شاید این فصلِ پایانیِ امپراتوری روسیه نباشد اما بیتردید فصلی مهم است 🔻
✍️ پیش از نخستین باری که برای تهیهی گزارش به اوکراین رفتم، یکی از همکارانم که گزارشگر مجرب جنگ است در دو مورد به من توصیه کرد. اول اینکه قهوه و شیرینیهای لذیذی را که در کییف پیدا میشود، از دست ندهم (که برای کسی که به منطقهای جنگی میرود، حرف بسیار دلگرمکنندهای بود) دوم اینکه حتماً باید کتاب سرهی پلوخی، دروازههای اروپا: تاریخ اوکراین (۲۰۱۵) را بخوانم. این کتاب ۲۵۰۰ سال وقایع پیچیده، جذاب و اغلب غمانگیز را برایم ترسیم کرد، داستانی که از روایتهای هرودوت از سکاهای باستان تا اعتراضات میدان استقلال در کییفِ یک دههی قبل امتداد داشت. حالا پلوخی و من در حال صحبت در زوم هستیم، من در لندن هستم و او از خانهاش در نزدیکی دانشگاه هاروارد حرف میزند، جایی که استاد تاریخ اوکراین است. او در کتابخانهی خود نشسته است. نقشههای جهان در اطراف اتاق دیده میشود و نقشههای قدیمیِ اوکراین به دیوارها آویزان است.
✍️ پلوخیِ ۶۵ ساله محضری دلنشین دارد: آرام، وسیعالنظر، کمی شوخطبع، و کمادعاست؛ دقیقاً همان چیزی که از یک استاد تاریخ انتظار دارید و میخواهید. اما آخرین اثر او هیچ شباهتی به تاریخنگاریهای سنتی ندارد...تاریخ معمولاً از منظری آرام و با حفظ فاصلهای نوشته میشود که برای دستیابیِ پژوهشگر به آن باید وقایع پرآشوب فروکش کرده و از تبوتاب افتاده باشند. معمولاً در این فرایند تاریخنگار به علت همان وقایع جاری و در میانهی آنها به غمِ از دست دادن عضوی از اعضای خانوادهاش مبتلا نمیشود. پلوخی میگوید که ابتدا تمایل نداشت که در بحبوحهی این جنگ کتابی دربارهاش بنویسد. نگارش چنین کتابی به معنای «حرکت بر خلاف اصول اساسیِ حرفهای در تاریخنگاری بود.» به گفتهی او، «فهم ما بهعنوان تاریخنگار از این واقعیت سرچشمه میگیرد که از پیش میدانیم وقایع سرانجام چگونه رقم خوردند».
✍️ به محض اینکه اوکراین از حملهی اولیه جان به در برد، پلوخی دقیقاً میدانست که کتاب جدید باید با چه رویکردی نوشته شود: «بهعنوان تاریخنگار، پاسخها را میدانستم. منظورم این است که نمیتوانم به شما بگویم (و در کتاب چنین چیزی هم نمیگویم) که فردا یا پسفردا چه اتفاقی خواهد افتاد. اما قالب فکریای که به کار گرفتهام این است که این جنگ را یکی از جنگهای بسیاری میدانم که در زمان فروپاشی امپراتوریها اتفاق میافتد و از این نظرگاه بدان نگریستهام که قدرتهای بزرگ از سال ۱۹۴۵ بدون استثناء در تمام جنگها شکست خوردهاند، از جنگ کره و ویتنام گرفته تا افغانستان.» بسیار خوب، آیا روسیه جنگ را باخته است؟ آیا حملهی همهجانبه به اوکراین تشنجات نهایی یک امپراتوریِ در حال مرگ است؟ پلوخی میگوید: «بله، دقیقاً همینطور است. فقط نمیدانیم که این ماجرا چقدر ادامه خواهد یافت و چه بهایی خواهد داشت.» او اشاره میکند که احتضار پیش از مرگ میتواند مدتی طولانی ادامه یابد. به استدلال او، تجزیهی امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۴ و با جنگ جهانی اول آغاز شد و سپس میگوید که «امپراتوری عثمانی نیز از قرن هفدهم در فرایند تجزیه بوده است» و به نظر او، جنگهای بالکان در دههی ۱۹۹۰ و قدرت گرفتن داعش هم بخشی از این روند تدریجی هستند.
@NashrAasoo 💬
بهائیستیزی در ایران؛ گفتگو با زندهیاد ناصر پاکدامن
🎥 امین ضرغام
«این گفتگو با ناصر پاکدامن که حدود ده سال پیش ضبط شده بخشی از گفتگوهای آسو با اهل نظر درباره ریشههای تعصب و خشونت علیه بهائیان در ایران است. دکتر پاکدامن، اقتصاددان و پژوهشگر علوم اجتماعی و فرهنگ، و از روشنفکران مبارز ایران بود که در روز سوم اردیبهشت در پاریس درگذشت.»
@NashrAasoo 🎥
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4392
«بدرالزمان قریب، که مقدمات زبانهای باستانی را در ایران فرا گرفته بود، در آمریکا شروع به آموختن زبان سغدی کرد، زبانی که آن را زبان خاموش میدانند، چون تا سالها اطلاعات اندکی دربارهی این زبان وجود داشت. او ده سال وقت صرف جمعآوری واژههای مختلف سغدی از متون مختلف بودایی، مانوی و مسیحی کرد و واژگان سغدی را به دو زبان فارسی و انگلیسی ترجمه و آوانویسی کرد.»
