مروری بر زندگی معصومه سیحون
🎥 نهال تابش
«معصومه سیحون، نقاش و نخستین زن گالریدار ایرانی بود. او در سال ۱۳۴۵ گالری «سیحون» را تأسیس کرد و نقش مؤثری در معرفی آثار هنرمندان مهم ایرانی و حمایت از هنرمندان جوان و نوپا داشت. معصومه سیحون گرچه پس از انقلاب به زندان افتاد، اما پس از آزادی همچنان به فعالیت پرداخت و نگاه پیشرو و امیدواری خستگیناپذیرش موجب شد حتی در سالهای تاریک دههی شصت هم درهای گالریاش به روی مردم و هنرمندانشان باز باشد.»
@NashrAasoo 🔺
«لیورا هندلمن-باوور، استاد دپارتمان تاریخ خاورمیانه و آفریقا در دانشگاه تلآویو، است که در کتاب آفرینش زن ایرانی مدرن: فرهنگ عامه بین دو انقلاب بر تاریخ رسانههای چاپی در ایران، بهویژه مجلات عامهپسند زنان، تمرکز کرده و کوشیده است تا تأثیر این نشریات بر شکلگیری تصویر زن مدرن ایرانی را بررسی کند.»
aasoo.org/fa/books/4577
@NashrAasoo 🔻
«پرویز شهریاری عاشق ریاضیات بود و اکثر کسانی که در چند دههی گذشته دبیرستان را پشتسر گذاشتهاند با نوشتهها و کتابهای شهریاری در زمینهی ریاضیات آشنا هستند. دکتر غلامحسین صدریافشار که دوستی دیرینهای با پرویز شهریاری داشت در مراسم بزرگداشت او میگوید: «شهریاری آنقدر ریاضی میدانست و به آن عشق و احاطه داشت که بیش از هرکسی در ایران در ترویج ریاضیات نقش داشت.»
🗂 #پرونده: پیشگامان فرهنگ مدرن ایران
aasoo.org/fa/articles/4582
@NashrAasoo 🔻
«لیلا، گلنار و افسانه سه زنِ چهلوچند سالهاند که خشونت خانگی را تجربهکردهاما آن را تحمل نکردهاند. آنها نه آسان و سریع اما در نهایت توانستهاند که خود را از چرخهی خشونت بیرون بکشند. هر سهنفر تحصیلات دانشگاهی دارند، از همان سالهای نخستِ پس از ازدواج شاغل بودهاند و حالا در لندن زندگی میکنند. در عصر یک روز پاییزی از لیلا، گلنار و افسانه که رفاقتی چند ساله دارند، خواستم به خانهام بیایند تا دربارهی این تجربهبا یکدیگر گفتوگو کنیم. »
aasoo.org/fa/articles/4574
@NashrAasoo 🔻
روانشناسی صلح و کاشتن نهال همزیستی مسالمتآمیز در جهانی پرآشوب🔻
✍🏼 رویدادهای هولناک جنگ جهانی اول روانشناسان را با این پرسش مواجه کرد که چرا میجنگیم و چگونه میتوان در صلح زندگی کرد؟ حتی تا سالها پس از جنگ جهانی دوم دغدغهی اصلی روانشناسان، روانشناسیِ جنگ و کمک به درمان افرادی بود که دچار «نشانگان موجگرفتگی» شده بودند، همان پدیدهای که بعدها «اختلال استرس پس از سانحه» خوانده شد. در آن زمان نه تنها روانشناسان بلکه دیگر اعضای تیم بهداشت روان، شامل روانپزشکان، مشاوران، رواندرمانگران، مددکاران اجتماعی و روانپرستاران، میکوشیدند تا سربازانِ آسیبدیده را درمان کنند و به جنگ یا زندگی عادی بازگردانند. پس از جنگ جهانی دوم سایهی درگیری هستهای، کابوس جنگ سرد، نسلکشی و بازماندگان هولوکاست، روانشناسی جنگ را به سوی نوعی روانشناسیِ مبتنی بر پیشگیری از جنگ و حل تعارض، و گسترش و تثبیت صلح سوق داد.
✍🏼 روانشناسی صلح به دنبال تغییرات عملی در جهان پرآشوب فعلی است. برای این کار ایدههایی از حوزههای مختلف و فرهنگهای متفاوت را پذیرفته و با یکدیگر ادغام کرده است. روانشناسان صلح آستینها را بالا زدهاند و هرجایی که آتش تعارضها و مناقشهها شعلهور شده وارد میدان شدهاند. بنابراین، کارِ آنها از بحثهای دانشگاهی فراتر میرود زیرا میخواهند به زندگی روزمرهی صلحآمیز مردم کمک کنند.
✍🏼 به قول اکتاویو پاز، شاعر و دیپلمات مکزیکی، انقلاب عبارت است از حرکت از جامعه و فرهنگِ کهنه به جامعه و فرهنگی نو، حرکتی خطی و گریزناپذیر برای خروج از چرخهی تکراریِ رکود و خمول. در این معنا، روانچشناسی صلح نگاهی انقلابی به خروج از چرخههای تکرارشوندهی خشونت دارد. اندیشمندان و نظریهپردازان روانشناسی صلح به جای اینکه منتظر ظهور ناجی و آیندهای طلایی اما مبهم بمانند، آستینها را بالا زدهاند و از قدمهای کوچک شروع کردهاند. هدفِ آنها، جلوگیری از فاجعهی هستهای و نسلکشی، و رقم زدن آیندهای واقعبینانه و آشتیجویانه در زمان حال است. آنها صلح را نوعی فرایند دگرگونکنندهی بزرگ میدانند و نه امری مقطعی و زودگذر. آنها تغییرات سریع و درمانهای فوری را وعده نمیدهند و به ما یادآوری میکنند که مسیر صلح سخت و پرفراز و نشیب است، و مستلزم آگاهی و توانمندسازیِ تک تک اعضای جامعه.
