metaphortherapy | Unsorted

Telegram-канал metaphortherapy - مجله استعاره و روانشناسی وهنر

2032

این همه تقلاها و جدال‌های فکریِ ما چه بهایی خواهد داشت ، اگر محبت در دل‌هایمان نقصان گیرد؟ (کانت)

Subscribe to a channel

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

سعدیا کشتی از این موج به در نتوان برد
که نه بحریست محبت که کرانی دارد

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

چه پوچ‌اند و تهی
عاشقان!
اگر از عشق، توبه کنند
.
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

ده روش براى غلبه برنگرانى ها:

١) خطاهاى شناختى خود را شناسايى كنيد.

٢) مشخص كنيد با چه احتمالى ممكن است آنچه را نگرانش هستيد به واقع اتفاق افتد.

٣) بدترين نتيجه، محتمل ترين نتيجه و بهترين نتيجه را مشخص كنيد.

٤) براى خود داستانى درباره نتايج بهتر تعريف كنيد.

٥) مدرك و نشانه اى ثبت كنيد كه ثابت كند اتفاق بسيار بدى خواهد افتاد.

٦) پيش بينى خود را آزمایش كنيد.

٧) با پيش بينى هاى خود برخورد عاقلانه كنيد.

٨) به اين فكر كنيد اگر حادثه ناخوشايندى كه شما پيش بينى ميكنيد اتفاق افتد، از شما چه كارى ساخته است.

٩) فرض كنيد دوست شما با مشكل روبرو شود، به او چه توصيه اى ميكنيد.

١٠) به خودتان نشان دهيد كه اين واقعا مسئله ی خاصى نيست.

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

همه ی ما یه نفرو با تموم اشتباهاتش قلبا دوست داشتیم که اون شیرین ترین اشتباهمون بوده،

نزار قبانی راجع بهش خیلی زیبا میگه که:
"در حضور دیگران می گویم تو محبوب من نیستی و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغی گفته ام، می گویم میان ما چیزی نبوده است؛ تنها برای اینکه از دردسر به دور باشیم.."
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

پاره‌ای از تذکرة‌الاولیاء، خوانش منوچهر انور


«به صحرا شدم عشق باریده بود. و زمین تر شده بود. چنانکه پایِ مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد.»

عطار نیشابوری
بایزیدبسطامی

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

حال بهتری خواهیم داشت؛
اگر دست برداریم از فردی که لیاقت محبت ندارد،
دشمنی که ارزش جنگیدن ندارد،
حقی که ارزش گرفتن ندارد،
و فکری که ارزش اندیشیدن ندارد.

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

آهنگ جدید محسن چاوشى

تصدقت گردم
مرزهای دنیای هرکسی در جغرافیای تعلقات و دلمشغولی های او تعیین میشود و مرا که همه دار و ندارم، شکوه چشمان توست، چیزی بیرون از قلمرو این چشمها جز وحشت و ترس و انزوا  نیست.

مرا که مست توأم، این خمار خواهد کشت...

@metaphortherapy🎧

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

هرگز؛ هیچ دو انسانی با روحیات و علاقه‌مندی‌های مطلقا مشترک، یافت نشده است،
پس اگر در یک رابطه‌ی دو نفره،
هیچ مشکل و برخوردی به وجود نیاید،
به این معنی ست که یکی از این دو نفر تمام حرف های دلش را نمی زند.
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

از “یاکوب بومه” عارف و نویسنده‌ی آلمانی در قرن هفدهم، پرسیدند: نزدیک‌ترین راه به خدا چیست؟
گفت: برای من که پینه‌دوزم، نزدیک‌ترین راه، این است که پینه دوزِ خوبی باشم، شما را نمی‌دانم.

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

غربت!؟
یعنی هم‌صحبتیِ آنی را که دوست می‌داری، از دست بدهی...

@metaphortherapy🎧

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

محمود درویش:

من نمی توانم تو را فراموش کنم، نه به این دلیل که حافظه ای قوی دارم، بلکه به این دلیل که قلبی دارم که هرگز کسانی را که یک بار در آن ساکن شده اند انکار نمی‌کند.
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

نیمه‌ی گم‌شده‌‌ای در بیرون از خودت وجود ندارد. کسی که چشمانش را از دست داده، با چشمان دیگری بینا نمی‌شود.


تا متاهل نشده‌ای(اهل سرزمین خودآگاهی) ازدواج نکن.

