labbafkhaniki | Неотсортированное

Telegram-канал labbafkhaniki - رجبعلی لباف خانیکی

1101

📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf

Подписаться на канал

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️طاق دوبرار، فخر راه ابریشم

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹یکی از اصول معماری کهن ایران
«ملاحظۀ شرف انسان» بوده است. به این معنی که معمار علاوه بر رعایت نکاتی چون «مردم‌واری» و «بوم‌آوری» و «ایستایی»، جنبه‌های روحی و روانی استفاده کننده و نظاره‌گر فضای معماری را هم در نظر می‌گرفت و می‌کوشید با رعایت جنبه‌های کارآمد و خوش‌نما از سویی آسایش و آرامش استفاده کننده از فضای معماری را تأمین کند و از سوی دیگر سازۀ معماری را به گونه‌ای بیاراید که بینندگان از دیدن آن لذت برند و بدین گونه به چشم دیگران احترام گذارد به همان جهات است که می‌بینم بسیاری از ابنیۀ قدیمی ماندگار شده‌اند و عموما منظری زیبا و دلنشین دارند.

🔹این موضوع نه تنها در خانه و کوچه
و خیابان بلکه در راه‌ها و معابر بین شهری نیز مراعات می‌شد. عموم کاروانسراها و برج‌ها و میل‌های راهنما بسیار خوش منظر و چشم نواز هستند و برخی از رباط‌ها مانند « #رباط_سپنج»، « #رباط_ماهی» و « #رباط_شرف» در مسیر راه ابریشم، حتی زیباتر از بناهای داخل شهرها آراسته شده‌اند.
تقریبا در همۀ آن‌ها به نیازهای جسمی و روحی و روانی انسان اندیشیده شده است و در مواردی، هم با معماری بذر امید در دلها کاشته‌اند و هم اسباب آرامش را پس از طی راهی جانکاه برای مسافر خسته فراهم کرده‌اند، نمونۀ بارز چنان اقدامی احداث سازه‌ای به نام « #طاق _دوبرار» بر ستیغ کوه‌های مزدوران بوده است.

🔹راه ابریشم از سنگ بست تا رباط «توران» در مزدوران در بستری تقریبا مسطح امتداد می‌یافته اما از مزدوران با گسترش کوه‌های مزدوران کم کم راه شیب‌دار و تبدیل به گداری صعب‌العبور و مارپیچ می‌شده و بیش از ۶کیلومتر بر بدنۀ کوه ادامه می‌یافته تا به فراز گردنه‌ای به نام «دوبرار» یا دوبرادر می‌رسیده است.

🔹احتمالا نامگذاری «مزدوران» هم با آن گذار مرتبط بوده است زیرا احتمال دارد که کسانی در آن جا اقامت داشته‌اند که در ازای دریافت مزد از مسافران در رساندن احشام و بار آن‌ها به طاق دوبرار، به آن‌ها یاری می‌رسانیدند.
در چنان شرایطی طاق دو برار که یک سازۀ « #ساباط» مانند با پوشش جناقی و دو منارۀ بلند بوده، دو کارکرد مشخص روانی و جسمی برای مسافران داشته است. از نظر روانی بعد از یک فرسخ راهپیمایی در شیب تند، مناره‌های آن نوید پایان راه مشقت بار می‌داد و از نظر جسمی سایه‌ای که در زیر ساباط یا طاق دوبرار تدارک دیده شده بود امکان آسایش و تجدید قوای مسافر خسته را فراهم می‌کرد.

🔹طاق دوبرار واقع در ۶کیلومتری شمال شرق مزدوران و ۸۵کیلومتری جنوب غرب سرخس و بر سر راه ابریشم، سازه‌ای آجری در هیات دو پایۀ ضخیم و یک طاق و دو مناره بر طرفین طاق بوده که هریک از مناره‌ها پلکانی مارپیچ در میانه داشته است. گویا نمای دوسوی پایه‌های طاق با نمای آجری و کتیبه‌های عمودی کوفی مزین بوده که اکنون بقایای اندکی از کتیبه‌ها بر نمای جنوبی برجای مانده و نمای شمالی به شدت فرسوده شده و آجرهایش فرو ریخته است. پی‌ها نیز فرسوده و آجرهایشان به سرقت رفته‌اند و آنچه برجای مانده نیاز مبرم به ترمیم و تثبیت دارد.
طول هریک از پایه‌ها ۵/۲۰ متر، پهنای هر یک ۶ متر و فاصله دو پایه با یکدیگر ۶/۱۰ متر می‌باشد. شالوده هر یک از مناره‌ها که حدود ۲۰مترمربع بوده نشان دهندۀ این است که مناره‌ها نسبتا بلند و از دور قابل رؤیت بوده‌اند.

🔹برخی طاق دوبرار را بقایای کاروانسرایی پنداشته‌اند که به دور از واقعیت است.و برخی برج یا میل راهنما .
در مورد نامگذاری طاق دو برار یا دوبرادر دلایل مختلفی آورده‌اند و عمدتا دو مناره را تجسم دو برادر یا به گویش محلی دو برار در کنار هم فرض کرده‌اند اما معنایی که دهخدا در لغت‌نامه آورده بیشتر
مصداق دارد و به دل می‌نشیند.
دهخدا «دوبرادران» را نوعی مرغ شکاری کوچکتر از عقاب معنی کرده و نوشته است به آن سبب دوبرادران گویند که چون یکی قصد صیدی کند و عاجز شود، دیگری به مدد او آید.
دهخدا در توضیح دیگر دوبرادر نوشته است: «دو ستارۀ روشنی را گویند که در سینۀ دب اصغر است». حال اگر مورد اول مراد باشد می‌تواند تشبیهی برای طاق دوبرار با دو مناره به مثابه دوبال گسترده به بالای آن مرغ شکاری بر فراز کوه باشد و در صورتی که به دو ستارۀ روشن نسبت داده شده باشد می‌تواند اشاره به مشعل‌ها یا آتش‌هایی بر فراز مناره‌ها در شب باشد که در هردو صوت نام با مسمائی است.

🔹قبل از برپایی طاق دوبرار یا دوبرادر در آن محل یک مناره آجری وجود داشته که اکنون باقی آن در مقابل طاق قابل تشخیص است.
طاق دوبرار یا دوبرادر را که در دوران شکوه و عظمت هنر و فرهنگ و معماری عصر سلجوقیان در نزدیک رباط شرف و به شیوۀ آن ساخته شده، به دلیل جایگاه، کارکرد و زیبایی آن می‌توان «فخر راه ابریشم» محسوب داشت و با مراقبت بیشتر و مرمت آن به حضورش در عرصۀ فرهنگ و معماری تداوم بخشید.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

Robat Sharaf رباط شرف : Mehrdad Amouzegar : Free Download, Borrow, and Streaming : Internet Archive
https://archive.org/details/RobatSharafLabafKhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط ماهی گوهری نهفته در خاک

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹 « #راه_خراسان» یا
« #شاهراه_بزرگ_شرق» که در سال ۱۸۷۷م «جاده ابریشم» نامیده شد،
مشتمل بر یک محور اصلی یا «راه چاپاری» بود که شهر شیان چین را از طریق ایران به بین‌النهرین در جنوب‌غرب و کناره‌های دریای سیاه و دریای مدیترانه در شمال‌غرب ارتباط می‌داد و شاخه‌های فرعی با نامهای متنوع بومی و محلی که شهرها و مراکز تجاری یا مذهبی را به محور اصلی وصل می‌کردند.
یکی از آن شاخه‌های فرعی راهی بود که در مسیر راه ابریشم از #دیزباد_پائین به سمت شمال‌شرق جدا می‌شد و به نام «راه شریف‌آباد» پس از عبور از دامنه‌های جنوب‌شرق رشته کوه بینالود به « #نوقان» ( #مشهد کنونی) می‌رسید و بعد از نوقان بر کنارۀ #کشف‌_رود به سمت شرق پیش می‌رفت و در مجاورت « #رباط_ماهی» در فاصلۀ حدود ۶۵ کیلومتری شرق مشهد به محور اصلی راه ابریشم ملحق می‌شد و نوقان را به راه ابریشم ارتباط می‌داد.

