مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
زیاد زیستن و زندگی طولانی مدت تقریبا آرزوی همه کس است ولی خوب زیستن آرمان یک عده ای معدود..،
@siratalrasool
🌴🕋🕌
پند مولانا
هست عاقل هر زمانی در غم پیدا شدن
هست عاشق هر زمانی بیخود و شیدا شدن
عاقلان از غرقه گشتن برگریز و بر حذر
عاشقان را کار و پیشه غرقه دریا شدن
عاقلان را راحت از راحت رسانیدن بود
عاشقان را ننگ باشد بند راحتها شدن
عاشق اندر حلقه باشد از همه تنها چنانکه
زیت را و آب را در یک محل تنها شدن
عاقل همواره در فکر دیده شدن است ولی عاشق در فکر ناپیدا بودن
عاقلان همیشه بدنبال راحتی و راههای راحت هستند ولی عاشقان راحتی را ننگ خود میدانند
یک عاشق در میان گروهی عاقل کاملا مشهود است و امکان قاطی شدن در آنها را ندارد همچون روغن که اگر همراه آب هم باشد هیچگاه حل نمیشود و همیشه جدا میماند
@siratalrasool
🌴🕋🕌
گاهی احساس میکنیم وسط یک خواب چشم باز کردهایم.
حتی نمیدانیم کجای قصهایم
اشغالگران و همدستانشان، میآیند و نوید صلح میدهند... همانها که کشتند و غارت کردند و خون ریختند، میایستند و برایمان آرزوی سلامتی میکنند!
زمین، همیشه جای عجیبی بوده، هنوز هم هست...
@siratalrasool
🌴🕋🕌
از لا به لای سیرت پیامبر اکرم
معجزه های حسی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در غزه خندق
در خلال حادثۀ حفر خندق، معجزه ھای حسی فراوانی برای پیامبر اکرم ص اتفاق افتاد.
از جمله: زیاد شدن غذایی که جابربن عبدالله تدارک دیده بود. جابر میگوید: ما روز خندق
جزو حفرکنندگان کانال بودیم، ناگھان با تخته سنگ محکمی روبرو شدیم. جریان را به
پیامبر اکرم ج گفتیم. ایشان وارد کانال شد و در حالی که بر شکمش سنگی بسته بود،
کلنگ را برداشت و ضربات محکمی به تخته سنگ زد و آن را خرد نمود.
جابر میگوید: گفتم: ای پیامبر اکرم ص! اجازه بدھید من به خانۀ خود بروم. آنگاه
به ھمسرم گفتم: پیامبر اکرم ص را در حالتی طاقت فرسا از گرسنگی دیدم؛ آیا چیزی
برای خوردن داری؟ گفت: اندکی جو و یک بزغاله داریم. جابر میگوید: بزغاله را ذبح
کردم و جو را آرد نمودم و بعد از اینکه گوشتھا را داخل دیگ بر روی آتش گذاشتیم،
نزد پیامبر اکرم ص برگشتم و گفتم: من خوراک اندکی تدارک دیده ام، شما و یک نفر یا
دو نفر برای صرف غذا تشریف بیاورید. آن حضرت ج از من پرسید که غذایتان چقدر
است؟ مقدار غذایم را گفتم. فرمود: غذای خوب و زیادی است و به من فرمود: نان را از
تنور و دیگ را از روی آتش تا من نیامده ام، برندار. آن گاه خطاب به صحابه ا ش فرمود:
برخیزید. چنانکه تمامی مھاجران و انصار به راه افتادند. جابر به خانه اش برگشت و به
ھمسرش گفت: وای بر تو! پیامبر اکرم ص با تمام مھاجران و انصار می آیند، ھمسرش
گفت: آیا پیامبر اکرم ص از تو در مورد غذا پرسید؟ جابر گفت: بلی. آن گاه پیامبر اکرم ص
به یارانش فرمود: وارد شوید بدون اینکه برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نمایید.
آن گاه به تقسیم نان و غذاھا پرداخت، ھمه خوردند و سیر شدند و ھنوز مقداری
غذا باقی ماند. پیامبر اکرم ص به ھمسر جابر گفت: خودت بخور و به دیگران نیز ھدیه بده زیرا مردم دچار گرسنه گی شده اند.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
پند مولانا
سیر نمی شوم زتو نیست جز این گناه من
سیر مشو زرحمتم ای دو جهان پناه من
شوریدگی و شیدایی مولانا در این غزل به حدی زیباست که هیچ شرح و تفسیری را یارای باز گویی آن نیست.
گفت و گو در اوج جذبه ی روحانی است مولانا گویی برابر خدا نشسته و با او گرم گفت و گو است.
مصرع اول سخن دل عاشقی است که معشوق را خطاب قرار داده که از تو سیر نمی شوم و جرمم همین بس که تشنه ام و سیر نمی شوم و هرچه بیشتر با تو باشم باز هم کم است و این اوج تواضع و شیفتگی است. ای معشوق دلنشین من از تو دلزده نمیشوم و از این بابت که بسیار بسیار دوستت دارم احساس می کنم کار بدی است و گناه من دوست داشتن افراطی توست.
اما جواب معشوق بسیار زیباتر از بیان عاشق است:مبادا از رحمت من سیر شوی برو تا جاییکه می توانی بیشتر و بیشتر بهره ببر ظرف وجودت را گسترش بده.هر دو عالم را مسخر تو کرده ام تو می توانی بیشتر و بیشتر بخواهی.
مبادا که سیر شوی چرا که سیری با خود بیزاری می آورد
@siratalrasool
🌴🕋🕌
جامعهای که در آن نفرین زیاد است،
همه در آن درگیرند.!
اگر حتی یک نفر
مورد نفرت و نفرین قرار گیرد،
همه از تشعشع منفی آن نفرین،
بهنوعی برخوردار میشوند.
هر روز و هر لحظه،
برای یکدیگر و برای سراسر دنیا
خیر و برکت و سلامتی طلب کنیم
و تشعشعات مثبت کلام و ذهنمان را
به سراسر جهان هستی انتشار دهیم،
تا شاید بتوانیم زمینی را که با نفرت
به نابودی کشاندهایم
با عشق بازسازی کنیم...