@NashrAasoo 💭
چرا «لیبرال» را بهعنوان صفت به کار میبرم؟🔻
✍️ تقریباً با اطمینان میتوان گفت که برای فهم حساسیتِ اخلاقیِ لیبرال بهتر است که به ادبیات رجوع کنیم نه به سیاست. من با مطالعهی آثار شاعرانی همچون ویسواوا شیمبورسکای لهستانی، یهودا آمیخای اسرائیلی، و سه شاعر آمریکایی ــ فیلیپ لِوین اهل دیترویت، فیلیپ شولتز اهل نیویورک، و سی.کِی. ویلیامز اهل پرینستون ــ یاد گرفتم که دستکم این حساسیت را بفهمم و آن را ارزشمند بشمارم. بیتردید میتوان از شاعران دیگری هم نام برد اما این پنج نفر مشخصاً بلندنظری، شفقت، شوخطبعی و طنزِ ظریفی را به من آموختند که با صفت «لیبرال» سازگار است و در عین حال مانع خشم و واقعبینیِ عمیق نمیشود.
✍️ گاهی میگویند اخلاقیات لیبرال یعنی «زندگی کن و کاری به کارِ دیگران نداشته باش»، اما این توصیف دقیقی نیست زیرا ما لیبرالها نسبیتگرا نیستیم. ما قیدوبندهای اخلاقی را به رسمیت میشناسیم؛ از همه مهمتر اینکه ما با هر نوع تعصب و ظلم و ستم مخالفایم. استاد و دوستم، جودیت شکلر، در کتابی جذاب دربارهی هفت گناه کبیره میگوید که همیشه باید «ظلم و ستم را در رأس» گناهانی قرار دهیم که میخواهیم از آنها دوری گزینیم (شرور عادی، ۱۹۸۴). این مقدمهی خوبی بر اخلاقیات لیبرال است.
✍️ ارتباط ما با لیبرالیسم بسیار متفاوت از چیزی است که در ظاهر از نام و ایدئولوژیِ لیبرالیسم برمیآید. من این ارتباط را ارتباطی وصفی بین صفت و موصوف میدانم: ما دموکرات لیبرال و سوسیالیست لیبرال هستیم، یا باید باشیم. من در عین حال ناسیونالیست و انترناسیونالیستِ لیبرال، اجتماعگرای لیبرال، فمینیست لیبرال، استاد و روشنفکر پارهوقتِ لیبرال، و یهودی لیبرال هستم. این صفت در همهی این موارد کارکرد تقریباً مشابهی دارد، و هدفم این است که نشان دهم بر هر یک از این موارد چه تأثیری دارد. مثل هر صفت دیگری، «لیبرال» اسمِ قبل از خود را تعریف میکند؛ گاهی اسمِ قبل از خود را محدود و مقیّد میکند، گاهی روح تازهای به آن میبخشد و گاهی آن را دیگرگون میسازد. این صفت نمیگوید که ما کیستیم بلکه نشان میدهد که چگونه همان شدهایم که هستیم ــ یعنی چگونه تعهدات ایدئولوژیکِ خود را اجرا میکنیم.
@NashrAasoo 💭
«تا برچیده شدنِ اعدام دادخواهی ادامه دارد»
🎥 سپهر عاطفی
«ریحانه جباری در سال ۸۶ در حالی که ۱۹ ساله بود، به اتهام قتل بازداشت شد. قتل مردی که گفته شد وابسته به وزارت اطلاعات بوده، و قصد تجاوز به او را داشته است. فیلم مستند «هفت زمستان در تهران» ساختهی اشتفی نیدرزول با استفاده از یادداشتهای ریحانه و شهادت خانواده و دوستان او به روایت بازداشت، شکنجه، محاکمه و تحول او در زندان میپردازد. در این گفتگو که پس از نخستین نمایش این مستند در حاشیهی برلیناله انجام شده، با شعله پاکروان، مادر ریحانه دربارهی ناگفتههای روز اعدام او، مسیر دادخواهی و باز ایستادن و مقاومت صحبت کردیم. «هفت زمستان در تهران» تا امروز در بیش از صد شهر جهان به نمایش درآمده و برندهی ۲۲ جایزهی بینالمللی شامل جایزهی صلح از فستیوال فیلم برلین شده است.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4571
@NashrAasoo🔺
«ادبیات اصیل نمیتواند به هیچ روی ایدئولوژیک باشد، چون آشتیناپذیریِ بنیادین ادبیات و ایدئولوژی معلول تقابل میان تخیل آزاد و زبان لایهلایه و مستعد تفاسیر گوناگون با گفتمانی است که صراحت و تکسویی و یکصداییاش به تعیین تکلیفهای آمرانه برای جهان و انسان میانجامد و آزادی خلاقیت و تخیل را برنمیتابد. خالقان ادبی با پرهیز مطلق از تعلق ایدئولوژیک، حافظان حریم شعریّت و ادبیّت آفریدههای خودند.»
aasoo.org/fa/articles/4569
@NashrAasoo 🔻
«وقتی تقاضا برای پناهندگی صدها برابر ظرفیت پناهندگی است، چه مناسباتی میان پناهجویان و مسئولین رسیدگی به پروندهی آنها پدید میآید؟ عُمر دِواچی، مردمشناس و پژوهشگر اهل عراق، سالهاست که وضعیت عراقیان آواره را دنبال میکند و موضوع پژوهش او مناسبات حول روند تقاضا و دریافت پناهندگی است. دواچی معتقد است در بحران اسکان هر آوارهای که به نظر شرایط حادتری دارد، شانس بالاتری برای پناهندگی دارد، اما معیار شرایط «حادتر» در میان مردمی که همگی جنگزدهاند چیست؟»
aasoo.org/fa/articles/4264
@NashrAasoo 🔻
«بسیاری از معضلات اخلاقی دربارهی اینکه چگونه میتوان اخلاقی اندیشید یا عمل کرد، حلنشدنی به نظر میرسند. و شاید واقعاً چنین باشد. بنابراین، ممکن است وسوسه شویم که اخلاق را به کلی نادیده بگیریم یا کنار بگذاریم. در عین حال، نباید احساس کنیم که اخلاق چیزی نیست جز کلافی از پیچیدگیهای حلناشدنی. عامل اطمینانبخش این است که در بسیاری از موارد میتوانید به روشنی بفهمید که چه کاری اخلاقی است.»
