📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf
⭕️مسجدجامع فردوس، نماد عظمت تون
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹شهر فردوس کنونی تا سال ۱۳۱۴خ تون نام داشته و مسجدی که اکنون مورد بحث ما است « #مسجد_جامع_تون» بوده است.
اگر چه علامه دهخدا در لغتنامه واژۀ «تون» را خرقه، روده، رَحِم، جثۀ آدمی و گلخن معنی کرده، اما به نظر میرسد که وجه تسمیۀ تون بیشتر به «بافندگی» مرتبط باشد زیرا در نواحی جنوب خراسان (قهستان) به کارگاه بافندگی «تون» میگویند و برخی نویسندگان شهر تون را به جهت فراوانی گارگاههای بافندگیش پر آوازه دیدهاند از جمله «ناصرخسرو» در سفرنامهاش این گونه نوشته است: «شهر تون شهر بزرگی بوده است ... و گفتند در این شهر چهارصد
کارگاه بوده است که زیلو بافتندی» و «مقدسی» نیز نوشته است که: «بیشتر اهالی آن شهر بافندگانند».
🔹با توجه به آثار و شواهد بازمانده و نیز رد پای پر رنگ تون در متون تاریخی و سفر نامهها از صدر اسلام تا سال ۱۳۴۷خ که زلزلهای مهیب آن را در هم کوبید، شهر تون یا فردوس کنونی همواره از رونق برخوردار بوده و اگر چه قحطیها و یورشها و زلزلهها آسیبهایی به آن وارد کرده اما هیچگاه از نقشه جغرافیا محو نشده است.
ستونهای برجای مانده از صدر اسلام و محرابی از قرن ششم ه.ق در مسجد کوشک، مسجد جامع دو ایوانی عصر خوارزمشاهی، بخش نوسازی شدۀ مسجد کوشک و حمام کوشک مربوط به دوران تیموری، امام زاده ابراهیم متعلق به دوران تیموری و صفوی و مدارس بزرگ علیا و حبیبیه بازمانده از دوران صفوی و حمامها و آبانبارهای متعدد متعلق به دورانهای مختلف نشانههایی از اهمیت و اعتبار همیشگی شهر تون میباشند. اما از میان آنها «مسجد جامع» جایگاه خاص و والایی دارد.
🔹این مسجد که اکنون در میانه شهر ویرانۀ تون و در کنار راه ارتباطی فردوس_بشرویه واقع گردیده، یکی دیگر از مساجد دو ایوانی خراسان است که بنای آن برخوردار از نقشه و تزئینات معماری همان بناها میباشد.
مسجد جامع تون مانند دیگر مساجد دو ایوانی « #سبک_خراسانی» متشکل از یک میانسرا، یک ایوان قبله، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و ایوان دیگری مقابل ایوان قبله و دو رواق در دو جانب شرق و غرب مسجد بوده که بعدها تغییراتی در آن داده شده است، از جمله ایوان شمالی مقابل ایوان قبله جمعآوری و به شبستان بزرگ ستونداری تبدیل گردیده و یک ردیف چشمه طاق نیز به جلو رواقهای دو جانب مسجد اضافه شده که در نتیجه در حال حاظر فقط نما و ساختار جبهۀ سمت قبلۀ مسجد شیوۀ معماری عصر خوارزمشاهی را نمایندگی میکند.
اگرچه آن هم در پی خسارت زیادی که از زلزلۀ سال ۱۳۴۷خ دیده، مرمت و بازسازی شده است.
🔹مصالح ساختمانی این مسجد آجر است که دیوارها و پوششها و تزیینات معماری را شکل دادهاند. مشخصۀ معماری مسجد جامع تون که با دیگر مساجد دو ایوانی سبک خراسانی وجه مشترک دارد، علاوه بر نقشه، پوشش جناقی با طاق و تویزه و آجرهای مشبک گره دار و آجرهای تراش تزئیناتی است.
هنرمند معمار کوشیده است با تنوعی که به چیدمان آجرهای تراش داده، نقشهای گوناگونی را بر نمای پایهها و لچکیها به نمایش گذارد.
هنرمند همانند #مسجد_جامع_زوزن سرتاسر نمای هر یک از پایههای ایوان را با دو قاب «لا» مانند که با استفاده از آجرهای تراش تزیینی شکل گرفته، پوشانیده آنگاه درون قابها را با آجرهای مشبک مستطیل شکل و حد فاصل دو قاب بر هر طرف ایوان را به شیوۀ #مسجد_جامع_گناباد با آجرهای مشبک بزرگ مربع شکل پوشاندهاند، به گونهای که سرتاسر پایه منقوش به نقش گره به نظر آید با این تفاوت که دو قاعدۀ آجرهای تزئینی این مسجد از حاشیههای تزئینی برخوردارند.
🔹در تزیینات معماری این مسجد نیز از تلفیق آجر و کاشی به گونهای متفاوت استفاده شده به این معنی که درون هر یک از دو زاویۀ حاصل از تلاقی دو قاب «لا» مانند را با یک قطعه کاشی فیروزهای رنگ مثلث شکل پر کردهاند.
لچکیهای دو طرف طاق بر پیشانی ایوان هم با چیدمان آجر مزین بوده و آن چیدمان آجر به صورت «خفته راسته» است که بر اثر زلزله بیشتر آجرها فروریخته و اکنون اندکی بر ناحیۀ پاکار طاق باقی مانده است.
همان تزیینات خفته راسته بر پیشانی غرفههای طرفین ایوان نیز مشاهده میشود اما نمای ایوانچههای طرفین مسجد که بعدها به رواقها افزوده شده، فاقد تزئینات است.
🔹مسجد جامع فردوس دو محراب بر انتهای ایوان قبله دارد محراب اولیه و اصلی بر میانۀ دیوار است که احتمالا بر مبنای باور حنفیان نسبت به امتداد قبله با گرایش به سمت غرب ساخته شده و محراب دیگر که نزدیک به گوشۀ جنوب شرق مطابق قبلۀ شیعیان بعد ها ساخته شده است. تزئین محرابها منحصر به مقرنسهای گچی کم عمق و ساده است.
🔹مسجد جامع فردوس یا تون اکنون تنها بنای کهن و زندۀ فردوس از اواخر قرن ششم ه.ق است که هنوز با صلابت کاربری خود را حفظ کرده و عظمت و اهمیت تون قدیم را قبل از تهاجم خونبار «هلاکوخان» مغول نشان میدهد.
🆔 @labbafkhaniki
📌اعرابی شتری گم کرده، سوگند خورد که چون آن را بیابد به یک درم بفروشد. چون شتر را یافت از سوگند خود پشیمان شد، گربهای به گردن شتر آویخت و بانک میزد:
که میخرد شتری به یک درم و گربهای به صد درم؟
اما بییکدیگر نمیفروشم.
شخصی از راه برسید و گفت: چه ارزان بودی این شتر اگر این قلاده برگردن نداشتی!
