khashatra | Неотсортированное

Telegram-канал khashatra - وُهومَن اَمشاسِپَند

1605

به خشنودی اهورامزدا این درگاه پیوند دارد به تاریخ و دین ایران کهن. امیدوارم مطالب درگاه مورد بهره ی شما دوستان و پسند هم کیشان گرامی قرار گیرد "ایدون باد" دیدگاه و رای خود را به آی‌دی زیر بفرستید.👇 @Shahramzadmehr @Bozorgmehr2017

Подписаться на канал

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ امشاسپند خورداد درجستارهای کهن :

چهارمین یشت از یشت‌های بیست و یک گانه ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است.
که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که :
«... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» 
هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کرده‌است.

👈 در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است :
«... ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ،
«... خورداد سرور سال‌ها و ماه‌ها و روزهاست به چم که او سرور همه‌ است.
او را به گیتی، آب خویش است.
چنین گوید :
هستی، زایش و پرورش همه ی جانداران مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
در نسک بندهش از گل  #سوسن ویژه ی امشاسپند بانو «خُورداد» نام برده شده‌است.
۲
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#جشن_خوردادگان

این جشن در روز خورداد از ماه خورداد در گاه شماری ترادادی ( = سنتی) زرتشتی، یکی دیگر از جشن های ماهیانه است که از برابری نام روز و ماه برگزار می شود.
واژه ی خورداد در اوستا به صورت «هئوروَتات» haorvatat آورده و نام یکی از امشاسپندان است که به چَم رسایی و کمال می‌باشد.
نیاکان ما، روز خورداد از ماه خورداد را جشن می‌گرفتند و در این روز به سراغ سرچشمه‌ها و رودخانه‌ها و کنار دریاها می‌رفتند، نیایش خداوند به جا می‌آوردند و اهورامزدا را به انگیزه ی فروزه ی رسایی و پیش رفت ستایش می‌کردند.
اکنون نیز زرتشتیانی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، به تالار گردهمایی و نیایشگاه‌ها می‌روند، پس از سرایش اوستا و نیایش در ستایش اهورامزدا، جشن خوردادگان گرامی داشته می‌شود.
در این گردهمآیی، خوراکی‌های سنتی تهیه می‌شود و باشندگان در بخشی از برنامه به شادمانی می پردازند.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#خورداد_امشاسپند

خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارنده‌ی آب ها و سرسبزی است.
آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است.
وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشته‌های ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان، زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژه‌ای است. آب،‌ باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشته‌ی ویژه‌ای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد.
آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف می‌رسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوه‌گاه تمام پدیده‌های جهان هستی است،‌ از چكه‌ی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.

در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد.
یشت چهارم كه به‌ نام خورداد یشت خوانده می‌شود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.
بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل.
بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است.
خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.

خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.

در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند.

در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.

در متن‌های کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه‌ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید می‌شود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کرده‌ است.
در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد،
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد.

از باده جوی شادی و از باده باش خوش،
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جوی کن.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان،
(امرداد) بیخ نو اندر نشان.

گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ صاحب تاریخ دنیلی می نویسد که مقبره ی دانیال واقع در شش فرسخی خوی کنار رود ارس بر روی خرابه ی آتشکده بنا شده است.
در روزگار پیشین دستوری بنام آدرباد آتشکده ای در شهر تبریز ساخت و آتش مقدس را در آن تخت نشین نمود. و در شهر شیراز در محل آتشکده ی باستانی مزار پری به نام شاه چراغ برپاست و هر شب شمع های فراوان آن می افروزند.
بر کوهی نزدیک داراب گرد فارس آتشکده ای بنا شده بوده، اینک همان جای را آتشکده یا مسجد کاروان سرای دونبی می نامند.
به قول طبری خسرو دوم فرمود آتشکده هایی ساختند و در آن ها دوازده هزار هیربد برای زمزمه گماشتند.
به قول ایزیدروس خرکینوس در مبدأ ایلغار اشکانیان یعنی أساک (ظاهراً قوچان حالیه) آتشگاهی بوده است.
به گفته نرشخی صاحب تاریخ بخارا، در بخارا در روزگاران گذشته پرستش ماه متداول بوده است و هر شش ماه بازاری دایر می شده که در آن بتان می فروختند بعدها که دین زرتشتی راه یافت با عبادات قديم مخلوط شد.
بازار بتان به جا بو و آتشگاهی بدان متضم گردید که نام ماه معبود قديم بدان رسیده بود.
چند قرن بعد که اسلام داخل شد آتشکده را بدل به مسجد کردند و مسجد ماخ خواندند.
اگانیوس یونانی (سده ی ششم میلاد) می نویسد که ایرانیان آتش را مقدس دانسته و آن را در اتاقی دور از انظار مردم محفوظ می دارند.
هم اکنون در مهرهایی در یزد است که آتش مقدس در اتاقی از نظار مخفی است و فقط أتشبند پس از شست و شد در اتاق رفته به خدمت قيام می نماید.
فیروز پسر یزدگرد سوم به قول صاحب ایران نامه عصر ساسانیان در سال ۶۷۷ م در شهری بنام چانکنن یا سنگن فو آتشكده ای بنا كرد. و نیز در شهر چین که انگ Chin Keang آتشکده ی دیگر بنا کرد ولی در سال ۸۳۳ م اتفاقی پیش آمد که دولت چین روسای ادیان آن سرزمین را بگرفت و معابد شان را خراب کرد و ضمناً آتشکده ها نیز از میان رفتند.
به قول اعتماد السلطنه صاحب مرآت البدان ؛ «در نزدیکی آمل بنایی ست مخروبه که سه برج آن باقیمانده معروف ست آتشکده بوده است.»

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.

۹۳
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ کیخسرو پس از تسخیر قلعه ی مذکور آتشکده ای ساخت موسوم به آذر كارس و آن موضع اكنون مدفن شیخ صفی الدین است و هم چینین در برخی جای های هند گویند پیکر کده ای کواکب بوده است.
چنان چه در دوارکا پیکرکده ی زحل بود دژ کیوان نام که هندیان دوارکاش گفتند و در گیا هم پیکرکده ی کیوان بود گاه کیوان نام، که گیا شده و در متهرا پیکرکده ی کیوان بود مهترا نام یعنی در آن مهتران می آیند رفته رفته متهرا شده و هم چنین بسیاری از جای های نصارا و جز آن قوم را نام برند که پیکرهای ایشان بود. چون آبادیان بدین جاها رسند مراسم زیارت به جا می آورند.
گویند جای گرامی نکوهیده و خوار نشود اکنون هم هم پرستش گاه و ستایش گاه اند و موافق و مخالف را قبله و خصم باهمه سر پیچیدن والامکان ها را نماز می برد. زای گوپی تاتهم شاعر هندی گوید :
«ببین کرامت بت خانه ی مرا ای شیخ،
که چون خراب شود خانه ی خدا گردد.»
۹۱
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

برابر با :
شنبه ۳ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۴ می ( مه )  سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آن حضرت به جميع علوم غریبه دانا و توانا بود عملی از اعمال غریبه ظاهر فرمود دعا کرد تا بر هوا ماند و آن سنگ اکنون مشهور به قدس خلیل شد و گویند در مدینه آن جا که رسول مدفن است هیکل ماه بود و آن پیکرکده را مهدینه می گفتند یعنی قمر دین است و دین قمر حق است و تازیانش مدینه کردند و آورده اند که در نجف اشرف آن جا که روضه ی امام علی است آتشکده ای بود فروغ پیرای نام و آن را نکف می خواندند یعنی نا اگفت و اگفت آسیب را گویند و اکنون نجف شده و چنین در کربلا آرام جای امام حسین آتشکده بوده مه یار سور علم و کار بالا نیز می گفتند یعنی فعل علوی و اکنون کربلا شده و در بغداد آن جا که امام موسی آسوده است آتشکده بوده شید پیرای نام و در آن مقام که آسایش جای امام اعظم ابوحنیفه کوفی است آذر کده بود هودیار اسم و در کوفه آن جا که مسجد است آتشکده بود روز آذر نام و در زمین توس آن جا که گنبد امام رضاست آتشکده بود آذر خرد نام و این آتشکده را به چندین نام دیگر هم خوانند. و آن را فریدون بنا کرده و چون توس بن نوذر به زیارت آذر خرد رفت شهری در آن جا طرح انداخته موسم به توس ساخت و در بلخ آن جا که أكنون روضه ی امام است آتشکده ای بود مهین آذر نام که او مشهور به نوبهار است و در اردبیل که پیش از این دژ بهمن می گفتند.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۹۰
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ نظریه ی صاحب دبستان المذاهب.

