labbafkhaniki | Неотсортированное

Telegram-канал labbafkhaniki - رجبعلی لباف خانیکی

1101

📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf

Подписаться на канал

رجبعلی لباف خانیکی

🔺رباط فخر داوود، پناهگاهی امن و گرم برای مسافران زمستانی جاده ابریشم.

⭕️رباط فخرداوود

#مشهد
#رباط_فخرداوود
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌روزی ابوحنیفه از راهی می‌گذشت، کودکی را دید که در گِل مانده بود. گفت: گوش دار تا نیفتی!
کودک گفت: افتادن من سهل است، اگر بیفتم تنها باشم، اما تو گوش دار که اگر  پای تو بلغزد همه مسلمانان که از پس تو می‌آیند، بلغزند و برخاستن همه دشوار باشد.

📚"عطار نیشابوری _  مصیبت‌نامه"

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺مقبره نادرشاه در کلات که به غلط کاخ خورشید نامیده می‌شود.

⭕️ مقبره نادرشاه

#کلات_نادر
#مقبره_نادرشاه
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط سفید ۲

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹مجموعه رباط سفید دارای نقشه‌ای مستطیل در ابعاد ۳۸/۵×۶۲ متر است که در دو برهه زمانی ساخته شده است.
در عصر صفوی رباط سفید منحصر به بخش سرپوشیده بوده و ورودی آن از سمت جنوب به درون باز می‌شده است.
رباط سرپوشیده عصر صفوی مشتمل بر تالاری مربع شکل بوده که سقف آن بر فراز چهار ستون آجری با قاعده مربع استوار شده و احتمالا در دوره‌های بعد به عنوان مالبند مورد استفاده واقع شده اما در ابتدا گویا احشام در اطراف و مجاورت دیوارها به اخیه‌ها بسته می‌شدند و چشمه طاق میانی کاربری بارانداز و در عین حال اقامتگاه مسافران بوده است، زیرا ساختار بخش مرکزی به گونه‌ای اساسی و زیبا ساخته شده که قابلیت و شایستگی اقامت داشته باشد.

🔹چشمه طاق میانی یا بخش مرکزی رباط سرپوشیده مانند یک هشتی محاط در چهار ستون است که بر بالای ستون‌ها به شیوه موزونی قاعده مربع به هشت ضلعی تبدیل‌شده و به صورت ساقه هشت ضلعی کوتاه جهت استقرار گنبد در آمده و بر هر یک از اضلاع هشت گانه‌ی آن نورگیری تعبیه گردیده و به فضای درونی نور و زیبایی بخشیده است. دور تا دور رباط سرپوشیده دوازده ایوانچه برای اقامت خرکچی‌ها داشته و ورودی اصلی رباط سرپوش از انتهای ایوانچه میانی ضلع شرقی به بیرون راه می یافته که در دوره بعد مسدود شده و از طریق یک راهرو باریک به حیاط خلوت هشت ضلعی واقع در گوشه شمال شرقی میان‌سرای رباط باز یا تابستانی راه یافته است. حیاطخلوت نسبتا کوچک بوده و طاقنماهایی در اطراف و دو اطاق درضلع شمالی دارد و احتمالا مانند حیاط خلوت کاروانسرای شهاب‌الملک شریف‌آباد کاربرد اختصاصی و اشرافی داشته است.
در پشت حیاط خلوت یک فضای هشت ضلعی با کاربندی آجری و هشت ایوانچه و طاقنما با گنبدی کم خیز تعبیه گردیده و از طریقی مدخلی کوچک به فضاها اطراف ارتباط می‌یافته است.

🔹در دوره قاجار کاروانسرا به سمت جنوب گسترش یافته و حیاط، غرفه‌ها و حجره‌هایی به آن افزوده شده است. در سمت شمال شرق کاروانسرای روباز ورودی رباط سرپوشیده از انتهای ایوانی به درون گشوده شده که از دو سو به حجره‌ها یا کارگاه‌ها و از مقابل به میان‌سرا منتهی می‌شود. در حال حاظر سمت شمال‌ شرق کاروانسرای روباز با رباط سرپوشیده همجوار است، اما در سه جبهه جنوب شرقی، شمال‌غربی و جنوب‌غربی غرفه‌ها و در پشت غرفه‌ها حجره‌هایی احداث شده است که علاوه بر اقامتگاه مسافران، بنا به نوشته افضل‌الملک احتمالا به کارگاه‌ها و دکان‌هایی اختصاص داشته است.
در دو گوشه جنوب شرق و جنوب غرب رباط روباز باراندازها احداث شده‌اند و گویا پس از گسترش کاروانسرا به سمت جنوب در عصر قاجار، در سمت غرب رباط سرپوشیده یک مالبند و در سمت شرق آن یک تالار مستطیل که با گوشه‌های پخ هشت ضلعی جلوه می‌کند تعبیه گردیده و اطاق‌هایی در اطراف به آن تالار الحاق شده است. با توجه با ساختار خاص و نسبتا اشرافی آن تالار به نظر می‌رسد که کاربرد آن احتمالا شاه‌نشین یا محلی جهت گردهم‌آیی، شور و مشورت یا معامله و مبادله بین روسای قوافل و تجار باشد.
این کاروانسرا از نظر نقشه با کاروانسراهای شور حصار و کسکک که در همان مسیر قرار دارند، قابل مقایسه اما زیباتر و مجلل‌تر و نسبتا سالم‌تر از آن‌ها است.

🔹رباط سفید بنایی آجری و خوش‌ترکیب بوده که شیوه معماری دو دوره صفوی و قاجار را نمایندگی می‌کند و با وجود خدشه‌ها و آسیب‌هایی که بعد از دهه ۱۳۴۰ با شروع ساخت و ساز خانه‌های مسکونی روستای رباط سفید به آن وارد شده هنوز زیبا و مجلل است و با توجه به موقعیت آن در دشت بازه هور و مسیر نسبتا پر رفت و آمد مشهد به جنوب خراسان و نزدیکی به مجموعه معماری فاخر فراز کوه قلعه دختر و بازه هور در عصر ساسانی و مجاورت با روستای بزرگ و کهن "بازه هور" نیازمند توجه و مراقبت بیشتر و بازپیرایی و کاربری فرهنگی یا خدماتی بین راهی می‌باشد.
بدیهی است که با توجه به یافته‌های اخیر باستان شناسی و نوید کشف "آتشکده آذربرزین مهر" در آن منطقه بر فراز کوه قلعه دختر، در آینده نزدیک دشت بازه هور مورد توجه و مراجعه خیل گردشگران و پژوهشگران از سراسر جهان قرار خواهد گرفت و رباط سفید با فضاهای کاربردی متنوع و مفید می‌تواند به عنوان مناسب‌ترین مکان یا پایگاه بوم‌گردی یا پژوهشی یا واحد پذیرایی ساماندهی و مرمت شود و مورد استفاده قرار گیرد. در حال حاظر متاسفانه این اثر فاخر نیمه ویران و سخت آسیب‌پذیر است و گوشه شمال غربی آن به کلی منهدم شده است!

📌کاروانسرای معروف به "رباط سفید" در هشتم مرداد ماه ۱۳۸۱ به شماره ۵۹۵۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌روزی جنازه صوفیی می‌بردند، یکی پرسید: به چه سبب مرده است؟ گفتند: از بسیار خوردن.
گفت:  سی سالست که من چنین مرگی می‌طلبم و مرا روزی نمی‌شود!

📚"مجد خوافی _ روضه خلد"

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺رباط سفید،  بازمانده از آثار عام‌المنفعه و اعتقادی بازه هور که طی سده‌های متوالی تامین کننده  نیازهای اعتقادی و رفاهی مردم بودند.