@NashrAasoo🔻
aasoo.org/fa/articles/4300
«بنجامین فرنتز، واپسین دادستان بازمانده از دادگاه نورنبرگ: قانون اساسیِ آمریکا میگفت زنان حق رأی و حق مالکیت ندارند. حالا زنان و رنگینپوستان نامزد انتخابات ریاستجمهوری میشوند و به ریاستجمهوری میرسند. پیشرفت واقعی است. نگران غلیان و فروکش کردن احساسات نباشید، آنچه مهم است روند است.»
aasoo.org/fa/articles/4391
@NashrAasoo🔻
«شرایط نابرابرِ ایران در مقابل چین، به این نگرانی دامن زده است که چین میخواهد از ناتوانیِ ایران در جامعهی جهانی استفاده کند و با حذف رقبا در بازار ایران، به موقعیتی انحصاری دست یابد به گونهای که حتی اگر ایران زمانی بخواهد به همکاری با کشورهای غربی روی بیاورد با مانعی به نام چین مواجه خواهد شد.»
@NashrAasoo🔻
aasoo.org/fa/articles/4390
دربارهی آزادیِ نوشتن در اوکراین 🔻
✍️ وقتی دربارهی وضعیت کنونیِ اوکراین و آنچه امروز باید بگویم فکر میکنم، به نظر میرسد که بهتر بود به جای سخنرانیِ آرتور میلر، در مراسم سخنرانی جورج اورول صحبت کنم. خشونت روسیه پنجهی آهنینش را گویی از روزهای دورِ شوروی به سمت ما دراز کرده است، از قرن بیستم، از کشوری با وزارت حقیقت و وزارت سعادت، از کشوری که در آن قتلعام شهروندان عادی با موسیقی چایکوفسکی و شوستاکوویچ در هم آمیخته، از کشوری که در آن حتی بناهای یادبود پوشکین هم اونیفرم نظامی بر تن میکنند و مجبور میشوند که در جنگ علیه اوکراین و هویت و فرهنگ اوکراینی مبارزه کنند.
✍️ روز اول ماه مه برای پنج ساعت در ماشینم در مرز اوکراین و اسلواکی نشستم تا اوکراین جنگزده را به مقصد دانمارک ترک کنم و از دانمارک خودم را برای این جلسه به اینجا، به نیویورک برسانم. وقتی زمین مسطح مسابقهی اسبدوانی به زمین مسابقهی اسبدوانی با مانع تبدیل میشود مسافتی که باید طی کنید تغییری نمیکند، تنها معنایی جدید مییابد. آنها که میخواهند بر مسافت غلبه کنند نیاز به قوا و درکی جدید دارند. این در مورد هر مسئلهای صادق است: جنگ قوانین حل مسئله را تغییر میدهد اما دستیابی به نتیجهی مطلوب را ناممکن نمیکند.
✍️ امروز مسئلهی اوکراین این است که از استقلال و آزادیاش دفاع کند و اصلاحاتی را که باید مدتها قبل به شکل کامل پیاده میشد عملی سازد. برای ایجاد تغییر باید متوجه واقعیتِ هر وضعیتی باشید. هر گونه تصمیمگیری در دوران جنگ یا صلح، اگر مبتنی بر درک صحیح از وضعیتِ امروز نباشد امکان ندارد که به نتیجه برسد. حتی نمیتوان مسیر صحیح به سمت هدف را پیدا کرد. همیشه سعیام بر این بوده که از جلب احساس ترحمِ مخاطب پرهیز کنم و اگر اکنون نمیتوانم از ایجاد چنین احساسی بپرهیزم عذرخواهی میکنم. کلمات پرطمطراقی مانند حقیقت، عدالت و سرزمین مادری قبلاً مرا بهشدت آشفته میکردند. باعث میشدند که نتوانم به صداقت گوینده اعتماد کنم، هر چند کاملاً هم نسبت به عدم صداقتشان مطمئن نبودم. اما اکنون گاهی اوقات وقتی به خودم میآیم متوجه میشوم که غرق در افکار متظاهرانه هستم. سعی میکنم که این افکار را از خود دور کنم. میکوشم تا در نهایت آرامش و خونسردی به اتفاقاتِ کنونی فکر کنم اما صادقانه بگویم که همیشه موفق نمیشوم.
@NashrAasoo 💬
راوی مصر 🎥
🔸 داستان عزیزه امیر، اولین زن فیلمساز عرب و از پایه گذاران سینمای مصر، کاری از سوما نگهدارینیا - منصور محمدی
@NashrAasoo 🔺
«در بخش نخست این پادکست برنامهی «گلها» را در دههی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ بررسی کردیم تا زمانی که در سال ۱۳۵۱ مدیریت «گلها» به هوشنگ ابتهاج سپرده شد. در بخش چهارمِ این پادکست، برنامهی «گلها» در دوران ابتهاج را مرور کرده و همچنین به سهم قابل توجه موسیقی در جشنهای هنر شیراز و تأثیرگذاری این رویداد تاریخی در عرصهی موسیقی ایران میپردازیم.»
