nashraasoo | Неотсортированное

Telegram-канал nashraasoo - Aasoo - آسو

16117

@Nashraasoo فرهنگ، اجتماع و نگاهی عمیق‌تر به مباحث امروز تماس با ما:‌ 📩 editor@aasoo.org 🔻🔻🔻 آدرس سایت: aasoo.org اینستاگرام: instagram.com/NashrAasoo فیس‌بوک: fb.com/NashrAasoo توییتر: twitter.com/NashrAasoo

Подписаться на канал

Aasoo - آسو

«این روزها نام جان فون نویمان بر خلاف همکار بسیار نامدارترش، آلبرت انیشتین، زبانزدِ مردمِ عادی نیست اما اکتشافاتِ او بر شیوه‌های زندگی تک تک انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. فون نویمان در نوجوانی شالوده‌ی جدیدی برای ریاضیات ایجاد کرد. او بعدتر در آموزشِ ساختن و خنثی‌سازی‌ بمب اتم نقش مؤثری داشت. ابداع نظریه‌ی بازی توسط او ابزارهای مفهومی لازم را فراهم آورد تا امروز با استفاده از آنها ابرقدرت‌ها بتوانند تصمیم بگیرند که به سمت جنگ بروند یا نه، اقتصاددانان بتوانند رفتار بازار را مدل‌سازی کنند و زیست‌شناسان تکامل ویروس‌ها را پیش‌بینی کنند.»

aasoo.org/fa/books/4529
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«احسان یارشاطر ازجمله نخستین استادان زبان و ادبیات فارسی بود که با تحصیل در خارج و تسلط بر زبان انگلیسی همانند پلی برای انتقال و مبادله‌ی فرهنگی عمل کرد. او پژوهشگر و برنامه‌ریز فرهنگی استثنایی‌ای بود که ضمن آشنایی با امتیازات فرهنگ ایرانی، از نقص‌ها و کاستی‌های پژوهشی مطالعات فرهنگی ایران نیز آگاه بود؛ برای همین هم برای آشناکردن جهان با «ارزش‌ها و امتیازهای ناشناخته، کم‌شناخته و بدشناخته‌ی فرهنگ و تمدن ایرانی پیش و پس از اسلام» بسیار کوشید و با یاری ایران‌شناسان نامدار برنامه‌های متعددی را برای برطرف‌کردن خلأها و کمبودهای پژوهشی اجرا کرد و میراث ارزشمندی از خود بر جای گذاشت که همواره محل رجوع دانش‌پژوهان خواهد بود.»

🗂 #پرونده: پیشگامان فرهنگ مدرن ایران

aasoo.org/fa/articles/4525
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«مطالعه‌قیام‌های مدنی نشان می‌دهد که اگر نیروهای امنیتی و نظامیان از سرکوب دست بردارند، جنبش‌های مدنی بخت بیش‌تری برای تغییر حکومت دارند. اما سؤال مهم این است که در چه شرایطی نیروهایی که به سرکوب گمارده می‌شوند از کشتن و زدن مخالفان سرپیچی می‌کنند؟»

aasoo.org/fa/articles/4343
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

برای بوی خاک
🎙مژگان شجریان در گفتگو با شبنم طلوعی

🔸 پادکست‌های ما را در شبکه‌های اجتماعی و اپ‌های پادخوان با شناسه‌ی NashrAasoo بشنوید.

[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧

Читать полностью…

Aasoo - آسو

شکنجه‌ی سفید: وقایع‌نگاری یک کتاب
به روایت نرگس محمدی

🎥 در مستند «شکنجه‌ی سفید» به تهیه‌کنندگیِ نرگس محمدی، رنج‌ها و سختی‌های طاقت‌فرسای شماری از قربانیان سلول‌های انفرادی در زندان‌های جمهوری اسلامی روایت می‌شود.

🔹 این مستند را در وب‌سایت آسو ببینید.

📚 چندی پیش کتابی با عنوان شکنجه‌ی سفید: در گفتگو با دوازده زن زندانی سیاسی به قلم نرگس محمدی و با مقدمه‌ی شیرین عبادی توسط نشر باران در سوئد منتشر شد. در این باره بیشتر بخوانید:
انفرادیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دوازده زن و یک زن، نگاهی به کتاب «شکنجه‌‌‌‌ی‌ سفید»

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«دستگیری به‌علت مصرف مواد مخدر، ماجرای عاشقانه با فروزانی که ۱۳ سال از او بزرگ‌تر بود، ازدواج‌های ناموفق، مصاحبه‌های جنجالی و... از فروغی چهره‌ای ساخته بود که هضمش برای فضای فرهنگیِ سنت‌گرای ایران ساده نبود. او خواسته یا ناخواسته تنها نماینده‌ی فیگور خواننده‌ی راکِ آنارشیستِ عصیانگر در ایران بود، شمایلی که در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی عرصه‌ی فرهنگ را، حداقل در آمریکا و بریتانیا، متحول کرد اما در ایران طرد شد.»

aasoo.org/fa/articles/4528
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«حالا که دروازه‌ی مکاتب و دانشگاه‌ها بسته است و حتی آنانی که ذهنشان تیز است، اجازه‌ی رفتن و آموختن را ندارند. دختران شانزده‌ساله حالا هجده‌ساله شده‌اند و چشم‌به‌راه خبری که نشان از باز شدن دروازه‌ی مکاتب و دانشگاه‌ها بدهد. به گمانم این دوره‌ی سخت و دشوار می‌گذرد اما جرقه‌ا‌ی در دل زنان افغانستان ایجاد کرده است/می‌کند که هیچ‌گاه ردِ آموختن و سواد را رها نکرده‌اند/نکنند.»

aasoo.org/fa/notes/4521
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«آتنا دائمی، ۳۵ ساله، فعال حقوق بشری است که از یک‌دهه‌ی پیش بارها صدایش را علیه خط قرمزهایی همچون اعدام و حجاب اجباری بلند کرده است. هزینه‌ی این اعتراض‌ها محکومیت به هفت سال زندان و بارها بازداشت و آزار و اذیت اعضای خانواده‌اش بوده است. او در بهمن ۱۴۰۰ از زندان آزاد شد و از آن زمان تا کنون نیز به‌رغم ابتلا به بیماری ام‌اس، همچنان حامیِ افراد و گروه‌هایی بوده است که صدایشان کمتر شنیده می‌شود. او می‌گوید مخالفت با اعدام را پس از شنیدن داستان خواهری که برادرش اعدام شده بود، آغاز کرده و کلمه‌ی «دادخواهی» را اولین بار در زندان شنیده است.»