🔹آنچه اکنون به رباط ماهی شهرت دارد بنای فاخری متعلق به دوران سلجوقی و «کاخ رباطی» همانند وهم زمان با رباط شرف است.
اما رباط ماهی اصلی و اولیه رباطی بوده است در سمت جنوب شرق رباط فعلی که خرابه‌های آن به صورت تپه ماهورهایی مشخص است و به دلیل گذشت زمان و احتمالا استفاده از مصالح ساختمانی آن در تجدید بنای کاروانسرای جدید و تردد انسانها و احشام بر روی خرابه‌های آن، بقایای معماری مشخصی از آن برجای نمانده است.
«آندره گدار» رباط ماهی را با رباط چاهه یکی دانسته و با استناد به کتاب جغرافیای حافظ ابرو بنای آن را سال ۴۱۰ه.ق انگاشته و دیگران نیز نظر او را پذیرفته و تکرار کرده‌اند درحالیکه این امر مقرون به واقع نیست؛ زیرا روستای چاهه که بر سر راه ابریشم قرار داشته و تا کاروانسرای ماهی فاصلۀ زیادی دارد، خود کاروانسرایی به نام « #رباط_چاهه» داشته که اکنون بقایای آن موجود است و در همین کانال یادداشتی به آن اختصاص یافته است.

🔹دلیل نامگذاری رباط ماهی را برخی به علت مجاورت آن با کشف رود می‌دانند اما دلیل منطقی‌تر اینست که آن رباط احتمالا نام خود را از « #ابوالحسن_محمد_بن_حسن_ماه» گرفته و چه بسا که از جملۀ بناهای خیر او بوده باشد زیرا بنا به نوشتۀ «ابن حوقل» او از نیکوکارترین مردم و پیش قدمان در خیرات بود و در دوران سامانیان رباط‌ها، بیمارستان‌ها و کاروانسراهای متعدد در ماوراء‌النهر و خراسان ساخت از جملۀ آنها رباط‌هایی در نزدیکی ترمذ و قبادیان و چغانیان، بیمارستانی در ترمذ و کاروانسرای بزرگی به نام « #میله» بر راه بلخ به جیحون بود و برای فقیهان و طالبان دانش و مسافرانی که در آنها اقامت می‌کردند، نفقه و مستمرات تعیین نمود و برای تامین مخارج بیمارستان از املاک خود وقف آن کرده بود.

🔹اما کاروانسرایی که اکنون خرابۀ آن موجود است رباطی بوده است از نوع «کاخ رباطها» یا «کاروانسراهای شاهی» از نوع #رباط_شرف که همزمان با آن در زمان سلجوقیان در کنار ویرانه‌های رباط ماهی اولیه ساخته شده است.
رباط ماهیِ عصر سلجوقی بنایی #چهار_ایوانی و برخوردار از یک میان‌سرای نسبتا وسیع و اطاقها و اصطبل‌هایی در اطراف بوده است. ورودی رباط ماهی همانند ورودی رباط شرف رفیع و مجلل مزین به کتیبه‌های آجری و گچبری بوده و بعد از ورودی در سمت چپ مسجد و در سمت راست اطاقی جهت اقامت متصدی رباط قرار داشته است. در این بنا هم مانند رباط شرف آجر نقش اصلی در آرایش آن داشته و به شکل‌ها و اندازه‌های مختلف و متنوع بر دیوارها و سقف‌ها نشسته است به گونه‌ای که هیچ پوشش یا طاق یا گوشوار، همانند یکدیگر مشاهده نمی‌شود. گچبری‌ها نیز به زیباترین شکل ممکن در قالب کتیبه و نقش اسلیمی یا تزیین دیوار اجرا شده‌اند.

🔹بدون تردید رباط ماهی در دوران رونق راه ابریشم و قبل از حملۀ ویرانگر مغول‌ها از جایگاه و اهمیت فراوانی برخوردار بوده که اکنون غریب و بی‌دفاع در معرض انواع آسیبها قرار گرفته است. بقایای #آب‌_انبار بسیار بزرگی در نزدیکی رباط ماهی نشانۀ جمعیت انبوهی از مسافران راه ابریشم در آن مکان است و بقایای #قراول_خانه‌ ای مشرف بر آن دلیل بر اهمیت و جایگاه والای آن بوده است.
ریزش تدریجی سقف و دیوارها موجب شده است که بخش بزرگی از دیوارها در زیر خاک پنهان باقی بمانند و جای امیدواری است که در صورت خاکبرداری بخش عمدۀ رباط ماهی از خاک برآید و یکی دیگر از گوهرهای تابناک خراسان به گردشگران و پژوهشگران عرضه شود.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌اردشیر بابک که سریر سلطنت را به زیور حکمت آراسته بود، فرزند خود را دید که جامۀ قیمتی پوشیده است. گفت: ای پسر سلاطین باید جامه‌ای بپوشند که در هیچ خزانه نباشد و هیچ کس مثل آن نتواند که بپوشد، مثل جامۀ تو یافت شود.
پسرش پرسید: اصل آن جامه از چه چیز است؟
گفت: تارش از خوشخویی و نیکوکاری و پودش از سازگاری و بردباری.

📚«کمال‌الدین حسین بن علی بیهقی _ انوار سهیلی»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺تزئینات باشکوه گچی و آجری داخل مسجد گنبد سنگان

⭕️مسجد گنبد، یادمان رونق سنگان خواف

#سنگان
#مسجد_گنبد
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️نظامیۀ خرگرد؛ گوهری که خاک شد!

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹آموزش فعالیتی اجتماعی است که متناسب با سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه شکل می‌گیرد و نهادها و سازمان‌های ویژه‌ای پدید می‌آورد که «مدرسه» اصلی‌ترین نهاد جهت فعالیتهای آموزشی است.
اما در گذشته کارکرد مدرسه صرفا آموزشی نبود بلکه مذهبی نیز بود و به آن هم اکتفا نمی‌شد زیرا بسیاری اوقات کارکردهای مزبور تحت تاثیر نقش سیاسی-اجتماعی آن قرار می‌گرفت.

🔹«خواجه نظام‌الملک طوسی» یکی از نخستین کسانی بود که بیشتر به علل سیاسی-اجتماعی و با برخورداری از تمکن مالی فراوان و پشتیبانی بی‌چون و چرای ملک شاه سلجوقی، تعداد زیادی مدرسه به نام «نظامیه» در شهرهای مختلف جهان اسلام تاسیس کرد و تشکیلات و سازمان اداری نوینی در نحوۀ ادارۀ آن‌ها ابداع نمود. اوکه فردی اندیشمند و دانا، اما متعصب بود، بهترین تشکیلات را برای حداکثر بهره‌برداری از نقش و نیروی «دانش» برای مقاصد سیاسی-اجتماعی دستگاه حاکم به وجود آورد.
نقش و عملکرد سیاسی-اجتماعی مدارس گاه چنان بود که در مبارزات و درگیری‌های خشونت آمیزی که بین پیروان فرقه‌های مختلف مذهبی ایجاد می شد، مدارس از نخستین مراکزی بودند که مورد هجوم واقع می‌شدند و ویران می‌گردیدند از جمله در نزاعی که در سال ۵۰۶ ه.ق بین حنفیان و شافعیان در شهر نیشابور روی داد، هشت مدرسه از حنفیان و هفده مدرسه از شافعیان ویران شد. با این وجود همواره نقش آموزش مدارس بخصوص نظامیه‌ها در همۀ گرایشهای علمی، نظری و عقلی بسیار پررنگ و تعیین کننده بود.

🔹«مدرسۀ #نظامیه_خرگرد» یکی از آن مدرسه‌ها بود که در سال ۴۸۰ ه.ق به دستور خواجه نظام الملک طوسی در شهر خرگرد (۵کیلومتری شهر کنونی خواف) باصلابت ساخته شد. دیوارهایش از خشت و گل بود و با توجه به شواهد مانند دیگر بناهای دوران سلجوقی رویۀ دیوارها با آجرکاری و درون فضاها با گچبری زینت یافته بود. خرابه‌های این مدرسه در سال ۱۹۴۰م/۱۳۱۸خ مورد بازدید «آندره گدار» فرانسوی قرار گرفت و زیبائیهای بر جای مانده از آن، او را سخت تحت تاثیر قرار داد و او با تشخیص و ترسیم نقشۀ مدرسۀ خرگرد متوجه شده که این مدرسه از نمونه‌های شاخص بناهای چهار ایوانی اولیه و متاثر از معماری کهن ایران می‌باشد. بر اساس اندازه‌گیری‌های گدار مدرسه از یک صحن نسبتا وسیع و مربع با قاعدۀ ۲۲/۰۴ متر، دهانه ایوان۷/۰۴ متر و ضخامت دیوارها ۲/۲۰ متر برخوردار بوده است.
ظاهراً تنها فضایی که نیمه خرابه قابل تشخیص بوده، ایوان قبله در امتداد جنوب غربی و مزین به بقایای کتیبه‌ای آجری و بسیار زیبا و باشکوه بوده که گدار آنرا بدون تردید زیباترین کتیبۀ ایران دانسته و اداره باستان‌شناسی آن را به موزۀ تهران انتقال داده که اکنون زینت بخش موزۀ اسلامی می‌باشد.