⭕️رباط سفید

#مشهد
#رباط_سفید
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

  ⭕️چهار طاقی سنگور

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹شهادت و خاکسپاری حضرت امام رضا(ع) در سناباد که بعدها به "مشهدالرضا"معروف شد، نه تنها حیات فرهنگی و سیاسی مشهد را به شدت تحت تآثیر قرار داد، بلکه موجب شد علاوه بر زائران و شیفتگان، عالمان، صوفیان و عارفانی نیز در شهر مشهد و پیرامون آن شهر به فاصله‌های دور و نزدیک اقامت گزینند که اکنون شاهد خانقاه‌ها و آرامگاه‌های متعددی از آن‌ها و یا بناهای کهن اما بی‌نام و نشان و ناشناخته در دشت طوس هستیم.
یکی از آن بناها " #چهارطاقی_سنگور" یا "سنگبر" است.
این بنا اگر چه در مجاورت روستای کوچکی به نام سنگ‌بر است اما مشخص نیست که آیا روستا نام خود را از صاحب بنا گرفته یا چهارطاقی مسما به نام روستا شده است.
"حافظ ابرو" که در کتاب "جغرافیای تاریخی خراسان" به سال ۸۲۳ ه.ق تمامی روستاها و آبادی‌های ولایت طوس را بر شمرده از سنگور یا سنگبر نام نبرده است در حالی که زیبایی و شکوه این بنا ایجاب می‌کرده که به آن اشاره شود.

🔹چهارطاقی سنگور در بخش #رضویه و در فاصله ۱۸ کیلومتری شمال شرق #مشهد و بر کناره کشف رود واقع است. این بنا با نقشه مربع در ابعاد ۶×۶ متر به فرم چهار طاقی ساخته شده به این معنی که بر میانه‌ی هر ضلع درگاهی بلندی با طاق جناقی تعبیه گردیده و درگاهی‌ها همواره باز بوده‌اند زیرا بر روی پایه‌های دو طرف درگاهی‌ها داغی دیوار یا نشانه‌ای از نصب درب چوبی مشاهده نمی‌شود. دیوارها آجری و با ظرافت و نظم خاص بر روی شالوده سنگ بنا شده  و سطح داخی آن‌ها گچ اندود بوده است.
معمار چیره دست این بنا کوشیده است تا آن را هرچه بیشتر در بیرون و درون زیبا جلوه دهد. در نمای بیرونی شواهد نشان می‌دهند که کلیت بنا از سه بخش مکعب، استوانه و گنبد ترکیب شده است. بخش پائینی مکعبی بوده که بر هر ضلع آن ایوان کم عمق با طاق جناقی احداث شده و از انتهای هر ایوان درگاهی به درون راه می‌یافته است. بخش میانی استوانه‌ای بر فراز بخش مکعب شکل ساخته شده و بر بدنه این بخش هشت درگاهی کوتاه با طاق جناقی کند تعبیه گردیده است.
بر فراز استوانه‌ای که ساقه گنبد محسوب می‌شود، گنبد خفته آجری استقرار یافته است.

🔹نمای داخلی بنا به مراتب از نمای بیرونی زیباتر و با شکوه‌تر بوده زیرا هنرمند معمار با چیدمان متنوع آجر جلوه‌های زیبا و چشم‌نوازی را به نمایش گذاشته است. در فضای درونی قاعده بنا چهار ضلعی با چهار درگاه ورودی است اما از ارتفاع حدود ۲ متری هنرمند با آراستن گوشه‌ها با گوشوار ضمن زیبا سازی فضای داخلی زمینه را جهت تبدیل قاعده مربع به هشت ضلعی و هشت ضلعی را به شانزده ضلعی و در نهایت دایره فراهم کرده تا استقرار گنبد بر فراز بنا امکان‌پذیر شود.
بعد از ارتفاع ۳ متری کاربندی‌های آجری که لوزی‌های کوچک و بزرگ را شکل داده‌اند، نقش مایه‌های اصلی تزئینات داخلی هستند و تزئینات داخل لوزی‌ها را نحوه چیدمان آجر‌های افقی، عمودی، مورب یا خفته راسته کامل کرده‌اند. وجود گوشوارها، مقرنس‌ها و قاب بندی‌ها که تا خط دایره قاعده گنبد ادامه یافته، منظر بسیار زیبا و چشم نوازی را عرضه کرده است.

🔹اگر چه بنا به سبک رازی و قابل مقایسه با چهار طاقی چلاقی یا چلاقد در نزدیکی آن است اما با توجه به ساختار آن می‌توان فرض کرد که بنا تنها کاربرد یک آرامگاه نداشته بلکه احتمالا یک نماد یا یک یادمان نیز بوده است، زیرا این بنای متوازن به گونه‌ای شکل گرفته که علاوه بر نمای زیبای بیرونی، جلوه‌های هنری داخلی بنا هم از طریق چهار درگاهی بلند و گشاده به خوبی و وضوح دیده شوند، کما این که تعبیه هشت نورگیر بر ساقه استوانه گنبد هم موجب روشنایی بیشتر فضای داخلی و مشاهده تزئینات آجری بر فراز بدنه گچ اندود دیوارها و ساقه گنبد می‌شده است.

🔹نام و نشانی از این بنا در متون یا کتیبه‌ای ضبط نشده بنابراین در رابطه با تاریخ شکل‌گیری آن نمی‌توان اظهار نظر قطعی کرد اما با توجه به شیوه معماری، انتساب آن به قرن هشتم ه .ق امکان پذیر است.
متاسفانه این بنای فاخر درحال انهدام است و روز به روز به ویرانی و نابودی نزدیک‌تر می‌شود. لازم به نظر می‌رسد که در اسرع وقت جهت نجات آن بودجه‌ای اضطراری اختصاص یابد و این بنای ناب کم نظیر تثبیت و ترمیم شود و به عنوان یکی از زیباترین جلوه‌های معماری خراسان باقی بماند.

📌چهار طاقی سنگور در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۱۳۸۳ به شماره ۱۱۰۱۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌روزی خواجه ابومنصور وزیر سلطان طغرل پیش شیخِ ما آمد و گفت: مرا وصیتی کن.
شیخ ما گفت: کار تو امروز ادای حقوق خلق است، این خلق جمله انبیاء دولت تو اند، به جمله به نظر فرزند نگر، به حطام دنیا و رحمت خلق فریفته مشو که خلایق بندهٔ حاجات خویشند. اگر به حاجات ایشان وفا کنی قبولت کنند، اگرچه بسیار عیب داری، اگر حاجات ایشان نگزاری به تو التفات نکنند اگر چه بسیار هنر داری.

📚«محمد بن منور ــ اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺مقبره پیر استیر، باز مانده‌ از یک مجموعه معماری  مهم و اسرارآمیز با رد پاهایی از تشیع، عرفان، تصوف، مسیحیت، صابئین و بودایی است!؟

⭕️مقبره پیر استیر

#سبزوار
#مقبره_پیراستیر
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌منجمی را بر دار می‌کردند. کسی از او پرسید: این صورت را در طالع خود دیده بودی؟
گفت؛ رفعتی دیده بودم، لیکن ندانستم که بر این موضع باشد!
📚 «فخرالدین علی صفی_لطایف‌الطوایف»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺مقبره پیر استیر بنایی عجیب با کاربری نامتعارف در غرب سبزوار

🛑مقبره پیر استیر

#سبزوار
#مقبره_پیراستیر
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌زنی را که بر حجاج خروج کرده بود، پیش وی آوردند، حجاج با وی سخن می‌گفت و او سر در پیش انداخته بود و نظر به زمین دوخته، نه جواب وی می‌دادی و نه به وی نظر می‌کرد. یکی از حاضران با وی گفت: امیر با تو سخن می‌گوید و تو از او اعراض می‌کنی؟!
گفت: من از خدای تعالی شرم دارم که به مردی نظر کنم که خدای تعالی به وی نظر نمی‌کند!

📚«عبدالرحمن جامی ــ بهارستان جامی»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺آرامگاه بی‌پیرایه ابومنصور ریابی بزرگمرد عرصه سیاست و تقوا در دوران سلجوقی ـــ روستای ریاب گناباد.

⭕️آرامگاه ابومنصور ریابی

#گناباد
#ابومنصور_ریابی
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺آرامگاه امام‌زاده محمد محروق تجلیگاه فرهنگ و هنر عصر صفوی در خراسان.