صاحب دبستان المذاهب در فصل عقیده سپاسیان و پارسیان در مورد معابد كواكب سبعه و آذركده ها چیزهایی نوشته که در حقیقت برخی از گفتارش سخت تردید رواست.
ولی چون منظور ما جمع کردن روایاتی ست که درباره ی آتشکده ها نوشته شده آنرا نیز در این جا می آوریم.
صاحب تاریخ گیلان نیز سخنانی در تایید نوشته های صاحب دبستان دارد که پس
آن می نویسیم :
صاحب دبستان می نویسد :
در برابر هفت پیکر هفت آتشکده ی بزرگ بوده که ایشان را کیوان آذر و هرمز آذر و بهرام آذر و هور آذر و ناهید آذر و تیر آذر و ماه آذر می نامیدند و هر آذرکده منسوب به یکی از کواکب سبعه بود و در آن جا آن چه بایستی افروخت بیفروختندی.
گویند در هنگام فرمان طرازی دیرین خسروان این کهنه دیر اماکن شریفه چون کعبه و بیت المقدس و مدفن حضرت رسالت پناه محمدی صلعم در مدینه و مرقد امام علی در نجف و مشهد امام حسین در کربلا و مضجع امام موسی در بغداد و روضه ی رضوی در سنا آباد توس و روضه ی علی در بلخ هیکل ستان و آذرکده ها بوده اند.
مه آباد پس از تعمیر هیکل استخر پارس که موسوم است به هفسور خانه ساخت و آن را آباد نام نهاد که اکنون کعبه اش گویند و فرمود تا سکنه ی آن سرزمین پرستش آن به جای آورند و از پیکرها که در خانه ی کعبه بود پیکر ماه به غایت نیکو بود.
۸۸
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز شهریور امشاسپند و خرداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

برابر با :
آدینه ۲ خرداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۳ می ( مه )  سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ شهریور = شهریاری اهورایی.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ بَرِسمَ چیست؟

🔸پرستنده ی آتـش زردهشـت
همی رفت با باژو و برسم به مشت    (فردوسی)

«زور»، «هوم» و «برسم» از ویژگی‌های مزدیسنا و درمراسم دینی، عمده اسباب ستایش است. چنان چه در هنگام آماده‌ کردن «آب‌زور» و فشردن گیاه هوم و بستن و گشودن شاخه‌های «برسم»، جز اوستا‌خوانی و ستایش خداوند هدف و خواسته دیگری درمیان نیست. همین رسوم آداب، با ابراز و آلات ویژه در مندرجات برهمنان و کنشت یهودیان و کلیسای عیسویان هم دیده می‌شود.
این واژه دراوستا «برسمن» آمده و از واژه «برز» به چم بالیدن و نمو کردن مشتق شده است. درسانسریت «بره» Barh عبارت‌ است از، شاخه‌‌های بریده درخت که به هر یک از آن ها در فارسی «تای» و در پهلوی «تاک» می‌گویند. در اوستا مشخص نیست که این شاخه‌ها ازچه درختی باید باشد، همین‌ قدر در یسنا ۲۵ هات ۳ آمده «اورورم برسمنیم»، یعنی برسم (شاخه بریده) درخت یا گیاه. ازاین جمله و از بخش‌های دیگر اوستا روشن می‌شود که برسم باید از جنس «اورورا» (urvara) یعنی نباتات باشد. در کتاب شایست نه‌ شایست تنها به ذکر آن که برسم باید ازدرخت پاکیزه باشد، بسنده کرده است. ولی درنوشته‌های متأخرین گفته شده که برسم باید ازدرخت انارچیده شود.
۴
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ برسم

