ofoghroydad | Неотсортированное

Telegram-канал ofoghroydad - افــــــق رویـــــداد

15185

#زن_زندگی_آزادی صفحه رسمی کانال افق رویداد تاسیس ۲۰۱۵ کانال دیگر ما: @ofoghroydadd گروه علمی افق رویداد برای بحث: https://t.me/+-f-gMUIVkXk4ZjA0 آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب: @ofoghclip

Подписаться на канал

افــــــق رویـــــداد

فرق وطن فروشی و مبارزه در راه آزادی

در این پست خائن یعنی کسی که علیه کشور(نه نظام حاکم، بلکه تمامیت ارضی و مردم) سلاح دست بگیرد یا به نوعی بحنگد.


اگر کسی علیه ملت و کشور خودش سلاح به‌دست بگیرد و بجنگد، در کشورهای غربی این کار در اغلب موارد به‌عنوان خیانت (treason) یا اقدام مسلحانه علیه کشور تلقی می‌شود و مجازات بسیار سنگینی دارد. در ادامه، نگاه مشخص‌تر کشورها به چنین وضعیتی رو می‌گم:

۱. ایالات متحده آمریکا
مجازات: حبس ابد یا حتی اعدام

۲. انگلستان:

مجازات: حبس ابد

۳. فرانسه، آلمان، هلند و سایر کشورهای اروپایی:

مجازات: ۱۰ تا ۳۰ سال حبس یا گاهی حبس ابد :

در همه کشورهای غربی، اگر کسی علیه کشور خودش، تمامیت ارضی و ملتش سلاح بردارد و بجنگد، با محازات‌هایی از حبس طولانی مدت و ابد تا اعدام رو‌ به رو میشود.


خیانت، قدیمی‌تر از همه‌ی جنگ‌هاست

بدترین ننگی که یک انسان میتواند دچارش شود ننگ خیانت است. برای بسیاری این از مرگ هم بدتر است.

خیانت از لحظه‌ای شروع شد که انسان «ما» شد؛
از وقتی که اولین قبیله‌ها شکل گرفتند و بقا، دیگر فقط مسئله‌ی فرد نبود.
وقتی انسان‌ها تصمیم گرفتند کنار هم زندگی کنند، ناگهان اعتماد شد ستون اصلی این زندگی مشترک.
و همان‌جا بود که خیانت هم زاده شد؛ چون هرجا اعتماد هست، امکان شکستن آن هم هست.

در گذشته، خیانت فقط فروختن اطلاعات نبود.
گاهی یک دیده‌بان خوابش می‌برد و قبیله قتل‌عام می‌شد. گاهی یک راهنما مسیر را به دشمن نشان می‌داد. گاهی برادری در نیمه‌شب، در خیمه‌ی برادرش خنجر فرو می‌کرد.

در طول تاریخ، خائن‌ها سرنوشت تمدن‌ها را عوض کردند؛

از افشای دروازه‌ی بابل تا لو دادن عملیات‌های مقاومت در جنگ جهانی دوم. و گاهی حتی با نیت‌های خوب، بدترین خیانت‌ها انجام شد؛
چون خیانت، همیشه هم با پول نیست. گاهی با توجیه اخلاقی، با «من بهتر می‌دانم».
خائن مهم‌ نیست با چه نیتی و برای چه گروهی کار کند برای همه منفور است.

اما خیانت به ملت، از همه سنگین‌تر است؛
چون در آن، خائن نه‌تنها به خاک و خون، که به اعتماد میلیون‌ها انسان پشت کرده است.

و اینجاست که جامعه‌ها، از شرق تا غرب، حتی در دموکراتیک‌ترین کشورها، برای خائن به ملت، سنگین‌ترین مجازات‌ها را کنار گذاشته‌اند.

خیانت و وطن فروشی شاید واژه‌ای کهن باشد، اما هنوز تازه‌ترین زخم‌ها را با خود دارد.

موش، سوسک، کفتار، گرگ در لباس میش، مار نام هایی است که مردم سرزمین های مختلف برای صدا زدن خائن به کار میبرده و هنوز هم میبرند.


و اما وطن‌فروشی چیست؟

تعریف، مصادیق و پیامدها

وطن‌فروشی به معنای خیانت آگاهانه به منافع ملی، تمامیت ارضی، استقلال سیاسی یا امنیت کشور است؛ این عمل، برخلاف اصول وفاداری به میهن و ملت، و در راستای منافع بیگانگان یا دشمنان کشور انجام می‌گیرد.
در ادبیات حقوقی، وطن‌فروشی معمولاً ذیل عناوینی چون خیانت به کشور، جاسوسی، همکاری با دشمن در زمان جنگ، یا اقدام علیه امنیت ملی طبقه‌بندی می‌شود.

مصادیق رایج وطن‌فروشی:

جاسوسی برای دشمن یا قدرت خارجی:
افشای اطلاعات نظامی، امنیتی یا استراتژیک کشور.

همکاری مستقیم با دشمن متخاصم:
مشارکت در حمله، اشغال یا جنگ علیه کشور خود.

کمک به تجزیه‌طلبی یا تحریک به تجزیه کشور:
تلاش برای تجزیه سرزمینی، قومی یا زبانی با حمایت بیگانگان.

دعوت از بیگانگان به دخالت نظامی یا تحریم اقتصادی علیه کشور:

چه به صورت علنی، چه از طریق رایزنی پنهان با دولت‌های خارجی.

معامله بر سر منابع ملی، خاک یا حق حاکمیت کشور:

واگذاری منافع حیاتی به قدرت‌های خارجی، بدون پشتوانه‌ی مردمی و حقوقی.

توجیهات رایج، اما نادرست وطن‌فروشان:

«مخالف حکومت هستم، نه کشور»
«برای آزادی یا نجات مردم، باید از قدرت‌های جهانی کمک گرفت»
«کشور فاسد است و سقوطش لازم است، حتی با کمک بیگانگان»
این دیدگاه‌ها اغلب با نیت‌های شخصی، انتقام‌جویانه یا فریب‌خورده همراه‌اند و در عمل، به زیان مردم و منافع ملی منتهی می‌شوند.

پیامدهای وطن‌فروشی:

بی‌اعتمادی ملی و فروپاشی وحدت اجتماعی
مشروعیت‌بخشی به تجاوز یا دخالت بیگانگان
تضعیف موقعیت بین‌المللی کشور
نقض امنیت مردم و نابودی منابع حیاتی

وطن‌فروشی صرفاً یک جرم سیاسی یا امنیتی نیست؛ بلکه نوعی پاره کردن پیوند تاریخی میان فرد و ملت است.
ملتی که خائن را در صف دوستانش تحمل کند، دیر یا زود هزینه‌ی آن را با خون و خاک و فروپاشی خواهد پرداخت.

تفاوت مبارزه با رژیم و‌ نظام حاکم با وطن فروشی چیست؟

در مبارزه با رژیمی فاسد، یک شخص یا گروه با اتکا به آگاهی مردم، مبارزه مدنی، روشنگری، فداکاری عمل میکند؛ یعنی تلاش برای تغییر از درون و با اتکا به نیروی ملی و مردمی.

اما یک فرد یا گروه وطن‌فروش با اتکا به دخالت بیگانگان، دعوت از دشمنان تاریخی، افشای اسرار کشور، معامله‌ی منافع ملی پشت درهای بسته عمل میکند؛ مثل تبلیغ برای تجزیه کشور.

🚀 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

پیشنهاد سریال: The Sopranos
با توجه به اینکه این سریال را پس از سال‌ها دوباره دیده‌ایم، شرحی کوتاه درباره‌ی آن ارائه می‌شود:

تونی سوپرانو؛ تصویری از یک ابرشرور بی‌مرز

تونی سوپرانو، با هنرنمایی درخشان زنده‌یاد جیمز گاندولفینی افسانه‌ای، یکی از شرورترین، پست‌ترین و بی‌اصول‌ترین شخصیت‌های تاریخ تلویزیون است. در The Sopranos با مردی مواجه هستیم که عملاً هیچ چیز برایش اهمیت ندارد: نه خانواده، نه همسر، نه فرزندان، نه خویشاوندان، نه دوستان، و نه حتی خودِ او.

کارگردان تلاش می‌کند او را فردی با مشکلات مشابه انسان‌های عادی نشان دهد، اما تونی در حقیقت ترکیبی افراطی از تمام ضعف‌ها، انحراف‌ها و پلیدی‌هایی‌ست که شاید هر فردی تنها بخشی از آن‌ها را دارا باشد. او همه را با هم دارد_و حتی فراتر از آن، چند ویژگی استثنائاً منفی دیگر نیز بر آن‌ها افزوده شده_تا به شخصیتی بی‌احساس، بی‌مرز و کاملاً شرور بدل شود.

او نه براساس عقلانیت، که از سر احساسات مخرب، تمایلات آنی و شعارهایی رفتار می‌کند که خود بدان‌ها پایبند نیست، اما اطرافیانش را وادار به اطاعت از آن‌ها می‌کند. با هر جنبنده‌ای وارد رابطه‌ی جنسی می‌شود، به هر جنبنده‌ای شلیک می‌کند، خفه می‌کند یا دستور قتل و تکه‌تکه شدنش را صادر می‌کند؛ گویی بازتاب زمینیِ خدایی بی‌رحم و بی‌مرز یعنی الله است.

تونی سرشار از نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و خشونت است. گرچه سریال سعی دارد ریشه‌ی این ویژگی‌ها را در کودکی‌اش جست‌وجو کند، اما گذشته‌ی او به‌جز چند مورد خاص، تفاوت بنیادینی با زندگی بسیاری از انسان‌ها ندارد. او هیچ ارزشی برای رفاقت، احترام، شرافت، افتخار، غرور، انسانیت و پیوندهای خانوادگی قائل نیست. او نه نماد فرهنگ ایتالیایی‌ست و نه حتی نماینده‌ای واقعی از رؤسای مافیا؛ چرا که بعید است چنین سطحی از شرارت و بی‌اخلاقی در یک انسان واقعی متراکم شده باشد.

