📔در سوگ سرو ایران؛ استاد سیدجواد طباطبایی
با حضور و سخنرانی استادان برجسته کشور
و جمعی از دانشجویان و علاقه مندان به استاد:
#احمد_نقیب_زاده
#موسی_غنی_نژاد
#ژاله_آموزگار
#حمید_احمدی
#اصغر_دادبه
#صادق_سجادی
#بهروز_غریب_پور
#محمد_جواد_کاشی
#احسان_هوشمند
#قدیر_نصری
#ناصر_سلطانی
#اسماعیل_خلیلی
#الهه_ابوالحسنی
#حامد_زارع
#مصطفی_نصیری
#اشکان_زارع
#امین_مرئی
- همراه با هنرنمایی:
#سهراب_پور_ناظریان
- اجرای برنامه:
#سید_نوید_کلهرودی
🗓 سه شنبه 16 اسفند 1401، ساعت 16
🏡 خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می شود.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
.
.
جادوگرِ وسطبازِ برانداز
محسن رنانی
یک: برای خیلیها سوال بود و این دو هفته نیز خیلیها به خودم پیام دادند یا از دیگران جویای حال بودند که بدانند آیا پس از انتشار مقاله «سقوط» برای من مشکلی ایجاد شده است یا نه؟ راستش جز آن که همایش «کنشگران مرزی» را که قرار بود در ۳۰ بهمن برگزار شود و من نیز در آن سخن بگویم لغو کردند، هیچ فشار یا محدودیت یا تذکری نبوده است و امید که نباشد. البته در آن همایش من نمیخواستم درباره موضوع سقوط مطلب تازهای بگویم بلکه من میخواستم از ضرورت شکل گیری قشر یا طیفی از کنشگران مرزی یا همان چیزی که این روزها به طعنه «وسط باز» گفته میشود سخن بگویم؛ و بگویم که چگونه خوشبختانه برای اولین بار نشانگان شکل گیری طیفی از کنشگران مرزی (همان وسط بازان) در ایران آشکار شده است و ما به جای تک چهرهها با طیفی از چهرههای کنشگر مرزی روبهرو هستیم. میخواستم بگویم که چگونه در انقلاب ۵۷ ما جوانان انقلابی چنان رفتار کردیم که همه وسط بازان مجبور به سکوت و گوشهگیری شدند و اگر انقلاب بدون خونریزی سنگین پیروز شد علتش بازی همان چند نفر وسط بازی بود که بین حکومت و انقلابیان در تردد و گفتگو بودند و انتقال قدرت را بدون خونریزی تسهیل کردند. البته آن وسط بازان بعدا هزینهها دادند و مطرود یا حتی ترور شدند. اگر در آینده مجال و انرژی داشته باشم محتوای آن سخنرانی را به صورت مقالهای منتشر خواهم کرد.
دو: پس از انتشار مقاله «سقوط» در گفتوگویی که با دکتر ظریف داشتم متوجه شدم سوء تفاهمی رخ داده است که لازم است از همه عذرخواهی کنم. من نسخه اولیه یادداشت سقوط را برای ایشان فرستادم و درخواست داشتم که یا برای من وقت ملاقات بگیرند یا اصل یادداشت را به دست شخص مقام رهبری (نه شخص دیگری) برسانند. ظاهرا ایشان جهت حصول اطمینان از رسیدن یادداشت به دست شخص مقام رهبری برای من درخواست ملاقات میدهد تا خودم یادداشت را ببرم و نظرات تکمیلی را هم حضوری ارایه کنم. طبیعی است که ملاقات، پروتکلهای خودش را دارد و بهراحتی و به زودی امکان پذیر نیست. ایشان پس از دو ماه به من اعلام کردند که «متاسفانه موفق نشدم» و منظورشان عدم موفقیت در گرفتن وقت ملاقات بوده است. در حالی که برداشت من این بود که عدم موفقیت در تحویل یادداشت را میگویند. از همه و بویژه ایشان که از هر دو طرف مورد برخی گمانهزنیها و اتهامها قرار گرفتند پوزش میخواهم.
سه: وقتی یادداشت «سقوط» منتشر شد، استقبال از آن فراتر از انتظار بود. از همه آنانی که همدلانه آن را ترویج کردند یا حتی ناهمدلانه آن را نقد کردند، سپاسگزارم. دهها پیام در تایید یا نقد برای خودم آمده است و صدها پیام نیز در فضای مجازی منتشر شده است که همه میتواند برای ارتقاء فهم ما از شرایط کشور روشنگر باشد. ای کاش صداوسیما این ظرفیت و گشودگی را داشت که این گفتوگوها را از دریچه نمایشگرها به خانهها میبرد و نظیر همان روزهایی که در جنبش مهسا شتابزده از صاحبنظران دعوت میکرد به سیما بروند و در برنامه «شیوه» شرکت کنند، اکنون در آرامش، فضایی برای گفتوگوی واقعی ایجاد میکرد.
مهمترین نکتهای که مرور واکنشها برای من داشت، پیشفرضهای متضاد و نگاههای متخاصم بود. از چند نقد اخلاقی و عقلانی که از سوی افرادی با گرایشهای مختلف شده بود که بگذریم، انبوهی از واکنشهای دیگر رخ داد که آکنده از شوق یا نفرت بود. مثلا یک رسانه منتسب به تندروهای داخلی من را «وسط بازِ برانداز» نامید یا رسانه دیگری از همین طیف، نوشتههای مرا بخشی از یک پروژه امنیتی-اجتماعی و نظریهپردازی برای براندازی نظام معرفی کرد. از سوی دیگر مخالفان حکومت نیز واکنشهای متعارضی داشتند. مثلا در یکی از گروههای مجازی فردی با تمثیلی مذهبی نوشته بود «جادوگران ورشکسته اصلاح طلب به امر ... به خودنمایی و اجرای نمایش بیرون آمدهاند و از درشتشان چون خاتمی تا ریزشان چون رنانی ریسمانهایشان را در میان افکندهاند تا شاید ... را شادمان کنند و به یاریش بشتابند و از سقوطش جلوگیری کنند...». همچنین در حالی که سلطنت طلبان و اصلاح طلبان از نوشته من به عنوان نوشته یک دانشگاهی مستقل استقبال کردند، رسانههای منتسب به مجاهدین خلق مرا «اقتصاددان ارشد حکومتی» نامیدند که دارد به حکومت هشدار میدهد که تا دیر نشده است خودش را نجات دهد.
این تنوع و تضاد تفسیرها و ارزیابیها در مورد یک مقاله، نشان میدهد که چقدر فضای سیاسی-اجتماعی ایران .......
ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-03-02
https://www.renani.net/index.php/texts/notes/899-2023-03-02-15-30-57
.
📝📝📝براندازان، خشونتپرهیزان، اصلاحطلبان
✍🏿مهدی شیرزاد
هواداران دیروز جریان اصلاحات، امروز، در ایران پسا مهسا، چند دسته شدهاند. در این یادداشت کوتاه، به اختصار میخواهم این چند دسته را برشمارم:
✅دسته اول، کسانی هستند که برانداز شدهاند. این افراد، با طرفداران رضا پهلوی، مجاهدین خلق، مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون، فرشگرد و دیگرانی از این دست متفاوتند. تا آنجا که من ایشان را میشناسم، اهل دریوزگی از بیگانگان نیستند. دغدغه ایران و تمامیت ارضی آن را دارند. استقلال کشور برایشان مهم است. اما قائل به این هستند که هیچ پیشرفت و توسعهای بدون هزینه و حتی خونریزی نبوده است. چهره شاخص این عده در داخل کشور از نظر من، بهاره هدایت است که من در پاکبازی و صداقت او ذرهای تردید ندارم.
✅دسته دوم، خشونتپرهیزند. ایشان نیز از اصلاحات و جمهوری اسلامی و قانون اساسی عبور کردهاند. تنها تفاوتشان با دسته قبلی، مخالفتشان با خشونت است. با خیابان مخالفتی ندارند، ولی مشروط بر اینکه منجر به خشونت نشود. در شرایط فعلی، تشویق به حضور در خیابان نمیکنند، اما توصیهای هم مبنی بر عدم حضور ندارند. چهبسا حتی در مافیالضمیر خویش از حضور خیابانی مردم خشنود نیز باشند. توبهکاران و تجدیدنظرطلبان، به آیتالله خمینی نیز چندان ارادتی ندارند، دستکم شیفته او نیستند یا دقیقتر اینست که از او عبور کردهاند. حکومت شاه را غیرقابلدفاع و انقلاب اسلامی را ناگزیر میدانند. اما از سوی دیگر خروجی این انقلاب و نظام برآمده از آن را نیز غیرقابلدفاع میدانند و نقطه انحراف از انقلاب را همان فردای ۲۲ بهمن ۵۷ میدانند. شاید بتوان بسیاری از روشنفکران دینی یا برخی از نیروهای ملی–مذهبی را در این دسته دانست. اما پنجاهوهفتیها، مدافع انقلاب اسلامیاند و زمان رهبری آیتالله خمینی را دوران طلایی جمهوری اسلامی میدانند و فکر میکنند همه انحرافات پس از رحلت ایشان آغاز شد. چهره شاخص این عده میرحسین موسوی و مصطفی تاجزادهاند.
✅دسته سوم، اصلاحطلبان ساختاریاند. ایشان به لحاظ نظری چندان تفاوتی با دسته قبلی ندارند. یعنی اگر به شکلی مسالمتآمیز جمهوری اسلامی تغییر کند، ایشان نیز استقبال میکنند. به نظر میرسد بیش از هر چیز به دلیل برخی محدودیتهای عملگرایانه، همچنان خود را ملتزم به قانون اساسی و در عمل در چارچوب نظام میدانند. در مقابل نظام نیستند، اما چندان تعلقخاطر و ارادتی نیز به آن ندارند. دنبال راهیاند تا امکان بقا داشته باشند. از خطر و هزینه و زندان استقبال نمیکنند. این عدم استقبال، از سر ترس یا منفعتطلبی نیست. برخلاف عدهای که زندان رفتن را عاملی برای افزایش سرمایه اجتماعی و اثرگذاری بیشتر میدانند، ایشان فکر میکنند حتی اگر بتوان کارکردهای مثبت و فوایدی برای زندان تصور کرد، به هزینهها و رنجهایش نمیارزد. به نظر نگارنده، برخی احزاب اصلاحطلب که ادعای پیشروبودن در این جریان دارند، در این دستهاند.
✅دسته چهارم اصلاح طلباناند. این عده نیز سه بخشاند.
