اون روز دو نفر داشتن دعوا میکردن و توی دعوا یکیشون به اون یکی گفت: "چقدر تو بیوجودی." از اون روز به بعد مدام به معنی این کلمه فکر میکنم که بیوجود واقعا کیه؟ اصلا اون طرف چهکاری انجام داده بود که بیوجود خطاب شد؟ چند روز بعدش یکی رو دیدم که بچهاش رو توی خیابون زد و بچه که سن پایینی هم داشت، شروع کرد به گریه کردن و خجالت کشیدن. با خودم فکر کردم خب، میتونم آدمهایی که بچههاشون رو میزنن توی لیست بیوجودها بذارم. امروز هم تصمیم گرفتم آدمهایی که خیانت میکنن – در هر شکل رابطهای رو – توی لیست بیوجودها بذارم. تا وقتی وفاداری و مسئولیتپذیری نسبت به قلب و احساس آدمها رو نداشته باشیم، فرومایه و بدسرشت هستیم. انگار وجود نداریم. چون وقتی توی یک نقطه یک رابطه برای تو تموم میشه و به شخص مقابل نمیگی و بعدش به احساسات خالصانهش خیانت میکنی، خالی از هر وجود انسانی میشی. دقیقا مثل همون لحظهای که تصمیم میگیری دستت رو بلند کنی و بچهات رو توی خیابون بزنی و بهش احساس بیارزش بودن بدی.
@rraavvaann
شما امکان نداره یه آدم دروغگو پیدا کنی که به کسی اعتماد کنه،
یا آدم خیانتکاری که باور داشته باشه طرف مقابل بهش متعهده،
اکثر آدمای مهربون هم نمیتونن تصور کنن کسی بتونه بهشون آسیب بزنه.
میخوام بگم هر آدمی دنیا و آدماشو همونجور میبینه که خودش هست. زیاد درگیر رفتارای آدما نشید.
@rraavvaann
امروز داشتم به این فکر می کردم که فقط هم اینطوری نیست که ما از دست داده باشیم،
دلم سوخت برای آنها که ما را از دست دادهاند؛
نه که ماه باشیم و بی عیب، نه.
فقط ما انگار کسانی را از دست دادهایم که مطمئن نبودهایم دوستمان دارند، و آنها کسانی را که مطمئن بوده اند دوستشان دارند،
و به نظر میرسد آنها بازنده ی بزرگتری هستند.
#خودت_را_دوست_داشته_باش
@rraavvaann
جدی تو اطرافتون دقت کنید
اونایی که بیشتر شکست خوردن بیشتر سعی میکنن نصیحت کنن؛
خائن ها بیشتر دم از اخلاق میزنن؛
فاسد ها بیشتر از دین میگن؛
هرزه ها بیشتر از همه ادعای نجابت دارن؛
اونایی که خودشون پر حفره های اخلاقی هستند بیشتر به شخصیت بقیه گیر میدن؛
همیشه آدمهای کوچک دهنشون گشادتره
@rraavvaann
زندگی شاید شبیه به یک پازل باشد
هر کدام از آدم ها و اتفاقات زندگی یک قطعه ی پازل هستند...
وقتی به دنیا می آییم درست همان لحظه که بند نافمان را می زنند و ما را سر و ته می کنند ، تمام قطعات پازل به هم می ریزد و ما شروع می کنیم به گریه کردن!!!
هر کدام از ما یک زمان مشخصی را فرصت داریم تا پازل زندگیمان را مرتب کنیم... تا همه چیز را سر جای خودش بگذاریم...
برای درست کردن پازل زندگی باید از قسمت های ساده شروع کرد ... باید اتفاق های ساده را کنار هم قرار داد تا بتوانیم قسمت های سخت و پیچیده را سر جای خودش بگذاریم...
یک رویا پردازی، یک زیاده خواهی، یک اشتباه همه چیز را خراب می کند...
فقط کافیست یک قسمت زندگی را اشتباه بچینی...
باید همه چیز را خراب کنی و دوباره از نو بسازی... چون با یک اشتباه تا آخر زندگی ات پر از اشتباه می شود
باید چهار چشمی حواسمان به زندگیمان باشد
خدا نکند که یک قسمت پازل گم شود... نمی شود برایش جایگزین پیدا کرد..
برای یک زندگی درست ما اول باید بفهمیم از زندگیمان چه می خواهیم...
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
به آهستگی راه میرفت.
به آهستگی نفس میکشید.
به آهستگی احساساتش را تجربه میکرد.
و به آهستگی به درون خودش نزدیک و نزدیک تر میشد.
این آهستگی را دوست داشت.