aasoo.org/fa/articles/4527
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«ما باید به آنهایی که تحت سلطه‌ی حکومت‌های تمامیت‌خواه زندگی می‌کنند، به دیده‌ی اغماض بنگریم. ما باید از آنهایی که با این حکومت‌ها مبارزه می‌کنند تشکر کنیم، حتی اگر خودشان نقائص و نقاط ضعفی داشته باشند. آرزو می‌کنم که خودمان هرگز مجبور به دست زدن به چنین انتخاب‌هایی نباشیم.»

aasoo.org/fa/articles/4523
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«مستند «نوشتن با آتش»، ساخته‌ی ساشمیت گاش و رینتو توماس، به تنها روزنامه‌‌ی هندی‌ای می‌پردازد که همه‌ی اعضای هیئت تحریریه‌اش را زنان تشکیل می‌دهند. زندگیِ یکی از این زنان ــ میرا ــ در کانون این مستند جای دارد، و در کنارِ آن گوشه‌هایی از زندگیِ دو زن دیگرِ عضو هیئت تحریریه ــ سونیتا و شیامکالی ــ را هم می‌بینیم.»

aasoo.org/fa/articles/4526
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

پیش‌گفتار گمشده‌ی مزرعه‌ی حیوانات؛ بیانیه‌ی آتشینِ جورج اورول در دفاع از آزادی بیان🔻

🟢 واقعیت نامیمونی که در مورد سانسور ادبی در انگلستان وجود دارد، این است که این سانسور عمدتاً داوطلبانه است. در اینجا، بدون نیاز به‌هیچ ممنوعیت رسمی، می‌توان افکار ناخوشایند را خاموش کرد و حقایق تلخ را در پرده نگه داشت. هرکس که مدتی طولانی در خارج از کشور به‌سر برده باشد، با نمونه‌های جنجالیِ اخبار آشناست ــ همان‌هایی که بر حسب امتیازشان، سرخط خبرها می‌شوند ــ که از مطبوعات بریتانیا حذف می‌شوند؛ البته نه به‌جهت مداخله‌ی دولت بلکه به‌خاطر توافقی عام و ناگفته که طبق آن، اشاره به فلان موضوع خاص «خوبیت» ندارد. در خصوصِ جراید روزانه، درک این حقیقتْ آسان است. مطبوعات بریتانیا به‌شدت متمرکزند و صاحبان بیشتر آنها، افرادی متمول‌اند که برای راست‌نگفتن در مورد موضوعات مهم، انگیزه‌های زیادی دارند. اما همین سانسورِ نهان، در کتاب‌ها، نشریات ادواری، نمایش‌نامه‌ها، فیلم‌ها، و برنامه‌های رادیویی نیز اعمال می‌شود.

🟢 در هر برهه‌ای، یک عقیده‌ی متعارف یا مجموعه‌ای از افکار وجود دارد که فرض بر این است که هر آدم عاقلی آن را بدون چون‌وچرا می‌پذیرد. یعنی قدغن نیست که فلان یا بهمان حرف را بگویید، اما گفتنش «مذموم»است. درست مثل اواسط عهد ویکتوریا که حرف‌زدن از شلوار در حضور یک خانم، امری «مذموم» بود. به همین ترتیب، هرکس که عقیده‌ی متعارفِ غالب را به چالش بکشد، صدایش با کاراییِ شگفت‌انگیزی خاموش می‌شود. به بیان دیگر، نظری که واقعاً نامتعارف باشد تقریباً هیچ‌گاه به‌طور منصفانه شنیده نمی‌شود؛ نه در مطبوعات عامه‌پسند و نه در نشریات ادواریِ به‌اصطلاح روشنفکرانه. در برهه‌ی کنونی، آنچه که عقیده‌ی متعارفِ غالب از ما می‌خواهد، ستایش بی‌چون‌وچرای شوروی است. همه این را می‌دانند و تقریباً آن را مراعات می‌کنند. هر انتقاد جدی از رژیم شوروی، و هر گونه افشاگری که رژیم شوروی مایل به آشکارشدنش نیست، زیر چاپ نمی‌رود.

🟢 می‌دانم که روشنفکران انگلستان برای بزدلی و بی‌صداقتیِ خود، هزار دلیل دارند. در واقع، دلایلی را که با آن، کارشان را توجیه می‌کنند از برَم. اما دست‌کم بیایید در دفاع از آزادی در برابر فاشیسم، بیش از این یاوه‌سرایی نکنیم. آزادی اگر اصلاً معنایی داشته باشد، بدین معنی است که حق داشته باشی که به مردم چیزی را بگویی که خوش ندارند بشنوند. مردم عادی، کمابیش به این آموزه پایبندند و بر طبق آن عمل می‌کنند. در کشور ما (در تمام کشورها این‌طور نیست؛ نه در فرانسه‌ی جمهوری‌خواه و نه در آمریکای کنونی) لیبرال‌ها از آزادی می‌هراسند و روشنفکران‌ می‌خواهند به خِرد خیانت ورزند. قصد من از نگارشِ پیش‌گفتار حاضر این بود که افکار را به سوی این واقعیت معطوف سازم.

@NashrAasoo

Читать полностью…

Aasoo - آسو

بشنوید: گزیده‌ای از بهترین گزارش‌های فارسی ــ نسیم شمال 🔻

▪️در این مجموعه، گزیده‌ای از بهترین گزارش‌های زبان فارسی، از چند نسل از روزنامه‌نگاران و نویسندگان ایران را گرد آورده‌ایم. این گزارش‌ها هریک به‌خودی‌خود ناب و خواندنی است و در کنار هم، نموداری از اینکه گزارش‌نویسی در صد سال گذشته، چه مسیری را در مطبوعات ایران پیموده است.

▪️پادکست‌ها و نسخه‌ی شنیداری مقالات ما را در وب‌سایت آسو و همچنین در شبکه‌های اجتماعی و اپ‌های پادخوان با شناسه‌ی NashrAasoo بشنوید.

