی این رخدادهای واقع شده باید فهمید که در کجا غیبت دولت بهجای حضورش پر رنگتر بوده و درکدام مکان دولت حاضر شده است در شرایطی که غیبت او به مذاق خلایق بیشتر خوش بوده و حضورش مایه زحمت و مرارت شده است.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
https://mashghenow.com/?p=6015
#علیرضا_جلالی_ندوشن #سیاست #اقتصاد #دولت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
📝📝📝شتاب گرفتن پیشرویها به لطف محدودیتهای شتابدار
🔻🔻🔻چهارمین گزارش تحلیلی سالیانه پیرامون روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی از پاییز ۱۳۹۸ تا پاییز ۱۴۰۲ بهکوشش ابوالفضل حاجیزادگان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊در فاصلهی پاییز ۱۴۰۱ تا پاییز ۱۴۰۲ محدودیتهای بیسابقهای بر روی اینستاگرام ایرانی اعمال شده است. کاهش سرعت اینترنت، افزایش اختلال و قطعی اینترنت، فیلترینگ اینستاگرام و حتی از دسترس خارج شدن بعضی از صفحههای پرمخاطب بهدلیل «انتشار محتوای مجرمانه». حالا زمان مناسبی است تا ببینیم هزینههای مادی و معنوی هنگفتی که برای مقابله با این دشمن فرضی به کشورمان تحمیل شده، چه دستاوردهای عینیای داشته است.
🖊بر اساس یافتههای جدیدترین فاز پژوهشِ طولیای که برای پنجمین سال متوالی بر روی روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی انجام میدهم، در طی یک سال گذشته، علیرغم تمام زحمات بیدریغ مسئولان، افزایش تعداد صفحههای پرمخاطب ایرانی اینستاگرام نه تنها ادامه پیدا کرده بلکه برای اولینبار شتاب مثبت به خود گرفته و با ۲۱ درصد رشد نسبت به سال گذشته، به عدد ۳۲۱۲ رسیده است.
🖊حالا ببینیم که در پشت این رشد کمّیِ دور از انتظار، چه لایههای دیگری نهفته است. همانطور که در جدول شماره ۱ قابل مشاهده است، سهم صفحههای «طنز و سرگرمی» در ادامهی روند نزولی پیشیناش، در پاییز سال جاری به ۲۷ درصد کاهش پیدا کرده است. سهم این صفحهها در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بهترتیب ۳۳ و ۳۰ درصد از کل صفحههای پرمخاطب اینستاگرام ایرانی بوده است.
🖊در سوی دیگر، صفحههای «آموزشی» و صفحههای «کسبوکار» موفق شدهاند به روند افزایشی خود ادامه دهند. در حالی که در سال ۱۳۹۸، تنها ۵ درصد از صفحههای پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام، محتوای آموزشی منتشر میکردهاند، با افزایش تدریجی اقبال کاربران اینستاگرام به این صفحهها، این نسبت در پاییز سال ۱۴۰۲ به ۱۶ درصد رسیده است. همچنین در حالی که در سال ۹۸، تنها ۲ درصد از صفحههای پرمخاطب اینستاگرام ایرانی را صفحههای «کسبوکار» تشکیل میدادند، این نسبت در سال جاری به ۱۱ درصد افزایش پیدا کرده است.
🖊نکته حائز اهمیت دیگر این است که سهم صفحههای «سینمایی» و صفحههای «ورزشی» در بین صفحههای پرمخاطب اینستاگرام ایرانی بهتدریج رو به کاهش است. از طرفی، مقایسه میزان تغییر در تعداد دنبالکنندگان اهالی سینما و ورزش به تفکیک گرایش سیاسی آنها نشان میدهد که جایگاه «غیرسیاسی»ها از «سلبریتی-کنشگر»ها متزلزلتر شده است.