📚«عبدالرحمن جامی_بهارستان»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺زیباییها و شکوه رباط شرف
⭕️رباط شرف؛ قصری در بیابان
#رباط_شرف
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌هنگامی که بایزید بسطامی به نزدیک شهر بسطام رسید مردم به پیشوازش از شهر خارج شدند.
بایزید ترسید که بدان سبب خودبینی بر وی چیره شود و از آن جا که بازگشتش به ماه رمضان بود، دست به سفره برد و گردهای نان برگرفت و بخوردن پرداخت.
هنگامی که زاهدان شهر دیدند که روزه میخورد، اعتقادشان به او سست شد و قدرش در چشمشان اندک گردید و بیشترشان از گرد او پراکنده شدند.
بایزید در این حال گفت: «ای دل! درمان تو چنین بایستی کردن» !
📚«عطار نیشابوری_تذکرةالاولیاء»
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️رباط شرف، قصری در بیابان (بخش نخست)
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹« #شاهراه_بزرگ_شرق» ( #راه_ابریشم) که از گذشتههای دور شرق عالم را به غرب ارتباط میداد، به منزلۀ پل ارتباطی و شریان حیاتی شهرهای بزرگی چون «شیان»، «ختن»، «کاشغر»، «بلخ»، «چاچ»، «سمرقند»، «بخارا»، «مرو»، «نیسا»، «سرخس»، «نیشابور»، «قومس» و «ری» محسوب میشد. تردد سنگین کاروانها و مبادلۀ کالا و فرهنگ در آن راه موجب رونق و شکوفایی شهرها و ایجاد تأسیسات متعدد و باشکوه و عامالمنفعه مرتبط با آن راه شده بود که بعضاً توسط خیرخواهان یا پادشاهان یا متمولان ساخته می شدند.
ازجمله «ابن حوقل» در سغد اقامتگاهی دیده که درٍ آن زیاده بر صد سال به روی مسافران گشوده بوده و چه بسا شبانه و نابهنگام بیش از صد یا دویست نفر با ستوران و احشام خود به آنجا میآمدند و تمام نیازمندیهایشان از علف و خوراک فراهم میشد.
🔹«عماد الدین حمزه» رئیس شهر نیسا در بیرون آن شهر کاروانسرای بسیار بزرگی ساخته بود که در آن برای فقیهان جایی، برای صوفیان جایی، برای علویها جایی، برای کاروانیان و رهگذران جایی و برای ستوران و احشام آنها نیز مکانی در نظر گرفته شده بود و از حیث بزرگی بینظیر بود. بناهای خیر در مسیر راه ابریشم متنوع بودند و به نیازهای حیاتی مردم پاسخ میدادند.
ابن حوقل در سمرقند افزون بر دو هزار منبع آب سردِ یخدار و کوزههای آب سرد تعبیه شده بر دیوار برای نوشیدن مسافران دیده است. اما مهمترین و حیاتیترین تاسیسات راه، کاروانسراها بودند که به منزلۀ خانههای امید و امن کاروانیان محسوب میشدند و برحسب نوع، مکان قرارگیری و کاربریشان به گونههای مختلف تقسیم میشدند که مجهزترین و باشکوهترین آنها « #کاخ_رباطها» یا «کاروانسراهای شاهی» بودند که اختصاص به اقامت پادشاهان و امیران و صاحب منصبان داشتند.
🔹بعد از حملۀ ویرانگر مغولان و محو بیشتر شهرهای مسیر آن راه از روی نقشۀ جغرافیا، راه ابریشم تقریبا متروک و بیرونق شد تا جایی که کاخ رباطهایی مثل « #رباط_ماهی»، « #رباط_آبگینه» و « #رباط_ملک» رها شدند و کم کم به خرابههایی تبدیل گردیدند که فقط گاهی چوپانان و عشایر از آنها به عنوان آغل و پناهگاه استفاده میکردند.
🔹جایگاه و موقعیت رباط شرف را آندره گدار که برای نخستین بار آن را در سال ۱۹۴۰م/۱۳۱۹خ مورد بررسی قرار داده، این گونه وصف کرده است: «بنای رباط شرف در نظر کسی که به سراغ آن میرود چنین مینماید که در حفرهای شبیه به حفرههای سطح ماه قرار گرفته است.
با مشاهدۀ آن، این تردید به آدمی دست میدهد که آیا کسی هم توانسته است در چنین مکان خلوتی زندگی کند؟
به نظر میرسد که محل مزبور بدترین محلی بوده است که در دنیا برای سکونت اختیار شده ولیکن در زمان قدیم جادۀ نیشابور-مرو از همین محل میگذشته و البته لازم بوده است که در کنار این جاده در این ناحیۀ غیرمسکون..... عمال سلطان و حتی خود سلطان بتوانند محلی برای استراحت خود بیابند....»
🔹#رباط_شرف کنونی در سال ۵۰۸ ه.ق و در دوران سلطنت «سلطان سنجر» سلجوقی ساخته شده اما روایات متون تاریخی و شواهد موجود حکایت از این دارند که نام این رباط در ابتدا «آبگیره»
یا«انکره» بوده که به مرور به «آبگینه» تغییر شکل یافته و بنای فعلی بر فراز بقایای رباطی دیگر ساخته شده که آن بنا نیز احتمالا تجدید بنای رباط کهنتری بوده است زیرا «ابن خردادبه (متوفی ۲۷۰ یا۳۰۰ه.ق) و «ابن فندق» از آن به نام آنکره یا آبگیرها نام برده که «امیر نوح بن نصر بن احمد سامانی» از خالص مال خود بنا کرده است.
🔹اما دلیل نامگذاری «رباط شرف» که آندره گدار آورده و آنرا به «شرفالدین ابوطاهر بن سعدالدین بن علیالقمی» نسبت داده مقرون به واقع به نظر نمیرسد بلکه احتمالا ناشی از عدم تشخیص واژۀ «شرف» از واژۀ «شرخ» بوده است.
با استناد به «سفرنامه رکنالدوله» #دشت_شرخ محلی است که رباط آبگینه در آن قرار داشته و در آن کتاب به عنوان « #خرابه_شرخ» بر روی نقشه ترسیم شده است. چون نام آن رباط یا خرابه بر کسی معلوم نبوده و آندره گدار نام آن را از کسی پرسیده، احتمالا او آن خرابه را به نام «شَرَخ» معرفی کرده و گدار آن واژه را «شرف» تشخیص داده و بعد از آن، رباط آبگیره یا انکره یا آبگینه را «رباط شرف» نامیده و مصطلح کرده است.
🔹رباط شرف در واقع یک مجموعه معماری نفیس و زیبا شامل فضاهای متعدد با کاربردهای متنوع و آجرکاریهای زیبا و تزئینات و شیوههای معماری و کتیبههای گوناگون و متعدد و حتی سیستم های پیچیدۀ آبرسانی و بهرهبرداری از نزولات آسمانی است که توضیح و توصیف هر یک طولانی و مستلزم تحلیل و بررسیهای همه جانبه به لحاظ تاریخی، اجتماعی، سیاسی، هنری و علمی میباشد و چنان بحثهای پردامنهای در این مقال نمیگنجد. بنابراین ادامه مطلب را به آینده موکول میکنم.