aasoo.org/fa/podcast/4380
@NashrAasoo 🔻
«جمالزاده در کتاب خُلقیات ما ایرانیان در باب حسنات اخلاق ایرانیان، و بهویژه معایبشان، از منظر تاریخی و اجتماعی، چنانکه شیوهادبای زمانهاش بود، با شاهد مثالها و نمونههای گزینشی گواهانِ خود بحث میکند، گواهانی که بهویژه آنگاه که غیرایرانیاند ذمّهی خود را از عیوبی که به ایرانیان نسبت میدهند بری میدانند و این خود را پسندیدن آنها جای عجب است.»
aasoo.org/fa/articles/4383
@NashrAasoo🔻
ما به هند سفر نکردیم🔻
🔹 سحرگاه شنبهای زمستانی در سال ۲۰۰۷ ما دوازده زن در فرودگاه تازهتأسیس امامخمینی تهران جمع میشویم. ما شاد نیستیم، شاید هم آنقدر شاد نیستیم که مسافران دیگر. همه به نظر خیلی شاد میآیند. حس همیشگیِ دلهره و دلواپسی به گاهِ سفرهای خارجی، ترس از ممنوعالخروجشدن، ترس از دستگیری بهمحض ورود! به صورت یکییکیِ بچهها نگاه میکنم؛ همین است... سالهاست که شوق سفر با اضطرابهای امنیتی را به اجباری اختیاری فروختهایم! فوراً از خودم میپرسم: اجبارِ اختیاری؟! و در ذهنم جستوجو میکنم که این نوع از اجبار به نقض کدام ماده از اعلامیهی جهانی حقوق بشر مرتبط است. چمدانبهدست در صف تحویل بار ایستادهایم. معلوم نیست که چرا کارمندان نگاه از ما میدزدند و خود را ظاهراً به کاری دیگر مشغول میکنند. مأموران گمرک مسافران دیگر را به صف کناری هدایت میکنند و بارهایشان را تحویل میگیرند. کارت پروازشان صادر میشود. فقط ما میمانیم و چمدانهایمان!
🔹 فکر میکنم هواپیمایی که قرار بود ما را به هند ببرد الان باید به دهلی رسیده باشد و ناخودآگاه به آسمان نگاه میکنم. هوا بهحدی آلوده است که فاصلهی پنجاهمتری هم دیده نمیشد، چه رسد به آسمان و کوهپایهها و قلههای روبهرو، مخصوصاً قلهی «چینکلا» که مسیر صعودش از کنار دیوارهای زندان اوین میگذرد... انگار که بیعبور از آن دیوارهای مخوف، فتح آن قلهی بلند میسر نیست. کمکم نزدیک میشویم. دیوارهای اوین دیده میشود. مسیر کوهپیمایی پنجشنبهها، محل تحصن مادران پشت درهای زندان، یادها و خاطرههای دور و نزدیک، زندگانی که از زندان به در شدند و مردگانی که زیباترین زندگان بودند...«و در داخل کشمیر به فاصلهی دو یا سه روز از قصبه بهسوی کوهها "بلور" است که خانهی بتی است چوبی که "شارد" میخوانندش و معظم است و مقصود.» درِ اصلیِ اوین باز میشود. وارد حیاط زندان میشویم. دوباره بیطاقت میشوم و با صدای بلند و با افسوس میگویم:یک بار دیگر اوین!
🔹 از خشم و عصبانیتِ دیروزِ بازجو اثری نبود و از درِ دیگری وارد شد. بعد از مقدمهچینیهای فراوان و نصیحتهای «خیرخواهانه»، پیشنهاد همکاری و «تعامل» در مقابل درآمد مکفی را مطرح کرد! درحالیکه تلاش میکردم ابتذال چنین پیشنهادی دامنگیر واژههایی که از دهانم بیرون میریخت نشود، شروع کردم به توصیف یک فعال مدنی و تفاوت او با یک کارمند امنیتی. بعد کمکم از عصبانیت فاصله گرفتم. و به یاد کارگاههای آموزشی کمپین یک میلیون امضا ازخودبیخود شدم و مثل یک تسهیلگر برایش از نقش جامعهی مدنی، جنبشهای مطالبهمحور، ضرورت تغییر قوانین تبعیضآمیز، جنبشهای افقی، شیوههای اَدوُکِیسیِ پایینبهبالا یا بالابهپایین و... تعریف کردم اما تحملش تمام شد و حرفم را قطع کرد و دوباره رفت سراغ سفر هند که جرم نابخشودنیِ ما بود... گفت ما شما را نجات دادیم. شما نمیدانید که اگر میرفتید، چه بر سرتان میآمد...
@NashrAasoo 💭
کتاب «آینده روحانیت در ایران»، به ویراستاری محمد حیدری، با حضور کاظم کردوانی، یکی از نویسندگان این مجموعه، بین ساعت ۴ تا ۶ عصر در هفتمین «نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور» در برلین معرفی و بررسی خواهد شد. روز چهارشنبه ۲۴ می، با شرکت در این نمایشگاه میتوانید نسخه کاغذی جدیدترین کتابهای ما را از غرفه آسو تهیه کنید.