با این حال، مردم این شخصیت را دوست دارند. چرا؟ زیرا هرکدام از ما، بخشی از نقص‌ها و تضادهای درونی خود را در تونی می‌بینیم و با او همذات‌پنداری می‌کنیم. خیانت‌هایش به همسر، فرزندان، دوستان قدیمی، شرکای کاری و حتی افراد بی‌گناه، قماربازی، خشونت، توهین و تحقیرهای بی‌پایانش، برای بسیاری نه‌تنها قابل درک بلکه گاه تحسین‌برانگیز است.

و اما بازیگر؛ جیمز گاندولفینی. واژه‌ها در توصیف بازی خارق‌العاده‌اش ناتوان‌اند. او نه‌تنها نقش را ایفا می‌کند، بلکه تونی سوپرانو را زندگی می‌کند_با پیچیدگی، ظرافت، و نیرویی که تماشاگر را مسحور می‌سازد.

اگر این سریال درسی برای ما داشته باشد، آن است که: هرگز نباید حتی در یک ویژگی، شبیه تونی سوپرانو شویم.

در ضمن، شباهت‌هایی که میان سبک زندگی این خانواده‌ها با خانواده‌های سنتی ایرانی مشاهده می‌کنید، بی‌دلیل نیست. فرهنگ سیسیلی، جدا از منبع درآمد تبهکارانه‌اش، در باورهای سنتی، غیرت، ناموس‌پرستی، مفهوم شرف و پیوندهای خانوادگی با فرهنگ عامه‌ی ایرانی هم‌پوشانی‌هایی دارد_چه مثبت، چه منفی. برای درک این شباهت‌ها می‌توانید به سریال یا رمان ایتالیایی دوست نابغه‌ی من نیز رجوع کنید؛ اثری که انگار نسخه‌ای از زندگی سنتی ایرانی‌ست.

هشدار: این سریال دارای خشونت شدید، الفاظ رکیک مکرر و صحنه‌های جنسی و خشن متعدد است، از جمله روش‌های گوناگون قتل و مثله کردن انسان‌ها. با این حال، هر بار تماشای آن، شما را به تأمل وامی‌دارد_در باب اینکه مرز میان «انسان» و «موجود پست» دقیقاً کجاست؟ حتی اگر ویژگی‌های منفی داشته باشید، باز هم در مقایسه با امثال تونی سوپرانو یا مورد مشابه‌اش مثل طرفداران رژیم حاکم، می‌توانید با وجدان آسوده‌تری به درون خود بنگرید و تغییر کنید. ⚠️

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

این هم پاپ جدید
حجه‌الجیزس آقای Robert Prevost
رابرت پرووست
با نام پاپ لئو چهاردهم معرفی شده.
میانه‌رو هست مثل قبلی؛ با ریشه ایتالیایی اسپانیایی فرانسوی و ملیت آمریکایی، درواقع اولین پاپ آمریکایی است.

برخی گروه‌های حمایت از قربانیان سوءاستفاده جنسی، او را به واکنش کند در برابر برخی موارد در پرو متهم کرده‌اند(مربوط به آزار های جنسی کلیسا).
از اولین تصویرش مشخصه بر خلاف قبلی تجملی هست لباسش.

تا ببینیم.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

گیاهی که پتانسیل بالایی در درمان افسردگی دارد

گیاه روان‌گردان برزیلی جورما پرتا (Mimosa tenuiflora) که در آیین‌های سنتی بومیان استفاده می‌شود، اکنون به‌عنوان درمانی بالقوه برای افسردگی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این گیاه حاوی دی‌متیل‌تریپتامین (DMT) است، ماده‌ای توهم‌زا که می‌تواند علائم افسردگی را کاهش دهد.

دکتر دراولیو آراوجو، فیزیک‌دان و پژوهشگر مؤسسه مغز دانشگاه فدرال ریوگرانده شمالی، در یک مطالعه شش‌ماهه، ۱۴ بیمار را با DMT درمان کرد. نتایج نشان داد که بهبودی روانی در برخی بیماران حتی یک روز پس از درمان مشاهده شده است. البته او هشدار داد که این دارو برای همه مناسب نیست و درمانی جادویی نیست.

در کنار استنشاق DMT تحت نظارت پزشکی، بیماران درمان روان‌شناختی نیز دریافت کردند. برخی از آن‌ها همچنان از داروهای رایج افسردگی هم استفاده می‌کردند. در حالی که برخی بیماران بهبود قابل‌توجهی داشتند، برخی دیگر هیچ تغییری را تجربه نکردند.

با اینکه مصرف DMT در برزیل ممنوع است، استفاده از آن در آیین‌های مذهبی و پژوهش علمی مجاز می‌باشد. در این آیین‌ها، ریشه جورما با گیاهان دیگر ترکیب شده و نوشیدنی سنتی روان‌گردانی تولید می‌شود که در مراسمی همراه با رقص و موسیقی مصرف می‌گردد. یکی از شرکت‌کنندگان گفت این تجربه نه یک توهم، بلکه نوعی ارتباط درونی و روحی عمیق است.

پژوهش‌ها ادامه دارد و هدف آراوجو اجرای پژوهشی با ۱۰۰ بیمار است. او می‌گوید احتمالاً تا پنج سال آینده می‌توان شاهد ورود این درمان به عرصه‌ی پزشکی بالینی بود.

خبرگزاری فرانسه

🚀 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

شکوهی که هنوز پا برجاست و خواهد بود.

🚀 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

نام خلیج فارس نه یک واژه‌ی سیاسی، بلکه حقیقتی تاریخی است که در طول بیش از دو هزار سال در نقشه‌ها، متون باستانی و اسناد بین‌المللی ثبت شده است.

هرگونه تلاش برای تحریف این نام، نه تنها بی‌اعتنایی به میراث بشری‌ست، بلکه توهینی به حافظه‌ی جهانی و هویت یک ملت کهن به شمار می‌رود.

ما، به عنوان ایرانیانی که ریشه در تاریخ و فرهنگ‌ی غنی داریم، نیازی به تأیید قدرت‌های سیاسی برای اثبات هویت خود نمی‌بینیم؛ اما در برابر تحریف، سکوت نمی‌کنیم. خلیج فارس، همواره فارس بوده و خواهد ماند؛ در ذهن تاریخ، در وجدان جغرافیا، و در قلب مردم ایران و آزاداندیشان جهان.

🗺 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

«...در تبلیغات پرسر و صدای سال ۲۰۲۴ در انتخابات آقای مودی با قدرت تمام ۲۰۰ میلیون مسلمان هندی را هدف قرار داد – و حتی آن‌ها را نفوذی هم خواند.
او در یک سخنرانی از مردم خواست که بین «رأی دادن به جهاد» و «حاکمیت خداوندگار رام» یکی را انتخاب کنند.
یک زن مسلمان به بی‌بی‌سی گفت: «دیگر چیزی پنهان نیست. همه چیز رو شده است.»
نتایج انتخابات به ویژه در شهرهایی با معابد هندو که دوقطبی شدیدی میان هندوها و مسلمان‌ها به وجود آوده بود نشان می‌دهد تبلیغات تفرقه‌افکنانه حزب بهاراتیا جاناتا ممکن است باعث تقویت اپوزیسیونی شده باشد که حامی اصول سکولار و شمول‌گرای قانون اساسی هند هستند....

ادامه‌ گزارش مربوط به ژوئن

/channel/VahidHeadline/164638

یک دهه ای است که بین ۲۰۰ میلیون مسلمان هندی با دولت حاکم اختلاف عمیقی ایجاد شده است.

بالیوود هم که قدرت نفوذ زیادی در بین مردم دارد ، این سالها به شدت با فیلمهای ملی گرایانه به مسلمانان و پاکستانی ها تاخته است.

در مقابل پاکستان در این سالها، به جای این گونه رفتارها، بیشتر عملگرا بوده و تا جای ممکن انتحاری و بمب‌گذار روانه هند میکرده است.

کینه بین این دو کشور، از زمان جدایی پاکستان وجود داشته و روز به روز عمیق تر شده است. دلایل مختلفی دارد اما مهمترین دلیلش دین بوده است.


➕ وزیر دفاع پاکستان مدعی سرنگونی دو جنگنده هندی شده است؛
که در صورت صحت این واقعا نگران کننده است.
این دو کشور به شدت به نیروی هوایی خودشان می‌بالند، از این رو شاید این حرف وزیر دفاع پاکی ها جنبه جنگ روانی و تبلیغاتی داشته باشد.
بلکه یکی کوتاه بیاد و از آخوندِ شیطون پایین بیاد.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

این هم اضافه کنم که آنقدر جمعیت هر کدام از این دو زیاد است و آنقدر کله این مردم تهی است که واقعا تحلیل وقایع «در سطح واکنش مردم» این دو کشور را سخت میکند.

مثلا من نوشتم هند صد ها میلیون مسلمان دارد و در صورت جنگ با پاکستانِ مسلمان، ممکن است کاری بر علیه دولت هند بکنند، دولتی که مسلمانانش این دهه اخیر از شدت تبعیض و توهین به تنگ آمده اند.

ولی

در کنارش چند صد میلیون هندو هم داریم!
این حجم زیاد از جمعیت از پیروان این دو دین که هر کدام به ۱ میلیارد شاخه تقسیم‌ می‌شود واقعا تحلیل در ابعاد واکنش مردمی به این اتفاقات در دو کشور را سخت میکند.‌

فقط موضوع اینجاست که جنگ بین دو کشور یک چیز است، شورش در داخل هند یک چیز دیگر و بدترین سناریو است حتی از جنگ بین دو کشور بدتر.‌

تصور‌ کنید میلیونها مسلمان و هندو علیه هم در خیابانهای خودشان با قمه و شمشیر و گرز و چوب به جان هم بیفتند! از منش این مردم هم که باخبرید.

به هر حال فعلا این تبادل آتش طبیعی هست، و تکراری و چیز جدیدی نیست.
تداوم و حجمش در ساعات پیش رو است که تعیین میکند مسئله جدی است یا نه.


هیچ جای نظامی رسمی، در پاکستان مورد هدف قرار نگرفته است.

مثل گذشته مناطق تروریست نشین بمباران شده اند.