[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«وضعیت موجود نفس‌های آخرش را می‌کشد. این جامعه‌ی شماست. این زندگیِ شماست. این وقتِ شماست. تنها پرسش من از شما این است: شما دست به چه کاری خواهید زد؟»

aasoo.org/fa/articles/4519
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«پرسش این است که چه‌عواملی ممکن است منجر به سرپیچی نیروهای نظامی از فرمان سرکوب شود؟ در چه شرایطی نظامیان ممکن است بی‌طرف در پادگان‌ها بمانند یا حتی به مردم معترض بپیوندند؟ مسالمت‌‌آمیز یا خشونت‌آمیز‌بودن جنبش‌ها چه تأثیری در تصمیم و رفتار نظامیان دارد؟ سلسه‌مراتب درونی، انسجام و فرهنگ سازمانی و‌چهارچوب‌روابط نیروهای سیاسی چه نقشی در این میان ایفا می‌کند؟»

🗂️ نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی

aasoo.org/fa/articles/4337
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱، شمار زیادی از زنان بومیِ‌مکزیکی، نوادگان آفریقایی‌تباران، بستگان قربانیان زن‌کُشی و ناپدیدشد‌گان، قربانیان جنایت‌های دولتی، زنان آواره و نمایندگان مردمی که خواهان پس گرفتن و حفظ زمین‌ها و آب و خاک اجدادی‌شان هستند، مجسمه‌ی اهداییِ کریستف کلمب را در میدان «رِفُرما» در پایتخت مکزیک به زیر کشیدند و به‌جای آن، مجسمه‌ی یک زنِ بنفش‌رنگ را با مُشتی گره‌کرده بر ستون وسط میدان نصب کردند.»

aasoo.org/fa/notes/4517
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

احسان یارشاطر، از «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» تا «ایرانیکا»🔻


📚 احسان یارشاطر در سال ۱۳۳۶ با همکاری ایرج افشار و چند تن دیگر انجمن کتاب را بنیاد نهاد که یکی از نتایج فعالیت‌های آن انجمن کتابخانه‌های عمو‌می است که خدمات آن رایگان بود و به اعضا کتاب امانت ‌می‌داد. از دیگر فعالیت‌های انجمن انتشار مجله‌ی راهنمای کتاب بود که به نقد، بررسی، معرفی و اخبار کتاب در ایران اختصاص داشت و یارشاطر مدیرمسئول و سردبیر آن بود و در نبود او ایرج افشار مسئولیت آن را بر عهده داشت. به گفته‌ی یارشاطر، «این نخستین مجله‌ای در ایران بود که نقد کتاب را موضوع خاص خود قرار ‌می‌داد.» این انجمن، علاوه بر این، کتابخانه‌ی سیار داشت که وانتی پر از کتاب بود و به روستاها ‌می‌رفت و به روستاییان کتاب امانت ‌می‌داد. هدف از تأسیس انجمن کتاب این بود که «در ترویج کتب سودمند بکوشد و دوستداران کتاب را در انتخاب کتاب یاری کند و ازطریق انتقاد صریح و بی‌طرفانه در اصلاح کتب و پیشرفت کار نویسندگان قدم مؤثری بردارد».

📚 در اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰، هم‌زمان با فعالیت‌های فرهنگی و تدریس در دانشگاه کلمبیا، احسان یارشاطر تصمیم گرفت دانشنامه‌ای درباره‌ی ایران و اسلام به زبان انگلیسی منتشر کند. بودجه‌ای ۲میلیون‌دلاری ازسوی دولت ایران برای این کار در نظر گرفته شد و یارشاطر دفتر کوچکی در دانشگاه کلمبیا برای دانشنامه تهیه و کارش را شروع کرد. در پنج سال اول، ضمن ایجاد مقدمات کار، اولین دفتر دانشنامه با حمایت مالی سازمان برنامه‌وبودجه و زیرنظر بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد. با وقوع انقلاب، بودجه‌ی آن ازسوی سازمان برنامه‌وبودجه قطع شد و مدتی کار دانشنامه به تأخیر افتاد، اما با تلاش یارشاطر مؤسسه‌ی بنیاد علوم انسانی آمریکا بخشی از هزینه‌ی آن را قبول کرد و قرار شد بخش دیگر ازسوی ایرانیکا با کمک مالی افراد علاقه‌مند تأمین شود. بعد از آن در سال ۱۳۶۳ اولین مجلد آن منتشر شد.

📚 دکتر ژاله آموزگار، استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی، می‌گوید:«انسان از دیدن فهرست آثار یارشاطر شگفت‌زده می‌شود که چگونه تا این حد می‌توان به موضوعات تکرارنشدنی پرداخت؛ انسان چگونه ‌می‌تواند رساله‌اش را درباره‌ی شعر نیمه‌ی دوم قرن نهم بنویسد؛ شاگرد هنینگ باشد؛ در گستره‌ی لهجه‌ها و زبان‌های ایرانی حرف اول را بزند؛ درباره‌ی لهجه‌ی تاتی جنوب قزوین بنویسد؛ ترجمه‌ی فارسی الاشارات و تنبیهات و پنج رساله‌ی ابن‌سینا را بنویسد؛ داستان ایران باستان و شاهنامه را به نثر شیرین درآورد؛ راجع به مزدک آخرین اطلاعات را بدهد و آفرینش در دین مانی را بنگارد؛ بعد، از آستروفسکی، درام‌نویس مشهور روسیه، سخن بگوید؛ نقاشی نو را بشناسد و بشناساند؛ از امپرسیونیسم نو حرف بزند و هنر بالت جامبازیان را معرفی کند.» به گفته‌ی آموزگار، یارشاطر ازجمله آدم‌هایی بود که برای ترفیع و یا افزایش شماره‌ی امتیازات مقاله نمی‌نوشت. او به نسل فروزانفر‌ها، افشار‌ها و پورداودها تعلق داشت. وقتی قلم به دست می‌گرفت، حرفی برای گفتن داشت، پنجره‌ای ‌می‌گشود و مهم‌تر از آن اینکه عاشق بود. او عاشق ایران، زبان فارسی و ادبیات بود.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

سرپیچی از سرکوب: معادله‌ی چندمجهولی🔻

🔹 شارون اریکسون نِپستَد، جامعه‌شناسی که جنبش‌های مدنی را مطالعه می‌کند، به بررسی عوامل مختلفی پرداخته است که محققان در توضیح این امر برشمرده‌اند. چنان که در ادامه خواهیم دید، محققان ده عامل مختلف را زمینه‌ساز  تصمیم نظامیان برای سرپیچی دانسته‌اند. اما تعدد عوامل زمینه‌ساز این مسئله را پیش می‌آورد که وقتی سربازان یا افسران قصد می‌کنند سرپیچی کنند، چگونه عواملی که تصمیم‌های آنها را شکل می‌دهد بر ذهنشان تأثیر می‌گذارد و چطور تصمیم می‌گیرند سرپیچی کنند؟ 

🔹مزایای سیاسی نظامیان علاوه بر دسترسی ممتاز آنها به شبکه‌های قدرت، در خیلی از کشورها به صورت انحصاری‌کردن عضویت در نیروهای مسلح یا رده‌هایی از آن به گروه‌های اجتماعی خاص است. برای مثال، در میان سه کشور مصر و بحرین و سوریه، که در تحقیق نِپستَد مورد توجه قرار گرفته‌اند، در دو کشور عضویت در نیروهای مسلح به لحاظ قومی و مذهبی به نوعی انحصاری است: در بحرین رده‌های بالای نظامیان با خاندان حاکم وابستگی خویشاوندی دارند و افسران هم جملگی از اقلیت سنی‌مذهب هستند؛ در سوریه که حزب حاکم بعث بر ارتش سیطره دارد هم اکثریت قریب به اتفاق هیئت حاکمه از اقلیت علوی‌مذهب هستند و هم بیش از نود درصد افسران ارتش.