@siratalrasool
🌴🕋🕌
اطلاعات عمومی :
شاید بپرسید چرا به یهود، صابون میگن؟
یاشایداین روزها در فضای مجازی دیده باشید که به صهیونیست ها از واژه صابون استفاده شده،،،،
خیلی خلاصه وار بگم برای ساخت صابون طبیعی به چربی گیاهی یا حیوانی لازمه که دوران جنگ جهانی دوم چون تهیه این چربی ها دشوار و پر هزینه بود جناب هیتلر دستور داد تا یهودیارو زنده یا مرده تو کوره بسوزونند و از چربیاشون به عنوان چربی ساخت صابون استفاده میکردن
البته تو برخی منابع ذکر شده که به عنوان دکمه لباس هم استفاده میشد از روغنشون
@siratalrasool
🌴🕋🕌
پند مولانا
عاشقا در خویش بنگر , سُخره مردم مشو
تا فلان گوید چنان و آن فلان گوید چنین
من غلام آن گل بینا که فارغ باشد او
کان فلانم خار خواندُ و آن فلانم یاسمن
دیده بگشا زین سپس با دیده مردم مَرو
کان فلانت گَبر گوید ، وآن فلانت مرد دین
همانطور که برای یک گل فرق نمیکند که سایرین بگویند این گل است یا خار ،
تو هم به صحبتهای مردم و قضاوتهایشان توجه نکن میخواهند ترا مرد دین بدانند میخواهند ترا کافر
توجه به نظرات مردم باعث میشود که تو در تسخیر آنها باشی
@siratalrasool
🌴🕋🕌
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید:
ما از مرزهایمان دفاع میکنیم، ایران خانه ماست، به هیچ بیگانهای چه مسلمان و چه غیر مسلمان اجازه تجاوز نخواهیم داد
@siratalrasool
🌴🕋🕌
اسرائیل از انسانیت ذره ای بو نبرده است!
این سخن مشرکین و غیر خدایان است که:
«خبری غیر از همین دنیا نیست! غیر از مرگ و زندگی و طبیعت خبری نیست!»
بنابراین اینها جاهلانه حرف میزنند…
اگر دنیا به این وضع کنونی پیش برود،که هر کس دزدی کرد ناز شصتش، هر که غارت اموال عمومی کرد مفت چنگش،،، اگه اینطوری فکر کنیم،،
نتیجهاش میشود جنگ غزه
که دشمن در آن نشان داد:
ذرهای بوی انسانیت هم نبرده است
اما دین به ما میگوید
ما خبری تازه ای آوردیم؛
چیزی به نام انسانیت،، و وجدان !
بدانید در درون شما غده وخیمی است که مزاحم شماست!
و این را علم نمیتواند کشف کند!
این غده، هوای نفس است؛
همان چیزی که میخواهد
سعادت دنیا و آخرت شما را نابود کند،
و ما را به سوخت و سوز گرفتار نماید
کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی
@siratalrasool
🌴🕋🕌
9⃣0⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۰۹﴾
♲︎︎︎جنگ سرنوشت ساز بدر سال
دوّم هجرت
اهمیت جنگ بدر:
جنگ «بدر» که بنام «غزوهٔ البدر الکبری»(¹) معروف است، در رمضان سال دوم هجری به وقوع پیوست ۔ این جنگ سرنوشت امت و دعوت اسلامی را که در واقع سرنوشت معنوی بشریت با آن وابسته بود، رقم زد ۔
در طول تاریخ اسلامی هر نوع پیروزی و موفقیتی که حاصل شده و هر حکومتی که تأسیس گردیده، همگی مدیون آن فتح مبینی هستند که در میدان «بدر» تحقق یافت ۔
به همین دلیل اللّٰه عَزَّ وَجَلَّ، این معرکه را «یوم الفرقان» نام نهاده و فرموده است:
﴿إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّٰهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلىٰ عَبْدِنَا يَوْمَ اَلْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى اَلْجَمْعَانِ...﴾ (²)
«اگر به خدا و بدانچه بر بنده خود در روز جدایی–کفر و ایمان– نازل کردیم، ایمان دارید؛ روزی که دو گروه–مؤمنان و کافران» رو در روی هم قرار گرفتند..»
ماجرای مفصل غزوه «بدر» بدین قرار است: به حضرت رسول اکرم ﷺ خبر رسید که «ابو سفیان بن حرب» با کاروان بزرگ «قریش» که اموال همه مردم در آن است، از شام حرکت کرده است ۔ در این زمان، «قریش» با مسلمانان در حال مبارزه بودند و از هیچ کوششی علیه اسلام و ایجاد مانع در راه اللّٰه و پدید آوردن مشکلات برای مسلمانان دریغ نمیورزیدند ۔
آنها تمام اموال، ثروتها و نیروهای خود اعم از اسلحه و سواری وغیره را بر ضد اسلام و تضعیف مسلمین بکار میبردند و دستهها و نظامیان آنها تا مرزهای «مدینه» و چراگاههای آن میآمدند ۔
لذا وقتی رسول اکرم ﷺ اطلاع یافت که «ابوسفیان» -سخت ترین دشمن اسلام- در رأس یک کاروان تجارتی از «شام» بر میگردد، مردم را برای تعرض به این کاروان فرا خواند؛ البته آنطور که لازم بود، خود را آماده نکرد، زیرا هدف آنحضرت ﷺ جنگ نبود، بلکه میخواستند اموال کاروان را بدست آورند، از آن طرف «أبوسفیان» از حرکت رسول اللّٰه ﷺ و هدفش اطلاع یافت ۔ فوراً فرستادهای برای تقاضای کمک نزد «قریش» به «مکه» فرستاد ۔ همینکه فرستاده، به «مکه» رسید، «قریش» بیدرنگ آماده شدند، حتی بعضی از قبایل اطراف را نیز بسیج کردند ۔ کمتر کسی از شاخههای «قریش» عقب ماند و همگی در کمال تعصب و خشم و کینه آماده شدند ۔
۔۔ منابع:
(¹) - «بدر» در ۱۴۵ کیلومتری «مدینه منوره» در جنوب غرب واقع است ۔
(²) - سورة الأنفال: ۴۱ ۔
/channel/siratalrasool
🌴🕋🕌
سور مبارکه مریم، علق
استاد راغب مصطفی غلوش
(کانال سیرة الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)
@siratalrasool
🌴🕋🕌
جمعیت علمای اسلام پاکستان: شانه به شانه ملت ایران ایستادهایم
سران حزب جمعیت علمای اسلام پاکستان در اجتماع بزرگ ضد صهیونیستی ضمن اعلام حمایت از پاسخ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به تجاوزگری رژیم صهیونیستی گفتند که همه ما در پاکستان شانه به شانه ملت ایران ایستادهایم.
حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل شب گذشته اجتماع بزرگ مرگ بر اسرائیل را در شهر حیدرآباد واقع در جنوب پاکستان برگزار کرده و طی آن ضمن محکومیت حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ایران از پاسخ نیروهای مسلح کشورمان علیه اسرائیل متجاوز حمایت کردند.
مولانا فضل الرحمان امیر حزب جمعیت علمای اسلام و مولانا عبدالغفور حیدری دبیرکل این حزب به عنوان سخنرانان اصلی اجتماع بزرگ ضد صهیونیستی گفتند که پاسخ کوبنده ایران علیه اسرائیل مایه مباهات تمام جهان اسلام است.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
ابوعلي سينا میگوید سه نکته را اگر رعایت کنید؛ زندگی آرامی خواهید داشت:
1- وقتی خوشحال هستید قول ندهید.
2- وقتی عصبانی هستید جواب ندهید.
3- وقتی ناراحت هستید تصمیم نگیرید.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
گویا این آخرین نبرد است!
از بین رفتن «اسرائیل» یک حقیقت قرآنی و وعدهای نبوی است.
پس ما نمیپرسیم که آیا نابود میشود یا نه، چون حتماً نابود میشود!
پرسش اصلی این است که چه زمانی؟!
من از آنهایی نیستم که بنشینند و منتظر معجزه بمانند.
بهجای آن، باور دارم که معجزه زمانی رخ میدهد که مؤمن، تمام تلاشش را به خرج داده باشد!
آنگاه که باطل تمام توان خود را به میدان میآورد و بهنظر میرسد تنها یک گام با پیروزی فاصله دارد،
و حق تا آخرین ذرۀ توان خود ایستادگی میکند و چنان مینماید که در آستانۀ شکست است،
آنجاست که معجزه رخ میدهد!
قرآن کریم به ما یک حقیقت ثابت را میآموزد، و آن اینکه نبرد بر سر قدرت با نبرد بر سر عقیده تفاوت دارد!
در نبرد قدرت، خداوند مردم را به حال خودشان وا میگذارد تا ببینند چه امکانات و نیروهایی دارند.
هرکس قویتر باشد، پیروز میشود!
اما در نبرد عقیده و ایمان، اینگونه نیست؛ در آنجا لازم نیست که نیروها برابر باشند یا امکانات یکی باشد!
تمام طاغوتهایی که خدا آنها را نابود کرد، در اوج قدرت و غرورشان نابود شدند!
وقتی خداوند فرعون را نابود کرد، او را با تغییر موازنۀ قدرت و نیرو نابود نکرد؛ بلکه او را در حالی هلاک کرد که میگفت: «من پروردگار برتر شما هستم»!
در اوج قدرت و در رأس لشکری آراسته و مجهز قرار داشت!
وقتی نمرود را نابود کرد، او را در لحظهای از ضعف نگرفت؛ بلکه در اوج غرور و تکبّر، درحالیکه در برابر مردم فریاد میزد: «من زنده میکنم و میمیرانم!».
وقتی قوم عاد را نابود کرد، نه با تغییر اسباب و برهم زدن موازنهها؛ بلکه در همان حال که میگفتند: «چه کسی از ما نیرومندتر است؟» نابودشان نمود!
وقتی قوم ثمود را نابود کرد، آنها در درهها سنگها را میشکافتند و شهر میساختند!
و وقتی لشکر احزاب را در روز خندق پراکنده ساخت، در آن هنگام زمین بر مؤمنان با همۀ وسعتش تنگ شده بود و دلها به گلوها رسیده بود!
وقتی جنگ علیه غزه شروع شد،
فکر میکردم این نبرد هم مثل همۀ جنگهای قبلی است و بهزودی تمام میشود.
اما حالا حسی در درونم میگوید: «این #آخرین_نبرد است!».
و وضعیت فعلی اینگونه باقی نمیماند؛ بلکه انشاءالله بهزودی بادهای خندق دوباره خواهند وزید.
و این بادها هزاران شکل دارند،
و سپاهیان خدا را تنها خودش میداند!
حتی اگر این نبرد، همانند نبردهای پیشین پایان یابد، از همان نقطهای که به پایان رسیده، دوباره آغاز خواهد شد!
اما نکتۀ مسلم این است که این جنگ،
مدتهاست از دست ما و آنها خارج شده، اکنون خداست که آن را پیش میبرد!
من مخالف عقلگرایی، محاسبۀ امکانات و واقعبینی نیستم؛ اما عقل نمیتواند این همه پایداری را توضیح بدهد!
اصلاً آنچه که اتفاق میافتد، خلاف عقل است؛ چون اسباب و امکانات نمیتواند چنین پایداری و ثباتی را به ارمغان آورد!
از آنطرف، واقعیت هم میگوید که حتی قدرتهای بزرگ، در برابر چنین بمباران و تجاوزی از پا درمیآمدند، پس چگونه نوار کوچکی مانند غزه دوام آورده؟!
آن هم نواری که از همهۀ پایتختهای ما مساحتش کمتر است. نه کوه دارد، نه دره و نه جنگل.
از نظر نظامی، باید از همان ابتدا در برابر حملۀ نخست چنین ارتشی که دریا، آسمان و خشکی را در اختیار دارد، سقوط میکرد!
و اگر به یاد بیاوریم که اسرائیل در جنگهای قبلی با ارتشهای عربی ظرف چند ساعت پیروز میشد، دیگر حرفزدن از «واقعگرایی» مثل یک ایمان مادی بیروح به نظر میرسد!