aasoo.org/fa/articles/4566
@NashrAasoo 🔻
کاهش منابع آبی چه تأثیراتی بر خاورمیانه دارد؟🔻
🟢 هرچند کشاورزی در خاورمیانه ابداع شد اما این منطقه یکی از نامساعدترین زیستمحیطهای دنیا را دارد. بیتردید خاورمیانه یکی از خشکترین مناطق کرهی زمین است. و این خشکی در حال افزایش است. افزایش جمعیت به ازدیادِ بیشازحدِ چراگاهها و مراتع، بهرهبرداریِ بیرویّه از زمین و فرسایش خاک انجامیده است. اینها، به نوبهی خود، به گسترش مناطق بیابانی (بیابانزایی) منتهی شده است. به گزارش «مرکز عربیِ مطالعهی مناطق خشک و زمینهای بایر»، تقریباً نیمی از زمینهای ناحیهی عربنشینِ جنوبغربیِ آسیا، ۳۰ درصد از درّهی نیل و شاخ آفریقا، ۱۷ درصد از آفریقای شمالی و ۹ درصد از شبهجزیرهی عربستان با خطر بیابانزایی مواجهاند.
🟢 منازعه بر سرِ آب روابط میان اسرائیلیها و فلسطینیها را هم با مشکل مواجه کرده است. در سال ۱۹۹۵، دو طرف توافقنامهای را امضاء کردند که آبِ بهاصطلاح «آبخوانِ کوهستانی» در کرانهی باختری را میان آنها تقسیم میکرد. این آبخوان تقریباً کل آبِ مصرفی در کرانهی باختری و حدود یکسوم از آبِ مصرفی در اسرائیل را تأمین میکند. بر اساس این توافقنامه، ۸۰ درصد از این آب به اسرائیل، و بقیه به فلسطینیها اختصاص دارد. قرار بود که در سال ۱۹۹۹ این توافقنامه را بازبینی کنند. اما چنین نشد. در سال ۲۰۲۲، اسرائیل ۸۶ درصد از این آب، و فلسطینیها بقیهی آن را مصرف میکردند.
🟢 علاوه بر کمبود آب در خاورمیانه، مشکلِ دیگری هم در این منطقه وجود دارد که عبارت است از کمبودِ فزایندهی آبِ پاک. یکی از علل این مشکل عدم نظارت و فقدان قوانین و مقرراتِ مناسب در مورد بهداشت عمومی است. برای مثال، به گزارش «واحد آب تازه» در برنامهی محیط زیستِ سازمان ملل، در سال ۲۰۱۹ جوامع بالادستِ رود دجله در عراق هر روز بیش از ۶/۱میلیون متر مکعب فاضلابِ تصفیهنشده به این رود سرازیر میکردند. دیگر علل کمبود آبِ پاک در خاورمیانه عبارتاند از هرزآبِ آفتکشها و کودهای شیمیایی، نمکزایی و شور شدن خاک، و رشوهخواری و فساد حکومتهای خاورمیانه که به اروپا اجازه میدهد تا از این کشورها برای دفن زبالهها و ضایعاتی استفاده کنند که بخش عمدهای از آن سمّی است.
@NashrAasoo 💭
«طائره زنی شاعر، مقالهنویس و آزادیخواه بود که نهتنها در نام، بلکه در بسیاری از ویژگیها به طاهرهی قرةالعین شباهت داشت. او نیز بهمانند طاهره، در خانوادهای فرهیخته و ادبجو پرورش یافت. زبانی گیرا داشت و در کودکی، ناصرالدینشاه را بهحیرت انداخت. به آیینی تازه گروید؛ شعر سرود؛ در محفل یاران حجاب از سر برداشت؛ در مسیر آزادی زنان بیپرده سخن گفت و شجاعانه نوشت، و در یک کلام، زنی بیپروا از تبار طاهره بود.»
aasoo.org/fa/articles/4563
@NashrAasoo 🔻
آزادی از ترس🔻
🔸 «سخنرانیهای ریث» سلسله سخنرانیهایی است که هر سال توسط یکی از اندیشمندان سرشناس ارائه و از رادیوی بیبیسی پخش میشود. هدف این سخنرانیها ارتقای فهم عموم در مورد یکی از موضوعات مهمِ روز است. نخستین سخنران این برنامه در سال ۱۹۴۸ برتراند راسل، فیلسوف انگلیسی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات بود. آرنولد توینبی، ادوارد سعید، آنتونی گیدنز، مایکل سندل و استیون هاوکینگ برخی دیگر از این سخنرانان در هفتاد سال گذشته بودهاند. در سال ۲۰۲۲ میلادی، محور این سخنرانیها «چهار نوع آزادی» بود که فرانکلین روزولت مطرح کرده است: آزادی بیان، آزادی عبادت، آزادی از قید احتیاج و آزادی از ترس.
🔸 امروز ما در دوران پرآشوبِ مشابهی به سر میبریم. همهگیریِ جهانیِ چندساله و فجایع زیستمحیطیِ فزاینده دنیا را به هم ریخته، و ترس از جنگ هستهای در پی تلاشهای ولادیمیر پوتین برای احیای امپراتوری روسیه باعث تشویش خاطر شده است. از زمان حملهی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریهی ۲۰۲۲، درگیر چیزی شدهایم که پوتین آن را «عملیات نظامی ویژه» میخواند. اما در واقع، این جنگی تمامعیار است. این سومین منازعهی مهم ارضیِ در اروپا در کمی بیش از یکقرن است. مثل دو جنگ قبلی، این جنگ هم پیامدهای جهانی دارد، و امنیت انرژی، غذایی و اقلیمیِ مردم در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین را نیز به خطر انداخته است.