🔹در انقلاب سال ۲۰۱۱ مصر، ارتش حاضر نشد به پلیس بپیوندد و تظاهرکنندگان را سرکوب کند؛ حتی در مواقعی به نوعی از تظاهرکنندگان دفاع کرد. ارتش مصر در زمان حکومت طولانی حسنی مبارک بهره‌های اقتصادی چشمگیری برده بود و بخش بزرگی از اقتصاد را در دست داشت؛ بنابراین، جای سؤال است که چرا از حکومت دفاع نکرد؟ ماجرا این بود که جانشین تعیین‌شده‌ی حسنی مبارک، یعنی پسرش جمال مبارک، در نظر داشت وقتی به قدرت برسد برنامه‌ی خصوصی‌سازی وسیعی اجرا کند، و این برنامه منابع و کسب‌و‌کارهایی را که ارتش در اختیار داشت به خطر می‌انداخت. ارتش از دوران مبارک بهره برده بود، اما به نظر می‌آمد تداوم حکومت خاندان مبارک همین منافع را به خطر می‌اندازد. از سوی دیگر، دولت اوباما که در ابتدا از حسنی مبارک پشتیبانی کرده بود، در چرخشی سریعی پشت او را خالی کرد و هشدار داد که در صورت سرکوب مخالفان، کمک‌های مالی سالیانه‌ی آمریکا به ارتش مصر، که برایش بسیار تعیین‌کننده بود، حذف خواهد شد. به‌این‌ترتیب، به‌خطر‌افتادن منافع اقتصادی ارتش در صورت تداوم حکومت خاندان مبارک، و پشت‌کردن اصلی‌ترین حامی خارجی حکومت، باعث شد ارتش مصر از مبارک برای سرکوب قیام فرمان نبرد. 

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

آزادی یک باور است
✍🏼 مانا نیستانی

aasoo.org/fa/cartons/4532
@NashrAasoo🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

در این پادکست شبنم طلوعی با مژگان شجریان، خواننده، نوازنده و مدرس موسیقی، در مورد زندگی‌اش از کودکی تا امروز، به گفت‌وگو نشسته است.

aasoo.org/fa/podcast/4531
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

فریدون فروغی؛ هنرمندی عاصی زیر تیغِ سانسور دو حکومت 🔻

🎤 فریدون فروغی ستاره‌ای عصیانگر بود. ترکیب «ستاره بودن» و «عصیانگری»، حداقل در ایران، ترکیب ناهمگنی است. هرچند این ترکیب در دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی در کشورهایی نظیر بریتانیا و آمریکا تا حدودی موفقیت‌آمیز بود، اما در واقع حفظ وجه «ستاره بودن» محتاج بررسی منطقیِ شرایط اجتماعی-فرهنگی و آشنایی به قواعد بازار است، در حالی که وجه «عصیانگری» به‌کلّی با منطق بیگانه است و عاطفه بر آن حکم می‌رانَد. حالا تصور کنید که جوان عصیانگر ۲۲ساله‌ای در ایرانِ دهه‌ی ۱۳۵۰ به چهره‌ی مشهوری تبدیل می‌شود، جوانی که نظر به موسیقیِ روزِ راک و بلوز و سول دارد، عاشق ری چارلز، نابغه‌ی معتاد به هروئین، است و با ترانه‌ی جسورانه‌ای که در آن خطاب به معشوق می‌گوید «من نمازم تو رو هر روز دیدنه»، شهرت زایدالوصفی نصیبش می‌شود. چنین هنرمندی هر قدر هم شهرت و محبوبیت داشته باشد، محکوم به فناست. افزون بر این، اگر کمی آزاد‌اندیش و حق‌طلب باشد حتماً باید با سانسور و تهدید و تبعید دست‌و‌پنجه نرم کند.

🎤 فریدون فروغی در سال ۱۳۵۰ ترانه‌ی «آدمک» را برای فیلمی به همین نام‌ می‌خوانَد که در دی‌ماه آن سال به گوش مخاطب می‌رسد و مقبول می‌افتد. در طرف دوم صفحه‌ی «آدمک»، ترانه‌ی «پروانه‌ی من» با صدای فروغی گنجانده شده بود. سپس ترانه‌ی «فتنه‌ی چکمه‌پوش» را برای فیلمی به همین نام می‌خوانَد که در تیرماه ۱۳۵۱ به گوش مخاطب می‌رسد. فاصله‌ی میان اکران عمومیِ این دو فیلم حدود شش ماه است. مشخص است که توفیقِ صدای فرهاد در تیتراژ «رضا موتوری» (۱۳۴۹) و «خداحافظ رفیق» (۱۳۵۰) باعث توجه به این جنس صدا و موسیقی در سینمای ایران شده و احتمالاً چون فرهاد به این سادگی‌ها نمی‌پذیرفت که چیزی بخواند، فریدون فروغیِ جوان به‌عنوان خواننده‌ای از جنس و جهانِ موسیقی محبوبِ فرهاد، به انتخاب جدید فیلم‌سازان تبدیل شده بود.