فهمیده بود زندگی در آهسته بودنها قابل لمس است،
و فهمیده بود به همین علت انسانها به درد احتیاج دارند.
تا کمی سرعتشان کم شود،
آهسته شوند،
تا شاید بتوانند گاهی چشمانِ زندگیشان را ببینند.
و متوجه شوند که آسیب از سرعت است و سرعتها از انتظارات و رویاها!
و زندگی، جریانی آهسته در لابه لای رویاها و انتظارات.
اکنون، به چشمان زندگیاش نگاه میکرد.
مدتها بود دیگر برای ارتباط با زندگیاش به دردی احتیاج نداشت، البته که اگر دردی وارد میشد حبیب خانهی قلبش بود اما گویی آهستگیها به او کمک میکردند بدون دردهای تذکر دهنده، به زندگیاش وصل باشد.
چشمان زندگیاش را دوست داشت.
و برای اولین بار احساس میکرد، زندگی هم او را دوست دارد.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
👩🦳برای من تصویر زنان پنجاه و چندسالهای که حوالی ساعت دوازده و نیم با کیسهی خرید در خیابان قدم میزنند و به سمت خانه میروند، از آرامشبخشترین تصاویر روز است.
زنانی با موهای قهوهای رنگکرده که شال را بیوسواس روی سر انداختهاند و با صندل پشتباز و مانتویی گشاد و رنگ روشن، آمدهاند تا با خود یک کیلو گوجهفرنگی سرخ دستچین و یک بسته ماکارونی و کمی شوید و جعفری به خانه ببرند.
این زنان پنجاهساله، با لبهایی کمرنگ و نگاههایی مصمم، قهرمانان شهر من هستند.
زنانی که چیزهای زیادی را به چشم خود دیدهاند.
اوایل جوانی را با دامن ماکسی و موهای پوشداده و لاک قرمز گذراندهاند و قلبشان در خفا برای فریدونها و فرامرزها و سیروسها تپیده و سپس آنها را لای شلوغی انقلاب گم کردهاند.
💠@rraavvaann
زنانی که نیمهکاره ماندن درس و دانشگاه را دیدهاند، جنگ را دیدهاند، موشکباران را دیدهاند، کتهای اِپُلدار و مانتوهای خفاشی و سگكهای بزرگ و طلایی کمربند و مقنعههای چانهدار و مخفی شدن موها زیر روسری سیاه و پاک شدن لاکهای قرمز را دیدهاند.
رقصیدن قاچاقی با موزیکهای قاچاقی، در مهمانیهای قاچاقی را دیدهاند.
زنانی که در خانههای اجارهای برای فرزندانشان لالایی خواندهاند و در آشپزخانههای اجارهای غذای جسم پختهاند و سوزاندهاند و یاد گرفتهاند و گهگاه در حمامی، زیر دوشی که از آن آب زرد بیرون میآمده، بیصدا زار زدهاند.
زنانی که کمکم ترشی انداختن و مربا درست کردن را یاد گرفتند و لکهها را از ملافهها پاک کردهاند و یقهی پیراهن سفید مردانه را اتو کردهاند و جلوی ناظمهای خشمگین سر فرود آوردهاند و به فرزندانشان یادآوری کردهاند که در مدرسه کسی نباید از رازهای خانهمان باخبر شود و کسی چیزی از به هم خوردن لیوانهایمان در مهمانیها نفهمد.
زنانی که پنهانکاری را یاد گرفتند، تظاهر به جور دیگری بودن را یاد گرفتند و گفتند فقط به خاطر حفظ امنیتمان است.
زنانی که رأی دادند و رئیس جمهور انتخاب کردند. زنانی که در آشپزخانههایشان (تنها پناهگاهشان) پناه گرفتند و روزنامه خواندند.
زنانی که پدرانشان را دفن کردند و بزرگ شدن فرزندانشان را دیدند و کمکم حس کردند کمتر میترسند.
زنانی که مانتوهای بلند را زیر بغل زدند و برای آزادی دخترانشان جلوی بازداشتگاه وزراء ایستادند، تا دخترانشان را آزاد کردند.
زنانی که دیگر نترسیدند، زنانی که خانوادهشان را سخت در آغوش گرفتند و جوری پشتشان ایستادند، که انگار سنگاند، انگار صخرهاند.
زنانی که صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشتند و اجازه ندادند کسی از خالی بودن فریزرشان، كيف پولشان و حساب بانکیشان بویی ببرد.
زنانی که کوتاه نیامدند، زنانی که آغوششان برای خانوادهشان باز است.
زنانی که اشکشان را فقط کاشیهای حمام دیدهاند.