ثباتگرایان، کسانی هستند که به دلیل فعالیتهای اقتصادی و موقعیت سیاسی و اجتماعی که دارند، منافعشان در تعامل با حاکمیت و بقای نظام است. حتی اگر منفعتطلبی شخصی و گروهی نداشته باشند، واقعا محدودیتها و موقعیتهای قابل درکی دارند که اجازه رفتار متفاوت به ایشان نمیدهد. مهمترین نماد این بخش، حزب کارگزاران سازندگی است.
🔗برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
🆔@MostafaTajzadeh
👈 واكنش يونيسف به مسموميت دختران دانشآموز
🔹صندوق كودكان سازمان ملل (يونيسف) در توییتر نوشته است:
🔹یونیسف اخبار مربوط به موارد مسمومیت دانش آموزان در مدارس را دنبال میکند.
🔹مدرسه، پناهگاهی امن برای یادگیری کودکان و نوجوانان در محیطی ایمن و حمایتگر است.
🔹این گونه حوادث میتواند تاثیر منفی بر نرخ بالای آموزش کودکان، به ویژه دختران، که در دهههای اخیر به دست آمده است، بگذارد.
🔹یونیسف آماده ارائه هرگونه حمایت مورد نیاز است.
❄ @jamarannews
◾️"راهبان آخرالزمان"
📝#مهراب_صادق_نیا
🔻 فرقههایی که با گرایش و رویکردهای آخرالزمانی ایجاد میشوند، بیش از آن که به عنوان یک انحراف، چالشی اعتقادی برای دیگر گروههای مذهبی باشند، یک مشکلِ اجتماعی هستند که نظم جامعه را تهدید میکنند. این فرقهها را در بیشتر مناطق جهان میتوان پیدا کرد. فرقهی آئوم شینریکیو ( Aum shinrikyo) یا راهبان آخرالزمان که در سال ۱۹۸۶ در ژاپن تاسیس شد، یکی از آنهاست. این فرقه که توسط شخصی به نام چیزو ماتسوموتو بنا گذاشته شد، وقوع قریبالوع آخرالزمان را تبلیغ میکرد. آنها معتقد بودند که دولت آمریکا، فراماسونرها، و صهیونیستها دشمنان اصلی ژاپن هستند و تمام ساختارهای فرهنگی و آموزشی ژاپن را کنترل میکنند.
🔻به همین سبب وظیفهی اصلی خود میدانستند برای تحقق رویای آخرالزمانی خود تا جایی که میتوانند با نظم حاکم بر ژاپن مبارزه کرده و آن را تهدید کنند. راهبان آخرالزمان ژاپنی مسئولیّت خود میدانستتد که تا جایی که میتوانند با سیاستهای رسمی دولت ستیزه کنند و برای تحقق آرمانهای هزارهگرایانهی خود بکوشند. آنان در این راه آزمایشگاه بزرگی در دامنهی کوه فوجی که برای ژاپنیها تا اندازهی زیادی مقدس است ساخته و به تولید گازهای کشندهی شیمیایی پرداختند. اعضای این فرقه از این گازها برای ترورهای بیولوژیک افراد و نیز ایجاد هراس و بینظمی در جامعه بهره میبردند.
🔻 یکی از این عملیاتهای خرابکارانه انتشار گاز سارین در متروی توکیو بود. راهبان آخرالزمان در بیستم ماه مارس سال ۱۹۹۵ گازی را در متروی ژاپن منتشر کردند که به مرگ دوازده نفر و مسموم شدن بیش از نهصد نفر انجامید. مانوئل کاستلز در کتاب جهان شبکهای و عصر اطلاعات آنان را در شمار هویّتهای مقاومت در برابر هویت مشروعیّتبخش میآورد. هویّتهایی که به بهانهی مبارزه با نظم جاری خواهان تحقق یک هزارهی طلایی هستند.
@andishedinimoaser
دوره کامل صور اسرافیل
میرزا علیاکبرخان دهخدا و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل
#فرهیختگان راهی به رهایی
⚠️ با مرد کتشلواری برخورد کنید
📝مسعود فروغی سردبیر روزنامه فرهیختگان نوشت:
🔻داستان سریالی مسمومیت چند دانشآموز در برخی مدارس دامنه وسیعتری پیدا کرده و حداقل سه شهر به صورت قطعی در ابعاد ۲۰ مدرسه درگیر این ماجرا شدند. در گزارش میدانی و تحقیقی قاسم رحمانی در شماره پنجشنبه فرهیختگان جزییات و دستهبندی وضعیت را شرح دادیم و امیدواریم دستگاههای امنیتی در کمترین زمان، مجری این بلوای سریالی را پیدا کنند.
🔻اما در همین حین انتشار یک فیلم از جلوی یکی از همین مدارس نشان میدهد مردی با کتشلوار و چهرهای معلوم برخورد زنندهای با یک خانم دارد که احتمالا مادر یکی از دانشآموزان مدرسه است.
🔻 در این فیلم چند ثانیهای علت مشاجره و دعوا معلوم نیست ولی از تیپ آن مرد و فضای تصویر مخاطب ناخودآگاه حس منفی علیه نیروی امنیتی پیدا میکند. میدانیم تمرکز سیستم امنیتی روی پیدا کردن پشت پرده ماجرای مسمومیتهاست ولی این صحنهها میتواند فضای منفی ایجاد شده را تشدید کند و حتی مخل حل کردن ماجرا باشد.
🔻با توجه به اینکه چهره این مرد و کار غیر قابل توجیهش مشخص است، لطفا با او در هر مقام و لباسی برخورد کنید. اگر او یک نیروی رسمی است باید هزینه این کار تاسف برانگیز را بدهد و اگر هیچ ربطی به دستگاههای مسئول ندارد به خاطر رعب و وحشتی که ایجاد کرده و برخورد فیزیکی با آن خانم، باید مجازات شود. در هر دو صورت اعتماد عمومی آسیب نخواهد دید.
🔻کار رسانه ضدایرانی و کارمندان دولت آمریکا و سعودی نشستن روی زخمهاست، کار ما رفع زخمها. پلیس اعلام کرده که بعد از بررسیها فهمیدیم آن فرد نیروی ما نیست، این موضع ناقص و بیفایده است، چون هنوز نمیدانیم او کیست و چه برخوردی با او شد.
❄️ @jamarannews
به نام خدا
جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای محسنی اژهای
رییس محترم قوه قضاییه
با سلام و احترام
چنانکه استحضار دارید حدود ۹۰ روز است که وقایع زنجیره ای مسمومیت دانشآموزان مدارس دخترانه در شهرهای مختلف کشور رخ میدهد. مع الاسف تا کنون مراجع رسمی، ازجمله دادستان محترم کل کشور، جز اظهارنظرهای مبهم توضیحی دربارهی علل وقوع این حوادث نداده اند. جای شگفتی است به جای اینکه به خانواده ها پاسخ قانع کننده ای داده شود، بعضا با آنها برخورد خشونتآمیز میشود. بسیاری از مردم با تحیر میپرسند چگونه است نهادهای اطلاعاتی و امنیتی که کوچکترین فعالیت انتقادی و اعتراضی در فضای مجازی را به سرعت شناسایی و مبادرت به بازداشت مظنونان میکنند، باوجود برخورداری از ابزارهای پیشرفته شناسایی و دوربینهای فراوان مداربسته تاکنون هیچ اقدامی برای شناسایی و برخورد با عاملان و مسببان نکرده اند؟! آیا وقایع تلخ و اسفبار مترتب بر مرگ رقتانگیز خانم مهسا امینی در پلیس امنیت اخلاقی تهران درس عبرتی برای دستگاههای مسئول نشده که برای پیشگیری از تکرار آن در اجرای وظایف خود چنین تعلل میکنند؟!
در این بین دستگاه قضایی بیش از هر نهاد دیگری مسئولیت دارد. از جنابعالی انتظار میرود با جدیت بیشتری نسبت به شناسایی، تعقیب و ارائه توضیحات شفاف درباره عاملان این وقایع و اقدام عاجل برای قطع زنجیره این حوادث اقدام بفرمایید.
محمود صادقی
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
دهم اسفند ۱۴۰۱
@anjomanemodaresin
✅همچنان طلاست که از زیر آوارهای ترکیه در میاد!
این تصاویر در مدت کوتاهی بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی برانگیخت.
ادعا شده که این طلاها متعلق به جواهرساز معروف شهر قهرمان مرعش است.
78 کیلوگرم طلا متعلق به ابراهیم زابون جواهرساز معروف شهر است!
ابراهیم زابون و فرزندانش در این زلزله جان خود را از دست دادند.
برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ
چون دست میدهد نفسی موجب فراغ
کاین سیل متفق بکند روزی این درخت
وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ
بس مالکان باغ که دوران روزگار
کردست خاکشان گل دیوارهای باغ
فردا شنیدهای که بود داغ زر و سیم
خود وقت مرگ مینهد این مرده ریگ داغ
سعدی به مال و منصب دنیا نظر مکن
میراث بس توانگر و مردار بس کلاغ
گر خاک مرده باز کنی روشنت شود
کاین باد بارنامه نه چیزیست در دماغ
گر بشنوی نصیحت وگر نشنوی، به صدق
گفتیم و بر رسول نباشد بجز بلاغ
🆎@iranema1944
به کانال "ایران ما" بپیوندید
حق آموزش به زبان مادری
مصطفی ملکیان
حق آموزش و ترویج زبان مادری یکی از مباحث حقوقی و اخلاقی است. به چند دلیل اشاره می کنم که این دلایل مؤید این است که باید حق زبان مادری را به رسمیت بشناسیم و در مقام عمل هم پاس بداریم.
1️⃣قابل تحدید نبودن آزادی انسان ها
دلیل اول از منظر اخلاقی محل بحث است؛ و آن این است که به لحاظ اخلاقی، آزادی هیچ کسی در هیچ حوزه ای قابل تحدید کردن و محدودسازی نیست مگر اینکه آزادی آن شخص به آزادی دیگری خدشه ای وارد کند.
تا وقتی به آزادی دیگران تعرض نشده شخص آزاد است و فقط وقتی آزاد نیست که از آزادی خود سوء استفاده کند و متعرض آزادی دیگران شود دیگرانی که درست به اندازه دیگری حق آزادی دارند. این سخن یک دلیل اخلاقی است و در همه جا شمول دارد و یکی از موارد شمول آن آزادی سخن گفتن و آموزش دادن به زبان مادری و آزادی ترویج زبان مادری است.