🔸 بهرغم هول و هراسِ حاصل از جنگ، اوکراینیها با ترسِ خود مقابله کردهاند و از عاملیتِشان بهره بردهاند. آنها از اشتباهاتِ خود و از اشتباهات روسیه و پوتین درس گرفتهاند. اوکراینیها اجازه ندادهاند که مرعوب شوند. آنها با اقدامی جمعی به مبارزه با استبداد و خودکامگی پرداختهاند. بهرغم همهی موانع و مشکلات، آنها ترس را به شجاعت تبدیل کردهاند.
@NashrAasoo 💭
نقش مجلات عامهپسند در شکلگیری تصویر زن ایرانی مدرن🔻
✍️ هندلمن به سراغ این مجلات رفته، زیرا به نظر او به باد انتقاد گرفتن نشریات زنان از تلاش برای فهم علل محبوبیتشان بسیار آسانتر است. او میگوید که هدفش از پرداختن به این نشریات به هیچوجه دستکم گرفتن وجوه استبدادی حکومتِ وقت نیست، اما دیدگاهی که این نشریات را صرفاً بلندگوی حکومت میداند، هم خودِ این مجلات و هم زنانِ علاقهمند به آنها را به امری حاشیهای فرو میکاهد. افزون بر این، نویسنده جنبهی تجاری این مجلات را نفی نمیکند اما آن را تنها یکی از وجوهاین نشریات میداند، وجهی که تمرکز بیشازحد بر آنپژوهشگران را از توجه به چندصداییِ نهفته در این مجلات، و همنشینیِ ژانرهای گوناگون و گفتمانهای رقیب در آنها باز داشته است.
✍️ کتاب از دو بخش تشکیل شده است. پارهی نخست بهاختصار ورود زنان ایرانی به عرصهی ژورنالیسم را مرور میکند، بخشی که زمینه را برای بحثهای بعدی پیرامون رابطهی میان رسانههای چاپی، زنان، و دولت در دهههای آینده فراهم میکند. خواننده در این بخش با ضرورتهای حرفهای و مالیای آشنا میشود که نشریات زنان با آندستوپنجه نرم میکردند. نرخ پایین سواد، کمبود گزارشگران زن و هزینهی کاغذ وارداتی از جمله ملاحظات ضروریای بودند که بر سیاست سردبیری، چارچوب مطالب، و میزان وامگیریِ این نشریات از محتوای رقبای خارجی تأثیر میگذاشتند. بخش دوم با تمرکز بر «زن مدرن»، انگارههای رایج، و در بسیاری از موارد متناقض، دربارهی زنانگی، شیوهی استفاده از آنها در مجلات، بحثهای عمومی پیرامون این انگارهها، و واکنش خوانندگان به آنها را واکاوی میکند. نویسنده نشان میدهد که چگونه نشریات زنان در ابتدا خود را «راهنمای خانواده» معرفی میکردند. آنها میکوشیدند تا با تأکید بر مواردی همچون مادریِ علمی، اهمیت فناوریهای کار خانگی و ملیگراییِ مادرانه، ضمن بازتعریف جایگاه زن خانهدار، به شکلی نمادین از خود در برابر سنتگرایان دفاع کنند، سنتگرایانی که حمایت این نشریات از آموزش زنان و ورود زنان به بازار کار را تهدیدی برای ارزشهای پیشین میدانستند.
✍️ هندلمن-باوور توانسته است که بر محدودیتهای وضعشده توسط جریانهای سیاسی و گفتمانهای مسلط روشنفکری غلبه کند و به هدفِ خود از نگارش این کتاب دست یابد: «بازیابیِ صدای خوانندگان مجلات زنان، همانهایی که بارها و بارها توسط منتقدانِ همعصرشان با عناوینی همچون منفعل، وابسته، بورژوای غربگرا (اروپایی)، سکولارِ ازخودبیگانه، و عروسکفرنگیِ شاه (یا معادلهای بسیارشان در فارسی همچون عروسک رنگی، عروسک بزککرده، عروسک رنگروغنزده) خوانده شدند.»
@NashrAasoo 💭
پرویز شهریاری؛ پیشاهنگ آموزش نوین ریاضیات🔻
🧮 چند نسل از دانشآموزان در چند دههی گذشته از کتابهای ریاضی شهریاری بهره بردهاند و شهریاری ازطریق آموزش در مدرسه، تألیف و ترجمهی کتاب و ایجاد مؤسسات انتشاراتی مثل خوارزمی، توکا، شرکت نشر اندیشه و انتشار مجلاتی مانند مجلهی علمی و فنی سخن، آشنایی با دانش، آشتی با ریاضیات، دانش و مردم، چیستا، وهومن و نشریهی شورای نویسندگان و هنرمندان کوشید تا آگاهی در جامعهی ایران را افزایش دهد.
🧮 دشواریهای زندگی و دردهای اجتماعی از همان جوانی باعث شد تا شهریاری به فعالیتهای اجتماعی روی بیاورد. در سال ۱۳۲۴ در نوزدهسالگی به حزب توده پیوست، اما سه سال بعد، پس از سوءقصد به جان شاه، در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ تحتتعقیب قرار گرفت و در فروردین سال ۱۳۲۸، بعد از غیرقانونی اعلام شدن حزب توده، برای اولینبار بازداشت و زندانی شد. در آن زمان او زبان فرانسه میدانست و تاریخ حساب رنه تاتون، نویسندهی فرانسوی، را در زندان ترجمه کرد که در سال ۱۳۳۱ انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرد.
