این همه تقلاها و جدالهای فکریِ ما چه بهایی خواهد داشت ، اگر محبت در دلهایمان نقصان گیرد؟ (کانت)
"این واقعیتی است که احتمالا خرسندی بهترین راه غلبه بر مشکلات است."
It is a matter of fact, joy is probably the best way to overcome difficulties.
در این بازار اگر سودیست، با درویشِ خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی...
خرسندی احساسی درونی و پایدارتر از شادی (happiness) است.
دکتر راس هریس:
عشق واقعی در رفتار ما تجلی پیدا میکند، نه صرفاً در احساسات. وقتی بهطور پیوسته با مهربانی، توجه، احترام و صداقت رفتار میکنیم، داریم عاشقانه عمل میکنیم، حتی اگر در لحظه احساس شور و هیجان نداشته باشیماحساسات همیشه راهنمای خوبی نیستند.
منتظر نمان که «احساس عاشق بودن» بیاید تا خوب رفتار کنی. با عمل به ارزشها، احساسات مثبت هم میتوانند بهمرور بازگردند.در روابط، رنج طبیعی است.
تعارض، ناراحتی و ناامیدی اجتنابناپذیرند. نکته کلیدی این است که با ذهنآگاهی و پذیرش، به جای اجتناب یا واکنش هیجانی، با این رنج مواجه شویم.ذهن ما همیشه علیه رابطهمان حرف میزند.
صدای درونی منتقد، انتظارات غیرواقعبینانه، خاطرات گذشته و ترسها—همه میتوانند ذهنمان را پر کنند. اما این افکار، حقیقت مطلق نیستند.پذیرش، نقطه آغاز تغییر است.
بهجای جنگیدن با طرف مقابل یا خودت، تمرین کن که هیجانات، افکار و نقصها را بپذیری. پذیرش، به معنای تسلیم نیست، بلکه فرصتی برای اقدام مؤثر است.ارزشهایت را مشخص کن؛ نه نیازهایت را.
راس هریس تأکید دارد که بهجای تمرکز بر اینکه «چه چیزی از طرف مقابل میخواهی»، به این فکر کن که «چه نوع شریک عشقی میخواهی باشی؟»حضور آگاهانه (Mindfulness) رمز پایداری رابطه است.
زمانی که حضور کامل داری، بهتر گوش میدهی، واکنشهای ناسالمت را میشناسی و عشق را در لحظه جاری میسازی.
دیگران نمیتوانند باعث شادی یا ناراحتی ما شوند، مگر اینکه ما به آنها این قدرت را بدهیم.
بهرغم خستگی، عصبانیت، شک، ناامیدی یا تفاوت نظر... همچنان میتوانیم با انتخاب آگاهانه، رفتار عاشقانهای نشان دهیم.
تعهد به ارزشها، نه به حالوهوای زودگذر. راس هریس میگوید: عشق، تصمیمی است که هر روز باید تازهاش کنیم، نه احساسی که باید امیدوار باشیم باقی بماند.@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
ظرف و مظروفِ خیال آینهی یکدگرند
هرکجا از تو تهی نیست همان جایِ دل است
وقتی میگه "تو زیادی حساسی"
"نمیدونم با احساساتت چطور کنار بیام، پس سرزنشت میکنم."
این جمله، یکی از مکانیزمهای دفاعی رایجه برای آدمهایی که تنظیم هیجانی بلد نیستن.
یعنی واقعیت احساسی تو رو نامعتبر جلوه میده، تا خودش راحتتر باشه.
شاگردی از استاد پرسید: خواهش می کنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
استاد جواب داد: تو نمی توانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمی توان به این شناخت رسید. اما می توانی از فضایی که در حضور او به وجود می آید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد.@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
شفا را در شعر یافتم که بیچشم داشت نوازش میکند و تو میتوانی چشم ببندی و تنت را بدهی دست کلماتی که گلچین میشوند.@metaphortherapy🎧 Читать полностью…
گاهی انسانها آنقدر به جایی که باید باشند فکر میکنند که یادشان میرود از جایی که هستند به اندازهی کافی #لذت ببرند.
وقتی دو انسان پخته و معنوی به هم دل می بازند، یکی از بزرگترین پارادوکس های زندگی اتفاق می افتد،@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
یکی از زیباترین پدیده های جهان هستی رخ می دهد:
آنها با هم هستند و در عین حال به شدت مستقل و تنها هستند!