🎤 بعد از دوم خرداد و در سال ۱۳۷۷ ماجرای کنسرت در کیش و چند اجرا در هتل «آنا» رخ می‌دهد. این اتفاق سبب می‌شود که فروغی دوباره نسبت به دریافت مجوز و فعالیت خوش‌بین شود اما پس از چند سال دوندگی و رفت‌و‌آمدِ چند ــ به‌اصطلاح ــ تهیه‌کننده به خانه‌اش در نهایت به او اعلام می‌شود که نمی‌تواند کار کند. به‌گفته‌ی برخی از نزدیکانش به‌شکل بسیار توهین‌آمیزی به او اعلام می‌شود که این دوندگی‌ها راه به جایی نخواهد برد. آخرین و تنها ترانه‌ای که از او به شکل رسمی در ایرانِ بعد از انقلاب منتشر شد، «می‌تراود مهتاب» به آهنگ‌سازیِ فردین خلعتبری بود که در سال ۱۳۷۹ برای فیلم «دختری به نام تندر» خوانده شد. در حالی که فریدون فروغی آماده بود تا بعد از نخستین نمایش فیلم در سالن با کت و شلوار و پاپیون به روی صحنه برود از حضورش ممانعت کردند. سرانجام وقتی مُرد، یا به روایتی خودکشی کرد، با این تصورات دست‌وپنجه نرم می‌کرد که گروه‌های امنیتی-اطلاعاتی در مسند تهیه‌کننده‌ به خانه و زندگی‌اش نفوذ کرده‌اند. درست و غلطش دیگر چندان مهم نیست. مسئله این است که زندگیِ این هنرمند به ویرانی گذشت. هنرمند متفاوتی که می‌توانست با کمی آسایش آثار بیشتر و بهتری را خلق کند، مدام در کش‌و‌قوس سانسور، ممنوع‌الکاری، بازخواست و بازجویی بود، حتی در دوران پهلوی.

@NashrAasoo 💬

Читать полностью…

Aasoo - آسو

مادران ما رؤیاهای خود را رها نکرده‌اند🔻

✍️ فاصله‌ی سنیِ هر مادر و دختری در افغانستان نهایتاً ۲۰ سال است، به‌ویژه وقتی که آن دختر فرزند اول مادرش باشد. من و مادرم ۱۹ سال فاصله‌ی سنی داریم. در این ۱۹ سال فاصله ــ سال ۱۳۵۱ الی سال ۱۳۷۰ هجری خورشیدی ــ افغانستان کمتر نفسی به‌راحتی کشیده و دمی از جنگ نیارامیده است تا مادرِ من بتواند شامل مکتب شود و درس بخواند. به قول خودش و هم‌سن‌وسالانش، جنگ‌های پی‌در‌پی و نفس‌گیر باعث شده است که آنها از مکتب و مدرسه دور بمانند، شب‌ها قرآن در بغل، در غارهای اطراف قریه‌هاشان پناه بجویند و روزها زنده به قریه برگردند. کودکی و نوجوانی‌شان همین‌طور گذشته و به قول بزرگ‌ترهای آن وقت و زمان، ذهنشان کند و یادگیری‌شان ناممکن شده و بهتر آن بوده که راه زندگی در پیش گیرند. راه زندگی هم از خانه‌ی مردان می‌گذشته و باید به نکاح مردی درآمده و مردان دیگری را به دنیا می‌افزوده‌اند.

✍️ مادرشوهرم زمانی دست به قلم و کتاب برد که نواسه‌اش ]نوه‌اش[ سال دوم دانشگاهِ خود را سپری می‌کرد. یک جلد کتاب صنف اول سوادآموزی خرید و از ما خواست تا راهنمایی‌اش کنیم. کتاب اول را تمام کرد، دوم را تمام کرد، سوم را تمام کرد، چهارم را تمام کرد، و به کتاب پنجم رسید. خواندن کلمات را فراگرفت و به‌رغم نیش‌خندِ مردم، به خواندن و نوشتن ادامه می‌دهد. می‌گوید: «یک روز رفته بودم در یک دکان که کتاب‌و قرطاسیه می‌فروخت. کتاب سوادآموزی خواستم. دکاندار گفت برای کی می‌خواهی؟ گفتم برای خودم. دکان‌دار خندید و گفت برو مادر جان نمازهایت را بخوان. من گفتم از گهواره تا گور دانش بجو گفته‌اند، چرا نخوانم.» درس‌ها را رونویسی می‌کند و گاهی می‌گوید: «از بس نوشته‌ام چشم‌هایم کم‌سو شده است.»

✍️ در یک نشستِ زنانه زنی را دیدم که خستگی از سر و رویش نمایان بود و قراری که از خانواده‌اش می‌گفت؛ زندگی‌اش زیرنظر پدرشوهرِ ظالم به شکنجه‌ای ابدی تبدیل شده بود و این زن برای رهایی از بند آن زندگیِ پر از رنج دنبال نوشتن و کتاب را گرفته بود. از من می‌پرسید کجا و چگونه ممکن است نوشته‌هایش را چاپ کند. گفت: «زیاد نوشته‌ام. تقریباً همه روزه می‌نویسم اما نمی‌دانم که آیا از این طریق می‌توانم کاری پیدا کنم یا خیر.» صاحب پنج فرزند بود اما دنبال سواد رفتن و آموختن را رها نکرده بود. در یکی از کورس‌های آموزش زبان انگلیسی، زبان می‌آموخت و نگران دست‌نوشته‌هایش بود.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

صدای دادخواهان و مخالفان اعدام ، از زندان به مردم رسیده است🔻

🔹 آتنا دائمی:«در کلِ فامیلمان من اولین دختری بودم که رفتم سر کار و خیلی نگاه‌ها نسبت به من تغییر کرد. مدام با پدر و مادرم بحث می‌کردند که چرا اجازه دادید که دخترتان سر کار برود. در مورد پوشش و ظاهرمان هم خیلی بحث و جدل داشتیم و مثلاً اگر ابرو برمی‌داشتیم یا موی سرمان را رنگ می‌کردیم، ماجرا درست می‌شد. حتی نسبت به رنگ لباسمان هم حساس بودند.‎ وقتی برای اولین بار سر کار رفتم، بعضی از اقوام گاهی بی‌خبر می‌آمدند به محل کارم تا ببینند که چه کار می‌کنم و به قول خودشان آیا خطایی می‌کنم یا نه. بعضی از اعضای فامیل اجازه نمی‌دادند که دخترانشان با من رفت‌و‌آمد کنند تا مبادا روی آنها تأثیر بگذارم. الان البته همان فامیل و اقوام رابطه و رفتارشان خیلی تغییر کرده و حالا هم از من و هم از دختران دیگر به‌شدت حمایت می‌کنند. در آن زمان واقعاً نمی‌دانستم که این حقِ من است که مثلاً خودم نوع پوششم را انتخاب کنم؛ فقط می‌دانستم که دوست دارم خودم لباس و شغلم را انتخاب کنم.»