این آزادی هم مانند هر آزادی دیگری هرگز تحدید بردار نیست و نمیشود حدی برای آن قائل شد مگر اینکه این آزادی متعرض آزادی نظیر خودش بشود، بر اساس این استدلال ما حق نداریم زبان مادری هیچ قوم و گروه اجتماعی را محدود کنیم مگر اینکه آزادی زبانی این گروه به آزادی زبانی گروه دیگر لطمه وارد کند و طبعا دانسته است و معلوم و مشهود است که این آزادی؛ آزادی زبانی هیچ گروه دیگری را تهدید نمی کند.
2️⃣ اینکه با چه زبانی به دنیا بیاییم در اختیار ما نیست پس نمی تواند مبنای مزیت یا محرومت باشد.
دلیل دوم که باز دلیل اخلاقی و تا حدودی حقوقی است دلیلی است که نه از راه مفهوم آزادی که از راه مفهوم عدالت مورد بحث است، تکیه ما در این بحث بر عدالت است. یکی از خصیصه های هر مفهوم و هر برداشتی از عدالت این است، داشتن یا نداشتن ویژگی که خود من هیچ اراده و اختیار و دخل و تصرف و امکان تغییری در آن نداشته باشم نمیشود به واسطه داشتن آن ویژگی یا بواسطه نداشتن آن ویژگی من دارای مزیت بشوم یا داری محرومیتی گردم. با این ویژگی من به دنیا آمدهام و این نمیتواند مبنای محرومیت یا مزیتی برای من در قیاس من نسبت شما باشد.
اینکه من پسر یا دختر به دنیا بیاییم در اختیار من نیست و وقتی به اراده خودم نیست هرگز نمی تواند مبنای مزیتی برای من نسبت به دیگران باشد. اگر در جایی مزیتی پیدا کنم محرومیت و مزیتی که مبنایش را به اراده آزاد خودم به وجود آوردم می تواند مبنای مزیت باشد مثل سخت کوشی یا تبنلی. چون فرض بر این این است که این سخت کوشی ارادی است ولی وقتی چیزی در اراده شخص نباشد نمی تواند مبنای مزیت یا محرومیت باشد.
این نکته که از مفهوم عدالت توزیعی نشات می گیرد؛ به این معنا است: خود صاحب ویژگی وقتی دخالتی در خلق آن ندارد نباید به خاطر آن دارای مزیت و محرومیت شود و بر این مبنا اینکه با چه زبانی به دنیا بیاییم در اختیار ما نیست پس نمی تواند مبنای مزیت یا محرومت باشد. زبان امر غیر اختیاری است، زبان اقلیت زبانی نمی تواند مبنای محرومیت باشد و بر همین اساس هم آن اقلیت نباید محروم شوند از ترویج و آموزش آن زبان.
همان طور که در عالم زیستی هر چه تنوع زیستی بیشتر باشد محیط زیست سالم ترخواهد بود و سلامت به این نیست تعداد گیاهان را بیشتر کنیم بلکه باید متنوع شوند. محیطی که در آن هزاران درخت از یک نوع وجود داشته باشد با محیطی که از آن ۱۰ نوع درخت هزار اصله وجود داشته محیط دوم پرنشاط تر است و نتیجه اینکه سلامت اکوسیستم های زیستی با تنوع افزایش می یابد.
همین سخن در اکوسیستم های اجتماعی و فرهنگی هم صادق است. در جامعه ای که مکتب های مختلف، مشرب های مختلف، مرام های مختلف ادیان مختلف، کیش های مختلف، آیین های مختلف و.. وجود داشته باشد در این مکان به سلامت اجتماعی و فرهنگی می رسیم و جوامعی که فقط با یک مکتب و مسلک و کیش اداره می شوند هرگز به آن سلامت نمی رسند سلامت به تنوع است و همین سخن در باب زبان صحیح است هر چه متنوع تر باشد حیات زبانی آن جامعه با نشاط تر می ماند اگر همه ما به انگلیسی یا فارسی سخن بگوییم دیر یا زود خسارت عظیم آن معلوم می شود و مصلحت اندیشانه است که از تنوع پشتیانی کنیم و این پشتیبانی این است که نگذاریم زبان های مادری دچار انقراض شود و این امر هم با آموزش امکانپذیر است.
اقوام و ملل و قوم ها زندگی در جامعهای را می پسندند که همه نیازهای آنان در آن جامعه پاسخ داده شود و اگر از مرکزگریزی اقوام می ترسیم راهش این است کاری کنیم که همه این احساس و استنباط را داشته باشند که همه نیازهای آنان برآورده می شود، یکی از مهم ترین نیازهای اقوام این است که زبان مادری آنان قدر ببیند و بر صدر بنشیند و اهانت و توهین تحقیری در این باره شاهد نباشند.
سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان «زبان مادری» در مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب کردستان
#فرهیختگان راهی به رهایی
دکتر سید جواد طباطبایی (زادۀ ۲۳ آذر ۱۳۲۴، تبریز) چشم از جهان فروبست.
این مدرّس و پژوهشگر فلسفه، تاریخ و سیاست، که صاحب نشان نخل آکادمیک دولت فرانسه و مدال نقرۀ تحقیقات سیاسی دانشگاه کمبریج بود، علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران، همکاری با بنیاددائره المعارف اسلامی نیز داشته است.
شرح و گزارش اندیشۀ ایرانشهری که فرهنگ را بزرگترین عامل اثرگذار در نظام سیاسی ایران معرفی میکند یکی از کارهای شاخص طباطبایی است.
https://www.arshehonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/75163-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA
🅾️🅾️🅾️
فریدون مجلسی: شراکت راهبردی ایران و چین آرزواندیشی و غیرممکن است
❓انصاف نیوز مصاحبه را با این پرسش آغاز کرد: «به نظر میرسد واگرایی شدیدی بین جامعه نخبگانی کشور که به رابطه با چین بسیار بدبین است با مسئولان مربوطه که این رابطه را بسیار مهم و مفید میدانند، وجود دارد. دسته اول معتقدند سرمایهگذاریهای چین در کشورها استعمارگونه است و مسئولان اعتقاد دارند رابطهی ایران با چین و روسیه به قطببندیهای جدید در جهان منجر شده است و قدرت ایران را تثبیت میکند. ارزیابی شما از این تفاوت دیدگاهها چیست؟»
⭕آقای مجلسی گفت: من دیدگاه مستقلی در این رابطه دارم. به چین بسیار احترام میگذارم و بسیار به آن خوشبین هستم چون کشوری است که با دقت بسیار در راه منافع ملی خودش کوشیده و خودش را در دام مشکلات دیگران و از جمله ایران نینداخته و هرگز هم نخواهد انداخت.
⭕او در تشریح روابط خارجی کشورمان گفت: متاسفانه وضعیت ستیزهجوییهای ما باعث شده است دوستی برایمان باقی نماند. ما مساله اعراب و اسرائیل را به مساله ایران و اسرائیل تبدیل کردیم. اگر اسرائیل به حقوق اعراب تجاوز کرده، خود آنان باید مسالهشان را با اسرائیل حل کنند تا از روابط اقتصادی دنیا بهرهمند شوند. ما قربانی منافع اعراب شدهایم در حالیکه این مساله ربط مستقیمی به ما نداشته است و ارتباط دورادوری با کل جهان اسلام دارد.
⭕مجلسی ارتباط با چین را برای ایران لازم دانست و ادامه داد: برخی سوال میکنند که چرا دولت اینهمه برای ارتباط با چین اهمیت قائل است و چرا رئیسجمهور به چین سفر کرده است؟ من میپرسم چرا سفر نکند؟ چین تنها پنجره تجارت بینالمللی ایران است که اگر بسته شود، بخش بزرگی از صنایع ما آسیب میبیند و صدها هزار نفر به بیکاران کشور افزوده میشود. این یک پنجره را ناچاریم که باز نگه داریم و هوایش را داشته باشیم. باید ممنون باشیم که چین نفت ما را به قیمت کمتر میخرد اما میخرد و اعتباری برای ایران باز میشود تا کالاهای مورد نیازش را از این کشور، آن هم به صورت نقدی و نه به شیوههای مرسوم در تجارت بینالملل خرید کند.
⭕مجلسی به اندازه بازار ایران و بازار اعراب منطقه اشاره کرد و افزود: بزرگترین خریدار کالاهای ما به هر صورت چین است، بزرگترین فروشنده کالا به ما هم چین است اما ایران بزرگترین بازار چین نیست. ما یکی از مشتریان چین هستیم اما از ما مهمتر برای چین، بازار اعراب است و همانطور که دیدید، رئیسجمهور چین در سفر به عربستان مطابق میل آنان سخن گفت و رفتار کرد.
❓آقای مجلسی در پاسخ به این سوال که «روابط اقتصادی حداقلی بین ایران و چین در چه شرایطی میتواند به روابط راهبردی ارتقا پیدا کند تا جایی که ما شاهد سرمایهگذاریهای بزرگ چینیها در زیرساختهای ایران و انتقال تکنولوژی باشیم؟»
⭕گفت: در حال حاضر چینن امکانی وجود ندارد. همانطور که گفتم برای ما چین بزرگترین شریک تجاری است اما ایران برای چین بزرگترین و مهمترین بازار نیست
⭕مجلسی ادامه داد: در زبان انگلیسی اصطلاحی وجود دارد که «آرزو اندیشی» معنا میدهد. ما نمیتوانیم آرزوهای خود را به عنوان مبانی تصمیمگیری دیگران تلقی کنیم. برای چین اتحاد استراتژیک با ایران چه دستاوردی خواهد داشت؟ بله، ایران یک کشور بسیار مهم و معتبر از نظر ژئوپلتیک و بالقوه بسیار ثروتمند است اما زمانی که این ارزشها بالفعل شود، مورد توجه کشوری مانند چین قرار میگیرد. تا روزی که ایران عضو FATF نباشد، مسائل بینالمللیاش را در قالب برجام یا هر قالب دیگری حل نکرده باشد، از تهدید دیگران دست برنداشته باشد و خط قرمزهایش را به مرزهایش محدود نکرده باشد، امکان هرگونه ارتباط استراتژیک و اتحاد واقعی با کشورهای دیگر را نخواهد داشت.
این دیپلمات پیشکسوت به حجم تجارت چین با اروپا و امریکا اشاره کرد و گفت: چگونه انتظار داریم چین با ما یک قطب جدید علیه اروپا و آمریکا تشکیل دهد؟ چین، حتی روسیه را هم قبول ندارد چون روسیه را یک کشور دردسرآفرین میداند.
⭕مجلسی تشکیل قطبی میان ایران، روسیه و چین را هم از جنس آرزواندیشی خواند و ادامه داد: روسیه به قول معروف اگر قاچ زین خودش را بچسبد هنر کرده است. هیچ آبی از روسیه برای ایران گرم نمیشود
او با بیان اینکه مشکلات ایران اقتصادی نیست که با ارتباطات اقتصادی حل شود، اضافه کرد: مشکل ما وقتی حل میشود که مخاصمه را به ترک مخاصمه تبدیل کنیم.