🖊در فاصلهی پاییز ۱۴۰۱ تا پاییز ۱۴۰۲، تعداد دنبالکنندگانِ آن دسته از چهرههای سینمایی که طی سال گذشته موضعگیری سیاسی روشنی نداشتهاند، بهطور میانگین حدود ۹ درصد افزایش داشته است؛ در حالی که این شاخص برای سینماگرانی که نسبت به رویدادهای سیاسی کشور موضعگیری اعتراضآمیز داشتهاند حدود ۱۵ درصد است. همچنین، تعداد دنبالکنندگان چهرههای ورزشیِ «غیرسیاسی» تنها ۷ درصد افزایش داشته و در مقابل، تعداد دنبالکنندگان چهرههای ورزشیای که با اعتراضات سیاسی شهروندان همراهی کردهاند بهطور میانگین حدود ۱۶ درصد بیشتر شده است.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
https://mashghenow.com/?p=5982
🔗پیشینه گزارشها:
گزارش شماره ۱ - گزارش شماره ۲ - گزارش شماره ۳
#ابوالفضل_حاجیزادگان #شبکههای_اجتماعی #اینترنت #اینستاگرام
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔴 سرآمدن ظلمت استبداد و برآمدن بامداد دموکراسی
✍️ سید علی محمودی
💢 تأملی در اندیشههای مهدی بازرگان دربارۀ «استبداد و دموکراسی» در بیست و نهمین سالگرد در گذشت او
📗نه استبداد قبایی است که بتوان به راحتی آن را از تن درآورد، و نه دموکراسی شِنِلی است که بتوان به سادگی آن را به دوش افکند. نیل به فرهنگ، رفتار و مناسبات دموکراتیک، کاری است به غایت دشوار و پرزحمت.
🔻پرسش بنیادین این است که در اندیشههای سیاسی و اجتماعی بازرگان، دموکراسی چه جایگاه و چه ویژگیهایی دارد؟ بهنظر بازرگان، «حکومت دموکراسی، یعنی حکومت مردم بر مردم، بهترین شکل حکومت و شاید تنها صورت قابل قبول آن است. این طرز حکومت است که بهتر میتواند ضامن استقلال مملکت و موجب اصلاح و سعادت و ترقی ملت باشد.» بازرگان بحث دموکراسی را با توصیف و تحلیل استبداد و خودکامگی آغاز میکند. او پیکره و ساختار حکومت استبدادی را یکپارچه و دارای روابط انداموار میبیند که صدر و ذیل آن با یکدیگر مرتبط اند. به باور او، «استبداد در مقام سلطنت، در تمام مراحل، استبداد میآورد.¬¬ یعنی این فرض یا تصورنیز قابل قبول نیست که بتوان به پادشاهِ با رافت ولیاقتی اجازه داد خودِ او فاعل مایشاء خودکامه باشد و امیدوار بود که در مراتب پایینتر از خود و در امور و شئون دولت و ملت، اصول مشاوره و آزادی به معنای دموکراسی را برقرار سازد.» بازرگان میاندیشید که استبداد در تصمیم گیری خلاصه نمیشود، بلکه امور اجرایی را نیز در قوه مجریه دربر میگیرد:« وقتی پادشاهی اجازه نداد مشاورین و نمایندگان، از طرف ملت در تصمیمها و اعمال او وارد شوند و انتقاد و ایراد بنمایند، در امور اجرایی هم یقینا نمیتواند اجازه انتقاد و ایراد به مامورین منصوب خود بدهد؛ زیرا که امور جزئی بالاخره منتهی به کلیها و بالاییها میشود، و تمام امور و شئون اداری، وابسته یکدیگراند.»
🔻حکومت استبدادی، قانون گریز و قانون ستیز است، و کار حاکمان خودکامه به ظاهرسازی و ریاکاری میکشد. بازرگان میپرسد:« چطور ممکن است شاه مستبد یا دیکتاتور مقتدر، راضی شود که مامورین خاص منتخب او، مورد بازخواست دیگران واقع شوند و نظریات و اعمال آنها از آنچه بر طبق دستور و تصمیم خود او بوده است منحرف گردد؟ مگر آنکه برای دلخوشی و استفادههای تبلیغاتی، اجازه اظهار نظر و انتقادهای محدودی داده شود؛ ولی آنها که کار دستشان است، اعتنایی به این نظریات و انتقادها ننمایند و ترتیب اثری به آنها داده نشود یا مجمعهای مشورتی پرعنوانِ تشریفاتدار، صرفا برای ظاهر سازی و تایید طلبی و فریبندگی باشد. بنابراین وقتی مقام سلطنت و مملکت داری، استبدادی و دیکتاتوری شد، این حالت به همه قسمتها سرایت خواهد کرد و یک دستگاه استبدادی نمیتواند در تمام مراحل و مراتبِ خود و در روابط کلیه مامورین و شاغلین و مسئولین با مردم، غیر از رویه استبدادی و فاعل مایشائی داشته باشد.»