🆔 @labbafkhaniki
⭕️ گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران (شعبه خراسان) و خردسرای فردوسی برگزار میکند.
📌لینک ورود
👇👇
https://meeting5.hsu.ac.ir/b/hak-ktd-vwg
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع رشتخوار، بازماندۀ یک تمدن
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹به تعبیرقرآن کریم خداوند معمار است. بر این اساس در گذشته معماری با هستی خویشاوندی داشت زیرا از یک سو معمار با ساختن بنا، جهانی کوچک بر صحنۀ
کائنات بنا میکرد و از سوی دیگر خداوند نیز برترین معمار تلقی میشد.
با چنین نگرش و برداشتی معمار مسلمان در کارش از خدا تقلید میکرد و بنائی که میساخت همانند آفرینش الهی باید از سه مشخصۀ اصلی: زیبایی، نظم و پایداری برخوردار میبود و دلیل عمدۀ زیبایی و نظم و ماندگاری مساجد و معابد این بود که برای خدا و به خاطر خدا ساخته می شدند؛ زیرا باید مانند خداوند منظم و جمیل و جاودانه باشند.
🔹« #مسجد_جامع_رشتخوار» واقع در حدود ۷۰۰متری جنوبشرق رشتخوار کنونی هم از جملۀ بناهایی است که در گذشتههای دور جهت عبادت خداوند در میانۀ شهری ساخته شده که اکنون اثری از آن شهر بجز همان مسجد بر جای نمانده در حالیکه وسعت و ساختار مسجد حکایت از این دارد که برگرد مسجد شهری و تمدن شکوفایی قرار داشته است.
تا فاصلۀ زیادی از مسجد بر روی تپه ماهورها که حاصل انهدام خانهها و بناهای خشت و گلی محسوب میشوند قطعات سفال مربوط به صدر اسلام تا عصر صفوی مشاهده میشود. برخی پژوهشگران از وجود ۶یا۷ قنات قدیمی در رشتخوار یاد کردهاند که تا سالهای اخیر تنها دو قنات به نامهای «کاریزک» و «گلپوک»از آنها دایر بودهاند.
آبٍ ۶یا ۷قنات جمعیت زیادی را کفایت میکرده است بنابراین منطقی است که بپذیریم رشتخوار در گذشته از رونق و اهمیت زیادی برخوردار بوده اما با شگفتی تا سدههای اخیر نامی از آن در متون نیامده و بیشتر در زمان قاجار در سفرنامهها از رشتخوار، به مناسبت این که بر سر راه تربتحیدریه به خواف قرار داشته نام برده شده است و دلیل عمدۀ آن احتمالا تغییر نام محل بوده است.
🔹«مسجد جامع رشتخوار» یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا #سبک_خراسانی است که تا سالهای اخیر شدت تخریب آن مانع از تشخیص دقیق اندامهای آن شده و پژوهشگران صرفا در مورد یکی از شبستانهای گنبددار آن قضاوت میکردند و برخی آن را مقبره و برخی مثل آندره گدار آن را خانقاه میپنداشتند، اما پیگردیها و گمانهزنیهای باستانشناسی سالهای اخیر نشان داده که آنچه باقی مانده، بقایای مسجدی دو ایوانی است که البته در مراحل مختلف و متوالی تغییر و تحول زیادی به خود دیده و از ریخت اولیه خود فاصله گرفته است. آنچه در گمانهزنیهای باستانشناسی رخ نموده، نشان داده است که مسجد جامع رشتخوار همانند مسجدهای جامع گناباد، سنگان، زوزن و تون دارای یک صحن مستطیل، دو ایوان در سمت شرق و وغرب، دو رواق در دو سمت شمال و جنوب مسجد و دو شبستان گنبددار در دو سوی ایوان قبله بوده که بجز شبستان سمت شمال ایوان قبله و دیوارهها و طاق ایوان بقیه فروریخته و منهدم شده است، اما بقای یکی از شبستانها و شالودۀ دیوارها و پایهها که در کاوشهای باستانشناسی کشف شدهاند، امکان تشخیص و مطالعۀ بنا را فراهم کرده اند.
🔹بر اساس یافتهها شالودۀ اصلی و اولیۀ دیوارها و پایهها و طاقها آجری بوده و احتمالا فراز دیوارها با خشت و گل تکمیل شده است که ناپایداری دیوارهای خشت و گلی انهدام آنها را موجب شده است.
آنچه در ایوان قبله و شبستان شمال ایوان بر جای مانده، نشان میدهد که در دوطرف ایوان دو شبستان با پوشش گنبدی دوپوش و نسبتا بلند وجود داشته که آن دو گنبد قرینه و در دو طرف پوشش جناقی ایوان میتوانسته است چشم انداز بسیار زیبایی برای مسجد فراهم کند.
بر اساس اصل تقارن هر دو شبستان به لحاظ ساختار و تزئینات معماری همانند بودهاند و خوشبختانه سلامت نسبی شبستان شمالی به ما امکان میدهد شبستان منهدم شدۀ جنوبی ایوان قبله را نیز مجسم کنیم.
🔹شبستان شمالی اکنون فضایی با پلان چهار گوش است و معمار جهت تسهیل استقرار قاعدۀ دایرهای شکل گنبد قسمت فوقانی بنا را به هشت ضلعی تغییر داده و هر یک از بخشهای هشت گانه پاکار گنبد را به شکل طاقنمایی با نورگیرهای مشبک برآورده تا هم دیوارها را سبک کند، هم درون را زیبا جلوه دهد، هم ساقه گنبد را تدارک بیند و هم فضای داخلی شبستان را روشن کند.
بر ساقه گنبد یک نوار گچی به عنوان بستر کتیبۀ قرآنی کوفی زیبا بر سرتاسر محیط داخلی کشیده شده و بر میانه دیوار غربی محراب زیبای نقاشی شده تعبیه گردیده که به لحاظ ساختار تزئینی منحصر به فرد است. از رنگهای قرمز اخرائی و سفید و نقوش هندسی در آذین رویۀ دیوارها استفاده شده و آجرهای خفته راسته زیر گنبد به این گونه که چیدمان هر ردیف آجر به صورت «نره» یک ستاره را بر «آسمانه» (سقف) شکل داده است.
طرح تجسمی مسجد جامع رشتخوار بنائی زیبا و باشکوه را متعلق به اوائل قرن هفتم ه.ق شکل میدهد.
🆔 @labbafkhaniki
📌شبیب بن شیبه روزی نزد مهدی اندر آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین خدای تعالی همۀ دنیا به تو داده است، تو راحت جان خویش را لَختی به رعیت ده.
مهدی گفت: آن چیست که به رعیت میباید دادن؟ شبیب گفت: عدل و داد.