⭕او ادامه داد: کارهایی مانند بالا رفتن از دیوار سفارتخانهها را نمیشود اقدامات برآمده از ایدئولوژی متفاوت ما با کشورهای دیگر تلقی کرد.
مجلسی گفت: ما باید ستیزهجویی سیاسی را از سیاست خارجی خود حذف کنیم.
⭕آقای مجلسی گفتوگویش با انصاف نیوز را با این جملات به پایان رساند: جایی که صدای گلوله بلند میشود، گنجشکها پرواز میکنند. نمیشود هم تیزاندازی کرد و هم گنجشک گرفت.
@rahsevom
⛱ جامعه مخاطب تورهای رسمی
🏕 دادهها و آمارهای جهانی نشان میدهد دو نسل Y (متولدین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۳) و Z (متولدین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۸) که رده سنی بین ۱۳ تا ۴۳ سال را شامل میشوند بیشترین جمعیت گردشگران جهان را دارند و ۴۲درصد آنها با وجود چالشهای مرتبط با هزینههای زندگی قصد دارند در سال ۲۰۲۳ مبلغ بیشتری برای سفر کنار بگذارند.
🏕 چنانچه سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران را ملاک قرار داده و آنگاه جمعیت افراد ۱۳ تا ۳۶ سال را محاسبه کنیم که در سال ۱۴۰۱ در همان رده سنی ۱۳ تا ۴۳ قرار میگیرند به عددی بیش از ۲۲میلیون نفر میرسیم. آیا در ایران نیز مشابه سایر مناطق جهان این جمعیت بالای ۲۲ میلیون نفری سفر میکنند؟👇
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@donyaye_eghtesad_com
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3946197
⭕️ در جستجوی شتر هجدهم
احمد میدری
به دکتر خانیکی زنگ زدم که برای جلسه نکوداشت هماهنگیهای لازم صورت گیرد. گفت من راضی به این مراسم نیستم. به ایشان گفتم ما و جامعه نیازمند این مراسم هستیم و این هم بدون تعارف میگویم.
گفتم علتش را توضیح خواهم داد. علتش جستوجو برای شتر هیجدهم است. داستان شتر هجدهم را ویلیام یوری باب کرده است. او صاحب کرسی حل منازعه (Conflict Resolution) در دانشگاه هاروارد است که تجربههای زیادی در حل منازعه در میان کشورها و نهادها دارد.
چند کتاب او نیز به فارسی ترجمه شده است. یوری معتقد است که عموم منازعات میان انسانها مانند وصیت آن پدر است که 17 شتر را برای سه فرزند خود به ارث گذاشت. وصیت کرد که برای یکی از آنها یکدوم شترها، برای فرزند دیگر یکسوم و برای یکی هم یکنهم داده شود. بعد از فوت پدر فرزندان جمع شدند و وصیتنامه را خواندند. هفده نه بر دو تقسیم میشود و نه بر سه و نه بر عدد نه.
اختلاف میان فرزندان بالا گرفت. به پیر قوم مراجعه کردند و گفتند نمیتوانیم وصیت پدر را اجرا کنیم. پیر دانا گفت من یک شتر به شما میدهم و آن وقت 18 شتر خواهید داشت یکدوم آن میشود 9 شتر، یکسوم آن میشود 6 شتر و یکنهم آن میشود 2 شتر. جمع شترهای شما میشود 9 به علاوه 6 و به علاوه 2 یعنی 17 شتر و میتوانید یک شتر من را برگردانید.
اختلاف میان آنها پایان یافت و زندگی برادرانه برقرار شد. از نظر ویلیام یوری عموم منازعاتی که میان دولتها، سازمانها و مردم وجود دارد مانند همین وصیت است. هیچ راهحل از پیش تعیین شدهای ندارند مگر اینکه پیر دانایی شتر هجدهم را به عاریت بدهد تا مساله حل شود. مشکل پیدا کردن شتر هجدهم است. ما نیز در وضعیتی مشابه قرار گرفتهایم، وضعیتی که به آن تراژدی رئالیسم سیاسی میگویند.
کشور بر سر یک دوراهی قرار میگیرد که هیچ یک از دو سر دعوا را نمیتوان حذف کرد. مانند دعوای زن و شوهری که در شرف طلاق هستند و فرزندانی دارند. طلاق یک تراژدی برای فرزندان و عموما برای مرد و زن هم است. هنر در این وضعیت اصلاح رفتار هر دو طرف است، هر دو علایقی دارند که جمع آنها ممکن نیست اما جدایی بهطور قطع برای فرزندان مصیبت است.
جامعه امروز ما در چنین وضعیتی قرار دارد. نمیتوانیم با هیچ یک از دو طرف دعوا همراهی کنیم. مساله حفظ همبستگی و اصلاح رفتارهاست تا نه تنها در کنار هم زندگی کنیم، بلکه با تغییر رفتار سعادت عمومی را به ارمغان بیاوریم. مساله اصلی، حل منازعه است. اگر بر نظام سیاسی بیش از این فشار وارد شود با خطر دولت ضعیف روبهرو خواهیم بود که اگر محقق شد جهنمی میشود و همه آرزوی بازگشت به گذشته را خواهیم داشت. اگر دولت هم این راه را ادامه دهد ملت و خود را ویران میکند. خودویرانگر شده است.
این منازعه را چگونه میتوان حل کرد؟
ویلیام یوری میگوید باید شتر هجدهم را درون هر جامعه کشف کرد. راهحل او برای حل منازعه خاورمیانه بازگشت به سنت مشترک در میان ادیان این منطقه یعنی سنت مشترک میان اسلام، یهودیت و مسیحیت است. هر سه ادیان ابراهیمی هستند.
به نظر او باید راه را از ابراهیم پیامبر پرسید. یوری از زادگاه ابراهیم تا محل فوتش پیاده رفت تا بتواند سنت مشترک میان پیروان ابراهیم اعم از یهودی یا مسلمان یا مسیحی را بیابد. او سنت مشترک را در همسفره بودن پیدا کرد. میان همه ساکنین منطقه خاورمیانه یک سنت مشترک ابراهیمی وجود دارد: همسفره بودن و مهمانپذیری.
همه مردم این منطقه از ابراهیم آموختهاند مهمان را برکت سفره و مهمان خدا میدانند. همسفره بودن برکت است، زیرا بستری برای گفتوگو است. از دل گفتوگو نه گفتوگویی سیاسی، بلکه گفتوگو بر سر هر چیزی انسان را از موضع نزاع بیرون میآورد و افق تازهای را میگشاید. از نظر یوری شتر هیجدهم برای حل منازعه همسفره شدن است تا در لحظههایی که اختلاف و منازعه را کنار میگذاریم راهحلی برای مسائل به ظاهر لاینحل بیابیم.
حل منازعه داخلی ما هم شتر هجدهم را میخواهد. نمیدانیم این شتر چیست، اما میدانیم به قول محمدمهدی مجاهدی از دل هممساله شدن «هممسالگی» بیرون میآید. بهرغم همه اختلافها مسالههای مشترک زیادی داریم. دعوا بر سر حق و باطل نیست تنها یک باطل وجود دارد و آن هم تداوم منازعه است که هر دو طرف را به مسلخ میبرد.
نکوداشت توکلی و خانیکی فرصتی است برای یافتن مسالههای مشترک و یافتن راهی برای پایان بخشیدن به منازعه. حدود 10 سال پیش با دکتر توکلی در مورد اختلافات داخلی صحبت میکردم ایشان این آیه را خواندند: «ولا تنازعُواْ فتفْشلُواْ وتذْهب رِیحُکُمْ وٱصْبِرُواْ إِنّ ٱللّه مع ٱلصّابِرِین. با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود و صبر کنید که خدا با شکیبان است.» به این آیه ایمان بیاوریم. سلامتی کامل این دو عزیز را از خدواند متعال خواهانیم.
@meidari
https://bit.ly/3Z9NnEV
☑️نامه شش وزیر پیشین آموزش و پرورش به سران قوا دربارهی واگذاری فضاهای آموزشی در طرح مولدسازی: دولت را از واگذاری فضاها و زمینهای آموزشی، به جِدّ بر حذر می داریم
✔️شش نفر از وزرای سابق و اسبق آموزش و پرورش در نامهای به سران قوا دربارهی واگذاری فضاهای آموزشی تاکید کردند:
✔️دولت را از واگذاری فضاها و زمینهای آموزشی، ابتدا به جِدّ بر حذر داشته؛ و چنانچه اصرار بر انجام آن وجود دارد، قویاً متذکر میگردیم قوانین و مستندات محکمی از قبل وجود دارد که میتوان با رجوع و استناد به آنها، اقدام خردمندانهتری صورت پذیرد و درآمد حاصل از فروش، مشخصاً و موکّداً در خزانه واریز شده، و انحصاراً صَرف توسعه، تجهیز و نوسازی فضاهای آموزشی و پرورشی شود، ولاغیر.
✔️در بخشی از نامهی سیّدکاظم اکرمی، سیّدمحمّد بطحایی، مرتضی حاجی، محسن حاجیمیرزایی، فخرالدّین احمدی دانشآشتیانی و علیاصغر فانی آمده است:
✔️اساساً فروش زمین آموزشی، اشتباهی بزرگ، و فروش بدون تغییر کاربری آنها که در حقیقت، نوعی خام فروشی میباشد، همان اشتباه بزرگتر و استراتژیکی است که تنها خروجی آن، فَربه کردن دلالان از سویی و نحیف نمودن تَن تکیدهی نهاد تعلیم و تربیت از سوی دیگر است!
✔️میزان قابل توجهی از زمینها و فضاهای آموزشی فاقد سند مالکیت است. در واگذاری این زمینها و فضاها چگونه عمل خواهد شد؟
✔️ در رابطه با املاک و زمینهای روستاهایی که خالی از سکنه میباشد، لازم است آئیننامهی خاصی تدوین، و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برسد.