🧮 او از پانزدهسالگی معلمی را شروع کرده بود و تا پایان عمرش معلم باقی ماند و سعی کرد به پرورش نسل جوانی بپردازد که تشنهی دانستن بودند. شهریاری هفت بار در عمرش به زندان رفت که کمترین آن سه ماه و بیشترین آن سه سال بود. شاید برای همین بود که میگفت: «همیشه در زندگی خودم در بیم و امید به سر میبردم. همیشه حتی حالا نمیتوانم خودم را آزاد بهمعنی واقعی احساس کنم. احساس میکنم همیشه یک کسی، یک چیزی دارد مرا میپاید.» با آنکه بیش از پنجاه سال معلم بود، هیچگاه بازنشسته نشد و حقوقی از بازنشستگی نگرفت. خودش میگفت: «خبر ندارم که بازنشستگیام چی شده، من هم دنبالش نرفتم. من زندگیام را با حقالتألیف کتابهایم میگذرانم.» شهریاری در بیستودوم اردیبهشت ۱۳۹۱ در ۸۵سالگی در تهران درگذشت و در آرامستان «قصر فیروزه»ی تهران (ویژهی زرتشتیان) به خاک سپرده شد.
@NashrAasoo 💭
خشونت خانگی، دردی که درمان دارد🔻
🟢 افسانه: در فامیل و اطرافیان خودم، یک زوج خوشبخت وجود نداشت. همهی زنهایی که میشناختم زندگیهایی شبیه به خودم داشتند. بنابراین، فکر میکردم که زندگی همین است و چرا باید از این رابطه بیرون بروم؟ وقتی شروع کردم به وبلاگنویسی و وبلاگخوانی، فهمیدم که زندگی بقیهی آدمها مثل زندگیِ خودم نیست. مردهایی را دیدم که محبت کردن و خشونت نکردن را بلد بودند. فهمیدم که دنیای دیگری هم هست که از آن خبر ندارم، دنیایی که زنها در آن راحتترند و میتوانند تصمیم بگیرند. دیدم که آدمها دربارهی رنگ و مدل لباسشان تصمیم میگیرند، تصمیمهای ساده و پیشپاافتادهای که من از آنها محروم بودم. به جایی رسیده بودم که وقتی میرفتیم رستوران، واقعاً نمیدانستم دلم چه میخواهد.
🟢 لیلا: بعد از اینکه بچهی دومم به دنیا آمد، شوهرم شروع کرده بود به کراک کشیدن، با شوکر بالای سر من و بچهها میآمد و جلوی بچهها کراک میکشید. آنجا بود که دیدم دیگر نمیتوانم ادامه دهم. البته آن موقع هم طلاق نگرفتم اما در یکی از دفعاتی که شوهرم را فرستاده بودم به کمپ ترک اعتیاد، دست بچههایم را گرفتم و به یک شهر دیگر رفتم. همه مخالف بودند و اصلاً تصمیم آسانی نبود. در آن شهر آزادیِ بیشتری داشتم و با زنهایی آشنا شدم که به شکل دیگری زندگی میکردند و در چارچوبباید و نباید و خشونت مردان خانوادهباقی نمانده بودند. دوستی هم پیدا کردم که یک زن مجرد بود و تازه طلاق گرفته بود. وقتی با او معاشرت کردم تازه فهمیدم که چقدر به من خشونت روا شده و دور از خشونتهای شوهرم چقدر زندگی میتواند متفاوت باشد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم که طلاق بگیرم.هرچند ۱۳ سال همهی انواع خشونت را تجربه کرده بودم اما طلاق گرفتن آسان نبود. وقتی درخواست دادم، با اینکه نوشته بودم که شوهرم کتک میزند و معتاد است اما قاضی گفت برای اعتیاد میخواهی جدا شوی؟ اینجا که همه معتادند، برو ترکش بده! گفتم آقای قاضی، من هر کاری کردهام که شوهرم ترک کند اما نکرده. سرانجام، بعد از سه سال توانستم طلاق بگیرم.
🟢 گلنار: بیرون آمدن از چرخهی خشونت برای هیچکس آسان نیست. شاید مهمترین کلید رهایی این باشد که هم بدانیم چه رفتارهایی مصداق خشونت است و هم در اطرافمان آدمهای امنی داشته باشیم که بتوانیم از آنها کمک بگیریم. من هم خیلی وقتها در زندگیِ قبلیام احساس میکردم که نه میتوانم وضعیت را تغییر بدهم و نه به لحاظ عاطفی تواناییِ خروج از آن رابطه را دارم. اما بالاخره توانستم و به آن رابطه پایان دادم. میدانم که پیمودن این مسیر برای زنانی که استقلال مالی ندارند، گرفتار قوانین تبعیضآمیزند، و از حمایتهای مالی و معنویِ دولت و نهادهای اجتماعی بیبهرهاند، بسیار سختتر است. اما وقتی به زندگیِ زنانی نگاه میکنیم که بهرغم همهی این موانع توانستهاند چرخهی خشونت را در ایران بشکنند، آنگاه میتوان مطمئنتر گفت که خشونت خانگی درد بیدرمان نیست.
@NashrAasoo 💭
«صلح میتواند منفی یا مثبت باشد. صلح منفی به معنای دستیابی به صلحنامه یا آتشبس است که از طریق آن جنگ متوقف میشود. با این حال، صلح منفی بهشدت شکننده است. اما صلح مثبت به معنای حل اساسیِ عوامل جنگ است، مثل توسعه، عدالت، رفاه اجتماعی و، از همه مهمتر ایجاد فرصتهای برابر برای تمام اقوام، اقلیتها و بهحاشیهراندهشدگان که به مردم اجازه میدهد تا به شکل مسالمتآمیزی در کنار یکدیگر زندگی کنند.»
aasoo.org/fa/articles/4573
@NashrAasoo 🔻
«در معنای اولیهی خود، لیبرالیسم نوعی ایدئولوژیِ غربی بود، ثمرهی جنبش روشنگری و پیروزیِ فردِ آزادشده (اگر نگوییم در زندگیِ روزمره، دستکم در ادبیات و فلسفه) ــ پدیدهای غربی. اما صفتهای «لیبرال» و «غیرلیبرال» میتواند به شکل سودمندی در توصیف دیگر فرهنگهایی به کار رود که برای نام نهادن بر تعهداتِ خود اسامیِ دیگری را به کار میبرند و این اسامی را به سبکِدیگری تعریف میکنند. به نظر من، اخلاقیات لیبرال و حساسیت لیبرال، عام و جهانشمول است. باید اینطور باشد، چون این روزها نه تنها در آمریکا بلکه در گوشه و کنار دنیا به آن حمله میشود.»