🔹کتیبه‌ها آجری و به خط کوفی گلدار در قابهای مستطیل به عرض ۸۰ سانتیمتر به صورت نواری بر زمینۀ آجری فراز دیوارهای خشت و گلی دورادور مدرسه را شامل می‌شده است. قسمت‌های باقی ماندۀ کتیبه توسط آندره گدار خوانده شده است.
ظاهراً بر چهار گوشۀ مدرسه چهار شبستان یا تالار قرار داشته که فراز دیوار های آن ها نیز به کتیبه های کوفی گلدار مزین بوده است شدت تخریب بنا امکان تشخیص دقیق آن فضاها را غیر ممکن کرده اما می‌توان فرض کرد که فضاهای آموزشی یا شبستان بوده‌اند و در صورتی که کاربری شبستان داشته‌اند، نظامیۀ خرگرد را باید از نوع «مسجد-مدرسه» قلمداد کرد. باقی ماندۀ تزئینات آجری در برخی قسمت‌های باقی مانده حاکی از اینست که نظامیۀ خرگرد بنای زیبا و مجللی با نمای آجرکاری به صورت خفته راسته و مزین به زیباترین کتیبه ها بوده است. آن بنا که نماد اعتبار و اهمیت خرگرد در دوران سلجوقی محسوب می شده و امکان حضور بسیاری از دانشمندان و فرهیختگان آن عصر را در خرگرد فراهم می کرده، احتمالا در دوران تیموریان رونق پیشین خود را از دست داده و در سال۸۴۸ ه.ق مدرسۀ زیبا و باشکوه دیگری به نام « #مدرسه_غیاثیه» به فاصلۀ حدود یکصد متری آن این بار به سعی وزیر اندیشمند دیگری به نام #غیاث‌الدین_پیر_احمد_خوافی ساخته شده است.

🔹خرابه‌های مدرسۀ نظامیه تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی به صورت تپه‌ای با بقایای دیوارهای خشت و گلی در هم ریخته در میانۀ بافت مسکونی روستای کنونی خرگرد وجود داشته و گویا در آغاز آن سال توسط اهالی خاکبرداری و تسطیح شده و بر جایش مسجدی جدید با دیوار‌های آجری و نمای سیمانی کبود رنگ ساخته شده است. کاش همان مدرسه یا مسجد-مدرسه را با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی تجدید بنا و احیا می کردندو آن گوهر گران بها خاک نمی‌شد.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌ترسائی مسلمان شد. محتسب او را گفت: تو اکنون چنانی که حال از مادر متولد شده‌ای.
بعد از شش ماه او را پیش محتسب آوردند که: این نو مسلمان نماز نمی‌گزارد.
محتسب گفت: چرا کاهل نمازی می‌کنی؟
گفت: نه تو وقتی که مسلمان شدم گفتی که این زمان از مادر متولد شده‌ای؟ از آن تاریخ شش ماه بیشتر نگذشته است و هرگز آدم شش ماهه را تکلیف نماز نکرده‌اند!

📚«فخرالدین علی صفی _ لطایف الطوایف»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺گذشته و حال کوشک سلامه

⭕️کوشک سلامه، نماد مهمان‌نوازی ایرانیان

#کوشک_سلامه
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌انوشیروان در کتابی خواند: آفریدگار دارویی آفریده است که بر مرده ریزند، زنده گردد.
در آفاق می جُست نمی یافت. او را گفتند: در سراندیب مردی است بر کوه که عمر دراز دارد، مگر او داند که این دارو چیست.
نوشیروان کس فرستاد از او بپرسد حال آن دارو را.
پیر گفت: « آن حکمت است که دلهای مرده را زنده گرداند»

📚« یوسف بن علی مستوفی _خردنامه»

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط زیارت؛
مجموعه‌ای با قابلیت ثبت جهانی

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹تا به حال تعداد زیادی آثار و ابنیۀ کهن و مجموعۀ سازه‌های عام‌المنفعه در پهنۀ ایران زمین مورد بر رسی و شناسایی قرار گرفته است.
برخی از آن‌ها از اهمیت و عقبۀ فرهنگی خاص و قابل تاملی برخوردارند که تبیین و توجیه آن‌ها می‌تواند به شناخت تاریخی و فرهنگی خاستگاه و جایگاه آن آثار کمک کند.
یکی از مجموعه‌های بسیار مهم مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مجموعۀ معروف به
"رباط زیارت" خواف است.

🔹مجموعۀ رباط زیارت مشتمل بر یک کاروانسرا، یک مسجد، یک خانقاه، یک مقبره (امام زاده)، یک آب‌انبار، یک سقابه و یک تپۀ باستانی، در فاصلۀ حدود ۴۴ کیلومتری غرب خواف و حد فاصل شهرهای کهن جنابد (گناباد) و سلامه است.
رباط زیارت تا سال۱۳۶۷خ ناشناخته بود و در بهار آن سال ضمن بررسی و شناسایی آثار تاریخی شهرستان خواف آن مجموعه نیز مورد بررسی قرار گرفت.
منطقه ای که در مجاورت روستای فدک قرار گرفته جایگاه مجموعه رباط زیارت است، آن منطقه علیرغم آب فراوان و زمینهای مناسب کشاورزی تقریبا رها شده بود و فقط دو خانوار دامدار در بناهای مخروبۀ باستانی ساکن شده بودند و فضاهای معماری با اهمیت مجموعه را کاربری انبار و آغل و طویله داده بودند و موجب تخریب و ویرانی آن‌ها شده بودند.
مشاهدۀ چنان وضعیتی بسیار ناراحت کننده بود و در پی در خواست از مسئولین وقت خوشبختانه از آن‌ها خلع ید شد.

🔹نفیس‌ترین بخش مجموعه، شبستان مسجد رباط زیارت بود. تالار بزرگ مستطیل شکل که با دیوارهای سنگی ساخته شده و پاکار سقف با آجرچینی و کتیبۀ کوفی بسیار زیبای آجری زینت یافته بود. آن تالار هم آسیب زیاد دیده بود. سقف و دیوار غربی و دیوار شمالی آن تخریب شده و آجرهای سقف و مقدار زیادی از سنگهای دیوارها از محل برده شده بودند. تنها دیوارهای شرقی و جنوبی نیمه ویران و سخت آسیب‌پذیر باقی مانده بودند. تعدادی از سنگهای دیوار شرقی را هم از بدنه برداشته بودند تا جایی‌که آجرچینی‌ها و کتیبه‌ها تکیه‌گاهی نداشتند و ریزش آن‌ها نیز آغاز شده بود.
مشاهدۀ مرگ تدریجی آن آثار گرانبها و بخصوص شبستان مسجد عذاب‌آور بود.
وضعیت اضطراری مجموعه به اداره کل میراث فرهنگی خراسان اطلاع داده شد. کارشناسان آمدند و وضع را وخیم و غیرقابل برگشت توصیف کردند و به دنبال اصرار بر نگهداری آن، زمان لازم جهت مرمت دیوار را حداقل ۶ ماه و هزینۀ آن را زیاد برآورد کردند.

🔹من در آن سالها کارشناس موزه ایران باستان بودم و از تهران ماموریت دو ماهه آمده بودم زمان زیادی در اختیار نداشتم باید کاری می کردم.
می‌دانستم یکی از استاد کارهای معمار ماهر و درستکار در خرگرد خواف ساکن است از ایشان برای بازدید و چاره جویی دعوت کردم و ایشان پذیرفتند که در عرض ۱۵ روز دیوار را نجات دهند من بودم و آقای سمایی راننده و آقای غلامرضا ملک عراقی عکاس.
راننده را به تهران فرستادم و خودم رانندگی لندرور را به عهده گرفتم و به وسیلۀ آن مصالح ساختمانی را از کارگاه مدرسه غیاثیه خرگرد به رباط زیارت منتقل می کردم. با آقای ملک عراقی گِل و سنگ تهیه می کردیم و به استاد نجفی می‌دادیم. شب را هم در همان جا می‌خوابیدیم. در نهایت بعد از ۱۲روز کار متوالی مرمت پایان یافت. توانستیم به همت شادروان استاد «عبدالرحیم نجفی» شبستان مسجد رباط زیارت را نجات دهیم.

