✔ اطلاع رسانی در حوزه ی کتاب،مقاله،همایش،سمینار،کنفرانس،کارگاه و ... ✔ارتباط با مدیر::09111311577 @morteza_parvizi http://Www.Instagram.com/rokhsarezaban : اینستاگرام rokhsarezaban.ir وبگاه rokhsarpub.com
#دانشگاه
دانشگاه لینکلن در نیوزلند به دانشجویان دکترا در رشته فلسفه بورسیه تحصیلی اعطا میکند. فارغالتحصیلان دانشگاههای ایران تا 1 اکتبر 2025 باید ریز نمرات فوقلیسانس در یکی از رشتههای مرتبط با فلسفه با معدل 17، مدرک IELTS با نمره 6.50 یا TOEFL ibt با نمره 80، رزومه پژوهشی و پروپوزال خود را به این دانشگاه ارسال کنند. طول مدت تحصیل در مقطع دکتری این رشته 3 سال بوده و دانشجویان واجد شرایط، پس از قبولی در مصاحبه آنلاین این دانشگاه، سالانه 32000 دلارنیوزلند حقوق دریافت خواهند کرد.
اطلاعات بیشتر در مورد دانشگاه لینکلن در نیوزلند را از سایت این دانشگاه به نشانی زیر دریافت نمایید
https://www.lincoln.ac.nz/study/study-programmes/programme-search/doctor-of-philosophy-phd/
@Langture
▫️
چون گل بشکفت، ساعتی برخیزیم
بر شادی می، ز دست غم بگریزیم
باشد که بهار دیگر، ای همنفسان!
گل میریزد ز بار و ما میریزیم
#عطار
#صـبح_بخیـر 👌🍀
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
🍃❤🍃
ولی می دانست
وقتی از خواب بیدار می شود
من یادش می آیم
و دوستش دارم
و نیستم
عباس معروفی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
#کتاب
کتاب «خواجه نصیرالدین طوسی آسمان هنر و آفتاب زمین».
نویسنده: پناهی سمنانی.
انتشارات: ندا.
سال چاپ: 1376.
@Langture
هشداری به مترجمان شتابزده
**توضیح کانال مطالعات ترجمه درباره عبارت توهین آمیز ترامپ:
kiss my ass!**
در جایی به دشواریهای مردافکن کار ترجمه، بهویژه در مسائل بسیار حساس سیاسی و هنگامی که مقامهای سیاسی از ادبیات عامیانه استفاده میکنند، اشاره کرده بودم.
آقای احمدی نژاد در جایی گفته بود: «آمریكا بدونه اون ممه رو لولو برد.» روزنامۀ اتریشی آستریا تودی نوشته بود: «ایران آمریكا را به حملۀ جنسیتی به زنان ایرانیان متهم نموده و عنوان كرده اینها در ایران متعلق به Loo Loo میباشد كه موجوداتی تخیلی هستند.» باز در جایی دیگر گفته بود: «غرب دست از بچه بازی بردارد و با دم شیر بازی نکند.» نشریۀ لومتن نوشته بود: «احمدی نژاد گفت که غرب دست از لجاجت و تجاوز به کودکان بردارد و با شیرها بازی نکند.»
دونالد ترامپ نیز چند روز پیش اصطلاحی انگلیسی را به کار برد که چون در نشریۀ «عصر ایران» ترجمۀ تحتاللفظی غلطی (با پوزش از خوانندگان «بوسه زدن بر باسن») از آن به زبان فارسی صورت گرفته، به ویژه در میان تندروان خیلی سروصدا به پا کرد و بهسرعت کلیپهای طنز تمسخرآمیزی از آن ساختند تا دستآویزی برای حمله بر بعضی از مقامات باشد. عبارت kiss someone's ass اصطلاح است، البته اصطلاحی عامیانه و دور از ادب. این اصطلاح در فارسی به معنای «پاچهخواری» است. وقتی در انگلیسی (که اصطلاحات بسیار زیادی دارد) این اصطلاح به کار میرود کسی فکرش به سمت «باسن» (ترجمۀ لفظی ass) نمیرود. اصل جملۀ ترامپ که دربارۀ تعرفۀ بعضی از کشورهاست از این قرار بود:
I'm telling you, these countries are calling us up, kissing my ass
یعنی (باید به شما بگویم که این کشورها به ما زنگ میزنند و پاچهخواری مرا میکنند.)
ترجمه گاه تأثیری برابر با سلاح و حتی برّندهتر از آن را دارد و چهبسا ملتهایی را به جان هم اندازد و آتش جنگ را در میان آنها برافروزد.
┈┉┅━❀🌹🌺🌹❀━┅┉┈
🌹🌹 join us 🌹🌹
👇👇👇
♥️به جمع ما بپیوندید و از خدمات #ترجمه #شفاهی، #کتبی و #همزمان به ۳۰ #زبان با تخفیف ویژه اعضای کانال بهره مند شوید. ♥️
♥️ /channel/bazaretarjomeh ♥️
♥️ www.mehr-vida.com ♥️
♥️https://eitaa.com/bazaretarjomeh♥️
#تولید_محتوا
📝 شناخت اجتماعی تحت شعاع اختلال شخصیت مرزی: آیا اکسیتوسین راهگشاست؟
⁉️ آیا هورمون اکسیتوسین، که به "هورمون عشق" معروف است، میتواند سرنخهایی از اختلال شخصیت مرزی (BPD) به ما بدهد؟ مطالعهای جدید در مجلهActa Psychiatrica Scandinavica، ارتباط جالبی بین این هورمون و شناخت اجتماعی در بیماران مبتلا به BPD پیدا کرده است. این یافتهها، مانند یک قطعه پازل هیجانانگیز، ما را به درک عمیقتری از این اختلال پیچیده نزدیکتر میکنند.
🔻 اختلال شخصیت مرزی: جنگ با طوفانهای عاطفی
اختلال شخصیت مرزی، حالتی است که با نوسانات عاطفی شدید مشخص میشود و افراد مبتلا به آن غالباً در دریای طوفانی از احساسات سرگردان هستند. این بیماران نه تنها با تلاطم عاطفی و تجربه ترس از طرد دست و پنجه نرم میکنند، بلکه در حفظ روابط خود نیز دچار مشکل هستند و در نتیجه دچار ناکارآمدی اجتماعی میشوند. چالشهای ناشی از این اختلال به قدری سنگین است که نیاز به درمانهای مؤثر، به یکی از اولویتهای اساسی تبدیل شده است.
بدون شک، شناسایی نشانگرهای بیولوژیکی که بتواند به درمانهای شخصیسازیشده منجر شود، میتواند نویدی برای راهحلهای دقیقتر در مواجهه با این وضعیت باشد.
اکسیتوسین، که همه آن را به خاطر نقش حیاتیاش در زایمان و شیردهی میشناسند، در سالهای اخیر به موضوع بحثبرانگیزی تبدیل شده است. چرا که این پپتید کوچک نه تنها به رفتارهای اجتماعی بلکه به پاسخهای عاطفی نیز خط میدهد. اتصال اکسیتوسین به گیرندههایش در مغز، تأثیراتی عمیق بر روندهای اجتماعی و شناختی دارد. پژوهشگران به دقت در حال بررسی نقش اکسیتوسین در اختلال شخصیت مرزی هستند تا ببینند آیا میتواند به عنوان دلیلی برای بیثباتی عاطفی و حساسیت به طرد عمل کند.
