برای ارسال نظرات و پیشنهادات و آثار خود #تنها_راه_ارتباطی_بامن👇 @sherroghazal_bot
پیشاپیش چهارشنبه سوری مبارک🔥😍
امیدوارم تمام خاطرات تلختون
درسال جدید سوخته باشه
و خاطرات شیرین و خوب همچنین موفقیت
های پی در پی سال جدیدتون رو بسازه
چهارشنبه سوری مبارک🔥❤️🔥
#چهارشنبه_سوری_مبارک
@sherroghazal🌸🍃
گُلعِذاری ز گلستانِ جهان ما را بس
زین چمن سایهٔ آن سروِ روان ما را بس
من و همصحبتیِ اهلِ ریا دورَم باد
از گرانانِ جهان، رَطلِ گران ما را بس
قصرِ فردوس به پاداشِ عمل میبخشند
ما که رندیم و گدا، دیرِ مُغان ما را بس
بنشین بر لبِ جوی و گذرِ عمر ببین
کاین اشارت ز جهانِ گذران، ما را بس
نقدِ بازارِ جهان بِنگر و آزارِ جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس
یار با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم؟
دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ما را بس
از درِ خویش خدا را به بهشتم مَفرست
که سرِ کویِ تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مَشْرَبِ قسمت گِلِه ناانصافیست
طبعِ چون آب و غزلهایِ روان ما را بس
#حضرت_حافظ
@sherroghazal🌸🍃
بهار، بیش از آنکه
حادثه ای در طبیعت باشد،
حادثه ایست در قلب آدمی.
و پیش از آنکه در طبیعت، محسوس باشد،
در حسی انسانی وقوع مییابد .
این، در بهاران گل نیست که باز میشود،
گرههای روح انسان است.
✍ #نادر_ابراهیمی
📙 #یک_عاشقانه_ی_آرام
@sherroghazal🌸🍃
در هیچ شهر و هیچ دیارم قرار نیست
صبحِ وطن چو شامِ غریبان به ما نساخت
پروانه را در آتشِ سوزان چه زندگی است؟!
وصل تو چون مصیبت هجران به ما نساخت
#حزین_لاهیجی
@sherroghazal🌸🍃
غریب مدار
آن را که
آغوشت، وطن اوست...
#محمود_درویش
@sherroghazal🌸🍃
❗️گویید به نوروز که امسال نیاید...
🎙️استاد #رشید_کاکاوند
#خلیل_اله_خلیلی زاده ۱۲۸۶ در کابل، شاعر فارسی زبان و تاجیک تبار معاصر افغانستان است.این شعر تحت تاثیر شعری از #نسیم_شمال سروده شده.
@sherroghazal🌸🍃
#دلتنگی_به_وقت_نیمه_شب
بعضی شب ها ؛ آدم دلش می خواهد افکارِ لعنتی اش را ،یک جوری بپیچانَد !
بیخیالِ قضاوت ها و اشتباهاتش باشد ،،،
نه به گذشته اش فکر کند ، نه آینده ...
بی هیچ فکر و مشغله ای ؛در خلوتی دنج و شبانه ؛دراز بکشد ...با ذهنی آرام و بی دغدغه ...نه حسرتی داشته باشد برایِ خوردن ،نه بغضی برایِ گریستن ،و نه دلی برایِ تنگ شدن ... !بعضی شب ها ؛آدم دلش می خواهد بخوابد !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sherroghazal🌸🍃
داریوش
می ترسم از آدمها ...
آدمهایی که دست می گذارند
روی تنهایی ات
مجوزِ ورود می گیرند
و تنهاترت می کنند ...
آدمهایی که ساده می گیری بودنشان را
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را ...
آدمهایی که شروع رابطه را عاشقانه
و پایان رابطه را به فاجعه ختم می کنند ...
می ترسم از آدمها ...
آدمهایی با جیب هایی پُر از نقاب،
که برای هر بار سادگیِ دلت،
یکی را به صورت می زنند ...
#پریسا_زابلی_پور
@sherroghazal🌸🍃
روز جهانی زنان به تمام زنان دنیا، و بهویژه زنان شجاع، پیشرو، الهامبخش و آیندهساز ایران مبارک.
گیسوان
موسیقی و اجرا گروه ما
شاعر پویان مقدسی
ویدئو ماهی
#روز_جهانی_زن
#زن_زندگی_آزادی
#worldwomensday
#weltfrauentag
@sherroghazal🌸🍃
عشق برای آن نیست که ما را خوشحال کند.