🔹 «وقتی که زندانی هستید، معمولاً نگاهتان معطوف به بیرون است تا بفهمید که چه خبر است. چیزی که خودم شاهد بودم این است که از سال ۱۳۹۵ به بعد، چه در بین زندانیان سیاسی و چه در بین زندانیان جرائم عمومی، آگاهی خیلی بالا رفته بود و مردم بسیار بیشتر از قبل می‌دانستند که چه حقوقی دارند. بسیاری از کسانی که لزوماً فعال سیاسی نبودند و فقط به‌علت شرکت در اعتراضات بازداشت شده بودند، از زنان خانه‌دار تا جوانان کم‌سن و سال، خیلی آگاه بودند و می‌خواستند بفهمند که مسئله و راه‌حل آن چیست. مثلاً بعضی از آنها اصلاً هیچ اطلاعی درباره‌ی بهائیان نداشتند ولی در زندان به سراغ زندانیان بهائی می‌رفتند و از آنها سؤال می‌کردند و می‌خواستند که بیشتر درین‌باره بدانند و دنبال روزآمدکردن دانش‌ِ خودشان بودند. برخی از آنها سابقه‌ی فعالیت سیاسی و مدنی نداشتند اما در نتیجه‌ی تجربیات خود در زندگی خیلی پخته بودند و درک درستی از شرایط داشتند. در میان بازداشتی‌های پس از اعتراضات دی ۱۳۹۶ و مرداد ۱۳۹۷ و آبان ۱۳۹۸، شجاعت نسل جدید کاملاً مشهود بود.»

🔹 «در زندان به علت علایمی که داشتم چند بار گفتند که مشکوک به بیماری ام‌اس هستم. بعد از آبان ۱۳۹۸ یک ماه کامل حالم بد بود و بی‌حسی‌های شدیدی داشتم که برای خودم و هم‌بندی‌هایم ترسناک بود. من را فرستادند بیمارستان و آنجا گفتند باید سریع بستری شوم تا آزمایش‌هایی برای تشخیص ام‌اس انجام شود. اما دادیار زندان اجازه نداد و عملاً روند تشخیص بیماری‌ام متوقف شد. وقتی آزاد شدم، آزمایش‌ها را انجام دادم و مشخص شد که ام‌اس دارم و بیماری‌ام خیلی پیشرفت کرده است. الان گاهی در ماه چند بار این بیماری به من حمله می‌کند اما روند درمانی‌ام عملاً متوقف شده است چون بعد از کشته شدن ژینا، به علت تهدید‌ها و فشارهای نیروهای امنیتی، مجبور به زندگیِ مخفی شدم و نمی‌توانستم به بیمارستان مراجعه کنم. در این مدت ارتباطم را حتی با خانواده و دوستان نزدیکم قطع کردم و آنها هم نمی‌دانستند که کجا و چطور زندگی می‌کنم. بارها تهدید به بازداشت شده بودم و به سراغم آمده بودند و خانواده‌ام تا ماه‌ها به صورت مرتب و آشکار از سوی مأموران امنیتی تعقیب می‌شدند. به همین دلیل، تنها کاری که توانستم در این مدت انجام دهم این بود که بین خانواده‌های جان‌باختگان و بازداشت‌شدگان و رسانه‌های داخلی و بین‌المللی یک پل ارتباطیِ امن باشم و بتوانم اخبار موثقی را که حتی از داخل زندان به دستم می‌رسید، منتشر کنم.»

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

اختلاف نظر هاول و کوندرا بر سرِ چه بود؟🔻

✍️ کوندرا و هاول بیش از هر شخص دیگری در شناساندن وضع اسفناک چک‌ها و اسلواک‌ها پس از حمله‌ی اعضای پیمان ورشو به چکسلواکی در اوت ۱۹۶۸ سهم داشتند. این دو از چهره‌های سرشناسِ فعال در «بهار پراگ» ــ روند آزادسازیِ سیاسی و فرهنگی در پنج سالِ منتهی به حمله‌ی تانک‌های پیمان ورشو به چکسلواکی ــ بودند. کوندرا، که هفت سال بزرگ‌تر بود، از اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ یکی از مشوّقان اصلیِ بلندپروازی‌های روشنفکرانه‌ی هاول به شمار می‌رفت. اما این معلم و شاگرد بر سرِ بهترین روش‌مقابله با کمونیست‌ها درگیر منازعه‌ی تلخِ ۲۵ساله‌ای شدند، تجربه‌ای که نه تنها دوریِ کوندرا از وطن بلکه سرانجام فاصله گرفتن او از زبان مادری‌اش را هم تشدید کرد.

✍️ کوندرا در دسامبر ۱۹۶۸، در مقاله‌ای با عنوان «سرنوشتِ چک‌ها» نوشت: «امروز مردمِ ما با چشمانی اشک‌بار این واقعه را فاجعه‌ای ملی می‌خوانند، اما من از این کار خودداری می‌کنم.» به‌نظر کوندرا، حامیان «سوسیالیسم با چهره‌ای انسانی» که به‌رغم تهدید دائمیِ سرکوب از جانب شرق [شوروی]، بر فرهنگی مستقل و غرب‌گرا تأکید کرده بودند باید به خود می‌بالیدند که «چک‌ها و اسلواک‌ها را در کانون تاریخِ دنیا قرار داده»اند. به عقیده‌ی او، تقدیرِ چک‌ها این است که توسط همسایگان امپریالیست [روسیه و آلمان] احاطه شوند؛ با توجه به این شرایط، حفظ استقلال کاری حماسی بود.

✍️ واپسین ارتباط کوندرا با زادگاهش نیز تجربه‌ای تلخ بود: در سال ۲۰۰۸، او متهم شد که در سال مخوف ۱۹۵۰، وقتی که هنوز کمونیست جوانِ پرشوری بود، درباره‌ی یکی از مخالفانِ فراریِ بازگشته به کشور اطلاعاتی را در اختیار پلیس مخفی قرار داده است. (به‌نظرم، این اتهام پذیرفتنی بود اما قابل راستی‌آزمایی نبود.) آن فراری ۱۴ سال را در اردوگاه‌های کارِ اجباری گذراند. کوندرا این اتهام را به شدت رد کرد، و آن را «لجن‌پراکنی» نامید. بسیاری از مشاهیر ادبی به دفاع از کوندرا برخاستند. یکی از کسانی که از این نویسنده‌ی سالخورده‌ی سابقاً کمونیست دفاع کرد، هاول بود.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«نوشتن با آتش»؛ سرودی در ستایش روزنامه‌نگارانِ زنِ مستقل 🔻

🎞 در صحنه‌ی آغازین مستند «نوشتن با آتش» تصویر مستأصل زنی را می‌بینیم که صورتش محو شده و فقط صدایش را می‌شنویم، زنی که گروهی از مردان به خانه‌اش حمله‌ور شدند و به او تجاوز کردند، زنی که در میانه‌ی این‌همه خشونت و وحشت و مردسالاری، دست‌کم همسری حامی دارد که تقصیر را گردن او نینداخته است. این زن همراه با شوهرش به اداره‌ی پلیس رفت تا از مردانِ متجاوز شکایت کند. پلیس اما شکایتِ او را نادیده گرفت و سرِ سوزنی پیگیری نکرد تا متجاوزان را دستگیر کند ــ همان سرنوشتِ هولناک تعداد چشمگیری از زنان «دالیت» در ایالت اوتار پرادش در شمال هند که همچون ابری تیره مدام بالای سرِ دیگر زنان دالیت هم پرسه می‌زند.