📚«امام محمد غزالی_نصیحةالملوک»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺مسجد جامع سنگان
⭕️مسجد جامع سنگان، تجسم تنازع بقا در معماری
#مسجد_جامع_سنگان
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
تبریک و درود به پیشگاه فرهیختگان فرهنگمدار
از خانیک سلام
«خانیک» روستائی واقع در ۲۵ کیلو متری گناباد به معنی چشمه سار در گویش پهلوی ساسانی و به اعتبار سنگ نگاره های کهن از قدمت زیادی بر خوردار است.
درۀ خانیک طولانی ترین درۀ «کوه سیاه» در جنوب گناباد است همان کوهی که در دامنه های شمالیش جنگ اسطوره ای سرنوشت ساز « دوازده رخ» بین ایرانیان و تورانیان رخ داده و با شکست تورانیان ، ایرانیان سر افراز ، از فتنه های مداوم و پی در پی تورانیان رهائی یافتند.
درۀ خانیک یکی از سرچشمه های قنات با عظمت قصبه گناباد هم هست همان قناتی که بر اساس بر آورد های علمی عمیق ترین و کهن ترین قنات و آغاز گر «تمدن قناتی» در ایران در حدود ۲۵۰۰ سال پیش است.
خانیک در میانۀ دره ای سر سبز واقع شده که در آن ۴۲ قنات جاری است ، تنوع میوه ها و گیاهان بخصوص گیاهان داروئی در آن کم نظیر است.یکی از فراوان ترین و مفید ترین درختچه های خانیک سماق است که در شرایط سخت کم آبی با ریشه های بسیار عمیق به حیات خود ادامه می دهد و سهم زیادی از سماق مصرفی ایران را تامین می کند.
آب های نسبتا فراوان، زمین های آبرفتی مناسب و مرتع های کافی در خانیک موجب شده که مردم آن روستا تا حدود نیم قرن پیش در تامین اقلام متنوع کشاورزی و لبنی و صنایع دستی بخصوص انواع بافته ها ایفا گر نقش مهمی در منطقه باشند و وجود سه باب مدرسه وعالمان آگاه،اندیشمندان زیادی را تربیت کنند اما فاجعۀ مهاجرت که از دهۀ ۱۳۴۰خ آغاز شد و هنوز ادامه دارد بیشتر مزایای خانیک را بر باد داد و اکنون خانیک هم مانند اکثر روستاها، ییلاق پایتخت نشینها و به مثابه قطعه ای از شهر با سازه های رنگارنگ چند طبقه است که در زمستان اغلب خالیند و در نوروز و تابستان مملو از جمعیتی که نان و گوشت و لبنیات و تنقلات را از شهرها با خود می آورند و می خورند و می روند و خانیک در زمستان می شود «خانۀ سالمندان»!
نوروز در خانیک هنوز هم حال و هوای خاصی دارد و تا گذشته های نه چندان دور البته خاص تر بود.
از اواسط اسفند با کاشت «کاکل»(سبزه) بر سینۀ دیوارهای خشت و گلی و دوخت و دوز رخت ها با دست پر مهر مادر ها و گلدوزی های زیبا و ماهرانۀ دخترها نوید نزدیک شدن بهار داده می شد و پر کردن «کلیدونها» (کلون ها) یٍ در از سبزه های نو رستۀ کنار جویبارها در عصر روز ۲۹ اسفند و بوی مطبوع «پلو شب عید» شکی باقی نمی گذاشت که صبح فردا آغاز نوروز است ، بهترین روز سال که در آن روز همه شاد بودند و همه چیز ایده آل و عیدی فراوان و بازی و جست و خیز در «عید گاه ها» برقرار.....
ما همواره کوشیده ایم تا آداب عید نوروز را حتی الامکان در خانیک پاس داریم و از سالها پیش بر جایگاه خانۀ پدری خانۀ کوچکی بر آوردیم با مصالح سنتی و شیوۀ معماری ایرانی با الهام از معماری دوران ساسانی و اسلامی .
در سال گذشته تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کردیم و با هزینۀ نه چندان گزاف دست نوازشی به فضاهای زیر زمین و تقریبا متروک خانه کشیدیم و آن فضاها را تبدیل به فضاهای کاربردی مفید مثل پلکان و طاقچه و حوضخانه و نورگیر و اطاق پذیرائیی کردیم و آنها به علاوۀ فضاهای قبلی مجموعه ای فاخر و دلنشین همانند خانه های سنتی ایرانی را تشکیل دادند و تبدیل به یک اثر هنری زیبا شدند و به ما امکان دادند که تحویل سال نورا در آنجا جشن بگیریم و در همۀ لحظات جای دوستان را خالی ببینیم.
باشد که اقدام ما الگویی باشد برای کسانیکه می خواهند به سنتها و آداب و شیوه های زیبا و خودمانی معماری ایرانی وفادار بمانند. کامتان شاد و عمرتان دراز باد
⭕️میل کرات، مظهر زیبایی و مقاومت
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹امروزه زرق و برق تکنولوژی و فناوریهای نوینِ متنوع و شگفتانگیز نسل جوان و نوجوان را نسبت به گذشته و الزامات زندگی سنتی بیگانه کرده است؛ در حالیکه مسلما زندگی امروز بر شالودۀ گذشته بنیان گرفته و میدانیم که هر کشف و ابداع و نوآوری ریشه در گذشتههای دور دارد. اگر حدود یک میلیون سال پیش انسان، نخستین ابزار سنگی را نمیساخت و راه خود را از حیوانات جدا نمی کرد، امروزه نمیتوانست بر سطح ماه راه برود.
الزامات زندگی سنتی گذشته ابزار و عواملی بودند که انسان را در سازگاری با محیط و طبیعت یاری میدادند و امکان زیست در شرایط گوناگون برایش فراهم می آوردند. کمی بیندیشید، اگر در مسیرهای طولانی کاروانسرا یا آبانبار نبود چه اتفاق میافتاد؟
🔹میلها یا منارهها هم از جملۀ آن عوامل بودند. راههای امروز با گذشته قابل مقایسه نیستند. راهها در گذشته خطهای کمرنگ و باریک و نامنظمی بودند که در مناطق کوهستانی چندان مشخص نبودند و در کویر و بیابان در زیر ماسه بادی و رمل گم میشدند و جهت نجات مسافران مسیر این گونه راهها در کوهستان میلههای بلند سنگی یا آجری و در کویر سازههای بلند مخروطی شکل از سنگ یا گل با بدنههای سفید شده را با فاصلههای قابل دید از یکدیگر میساختند تا مسافران مسیر راه را با نگاه به آنها تشخیص دهند.