⭕️آرامگاه امام‌زاده محمد محروق

#نیشابور
#امام‌زاده_محمد_محروق
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️آرامگاه امام‌زاده محمد محروق در نیشابور

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹حدود ۲۰۰ سال پس از هجرت پیامبر (ص) مرزهای قلمرو اسلام تقریبا تثبیت شده بود اما مدعیان خلافت و زعامت در جای جای آن قلمرو به اشکال و انحاء مختلف ابراز وجود و بلوا می‌کردند و ایرانیان مسلمان که در تب و تاب کسب هویت و استقلال زبانی و فرهنگی خود بودند نیز از آن حرکت‌ها بی‌نصیب نمی‌ماندند.
در آن دوران «حسن بن فضل»(سرخسی) در بغداد حکومت می‌کرد، برادرش «فضل بن سهل» تلاش می‌کرد که با کسب رضایت امام رضا(ع) نسبت به قبول ولایتعهدی مأمون، خلافت را از خاندان عباسی به علویان انتقال دهد. «محمدبن ابراهیم طباطبا» از احفاد امام حسن مجتبی(ع) در کوفه دعوی خلافت مسلمین داشت. «ابوالسرایا» از فرماندهان مستعفی «هرثمةبن اعین» در جنگ امین و مأمون به ابن طباطبا پیوست و کوفه را گرفت و لشکریان حسن بن سهل را تار و مار کرد، کمی بعد ابن طباطبا در گذشت (برخی گویند ابوالسرایا او را زهر داد). ابوالسرایا با خدعه یکی از اولاد حضرت علی(ع) را که کودکی کم سن و سال به نام «محمدبن محمدبن زیدبن علی بن حسین(ع)» بود نامزد خلافت کرد و او را وسیله  طغیان خود قرار داد و به سرعت بصره و واسط را متصرف شد اما از «هرثمةبن اعین» مغز متفکر عصر عباسیان، والی و امیر لشکر خراسان شکست خورد و به اتفاق محمد بن محمد (محروق) راهی خوزستان شد.

🔹 در شهر شوش با لشکری که هرثمه در تعقیب او فرستاده بود مواجه شد و با محمدبن محمد اسیر شد. هرثمه ابوالسرایا را به بغداد نزد حسن بن سهل فرستاد که به دستور او کشته شد و محمدبن محمد را به مرو فرستاد که مأمون هر چه صلاح بداند در مورد او اعمال کند. شخصی که مأمور بردن محمدبن محمد به مرو بود در نیشابور او را کشت و پیکرش را سوزاند و پیکر سوخته‌اش را در گورستان تلاجرد نیشابور سال ۲۰۰ ه.ق به خاک سپردند که بعد از از آن واقعهٔ ناگوار، محمدبن محمد به «امام‌زاده  #محمد_محروق» معروف شد.
در اواخر همان سال که حضرت امام رضا(ع) از مدینه عازم مرو بودند، به صراحت « #تاریخ_نیشابور» قبر امام زاده محروق را زیارت کردند و بعد از آن نیز مدفن آن امام‌زاده که یادآور فریب و نیرنگ هرثمةبن اعین، ابوالسرایا و برخی دیگر از دولتمردان مأمون عباسی بود، به زیارتگاه شیعیان نام‌بردار شد و مورد توجه و عنایت خاص و عام قرار گرفت.

🔹از کم و کیف بنای اولیه آرامگاه امام‌زاده محمد محروق اطلاعی در دست نیست و بنای معتبری که امروزه به امام‌زاده محروق منسوب است، در عهد صفویه بازپیرایی یا ساخته شده و بر گرد آن باغ با صفایی احداث گردیده و بعدها نیز تعمیرات و تغییراتی در آن اعمال شده است.
در حال حاضر بنای معروف به امام‌زاده محروق با نقشه‌ای مربع شکل و وسعتی حدود ۹۷۰مترمربع در واقع مجموعهٔ معماری مشتمل بر یک ایوان بلند ورودی در جبههٔ شمالی با دو رواق دو طبقه در طرفین ایوان، گنبدخانه در میانه مجموعه، دو اطاق مربع در دو جانب گنبدخانه که اطاق سمت غربی به صورت چلیپایی با گنبدی آجری ساخته شده و اختصاص به مرقد «امام‌زاده ابراهیم» از اعقاب حضرت موسی بن جعفر(ع) دارد.
علاوه بر دو گنبدخانه یا فضاهای زیارتی محمد محروق و امام زاده ابراهیم، در جبهه‌های شرقی، جنوبی و غربی مجموعه نیز اطاق‌ها و تالارهای مربع و مستطیل با کاربری عبادی ساخته شده که هرکدام با یک درگاهی به بیرون راه می‌یابند.

🔹زیباترین و باشکوه‌ترین بخش این بنا ایوان رفیع ورودی است که با انواع کاشی و کتیبه آراسته شده است. درون ایوان را اِزاره‌ای مزین به کاشی‌های زیر رنگی با زمینه آبی زینت داده، بر بالای ازاره صفحات تزئینی کاشی رنگارنگ در اشکال مربع و مستطیل محصور در حاشیه لاجوردی را زینت داده‌اند. موضوعات تزئینی آن صفحات عبارتند از شمسه‌ای در میانه و نیم شمسه‌هایی بر چهار سوی صفحه، حد فاصل آن‌ها را اشکال ماکویی، لوزی و چند ضلعی به رنگ‌های مختلف پر کرده‌اند، بر فراز آن صفحات و نزدیک پاکار سقف کتیبه ثلث زیبای سفید رنگی در یک قاب لاجوردی بر فراز دیوار نقش بسته است و از پاکار سقف ایوان گوشوارها و طاقنماهای تزئینی در کنار هم قد کشیده و در ناحیهٔ تیزه سقف سر به هم داده، مقرنس‌ها و در نهایت شمسه انتهای سقف را با زیبایی شگفت‌آوری شکل داده‌اند. تمامی زیر طاق جلو ایوان را هم کتیبه پهن ثلث سفید رنگ بر زمینه لاجوردی پوشانده و بر بالای آن کتیبهٔ ریزتری به خط کوفی قهوه‌ای رنگ (در سایه) نوشته شده است. در میانه انتهای ایوان، پیشخوان یا عارضهٔ ایوان مانندی در ابعاد کم با تزئینات کاشی احداث گردیده تا درگاه ورود را در بر گیرد، رویهٔ پایه‌های دو طرف ایوان نیز قاب بندی و درون قاب‌های سه گانه در هر طرف با کاشی‌های رنگارنگ زینت یافته است. درون لچکی‌های دو طرف طاق ایوان را نیز اسلیمی‌ها پر کرده‌اند.
بر فراز پیشانی ایوان هم کتیبه ثلث دیگری نقش بسته که محتوا و ... بزودی خواهد آمد...

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

موسسه فرهنگی-پژوهشی کهن بوم خراسان برگزار می‌کند:

⭕️آتش؛ از اسطوره تا تاریخ

سخنران:
میثم لباف خانیکی
دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران

زمان: پنج‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
مکان: مشهد، فکوری ۳۳، پلاک ۸، واحد ۱

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مقبره نادرشاه

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹کلات نادر عارضه‌ای طبیعی در دل کوه‌های هزار مسجد است که به دلیل تشکیلات ساختاری و موقعیت خود از گذشته‌های دور مورد توجه بوده است.
در عرصه اسطوره، کلات گذرگاهی حد فاصل ایران و توران و جایگاه فرود پسر سیاوش و مادرش جریره و آوردگاه طوس و فرود و در عالم واقع گذرگاهی بین ایران و آسیای میانه بوده که آثار یافت شده در محوطه‌های باستانی آن سوی هزارمسجد و کپه‌داغ در ترکمنستان با یافته‌های باستان‌شناسی دشت‌های درگز، مشهد و نیشابور قابل مقایسه و موید ارتباط فرهنگی و تجاری در دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی می‌باشد. 
در دوران اسلامی نیز کلات اهمیت خود را حفظ کرد اما گویا از اواسط قرن هفتم و عصر ایلخانان مغول دژ کلات تبدیل به یک سنگر دفاعی یا تبعیدگاه یا دژ نظامی شده است. از جمله "ارغون" نوه "هلاکو خان" که با عمویش "احمد تکودار" در جلگه طوس جنگید و شکست خورد، در سال ۶۸۳ه.ق به قلعه کلات پناه برد و با همدستی "امیر نوروز" بر سلطان احمد فائق آمد و با نام "ارغون شاه" به مقام ایلخانی رسید. با توجه به سازه‌های معماری اساسی و مستحکمی که از آن دوران در کلات بر جای مانده به نظر می‌رسد که ایلخانان مغول کاملا بر آن دژ مسلط بوده و توانسته‌اند در آن اقامت درازمدت توأم با عمران، آبادانی و دفاع داشته باشند که بنای اولیه آرامگاهی مستحکم و باشکوه در محل آرامگاه نادرشاه از جمله بناهای عصر ایلخانی دژ کلات است.