🎞 در سال ۲۰۰۲، گروهی از زنان دالیت در اوتار پرادش تصمیم گرفتند که روزنامه‌ای محلی تأسیس کنند، روزنامه‌ای متمرکز بر نقد سیاست، قدرت، جامعه و فرهنگ از منظر زنان و حقوقِ آن‌ها. این روزنامه را خبر لاهاریا نامیدند. ابتدا کسی این روزنامه را چندان جدی نگرفت و تقریباً همه مطمئن بودند که به‌زودی شکست می‌خورد و درش تخته خواهد شد. اما ۲۱ سال بعد، خبر لاهاریا از یک روزنامه‌ی کوچک محلی به رسانه‌ای دیجیتال با میلیون‌ها دنبال‌کننده در یوتیوب و فیس‌بوک تبدیل شده است، و سیاستمداران، مسئولان پلیس و دیگر مقام‌های این ایالت چاره‌ای ندارند جز اینکه به مصاحبه با زنان گرداننده‌ی این رسانه تن دهند، رسانه‌ای که بارها در سطح ملی خبرساز شده است.

🎞 «نوشتن با آتش» نشان می‌دهد که چطور در سال ۲۰۱۶ ــ قبل از انتخاباتِ مهم ۲۰۱۷ ــ پای اینترنت، تلفن هوشمند و امکانات دیجیتال به تحریریه‌ی کوچک خبر لاهاریا باز شد. در نتیجه‌ی آن انتخابات نارندرا مودی دوباره به قدرت رسید و راه ناسیونالیسم نژادپرستانه‌ی هندو هموارتر شد. این فیلم تلاش‌های روزنامه‌نگاران برای امروزی‌شدن را هم به تصویر می‌کشد: از آموزش مبانیِ استفاده از تلفن همراه گرفته تا روزنامه‌نگاریِ دیجیتال و ذوق اعضای هیئت تحریریه از استقبال از گزارش‌های ویدیویی‌شان در یوتیوب. اما آنها در منطقه‌‌ای محروم زندگی می‌کنند، و در نتیجه مشکلاتشان گاه بسیار ابتدایی است: وقتی خانه‌ی اکثر زنانِ روزنامه‌نگار فاقد برق‌کشی است، تلفن همراه را چطور باید شارژ کرد؟‌ وقتی بعضی از اعضای هیئت تحریریه سواد اندکی دارند و اصلاً از الفبای لاتین سر در نمی‌آورند کار را باید از کجا شروع کرد؟

@NashrAasoo 💬

Читать полностью…

Aasoo - آسو

کارتونیست‎
✍️ مانا نیستانی

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«در سال ۱۹۴۵، هنگامی که جورج اورول سرگرم آماده‌سازیِ مزرعه‌ی حیوانات برای انتشار بود، پیش‌گفتاری بر کتابِ خود نوشت که از قرار معلوم، در دقایق پایانی، از انتشارش منصرف شد. حدود سه‌دهه باید می‌گذشت تا این پیش‌گفتارِ ارزشمند و تاریخی پیدا شود. این پیش‌گفتار به‌مثابه‌ی بیانیه‌ای آتشین بود علیه «خودسانسوری» و «بزدلیِ» اکثر ناشران و روشنفکرانِ بریتانیا.»

aasoo.org/fa/articles/4522
@NashrAasoo🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

آزادی از قید احتیاج 🔻

✍️ آزادی از قید احتیاج ایده‌ی قدرتمندی است. بر اساس این ایده، نیازهای اساسیِ همه‌ی مردم باید برآورده شود و در نتیجه‌اش افراد در هنگام تولد شرایط مساعدتری خواهند داشت و در زمان کوتاه اما ارزشمندی که روی این کره‌ی خاکی به سر می‌برند بروز استعدادها و تحقق برخی از رؤیاهایشان محتمل‌تر خواهد بود. هرچند افراد بسیار اندکی با این اصل اساسی مخالف‌اند اما این اصل در معرض تفسیرهای متعددی قرار دارد. در نهایت، مسئول عادلانه‌تر کردن جامعه برای طبقاتِ فرودست‌ کیست؟ رهبران سیاسی‌ای که احتمالاً هیچ قرابتی با تجارب مردم عادی ندارند؟ بازاری که سود برایش اولویت دارد و نه امنیت و رفاه این طبقه؟ یا اینکه خودِ این طبقات فرودست‌ بهتر می‌توانند منافع گروه‌های فرودست‌ را تأمین کنند؟

✍️ امیدوارم بتوانم شما را قانع کنم که در عصری که ویژگی‌اش بی‌ثباتیِ اقتصادی، آشوب سیاسی، و به‌نظرم، رهبری سیاسی‌ای است که فاقد هرگونه قرابت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با زنان و مردان عادی است، حقوق و مسئولیت‌های فردی، آن‌گونه که به‌صورت تاریخی توسط جناح راست و چپ تعریف شده‌، دیگر کافی نیست. توضیح خواهم داد که چرا تعاریف راست و چپ از فرد، و توسعاً، مفهوم مسئولیت شخصی به شکلی فزاینده منفعت‌طلبانه شده است. تداوم آنها صرفاً برای محافظت از توهمِ تداومِ ایدئولوژیک است و برای خودِ افراد هیچ سودی ندارد.