🔹اکنون میلههای سنگی در راههای کوهستانی ایذه به شهرکرد و میلههای مخروطی در راههای قدیم کویری یزد به طبس و کرمان به خور موجودند. اما منارهها یا برجها یا میلها درکنار راههای نسبتا پررفتوآمد معمولا با نمای زیبا و آراسته ساخته میشدند و علاوه بر اینکه راهنمای مسافران محسوب میشدند، گاه نقش رسانه را نیز ایفا میکردند، زیرا همان گونه که از نامشان برمیآید «مناره» محل «نار» (آتش) و «نور» بود. از سویی شعلۀ آتش که بر فراز مناره از دور دیده میشد میتوانست راهنما باشد و از سوی دیگر مشعلداران میتوانستند بر فراز آنها با حرکت نمادین مشعل فروزان اخبار مهم و سرنوشتساز را در زمانی کوتاه از شهری به شهر دیگر مخابره کنند. البته تمامی نقاط قابل دید بر فراز کوهها وتپهها چنان نقشی داشتند، اما در نقاطی که عارضۀ مناسب طبیعی وجود نداشت، نقیصه با معماری جبران میشد و معماران و هنرمندان علاوه بر رفع نیاز مخابراتی، با استفاده از فرصت، هنر نمایی نیز میکردند و نفیسترین شاهکارهای معماری و هنری را میآفریدند.
🔹« #میل_کرات» یکی از آن برجها یا منارههای چند منظوره است که در سال ۴۸۴ه.ق بر فراز تپۀ کرات در فاصله ۲۷ کیلومتری جنوب شهر #تایباد ساخته شده است. در اطراف میل کرات بقایای معماری سنگی گستردهای مشاهده میشود و به فاصلۀ کمی از آن بقایای آبانبار و کاروانسرایی سنگی و نسبتا بزرگ از نوع کوهستانی و سرپوشیده موجود است که گنبدخانۀ هشتی آن هنوز برجای مانده است.
بقایای معماری و فرهنگی باقی مانده در کرات نشانههای اهمیت آن نقطه بر سر راه نسبتا پررفتوآمدی است که در گذشتههای دور قاین در قلب قهستان را به زوزن و خواف و پوشنگ و هرات و جام ارتباط میداده است.
🔹میل کرات مثل دیگر سازههای عصر سلجوقی بنایی آجری و فاخر است. این مناره به بلندای بیش از ۲۵متر با یک رشته پلکان مارپیچ درونی منتهی به یک مأذنه یا بالکن دَوَرانی با جان پناه، از دو بخش تحتانی به شکل منشور هشت ضلعی تا ارتفاع ۱۵متر و بخش فوقانی به شکل استوانه به ارتفاع بیش از ۱۰ متر، بر قاعدۀ هشت ضلعی با محیط ۲۰ متر ساخته شده است. وضعیت فعلی بنا به گونهای است که زمین لرزهها و آسیبهای انسانی آن را ناقص، کج و از هیأت اولیه خارج و مخدوش کرده به گونهای که «ادوارد استوارت» که در دوران ناصرالدینشاه میل کرات را دیده، آن را با «برج پیزا» در ایتالیا مقایسه کرده است، اما مقاومت بنا در برابر حوادث و زیبایی خیره کننده گرهچینیها و آجرکاریها و کتیبۀ آن ایجاب میکند که آن بنای نفیس و زیبا به هر قیمتی حفاظت و معرفی شود و در معرض دید و مطالعۀ گردشگران و پژوهشگران قرار گیرد. در این بنا معمار و هنرمند چیره دست ایرانی کوشیده است با چیدمان آجر در ابعاد و اندازههای متفاوت زیباترین نقشها را بیافریند و به چشم بیننده احترام بگذارد.
🔹میل کرات به لحاظ ساختار با #منار_جام در شرق هرات و به جهت تزئینات با منارههای #خسروگرد_سبزوار و #فیروزآباد_بردسکن و #تاریخانه_دامغان و #مسجد_جامع_سمنان و #سنگ_بست قابل مقایسه است.
ارزشها و جاذبۀ میل کرات موجب شده است که علاوه بر خیل کارشناسان ایرانی مستشرقین اروپایی چون «سون هدن» در سال ۱۲۸۵ خ و «آلفونس گابریل» در سال۱۳۰۷خ و «آندره گدار» درسال۱۳۱۹خ از آن بازدید کرده و ارزشهای معماری آن را ستوده اند. این بنا در پانزدهم دیماه ۱۳۱۰خ به شماره ۱۲۳ در #فهرست_آثار_ملی به ثبت رسیده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌کبوتری را گفتند: چونست که تو دو جوجه بیشتر نیاوری، چون مرغ خانگی بر بیشتر از آن قدرت نداری؟
گفت: جوجۀ کبوتر غذا از حوصلۀ پدر و مادر خورد و جوجۀ مرغ خانگی از هر راهگذر. از حوصله ، غذای دو بچه بیش نتوان داد و از راهگذر، روزیِ هزار جوجه توان گشاد.
📚«عبدالرحمن جامی _ بهارستان»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺تزئینات آجری مسجد جامع گناباد
⭕️مسجد جامع گناباد، نخستین مسجد سبک خراسانی
#مسجد_جامع_گناباد
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺ایوان قبله مسجد جامع تون
⭕️مسجد جامع فردوس، نماد عظمت تون
#تون
#مسجد_جامع_فردوس
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️رباط شرف؛ قصری در بیابان (بخش دوم)
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹 #رباط_شرف (رباط آبگینه) در میانۀ «دشت شَرَخ» و در شمالشرق روستای «چکودر»، در مسیر راه قدیمی مزدوران به سرخس (راه ابریشم) قرار گرفته و تا روستای «شورلق» برکناره جادۀ فعلی سرخس ۶کیلومتر فاصله دارد. فاصلۀ رباط شرف تا مشهد ۱۴۰کیلومتر و تا سرخس ۵۶کیلومتر است. این بنا با ۴۶۴۴مترمربع وسعت، در واقع مجموعه فضاهایی است که بنا به نوشتۀ «آندره گدار» در سال۵۰۸ ه.ق ساخته شده است.
🔹با توجه به محتوای متون و شواهد موجود، بنای کنونی گسترش یافتۀ کاروانسرایی کهنتر است زیرا اکنون ما در دوطرف ورودی کنونی و زیر کف شترخوانهای حیاط اولی و اطراف حیاط دومی شاهد شالودههای باقیمانده از دیوارها و پایههای بنای قدیمیتری هستیم که واضحترین آنها خرندهای اولیۀ جلو ایوان و ایوانچهها میباشند که از خرندهای کنونی جلوترند.
🔹رباط شرف مشتمل بر دو حیاط به هم پیوسته است که احتمالا حیاط انتهایی، ابتدا ساخته شده و بعد از آن، حیاط اولی به آن ملحق شده است. هر یک از دو حیاط کاروانسرا کارکرد خاص و ویژگیهایی در ساختار، تزئینات و کاربری داشته است.