🔻بازرگان در بحث دموکراسی، بیش و پیش از همه، به آزادی به مثابه حق بنیادین بشر تاکید میگذارد. به نظر او، «بزرگترین خطری که امروز ملتهای عقب مانده دنیا را احاطه کرده است، همین عدم آزادی و عدم شخصیت است. روزی که مردم بدانند مصدر عمل و اثری نیستند و جلوی آزادی و نظر آنها سد شده است، دیوانه هستند اگر دنبال زحمت و کمال بروند! نان درآوردن و روزگار به خوشی گذراندن، هدف میشود.»
بازرگان بهدرستی این اندیشه را مطرح میکند که بدون آزادی، ادعای دموکراسی خواهی و تاسیس حکومت مردم بر مردم، سودای خامی بیش نیست. او مینویسد: «فکر حکومت مردم بر مردم از اینجا ناشی می شود که مردم را آزاد از بندگی و اسارت و اطاعت از دیگری دانسته و لایق اداره کردن خود می شناسد.» بازرگان پس از تبیین آزادی، به بنیان دوم دموکراسی میپردازد که برابری است. دموکراسی برپا میشود تا تبعیضهای گونهگون در میان مردم از میان برود و یا کاهش یابد. در نگاه بازرگان، «دموکراسی[ همان مکتب و مسلک و سیاستی ]است[ که ما بین طبقات مردم کشور تساوی قائل است. اگر بهلحاظ بهرهمندی و فعلیت نباشد، لااقل بهلحاظ حق بهرهمندی و بالقوه (پتانسیل) میخواهد که تمام افراد هم سطح و یکنواخت باشند و مزایا و مواهب در اختیار کس قرار گرفته و عوام و خواص همراه و همشان یکدیگر شوند. دموکراسی است که نه تنها دعوی مساوات مینماید، بلکه عدالت اجتماعی را میخواهد و حقوق افراد را مساوی و واجب الرعایه میشناسد.»
ادامۀ متن در:
INSTANT VIEW
https://telegra.ph/Democracy-and-Despotism-01-18
دومین دوره جایزه «استاد دکتر محمد قریب»، جایزه اهدایی به سرآمدان اخلاق در علوم و فناوری، به همت انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری، فردا جمعه ۲۹ دی ماه برگزار می شود.
B2n.ir/k19236
🆔 @irancsca
هزینه – فایده فضای مجازی در بند
✍علی ربیعی
(عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات)
وقتی پدیده بحران نفوذ شکل میگیرد که نهادها و تصمیمات کارکرد و کارایی خود را از دست میدهند به عنوان مثال وقتی قانونی تصویب میشود، اگر نهاد مجری قانون نتواند هدف از آن قانون را پیاده و به اهداف منتظره از آن قانون برسد اصطلاحا گفته میشود نهاد مورد نظر دچار بحران نفوذ شده است. میزان نفوذ به میزان ایجاد تغییر رفتار در مخاطبان گفته میشود و زمانی که اعمال قدرت، قانون و مقررات نه تنها نتواند رفتار جامعه را مطابق آنچه که هدف است تغییر دهد بلکه جامعه در مقابل آن مقاومت کرده و نافرمانی کند بحران نفوذ شدید پدید آمده است.
مثال ملموستر در خصوص صدا و سیماست که وقتی نتوانست به اهداف خود دست یابد دچار بحران نفوذ شده است.
چنانچه در قوانین و رفتاری که به جامعه بازمیگردد، اکثریت جامعه از آن قانون و تصمیم نه تنها تبعیت نکنند بلکه با شیوههای مختلف، آنچه بر آن تاکید و اصرار میشود را نادیده گرفته و مرتکب آن شوند نه تنها بحران نفوذ در مورد آن صدق میکند بلکه اثرات منفی و امکان تسریبخشی این رفتار در خصوص سایر قوانین هم محتمل است.
ما با دو قانون در خصوص ماهواره و فضای مجازی روبرو شدیم. از ممنوعیت ماهواره درسآموزی نشد و با رویکردی تحت عنوان «قانون صیانت» و تصمیمات جانبی آن، اکثر شبکههای اجتماعی در فضای مجازی فیلتر و دستیابی به آنها از طرق معمول و قانونی، غیرممکن شد.