🔹"کاخ خورشید" یا "قصر خورشید" نامهای جعلی هستند که از حدود سال ۱۳۳۰خ بر بنای «آرامگاه نادر» شاه افشار در کلات نادر گذاشته شده و پس از آن نه تنها عامه مردم بلکه متولیان و دست اندرکاران هم آن نام را تکرار کرده‌اند در صورتی که  تمامی نویسندگان اسناد و سفرنامه‌ها و متونی که تا اواخر دوران قاجار آن را دیده و به توصیف بنا پرداخته‌اند از آن به عنوان «گور نادر» یا «قبر نادر» نام برده‌اند.
از جمله بنا به نوشته «محمد حسین قدوسی» در کتاب «نادر نامه» در سند معامله منزلی به تاریخ ۱۲ رمضان سال ۱۲۷۴ه.ق ممهور به مهر هفده نفر از علما و معاریف محل، در کلات نوشته شده است: «فروخت ولدان حضرت قلی بیک به علیرضا بیک وکیل باشی یک باب حولی واقع در دارالثبات کلات جنب مقبره نادری».
"کلنل سی. ام .مک گرگر" هم در کتاب «شرح سفری به ایالت خراسان» در سال ۱۲۹۱ ه.ق ضمن توصیف کلات نوشته است: «خان در محلی به نام مقبره نادر زندگی می‌کند».
«کلنل چارلز ادوارد ییت» هم در سفرنامه خود با عنوان «خراسان و سیستان" از کارهای مهمی که در کلات انجام شده نوشته است: «دوم مقبره نادر است که به دستور وی بنا گردید هر چند که در عمل هرگز از آن استفاده نشده است».

🔹تقریبا همه‌ی نویسندگان در ارتباط با معرفی آرامگاه نادر یا «عمارت خورشید» (نام غیرواقعی اما متعادل‌تری که اخیرا بر آن بنا گذاشته شده و آرامگاه نادر با همین عنوان در فهرست آثار ملی ثبت شده است) به خطا رفته و آن را بنایی متعلق به دوران نادرشاه معرفی کرده‌اند در حالی که مطالعات و گمانه‌ زنی‌های نگارنده پیرامون آرامگاه نشان داد که آن بنا در واقع تغییر شکل داده شده‌ی یک برج مقبره متعلق به دوران ایلخانی (قرن ۷و۸ ه.ق) است؛ به این معنی که وقتی در سال ۱۱۵۵ ه.ق نادرشاه تصمیم گرفت برای خود در کلات آرامگاهی بسازد معماران در پاسخ به دستور نادر بنای مستحکمی را که وجود داشت به گونه‌ای تغییر شکل دادند که بنای مورد نظر، جدید و احداث شده در زمان نادر به نظر برسد و جهت حصول به مقصود به گونه‌ای عمل کردند که بخش تحتانی بنا شامل سردابه و غرفه‌های اطراف را در خاک مدفون کردند و بیش از نیمی از بدنه و پوشش مخروطی برج مقبره را که به زیر خاک نرفته بودند، برداشتند و بر فراز شالوده یا مقطع دیوارهای باقیمانده دیوارهای مقبره کنونی را استوار کردند به گونه‌ای که از درون نمای چلیپایی همچون آرامگاه امیر تیمور در سمرقند داشته باشد و در نمای بیرون استوانه ترک‌دار با ۳۶ قاچ نیم استوانه جهت استقرار گنبدی همانند گنبد آرامگاه تیمور، اما با قتل نادر گنبد هیچگاه احداث نشده و بنایی نامتعارف به صورت یک برج باقی ماند.
پس از اینکه بخش پایینی برج مقبره اولیه و غرفه های پیرامون را به زیر خاک بردند، بر فراز آنها نیز غرفه‌های کنونی را احداث و هنرمندان هندی با سنگهای گرانیت کرم رنگ بدنه را پوشش داده و روی سنگها را با اشکال گل، برگ و میوه‌های استوایی آراستند که البته آن کار هم با قتل نادر نیمه تمام ماند و آرامگاه نادر ناقص باقی ماند و بعدها به نامهای غیر واقعی قصر خورشید، کاخ خورشید و عمارت خورشید خوانده شد!

🔹معرفی بناهای تاریخی که هویت ما را نمایندگی می‌کنند با اسم‌های غیر واقعی و سلیقه‌ای نشانه عدم آگاهی از پیشینه و فلسفه وجودی آن‌ها و ناشایست است.
آرامگاه نادر با عنوان عمارت خورشید در تاریخ ۱۳۱۸/۱۱/۲۰ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌میشی از جویی بجست، دنبه وی بالا افتاد، بُز بخندید که: عورت تو را برهنه دیدم!
میش سر برگرداند و گفت: ای بی‌انصاف من سال‌ها عورت تو را برهنه دیدم و هرگز نخندیده و طعن تو نپسندیدم، تو  پس از عمری که یک بار مرا چنین دیدی، چه در سرزنش من پیچیدی؟!

📚"عبدالرحمن جامی _  بهارستان جامی"

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺رباط سفید و نمایی از زیر گنبد بخش سرپوشیده رباط.
این کاروانسرا در صورت باز پیرایی و ساماندهی قابلیت تبدیل به یکی از بهترین پایگاه‌های بوم‌گردی یا پژوهشی در منطقه جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اعتقادی بازه هور را دارد.

⭕️رباط سفید

#مشهد
#رباط_سفید
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط سفید

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹یکی از ویژگی‌های خراسان تنوع اقلیمی این سرزمین است و همین امر از سویی اسباب پیشرفت و شکوفایی فرهنگی و اقتصادی را در این گستره فراهم کرده و از سوی دیگر حمله و هجوم بیگانگان را در طول تاریخ موجب شده است. نمونه شاخص آن‌ها دشت نیشابور است که بستر اصلی "راه ابریشم"، رشته اتصال شرق به غرب عالم بوده و از همان مسیر خونخواران غز و مغول بسیاری از شهرهای خراسان را ویران و مردم را به خاک و خون کشیده‌اند بنابراین، دشت‌ها و دره‌های خراسان علاوه بر این که بیشترین منابع آبی و حاصلخیزترین خاک‌های آبرفتی را برای کشاورزی و دامداری داشته، مناسب‌ترین بستر راه‌ها نیز بوده و همان راه‌ها از سویی مبادله فرهنگ و کالا را امکان پذیر می‌کرده و از سوی دیگر به دشمنان و بیگانگان امکان حمله و هجوم می‌داده است.

🔹یکی از آن دشت‌ها و دره‌ها "بازه هور" یا به قول "محمد حسین مهندس" در سفرنامه رکن‌الدوله "بازه عور" است که تا سده‌های اخیر از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.
بازه هور یا "دره خورشید" دشت یا دره‌ای است که در دامنه شمال غربی رشته کوه "قطار اولنگ" واقع در فاصله حدود ۷۰ کیلومتری جنوب #مشهد گسترده شده است.
این دره در گذشته‌های دور و نزدیک از اهمیت زیادی برخوردار بوده زیرا علاوه بر این که شاهراه منشعب از "راه بزرگ خراسان" یا "جاده ابریشم" (در منزل سنگ بست) به قهستان و کرمان و سیستان از آن دره عبور می‌کرده، بنا به نوشته "افصل‌الملک" اولنگ‌ها (علفزارها) و چشمه‌هایی که از زمین می‌جوشیده بازه هور را خرم و سرسبز جلوه می‌داده و احتمالا جمعیت‌های دامدار، کشاورز و حتی امرا و بزرگان را به خود جلب می‌کرده است.

🔹شاید همان شرایط مساعد و ایده‌آل موجب شده است که بر کناره غربی دره روستای بزرگ "بازه هور" گسترده شود و در جبهه شرقی بازه هور، یکی از آتشکده‌های بزرگ ایران در عصر ساسانیان بر فراز "کوه قلعه دختر" در میان سلسله کوه‌های قطار اولنگ و مشرف بر دشت یا دره خورشید ساخته شود و سالانه هزاران زائر را به آن دشت رویایی فرا خواند و در همان عصر ساسانی زیستگاهی وسیع در دامنه غربی کوه قلعه دختر گسترده شود که کاوش‌ها و گمانه زنی‌های اخیر باستان شناسی منجر به کشف آن‌ها شده و بنای سنگی فعلی برجای مانده معروف به "چهار طاقی #بازه_هور" باز مانده از رونق و آبادی آن منطقه در عصر ساسانیان است. بدیهی است که ادامه کاوش‌ها و مطالعات باستان شناسی در محل، واقعیت‌ها و شگفتی‌های بیشتری را بر ملا خواهد کرد که با سر گذشت ایرانیان در ارتباط بوده و موجب تحول در افکار و اندیشه ایرانیان در برهه‌ای طولانی از تاریخ بوده است.