✍️ تعریف راست‌گرایان و چپ‌گرایان از نقش فرد با آنچه او در زمانه‌ی اضطرار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با آن مواجه است، مطابقت ندارد. منظورم زمانه‌ای است که در آن گفته می‌شود که افراد تنها با پذیرش دستمزد پایین می‌توانند از فقر رهایی یابند، تنها راه مقابله با تورم را رکود اقتصادی می‌دانند و رهبرانی که به شکلی دموکراتیک برگزیده شده‌اند در حالی که قبلاً در برابر زیاده‌خواهی‌های بازار آزاد از افراد حمایت می‌کردند، اکنون این نقش را به خودِ بازار وانهاده‌اند. در نهایت چه کسی مسئول آزاد کردن افراد از قید احتیاج در این شرایط یأس‌آور است؟ رهبران سیاسی‌ای که سهمشان در جامعه بر اساس میزانی که قصد دارند از بودجه‌ی خدمات عمومی بکاهند، سنجیده می‌شود؟ اقتصاد فقرِ غیرسیاسی و بدون امکاناتی که در آن مسئله‌ی نابرابری به دسته‌ها و مقولات بی‌شمار و ظاهراً بی‌ارتباطی تقسیم می‌شود که امکان ارائه‌ی هرگونه روایت یا تحلیل فراگیر از ماهیت سیستماتیکِ این نابرابری را از ما سلب می‌کند؟ یا اینکه با توجه به این واقعیتِ تلخ که برای برخی هیچ کمکی در کار نیست، باید به‌دنبال رویکردی رادیکال‌تر و اجتماع‌گرایانه‌تر بود؟

@NashrAasoo 💬

Читать полностью…

Aasoo - آسو

نظامیان و قیام‌های مردمی: کی سرکوب می‌کنند، کی سکوت، و کی حمایت؟

🟡 داده‌های تاریخی موجود از ابتدای قرن بیستم نشان می‌دهند سه خطر اصلی‌ای که رهبران حکومت‌های اقتدارگرا و حتی بعضی از حکومت‌های دموکراتیک را تهدید می‌کنند عبارتند از ارتش، نخبگان سیاسی نزدیک و خودی، ‌و توده‌ی مردم. ارتش احتمال دارد کودتا کند،‌نخبه‌های سیاسی نزدیک به رهبران احتمال دارد علیه‌شان توطئه ‌کنند، و توده‌ی مردم احتمال دارد قیام کنند. تاکنون خطرناک‌ترین اقدامات علیه رهبران حکومت‌های اقتدارگرا ‌و حتی دموکراتیک در سراسر دنیا از سوی افراد نزدیک به خود آنها و حلقه‌ی ائتلاف حاکم صورت گرفته است.

🟡 درست است که عوامل سازمانی و عوامل مؤثر بر تصمیم‌گیری نخبه‌های نظامی در تعیین واکنش ارتش در مقابل معترضان نقش حیاتی دارد، اما محققان بر این باورند که عوامل دیگری مانند خشونت‌بار‌بودن یا نبودن اعتراضات، ترکیب جمعیتی ارتش، و وقایع پیش‌بینی‌نشده در خیابان نیز عوامل مهمی در تعیین واکنش نظامیان به اعتراضات خیابانی هستند. هرچه باشد، در نهایت این سربازان مستقر در خیابان‌ها هستند که با وفاداری یا سرپیچی از فرمان آتش، نتیجه‌‌ی نهایی اعتراضات را رقم می‌زنند. اگر رده‌های بالای ارتش نیز به رهبرانشان وفادار بمانند، اما سربازان پیاده‌نظام تصمیم به سرپیچی بگیرند، احتمال پیروزی اعتراضات خیابانی بالاتر خواهد رفت.

🟡  این مقاله یکی از سلسله‌مقالاتِ پرونده‌ی «نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی» است. مقالات حاضر در این مجموعه با این هدف گزینش شده‌اند که درکی روشن‌تر درباره‌ی نحوه‌ی تصمیم‌گیری و رفتار نیروهای مسلح در هنگامه‌ی قیام‌های مردمی در نظام‌های اقتدارگرا به ما ارائه کنند. چنین درکی تنها ارزش پژوهشی ندارد، بلکه می‌تواند به بازیگران سیاسی و مدنی کمک کند تا با تنظیم مناسبات، تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خود به اهدافی که دارند نزدیک‌تر شوند.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

میدان زنان مبارز🔻

🔹 از سال ۲۰۰۶ تا کنون بیش از ۱۱۲ هزار نفردر مکزیک ناپدید شده‌اند؛ اکثر ناپدیدشدگان به ایالت‌های خالیسکو، تامائولیپاس، مکزیکو، وراکروز و نُئِوو لئون تعلق دارند. بیش از «۶۱ هزار جسد» پیدا شده است که تقریباً ده هزار نفر از آن‌ها هنوز شناسایی نشده‌اند. ممکن است که جنسیت و سنِ آن‌ها را تشخیص بدهیم، اما انسانیت چه می‌شود؟ خانواده‌هایی که در انتظار عزیزانشان هستند چه؟ آن‌ها صرفاً جسدی بی‌جان و انسان‌هایی تمام‌شده نیستند. هر یک از آن‌ها، چشم‌به‌راه است.

🔹 در محله‌های فقیرنشین و خطرناک مکزیکوسیتی، که احتمالاً باندهای مسلحِ مواد مخدر در آنها حضور دارند، دیوارهای شهر و ایستگاه‌های اتوبوس و متروبوس [سامانه‌ی اتوبوس تندرو] پُر است از اعلامیه‌های مرگ یا آگهی‌های دختران و پسران گُمشده! شهر با همه‌ی ازدحامش اما گویی در آن کوچه‌ها و خیابان‌ها متروکه‌ای‌ست فراموش‌شده و خاک‌خورده. چهره‌ها و چشم‌های آن مردمان خالی و ساکن است، گویی سال‌هاست که مُرده‌اند یا خوابگردهایی‌‌اند که در انتظار مفقود یا مقتولِ بعدی به سر می‌برند. مردمانی که بدون حمایت پلیس و دولت‌، بر اثر درگیری‌های مسلحانه‌ی کارتل‌ها قربانی می‌شوند... این مردمان به حالِ خود رها شده‌اند.

🔹 «او ناپدید نشد، ناپدیدش کردند. بله، ما همیشه تهدید می‌شویم، با دست‌های خالی به جست‌‌وجوی اعضای خانواده‌مان می‌رویم که ناپدید شده‌اند. می‌ترسیم، اما ترس هرگز پایان نمی‌یابد. من می‌خواهم که فرزندم به خانه برگردد. گاهی از پیدا کردن‌فرزندانمان ناامید می‌شویم اما اگر فقط دو درصد به پیدا کردن و زنده بودن پسرم امید داشته باشم...  مثل همه‌ی مادران ناپدید‌شد‌گان می‌گویم: «جست‌و‌جو برای یافتن نشانه‌ای از زندگی، یعنی زندگی برای جست‌وجو.»

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

خوددرگیری اپوزیسیون
✍🏼 مانا نیستانی

aasoo.org/fa/cartons/4520
@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…
Подписаться на канал