«برسم گرفتن»، سپاس به‌ جای آوردن برای گیاهان است
استاد ابراهیم پورداود : «برسم گرفتن» ومدتی دعا برآن خواندن، همان از برای نعمت گیاهان سپاس به‌جای آوردن است که، مایه ی تغذیه انسان، ستوران و زینت زاستار است و برسم را به‌عنوان نشانی از همه‌ی رستنی‌ها درمراسم قرار داده و به آن درود فرستاده می‌شود. گذشته از آن واژه ی برز (که برسم از این واژه مشتق است) به چم بالیدن و نمو کردن، دلیل دیگری بر نشانه‌ بودن، نباتات بودن برسم می‌باشد.
گذشته از اوستا، به واسطه ی خبری از «استرابون»، رسم «برسم گرفتن» نزد ایرانیان بسیارکهن برآورد می‌شود. وی درباره‌ی یک آتشکده درکاپتاتوکا (آسیای صغیر) می‌نویسد : «مغ‌ها درآن جا آتشی که هرگز خاموش نمی‌شود را نگهداری کرده و هر روز درآتشکده تقریبا یک ساعت در برابر آتش سرود می‌خوانند و یک بسته چوب در دست می‌گیرند و پرده‌ای تا به چانه آویخته که لب‌های آنان را می‌پوشاند.» مقصود از بسته چوب و پرده همان «برسم» و «پِنام» است.
۲
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#نیایش

#اردی_بهشت_یشت

با نوای تار روان شاد ؛

موبد کورش نیکنام.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#اردی_بهشت_امشاسپند

اَردی بهشت یا «اَشا‌وَهیشتا»، نام سومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی است.
اَردی بهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از اَمشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اَشویی و نشان اَشا (قانون دگرگون‌ناپذیر جهان) است.

اَردی بهشت یا اَرته‌وَهیشتَه یا اَشه‌وَهیشتَه در استوره‌های زرتشتی و ایرانی دومین اَمشاسپند است.
او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هر دو جهان است.
این امشاسپند نه تنها نظم را در جهان برقرار می‌سازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده ی جهانی او آتش است.
اَمشاسپند اردی بهشت، از نظر اهمیت و ارج دومین اَمشاسپند پس از اَمشاسپند وُهومَن است.
این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمان‌های بعد اَشاواهیشست نام گرفت که به چم اَشای برتر یا بهترین اَشَهَ یا برترین اَرتَه (راستی) است.
این اَمشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کننده‌ ی طبیعت آتش هستند، می‌باشد.
او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).

واژه اَشَهَ در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار به کار رفته‌ است.
«اَشا» یا هنجار هستی در زندگی انسان‌ها به گونه‌ توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان (:جامعه)، زیست‌بوم، طبیعت و … نمودار می‌شود.
از همین‌ رو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «‌اَشا‌» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.

اَشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ می‌داند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ می‌گوید : «تا توش و توان دارم می‌کوشم مردم را به سوی اَشَهَ رهنمون باشم.»
یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای [اشم وهو] است که در آن اَشَهَ و راستی ستایش می‌شود که یک ذکر ۱۲ واژه‌ای است که سه بار در آن نام اَشَهَ برده شده است.
دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اَشَهَ استوار است از این قرار است : اَشَهَ نیک، اَشَهَ نیک‌ترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اَشَهَ از آن اَشَهَ‌وَهیشتَه است.

در آموزه‌های آیین اَشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازه‌ی پاکی درون اهمیت دارد.
پاکی برون به چم پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همه‌ ناپاکی‌ها است و به همین شوند، سِدره و کُشتی، لباس آیینی و نشانه‌ زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.

گل مرزنگوش نماد اردی بهشت امشاسپند است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آتشکده در پریم و چارمان.

مردم پریم پس از کشتن ولاش غاصب کودک به او را که سرخاب نام داشت در سال ۶۸ه در پریم بر تخت می نشانند و برای او در بالای دیه تالیو ، پایان کوزادژ در میان جنگل کاخی بزرگ و بلند و آتشکده و میدان گوی بازی بنا نهاد که به گفته ی ابن اسفندیار در تاریخ تبرستان مولفه ی ۶۱۳ ه چندین بار آن آبادی را به چشم دیده است.
کپوس نیای با و سر سلسله ی خاندان باوندی تبرستان آتشکده ای در شهر کاوسان تقدیس نموده بود. به او پس از جنگ نهاوند که به اتفاق یزدگرد به ری آمده بود از پادشاه اجازه می گیرد و برای زیارت و بندگی آتشکده ی اجدادی خود به کاوسان می رود که پس از مراجعت دوباره به شاه به پیوندد ولی اقامت او در آن جا به درازا می کشد که خبر کشته شدن ایزدگرد
به دست ماهوی سوری به او می رسد.
در شهر بن واقع در دشت پریم از دیه های غارنکوه پرستش گاه بزرگی بوده که بنا کرده به او سرخاندان پادشاهان باوندی می باشد و او در آن جا به بندگی اهورامزدا می پرداخت.
شهر بن را در قدیم چارمان می گفته اند و تاریخ نویسان اسلامی آن را شارمان یا شارمام نوشته اند.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۸۷
@khashatra
ادامه دارد....

