«بنا بر آمارهای رسمی، از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ حدود ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر اضافه شده است. به تعبیر سادهتر، تعداد فقرا سالی یک میلیون نفر افزایش یافته است.»
aasoo.org/fa/articles/4416
@NashrAasoo 🔻
«شما انسان هستید. درعینحال، زیستبوم نیز هستید؛ پوست، شکم، جوارح و اعضای بدن شما همگی زیستگاه تریلیاردها موجود ذرهبینی است. این موجودات ذرهبینی مفتخور نیستند. آنها بر سلامتی شما تأثیراتی حیاتی دارند، تأثیراتی که علم بهتازگی شروع به درک آنها کرده است.»
aasoo.org/fa/articles/4409
@NashrAasoo 🔻
«در پادکست «موسیقی ایران از "گلها" تا انقلاب۵۷» نیت ما پرداختن به جریانها و رخدادهای مهم موسیقی ایران در سه دههی سی، چهل و پنجاه خورشیدی بود، یعنی سه دههی پایانی دوران حکومت پهلوی. این پادکست در پنج قسمت تولید شده، و حالا قسمت پنجم و در واقع بخش آخر آن پیش روی شماست.»
aasoo.org/fa/podcast/4414
@NashrAasoo 🔻
ریشههای مردسالاری🔻
🔹 ساینی با تکیه بر رویکرد دو بوار، بارِ دیگر از منظری علمی و تاریخی به این مسئله مینگرد. نزدیک به ۷۵ سال پس از انتشار جنس دوم، هنوز ناگفتهها بسیار زیاد است. شاید انحصار قدرت در دستِ مردان امری عام و جهانشمول به نظر برسد اما در واقع چنین نیست. همانطور که ساینی نشان میدهد، زنان در جوامع مادرتباری نظیر نایریها در کرالا [در هند] خاصیها در مقالایا [در هند] یا موسوها در غرب چین اغلب در مورد رابطهی جنسی، کار، تربیت کودک و مالکیت، آزادیِ چشمگیری داشتهاند (و در بعضی موارد هنوز هم دارند). حتی در جوامع مردسالار نیز، مردسالاری یکدست نیست. مردسالاری به شکلهای متفاوتی دیده میشود و به مرور زمان تغییر میکند.
🔹 ساینی با استفاده از مثالهای اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب ایران به تغییرات شدید در جوامع مردسالار اشاره میکند. در شوروی، محدودیتهای زنان در مورد رأی دادن، کار کردن و جنگیدن به میزان چشمگیری کاهش یافت، و در ایرانِ پس از انقلاب محدودیتهای شدیدی علیه زنان وضع شد. اما در هیچ یک از این دو مورد، داستان ساده نیست. در شوروی و اقمارش زنان با توجه به برخی شاخصها به برابری نزدیکتر شدند (در سال ۱۹۸۲، ۴۰ درصد از زنان در اتریش خانهدار بودند اما این رقم در آن سوی پردهی آهنین در مجارستان فقط ۵ درصد بود). با وجود این، در عمل ثابت شد که تغییر نقشهای سنتی دشوار است. بعضی از زنان خواهان افزایش اوقات فراغتِ خود در خانه بودند اما بسیاری از مردان مایل نبودند که سهم برابری در کارهای خانه و بچهداری را بر عهده گیرند.
🔹 در گذشته تغییرات عمدهای در جایگاه و منزلتِ زنان رخ داده است، و در آینده هم چنین خواهد شد. به نظر او، نیروهایی که بر سرِ قدرت با یکدیگر رقابت میکنند گاهی جوامعِ خودکامهتر و گاهی جوامع آزادتری را به وجود خواهند آورد. «آنچه مردسالاری میخوانیم را میتوان مجموعهای از عوامل در این کشمکشِ مستمر دانست. مردسالاری عبارت است از تلاش برای پافشاری بر سلطه بر دیگران از طریق توسل به طبیعت، تاریخ، سنت و دین. این دعاوی دائماً ابداع میشوند، جرح و تعدیل میشوند، شاخ و برگ داده میشوند و از نو ابداع میشوند؛ گاهی این تلاشها موفقیتآمیز است و گاهی ناکام میماند. اما مبارزه برای ایجاد جامعهای عادلانهتر و برابرتر نیز دائماً تغییر شکل مییابد و ثابت نمیماند.» بنابراین، تغییر نه تنها ممکن بلکه حتمی است. وظیفهی ما این است که کمک کنیم تا تغییر در جهت درستی به جریان بیفتد.
@NashrAasoo 💭
آیا شخصیت ما قابل تغییر است؟🔻
🔹 آیا تابهحال آرزو کردهاید که ایکاش میشد آدم منظمتر یا اجتماعیترى باشم؟ یا خلاقتر و مبتکرتر؟ یا شاید شما آدمی نگران هستید و دوست داشتید که کمی بیخیالتر بودید؟ اگر اینطور است، بدانید که تنها شما نیستید که اینگونه مىاندیشید. نظرسنجیها نشان میدهد که حداقل دوسوم از افراد دوست دارند که برخی از عناصر شخصیت خود را تغییر دهند. در گذشته، چنین آرزوهایی بیهوده بهنظر میرسید. چنین تصور میشد که شخصیت ما در دوران کودکی شکل گرفته است و در طول زندگی ثابت میماند. مثل آن پلنگ معروفى که هرگز نمیتوانست خالهای خود را تغییر دهد، اعتقاد بر این بود که فضایل و معایب ما در تاروپودِ روانمان تنیده شده است. اما تحقیقات علمی اخیر نشان مىدهد که این برداشت از ثبات شخصیت اشتباه است. با راهبردهای روانشناختی مناسب و تلاش کافی، بسیاری از افراد میتوانند ویژگیهای اصلی خود را بهشکل دلخواه درآورند.