در این مناطق زن و بچه تروریست ها در کنار هم زندگی میکنند. درواقع «شهروندتروریست» هستند! شهرک های تروریستی با پشتیبانی خود دولت پاکستان.

این تروریستها همان افرادی هستند که تقریبا هر ماه در هند، در قطارها، مراکز خرید، باشگاه ها، ماشین ها و غیره بمب گذاری میکنند.‌

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

➕ البته این موارد هم اضافه کنم

شاید این بیانیه «بسیار بسیار مهم» تنها مربوط به روابط آمریکا با کانادا و یا روابط اقتصادیش با کشورهای اروپایی باشد، یا حتی موضوع گرینلند و ارتباطی با خاورمیانه نداشته باشد. یا در مورد اوکراین و روسیه و یا موضوعات اقتصادی با چین باشد.

همه احتمالات را گفتم فکر‌ کنم.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

این بیانیه احتمالا در مورد یکی از این چهار چیز است؛

۱. احتمال بیشتر: پیمان ابراهیم؛ احتمالا ترامپ اعلام کند عربستان به این پیمان میپیوندد

۲. احتمال زیاد: همین قضیه حوثی‌ها؛ حوثی ها امروز حسابی کوبیده شدند و مجبور شدند توافق کنند به کشتی های امریکایی و احتمالا دیگر شرکایش حمله نکند؛ اینکه توافق کرده اند به سمت اسرائیل(درواقع بیابانهای اسرائیل و یا صحرای سینا!) آبگرمکن پرتاب نکنند یا اینکه به کشتی‌های اسرائیلی حمله نکنند روشن نیست.

۳. احتمال کمتر: در مورد توافق با رژیم حاکم بر ایران؛ احتمالا توافقی رخ بدهد و بیانیه‌ای صادر شود.

۴. مخلوطی از پیمان ابراهیم، حتی عضویت سوریه در این پیمان، و توقف حملات اسرائیل به غزه و تسلیم شدن حماس و حوثی ها.

چیز دیگری به ذهنم نمیرسد؛ شاید هم بیانیه‌ای اقتصادی باشد با کشورهای عربی.

➕ البته این موارد هم اضاف کنم

شاید این بیانیه «بسیار بسیار مهم» تنها مربوط به روابط آمریکا با کانادا و یا روابط اقتصادیش با کشورهای اروپایی باشد، یا حتی موضوع گرینلند و ارتباطی با خاورمیانه نداشته باشد. یا در مورد اوکراین و روسیه و یا موضوعات اقتصادی با چین باشد.

همه احتمالات را گفتم فکر‌ کنم.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

دقیقا
کل متن من را خلاصه کردید.
هرگز هدف اسرائیل و غرب و هیچ کشوری آزادی مردم ایران نبوده و نیست.
بلکه هدف صرفا نابودی توان نظامی و اقتصادی رژیم است.
پس دلیلی ندارد از حمله خارجی به کشور جانبداری کنیم؛ هیچ سودی به حال مردم و آرمانهایشان ندارد.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

فاسد آن پادگانهایی از سپاه و بسیج هستند که داخل شهر شما هستند و با باتوم روی سر مردم میکوبند، نه آن ارتشی و سپاهی که در دل بیابان و یا در کوه یا روی دریا، پایگاه نطامی دارد و تنها نظامی هستند و بیشتر آنها ایدئولوژیک نیستند.

حمله در صورت عدم توافق و رخ دادن «هوایی گسترده» خواهد بود نه زمینی؛ در نتیجه، بین دو سناریوی زیر، من دوم را ترجیح می‌دهم:


۱. توافق صورت نگیرد و حمله نظامی رخ دهد: فاجعه‌بار، با ضررهای چند صد میلیارد دلاری، کشته‌های فراوان، نابودی تأسیسات هسته‌ای و نظامی، و بدون هیچ تضمینی و سودی برای تغییر رژیم؛ هیچ اتفاقی به نفع مردم نمی افتد.

۲. توافق صورت بگیرد و حمله‌ای رخ ندهد: درست است که از منظر آرمانی(یعنی تغییر رژیم و آزادی میهن) برای مردم سودی ندارد، اما حداقل از تخریب و ویرانی بیشتر جلوگیری می‌کند و کشور را از یک بحران عظیم نجات می‌دهد. وقتی قدرت دفاعی نداشته باشی کشورهای دیگر همه چیز را به کشور تحمیل میکنند.

من طرفدار سناریوی دوم هستم؛ درواقع کاری به توافق رژیم و ترامپ ندارم، فقط نباید حمله‌ای به کشور رخ بدهد، نه از روی علاقه به رژیم، بلکه از سر عقلانیت و دوراندیشی. رژیم تنها به‌دست مردم ایران و از درون تغییر خواهد کرد، نه با بمب‌افکن‌های خارجی.

سام آریامنش

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

تقریباً هر نقطه در این تصویر شگقت‌انگیز، یک کهکشان است

تلسکوپ فضایی جیمز وب تصویری شگفت‌انگیز از منطقه‌ای کوچک در آسمان ثبت کرده که تقریباً تمام نقاط نورانی آن، کهکشان‌هایی دوردست‌اند. این تصویر ترکیبی با داده‌های هابل، نگاهی به حدود ۱۲ میلیارد سال نوری در عمق فضا دارد، در محدوده‌ای که کمتر از یک‌پنجم قطر ماه کامل است.

در این تصویر بیش از ۱۶۷۸ گروه کهکشانی (نه فقط کهکشان منفرد) شناسایی شده‌اند. نور برخی از آن‌ها ۶.۵ میلیارد سال در راه بوده تا به ما برسد. این تصویر بخشی از پروژه COSMOS-Web است که هدف آن درک بهتر تکامل کیهان و ساختار «شبکه کیهانی» است؛ شبکه‌ای نامرئی از ماده تاریک و گاز که کهکشان‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

🚀 @ofoghroydad

غیرممکنه تنها باشیم.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

پانتورکیسم نماینده ایرانیان آذربایجان غربی و شرقی نیست، نماینده گروه های چند ده نفره‌ی سازمان‌یافته با حمایت کشورهای همسایه است

ما هرگز منکر وجود گروه‌های پان‌ترک در آذربایجان نبوده‌ایم. گروه‌های محدود و چندده‌نفره‌ای وجود دارند که ممکن است در جریان جشن قهرمانی تیم فوتبال تراکتور، آن‌هم به‌دلیل کسب عنوان قهرمانی در «جام خلیج فارس»، این جشن را برای بسیاری از مردم ایران در آذربایجان تلخ کنند.

انتشار تصاویری از افرادی که پرچم کشوری چند ده‌ساله را در «کهن‌ترین کشور جهان» برافراشته‌اند، یا با سر دادن صداهای توهین‌آمیز حیوانات و نمایش نمادهای پان‌ترکیستی رفتار می‌کنند، به‌هیچ‌وجه نماینده مردم آذربایجان ایران نیستند.

این افراد، گروه‌هایی سازمان‌یافته‌اند که با ایجاد هیاهو در میان جمعیت، چنین وانمود می‌کنند که بازتاب‌دهنده دیدگاه اکثریت‌اند، در حالی‌که واقعیت چنین نیست.

نمونه‌ای از این واقعیت، مورد اخیر فردی است که پرچم یکی از ایالت‌های سابق کشورمان را بالا برد و بلافاصله توسط خود هواداران تراکتور به نیروهای پلیس تحویل داده شد. همچنین ممکن است در میان جمعیت، ده‌ها نفر شعارهایی سر دهند و به‌دلیل پدیده «همنوایی جمعی»، افراد بیشتری ناآگاهانه با آن‌ها همراه شوند؛ شعارهایی که اغلب در مرزهای مبهم قانونی و تفسیری قرار دارند و می‌توانند موجب سردرگمی مخاطب شوند.

مشاهده چنین صحنه‌هایی دور از انتظار نیست؛ اما مردم و نیروهای پلیس باید در این لحظات حساس با قاطعیت وارد عمل شوند و با این عناصر سازمان‌یافته برخورد قانونی کنند.

وطن‌فروشی جرم کوچکی نیست.
وطن فروشی خودفروشی است، خانواده فروشی است، پشت کردن به میراث نیاکان و آسیب جدی زدن به آرمانهای ما برای آینده است.

ممکن است در درون خانواده بزرگ ایران اختلاف‌نظرهایی وجود داشته باشد، اما در برابر وطن‌فروشی، هیچ‌گونه تساهل یا مدارا پذیرفتنی نیست.

من شخصاً به میهن‌دوستی مردم ایران در تمام نقاط کشور، از جمله آذربایجان، باور دارم؛ باور دارم که شمار افراد وطن‌فروش و خانواده‌فروش بسیار کمتر از آن چیزی است که در فضای مجازی القا می‌شود.

اگر هویت را مجموعه‌ای از تبار، زبان، فرهنگ بدانیم، آنگاه جمهوری آذربایجان نیز در واقع کشوری با تبار و فرهنگی ایرانی است که تنها زبانش تفاوت دارد. مانند آن است که اگر روزی خراسان از ایران جدا شود و به کشوری مستقل تبدیل گردد، همچنان یک کشور ایرانی خواهد بود، زیرا اکثریت عناصر هویتی آن ریشه در فرهنگ ایران دارند از جمله زبان و فرهنگ و تبارش.

دانش ژنتیک
تبار مردم ایران، «ایرانی» است. یعنی پیتزای دی ان ای ایرانیان، بالای ۹۵٪ مثل هم هستند؛ و این ۹۵٪ وجه شباهت، تا ۵ تا ۱۰ هزار سال قدمت دارد.

در خاورمیانه، چیزی به‌نام «ترک» یا «فارس» یا تبار ترک یا تبار فارس وجود ندارد؛ بلکه میلیون‌ها ترک‌زبان، فارس‌زبان و کردزبان(و دیگر اقوام) وجود دارد. ترک، فارس و کرد مفاهیمی در سطح قومیت‌اند و قومیت امری فرهنگی و زبانی است. اما هنگامی که سخن از تبار و ملت به میان می‌آید، تنها یک ملت تاریخی در این منطقه وجود دارد: ملت ایران. کشورهایی مانند ترکیه نیز حاصل آمیزه‌ای از تبار ایرانی و انواع تبارهای مدیترانه‌ای‌اند؛ این را نتایج تحقیقات علمی نشان میدهد که بارها پست کرده ایم‌‌. این ریاکاری است که از موبایل و اینترنت استفاده کنید، یا غذا بخورید، ولی به علم باور نداشته باشید. چون اینها هم محصول علم هستند درست مثل داده های ژنتیکی شما.