مطالعهای که توسط آلخاندرا گالوز-مرلین، محقق و مدرس دانشگاه کامپلوتنس مادرید، انجام شده است، یک گروه از 33 بیمار بزرگسال را مورد بررسی قرار داده است. این افراد طبق DSM-V بهطور رسمی به عنوان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شناسایی شده بودند. در این مطالعه، پژوهشگران از ابزاری به نام فیلم ارزیابی شناخت اجتماعی (MASC) استفاده کردند که هدفش شبیهسازی تعاملات اجتماعی واقعی و سنجش توانایی افراد در درک و تفسیر اطلاعات اجتماعی است.
این ابزار به شرکتکنندگان فیلمهایی نمایش میدهد و سپس از آنها میخواهد تا حالات ذهنی شخصیتهای مختلف را پیشبینی کنند. آیا فکر میکنید این کار سادهای است؟ افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً در این زمینه دچار ناکامی میشوند و این موضوع میتواند به وابستگیهای عاطفی و اجتماعی آنها آسیب بزند.
پس از تجزیه و تحلیل دادهها، پژوهشگران موفق شدند یک رابطه معکوس جالب بین سطوح
گیرندههای اکسیتوسین و وقوع خطای ذهنیت بیشازحد بیابند. به بیان سادهتر، بیمارانی که سطوح کمتری از گیرندههای اکسیتوسین داشتند، بیشتر به خطا در تشخیص حالات عاطفی دیگران دچار میشدند. گالوز-مرلین میگوید: «این نشان میدهد که اختلالات شناختی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به تغییرات در سیستم اکسیتوسین مرتبط است.»
به عبارتی دیگر، این هورمون نه تنها به پیوندهای اجتماعی ما کمک میکند، بلکه درکی عمیقتر از احساسات و واکنشهای اطرافیان را نیز تسهیل میکند. حالا با درک بهتر این ارتباط، میتوان به آیندهای امیدوارتر برای درمان بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی فکر کرد.
با کمال تعجب، محققان نتوانستند ارتباط معنیداری بین سطوح بالای اکسیتوسین پلاسما و انواع پاسخهای ذهنیت پیدا کنند. این موضوع سوالات متفاوتی را به دنبال دارد: آیا سطوح پائین گیرندههای اکسیتوسین نشاندهنده مشکلات دورنی است و یا آیا خود اکسیتوسین نقش مستقیم و منطقهای در این مسائل دارد؟
گالوز-مرلین در این خصوص میگوید: «نتایج این مطالعه نمیتواند بهطور قطعی بگوید که آیا اکسیتوسین خود عامل بروز اختلالات شناختی در این افراد است یا خیر.» این نکته کمی ابهامآمیز به نظر میرسد و نشاندهنده پیچیدگیهای موجود در روانشناسی اجتماعی است.
▫️
تا شد دلم آویخته در حلقهٔ زلفین تو
سر از هوای دلبران چون حلقه بر در میزنم
دل برد و دامن درکشید تا پایبند وصل تو
هرشب دو دست از هجر غم تا روز بر سر میزنم
#انوری
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۳ فروردین سالروز درگذشت یداله سحابی
(زاده ۷ اسفند ۱۲۸۴ تهران – درگذشته ۲۳ فروردین ۱۳۸۱ تهران) از مؤسسین نهضت آزادی ایران
او از اولین دارندگان مدرک دکترای علوم و از پیشگامان علم زمینشناسی در ایران است که در دولت بازرگان، سمت وزیر مشاور داشت و عضو شورای انقلاب بود.
فعالیتهای علمی و فرهنگی:
او در دوران چهارساله اقامتش در فرانسه، به تحصیل در رشتههای گیاهشناسی، جانورشناسی و آبهای زیرزمینی در دانشگاه لیل پرداخت. همکاری مستمر او با اداره کل معادن در جهت تأمین نیازهای فنی آن اداره، از جمله اقداماتی بود که وی در ابتدای دوران دانشگاهیاش، انجام داد. تدریس در دانشگاه ـ ابتدا با سمت دانشیاری و پس از پنج سال با درجه استادی ـ به مدت ۲۵ سال ادامه یافت. البته فعالیتهای آموزشی وی تنها به دانشگاه محدود نبود، او در دیگر دانشکدهها یا دانشسراها نیز در رشتههای معدن و نقشهبرداری که به تناسب خود مبحثی را از زمینشناسی داشتند، تدریس میکرد.
وی در طول ۹ دهه زندگی، چندین کتاب و تعدادی مقاله نوشت که بیشتر در حوزههای علوم طبیعی چون فسیلشناسی، زمینشناسی، جانورشناسی، گیاهشناسی، آبهای زیرزمینی، زیستشناسی و جنینشناسی بود. زمینشناسی عمومی، که در دهه ۱۳۳۰ از سوی دانشگاه تهران منتشر شد و کتاب شناخته شده او با نام خلقت انسان که در دهه ۱۳۴۰ چندبار بهچاپ رسید که از مهمترین کتابهای اوست. او مقالههایی پیرامون زمینشناسی ایران در مجلههای مناطق خشک و کویری دانشسرای عالی بهچاپ رساند و نیز یادداشتی پیرامون افسانه طوفان نوح از نظر زمینشناسی، به آن اشاره کردهاست.
قنات روستای آینهورزان در جاده تهران ـ فیروزکوه و قنات بزرگ کرمانشاه که از لحاظ آبدهی در ایران بینظیر است و امروزه هم قسمتی از آب شرب شهر را تأمین میکند، نمونههایی از منابع آبی هستند که پیش از انقلاب، با راهنمایی و تحلیل وی حفر شدهاند. مکانیابی کارخانه سیمان آبیک در سال ۱۳۴۹ به درخواست شرکت سیمان فارس و خوزستان، توسعه سیستم آبیاری، مطالعه و تنظیم گزارش در تأیید ذخیره بزرگ سنگ آهک نسبتاً خالص و منبع سرشار آبهای زیرزمینی در آن مکان و مطالعه و بررسیهای فنی آسیابی برای ازدیاد سطح کشت چغندر که به درخواست کارخانههای قند بروجرد، تربت حیدریه، مرودشت و همدان بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۲ انجام شدهاست، نمونههای دیگری از فعالیتهای علمی و صنعتی وی بهشمار میآیند.
تألیفات:
زمینشناسی عمومی
خلقت انسان
زمینشناسی ایران
قرآن و تکامل
تبیین جهان
سوابق شغلی:
مؤسس نهضت آزادی
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
عضو شورای مرکزی نهضت مقاومت ملی
عضو شورای عالی فرهنگ
تأسیس دانشسرای مستقل تعلیمات دینی
ریاست اداره امتحانات نهایی متوسطه
ریاست اداره فرهنگ تهران
وزیر مشاور دولت موقت
همکاری در تدوین پیش نویس قانون اساسی
عضو شورای انقلاب
نماینده مجلس
مؤسس شرکت سهامی انتشار
مؤسس تأسیسات متاع
استاد دانشگاه تهران
مؤلف کتب زمینشناسی
مؤسس دبیرستانهای کمال و کوثر در تهران.
🆔 /channel/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#یداله_سحابی
" سرهنویسی، گسست زبانی، و پناه بردن به اصلاحطلبی: روایتی از انفعال ادبی"
(بخش اول)
در حال حاضر، در فضای فکری و ادبی ایران، یکی از خلأهای محسوس، کمبود چهرههاییست که بتوان آنها را نویسنده یا منتقدی در نظر گرفت که همزمان دارای دانش زبانی و دانش اجتماعی باشند؛ کسانی که نهفقط در تحلیل فرم و زبان ادبی تبحر دارند، بلکه توان آن را نیز داشته باشند که مناسبات زبانی، فرهنگی و اجتماعی زمانهی خود را با دقت و حساسیت درک و روایت کنند؛ استادانی که نهفقط در عرصهی زبان و ادبیات، بلکه در مواجههی زنده و هوشیار با تحولات اجتماعی نیز صاحب بصیرت باشند.
بخش قابل توجهی از استادان تماموقتِ ادبیات، علیرغم آشنایی با متنهای کلاسیک و تسلط بر واژگان و قواعد زبانی، درک عمیق و واکنش سریعی نسبت به شرایط اجتماعی جاری ندارند؛ گویی که تجربهی زیستهی مردم جامعه را بهگونهای دیگر، در جهانی موازی و بیارتباط، از سر میگذرانند. این گسست میان آگاهی ادبی و آگاهی اجتماعی، باعث شده که تحلیلهای اجتماعی ایشان اغلب سطحی، انتزاعی و خالی از دقت تحلیلی و روانشناسی جمعی باشد.
در چنین فضایی، گرایش فکری این گروه بیشتر به سوی مفاهیمی چون "عدالت" معطوف است تا "آزادی". دلیل این امر را میتوان در ماهیت مفاهیم جستوجو کرد: عدالت، مفهومی است کلی، تاریخی و عمدتاً اخلاقی که میتوان آن را بدون پیوند مستقیم با تحولات روز و بدون شناخت دقیق از روندهای ذهنی نسلهای جدید مطرح کرد. آزادی اما، مفهومی زنده، در جریان و مستلزم تحلیل مستمر است؛ مفهومی که درک و دفاع از آن، نیازمند ذهنی تحلیلی، محاسبهگر و حاضر در میدان تغییرات اجتماعیست. آزادی مستلزم همراهی با زبان زندهی مردم، حساس بودن به تحولات ذهنی جامعه و توانایی شنیدن صداهای نو است؛ اموری که مستلزم آگاهی از زبان جاری و پرهیز از شکلیگرایی زبانی است.
در این میان، پدیدهی سرهنویسی نیز یکی از جلوههای همین شکلیگرایی زبانی است که میتواند به مانعی برای تفکر تحلیلی و ارتباط مؤثر با جامعه بدل شود. سرهنویسی، با تمرکز صرف بر پالایش واژگان از وامواژهها و جایگزینی آنها با واژگان ساختگی یا کمتر رایج فارسی، گرچه در ظاهر حامل نوعی اصالت فرهنگی به نظر میرسد، در عمل ممکن است به گسست ذهنی و زبانی در فرآیند تفکر بینجامد؛ فرآیندی که در ادامه، به صورت دقیقتر از منظر شناختی و تحلیلی بررسی خواهد شد.
نخستین مسئله، ناآشنایی با واژگان روزمره است. ذهن انسان واژگانی را که بارها دیده یا شنیده، بسیار سریعتر پردازش میکند. واژگان سره بهدلیل کمکاربرد بودن، نیاز به تلاش ذهنی بیشتری برای درک معنا دارند.
دوم، قطع پیوندهای زبانیست. بسیاری از واژههای وامگرفته، مانند "تلفن"، "تلویزیون"، یا "فرهنگ"، در ذهن ما به شبکهای بزرگ از معانی و مفاهیم متصلاند. حذف این واژهها موجب گسست این پیوندها و دشوار شدن فهم جمله میشود. به این معنا که این کلمات صرفاً ابزار نامگذاری اشیاء یا پدیدهها نیستند، بلکه هر یک حامل تجربهها، احساسات، و تصاویری هستند که طی سالها در ذهن شکل گرفتهاند. مثلاً "تلویزیون" فقط یک دستگاه نیست، بلکه یادآور خاطرات خانوادگی، برنامههای محبوب، یا حتی نحوهی زندگی در دورهای خاص است. بنابراین جایگزینی این واژهها با معادلهای ناآشنا یا ساختگی، باعث میشود بخشی از این خاطرهها و معناها از بین برود و جملهها برای ما بیگانه یا بیروح به نظر برسند.
سوم، بار معنایی سنگین و گاه نامأنوس واژههای سره است. این واژگان اغلب معنای دقیق یا ظریفی دارند که هنوز در زبان رایج جا نیفتاده، و همین باعث میشود که متن برای مخاطب سنگین، رسمی یا حتی گنگ بهنظر برسد. افزون بر این، ذهن انسان همواره در پی صرفهجویی در مصرف انرژیست؛ تحلیل واژگان ناآشنا، یا یادگیری معانی جدید، انرژی بیشتری از مغز میگیرد و این بهصورت احساس "سخت بودن متن" یا "خستگی ذهنی" خود را نشان میدهد.
البته سرهنویسی همیشه پدیدهای منفی یا بیفایده نیست و در برخی زمینهها مانند شعر، ادبیات حماسی، یا بازیهای زبانی، میتواند به زبان حس و حال متفاوت، هویتی ایرانیتر، یا جلوهای زیباشناختی ببخشد. اما برای مقاصدی که در آنها انتقال سریع و روشن معنا اهمیت دارد، استفاده از زبان طبیعی و آمیختهی فارسی، آنگونه که در گفتار روزمره و نوشتار معاصر جریان دارد، بازده ذهنی بیشتری خواهد داشت.
سرهنویسی، مخصوصا در شکل افراطی آن، به هدفی برای خودنمایی بدل میشود و نویسنده را از تحلیل واقعی و مؤثر جامعه دور میکند. به عنوان مثال، دکتر کزازی، که پروژهی زبانیاش را با هدف بازگرداندن اصالت به زبان فارسی دنبال میکند، در دامی افتاده که آنچه را که باید ابزاری برای تفکر و آگاهی اجتماعی میبود، به ابزاری برای خودنمایی تبدیل کرده است.
(ادامه ⬇️)
/channel/nahidestan
پوست درختی: نگاهی به بیماری مرد درختی 🌳
🟢 در دنیای عجیب پزشکی، بیماریهایی وجود دارند که مرز خیال و واقعیت را کمرنگ میکنند. یکی از این بیماریهای نادر و حیرتانگیز اپیدرمودیسپلازیا وارتیکیفورمیس (Epidermodysplasia Verruciformis)، معروف به "#مرد_درختی"، است. این #اختلال_ژنتیکی نادر باعث رشد غیرطبیعی ضایعات شبیه به پوست درخت روی دستها، پاها و سایر قسمتهای بدن میشود و زندگی بیماران را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
🔴 ریشهی اصلی این بیماری یک نقص ژنتیکی است که باعث میشود #سیستم_ایمنی_بدن نتواند به درستی با ویروسهای پاپیلوم انسانی #HPV مبارزه کند. در نتیجه، ضایعات پوستی گسترده و زگیلمانندی روی پوست ظاهر میشود که به مرور زمان بزرگتر و چوبیتر میشوند. تاکنون #جهش هایی در ژنهای EVER1 و EVER2 به عنوان عوامل اصلی این بیماری شناسایی شدهاند.
🟠 این ضایعات نه تنها ظاهر فیزیکی بیمار را تغییر میدهند، بلکه میتوانند به مرور زمان خطر ابتلا به #سرطان_پوست را نیز افزایش دهند. مطالعات نشان دادهاند که تماس مزمن با برخی انواع #HPV پرخطر میتواند در درازمدت موجب بدخیمیهای پوستی شود. درمان بیماری مرد درختی چالشبرانگیز است و تاکنون هیچ درمان قطعیای برای آن پیدا نشده. اقدامات درمانی بیشتر شامل جراحیهای مکرر برای برداشتن ضایعات و #تقویت_سیستم_ایمنی است.
🟡 تحقیقات در زمینهی #ایمونولوژی_مولکولی امیدهایی برای آینده ایجاد کرده است. رویکردهای #ژندرمانی، تعدیل پاسخ ایمنی و درمانهای هدفمند HPV، به عنوان مسیرهای نوآورانهی درمان این بیماری در حال بررسی هستند.
🟢 در نهایت، بیماری مرد درختی یادآور این نکته است که چگونه نقصی در یک مسیر سلولی یا ژنتیکی میتواند پیامدهایی به ظاهر فراطبیعی داشته باشد. این بیماری نه تنها یک چالش پزشکی، بلکه یک موضوع مهم برای درک بهتر #ارتباط_ژنن_ها، #ویروس_ها و #ایمنی_بدن_انسان است.
✅ با تمام پیشرفتهای علمی، شناخت کامل مکانیسمهای زمینهای این بیماری نیازمند پژوهشهای بیشتری است. درک بهتر از آن میتواند راههای جدیدی برای مقابله با سایر #بیماری_های_پوستی و ویروسی نیز باز کند.
🔗Credit:
sciencedirect.com
sciencedirect.com
pmc.ncbi
#سخنرانی
فایل تصویری همایش «آیین نکوداشت دکتر محمود سریعالقلم».
سخنران:
👤دکتر محمود سریعالقلم، استادتمام گروه علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی.
موضوع: در پاسداشت عقلانیت و توسعه.
مکان: خانه اندیشمندان علوم انسانی.
زمان: 30 بهمن 1403.
@Langture
▫️
ماه فروردین جهان گردد جوان
برهٔ بریان نهد منعم به خوان
کشت گیرد مایه در اردیبهشت
گاو فارغ میشود ازکارکشت
#ملک_الشعرای_بهار
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
🔸سامانه انتشارات:
www.rokhsarpub.com
🔸سامانه نشریه تخصصی مطالعات نقد زبانی و ادبی:
www.rokhsarenaqd.ir
🔸️پست الکترونیکی:
rokhsaresobh@yahoo.com
🔸️کانال تلگرامی:
@rokhsaresobh
🔸گروه تلگرامی:
/channel/rokhsarezaban
🔸️اینستاگرام: @rokhsaresobh
🔸یوتیوب:
rokhsaresobh" rel="nofollow">https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
🔸واتساب،تلگرام و تماس: 09115086030
#مقاله
متن کامل مقاله «بررسی اعتبار و روایی آزمون زبان پریشی فارسی» اثر دکتر رضا نیلیپور و همکاران
@Langture
▫️
هوای فرودین در گلستان میخانه میسازد
سبو از غنچه می ریزد ز گل پیمانه می سازد
محبت چون تمام افتد رقابت از میان خیزد
به طوف شعله ئی پروانه با پروانه می سازد
#اقبال_لاهوری
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
خبر آوردند
گیلاسهای کال را چیدهاند
و بوتههای گل محمدی را
لگد کردهاند
و تنهایی به همهچیز
آغشته است
#احمدرضا_احمدی
#شعر
@zahrasharifii
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۶ فروردین سالروز درگذشت کیومرث منشیزاده
(زاده ۱ بهمن ۱۳۱۷ جیرفت -- درگذشته ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ تهران) شاعر و طنزپرداز
او موفق بهکسب لیسانس در رشته اقتصاد از دانشکده حقوق شد و بعد به آمریکا رفت و تحصیلاتش را در زمینه ریاضیات و فیزیک اتمی دنبال کرد. پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و در سازمان برنامه و بودجه بهکار پرداخت.
وی را بهخاطر بهکار بردن اعداد و نشانههای ریاضی در شعرهایش بهشاعر ریاضی میشناسند. وی در قسمت انرژی اتمی سازمان برنامه بهعنوان کارشناس و همزمان با آن در دانشگاه هنر بهتدریس جامعهشناسی هنر پرداخت. او کار شعر را با شعر قدیم آغاز کرد و پس از پایان غزلسرایی از ریاضیات در شعر استفاده کرد.
مستند سینمایی شعر رنگی بهکارگردانی توحید محمدیفر و تهیهکنندگی داریوش مهرجویی از زندگی او ساخته شده بود.
او همچنین پژوهشهایی در اشعار حافظ و نیما انجام داده است.
طنزهاى كوتاه منشىزاده با عنوان " از روبهرو باشلاق " كه در پيش از انقلاب در كيهان چاپ مىشد، روش خاصى در طنزنويسى بود كه مورد توجه خوانندگان قرار گرفت.
کتابشناسی:
سفرنامه مرد مالیخولیایی رنگپریده
یک شعر بلند
قرمزتر از سفید
گزیده اشعار
آرامگاه وی در بهشتزهرا است.
🆔 /channel/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کیومرث_منشی_زاده،
اثر مکگورک: وقتی چشمها، گوشها را فریب میدهند!!
👂 آیا تا به حال فکر کردهاید که برای درک صحبتهای یک نفر، فقط شنیدن کافی است یا لبخوانی هم تأثیر دارد؟
🤿 اثر مکگورک یک پدیدهی جالب ادراکیست که نشون میده اطلاعات دیداری و شنیداری در گفتار به هم وابستهان. درواقع، چیزی که میبینیم میتونه اونچیزی که میشنویم رو تغییر بده این پدیده اولین بار در سال ۱۹۷۶ توسط «هری مکگورک» و «جان مکدونالد» در مقالهای با عنوان "شنیدن لبها و دیدن صداها" معرفی شد. طبق پژوهش اونها، مغز ما فقط به صدا تکیه نمیکنه؛ بلکه حرکات لب گوینده رو هم پردازش میکنه.
🔎 اثر مکگورک چطور کار میکنه؟
💫 زمانی که صدایی که میشنویم با تصویری که میبینیم هماهنگ نباشه، مغز ما اون دو رو ترکیب میکنه و صدای جدیدی میسازه که اصلاً وجود خارجی نداره!
🎧 مثلا:
👂 صدای "ba" رو میشنوید
👁 ولی لبهای گوینده "da" میگن
🧠 مغز: "fa" ادراک میشه!
⚠️ حتی اگه بدونید این پدیده در جریانه، باز هم نمیتونید جلوش رو بگیرید. مغزتون کار خودشو میکنه.
🧬 مغز دقیقاً چه کاری انجام میده؟
📷 تصویربرداریهای مغزی نشون داده که:
🔘 قشر شنوایی و شیار گیجگاهی فوقانی (STS) در این خطای ادراکی نقش دارن.
🧩 مغز، اطلاعات بصری رو قبل از تحلیل صداها، پردازش میکنه.
🗣 بخشهای حرکتی مغز (که توی تولید گفتار فعالن) توی درک گفتار هم فعال میشن ؛ یعنی مغز با استفاده از تجربه خودمون در صحبت کردن، گفتار دیگران رو درک میکنه.
📌 یه نکته جالب:
از اونجا که نیمکرهی چپ مغز اطلاعات میدان دید سمت راست رو پردازش میکنه، اگه سمت راست دهان گوینده پوشانده بشه، اثر مکگورک بهطور محسوسی کاهش پیدا میکنه!
🧪 کاربردهای علمی
🎯 پژوهشگران از اثر مکگورک برای بررسی توانایی مغز در یکپارچهسازی شنیداری–بصری استفاده میکنن.
🔬 این پدیده، یکی از ابزارهای مهم برای بررسی فرآیندهای پردازش چندحسی مغز محسوب میشه.
✅ جمعبندیِ؛ شنیدن فقط با گوش نیست!
مغز ما برای درک دقیقتر گفتار، صدا و تصویر رو ترکیب میکنه. این فرایند گاهی باعث ایجاد توهم شنیداری میشه. اثر مکگورک یه یادآوری جالبه که درک ما از دنیا، همیشه همون چیزی نیست که واقعاً وجود داره.
🔗 روانشناسی شناختی - رابرت استرنبرگ
🔗 Article: Hearing Lips and Seeing Voices – McGurk & MacDonald (1976), Nature - Full-text PDF
فاطمه فتحی
دانشجوی ارشد علوم شناختی
#STEM; #Cognitive #Science
🌏 @cognitionworld | CWA
🍃❤🍃
هر دلی از سوز ما، آگاه نیست
غیر را در خلوت ما، راه نیست
حال بلبل، از دل دیوانه پرس
قصّهی دیوانه، از دیوانه پرس
رهی معیری
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
▶️ ادامه مقاله:
🔻 راههایی به سوی درمانهای بهتر
با وجود چالشها، شناخت دقیقتر از سیستم اکسیتوسین میتواند به تلاشهای درمانی مؤثرتر برای بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کمک کند. این تحقیقات میتواند سرآغازی برای طراحی درمانهای مبتنی بر بیولوژی باشد که به مبارزه با واکنشهای بیشازحد عاطفی و رفتارهای پرخاشگرانه کمک کند.
به عنوان مثال، درمانهای مبتنی بر اکسیتوسین ممکن است بتوانند به تقویت روابط اجتماعی و کاهش احساس طرد در میان این افراد کمک کنند. آیا به آیندهای را تصور میکنید که بیماران میتوانند با کمک این تحقیقات، زندگی بهتری را تجربه کنند؟
✍ نویسنده: امیرحسین پناهی
📚 مطالعات نامشناسی ایران (مقالات دومین همایش)
✔️به کوشش: دکتر #بهمن_زندی، دکتر #فاطمه_عظیمی_فرد
✔️نشر نویسهٔ پارسی
📝 معرفی:
نامشناسی دانش مطالعه اسامی خاص است که ریشه آن از واژه یونانی«onoma» به معنای نام میآید. هر نام واژهای چنان غنی است که میتوان ساعتها درباره پیشینه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن به بحث پرداخت. از آن رو که نام نقش مهمی در مراودات اجتماعی دارد، صاحبنظران زبانشناسی اجتماعی نیز به آن علاقهمند شدند و دانشی به نام «نامشناسی اجتماعی» پا گرفت. نامشناسی در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرد.
🌐 متن کامل کتاب را دریافت کنید 👈 (دریافت)
🆔 @Iranlinguistics 👈
🆔 @lingtrans 👈
🆔 @lingwrite 👈
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۴ فروردین زادروز محمدجعفر جعفری لنگرودی
(زاده ۲۴ فروردین ۱۳۰۲ لنگرود – درگذشته ۸ اسفند ۱۴۰۱ انگلستان) ادیب، فقیه، فیلسوف و حقوقدان
او با تحصیلات نیمه تمامی در دانشسرای رشت، به حوزه علمیه شهرهای قم، همدان، اصفهان و مشهد رفت و نزد محمدکاظم مهدوی دامغانی درس خواند و سپس در حوزه علمیه خراسان از سوی هاشم قزوینی به درجه اجتهاد رسید.
همزمان با تحصیلات حوزوی، پس از گرفتن دیپلم، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۹ دکترای حقوق با عنوان تأثیر اراده در حقوق مدنی دریافت کرد. او و ناصر کاتوزیان نخستین دانشآموختگان دکترای حقوق در ایران بودند و در یک سال از رساله خود دفاع کردند که اعضای هیئت رسیدگی به رساله آنها، حسن امامی، موسی عمید، محمد مشکات بودند.
وی نخستین کسی بود که به گرفتن درجه عالی به انضمام تقدیر هیئت رسیدگی برای رساله دکتری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نایل آمد و رسالهاش در سال ۱۳۴۰ به صورت کتاب منتشر شد.
کتاب دانشنامه عمومی حقوق (الفارق) از نوشتههای وی در سال ۱۳۸۷ و در بیست و ششمین دوره جایزه کتاب سال ایران به عنوان برترین کتاب سال رشته حقوق شناخته شد.
او مدتی به مسند قضاوت نشست و به این نتیجه رسید که در بخش حقوقی، جای کتابهای فارسی خالی است که حاصل این نتیجهگیری دهها کتاب و مقاله بود. او نوشتن دانشنامه حقوقی ۵ جلدی را که در سال ۱۳۳۶ آغاز و در سال ۱۳۵۸ به پایان رساند.
وی که صاحب نوشتههای فراوانی در حقوق و ادبیات بود، در سال ۱۳۸۵ دانشنامه عمومی حقوق موسوم به الفارق را که توسّط انتشارات گنج دانش منتشر شد به پایان رساند. الفارق نخستین و بزرگترین دانشنامه حقوقی به زبان فارسی است که بر پایه مبانی استدلالی و اجتهادات عمیق حقوقی همه مذاهب ششگانه باطنی، شیعه اثنیعشری، مالکی، حنفی، حنبلی و شافعی و همچنین حقوق روم، یعنی نظام حقوقی فرانسه را در فقه معاملات و عناوین و موضوعات مهم حقوقی مورد بررسی قرار داده است.
او مدتی رئیس دانشکده حقوق دانشگاه تهران و همچنین مدیر گروه حقوق خصوصی آنجا بود که لقب ذوالریاستین را به او داده بودند. وی که یکی از اعضای هیئت شش نفره تدوین پیشنویس قانون اساسی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود، در اواخر عمر در "ایستبورن" انگلستان زندگی میکرد.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C_%D9%84%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C#cite_note-urmiavakil.com-14
🆔
/channel/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_جعفر_جعفری_لنگرودی، ز
" سرهنویسی، گسست زبانی، و پناه بردن به اصلاحطلبی: روایتی از انفعال ادبی"
(بخش دوم و پایانی)
اگر زبان صرفاً به یک شیوهی شکلی برای پالایش واژگان تبدیل شود، نه تنها از کارکرد اصلی خود که ارتباط با مردم است دور میشود، بلکه فرد را از زیستجهان واقعی مردم نیز جدا میکند. این انقطاع در تحلیلهای اجتماعی، در نهایت به سطحینگری و تکرار کلیشههای بیروح میانجامد و حتی میتواند چنین فردی را به انسان عاری از درک اجتماعی تقلیل دهد؛ شخصی که درون دنیای خود گرفتار شده، اما توان تحلیل و درک تحولات اجتماعی بیرون از آن را ندارد.
وقتی از ذهن تحلیلی سخن میگوییم، منظور آن بخش از ذهن است که بهطور منطقی، انتقادی و ساختاری با مفاهیم برخورد میکند. اگر زبان، مانند آنچه در سرهنویسی اتفاق میافتد، عملکرد ذهن را کند یا مختل کند، اثر آن بر کارکرد ذهن تحلیلی جدیتر خواهد بود. زیرا ذهن تحلیلی برای تحلیل دقیق، به درک سریع و روشن واژگان وابسته است. واژههای ناآشنا یا ساختگی، تمرکز مغز را از تحلیل محتوا به سمت درک خود کلمات منحرف میکنند، و این یعنی اتلاف انرژی شناختی. افزون بر آن، ذهن تحلیلی برای استدلال منطقی به واژگانی نیاز دارد که معنای دقیق و قراردادی داشته باشند؛ در حالیکه واژههای سره گاهی چندمعنا یا مبهماند و این ابهام بنیان تحلیل را لرزان میکند.
ذهن تحلیلگر برای ساختن مفاهیم و مقایسه، به زنجیرههایی از مفاهیم آشنا و مرتبط نیاز دارد؛ با جایگزینی واژههای آشنا با واژگان غیررایج، این زنجیرهها پاره میشوند و فهم روابط علی یا مفهومی دشوارتر میگردد. از طرفی، هرچه تلاش برای شناخت زبان بیشتر شود، فضای آزاد ذهن برای پردازش الگوها و ساخت فرضیهها کمتر خواهد شد. گاهی سرهنویسی آنقدر ذهن را درگیر درک معنای سطحی واژگان میکند که رمقی برای تحلیل عمیق باقی نمیماند. در نهایت، ذهن تحلیلی برای اعتماد به خود، نیاز به زبانی پایدار و آشنا دارد؛ روبرو شدن با زبانی که کمتر به کار میرود یا معنایش تثبیت نشده، میتواند حس بیاعتمادی و تردید ایجاد کند و این خود، مانعی جدی در فرایند اندیشیدن است.
بهنوعی میتوان گفت زبان برای ذهن تحلیلی، همان نقشی را دارد که ابزار جراحی برای یک جراح دارد: اگر این ابزار ناآشنا یا کند باشد، عمل تحلیل یا انجام نمیشود یا ناقص خواهد بود.
در مجموع میتوان گفت آنچه امروز فضای فکری و ادبی ایران را از حضور چهرههای بینارشتهای و تحلیلی محروم کرده، نه عمیق شدن در دانش ادبیات، بلکه فروکاستن زبان به بازیهای شکلی و گسست آن از زیستجهان مردم است. هنگامی که زبان، از مسیر طبیعی و زندهی خود منحرف شده و به ابزاری برای نمایش تصنعی اصالت بدل میشود، ذهن تحلیلی نیز در سایهی آن به ضعف میگراید. در چنین شرایطی، استادان و نویسندگانی که قدرت تحلیل اجتماعی خود را از دست دادهاند، در برابر پرسشهای بنیادینِ زمانه یا سکوت میکنند، و یا به تکرار کلیشههای اخلاقی پناه میبرند. اگر چنین چهرههایی بخواهند با مردم زندگی کنند، سرانجام راهشان به جریانی ختم میشود که نه با مردم همدرد است و نه با پرسشهای عمیق زمانه همراه. مسیر این اساتید در نهایت با شکلی از سوسیالیسم و یا اصلاحطلبی همراه میشود؛ اصلاحاتی که در حفظ شکلها و واژهها، بهدنبال آسودگی ذهنی است.
✍ ناهید زمانیان
/channel/nahidestan
📚 مطالعات نامشناسی ایران (مقالات دومین همایش)
✔️به کوشش: دکتر #بهمن_زندی، دکتر #فاطمه_عظیمی_فرد
✔️نشر نویسهٔ پارسی
📝 معرفی:
نامشناسی دانش مطالعه اسامی خاص است که ریشه آن از واژه یونانی«onoma» به معنای نام میآید. هر نام واژهای چنان غنی است که میتوان ساعتها درباره پیشینه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن به بحث پرداخت. از آن رو که نام نقش مهمی در مراودات اجتماعی دارد، صاحبنظران زبانشناسی اجتماعی نیز به آن علاقهمند شدند و دانشی به نام «نامشناسی اجتماعی» پا گرفت. نامشناسی در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرد.
🌐 متن کامل کتاب را دریافت کنید 👈 (دریافت)
🆔 @Iranlinguistics 👈
🆔 @lingtrans 👈
🆔 @lingwrite 👈
🍃❤🍃
هر دلی از سوز ما، آگاه نیست
غیر را در خلوت ما، راه نیست
حال بلبل، از دل دیوانه پرس
قصّهی دیوانه، از دیوانه پرس
رهی معیری
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
انجمن زبانی-فرهنگی کاسپینیکا برگزار میکند:
نخستین همایش مطالعات کرانههای کاسپین
زمان: پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 (24 آوریل 2025)
ساعت 18:00 به وقت ایران
در بستر گوگل میت:
https://meet.google.com/kvp-kcpf-tdy
موضوعات و سخنرانان
دکتر گارنیک آساطوریان
(مدیر انستیتو شرقشناسی دانشگاه ارمنی-روسی ایروان):
ریشههای ایرانی فرهنگ تالشی
دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور
(استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه شهید بهشتی):
اسطورههای مازندران
دکتر محرم رضایتی کیشه خاله
(استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان):
مقایسۀ عملکرد پیشوندهای فعلی تالشی و فارسی
دکتر جهاندوست سبزعلیپور
(عضو هیئت علمی دانشگاه و محقق گویششناسی):
نقش مصدر در گویشهای حوزۀ خزر (گیلکی، تالشی و تاتی)
دکتر محمدصالح ذاکری
(زبانشناس و پژوهشگر زبان مازندارنی):
دشواریهای تطبیق جاینامهای تاریخی با جاینامهای امروزی (با تکیه بر مقاله خداداد رضاخانی در باره اسناد طبرستان).
@Caspianica_Association
«به یاد استاد ورجاوند دکتر کورش صفوی»
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه میکنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظۀ عزیمت تو ناگزیر می شود!
بخشی از گفتگوی درخشان استاد روانشاد دکتر «کورش صفوی» با «خبرگزاری کتاب ایران» و با سپاس از دوست اندیشمند، جناب آقای «حسین شعبانی» بهخاطر ارسال این گفتگو:
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/278641/
به اختلاف بین زبانشناسان و ادبیاتیها اشاره کردید، این اختلاف ناشی از چیست؟
ببینید اینها دو مسیر مختلف را طی میکنند، ما یک نسلی داشتیم که زبانشناسی و ادبیات برایشان یک حوزه بود. این نسل از بین رفت. از بارزترین آنها میتوان از استادان دکتر محمد معین و دکتر پرویز ناتل خانلری یاد کرد. این استادان زمانی که مسئولیت آموزشی داشتند، بسیاری از همین دانشجویان رشتۀ ادبیات فارسی را بهصورت بورسیه به خارج فرستادند که زبانشناسی بخوانند.
نمونههای بارز آنها دکتر یدالله ثمره و دکتر علیاشرف صادقی است که ادبیات خوانده بودند و با متن ادبی آشنا بودند، وقتی در زبانشناسی تحصیل کردند، دو رشتهای بودند و در فضای بین زبانشناسی و ادبیات قرار میگرفتند.
این نسل به تدریج به نسل ما مبدل شد. در این دوره سرعت در پیشرفت علم خیلی زیاد شد و کسی نمیتوانست که همزمان، هم چامسکی و هم عینالقضات را بخواند، از همین روی زبانشناسی و ادبیات از هم تفکیک شد و هر کدام از ادبیاتیها و زبانشناسان به دنبال کار خود رفتند و راه خود را در پیش گرفتند.
ما براساس سنت اروپایی ادامه دادیم.
در آمریکا زبانشناسی از بطن مردمشناسی بیرون آمد. در آمریکا مردمشناسی یک رشتۀ کاملاً جا افتاده بود و بزرگانی مثل ادوارد ساپیر در آنجا حضور داشتند، ولی زبانشناسی ما با سنت اروپاییها راه افتاد.
در اروپا زبانشناسی از بطن رشتههای زبان و ادبیات به وجود آمد. یک سری از این آثار کلاسیک که من ترجمه کردهام، مثلاً همین اُگدن و ریچاردز که بهعنوان بزرگان نقد ادبی شناخته میشوند، در کتاب «معنای معنا»، زبانشناسان را مجموعۀ آدمهایی میدانند که دستور مینویسند، در حالیکه دستور بلد نیستند! چون کسانیکه رشتۀ ادبیات خواندهاند، دستور را از زبانشناسان بهتر بلد هستند و بهتر میفهمند.
ما با چنین تفکری آغاز کردیم. یعنی یک دورۀ سی، چهل سالهای در ایران داشتیم -به ویژه در حوزۀ ادبیات فارسی- که اصلاً زبانشناسی را بهعنوان یک رشتۀ خائن به فارسی تلقی میکردند و در نظر میگرفتند.
ما زبانشناسان هم هیچ تلاشی نمیکردیم که نشان بدهیم هیچ خیانتی نمیکنیم.
مجموعۀ وسیعی از زبانشناسان نیز که این مبنا را از زبان انگلیسی خوانده بودند، ترجیح میدانند یا کتاب انگلیسی سر کلاس ببرند یا اصلاً به انگلیسی تدریس کنند، حتی اگر یک واژه یا تکواژ هم میخواستند از زبان فارسی ذکر کنند، تردید داشتند! چون ادبیات نمیخواندند و مطالعهای نداشتند.
بنابراین در حال حاضر نسل بعد از من زبانشناسی بلد است ولی مثلاً چند بیت از دیوان خواجۀ شیراز را نمیتواند درست بخواند.
از دیگر سوی نیز ادبیاتیهای ما اصلاً آن مسیری را که مرحومان دکتر معین و دکتر خانلری و دکتر ذبیحالله صفا طی کرده بودند رها کردهاند.
بهعنوان مثال اگر برهان قاطع تصحیح دکتر محمد معین را نگاه کنید، محال است که در هر صفحه در پانوشتی به یک نکتۀ زبانشناسی اشاره نکرده باشد -حالا کاری به درست یا غلط بودن آن ندارم- ولی به هر حال به این درک رسیده بود که اینها نکاتی است که باید مطرح شود. یا دکتر خانلری که هم متن ادبی و هم تاریخ زبان فارسی کار کرده است.
اینها این مطالب را بهعنوان آگاهی روزمره مطرح میکردند نه بهعنوان فنی که جدا است.
از این نسل در ادبیات فارسی، نه اینکه نداشته باشیم، داریم ولی خیلی کم هستند، برای نمونه دکتر سیروس شمیسا، دکترتقی پورنامداریان و دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی که استاد اکثر اینها بود. این افراد چون شاگرد همان بزرگان بودند، با همان روحیه و در همان مسیر ادامه دادند.
به باور من دکتر شفیعیکدکنی همان مقدار که ادبیات بلد است همان اندازه هم زبانشناسی میداند، چون همه چیز را بلد است و میداند.
از دیگر سوی نیز در میان زبانشناسان از دکتر علیاشرف صادقی و مرحومان دکتر یدالله ثمره و دکتر حقشناس میتوان نام برد که برای خودشان «یلی» هستند.
بهعنوان مثال من واقعاً نمیدانم دکتر علیاشرف صادقی در ادبیات قویتر است یا در زبانشناسی.
اینها برای خودشان نسل عجیب و غریبی بودند، بعضی وقتها با خودم فکر میکنم که نکند اینها از مریخ آمدهاند که با روحیۀ ما -که چهار تا کلمه که یاد گرفتیم احساس میکنیم که اصل و تمام مطالب را دریافتهایم- متفاوت هستند و فرق اساسی دارند، اصلاً روحیههای دیگری داشته و دارند که متمایز هستند.
/channel/HistoricalLinguistics
● پارادوکسیکال 👈 ناسازوارانه
● جنّ 👈 آتشپیکر
● عدم 👈 نیستی، نیست شدن، نابودن، نابودی، نبود
● صریح 👈 روشنگو
● نشاط 👈 شور، شادی، شادمانی، رامش
● افراد 👈 همگان، مردم، کسان
● نوع 👈 گونه، گون، سَرده، جور
● عهد 👈 پیمان، نوید، سوگند، زمانه، زمان، روزگار
● دفع 👈 وازدن، راندن، دور کردن، پس زدن، پداند، پایداری
● فرد 👈 یگانه، یکه، وجود، نفر، کس، تنها، تن، تک، تاق، بیهمتا، بیمانند، بی
● انسان 👈 مردم، مَرد، کَس، دوپا
● ذات 👈 خودی، گوهره، نهاد، گوهره، سرشت، درون، خیم، جم
● منبع 👈 سرچشمه، بُنمایه، بُنخان
● بازگویی 👈 واگویش
● تصرف 👈 چنگاوری، دستبردزدن، بچنگآوردن
● قمه 👈 شمشیر کوتاه، دشنه
● ازلی 👈 دیرینگی، بیآغازی
● به طور 👈 به شیوه
● عالم 👈 جهان گیتی، گردون، کیهان، سپهرگردون، دانشمند
● وقت 👈 وَخت، زمان، هنگام، گاه
● به علت 👈 بهانگیزه، از روی، از برای
● تصویری 👈 نگارین
● خواری 👈 زبونی، پستی
● سلطان 👈 شهریار، پادشاه
● خفّت 👈 سبکی
● مقوله 👈 گویه، گفته، زمینه، جستار
● ارتقا 👈 پیشرفت، پایه گرفتن، بالا رفتن، بالا بردن
● البته 👈 همانا، هرآینه، چرا که نه، بیگمان، براستی که، بااین همه، اگرچه
● صد 👈 سَد
● عقل 👈 هوش، دانش، دانایی، خرد، خِرَد
● اشارت 👈 نام بردن، نشان دادن، نمار، نمارِش، نمایاندن
● معتقد 👈 گرونده، باورمند، باوردار
● ادوار 👈 زمانهها
● مبتلا 👈 دچار
● سبک 👈 سایاگ، شیوه، روش، روند
● ضمن 👈 میانه، میان، درون، درکنار، توی، با، افزونبر، افزون بر، افزون
● معبود 👈 یار، نگار، دلدار، دلبر، پرسته
● نظامی 👈 سپاهی، ارتشی
● زاویه 👈 گونیا، گوشه، گوش، کنج، سوک
● غافل 👈 ناگاه، نابود، ناآگاه از آنکه، ناآگاه، فراموشکار
● از جانب 👈 در زمینه، از سوی
● مقدمه 👈 دیباچه، پیشگام، پیشگفتار
● تقصیر 👈 لغزش، کوتاهی، سستی
● ادبیات 👈 ادبسار
● سمت 👈 ور، گاس، سو، رو، رده، راسته، راستا، جاه، پایه، پایگاه
● طوری 👈 گونهای
● متاسفانه 👈 شوربختانه، افسوسمندانه، بدبختانه، دریغمندانه، سوگمندانه
● توصیف 👈 ستودن، ستایش
● تعالی 👈 والایی، برتری
● آدم 👈 ایودامن، گیومرت، مَرد، مردم، کس، مانوش
● فارسی 👈 پارسی
● اطفال 👈 نوزادان، کودکان، بچهها، بچگان
● عاقل 👈 خردمند، هوشمند، زیرک، دانا، پخته، بخرد، باخرد، اندیشمند
● عشق 👈 اِشق، مهرورزی، شیفتگی، شیدایی، دوستداشتن، دلدادگی، دلبردگی، دلباختگی، پاکبازی، خواهش
● وجود 👈 هستی، هستن، بودن، بودِش، بُوِش
● حماسه 👈 رزمی، دلیری، دلاوری، پهلوانی، پهلوانیه، رزمنامه
● شاعر 👈 سراینده، سخنسرا، چکامهسرا، چامهسرا، چامهگو، ترانهسرا
● مزبور 👈 یادشده، نامبرده، گفته شده
● خاطره 👈 یادنامه، یادمان، یادگار، یادبود، نیکیاد
● طوس 👈 توس
● محرم 👈 همدم، همدل، رازدان، رازدار، خودی، آشنا
● تعبیر 👈 گزارش، خوابگذاری، بازگویی
● خاص 👈 ویژه، برگزیده، برجسته
● نظیر 👈 مانا، همسان، همتا، همانند، همانا، مانند
● نوعی 👈 گونهای
● درک 👈 یادگیری، گیرایی، دریافت
● جهت 👈 سو، سوی، رو، روی، راستا، بدینرو، بدینروی، ازاینروی، برای
● کسری 👈 خسرو پرویز، خسرو
● غم 👈 اندوه، زاری، موژه
● شعر 👈 سروده، سرود، چکامه، چامه، ترانه
● بین 👈 میان
● اولین 👈 نخستینگی، نخستین، آغازین
● اصلا 👈 هرگز، هیچگاه، هیچ، از هیچ باره، از بن، از بیخ، از آغاز
● معانی 👈 ماناکها، چمها، آرش ها، آرِش
● قیمتی 👈 پربها، بهاور گرانمایه، گرانبها، گران سنگ، پر بها، با ارزش، ارزنده
● بعد 👈 سپس، دیگر، پسازاین، پس، آینده، آنگاه(=بَعد) دورامون، فرانمون، فرامون، سویگان، سوی، سو، راستا، دورا، دوری(=بُعد)
● خواص 👈 ویژگان، یاران، ویژگیها، ویژگی
● حاصل 👈 دستاورد، دستامد، فرآورده، سازه، ساخته، دستیافت، بهره، برداشت
● عارف 👈 شناسا، شناسا، ژرف بین، دانا، خداشناس، بینشمند
● سلسه 👈 دودمان
● محله 👈 کویچه، کوی، کوچه، برزن
● معتقد بود 👈 استوانید، بر این باور بود
● عاقبت 👈 فرجام، سرانجام، پیامد
● به سبب 👈 برای
● آداب 👈 فرهنگها، روشها، خوها، آیینها
● عالَم 👈 جهان، سپهر گردون، کیهان، گردون، گیتی
● یعنی 👈 ای، به این چَم که، بدین چم که
● عاشق 👈 اشقورز، واله، شیفته، شیدا، شوریده، دلداده، پاکباز، خواهان، دلباخته، دلسپرده، دوستدار، مهرورز
● وقتی 👈 زمانی که، هنگامی که
● جنون 👈 دیوانهسری، دیوانگی، خلی، پریشانمغزی
● جامعه 👈 هازمان، همبودگاه
● مجنون 👈 شیفته، شیدا، دیوانه، خل
● کانال 👈 کَنداب، آبراه، دهلیز
#پارسی_را_پاس_بداریم
/channel/amirnormohamadi1976
/channel/amirnormohamadi1976
علم اعصاب پا به عرصهٔ عشق میگذارد ♥️
🔶 در طول تاریخ، #عشق همیشه موضوعی بوده که انسان را شگفتزده کرده. تمام افرادی که عشق را تجربه کردهاند معتقدند که "خودت باید تجربهاش کنی". علم #اعصاب هم نتوانسته عشق را به صورت کامل تعریف کند و صرفا به توصیف هورمونها و چند مدار مغزی بسنده کرده و به آینده چشم امید دارد.
🔷 بیاید با هورمون معروف عشق، اوکسیتوسین، شروع کنیم. #اوکسیتوسین همان هورمونی است که باعث #دلبستگی¹ میشود و اثر اصلی آن در #آمیگدال است. آمیگدال بخش مربوط به #اضطراب، ترس وپردازش احساسات است و جزئی از مغز باستانی محسوب میشود. آمیگدال، اوکسیتوسین و پدیدهٔ دلبستگی همگی جزئی از مغز باستانی هستند که بین پستانداران مشترک است. اوکسیتوسین علاوه بر احساس سرخوشی و آرامش، پاسخگوی "کور شدن" در هنگام عاشقی نیز هست چرا که مرکز ترس آمیگدال را غیر فعال کرده و جانفشانیهای اساطیری مثل فرهاد، رومئو، مجنون و زال را به یاد ما میآورد.
🔶 کمتر پدیدهای در این دنیا وجود دارد که ردپایی از #دوپامین در آن دیده نشود و عشق هم از این قضیه مستثنی نیست. ما به صورت #تکاملی از معاشرت با یک فرد جذاب و مناسب لذت میبریم، ناخودآگاه به سمت تقویت ارتباط سوق داده میشویم و مشتاق ارتباطات آینده هستیم.دوپامین با فرایند خودتنظیمی مثبت رابطه را قوی و قویتر میکند.
🔷 از دیگر شعبدههای دوپامین، افزایش ترشح مادهای به نام #کتکولامین² است. این ماده به افزایش #انعطافپذیری عصبی کمک میکند و مسیر را برای #یادگیری و ایجاد خاطرات جدید هموار میکند. به خاطر سپردن کوچکترین ویژگیهای فرد مورد نظر و تکرار و دورهٔ تمام لحظاتی که با یکدیگر گذراندید کاملا توجیه بیولوژیکی و تکاملی دارد.
🔶 مراحل آشنایی و شکلگیری رابطه را تا به اینجا شرح دادیم، اما دوام رابطه در طولانی مدت به عهدهی مادهی دیگری است به نام بتا-اندورفین³. این ماده که از مشتقات افیون است، به پایداری حالت رفاقت، بدون دخالت لذت دوپامینی و بدون دخالت نیروی جنسی کمک میکند. این ماده در هنگام خوشگذراندن با اعضای خانواده یا دوستان نیز ترشح میشود و نبود آن میتواند علایم ترک (یا دلتنگی!) را نمایان سازد.
✅ با این همه، شگفتیها و ابهامات عشق، نسبت به آنچه از آن میدانیم بسیار ناچیز است و علم هنوز راه درازی در پیش دارد تا بتواند پاسخگوی تمام رفتارهای مبتنی بر عشق باشد. عشق موضوعی است که در هر زبان و فرهنگی به شکلی متفاوت تجلی کرده و بخش اعظم اشعار،داستانها و #موسیقیهای تاریخ جهان را به خدمت خود درآورده است. عشق میتواند نقطه اتصال جسم فیزیکی با چیزی فراتر از آن باشد.
¹ attachment
² catecholamine
³ beta-endorphin
🔗Credit: Brainfacts
👀 پریا پوروقار
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم شناختی
🔢 یادداشتی که خواندید، سیزدهمین پست از پرونده #مغز_شگفتانگیز دنیای شناخت بود...
🌏 @cognitionworld | CWA
مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ
احمد شاملو