🔹 در یک آزمون پانزده هفتهای با حدود چهارصد نفر، شرکتکنندگان پذیرفتند که بهطور متوسط هفتهای دو چالش را تجربه کنند. پاسخهای افراد به یک پرسشنامهى استانداردِ مربوط به پنج خصیصهى اصلى نشان داد که خصائص کسانی که واقعاً تمرینها را انجام دادند، در جهت دلخواه تغییر کرد.
🔹انعطافپذیریِ فوقالعادهی ذهن ما، خبر خوبی است برای کسانى که دوست دارند کمی اجتماعیتر، منظمتر یا بىخیالتر باشند. مزیت بالقوهى دیگر این است که آگاهی از این تحقیق میتواند به بهبود سلامتِ روان کمک کند. شرایطی مانند افسردگی و اضطراب اغلب مشخصهى بارزِ احساس درماندگی است: افراد بر این باورند که احساسات منفی، بخشی از شخصیت آنهاست و برای تغییر آن، کارى از دستشان ساخته نیست. این احساس میتواند غم و اندوه و نگرانیشان را تشدید کند و آنها را نسبت به درمان یا تغییر سبک زندگی، که سبب بهبودی آنها مىشود، مقاومتر سازد.
@NashrAasoo 💭
لشگر تحصیلکردههای بیکار در ایران🔻
⚙️ دولت ایران میگوید در یک سال گذشته یک میلیون شغل ایجاد کرده است، اما گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال ۱۴۰۱ تنها برای ۲۶۲ هزار نفر شغل ایجاد شده است. از جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران نزدیک به ۲۶ میلیون نفر در بازار کار حضور دارند که از میان آنها تنها ۲۳ میلیون و ۴۳۶ هزار نفر شاغل هستند و ۲ میلیون و ۵۳۵ هزار نفر بیکارند. در کنار آنها، بیشتر از ۲ میلیون و ۲۲۹ هزار نفر نیز اشتغال ناقص دارند، یعنی این گروه هم کارِ درست و حسابی ندارند و در ردیف بیکاراناند. بنابراین، جمعیت بیکارِ ایران را باید ۴ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر در نظر گرفت.
⚙️ با آنکه نرخ رسمی بیکاری در سال گذشته ۹/۷ درصد بوده است اما این عدد به تنهایی تصویرِ درستی از وضعیت بیکاری در ایران ارائه نمیکند زیرا یا افراد به علت شرایط بد اقتصادی ترجیح میدهند که هر کاری را قبول نکنند یا آنقدر ناامیدند که بازار کار را ترک کردهاند. بنابراین، هرچند شاید آمار دولت مبنی بر ایجاد یک میلیون شغل در پایان سال گذشته درست باشد اما معنی آن این است که بیش از ۷۰۰ هزار نفر از بازار کار خارج شدهاند.
⚙️ تحریمها، رشد منفیِ اقتصادی و تورم کمرشکنِ ۵۰ درصدی، اقتصاد ایران را چنان ناتوان کرده که قادر به جذب نیروی کار جدید نیست و به علت افت شدید سرمایهگذاری، حتی نمیتواند نیروهای کار فعلیِ خود را حفظ کند. در اوج شیوع ویروس کرونا در بهار ۱۳۹۹ حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار شغل از بین رفت. بازگشایی برخی بنگاههای خدماتی صرفاً باعث شد تا بخشی از این نیروها به کار برگردند. اقتصاد رنجور و بیمار ایران چنان زیر فشار قرار دارد که واحدهای تولیدی و خدماتی و کشاورزی بهرغم افزایش قیمت کالاها و خدمات، قادر به افزایش متناسب حقوق کارکنان خود نیستند و شاغلان ایرانی به سختی از پسِ هزینههای سنگین روزمره برمیآیند.
@NashrAasoo 💭
مروری بر زندگی هدی شعراوی، مدافع حقوق زنان در مصر
✍🏼 شعراوی در سال ۱۹۱۴ «انجمن روشنفکریِ زنان مصر» را تأسیس کرد. هدف این انجمن تلاش برای بهبود وضعیت اجتماعیِ زنان مصر بود. در پایان جنگ جهانی اول، ناسیونالیسم مصری حول ایدهی ملت بهعنوان نیرویی دفاعی دربرابر اشغال و استعمارِ بریتانیا شکل گرفت. در سال ۱۹۱۹ مصریها با هدف کسب استقلال، حزب «وفد» را تأسیس کردند. هدی شعراوی با بسیج زنان، در ۱۶ مارس ۱۹۱۹ یکی از بزرگترین تظاهراتِ ضدانگلیسیِ زنان را سازماندهی کرد. شعراوی زنان قاهره را به زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماعی فرا خواند و از آنان خواست تا خلوتِ حرمسراها را رها کنند و به خیابانها بروند. درنتیجه، برای اولینبار مردان و زنان مصری در خیابانها و در کنار هم دیده شدند.
✍🏼 شعراوی در چهارمین سالگرد اولین تظاهرات زنان میهندوست (۱۶ مارس ۱۹۲۳)، از کمیتهی مرکزی زنانِ وفد خواست تا انجمن مستقل زنان را «برای تقویت موقعیت زنان مصری و مطالبهی حقوق زنان» تشکیل دهد. «اتحادیهی زنان مصر» تأسیس شد و هدی شعراوی بهعنوان رئیس آن انتخاب شد. بااینحال، زمانی که قانون اساسی مصر، پس از استقلال این کشور (در سال ۱۹۲۳) تصویب شد، نقش زنان نادیده گرفته شد و اعطای حقوق سیاسی به مردان محدود شد. جنبش با شکست مواجه شد. در پاسخ، شعراوی در سال ۱۹۲۳، «اتحادیهی فمینیست مصر» (EFU) را تشکیل داد. هدف اصلیِ این گروه دستیابی زنان به برابریِ سیاسی، اجتماعی و حقوقی بود.