@NashrAasoo 💭
افغانستان و منازعهبر سر تحصیل دختران🔻
🔹 بر اساس آماری که سازمان ملل متحد در سال جاری منتشر کرده، هشتاد درصد از زنان و دختران افغانِ واجد شرایط تحصیل (نزدیک به دو و نیم میلیون نفر) از ورود به مدرسه و دانشگاه محروم شدهاند. این در حالی است که آمار سال ٢٠٢١ نشان میدهد که حضور زنان افغان در مؤسسات آموزش عالی در مقایسه با سال ٢٠٠٧ بیست برابر شده بود. اما امروز افغانستان تنها کشور جهان است که دختران در آن از حق تحصیل در مدرسه محروم شدهاند. با وجود این، هنوز هستند کسانی که تسلیم ارادهی طالبان نشده و دست از تلاش برنداشتهاند و بهرغم خطرات زیاد، در مدارس مخفی به دختران آموزش میدهند، به این امید که روزی سایهی قوانین ارتجاعی از زندگیِ زنان افغان کنار برود و آنها برای بازگشت به جامعه و میدان آموزش آماده باشند.
🔹 مدارس مخفی، محیطهای آموزشیِ فیزیکیِ پنهان از چشم دولت و حتی جامعهاند که در آن برای دختران از پایهی هفتم تا دوازدهم دورههای آموزشی برگزار میشود. این مدارس عموماً در خانههایی که توسط معلمها اجاره شده قرار دارند و دختران محروم از تحصیل بهطور پنهانی در آنجا دورههای آموزشی را طی میکنند.طالبان هم زمانی مدارس مخفی داشتند اما هدف ما ایجاد طرز تفکری صلحجویانه در میان نسلی است که قرار است در افغانستانِ پساطالبان حضوری فعال داشته باشد و در لایههای بنیادیِ افغانستانِ فردا نقش عمده و مهمی را بر عهده گیرد. به بیان دیگر، ما با اصرار بر استمرار آموزش میخواهیم به نسل آینده یاد بدهیم که برخلاف گذشته، همیشه نباید از طریق جنگ در پی دستیابی به خواستههای خود بود. بسیاری از خصومتها و اختلافنظرهای عقیدتی و سیاسی را میتوان با گفتگو حل کرد. البته تأمین نیروی تحصیلکرده برای روزی که طالبان از صحنهی سیاست در افغانستان خارج میشود یکی از دیگر اهداف مهمی است که ما پی گرفتیم. یعنی باید نسلی را پرورش دهیم که پس از بازگشاییِ مدارس و دانشگاهها بتواند بهسرعت محیط آموزشی را احیا کند و فرصت تحصیل برای افراد محروم از تحصیل را فراهم آورد. به همین دلیل، حضور فیزیکی در این مدارس بهرغم تمام خطرات و تهدیدات، اینقدر مهم است. تمام سعیمان این است که دختران از محیط آموزشیِ واقعی و تعامل رودررو با دیگران دور نمانند.
🔹 تا زمانی که طالبان بر سرِ کار باشند اجازهی حضور زنان و دسترسی آزاد به تحصیل را نخواهند داد. اما اینجا تنها آموزش و حق تحصیل مطرح نیست. من به دختری فکر میکنم که در سیزده سالگی از حق دسترسی به تحصیل محروم شده است. در شرایط اقتصادیِ بحرانیِ افغانستان خانواده ترجیح میدهد که تعداد اعضایش یک نفر کاهش یابد و چه کسی از دخترها دمِ دستتر! پس خانواده دختر را مجبور به ازدواج میکند. این دختر کمتر از یک سالِ بعد فرزندی به دنیا میآورد و این مادر چهاردهساله، که خودش کودک است، یکی از هزاران قربانیِ این چرخهی باطل خواهد بود. به همین علت، ما بهتازگی در کنار طرح آموزشیمان طرح آموزش مهارت را هم برای دختران شروع کردهایم، به این امید که به لطف درآمدشان در اثر فشار خانواده مجبور به ازدواج نشوند.انگیزهی ما برای ادامهی راه این است که تاریکی و ظلمت ابدی نیست و روشنی قطعاً روزی فرا خواهد رسید. ما باید برای آن فردای روشن اندوختهای داشته باشیم و آماده باشیم. همین روزهای تاریک فرصتی برای رفتن به سمت روشنایی است.
@NashrAasoo 💭
خلوتِ شلوغ 🔻
✍️ اخیراً در وب سایت نشریهی اخبار آموزش عالی، خبری دربارهی دختر نوجوانی منتشر شد که در یک ماه ۳۰۰۰ پیامک فرستاده بود. به عبارت دیگر، او روزانه صد پیامک یا در هنگام بیداری، هر ده دقیقه یک پیامک فرستاده بود ــ «روز، ظهر و شب، روزهای غیرتعطیل و تعطیلات آخر هفته، سرِ کلاس، وقت ناهار، هنگام تکلیف نوشتن، و زمان مسواک زدن». بنابراین، او به ندرت بیش از ده دقیقه تنها بوده: یعنی هرگز با خودش ــ با افکار، رؤیاها، نگرانیها و امیدهایش ــ تنها نبوده است. به احتمال زیاد تا الان از یاد برده که چگونه میتوان تنها، بدون حضور دیگران، زندگی کرد ــ اندیشید، کار کرد، خندید یا گریست. یا، به عبارت دقیقتر، هرگز فرصت نداشته که این هنر را بیاموزد. در واقع، تنها در ناتوانی از تمرین این هنر است که تنها نیست...