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

اشتباه میکنی دنبال عشق میگردی؟
به نظرم دنبال عشق گشتن یک تصور غلط است که بسیاری از ما به آن گرفتاریم. این یک خطای ذهنی است که باعث تلخکامی میشود. وقتی خودتان را فراموش میکنید و نمی دانید دوست داشتن یعنی چه؛ گرفتار چنین نگرشی میشوید. وقتی خودتان را محبوب نمیدانید و لایق دوست داشته شدن، این میشود که راه می افتیم و دنبال عشق میگردیم. جهنم واقعی همین است که خارج از وجود خود دنبال عشق می گردید.
هولناک بودن این مساله از آنجاست که فکر میکنید اول باید دنبال عشق خارج از خودتان باشید تا وقتی بدستش آوردید آن را نگهداری کنید.
میدانید چرا هولناک است چون پنهان کننده ترسی است که ترجیح می دهید با آن مواجهه نشوید. «ترس از اینکه من دوست داشتنی نیستم». وقتی این ترس را باور میکنید یعنی خودتان را فراموش میکنید و دنبال کسی میگردید که شما را دوست داشتنی بداند و بیابد.
تا وقتی نگرش تان را عوض نکنید و‌ به این امید که کسی پیدا شود و با دوست داشتن شما، این باور شما را عوض کند در یک سیکل معیوب هستید.
شما دنبال ایجاد تصویری غیر واقعی و خوشایند از خودتان هستید که روی درد دوست داشتنی نبودن سرپوش بگذارد و آن را پنهان کند. این خودفریبی شماست چون نقاب شما میداند چگونه جذب کند! چگونه توجه جلب کند و اغواگر‌ باشد. اما چون واقعیت شما نیست و یک نقاب است تا صمیمی‌تر میشوید این نقاب از صورت تان می افتد و عشق واقعی را جذب نمیکنید.
مادامی که دنبال عشق بیرون از خودتان باشید، باور عشق دشوار است، چون تلاش بیشتر یعنی پذیرش اینکه دوست داشتنی نیستید و بعد از زخم های بسیار به وجود عشق شک میکنید.


گمگشته ز عشق آنچنانیم ؟
آمد اَجل و ؛ نَیافت ما را  !!

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

مولانا:

آدمی را خیال هر چیز با آن چیز می‌برد:
خیالِ باغ به باغ می برد،
و خیالِ دکان به دکان.

اما درین خیالات تزویر پنهان است.
نمی‌بینی که فلان جایگاه می‌روی،
پشیمان می‌شوی و می‌گویی
پنداشتم که خیر باشد، آن خود نبود.

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

سیدعلی صالحی:

تمام ترسم از این است
که یک شب بخواهی به خوابم بیایی
و من همچنان
به یادت بیدار نشسته باشم...

@metaphortherapy🎧

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

خواب خوب، مغز تمیزتر!

تحقیقات تازه نشون داده خواب باکیفیت، نه فقط برای استراحت بلکه واسه "شست‌وشو" و تمیزکاری مغز خیلی مهمه. 
وقتی خوب می‌خوابیم، مغز با استفاده از یک سیستم تمیزکننده ویژه، سموم مخصوصاً اونایی که به آلزایمر و زوال عقل مربوط هستن رو راحت‌تر دفع می‌کنه. 
پس بی‌خوابی یا خواب کم فقط باعث خستگی نمی‌شه، بلکه می‌تونه احتمال تجمع مواد سمی و ابتلا به بیماری‌های مغزی مثل دمانس رو بالا ببره.

خواب خوب = مغز سالم‌تر و احتمال کمتر دمانس!
منبع:
https://www.sciencealert.com/better-sleep-could-help-your-brain-flush-out-dementia-linked-toxins
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

گفتم یادت بندازم نفس عمیق و درست بکشی

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

گونتر گراس:

«من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم‌ها از هم می‌شود، این است که غالباً ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابل‌مان به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند.‌..»
بیشتر رنجش‌های ما از دیگران از یک توقع پنهان می‌آید:
این‌که فکر می‌کنیم دیگران هم باید دنیا را درست مثل ما ببینند و بفهمند.

اما حقیقت این است که هر انسان، جهانی درون خود دارد؛ با تجربه‌ها، زخم‌ها و نگاه خاص خودش.
وقتی این تفاوت‌ها را بپذیریم، رابطه‌ها آرام‌تر و انسانی‌تر می‌شوند.

@metaphortherapy🪴

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

مولانا:

دل را چو انارِ ترش‌وشیرین
خون‌بسته و دانه‌دانه دیدم

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

«کینه زهری است که خودت می‌نوشی به امید این که دشمنانت کشته شوند!»