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ «اثر سوئدی (در گذشت ۲٦ سپتامبر ١٧۴۹) در زمان نادر شاه به ایران آمد و سفر نامه اش از سند های بسیار گران بهای آن زمان است.
درباره ی زرتشتیان نوشته : روز ۲۷ آوریل رسیدیم به کنگاور در آن جا ویرانه ی آتشکده ای دیده می شود (معبد آناهیتا بوده) آن چنان که در آن جا به من گفتند، هنوز چند تن از گبران در کنگاور به سر می برند، اما دین خود را از دیگران پنهان می دارند و به ظاهر مسلمان اند و نزد مردم چنین به شمار آیند.
تا زمان شاه عباس در سراسر ایران آتشکده های بسیار بر پا بود، کوه البرز و سرزمین های فارس و خراسان از این آتشکده ها برخوردار بود.
همه جای ایران گبران می زیستند.
شاه عباس آنان را یک سره نابود کرد و آتشکده های آنان را ویران ساخت و آنان را ناچار کرد که به دین اسلام در آیند و یا از ایران بیرون روند. در همه جای ایران ندیدم که گبرها به ظاهر شناخته شوند.»
۸۵
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#هئوروتات

- در اوستا:
هئوروتات
هئورو : رسايی، همه، درست
تات : پسوند مى‌باشد

- در پهلوی:
«خُردات» یا «هُردات»
به چم رسايی و بزرگی

👈 که در گات ها یکی از فروزه‌های اهورامزدا
👈 و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند
🔅 و نماد رسایی اهورمزدا هست، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند.
از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود.

🔻در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد می‌شود.
و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند.

《در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی اَمُرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است》

🔻امشاسپند خورداد در متن‌های کهن : چهارمین یشت از یشت‌های بیست و یک گانه ی اوستا، ویژه ی ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود.
۱
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#خجسته_جشن_خوردادگان

خجسته جشن خردادگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست در سراسر گیتی فرخنده و همایون باد.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز خورداد امشاسپند و خورداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

برابر با :
یک شنبه ۴ خورداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۵ می ( مه )  سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ خورداد = هَئوروَتات ، رسایی و کمال.

✔️ جشن خوردادگان خجسته باد.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ آشود زکو صاحب تاریخ گیلان در مورد مردم تبرستان و آتشکده ها در صفحه ی ۱۷ و ۱۶ در تأیید قول صاحب دبستان چنین می نویسد :
«برای اولاد علی و فاطمه که از طرف عباسی ها به خشونت با آن ها رفتار می شد، در موقع زحمت و سختی گیلان یک پناهگاه مطمئنی به شمار می رفت و در این جا در قبال مجازات های سخت مورد احترام و محبت واقع می گردیدند و غالباً مانند مهمان می زیستند و امروز قبر آن ها فراوان در جنگل های گیلان دیده می شود.
همین ها بودند که اصول زردشت را کم کم از بین برده و جای آن را برای اسلام تهیه می کردند بیشتری از تکایا و مقبره ی آنان در جاهایی که ساقاً معبد زرتشتی ها بود ساخته شده است.
«آزادی اهالى به تدریج در ضمن ترقی اسلام از بین رفت. در اوقات سلطنت سلجوقیان در ایران، آیین اهورمرد در گیلان، باز هم چند معبد (آتشکده) به یادگار دارا بود، لیکن وقتی شیخ معروف به شيخ الجبل (حسن صباح) در الموت ظهور کرد، رؤسای مذهبی گیرها را (زردشتیها) به زور بیرون کرده و یا آنان را مجبور به قبول مذهب اسمعیلیه می نمود.»
۹۲
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#سپندارمزد_امشاسپند

سپند آرامئیتی یا همان اسپند به چم (: معنی) بی‌نقصی و تندرستی کامل است.
وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال نشان فرمان برداری، پرهیزگاری و نیایش است.

این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته می‌شود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و سپند است.
این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در پارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.

سپنته آرمیتی یکی از ایزد بانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده می‌شود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در پارسی، سپندارمد نیز خوانده شده‌است.
امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.