🔹کاروانسرای معروف به"رباط سفید" بنای ارزشمند دیگری است که بنا به نوشته "افضل‌الملک" در سال ۱۳۲۰ ه.ق: "در وسط اولنگ و مرتع بسیار خوبی واقع شده که اطراف آن را کوه‌ها فرو گرفته، پشت کاروانسرا سه یا چهار چشمه است که آب از زمین می‌جوشد، در بالا دستِ چشمه‌ها نهر آبی که دو فرسنگ باشد جاری است، زمین تمام سر سبز است که مرتع خیول است".
کاروانسرای رباط سفید از دو قسمت سرپوشیده و روباز متعلق به دو دوره زمانی متفاوت تشکیل شده است. قسمت سر پوشیده در دوره صفوی و بخش رو باز حیاط دار در عصر قاجاریه ساخته شده است.
اگر چه متاسفانه کتیبه‌های نصب شده بر پیشانی هر دو بخش به یغما رفته اما محتوای سفرنامه‌ها جهت تاریخ‌ گذاری بنا به ما کمک می‌کنند.

🔹در سال ۱۳۱۱ ه.ق "محمد حسین مهندس"رباط سفید را این گونه توضیح داده است: "موکب والا چهار ساعت به غروب مانده وارد چمن بازه عور کنار رباط سفید گردید. چمن مزبور پر آب و علف و کنار آن باتلاق است و رباط سفید کاروانسرایی است آجری محکم بنا و سرپوشیده و دایر و منزل گاه زوار است. بانی آن مطابق سنگی که بالای درب آن نصب است محمدبن حسین ترشیزی بوده و در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه بنا شده است سنه سبع و ستین و تسعمعایه ۹۶۷"

🔹۹ سال بعد که "غلامحسین خان افضل‌الملک" در مسیر سفر به جنوب خراسان و کرمان #رباط_سفید را دیده بدون آن که از رباط سر پوشیده نامی به میان آورّد، نوشته است "رباط سفید را حاجی امین‌التجار تربتی ساخته است" او از سی حجره و ایوان و علافی و بقالی مستقر در کاروانسرا یاد کرده است. بنابر این می‌توان اطمینان داشت که بخش سرپوشیده رباط سفید در عصر صفوی و بخش روباز آن در دوره قاجار ساخته شده و چنان با یکدیگر ترکیب و الحاق شده که افضل‌الملک آن‌ها را یک کاروانسرا پنداشته است حال این که تفاوت سبک معماری دو بخش رباط کاملا محسوس است. رباط سر پوشیده همانند رباط فخر داود مانند شبستان با ستون‌ها و چشمه طاق‌ها ساخته شده و در حال حاضر آسیب‌ها و خسارت‌های فراوان دیده و رباط روباز دارای میانسرایی وسیع و فضاهای رفاهی و خدماتی مخدوش و نیمه ویران بر جای مانده است....

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌محمود غزنوی پیش دیوانه‌ای نشست. دیوانه چشم بر هم نهاد. محمود گفت: چرا چشم بر هم نهادی؟
دیوانه گفت: برای آن که تو را نبینم.
محمود گفت: لقای شاه عالم را روا نمی‌داری؟!
گفت: در مذهب ما حتی خودبینی هم روا نیست تا چه رسد به غیر دیدن!

📚"عطار نیشابوری _ الهی‌نامه"

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺تن پاره پاره و مجروح چهار طاقی سنگور، یکی از زیباترین بناهای تاریخی خراسان

⭕️چهارطاقی سنگور

#مشهد
#چهارطاقی_سنگور
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مقبره پیر استیر  ۲

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹احتمالا توضیحات بسیط و پر آب و تاب صنیع‌الدوله در مورد مجموعه معماری مقبره «پیر استیر» در ۱۵ کیلومتری غرب #سبزوار موجب شده است که توجه پرسشگران و پژوهشگران دیگری نیز نسبت به آن جلب شود و در توجیه کارکرد آن، خرافه، تصوف و عرفان را در هم آمیزند و آن مکان را ملجاء حاجات، مبدأ کرامات، عرصه حرکات عجیب و نامتعارف قرار دهند.
صنیع‌الدوله از دومین بنا که مسجد پنداشته، به سومین بنا رفته و آن را فضایی مستطیل شکل به طول شانزده و عرض سه ذرع با سقف ضربی از خشت خام دیده است. ظاهراً بر ‌پاکار سقف جای کتیبه‌ای قابل تشخیص بوده اما کتیبه‌ای نداشته است.
آن فضا معماری عجیب و تقریبا غیر معمولی داشته است.
در سمت شمال و جنوبٍ، بر هر قاعده بلند آن فضا هشت «کُریچه» (دخمه، مغاک) تعبیه شده که هر کدام یک درگاهی مستطیل شکل به ارتفاع یک متر و عرض نیم متر داشته و در مجموع شانزده درگاهی به درون صحن فضای مستطیل باز می‌شده است.

🔹آن دخمه‌ها تاریک و بی‌روزن بوده‌اند. دخمه میانی ضلع جنوبی را بعدها تغییر داده و تبدیل به محراب کرده‌اند.
درگاهی‌ها در چوبی و کلون داشته و بر دیوارهای آن‌ها محل گذاشتن چراغ تعبیه شده است.
در توجیه کاربری آن کُریچه‌ها یا دخمه‌ها صنیع‌الدوله نوشته است: «هر کس از وضع ریاضات و ریاضت‌خانه‌های عیسویان با خبر باشد یقین می‌نماید که اینجا را کشیش‌های عیسوی که در ازمنه سالفه در این نواحی بوده‌اند برای ریاضت مرتاضین عیسوی مذهب ساخته و کریچه‌های مزبور همان حجرات تنگ و تاریکی است که فرنگی‌ها سلول می‌گویند و مخصوص ریاضت و جای اقامت و مجاهدت مرتاضین است و اطلاعات خارجی مؤید این حال می‌گردد بعلاوه لفظ سدیر که محققا در اصل سه دیر می‌باشد و از این بر می‌آید که راهبان نصرانی در اینجا سه دیر ساخته بودند و یکی از آن‌ها همان است که حالا معروف به مقبره اولاد کمیل ( #پیر_استیر) است بعد از آن مسلمانان آنجا را چله خانه قرار داده‌اند ... »

🔹ساختار و ترکیب آن مجموعه معماری تا حدود ۵۰ سال پیش که برپا یا قابل شناسایی بوده، برای بازدید کنندگان عجیب و پرسش برانگیز و برای زائران محل کرامات و بر آورد حاجات بوده و به دلیل ابهاماتی که داشته هر کسی از ظن خود آن را توضیح داده است:
ــ شادروان «محمود بیهقی» آن را مدفن پیری از اهل کرامت دانسته و یادآور شده است که برای درمان و برآمدن حاجات، زن و شوهرها شبی در آن جا بیتوته می‌کنند.
ــ همو در جای دیگر نوشته است: لفظ سدیر محققا در اصل سه دیر می‌باشد و از این بر می‌آید که راهبان نصرانی در این جا سه دیر ساخته بودند.
ــ بنا به نوشته «حسن قره خانی» در داخل بنا و بر بالای درٍ خروجی نام دو شیخ به نام‌های شیخ ابراهیم و شیخ حسین نوشته شده که در این بقعه مدفونند.
ــ در «مجله اینترنتی اسرارنامه» آمده است: در سال‌های اولیهٔ ساخت بنا از آن به عنوان خانقاه استفاده می‌شده و عده‌ای از عرفا در این محل دفن شده‌اند، بقایای حوضی واقع در ضلع غربی بقعه به نام حوض خانقاه مؤید این موضوع است. امروزه به عنوان امام‌زاده و پیر حاجات در بین مردم شناخته شده است.
ــ در کتاب «مزارات ایران و جهان اسلام» این گونه آن بنا را معرفی کرده‌اند: سنگ قبری بر دیوار بنا نصب شده که صاحب آن سلطان حسین بن خواجه جمالی بیگ کوسیایی متوفای صفر ۱۰۶۸ ه.ق است.
ــ «حمید معماری» در کتاب ایران ویچ پیرامون این بنا نوشته است:
پیر نام کیومرث انسان نخستین است و استیر را (ستاره) ایشتار و الهه باران و باروری دانسته‌اند و صابئین تنها فرقه عرفانی قبل از اسلام بوده که تا امروز باقی مانده و آن‌ها ستاره پرست بوده‌اند.ایشان تلویحا بنا را متعلق به صابئین دانسته‌اند.
ــ در اوائل سال ۱۳۹۴ دو نفر پژوهشگر ژاپنی در موزه بزرگ خراسان پیش من آمدند. یکی از آن‌ها اظهار داشت که می‌خواهند از یک معبد بودایی در سبزوار بازدید کنند و به راهنمایی نیاز دارند. منظور آن‌ها بنای پیر استیر بود...