سام آریامنش

👑 @ofoghroydadd

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

در ایالات متحده، ازدواج با خویشاوندان نزدیک مثل دخترعمو، پسرخاله، و... قانونی یا غیرقانونی بودنش بستگی به ایالت دارد، اما در کل:

ازدواج با پسر/دخترعمو درجه اول (first cousins) در نیمی از ایالت‌ها ممنوع است (مثل تگزاس، کنتاکی، میشیگان).

در حدود ۲۰ ایالت این نوع ازدواج را مجاز می‌دانند (مثل کالیفرنیا، نیویورک، فلوریدا).

در چند ایالت دیگر، فقط تحت شرایط خاص مثل نازایی یا سن بالا مجاز است.

اما این قضیه از نظر فرهنگی هم مهم است:
در فرهنگ آمریکایی، حتی اگر قانونی باشد، مردم معمولاً نگاه منفی به ازدواج با خویشاوند نزدیک دارند. بسیاری آن را تابو یا نشانه‌ای از عقب‌ماندگی اجتماعی می‌دانند.

بررسی درستی و نادرستی ماجرا از نظر اخلاقی، فرهنگی و علمی با خودتان.

🚀 @ofoghroydad

سایر مناطق غربی:


1. بریتانیا (انگلستان، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی)
ازدواج با دخترعمو/پسرعمه/دخترخاله... (first cousin): کاملاً قانونی است.
هیچ ممنوعیتی از نظر قانون ندارد.
از نظر فرهنگی، گرچه در میان اکثریت سفیدپوست بریتانیایی زیاد رایج نیست، اما در برخی اقلیت‌ها (مثل پاکستانی‌ها) بیشتر دیده می‌شود.
گه‌گاهی در رسانه‌ها درباره خطرات ژنتیکی بحث‌هایی مطرح شده، اما قانون تغییری نکرده.

2. فرانسه
ازدواج با دخترعمو/پسرخاله و غیره: قانونی است.
فرانسه محدودیتی برای ازدواج خویشاوندان درجه اول ندارد.
از نظر فرهنگی هم نسبت به این موضوع حساسیت کمی وجود دارد و بیشتر مسئله‌ای خصوصی تلقی می‌شود.

3. کشورهای اسکاندیناوی (سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، ایسلند)
ازدواج با دخترعمو/پسرعمه و... در همه این کشورها قانونی است.
فرهنگ عمومی اما بسیار سرد و منفی با این موضوع برخورد می‌کند.
در این کشورها، ارزش زیادی برای فردگرایی و دوری از ساختارهای سنتی خانواده قائل‌اند.
مردم معمولاً ازدواج فامیلی را «غیرعادی» یا «قدیمی» می‌دانند.
در عمل بسیار نادر است.

4. ایتالیا
ازدواج با دخترعمو و خویشاوند درجه اول: قانونی است.
از نظر فرهنگی هم نسبت به شمال اروپا، نگاه بازتری دارد. (درواقع ایتالیا از نظر فرهنگی تا حدی در قاره فرهنگی خاورمیانه قرار دارد)
در مناطق جنوبی ایتالیا (مثل سیسیل و کالابریا) سابقه تاریخی ازدواج فامیلی وجود دارد.
اما در کل کشور، مثل دیگر جوامع مدرن، این نوع ازدواج‌ها کم شده.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

آیا کوچکترین کهکشان را پیدا کرده ایم؟

اخترشناسان جسمی بسیار کوچک و رازآلود را به نام UMa3/U1 شناسایی کرده‌اند که ممکن است کوچک‌ترین کهکشان شناخته‌شده در جهان باشد؛ یا شاید تنها یک خوشه ستاره‌ای باستانی دیگر.

این جرم که تنها شامل حدود ۶۰ ستاره است، در صورت فلکی خرس بزرگ (Ursa Major) قرار دارد و قطر آن تنها ۲۰ سال نوری است. جرم قابل مشاهده‌ی آن معادل ۱۶ جرم خورشیدی است، که در مقایسه با خوشه‌ی معروف پلیادس (با بیش از ۱۰۰۰ ستاره و ۸۰۰ جرم خورشیدی)، بسیار کم‌جرم و کم‌نور محسوب می‌شود.

چالش تشخیص کهکشان از خوشه‌ی ستاره‌ای

تمایز بین یک کهکشان و یک خوشه‌ی ستاره‌ای ساده به نظر می‌رسد: کهکشان‌ها بسیار بزرگ‌تر و تحت تأثیر ماده تاریک هستند، در حالی که خوشه‌ها چنین نیستند. اما در مورد «کهکشان‌های کوتوله‌ی فوق‌العاده کم‌نور» (UFDs)، این مرز مبهم می‌شود. این نوع کهکشان‌ها اکثراً از ماده‌ی تاریک تشکیل شده‌اند و ستارگان بسیار اندکی دارند، ولی همین ویژگی‌ها باعث می‌شود ابزار مناسبی برای بررسی مراحل اولیه‌ی شکل‌گیری کهکشان‌ها باشند.

اگر UMa3/U1 واقعاً یک کهکشان باشد، آنگاه کوچک‌ترین و تاریک‌ماده‌محورترین کهکشان کشف‌شده تاکنون خواهد بود. اما اگر یک خوشه‌ی ستاره‌ای باشد، با قدمتی در حدود ۱۱ میلیارد سال، تبدیل به قدیمی‌ترین خوشه‌ی ستاره‌ای کشف‌شده می‌شود.

آزمایش‌ها برای تعیین ماهیت UMa3/U1

برای مشخص‌کردن ماهیت این جرم، پژوهشگران دو آزمون کلیدی انجام دادند:

۱. شبیه‌سازی پایداری دینامیکی: اگر UMa3/U1 یک خوشه‌ی ستاره‌ای باشد، باید در طول زمان به‌واسطه‌ی فرآیندی به‌نام «تبخیر» از هم بپاشد. بر اساس مدل‌سازی‌ها، این خوشه می‌تواند تا ۲ تا ۳ میلیارد سال دیگر پایدار بماند، که با سن ۱۱ میلیارد ساله‌اش همخوانی دارد و نشان می‌دهد که ممکن است تنها یک خوشه‌ی پایدار باشد.


۲. تحلیل تابع جرم: اگر جرم، یک کهکشان باشد، جرم آن باید در مرکز متمرکز شود. اما داده‌های فعلی بیشتر با الگوی خوشه‌ای هماهنگ هستند. البته در حالت کهکشانی، مرکز ممکن است پر از کوتوله‌های سفید و ستارگان نوترونی باشد که به‌علت کم‌نور بودن، فعلاً قابل تشخیص نیستند.


در حال حاضر، شواهد بیشتر به نفع آن است که UMa3/U1 یک خوشه‌ی ستاره‌ای باشد. اما با توجه به محدودیت مشاهدات کنونی، نتیجه‌گیری قطعی ممکن نیست. امید می‌رود که تلسکوپ‌های آینده مانند Vera Rubin Observatory بتوانند نمونه‌های بیشتری از این اجرام کم‌نور را بیابند و به حل این معما کمک کنند.

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydad

Reference: Devlin, Scot, Holger Baumgardt, and Sarah M. Sweet. "Reevaluating UMa3/U1: star cluster or the smallest known galaxy?Monthly Notices of the Royal Astronomical Society (2025): staf572.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

رویای کیمیاگران به حقیقت پیوست
فقط برای داشتنش باید برخورد دهنده‌ای در ابعاد سرن داشته باشید


در گزارشی تازه از آزمایشگاه CERN، دانشمندان آزمایش ALICE در برخورددهنده‌ی بزرگ هادرونی (LHC) موفق به اندازه‌گیری تبدیل سرب به طلا شده‌اند _ رویایی که قرن‌ها در ذهن کیمیاگران بوده است. اما این بار، در قلب فیزیک مدرن و با فناوری پیشرفته.

برخورد از گونه‌ی برخوردهای «فوق‌محیطی» (ultra-peripheral) بین هسته‌های اتمی سرب، که بدون تماس مستقیم، از کنار هم عبور می‌کنند، بوده است.
مکانیزمش میدان الکترومغناطیسی بسیار قوی ناشی از حرکت فوق‌سریع هسته‌ها (با سرعتی نزدیک به نور) باعث برانگیختگی هسته‌ها توسط فوتون‌ها می‌شود، است.

فرآیند تبدیل اینگونه است که با حذف سه پروتون از اتم سرب (۸۲ پروتون)، یک اتم طلا (۷۹ پروتون) ایجاد می‌شود.

نرخ تولیدش در حدود ۸۹ هزار اتم طلا در ثانیه در نقطه‌ی برخورد ALICE(بخشی از برخورد دهنده) است

این اتم‌ها فقط یک کسری بسیار کوچک از ثانیه دوام می‌آورند و سپس در برخورد با دیواره‌ها یا اجزای دیگر شتاب‌دهنده، تجزیه می‌شوند.

کل طلای تولیدشده در کل دو دور کوبیدن تنها ۲۹ پیکوگرم یعنی میلیاردها بار کمتر از وزن یک حلقه طلا.


اهمیت علمی این یافته این است که برای نخستین بار است که امکان آشکارسازی سیستماتیک طلا در چنین برخوردهایی فراهم شده است.
همچنین نتایج به بهبود مدل‌های نظری در فیزیک هسته‌ای و دینامیک برخوردها کمک می‌کند.

این پژوهش همچنین به پیش‌بینی بهتر اتلاف انرژی در شتاب‌دهنده‌ها کمک می‌کند، که برای آینده‌ی پروژه‌های مشابه حیاتی است.

در واقع، کیمیاگری ممکن شده - اما نه برای ثروت، بلکه برای دانش.