آنقدر به هم نزدیکند که انگار هر دو آنها یک نفرند، اما در عین حال، به هم بودنشان، فردیتشان را نابود نمی کند با هم هستند و تنها هستند، با هم بودنشان کمک می کند که تنها باشند.
دو انسان پخته و معنوی اگر عاشق هم شوند، بدون حس مالکیت، بدون سیاست، بدون ریاکاری، به هم کمک می کنند که آزاد باشند.
توی شطرنج یه اصطلاحی هست میگن@metaphortherapy🌼
"حرکت بعدیت از اشتباه قبلیت مهمتره..."
توی زندگی هم همینه
خراب کردی؟ مهم نیس
حالا ببین بعدش چیکار میخوای بکنی،این مهمه...
تنظیم وقت روان درمانی در واتساپ و تلگرام به شماره زیر پیام بدهید.Читать полностью…
09379784141
خیلی از اونهایی که دور و برت هستن واقعا دوست تو نیستن فقط ظاهر شون حرف هاشون یا لحظه هایی که کنارت بودن اینطور نشون میده ولی حقیقت یه چیز دیگه ست ما توی زندگیمون سه جور دوست داریم. برگها شاخه ها و ریشه هادوستهای شبیه به برگ
همونهایی هستن که با اولین باد پاییز از شاخه جدا میشن بودنشون موقتیه توی روزهای آفتابی ، کنارتن اما تا هوا ابری میشه محو میشن نمیتونی روشون حساب کنی چون از جنس موندن نیستندوستهای شبیه به شاخه
یک قدم جلوترن شاید بشه گاهی زیر سایهو اما دوستهای شبیه به ریشه
شون آروم گرفت شاید تو رو برای مدتی حمایت کنن.... اما وقتی بهشون تکیه کنی میشکنن چون برای وزن دردها و سختیهات ساخته نشدن
اونا نادرن ولی اگر پیداشون کنی مثل گنجن نه طوفان زندگی میتونه تکونشون بده نه سرمای زمانه میتونه خشکشون کنه اونا تو عمق وجودت ریشه میزنن بیصدا بی ادعا، اما همیشه هستن حتی وقتی دیده نمیشن@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
زندگی رو با برگها شاد کن با شاخه ها تجربه بساز اما اگر ریشه ای پیدا کردی قدرش رو بدون چون اونها هستن که تو رو سرپا نگه میدارن وقتی دنیا زیر پات بلرزه
خطای رایج آدمهایی که زیاد فکر میکنن، اینه که برای انسانهای سطحی اهمیت بیش از حد قائل میشن، به همین دلیل احساسات رو شدیدتر تجربه میکنن، بیشتر آسیب میبینن و زودتر از پا درمیان@metaphortherapy🌼
تنظیم وقت روان درمانی در واتساپ و تلگرام به شماره زیر پیام بدهید.Читать полностью…
09379784141
هزینه دیسیپلین، لذت است.@metaphortherapy🌼
هزینه متفاوت بودن،تنهایی است.
هزينه التيام، مواجه است.
هزینه نور داشتن، سوختن در تاریکی است.
هزینه خودت بودن،قضاوت شدن است.
هزینه خواستن، رنج کشیدن است.
هزینه نه نگفتن، ترک شدن است.
هزینه عشق ورزیدن، آسیب پذیری است.
هزینه جلو رفتن،جا گذاشتن بعضی هاست.
هزینه رهایی ،بریدن است.
هزینه آگاهی ،درد است.
تنظیم وقت روان درمانی در واتساپ و تلگرام به شماره زیر پیام بدهید.Читать полностью…
09379784141
پارادوکس ارزش (Paradox of Value)
الماس با ارزش تر است یا یک بطری آب معدنی؟@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
آدام اسمیت پاسخ این سوال را با نظریه مطلوبیت (Utility Theory) می دهد.
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
نور دو دیده منی دور مشو ز چشم من
شعله سینه منی کم مکن از شرار من
در قفسِ خیالِ تو، تکیه زنم به انتظار
تا که تو بشکنی قفس، پر بکشم به سوی تو
دل از دستم رفته بُرون
خواننده اصلی: مرضیه
بازخوانی: ؟
دل از دستم رفته برون،@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
زان دم که تورا دیدم؛
عشق دارد رنگ جنون،
زان دم که تورا دیدم.