🔹در مجموع به این نتیجه می‌رسیم که بنایی که اکنون به «پیر استیر» معروف است اگر چه به دوران تیموری یا صفوی نسبت داده شده اما پدیده‌ای با پیشینه کهن‌تر و سرگذشتی مبهم و اسرارآمیز است. این بنا در سال‌های اخیر به همت معماران اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی مرمت و تثبیت شده اما اکنون شایسته است که پیرامون آن تحقیقات ژرفانگر کتابخانه‌ای و میدانی صورت گیرد و هویت و ماهیت اصلی آن بنا به عنوان یکی از میراث‌های فرهنگی ملموس و ناملموس روشن شود.
مقبره پیر استیر در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۴ به شماره ۳۰۳۶۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
🆔 @labafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

چشم دل باز کن که جان بینی....

اگر با تأمل به پیرامونمان بنگریم زیبائی ها و زشتی های فراوانی خواهیم دید، نماد های اهورائی و اهریمنی را.
از زشتی ها نمی گویم که خاطرتان را بیازارم اما یکی از صحنه های زیبای زندگی را که هر روز بجز جمعه ها در همین مشهد خودمان رخ می دهد مرور می کنیم:
بین ساعت ۶/۵ تا ۸ صبح اگر گذرتان به خیابان فکوری حد فاصل پارک لاله و سه راه صیاد شیرازی بیفتد، پیر مردی را خواهید دید که دوچرخه ای غرق در گل های پلاستیکی و آراسته به پرچم ایران به دست گرفته و نفس زنان و شتابان پیاده در کنار دوچرخه اش آن مسیر را می پیماید، او در پارک و کنار کیوسک کتاب فروشی آرام می گیرد اما نمی نشیند و مدام گل هایش را نوازش و جابجا می کند و زیر لب چیزی را زمزمه می کند.
مشاهده صحنه های عشقبازی او با گل هایش بسیار جذاب و دیدنی است به گونه ای که معمولا جمعی بر اطرافش گرد می آیند و رفتار های عاشقانه اش را نظاره می کنند.
من نتوانستم از کنار آن صحنه های باشکوه بی تفاوت بگذرم، سلام و احوالپرسی کردم و جوابش را با روی گشاده و لبخند گرفتم، نامش «محمد حسین فدوی» و ۷۰ ساله است با جسمی لاغر و اندکی خمیده و صورتی استخوانی، باز نشسته است و مشغله اش این است که صبحگاهان با گل هایش چشم ها را نوازش دهد، یک ساعتی در پارک می مانَد و در آن مدت هم امانت دار ورزشکاران صبحگاهی پارک لاله است.
همه دوستش دارند و به این نتیجه رسیده اند که این مرد عاشق، امانت‌دار خوبی هم هست.
از انگیزه و هدفش می پرسم صادقانه و بی تکلف می گوید عاشق طبیعت و مردم است، گل ها و گیاهان را دوست دارد و چون نمی خواهد گل های طبیعی را بیازارد گل های پلاستیکی را جایگزین آن ها کرده است تا زیبائی گلها را به نمایش بگذارد و به یاد بیاورد. دلش خوش است که دیگران به او و گلهایش توجه می کنند و گاه گل هائی به او هدیه می دهند و او آن ها را به انبوه گل‌های آراسته بر دوچرخه می افزاید.
کاملا مشخص است که چشم هایش همواره در هوای دیدار گل ها و گیاهان و مردمی است که شادمانه در پارک ورزش و پیاده روی می کنند.
باخود می اندیشم که زندگی چقدر زیبا می شود وقتی زیبا ببینیم و زیبا بیندیشیم.

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مقبره پیر استیر ۱

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹ابنیه و اشیاء تاریخی تنها فضاها و احجام فیزیکی نیستند بلکه به مثابه روایتگرانی هستند که آنچه بر آنها و زمانه‌شان گذشته، بازگو می‌کنند.
با قبول چنین فرضیه‌ای، هر یادمانِ باقی مانده از گذشته می‌تواند صادقانه رویدادها و جریان‌های فرهنگی، اعتقادی، هنری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با خود و در دوران شکل‌گیری آن را بیان کند، همان گونه که یافته‌های باستان شناسی شهر سوخته، معبد چغازنبیل، کتیبه بیستون و مسجد جامع اصفهان و... اوضاع علمی، اعتقادی، فرهنگی و هنری  عصر و زمانه خود را به خوبی روایت می‌کنند.

🔹"مقبره پیر استیر" در ۱۵کیلومتری غرب سبزوار بنای عجیب و اسرارآمیزی است که به دلیل برخورداری از فضاهای معماری خاص با کاربری نامتعارف پرسش‌های زیادی را برای بازدیدکنندگان موجب شده و تعابیر و تفاسیر متنوع و گوناگونی را در پی آورده است.
آنچه اکنون از مجموعه معماری پیر استیر باقی مانده، بنایی خشت و گلی و آجری است با نقشه مربع و صورت قبری در کف و گنبدخانهٔ چهار طاقی با پوشش گنبدی نسبتا کوتاه با اندود کاهگل که بر فراز فیلگوش‌ها و طاقنماها استقرار یافته و در نگاه اول یک آرامگاه به نظر می‌آید اما تأمل در جزئیات معماری و اندام‌های پیوست، پرسش‌های فراوانی در مورد چونی و چرایی آن مطرح می‌کند و همان تأملات، دیگران را واداشته تا از دیدن و شنیدن رمز و رازهای آن مجموعه شگفت زده شوند و در پاسخ پرسش‌های فراوان، توجیهات منطقی یا عوامانه ارائه کنند.

🔹قبل از توضیح جزئیات معماری و کاربری آن بخشی از سفرنامه خانم  "شادی گنجی'' در بازدید از مقبره #پیر_استیر را در ویکی پیدیا  نقل می‌کنم:

"درِ اتاق مقبره که باز شد وجودم لبریز از شگفتی بود به خاطر دیدن فضای پیر استیر، وسط اتاق مقبره‌ای بود شبیه همه امام‌زاده‌ها که رویش پارچه‌ای سبز کشیده بودند و دیوار ضلع شمال غربی بنا پر از گهواره‌های پارچه‌ای رنگیِ کوچک که داخل هر کدامشان ۱ تا ۳ عروسک دست ساز بود...(شخصی) برایم توضیح داد: طبق رسمی کهن زوج‌هایی که بچه‌دار نمی‌شدند، شبی را در جوار پیر استیر همبستر می‌شدند تا معجزه اتفاق بیفتد.
اتاق‌های زائران اطراف حیاط که حالا تخریب شده برای همین کار بوده و گهواره‌ها و عروسک‌های داخلشان از آنِ زوج‌هایی که به آرزویشان رسیده‌اند و آن‌ها را نذر پیر استیر کرده‌اند. باورم نمی‌شد چنین سنت کهنی در ۱۵کیلومتری #سبزوار و درست کنار جاده اصلی هنوز زنده است.
وسایل زندگی داخل اتاق اصلی نشان از آن داشت که هنوز زوج‌هایی هستند که با آرزوی بچه‌دار شدن شبی را در این اتاق سر می‌کنند... واژه "پیراستیر" یادآور نام "ایشتار" الهه باروری و عشق است. به ایشتار و شباهتش به نامجای این آبادی فکر کرده بودم اما ایشتارِ بابِلی در میان رودان کجا و استیرِ خراسان کجا؟!
در این که با چنین رسومی در گذشته به خدای باروری و عشق متوسل می‌شدند تا زن و زمین را بارور کنند. شکی نیست اما در اینکه استیر، تغییر یافته همان ایشتار یا همتای آن باشد باید با تردید نگریست.
دهیار روستا می‌گفت: پدر و مادری که به خواسته دلشان می‌رسیدند و بچه‌دار می شدند واژه "پیر" را اول اسم فرزندشان قرار می‌دادند مثل "پیرعلی". نمی‌توانستم از گهواره‌ها و عروسک‌هاش دل بکنم. دلم می‌خواست راه بیفتم  آبادی به آبادی پیدا کنم آدم هایی را  که سرانجام اعتقاد پدر مادرشان به پیر استیر بودند. پدر  و مادرهایی که سال‌ها پیش شبی را در پیر استیر سر کردند.
عروسک‌ها مرا یاد پیکرک‌های بی‌شماری می‌انداختند که از محوطه‌های باستانی پیدا شده‌اند و عشق بازی زن و مرد را نمایش می‌دهند باورم نمی‌شد که ادامه رسمی چنین کهن را در سال ۱۳۹۱هنوز می‌شود دید"