عشق وجود دارد، تا بفهمیم چقدر میتوانیم تحمل کنیم...!
#هرمان_هسه
@sherroghazal🌸🍃
#سلمان_ساوجی
سرو خواند، با تو خود را راست، اما راست نیست
سرو را این حسن و زیبایی که قدت راست نیست
@sherroghazal🌸🍃
تهی نگشت ز زهر غم تو ساغر عیشم
از آن زمان که شراب محبت تو چشیدم
#رشحه
@sherroghazal🌸🍃
در منزل خجستهی اسفند،
همسایهی سراچهی فروردین
با شاخههای تُرد بلوغ جوانهها
باران به چشم روشنی صبح آمدهست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سَحَر
در کوچههای خامُش و خلوت نجویمش
یا ...
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
آخرین روز های اسفند سال ۱۳۵۶ خورشیدی
@sherroghazal🌸🍃
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرم
پیش از آنکه پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
بر آنم که زندگی کنم
بر آنم که عشق بورزم
#مارگوت_بیکل
ترجمه: #احمد_شاملو
@sherroghazal🌸🍃
#دلتنگی_به_وقت_نیمه_شب
دل که تنگ باشد
دیگر مرد و زن ندارد
اشک می دود تا گوشه چشمانت
و سُر میخورد روی گونه ها
دل که تنگ باشد تنهایی اتاقت را
باخدا هم تقسیم نمیکنی !
#عادل_دانتیسم
@sherroghazal🌸🍃
برخیز که میرود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه میکند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم عشق پنهان
#حضرت_سعدی
@sherroghazal🌸🍃
این رشتهٔ حیات که آخر گسستنی است
تا کی گره به هم زنم و چند بگسلد؟
#صائب_تبریزی
📸 Photo: Salvador Malili
@sherroghazal🌸🍃
امشب که خون از بیت بیتِ شعر من جاری ست
لبخندهای مضحکم از روی ناچاری ست
سرما که آمد، عشق همدستِ کلاغان شد
کارِ مترسک در زمستان، «آدم آزاری»ست!
دهقان عاشق! کوه اگر این بار ریزش کرد
پیراهنت را در نیاور، قصّه تکراری ست
بگذار تا در هم بریزد خاطرات ما!
این بار مفهوم سکوتِ تو فداکاری ست
ریل و قطار از هم جدا باشند می پوسند
دور از دل هم سهم هردو گریه و زاری ست
دیشب تو گفتی مرگ هم یک جور خوشبختی ست
پایان هر خوابی که می بینیم بیداری ست
من هم قطاری خارج از ریلم؛خیالی نیست
بگذار و بگذر تا بمیرم، زخم من کاری ست.
#امید_صباغنو
@sherroghazal🌸🍃
شور دیدارت اگر شعله به دل ها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب، اما نه
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد
عقل، یکدل شده با عشق، فقط می ترسم
هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری است
باش تا کار من و عقل به فردا بکشد
زخمی کینه ی من! این تو و این سینه ی من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد
#فاضل_نظری
@sherroghazal🌸🍃
❗️گویید به نوروز که امسال نیاید...
🎙️استاد #رشید_کاکاوند
#خلیل_اله_خلیلی زاده ۱۲۸۶ در کابل، شاعر فارسی زبان و تاجیک تبار معاصر افغانستان است.این شعر تحت تاثیر شعری از #نسیم_شمال سروده شده.
🔵 استاد خلیلالله خلیلی، ادیب، سیاستمدار و دیپلمات اهل افغانستان پس از رویدادهای خونین و جنگ داخلی افغانستان در پی کودتای هفتم اردیبهشت ۱۳۵۷ علیه داوودخان اولین رئیسجمهور افغانستان که با کمک شوروی انجام شده بود، از افغانستان مهاجرت کرد و سرانجام مقیم پاکستان شد.
او در بهار ۱۳۶۶ در اسلامآباد درگذشت.
پیش از درگذشتش، یکبار در پاسخ درخواست برخی هموطنان برای سرودن شعری به مناسبت نوروز شعری را با عنوان “گویید به نوروز که امسال نیاید” سرود.
چرا که در آن سال درگیریهای خونینی بین مردم، مجاهدان و نیز نیروهای روسی رخ داده و خونهای بیگناه بسیاری ریخته شد.