شعله به جان گران زدهام،
قیدِ خود و دگران زدهام،
زان دم که تورا دیدم.
دستِ رد از غم تو،
به سر این خوشیگذران زدهام،
زان دم که تو را دیدم.
تو پَریرو با چشمت،
شعله به پا کردی؛
تو اسیرم در دامِ رنج و بلا کردی،
که نهان شبی از نظرم،
همهجا به تو مینگرم،
ز جهان همه بیخبرم،
ای فتنه چهها دیدم!
زان دم که تو را دیدم.
عشق آتش از نو، بر جان من زد؛
برقی سوزان بر سر و سامان من زد.
وای از چشمِ رهزن تو!
خون من بر گردن تو، زین آشنایی؛
اشک من آمد به سخن،
کمتر کن با این دل من، بیاعتنایی
کسی که تو را رنجانده، خواهد رنجید
در حین شادی، در حین امید...
ارتباط فقط به این نیست که چگونه صحبت می کنید، بلکه به نحوه گوش دادن شما نیز مربوط می شود.
لبخند ملیح و چهرهی آکنده از رضایت و خرسندیِ آقای #سعدی از شنیدن صدای #شجریان که میخوند:
سعدیا؛بی وجودِ صحبتِ یار
همه عالم به هیچ نستانیم...
"همهمون معمولیایم، نقطههای تاریک و روشن داریم، گاهی خستهکنندهایم، گاهی جذاب و کاریزماتیک. گاهی ترسو و محافظهکاریم، گاهی شجاعیم و ریسکپذیر. فقط اینو یادت باشه همهی اینها به شرایط زندگی و نوسانش ربط داره، تو نه کمتری از بقیه نه ضعیفتر."@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
در دنیایی که هوش مصنوعی با سرعتی عجیب در حال رشد و پیشرویه، این سوال بیش از پیش مطرح میشه:
ما انسانها قراره چه ویژگی منحصربهفردی داشته باشیم؟
وقتی ماشینها میتونن یاد بگیرن، تحلیل کنن، خلق کنن… ما چی داریم که اونا ندارن؟
پاسخ این مقاله سادهست:
ما «تناقض» داریم.
و اتفاقاً همین تناقضها ما رو انسانیتر و خلاقتر میکنن.
ما همزمان میتونیم قوی و حساس باشیم، مشتاق رابطه و محتاج خلوت، عاشق نظم و آغشته به بینظمی.
ما فقط یک چیز نیستیم، بلکه مجموعهای از کشمکشها و پارادوکسها هستیم.
نویسنده میگه آدمهای خلاق، کسانی هستن که بهجای حذف تناقضها، اونا رو در خودشون جا میدن.
مثل:
– تواضع و اعتماد بهنفس
– انضباط و بازیگوشی
– بیقراری و صبر
– تردید و اشتیاق
اینها نه نقطهی ضعف، بلکه ریشهی خلاقیت و پختگیان.
وقتی از خودمون انتظار داریم یکدست، منظم و بدون تضاد باشیم، داریم به نسخهای غیرانسانی از خودمون فشار میاریم.
در حالیکه رشد، معنا و اصالت دقیقاً از دل همین کشمکشها بیرون میاد.
شاید ماشینها بتونن شعر بگن یا موسیقی بسازن،
اما نمیتونن با زخمهاشون معنا خلق کنن.
نمیتونن از تضاد درونی رنج بکشن و از دل اون رنج، چیزی بسازن.
ما میتونیم. و این یعنی انسان بودن.
اگه این روزها احساس تناقض کردی، اگه مطمئن نیستی کی هستی و کجایی،
بدون که دقیقاً در مسیر انسانیای هستی.
و این، خودش یک قدرت عمیقه:
زیباییِ انسان بودن، تو همین آشفتگیِ معنادارشه.
لینک مقاله: https://shorturl.at/J3dSw
تنظیم وقت روان درمانی در واتساپ و تلگرام به شماره زیر پیام بدهید.Читать полностью…
09379784141
آنچه "رویا" را به "هدف" تبدیل میکند، نظم و دیسیپلین است.