✍️ این دختر و افرادی نظیر او برای اینکه بدون این هنر دوام بیاورند، تنها به وسایل جیبیِ ارسال و دریافت پیام نیاز ندارند. پرفسور جاناتان زیمِرمَن از دانشگاه نیویورک میگوید که ۷۵ درصد از نوجوانان آمریکایی تمام وقت آزادِ خود را به گپ زدن در فیسبوک یا مای اسپِیس اختصاص میدهند. به نظر او، آنها کشتهمردهی ایجاد و دریافت سر و صداهای الکترونیکی یا نورهای صفحهی نمایشگرند. زیمرمن میگوید که وبسایتهای گپ زدن، مواد مخدر جدیدی است که اکنون نوجوانان به آن معتادند. شما با درد و رنج حاصل از ترک اعتیادِ جوانان و غیرجوانان به دیگر انواع مواد مخدر آشنایی دارید؛ بنابراین، میتوانید تصور کنید که نوجوانان از قطع ارتباط اینترنت یا از کار افتادن تلفنهای همراه خود توسط یک ویروس (یا والدین یا آموزگارانشان) چقدر عذاب میکشند.
✍️ وابستگی به صدای ممتدِ واکمن، فقط خلأ ناشی از تنهایی را عمیقتر کرد. و هر چه فرو رفتن در این خلأ طولانیتر شد، از توانایی آنها برای استفاده از ابزار غیرپیشرفته، از جمله عضلات و تخیل خود، برای خروج از این خلأ کاسته شد. با ظهور اینترنت، فراموش یا مخفی کردن این خلأ، و در نتیجه، گرفتنِ زهر آن، ممکن شد؛ حداقل میشد از دردش کاست. آن معاشرانی که از دست رفته بودند و جای خالیشان بیش از پیش احساس میشد، به نظر میرسید که دوباره بازگشتهاند، هر چند این بار نه از درهای چوبی بلکه از نمایشگرهای الکترونیکی به خانهی ما وارد میشدند و شکل و شمایلی آنالوگ یا دیجیتال ــ اما در هر دو صورت، مجازی ــ داشتند: مردمی که برای رهایی از عذابِ تنهایی خود را به آب و آتش میزدند و از امکان معاشرت رودررو و دست در دست بیبهره بودند، این شکل جدید را بهبودی چشمگیر تلقی میکردند. چون مهارتهای تعاملِ رودررو عمدتاً فراموش شده یا هرگز آموخته نشده بود، همه یا تقریباً همهی آنچه ممکن بود که عیب و نقصِ «ارتباط» مجازی آنلاین به شمار رود، نوعی مزیت محسوب شد. گویی به لطف فیسبوک، مای اسپِیس و نظایر آنها میشد هم خدا و هم خرما را خواست. دستکم برای کسانی این طور بود که تشنهی معاشرت انسانی بودند اما در حضورِ دیگران خود را بیعرضه، بیدستوپا و معذب احساس میکردند.
@NashrAasoo 💬
خصوصیسازی در ایران؛ روندی به سود شبهدولتیها🔻
🔹 شرکت کشت و صنعت نیشکرِ هفتتپه، نماد خصوصیسازی در ایران است ــ اولین شرکت تولیدکنندهی شکر از نیشکر که در آذر ۱۳۴۰ خورشیدی به وسیلهی محمدرضا شاه پهلوی افتتاح شد. این مجموعه یکی از بزرگترین طرحهای کشاورزی ایران بود که در زمان انقلاب بیش از یکصد هزار تن شکر تولید میکرد. این شرکت نزدیک به ۲۵ هزار هکتار زمین در اختیار دارد و در اوج فعالیت بیش از پنج هزار کارگر به صورت مستقیم در آن کار میکردند.
🔹 در دههی ۱۳۷۰ خورشیدی و در آغاز اجرای برنامهی خصوصیسازی، بنیاد مستضعفان بزرگترین نهاد شبهدولتی بود که با مصادرهی اموال و شرکتهای بازماندگان حکومت محمدرضا شاه پدید آمده بود اما اکنون رقبایی نظیر بنیاد تعاون و قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران، ستاد اجرایی فرمان امام، و آستان قدس رضوی چنان قدرت و ثروتی به دست آوردهاند که امکانات و قدرت بنیاد مستضعفان چندان به چشم نمیآید. این مؤسسات اقتصادیِ قدرتمندِ تحت کنترل آیتالله علی خامنهای در غیاب شرکتهای معتبر خارجی، پروژههای عمرانی و نفتیِ دولت را اجرا میکنند، نفت تحریمشدهی ایران را در بازارهای خارجی میفروشند و تأمین بخشی از کالاها و خدمات مورد نیاز داخلی را هم بر عهده دارند و دولت بدون جلب نظرِ آنها قادر به انجام هیچ کاری نیست.
🔹 بنا بر گزارش سازمان خصوصیسازی، از سال ۱۳۸۰ تا سال گذشته قرار بود که بیش از ۳۱۴ هزار میلیارد تومان سهام شرکتهای دولتی به فروش برسد اما تاکنون تنها ۱۶۹ هزار میلیارد تومان سهام شرکتهای دولتی فروخته شده است. واگذاری شرکتهای دولتی تقریباً به همان شیوهی گذشته ادامه دارد و شبهدولتیها به لطف امکانات مالی هنگفت، اموال و شرکتهای دولتیِ سودده را هدف میگیرند تا در هنگام عرضه، سهام این شرکتها را بخرند. شرکت نیشکر هفتتپه در ششمین دهه از عمرِ خود بار دیگر بعد از فراز و فرود بسیار در فهرست امسالِ شرکتهای قابلواگذاری سازمان خصوصیسازی قرار گرفته است اما معلوم نیست که آیا این شرکت بعد از یک دورهی بحرانیِ مدیریتی و تولیدی، آمادهی واگذاری است یا نه؟
@NashrAasoo 💭
«کتابفروشی در کییف به من گفت که مهمترین سؤال مشتریانش این است: «آیا میتوانی کتابی به من توصیه کنی که در آن اوکراینیها رنج نکشند؟» پلوخی میخندد و میگوید که ولودیمیر وینیچنکو، اولین نخستوزیر اوکراین در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۱۹، گفته است که بدون قرص اعصاب نمیتوان تاریخ اوکراین را مطالعه کرد...»