در اینجا چند پرسش مطرح است:
قانون ماهواره و یا در پی آن قانون صیانت چه مزایایی را در بر داشته است؟
یکی از مهمترین آثار منفی و زیانبار چنین قانونهایی، هنجاری شدن نادیده شدن قانون و تصمیم نهادهای حاکمیتی است. وقتی تمامی مسئولان کشور و حتی مسئولان حاکمیتی و دولتی و حتی قانونگذاران، خود در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فیلترشده حضور دارند، پیامدهای منفی در بر دارد که از آن جمله به عدم باور جامعه به تصمیمات و قوانین میتوان اشاره کرد.
اخیرا، حتی رییسجمهور محترم در یکی از شبکههای مجازی فیلتر شده (اینستاگرام) تیک آبی دریافت کرد.
هرچه در خصوص هدف از فیلترینگ فکر میکنم، به این نتیجه میرسم که اهداف زیر مد نظر بوده است:
۱ )عدم تبادل اخبار سیاسی نامطلوب برای دولت
۲ ) ممانعت از تأثیرگذاری فرهنگهای مغایر با ارزشهای رسمی
۳ ) عدم استفاده ارتباطی در ناآرامیهای شهری
این روزها با استفاده از فیلترشکن، هر فردی که اراده کند امکان استفاده از تمامی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را خواهد داشت. تبادل اخبار در بستر تکنولوژی با سرعت در جریان است. در حوزه فرهنگی نیز هر گوشی دستی با کارکرد چندرسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
هدف از بند سوم نیز در شرایط عادی، فاقد موضوعیت است.
معلوم نیست کدام فایده مدنظر تصمیم گیران بوده است؟
در مقابل، دو اثر زیانبار و مخرب قابل مشاهده است.
از آثار زیانبار آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اضافه شدن هزینه فیلترشکن در سبد هزینه خانوار در وضعیت دشوار اقتصادی و همچنین گسترش شایعاتی مبنی بر مافیای فیلترشکن فروشی و مواردی از این قبیل.
آثار مخرب غیرقابل محاسبه آن نیز شامل موارد زیر است: میزان زیادی از فشار روانی در قطع و وصلها، بدبینی نسبت به کیفیت پایین اینترنت و مقایسه دائمی آن با سایر کشورها ایجاد میشود که فرد هربار در مواجهه با چنین وضعیتی دچار نارضایتی روانی مضاعف میشود.
علاوه بر این موارد، چنین قانونی دارای اثرات منفی بر رشد اقتصادی و کسب و کارهای مبتنی بر فضای مجازی است؛
اقتصاد دیجیتال در ایران در حال رشد بوده است. بنابر گزارش های رسمی، سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی از 2.2 درصد در سال 90 به 6.5 درصد در سال 400 افزایش یافته است.
شرکت های کوچک و متوسط به ویژه در بخش غیررسمی برای تبلیغات و فروش محصولات خود به طور قابل توجهی به پلتفرم های دیجیتال وابسته هستند. برخی از تخمین ها نشان دهنده آن است که نه میلیون کسب و کار متکی به اینترنت هستند. همچنین تخمین ها نشان می دهد که بیش از 2.5 میلیون کسب و وکار کوچک در اینستاگرام به فروش و تبلیغات می پرداختند. در حال حاضر با سیاست های فیلترینگ، رشد در بخش ترافیکی ثابت و منفی بوده که سعی شده با افزایش قیمت جبران شود و سیاست فیلترینگ باعث لطمه دیدن بسیاری از شرکت ها، تعطیلی، مهاجرت و کم شدن سهم اقتصاد دیجیتال شده است.
با تاملی بر آنچه که بیان شد، در بند کشیدن فضای مجازی نه تنها مزیتی نداشته است که منجر به از دست رفتن فرصت های بسیار اقتصادی و ایجاد هزینه های اجتماعی و روانی شده است و ادامه این روند غیرمنطقی و غیرمعقول به نظر میرسد. باید توجه داشت که ابتداییترین اقدام در نظام تدبیر، سنجش «هزینه_فایده» هر تصمیم است.
