فرهنگستان زبان و ادب فارسی The Academy of Persian Language and Literature @theapll https://telegram.me/theapll www.apll.ir مدیر وبگاه/ کانال @The_apll روابط عمومی Public Relations @PR_APLL
هفدهم آبان، سالگرد درگذشت سید محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۰-۱۳۷۶)
@theapll
ایرانبوم (۲)
مادر
🔸 زبانها و گویشهای ایرانی در پهنۀ گستردهای، از دامنههای کوههای قفقاز در شمال غربی فلات ایران تا بلوچستانِ پاکستان، در جنوب شرقی ایران؛ و از درههای رود زَرافشان در تاجیکستان، در شمال شرقی فلات ایران، تا کرانههای جنوبی تنگۀ هرمز و جنوب ایران، پراکندهاند. سخنگویانِ زبانها و گویشهای ایرانی نو در ایران، تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان، شبهقارۀ هند، ترکمنستان، چین (در ایالت سینکیانگ)، قفقاز (گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و داغستان)، ترکیه، عراق، عمان و... زندگی میکنند. این سرزمینها در روزگاران گذشته بخشی از قلمرو سیاسی یا فرهنگی ایرانزمین بودهاند.
پیوند زبان فارسی و دیگر زبانها و گویشهای ایرانی، بسیار پررنگ و چشمگیر است. در «ایرانبوم» گوشههایی از این پیوندها را نشان میدهیم.
🔸 از «/» برای نشان دادن تلفظهای گوناگون و از «،» برای نشان دادن معنای یکسان واژهها بهره بردهایم.
@theapll
آشنایی با زبانهای ایرانی (۱۱)
زبانها و گویشهای ایرانی نو
زبانها و گویشهای ایرانی دستۀ غربی
گروه گویشهای گورانی
گویشوران این گروه، عموماً در غرب ایران، در استان کرمانشاه سکونت دارند. مهمترین گویشهای گورانی عبارت است از اورامانی (در اورامان، واقع در غربِ سنندج) کَندولهای (در کَندوله، واقع در شمال شرقی کرمانشاه) و باجَلانی (اغلب در قصر شیرین، سرپلِ ذهاب، شمال خانقین و شرق موصِل در عراق). موطنِ اصلیِ گورانیها، مانند گویشوران زازا، ظاهراً جایی در نواحي جنوب غربی دریای خزر بوده؛ مهاجرت آنان به دامنههای جنوبی رشتهکوه زاگرس، در زمانی نامعلوم روی داده است. برخی آثار فرقۀ «اهل حق» به این زبان نوشته شده است.
برگرفته از: فرهنگ تطبیقی_موضوعی زبانها و گویشهای ایرانی نو، محمد حسندوست، انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۹، ص نوزده.
@theapll
پیام تسلیت رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مناسبت درگذشت زندهیاد دکتر فرزین غفوری
باسمه تعالی
درگذشت نابهنگام همکار فاضل و پژوهشگر کوشا، دکتر فرزین غفوری، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مایهٔ تأسف و اندوه شد.
زندهیاد دکتر غفوری، پژوهشگری نکتهسنج و باریکبین بود که شاهنامهپژوهی و کندوکاو در تاریخ و فرهنگ ایران را وجههٔ همت خویش قرار داده بود و آثار قلمی او از سنجههای استوار علمی برخوردار بود، ازاینرو، امید میرفت در آینده، یافتهها و نوشتههایش در عرصهٔ شاهنامهپژوهی بهرههای ارزشمندی را نصیب دوستداران شاهنامه و تاریخ ایران کند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تجلیل از جایگاه علمی دکتر فرزین غفوری و ارج گذاشتن به خدمات او در گروه واژهگزینی و کوششهایش در کارگروه بازنگری دستور خط فارسی، درگذشت این پژوهشگر ارجمند را به جامعۀ علمی کشور، همکاران فرهنگستان و بهویژه بازماندگان محترم ایشان تسلیت میگوید و از درگاه پروردگار مهربان برای آن همکار درگذشته آرامش و آمرزش روان مسئلت میکند.