نلسون ماندلا میگه:
همانطور که به سمت در خروجی زندان و آزادی خودم قدم بر می داشتم،
می دانستم که اگر بغض و خشم و کینه و‌نفرت درونم را پشت سرم دفن نکنم باز هم
زندانی خواهم بود.
@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

حافظ:

دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بی رنگ و رُخَت زمانه زندان منست

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

جبران خلیل جبران:

"وقاحت آن است که عمل
خودت را فراموش میکنی و من را بر اساس
عکس العملم باز خواست میکنی!"

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

«خوددوستیِ قوی حفاظی است در برابر بیماری. اما در نهایت، برای آن‌که بیمار نشویم باید آغاز به دوست داشتن کنیم، و اگر به سبب ناکامی نتوانیم دوست بداریم، ناگزیر بیمار خواهیم شد.»
فروید، در باب نارسیسیم (۱۹۱۴، ص. ۸۵)

فروید در این سخن کوتاه، اما ژرف، راز ظریفی از روان انسان را آشکار می‌کند: ما برای بقا نیازمند خویشتنیم، و برای شکوفایی نیازمند دیگری. در آغاز زندگی، کودک تنها با اتکاء به خودمحوری نخستین زنده می‌ماند؛ جهانی کوچک و بسته که در آن، «من» همه‌چیز است. اما هر چه رشد می‌کند، ناچار می‌شود حصار خویش را بشکند، به مادر، به پدر، به دیگری دست دراز کند. این حرکت، یعنی عبور از خویشتن به سوی دیگری، همان جرقهٔ عشق است؛ عشقی که نه صرفاً احساس، بلکه ضرورتی حیاتی برای سلامت روان است.
اگر فرد تنها در خود بماند، درگیر غروری سخت و نفوذناپذیر شود، شاید مدتی احساس امنیت کند، اما در عمق وجودش پژمردگی آغاز خواهد شد. همان‌طور که گیاهی بدون نور و آب می‌خشکد، روان نیز بدون جریان عشق و پیوند، دچار فروبستگی می‌شود. ما تنها با دیگری زنده‌ایم؛ و این «دیگری» می‌تواند معشوق باشد، دوستی صمیمی یا فرزند.
در تجربهٔ بالینی، بارها می‌توان این اصل فرویدی را دید. مردی که با غرور به اتاق درمان می‌آید، بر این باور است که به هیچ‌کس نیازی ندارد؛ اما در خلال جلسات، پرده از تنهایی عظیمش کنار می‌رود، تنهایی‌ای که نه تنها افسردگی را در او زنده کرده، بلکه جسمش را نیز بیمار ساخته است. یا زنی که همهٔ عشق خود را به فرزندش سپرده و از «منِ» خویش تهی شده، آرام‌آرام درمی‌یابد که بدون بازگشت به خویش، توانِ عشق ورزیدن را نیز از دست خواهد داد.
سلامت روانی، همان‌گونه که فروید نشان می‌دهد، در یافتن تعادلی ظریف نهفته است: تعادلی میان توانِ ایستادگی بر خود و گشودگی به سوی عشق. «من» باید به‌قدر کافی قوی باشد تا در جهان بایستد، و به‌قدر کافی انعطاف‌پذیر تا اجازه دهد دیگری وارد شود. تنها در این تعامل زنده‌ایم، تنها در این رفت‌وآمد میان «من» و «تو» است که معنای زندگی شکل می‌گیرد. در حقیقت، عشق برای روان همان هوایی است که برای ریه‌هاست: بی‌آن، دچار خفقان می‌شویم.

محمدحسین مظفریان
دکترای تخصصی روانشناسی بالینی

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

علی موسوی گرمارودی:

تو می‌پنداری می‌خرامم!
اما من مغمو‌م‌تر از پنگوئن‌های قطبی
بر گستره‌ای از یخ ایستاده‌ام
و خوابم نمی‌بَرَد

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

آنکس که در آزادی‌اش نمی‌داند که کِی باید رها کند، در بردگی‌اش آن را خواهد آموخت.