aasoo.org/fa/articles/4570
@NashrAasoo 🔻
«تا برچیده شدنِ اعدام دادخواهی ادامه دارد»
🎥 سپهر عاطفی
«ریحانه جباری در سال ۸۶ در حالی که ۱۹ ساله بود، به اتهام قتل بازداشت شد. قتل مردی که گفته شد وابسته به وزارت اطلاعات بوده، و قصد تجاوز به او را داشته است. فیلم مستند «هفت زمستان در تهران» ساختهی اشتفی نیدرزول با استفاده از یادداشتهای ریحانه و شهادت خانواده و دوستان او به روایت بازداشت، شکنجه، محاکمه و تحول او در زندان میپردازد. در این گفتگو که پس از نخستین نمایش این مستند در حاشیهی برلیناله انجام شده، با شعله پاکروان، مادر ریحانه دربارهی ناگفتههای روز اعدام او، مسیر دادخواهی و باز ایستادن و مقاومت صحبت کردیم. «هفت زمستان در تهران» تا امروز در بیش از صد شهر جهان به نمایش درآمده و برندهی ۲۲ جایزهی بینالمللی شامل جایزهی صلح از فستیوال فیلم برلین شده است.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4571
@NashrAasoo🔺
توتالیتاریسم: الهیات ظلمت🔻
✍️ کوندرا با ردّ تفسیر رمانهای کافکا بهمثابهی تمثیلهایی دینی اذعان میکند که هرجا قدرت خداگونه عمل کند، احساساتی دینی برمیانگیزد و در این صورت میتوان جهان را با تعابیر دینی توصیف کرد. جایی که انسان نمیتواند جز نوعی زندگیِ سایهوار داشته باشد و دسترسی به واقعیت جز در جایی فراسو، ساحتی غیرانسانی یا فرابشری امکان نپذیرد، ما خود را در عرصهی الهیات مییابیم. توتالیتاریسمْ نوعی الهیات ظلمت است. اما جهان کافکایی چنین نیست. کافکا با رمانهای خود تماثیلی دینی نیافریده اما جهان کافکایی ــ چه در واقعیت چه در تخیل ــ از جنبهی الهیاتی، یا بهتر بگوییم، شبهالهیاتی جداییپذیر نیست.
✍️ همدستی برخی روشنفکران با حکومتهای غیردموکراتیک توهم نیست. به دشواری میتوان نظامی خودکامه را تصور کرد که جمعی از روشنفکران را آشکار و نهان در خدمت خود نداشته باشد. چسواو میوش، نویسنده، مترجم آثار شکسپیر به زبان لهستانی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات، یکی از این روشنفکران است. او بعد از سالها خدمت داوطلبانهی دولتی در نقش دیپلمات، تصمیم گرفت به دولت کمونیستیِ کشورش پشت کند. میوش در کتاب ذهن در بند داستان چهار روشنفکر هموطنِ خود را که همدست دولت و حزب حاکم لهستان در پیشبرد سیاستهایش بودند، بدون ذکر نامشان روایت میکند. شرایط اروپا پس از جنگ جهانی دوم به گونهای بود که حتی بسیاری از نخبگانی که دلبستهی ایدئولوژی کمونیسم نبودند، حزب کمونیسم را نیرومندترین قدرت برای حفظ امنیت و صلح سرزمینهای خود ارزیابی میکردند.
✍️ رمان از نگاه کوندرا، بر خلاف گفتمانها و فراوردههای ایدئولوژیک، از تصویرهای یکسویه از جهان و توصیههای اخلاقیِ پشتگرم بدان تهی است و با تربیتِ فرد و جامعه به معنای ایدئوژیکِ آن کاملاً بیگانه است. کارِ رُمان فعال ساختنِ قوّهی نقادانهی مخاطب برای نیل به بهتر زیستن است. غایتِ رُمان کمک به خواننده برای کسبِ شناخت بهتری از خود و باورهای خود است و در این فرایند، رُمان، نقش کاتالیزور یا میانجی را بازی میکند. ادبیات برای او جایگاهِ بلوغ فرزانگی است، بلوغ بیرون آمدن از آنچه کوندرا «عصر غنائی» میخواند؛ یعنی عصری که انسان تواناییِ دیدن جهانِ بیرون از خود و دیدنِ خود از بیرون را ندارد. ادبیاتِ متعهد به ایدئولوژیْ نابالغی واماندهدر عصر غنائی است، درحالیکه بازنماییِ واقعیت در رمان به صورت امری چندگانه، پیچیده و هماره پارادوکسیکال (متناقضنما) است.
@NashrAasoo 💭
زخم جنگ: سیال میان مرزها و معانی 🔻
✍️ در سلسلهی بیپایان جنگ و کشتار در خاورمیانه شمار افزایندهی آوارگان و جنگزدگان وضعیت آنها در منطقه را همواره وخیمتر و نابسامانتر کرده است. اولین موج پناهجویان خاورمیانه فلسطینیها بودند که در سال ۱۹۴۸ خانه و کاشانهی خود را از دست دادند و به کشورهای همسایه ازجمله سوریه، لبنان و اردن پناه بردند. از آن زمان، جنگهای پیدرپی در عراق و سپس سوریه شمار جنگزدگان و آوارگان در منطقه را چندین برابر کرد. باوجود اینکه آوارگان از ملیتها و کشورهای مختلفی هستند، شاید بتوان گفت وضعیت جنگزدگان عراقی از همه بدتر بوده است. هنوز پروندهی بسیاری از پناهجویان جنگ خلیج فارس به سروسامان نرسیده بود که حملهی آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ سیل جدیدی از جنگزدگان را راهی کشورهای همسایه و دفترهای کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان کرد. مضاف بر آن، جنگ داخلی سوریه در سال ۱۳۹۱ هم ۴میلیون آوارهی سوری را به کشورهای همسایه راهی کرد و باعث شد پروندهی بسیاری از پناهجویان عراقی از اولویت درآید. از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ از حدود ۲میلیون عراقی پناهجو تنها ۱۷۵هزار نفر توانستند پناهندگی دریافت و به کشورهای غربی مهاجرت کنند. کمیساریا معضل اسکان در خاورمیانه را یک «فاجعهی انسانی» نامیده است.