🔹در سال ۱۳۶۸ به دلیل ارزش و اهمیت بسیار بالای مجموعه جهت مطالعه و پی‌گردی بنا برنامه‌ریزی شد. طی آن برنامه که منجر به پیدایش پی دیوارها و تغییر و تحولات آن‌ها از جمله کشف یک محراب تعبیه شده در پشت دیوار شرقی شد، امکان طرح این فرضیه فراهم شد که تالار شبستان مسجد پیش از اسلام وجود داشته و در اوایل قرن پنجم ه.ق فراز دیوارها آجرچینی و کتیبه‌گذاری شده و از سمت شرقی نیز ایوانی به آن افزوده شده ایوانی که در میانۀ دیوار غربی دارای محرابی گچبری شده و کتیبه‌دار بوده است. بر فراز دیوارهای ایوان نیز کتیبه‌های آجری در درون قابهای مستطیل نقش بسته و بنا ، به عنوان مسجد تغییر کاربری داده شده است.
فرصتی پیش نیامد که بر روی دیگر فضاهای معماری رباط زیارت مطالۀ ژرفانگری صورت گیرد چه بسا که هر یک از آنها نیز اسراری در خود داشته باشند و بتوانند در روشن کردن گوشه‌هایی از تاریخ خراسان ایفای نقش کنند. وجود آن مجموعه در جایی‌ که اکنون مهجور و
دور افتاده و فراموش شده است بسیار قابل تامل است و نشان از این دارد که روزگاری مجموعۀ رباط زیارت از جهات مختلف مورد توجه و مراجعه بوده است.

🔹این مجموعه که از دوران ساسانیان تا عصر صفوی تاریخگذاری می‌شود از جنبه‌های گوناگون قابل مطالعه است و این قابلیت را دارد که پس از مطالعات عمیق میدانی و پی‌گردی و گمانه‌زنی به عنوان یک جاذبۀ مهم گردشگری ساماندهی شود و جهت ثبت در فهرست یونسکو پیشنهاد گردد.
چه قدر خوب است قدر داشته هایمان را بیشتر بدانیم.
🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌محمد بن سیرین را از حال کسی گفتند که هرگاه قرآن بر او خوانند، بیهوش شود.
گفت: میعاد ما و او آن که بر بالای دیوارش بنشانند و تمامی قرآن را بر وی بخوانند اگر فرو افتد، همان گونه است که مدعی است!

📚«شیخ بهایی_کشکول»

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️آس‌بادها، چرخ‌های زندگی، یادمان‌های علمی (بخش دوم)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹از آغاز خلقت بشر بر روی زمین بهترین و کارسازترین یاور انسان مواهب طبیعی اعم از جاذبۀ زمین و آب و باد و آتش و خاک و سنگ و گیاهان و جانوران بودند که به انحا گوناگون انسان را در تداوم زندگی یاری می‌رساندند.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

🔹«باد» یا هوای متحرک یکی از آن موهبات الهی بود که در تعدیل درجۀ حرارت و پراکندن بذر گیاهان و جابجا کردن ابرها و لطافت فضای زندگی اولیه بشر نقش بزرگی ایفا می‌کرد.
بعد از دوران یکجانشینی انسان نیز باد در زندگی او تاثیرگذار بود. شعله‌ور کردن آتش، برافروختن آتش در کوره‌های کوچک صنعتی و اجاقها و تنورها با دمیدن باد صورت می‌گرفت، عامل حرکت قایقها و کشتی‌ها در دریاها باد بود و....

🔹اما بیشترین و ملموس‌ترین استفاده از باد در صحنه زندگی روزمره، در امر جدا کردن گندم از کاه و آرد کردن گندم و دیگر غلات در «آس‌باد» بود که در بخش اول به فلسفه وجودی و پراکندگی جغرافیایی آنها از جمله سیستان اشاره کردیم.
در این قسمت جایگاه و کارکرد آسبادهای منطقه خواف به ویژه «نشتیفان» را مرور می‌کنیم.

🔹شهرستان خواف در جنوب شرقی خراسان رضوی و هم مرز با کشور افغانستان است. این منطقه گذشتۀ پرشکوهی داشته، چهار شهر زوزن، سلامه، خرگرد و سنگان هر یک جایگاه والایی در عرصۀ فرهنگ و تمدن داشتند و بزرگانی را در خود پرورش دادند که آثار و ابنیه پر شکوه آن دوران طلایی در میان ویرانه‌های آن شهرها برجای مانده است؛ مانند مسجد عظیم ملک‌زوزن، بقایای مدرسۀ نظامیه و مدرسۀ باشکوه غیاثیه در خرگرد، مسجد جامع و مسجدگنبد در سنگان و کوشک سلامه.

🔹خواف در مسیر باریکه پستی به عرض متوسط حدود ۱۰۰ کیلومتر میان رشته کوه‌های چهل‌تن در شمال و سیاه‌کوه در جنوب قرار گرفته و بادهای ۱۲۰ روزه که به بادهای سیستان و هرات مشهورند و از اواخر اردیبهشت از کوه‌های «هیمالیا» و «بابا» در افغانستان بر می‌خیزند، تا پایان شهریور ماه آن باریكۀ گذرگاه را از شرق به غرب به سمت کویر نمک در می‌نوردند، همان گونه که جریان دیگری از آن باد دشت سیستان را به سمت کویر لوت و سواحل عمان در می نوردند. آن بادها اگرچه خساراتی به همراه داشته و دارند ولی در آن سرزمینهای گرم و کم باران از سویی موجب اعتدال نسبی هوا و جابجایی ابرها می شوند و از سوی دیگر انرژی حاصل از باد این امکان را فراهم می‌آورده تا در منطقه آس‌بادهایی ساخته شوند و در تهیۀ آرد و فراهم آوردن قوت مردم به کار آیند.

🔹در منطقۀ خواف بیش از یکصد و پنجاه آس‌باد وجود داشته که بیشتر آن ها در آبادیهای روی یا رود ( خواف فعلی)، خرگرد، سنگان، نشتیفان، لاج، برآباد و نیاز آباد به صورت انفرادی یا مجموعه قرار داشتند. در حال حاظر فقط در نشتیفان واقع در ۲۳کیلومتری جنوب شهر خواف دو مجموعه از آن‌ها نزدیک بکدیگربرجای مانده و به قدری جاذبه دارند که همه روزه خیل گردشگران را به خود جلب می کنند. آس‌باد‌های نشتیفان به لحاظ ساختار و کارکرد مشابه آسبادهای سیستان و نهبندان هستند با این تفاوت که بالاخانۀ آنها بر خلاف آس‌بادهای سیستان که گردند، پلان مربع دارند.
هر یک از مجموعه‌ها متشکل از چند آسباد مجاور یکدیگرند که معمولا بر بلند‌ترین پشته و خالی از درخت و ابنیۀ معارض دیگر احداث می‌شدند به همین دلیل آسبادهای نشتیفان همجوار با گورستان خالی از درخت می باشند.

🔹فرهنگ آسباد ها قابل تامل است، زیرا هر یک از اجزا و اندامهای کوچک و بزرگ آسباد نام با مسمایی دارد که خود به تنهایی قابلیت این را دارد که در قالب کتاب یا مقالۀ جامعی تنظیم شود.
هر آسباد در کلیت از دو جزء «سرٍ آسیا» یا به تعبیر دهخدا «آس‌خانه» و «بالا‌خانه» ساخته شده‌اند. آس‌خانه سالن یا اطاق هم کف است که دارای وسعت نسبتا زیاد است و بالاخانه اطاقی مربع شکل و ایوان مانند بر بام آس‌خانه قرار دارد و در هر کدام تاسیساتی است که کارکرد آنها با همدیگر به آسباد واقعیت می‌بخشند.