aasoo.org/fa/articles/4396
@NashrAasoo 🔻
بدرالزمان قریب؛ زنی که زبانی را زنده کرد🔻
📚 تحصیل در دانشگاه تهران و تلمذ نزد استادان برجستهای چون بدیعالزمان فروزانفر، ابراهیم پورداود، جلال همایی، احسان یارشاطر، محمد مقدم و خواندن ادبیات پهلوی و اوستا من را به زبانهای باستانی علاقهمند کرد. اما خواندن کتابی از [رولاند] کنت استاد آمریکایی بر این کشش و علاقه افزود، البته تشویق استادانم، پورداود و احسان یارشاطر، هم بیثأثیر نبود... زمانیکه لیسانس میگرفتم، مدارک جدیدی از زبانهای باستانی ایران کشف شد که برایم جذاب بود... دلم میخواست به دانشگاه پنسیلوانیا بروم که کنت آنجا تدریس میکرد. به آمریکا رفتم و خوشبختانه موفق شدم از آن دانشگاه، که دانشگاهی کاملاً سنتی در رابطه با متون شرقی بود، بورس بگیرم، اما افسوس موقعی به آنجا رسیدم که کنت فوت کرده بود. ولی این شانس را یافتم که از محضر استادان بزرگ دیگر مانند پرفسور مارک درسدن استفاده کنم. ایشان درمورد ادبیات ایران باستان و سانسکریت کار کرده بود و البته سُغدی هم میدانست.
📚 دکتر قریب بعد از حضورش در دانشگاه تهران کرسی آموزش زبان سغدی را تأسیس کرد و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۳۸۱ به آموزش دانشجویان پرداخت. او بر شش زبان باستانی فارسی، اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، سکایی و سانسکریت تسلط داشت و سالها این زبانها را درس میداد. وقتی هم شروع به تدریس زبان سغدی کرد، منبعی برای آن نداشت، برای همین وسنتره جاتکه که روایت سغدی داستان تولد بودا است را ترجمه کرد. این مجموعه با عنوان «روایتی از تولد بودا» که بهصورت کتاب در سال ۱۳۸۴ چاپ شد.
📚 دکتر قریب از سال ۱۳۷۷ بهعنوان تنها زن عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی انتخاب شد و یک سال بعد مدیر گروه گویششناسی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی شد. فعالیتهای او بعد از بازنشستگیاش در فرهنگستان بیشتر شد و او در سال ۱۳۸۴ مدیر گروه زبانهای ایرانی و سرپرست طرح فرهنگ واژگان فارسی باستان شد. قریب در سال ۱۳۸۵ به عضویت شورای علمی مرکز دایرةالمعارف اسلامی درآمد و یک سال بعد نیز عضو افتخاری انجمن ایرانشناسی اروپا شد. او در ماههای پایانی عمرش دچار فراموشی شده بود، چیزی یادش نمیآمد و کسی را نمیشناخت؛ شبیه زبان سغدی شده بود که آن را در ایران زنده کرد. دکتر قریب هفتم مرداد ۱۳۹۹ در تنهایی درگذشت.
@NashrAasoo 💭
«امروز برای بشر چه کردید؟» به یاد بنجامین فرنتز، دادستان دادگاه نورنبرگ🔻
✍🏼 تصویر بنجامین فرنتز در فیلمهای مستند «حسابدار آشویتس»، «تعقیب کیفریِ شر» و «ما اکنون نخواهیم مُرد»، کالنقش فیالحجر در خاطرم نقش بسته است. چندی قبل هنگام گوش سپردن به سخنان او در مستند «تاوان»، سرودهای از ماریو بِنِدِتی، شاعر اروگوئهای، به ذهنم خطور کرد: «چه خوش است آنکه دانم/که تو در میانِ مایی» این واپسین دادستان بازمانده از دادگاه نورنبرگ، که در ۷ آوریل ۲۰۲۳ درگذشت، هر شب از چهار فرزندش میپرسید: «امروز برای بشر چه کردید؟»
✍🏼 او دریافته بود که تأمین «صلح و کرامتِ» همهی آدمیان مستلزم همبستگی و اتحاد کشورهای جهان است. در ۹۷ سالگی در مصاحبه با گاردین گفت: «استدلال کلیِ من این است که دنیا سیارهی کوچکی است. ]همهی[ ما باید در منابع این سیاره سهیم شویم، تا همه بتوانند در صلح و کرامت زندگی کنند، و این کار را میتوان انجام داد. پذیرش این امر که ما باید بهعنوان یک واحد اقدام کنیم به ایجاد اتحادیهی اروپا انجامید... اکثر جنگها علیه گروه دیگر، "دیگری"، درمیگیرد. اما وقتی بخشی از دیگری هستید، کمتر تمایل دارید که به آن حمله کنید.»