✍️ به عقیدهی دواچی، مسئولین رسیدگی به پروندههای پناهجویان خواهناخواه اولویت را به کسی میدهند که به نظر میآید رنج بیشتری کشیده است و داستانش سوزناکتر است. این اولویتبندی وضعیتی به وجود آورده که در آن برخی از زخمها و داستانها «محکمهپسندترند» و سریعتر کار پناهجو را راه میاندازند. بعضی دیگر از زخمها هرچقدر هم در واقعیت دردناک باشند «سرمایه»ی خوبی برای دریافت پناهندگی محسوب نمیشوند. دواچی نام این وضعیت را «اقتصاد زخم (Wound Economy)» مینامد، شبیه بازاری که در آن زخم یک سرمایه است. یک زخم «مفید» برای پروندهی پناهجو زخمی است که هم مدرک قابل رؤیت دارد و هم بار سیاسی و اجتماعی. دواچی برای توضیح این بازار بهسراغ نمونهی مردی به نام حسین میرود.
✍️ حسین یک پناهندهی عراقی ساکن بیروت است. او در کافهای کار گرفته که متعلق به یک ارمنی است و پاتوق چپهای لبنانی محسوب میشود. همهی اعضای خانوادهی حسین بهدست شیعیان عراقی قتلعام شدهاند. حسین معتقد است دلیل کشتار خانوادهاش همکاری پدرش با حزب بعث بوده است. او مضاف بر آشنایانی که در کافه پیدا کرده، با بسیار از عراقیهای دیگر ساکن بیروت هم در تماس است. بسیاری از این عراقیها ساکن محلهی شتیلا هستند که زمانی فقط پناهگاه فلسطینیها بود و بعدها آوارگان سوریه، عراق و اردن هم به آنها اضافه شدند. خلاصه که میشود گفت حسین چه ازنظر کار و چه ازنظر وضعیت اجتماعی در مقایسه با پناهندگان دیگر وضعیت خوبی دارد.
@NashrAasoo 💭
دربارهی معضلات اخلاقی چگونه باید اندیشید؟🔻
🟡 شما همین حالا هم تجربهی تفکر اخلاقی دارید، آن هم برای مدتی طولانی؛ در واقع، از وقتی کودکی بیش نبودید. کودکان عمیقاً درگیر قضاوت و پرسشگریِ اخلاقیاند: «عادلانه نیست!» «قول دادی!» «او تقلب میکند، چرا من نباید بکنم؟». و پرسشهای اخلاقیشان اغلب پاسخهای آسانی ندارند، زیرا ما بزرگسالان هم معمولاً پاسخ آسانی برای پرسشهای مرتبط با زندگی و رفتارمان نداریم.
🟡 نقدی بسیار قوی بر نسبیگرایی وارد است. صرفاً به این دلیل که فرهنگِ عاملان نسلکشی چنین کاری را اخلاقی میداند، نمیتوان نسلکشی را اخلاقی تلقی کرد؛ همانطور که ختنهی زنان که امکان لذت جنسی را برای همیشه از دختران جوان سلب میکند، صرفاً به دلیل فرهنگ پدرسالارانهای که خواهان آن است، نمیتواند از نظر اخلاقی قابلقبول باشد. نه تنها افراد بلکه جوامع میتوانند راهِ خود را گم کنند و در مسیرهایی گام بردارند که بهشدت نادرست است.
🟡 در بعضی موارد اشخاص بیطرف و خردمند در فرایند تصمیمگیریِ فرضیِ گرت دربارهی اینکه آیا عملِ ناقض یکی از قوانین اخلاقی قابلقبول است یا نه، با یکدیگر توافق ندارند. در چنین مواردی، عمل موردنظر از لحاظ اخلاقی نه بدون وجه درست است و نه بدون وجه نادرست. این عرصهای نامعیّن است که نشان میدهد دیدگاه گرت ماهیتی غیردوگانهباور دارد. (برخی از طرفداران اخلاقِ کمالگرا نیز میتوانند غیردوگانهباور باشند، اما نظریهی گرت مشخصاً روال روشنتری برای تشخیص اعمال اخلاقی دارد و در وهلهی اول اخلاق را با دستیابی به کمال فردی مرتبط نمیکند، بلکه آن را با احتراز از آسیبهای غیرضروری مرتبط میسازد.)
@NashrAasoo 💭
از اهالی ایمروز چه کسی باقی مانده؟ کوچ اجباری «رومها»🔻
🎥 مهدی شبانی
«رومها یا یونانیهای ترکیه گروه کوچکی از مسیحیانِ ارتدوکساند که بیشتر در استانبول و دو جزیرهی غربی ترکیه، ایمروز و تندوس زندگی میکنند. آنها بازماندگان میلیونها رومی هستند که صدها سال در امپراتوری بیزانس، امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه زندگیمیکردند و به علت سرکوب و تبعیض مجبور به ترک خانه و وطنِ خود شدهاند.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4556
@NashrAasoo🔺
«مهاجرت روستاییان به شهرها در پی خشکسالی به ایجاد طبقهی فقیرِ شهرنشینِ ناراضیای میانجامد که آمادهی طغیان است. بنابراین، نظریهپردازان به این ترتیب خشکسالی را با شورش و طغیان پیوند میدهند.»