حیاط اول به طول۳۲/۴۸ و عرض۱۶/۴ متر، مشتمل بر چهار ایوان مشرف بر میانسرا، یک راهرو یا دالان ورودی در امتداد جنوبشرق به شمالغرب، یک مسجد در سمت چپ راهرو، اطاق نگهبانی در سمت راست راهرو، دو شترخوان (اسطبل مخصوص نگهداری شتر) در دو سمت دالان ورودی و اطاقها و فضاهایی احتمالا با کاربریهای خدماتی و یک مخزن آب سرپوشیده در میانۀ صحن میباشد.
🔹حیاط انتهائی نیز با ۳۱/۷۵متر طول و ۳۱/۴ متر عرض برخوردار از چهار ایوان، یک دالان ورودی، یک مسجد در سمت چپ دالان، یک اطاق مقابل مسجد، اسطبلهای شاهانه، یک فضای مربع شاهنشین در انتهای ایوان شمالی، دو اقامتگاه شاهانه در دو طرف ایوان و یک مخزن بزرگ آب در میانۀ صحن است.
هر یک از اقامتگاههای شاهانه خود متشکل از یک فضای مرکزی چلیپایی شکل چهار ایوانی و سه اطاق است که اطاقهای منتهی الیه طرفین بزرگتر و دارای یک مخزن آب سرپوشیده در زیر کف و مرتبط به مخزن بزرگ حیاط دوم میباشد.
🔹رباط شرف بدون تردید یک اثر معماری و هنری ارزشمند است که به دست اساتید زبردست و توانا با اشراف کامل بر علوم ریاضی و فیزیک و روانشناسی ساخته شده است زیرا ایجاد فضاها و سازهها و کتیبهها و تزیینات متنوع چنان با دقت و رعایت تناسب در جای خود قرار گرفتهاند که بدون محاسبات دقیق امکان تحقق آنها محال به نظر میرسد.
رباط شرف به لحاظ کاربرد هنرهای تجسمی و بخصوص آجرکاری، حجت است. به گونهای که نمیتوان تصویری حاصل از نحوۀ چیدمان آجر فرض کرد که در رباط شرف اجرا نشده باشد و عجیب و جالب این که گویی هنرمند اصرار داشته که حداکثر تنوع را در نقشها و کتیبههای آجری اعمال کند. هنرمند در جهت نیل به این هدف، در جزییات حتی تقارن را نادیده گرفته و در تزیینات و چیدمان آجرهای فیلگوشها و لچکیها و سقفها و محرابه
های پیرامون حیاط از فرمها و شیوههای متنوع و متفاوت استفاده کرده است.
بیجهت نیست که رباط شرف را « #موزه_آجر» لقب دادهاند.
تنوع در گچبریها مانند تفاوت گچبریهای محراب و دیوار مسجدها با یکدیگر و تفاوت گچبریهای زیر طاق ایوان شمالی حیاط انتهایی و اسپر ایوان حیاط جلوی را نیز شاهدیم.
🔹کتیبهها هم در رباط شرف متنوعند، مانند کتیبههای کوفی درشت دور ایوانها و کتیبۀ نسبتا ریز پیشانی ایوان شمالی.
تزئینات رباط شرف منحصر به آجرکاری و گچبری و کتیبه نبوده بلکه سعی شده است تمامی نمای دیوارها و زمینۀ کتیبهها را به شیوههای مختلف زینت دهند.
دیوار بلند و عریض بر محیط کاروانسرا و برجهای ملحق به آن، حفاظت و امنیت آن کاخ رباط را تامین میکردند اما گویا نتوانستهاند از تهاجم غزها در سال ۵۴۸ه.ق پیشگیری کنند که آثار و ترمیم آن ویرانگریها را به سال۵۴۹ ه.ق در کتیبه و اسپر ایوانهای بلند رباط شاهد هستیم.
🔹تامین آب در رباط شرف امری بسیار مهم و جدی بوده به گونهای که موجب نامگذاری آن به «آبگیره» شده است.
یک مخزن بزرگ و حداقل سه مخزن کوچکتر در بخشهای مختلف آن از آبهای جاری دامنههای شرقی ارتفاعات مزدوران در زمستان آب میگرفته و علاوه بر آن با درایت و مهارت خاص آب باران را از بامها جمعآوری و از طریق کانالهای تعبیه شده در جوف دیوارها و زیر کفها به مخزنها انتقال میدادند.
🔹در رباط شرف از اطلاعرسانی نیز غافل نبودند. در سمت جنوب و به فاصلۀ کمی از رباط شرف چاپارخانۀ بزرگ و مجهزی ساخته شده که کارکرد آن نامهرسانی و پیامرسانی بوده است. حتی برخی اظهارنظر کردهاندکه در رباطشرف فضاهای خاصی به عنوان « #کبوتر_خانه» نیز جهت کبوتران نامهبر ساخته بودند.
رمز و رازها و فنآوریها و زیباییهای نهفته در رباطشرف فراوان و نیازمند پژوهشهای ژرفانگر است.
🆔 @labbafkhaniki
🔹خدای را سپاسگزارم که شوق و انگیزۀ تحقیق و پژوهش عطا فرمود و موجب شد که تاکنون شماری از پدیدههای اسطورهای و بناهای تاریخی خراسان را در این کانال معرفی کنم، که خوشبختانه با استقبال گرم علاقهمندان مواجه شده و گروهها، کانالها و برخی خبرگزاریها نیز آنها را به اشتراک میگذارند که جای تشکر دارد.
🔹اما با شگفتی گاه مشاهده میشود که با نادیده گرفتن حقوق معنوی مؤلف در انعکاس مطالب، اشارهای به کانال مبدأ یا نویسنده نمیکنند!
شگفتانگیز این که خبرگزاری «میراث آریا» که باید حافظ منافع اینجانب به عنوان همکار باز نشستۀ خود باشد نیز در انعکاس مطالب برداشت شده از این کانال نامی از نویسنده یا کانال مبدأ نیاورده است که دو نمونه زیر از آن جمله است. کاش از دلیل این امر مطلع بودیم.
🔺رباط شرف
⭕️رباط شرف، قصری در بیابان
#رباط_شرف
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌هشام بن عبدالملک از ابوحازم مکی پرسید:
آن چیست که بدان نجات یابم؟
گفت: آن که هر درمی که ستانی در جایی ستانی که حلال بُود و به جایی دهی که حق بُود.
📚«عطار نیشابوری _ تذکرةالاولیاء»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺بقایای مسجد جامع رشتخوار
⭕️مسجدجامع رشتخوار، بازماندهی یک تمدن
#مسجد_جامع_رشتخوار
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع سنگان، تجسم تنازع بقا در معماری
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹در مواجهه با سازههای معماری تنها شاهد شکوه و عظمت و زیبایی نیستیم، بلکه بسیاری از آنها به مثابه حافظۀ تاریخی ما، یادآور وقایع تلخ و شیرینی هستند که در طول تاریخ رخ دادهاند؛ مانند #حمام_فین در کاشان که یادآور جنایت بزرگ قتل امیرکبیر است یا #تخت_جمشید که تجلیگاه نمادهای اسطورهای و یادآور اقتدار امپراطوری ایران در ۲۵۰۰ سال پیش است، یا آرامگاه #یعقوب_لیث_صفاری در #جندی_شاپور و آرامگاه #امیر_اسماعیل_سامانی در بخارا و #آرامگاه_فردوسی در طوس که سعی و تلاش آنها در ارتقای فرهنگ ایرانی و زنده کردن زبان فارسی را تداعی میکند و......