✍🏼 فرنتز میافزاید: «اینکه تغییر چقدر طول میکشد به این بستگی دارد که چیزی که به تغییرش همت گماشتهاید چه قدمتی دارد. همیشه میدانستم که دشوار است که بتوانم در طول عمرم ]نظر مردم دربارهی[ چیزی را که قرنها خوب جلوه داده شده تغییر دهم. جنگ چنان در فرهنگ ما جاافتاده است که شاید متوجه نشده باشید که هنوز آن را ــ از طریق نمایشهای نظامی، برافراشتن پرچمها و رژهی سربازان ــ شکوهمند جلوه میدهیم.»
@NashrAasoo 💭
تجارت خارجی ایران و سلطهی روزافزون چین بر بازار🔻
🔹 در سال گذشته، حجم تجارت خارجیِ ایران، به استثنای نفت، به حدود ۱۱۳ میلیارد دلار رسید. بیش از ۳۰ میلیارد دلار از این مبادلات تجاری، سهم چین بود که بزرگترین شریک تجاریِ ایران است. بعد از چین، امارات متحدهی عربی دومین شریک تجاری ایران است. این دو کشور نیمی از مبادلات تجاری ایران را در اختیار دارند. بنا بر گزارش گمرک ایران، در سال گذشته ایران بیشتر از ۵۳ میلیارد دلار کالا، بهجز نفت، صادر کرده و در مقابل نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار کالای خارجی وارد کرده است. این یعنی، موازنهی تجاریِ ایران منفی هفت میلیارد دلار بوده است.
🔹 آمار نشان میدهد که شرکای تجاری ایران، بهویژه پس از تحریمهای بینالمللی در یک دههی گذشته، محدودتر شدهاند و تجارت ایران عمدتاً منحصر به کشورهای آسیایی مثل چین، امارات متحدهی عربی و هند است و کشورهای غربی و ژاپن میزان مبادلات تجاریِ خود با ایران را به شدت کاهش دادهاند.
🔹 در آمارهای رسمی گمرک ایران، صادرات نفت خام در مبادلات تجاری محاسبه نمیشود اما گزارشهای دولتی نشان میدهد که بزرگترین مشتریان نفت ایران در سالهای اخیر چین و هند بودهاند. تحریمهای بینالمللی به کاهش شدید صادرات نفت انجامیده و ایران ناچار شده که نفتِ خود را بهصورت غیررسمی به قیمتهای پایینتر به مشتریانی بفروشد که حاضرند عواقب ناشی از نقض تحریمها را بپذیرند. مشکل ایران تنها به فروش نفت محدود نمیشود. به دلیل تحریمها ایران قادر به انتقال رسمیِ پول حاصل از فروش نفت به داخل نیست و نمیتواند بهراحتی عواید ناشی از فروش نفت را به اقتصاد بحرانزدهی خود منتقل کند. مشتریان نفتی مثل چین صرفاً حاضر شدهاند که در ازای واردات نفت، کالاهای تولیدیِ خود را به صورت پایاپای به ایران بفروشند.
@NashrAasoo 💭
آنچه میخوانید بخشهایی از سخنان آندری کورکف در مراسم سخنرانیِ «آزادی آرتور میلر» در جشنوارهی صداهای جهانی است که در ۱۳ مه ۲۰۲۲ توسط انجمن قلم آمریکا در نیویورک برگزار شد. آندره کورکف تحصیلاتش را بهعنوان مترجم زبان ژاپنی به پایان برد و در دوران سربازی وقتی که در اودسا زندانبان بود رماننویسی را آغاز کرد. رمان او با عنوان زنبورهای خاکستری، جنگ سال ۲۰۱۴ اوکراین را از نگاه یک پرورشدهندهی زنبور به تصویر میکشد. کورکف در مصاحبهای در مارس ۲۰۲۲ میگوید: «برای اوکراینیها آزادی مهمتر از ثبات است. برای روسها عکس این موضوع صادق است. اوکراینیها در هر دور از انتخابات رئیسجمهورشان را عوض میکنند. روسها تزارشان را تا زمان مرگ سرِ کار نگاه میدارند.»
aasoo.org/fa/articles/4389
@NashrAasoo 🔻
بشنوید: موسیقی ایران از «گُلها» تا انقلاب ۵۷ ــ دهههای چهل و پنجاه: موسیقی در جشنهای هنر شیراز و «گُلها» در دوران مدیریت ابتهاج
🔸 پادکست «موسیقی ایران از گلها تا انقلاب ۵۷» وقایع مهم و تأثیرگذار موسیقی ایران در سه دههی آخر دوران پهلوی را روایت و تحلیل میکند.