اینها قهرمانهای شهر مناند، که حوالی ساعت دوازده و سی دقیقه به خیابان میآیند و با قدمهای محکم، روی زمین شهری که به خودشان تعلق دارد راه میروند و در سکوت زمزمه ميكنند: این نیز بگذرد ...
"تقدیم به همهی زنان صبور و مهربان سرزمین عزیزم "❤️😍🌹💃
💠@rraavvaann
قبول کنیم بیان کردن پریودی طبیعیه
قبول کنیم تیرگی بعضی از قسمت های بدن طبیعیه
قبول کنیم اضافه وزن طبیعیه
قبول کنیم مو داشتن بدن طبیعیه
قبول کنیم سکس داشتن / باکره بودن طبیعیه
قبول کنیم جوش و کک و مک طبیعیه
قبول کنیم نیاز جنسی طبیعیه
قبول کنیم ازدواج نکردن طبیعیه
کاش یه روز همه اینارو درک کنن.
@rraavvaann
*
چگونه تاثیر شبکه های اجتماعی بر روابط زناشویی را کاهش دهیم؟
فناوری یا تکنولوژی، از واجبات دنیای امروزی است که اگر کسی نحوهی استفاده از آنها را بلد نباشد، فرقی با یک فرد بی سواد ندارد.
*شاید بگویید این تکنولوژی است که صفا و صمیمیت گذشتهها را از بین برده و انسانها را از هم دور کرده.
*بله، تاحدودی درست میباشد
*اما ...
*تکنولوژی شما را از هم دور نکرده، بلکه استفاده ی اشتباه شما از آن و اعتیاد به شبکه های اجتماعی باعث بروز این مشکلات میشود.
شما هنوز میتوانید در خانه مادر بزرگ دور هم بنشینید و خاطره بگویید،
هنوز هم میتوانید به پارک بروید، بدوید ولذتهای گذشته را تجربه کنید.
اما خود شما هستید که با استفاده بیش از اندازه و همیشگی از تکنولوژی، زندگی خود را بی رنگ کرده اید.
نیاز نیست تمام لذتها و شادیهای خصوصی زندگی خود را با همه شریک شوید یا برای سالهای آینده ثبت کنید.
میتوانید بنشینید، لذت ببرید و در خاطرات خود نگه دارید.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
*
افرادی که به قصد استفاده از دیگران در حرف های شان اغراق می کنند، فقط اطلاعاتی می دهند که خودشان صلاح می دانند، پنهان کاری می کنند و اطلاعات شفاف نمی دهند فقط چون خودشان اینطور صلاح می دانند.
دیگران و حتی نزدیکان شان را تا جایی که برای شان سود و منفعتی داشته باشند می خواهند و اگر منفعتی نداشته باشی و مطیع نباشی تو را از مزایایی که در اختیارت گذاشته اند محروم می کنند در چه تله ای هستند و چطور باید با آنها رفتار کرد؟
*رفتارهایی که گفته شد بیشتر شبیه رفتار آدم های خودشیفته است. با افراد خودشیفته باید روی لبه تیغ راه رفت اگر جلوی شان کوتاه بیایی راحت قربانی می شوی، آنها از شما در جهت برآورده کردن نیازهای خودشان استفاده می کنند و هیچ اهمیتی هم به نیازهای شما نمی دهند.
از طرف دیگر اگر بخواهید مقابله به مثل کنید و روبروی شان بایستید جنگ و دعوا راه می افتد.
*با خودشیفته ها باید قاطع بود. باید بتوانند مرز تعیین کنید و به خواسته های نابجای شان نه بگویید.
روراست باشید و مستقیم به او بگویید وقتی فقط به فکر منافع خودش است چه احساسی پیدا می کنید و اگر دوباره خواست شما را وارد بحث های بی حاصل کند دامنه بحث را ببندید و محترمانه وارد بازی شان نشوید.
💠@rraavvaann
*
ازدواج با مهرطلب ها مجاز است؟
مهرطلبی یک تیپ شخصیت است که اگر شدید باشد، می تواند به اختلالات شخصیتی نزدیک شود. اما این تیپ حتی اگر شدید هم نباشد باز برای ازدواج دردسرهای زیادی درست می کند.
ازدواج با مهرطلب ها، یعنی همیشه بدهکار بودن، همیشه منبع تغذیه روانی فرد دیگر بودن و البته از دست دادن استقلال کامل!
*یک رابطه فرسایشی
مهرطلبی یکی از انواع تیپ های شخصیتی است که متاسفانه در فرهنگ ما به عنوان نوعی رفتار پسندیده شناخته می شود. در ابتدای آشنایی با یک مهرطلب، ممکن است خیلی تحت تاثیر محبت بی حد و مرز او قرار گیرید اما همین که وارد یک رابطه جدی و ازدواج با او شوید، می بینید که همه چیز بسیار طاقت فرساست. کم کم همه خونتان، انرژی، فردیت، هویت، آرامش و امنیت تان مکیده می شود ولی چون همه چیز در قالب مهربانی اتفاق می افتد، نمی توانید به راحتی از فرد مهر طلب فاصله بگیرید.