🔵 از این رو استاد خلیلی شعر زیر را سرود:
گویيد به نوروز كه امسال نیاید
در كشور خونینكفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمهی شادی نسراید
ماتمزدگان را لبِ پُر خنده نشاید
خون میدمد از خاك شهیدان وطن وای
ای وای وطن وای
گلگونكفنان را چه بهار و چه زمستان
خونینجگران را چه بیابان، چه گلستان
در كشور آتشزده، در خانهی ویران
كس نیست زند بوسه به رخسارِ یتیمان
كس نیست كه دوزد به تنِ مُرده كفن، وای
ای وای وطن وای
از سینهی هر سنگِ تو خون میدمد امروز
از خاك تو مستی و جنون میدمد امروز
آن لاله چه دیده كه نگون میدمد امروز؟
وان سبزه چرا زرد و زبون میدمد امروز؟
سرخ است به خون پا و سرِ سرو و سمن وای
ای وای وطن وای
ای برهنهپا، سروِ سرافراز تویی تو
سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو
دشمنشكن و فاتح و سرباز تویی تو
فرماندهی این خاك، زِ آغاز، تویی تو
غیر از تو كسی نیست درین مرزِ كهن وای
ای واي وطن وای
بشتاب كه در بازوی تو فرِ خداییست
در گردش چشمانٍ تو انوارِ الهیست
آیینِ تو فرماندهی و قلعه گشاییست
شمشیرِ تو روشنگرِ اسرارِ سماییست
تاریخ تو ثبت است به هر كوه و دمن وای
ای وای وطن وای
جز لالهی خونبار كه روید ز زمینت
كس نیست نهد گوش به فریادِ حزینت
جز نام خدا، نیست دگر نقشِ نگینت
تاریخ زند بوسهی عزت به جبینت
ای كارِ تو زینت دهِ اعصار و زِمن وای
ای وای وطن وای
قرآنِ خدا را به ته پاشنه سودند
با داسِ جفا كِشتِ امیدِ تو درودند
آمیخته با زهر، فضای تو نمودند
آثارِ گرانقدر تو را جمله ربودند
بر پا و سرِ شیر ببستند رسن وای
ای وای وطن وای
نِی تاج به كار آیدت امروز نه اورنگ
نِی صاحبِ سرمایه كه با سودِ گرانسنگ
خون دلِ تو خورده به صد حیله و نیرنگ
كس نیست كه پیروز شود جز تو در این جنگ
ای بازوی رزمندهی زنجیرشكن وای
ای وای وطن وای
@sherroghazal🌸🍃
اِسفند
ایستگاهِ آخر است ..
نفس هایِ زمستان به شماره افتاده ..
موهایش را جمع کرده
چمدانش را بسته
آغوش گشوده به استقبالِ بهار ..
نقشِ شکوفه می زند
بر شاخسارِ درختان
شعری عاشقانه می سُراید
به لطافتِ بارانِ عشق ...
#باران_قیصری
@sherroghazal🌸🍃
«رهبر ارکستر»
The Conductor 2018
ژانر : #بیوگرافی_درام
بدون سانسور و حذفیات
محصول کشور: #بلژیک
مدت زمان : 137 دقیقه
کارگردان : Maria Peters
بازیگران : Christanne de Bruijn,Benjamin Wainwright,Scott Turner Schofield
خلاصه داستان :
این فیلم داستان واقعی زندگی آنتونیا بریکو را روایت میکند ، هنرمندی که آرزو داشت یک رهبر ارکستر شود و با اینکه با محدودیتهای فراوانی روبرو شد ، اما دست از تلاش برنداشت تا به آرزویش برسد و…
داستان واقعی و الهامبخش اولین زن رهبر ارکستر جهانه. آنتونیا بریکو با تمام موانع و تبعیضهای جنسیتی مبارزه میکنه تا رویای بزرگش رو محقق کنه و پشتکارش رو به دنیا ثابت کنه. اگه به داستانهای انگیزشی با اجرای فوقالعاده و موسیقی دلنشین علاقهمندین، این فیلم رو از دست ندین!
@sherroghazal🌸🍃
بهار که بازگردد
شاید دیگر در دنیا نباشم.
امروز ای کاش میتوانستم بهار را چو انسانی بینگارم
تا در عالمِ خیال ببینمش که بر مرگِ من مویه میکند
آنگاه که تنها دوست خود را از دست رفته میبیند.
بهار اما هیچ چیزی نیست:
نوعی نحوهی گفتار است.