🔹مهندسانی که آس‌بادهای نشتیفان را ساخته‌اند به همۀ جوانب امر توجه داشته و کوشیده‌اند حداکثر استفاده از انرژی باد کسب کنند تا جایی‌که علاوه بر آرد کردن گندم، حتی در بیختن و پاکسازی گندم‌ها نیز از طریق کانالی، باد را به داخل آس‌خانه منتقل کرده مورد استفاده قرار می‌دادند.
نوع خاص معماری و مرمت ، تهیه و انتقال سنگها از دوردست ، نو آوریهاهایی جهت باز و بسته کردن ابزارآلات، تعویض قطعات فرسوده، کم و زیاد کردن فاصلۀ سنگ ها از یکدیگر، اقدام جهت ریز و درشت کردن آرد، کم و زیاد کردن سرعت سنگ، به حرکت در آوردن یا توقف سنگ از جمله ترفندها و نوآوریهای مهمی بوده که بارها در آسبادهای نشتیفان تجربه شده است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر ر.ک:
« آسیاهای بادی خواف», رجبعلی لباف خانیکی ،مجله سیر و سیاحت ش۱۱ _ س۱۳۶۸

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌از شیخ ما پرسیدند: از خلق به حق چند راهست؟
گفت: هزار راه بیشتر است اما هیچ راه به حق نزدیک‌تر و بهتر و سبک‌تر از آن نیست که راحتی به دل مسلمانی رسانی و ما بدین راه رفتیم و این اختیار کردیم و همه را بدین وصیت می کنیم.

📚«محمد بن منور_اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید»

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺آس‌بادهای سیستان

⭕️ آس‌بادها، چرخ‌های زندگی، یادمان‌های علمی


#آس_باد
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌روباه بچه‌ای به مادر خود گفت: مرا حیله‌ای بیاموز که چون به کشاکش سگ در مانم، خود را از او برهانم.
مادر گفت: آن را حیله فراوان است اما بهترین همه آنست که در خانۀ خود بنشینی که نه او تو را بیند و نه تو او را بینی!

📚«عبدالرحمن جامی_ بهارستان»

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺باقی‌مانده‌ی طاق دوبرار و پلان آن


⭕️طاق دوبرار، فخر راه ابریشم


#طاق_دوبرار
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌روزی خواجه بومنصور وزیر سلطان طغرل پیش شیخ آمد و گفت: مرا وصیتی کن.
شیخ ما گفت: کار تو امروز ادای حقوق خلق است. این خلق جمله اولیاء دولت‌ تو اند به جمله به نظر فرزندی نگر.
خلایق بندۀ حاجات خویشند، اگر به حاجات ایشان وفا نمایی قبولت کنند، اگرچه بسیار عیب داری. اگر حاجات ایشان نگزاری به تو التفاتی نکنند، اگر چه بسیار هنر داری.

📚«محمد بن منور _ اسرار‌التوحید فی مقامات الشیخ‌ ابوسعید»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺تن مجروح رباط ماهی

⭕️رباط ماهی گوهری نهفته در خاک

#رباط_ماهی
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجد گنبد، یادمان رونق سنگان خواف

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹#سنگان یکی از چهار شهر منطقۀ خواف قدیم در فاصلۀ ۲۴کیلومتری جنوب شهر کنونی خواف و بر سر راه خواف به باخرز و جام قرار داشته است. آن شهر هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان فراز و نشیب‌های فراوان به خود دیده و با توجه به آثار فاخری چون #مسجد_گنبد و مسجد جامع که در آن برجای مانده و شخصیتهای بزرگی چون «علی بن قاسم سنجانی»، «ابو هشام سنجانی»، «ابوالحسن علی بن حمدویه سنجانی»، «رکن‌الدین محمود سنجانی» (شاه سنجان)، «مولانا میرقوام‌الدین سنجانی» و.... که از آن دیار برخاسته‌اند، تا سده‌های اخیر سرافراز و پررونق بوده به گونه‌ای که جغرافی‌دانان و نویسندگانی چون مؤلف حدود العالم، «ابن حوقل»، «استخری»، «یاقوت حموی»، «صفی‌الدین بغدادی»، «حمدالله مستوفی» و «حافظ ابرو» آن را مورد توجه قرار داده و در شمار مضافات خواف در ایالت نیشابور نام برده‌اند و برخی به معادن آن نیز اشاره کرده‌اند. اکنون نیز سنگان به یمن وفور سنگ آهن گوی سبقت از بسیاری از روستاهای همتای خود ربوده و بار دیگر«شهر» شده و رونق گرفته است.

🔹سنگان در حافظۀ تاریخی هموطنان زرتشتی نیز جایگاه خاصی دارد، زیرا به نقل از منابع معتبر تاریخی در مهاجرت بزرگ و دستجمعی که زرتشتیان در صدر اسلام از سنگان خواف آغاز کرده و از
دره‌ها و کوه‌ها و کویرهای قهستان گذشته و خود را به جزایر خلیج فارس رسانده‌اند، از آن‌جا به بنگال هند مهاجرت کردند و در آن جا شهری به نام «سنگان» ساختند و در آن شهر مقیم شده‌اند.
سنگانیان مهاجر در آن جا زاد و ولد کرده‌اند و آنان بوده‌اند که نیای «#پارسیان_هند» محسوب می شوند، پارسیانی که در دیگر ایالات هند نیز پراکنده شده‌اند.
سنگان در سده‌های اولیۀ هجری همانند زوزن و خرگرد و سلامه رو به پیشرفت گذاشته و آوازۀ آن در قرن ششم و هفتم ه.ق به اوج رسیده که نشانه‌های آن در قامت مسجد گنبد و #مسجد_جامع_سنگان موجود است.

🔹«مسجد گنبد» سنگان یکی از بناهای فاخر عصر شکوفایی فرهنگ و هنر ایران است که در سال ۵۳۵ ه.ق در شهر سنگان ساخته شده است. این بنا اکنون با نقشۀ تقریبا مربع در ابعاد۷/۱۰×۶/۴۰ متر با دیوارهای گچ اندود و محراب گچبری بازسازی شده و گنبدی مزین به آجرهای خفته راسته در ترکیبی موزون و چشم‌نواز با صلابت برجای مانده اما با توجه به نامناسب بودن درِ ورودی و نامتناسب بودن ایوان و صحنی که بعدها به آن افزوده شده، احتمال دارد بنا در ابتدا یک چهارتاقی در انتهای ایوان قبله همانند گنبد خواجه نظام‌الملک، در انتهای ایوان قبلۀ مسجد جامع اصفهان بوده و یا شبستانی در انتهای ایوان قبلۀ مسجد عظیم چهار ایوانی که بعد از سیطرۀ سلجوقیان مانند مدرسۀ نظامیۀ خرگرد مورد بی‌مهری یا کم‌لطفی قرار گرفته و ویران شده است.

🔹در منابع تاریخی به وجود آن مسجد فرضی باشکوه اشاره نشده اما در بررسی گورستانهای سنگان و روستاهای مجاور بر روی برخی قبور قطعاتی از کتیبه‌های آجری عصر سلجوقیان مشاهده شد که بدون تردید متعلق به بنای باشکوهی از دوران سلجوقی در سنگان بوده‌اند و بر لچکی‌های مسجد جامع سنگان هم از همان قطعات کتیبۀ آجری نصب است که متعلق به تزئینات مسجد جامع نیست و احتمالا بازمانده از همان مسجد باشکوهی است که اکنون بخشی از آن «مسجد گنبد» نامیده می شود.
مسجد گنبد با اینکه ظاهرا تغییر و تحولات زیادی به خود دیده اما هنوز هم آثار شواهدی برجای مانده که آن را بنائی باشکوه و زیبا جلوه می‌دهد.

🔹قاعدۀ چهار ضلعی بنا به کمک گوشوارها و طاقنماها ماهرانه به هشت ضلعی و در نهایت دایره تبدیل شده تا استقرار گنبد بر فراز آن تسهیل شود و سطوح زیر طاق‌در گاهی ها و لچکی ها تجلی‌گاه گچبریهای متنوع و زیبا شده است. بر پاکار گنبد یک رشته کتیبۀ کوفی گلدار بسیار زیبا قابل مقایسه با کتیبۀ مدرسۀ #نظامیۀ_خرگرد نقش بسته و آجرهای خفته راسته به گونه‌ای گنبد را آراسته که ستاره‌های تو در تو را شکل داده اند. رویۀ دیوارها گچ اندود است و احتمال دارد که نمای اولیۀ دیوارها هم آجری بوده و به شیوۀ عصر سلجوقی مانند دیوار #رباط_شرف و #رباط_ماهی تزئیناتی داشته است. نمای بیرونی بنا ساده و بی‌آلایش و ظاهرا درخور آن همه شکوه و جلال فضای داخل نیست و مصداق این بیت است که:

دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌اسکندر را پرسیدند: به اندک روزگار این همه مملکت به چه خصلت به دست آوردی؟
گفت: به دوست ساختن دشمنان به تلطف و نگاه داشتن دوستان به تعهد.