aasoo.org/fa/articles/4562
@NashrAasoo 🔻
عصمتخانم تهرانی (طائره)؛ زنی با همتِ بلند و هدفِ ارجمند 🔻
✍️ عصمتخانم، معروف به طائره، در حدود سال ۱۸۶۰ در تهران چشم به جهان گشود. مادرش حبیبهخانم، با نام ادبیِ زهره، شاعر بود و در اندرون ناصرالدینشاه، به کار منشیگری میپرداخت. پدرش میرزا اسمعیلخانِ آشتیانی، حسابدار کلِ قشون بود. طائره خیلی زود پدرش را از دست داد و تحت سرپرستیِ پدربزرگ خود، عبدالکریمخان قرار گرفت که پزشکی حاذق بود و علاقهای خاص به طائره داشت و میگفت: «از پیشانیِ این کودک پیداست که در بین فرزندان و نوههایم "زنده و نامدار" خواهد شد». پدربزرگ طائره نیز بهزودی دارِ فانی را وداع گفت و داییاش، فرجالله خان، او را زیر بال و پرِ خود گرفت؛ برای خواهرزادهی خردسالش معلمِ سرخانه استخدام کرد و از آنجا که سرایدارباشیِ خانههای شهری و ییلاقیِ سلطنتی بود، طائره و مادرش با او در قصر فیروزهی دولتی منزل گزیدند. در نتیجه، هنگامی که ناصرالدینشاه به این عمارت آمدورفت میکرد، بارها با طائرهی خردسال گفتوگو کرد و از جسارت او به شگفت آمد. طائره در دوازدهسالگی در اثر مذاکره با دایی دیگرش که از سفری دور باز آمده بود از آیین بهائی باخبر شد و به این دینِ جدید گروید.
✍️ بهنوشتهی فاضل مازندرانی، در محیطی که بر محدودیتِ زنان تأکید میکرد، طائره آزادانه با زنان و مردان معاشرت داشت.و بر همین اساس، موژان مؤمن مینویسد، طائره یکی از زنان پیشگام در ترویج جمعهای مختلط بهائیان بوده است. او در میان مردان و زنانِ همکیش، حجاب از سر برگرفت و در همان روزها، لباس بلند و زیبایی که برای خود دوخته بود به تن کرد و زنان دیگر را تشویق به پوشیدن آن نوع لباس کرد. سپس به تأسیس مدرسهی دختران، همت گمارد. گاه نیز به دیدار و گفتوگو با دختران شاه و زنان اشراف میرفت و افکار نو را با آنان در میان میگذاشت. طائره، نخستین کسی بود از زنان بهائیِ ایرانی که با همکیشانِ آمریکاییِ خود به نامهنگاری پرداخت. این نامهها موثقترین اسنادی است که اکنون دربارهی زندگی او در دست داریم. او همچنین با برخی از آمریکاییان بهائی که به ایران سفر کردند، دیدار و گفتوگو کرد و در کار برگزاریِ کلاسهای آموزش و بهداشتی برای دختران ایران، به آنان یاری داد.
✍️ آنچه بیش از هر چیز، طائره را در تاریخ فرهنگیِ ایران شهره ساخت، قلمزدن و مقالهنویسی پیرامون مسائل زنان بود. مقالههای او (۱۹۰۹) در روزنامهی وزین ایران نو بحثهای تازهای را فراروی مردان و زنان ایران قرار داد. در آن برهه از تاریخ ایران، یعنی ابتدای دورهی دوم مشروطیت، گشایشی در آزادیهای مدنی ایجاد شده بود و فضای باز سیاسیِ بهوجود آمده به جرایدِ دگراندیش نیز مجال رشد میداد...مقالههای طائره، خالی از رگههای باور به فرادستیِ هستیشناختیِ زنان و برتری آنان در قوای اخلاقی، ذهنی و بدنی نیست. مثلاً آنجا که خطاب به مردان مینویسد: «اگر خلقت طایفهی نسوان نبود بقا و هستی شما از کجا بود؟» یا آنجا که، ضمنِ اثباتِ برابری مرد و زن، مینگارد: «... بعضی از قوای ما اضافه بر قوای مرد است. هیچ مردی قوهی پرورش اولاد ندارد و ما داریم. وفا و محبتِ ما بهدرجات از مرد بیشتر است؛ در هوش و ذکاوت از مردان برتری داریم؛ در قوه و بنیه مستحکمتریم؛ زیرا هیچ مردی صبر و تحمل و طاقت صدمات و زحمات و زجرِ ما را آنی تحمل نمیکند.» ایدههایی که در آن روزگار بسیار جسورانه مینمود. با این حال، نگاه او به مناسبات میان زن و مرد، روی همرفته، نگاهی مبتنی بر تشریک مساعی و رشد متوازنِ میان دو جنس است. چنانکه مینگارد: «هرگاه ما طایفهی نسوان... با مردانِ خودمان در کلیهی امور شریک و سهیم شویم در اندک زمانی وطن عزیزِ ما دارای هرگونه عزت و شرف و صنایع و علوم خواهد شد.»
@NashrAasoo 💭
🎥 مستندِ «در جستجوی جهانی بهتر»
«در جستجوی جهانی بهتر» مستندی است دربارهی زندگی و تجربههای پیام اخوان، یکی از چهرههای نامدارِ دنیا در زمینهی حقوق بینالملل. او استاد دانشگاه و از اعضای دیوان دائمی داوریِ لاهه است و در بسیاری از کشورهای جنگزده و در پروندههای مهم نقض حقوق بشر، به نمایندگی از طرف سازمان ملل و نهادهای بینالمللی دیگر خدمت کرده است. این مستند که در سال ۲۰۲۱ ساخته شده، روایتی از زبان خود پیام اخوان است.
▶️ این فیلم را میتوانید در یوتیوب آسو نیز ببینید.
@NashrAasoo 🔺
«امروز پوپولیستهایی مثل پوتین در روسیه، دونالد ترامپ در آمریکا، نارندرا مودی در هند، رجب طیب اردوغان در ترکیه و شی جینپینگ در چین، آدمهای هراسانی را مخاطب قرار میدهند که احساس میکنند در بحبوحهی تغییرات سریع اجتماعی و بلاتکلیفیِ سیاسی و اقتصادی، وسیلهی امرار معاش و هویت و جایگاه فرهنگیِ خود را از دست دادهاند. »
aasoo.org/fa/articles/4538
@NashrAasoo 🔻