🚀 @ofoghroydad

https://dx.doi.org/10.1103/PhysRevC.111.054906

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

۹ حقیقت جالب درباره دیوید اتنبرو در ۹۹ سالگی‌اش.

۱. اتنبرو اگنوستیک است.

او در مصاحبه‌ای با BBC در سال ۲۰۱۲ گفت که اگنوستیک است.

۲. از موش‌ها خوشش نمی‌آید

اتنبرو صادقانه اعلام کرده که از موش‌ها متنفر است، هرچند معتقد است باید به آن‌ها احترام گذاشت. ترسش زمانی شکل گرفت که در کلبه‌ای کاه‌گلی در جزایر سلیمان، شبانه موشی را دید که از تختش عبور می‌کرد و بقیه‌ی کف اتاق هم پر از موش بود.

۳. اولین درخواست کارش در بی‌بی‌سی رد شد
در سال ۱۹۵۰ برای شغل تهیه‌کننده‌ی برنامه‌های رادیویی در BBC درخواست داد، اما رد شد.

۴. خانواده‌اش دو دختر یهودی پناهنده را در جنگ جهانی دوم پذیرفتند
دو خواهر جوان یهودی به نام‌های ایرنه و هلگا بیاخ، که از آلمان نازی گریخته بودند، هفت سال در خانه‌ی خانواده اتنبرو زندگی کردند. بعدها به آمریکا رفتند و در سال ۲۰۱۹ دیداری با فرزندانشان برگزار شد.

۵. گواهینامه رانندگی ندارد
او هرگز رانندگی یاد نگرفت و از آن خوشش نمی‌آید.


۶. تلاش می‌کند به نامه‌های طرفداران پاسخ دهد
او روزانه تا ۷۰ نامه دریافت می‌کند و گفته که تمام تلاشش را می‌کند تا پاسخ همه را بدهد. با شوخی اضافه کرده که اگر کسی آدرس بازگشت و تمبر هم بگذارد، احتمال پاسخ‌گرفتن بیشتر می‌شود.

۷. در نیروی دریایی سلطنتی خدمت کرده
در سال ۱۹۴۷ به خدمت نظام وظیفه رفت و در یک ناو هواپیمابر مشغول شد. پس از سه سال خدمت، به سراغ انتشار کتاب‌های علمی کودکان رفت.

۸. اولین برنامه‌اش درباره ماهی‌ای باستانی بود
در سال ۱۹۵۲، اولین برنامه‌اش در BBC با عنوان «سی‌لَکانت» پخش شد؛ درباره ماهی‌ای که گمان می‌رفت اجداد مهره‌داران خشکی‌زی باشد، ولی اکنون می‌دانیم که نزدیک‌ترین خویشاوند آن‌ها، ماهی شُشی (lungfish) است.

۹. بچه‌گوریل‌ها خواستند کفش‌هایش را بدزدند
در سال ۱۹۷۹، هنگام فیلم‌برداری در رواندا، دو بچه‌گوریل کوهستانی سعی کردند کفش‌هایش را از پا درآورند.

🚀 @ofoghroydad

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

مجری در صدا و سیما دریای مدیترانه را به جای اروپا جا میزند و میگوید اینجا هم بحران برق دارند و خاموش و تاریک است!

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

گامی تازه به‌سوی «نظریه‌ی همه‌چیز»: توضیح تازه‌ای برای گرانش

دو فیزیکدان فنلاندی، میکو پارتانن و یوکا تولکی از دانشگاه آلتو، فرضیه‌ای تازه درباره‌ی گرانش ارائه داده‌اند که می‌تواند شکاف تاریخی میان گرانش و مکانیک کوانتومی را اندکی پُر کند؛ شکافی که تاکنون از ساختن یک «نظریه‌ی همه‌چیز» جلوگیری کرده است.

گرانش، چهارمین و ضعیف‌ترین نیروی بنیادی طبیعت، با سه نیروی دیگر_الکترومغناطیسی، هسته‌ای قوی و هسته‌ای ضعیف_در چارچوب مدل استاندارد فیزیک ذرات هماهنگ نیست. در حالی که نظریه‌ی نسبیت عام گرانش را در مقیاس‌های کلان (مانند سیارات و کهکشان‌ها) به‌خوبی توصیف می‌کند، اما در مقیاس‌های بسیار کوچک (اتمی و زیراتمی)، جایی که نظریه‌ی کوانتوم حاکم است، ناتوان می‌ماند. این ناسازگاری از بزرگ‌ترین چالش‌های فیزیک مدرن است.

پارتانن و تولکی در گامی امیدوارکننده، گرانش را با استفاده از مفهوم «میدان پیمانه‌ای» (Gauge Field) بازتعریف کرده‌اند؛ مفهومی در نظریه میدان‌های کوانتومی که در حال حاضر در مدل استاندارد برای توصیف دیگر نیروها استفاده می‌شود. آنها پیشنهاد می‌کنند که، همان‌طور که ذرات باردار از طریق میدان الکترومغناطیسی با یکدیگر برهم‌کنش دارند، ذراتی که دارای انرژی هستند نیز می‌توانند از طریق میدان گرانشی_به عنوان یک میدان پیمانه‌ای_برهم‌کنش کنند.

به گفته‌ی تولکی، این چارچوب نو باعث می‌شود گرانش از نظر ریاضیاتی و ساختاری به مدل استاندارد نزدیک‌تر شود. پارتانن نیز می‌گوید اگر این رویکرد به نظریه‌ای جامع از گرانش کوانتومی بینجامد، می‌توان درک بهتری از پدیده‌هایی همچون تکینگی سیاه‌چاله‌ها و دوران نخستین بیگ بنگ به‌دست آورد.

با وجود آنکه این نظریه هنوز فاصله‌ی زیادی با یک نظریه‌ی کامل کوانتومی گرانش دارد، اما مسیری پژوهشی نو و ارزشمند را می‌گشاید. این دانشمندان از جامعه‌ی علمی دعوت کرده‌اند تا با بررسی و گسترش این چارچوب، گامی دیگر به‌سوی اتحاد نهایی نیروهای طبیعت بردارند.

در نهایت، همان‌طور که خود پژوهشگران تأکید کرده‌اند، درک کامل پیامدهای این نظریه نیازمند تحقیقات گسترده‌ی آینده خواهد بود_اما این گام کوچک، شاید راه را برای جهشی بزرگ هموار کند.

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydad

Reports on Progress in Physics

#خلیج_فارس
#persian_gulf

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

راست‌گویی درباره‌ی استفاده از هوش مصنوعی در محل کار باعث کاهش اعتماد دیگران می‌شود

فرقی نمی‌کند از هوش مصنوعی برای نوشتن نامه‌های کاری، تصحیح مقاله‌ها یا طراحی کمپین‌های تبلیغاتی استفاده کنید_شاید بهتر باشد پیش از گفتنش به دیگران، خوب فکر کنید.

پژوهش تازه‌ی ما که در یک مقاله‌ی داوری‌شده منتشر شده، نشان می‌دهد صرفاً اطلاع‌رسانی درباره‌ی استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند باعث شود دیگران کمتر به شما اعتماد کنند.
ما که پژوهشگرانی در حوزه‌ی اعتماد هستیم، این یافته را نوعی تناقض می‌دانیم. معمولاً تصور می‌شود که صداقت و شفافیت، باعث افزایش اعتماد دیگران می‌شود. اما در ۱۳ آزمایش مختلف با بیش از ۵ هزار شرکت‌کننده، الگوی ثابتی یافتیم: اگر کسی بگوید که در کارش از هوش مصنوعی کمک گرفته، در نگاه دیگران فردی کم‌اعتمادتر تلقی می‌شود.

شرکت‌کنندگان این پژوهش شامل دانشجویان، تحلیل‌گران حقوقی، مدیران استخدام و سرمایه‌گذاران بودند. نکته‌ی جالب این است که حتی افرادی که با فناوری آشنا بودند نیز به کسانی که استفاده از هوش مصنوعی را اعلام می‌کردند، کمتر اعتماد داشتند. اگرچه نگرش مثبت نسبت به فناوری، این اثر را تا حدودی کاهش می‌داد، اما آن را کاملاً از بین نمی‌برد.

چرا اعلام استفاده از هوش مصنوعی باعث بی‌اعتمادی می‌شود؟

یکی از دلایل، این است که مردم هنوز انتظار دارند تلاش انسانی پشت فعالیت‌هایی مانند نوشتن، اندیشیدن و نوآوری باشد. وقتی هوش مصنوعی این نقش را ایفا کند و شما آن را برجسته کنید، کارتان کمتر مشروع به نظر می‌رسد.
اما یک هشدار هم وجود دارد: اگر در محل کار از هوش مصنوعی استفاده می‌کنید، پنهان‌کاری ممکن است بدتر از خودِ ماجرا باشد. یافته‌های ما نشان می‌دهد اگر بعدها مشخص شود که شما به‌صورت پنهانی از هوش مصنوعی استفاده کرده‌اید، کاهش اعتماد بسیار شدیدتر خواهد بود. بنابراین ممکن است صداقت، در نهایت انتخاب بهتری باشد.

چرا این مسئله مهم است؟

یک نظرسنجی جهانی از ۱۳ هزار نفر نشان داد که حدود نیمی از آن‌ها در محل کار از هوش مصنوعی استفاده کرده‌اند—اغلب برای کارهایی مانند نوشتن ایمیل یا تحلیل داده. تصور رایج این است که اعلام این استفاده، انتخاب درست و اخلاقی است.
اما پژوهش ما نشان می‌دهد که این رویکرد ممکن است نتیجه‌ی معکوس داشته باشد. این یافته، کسانی را که به صداقت پایبندند اما برای حفظ رابطه با همکاران و مشتریان به اعتماد نیاز دارند، در دو راهی قرار می‌دهد. در حوزه‌هایی که اعتبار شغلی بسیار مهم است_مانند امور مالی، سلامت و آموزش عالی_حتی یک افت کوچک در اعتماد، می‌تواند به شغل یا برند فرد آسیب بزند.