🆔 @irancsca
📃توتالیتاریسم چگونه پیروز می شود
✍ #علی_حاتم
نظام های توتالیتاریستی به رغم تشابه ساختاری به دلیل قرار گرفتن در مقاطع مختلف تاریخی و تمایزات فرهنگی مللی که تحت سلطه این نظام ها هستند، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. اما طبیعتا هدف مشترک همه اشکال نظام های توتالیتر تثبیت و تداوم سیستم به هر نحو ممکن است. در راستای تحقق بخشیدن به چنین هدفی موفقیت در سرکوب مخالفان، یکسان سازی همه آحاد مردم، شتشوی مغزی، ایجاد رعب و وحشت و... به تنهایی کافی نیست.
پیروزی توتالیتاریسم آن گاه حاصل می شود که مخالفان نظام در روش و منش خویش شبیه نظامی می شوند که به مقابله با آن برخاسته اند. سرخوردگی ناشی از سال ها فشار ، سرکوب ، اختناق و دشوار بودن دستیابی به یک راه حل موثر و عملی و بسیاری از معضلات دیگر ، می تواند تبعات زیانباری برای گروه های مخالف داشته باشد. در چنین شرایطی است که نه فقط بسیاری از فعالین سیاسی ، بلکه خیل عظیمی از مردم ممکن است به شیوه هایی برای مبارزه روی بیاورند که با همان شیوه ها سرکوب شده اند : تهمت و افترا به هرکس که مانند آنها فکر نمی کند ، خشونت کلامی علیه سایر گروه های اپوزیسیون که می تواند به خشونت فیزیکی ختم شود، تعصب شدید و مطلق دانستن مرام و عقیده خود، نگاهی سیاه و سفید و ایدئولوژیک به واقعیت ، و خطرناک تر از همه توجیه هر نوع وسیله ای برای رسیدن به هدف که مهم ترین دستور العمل تمام نظام های ایدئولوژیک و توتالیتر به شمار می رود.
چنین وضعیتی به منزله پیروزی نهایی توتالیتاریسم است. نه از آن رو که رژیم موفق می شود در گیر و دار نبرد گروه های مخالف با یکدیگر و دمیدن بر آتش اختلافات بین آنها به حیات خود ادامه دهد ؛ جنبه تراژیک قضیه اینجاست که حتی اگر نظام حاکم فرو بریزد چه بسا عنان قدرت به دست مخالفینی افتد که حاملان شیوه های پیشین ارعاب و سرکوب در قالب ایدئولوژی تازه ای هستند. پبروزی توتالیتاریسم به مثابه یک ایده و روش در چنین لحظه ای رخ می دهد . لحظه ای که گویی با ابدیت پیوند خورده، چون توتالیتاریسم همچنان به مسیر خود ادامه خواهد داد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نسخۀ کامل برنامۀ شیوه با موضوع «نظریۀ اجتماعی ایران» را از لینک زیر تماشا کنید:
https://telewebion.com/episode/0xaf31c30
🆔@MohandesMirHosseinMousavi
#معرفی_کتاب
#معرفی_نویسنده
▪️زیست مسلمانانه در جهان پسامدرن
مروری بر کتاب «مسلمانان پیشرو» ویراستۀ #امید_صفی
✍️ #حمید_مازیار
درآمد
کتاب «مسلمانان پیشرو: در باب عدالت، جنسیت و کثرتگرایی» (۲۰۰۳) یکی از جدیترین تلاشهای فکریِ چند دههٔ اخیر است در راه جمع زیست مسلمانانه با مشارکت فعال در ساخت انسانمحورانهٔ جهان پسامدرن. این مجموعه مقالات در اصل پاسخی است از جانب گروهی از مسلمانان پرورده در سنت آکادمیک مطالعات اسلام در غرب به فاجعهٔ یازده سپتامبر و فجایعی که در پاسخ به آن رخ دادند. اما محتوای کتاب هم گزارش و هم مجموعهٔ مهمی از تأملات دربارهٔ وضعیت اسلام در بافتار جهانی در آغاز قرن بیستویکم میلادی است. گردآورندهٔ کتاب، امید صفی، استاد گروه مطالعات آسیا و خاورمیانه در دانشگاه دوک امریکاست. در این کتاب، او گفتارهای گروهی از اسلامپژوهان آکادمیک را گردآورده که درست به نقطهٔ اتصال پژوهشهای انتقادی و سنتهای اسلامی پرداختهاند. وجه اشتراک اصلی نویسندگان فصلهای این کتاب، علاوه بر تعلق به سنت و فرهنگ اسلامی، برآمدن و آموزش دانشگاهی و فکریشان در فضای مطالعاتی علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاههای غربی است. میتوان گفت که این پیوند میان فهم انتقادی آکادمیک از اسلام از موضع بیرونی و دغدغهٔ زیست مسلمانانه از موضع درونی بر محور دو بنمایه شکل گرفته است. نخست، شکلدهی عاملیت مسلمانانه در وضعیت پسامدرن یعنی ارائهٔ فهمی از اسلام که نهتنها اجازهٔ پذیرش مفاهیم اساسیِ جهان پسامدرن را میدهد بلکه حکم به مشارکت در شکلدادن به این جهان میکند. و دیگر، دغدغهٔ نمایندگی بهمعنای ترغیب مسلمانان به دستبرداشتن از واکنشهای انفعالی، مدافعهگرانه، و هویتگرایانه به بازنماییهای اسلام در رسانه و فضای عمومی و بهدستگرفتن ابتکار عمل در بازنمایی و روایت اسلام با همهٔ تکثر فرهنگیاش بهعنوان یکی از عوامل سازندهٔ زیست انسانی پسامدرن.