غلامعلی حداد عادل
@theapll
هشتم آبان، سالگرد درگذشت قیصر امینپور (۱۳۳۸-۱۳۸۶)
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
@theapll
فارسی را پاس بداریم (۱۳)
رتبهبندی یا رنکینگ؟
بگوییم ✅ رتبهبندی
نگوییم ❌ رنکینگ
@theapll
کوچهٔ ما تنگ نیست
شادمانه باش!
و شاهراهِ ما
از منظرِ تمامیِ آزادیها میگذرد.
احمد شاملو
#بحر_در_کوزه
@theapll
سوم آبان، سالگرد درگذشت فریدون مشیری (۱۳۰۵-۱۳۷۹)
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست میمانم
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم!
امید روشنایی گرچه در این تیرگیها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه میرانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل برمیافشانم
@theapll
بهمناسبت اول آبان، روز آمار و برنامهریزی، با چند واژۀ مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی آشنا شویم:
📊 برآورد (estimate)
مقدار عددی یک برآوردگر تحت شرایطی معین که بهعنوان تقریبی از یک پارامتر در نظر گرفته میشود.
📊 پوچتوان (nilpotent)
ویژگی عنصری از یک ساختار جبری که توانی از آن صفر باشد.
📊 آماره (statistic)
هر تابع از مشاهدات که فارغ از پارامتر مجهول باشد.
📊 خوشه (cluster)
زیرجامعهای از جامعۀ مورد مطالعه.
📊 دامنۀ میانچارکی (interquartile range)
فاصلۀ بین چارک اول و چارک سوم.
📊 نمودار میلهای (bar chart)
نوعی نمودار مرکب از دنبالهای از میلههای عمودی یا افقی با عرضهای یکسان، که طولهای آنها متناسب با کمیتهای نشان داده شده است.
📊 نمونهگیری (sampling)
فرایند انتخاب نمونهای از یک جامعه بهمنظور استفاده از اطلاعات آن نمونه، برای برآورد کمیت مشخصی از جامعه.
📊 همبستگی (correlation)
معیاری برای سنجش وابستگی خطی بین دو متغیر که مقدار آن بین ۱- و ۱ است.
📊 کارگروه تخصصی آمار گروه واژهگزینی:
فرشید خانزاده، محمدرضا فریدروحانی، سیامک کاظمی، حمیدرضا نوابپور، محمدقاسم وحیدیاصل
@theapll
درست بنویسیم (۱۲)
لهجه یا لحجه؟
✅ لهجهاش بسیار شیرین است نه
❌ لحجهاش!
@theapll
بهمناسبت بیست و ششم مهر، روز تربیت بدنی و ورزش، با چند واژۀ مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی آشنا شویم:
🔸بازی جوانمردانه (fair play)
بازی کردن مطابق قوانین و بدون تقلب.
🔸قهرمانی (championship)
کسب عنوان نخست در یک رویداد ورزشی.
🔸پرورش اندام (bodybuilding)
تقویت عضلات بدن با حرکات قدرتی.
🔸شیرجه (dive)
۱- جهش بلند به طرفین و فرود دازکش دروازهبان بهمنظور تصاحب یا مهار توپ.
۲- پرش شناگر به داخل آب، معمولاً با سر.
🔸نشانآور (medalist)
ورزشکاری که در یک رقابت یا رویداد ورزشی برندۀ نشان میشود.
🔸کرجیرانی (rowing)
ورزش قایقرانی با کرجی
🔸شهرآورد (derby)
مسابقۀ ورزشی بین دو تیم رقیب از یک شهر یا منطقه.
🔸رنگاجنگ (paintball)
ورزشی که در آن شرکتکنندگان در تیمهای یک یا چندنفره با تفنگ مخصوص، توپهای حاوی رنگ را به حریفان خود شلیک میکنند.
🔸گُلپاک (clean sheet)
تیم یا دروازهبانی که در یک بازی گلی دریافت نکرده باشد.
🔺این واژهها با همکاری کارگروه ورزش گروه واژهگزینی، مرکب از استادان و نخبگان حوزۀ ورزش پیشنهاد و تصویب شده است.