دیسیپلین شخصی باعث میشود که ما با اعمال مدیریت و کنترل مناسب بر روی رفتارمان، به پیشرفت و موفقیت در زندگی دست یابیم.@metaphortherapy🌼
تنظیم وقت روان درمانی در واتساپ و تلگرام به شماره زیر پیام بدهید.Читать полностью…
09379784141
مُشک را گفتند: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ.@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ که هستم، ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ که هستم...
پرهیز از جنگ از نگاه حکیم فردوسی در شاهنامه
مرا آشتی بهتر آید که جنگ@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
نباید گرفتن چنین کار تنگ
هم از آشتی کام مردم رواست
که نابود باد آنکه او جنگ خواست
مسازید جنگ و مریزید خون
مباشید کس را به بد رهنمون
وگر جنگ جوید کسی با سپاه
دل کینه دارش نیاید به راه
ز خون ریختن دل بباید کشید
سر بیگناهان نباید برید
نه مردی بود ، شیر آشوفتن
به زیر اندر آورده را کوفتن
که هر کو به بیداد جوید نبرد
جگر خسته باز آید و روی زرد
گر از دشمنت بد رسد ور ز دوست
بد و نیک را داد دادن نکوست...
نه لباسهام..@metaphortherapy🎧 Читать полностью…
و نه مزارع پهناور پنبه،
میتوانند کلمات سرد تو را
بپوشانند..
روزی یک شاگردی نزدیک استاد شد و پرسید:
«چگونه باید با رنج و دردهای زندگی روبهرو شوم؟»
استاد با دانشی ژرف، پاسخ خود را در قالب داستانی بیان کرد:@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
«مردی بود که در جستوجوی آرامش، نزد حکیمی بزرگ رفت تا راهی برای رهایی از رنجهایش بیابد.
حکیم به او نگریست و گفت: "کمکت میکنم، اما ابتدا باید کاری برای من انجام دهی. این قاشق را بگیر، آن را از روغن پر کن و در شهر قدم بزن، بدون آنکه حتی قطرهای از آن بریزد."
مرد با خود اندیشید که این کار چندان دشوار نیست و پذیرفت.
قاشق را از روغن پر کرد و با دقت فراوان شروع به قدم زدن در شهر کرد. تمام حواسش را بر آن متمرکز کرد که روغن از قاشق نریزد.
وقتی بازگشت، حکیم از او پرسید:
"آیا گلهای زیبای میدان شهر را دیدی؟ صدای خندهی کودکان را شنیدی؟ خانوادههایی را دیدی که در کنار هم شاد بودند؟"
مرد با تعجب پاسخ داد که نه، چون تمام تمرکزش بر قاشق و نریختن روغن بود.
حکیم گفت:
"کلید روبهرو شدن با رنج همینجاست. همانگونه که آنقدر درگیر قاشق بودی که زیباییهای اطرافت را ندیدی، اگر خود را در رنج غرق کنی، زیباییهای زندگی را از دست خواهی داد.
رنج مثل همان قاشق است، و زندگی مانند شهری است پر از رنگ و صدا و زیبایی. نگذار درد، تمام توجهت را ببلعد. به اطراف نگاه کن و زیباییهایی را که هنوز وجود دارند، ببین و قدر بدان."»
شاگرد معنای سخن حکیم را دریافت:
رنج و درد بخشی از زندگیاند، اما نباید بگذاریم آنها چنان سایه بیندازند که شادیها و زیباییهای لحظه را نبینیم.
این حکایت یادآور آن است که حتی در میان درد، میتوان معنا و زیبایی را یافت.
پیش از این که شما زندگی کنید، زندگی به خودی خود هیچ است؛@metaphortherapy🌼 Читать полностью…
اما به عهده ی شماست که به زندگی معنایی ببخشید.
ارزش، چیزی نیست جز معنایی که شما برای آن بر میگزینید…!
این بیکلام رو پلی کن و پشیمونی های دیروزت رو بذار کنار و با یه امید و اراده قوی تر فردات رو شروع کن و بساز. 🌱
اگر در دنیا یک چیز باشد که بتواند عشق مرا در یک لحظه نیست و نابود کند، آن یک چیز ناسپاسی است...@metaphortherapy🌼 Читать полностью…