🔹« #مسجد_جامع_سنگان» هم در شمار بناهایی است که از حدود ۷۵۰ سال پیش با سماجت برجای مانده و علاوه بر اینکه زیباییهای خود را به رخ میکشد، زلزلههای متوالی منطقۀ خواف و تنازع بقای خود را در مواجهه با آن زلزله ها حکایت می کند. به استناد کتاب«تاریخ_زمین_لرزههای_ایران» تالیف «نیکلاس امبر سز» و «چارلز ملویل»، زلزلههایی در سالهای ۱۴۶ ه.ق، ۴۵۸ ه.ق، ۷۳۷ ه.ق، ۹۵۶ه.ق، ۱۰۲۶ ه.ق، ۱۰۲۸ ه.ق و ۱۳۰۲ ه.ق منطقۀ خواف را لرزانده، اما گویا شدیدترین زلزله در خواف به سال ۷۳۷ ه.ق به مرکزیت شهر «جیزد» واقع بین رشتخوار و سلامه رخ داده است.
🔹آن زمین لرزه که پهنۀ وسیعی از زوزن تا دوغ آبادِ زاوه را لرزانده و بسیاری از ابنیه و عمارات را با خاک یکسان کرده، به قدری مهیب و ویرانگر بوده که اشخاصی چون خطیب « #ابوالخیر_زوزنی» و « #مجد_خوافی» و « #فصیح_خوافی» از آن یاد کرده و آمار دهشتناکی از کشتار مردم دادهاند. از جمله بنا به گفته ابوالخیر زوزنی فقط در قصبۀ جیزد سی هزار تن معدوم شدند و مجد خوافی آن واقعه را این گونه به نظم آورده است:
صباح دوشنبه ربیع نخست
شب چارده هفتصد و سی و هفت
زمین جنبشی کرد بر اهل خواف
بسی فتنه تا روز محشر به خفت
اگر بگذری بر نواحی جیزد
ببینی که بر آن جماعت چه رفت
به سنگ اجل خرد شد زیر خاک
بسی گردن سر فرازانِ زفت
احتمالا همان زلزله موجب شده است که بناهای با عظمتی چون #مسجد_جامع_زوزن، #مدرسه_نظامیۀ_خرگرد و #مسجد_گنبد_سنگان و #مسجد_رشتخوار تخریب شوند و ایوان قبله و غرفههای دوطرفه ایوان و رواقهای مسجد جامع سنگان هم رانش کرده و در شرف فروریزی قرار گیرند اما ظاهراً با ریزش دوغاب گچ در شکافها و مهار دیوارها با ایجاد ساباط و پشتیبان، از ویرانی نجات یافته و تاکنون به گونهای غیر عادی با ایوانی ذوزنقهای شکل و رواقهای تابدار و متمایل به طرفین برجای مانده است.
🔹مسجد جامع سنگان در «کوچۀ آب» شهر سنگان_خواف واقع است. آن مسجد از نوع مساجد دو ایوانی عصر خوارزمشاهی یا
« #سبک_خراسانی» است که به شیوه #مسجد_جامع_گناباد با دو ایوان و دو رواق بر دو جانب مسجد ساخته شده است. صحن مسجد مستطیل شکل به طول۱۴/۶۰ و عرض۱۱/۵۰ متر و ایوان قبله با دهانۀ ۴/۳۳ و ارتفاع ۷/۸۸ متر میباشد. ایوان مقابل ایوان قبله کوچکتر بوده که سقف آن منهدم گردیده و ساختار آن دگرگون شده است. هر یک از رواقهای طرفین مسجد مشتمل بر ۶ غرفۀ مرتبط با یکدیگر است که در مجموع یک معبر سرپوشیده را شکل می دهد.
تمامی رویۀ دیوارها و پایههای ایوانها و غرفهها مزین به آجرهای تراش در ابعاد و اشکال متنوع بوده که اکنون تعداد کمی از آنها بر جای خود نصب است و تعدادی از تزئینات جابجا شده است. ازجمله آجرهای مشبک با نگینهای زیبای فیروزهای رنگ که همچون مسجد جامع گناباد بر درون قاب عمودی نمای پایههای ایوان قبله نصب بوده و نیز آجرهای تراش تزئینی، لچکیهای دوطرفه طاق غرفهها، اکنون بر لچکیهای دوطرفه طاق ایوان قبله نصب شده که با آجرهای تراش تزئینی اولیۀ آن موضع متفاوت است حتی قطعههایی از کتیبههای آجری قالب زدۀ عصر سلجوقی از یک بنای تخریب شدۀ دیگر (احتمالا مسجد گنبد سنگان) نیز بر لچکیهای دوطرفه طاق ایوان قبله نصب شده است.
🔹تزئینات آجری خاص این مسجد به اشکال لوزی، مثلث، گل و برگ، نیم دایره و ماکویی تراشیده شدهاند.
بر پاکار سقف جناقی چند قسمتی ایوان قبله نواری تزئینی در هیأت نقش آجری خفته راسته و پلکانی نقش بسته و بر انتهای ایوان محراب کم عمقی تعبیه گردیده و با مقرنس و شمسه و نقش محرابی و ماکویی گچی آراسته شده است. شواهد باقی مانده حکایت از این دارد که مسجد جامع سنگان هم مانند دیگر مساجد سبک خراسانی درون گرا و آکنده از تزئینات متنوع آجری بوده است.
🔹مسجد جامع سنگان در بیستم مهر ماه ۱۳۷۶ به شماره۱۹۲۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و اخیرا به همت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی مرمت و تثبیت شده است.
بدون تردید این مسجد یکی از جاذبههای گردشگری است که هر بیننده را به شگفتی وا میدارد.
🆔 @labbafkhaniki
ضمن آرزوی سالی خوش و توآم با شادکامی وتندرستی و موفقیت بعد از روزهای پر جنب و جوش نوروز معرفی ابنیۀ فاخر خراسان را پی خواهیم گرفت تا با استفاده از فرصت با تامل و تعمق بیشتر با شگفتیها و زیبائیهای میهن عزیز آشنا شویم.💐💐💐
Читать полностью…📌پسری را پرسیدند: میخواهی پدرت بمیرد تا میراث وی بگیری؟
گفت: نی، اما میخواهم که او را بکشند تا چنان که میراث وی بگیرم، خونبهای او نیز بستانم!