✍🏼 هدی شعراوی با زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماعی و شکستن تابوها، بر زنان و مردان معاصرش بهشدت تأثیر گذاشت. شعراوی میخواست نشان دهد که زنان برای رشد و تعالی در زندگیِ فردی و اجتماعی به آزادی نیاز دارند. او بهعنوان فمینیست، منتقد اجتماعی و اصلاحگر فرهنگی به بخشی از میراث مشترکی تبدیل شد که به بسیاری از زنان اجازه میداد تا از قراردادها سرپیچی کنند و نقشهای مشابه، جدید و قدرتمندی را بر عهده گیرند.
@NashrAasoo 💭
زندگی یک زن عرب، در میانهی خیزش «زن، زندگی، آزادی»🔻
🔹 توجه به شکلهای مختلف تبعیض و درهمتنیدگی آنها و شنیدهشدن صدای اقلیتهای بهحاشیهراندهشده از مهمترین دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است. برای آگاهی بیشتر از گروههایی که در زندگی روزمرهبا لایههای متقاطع نابرابری مواجهند به سراغ تعدادی از اعضای گروههای اتنیکی، جنسیتی و اجتماعی-سیاسیِ گوناگون رفتهایم و دربارهی زندگی روزمره و تجربههای شخصیِ آنها گفتوگو کردهایم.در نخستین گفتوگو از این مجموعه به سراغ شیما سیلاوی، کنشگر عرب، رفتهایم. شیما پانزدهساله بود که ایران را به مقصد سوریه ترک کرد، در دمشق به دبیرستان رفت، زبان عربی را آموخت و دورهی کارشناسی ادبیات انگلیسی-ایتالیاییرا به پایان برد. او اکنون ساکن بلژیک است، بهصورت داوطلبانه در «سازمان حقوق بشر اهواز» فعالیت میکند و بهعنوان مدیر پروژه در یک سازمان بینالمللی به نام «ملل و مردمِ بدون نماینده» مشغول به کار است.
🔹 «زن، زندگی، آزادی» مسلماً الهامبخش بوده، شخصاً برای من که اینطور بوده است. مطمئنم خواهرانم هم در داخل ایران همین احساس را دارند و در واقع برای زنانی مثل ما مثل نوری داخل تونل است. اتفاقاً در آن چهارپنج ماهی که اعتراضات در جریان بود از دوستان اینستاگرامیام در داخل ایران پیام دریافت میکردم که واقعاً نمیدانیم چهکار کنیم. میگفتند: «در خانههایمان جنگ است، دوست داریم برویم تظاهرات، اما پدرها و مادرهایمان میگویند این کارِ شما نیست. شما باید بنشینید. این کارها کارِ تهرانیها است و کارِ شما نیست. درصورتیکه دختری که این اتفاق برایش افتاد یک دختر کرد بود.»
🔹من درک میکنم که چرا جامعهام مشارکت نکرد. خیلیهایشان میگویند قرار نیست که ما همیشه وسط باشیم. ما دیدیم که در زاهدان چه اتفاقی افتاد؛ طی یک روز بیش از صد نفر کشته شدند. عربها میگفتند ما نمیخواهیم اتفاقی که در بلوچستان افتاد در منطقهی ما هم رخ دهد. ما میدانیم که سرکوب مناطق حاشیهای با مرکز خیلی فرق میکند. ما از نگاه حکومت حاشیهنشین بالفعل و تجزیهطلبِ بالقوه هستیم. اعتراضمان بهخاطر هرچه باشد، بهخاطر آب، آلودگی هوا یا اشتغال، بههرحال به ما به چشم تجزیهطلب نگاه میکنند.
@NashrAasoo 💭
از چه زمانی دیگر نترسیدم... یا دستکم کمتر ترسیدم؟! 🔻
🙋🏻♀️ روزهای خاص در همهی فرهنگها مهماند؛ روزهای تولد، سالگرد دوستی، سالگرد ازدواج و هزار جور سالگرد دیگر مهم هستند. روزهای ملی و جهانی هم داریم، اعیاد و حتی وقایع سیاسی مهماند، جشن میگیریم یا برای اولینهایشان عزاداری میکنیم، مثل اولین نوروز بعد از مرگ عزیزی. اولینها در زندگی مردم اهمیت دارند و محترم شمرده میشوند. من مثل اکثریت قریببهاتفاق مردم روز تولدم را میدانم، کسی یادش نیست که چه زمانی اولین قدمهایم را برداشتم و اولین کلماتم را گفتم. خودم یادم نیست که اولینبار چه وقت عاشق شدم، چه وقت از غمِ عشق فارغ شدم و در چه زمانی فارغالتحصیل شدم، اما در اوایل انقلابِ ژینا سالگردی به سالگردهای زندگیام اضافه شد. حالا دقیق میدانم که از چه زمانی دیگر نترسیدم یا دستکم کمتر ترسیدم.
🙋🏻♀️ آن روزها لحظهای تلفن همراه را رها نمیکردم. زخم روحیِ قطعشدن اینترنت در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ با من بود و سادهاندیشانه فکر میکردم که اگر به اخبار دسترسی داشته باشم، لابد اوضاع به آن بدی نخواهد بود. انگار شدت خشونت نسبت به معترضان در صورت اطلاع من از اخبار کاهش مییافت. بهندرت از پای تلویزیون و شبکههای خبری بلند میشدم؛ هنوز هم همینطورم، اما آن روزها عادت نداشتم. فکر میکردم که اگر یک دقیقه اخبار را چک نکنم، انقلابمان به پیروزی میرسد و من جا میمانم. حالا صبورتر شدهام و مدام به خود یادآوری میکنم که دوندهی دوی ماراتون هستیم و راه طولانی است. روزی را که دیگر نترسیدم دقیقاً یادم است، روزی که آخرین ویدئوی غزاله چلابی منتشر شد.