تیپ های مهرطلب یا کمک کننده آنهایی هستند که مرتب به فکر دیگران اند. خودشان را به آب و آتش می زنند تا به دیگران کمک کنند. توانایی نه گفتن ندارند و همین موضوع سبب می شود که همیشه گوش به فرمان دیگران باشند. در نهایت احساسات تخریبی و بسیار بدی را تجربه می کنند.
نیاز بسیاری به محبت و توجه دیگران دارند.از طرد شدن و تنها ماندن به شدت می ترسند.وابستگی و اتکای بیش از اندازه به دیگران دارند.
مهرطلب ها در بعضی مواقع بسیار پرتوقع می شوند و از دیگران انتظار دارند که کارهای خاصی را برایشان انجام دهند. بنابراین در ازدواج با افراد مهرطلب باید احتیاط کرد.
در پایان لازم به ذکر است هر تیپ شخصیتی تله هایی دارد که با شناخت و آگاهی از آنها فرد میتواند شخصیت خود را تعدیل کند و حتی شخصیت مهر طلب نیز گزینه مناسبی برای ازدواج باشد.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
*
نگویید خودش مهم است، نه خانواده اش!
اگر هنگام تحقیق درباره همسر آینده تان متوجه شدید که در خانواده او مشکلاتی از قبیل اعتیاد وجود دارد و یا اینکه یکی از اعضای خانواده اش در زندان است چه باید کنیم؟ آیا وصلت با چنین خانواده ای صحیح است؟
قبل از وصلت با چنین خانواده ای باید تامل بیشتری کنیم و ازدواج را به تاخیر اندازیم و به مشاور مراجعه کنیم. مشاور در این مورد تا حدودی شما رابا شخصیت فرد و خانواده اش آشنا می کند. از آن جا که مشکلات خانوادگی ممکن است در تربیت فرزند نیز اثر بگذارد وصلت با چنین خانواده هایی که در آن ها چند معتاد وجود دارد یا میزان طلاق در اعضای خانواده و حتی بستگان درجه اول بسیار بالاست، پر خطر محسوب می گردد و ممکن است در آینده مشکلاتی را به وجود آورد.
💠@rraavvaann
*
فاصله
شاید زنها بیشتر دوست داشته باشند که هر لحظه را با مرد زندگیشان بگذرانند، اما مردها دوست دارند گاهی فاصله بگیرند. آنها گاهی به تنها بودن نیاز دارند.
خیلی از مردها در خانه، مکانی را به مطالعه، تعمیر ابزار یا ورزش کردن اختصاص میدهند و اوقاتشان را بهتنهایی در آنجا سپری میکنند. این بهمعنای این نیست که علاقهای به شریکشان ندارند، بلکه حقیقت این است که آنها به این تنهایی نیاز دارند.
اجازه بدهید او آزاد باشد، این کار رابطهتان را محکمتر میکند.
💠@rraavvaann
*
افراد با این ویژگی ها مناسب ازدواج نیستند:
*اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرد.(تنبلی و بی مسئولیتی)
*اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود ارتباط سازنده و راضی کننده ندارد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)
*اگر در زندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده، علائق خود را نیمه کاره رها کرده و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارد. (عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)
*اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می کند و بیشتر از آنکه سعی کند دیگران را بفهمد، سعی دارد که دیگران وی را درک کنند. (عدم مدیریت رابطه)
*اگر در آینه نگاه دیگران، وی فردی غرغرو، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، به نظر می آید (اختلال شخصیت)
💠@rraavvaann
به قول دکتر هلاکویی:
«برای چی جواب میدی قربونت برم؟ چیو میخوای قانع کنی؟ کیو میخوای راضی کنی؟
این مردم از خودِ خداشون هم ناراضین... از زندگیشون و انتخاب هاشونم ناراضین!
حالا تو میخوای به اینا توضیح بدی و راضی نگه شون داری؟»
@rraavvaann
یادته کلاس اول که بودی از املا میترسیدی؟
نگذشت؟
رد نشد؟
يادته واسه ریاضی راهنمایی ترس داشتی؟
الان چی؟
اصلا یادت میاد امتحانش رو؟
یادته واسه امتحان نهاییهای دبیرستان تا صبح بیدار موندی؟!
یادته واسه کنکور چه روزا و شبایی رو با استرس و نگرانی گذروندی؟!