📚«عبدالرحمن جامی_ بهارستان»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺زیباییهای میل کرات
⭕️میل کرات، مظهر زیبایی و مقاومت
#تایباد
#میل_کرات
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع گناباد، نخستین مسجد سبک خراسانی
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹شکوه و عظمت معماری ایرانِ دوران سلجوقیان (۵۲۲-۴۳۲ه.ق) در دورۀ خوارزمشاهیان (۶۲۸-۴۹۰ه.ق) هم با تغییراتی ادامه یافت از جملۀ آن تغییرات دگرگونی در تزئینات معماری بود؛ مانند گرایش به استفاده از تزئینات آجر تراش در دورۀ خوارزمشاهی به جای تزئینات آجری قالب زده و تلفیق آجر و کاشی در تزئینات معماری.
🔹اما مهمترین تغییرات، در نقشۀ مساجد رخ داد و جالب این بود که خاستگاه آن تغییرات، خراسان بود. به همین دلیل آندره گدار شیوۀ جدید ساخت مساجد خراسان را « #سبک_خراسانی» نامیده است. مساجد دو ایوانی سبک خراسانی که در ادامۀ مساجد چهار ایوانی رواج یافت، در سال ۶۰۹ ه.ق با ساخت « #مسجد_جامع_گناباد» در میانۀ شهر #جنابد قدیم آغاز شد و به دیگر شهرهای خراسان از جمله #زوزن، #سنگان، #تون(فردوس)، #فریومد و #رقه تسری یافت. این نوع مساجد مشتمل بود بر یک میانسرا یا صحن، دو ایوان در جهت قبله و مقابل آن، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و دو رواق بر دو جانب شرقی و غربی صحن.
🔹این مسجدها معمولا درونگرا و آکنده از تزئینات آجری، کاشی و گچبری بودند. مسجد جامع گناباد که اکنون در « #کوی_شرقی» (قصبه شهر قدیم) قرار گرفته، تغییر و تحولات فراوان به خود دیده است.
وجود طاقی با کتیبۀ کوفی آجری واقع در شبستان شرقی ایوان قبله شاهد بر این است که در دوران سلجوقی نیز در این محل مسجد با عظمتی وجود داشته و با استناد به سنۀ ۶۰۹ ق در پایان کتیبه اطراف ایوان قبلۀ مسجد کنونی به نظر می رسد که عمدۀ فضاهای مسجد در آن تاریخ ساخته شده باشد، اما در دوران ایلخانی هم مسجد تغییراتی به خود دیده و ایوان مقابل ایوان قبله با مختصر انحرافی نسبت به ایوان قبله تجدید بنا شده و در مشرق آن نیز شبستانی با یک محراب گچبری به شیوۀ محرابهای دوران ایلخانی با کتیبۀ نسخ ساخته شده است.
🔹احتمالا در دوران صفویه هم رواق شرقی مسجد عریضتر وبا اضافه کردن یک ردیف ستون به شبستان تبدیل شده و در شمال آن شبستان دالانی تعبیه گردیده و علاوه بر ورودی اولیه شرقی، یک ورودی هم از گوشۀ شمالشرقی به مسجد راه یافته است و محراب ایوان قبله با بلوکهای گچ قالبریزی شدۀ منقوش به نقوش گیاهی و هندسی زینت یافته است.
در دوران قاجار بر بالای ورودی شمالشرقی تزئینات گچی برجسته به صورت نقوش گیاهی و پرنده نقش بسته است .
🔹در سال ۱۳۴۷خ به دنبال وقوع زلزلهای مهیب، مسجد خسارات جدی دیده و آسیب زیادی به ساختار و تزئینات آجری و گچی ایوان قبله وارد آمده که در سال ۱۳۵۳خ مرمت و تثبیت شده است.
بقایای کتیبههای کوفی آجری بر پاکار سقف چند بخشی و جناقی ایوان قبله حاکی از وجود احتمالی کتیبهای سرتاسری در آن ناحیه است.
🔹در گمانه زنیهای کف مسجد علاوه بر بقایای معماری سدههای اولیۀ هجری قمری، در مرکز صحن، حوضی مستطیل با دیوارها و کف که با ساروج اندود شده بود ظاهر شد که بعدها با خاک پر شده بود. بقایای معماری باقیمانده در میانۀ حوض این فرضیه را تقویت میکرد که گویا یک بنای #چهار_طاقی کوچک در آن جا وجود داشته که از میان رفته است. شواهد نشان می داد که آن حوض در زمان خوارزمشاهیان همزمان با تجدید بنای مسجد دوران سلجوقی ساخته شده است.
🔹در حال حاضر مسجد جامع گناباد با صحنی به طول۶۶ و عرض۴۴ متر، ایوان قبله در سمت جنوب با دهانۀ ۹ متر و عمق ۱۸ متر، ایوان مقابل ایوان قبله در شمال مسجد با دهانۀ ۵/۶ و عمق ۱۱ و ارتفاع ۱۲ متر، یک شبستان تخریب شده در سمت غربی ایوان قبله و یک شبستان مربع شکل با قاعدۀ ۱۰ متر در سمت شرقی ایوان قبله و یک شبستان در شرق ایوان شمالی به شکل مستطیل به طول ۱۷ متر و عرض۵/۱۱ متر می باشد.
بر گرد ایوان قبله یکی از طولانیترین و زیباترین کتیبههای کوفی نقش بسته و به موازات کتیبه، آجرهای مشبک در درون قابی سرتاسری تزئینات پایهها و پیشانی ایوان را کامل کرده است. نبش داخلی پایههای ایوان نیز با ستون نماهای استوانۀ تریینی زینت یافته است.
🔹بر نمای پایههای ایوان شمالی و لچکیها آجرهای مشبکی نصب شده که هر یک با قبهای از کاشی فیروزهای ترصیع شده است. تزئینات آجری و تلفیق آجر و کاشی از ویژگیهای مسجد جامع گناباد است. ویژگی دیگر مسجد جامع گناباد کتیبۀ آجری پنهانی بر دیوار شرقی ایوان مسجد است. به این معنی که چیدمان آجر از مقابل خفته راسته به نظر میآید در حالیکه از زاویۀ ۴۵ درجه کتیبۀ معقلی با مضمون «الله الله» ظاهر می شود.
🔹مسجد جامع گناباد از جمله مساجد معدودی است که هنوز کاربری عبادی خود را حفظ کرده و با بذل همت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی و متولیان مسجد در امر مرمت و رسیدگی به آن موجبات دوام و بقایش فراهم شده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌داوود علیهالسلام ناشناخته هر که را دیدی، از سیرت خود از او میپرسیدی. روزی جبرئیل بر صورت مردی پیش وی آمد.
. داوود از او هم پرسید: سیرت داوود چگونه است؟
جبرئیل گفت: نیک مردی است اگر طعام از دسترنج خود خورد و از بیتالمال نخورد.
داوود به محراب شد و میگریست و میگفت: بار خدایا! مرا پیشهای بیاموز که از دسترنج خویش خورم، پس خدای تعالی وی را زره سازی آموخت.
📚«امام محمد غزالی _ نصیحة الملوک»
🆔 T.me/labbafkhaniki