نه گلها دگرباره بازمیگردند و نه برگهای سبز.
گلهای دیگری میشکفند و برگهای سبز دیگری.
و روزهای دلچسب دیگری از پی میآیند.
هیچچیز بازنمیگردد و نه هیچچیز که تکرار شود،
چرا که همهچیز واقعیست.
#فرناندو_پسوآ
@sherroghazal🌸🍃
برای تمام زنان دنیا مخصوصا زنان سرزمینم
آزادی ، عشق ، سلامتی ،احترام ، جایگاه اجتماعی بالا ، موفقیت ، اقتدار ، قدرت آرزو میکنم.
♥️روز جهانی زن مبارک♥️
.
روز جهانی زن یک روز بزرگداشت جهانی است که هر ساله در ۸ مارس برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی زنان جشن گرفته میشود. این روز همچنین یک نقطه کانونی در جنبش حقوق زنان است تا توجهات را به موضوعاتی مانند برابری جنسیتی، حقوق باروری و خشونت و سوء استفاده علیه زنان جلب کند.
@sherroghazal🌸🍃
سپیداران خاک آلود
بی خم کردن اندام
پا در جوی می شویند
و خورشید هوسران ، از میان شاخساران
ساق مرمرفامشان را گرم می بوسد
و
انبوه عظیم ریشه ها
از حسرت سوزان خود
در خاک می پوسد
و باد از باغ ها می آورد بوی بهاران را
هلا ، ای باد آرام سحرگاهی
کنون وقت است تا از برگ های حسرت دیرین بپیرایی
چمنزار فراخ و دلگشای یادگاران را
کنون هنگام آن است ای ترنج قرمز خورشید
که عکس
خویش در آیینه های آب بنمایی
و برق زندگی بخشی نگاه چشمه ساران را...!
بهار نزدیک است
#نادر_نادرپور
@sherroghazal🌸🍃
#حضرت_حافـظ
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
@sherroghazal🌸🍃
امسال عزیمتِ پرستوها،
دلِ مرا از اندیشهیی خواهد فشرد
سپس، سارها، بر درختان میعادگاهِ خویش
- خیابانِ بیستمِ سپتامبر -
همهمهیی بزرگ خواهند کرد
و سپس، آن اندیشه، در اینجا
و گنجشکی قهوهیی رنگ بر بامها
تنها یاران من در ملالِ دیرپای زمستان
خواهند بود
انزوای من از پرستوها تهی خواهد ماند
و آخرین روزهای من از عشق
■شاعر: #اومبرتو_سابا [ Umberto Saba / ایتالیا، ۱۹۵۷-۱۸۸۳ ]
■برگردان: #نادر_نادرپور
@sherroghazal🌸🍃
غمِ زمانه که هیچش کَران نمیبینم
دَواش جز مِیِ چون ارغوان نمیبینم
به تَرک خدمتِ پیرِ مُغان نخواهم گفت
چرا که مصلحتِ خود در آن نمیبینم
ز آفتابِ قَدَح ارتفاعِ عیش بگیر
چرا که طالعِ وقت آن چُنان نمیبینم
نشانِ اهل خدا عاشقیست، با خود دار
که در مشایخِ شهر این نشان نمیبینم
بدین دو دیدهٔ حیران من هزار افسوس
که با دو آینه رویش عیان نمیبینم
قدِ تو تا بِشُد از جویبارِ دیدهٔ من
به جایِ سرو جز آبِ روان نمیبینم
در این خُمار کَسَم جرعهای نمیبخشد
ببین که اهل دلی در میان نمیبینم
نشانِ مویِ میانش که دل در او بستم
ز من مَپرس که خود در میان نمیبینم
من و سفینهٔ حافظ که جز در این دریا
بضاعت سخن دُرفشان نمیبینم
#حضرت_حافظ
@sherroghazal🌸🍃
عمر به پایان رسید در هوس روی دوست
برگ صبوری که راست بی رخ نیکوی دوست
گر همه عالم شوند منکر ما، گو، شوید
دور نخواهیم شد ما ز سر کوی دوست
#امیرخسرو_دهلوی
@sherroghazal🌸🍃
چرا تنها تو از میان آدمیان
هندسهء حیات مرا درهم میریزی
پابرهنه
به جهان کوچکم وارد میشوی
در را میبندی
و من اعتراضی نمیکنم؟
چرا تنها تو
تنها تو را دوست دارم؟
#نزار_قبانی
@sherroghazal🌸🍃