🔹در مورد این بنا و کاربری‌های آن اظهار نظرهای متنوع و شگفت‌انگیز ابراز شده است:
«محمد حسنخان صنیع‌الدوله» در کتاب مطلع‌الشمس از روستای استیر با عنوان «سدیر» نام برده و بعد از توضیح مشخصات روستا به توصیف بقعه معروف به «پیر استیر» پرداخته است، و از شش نفر از علمای اولاد کمیل بن زیاد نام برده که در آن بنا مدفونند. اما آنچه در گزارش صنیع‌الدوله جلب توجه می‌کند شرح بناهای دیگری در مجاورت بقعه پیر استیر و نتیجه‌گیری نهایی او که آن سه بنا در کنار هم همان سه «دیر» بوده که نام «سدیر» برگرفته از آن‌ها است.
او از نخستین بنای مجاور بنای کنونی به عنوان «بنایی غریب» نام برده است: عمارتی مربع متساوی‌الاضلاع که در هر طرف بنا چهار تاق کوچک و بر بالای آن‌ها گنبدی به ارتفاع نه ذرع ایجاد شده است. در سمت جنوب محرابی است که آن هم در ابتدا تاقی بوده که مسدود شده و به محراب تبدیل شده است. سه حجره کوچک در بدنه شمال و دو حجره در بدنه جنوبی است. اهالی آن را مسجد می‌دانند.
در ادامه توصیفِ صنیع‌الدوله از سومین بنای مجموعه و تحلیل عجیب او را مرور خواهیم کرد...
🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

انتخاب دکتر میثم لباف خانیکی در پانزدهمین دوره جشنواره بین المللی فارابی در گروه تاریخ، جغرافیا و باستان‌شناسی در بخش بزرگسال را به عنوان برگزیده دوم با کتاب «باستان‌شناسی ایران ساسانی» تبریک می‌گوییم.
@UT_BastanShenasi

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️آرامگاه ابومنصور ریابی

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

 در تمام طول تاریخ ایران همین دهات کوچک بوده‌اند که مردان بزرگ سیاست و علم و ادب را به شهرهای ایران تقدیم کرده‌اند...         
«باستانی پاریزی ـ حماسه کویر»

🔹روستای نمونه گردشگری ریاب واقع در ۳ کیلومتری جنوب غرب شهر #گناباد علاوه بر بافت معماری سنتی ارزشمند، بادگیرهای زیبا، سنت‌های پسندیده، غذاهای متنوع و گوارا از پیشینه و شخصیت‌های بزرگ و تاثیرگذاری برخوردار بوده است (مرحوم سلطان حسین تابنده به ۲۵ نفر از آن‌ها را در کتاب ارزشمند تاریخ و جغرافیای گناباد اشاره کرده است از جمله:
ابومنصور ریابی، ابوسعید ریابی، ابوطالب ریابی، آقا بزرگ ریابی، حاج میرزا تقی ریابی، جلال‌الدین ریابی، حاج میرزا حسن ریابی، زین‌العابدین ریابی، عبدالجواد ریابی، عبدالحسین ریابی، عبدالرحیم ریابی، عزیزالله ریابی، علی نقی ریابی، علی نقی دوم ریابی، میرزا کاظم ریابی، آقا میرزا محمد ریابی، محمدتقی ریابی، محمدجعفر ریابی، محمدعلی ریابی، میرزا محمود ریابی، محی‌الدین محمد ریابی، معزالدین ریابی، نصرالله ریابی، نورالله ریابی، سید یحیی ریابی.)

🔹شاخص‌ترین آن‌ها «خواجه #ابومنصور_ریابی» و برادرش «ابوسعید ریابی» بودند که بنا به روایت مؤلف مجالس‌المؤمنین: «وزیرانِ محترمِ صاحب جاه و مکنت بودند و رفعت ایشان از آفتاب ظاهرتر است.»
شهرت ابو منصور ریابی بیش از ابوسعید است. او یکی از وزرای طغرل سوم سلجوقی و از چنان جایگاه و شهرتی برخوردار بوده که در  بسیاری از متون معتبر چون: بُحیره، دستورالوزراء، مجالس‌المؤمنین، آثارالوزراء و لغت‌نامه دهخدا به او و خوی و خصلت آزادمنشانه و خداپسندانه‌اش اشاره کرده‌اند، از جمله در کتاب «بُحیره» اثر «نقاش استرآبادی» در شرح احوال او نوشته است:
«چون طغرل بن ارسلان که آخرین ملوک سلجوقی است در سنه تسع و ثمانین و خمسمآئه به سلطنت نشست وزارت به خواجه منصور ریابی ارزانی داشت، او مردی بود کافی و کاردان و خداترس یکی از عادات حمیدهٔ او آن بود که هر بامداد فرض(نماز) بگزاردی و بر سر سجاده اوراد خواندی تا آفتاب طلوع کردی آن گاه سوار شده به خدمت سلطان می‌رفت.
روزی برای پادشاه امر مهمی پیش آمد، ابومنصور را قبل از طلوع آفتاب احضار کرد. او  جواب فرستاده را نداد و طبق معمول تا طلوع آفتاب به سجاده به خواندن دعا مشغول بود و چون پس از احضار تاخیر نمود، مغرضین و دشمنانش از او در نزد سلطان سعایت نموده این امر را دلیل خودسری و خودخواهی و بی‌اعتنایی نسبت به سلطان و امور مملکت گرفته و آن را به سلطان القاء نمودند.
سلطان به خشم بانگ بر او زد که: چرا دیر آمدی؟ ابومنصور گفت: ای پادشاه من بندهٔ خدایم و نوکرِ تو، تا از بندگی خدا فارغ نشوم، نتوانم به خدمت تو آیم. سلطان را آن دلیری خوش آمد و او را محمدت گفت و فرمود که خدای را همیشه بندگی می‌کرده باش تا به برکات طاعت تو اسباب دولت ما منتظم گردد».
ابومنصور ریابی که دوران زندگیش را با عزت و پرهیز گاری سپری کرده بود، پس از مرگ در ریاب به خاک سپرده شد و هنوز مزارش زیارتگاه شیفتگانِ راستی و پاکدامنی است. شاید همان خصلت‌های شایسته موجب شده است که شاعری به نام «بندار رازی» در مدح او و برادرش ۲۷ قصیده غرا بسراید.

🔹آرامگاه ابومنصور در حاشیه جنوبی ریاب در محوطه‌ای محصور واقع شده و به تیمن حضور او گورستانی بر گرد مزارش شکل گرفته است.
آرامگاه ابومنصور ریابی بنایی آجری شامل یک ایوان ورودی و یک فضای مربع شکل مسقفِ چهار ایوانی یا گنبدخانه در پشت ایوان است که از سمت شمال و انتهای ایوان یک درگاهی به درون بنا راه می‌یابد.
پوشش ایوان سه بخشی به وسیله طاق و تویزه اجرا گردیده و بر دیوارها طاقنماهایی ایجاد شده است. بر نمای هر یک از پایه‌های ایوان یک قاب مستطیل عمودی بلند احتمالا جهت اجرای تزئینات کاشی یا کتیبه  تعبیه گردیده اما هیچگاه تزئینات یا کتیبه اجرا نشده است. در درونِ بنا گنبدی عرقچین بر فراز فیلگوش‌ها و درگاهی‌ها استقرار یافته است. بنا در مجموع ساده و بی‌آلایش است و رویه دیوارها و گنبد با کاهگل اندود شده است.
بر بدنهٔ بیرونی بنا در سمت شرقی چهار غرفه و در سمت غربی سه غرفه بر دیوار تعبیه شده که احتمالا جهت استراحت زائران کاربرد داشته است. فضای داخلی فاقد تزئینات یا کتیبه و صرفا با گچ اندود شده است.
برخی مزار ابومنصور را زیارتگاه پنداشته به امامزاده ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)نسبت داده‌اند و بدیهی است که جایگاه والا و مقام معنوی ابومنصور ریابی موجب شده است که آرامگاهش به زیارتگاه تبدیل شود.

📌آرامگاه ابومنصور ریابی بارها به همت خیرین مورد مرمت و حفاظت قرار گرفته و در تاریخ دهم دیماه ۱۳۸۱ به شماره ۶۷۳۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️آرامگاه امام‌زاده محمد محروق  ۲

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹صرف نظر از روایت‌های متفاوت و گاه متناقض پیرامون هویت و شخصیت  «محمدبن محمدبن زیدبن علی بن حسین»(ع)، محل آرامگاه او، هویت و عملکرد دیگر ایفاگرانِ نقش (مانند هرثمة بن اعین، ابوالسرایا، حسن بن فضل و مأمون عباسی) در قصٓهٔ پر غصٓهٔ زندگی و شهادت آن امام‌زاده، آرامگاهی که در نیشابور مجاور آرامگاه خیام به او نسبت داده‌اند، سازهٔ معماری زیبا و پر شکوهی است که تا حدود زیادی معماری، هنر، ادبیات و فرهنگ عصر صفوی در خراسان را تجلی می‌دهد.
در بخش اول این مقوله به مواردی ‌‌پیرامون شخصیت محمد محروق و کلیات معماری آرامگاه‌های محمد محروق و امام‌زاده ابراهیم  در یک مجموعه اشاره شد و در این بخش جزئیات دیگری در مورد معماری و بخصوص کتیبه‌های آن دو بنا بیان خواهد شد:

۱ــ آرامگاه امام‌زاده محمد محروق

به کلیت آن مجموعه معماری «امام‌زاده_محروق» گفته می‌شود اما واقعیت این است که در دل آن مجموعه، مزار «امام‌زاده ابراهیم» هم واقع گردیده که متعاقبا به آن خواهیم پرداخت.
اینک ساختار و تزئینات و کتیبه‌های امام زاده محروق را مرور می‌کنیم:
ورودی امام زاده محروق از انتهای ایوان بلند و باشکوهی در سمت شمال به درون بنا گشوده و بلافاصله به گنبدخانه‌ای که ضریح در آن قرار دارد منتهی می‌گردد.
ایوان برخوردار از معماری فاخری است که قبلاً به توضیح اجمالی آن پرداخته‌ایم اما آنچه به آن ایوان هویت داده، کتیبه‌هایی است که بر قسمت‌های مختلف آن نقش بسته است.
بر ناحیه پاکار طاق و پوشش نیم گنبد ایوان کتیبه‌ای سفید رنگ بر زمینه لاجوردی به خط ثلث نوشته شده که مضمون آن آیةالکرسی و در ادامه، این عبارت است:

«فی دولة السلطان الاعظم تراب آستان خیر البشر ابو المظفر شاه طهماسب الصفوی الحسینی بهادرخان خلد ملکه و سلطانه و افاض علی کافة البرایا عدله و احسانه».

بعد از آن عبارات این چهار بیت از اشعار سعدی شیرازی نقش بسته است:

خدایا تو این شاه درویش دوست
که   آسایش خلق  در  ظل  اوست
بسی  بر   سر   خلق   پاینده   دار
بتوفیق  طاعت  دلش   زنده   دار

  بعد از آن نوشته شده است:
«بنا هذه العماره سیادت و نقابت پناه الساعی میر کمال الدین ابن میر شاه حسین یوسف محمد»

نام معمار مجموعه، «حیدر علی بن ذوالفقار» است که بر بدنه ایوان نقش بسته و مرحوم عبدالحمید مولوی نام «امام قلی» (نجار و سازنده درب‌های چوبی) را نیز از کتیبه ها استخراج کرده است.
از جمله زیبایی‌های ایوان  کتیبه زرد رنگی به شیوه کوفی است که در بالا و فرع بر کتیبه ثلث اصلی، به موازات آن با مضمون: «بسم الله الرحمن الرحیم لم یکن الٓذین کفرو من اهل الکتاب...» (هشت آیه از سوره ۹۸ قرآن کریم)  نگاشته شده است.
بر لبه داخلی پوشش ایوان و پیشانی ایوان نیز کتیبه‌هایی سفید رنگ با خط ثلث و جلٓی نوشته شده و در پایان آن‌ها با خط ریز نوشته شده است؛ احمد النجفی الزنجانی ۱۳۴۲.

بر اسپر ایوان و بالای ورودی یک قاب کاشی مشبک لاجوردی رنگ نصب شده و بر حواشی آن عبارت الهم صل علی منضم به نام پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) با خط ثلث در درون قاب‌های چند وجهی ستاره‌ای شکل به طریق معرق نقش بسته و حد فاصل هر قاب ستاره‌ای شکل یک قاب دایره مزین به القاب جل جلاله در رنگ‌های متنوع تعبیه گردیده است.
در حاشیه پائینی قاب مشبک نیز در درون قاب مستطیل با خط ثلث سفید رنگ نوشته شده است: «ها هما مرقد السید الشهید محمدبن محمدبن زیدبن الامام زین العابدین سنه ۱۳۸۲ الهجری القمری».
نمای داخل گنبدخانه یا بقعه ساده و گچ اندود است و تنها در ارتفاع ۱/۶۵ متری ازاره‌ ای با کاشی زیر رنگی واقع شده است.
برفراز بقعه گنبدی فیروزه ای رنگ به بلندای ۲۶ متر با ساقه استوانه استقرار یافته و با کتیبه‌های معقلی
رنگارنگ قاب گرفته آراسته شده است.

۲ــ امام زاده ابراهیم
در سمت غربی گنبدخانه امام‌زاده محمد محروق یک فضای معماری دیگر قرار دارد که به « #امام‌زاده_ابراهیم» معروف و متعلق به «ابراهیم بن موسی الکاظم»(ع) است. این فضا نیز به صورت چهارطاقی ساخته شده و چهار درگاهی از چهار سو آن را به امام‌زاده محروق در شرق، رواق تالار مانندی در جنوب، خروجی به بیرون از بنا در غرب و کفشداری در شمال ارتباط می‌دهد.
نمای دو طرف ورودی بنا در سمت غرب که رویه‌ی  دیوار غربی مجموعه محسوب می‌شود با کلمه «الله» که با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ نره در هیئت خط بنایی یا معقلی نوشته شده، زینت یافته است. بر فراز چهارطاقی گنبدی آجری با ساقه کوتاه استقرار یافته و رویه ساقه گنبد به کتیبه کوفی مزین است. درون بنا ساده و بی‌آلایش با گچ اندود گردیده و تنها عنصر تزئینی آن ازاره کاشی منقوش پاکار گنبد است.
مجموعه معماری معروف به امام‌زاده محمد محروق بارها مورد مرمت و بهسازی قرار گرفته و در تاریخ ۲۹ آذرماه ۱۳۱۶به شماره ۳۰۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌 مردی نزد افلاطون آمد و گفت: امروز فلان مرد را دیدم که تو را دعا و ثنا همی گفت. افلاطون چون این سخن بشنید، سر فرو برد و بگریست.
مرد گفت: ای حکیم از من چه رنج آمد تو را که چنین تنگدل شدی؟
افلاطون گفت: از تو مرا رنجی نرسید، ولکن مرا مصیبتی از این بدتر چه بُوَد که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید؟!

📚«عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندرــ قابوس نامه»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺بقعه امام زاده محروق در نیشابور، یادآور خدعه و نیرنگ و بی رحمی دولتمردان دستگاه خلافت عباسی

⭕️آرامگاه امام زاده محمد محروق در نیشابور

#نیشابور
#امام‌زاده_محمد_محروق
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…
Подписаться на канал