✔️بعضی از مسئولین اعلام کردهاند، درآمد حاصل از فروش املاک، صرفاً در امور عمرانی آموزش و پرورش هزینه میشود که تجربیات نافرجام پیشین، همگی نشانگر آن است که در عمل چنین نمیشود! لذا روشن نمایید، ضمانت اجرایی، چیست؟
✔️ امر آموزش و پرورش، یک امر حاکمیتی، و به تبع آن، نهاد آموزش و پرورش نیز یک نهاد حکومتی است و جای تاسّف و تَاثّر است که فروش املاک، از امر ظریف آموزش و پرورش و نهاد ضعیف آن آغاز شده است
#امتداد
@emtedadnet
♦️"مردم" یعنی بوجود آمدن "شبکه انسان ها"
🖊 دکتر مصطفی مهرآیین جامعه شناس:
🔻یکی از بزرگترین درس های جامعه شناسی احساس این است که انسان عبارتست از «شبکه انسان ها». بنا به منطق احساس، "انسان ها بزرگترین دومینوی جهان را شکل می دهند.
اگر با کمترین میزان انرژی به یک انسان ضربه بزنید، همین میزان اندک ضربه کافی است تا موقعیت انسان های بسیاری را تغییر دهد." انسان ها، اگر چه بنا به منطق عقل و در قالب قرارداد هایی همچون نام، خانواده، مالکیت، شغل، تحصیلات،و....با یکدیگر تفاوت دارند، در دنیای احساس همه به یکدیگر وابسته اند.
در دنیای احساس میان انسان ها حد و مرز وجود ندارد. جهان لحظه های احساس، جهان محو شدن تمامی اختلاف های بیرونی و پیوند انسان ها در قالب «یک انسان» است.
🔻شهادت "مهسا" آغاز شکل گیری شبکه انسان ایرانی بود.شهادت این دختر، مردم ایران را در پیوند عاطفی و احساسی عمیقی با یکدیگر قرار داد و از آن ها "مردم" ساخت.
جامعه زمانی که "مردم" می شود یکبار دیگر تصمیم می گیرد وضعیت موجود خود را به پرسش بگیرد،که اصولا " مردم" شدن حاصل " پرسش شدن" زندگی موجود و تامل همگانی جامعه درباره خود است.
به زبان رانسیر، سیاست فقط اداره بوروکراتیک جامعه نیست.برعکس، سیاست زمانی شکل می گیرد که مردم "ما" می شوند و به تامل درباره ماهیت اجتماع می پردازند.شهادت مهسا باعث شد جامعه احساس کند در مقام "فرودست" قرار گرفته است و بار دیگر باید از پایین به قدرتی که بر بالای سر او نشسته است بنگرد و از خود بپرسد آیا این شیوه زیستن شایسته اوست یا باید به خلق یک جامعه بدیل بپردازد.
در وضعیت فرودستی و احساس ظلم است که وجود جامعه به درد می آید و " ترومای جمعی" باعث ایجاد همبستگی و خلق " امر مشترک" می شود.
🔻ترومای جمعی باعث می شود "بداهت حسی" زندگی موجود از بین برود و جامعه با فاصله گرفتن جمعی از حس پیوند با آنچه بر او می گذرد و آن را تاکنون مفروض و مسلم انگاشته است، رو به سوی ساختن افق جدیدی از دیدن،احساس کردن،قصه گفتن و انجام دادن بگذارد و در یک مذاکره جمعی مرزهای زندگی سیاسی و اجتماعی خود را تغییر دهد.
🔻بنابراین، مساله جامعه در چنین وضعیت هایی "خلق دوباره خود " یا به زبان آرنت "تولد" نوع دیگری از جهانیت است. مساله جامعه در چنین شرایطی امنیت" نیست که نظام سیاسی موجود بخواهد از طریق خلق مصنوعی فضای عدم امنیت و بازتولید مصنوعی نیاز به امنیت در ذهن و روان جامعه، بر توان انقلابی جامعه یا شور جامعه در مردم شدن حد و مرز بگذارد و مانع از خلق و تاسیس شرایط نوین سیاسی و اجتماعی شود.انقلاب، یعنی لحظه ای که در آن به زبان آن نویسنده گمنام پاسخ همه سوالات "عشق" و " پیوند" می شود و مردم به هم می گویند اگر پاسخ همه سوالات "عشق" ما به یکدیگر است، بگذارید سوالات تکرار شوند.
بنابراین، نظام سیاسی در چنین وضعیتی یا باید پذیرای قدرت حاصل از این "شبکه انسان ها" شود و تغییر در خود را بپذیرد و یا با هر کنش نادرست خود عملا به تکرار سوالی می پردازد که پاسخ آن در ذهن مردم "عشق " به یکدیگر و پیوند یافتن "فرودستان" است.
بیش از این برای مردم رنج نسازید، که رنج در دمینوی انسان ها به آسانی از انسانی به انسان دیگر منتقل می شود و از آن ها " مردمی" می سازد که می توانند "جهان دیگر" بسازند.
@khandanyhaa
♦️نقدهایی به آثار و اندیشههای دکتر سیدجواد طباطبایی: در بارهی امتحان املا و انشا
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
🔻لینک برخی از نقدهایم به نوشتههای دکتر سیدجواد طباطبایی را برای مطالعهی مخاطبان تقدیم میکنم. دو مقاله از این مقالات نقد نگارشی و بلاغی هستند: مقالات «ضعف تألیف در علوم انسانی ایران: مورد زوال اندیشهی سیاسیِ سیّدجواد طباطبایی» و «اندر اهمیت امتحان انشا». بقیهی مقالات نقد فکری و نظری به آرای دکتر طباطبایی هستند. کاش همتی میبود و همهی این نقدها یکجا گردآوری و منتشر میشد!
🔻نخستین محرکام برای ورود به نقد آثار دکتر سیدجواد طباطبایی، نوشتههای خود ایشان بود. وقتی نوشتههای او را در مهرنامه میخواندم میدیدم که او به همه توهین میکند و همه را بیسواد و نادان و ایدئولوگ میخواند. تا اینکه مقالهای از او در سایت فرهنگ امروز خواندم که میگفت استادان دانشگاه بیسواد هستند و باید از آنان امتحان املا گرفت. اینجا بود که انگیزه پیدا کردم آثار او را بخوانم و ببینم چه چیزی ارائه کرده است.
🔻پسنوشت: کتاب ابن خلدون و علوم اجتماعیی او را سه بار خواندم و بار سوم دریافتم که دلیل اینکه در دو بار قبلی کتاب او را درنیافته ام نثر مشکلدار و پریشان طباطبایی است. این بود که مقالهی اندر اهمیت امتحان انشا را بهعنوان یک نقد نگارشی و بلاغی به آثار او نوشتم و بعدها دیدم همهی نوشتههای او همین مشکل را کم و بیش دارند. در نگارش این مقاله نظرات یک استاد ادبیات فارسیی دانشگاه تهران را گرفتم تا مطمئن شوم. نظرات او را نیز در پانوشت مقالهام درج کردم؛ اگرچه این استاد ادبیات از من خواست ناماش را درج نکنم. من نمیدانم که دکتر طباطبایی در ویرایش بعدیی کتاب این ایرادات را رفع کرده است یا نه. چاپ جدید کتاب ابن خلدون و علوم اجتماعیی او را هنوز ندیده ام. اما بعد این تجربه بود که فهمیدم بسیاری از اهل نظر ایرانی و حتا استادان دانشگاه در بارهی نویسندهگان و اهل نظر و آثارشان کیلویی نظر میدهند و بدون اینکه آثار آنان را بخوانند، شروع به تمجید و تعریف از آنان میکنند. برخی از همکاران من چنان از این کتاب تعریف کرده بودند که بعدها متعجب شدم. دریافتم که آنان اصلاً کتاب ابن خلدون و علوم اجتماعی را نخوانده بودند.
🔻ضعف تألیف در علوم انسانی ایران: مورد زوال اندیشهی سیاسیِ سیّدجواد طباطبایی
https://neeloofar.org/230696-3/
/channel/c/1000413715/1803
/channel/c/1080188841/858
/channel/c/1080188841/930
/channel/c/1080188841/931
/channel/c/1080188841/954
/channel/c/1080188841/955
/channel/c/1080188841/956
/channel/c/1080188841/962
/channel/c/1080188841/963
/channel/c/1080188841/964
/channel/c/1080188841/972
/channel/c/1080188841/973
/channel/c/1080188841/974
/channel/c/1080188841/975
/channel/c/1080188841/978
/channel/c/1080188841/979
/channel/c/1080188841/980
🔻سمینار نقد "نظریه عام اصلاح دینی سیدجواد طباطبایی به روایت سیدجواد میری"
/channel/seyedjavadmiri/13758
🔻اندر اهمیت امتحان انشا
https://3danet.ir/%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%91%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7/
/channel/NewHasanMohaddesi/6219
🔻روایت ایدئولوژیک از تاریخ
http://donya-e-eqtesad.com/news/1100332
🔻ملاحظاتی درباره «ملاحظات» طباطبایی
/channel/Soroush_Philosopher/5133
🔻سخن دکتر #عبدالکریم_سروش در باب دکتر #سیدجواد_طباطبایی
/channel/Vortrags/57453
🔻همایش "بازخوانی روایت سید جواد طباطبایی از دانشگاه در ایران"
/channel/NewHasanMohaddesi/2928
/channel/sokhanranihaa/22834
🔻دانشگاه واقعی، دانشگاه آرمانشهری: نقدی به کتاب "ملاحظات دربارة دانشگاه"
/channel/NewHasanMohaddesi/2923
🔻ابن خلدون و اسکیزوفرنی فرهنگی متفکّران ایرانی: موردِ سیّدجواد طباطبایی
/channel/zeitoons/3156
🔻روایت ایدئولوژیک از تاریخ
/channel/c/1080188841/589
🔻پروندهسازی ایرانپرستان علیه دکتر سیدجواد میری
/channel/seyedjavadmiri/1517
🔻نقدی بر کتاب «ابن خلدون و علوم اجتماعی» اثر سید جواد طباطبایی
/channel/hamidrezajalaeipour/793
🔻"شیخ شهید" یا "ملّای مرتجع"
/channel/Sedanet/1825
/channel/c/1080188841/239
🔻نقد یا عقدهگشایی؛ داستان کشدار اما بیثمر مواجههی سیدجواد طباطبائی با شریعتی و آل احمد!
http://www.nedayeazadi.net/1395/10/20653
🔻نوشتهی دکتر سروش دباغ در بارهی مقالهی «اندر اهمیت امتحان انشا»
/channel/Soroushdabbagh_Official/327
#طباطبایی
📌رسانه تحلیلی_ خبری تحکیم ملت👇
🆔️@tahkimmelat
♦️ابربحران های جمهوری اسلامی
🖊 دکتر مصطفی مهرآیین جامعه شناس :
من واقعا نمی دانم با وجود این مجموعه ابر بحران ها(بحران ثروت،بحران قدرت،بحران مشروعیت،بحران احترام،بحران خطرناک شدن جامعه و سیاست،بحران اندیشه، بحران دستکاری بین المللی قدرت، و بالاخره بحران ناتوانی در نفس کشیدن و آزادی عمل) و دیگر بحران های کوچک و بزرگی که نظام سیاسی و جامعه امروز ایران با آن روبروست،آینده ایران به کدام سو خواهد رفت و این زندگی آبستن چه ماجراهایی برای ما خواهد بود،اما می توان تاثیرات این وضعیت بر جسم و ذهن انسان ایرانی و جامعه ایران را از جنس "نابودی سرطانی" دانست که هم می تواند با خود مرگ را به همراه آورد و هم به زبان نیچه اگر ما را نکشد ما را قوی تر سازد.