🔻مطالعۀ متن کامل و دانلود فایل مقاله
#مقالۀ_مروری
#دورنما_بخوانیم
#با_دورنما_بمانیم
@doornamaa
ششمین همایش روز ملی مبارزه با فساد
«سالروز شهادت امیرکبیر»
محورهای همایش:
سرمشق امیرکبیر برای مبارزه با فساد در عصر حاضر
🔹سخنران:
دکتر فرشاد مومنی
🗓 زمان: دوشنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۲
🔹سايت بنياد فقرزدايي ايران - شفا:
🌐 www.shafa-network.com
🔹اینستاگرام بنیاد فقرزدایی ایران - شفا
➡️@shafa.network
🔹 صفحه آپارات بنیاد فقرزدایی ایران - شفا
🌐 https://www.aparat.com/user/profile/update
🔹کانال تلگرام بنیاد فقرزدایی ایران - شفا
▶️ t.me/shafanetwork
🔴الویری: دولت احمدینژاد و رییسی در حرکتهای پوپولیستی نعل به نعل هم پیش رفتند
💬در انتخابات مجلس اول یک رقیبم روحانی بود و رقیب دیگرم عضو حزب توده
مرتضی الویری:
⏺ دولت احمدینژاد و رییسی در حرکتهای پوپولیستی و مردمپسندانه متاسفانه نعل به نعل و مشابه یک دیگر پیش رفتند، بنابراین نمیتوانم تقدم و تاخری بر آنها قائل شوم.
⏺هرچه جلوتر آمدیم دامنه ردصلاحیت ها گسترده تر شد و دامنه تایید صلاحیت ها تنگ تر!ردصلاحیت آقای علوی که هم وزیر اطلاعات بوده هم نماینده مجلس، شگفت انگیز است
⏺در انتخابات مجلس اول یک رقیبم روحانی بود و رقیب دیگرم عضو حزب توده.قانون انتخابات محکمه تفتیش عقاید داوطلبان شده است
⏺عدم احراز صلاحیت، واژه من درآوردی است.نوعی قهر و بیگانگی بین مردم و صندوق رأی مشهود است. میزان مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم بیشتر از ۳۰ درصد نمیشود
⏺سختترین روزهای زندگیام را سپری میکنم.تنها راه نجات کشور اصلاح مسیر توسط حاکمیت است.تحول از طریق گفتگو با نخبگان و تکیه کردن به صندوق رأی واقعی امکانپذیر است
⏺تردید ندارم جریانی خاص بهدنبال مشارکت حداقلی است .اقتصاد کشور گروگان سیاست خارجی شده است./ خبرآنلاین
@iran_times
📝📝📝دولت یکطبقهی توحیدی!
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊بهنظر میرسد طی روندی طبقهی متوسط در ایران، بهعنوان اصلیترین موتور محرّک تحولات اجتماعی، نخست، «فاعلیت» و سپس «تخیل» سیاسیاش را از دست داده است. چرایی این تحول، از یک سو، در اقتصاد و اقتصاد سیاسی کشور و، از دیگر سو، در سیاست، بمعنی الاعم، قابل بررسی است.