🙋🏻♀️ عجب روزی بود! یادم است که جملهای شبیه به این را در تلگرام خواندم: لحظهی تیرخوردن غزاله چلابی... این ویدئو فقط سیوچند ثانیه بود. در ثانیههای نخست مدام در تاریکی دنبال غزالهی زیبا میگشتم. از تقریباً یک ماه قبل، روزی که خبر کشتهشدنش پخش شده بود، عکس و چهرهی زیبایش در قلبم مانده بود. با خودم فکر میکردم که حالا چطور در تاریکی غزاله را پیدا کنم. حدود ۱۸ ثانیه بعد از شروع ویدئو صدایی شنیدم: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» صدا را که شنیدم با خودم فکر کردم که دستکم غزاله در لحظات آخر احساس تنهایی نکرده است؛ همرزمی کنارش بوده که به او یادآوری کرده است که تنها نیست. بیستویک ثانیه بعد از شروع فیلم، فهمیدم که غزاله فیلمبردار بوده است. لحظهای که تیر خورد و افتاد فهمیدم که خودش از لحظهی تیرخوردنش فیلم گرفته، خودش بوده که میگفته «نترسید، نترسید». تا چند روز بعد، اشکم خشک نشد و آثار شوک اولیهام از بین نرفت. هنگام گریههای طولانی به خانوادهی غزاله فکر میکردم، به دوستانش و همهی کسانی که زندگیشان در آن سیوچند ثانیه تا ابد تغییر کرد. به آن کسی فکر میکردم که تلفن همراه دخترک را برداشته و اولینبار آخرین فیلم را دیده است.
@NashrAasoo 💬
«بخشی از نامهی هوشنگ گلشیری به عباس میلانی را در زیر میآوریم، احتمالاً به تاریخ ۱۳۷۱ که هنوز نام اثر را به «زالنامه» تغییر نداده بود. تا آنجایی که جستیم، گلشیری آخرین بار در مهرماه سال ۱۳۷۳ به سراغ این رمان رفته و البته متأسفانه هرگز فرصت نکرد آن را به پایان برساند یا حتی پیشتر ببرد. انبوهی از نسخ مختلف را تطبیق دادهایم که ثمرش را در اینجا میخوانید.»
aasoo.org/fa/articles/4401
@NashrAasoo🔻
آیا محبتِ حقیقی باید فداکارانه باشد؟ 🔻
🔹«من واقعاً از انجام دادن این کار لذت میبرم: این کار سبب میشود که احساس خوبی نسبت به خودم پیدا کنم. از نظر ذهنی و جسمی تقویت میشوم.» اگر نسبت به فعالیتی چنین واکنشی داشته باشید، بیتردید دلتان میخواهد هرچه بیشتر آن را انجام دهید. مگر جز این است که بسیاری از ما به دنبال راههایی میگردیم تا به زندگیِ خود بیش از پیش معنا ببخشیم و شادمانتر و سالمتر باشیم؟ کنشی که چنین واکنشهای مثبتی را برمیانگیزد، چیست؟ مهربان بودن.
🔹 با وجود این، وقتی صندلیمان را در اختیارِ دیگران میگذاریم یا وقتمان را صرف کمک به دیگران میکنیم، معمولاً رضایتِ خاطرِ دلگرمکنندهای را احساس میکنیم. در سیتیاسکن مغز این رضایت خاطر به شکل نور سرخی دیده میشود که با نور سرخ حاکی از لذت ناشی از به چنگ آوردن چیزی فرق دارد. علاوه بر این، میتوانیم از معامله به مثل سود ببریم. میتوانیم الان، حتی اگر برایمان هزینه داشته باشید، محبتآمیز رفتار کنیم، زیرا میدانیم که در آینده وقتی به کمک نیاز داریم طرف مقابل هم به ما محبت خواهد کرد. هزاران سال است که معامله به مثل به همکاری، بقا و شکوفاییِ بشر کمک کرده است.
🔹 از شرکتکنندگان در «آزمون محبت» خواسته بودیم تا احساسِ خود پس از مواجهه با رفتار محبتآمیزِ دیگران را توصیف کنند. اکثر آنها گفتند که احساس شادی، تسلی خاطر، محبوبیت، دلگرمی و حمایت میکنند. اگر مهربان بودنِ ما چنین تأثیر مثبتی دارد، در این صورت نباید بیش از حد نگران خلوص نیتمان باشیم. محبت میتواند کاملاً فداکارانه باشد، اما در اغلب اوقات نیتهای جورواجوری داریم. چرا با تکیه بر این تأثیرات مثبت، بیش از پیش محبتآمیز رفتار نکنیم؟
@NashrAasoo 💭
صنعت ورشکستهی خودروسازی در ایران🔻
🔹 از زمانی که احمد خیامی برای راهاندازی خط تولید خودرو در ایران به اروپا سفر کرد بیش از ۵۸ سال میگذرد. او از کارخانههای بزرگ خودروسازی اروپا مثل فولکس واگن، مرسدس بنز، پژو، فیات و روتس دیدار کرد. خیامی خیلی زود با شرکت روتس انگلستان برای تولید خودرو در ایران به توافق رسید و پیکان بهعنوان اولین خودروی تولید داخل در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ بهطور رسمی وارد بازار شد. هر دستگاه پیکان که در ایران مونتاژ میشد ۱۵هزار تومان پیشفروش شده بود، اما برادران خیامی (احمد و محمود) در ایرانناسیونال (ایرانخودرو) بهدنبال تولید قطعات این خودرو در داخل بودند. طی یک دهه ایرانناسیونال بسیار گسترش یافت و در زمان انقلاب دیگر تنها یک شرکت مونتاژ اتومبیل نبود و در کارخانههای بزرگی برای ساخت قطعات خودرو سرمایهگذاری کرده بود.