پیامدها فقط به شهرت فردی محدود نمی‌شود. اعتماد، همان «چسب اجتماعی» است که جامعه را کنار هم نگه می‌دارد. اعتماد باعث همکاری، افزایش روحیه و وفاداری مشتریان می‌شود. وقتی این اعتماد خدشه‌دار شود، کل سازمان می‌تواند با افت بهره‌وری، کاهش انگیزه و تضعیف همبستگی تیمی روبه‌رو شود.
اگر اعلام استفاده از هوش مصنوعی، تردید برانگیزد، کاربران با انتخاب دشواری مواجه‌اند: شفافیت و پذیرش واکنش منفی، یا سکوت و خطر افشا شدن_که یافته‌های ما نشان می‌دهد اثر دوم حتی بدتر است.

از همین رو، درک این معضل شفافیت در استفاده از هوش مصنوعی بسیار اهمیت دارد. چه یک مدیر باشید که فناوری جدیدی را معرفی می‌کند، یا یک هنرمند که تصمیم دارد نقش هوش مصنوعی را در کار خود بازگو کند_میزان حساسیت روز به روز بیشتر می‌شود.

چه چیزهایی هنوز روشن نیست؟

هنوز مشخص نیست که این «جریمه‌ی شفافیت» با گذشت زمان از بین خواهد رفت یا نه. ممکن است با فراگیر شدن هوش مصنوعی و افزایش اعتماد به عملکرد آن، اعلام استفاده از آن دیگر عجیب یا مشکوک به نظر نرسد.
در مورد سیاست‌گذاری هم هنوز اجماع وجود ندارد. یک گزینه، شفافیت داوطلبانه است که تصمیم‌گیری درباره‌ی اعلام استفاده از هوش مصنوعی را به خود افراد می‌سپارد. گزینه‌ی دیگر، سیاست افشای اجباری است که مستلزم نظارت جدی از طریق ابزارهایی مانند تشخیص‌دهنده‌های هوش مصنوعی است.
رویکرد سوم، رویکرد فرهنگی است: یعنی ساختن محیط کاری‌ای که در آن، استفاده از هوش مصنوعی عادی، پذیرفته‌شده و مشروع تلقی شود. به‌نظر ما، چنین محیطی می‌تواند اثرات منفی بر اعتماد را کاهش دهد و همزمان شفافیت و اعتبار را حفظ کند.


🚀 @ofoghroydad

https://doi.org/10.1016/j.obhdp.2025.104405

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

کشمیر که بین چین هند و پاکستان تقسیم شده است

۹۵ درصد کشمیرهای هند مسلمان هستند.
۱۰۰ درصد کشمیری های پاکستان نیز مسلمان هستند.


الان ۹ شب است که مرز دو کشور در حال تبادل آتش هستند.

درواقع سالهاست که این، هر چند مدت یکبار رخ میدهد.

حتی تبادل آتش در سطح بمباران مناطقی در کشمیر دو کشور هم بارها رخ داده است.

هند درگذشته جنگ رسمی و همه جانبه نیز با پاکستان داشته است.

پاکستان درواقع کشوری جدا شده از هند است.

بسیاری بخش های این دو کشور در گذشته برای هزاران سال، بخشی از ایران بوده اند.
رد پای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در هر دو کشور مشهود است.
اما از نظر ژنتیکی مردم هند شباهت بسیار بیشتری با ایرانیان دارند تا پاکی ها(البته این را اضافه کنم که در مورد داده های ژنتیکی پاک‌ها اطلاعات کمی وجود دارد، ممکنه سه کشور تشابه تقریبا یکسانی داشته باشند)

این به این دلیل است که در طول این چند هزار سال بارها جمعیت های بزرگی از ایران به هند مهاجرت کرده است که تحقیقات علمی مربوطه را اخیرا پست کردیم.

تب فاشیستی در هند:
تحقیق علمی با دامنه اماری بزرگ که خلاف این تب است:
https://www.bbc.com/news/world-asia-india-46616574

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

شرح وضعیت:

پاکستان هر سال با اقدامات تروریستی تحت حمایت بریتانیا(بنابر گفته وزیر دفاع پاکستان) دولت هند (و ایران) را آزار داده است.

منطقه کشمیر تجزیه طلب و اکثرا مسلمان هم است.
همیشه خبرهایی از مرز این دو‌ کشور می آید که با هم تبادل اتش داشته اند.

دولت هند هم این سالها به آریایی گری و ناسیونالیسم افراطی روی آورده است؛ به صورت فاشیستی و افراطی. و با فاشیسم دینی، مسلمانان کشورش را تحت فشار زیادی نیز گذاشته است.

پاسخ موشکی هند به مواضع تروریستهای پاکستانی، حق هند است، چون از عملیات های تروریستی پاکستان (تحت حمایت بریتانیا) در خاکش خسته شده است.

فعلا کل این درگیری طبیعی است. همیشگی بوده است. چیز جدیدی نیست.

زمانی مسئله عمیق میشود و جای نگرانی بین المللی دارد که پاکستان جواب حمله موشکی هند را بدهد(که گفته میدهد)، یا یکی از دو کشور اقدام به ورود به خاک دیگری کند.

از این درگیری‌ها هند در شمال شرقش با چین هم داشته و همواره تبادل آتش بین این دو خبررسانی شده است.

بنابراین تداوم پاسخ گویی از طرف این دو‌ کشور یا ورود زمینی و‌ هوایی به داخل مرز کشور رقیب است که میتواند موضوع را به چالشی عمیق تبدیل کند.

این دو کشور ناسیونالیسم افراطی هستند در کنارش به شدت دچار فاشیسم دینی هستند.
صد ها میلیون مسلمان در هند وجود دارد در حالی که در پاکستان تعداد کمی پیرو ادیان هندی وجود دارد. در کله مردم و سران هر دو کشور هیچ اثری از مغز وجود ندارد، هیچگونه شواهد علمی برای وجود مغز در سر این مردم نیست. کوچکترین نقدی به باورهایشان برابر با مرگ وحشتناک مثل آتش زدن یا سلاخی کردن است.

اگر این موضوع تبادل آتش فعلی عمیق شود ، این چند صد میلیون مسلمان در داخل هند ممکن است کاری بر علیه دولت ضد اسلامی هند بکنند. مثلا کشمیر هند تجزیه طلب و اکثرا مسلمان است و ممکن است اقدامی کند.

اگر چنین شود، هند هرچقدر هم توانمند باشد نمیتواند جلوی میلیون ها مسلمان بایستد، بهترین کار برای هند خویشتن داری است. پاکستان از نظر اتحاد، بسیار متحد تر از مردم هزار دین و هزار رنگ هند است.
البته در جنوب غرب پاکستان بلوچ های تجزیه طلبی وجود دارند که ممکن است برای این کشور دردسر ایجاد کنند ولی تعدادشان بسیار اندک در حد چند صد نفر است. همین بلوچی جدایی طلب را خود قطر و پاکستان با حمایت بریتانیا ساخته است که اکنون موی دماغ ایران و پاکستان شده است(اعتراف وزیر دفاع پاکستان چند روز پیش)

هند حدود ۴۵ درصد کشمیر را در اختیار دارد و پاکستان ۳۵درصد و بقیه را چین.

/channel/VahidOOnLine/162576

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

چرا پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم اهمیتی تاریخی و تأثیری بنیادین دارد؟

عربستان سعودی، فارغ از اختلافات مذهبی، برای قریب به ۹۹ درصد مسلمانان جهان(به جز ۱ درصد شیعه) و در واقع برای تمام کشورهای مسلمان، جایگاهی نمادین و رهبری معنوی دارد.

دلیل آن نیز روشن است: عربستان خاستگاه اسلام است و کعبه در خاک آن قرار دارد. از این رو، رفتار و تصمیم‌های سیاسی آن، خواه ناخواه بر دیگر کشورهای مسلمان تأثیر می‌گذارد.

در صورتی که عربستان به پیمان ابراهیم بپیوندد، این اقدام می‌تواند به‌مثابه مهر تأییدی بر عادی‌سازی روابط با اسرائیل در چشم سایر کشورهای مسلمان تلقی شود؛ به‌ویژه آن دسته از کشورهایی که هنوز با اسرائیل در وضعیت خصومت یا بی‌اعتمادی قرار دارند. به احتمال زیاد، این کشورها یکی پس از دیگری مسیر عربستان را دنبال خواهند کرد یا حداقل از دشمنی آشکار دست خواهند کشید.

نتیجه‌ی چنین تحولی، افزایش چشمگیر سطح همکاری اقتصادی، علمی، فرهنگی و حتی نظامی بین کشورهای مسلمان از جنوب شرق آسیا تا خاورمیانه و شمال آفریقا با اسرائیل و از رهگذر آن با ایالات متحده و بلوک غرب خواهد بود. این رویداد، به‌شکلی غیرمستقیم، اتحاد گسترده‌ای علیه آرمان خیالی رژیم حاکم بر ایران یعنی نابودی اسرائیل ایجاد می‌کند. اتحادی که تاثیراتش در واژه‌ها نمیگنجد.

از منظر راهبردی، چنین تحولی حتی از یک حمله‌ی همه‌جانبه و نابودکننده به تأسیسات نظامی رژیم حاکم بر ایران نیز برای این رژیم زیان‌بارتر است.

چرا که ضربه‌ای مهلک بر پندار دیرینه و ناکارآمد «نابودی اسرائیل» وارد می‌سازد. آرمانی که از آغاز نیز خیالی بوده تا واقع‌گرایانه.

رژیم حاکم بر ایران تاکنون با شماری از کشورهای مسلمان، از جنوب شرق آسیا تا شمال آفریقا، روابط اقتصادی و دیپلماتیک محدودی حفظ کرده است. اما در صورت پیوستن این کشورها به پیمان ابراهیم، با توجه به انزوای جهانی رژیم و حجم سنگین تحریم‌ها، حتی همین اندک روابط باقی‌مانده نیز به‌شدت کاهش یافته یا به‌کلی قطع خواهد شد.

چنین وضعیتی رژیم را به فقر و انزوایی می‌کشاند که پیش‌تر تنها مردم عادی با گوشت و پوست خود آن را حس می‌کردند. این‌بار اما، خود رژیم نیز در تنگنای واقعی اقتصادی گرفتار خواهد شد؛ ولی باز هم بیشتر فشار، مستقیماً بر دوش مردم آوار خواهد شد.

