امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒
.
با چشم هایت حرف دارم
از بهار
از بغض های نبودنت..
#سیدعلی_صالحی
@payunn
.
کاش جهان آنقدر کوچک میشد
که تو باران بودی،
تو دشت شقایق بودی،
پیچک و شب بویِ باغچه بودی،
چشمه ها تو،آبیِ دریا تو،
شکوفه ها و قاصدک ها تو،
ای کاش پنجره تو و آسمان تو بودی.
کاش جهان آنقدر کوچک بود
که دست باز کردنم،
همان در آغوش گرفتنت میشد.
#سپهر_آهنگی
@payunn
.
«عشق شبیه مه اول صبح است.
یک مه رازآلود و جذاب.
اما لحظاتی بعد خورشید طلوع میکند
و آن مه زیبا از بین میرود.
از آن چیزی نمیماند جز یک رویا.
عشق فقط یک مه کوتاه رویایی است
که با اولین پرتو روشنایی
حقیقت از بین میرود!»
#چارلز_بوکوفسکی
@payunn
.
بخند!
لبخند تو
تمام منحنی های جهان را
بی اعتبار می کند...
#علیرضا_اسفندیاری
@payunn
.
ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻧﻢ ﺑﻴﺎ
ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ ﺑﻨﺸﻴﻦ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭼﺸﻢﻫﺎﻱ ﮐﻬﻦﺳﺎﻝ ﻣﻦ ﺑﮕﺬﺭﺩ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻓﻬﻢ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﺤﺘﺎﺟﻢ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﻧﮕﻔﺘﻦ ﺑﻲ ﺗﻮ
ﺧﺴﺘﻪﺍﻡ
ﺧﺮﺍﺑﻢ
ﻭﻳﺮﺍﻧﻢ
#سیدعلی_صالحی
@payunn
.
شبی نَبوده که من یادِ روی او نکنم:
وَ با خیالِ رُخ اش باز گفت وگو نکنم.
چنان حضور می یابد به پیشِ من کانگار
نظر کنم به رُخ اش، یادِ روی او نکنم!
#اسماعیل_خویی
@payunn
.
دیگر نمی توانم پنهانت کنم!
از درخشش نوشته هایم می فهمند،
برای تو می نویسم
از شادی قدم هایم،
شوق دیدن تو را در می یابند
از انبوه عسل بر لبانم،
نشان بوسه تو را پیدا می کنند
چگونه می خواهی قصه عاشقانه مان را
از حافظه گنجشکان پاک کنی
و قانع شان کنی
که خاطراتشان را منتشر نکنند!؟
#نزار_قبانی
@payunn
.
در ازدحام دنیا
اگر انسانی را یافتی
که تو را میفهمد رهایش نکن،
چه، آنها که ما را نمیفهمند، بیشمارند.
#غسان_كنفانی
#برگردان_محبوبه_افشاری
@payunn
.
هيچ چيزی از تو نمی خواستم
عشـق من
فقط می خواستم
در امتداد نسيم
گذشته را به انبوه ڪَيسوانت ببافم
تار به تار
ڪَره بزنم به اسطورههاے نارنجی
که هنڪَام راه رفتن
ستارههاے واژگانم برايت راه شيری بسازند
می خواستم سر هر پيچ
يک شعر بکارم بزنی به موهات
که وقتي برابر آينه می ايستی
هيچ چيزی
جز دستهای من
بر سينهات دل دل نکند
ميخواستم تمام راه با تو باشم
نفس بزنم
برايت بجنڪَم
بخاطرت زخمی شوم
و مغرور پای تـو بايستم
بر ستون يادبود شهر
#عباس_معروفی
@payunn
.
«خستهام و زندگی قبلم را به یاد نمیآورم،
انگار سالهای سال در این ترس
و دلآشوبه زندگی کردهام
و در همین روزهای کوتاه،
هزاران سال به عمرم اضافه شده است.»
#کیمیا_رجبی
@payunn
.
اگر از قند لبت حومه قم شعبه سوهان بزنی
پوز این حاج حسین و پسران را تو چه آسان بزنی
بازار قم از نقل لبت رو به کسادی است
بیچاره نکن حاج حسین و پسران را
حیف آن نیست که آن قند لبت شد سوهان؟
که کنند اسم به در حاج حسین و پسران؟
از روی لب توست که در حاشیهء قم
هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش
بین سوهان قم و شهد لبت، نسل به نسل
حاج حسین و پسرانش به تماشاست هنوز...
#حسام_بهرامی
@payunn
.
عطری که از نم باران تابستانی برمیخیزد،
بیشباهت به عطر دلتنگی نیست!
یک تکه ابر پاییزی را در نظر بگیر
وقتی که از ایل خود جامانده!
خاک تشنهی زمینِ تابستان را در آن زل گرما
تصور کن،
دلتنگ قطرهای آب است.
این عطر از باران آشناترین عطریست
که همیشه دلتنگشم،
عطر تو را میدهد!
عطر دلتنگی...
#آصف_گنجی
@payunn
.
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
من کیستم از خویش به تنگ آمده ای
دیوانه با خرد به جنگ آمده ای
دوشینه به کوی یار از رشکم کشت
نالیدن پای دل به سنگ آمده ای
#شکیبی_اصفهانی
@payunn
.
کس از این نمک ندارد، که تو ای غلام داری
دل ریشِ عاشقان را نمکی تمام داری
نه من اوفتاده تنها، به کمند آرزویت
همه کس سر تو دارد، تو سر کدام داری؟
ملکا! مها! نگارا! صنما! بتا! بهارا!
متحیرم، ندانم، که تو خود چه نام داری؟
نظری به لشکری کن، که هزار خون بریزی
به خلاف تیغ هندی، که تو در نیام داری
صفت رخام دارد، تن نرم نازنینت
دلِ سخت نیز با او، نه کم از رخام داری
همه دیدهها به سویت، نگران حُسنِ رویت
مَنَت آن کمینه مرغم، که اسیر دام داری
چه مخالفت بدیدی، که مخالطت بریدی؟
مگر آن که ما گداییم و تو احتشام داری
به جز این گنه ندانم، که محب و مهربانم
به چه جرم دیگر از من سر انتقام داری؟
گِله از تو حاش لله، نکنند و خود نباشد
مگر از وفای عهدی، که نه بر دوام داری
نظر از تو برنگیرم، همه عمر تا بمیرم
که تو در دلم نشستی و سر مقام داری
سخن لطیف سعدی، نه سخن که قند مصری
خجل است از این حلاوت، که تو در کلام داری
#سعدی
@payunn
.
دلتنگی های آدمی را،
باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من
#مارگوت_بیگل
ترجمه ی احمد شاملو
@payunn
.
تنهایی میتواند مثل یک نعمت باشد،
وقتی که تو را درک نمیکنند.
تنهایی ؛ وزش باد از میان درختان بید است،
وقتی که تو زیر آن نشسته باشی.
تنهایی خورشید است که با سربلندی ؛
هر صبح از افق بالا می آید و تو نگاهش میکنی.
تو، و فقط تو...
#چیستا_یثربی
@payunn
#استوری
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی
تسلیت باد
@payunn
.
با من بگو
وقتی که صدها
صد هزاران سال بگذشت ، آنگاه .
اما مگو هرگز
هرگز چه دور است ، آه
هرگز چه وحشتناک
هرگز چه بیرحم است
#اسماعیل_خویی
@payunn
.
میدانم
حالا سالهاست که
دیگر هیچ نامهای به مقصد نمیرسد
حالا بعد از آن همه سال، آن همه دوری
آن همه صبوری
من دیدم از همان سرِ صبحِ آسوده
... هی بوی بال کبوتر و
نایِ تازهی نعنای نورسیده میآید
پس بگو قرار بود که تو بیایی و ... من نمیدانستم!
دردت به جانِ بیقرارِ پُر گریهام
پس این همه سال و ماهِ ساکتِ من کجا بودی؟
حالا که آمدی
حرفِ ما بسیار،
وقتِ ما اندک،
آسمان هم که بارانیست ...!
به خدا وقت صحبت از رفتنِ دوباره و
دوری از دیدگانِ دریا نیست!
سربهسرم میگذاری ... ها؟
میدانم که میمانی
پس لااقل باران را بهانه کُن
دارد باران میآید.
#سیدعلی_صالحی
@payunn
.
أيها الساكن عيني ودمي،
أين في الدنيا مكانٌ لستَ فيه؟
ای که حضورت در چشم و خونم ابدیست
تو بگو کجای این جهان از تو خالیست؟
#ابراهيم_ناجي
ترجمه: #سعید_هلیچی
@payunn