🔹 نزدیک به شش دهه از آغاز تولید خودرو در ایران گذشته است و ایرانخودرو و سایپا، که بازماندهی شرکتهای مصادرهشده بعد از انقلاب هستند، از جایشان تکان نخوردهاند. بهرغم پیشرفت صنعت خودرو در جهان در نیمقرن گذشته، شرکتهای ایرانی همچنان به همان شیوهی قدیمی فعالیت میکنند. این شرکتها در چند دههی گذشته بازار انحصاریِ خودرو در ایران را در اختیار داشتند و دولت هم با ممنوعیت واردات خودرو به آنها کمک میکرد تا بتوانند تولیدات خود را با تنوع و کیفیت بهتر به دست مشتری برسانند. اما نتیجهی سالها حمایت دولتی و بازار بیرقیب چیزی جز شکست نبوده است. مصرف سوخت خودروهای تولیدی این شرکتها بهشدت بالاست، ایمنی کافی ندارند و کیفیت قطعات مصرفی آنها که در داخل تولید میشود بهشدت نازل است.
🔹 دولت میخواهد برای کنترل بازار خودرو واردات خودروهای دستدوم را آزاد کند، اما مشکل اصلیِ دولت کمبود منابع ارزی است و همین حالا هم تأمین ارز قطعات وارداتیِ خودروهای تولید داخل یکی از معضلات شرکتهای خودروسازی است. دولت امیدوار است که خودروهای دستدوم را با قیمت کمتر وارد بازار کند تا آشفتگی بازار کاهش یابد و قیمت کمی کنترل شود، اما بهعقیدهی کارشناسان، اجرای این برنامه صرفاً مرحمی موقتی است و مشکل صنعت خودروی ایران را حل نمیکند.
@NashrAasoo 💭
از واکنشهای متفاوت وینی و نلسون ماندلا به ظلم و ستم چه میآموزیم؟ 🔻
📚 وینی و نلسون کتابی خوب و بهشدت غمانگیز است. درد و رنجی که این دو تحمل ــ و به یکدیگر تحمیل ــ کردند باورنکردنی است. نلسون در سال ۱۹۷۰ به وینی نوشت، «اگر مصائب هم مثل اشیاء وزن داشتند، ما مدتها قبل از پا درآمده بودیم.» جانی استاینبرگ، نویسنده و پژوهشگرِ نامدار اهل آفریقای جنوبی، این درد و رنج را روایت میکند و آنچه دربارهی هر دو مینویسد مبتنی بر شناخت و همدلی است. او با ملایمت اما قاطعانه از نقابهای تودرتو و ماهرانهی آنها پرده برمیدارد.
📚 وینی و نلسون زندگینامهی مشترکِ خوب، و در عین حال چیزی فراتر از آن است؛ استاینبرگ به شیوهای ماهرانه و همچون خالق یک اپرا دو شخصیتِ بزرگ را در هم میآمیزد. در این کتاب، این زوج مثل سیارههای دوقلویی هستند که نیروی جاذبهی خارقالعادهای میانشان وجود دارد. اما این جاذبه همیشه مفید نبود. وینی نقطهی ضعفِ نلسون بود؛ نلسون بهخاطر او اصول اخلاقیِ خود را زیر پا میگذاشت و دست به کارهایی میزد که از او بعید بود. وینی در اواخر عمرش گفت، «نمیخواستم... به این شهرت پیدا کنم که زنِ ماندلا هستم»؛ و اغلب اوقات بهنظر میرسید که هدف اصلیاش اثبات همین حرف است. ماندلا واقعگرا بود؛ وینی خیالپرداز بود. ماندلا صافیِ خارقالعادهای داشت ]و احساساتش را فقط پس از پالایش بروز میداد[؛ وینی اغلب اوقات هیچ صافیای نداشت. ماندلا از بسیاری جهات ذاتاً محافظهکار بود؛ وینی آدم سرکشی بود که اغلب بهنظر میرسید در پی نابود کردن چیزی است نه تغییر دادنش.
📚 ملاله تصویر بیعیبونقصی از ماندلا ترسیم نمیکند ــ ماندلا همیشه نمیدانست که باید چهکار کند؛ صبر میکرد و حاشیه میرفت، اما به تلاش و کوشش ادامه میداد. در تمام طول عمر همینطور بود. علاوه بر این، ماندلا از بعضی نیروهای محرکهی واقعی اما نادیدهماندهی تاریخ ــ رخوت و سستی و بیکفایتیِ دیگران و بخت و اقبالِ خودش ــ سود برد. البته عملکرد او در طول آن هفته، در اکثر موارد بیعیبونقص بود. او در مراسم خاکسپاریِ هانی گفت، «نگذارید که تحریک شویم»، و خودش هم بهندرت تحریک میشد. در نهایت، او بحران را به فرصت تبدیل کرد و قتل هانی نه تنها به جنگ داخلی نینجامید بلکه مسیر دموکراسی را هموارتر کرد. همانطور که ملاله میگوید، این هم داستان خیلی جالبی است.