اما

در این میان، توافق احتمالی رژیم با دولت ترامپ ـ اگر به مرحله‌ی اجرا برسد ـ می‌تواند اندکی (و شاید بیشتر از اندکی) از این فشارها بکاهد. انتقال اورانیوم غنی‌شده به خارج از ایران و لغو بخشی از تحریم‌های اقتصادی، اگرچه از منظر آزادی‌خواهی و خواسته‌های مردمی هیچ دستاوردی ندارد، اما از شدت فشار بر رژیم می‌کاهد.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

در پاسخ به کاربری:

همانگونه که نوشتم حمله در صورتی که بخواهد رخ بدهد هوایی گسترده برای تاسیسات هسته ای و نظامی خواهد بود.
این چه سودی برای آرمان ۸۰ میلیون ایرانی دارد که خواهان تغییر رژیم هستند!

چنین حمله ای در چنین وسعتی انسانهای بیگناه زیادی را هم میکشد(در کنار افراد جانی و فاسد)، و من اینجا در مورد جان ایرانی صحبت میکند نه یمنی یا فلسطینی.
و ضرری چند صد میلیارد دلاری هم وارد میکند؛

بعد از حمله، تعدادی نظامی بیگناه (در کنار گناهکار) کشته میشوند. قدرت دفاعی کشور به عهد چوب برمیگردد و اسرائیل و غرب میروند پی زندگیشان و تمام.

در اینجا ما می‌مانیم و کشوری بدون دفاع نظامی در سطح تمامیت ارضی و چندین کشته و میلیاردها دلار ضرر؛ دوباره رژیم شروع میکند از جیب و منابع مردم برای ساختن اینها خرج میکند.

درواقع طرفداران حمله به تاسیسات ایران، دقیقا چه تغییری به سود مردم در این سناریو میبینند! واقعا هیچ سودی به نفع مردم رقم نمیخورد؛ بلکه ضرر هم دارد. در نبود تجهیزات دفاعی حتی ممکن است گروه های تجزیه طلب مسلح و حتی طالبانی که ادعای بخشی از خاک ایران را کرده است نیز وارد عمل شوند. نابودی تجهیزات هسته ای و نظامی در نتیجه‌ی بمباران خارجی، به خلع سلاح گردانهای سرکوبگر در خیابان منجر نمیشود که بگوییم اگر به خیابان بیاییم دیگر تیر نمی‌خوریم، چون دیگر تفنگ و گلوله ندارند. بلکه تنها موشک ها و پهپاد ها تاسیسات هسته ای و کارخانه های اینها نابود میشود در این بمباران.

بنابراین اگر شرط عدم حمله به ایران توافق رژیم با ترامپ است بهتر که رخ بدهد.  این توافق سودی به حال مردم ندارد و جیب رژیم را پر میکند و فشار خارجی را از رویش بر میدارد(فشاری که تاثیری بر روی ازادی مردم نداشته و ندارد)، ولی موضوع اینجاست اگر توافق صورت نگیرد سناریویی که گفتم رخ میدهد و به ضرر مردم و امنیت کشور است. اصلا به ضرر مردم هم نباشد، حمله به تاسیسات نظامی ایران هیچ سودی برای مردم ندارد.

یک احتمال بسیار ناچیز است که من در گذشته هم گفته ام، شاید چنین تخریب نظامی باعث نوعی کودتا شود! شاید! ولی این احتمالش ناچیز است و ریسکش هم بالا.

بهترین کار تکیه کردن به قدرت خود مردم در داخل برای تغییر و سرنگونگی رژیم با یک‌ گذار دقیق، سریع و نرم و بدون اعدام است؛ یعنی پر کردن خلا قدرت بعد از سرنگونی؛ نه تکیه به بمباران تاسیسات نظامی که امنیت کشور را به خطر می‌اندازد. ما جنگ داخلی، بیشتر شدن حمله تروریست ها و تجزیه طلبان و نا امنی بیشتر از این نمیخواهیم.

در نتیجه هیچ سودی در جانبداری از حمله خارجی به تاسیسات نظامی و هسته ای ایران «برای آرمانهای مردم یعنی تغییر حکومت یا کمک به آن» نیست‌؛ بلکه این اقدام ریسک بالای امنیتی برای کشور و‌ مرزهایش دارد. با چنین اتفاقی حتی طالبان هم برای تمامیت ارضی کشور شاخ خواهد شد.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

یمن را دنبال کنید
اسرائیل و بریتانیا و امریکا هفته ها بمبارانش کردند.
خبر ها میگویند انگار حوثی‌ها تسلیم شدند در زمینه حمله به منافع آمریکایی ها.

حال ببینید حکومتش تغییر میکند و دموکراسی و حقوق بشر حاکم میشود یا نه!

اگر شد، بعد آرزوی بمباران ایران هم کنید.

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

تحلیل شخصی درباره احتمال توافق رژیم ایران با دولت ترامپ و نقش اسرائیل

چرا طرفدار حمله به ایران نیستم.
من دلیل دارم؛ چون حمله‌ای که میگویند آن چیزی نیست که شما تصور‌ میکنید؛ این حمله، حمله‌ای گسترده و هوایی خواهد بود نه زمینی.

کمی بعید به نظر می‌رسد که اسرائیل به‌تنهایی دست به اقدام نظامی علیه رژیم حاکم بر ایران بزند، چرا که این دو کشور (اسرائیل و آمریکا) دارای اتحاد استراتژیک عمیق و پیوندهای امنیتی فشرده‌ای هستند. بنابراین اگر توافقی بین رژیم و دولت ترامپ حاصل شود، سطح و محتوای آن تعیین خواهد کرد که اسرائیل تا چه حد دست به اقدام مستقل بزند یا نزند. به‌طور کلی، احتمال تک‌روی اسرائیل در چنین شرایطی چندان بالا نیست.

این واقعاً آخرین فرصت رژیم است تا از آرمان غیرواقعی و خیالی خود مبنی بر نابودی کشوری که صاحب حدود ۲۵۰ کلاهک هسته‌ای است، عقب‌نشینی کند؛ کشوری که تا دندان به سلاح‌های ممنوعه‌ی شیمیایی و میکروبی مسلح است، هیچ قانون بین‌المللی را به رسمیت نمی‌شناسد و غرب نیز با قدرت پشت سر آن ایستاده است.

این آرمان از همان ابتدا چیزی جز یک خیال خام نبود، و در طول دهه‌های گذشته صدها هزار فلسطینی، سوری، عراقی، یمنی، لبنانی و ایرانی در مسیر آن کشته شده‌اند. صدها میلیارد دلار از ثروت ملت ایران به هدر رفته و در حالی که بسیاری از این کشورها به عصر آهن برگشته‌اند، حتی خراشی هم بر پیکر اسرائیل نیفتاده است. اگر هم می‌افتاد، شاید سرنوشت ما بسیار وخیم‌تر از امروز می‌بود و مردم زیادی در کشور کشته میشدند؛ بیشتر از آنچه رژیم هر سال میکشد.

اسرائیل روحیه‌ای سگی دارد و این قابل درک است؛ هر کشوری وقتی موجودیتش تهدید شود، حق دارد که برای بقا از هر ابزار و امکانی استفاده کند. از نظر اقتصادی نیز این کشور در ساختار سرمایه‌داری جهانی نفوذ چشمگیری دارد و بسیاری از برندها و شرکت‌های بزرگ دنیا صاحبان یا سهام‌داران یهودی دارند. با این حال، نمی‌توان احتمال اقدام نظامی محدود یا حتی پنهانی اسرائیل را حتی پس از یک توافق رد کرد. در این صورت آمریکا به‌سادگی خواهد گفت که این موضوع به آن مربوط نیست و یک مسئله دوجانبه بین ایران و اسرائیل است. با این حال، باز هم این مسیر کمی دور از ذهن است؛ بعید است اسرائیل بعد از توافق احتمالی، تک روی کند .

شاید رژیم تلاش کند از اسرائیل بیرون بکشد؛ و از نظر نظامی تمرکز خود را بر روی منابع طبیعی افغانستان(مشهور به عربستان منابع طبیعی) و همکاری با کشورهای منطقه‌ای مانند هند و پاکستان قرار دهد؛ طالبانی که هیچ رسمیتی ندارد نه در داخل نه در خارج.
همچنین رژیم حاکم بر ایران بعد از توافق احتمالی از منظر اقتصادی نیز، با کاهش تحریم‌های غیرحقوق‌بشری، ممکن است داد و ستد با اروپا را زنده کند و این یعنی فرصتی برای تنفس موقت رژیم فراهم آید.

این‌ها صرفاً سناریوهایی هستند که ممکن است در آینده رخ دهند و تحلیل آن‌ها به معنای تایید یا علاقه‌مندی شخصی من نیست.

با این‌ حال، اکنون نظر شخصی خود را به‌عنوان یک ایرانی و آزادی‌خواه اعلام می‌کنم که چرا موافق هیچ حمله ای به ایران و نیروهای نظامی ایران در داخل ایران در نر سطحی نیستم:

همه این تحولات بالا، از منظر من، در نهایت به زیان مردم ایران است. با این حال، وقتی سایه‌ی جنگ بر کشور می‌افتد، من شخصا از توافق رژیم با دولت ترامپ استقبال می‌کنم. نه به این دلیل که از رژیم متنفر نیستم یا آرمان‌های آزادی‌خواهانه‌ام را فراموش کرده‌ام_نه، من همچنان فرزند پدرم هستم_ بلکه به این دلیل که جنگ، فارغ از نتیجه‌اش، ویرانگر است و اصلا سودی در راستای اهداف ما یعنی تغییر رژیم و آزادی ایران ندارد.

اگر آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کنند_حتی اگر در سطحی محدود و برای نابودی تأسیسات نظامی باشد_من ذاتاً با این اقدام مخالفم. ترجیح می‌دهم که مسئله‌ی رژیم را با قدرت مردم و از طریق حضور در خیابان‌ها حل کنیم، نه از طریق مداخله‌ی خارجی. موضوع اینجاست که مداخله خارجی اصلا باعث تغییر رژیم نمیشود.