ولی الان چی؟
یه لحظه از اون استرسها موند؟
تموم نشدن؟!
نمیدونم الان تو چه مرحلهای هستی و داری چه فشاری رو تحمل میکنی ولی همش رد میشه...
الکی خودتو اذیت نکن رفیق
و به خودت استرس نده!
@rraavvaann
ما نمیتونیم آقا. ما خیلی ترسوییم. ما نمیتونیم با آدما بازی کنیم و شبا بدون قرص بخوابیم... نمیتونیم آقا! نوزده بیست سالمون شد تا بالاخره یه کوچولو دلمون برا یکی بلرزه. اونم چه لرزیدنی؟ یواشکی و دست و پاشکسته فقط رسیدیم غرورمون رو برداریم و شبونه فرار کنیم. تو صد سوراخ خودمونو قایم کردیم و هی طفره رفتیم و بغض کردیم و بلند بلند خندیدیم. دو سال تمام هر شبش رو با شب گریه خوابیدیم و روزش قرمزی چشامون رو انکار کردیم و به خودمون پیچیدیم از ترس احساس و اشتباه و مسئول بودنش. قد هزار سال جون کندیم باز غرورِ سکوتمون نشکست جلوش و صدامون در نیومد. ما سه سال خودمونو تیکه پاره کردیم تا رفتیم روبروی آیینه و "شاید واقعا دوسش دارم؟" رو تو خلوت خودمون پچ پچ کردیم. صد شب نخوابیدیم و تا صبح فکر کردیم و خودمونو به درو دیوار زدیم تا گفتیم "شاید" دوسش دارم! بعدش هزار شب مردیم و زنده شدیم و به خودمون پیچیدیم از ترس این جمله که نکنه بزرگتر از حسمون باشه و یهروز جا بزنیم؟! با این شک هزاربار مرگو جلو چشممون آوردیم و وسط جمع بغض راه نفسمونو بست. ما از شرم صدبار مردیم و زنده شدیم هنوزم نتونستیم اسم اونی که شاید دوستش داشتیم رو با خودمون تکرار کنیم.
@rraavvaann
ما نمیتونیم آقا! آقا ما حتی سرسری هم به دوستای دخترمونم عزیز نمیگفتیم. اول نگاه میکردیم ببینم طرف واقعا برامون عزیزه یا نه؟ ما یهبارم حتی تعارفی به کسی نگفتیم نفس! خجالت کشیدیم بگیم و بعد اون بتونیم نفس بکشیم. آقا ما نمیتونیم تعارفی آدما رو دوست داشته باشیم! نمیتونیم حرمتها رو نفهمیم! ما از اولشم بلد نبودیم... که شب خواب یکی رو ببینیم صبح با فکر یکیدیگه پاشیم؛ تو خیابون گردی عصر چشمون یکی رو بگیره دم غروب شمارهی یکی دیگه بره تو گوشیمون. سر شبا همه دوستای اجتماعی نداشته مون رو یجوری عاشق شیم, آخر شبام که حالمون میزون نیست ژتونِ دوست دارم اون شب رو به هرکی شد بگیم و بگذریم!
آقا ما بلد نیستیم این بازی کثیف رو! ما نمیتونیم دنیایی که آدما توش به جای اینکه مسئول دلای همدیگه باشن, اسباببازی همدیگهن رو ببینیم و نمیریم... آقا ما تحمل نداریم این حجم از کثافت رو ببینیم و نمیریم!! ما خیلی ترسوییم آقا. نمیتونیم با آدما بازی کنیم و شبا بدون قرص بخوابیم... نمیتونیم!
@rraavvaann
سندرم پیش قاعدگی، یک هشدار
این هفته " مجلهء تایم" مقالهء تامل برانگيز و هشدار دهنده ای را پیرامون سندرمِ پیش از قاعدگی
💠@rraavvaann
به چاپ رساند.
نويسندهء این مقاله؛
Shalene Gupta April 4th, 2024
اختلالی که ۳ تا ۸ در صد از زنان و در برخی متون، تعداد به مراتب بیشتری از زنان جوان به صورت هشداردهندهای
بدان گرفتارند.
اختلالی که حتی نزدیک به ۷۰ درصد از مبتلایان را به افکار خودکشی وامی دارد... افکاری که در تعداد قابل ملاحظهای
از مبتلایان، عملیاتی می شود بحث داغ این روزهای ما
به ویژه در این روزگاران سخت، خوب است با علائم این اختلال که حدودا از یک هفته قبل از قاعدگی نمود پیدا می کند،
آشنا شویم؛
__ تحریک پذیری و عصبانیت
__ اضطراب و استرس کلافه کننده
__ عدم تمرکز
__ خستگی و کاهش انرژی
__ آشفتگی خواب و خوراک
__ نوسانات خلق
__ افسردگی و افکار خودکشی
لطفا این مبحث را جدی بگیریم و اگر پیش از قاعدگی و طی آن، این علائم را تجربه می کنیم از یک متخصص کارآزموده
طلب کمک کنیم .