https://b2n.ir/e01295
@khandanyhaa
🔻 فرهنگستان علوم خواستار مشخص شدن علل و عوامل حوادث اخیر در مدارس شد
🔸اعضای پیوسته مجمع عمومی فرهنگستان علوم در حاشیه یکصد و سی و سومین جلسه این مجمع به ریاست رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در بیانیهای اعلام کردند: اخبار حوادث تلخی که طی این ایام در مورد مراکز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان به ویژه مدارس دخترانه کشورمان به گوش میرسد، در مجمع عمومی فرهنگستان علوم کشور مطرح شد و اعضای مجمع به شدت از آن ابراز نگرانی کردند. انتظار از مسئولان محترم آن است که با کمال سرعت و دقت، علل و عوامل این حوادث را تحقیق و در مراجع مربوط جهت رفع این پدیده و جلوگیری از تکرار آن اتخاذ تصمیم، اقدام و اطلاع رسانی لازم معمول دارند.
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1586933
❄️ @jamarannews
🌎 چرا سیاستورزی ایرانی ناموفق است؟
✍️ دکتر محمود سریع القلم
🔹تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی
🌿 در بسیاری از تخصصها مانند معماری، هنر، مهندسی، پزشکی، ادبیات، ایرانیان نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح بینالمللی، عملکرد قابل احترامی را کسب کردهاند. اما هم چنانکه تاریخ پرتلاطم آنها نشان می دهد، در یک حرفه و تخصص ناکامی های فراوانی داشته اند: سیاست ورزی و حکمرانی.
🌿 تاریخ سیاست در ایران عموماً با خشونت، حذف، تبعید، انحصار، ثروتاندوزی، تیول داری، حیلهگری، دروغ، بی ثباتی و تحریف همراه بوده است.
🌿 آقا محمدخان قاجار از بی رحم ترین رجال سیاسی جهان به شمار بود.او توانسته بود تمامی مدعیان قدرت را با نهایت خشونت از میان بردارد.بقیه مدعیان را با بیرون آوردن چشم آنها به زانو در آورد. او بی اعتمادی عمیقی نسبت به همه اطرافیان خود داشت. آقا محمدخان قاجار در سن شصت و سه سالگی توسط عدهای از فراشان خود در سال 1170 شمسی کشته شد.
چرا موفقیت ایرانیان در حرفه و هنر به پایداری و موفقیت و سربلندی در قدرت و سیاست ورزی نمی انجامد؟ کجا باید سراغ علتها بگردیم؟ افکار؟ فرهنگ؟ جغرافیا؟ شخصیت؟ ایران ابن سینا و سهروردی دارد ولی سیاست ورزی که برای مخالفِ فکری خود جا باز کند به ندرت تربیت کرده است. همینکه جمعی در میان باشد، کار به حذف و انحصار میکشد
راه حلی که در دنیا تجربه شده برای آنکه تنها یک باور بر امورِ یک جامعه مسلط نشود، نظام حزبی است. پهلوی دوم در اردیبهشت 1354، از همه ایرانیان خواست که عضو حزب رستاخیز شوند در غیر اینصورت جایی در سیستم ندارند و می توانند گذرنامه خود را گرفته و از ایران بروند
آیا جغرافیای ما باعث شده تا نتوانیم حکمرانی مطلوب را ایجاد کنیم؟ شیلی یک باریکۀ جغرافیایی است و بسیار موفق. سنگاپور یک جزیره است و فوق العاده موفق. هند جغرافیایی وسیع داشته و تقریباً با همۀ همسایگان خود تنش دارد ولی hub جهانی نرم افزار شده و به زودی اقتصاد سوم جهان خواهد شد و روز به روز احترام و شأن جهانی آن در حال افزایش است. ترکیه که پیچیدهترین ژئوپلیتیک را داراست و در پنج عرصۀ جغرافیایی (دریای سیاه، اروپا، مدیترانه، قفقازو خاورمیانه) ، مدیریتِ امنیتی می کند، بیش از چهل میلیون نفر توریست جذب کرده و از شهروندان هیچ کشوری ویزای ورود نمی خواهد و باورهای مختلف را در جامعۀ خود نهادینه کرده است. جغرافیا و ژئوپلیتیک مانعی برای حکمرانی مطلوب نیست بلکه بستگی به درایت مدیران دارد.
علت دیگر در ریشه یابی علل شکست ایرانیان در حکمرانی مطلوب، فقدان یک نظام سیاسی نه ضرورتاً «دموکراتیک» در مراحل اولیه، بلکه مردم شمول است. نه ویتنام دموکراتیک است و نه چین اما در داخل هردو، حزب کمونیست ، گروههای مختلف اجتماعی نه درحد نمونههای غربی، بلکه تا حدی نمایندگی دارند. نه اندونزی به معنای آلمانی دموکراتیک است و نه مکزیک. اما هر دو سیستم از اقتدارگرایی فردی، به اقتدارگرایی بوروکراتیک حرکت کرده و با تمرین در تحزب سعی میکنند گروهها و جریانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در حاکمیت نمایندگی داشته باشند. چون اقشار مختلف در حاکمیت این کشورها نمایندگی دارند، سیاست جنبۀ انباشتی و تکاملی پیدا میکند تا آنکه مانند تاریخ سیاست در ایران، حالت سینوسی و صعود و سقوط های مکرر را تجربه کند.
به جز آمریکا، هیچ کشوری درجهان در ابتدای تاسیس به صورت دموکراتیک متولد نشده، بلکه همۀ دموکراسیها به تدریج از مطلقگرایی به اقتدارگرایی فردی/پادشاهی سپس به اقتدارگرایی بوروکراتیک، بعد به رشد فراگیر بخش خصوصی رقابتی، به جامعه مدنی و در نهایت به دموکراسی پیشرفتهای تبدیل می شوند که حکومت هیچ وظیفهای جز تامین منافع و مصلحت عامه نداشته باشد. چطور میشود که یک ایرانی متولد تهران به ریاست پارلمان نروژ میرسد؟ چطور میشود که یک بریتانیایی که ریشۀ هندی-کنیایی دارد به نخست وزیری انگلستان دست می یابد؟ چگونه بانوان ایرانی به نمایندگی در پارلمانهای اروپایی انتخاب می شوند؟ چگونه یک شهروند کانادایی که هندی الاصل و از مذهب سیک است، به وزارت دفاع آن کشور انتخاب میشود؟ همه با تلاش و تشکل میتوانند در مدیریت کشور سهیم باشند. با نگاه شمول گرا، هم تداوم سیاسی به دست میآید و هم ثبات سیاسی. بیدلیل نیست که در انگلستان هیچ وقت انقلابی صورت نگرفته برای اینکه نظام سیاسی عموماً به جامعه امتیاز می دهد و همیشه در حال انطباق با شرایط، بحران ها، بی ثبا تی ها، واقعیتهابوده زیرا که عقلانیت در حکمرانی یعنی فهم واقعیت و انطباق با آن، به طوری که قانون اساسی آمریکا تا کنون ۲۷ بار شامل متمم شده است...
T.me/EsfandiarKhodaee
🔴 محمدرضا عارف: تعلل صورت گرفته در شناسایی عوامل پیدا و پنهان غائله شوم در مدارس جای سوال دارد
🔻محمدرضا عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
🔸پدیده ی مشمئز کننده ای که این روزها سلامت دختران ایران عزیز و امنیت روانی جامعه را با چالش جدی مواجه کرده است ، نیازمند بررسی همه جانبه و شناختن عاملان و انگیزه های آنها است.
🔸 تعلل صورت گرفته در شناسایی عوامل پیدا و پنهان این غائله شوم جای سوال دارد و باید مسئولان مربوط در این خصوص ابهام زدایی کنند.
🔸 این بساط خطرناک و ضد انسانی باید هر چه سریعتر جمع شود.
❄️ @jamarannews
🔻مسمومیت دانشآموزان تهرانی در شعبه ویژه دادسرای تهران رسیدگی میشود
▪️دادستان تهران: پس از شناسایی و بازداشت عامل یا عاملین مسمومیت دانشآموزان پرونده آنها خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد
🔸علی صالحی: دادستانی تهران در پی ایجاد مسمومیت در بین برخی دانشآموزان تهرانی به مساله ورود کرده است و تحقیقات همهجانبه آغاز شده است.
🔹دستورات قضایی مورد نیاز ضابطین، سازمان پدافند غیرعامل، آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و دیگر نهادهای مرتبط با موضوع از ناحیه مقام قضایی صادر شده است. همچنین تمام دستگاهها موظف شدهاند آخرین گزارشها در مورد وقایع اخیر را برای دادستانی تهران ارسال کنند.
🔹دادستانی تهران با دقت این پرونده را دنبال میکند و تحقیقات قضایی با همکاری نهادهای مربوطه در حال انجام است. در تلاشیم با همکاری ضابطین در اسرع وقت عامل یا عاملین این عملیاتهای خرابکارانه را شناسایی و محاکمه کنیم.
🔹عامل یا عاملین وقایع اخیر بدانند پس از شناسایی و بازداشت پرونده آنها خارج از نوبت رسیدگی شده و مجازات قانونی در مورد آنها اعمال خواهد شد.
🆔@mizanplus
@Mowlaverdi2
✅ آیین نکوداشت بهمناسبت یکصدمین زادروز دکتر عبدالحسین زرینکوب
زمان برگزاری: ۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸-۱۴
در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
@movarekhan
🔶 کتاب قواعد مخاطبشناسی قرآن نوشته دکتر علی ملکپور، از سوی انتشارات قلم ( با همکاری بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان) منتشر شد
📌 در مقدمه این کتاب آمده است: مخاطب شناسی قرآن از قواعد چندی پیروی میکند که شناخت و تحلیل آن قواعد، ما را در درک بهتر پیامها و خطابهای قرآنی رهنمون میشود. در این بررسی علاوه بر اینکه، انواعی از طبقهبندیها در باب مخاطبها و پیامها ارایه شده است، اسلوب قرآن و نظم خاص آن در تفکیک مخاطبان عام و مخاطبان خاص مورد توجه قرار گرفته است. در این کتاب مباحثی همچون تعریف مخاطب از منظر علم ارتباطات اجتماعی و انواع طبقهبندی رایج در مقوله مخاطبشناسی بررسی شده است. در ادامه بحثها اصناف مخاطبان مورد نظر قرآن و ویژگیهای هر کدام و نیز کیفیت تعمیم و یا تخصیص پیامها به هر گروه از مخاطبان و نسبت سلسله مراتبی مخاطبان ترسیم و تحلیل شده است.