@theapll
پوشۀ شنیداری نود و ششمین سخنرانی ماهانهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
دکتر باقر صدرینیا (عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی)
نقدِ ادبی در عصر مشروطه
فرهنگستان زبان و ادب فارسی – دوشنبه، بیست و دوم مهر ۱۴۰۳
@theapll
فارسی را پاس بداریم (۱۱)
پایانه یا ترمینال؟
بگوییم ✅ پایانه
نگوییم ❌ ترمینال
@theapll
آشنایی با زبانهای ایرانی (۱۰)
زبانها و گویشهای ایرانی نو
زبانها و گویشهای ایرانی دستۀ غربی
گروه گویشهای کردی
گویشهای این گروه را به سه شاخه میتوان تقسیم کرد:
۱ـ شاخۀ شمالی، که خود به دو زیر شاخۀ غربی و شرقی تقسیم میشود.
۲ـ شاخۀ مرکزی، که در شمال شرقی عراق، در شهرهای سلیمانیه، اَربیل، کَرکوک، خانقین رواج دارد و «سورانی» نیز نامیده میشود.
۳- شاخۀ جنوبی، که اغلب در غرب ایران رواج دارد.
* زبان کردی، از آثار ادبی مکتوب و نسبتاً کهنی برخوردار است.
برگرفته از: فرهنگ تطبیقی_موضوعی زبانها و گویشهای ایرانی نو، محمد حسندوست، انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۹، ص نوزده.
@theapll
نقطه، کلمه، جای خودش را دارد
در هر جا معنای خودش را دارد
دنیای من و تو مثل هم نیست رفیق!
هر آدم، دنیای خودش را دارد
بیژن ارژن
#بحر_در_کوزه
@theapll
فارسی را پاس بداریم (۱۴)
کارگروه یا کمیته؟
بگوییم ✅ کارگروه
نگوییم ❌ کمیته
@theapll
با داده قناعت کن و با داد بزی
در بند تکلّف مشو، آزاد بزی
در به ز خودی نظر مکن، غصه مخور
در کم ز خودی نظر کن و شاد بزی
رودکی
#بحر_در_کوزه
@theapll
ایرانبوم
زبانها و گویشهای ایرانی در پهنۀ گستردهای، از دامنههای کوههای قفقاز در شمال غربی فلات ایران تا بلوچستانِ پاکستان، در جنوب شرقی ایران؛ و از درههای رود زَرافشان در تاجیکستان، در شمال شرقی فلات ایران، تا کرانههای جنوبی تنگۀ هرمز و جنوب ایران، پراکندهاند. سخنگویانِ زبانها و گویشهای ایرانی نو در ایران، تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان، شبهقارۀ هند، ترکمنستان، چین (در ایالت سینکیانگ)، قفقاز (گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و داغستان)، ترکیه، عراق، عمان و... زندگی میکنند.
زبان فارسی هم بر گویشهای رایج در محدودۀ سیاسی ایران تأثیر گذاشته است، هم بر زبانها و گویشهای ایرانی که اکنون در سرزمینهایی بیرون از گسترهٔ ایران کنونی رواج دارند. این سرزمینها در روزگاران گذشته بخشی از قلمرو ایرانزمین بودهاند. ازاینرو، پیوند زبان فارسی و دیگر زبانها و گویشهای ایرانی، بسیار پررنگ و چشمگیر است.
در «ایرانبوم» گوشههایی از این پیوندها را نشان میدهیم.
چنانچه چند نام یا تلفظِ گویشی برای یک نام فارسی وجود داشته باشد، از «/» برای نشان دادن تلفظهای گوناگون و از «،» برای نشان دادن معنای یکسان واژهها بهره بردهایم.
@theapll
پَهپاد یا پهباد؟
گاهی دیده میشود سرواژۀ «پهپاد» را «پهباد» تلفظ میکنند که نادرست است. «پهپاد» سرواژۀ «پرندهٔ هدایتپذیر از دور» است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی آن را برابر Unmanned aerial vehicle برگزیده است.