📚«شجاع شیرازی_انیس‌الناس»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺زیباترین کتیبه‌ی ایران که تا سال ۱۳۱۸ بر دیوار مخروبه نظامیه خرگرد نصب بود و بقایای مدرسه نظامیه که در سال ۱۳۷۰ محو شد!

⭕️نظامیه‌ی خرگرد؛ گوهری که خاک شد!

#نظامیه_خرگرد
#تخریب
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️کوشک سلامه،نماد میهمان‌نوازی ایرانیان

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی


زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سر انجام و آغاز خویش
کنارش پر از تاجداران بود
برش پر ز خون سواران بود
پر از مرد دانا بود دامنش
پر از خوب رخ جَیب پیراهنش
به نیکی بباید تن آراستن
که نیکی نشاید ز کس خواستن
«فردوسی»

🔹ولایت خواف در قرون اولیه اسلام چهار شهر یا آبادی بزرگ به نامهای زوزن، خرگرد، سنگان و سلامه داشت، که هر یک از جایگاهی والا برخوردار بودند.
سلامۀ کنونی که در متون تاریخی و جغرافیایی به صورت‌های «سلامی»، «سلومک» «سلومه» و«سلامهیر» نیز آمده، در ۲۵ کیلومتری شمال غرب خواف واقع است.
سلامه هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان گذشتۀ پر فراز و نشیبی داشته و شاهد رویدادهای تاریخی مهمی بوده است.

🔹در عصر ساسانیان سلامه قابلیت داشتن سازۀ معماری با عظمتی چون بنای اولیۀ کوشک سلامه را داشته و قطعا آن بنا شاهد رویدادهای مهمی بوده که احتمالا به دلیل تغییر نام آبادی عصر ساسانی به «سلامی» دوران اسلامی، در لابلای تاریخ مکتوم مانده است. اما از قرون اولیۀ اسلام که مسالک و متون تاریخی و جغرافیایی توسط مسلمانان تدوین شده، به برخی رویدادهای مهم در سلامه اشاره شده است. ابن واضح در «البلدان» و استخری در«مسالک و ممالک» و ابن‌حوقل در «صورة الارض» به موقعیت و راه‌های ارتباطی سلامه اشاره کرده‌اند و مؤلف «حدودالعالم» در اوایل قرن چهارم ه.ق سنگان و سلومک و زوزن را جاهایی با کشت و برز و از شهرکهای کرباس خیز وصف کرده‌اند.
مقدسی در اواسط قرن چهارم ه.ق از سلومک به عنوان شهر منطقۀ خواف نام برده است.

🔹تنها اثری که از دوران شکوه و عظمت سلامه بر جای مانده بقایای بنای خشت و گلی در زمینی به طول۳۵و عرض ۳۰متر است که ظاهراً در چند مرحله مرمت و تجدید بنا شده است.
مطالعات و گمانه‌زنیهای باستان‌شناسی که در مجاورت کوشک سلامه صورت گرفته، منجر به پیدایش سفالها و بقایای معماری دورۀ ساسانی شده و بعید نیست که بنای اولیۀ کوشک سلامی هم متعلق به دوران ساسانی باشد؛ زیرا شیوۀ معماری بخش عمده‌ای از طبقۀ همکف که باقی مانده نیز قابل مقایسه با سازه‌های معماری چلیپایی شکل ساسانی در تخت‌سلیمان و بیشاپور و فیروزآباد و سروستان است.
به استناد متون تاریخی در سال ۶۰۷ ه.ق «ابوالمؤید ابوبکرعلی زوزنی» ملک زوزن در سلامه عمارتی عالی بنا کرده که احتمالا اشاره به همین بنا است و ممکن است که ملک زوزن آن را مرمت کرده باشد.
در سال۶۹۵ ه.ق «رکن‌الدین محمود سیستانی» به خواف لشکر کشید و امیرزادگان خوافی در سلامه با او به مقابله برخاستند، اما شکست خوردند و تسلیم شدند. امیر محمود سیستانی بر سلامه مسلط شد و یک سال و نیم در کوشک سلامه اقامت کرد.

🔹اگر توصیف «حمدالله مستوفی» در سال ۷۴۰ه.ق از کوشک سلامه واقعیت داشته باشد، زلزلۀ مهیب سال۷۳۷ ه.ق که بسیاری نقاط از جمله شهر جیزد را در نزدیکی آن باخاک یکسان کرده، به آن آسیب زیادی وارد نکرده و دلیل آن احتمالا ضخامت زیاد دیوارهای خشت و گلی بوده است با این وجود کوشک سلامه در اوایل قرن ۱۴خ ویران و به تپۀ بزرگ و مرتفعی تبدیل شده است. خاک آن توسط کشاورزان به عنوان «شوره» برای تقویت زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گرفته و از بقایای معماری به عنوان آغل و طویله استفاده می کردند.

🔹 تا اینکه در سال ۱۳۲۶خ شادروان «سید محمد قریشی» روستای سلامه را به مبلغ ۲۰۰ هزارتومان از «قوام‌السلطنه» خرید و تپۀ سلامه را خاکبرداری کرد که منجر به پیدایش بقایای معماری بنای اولیه در طبقۀ همکف شد. نقشۀ آن عبارت بود از چهار سالن عمود بر هم و صلیبی شکل.
هریک از سالن ها ۱۳متر طول و۳متر عرض داشتند که در مرکز یک چهاراه را شکل می دادند. شادروان قریشی تصمیم به بازسازی بنا گرفت و با صرف هزینۀ زیاد ظاهرا بر شالودۀ دیوارهای باقی ماندۀ پیشین، آن بنا را در دو طبقۀ همانند ساخت سومین طبقه را در ابعاد کوچک تر و متفاوت با طبقات همکف و اول بنا کرد و رویۀ دیوارها را با آجر نماسازی کرد و در سال ۱۳۳۰خ بنای فعلی آماده و آراسته شد.

🔹بعد از تجهیز بنا اطراف آن نیز خاکبرداری و تسطیح گردید و بر گرد کوشک سلامه باغی سرسبز و با صفا شکل گرفت. شادروان سید محمد و پس از ایشان سید علی قریشی که مالک زمینهای وسیع و آب فراوان لبریز از سد سلامه بودند با خیرخواهی انگیزۀ این را داشتند که کوشک سلامه را تبدیل به واحد پذیرائی از مسافران خسته کنند و «هرکه در آن سرای درآید نانش دهند و از نامش نپرسند» آن سنت نیکو تا اواخر دهه ۵۰ برقرار بود که کم کم به بوتۀ فراموشی سپرده شد و اکنون باغ و کوشک سلامه که یکی از با شکوه‌ترین میراث‌های ملموس و یادآور زیباترین میراث ناملموس یعنی میهمان‌نوازی ایرانیان می‌باشد، آسیب پذیر و نیازمند ارادۀ «قریشی‌وار» است که دوباره به شکوه گذشتۀ خود برگردد.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالٍم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن، این طریق را
گفت آن گلیم خویش به درمی بردزموج
وین جهد می کند که بگیرد غریق را

‌ «سعدی_گلستان»

🖊امروزه حرف اول را در همۀ عرصه ها دانش و آگاهی می زند اما اگر بخواهیم ضروری ترین آگاهی ها را در اولویت قرار دهیم شناخت خود و پیرامونمان در شمار نخستین ضرورت ها ارزیابی میشوند .البته واضح است که شناخت در همۀ ابعاد بسیار گسترده خواهد بود از جمله «ایران شناسی» یکی از آن گستره ها است.
جغرافیا، تاریخ،اسطوره، فرهنگ، ادب، هنر ، معماری، آثار تاریخی ، رجال، اقوام، زبان و شگویش، اعتقادات و.......
حوزه های مختلف ایران شناسی محسوب می شوند و ضرورت دارد هر ایرانی حد اقل آشنائی نسبت به آنها داشته باشد.
«مؤسسه فرهنگی پژوهشی کهن بوم خراسان» با باور به این ضرورت از ابتدای تأسیس با اعتقاد به «دانستن حق ما است» مبادرت به برگزاری دوره های آموزشی در گرایشهای «ایران شناسی», «باستان شناسی», «تاریخ تمدن» و «اسطوره شناسی»کرده و از ترم آینده نیز بنا به ضرورت در نظر دارد دوره های آموزشی « خط و زبانهای باستانی» ,
« آشنائی با آثار تاریخی مهم جهان ثبت شده در فهرست یونسکو» و « آشنايی با تاریخ علم » را برگزار نماید.
مؤسسه با استفاده از حضور اساتید مجرب و فرهیخته آمادگی دارد دوره های «حافظ خوانی», « مثنوی معنوی» و « واکاوی وقرائت متون کهن » را نیز بر گزارش کند.

📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣

🌐موسسه فرهنگی پژوهشی کهن بوم خراسان
برگزار می‌کند :

✅زبان های باستان
🔸شنبه ۹۹/۱۱/۲۵ 🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر 🔹

✅ هفت پیکر
🔸یکشنبه ۹۹/۱۱/۲۶🔸🔹ساعت: ۱۰.۰۰صبح🔹

✅حافظ شناسی
🔸دوشنبه ۹۹/۱۱/۲۷🔸🔹 ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

✅اسطوره شناسی
🔸سه شنبه ۹۹/۱۱/۲۸🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

✅ایرانشناسی
🔸چهارشنبه ۹۹/۱۱/۲۹🔸🔹ساعت:۱۷ الی ۱۹🔹

✅تاریخ تمدن
🔸چهارشنبه ۹۹/۱۱/۲۹🔸🔹ساعت:۱۹ الی۲۱🔹
✅مثنوی خوانی
🔸شنبه ۹۹/۱۲/۲🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

✅معرفی آثار تاریخی جهان(ثبت شده در یونسکو)
🔸یکشنبه ۹۹/۱۲/۳🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

✅تاریخ بیهقی
🔸دوشنبه ۹۹/۱۲/۴ 🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

✅شاهنامه خوانی
🔸سه شنبه ۹۹/۱۲/۵ 🔸🔹ساعت:۱۸:۰۰عصر🔹

⏳مهلت ثبت نام : تا جمعه ۹۹/۱۱/۲۴
⌛️تعداد جلسات: ۸ جلسه
📆مدت دوره: ۴ماه
🔆کلاس ها بصورت هفته در میان برگزار می‌شود .
😊جلسه اول کلاس ها با رعایت پروتکل های بهداشتی بصورت حضوری برگزار می‌شود و جلسات دیگر با در نظر گرفتن شرایط کرونا متعاقبا اعلام خواهد شد.
💰هزینه هر دوره : ۱۲۰.۰۰۰تومان
💳شماره حساب تاریخ پژوهان خراسان
5859
8370
0165
2144
👈ثبت‌نام از طریق:
📲 ۰۹۰۳۶۷۶۶۷۸۶ خانم طاهری
⏰ساعت پاسخگویی:۱۵-۲۲
درصورت جواب ندادن و ضرورت با شماره زیر تماس بگیرید:
📲۰۹۱۵۱۰۴۲۹۱۸ خانم خانیکی

#ایران_را_بهتر_بشناسیم

🌸🌸🌸🌸با ما همراه باشید🌸🌸🌸🌸

‏🆔kohanboom_khorasan

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://www.isna.ir/news/99110805587/%D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D9%85%D8%B7%D9%87%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺نجات مسجد رباط زیارت

⭕️رباط زیارت، مجموعه‌ای با قابلیت ثبت جهانی


#رباط_زیارت
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://www.isna.ir/news/99110402102/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%87%D9%86%D8%B1-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺آس‌بادهای نشتیفان خواف


⭕️ آس‌بادها، چرخ‌های زندگی، یادمان‌های علمی (بخش دوم)

#آس_باد
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 t.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️آس‌بادها، چرخ‌های زندگی، یادمان‌های علمی(بخش نخست)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹از گذشته‌های دور آثار و نشانه‌های نبوغ و خلاقیت‌های علمی ایرانیان در جای جای این سرزمین اهورایی وجود دارد که باستان‌شناسان آن‌ها را کشف کرده‌اند.
یافته‌های باستان‌شناسی منقول و غیرمنقول این قابلیت را دارند که در همۀ حوزه‌های علمی از جمله «مکانیک» پاسخگوی پرسشهای پژوهشگران باشند.
در این مقال از این جهت بیشتر بحث را حول مکانیک متمرکز می‌کنیم که «#آس‌_باد»ها سیستمهای مکانیکی محسوب می‌شوند.

🔹از دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی تنها یافته‌های باستان‌شناسی ما را با چگونگی کاربردی کردن علم مکانیک آشنا می‌کنند اما در دوران اسلامی خوشبختانه علاوه بر وجود آثار و نشانه‌ها، متون بر جای مانده به گونۀ عینی‌تر ما را با فرضیات، تئوری‌ها و نظریات علمی در همۀ رشته‌های علوم و از جمله مکانیک آشنا می‌کنند.
در دوران اسلامی دانشمندان متعددی به موضوع مکانیک کاربردی پرداخته‌اند.

🔹از جمله: پسران موسی بن شاکر خراسانی (سه برادر به نامهای محمد، احمد، حسن) (سده سوم،ق)، #زکریای_رازی (۲۵۱-۳۱۳ق)، #محمد_کاتب_خوارزمی (سده چهارم،ق)، #محمد_کرجی (۴۲۰ق)، #ابو_علی_سینا (۳۷۰-۴۲۸ق)، #ابوریحان_بیرونی (۳۶۲-۴۴۲ق)، #عمر_خیام_نیشابوری (۴۹۳-۵۱۷ه.ق)، #مظفر_اسفزاری (۴۳۷-۵۴۵ق)، #عبدالرحمن_خازنی (سده ششم،ق) و #محمد_حافظ_اصفهانی (سده نهم،ق) . دمشقی نیز در سال ۷۰۰ ه.ق در« کتاب نخبة الدهر آس بادهای سیستان را شرح داده است .

🔹«احمدبن موسی بن شاکرخراسانی » مهندس برجسته‌ای بود که مهم‌ترین کتاب مکانیکی را در قرن سوم ه.ق به نام
«کتاب الحیل» تالیف کرد که یکی از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین کتاب‌های مکانیکی محسوب می‌شد. در این کتاب حدود یکصد دستگاه مکانیکی ابداعی از جمله «چرخهای بادی» توضیح داده شده و نزدیک به ۸۰درصد طرح‌ها منعکس کنندۀ انواع مختلف ظروف و ابزار و سیستم‌ های ساده و پیچیده‌ای هستند که با هوا و مایعات کنترل می‌شوند به احتمال زیاد منظور از چرخ بادی «آس‌باد» بوده، سیستمی که در برخی از نواحی بادخیز و کم باران ایران از لوازم اصلی چرخۀ حیات بوده یا به تعبیری «چرخ زندگی» محسوب می‌شده است.

🔹در لغت‌نامه دهخدا «آس» به معنی دو سنگ گرد برهم نهاده است و چون سنگ زبرین به قوت دست آدمی یا ستور یا آب یا باد بچرخد، «دست آس»، «خرآس»، «آب‌آس یا آسیاب»و «آس‌باد یا بادآس» نامیده می‌شود.
بیشتر نویسندگان جدید تاریخ تکنولوژی از جمله «جوزف نیدهام » و «رابرت فوریز» در مورد پیدایش آسیای بادی (آس‌باد) در ایران اتفاق نظر دارند. این اختراع ایرانیها که در ابتدا در ایران و افغانستان کاربرد داشت، در قرن ششم‌ه.ق به سراسر سرزمین‌های اسلامی و حتی خاور دور راه یافت. اما نخستین نوشته‌ای که در آن از آسیای‌بادی نام برده شده، کتاب هندی قدیمی به نام
«آرتا ساسترای کنتیلیاArthasastra of Kantilya» است که در حدود سال ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح نوشته شده است. اگرچه سندی مکتوب دال بر وجود آس باد در ایران دیده نشده اما دلیل بر نبودش نیست

🔹بی‌تردید در دوران تاریخی در ایران از آس‌باد استفاده می‌شده است زیرا در صدر اسلام آس‌باد سازه‌ای شناخته شده بوده است.
از اوائل دوران اسلامی در نوشته‌های مورخان به صراحت در بارۀ «آس‌باد» بحث شده است. «مسعودی» در حدود سال۳۴۵ ه.ق از قول «طبری» نوشته است: «عمر خلیفۀ دوم مسلمین از یک بردۀ ایرانی به نام «ابولؤلؤ» پرسید: شنیده ام که تو به خود بالیده و گفته‌ای که می‌توانی آسیایی بسازی که با باد حرکت کند. ابولؤلؤ جواب داد: به خدا سوگند آسیایی بسازم که همۀ دنیا دربارۀ آن سخن گویند»

🔹براساس نوشته مسعودی در هیچ نقطۀ جهان بیشتر از سیستان از باد استفاده نمی کنند گویا استفاده از باد در سیستان به دو منظور بوده است، هم آس‌بادها را به گردش در می آورده و هم با استفاده از انرژی باد آب از رودخانه بالا می‌کشیدند «استخری» نیز در سال ۳۴۱ه.ق از بادهای شدیدی در سیستان یاد کرده که آسیاهایی را می‌چرخانیده است. «قزوینی» (متوفی۶۸۲ق) در ضمن توصیف سیستان یادآور شده است «در آنجا باد هیچگاه آرام ندارد و بنابراین به اتکای این باد آسیاهایی برپا شده، آنها همۀ غلۀ خود را با این آسیاها آرد می‌کنند. آنجا سرزمین گرمی است و آسیاهایی دارد که وابسته به باد است.»

🔹البته می‌دانیم که آس‌بادها منحصر به سیستان نبودند و در جاهای دیگری هم که وزش باد زیاد بوده مردم از انرژی باد استفاده می‌کردند که معمول‌ترین استفاده در آس‌بادها بوده است.
آن مناطق که عمدتا در نیمۀ شرقی ایران قرارداشتند، در معرض بادهایی بودند که از کوه‌های «بابا» در افغانستان و هندوکش برمی‌خاستند و شتابان به سمت کویر لوت و دشت کویر می‌شتافتند، و در مسیر خود در مناطقی چون خواف، نهبندان و سیستان به مبتکران و اندیشمندان امکان می‌دادند که «آسباد» بسازند.

🆔 @labbafkhanki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://www.isna.ir/news/99102115231/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%87%D9%86%D8%B1-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8Cظ

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجد نور، نمود عینی یک باور

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹در حدود ۱۸ کیلومتری غرب شهر تربت‌جام و ۳ کیلومتری جنوب غرب روستای بزد، بر دامنه «کوه بزد» در مجاورت چشمه پر آب «نور» ساختمان نسبتا کوچک و بی‌آلایشی با۴/۵ متر طول و۴متر عرض قرار دارد که به «مسجد نور» معروف است.
در گوشۀ شمال‌شرق مسجد دری بر فراز حفره‌ای نصب شده که گویند چله‌خانۀ #شیخ_احمد_جام بوده است. این بنای بی‌تکلف که از گل و سنگ با پوشش چوبی ساخته شده، از عقبۀ معنوی و اعتقادی زیادی برخوردار و در واقع به نوعی خاستگاه و مهد اندیشه و فلسفۀ «شیخ احمد جامی» محسوب می‌شود و به همین دلیل به منابع و کتبی که به شیخ جام و اندیشۀ او پرداخته‌اند، راه یافته است.

🔹براساس آنچه در کتابهای «مفتاح الجنات»، «روضۀ الریاحین»، «ریحانة الادب»، «مقامات ژنده پیل» و «خلاصة المقامات» شیخ جام آمده است، شیخ در ۲۲ سالگی با اراده‌ای قوی به گذشتۀ تباهش پشت می‌کند و پای در وادی تقوا می گذارد و جهت پالایش نفس ۱۲ سال در کوه نامق و ۶ سال در کوه بزد به خلوت می‌نشیند و در چهل سالگی در زاویه‌اش به «مسجد نور» به اشراق می رسد و بخشایش الهی این «ره گم کرده در تباهی» را چراغ توفیق می‌بخشد و آن گاه به الهام خداوندی به معدآباد جام می‌رود و در مکانی خاص خانقاهی می ‌سازد و در آن خانقاه به ارشاد عباد آغاز می کند، و شش هزار تن از متمردین را ارشاد می‌کند و زیاده بر سیصد هزار نفر از دراویش و عرفا دست ارادت به او می‌دهند و.....
بنابراین شیخ احمد جام شش سال از دوران بلوغ فکری و اعتقادی خود را در مسجد نور به مجاهدت و مراقبت و عبادت سپری کرد. مسجدی که شیخ احمد خود بانی آن بوده و حتی در حین ساختن مسجد از شیخ کراماتی را نیز نقل کرده‌اند.

🔹در کتاب های روضۀ الریاحین و مقامات زنده پیل و خلاصۀ المقامات شیخ جام از قول مرید شیخ،
«سدیدالدین محمد غزنوی» ساختن مسجد نور این گونه روایت شده است: «چون شیخ الاسلام احمد قدس‌الله‌روحه‌العزیز مقام به کوه بزد جام آورد و آن مسجد که امروز بر جاست بنا نهاد و عمارت می‌کرد و کارگران سنگ و چوب می‌آوردند و رازکاران (گل‌کاران) و درودگران کار می‌کردند یک پل باره (تیر چوبی) کوتاه آمد. درودگران گفتند: خواجه این یک پل، کوتاه است. شیخ‌الاسلام فرمود که شما چه درودگران باشید که چوبٍ دراز نتوانید کوتاه کرد!؟ گفتند: ما چوب، کوتاه توانیم کرد ولیکن دراز نتوانیم کرد .....فرمود که سر پل(الوار) بر کنار نهید. برکنار نهادند و گفتند: چه می‌فرمایی؟ شیخ‌الاسلام بر سر دیوار رفت و فرمود یک سرپل به من دهید و یک سرپل بر کنار نهید و با دست نگاه دارید پس شیخ آن سر چوب که در دست داشت و به دیوار نمی‌رسید فرا کشید، نیم گز از دیوار بگذشت به قدرت حق تعالی و این پل در مشرق مسجد است. چون آن تمام شدو ساکن گشت، از اطراف عالم روی به وی نهادند و خلق بسیار می‌آمدند و از وی کرامت‌ها مشاهده می‌کردند، آوازها به اطراف عالم می بردند».

🔹به نظر می‌رسد که مسجد نور همواره مورد توجه مریدان شیخ بوده و به نوعی به مکان مقدس و زیارتگاه تبدیل شده تا جایی که بعدها چشمه نور را ساماندهی کرده‌اند و با احداث فضای آجری چهار ایوانی آن را به صورت «سقابه»ای درآوردند که زایران مسجد نور همانند دیگر اماکن متبرکه قبل از زیارت در آن تطهیر کنند در جلو مسجد نور گورستانی است که تنی چند از مریدان و فرزند شیخ به نام «بدرالدین صاعد به سال ۵۶۶ه.ق در آنجا به خاک سپرده شده است.
شدت علاقه و اردات مریدان شیخ به حدی است که در سال ۱۳۶۴خ که آن مکان را بررسی می‌کردم بر قاعدۀ گوری که بر سنگ لوح روی آن نوشتن شده بود:
«آرامگاه مرحوم حاجی میرزا فرزند حاجی قاضی خادم نور خدا دوست علی مرتضی دیوانه دنیا کجا بودی در کجا آمدی و در کجا رفتی ۱۳۵۸»، درب آهنی مشاهده کردم و با شگفتی مردی را دیدم که درب را گشود و از قبر بیرون آمد و برایم تعریف کرد که: سرطان داشتم و دکترها مرا جواب کردند و من هم زاویۀ خود را در مسجد نور ترک کرده و پیشاپیش گورم را کندم و به انتظار مرگ در کف گور دراز کشیدم، پاسی از شب گذشت، نوری دیدم و حضرت علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نورخدا(شیخ احمد) به درون قبر آمدند و مرا شفا دادند و من که دنیا را وداع گفته‌ام، همچنان به انتظار مرگ و ملاقات آن سه بزرگوار در این گور زندگی می‌کنم!

🔹هنوز هم ارادتمندان شیخ به زیارت مسجد نور می‌روند و آن را نمود عینی باورهای خود می‌دانند کما اینکه مرحوم حاجی میرزا یکی از الوارهای سقف مسجد را نشان داد و گفت: این همان پلی است که به ارادۀ شیخ احمد جام کشیده شده است.
این مسجد کوچک که بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و اکنون نیز بنای نسبتا جدیدی به نظر می‌رسد به لحاظ معنوی و نقشی که در شناخت افکار و اندیشۀ شیخ احمد جام و مریدانش دارد بسیار ارزشمند و مغتنم است.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…
Подписаться на канал