📌علاوه بر این، به جنبههایی از مخاطب شناسی قرآن از منظر محققان و صاحب نظران اشاره شده است که از آن جمله تفکیک آیات قرآن بر حسب مخاطبان مختلف است که در بررسیهای قرآنی مهندس مهدی بازرگان منعکس شده و مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است.
@Bonyadbazargan
♦️فاجعهی مدارس و مدارس نظامیه
✍️عباس آخوندی، ۱۰ شهریور ماه ۱۴۰۱
🔻بیگمان آنچه در مدارس قم و سپس سایر شهرستانها با مسموم کردن دخترکان معصوم به وقوع پیوست از جنبهی انسانی جنایت و از جنبهی حمکروایی فاجعه بود. هر چند تا روشنشدن موضوع نمیتوان هیچ گروه و جریانی را محکوم کرد لیکن، کسانی که اندک آشنایی با مسالههای سیاسی و امنیتی داشتهباشند بهراحتی میتوانند تشخیص دهند که چنین اقدامهایی نخست آنکه سازمانیافته هستند و بهصورت اتفاقی و فردی رخ نمیدهند و دیگر آنکه با توجه به تکرار و به درازاکشیدهشدن آنها، قاعدتا اشخاصی در درون سیستم با عاملان آنها همدست میباشند. و گرنه، کشف سریع سازمان آنان برای دولت کار سخت و طاقتفرسایی نیست.
🔻یافت نشدن عامل و یا عاملان اسیدپاشی پس از گذشت هست سال قرینهای بر این مدعااست. این دو جریان از حیث جریان و نحوهی عمل بسیار شبیه هم هستند. روشن نشدن سرنوشت سرقت مجسمههایی با وزن بین70 تا 700کیلو پس از 12 سال معمای دیگری است. برچیدن، جابجایی وحمل مجسمههای چندصدکیلویی بدون داشتن جرثقیل و ماشینالات لازم امکانپذیر نیست. این نیز قرینهی دیگری بر امکان همدستیها عاملان با برخی اشخاص درون سیستم است. البته کل سیستم این جنایتها را نکوهش کرده و نمیپسندد.
🔻نکتهی مهمی که در این هیاهو مورد غفلت قرار میگیرد، بنیان اندیشهای است که این گونه اقدامها را برای عاملان آن زیبا و یا حتی عبادت و به مثابهی امر به معروف و نهی از منکر ترسیم میکند. و همچنان در جامعه ایران نه تنها مشروعیت دارند که مبنای مشروعیت هستند و همهروزه از سوی رسانهی ملی مورد و دولت رسمی مورد تایید و ترویج قرار میگیرند. تا این بنیانها شناسایی و برچیده نشوند، این جریان هر روز به شکلی نمود پیدا میکنند. اصل داستان باز میگردد به انحراف از دین مبتنی بر فطرت الهی و توحید و تقدیس دین آیینی و مسلکی و آلوده به شرک به عنوان دین برگزیده. و تحویل فهم و خردورزی به شور و پیروی از اشخاص مسلکی. اگر هزار سال پیش مدارس نظامیه تحت عنوان توسعهی دانش، جمود، خشکمغزی و اشعریگری را ترویج کردند و سبب رخوت جریان اندیشیه و رشد علمی و فلسفی در جوامع اسلامی شدند، مدارس جریان پایداری در روزگار فعلی همان نقش را ایفا کردند. مانع جریان اندیشه در جامعه ایران شدند. شبهعلم را بر علم غلبه بخشیدند و نظام تدبیر ملی را مختل کردند و ملت ایران را گرفتار وضع موجود ساختند.
🔻مدارس نظامیه نیز در زمان خود در رقابت با الازهر مصر که اسماعیلی و مروج معتزلیان بودند تاسیس شدند تا در پشتیبانی از خلفای عباسی قرائت خاصی از اسلام را به عنوان راه و رسم درست اعلام کند و دیگران را منحرف و کژکردار بخوانند. مدارس جریان پایداری نیز شکل گرفتند تا نهاد دانشگاه مدرن را از کار بیندازند، جریان اندیشه را متوقف و استادان دانشور را بدنام سازند. شوربختانه، بسیاری عالمان که به فرمایش حضرت رسول (ص) موظف بودند که بههنگام ظهور بدعتها علمشان را اظهار کنند، دریغ کردند و جامعه در چنین وضعیتی گرفتار آمد.
🔻آنچه که ما در جریان فاجعه مدارس شاهدیم با رفتار خوارج تفاوت چندانی ندارد. به قول شهید مطهری خوارج حامل یک شیوهی تفکرند و ربطی به جهان اهل سنت ندارند. چه بسا ما شیعه خارجی داریم. یعنی کسانی "ممکن است شیعه باشند و طبیعتا خارجی، این قاعده هم در مورد افراد صادق است و هم در مورد امم". زمانی که علی علیهالسلام عبدالله بن عباس را در جنگ نهروان به سمت خوارج فرستاد، او با گروهی مواجه شد که پیشانیهاشان از درازای سجده جراحت برداشته و دستهایشان چون دستوپای شتران پینه بستهبود. گروهی خشک مغز و قشری که هرکه چون آنان فکر نمیکرد مشرک میپنداشتند و در راه خدا کمر به قتل او میبستند و از علی (ع) میخواستند که در جریان حکمیت به شرک خود اعتراف کند. آنان خود را مجتهد میپنداشتند و آمادهی فداکاری بودند و اگر زخمی به یکی از آنان وارد میشد، میگفت که خدایا به سوی تو شتاب کردم که خرسندی تو را بهدست آورم. یعنی همانکاری که عاملان ترورهای انتحاری القاعده و طالبان میکنند و اینان نیز بر همین راه وروش هستند و دخترکان معصوم را مسموم مینمایند. آیا دولت هیچ اندیشیده است که آثار مخرب این اتفاق بر روح و روان فرزندان و پدران و مادران ایران تا چه حد است؟ و یکروز تعلل و یا تاخیر چه آثار غیر قابل جبرانی دارد؟ بیگمان، حوزهی دینی در محکوم کردن این جریان باید پیشگام باشد. اگر بساط آنان برچیده نشود، هیچ معلوم نیست که گام بعدی آنها چیست.
🔻متن کامل را در لینک روبهرو بخوانید: https://vrgl.ir/U0wJd
باشگاه اندیشه برگزار میکند:
از چشم ِ من
نشست رونمایی و گفتوگو پیرامون کتابِ
پناه بر دیتی، دفترچه خیالات روزانه
نوشتهٔ مرتضی مردیها
با حضورِ
مرتضی مردیها (نویسندهی کتاب)
مهدی تدینی (پژوهشگر تاریخ و سیاست)
جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱
از ساعت ۱۷:۳۰
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
اینجا دربارهی کتاب بخوانید.
#رونمایی #نقدکتاب #باشگاه_اندیشه #مرتضی_مردیها
@bashgahandishe
🔰عبرت های زلزله ترکیه
✍🏻حسین احمدی
🔸وقوع زلزله سهمگین با بزرگای گشتاوری ۸/۷ ریشتری در مناطق جنوبی کشور ترکیه (بر روی بخش جنوبی گسل شرق آناتولی) و ویرانی های برجای گذاشته در شهرهای واقع در این مناطق، حاوی نکات درس آموزی است که برای کشورمان، که در زلزله خیزی مشابه ترکیه هستیم حائز توجه و اهمیت فراوان است. «منطقه ای که زلزله ها در آن رخ داد، پرلرزه و محل برخورد سامانه گسل های بین ایران و ترکیه است.
🔸بزرگترین زلزله تاریخی تبریز و احتمالاً مخرب ترین زلزله شهری ایران، هشتم ژانویه ۱۷۸۰ م در تبریز با بزرگای ۷/۷ رخ داده و تبریز را کاملاً ویران کرده است».(دکتر مهدی زارع وبینار ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله) البته برخلاف برخی مطالب عنوان شده، به نظر متخصصان و پژوهشگران زلزله شناسی، هیچ ارتباطی بین وقوع زلزله های اخیر در جنوب ترکیه و زلزله های اخیر در منطقه خوی وجود ندارد. «این دو زلزله بالغ بر ۸۰۰ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند و نه به لحاظ تحریک دینامیکی و نه استاتیکی به هیچ عنوان نمی توانند روی هم اثر داشته باشند».(دکتر تاتار)
🔸زلزله ترکیه از نظر مهندسی حرف و حدیث های تلخ و جدی در خود نهفته دارد. در آینده نزدیک در مورد وقایع مهندسی، ساختمان سازی و توسعه شهرسازی در مواجهه با زلزله اخیر ترکیه، گزارش های تکان دهنده ای را شاهد خواهیم بود! شنیده هایی حاکی از آنست که تاکنون ۲۰۰ پیمانکار بدلیل اهمال کاری، در ترکیه جهت محاکمه بازداشت شده اند. مشاهداتی که از آثار تخریبی زلزله ترکیه حاصل شده است، نشان دهندۀ پایین بودن کیفیت مهندسی در سطح وسیعی از ساخت و ساز ها است. به عنوان نمونه براساس مشاهداتی، کیفیت نازل بتن ریزی به گونه ای است که هم در عدم استفاده از عیار مناسب بتن و هم در پر کردن نخاله بجای حجم لازم بتن ریزی مشاهداتی گزارش شده است.
🔸ساختمان های متعددی، با پدیده فروریختن بصورت کتابی طبقات بر روی یکدیگر یا خورد و قلوه ای شدن کامل قطعات سازه ای ستون و دال ها مواجه شده اند. بدیهی است این نواقص و آثار تخریبی نمی تواند جز ناشی از طرح و اجرای غیر اصولی و غیر مهندسی و نبودن نظام مسئولیت و نظارت درست و درمان در حین ساختمان سازی بوده باشد. باز شنیده هایی حکایت از آن دارد که شهردار شهر منطقه زلزله زده ترکیه، در اثر بی مبالاتی و کم دانشی و احتمالاً تحت فشار پیمانکاران سودجو، دستور لغو بخش نامه مربوط به زلزله را داده بوده است!