هیچ اشغالگری، تا ابد بر اشغال خود باقی نمانده!
این یک حقیقت تاریخی است که هیچکس نمیتواند انکارش کند، فارغ از اینکه عقیدۀ صاحبان آن سرزمین چه باشد.
تاریخ به ما خبر داده که همۀ اشغالها بالاخره به پایان رسیدهاند و همۀ اشغالگران سرانجام بار سفر بستهاند.
و این اشغال هم رفتنی است،
چه دیر، چه زود.
و چه بسا خیلی زود باشد...!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool
🌴🕋🕌
جنگ خیلی بد بود ولی چند تا درس بزرگ بهمون داد
فارغ از همه اونهایی که دنبال سواستفاده بودند که بحثی نداریم....
آدمایی رو دیدیم که جونشون رو به خطر مینداختن تا زخمیا رو نجات بدن
تو زمونه ای که فکر میکردیم همه دکترا پولکی هستن، دکترایی رو دیدیم که حاضر نشدن تهران رو ترک کنن و دغدغشون نجات مردم بود.
کاسبایی رو دیدیم که رایگان به مردم فقیر جنس میدادن.
املاکی هایی رو دیدیم که خونه رایگان به مردم میدادن
پولدارایی رو دیدیم که با اون ماشین خوشگل همیشه تمیزشون زخمی های پر از خون رو جابجا میکردن
سربازایی رو دیدیم که وقتی بهشون مرخصی دادن قبول نکردن پادگان رو تخلیه کنن
خلاصه دوباره انسانیت رو تو ایران دیدیم.
این جنگ خیلی بود ولی بعد سالها قشنگی های انسان بودن رو بهمون نشون داد.
بد بود، تلخ بود، سخت بود
ولی اشکمون رو برای هموطنمون دراورد.
امید به روزیکه همینجوری زندگی کنیم
@siratalrasool
🌴🕋🕌
5⃣0⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۰۵﴾
تحویل قبله:
حضرت رسول اکرم ﷺ و مسلمانان بعد از تشریف آوردن آنحضرت ﷺ به «مدینه» شانزده ماه به سوی «بیت المقدس» نماز میخواندند ۔ امّا رسول اکرم ﷺ دوست داشت که به سوی کعبه نماز گزارد ۔ از طرفی دیگر، عربهای مسلمان–که محبت و تعظیم کعبه در سرشت آنان و با گوشت و خونشان عجین شده بود– هیچ جایگاه دیگری را با کعبه برابر نمیدانستند و هیچ قبله دیگری را مانند قبله «ابراهیمؑ» و «اسماعیلؑ» نمیدانستند ۔ در واقع قبله قرار دادن «بیت المقدس» برای مسلمانان آزمایش بزرگی بشمار میرفت ۔ امّا آنها به هر حال «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» گفته، تسلیم شدند ۔ و گفتند: «آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا» (ما ایمان آوردیم به آن؛ همه چیز از جانب پروردگار ماست) ۔
آنان فقط به این نکته توجه داشتند که در هر حال باید از رسول اکرم ﷺ اطاعت نمایند و در برابر احکام الهی تسلیم شوند، هرچند بر خلاف خواست آنها باشد و با عرف و عادتهایشات درست در نیاید ۔
وقتی خداوند متعال دلهایشان را برای تقوا و تسلیم در مقابل خود، امتحان نمود، آنگاه دستور تحویل قبله را برای رسول اکرم ﷺ و مسلمانان نازل فرمود:
﴿وَكَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُوْنُوْا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُوْنَ الرَّسُوْلُ عَلَيْكُمْ شَهِيْداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِيْ كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُوْلَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلىٰ عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيْرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِيْنَ هَدَى اللّٰهُ﴾ (¹)
«و بیگمان شما را امتی میانهرو کردهایم تا گواهانی بر مردم باشید ۔ و پیغمبر (نیز) بر شما گواه باشد ۔ و ما قبلهای را که بر آن بودهای، قبله ننموده بودیم مگر این که بدانیم چه کسی از پیغمبر پیروی مینماید و چه کسی به عقب بر میگردد و اعراض مینماید ۔ و اگر چه بس بزرگ و دشوار است مگر بر کسانی که خدا ایشان را رهنمون کرده باشد۔»
مسلمانان در حالی که از خداوند متعال و رسول گرامی اش اطاعت میکردند ۔ به سوی گعبه متوجه شدند، بدین ترتیب کعبه تا روز قیامت قبله مسلمانان قرار گرفت ۔ و هر کجا که باشند موظف هستند به سوی کعبه نماز بگزارند۔(²)
۔منابع:
(¹) - سورة البقرة: ۱۴۳
(²) - مراجعه شود به صحاح سته و تفسیر آیات که در مورد تحویل قبله نازل شده است ۔ أخرجها البخاري في: كِتَابُ الإِيْمَانِ؛ بَابُ الصَّلَاةُ مِنَ الإِيْمَانِ، برقم: (۴۰)، وفي: كِتَابُ الصَّلَاةِ؛ بَابُ التَّوَجُّهِ نَحْوَ الْقِبْلَةِ حَيْثُ كَانَ، برقم: (٣٩٩)، وفي: كِتَابُ التَّفْسِيْرِ؛ بَابُ قَوْلِهِ تَعَالَى ﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوْا عَلَيْهَا قُلْ لِلّٰهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾، برقم: (۴۴۸۶)، وَبَابُ ﴿وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيْهَا فَاسْتَبِقُوْا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُوْنُوْا يَأْتِ بِكُمُ اللّٰهُ جَمِيْعًا إِنَّ اللّٰهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ﴾ برقم: (۴۴۹۲)، ومسلم في: كِتَابُ الْمَسَاجِدِ وَمَوَاضِعِ الصَّلَاةِ؛ بَابُ تَحْوِيلِ الْقِبْلَةِ مِنَ الْقُدْسِ إِلَى الْكَعْبَةِ، برقم: (۵۲۵)، والترمذي في: أَبْوَابُ تَفْسِيْرِ الْقُرْآنِ عَنْ رَسُوْلِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؛ في تفسیر سورة البقرة، برقم: (۲۹۶۲) وَقَال: حَسَنٌ صَحِيْحٌ، وابن ماجه في: أَبْوَابُ إِقَامَةِ الصَّلَوَاتِ وَالسُّنَّةِ فِيْهَا؛ بَابُ الْقِبْلَةِ، برقم: (١٠١٠)، وأحمد: (۲۷۴/۴)، كلهم من حديث البراء بن عازب رضي اللّٰه عنه ۔