▪️پادکستها و نسخهی شنیداری مقالات ما را در وبسایت آسو و همچنین در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
اخلاقِ ما ایرانیان🔻
🔹 برای ما نگاهِ غیرواقعبینِ این یونانیان و اروپاییانِ زبانآور به خودشان جای شگفتی دارد. کسی که خودش را درست نمیبیند صلاحیتش برای گزارشگری کاسته میشود. بهویژه اگر جای سوژهی انسانی را عوض کنیم یعنی اگر ایرانی به فرنگ رفته بود و نان و نمکِ آنها را خورده بود یا به اندازهای که سفرا و گردشگران غربی به صِرفِ غربی بودن از الطاف و مهماننوازیِ ایرانیان نصیب برده بودند و آنها در غربت محبت دیده بودند در مراجعت به میهن برخلاف آن فرنگیان، دور از مروت میدیدند که در حق میزبانانِ مهربان خود ناسپاسی کنند و بدگویی کنند
🔹 یکی از کسانی که بدترین توصیفها را از ایرانیان کرده کنت دوگوبینوست که سه چهار سال در مجموعِ دو مأموریت خود از طرف دولت فرانسه در ایران بوده است. او بعد از تعریف از هوش و قدرت فهم ایرانیان مینویسد: «آن چیزی که بیش از هر چیزی ایرانیان فاقد آن هستند وجدان است» یا زندگیِ مردم ایران سرتاپا «یک رشته توطئه و یک سلسله پشتهماندازی است». آدم از خودش میپرسد مگر او در این چند سال چه اندازه زبان فارسی یاد گرفته بود که میتوانست با عامهی مردم تماس بگیرد و با آنها چه معاملاتی داشته؟
🔹 تمام نویسندگانی که جمالزاده در کتاب خود ردیف میکند همه کسانیاند که از آن رو که به خود حق میدهند ایرانیان را اخلاقاً در همهی دورانهای تاریخی خود منحط بدانند ناگزیر خود را بری و غیرمنحط و عاری از تباهی میدانند. اما نیچه آنها و خیال خامشان را به سخره میگیرد که کورِ خود و بینای دیگراناند و درک درستی از فضیلت ندارند که چنین آسانگیرند در دیدنِ خود و سختگیر در دیدن مردمان و اقوام دیگر. حق آن است که انحطاط اخلاق را تنها در میان ایرانیان نباید سراغ گرفت. جهان ما در تمام شئونش کموبیش دچار انحطاط است، و از این حیث ملتها آموزگاران خوبی برای هم نیستند.
@NashrAasoo 💭
«ما دوازده زن عازم سفر هندوستان هستیم! ما از جمله زنانی هستیم که پس از پایان جنگ ایران و عراق و پس از برملاشدن اعدامهای گروهی و پس از آزادشدن آن تعداد از زندانیان سیاسی که زنده مانده بودند، بهتدریج یکدیگر را در کوچهپسکوچههای برابریخواهی پیدا کردیم و به عزم ساختنِ روزگاری نو از نو همراه شدیم. ما دوازده نفر قرار است که به هندوستان سفر کنیم و در گوشهای از آن دیار غریب به کارگاهی برویم که مشق روزنامهنگاریِ آنلاین یاد بگیریم.»
aasoo.org/fa/articles/4379
@NashrAasoo🔻
نقش جنبشهای زنان در دموکراسیخواهی در برزیل
🎥 مهدی شبانی
«جنبش دموکراسیخواهی در برزیل در دهه ۱۹۸۰ دورهای حیاتی در تاریخ این کشور بود. زنان، بهرغم تبعیض و بهحاشیهراندهشدن در جامعه، نقش مهمی در جنبش دموکراسیخواهی در برزیل داشتند. آنها گروههایی از زنان با پیشینههای متفاوت را گرد هم آوردند تا دربارهی نگرانیهای مشترکبا یکدیگر گفتوگو کنند. افزون بر این، آنها در سازمانهای حامیِ برابری جنسیتی و دموکراسی، از جمله اتحادیههای کارگری و گروههای دانشجویی، نیز فعالانه مشارکت میکردند.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/4378
@NashrAasoo🔻
«پرستو معلمی اهل افغانستان است که از زمان روی کار آمدن طالبان و ممنوعیتِ تحصیل دختران، همراه با گروهی از زنان در مدارس مخفی به آموزش دختران پرداختهاست. او در این گفتگو از نحوهی کارِ این مدارس، مخاطرات، تلاشها و امیدهای دختران و معلمان افغان میگوید.»
aasoo.org/fa/articles/4377
@NashrAasoo🔻
«با گریختن از تنهایی، شانسِ خلوت را از دست میدهید: آن حالت شکوهمندی که در آن میتوان «به افکار خود سامان داد»، تأمل کرد، اندیشید، آفرید ــ و بنابراین، در نهایت، به ارتباط معنا و جان بخشید. اما اگر هرگز طعم آن را نچشیده باشید، ممکن است هیچوقت نفهمید که از چه محروم شدهاید و چه چیزی را از دست دادهاید.»
aasoo.org/fa/articles/4375
@NashrAasoo 🔻
آسو، جمعه ۱۹ می در لاهه و یکشنبه ۲۱ می در اوترخت در «نمایشگاه کتاب تهرانِ بدون سانسور» شرکت خواهد داشت. در غرفهی آسو، نسخهی چاپی تازهترین کتابهای منتشر شده از سوی ما را تهیه و با نویسندگان و همکاران آسو گفتگو کنید.
📖 منصوره شجاعی، در لاهه و اوترخت، کتاب «نامههای زندان»، نوشتهی نسرین ستوده را معرفی خواهد کرد.
@NashrAasoo 💭
«خصوصیسازی در ایران بعد از جنگ هشتساله با عراق در شرایطی آغاز شد که به علت مصادرههای بعد از انقلاب، بخش خصوصی و صنعتیِ نوپای ایران از بین رفته بود و دولت به دنبال آن بود که شرکتهای دولتی را از طریق مزایده و مذاکره واگذار کند. بخش خصوصیِ سنتی که بازاریان مدافع حکومت در آن حضور داشتند چندان تمایلی برای ورود به بخش صنعت نداشت.»
@NashrAasoo🔻
aasoo.org/fa/articles/4376