🔸البته اظهار نظرهای قطعی و تخصصی طبعاً پس از مشاهدات دقیق و کامل امکان پذیر است. اما به باور نگارنده، در مشاهدات اولیه اینگونه به نظر می رسد بی توجهی به ساخت و ساز بی رویه در پهنه بندی گسلی و رعایت نکردن حریم لازم از مسیرهای گسل زمین، می تواند یکی از عامل های مهم خسارت ها در زلزله ترکیه باشد. مشاهدات دیگری نیز وجود دارند که نشان دهندۀ آنست ساختمان از استحکام بنای لازم برخوردار است، لیکن به همین دلیل رعایت نکردن پهنه بندی گسل دچار آسیب شده اند.
🔸به نظرم دو حالت عمده مخرب در زلزله قابل تقسیم بندی است: یکی عدم استحکام بنای لازم و مقاوم نبودن ساختمان در برابر بارهای جانبی زلزله و عقب ماندگی نسبت به تکنیک های روز ساختمان سازی برای عبور دادن امواج مخرب لرزه و تکانش در ساختمان ها، بدون آسیب پذیری در آنها است و دیگری علی رغم اینکه ساختمان ها دارای مقاومت بالا و استحکام بنای لازم هستند؛ بدلیل بی توجهی به ضوابط و دستورالعمل های بالادستی مربوط به محدودیت های ساخت و ساز در پهنه های گسلی می باشد.
قطعاً بخاطر غفلت هایی که در ایران نیز با آن مواجه هستیم، بویژه در مورد هشدارهایی که نسبت به شهر تهران داده می شود، معلوم نیست آن فجایع تکان دهنده در مورد ما نیز کی از راه خواهند رسید!
🔸به باور نگارنده در مورد منابع انسانی متخصص، استغناء و توانایی های لازم در کارهای مهندسی و ساخت و ساز های شهری، بصورت کار مهندسی انفرادی یا تیم های مهندسی؛ ما در کشور خودمان خیلی کسر و کاستی نداریم. کشور ما ایران، از منظر محصول نهایی مکانیزم های طرح، اجرا و نظارت، در سطح عالی از مهارت ها و دانش ضروری و تکنولوژی های روزآمد برخوردار بوده و یا لااقل می تواند به سادگی برخوردار شود.
🔸کشور ما اما بیشتر دچار بحران مدیریت و کاستی ها و ناکارآمدی های جدی در مورد مدیریت نظامات شهری و مهندسی است. یکی همین بی توجهی هایی است که از سوی مدیران و صاحب منصبان ذیمدخل نسبت به ضوابط شهرسازی و سوداگری در توسعه شهری، اعطای پروانه های ساختمانی بی ضابطه و عدم هدایت راهبردی نظامات مهندسی در ارتباط با رعایت اصول و ضوابط بارگذاری شهری و پهنه بندی گسلش در شهرهای لرزه خیز است.
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22776
🔴آیین سروری
💠کمال اطهاری
@iranfardamag
1️⃣ این برومندی جامعهی مدنی ایران بود که جنبش زن، زندگی، آزادی را پدید آورد، جنبشی که اینبار ابتدا از کردستان سر کشید. زنان و جوانانِ پیشگام در این جنبش، جوانههای نوین رشد پیوستهی جامعهی مدنی ایران هستند و نباید آنها را از بدنهی مبارزات پیشین جدا کرد، همانطور که شعار زن، زندگی، آزادی برآمده از تشکیل روژاوا و جنگ کوبانی است. این جداسازی سهوی یا عمدیِ جوانهها از ریشهها، جوانهها را میخشکاند و مانع بالندگی جنبش میگردد. برای بالندگی، در این جنبش باید آیین سروری هم آموخته شود تا دگرگونی واقعی تاریخی پدید آید.
▪️جامعهی مدنی ایران برآمده از انقلاب مشروطه است. روشنفکران سیاسی مشروطه که آیین سروری را میدانستند، توانستند با همداستانی دربارهی مدل و برنامهای مشخص، ارادهی ملی-مردمی را بهسوی ساختن جامعهای نوین جهت دهند. آنها این اراده را از لحاظ فکری و اخلاقی چنان محکم ساخته بودند که شکستهای سیاسی آنها برای برقراری دموکراسی در مقابل دیکتاتوری پهلویها، مانع توسعهی اقتصادی و اجتماعی ایران نگشت. یعنی دیکتاتورها مجبور بودند حاکمیت خود را با ایجاد زیرساختهای سخت و نرمِ توسعهی اقتصادی و اجتماعی حفظ کنند. اما از مقطع «انقلاب سفید»، روشنفکران سیاسی و مدنی ایران بهتدریج آیین سروری را از دست دادند و تاکنون آن را بهدست نیاوردهاند. ازینرو در آستانهی انقلاب 1357، بهسهو و بهعمد شعار دادند «بحث بعد از مرگ شاه» و بحث دربارهی نوع حکومت آینده را خیانت دانسته و به آینده واگذار کردند، تا پیرو توافق گوادولوپ دربارهی ایجاد «هلال اخضر»، اسلام سیاسی هژمون گردد و خودکرده را تدبیری نمانَد. همین تعجیل سهوی و عمدی باعث شد علاوه بر آزادی سیاسی، توسعهی اقتصادی و اجتماعی برباد رود و زندگی روزمره نیز پردرد و رنج شود. اکنون نیز فروکش کردن امواجِ بلند جنبش، نه ناشی ازین است که جنبش خواست مشترکِ عبور از جمهوری اسلامی را ندارد، و در درجهی اول محتاج وکیل مدافعی در سطح بینالمللی است، بلکه ناشی از نبودن مدل و برنامه نزدِ فعالان و روشنفکران سیاسی و اجتماعی، و ترس اکثریت جامعهی مدنی از ریسمان سیاه و سفیدِ آنها است.
🔸بیتردید اسلام سیاسی (که در نهایت بهعنوان یک نظریه و مدل حاکمیتی بر جمهوری اسلامی سیطرهی کامل یافت) شکست خورده و این سیطره، کل نظام جمهوری اسلامی را در آستانهی فروپاشی قرار داده است. در اینجا میخواهم برای توصیف وضعیت مخالفان جمهوری اسلامی که عبور از آن را در دستور کار قرار دادهاند، بهجای تمثیل ناگویایِ «اتوبوس مجانی» از تمثیل یک کشتی استفاده کنم. یک کشتی بادبانی را در حوضچهای خشک دور از سرزمین جمهوری اسلامی تصور کنید که بدنهای نیمهتمام، و تنها یک دکل (از چندین دکل لازم را) دارد و فاقد سکان است، اما تنی چند آزادیخواه بهبالای آن از دیگران دعوت میکنند که مجانی سرنشین کشتی شوند تا از سرزمین جمهوری اسلامی عبور کنند. در حالی که دعوتکنندگان و مدعوین دارای نقشهی مقصد و راه رسیدن به آن، و حتی جهتنما (اصول مشترک) نیستند. روشن است که ابتدا باید توسط نمایندگان طبقات و اقشار و اقوام اصلی جامعه، بدنه، دکلها و سکان کشتی در حوضچهای در ایران، و همراه آن هدف، نقشهی راه و جهتنمای حرکت ساخته و پرداخته شود که همهی آنها نه مجانی، که پر از مخاطره و انواع هزینهها است. در غیراینصورت، اگر هم بر فرض محال آن کشتی نیمهتمام بتواند بر آب شناور گردد، باد به هرسو بوزد آن را خواهد برد.
2️⃣ اگر قبول داشته باشیم بنا به قاعدهای تاریخی آخرین کاری که مردم میکنند انقلابی دوباره است، یعنی وقتی که قانع شده باشند هیچ راه دیگری وجود ندارد؛ آنگاه میتوانیم شجاعت و درایت جامعهی مدنی ایران را برای آزمودن قابلیتِ حاکمیت جمهوری اسلامی درک کنیم. کسانی که اصلاحطلب نامیده میشوند خشونتپرهیزانی بودند که جامعهی مدنی در فرایند این آزمون آنها را پذیرفته بود. در این میان، جریانهایی هم بودند که ضمن داشتن مرز با اصلاحطلبانِ داخل حاکمیت، بر این باور بودند که مردم تنها در صورتی که حاکمیت جمهوری اسلامی در آزمون آنها موفق نگردد، از آن عبور خواهند کرد، پس در فرایند این آزمون حضور یافتند و بهطور روزمره برای مردم هر خطای حاکمیت را افشا و بهطور عمیق (نه شعاری) برای مردم تحلیل کردند و بهخاطر آن عقوبت شدند.....
متن کامل:
https://bit.ly/3Kp7x9u
#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#ضرورت_داشتن_الگو
#شروط_لازم_برای_توسعه_در_دوران_نوین
#برنامهی_بدیل_برای_تشکیل_جبههی_سیاسیِ
#ضرورت_تدوین_الگو_و_مدل_توسعهی_مشخص
/channel/iranfardamag
#خبرانتشارکتاب
آموزش و پرورش انسانینگر؛ اصول و مبانی / ناصر یوسفی / انتشارات کارگاه کودک (موسسه پژوهشی کودکان دنیا)، ۵۶۸ صفحه وزیری شومیز، ۲۷۰ هزار تومن
فهرست و مقدمه کتاب
یادداشت نویسنده کتاب:
«این کتاب بر اساس تجربههایی است که طی سه دهه در حوزه آموزش در گوشهوکنار کشور به دست آمده است. در عین حال مبانی این کتاب به طور مستقیم بر اساس هفده سال کار آموزشی در مرکز آموزش مشارکتی است که با صدها کودک و نوجوان آن را طی کردهایم.
تمام ایدههای و توصیههای این کتاب، تجربهها و دستاوردهایی است که به شکل عینی انجام شده است.
تجربههایی که حق همه کودکان و نوجوانان ماست که با آن سهیم شوند.»
سفارش به @bahmanbooks یا خرید حضوری از کتابفروشی دماوند
.
.
فکر سمی روزی اسید میپاشد،
روزی تیغ برمیکشد،
روزی گاز عصبی میسوزاند…
اگر شاعر میگفت کار ما شناسایی راز گل سرخ است، یک شعار شاعرانه نیست. مگر میشود یک ذهن از کودکی راز گل سرخ را بشناسد و در بزرگسالی، با دود سیاه، خفه کند؟!
دستان مسموم حتما دستگیر شوند که امنیت لحظهای بیاورند اما اگر نیت صدساله داری، مغزهای کوچک زنگزده را چاره کن
.
#مسمومیت_دانش_آموزان
/channel/azein0labedin