«پهپاد» بهروش «سرواژهسازی» ساخته شده است. در سرواژهسازی معمولاً نویسههای اول واژههای یک عبارت به هم میپیوندند و لفظی میسازند که میتوان آن را مانندِ یک واژه تلفظ کرد. برخی از شناختهشدهترین سرواژهها عبارتاند از: هما (هواپیمایی ملی ایران)، سیبا (سامانۀ یکپارچۀ بانکی)، برجام (برنامۀ جامع اقدام مشترک)
@theapll
نکتههایی از دستور خطّ فارسی
قواعد نویسۀ «ة» در دستور خط فارسی
«ة» در واژهها و ترکیبهای برگرفته از عربی به صورتهای زیر نوشته میشود:
۱. اگر در پایان واژه تلفّظ شود، با نویسۀ «ت» نوشته میشود:
برائت، جهت، رحمت، قضات، مراقبت، نظارت
۲. اگر در پایان واژه تلفّظ نشود، با نویسۀ «ﻪ/ ﻩ» (های ناملفوظ) نوشته میشود:
آتیه، علاقه، مراقبه، معاینه، نظاره
«ﻪ/ ﻩ» در این حالت از قواعد «های» ناملفوظ پیروی میکند:
علاقهمند، مراقبهای، معاینۀ بیمار، نظارگان
۳. در ترکیبهای عربی رایج در فارسی، مانند دایرةالمعارف، لیلةالقدر، معمولاً بهصورت «ة/ ة» نوشته میشود، امّا گاهی در بعضی از ترکیبها، مانند آیتاللّٰه و حجّتالاسلام، بهصورت «ت» میآید که آن هم درست است.
@theapll
چهارم آبان، سالگرد درگذشت طاهره صفارزاده (۱۳۱۵-۱۳۸۷)
عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(تاریخ عضویت پیوسته: ۱۳۶۹/۵/۲)
برخی از آثار: رهگذر مهتاب؛ چتر سرخ (به انگلیسی)؛ طنین در دلتا؛ سد و بازوان؛ سفر پنجم؛ حرکت و دیروز؛ بیعت با بیداری؛ مردان منحنی؛ دیدار با صبح؛ اصول و مبانی ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه ضمن نقد عملی آثار مترجمان؛ ترجمههای نامفهوم؛ مفاهیم بنیادی قرآن مجید (ترجمه)؛ قرآن حکیم (سهزبانه: متن عربی با ترجمۀ فارسی و انگلیسی)؛ قرآن حکیم (دوزبانه: متن عربی با ترجمه فارسی).
@theapll
بهمناسبت اول آبان، روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، بخشهایی از «ذکر بر دار کردن امیر حسنک وزیر» را با صدای استاد محمود دولتآبادی بشنویم.
@theapll
فارسی را پاس بداریم (۱۲)
پسزمینه یا بکگراند؟
بگوییم ✅ پسزمینه
نگوییم ❌ بکگراند
@theapll
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد
میدانم، میدانم، میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریام
تخم خواهند گذاشت
فروغ فرخزاد
#بحر_در_کوزه
@theapll
نکتههایی از دستور خطّ فارسی
واژههای دارای هجای میانی و پایانی «ـ ووـ»
🔸واژههای دارای هجای میانی و پایانی «ـ ووـ» با دو واو نوشته میشوند:
داوود، طاووس، کیکاووس، لَهاوور ، هَوو
🔸تبصره: در مورد نامهای خاص، کاربرد املای شناسنامهای/ ثبتی جایز است:
داوود، داوودی/ داود، داودی؛ کاووس، کاووسی/ کاوس، کاوسی
@theapll
بیست و چهارم مهرماه، سالگرد درگذشت محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸-۱۳۱۸)
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانۀ چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانۀ شیرین و بخوابش کردم
دل که خونابۀ غم بود و جگرگوشۀ درد
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
@theapll
بیست و دوم مهر، زادروز رضا سیدحسینی (۱۳۰۵-۱۳۸۸)
عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
@theapll
بیست و یکم مهر، سالگرد درگذشت غلامحسین مصاحب (۱۲۸۹- ۱۳۵۸)
@theapll