در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌ است.
وی را همان الهه ی بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (اَمُرداد) همراهی می‌کنند و این سه گروهی از امشاسپندان را می‌سازند که قرینه‌ی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردی بهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب می‌شوند.

این فروزه در انسان به گونه‌ی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان می‌شود.
سپندارمزد در جهان خاکی، نگاه دارنده‌ی زمین و زنان است.
زمینی که بی‌هیچ چشم داشتی هرچه دارد در اختیار جانداران می‌گذارد و زنانی چون مادر که هم چون زمین، مهربان و فروتنند، مهر می‌ورزند بدون این که چشم‌ به راه پاسخی مهرانگیز باشند.

زن و زمین همسانی‌های بسیاری دارند.
زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

سپندارمز‌ روز خیز ای نگار،
سپند آر ما را و جام می آر.

می ‌آر از پی آن که بی می‌‌نشد،
دلی شادمان و تنی شاد‌خوار.

سپند آر پی آن که چشم بدان،
بگرداند ایزد ازین روزگار.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

ورز زمین کن.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار‌.

گل بیدمشک نماد سپندارمزد امشاسپند است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

🔥 اتحادیه ایران نوین انجمنی برای ایران منشان و میهن پرستان راستین 🔥

«لیست رسانه های اتحادیه ایران نوین»
🦁🌞

Iran Noveen-1
⚡️
Iran Noveen-2

برای عضویت در اتحادیه ایران نوین به آیدی زیر پیام دهید⬇️
@PHOBOSFEAR

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ بنابراین آن خانه را مه که گفتندی یعنی مکان قمر و محل ماه، رفته رفته تازیان مکه اش گفتند و گویند از صورت ها و هیکل ها که مه آباد و بعد از او خلفای نامدارش در کعبه گذاشته اند یکی حجر الاسود است و او پیکر کیوان است و گویند پیغمبر عربی هيا كل سبعه را می پرستید چنان که حجر الاسود را که هیکل کیوان است و از زمان آبادیان مانده برجاگذاشت و هیکل های دیگر را که قریش آورده بودند و آن ها نه به صورت کواکب بودند شکست و برداشت و پیکر زهره را بهیات محراب مساجد در بسیاری از هیاکل قدیمه فارسی ساخته بودند.
لاجرم محراب همان پیکر زهره است و تعظیم روز جمعه که روز ناهید است و هم بر این دال است و ابراهیم خلیل نیز این حال را داشت یعنی بتی را که نه به صورت کواکب بود بر می انداخت و تعظیم حجرالا سود که از او ذکر کرده اند دلالت به این می کند و اسفندیار بن گشتاسب شاه بدین عمل می نمود و سقراط حکیم نیز قوم را مانع شد که غیر پیکر کواکب نپرستند و تماثیل سلاطین بردارند و هم چنین بیت المقدس که کنکدژ هوخت باشد ساخته ضحاک است اما فریدون در آن آتش افروخت و پیش تر از ضحاگ نيز آتشكده و پیکرکده در آن جا بود و هم چنین گویند چون فریدون متوجه برانداختن ضحاک شد در راه برادران بر او سنگ انداختند.
۸۹
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#شهریور_امشاسپند

خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است.
این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است.

خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است.
در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است.
نگهبانی توپال‌ها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.

شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است.
در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است.
بخش نخست این واژه به چم (:معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند).
بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است.
بر این اساس، خشتره‌ویریه، به چمار (: معنای) آرمان‌شهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان‌ روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه ی جهان را در بر می گیرد.
در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.

در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.

در گاه شمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده می‌شود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌شد آن روز را جشن برپا می‌کردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا می‌پرداختند و آن روز را شهریورگان می‌نامیدند.


مسعود سعد سلمان می‌سراید :

ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.


چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»

شهریور است و گیتی از عدل شهریار
شاد است،
خیز و مایه شادی به من بیآر.

باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.


سروده‌‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.

تا به اقبال شهریار جهان،
بگذرانیم جان به لهو و بطر.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

خوش باش.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.

گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ این شاخه‌ها با آداب ویژه‌ای همراه سرودن سرود‌های مذهبی و به کمک کارد ویژه‌ای به نام «برسم‌چین» بریده می‌شود. مدت‌ هاست که به جای برسم‌ های نباتی، برسم‌ های فلزی از جنس برنج یا نقره ساخته شده که اندازه‌ی آن‌ ها عبارت ست از : بلندی؛ نه بند انگشت، قطر ؛ یک هشتم بند انگشت.
جای قرار دادن برسم‌ ها در هنگام مراسم روی وسیله‌ای است به‌ نام «برسمدان» یا «ماهروی» و علت نامیدن آن شباهت دو سر این شی به شکل تیغه ماه است. (درفرگرد ۱۹ وندیداد فقره ۱۹ نیزهمین ابعاد برای برسم درنظرگرفته شده است.)


📚 بُن مایه :

برگرفته از ؛
◀️ ادبیات مزدیسنا – جلد نخست، نوشته ی ؛ ابراهیم پورداوود.
انتشارات انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی وانجمن ایران لیگ بمبئی. ۵۳۲ و ۵۵۶ تا ۵۶۰.
◀️ دانشنامه ی مزدیسنا ؛
نوشته ی ؛ جهانگیر اشیدری.

✍ پژوهش و گردآوری ؛
بردیا بزرگمهر.
۵
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ برسم گرفتن پیش از غذا، در روزگار ساسانیان مرسوم بوده است، و بسیار درشاهنامه به این رسم برمی‌خوریم و از آن جمله است : در ضیافت نیاتوس سفیرروم، درنزد خسروپرویز، هنگامی که «بندوی» یکی ازگماشتگان پادشاه پیش از غذا با برسم داخل شده و شاه به ذکر باج (باژ) مشغول شد. سفیر نامبرده برآشفته و از سر خوان برخاست.

🔸بیامد نیاتوس با رومیان
نشستند با فیلسوفان به خوان

🔸چوخسرو فروآمد ازتخت بار
ابا جامه روم گوهرنگار

🔸خرامید خندان برخوان نشست
بشر تیزبندوی و برسم به دست

🔸جهان‌داربگرفت باژمهان
به زمزم همی رای زد درنهان

🔸نیا طوس کان دید انداخت نان
زآشفتگی باز پس شد زخوان

🔸همی گفت باژ وچلیپا به هم
زقیصر بود بر مسیحا ستم.
۳
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#گیاه_برسم

۱
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#نیایش

#اردی_بهشت_یشت

با آوای زیبای روان شاد ؛
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و خرداد ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

برابر با :
پنج شنبه ۱ خرداد ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۲ می ( مه )  سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اردی بهشت = بهترین پاکی و راستی.

@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ چشمه های مقدس.

در دهکده ی پریم از دیه های هزار جریب مازندران بنا به سنت باستانی که ایزد اردویسور آناهیتا نگهبان آب ست چشمه های چندی از آب موجود بوده که مردم آن ها را به نظر احترام می نگریستند و حاجت ها از خداوند می خواستند صاحب كتاب حدود العالم می نویسد :
«اندر این نواحی چشمه های آب است که یک سال و اند چندین بار بیشترین مردم این ناحیت آن جا شوند و رود و نای گوفتن و آن جا حاجت ها خواهند از خدای و آن را چون تعبدی دارند و باران خواهند.»
پس از گذشت سده ها که مردم آن جا اسلام می آورند، ستایش آناهیتا که در خون آن هاست فراموش نمی کنند و بهوچشمه ی آب به نام چشمه ی امامزاده باقر احترام می گذارند و هنگام کم آبی به گفته ی آقای اردشیر بزرگر‌ به مصلى روند و باران خواهند.
۸۶
@khashatra

Читать полностью…

وُهومَن اَمشاسِپَند

✅ قلعه آتش پرستان.

مارکوپولو جهانگرد اروپایی در سفر نامه ی خود در مورد سه تَن مغ که به قول انجیل از ایران به دیدن مسیح نوزاد می روند می نویسد که ؛ دو تَن از مغان از سیا و آوا آمده اند که هر دو با تهران ۵۰ میل فاصله دارد و سومی از محلی بوده در حومه ی کاشان که آتشکده ی مهمی در قدیم داشته است و یا آن که نایین باشد که هنوز هم قلعه دار در آن جا به نام قلعه گبر موجود است.
استاد پورداود در پیش گفتار خویش بر فرهنگ بهدینان می نویسد :
۸۴
@khashatra

Читать полностью…
Подписаться на канал