🖊نتیجهی روشن آنکه در اثر شوکها و ضربههای مداوم، طبقهی متوسط تا حد زیادی زمینگیر شده و بهویژه در اثر مجموعه رویدادهای سنوات اخیر، بهطور متمرکز زیر ضرب رفته است. البته، این نکته را نباید مغفول گذاشت که در اثر برخی امواج و گشایشها آنچه به «طبقهی متوسط فقیر» موسوم است، سربرآورده است.
🖊اما بهنظر نمیرسد این طبقهی نوظهور کارکردی مشابه طبقهی متوسط داشته باشد. اینها، اما، همهی آن چیزی نیست که میتوان در یک تحلیل طبقاتی از شرایط فعلی کشور مطرح کرد. من در یادداشت حاضر تلاش میکنم به شکلگیری طبقهای جدید در درون حاکمیت بپردازم؛ طبقهای برکشیده و برساخته، که آن را «طبقهی دولت» مینامم.
🖊در کشور ما مسیری در حال پیموده شدن است که دولت را نمیتوان نماینده هیچ طبقهای دانست. زیرا اساساً طبقهای بهوجود نیامده و مستعد شکلگیری نیست و آنچه وجود داشته نیز، مضمحل شده است. در کشور ما سرمایهدارِ منفرد وجود خارجی دارد اما سرمایهداری بهعنوان طبقه شکل نمیگیرد و حتی، اندک تلاشها برای سازمانیابی سرمایهدارها در اثر دخالتهای دولت به شکست میانجامد.
🖊به همین منوال میتوان دربارهی کارگرها نیز سخن گفت. در حال حاضر کارگرهای متعددی در بازار کار ایران فعال هستند اما هیچگاه فعالیتشان در قالب سندیکایی منسجم نمیشود چه برسد به حزب و طبقه کارگر! این وضعیت به نقطهای رسیده است که دولت صرفاً خود را نمایندگی میکند.
🖊اما آیا این نمایندگی همه دولت را در برمیگیرد؟ طبیعتاً خیر. ارتزاق و سرمایهی «طبقه دولت» متکی است به نفت، مالیات، انحصار و مشارکت پارازیتی در بخش خصوصی، موقوفات، انفال، چاپ اسکناس و جز اینها و ذینفعان آن بلوک آشنایی هستند به شمول بخشهای فرادست بوروکراسی و نیز نهادهای پراکندهای که به شکل پیوسته از سرمایه ملی منتفع میشوند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6011
#سعید_حجاریان #سیاست #اقتصاد #دولت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
✅معاون امنیتی و انتظامی: ساعت چهار و نیم صبح پاکستان با موشک روستاهای ما رو زدن که ۳ تا زن کشته شده و ۴ کودک که اینها اتباع غیر ایرانی هستند.
مجری: خب، خدا رو شکر، دست شما درد نکنه .
خدارو شکر ؟!! ۷ نفر کشته شده و مجری میگوید خدارو شکر؟!
🔗در بوستان سعدی حکایتی است که در چهار بیت زیبا بدین شرح آمده است :
شبی دودخلق آتشی برفروخت / شنیدم که بغداد نیمی بسوخت
یکی شکرگفت اندرآن خاک و دود / که دکّان ما را گزندی نبود
جهاندیدهای گفتش ای بوالهوس/ ترا خود غم خویشتن بود و بس؟
پسندی که شهری بسوزد به نار/ اگرچه سرایت بود بر کنار؟
🔗بعضی این حکایت را درمورد جنید بغدادی نقل کرده اند بدین صورت که جنیدگفت : سی سال است تا استغفار همی کنم، از یک شکر که کردم. گفتند چگونه بود؟ گفت: آتش اندر بغداد افتاد، کسی مرا خبر آورد که دکان تو نسوخت. گفتم الحمدلله و سی سال است تا پشیمانی می خورم تاچرا خویشتن را از مسلمانان بهتر خواستم
همچنین این حکایت را عطار در تذکرة الاولیا درباره سری سقطی آورده است!
🔗مقایسه این حکایت با بیان خانم مجری بیانگر سقوط اخلاق و انسانیت در ایران امروز می باشد!./عزتی رستگار
@Sahamnewsorg
🔺مناظره با موضوع «مسئلۀ فلسطین»
🔺با حضور صادق زیباکلام و ماشاءالله شمسالواعظین
📍جمعه،۲۹دی۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۰، شبکهٔ چهار سیما
@Shiveh_tv4