بومیان آفریقا روی تنه درخت حفره‌هایی ایجاد می‌کنند و در این حفره‌ها گردو می‌گذارند. میمون‌ها به هوای خوردن گردو، دست را داخل این حفره‌ها می‌کنند. وقتی گردو را در مشت می‌گیرند دیگر نمی‌توانند دست خود را بیرون بیاورند. میمون همچنان جیغ می‌زند و بالا و پایین می‌پرد اما به فکرش نمی‌رسد که برای رهایی دستش را باز کند و از دام آزاد شود. در این وضعیت میمون نهایتاً شکار شکارچیان می‌شود.
داستان این روزهای ما آدم‌ها دقیقاً همین است. خیلی چیزها حکم همان گردوها را دارند که ما بهشون چسبیدیم. ترس هایمان، نگرانی ها، ماندن در رابطه ناسالمی که هیچوقت دیده نمیشی، افکار منفی، حسادت‌ها، مقایسه کردن ها، طمع، ولع بالاتر رفتن، توجه طلبی و میل ناسالم به تحسین دیگران، اهمیت دادن به قضاوت‌ها و خیلی چیزهای دیگه که هرگز نه تنها خشنودی برای ما حاصل نمی‌کنند، بلکه افسردگی
اضطراب تنها ارمغان اینها هستن.
هنر در رها کردن است، خارج از چهارچوب مسمومی که یادگرفتم. نگاه کنیم بی آنکه بچسبیم و درگیر بشیم. گاهی هیچ کاری نکردن سخت‌ترین و البته بهترینه

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

سوگ چیزی نیست که ازش «عبور» کنیم.
چیزیه که یاد می‌گیریم باهاش «زندگی» کنیم.


سوگ یه مسیر صاف و مستقیم نداره.
ممکنه فکر کنی بهتر شدی و بعد دوباره یه روز برگردی به نقطه‌ی اول. این عقب‌گرد نیست؛ بخشی از فرآینده🤍

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

حکایت

جياشو عاشق بازی مهره های چوبی بود
گهگاه که با میهمانان دیر دستی میباخت
چون کودکان به شوق می آمد
بر او خرده گرفتند که
این برای استادی چون تو قبیح است!
گفت "بازی، اساس زندگی است"
بیهوده نیست کودکان و پیران
که بیش از همه اهل بازی اند
از همه بیشتر به ساتوری(=روشن ضمیری) نزدیکند
زیرا بنیان دائو بر یک اصل استوار است:
زندگی را بازی بگیر
تا هستی، کمتر تو را بازیچه سازد!

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

چرا این قدر به دنبال تفریح و گشت‌وگذاریم؟ چرا از تنهایی فراری هستیم؟


چرا در زندگي انسان مدرن تفريح جايگاهي دارد که در زندگي انسان سنّتي ندارد؟

براي این‌که انسان مدرن نمي‌تواند با خودش تفريح کند. يعني هر وقت به خودش رجوع میکند از خودش بدش میآید. باغي در درون خودش ندارد که اگر ده سال هم مسافرت نرود هیچ‌وقت حوصله‌اش سر نرود.

آدمي که تفكّر معنوي عميقي دارد، اگر صدسال هم مسافرت نرود، یک‌لحظه نمیگوید حوصله‌ام سر رفت.

چون دائماً مشغول سير در يك باغ دروني است. وقتي ما باغ دروني نداريم بايد برويم باغ‌های بيروني را ببينيم. آدمي که خودش را نمیتواند تماشا کند، چاره‌ای جز اين ندارد که برود و بيرون از خودش را تماشا کند.
بیدل دهلوی:
گر کسی سازد به خود سیر و سفر در کار نیست
اینکه هر سو می رویم از خویش رم داریم ما

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

مولانا:

نکند‌ فکر‌کنی‌ در‌دل‌ِ من‌ یاد‌ تو‌ نیست
گوش‌کن نبض دلم‌ زمزمه‌اش‌ با‌ تو‌ یکی‌ست.

رهی معیری :
برون نمی‌رود از خاطرم خیال وصالت
اگر چه نیست وصالی، ولی خوشم به خیالت!

غالب دهلوی:
اَندر آن روز که پرسش رَوَد از هر چه گذشت
کاش! با ما سخن از حسرتِ ما نیز کنند

بیدل دهلوی:
یارب! چه بودم و به کجا رفته ام؟ که من،
‏هرگه به یاد خویش رسم، گریه میکنم!

⁩@metaphortherapy🍁

Читать полностью…

مجله استعاره و روانشناسی وهنر

این هم روایتی اشک‌آلود و شیرین‌ از آنچه در نظریۀ «پذیرش و پایبندی» (ACT)، نامش را «اجتناب تجربه‌ای» (experiential avoidance) گذاشته‌اند.

زیستن درد دارد، خوب زیستن حتی بیش‌تر!

@metaphortherapy🍁

Читать полностью…
Subscribe to a channel