اولا حمله‌ی زمینی نیز کاملاً بعید است، چون همان‌طور که تجربه‌ی افغانستان نشان داد، ایران به دلیل جغرافیای خاص خود، به سادگی قابل اشغال نظامی نیست؛ ناتو با آن همه قدرت بعد از نزدیک به دو دهه از افغانستان فرار کرد؛ پس در بهترین حالت، در صورت عدم توافق، حمله‌ی هوایی گستردن صورت می‌گیرد، که نتیجه‌اش چیزی جز تخریب، کشته شدن نیروهای نظامی (چه فاسد و چه عادی)، و از بین رفتن زیرساخت‌های کشور نخواهد بود. چنین حمله‌ای، حتی اگر موفق باشد، لزوماً منجر به تغییر رژیم نمی‌شود و ممکن است نتیجه‌ی آن صرفاً آشفتگی بیشتر باشد. یعنی هیچ چیزی را در راستای هدف ما یعنی آزادی ایران حل نمیکند؛ صرفا میتوانید بگویید دلم خنک شد که چند صد نظامی که احتمالا اکثرشان دخالتی در سرکوب ندارند و فاسد هم نیستند کشته شدند و صد ها میلیارد دلار ضرر به منابع ملت وارد شد!

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

در یک اتفاق تاریخی، برد اسمیت، سومین فرد و نخستین بیمار مبتلا به بیماری ALS که تراشه مغزی نورالینک را دریافت کرده، ویدئویی در یوتیوب منتشر کرده که با استفاده از سیگنال‌های مغزش تدوین و روایت شده است.

بیماری ALS یا اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، بیماری‌ای پیشرونده و تحلیل‌برنده‌ی نورون‌های حرکتی است که باعث ناتوانی در صحبت، حرکت، تغذیه و تنفس می‌شود. اسمیت که قدرت تکلم را از دست داده، با استفاده از واسط مغز و رایانه (BCI) می‌تواند نشانگر موس را روی مک‌بوکش حرکت دهد و کلیک کند.

تراشه در قشر حرکتی مغز قرار گرفته، به اندازه‌ی پنج سکه‌ی روی‌هم و دارای بیش از ۱۰۰۰ الکترود است.

نورالینک جریان دائمی افکار را نمی‌خواند، بلکه سیگنال‌های حرکتی خاص (مثل تصور حرکت زبان یا فک) را تفسیر می‌کند.

اسمیت ابتدا تصور حرکت دست را تمرین می‌کرد، اما تصور حرکت زبان و فشار فک در نهایت دقیق‌تر عمل کرد.

صدای مصنوعی اسمیت با استفاده از هوش مصنوعی و نمونه‌های قدیمی صدای واقعی او ساخته شده تا ویدئو با «صدای خودش» روایت شود.

نورالینک برخلاف فناوری ردیابی چشم، در نورهای مختلف و حتی در فضای باز هم کار می‌کند.
او حالا می‌تواند با فرزندانش بازی ویدئویی مثل Mario Kart انجام دهد.
ایلان ماسک شخصاً در تماس ویدئویی با او گفت: «امیدوارم این، زندگی شما و خانواده‌تان را تغییر دهد.»
اسمیت در گفت‌وگویی دیگر گفت: «رسیدن به این نقطه سال‌ها زمان برده... هنوز گاهی گریه‌ام می‌گیرد. اما حس داشتن هدفی فراتر از خودم بسیار دلگرم‌کننده است.»

🚀 @ofoghroydad

ویدئوی مورد نظر که نباید وجود داشته باشد اما علم آن را ممکن کرده است:

http://www.youtube.com/watch?v=CJn0WRKwg34&time_continue=118&embeds_referring_euri=https%3A%2F%2Fwww.sciencealert.com%2F

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

نگاهی جامع به مغز در هنگام خواندن

در یک مرور نظام‌مند و جامع که توسط پژوهشگران مؤسسه ماکس پلانک برای علوم شناختی و مغز انجام شده، فعالیت‌های مغزی مرتبط با فرآیند خواندن مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله که در نشریه Neuroscience & Biobehavioral Reviews منتشر شده، با تحلیل داده‌های ۱۶۳ پژوهش تصویربرداری مغزی، تصویری دقیق از نواحی مغزی درگیر در خواندن را ارائه می‌دهد.

اهداف و اهمیت پژوهش

خواندن مهارتی کلیدی برای دسترسی به دانش، تحصیل، اشتغال و تعاملات اجتماعی است و نقش مهمی در سلامت روان دارد. هدف این مطالعه، روشن کردن الگوهای کلی فعالیت مغز هنگام خواندن بود، با تمرکز بر تفاوت‌های مغزی هنگام خواندن حروف، واژه‌ها، شبه‌واژه‌ها، جملات و متون کامل.

روش پژوهش

این پژوهش با استفاده از متاآنالیز مبتنی بر مختصات (coordinate-based meta-analysis) انجام شد. در این روش، نتایج تصویربرداری مغزی بیش از ۱۵۰ پژوهش در زبان‌های الفبایی مختلف بررسی شده‌اند. داده‌ها شامل فعالیت مغزی در انواع مختلف خواندن بودند: حروف، شبه‌واژه‌ها (واژه‌هایی بی‌معنا)، واژه‌ها، جملات، متون کامل

یافته‌های کلیدی

۱. درگیر شدن نیمکره چپ مغز


تمامی اشکال خواندن_از حروف تا متون_به‌طور عمده با فعال شدن نواحی نیمکره چپ مغز همراه بودند. این نواحی شامل:

قشر پیش‌پیشانی تحتانی چپ (Left Inferior Frontal Gyrus)

قشر گیجگاهی-پس‌سری چپ (Left Temporo-Occipital Cortex)

۲. پردازش اختصاصی


خواندن حروف تنها یک خوشه در قشر پس‌سری (Occipital) چپ را فعال می‌کرد.

خواندن واژه‌ها، جملات و متون نواحی بیشتری را درگیر می‌کردند که با سطح پیچیدگی متن افزایش می‌یافت.

شبه‌واژه‌ها بیشتر نواحی درگیر در تلاش برای پردازش معنا و ساختار زبانی را فعال می‌کردند.

۳. تفاوت خواندن آوایی (با صدا) و خاموش (ذهنی)

خواندن آوایی (overt reading) نواحی مربوط به پردازش شنیداری و حرکتی را فعال می‌کرد.

خواندن خاموش (covert reading) بیشتر بر نواحی «تقاضای چندگانه» (multiple demand regions) تکیه داشت که در پردازش‌های شناختی پیچیده نقش دارند.

۴. تفاوت خواندن صریح و تصمیم‌گیری واژگانی


خواندن صریح واژه‌ها و شبه‌واژه‌ها نواحی اوربیتوفرونتال، مخچه و گیجگاهی چپ را فعال کرد.

تصمیم‌گیری واژگانی (تعیین اینکه چیزی واژه است یا نه) بیشتر شامل نواحی دوطرفه در قشر پیش‌پیشانی و جزیره‌ای (insula) بود.

نتیجه‌گیری

این پژوهش با ارائه نقشه‌ای جامع از شبکه عملکردی خواندن در مغز، نه‌تنها درک بهتری از سازوکارهای عصبی خواندن فراهم کرده، بلکه مسیر را برای پژوهش‌های آتی هموار می‌کند_ به‌ویژه در بررسی تفاوت‌های مغزی در افراد مبتلا به ناتوانی‌های خواندن مانند دیسلکسی (dyslexia). این یافته‌ها می‌توانند مبنایی برای توسعه روش‌های مداخله‌ای و آموزشی مؤثرتر برای بهبود خواندن باشند.

🚀 @ofoghroydadd

Neuroscience & Biobehavioral Reviews (2025)

Читать полностью…

افــــــق رویـــــداد

سختی‌های دوران کودکی ممکن است به بافت سفید مغز آسیب بزنند و عملکرد شناختی را کاهش دهند

پژوهشی تازه به رهبری پژوهشگران بیمارستان Brigham and Women's در ماساچوست نشان می‌دهد که سختی‌های دوران کودکی، مانند فقر، درگیری خانوادگی(آن داد و بیدادهایی که با هم جلوی بچه ها میکنید)، یا مشکلات روانی والدین، می‌توانند به بافت سفید مغز کودکان آسیب بزنند.

این آسیب‌ها ممکن است سال‌ها بعد بر توانایی‌های شناختی آن‌ها، از جمله درک ریاضی و زبان، تأثیر منفی بگذارند.

بافت سفید مغز شامل رشته‌های ارتباطی است که پیام‌ها را بین سلول‌های مغز منتقل می‌کند. پژوهشگران در این پژوهش، تصاویر مغزی بیش از ۹ هزار کودک ۹ تا ۱۰ ساله را بررسی کردند و آن را با اطلاعاتی درباره مشکلات احتمالی زندگی آن‌ها در کودکی مقایسه کردند. نتیجه نشان داد که کودکانی که در معرض مشکلات بیشتری قرار داشته‌اند، سطوح پایین‌تری از «ناهمسانگردی کسری» (FA؛ شاخصی برای سلامت بافت سفید) در سراسر مغز خود داشتند.

هرچند این پژوهش علت و معلول را اثبات نمی‌کند، اما کاهش ارتباطات در بافت سفید با عملکرد ضعیف‌تر در آزمون‌های شناختی سال‌های بعد مرتبط بود. نکته جالب اینجاست که تفاوت‌ها تنها محدود به بخش خاصی از مغز نبود، بلکه در سراسر آن گسترش داشت.

خبر خوب این است که عواملی مثل حضور فعال والدین و حمایت اجتماعی می‌توانند نقش محافظتی داشته باشند. پژوهشگران تأکید می‌کنند که محیط رشد کودک، از خانه و روابط گرفته تا شرایط اقتصادی، نقش حیاتی در رشد مغز دارد. فراهم کردن محیطی پایدار و سالم می‌تواند از آسیب‌های بلندمدت جلوگیری کند.

سام آریامنش
🚀 @ofoghroydad

👧🏻 PNAS

Читать полностью…
Подписаться на канал