💠@rraavvaann
به امید روزهایی بهتر
سواد ازدواج
بلد نیستیم بفهمیم دنیای آدمها با هم فرق دارد؛ توقع داریم کسی که با ماست خود ما باشد. حتی حاضر نیستیم به نیازها، خواسته ها و علایق او توجه کنیم. غرور خودمان را بسیار دوست داریم اما توقع داریم او غرور و نیاز و توقع نداشته باشد و درکش سخت است برای ما که او دنیایی دارد که خودش ساخته و آن را صرفا با ما به اشتراک گذاشته...نه اینکه بخواهد بر اساس خواسته ی ما دنیای تازه بسازد
💠@rraavvaann
این رابطه ها بشدت بیمارت میکنن :
❤️- رابطه ای که برای دریافت عشق و توجه باید همه جوره سرویس بدی و هر لحظه تلاش کنی
💛- رابطه ای که همیشه تو مقصر شناخته میشی و فقط تو مجبوری و باید عذرخواهی کنی
😄- رابطه ای که راحت نمیتونی از اشتباهاتت بگی یا درددل کنی، چون بعدا توسط حرف های خودت کلی سرزنش و مسخره میشی
💚- رابطه ای که تو و احساساتت فهمیده نمیشید و مجبوری همه چی رو درون خودت بریزی
💙- رابطه ای که براحتی خط قرمزهای تورو زیر پا میذاره و تورو به حساسیت بیش از حد هم متهم میکنه
💜- رابطه ای که برای اینکه ناراحتش نکنی هیچوقت نتونستی درست از خواسته هات و نیاز هات بگی
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
ما نهایت تلاش خود را میکنیم
تا کنترل زندگی را در دست بگیریم
و طوری عمل میکنیم که
گویی چیزی ثابت و تغییر ناپذیر است.
در پی ساختار، شکل و معنا میرویم و پس از آن با ساختارها، شکلها و معناهای خودمان محدود میشویم.
در حقیقت «من» که ما با آن همذاتپنداری میکنیم،
انبوهی از عادات کهنه است که با تجربه گذشته شرطی شده و با گیرههای کاغذی چسب خاطرات به هم چسبانده شده است.
«من» نهایت تلاشش را میکند تا تجربه ما را امن و پیشبینی پذیر بسازد،
اما در عین حال میتواند مانع راه ما هم بشود.
این همان معمای هویت است.
💠@rraavvaann
یه روزی میفهمی...
عمل کردن به حرفت بهتر از حرف زدنه؛
تنهایی بهتر از رابطههای نصفه و نیمه؛
سکوت کردن بهتر از بحثِ بیفایده؛
تمرکز روی خودت بهتر از دخالت در زندگی بقیه؛
و خودِ واقعیت بودن بهتر از تقلید کردن از دیگرانه...
@rraavvaann
این ویدئو امروز از مرز سه میلیون لایک هم گذشت
یه تحقیق ده ساله در چند کشوری که در قارههای مختلف بودن انجام میشه و نشون میده افراد در شرایط مشترک دقیقا همون کاری رو میکنن که مثلا یک نفر در یک قاره دیگه میکنه. یعنی این کارها؛ کارهاییه که مرز نداره.
جالب بود گفتم شماها هم ببینین
@rraavvaann
*
اغلب افراد كينه های عميق خود
را زير چاپلوسی ها و چرب زبانی های خود پنهان می كنند ..!!
قربان صدقه های افراطی می تواند
نشانه ای از پنهان كردن خشم ، ترس و كينه باشد ، كه بطور معكوس نشان داده می شود ...!!
💠@rraavvaann
*
در رابطه عاطفی ياد میگيريم؛
هم من،
هم طرف مقابلم،
هم خود رابطه؛
روزهاى خوب و بد خواهیم داشت!
پس اصرار به خوب بودن همه چيز یک " توهم " بيش نيست!
ما حتی علی رغم داشتن بهترین یار؛
قطعا روزهاى افتضاح هم خواهيم داشت.
هدف استراتژيك در رابطه عاطفى، مي تواند اين باشد كه واقع بينانه روزهاى بد را بكاهيم،
و درست بحث كنيم؛
بدون اينكه به هم آسيب روانی بزنيم.
💠@rraavvaann
*
اگر نیاز به خودابرازگری شما محدود شده باشد با سه نشانه مشخص خواهد شد:
*اول؛ به شدت با دیگران مهربان هستید و منعطف برخورد می کنید. همیشه سعی می کنید دیگران را راضی نگه دارید و از اطرافیان مراقبت می کنید.سخت به دنبال برآورده سازی نیازهای دیگران هستید . اصلا به نیازهای خودتان توجه نمی کنید . نمی توانید رنج و عذاب اطرافیان را تحمل کنید.انقدر برای دیگران کار می کنید که آنها به حال شما دلسوزی کنند و دچار احساس گناه شوند که چقدر برای شما مزاحمت ایجاد کرده اند.
اگر چه معتقدید از دیگران هیچ توقعی ندارید ، اما اگر اطرافیان قدر کارهای شما را ندانند، از درون دچار احساس ضعف و کینه توزی می شوید.(از نظر هورنای شما مهرطلب هستید .... و از نظر گلاسر شما دچار کنترل بیرونی هستید... این باور که دیگران می توانند شما را وادار به کاری کنند که دوست ندارید... و این که خودتان می توانید خود را وادار به کاری کنید که دوست ندارید!)
*دوم؛ به شدت خودتان را کنترل می کنید و دچار بازداری افراطی می شوید. ممکن است به کار اعتیاد پیدا کنید.
کل زندگی شما صرف کار می شود. ممکن است همه زندگی شما تبدیل به کار شود . شاید کار می کنید تا دیگران شما را آدم خوب و فوق العاده ای بشناسند. ممکن است وسواس نظافت در شما ایجاد شود یا کمال گرا شوید.
*سوم؛ مشکل سوم شما در حوزه خودابرازگری در ابراز خشم است.کینه توزی مزمن ممکن است در لایه های عمیق شخصیت شما جای گرفته باشد و گاهی اوقات کنترل آن از دست شما خارج شود.ممکن است افسردگی را نیز تجربه کنید.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
*
این تمرین مناسب افرادی است که از رابطه عاطفی خود شکایت دارند.
یک قلم و کاغذ بردارید و پاسخ این سوالات را یادداشت کنید:
*سوال اول: چند ویژگی منفی افرادی که شما را بزرگ کرده اند و در دوران کودکی روی اعصاب شما بود را نام ببرید. بطور مثال: مادرم مشغول کارهای خودش بود و توجه خاصی به من نداشت، پدرم پرتوقع و کنترلگر بود و مدام من را با دیگران مقایسه می کرد.
*سوال دوم: حالا چند ویژگی مثبت آنها را فهرست کنید. بطور مثال : مادرم کارهای شخصی من را انجام می داد و اجازه نمی داد من دست به سیاه و سفید بزنم. پدرم به ندرت به خواسته های من نه می گفت و هرچه می خواستم برایم فراهم بود.
*سوال سوم: در دوران کودکی مهمترین خواسته شما چه بود و از نظر عاطفی برایتان چه معنایی داشت؟ مثلا دوست داشتم پدرم به من افتخار کند. یا مهمترین خواسته من داشتن دوچرخه بود و معنایش برایم این بود که بین همسالانم محبوب می شدم .
*سوال چهارم: وقتی بچه بودید و اوضاع مطابق خواسته تان پیش نمی رفت چه رفتاری نشان می دادید؟ بطور مثال قهر می کردم، لج می کردم یا در تنهایی خودم گریه می کردم.
*حالا برگردیم به زمان حال ...
آیا شما جذب افرادی می شوید که ویژگی های منفی سوال یک را دارا هستند؟ مثلا با آدم های سرد و بی توجه وارد رابطه می شوم (شبیه مادرم).
آیا ویژگی های مثبتی که در جواب سوال دوم نوشتید را وظیفه همسر یا نامزد خود می دانید؟ مثلا باید تمام خواسته های من را فراهم کند چون در خانه پدرم اینطور بود.
آیا توقعات شما از همسر یا پارتنرتان در واقع تلاش شماست تا همان نیاز عاطفی ارضاء نشده کودکی خود را برآورده کنید؟ مثلا انتظار دارم از هیچکسی جلوی من تعریف نکند تا احساس کنم به من افتخار می کند.
آیا هنوز هم وقتی اوضاع برخلاف میلتان پیش می رود شبیه دوران کودکیتان رفتار می کنید ؟ مثلا قهر می کنم یا به طرف مقابل بی محلی می کنم.