/channel/siratalrasool
یهودیان هرگز انتظار نداشتند شخصی مانند وی اسلام را قبول کند ۔ طبعاً این جریان کینه پنهان شده یهود را تحریک نمود۔(⁵) یهودیها به مخالفت با اسلام و فاصله گرفتن از آن اکتفا ننمودند، بلکه دشمنیشان به جایی رسید که بت پرستان و مشرکین را بر مسلمانان ترجیح دادند ۔ با آنکه در عقیده توحید و عبادت خدای واحد با مسلمانان همسو بودند ۔ و این چیز کاملاً مقتضای عقل و انصاف بود که اگر از یهود خواسته میشد، در مورد دین اسلام و مذهب بتپرستی قضاوت نمایند، آنها با وجود اختلافشان با مسلمین به برتری اسلام بر بتپرستی گواهی بدهند ۔ امّا دشمنی با اسلام به آنها این اجازه را نداد چنین قضاوتی کنند ۔ و حتی روایت شده که وقتی دانشمندان یهود به ملاقات سرداران «مکه» رفتند، آنها از یهود پرسیدند:
«يَا مَعْشَرَ يَهُودَ! إنَّكُمْ أَهْلُ الْكِتَابِ الْأَوَّلِ، وَالْعِلْمِ بِمَا أَصْبَحْنَا نَخْتَلِفُ فِيهِ، نَحْنُ وَ مُحَمَّدٌ، أَفَدِينُنَا خَيْرٌ أَمْ دِينُهُ؟ قَالُوْا: بَلْ دِينُكُمْ خَيْرٌ مِنْ دِينِهِ، وَأَنْتُمْ أَوْلَى بِالْحَقِّ» (⁶)
«ای گروه یهود! شما اولین اهل کتاب هستید، اختلافی که میان ما و محمد وجود دارد، شما آن را میدانید، به نظر شما دین ما بهتر است یا دین محمد؟ آنها گفتند: دین شما بهتر از دین محمد است و شما به حق سزاوارترید۔»
دانشمند یهودی دکتر «إسرائیل ولفنسون» این جریان را چنین تحلیل کرده است: «آنچه که واقعاً یهود را قابل سرزنش می گرداند و هر فردی از مسلمانان و یهود را که به خدای واحد ایمان دارد دردمند میسازد، همان گفتگویی است که میان چند تن از یهود و قریش بتپرست انجام گرفت که یهودیها آیین قریش را بر دین اسلام برتر شمردند»
نویسنده مزبور اضافه میکند: «درست است که ضرورتهای جنگی برای امتها، استفاده از حیله و دروغ و متوسل شدن به فریب را جهت غلبه یافتن بر دشمن مباح قرار میدهد ۔ اما با این وصف، بر یهودیها لازم بود که مرتکب چنین اشتباه آشکاری نشوند و جلوی سران قریش، پرستش بتها را از عقیده توحید اسلامی افضل قرار ندهند ۔ گرچه در آن صورت هدفشان از قریش بر آورده نمیشد ۔ ولی به هرحال «بنی إسرائیل» که قرنها پرچم توحید را به نام نیاکان خود در میان بتپرستان بلند کرده و در راه توحید مشکلات و رنجهای فراوانی را در طول تاریخ متحمل شده بودند ۔ آنروز بر آنها لازم بود که جهت سرکوبی مشرکین از هیچ فداکاری دریغ نورزند۔(⁷)
قرآن مجید به همین مطلب اشاره میفرماید:
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى اَلَّذِيْنَ أُوْتُوْا نَصِيْباً مِنَ اَلْكِتَابِ يُؤْمِنُوْنَ بِالْجِبْتِ وَ اَلطّٰاغُوْتِ وَ يَقُوْلُوْنَ لِلَّذِيْنَ كَفَرُوْا هٰؤُلاٰءِ أَهْدىٰ مِنَ اَلَّذِيْنَ آمَنُوْا سَبِيْلاً﴾ (⁸)
«آیا خبر نداری از آنانی که بهرهای از کتاب [آسمانی] داده شدند؟۔ از این که به جبت و طاغوت ایمان آوردند و گفتند به کسانی که به خدا و رسولش کفر ورزیدند این سخن را که اینان از مسلمانان بر راه هدایت استوارترند» ۔
۔ منابع:
(¹) - ملاحظه شود به قسمت های گذشته: «عصر جاهلیت»
(²) - سورة البقرة: ۲۸۵
(³) - تاريخ اليهود في بلاد العرب،(ولفنسون- ص: ١٢٣)
(⁴) - انظر قصة إسلام عبد اللّٰه بن سلام في «الجامع الصحيح» أخرجها البخاري، من حديث أنس بن مالك رضي اللّٰه عنه، في: كِتَابُ تَفْسِيْرِ؛ بَابُ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيْلَ، برقم: (۴۴۸۰)
(⁵) - تعداد کسانی که از یهودیها اسلام آوردند و به شرف صحابی شدن نایل گردیدند، بالغ بر ۳۹ نفر است، تذکره آنها در کتابهای طبقات الصحابة مانند: «الإصابة»، و «الاستیعاب» و «أسد الغابة» وغیره مندرج است ۔ بعضی از آنها جزء علمای بزرگ و کبار صحابه محسوب میشوند ۔ در این زمینه ما از کتاب: «الصحابة والتابعون من اهل الکتاب» نوشته استاد مجیب اللّٰه الندوی» استفاده نمودهایم ۔ طبع دار المصنفین، أعظم کره (الهند)
(⁶) - سيرة ابن هشام، ج: ٢ ص: ۲۱۴
(⁷) - اليهود في بلاد العرب، ص: ۱۴۲
(⁸) - سورة النساء: ۵۱
/channel/siratalrasool
🌴🕋🕌
گـــــلی از گـــــلستان ســــعدی
مبر حاجت به نزد ترش روی
که از خوی بدش فرسوده گردی
اگر گویی غم دل با کسی گوی
که از رویش به نقد آسوده گردی
@siratalrasool
🌴🕋🕌
4⃣0⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۰۴﴾
آغاز دشمنیهای یهود:
یهودیها بعد از این که مدتی در بی طرفی و سکوت بسر بردند، بالآخره دشمنی خود را آغاز کردند ۔ آنها نه تنها در وهله اول، بی طرفی خود را نسبت به مسلمانان و مشرکان حفظ کردند ۔ بلکه تا حدی به مسلمانان بیشتر تمایل داشتند ۔ چرا که در عقیده، نبوت و معاد – با وجود اختلاف در تفصیل آنها – با هم اشتراک داشتند و درباره ذات، و صفات الهی و عقیده توحید به مسلمانان نزدیکتر بودند ۔ هر چند این عقیده توحید، به دلیل مجاورت با محیط بت پرستی که در آن مدتهای طولانی بسر برده بودند، ضعیف شده، و در آن غلو و شخصیت پرستی راه یافته بود چنان که در قسمت های گذشته بیان شد(¹)
قراین بر این دلالت میکرد که یهودیها اگر چه اسلام را نپذیرفتند، امّا حتماً بیطرفی خود را حفظ خواهند کرد ۔ زیرا اسلام کتابهای آنها را تصدیق میکند و پیامبرش به ایمان آوردن به انبیاء بنی اسرائیل دعوت مینماید ۔ قرآن مجید از زبان مؤمنان اعلام نموده است:
﴿..كُلٌّ آمَنَ بِاللّٰهِ وَ مَلاٰئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ...﴾ (²)
«همگی مؤمنان به خدا و فرشتگان او و کتابهای وی و پیغمبرانش ایمان داشته و – میگویند – میان هیچ یک از پیغمبران او فرق نمیگذاریم» ۔
اگر چنین میشد، یعنی یهودیها صمیمانه با اسلام همراهی میکردند، مسلماً، نه تنها تاریخ اسلام بلکه تاریخ بشریت با سرنوشت دیگری دچار میشد و دعوت اسلامی از مشکلات متعددی که در نتیجه درگیری اسلام و یهودیت به وجود آمد، مصون میماند، و از گرفتاریهایی که در نتیجه جنگ مسلمانان در اولین دوران با یهودیهای نیرومند، تحصیل کرده و ثروتمند، اتفاق افتاد، رهایی مییافت ۔
امّا متأسفانه، این کار به دو سبب صورت نگرفت ۔سبب اوّل: حسادت، تنگ نظری، جمود و تعصب یهودیها که جزء طبیعتشان شده بود ۔
سبب دوم: همان عقاید باطل، اخلاق پست و عادات بد یهود بود که قرآن مجید آن را مورد نکوهش قرار داده و پرده از تاریخ گذشته شان برداشته بود، که آنها همیشه با انبیای الهی و دعوتهایشان مبارزه کرده و آنها را به قتل میرساندند ۔ بر خداوند دروغ گفته و نسبت به مال و ثروت حریص بودند ۔ از رباخواری با وجود نهی الهی دریغ ننموده، از خوردن حرام و مال مردم باک نداشتند و تورات را هم تحریف کرده و نسبت به زندگی دنیا سخت دل بسته بودند و غیره ۔
اگر به جای رسول اکرم ﷺ یک رهبر سیاسی میبود ۔ از این وضعیت پیچیده (که بر «مدینه» حاکم بود) حساب میبرد و اگر با آنها از در تملق و چاپلوسی و دوستی در نمیآمد، حداقل از برانگیختن خشم و دشمنی آنان پرهیز میکرد ۔ اما آنحضرت ﷺ پیامبری بود که به تبلیغ رسالت و اظهار حق و تشخیص آن از باطل و عدم سازش با فساد و گمراهی مأموریت داشت و مکلف بود که همه گروهها و ملتها را که یهود و نصارا نیز جز آن بودند به اسلام دعوت نماید هرچند این دعوت، گران تمام شود و توأم با مشکلات باشد ۔ آری! همین است روش پیامبرانه که کلیه پیامبران گذشته نیز طبق همین روش عمل میکردند ۔ همین است شیوه درست و همین است تفاوت اصلی میان خط سیاست و نبوت و رهبران سیاسی و ملّی با پیامبران الهی و مرسل ۔ (یعنی پیامبران در هر شرایط دین حق را اظهار میسازند، اما رهبران سیاسی حق را فدای مصلحت زمان و مکان میکنند ۔ مترجم)
این طرز عمل رسول اکرم ﷺ با یهود، بر عقاید، اخلاق و زندگی یهود ضربه زد و آنها را علیه اسلام و مسلمین تحریک نمود ۔ اینجا بود که یهود موضع خود در قبال اسلام را تغییر دادند و دشمنی و مخالفت سری و علنی را با اسلام آغاز نموده و وارد میدان مبارزه گردیدند ۔
نویسنده و دانشمند یهودی «اسرائیل ولفنسون» عوامل و اسباب این مخالفت را منصفانه و دقیق بررسی نموده و میگوید:
«اگر تعالیم پیامبر اسلام فقط در حد مبارزه با بتپرستی میبود و یهود را به قبول رسالت خود مکلف نمیکرد، قطعاً نزاعی میان یهود و مسلمانان در نمیگرفت ۔ در آن صورت یهود به تعالیم پیامبر اسلامﷺ با دیده احترام و تقدیر مینگریستند و آن را مورد تأیید قرار داده با مال و جان مساعدت مینمودند، تا این که بتها را بشکند و عقاید مشرکانه را از بین ببرد ۔ مشروط بر این که به خود یهود و دینشان تعرض نکند و آنها را مکلف به پذیرفتن رسالت جدید ننماید ۔ چرا که عقلانیت یهودی حاضر نبود در مقابل چیزی که آن را از دینش منصرف کند، تسلیم شود و به پیامبری که از بنی اسرائیل نباشد، ایمان بیاورد۔(³)
عامل دیگری که موجب خشم و غضب یهود علیه دین اسلام گردید، این بود که بعضی از دانشمندان یهود مانند: «عبداللّٰه بن سلام»(⁴) که دارای مرتبه بزرگی نزد آنها بودند، به آغوش اسلام روی آوردند ۔
🌴🕋🕌
بر سنگ قبر کشیشی در سن پترزبورگ چنین نوشته شده بود:
"آن هنگام که جوان بودم و فارغ از همه چیز و تخیّلم مرز و محدوده ای نمی شناخت، در سر آرزوی تغییر دنیا را می پروراندم. بزرگتر و خردمندتر که شدم دریافتم جهان تغییرناپذیر است، پس افق اندیشه ام را محدودتر کردم و بر آن شدم تا تنها کشورم را تغییر دهم. اما این هم عملی نبود.
پس از سال ها زندگی و تجربه، آخرین تلاش ناامیدانه خود را صرف تغییر خانواده ام کردم. اما افسوس آنها نیز که نزدیکترین کسان به من بودند تغییر نکردند.
اکنون که در بستر مرگ آرمیده ام، به ناگاه حقیقتی را یافته ام. تنها اگر خودم را تغییر داده بودم، آن گاه نمونه ای می شدم برای اعضای خانواده ام تا آنان نیز خود را تغییر دهند. با انگیزه و تشویق آنها چه بسا کشورم نیز اندکی اصلاح می شد، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر بدهم!
@siratalrasool
🌴🕋🕌
ابوبکر (رضی الله عنه) فرمود
{"به خدا سوگند! وسوسههای شيطانی روميان را به وسيلهی خالد از سرشان بيرون خواهم كرد"}
هنگامی که لشکر خالد (رضی الله عنه) به سوی شام، صحرای السماوه را پیمود، امکان داشت که لشکر به هلاکت بیفتد و داستان به پایان برسد. افرادی با تجربه او را از این اقدام منع کردند، اما او برایشان سخنرانی کرد:
{"ما بندگان خدا هستیم و در راه خدا و برای اطاعت از خلیفهی رسول خدا گام برمیداریم. نگذارید در هدایت شما اختلافی بیافتد و یقینتان سست شود. بدانید که مدد (الهی) به اندازه نیت میآید و پاداش به اندازهی اخلاص است. مسلمان نباید از چیزی که در راه خدا با کمک خدا با آن مواجه میشود، دچار نگرانی شود."}
لشکر با او همنوا شد و همان چیزی را که خالد در دل داشت در دل خود ایجاد کردند. نه سپاه از انجام مأموریت سر باز زد، نه گروهی از عوامل نفوذی در دل لشکر به ایجاد تردید و وسوسه پرداختند.
هیچکس به بهانه نابودی، از اطاعت سرباز نزد و فریاد مخالفت سر نداد. خالد بدون جنجال، با نقشهای دقیق و حسابشده پیش رفت.
او راهنمایی به نام "رافع بن عميرة الطائي" را برگزید که شاید بهترین کارش عبور دادن این لشکر بود. لشکر با دقت تمام نقشه را اجرا کرد، همانطور که خالد به آنان دستور داده بود حرکت کردند و حتی با وجود تشنگی و نزدیک به هلاکت، ریسمان ایمانشان چنان محکم بود که شیطان نتوانست آن را بگسلد و از صحرای بیآب و علف عبور کردند.
صداقت ابوبکر ثابت شد، خالد بر لشکر روم پیروز شد، و امروز ما بر زمینی زندگی میکنیم که لشکری به فرماندهی خالد و به دستور ابوبکر آزادش کرد، و دشمنان ما همان دشمنان آنها هستند، هیچ چیز تغییر نکرده است.
@siratalrasool
را آماده نموده و از این افراد بر حذر باشند ۔ زیرا، این دشمنان مخفی – مسلمان نما – به مراتب از دشمنان علنی خطرناکتر بودند ۔ به همین دلیل قرآن مجید آنها را معرفی نمود و پرده از چهرههایشان برداشت و اسلام به روش خاصی با آنها برخورد نمود ۔ در کتابهای سیره و در این کتاب نیز ذکر منافقان و مکاید آنها به کثرت ذکر شده است ۔
۔منابع:
(¹) - سورة الانفال: ۲۶
(²) - سورة الحج: ۱۱
(³) - سورة النساء: ۱۴۳
(⁴) - سيرة ابن هشام، ج: ١ ص: ۵۸۴-۵۸۵ [وأخرجه البخاريّ في: كِتَابُ تَفْسِيْرِ؛ بَابُ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ...، برقم: (۴۵۶۶)، ومسلم في: كِتَابُ الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ؛ بَابٌ فِيْ دُعَاءِ النَّبِيِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى اللّٰهِ وَصَبْرِهِ عَلَى أَذَى الْمُنَافِقِينَ، برقم: (١٧٩٨) من حديث أسامة بن زيد رضي اللّٰه عنهما
/channel/siratalrasool
🌴🕋🕌
مردی که به زن و دخترش اجازه میدهد بـدحجاب و آرایششدە از خانه بیرون بروند:
• یا به لختی و برهنگی افتخار میکند.
• یا در منزل شکستخورده و مغلوب است.
• یا دیوثی است که غیرت ندارد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
پند مولانا
از آتش عشق در جهان گرمیها
وز شیر جفاش در وفا نرمیها
زان ماه که خورشید از او شرمندهست
بیشرم بود مرد چه بیشرمیها
خداوند به انسان میگوید:
- «من با آتش عشقم به جهان (وجود تو) گرما بخشیدهام؛ این عشق، هستی تو را از نیستی به هستی کشانده و زنده نگه داشته است.
- حتی جفاها و آزمایشهایم (شیر جفا) نیز از سر وفا و نرمی است؛ چون میخواهم تو را پختهتر کنم تا به کمال برسی.»
خداوند، هم در گرمای محبتش و هم در سختیهای ظاهری، هدفی جز رشد و تعالی انسان ندارد.
انسان (معشوق) با شرم به خداوند (عاشق) پاسخ میدهد:
- «تو ماهِ وجود منی که حتی خورشیدِ آسمان از تابش جمالت شرمسار است!
- اما من، این انسان ناسپاس و غافل، چگونه بیشرمانه از کنار عشق تو میگذرم؟ این بیشرمی مرا به چه روزی انداخته است!»
نکته:
انسان در اینجا از غفلت خود شرمنده است؛ زیرا عشق بیکران خداوند را نادیده میگیرد و در برابر جمال الهی، قدردان نیست
جمعبندی:
خداوند عاشقی است که پیوسته در حال ابراز عشق به انسان است:
- با آفرینش، گرمای وجودش را به انسان هدیه میکند.
- با آزمایشها، وفای خود را ثابت میکند.
- با فروتنی، جمالش را در وجود انسان پنهان میسازد.
اما انسان، معشوقی است که گاه چنان غرق در خود میشود که عشق خدا را فراموش میکند و شرمِ این فراموشی، هستیاش را میسوزاند.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
درست خواندن نماز:
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَدَخَلَ رَجُلٌ فَصَلَّى، ثُمَّ جَاءَ فَسَلَّمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ﷺ ، فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ فَقَالَ: «ارْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّكَ لَمْ تُصَلِّ»، فَرَجَعَ الرَّجُلُ فَصَلَّى كَمَا كَانَ صَلَّى، ثُمَّ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ ﷺ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «وَعَلَيْكَ السَّلاَمُ» ثُمَّ قَالَ: «ارْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّكَ لَمْ تُصَلِّ» حَتَّى فَعَلَ ذَلِكَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ، فَقَالَ الرَّجُلُ: وَالَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مَا أُحْسِنُ غَيْرَ هَذَا، عَلِّمْنِي قَالَ: «إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلاَةِ فَكَبِّرْ، ثُمَّ اقْرَأْ مَا تَيَسَّرَ مَعَكَ مِنَ الْقُرْآنِ، ثُمَّ ارْكَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ جَالِسًا، ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَعْتَدِلَ قَائِمًا، ثُمَّ اسْجُدْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ سَاجِدًا، ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ جَالِسًا، ثُمَّ افْعَلْ ذَلِكَ فِي صَلاَتِكَ كُلِّهَا»
(مسلم 397)
از ابوهریره روایت است که: رسول الله ﷺ وارد مسجد شد. بعد از ایشان، شخص دیگری وارد شد و نماز خواند. پس از اتمام نماز، خدمت نبی اکرم ﷺ رسید و به آنحضرت ﷺ سلام کرد. رسول اکرم ﷺ سلام او را جواب داد و فرمود: «برو نماز بخوان؛ زیرا تو نماز نخواندی». او رفت و مانند نماز قبلیاش، نماز خواند. آنگاه، دوباره به خدمت رسید و سلام کرد. آنحضرت ﷺ دوباره فرمود: «برو نماز بخوان؛ زیرا تو نماز نخواندی». اینگونه آن شخص، سه بار نماز خواند. آنگاه، گفت: سوگند به ذاتی که تو را به حق فرستاده است، من بهتر از این، نمیدانم؛ مرا آموزش دهید. رسول اکرم ﷺ فرمود: «هرگاه میخواهی نماز بخوانی، نخست، تکبیر بگو. سپس، آنچه را که از قرآن برایت میسر است، بخوان. بعد از آن، با آرامش کامل، رکوع کن. پس از اینکه سرت را از رکوع برداشتی، راست بایست و اندکی مکث کن. آنگاه، با آرامش کامل، سجده کن. پس از اینکه سرت را از سجده برداشتی، با اطمینان، بنشین و همین شیوه را در تمام نمازهایت، رعایت کن.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
نتانیاهو در پیامی صریح به نظامیان خود میگوید: شما فرستادههای تلآویو به تهران هستید. همه چیز را با خاک یکسان کنید. به زن و کودک رحم نکنید. فقط روی اهدافتان تمرکز کنید...
🔹نتانیاهو خودش با وقاحت اعتراف میکند که زن و کودک برایش هیچ ارزشی ندارند، آنوقت وطنفروشان اینترنشنال و... ادعا میکنند این جانی با مردم کاری ندارد و تازه به دنبال آزادی، صلح و رفاه برای مردمِ ایران است! ن تنها مردم ایران بلکه به نوبت بقیه کشور هاام همانطور که ازفلسطین شروع کردالان ایران 💔
🔹تناقضی تلخ، اما واقعی.
🌴🕋🕌
توصیهٔ مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی در رابطه با اوضاع جاری کشور
چند روزی است که اسرائیل جنایتکار حملاتی را علیه کشورمان آغاز کرده است.
جنگ عوارض زیادی دارد. باعث قتل و کشتار میشود. خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی برجا میگذارد. مبادا این جنگ به درازا بکشد و دامنۀ آن فراگیر شود! باید از شرّ این دشمن جبّار و از شرّ این اوضاع نابسامان به خداوند پناه ببریم.
باید خالصانه رجوع إلیالله صورت بگیرد. همه باید استغفار کنیم تا خداوند این بلا را دفع کند. وقتی که صحابه را نسبت به خطری اطلاع دادند، آنها همگی «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» را بر زبان آوردند. در این شرایط «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» را باید به کثرت بخوانیم. حداقل 500 مرتبه آن را خوانده و دعا کنیم. مولانا مفتی محمدشفیع عثمانی رحمهالله فرمودهاند: این دعا شمشیر مؤمنان و پناهگاه آنان است.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
احمد الریسونی: حمایت از ایران بر همهی مسلمانان واجب است.
احمد الریسونی، رئیس سابق اتحادیه جهانی علمای مسلمان، اعلام کرد: بر مسلمانان واجب است که در مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی، حامی ایران باشند.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
این امت سالهای متمادی بیمار بود و حالا زمان درمانش فرا رسیده.
بگذارید فتنهها چرکهای پنهان خود را بیرون بریزند.
بگذارید خیانتکاران رو شوند، نقابها بیفتند و نیتهای واقعی برملا شوند.
بگذارید برخی از نیکان در آرامش بمیرند و منافقان شناخته شوند تا بتوان از شرّشان دوری جست.
این بسیار بهتر از آن است که در نبرد نهایی، بیخبر میان ما خزیده باشند.
بگذارید صفوف پاکسازی شوند!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool