parsedartanhayiii | Неотсортированное

Telegram-канал parsedartanhayiii - 💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

4228

سه رمان فول تنها‌چنل رسمی رمان های جذاب:👇 پرسه درتنهایی🌼بر اساس واقعیت⭐ درتمنای آغوشت🌻 مغروره عاشق کُش🍋 لف نده بی صدا کن🤫 با نویسندگیه:آیسان شه‌دوست💛 هر گونه کپی حتی با ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی دارد🐣 اطلاعات: @etelaate_parse ادمین: @Mskallskqk

Подписаться на канал

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

خواب هم خیلی عجیبه!
غم دنیا هم اگه رو سرت ریخته باشه می‌خوابی و می‌دونی وقتی بیدار شی حداقل حالت بهتره.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

🤍• MOoD!‌

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

تراپیستا 90% درآمدشونو مدیون خرداد ماهی‌ها و آبانیا هستن.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒔𝒆𝒏𝒅𝒆𝒏 𝒅𝒂𝒉𝒂 ö𝒏𝒄𝒆𝒔𝒊 𝒚𝒐𝒌 𝒌𝒊 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒔𝒆𝒏𝒊𝒏 𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓𝒊𝒏 𝒎𝒖𝒄𝒊𝒛𝒆‌ :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

من حتی از بیان غم‌های تکراریم،
از خودم خجالت می‌کشم.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

این‌روزا به جز یکی دومورد استثنا، از همه‌چیز و همه کس بدم میاد. حتی کسی که برام در واقع مهمه به صورت مقطعی و موقت داره حالم ازش بهم می‌خوره.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

از همه جهات سگ و
بی‌اعصاب و خسته و بیزار هستم.
فاصله مناسب را رعایت فرمایید.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

بزرگسالی داره بهم آسیب می‌زنه.
دیگه نمی‌خوام بزرگتر از این بشم.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

امروز نمیخوام قوی باشم و بسیار غمگینم ‌.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

#پارت‌پانصدوشانزده‌مغرور‌عاشق‌کش
#فصل‌دوم







من: از افسون خبری هست؟



احمد: نه!



من: به حرفش بیارید و جای افسون رو ازش بپرسید!



احمد: چشم!




گوشیو قطع کردم!



کارن: گرفتن رسول رو؟



من: آره! فقط امیدوارم جای افسون رو لو بده!



کارن: نده هم وقتی بیاد اینجا به حرفش میاریم! فکر نکنم اون مثل این رامین پوستش کلفت باشه!




من: آره.



میخواستم دهن وا کنم که صدای رامین متوقفم کرد: هعی! یکم بلند صحبت کنید منم بشنوم!



کارن: تو واقعا الان درد نداری؟




رامین: چرا دارم!



کارن: پس خفه خون بگیر بشین سرجات بگم بیان پانسمانت کنن!



دیگ اعصابم نکشید و از خونه رفتم بیرون!



تمنا و ترانه تو باغ داشتن میگشتن!



رفتم کنارشون!



ترانه با دیدنم داد زد: بابااااایی!


و اومد پرید بغلم!



بغلش کردمو روی موهاشو بوسیدم!



تمنا به طرف خونه ای ک رامین میموند اشاره کرد و گفت: چخبر؟ صدا اینا میومد!




من: هیچی نگران نباش!



تمنا جوری که ترانه نشنوه پرسید: کشتیش؟



من: نه هنوز! کارم باهاش تموم نشده!



تمنا: صدای شلیک اومد آخه واسه همون پرسیدم!



من: نه عزیزم! هنوز کارم تموم نشده باهاش!




ترانه: بااااز چرا در گوشی حرف می‌زنید!؟



من: نه کو؟

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒉𝒂𝒚𝒂𝒕𝒊𝒎𝒊𝒏 𝒂𝒏𝒍𝒂𝒎𝒊 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒔𝒆𝒏𝒊𝒏 𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓𝒊𝒏 𝒎𝒖𝒄𝒊𝒛𝒆‌ :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

جدی سلامت روانم رو گم کردم.
مثلا شما اگه سلامت روان بودید
کجا قایم می‌شدید؟

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

/channel/inm_shod_tajrobe
بچااااااا بریزید اینطرف دلم شاد شه😭

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

#پارت‌پانصدوهفده‌مغرور‌عاشق‌کش
#فصل‌دوم







ترانه: منو مسخره کردین!



میخواستم جوابشو بدم ک گوشیم زنگ خورد!



باز احمد بگو!



ازشون فاصله گرفتم و جواب دادم: بگو !



احمد: ارباب، رسول میگه افسون فرار کرده!




من: کجا فرار کرده!؟ یعنی چی؟




احمد: میگه به من گف من میرم، اگ میخوای بیا اگه هم نه جهنم!




اعصابم خرد شد!




من: میدونه کجا فرار کرده!؟




احمد: میگ داخل ایرانه ولی ب احتمال بره اون ور آب!




من: جای دقیقشو بپرس! من الان کجای ایرانو بگردم؟ بپرس که کدوم کشور میخواد بره!



احمد: فعلا نای حرف زدن نداره کتکش زدیم! یکم ب خودش بیاد میپرسم!



من: فعلا ک افسون نیس شمام جمع کنید بگردید!




احمد: چشم!




گوشیو قطع کردم و ب کارن زنگ زدم!



بعد دو بوق جواب داد: جانم؟



من: میتونی ب چن نفر از کارمندای فرودگاه بین‌المللی تهران دسترسی پیدا کنی؟



کارن: سعیمو میکنم! چیشده؟




من: افسون میخواد از ایران بره! رسول میگه فرار کرده و میخواد بره خارج! حدس می‌زنم از تهران بره !




کارن: چطور میخوای جلوشو بگیری؟




من: صد در صد با شناسنامه جعلی میخواد بره! از بچه ها چن نفر میفرستم چن روز اونجا بگردن و اگه ب چنتا کارمند دسترسی پیدا کنیم میتونیم عکس افسون بدیم ک موقع شناسایی بهمون اطلاع بدن!



کارن: تا فردا فرصت بده ببینم میتونم پیدا کنم!



من: پیدا کن! ب فکر پول هم نباش هرچقدر نیاز باشه خرج میکنیم!



کارن: باشه داداش!

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

آره آقای چاوشی؛
انقدر سوزوندن منو،
تا اینکه خاکستر شدم.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

بله من هم غمگینم و هم امیدوار
هم خسته ام و هم امیدوار
هم نا امیدم و هم امیدوار
و نمیدونی که این چقدر سخته.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

سلام بچه ها جونم حالتون چطوره🫠♥️
بچا من درگیر امتحاناتم( دانشگاه ما فرجه نمیده متاسفانه)😭فک کنم سه شنبه بتونم پارت بدم خدمتتون🥲💔مرسی ک درک میکنید و کنارم میمونید✨🌼عاشقتونم🍓

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒕𝒖𝒕 𝒆𝒍𝒊𝒎𝒅𝒆𝒏 𝒃𝒆𝒏𝒊 ç𝒐𝒌 𝒔𝒆𝒗 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒗𝒂𝒕𝒂𝒏𝒊𝒎 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒗𝒂𝒕𝒂𝒏𝒊𝒎 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

🤍• MOoD!‌

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

نیمی از سختی زندگی من
بابت تحمل سردردهایی هست که
در طول روز دچارشم.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

فکر کنم بزرگ شدن
اسم دیگه‌ی پوست کلفت شدنه.

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

می‌گن خاک سرده ولی داغ عزیز هیچوقت از دل آدم نمیره:)

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii

Читать полностью…

💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭

#پارت‌پانصدوسیزده‌مغرور‌عاشق‌کش
#فصل‌دوم







من: حلاله !



رامین: تو عقلتو کاملا از دست دادی!



من: آره! پس بهتره حرف بزنی تا بیشتر از این از دستش ندم!



رامین: من چیزی نمیدونم!



با این حرفش حوصلم بهم ریخت و اسلحه رو به سمت پاش گرفتمو شلیک کردم!



صدای فریادش کل خونه رو لرزوند!



با صدای خیلی بلند گفتم: حالا مینالی یااا نهههههه؟



رامین درحالی ک غرق خون بود و چهرش از درد مچاله شده بود گفت: مگه قرار نیست منو بکشی؟ من وقتی که قراره بمیرم چرا ذهن تورو آروم کنم و بمیرم؟ ترجیح میدم موقع مرگ هم مبهم باشم!



با این حرفاش بیشتر اعصابم خرد شد!



حمله ور شدم سمتش و مشت هامو پی در پی رو صورتش کوبیدم!



کارن به زور منو ازش جدا کرد!



خون جلوی چشامو گرفته‌ بود!



میخواستم همونجا بکشمش!



من: کثاااافت لجن! مرتیکه عوضی! زندت نمیزارم! زنده زنده گورت میکنم تاااا بفهمی با کی طرفی !



خندید و پشت سرش از درد ناله کرد!


گلوله رو جوری زده بودم ک ازش رد شه و فقط زخمی کنه!



کارن آروم گفت: یکم آروم باش! شاید واقعا نمیدونه و اینجوری داره اعصاب تورو به چالش میکشه!



من: میدونه! مطمئنم میدونه!



کارن: اگ بدونه هم وقتی میبینه تو اینجوری دیوونه میشی بیشتر با اعصابت بازی میکنه و نمیگه!



من: به جون عزیزام قسم یکمم پا رو دمم بزاره زنده زنده گورش میکنم! به جون عزیزام قسم خوردمممم!



کارن: آروم باش!



تو این این حال گوشیم زنگ خورد!


احمد بود!



جواب دادم: اگه میخوای بگی که نتونستین گیرش بیارید بهتره همین الان خفه شی و گوشیو قطع کنی!



احمد: نه ارباب! گرفتیمش!

Читать полностью…
Подписаться на канал