@NashrAasoo 💬
فروتنی فکری، دریچهای به سوی گفتوگوهای سازنده در شبکههای اجتماعی 🔻
🔸 در وهلهی نخست، مشکل از جذاببودن مخالفت نشئت میگیرد. بهقول پل گراهام، کارآفرین سیلیکونولی: «مخالفت بیش از موافقتْ مردم را به هیجان میآورد.» آدمها در هنگام مخالفت حرفهای بیشتری برای گفتن دارند و، البته، در قیاس با موافقت، بهسرعت برانگیخته میشوند. درنتیجه، مطالب یا نظرات ستیزهجویانه بیشتر لایک میخورند و بازتوییت میشوند.
بااینحال، مخالفت، بهخودیخود، پدیدهای منفی و مشکلساز نیست. مخالفت در سرشت خود نه امری ناپسند بلکه شیوهای از اندیشیدن است. در تاریخ اندیشه ژرفترین مکاتب فکری و پرمایهترین مشارب فلسفی از نقد و مخالفت سرچشمه گرفتهاند. مخالفتْ گفتوگو را جلا میدهد، سره را از ناسره جدا میسازد، سویههای دیگر حقیقت را آشکار مینماید و نتایج متنوعتری را عاید بحث میکند. دنیایی که در آن همه بر سر هر عقیدهای توافق داشته باشند همچون شهری است که در آن همه لباسی همرنگ بپوشند. بیشک چنین دنیایی جذاب نیست.
🔸 مشکل اما از آنجا آغاز میشود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، بهجای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم از آن سپری میسازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز میکنیم. به قول ویلیام دونوهیو، استاد درس ارتباطات در دانشگاه میشیگان، بیشتر اوقات نزاع بر سر هویت است که شرکتکنندگان در گفتوگو را بهسوی ستیزهای ویرانگر سوق میدهد. از طرف دیگر، بسیاری از ما هر نوع گفتوگویی را نوعی بازی برد-باخت میبینیم که لزوماً یک طرف برنده و دیگری بازندهی آن خواهد بود. در چنین شرایطی، افراد بهجای توجه به محتوای گفتوگو تمام تلاششان این است که بازی را نبازند و جایگاه خود را در نظر دیگران تثبیت کنند.
🔸 امیلی چاملی-رایت، اقتصاددان آمریکایی و سرپرست مؤسسهی مطالعات انسانی که تألیفات فراوانی درمورد اخلاق گفتمانی دارد، همین نکته را بهگونهای ملموس توضیح میدهد:«دنیا بهطرز شگفتانگیزی پیچیده است. هیچیک از ما هرگز نمیتوانیم بهطور کامل به حقیقت احاطه داشته باشیم، تنها قادریم دنیا را از منظر خاصی ببینیم. و این بدین معناست که دانش ما، بهخاطر نظرگاه خاص ما، بینشی خاص و محدود است. و از آنجا که دانش ما دربارهی دنیا محدود است باید به هر گفتوگویی با حسی عمیق از فروتنی وارد شویم. من برای پرکردن شکافهای موجود در دانشم به شما نیاز دارم. درست است؟ شما نیز به من نیاز دارید.»
@NashrAasoo 💬
تنوع زیستی چه نقشی در سلامت ما دارد؟ 🔻
🔹 میدانیم که موجوداتی که باعث تبدیل غذا به انرژی میشوند و نیز دیگر محصولات میکروبها در شکم تأثیر چشمگیری بر کارکرد دستگاه ایمنی بدن ما دارند. اگر برخی از این باکتریهای حیاتی در شکم نباشند یا تعدادشان کاهش یابد (وضعیتی که متخصصان دستگاه گوارش به آن اختلال در همزیستی میگویند)، سامانهی ایمنی بدن شما ممکن است به شکلهایی مخرب مرتکب خطا شود (یا واکنش منفی نشان دهد). بیماری التهاب روده، دیابت نوع ۱، روماتیسم مفصلی، صدفک (psoriasis)، لوپوس، تصلب بافتیِ مضاعف، اختلال تیروئید و انواع آلرژیها تنها نمونههایی از عوارض پزشکی ناشی از خطای عملکرد دستگاه ایمنی هستند و میتوان آنها را تاحدی نتیجهی اختلال در همزیستی دانست. همهی این بیماریها زمانی کمیاب بودند، اما در دهههای اخیر شایع شدهاند.
🔹 بهنحوی مشابه، شواهد فزاینده حاکی از آن است که میان اختلال در همزیستی در شکم انسان و بیماریهای روانی و عصبی، از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس خارج از کنترل، بیماری دوقطبی، اسکیزوفرنی و زوال عقل، ارتباط وجود دارد. به بیان واضحتر، هریک از این بیماریها نتیجهی عواملی متعدد است. اما ظاهراً برهمخوردن تعادل میکروبی وجه مشترکِ همهی آنهاست. میراندا هارت، بومشناس دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا، میگوید: «به نظرم، تأثیر موجودات ذرهبینی بر سلامتیمان را بسیار دستکم گرفته بودیم و فکر نمیکردیم که آنها نسبت به تغییرات در سبک زندگی و محیطِ ما اینقدر آسیبپذیر باشند. محیط زندگی ما و نحوهی تعاملمان با آن تعیین میکند که چهچیزهایی وارد بدن ما میشود و این امر، بهنوبهی خود، نقش بسیار مهمی در سلامت ما دارد.»
در اینجاست که تنوع زیستی ــ و کاهش سریع آن ــ اهمیت مییابد.
🔹 اصطلاح «تنوع زیستی» به مجموعهی گیاهان، حیوانات، قارچها و میکروبهای درون خاک و سایر موجودات زنده اشاره میکند که در محدودهی مشخصی زندگی میکنند. در سال ۲۰۱۷ هارت و همکارانش در مقالهای در نشریهی جدیدترین یافتههای میکروبیولوژی به دفاع از این نظریه پرداختند (نظریهای که حالا حتی شواهد بسیار بیشتر و قویتری آن را تأیید میکند) که تنوع زیستیِ محیط زندگی با غنا و تنوع موجودات ذرهبینی که در معرض آنها قرار داریم مرتبط است و این، بهنوبهی خود، بر افراد ساکن آن محیط و سلامت موجودات ذرهبینی درون بدنشان تأثیر میگذارد.
@NashrAasoo 💬
بشنوید: موسیقی ایران از «گُلها» تا انقلاب ۵۷ ــ گوگوش، دوران طلایی موسیقی پاپ و موسیقی فیلم در دههی ۱۳۵۰
🔸 طی چهار قسمتی که پیش از این منتشر شده بود به جریانات و رخدادهای مهمی مثل راهاندازی و سرانجامِ برنامه «گلها»، شکلگیری موسیقی کوچهبازاری، ساختهشدن تالار رودکی، فعالیت بیتبندها، تاریخچه اپرا و ارکسترهای کلاسیک و موضوعاتی از این دست پرداختیم.
🔸 در این قسمت به دوران طلایی موسیقی پاپ ایرانی میپردازیم، یعنی دورانی که بستری محیا شد تا گوگوش، داریوش، فریدون فروغی، کوروش یغمایی، حسن شماعیزاده، واروژان، اسفندیار منفردزاده، ایرج جنتیعطایی و... جلوه کنند و آثاری بهیاد ماندنی از خودشان به جای بگذارند. همچنین به تثبیت موسیقی متن فیلم در آن مقطع تاریخی پرداختیم و در نهایت هم پادکست را با مروری اجمالی بر زندگی گوگوش، ستاره بزرگ و تأثیرگذار آن دوره به پایان رساندیم.
▪️پادکستها و نسخهی شنیداری مقالات ما را در وبسایت آسو و همچنین در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
🎧 موسیقی ایران از «گُلها» تا انقلاب ۵۷ بخش پایانی...
🎶 به زودی از آسو
@NashrAasoo 🔺
«آیا زن و مرد ذاتاً متفاوتاند، و آیا نقشهای اجتماعیِ تعیینشده برای آنها پیامد منطقیِ این تفاوتهاست؟ انجلا ساینی، کتابش دربارهی مردسالاری را با این سخنِ دلنشین آغاز میکند که مردسالاری نه تغییرناپذیر است، نه اجتنابناپذیر و نه تزلزلناپذیر. به نظر او، «وقتی نابرابریِ جنسیتی را مبتنی بر طبیعتِ تغییرناپذیرمان میدانیم، از فهمِ واقعیتِ آن عاجز میمانیم.»
aasoo.org/fa/articles/4403
@NashrAasoo🔻
«فارغ از اینکه آیا با مشکلات حادی دستوپنجه نرم میکنید یا صرفاً میخواهید بعضی از معایب خود را برطرف کنید، آگاهی از اینکه شخصیت شما در نهایت در دست خودتان است، مایهی اطمینان خاطر است. دیانای و تربیتمان، ممکن است ما را مستعد کسب صفات خاصی کند اما ما همچنان میتوانیم به خودمان شکل دهیم.»
aasoo.org/fa/articles/4406
@NashrAasoo🔻
«بازار کار ایران در شرایط بحران اقتصادی قادر به جذب نیروی بیشتری نیست و به همین علت رشد شاغلان بسیار کند است و هر روز بر شمار جمعیت غیرفعالی اضافه میشود که یا کارِ درخوری نمییابند یا ناامید از یافتن شغل با کمک خانواده زندگی میکنند.»
🗂️ اقتصاد ایران
aasoo.org/fa/articles/4407
@NashrAasoo🔻
«هدی شعراوی، فعال سیاسی و فمینیست مصری، را بیشتر با حرکت جسورانه و نافرمانی مدنیاش به یاد میآورند: برداشتن حجاب و روبنده در ایستگاه قطار قاهره در سال ۱۹۲۳.هدی شعراوی (۱۸۷۹-۱۹۴۷) یکی از برجستهترین زنان مصری است که تاریخ جنبش فمینیستیِ مصر را از پایان قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم رقم زد. او به همراه سزا نبراوی و نباویه موسى، از نسلِ اول فعالان فمینیست مصری است. شعراوی در اوایل دههی ۱۹۲۰ رهبر مبارزات استقلال مصر بود. او که در حرمسرا بزرگ شده بود به یکی از مهمترین فعالان حقوق زنانِ مصر تبدیل شد و برای دستیابی به حق آموزش و حق رأی زنان و اصلاح قوانین ازدواج زنان کوشید.»
aasoo.org/fa/articles/4405
@NashrAasoo🔻
«وقتی به رؤیاهای زنان عرب برای فردای ایران فکر میکنم، فکر میکنم آیندهای دارند که در آن دیگر بهخاطر زنبودن و عرببودن مورد تبعیض نیستند. ما همیشه موقع حرفزدن دربارهی حق تعیین سرنوشت راجع به خودمختاری و فدرالیسم و اینها حرف میزنیم، اما اولین و مهمترین مسئله حق خودِ تو است که سرنوشت خودت را خودت تعیین کنی و دیگران برای تو تصمیم نگیرند؛ اینکه قدرتِ انتخاب داشته باشیم. این چیزی است که واقعاً نداریم. از روزی که به دنیا میآییم همه برای ما تصمیم میگیرند. روزی که بتوانیم برای خودمان تصمیم بگیریم آن روزی است که آزاد شدهایم.»
aasoo.org/fa/articles/4400
@NashrAasoo🔻
«...بعد از اینکه بارها و بارها آخرین ویدئوی غزاله را دیدم، به این نتیجه رسیدم که آخرین جملات او وصیتنامهاش بوده است و اگر بخواهم به وصیتش عمل کنم، دیگر نباید بترسم.»
aasoo.org/fa/notes/4399
@NashrAasoo 🔻
زالنامه، اثری ناتماممانده از هوشنگ گلشیری🔻
🔹 از خودم بگویم. دارم کاری روی شاهنامه میکنم که اسمش را گذاشتهام «شاهنامهی منثور» که ظاهراً خلق دوبارهی شاهنامه به اضافهی اساطیر ماقبل اسلام خواهد بود. کار به نثر کهن است که البته دستوپای آدم را میبندد. قالب نقالی گرفتهام و راوی البته زال است در قفس که هر روز چیزهایی میگوید. شنوندگان کودکانند و سربازان و سرهنگان دربار، بهمن اسفندیار و نیز دخترش هما. آنها میخواهند که قصهی بیژن و منیژه و مثلاً کیومرث را بگوید و زال میخواهد از مرگ رستم بگوید و زنده بر دارکردن فرامرز. کل کار به روایت کاتب رسول خاقان چین است. زال هم بیمرگ است. فعلاً روی بخش اول کار میکنم تا چاپش کنم و بعد بروم سراغ اتمام جننامه بعد با سر فارغ و این تتمهی عمر شاهنامهی منثور را خواهم نوشت. در مورد نثر با نجفی اختلاف دارم. او فکر میکند به نثر امروز باید نوشت. جوانترها پسندیدند. نمونهی این نثر در بخشهایی از «خانهروشنان» هست.
🔹 هیچ است همه. تاریک نیست یا تاریکی تا بگوییم به تاریکی نمیبینیم. نوری نیست تا بگوییم تابش خورشید به مَثَل خیرهمان کرده است. زمان اما هست. بیکرانهاش ما میگوییم. چشم چون ببندیم دوشیزهایش میبینیم، پانزدهساله. ببندید چشمها را! زالیست به سال پانزده هزار هزار هزار سال. بگشایید چشمها را! همان دوشیزه است به بالای سر وی، تن سپید پوشیده به خماندرخم گیسوانی سیاه. روی او به مَثَل خورشید است که هیچ پهلوان را تاب دیدن جلوهی او نیست.
🔹 عاشق اگر بودهای میدانی که هرچه دلخواه را تو بر تن یار ساختهای. گلی اگر کاشته باشی و به هر دم خم شده باشی تا این دمبرگ را به پسند دل خم کنی و گلبرگهای آن غنچه را به سرانگشتهای لرزان بگشایی، میدانی بر دست و گردن و ساق هر انحنا که هست به پاس بوسهبوسههای تو دادهاند. رخصتم دهید که رفتههای دورم خاطر پریشان میکند. زال را، شنیدهاید، مهتابشبان اگر بود زنجیر میگسست. دور راهی بود تا خان مهراب. سوار یا پیاده میرفت. نقش صورت رودابه را بر دیوار خلوتخانهی پدر دیده بود. پیرسر بود زال. شنیدهاید. شوم بود، کودکی با موی سپید. چون بزاد به یک هفته کس با پهلوان جهان نگفت. دوران دیگر میشد اگر سپید میشد موی نوزاد. دستکار اهریمن بود موی سپید. اخترشماران گفته بودند که بدین سال کودکی با موی سپید از مادر خواهد زاد به نشان چیرگی اهریمن. به کتاب آمده است که سپیدی نشان نور است.
@NashrAasoo 💭
آلهنوش طریان، زنی در جستجوی ستارگان
🎥 مهدی شبانی - نهال تابش
«نگاهی به زندگی و کار آلهنوش طریان فیزیکدان و ستارهشناس ارمنیتبار ایرانی که به بانوی اختر فیزیک ایران مشهور بود.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4395
@NashrAasoo🔺
«مهربان بودن از نظر تکاملی آنقدر به نفع انسان است که مغزمان در قبال محبت به ما پاداش میدهد و ما را به چنین رفتاری تشویق میکند. محبت، معاملهای نیست که در آن یک نفر چیزی بدهد و یک نفر چیزی بگیرد. محبت نوعی فعالیت مشترک دوطرفه است.»
aasoo.org/fa/articles/4397
@NashrAasoo🔻
«برادران خیامی، بنیانگذاران ایران خودرو تصور نمیکردند که بعد از نزدیک به شصت سال صنعت خودروی ایران بدون کمترین پیشرفتی همچنان به سرهمکردن خودروهای قدیمی و ازردهخارجشدهی شرکتهای خارجی مشغول باشد و بهرغم کمکهای دولتی و وامهای بانکی با ورشکستگی دستوپنجه نرم کند.»
aasoo.org/fa/articles/4398
@NashrAasoo🔻
«تاریخ مثل آونگ است، و شهرت و اعتبار افراد در نوسان است. اما اکنون در زمانهای به سر میبریم که میلیونها نفر در سراسر دنیا پرخاشگری و انتقامجویی، و نه معقولبودن و آشتیجویی، را نشانهی رهبری میدانند. این دنیای خطرناکی است، دنیایی که نلسون ماندلا در پی ایجادش نبود.»
aasoo.org/fa/articles/4394
@NashrAasoo 🔻
«در نخستین سالهای استفادهی گسترده از اینترنت بسیاری فکر میکردند که آدمها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربانتر و آگاهتر میشوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد. اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی سادهلوحانه به نظر میرسد. حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل میماند.»
شبکههای اجتماعی، نظیر فیسبوک و توییتر، در سالهای اخیر به کشتزاری از ستیزهجوییهای زهرآگین بدل شدهاند. اشکال از کجاست؟»
aasoo.org/fa/articles/4388
@NashrAasoo 🔻