بعضی زوجین با شکایت از بی توجهی، سردمهری و خودخواهی طرف مقابلشان به مشاور مراجعه می کنند. می توان درک کرد شما در چنین روابطی چقدر تحت فشار هستید و مستاصل می شوید اما اگر پاسختان به یک یا چندتا از سوالات بالا مثبت باشد نشان می دهد که انتخاب این فرد و روش هایی که شما برای حل مسائلتان با او در پیش گرفته اید چندان تحت تاثیر عقل و منطق شما نیست و فرآیندهای ناخودآگاه شما در این میان نقش قابل توجهی بازی می کنند که می تواند به مشکلات شما دامن زده و مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی شما شوند.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
*
همسرداری
با تعریف کردن مدام از خود و ایجاد برتری خود نسبت به همسرتان، اعتماد به نفس او را پایین نیاورید.
در انجام امور حتما با همسرتان مشورت کنید و تک رای نباشید تا او حضورش را در زندگی بیشتر لمس کند و به پوچی نرسد، که همیشه در نهایت تصمیم گیرنده فقط همسرم هست و من هیچ نقشی در زندگی خود ندارم.
وقتی همسر شما از چیزی ناراحت و عصبانی هست او را با مهر و محبت آرام کنید و برای او تکیه گاه مناسبی باشید، بگویید که شرایط او را به خوبی درک میکنید و آنچه در توان دارید بکار میبرید و او را حمایت میکنید. به این صورت او احساس غرور میکند؛ از پشتوانه عاطفی محکمی که دارد.
با همسر خود هیچگاه لجاجت و مشاجره نکنید و در ضمن برای به گردش و مهمانی رفتن به همراه زن و فرزندان خود وقت بگذارید و پیشنهاد همسرتان را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.
لطفا امتیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله دارد، مطرح نکنید.
💠@rraavvaann
*
این تمرین مناسب افرادی است که از رابطه عاطفی خود شکایت دارند.
یک قلم و کاغذ بردارید و پاسخ این سوالات را یادداشت کنید:
*سوال اول: چند ویژگی منفی افرادی که شما را بزرگ کرده اند و در دوران کودکی روی اعصاب شما بود را نام ببرید. بطور مثال: مادرم مشغول کارهای خودش بود و توجه خاصی به من نداشت، پدرم پرتوقع و کنترلگر بود و مدام من را با دیگران مقایسه می کرد.
*سوال دوم: حالا چند ویژگی مثبت آنها را فهرست کنید. بطور مثال : مادرم کارهای شخصی من را انجام می داد و اجازه نمی داد من دست به سیاه و سفید بزنم. پدرم به ندرت به خواسته های من نه می گفت و هرچه می خواستم برایم فراهم بود.
*سوال سوم: در دوران کودکی مهمترین خواسته شما چه بود و از نظر عاطفی برایتان چه معنایی داشت؟ مثلا دوست داشتم پدرم به من افتخار کند. یا مهمترین خواسته من داشتن دوچرخه بود و معنایش برایم این بود که بین همسالانم محبوب می شدم .
*سوال چهارم: وقتی بچه بودید و اوضاع مطابق خواسته تان پیش نمی رفت چه رفتاری نشان می دادید؟ بطور مثال قهر می کردم، لج می کردم یا در تنهایی خودم گریه می کردم.
*حالا برگردیم به زمان حال ...
آیا شما جذب افرادی می شوید که ویژگی های منفی سوال یک را دارا هستند؟ مثلا با آدم های سرد و بی توجه وارد رابطه می شوم (شبیه مادرم).
آیا ویژگی های مثبتی که در جواب سوال دوم نوشتید را وظیفه همسر یا نامزد خود می دانید؟ مثلا باید تمام خواسته های من را فراهم کند چون در خانه پدرم اینطور بود.
آیا توقعات شما از همسر یا پارتنرتان در واقع تلاش شماست تا همان نیاز عاطفی ارضاء نشده کودکی خود را برآورده کنید؟ مثلا انتظار دارم از هیچکسی جلوی من تعریف نکند تا احساس کنم به من افتخار می کند.
آیا هنوز هم وقتی اوضاع برخلاف میلتان پیش می رود شبیه دوران کودکیتان رفتار می کنید ؟ مثلا قهر می کنم یا به طرف مقابل بی محلی می کنم.
بعضی زوجین با شکایت از بی توجهی، سردمهری و خودخواهی طرف مقابلشان به مشاور مراجعه می کنند. می توان درک کرد شما در چنین روابطی چقدر تحت فشار هستید و مستاصل می شوید اما اگر پاسختان به یک یا چندتا از سوالات بالا مثبت باشد نشان می دهد که انتخاب این فرد و روش هایی که شما برای حل مسائلتان با او در پیش گرفته اید چندان تحت تاثیر عقل و منطق شما نیست و فرآیندهای ناخودآگاه شما در این میان نقش قابل توجهی بازی می کنند که می تواند به مشکلات شما دامن زده و مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی شما شوند.
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann