──═ঊঈ ﷽ ঊঈ═── تنها کانال سیاسی استراتژیستی تلگرام تاسیس: 17March, 2016 با حضور مسئولان، دیپلماتها، سیاسیون، خبرنگاران، اساتید و سلبریتی های مطرح کشور مفسر و تحلیل گر: کتر احسان جعفری فر -علاقمند به همکاری علمی 09142052930 Instgram:dr.ehsan_jafari_far
5️⃣خب چه چیزی این بازدارندگی تدافعی و تهاجمی را می تواند بهم بزند؟ یک کلمه: واکنش ایران؛ آمریکا بدنبال استراتژی بازیگر تماشگر است؛ یعنی چه؟ یعنی اگر به تاسیسات هسته ای شما حمله شد و پاسخی تهاجمی دادید جنگ به سمت اهداف دیگر هم کشیده خواهد شد بنابراین بازیگری تماشاگر باش که می زنم و شما نباید پاسخ دهید. کاری که اسرائیل با این سناریو غزه را ویران کرد و کشورهای عربی تماشاگر بودند که مبادا جنگ گسترده شود! بنظر می رسد تهدید ایران در زدن همه پایگاه های آمریکا شاید نوعی آماده کردن آمریکا به جنگ گسترده در صورت عزم جدی برای حمله نخست به تاسیسات باشد. هرچند استراتژی متقابل ایران این شد که بگوید ما بازیگر تماشاگر نیستیم (همان طور که مقامات ایران بیان می کنند بزنید میزنیم) اما بازدارندگی هنوز کامل نیست چرا؟ چون ممکن است غرب بزند! پاسخ ایران هم حمله به همه پایگاه ها ی آمریکا در منطقه باشد آنوقت جنگ گسترده میشود... پس چه کاری باید کرد؟ آنان که می گویند تهدید زدن کنیم یا فشار بیاوریم که باید بمب هسته ای بسازیم در واقع بهانه خوب و مشروع حمله به ایران میدهند به ویژه اگر بمب هسته ای ساخته شد که جنبه حقوقی و سیاسی و امنیتی حمله هم کلاه شرعی دارد با این حال ایران سعی دارد بگوید که دنبال سلاح نیستم اما دنبال بازنگری دکترین هسته ای در صورت آسیب دیدن هستم. هرچند این موضوع خود بازدارنده تمام نیست اما یک شاخ و شونه کشیدن است. در صورتی که ایران مورد حمله قرار بگیرد بلاشک دکترین هسته ای ممکن است مورد بازنگری مطرح شود با این حال قبلش باید دید چه پاسخی به حمله خواهد داد! آیا به سراغ تماشاگری خواهد رفت و سپس بمب خواهد ساخت؟! یا ضمن جنگیدن بمب خواهد ساخت یا ....خب این همه اتفاقات مربوط به بازدارندگی ذهنی است اما بازدارندگی مادی باید بعد از بادارندگی ذهنی قابلیت اجرا داشته باشد.
6️⃣برگردیم سر موضوع ترامپ چه میخواهد؟ توافق یا تحمیل آنهم بزور؟ ممکن است برخی بگویند مثل کره شمالی یک نمایش دیدار صوری با ترامپ سوپاپ های روانی را تخلیه خالی میکند. شاید بیشتر از توافق نمایش دیدار به آروم کردن وضعیت فعلی کمک میکند (فقط کوتاه مدت) اما برای بلند مدت نگاه کردن منافع آیا کافیست؟ خیر. اتفاقا دیدار حتی کوتاه ایرانیان با ترامپ میتواند تهدید ساخت سلاح هسته ای را به نفع آمریکا خنثی کند و همچنان تهدید آمریکا افزایش یابد (بعید نیست ) بنابراین مذاکره نکردن شاید مزیت بهتری است اما تغییر دادن لایه بازدارندگی بسیار مهم تر است. برخی معتقدند فعلا آمریکا درگیر یمن است و تا یمن را اول کنترل نکند به ایران حمله نمی کند و برخی دیگر معتقدند پاسخ باید متناسب با نوع حمله باشد نه افراطی تر...اما باید چه کرد؟
7️⃣ترکیب کردن بازدارندگی ذهنی و مادی با ایجاد ابهام هسته ای در عین انکار دیپلماتیک: شاید بهتر است اینگونه نگاه کنیم که اگر بمب بسازیم حمله میشویم، اگر بمب نسازیم باز حمله میشویم..استراتژی دکتر لاریجانی و ولایتی در ابهام سازی بهتر است. دوم اینکه ایران به صورت صوری پیمان های منع سلاح هسته ای مثل NPT را دوباره متعهدانه به نمایش بگذارد. سوم بازنگه داشتن باب مذاکره اما با چانه زنی ها درباره خطوط قرمز، چهارم زنده نگه داشتن تهدیدها چه به لحاظ خروج از تعهدات، چه شکایت علیه آمریکا و ... (اینکار را نماینده ایران در سازمان ملل کرد)، سرگرم کردن غیر مستقیم آمریکا در غرب آسیا، بسیتن قرارداد نظامی و فشار برای خرید جدید با قدرت های همسو و شاید کاری عجیب: معامله با خود آمریکا و کارت بازی ساختن! (مثل کاهش حمایت از روسیه در ازای اوکراین و..)
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢نظر چگونه سیاست ایالات متحده می تواند ایران را به سمت سلاح های هسته ای سوق دهد
✍️میدل ایست
◾️ایالات متحده تهدیدات نظامی علیه ایران را تشدید کرده و نشانههایی از افزایش تمرکز نیروهای هوایی خود در منطقه دیده میشود. در مقابل، این فشارها میتواند ایران را به سمت توسعه تسلیحات هستهای سوق دهد. مقامات ایرانی، از جمله علی لاریجانی و کمال خرازی، به طور ضمنی امکان بازنگری در دکترین هستهای کشور را مطرح کردهاند. افکار عمومی ایران نیز به سمت حمایت از تسلیحات هستهای متمایل شده است، چنانکه نظرسنجیها نشان میدهند اکثریت ایرانیان اکنون از این گزینه دفاع میکنند. در سطح دیپلماتیک، ایران هشدار داده که در صورت تشدید تحریمهای غرب، ممکن است از معاهده NPT خارج شود. برخی تحلیلگران معتقدند که ضعف ایران در منطقه، مانعی برای حرکت آن به سمت سلاحهای هستهای است، اما تاریخ نشان داده که کشورهایی که تحت تهدیدات جدی قرار میگیرند، به اقدامات افراطی روی میآورند. در این شرایط، سیاست فشار حداکثری واشنگتن نه تنها ممکن است کارایی خود را از دست بدهد، بلکه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و ایران را به عبور از آستانه هستهای وادار کند. اگر آمریکا خواهان جلوگیری از این سناریو است، باید مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد، زیرا ادامه تهدیدات، احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای را بیشتر میکند.
https://www.middleeastmonitor.com/ 20250401-how-us-policy-could-push-iran-towards-nuclear-weapons/
@IRDIPLOMAT
✍️تفسیر خبر
دو رویکرد در محافل ایران رونق گرفته است اینکه اول بمب اتم بسازیم تا بازدارندگی مادی ایجاد شود یا یک بازدارندگی ذهنی ایجاد کنیم که در صورت حمله به ایران سیاست هسته ای ایران به سمت ساخت بمب هسته ای خواهد رفت. برخی ممکن است بگویند وقتی بمب هسته ای بسازیم بادارندگی ذهنی به مادی اضافه خواهد شد حالا این موضوع را بررسی کنیم:
1️⃣نکته اول این است که هر حمله ای به ایران یک توجیهی داشته باشد دست بالا در بازدارندگی ذهنی این است که ایران در صورت حمله به بازدارندگی مادی خواهد رسید همانگونه که جناب دکتر خرازی و لاریجانی صحبت کرده اند.
2️⃣ممکن است این فرضیه مطرح شود که شواهد و قرائن نشان میدهد که ایران در معرض یک حمله واقعی است یا اگر حمله کنند بعد ساختن بمب یک افسانه است! پس بنابراین داشتن بمب هسته ای حداقل از نداشتن آن بهتر است چراکه جلوی حمله محدود به تاسیسات هسته ای یا گسترده به خاک کشور را میگیرد. دو نکته در اینجا وجود دارد: یکی اینکه بیایید به ماهیت حمله محدود و گسترده توجه کنیم. حداقل در حمله محدود تاسیسات هسته ای هدف قرار میگیرد و در حمله گسترده ممکن است حتی تاسیسات نفتی و پالایشگاه ها هم هدف قرار بگیرد.
مطلوب این است که بازدارندگی ایران از حمله محدود و گسترده ممانعت کند. اگر ایران دارای بمب هسته ای باشد امکان وقوع حمله چقدر است؟ شاید قطعی تر از قبل حمله و مذاکرات برای نابودی قطعی تاسیسات است (حداقل فشار اسرائیل را بیاد بیاورید).
برخی درباره کاربرد بازدارندگی سلاح هسته ای صحبت میکنند نکته ظریف اینکه سلاح هسته ای در تاریخ همیشه آخرین سلاحی است که بکار گرفته می شود نه اولین و مانع حمله گسترده است. یعنی اگر سلاح های متعارف نتواند کشوری را به زانو در بیاورد سلاح هسته ای بکار برده می شود. ممکن است برخی بگویند به خاطر اقتدار قدرت نظامی ایران امریکا شاید همان ابتدا سلاح هسته ای بزند! شواهدی نداریم! خب حالا با این شواهد و قرائن حمله چه باید کرد؟ پیشنهاد ما تعریف جدید لایه بازدارندگی است که در ادامه گفته می شود.
ادامه دارد
#استراتژی_سیاسی
💢چگونه جهان بازی اقتصادی پکن را پذیرفت؟
✍️فارن افرز/ ترجمه و تلخیص: دانش تفسیر سیاسی
◾️در اوایل فوریه ۲۰۱۸، ترامپ تعرفههایی بر فولاد و آلومینیوم وارداتی وضع کرد و دستورالعملهایی برای غربالگری سرمایهگذاریهای چینی و بازگرداندن تولید به آمریکا صادر کرد. این اقدامات نشاندهنده تغییرات اساسی در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده است که به سمت مدل اقتصادی چین با تأکید بر حمایتگرایی و مداخله دولت پیش میرود. ترامپ در سال ۲۰۱۸ تعرفههایی بر واردات از چین وضع کرد که نرخ واردات را از ۳ درصد به ۱۹ درصد افزایش داد.
◾️چین از دهه 1990 به تدریج سیاستهای اقتصادی خود را اصلاح کرد و در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوست. این اصلاحات باعث رشد سریع اقتصادی چین شد و تولید ناخالص داخلی این کشور از 347.77 میلیارد دلار در سال 1989 به 1.66 تریلیون دلار در سال 2003 رسید و در سال 2023 به 17.79 تریلیون دلار افزایش یافت. با گذشت زمان، به ویژه در دوران ریاستجمهوری هو جینتائو (2003-2013) و شی جین پینگ (2013-حال)، چین به سمت حمایت از صنایع استراتژیک و افزایش صادرات حرکت کرد. در این دوره، چین توانست تبدیل به بزرگترین تولیدکننده جهانی در بخشهایی نظیر فولاد، آلومینیوم و خودروهای الکتریکی شود. برای مثال، در سال 2023، چین 29 درصد از تولید جهانی ارزش افزوده صنعتی را به خود اختصاص داد. در مقابل، ایالات متحده که تلاش کرد با ایجاد توافقات تجاری نظیر شراکت ترانسپاسیفیک (TPP) در سال 2015، جایگزینی برای مدل چین ارائه دهد، چین با تقویت تولید داخلی و صادرات خود، ایالات متحده را مجبور به استفاده از سیاستهای مشابه کرد. در حال حاضر، چین بیش از 60 درصد از فروش جهانی خودروهای الکتریکی را در اختیار دارد، در حالی که سهم ایالات متحده تقریباً صفر درصد است.
◾️ایالات متحده پس از عدم توانایی در متقاعد کردن چین برای تغییر سیاستهای اقتصادی خود یا ایجاد یک بلوک تجاری برای مقابله با این کشور، به سمت شبیهسازی مدل اقتصادی چین پیش رفته است. پس از دههها انتقاد از چین به دلیل تعرفههای بالا و محدودیتها بر صادرات ایالات متحده، این سیاستها اکنون توسط ایالات متحده در داخل کشور پیادهسازی شده است. در دولت ترامپ، تعرفهها به شدت افزایش یافت و میانگین تعرفه واردات از چین از 3 درصد به 19 درصد رسید. دولت بایدن نیز این تعرفهها را حفظ کرد و بر دیگر محصولات چینی تعرفههای اضافی اعمال نمود. علاوه بر این، ایالات متحده سیاستهای سختگیرانهای را در زمینه سرمایهگذاریهای دوجانبه اتخاذ کرده و محدودیتهایی برای سرمایهگذاری در بخشهای حساس دو طرف اعمال کرده است. این سیاستها منجر به کاهش چشمگیر سرمایهگذاری چین در ایالات متحده از 46 میلیارد دلار در سال 2016 به کمتر از 5 میلیارد دلار در سال 2022 شده است. در همین حال، ایالات متحده سیاستهای صنعتی مشابه چین را اتخاذ کرده است و دولت بایدن 1.6 تریلیون دلار برای برنامههای مختلف اقتصادی مانند قانون زیرساختها و مشاغل، قانون تراشهها و علم و قانون کاهش تورم 2022 اختصاص داده است. این اقدامات به نوعی شبیه به استراتژیهای چین در حمایت از صنعت داخلی است.
◾️یکی از استراتژیهای پکن که ایالات متحده میتواند از آن استفاده کند، الزام شرکتهای چینی به سرمایهگذاری مشترک و انتقال فناوری به خارج از کشور است. این روش میتواند رقابت صنعتی ایالات متحده را تقویت کند و در عین حال ظرفیتهای مازاد چین را مدیریت نماید. به ویژه در بخش خودروهای الکتریکی، چین سریعتر از ایالات متحده نوآوری میکند و محصولات خود را با هزینههای کمتر تولید میکند. در بازار اروپا، سهم چین از فروش خودروهای الکتریکی از صفر درصد در 2019 به 11 درصد در 2024 افزایش یافته است. برای مقابله با این رشد، برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان برای سرمایهگذاریهای چین در صنعت خودروهای الکتریکی باز هستند. اما ایالات متحده همچنان در برابر چنین سرمایهگذاریهایی از سوی چین مقاومت میکند.
◾️ترامپ معتقد بود که دیواری از تعرفهها، همراه با عدم اطمینان در مورد تغییرات آنها، میتواند انگیزهای برای شرکتها باشد تا تولید خود را به ایالات متحده بیاورند تا از تعرفههای خارجی در امان باشند. با این حال، شرکتها به دنبال محیطهای سیاستی قابل پیشبینی هستند، نه تعرفههایی که هر لحظه اعمال یا لغو شوند. تحقیقات فدرال رزرو در سال 2024 نشان می دهد که تعرفه های ترامپ در سال 2018 باعث از دست رفتن 75000 شغل در بخش تولید ایالات متحده شده و 32 درصد سود در صنعت فولاد تولید شده است. این تعرفهها به جای ایجاد محیط اقتصادی، افزایش و کارایی را کاهش میدهد.
https://www.foreignaffairs.com/china/economics-china-international-system-tariffs-michael-froman
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢ناتو بدون آمریکا
✍️فارن افرز/ ایوو اچ داالدر
ناتو تاکنون با بحرانهای متعددی روبرو شده، اما هیچکدام به اندازه شرایط فعلی تهدیدکننده نبوده است. دونالد ترامپ، با زیر سؤال بردن دو اصل اساسی ناتو—درک مشترک از تهدیدات و تقسیمناپذیری امنیت میان اعضا—موجودیت این ائتلاف را با خطر مواجه کرده است. ترامپ همچنین با موضعگیری در کنار روسیه و علیه سایر اعضای ناتو در رأیگیری سازمان ملل درباره اوکراین و تهدید به عدم دفاع از متحدانی که "پرداخت کافی" ندارند، موجب تضعیف این اتحاد شده است.
◾️هرچند قانونی در کنگره تصویب شده که خروج آمریکا از ناتو را بدون موافقت کنگره ممنوع میکند، اما با تصمیم خروج بعید است که دیوان عالی بتواند جلوی آن را بگیرد. این امر به این دلیل است که دیوان عالی معمولاً در امور خارجی به قوه مجریه اختیارات وسیعی داده و ممکن است این قانون را خلاف قانون اساسی بداند.
◾️از مهمترین چالشهایی ناتو بدون آمریکا از بین رفتن اعتبار اصل پنجم معاهده است که حمله به یک عضو، حمله به همه تلقی میشود. اما اجرای این اصل در عمل یعنی ایالات متحده بهعنوان قدرت نظامی برتر، از سایر اعضا دفاع خواهد کرد. سخنان ترامپ، از جمله تهدید علیه کانادا و گرینلند، این اطمینان را از بین برده و تردیدهای عمیقی را در میان متحدان ایجاد کرده است. صدراعظم آینده آلمان نیز در این باره اظهار داشته که ممکن است تا چند ماه دیگر ناتو به شکل فعلی آن وجود نداشته باشد.
◾️از نظر قانونی، خروج آمریکا لزوماً به معنای فروپاشی ناتو نیست، زیرا این معاهده همچنان برای سایر 31 عضو معتبر باقی خواهد ماند. اما جایگزین کردن نقش کلیدی ایالات متحده بهویژه در کوتاهمدت، بسیار دشوار خواهد بود.
◾️ اروپا با یکی از بزرگترین آزمونهای استراتژیک خود مواجه است: یا باید به سرعت ظرفیتهای دفاعی خود را تقویت کند و همکاریهای عمیقتری در حوزه امنیتی ایجاد کند، یا خطر تضعیف جدی ناتو و کاهش بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی را بپذیرد.
✍️تفسیر _خبر
ائتلاف و تعهد دفاع جمعی یک استراتژی مهم در نگاه امنیتی است. اگر حتی خود آمریکا بخواهد هزینههای امنیتی خود را بهتنهایی بر عهده بگیرد، بدون در نظر گرفتن اینکه ساختار فعلی ناتو محصول چه فرآیندی بوده و بدون آن امنیت آمریکا چه سرنوشتی خواهد داشت، گامهای سختی را در خصوص امنیت در پیش رو خواهد داشت. این امر به چند دلیل قابل تأمل است:
1️⃣زمانی که آمریکا و ناتو همسو هستند، اجماع بیشتری در خصوص سیاستها، تحریمها و مسائل امنیتی شکل میگیرد. حال تصور کنید که آمریکا بخواهد با چین درگیر نظامی بنا به دلایلی شود، آنهم در شرایطی که دیگر عضوی از ناتو نیست. آیا کشورهای اروپایی مسئله امنیت آمریکا را امنیت خود خواهنددید و حمایت خواهند کرد؟ خروج آمریکا از ناتو میتواند حمایت کشورهای اروپایی را نسبت به واشنگتن در منازعات بینالمللی کاهش دهد.
2️⃣ ناتو، اگرچه در ظاهر یک بازوی نظامی است، اما در واقع پشت پرده این بازوی نظامی، بسیاری از سیاستها و همسوییهای ژئوپلیتیکی شکل میگیرد. برای مثال، استقرار سامانههای موشکی بدون عضویت آمریکا در ناتو، نیازمند ایجاد روابط دوجانبه مستقلی با کشورهای اروپایی است. این امر بهویژه در برابر تهدیداتی مانند روسیه یا چین اهمیت دارد. بدون ناتو، هماهنگی این اقدامات برای آمریکا دشوارتر خواهد شد.
3️⃣ ترامپ، با تصور اولویت امنیت اقتصادی ، فروش بهای امنیت به دیگران و تصور خوداتکایی آمریکا در امنیت عمل میکند. این در حالی است که پیچیدگیهای روزافزون امنیت جهانی، موجب شده است که برخی حتی معتقد باشند ناتو باید دامنه تعریف تهدید و فعالیتهای امنیتی خود را گستردهتر کند. در شرایطی که تهدیدات ترکیبی شامل جنگهای سایبری، بیثباتی سیاسی و رقابتهای فناورانه در حال افزایش است، وابستگی به یک ساختار امنیتی منسجم و ائتلافی مانند ناتو اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
4️⃣ خروج آمریکا از ناتو نهتنها باعث تضعیف جایگاه واشنگتن در صحنه بینالمللی میشود، بلکه به رقبای آن نظیر چین و روسیه فرصت میدهد تا خلأ قدرت ایجادشده را پر کنند، اروپایی ها گرایش به همکاری با چین را دارند. آمریکا با تکیه بر ناتو، ابزارهای متنوعی برای اعمال فشار بر رقبا دارد، اما در صورت خروج، این ابزارها تضعیف میشوند. از سوی دیگر، اعتماد کشورهای متحد به تعهدات امنیتی واشنگتن کاهش خواهد یافت، که میتواند به افزایش هزینههای آمریکا برای حفظ نظم جهانی منجر شود. کشوری مثل آمریکا اگرچه دیگر نمیتواند به عنوان یک هژمون هزینه های ساختار را به تنهایی بدهد اما بهم زدن ساختار امری نیست که به این سادگی ها بتواند آمریکا را در برابر چالشهای آتی مصون بدارد.
https://www.foreignaffairs.com/united-states/nato-without-america
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
دوستانی که تمایل به انتشار کتاب های علمی و پژوهشی در رشته های علوم انسانی دارند میتوانند با بنده در ارتباط باشند
تماس و ایتا: 09142052930
دکتر احسان جعفری فر
#استراتژی_سیاسی
💢تحلیل استراتژیهای پیروزی پوتین و تعاملات با ترامپ
✍️فارن افرز
الکساندر گابویف ، الکساندرا پروکوپنکو و تاتیانا استانوایا مینویسند : ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مواجهه با تحولات اخیر، بهویژه پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، تلاش کرده است که از نمایش عمومی پیروزی اجتناب کند. در حالی که مسکو به وضوح از مواضع جدید آمریکا نسبت به جنگ اوکراین خرسند است، پوتین سعی دارد با احتیاط گام بردارد تا امتیازات بیشتری کسب کند.
◾️چرخش ترامپ و امتیازات روسیه
ترامپ، پس از بازگشت به ریاستجمهوری، در چندین مورد اقداماتی انجام داده که به نفع روسیه بوده است:
1. تعلیق کمکهای نظامی به اوکراین: در پی دیدار معاون رئیسجمهور آمریکا، جیدی ونس، با زلنسکی، ترامپ بهطور موقت ارسال کمکهای نظامی به اوکراین را متوقف کرد.
2. خروج از گروه تحقیق جنایات جنگی روسیه: آمریکا از گروهی که در حال بررسی جنایات جنگی رهبران روسیه بود، خارج شد.
3. رای منفی به قطعنامه سازمان ملل علیه روسیه: این اقدام موضعگیری واشنگتن را نسبت به درگیری اوکراین به نفع مسکو تغییر داد.
4. بازتاب دادن اطلاعات نادرست روسیه: مقامات آمریکایی روایتهای روسیه در مورد جنگ را تکرار کرده و اوکراین را به فساد متهم کردند.
◾️نقشه پوتین برای بهرهبرداری از ترامپ
مسکو آگاه است که ترامپ فردی غیرقابلپیشبینی است و احتمال دارد در آینده مسیر خود را تغییر دهد. تجربه دور اول ریاستجمهوری او نشان داده که مواضع وی گاه به سرعت دگرگون میشود. بااینحال، کرملین تلاش میکند حداکثر بهره را از این وضعیت ببرد و به دنبال تضمین یک دیدار مستقیم میان پوتین و ترامپ است. هدف از این نشست، امضای توافقی است که جنگ را متوقف کند، اما به نفع روسیه شرایطی را بر اوکراین تحمیل کند که استقلال آن را تضعیف نماید.
◾️خواستههای کلیدی مسکو
پوتین از توافقی حمایت میکند که محدودیتهایی را بر اوکراین اعمال کرده و به روسیه نقش دائمی در سیاستگذاری این کشور بدهد. اگرچه کرملین روی حداکثر خواستههای خود (مانند کنترل کامل مناطق اشغالی) اصرار دارد، اما حتی کاهش حمایت نظامی غرب از اوکراین نیز برای موفقیت استراتژی روسیه کافی خواهد بود.
◾️نقش دیپلماسی غیررسمی و واسطههای ترامپ
کرملین از کانالهای غیررسمی برای برقراری ارتباط با تیم ترامپ استفاده کرده است. کریل دیمیتریف، رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه، از ارتباطات خود با جرد کوشنر و دیگر نزدیکان ترامپ بهره گرفته و نقش کلیدی در مذاکرات پشت پرده داشته است. این تعاملات به دیدارهایی در عربستان سعودی و تماسهای مستقیم میان پوتین و ترامپ منجر شده است.
◾️راهبرد کرملین در بازی با ذهنیت ترامپ
پوتین بهعنوان یک افسر سابق اطلاعاتی، بهخوبی میداند چگونه روی خصوصیات شخصیتی ترامپ تأثیر بگذارد. پس از نخستین تماس تلفنی بین دو رهبر در فوریه، ترامپ بهطور علنی شروع به اتخاذ مواضعی کرد که مستقیماً در راستای منافع روسیه بود، از جمله انتقاد از زلنسکی و پذیرش برخی ادعاهای کرملین درباره جنگ.
◾️امتیازدهیهای تاکتیکی روسیه برای جلب نظر واشنگتن
پوتین بهجز جنگ اوکراین، تلاش کرده است با ارائه پیشنهادهایی در سیاست جهانی، ترامپ را به سوی خود جلب کند:
- حمایت از مذاکرات هستهای با ایران
- پذیرش کاهش هزینههای نظامی آمریکا و پیشنهاد وساطت در گفتگوهای واشنگتن-پکن
- همسویی با مواضع ترامپ در مورد ارزشهای سنتی و مخالفت با جنبشهای مترقی
◾️محاسبات پوتین برای آینده
اگرچه ترامپ بهطور رسمی خواهان توقف جنگ است، اما کرملین این را فرصتی برای دستیابی به توافقی میبیند که عملاً به نفع روسیه خواهد بود. مسکو به دنبال این است که ناتو را مجبور به توقف ارسال تسلیحات و اطلاعات به اوکراین کند، چرا که این همکاری عامل اصلی قدرت دفاعی کییف در برابر حملات روسیه بوده است.
◾️نتیجهگیری: پوتین در کمین فرصتهای جدید
روسیه در حال بهرهگیری از شرایط جدید در واشنگتن است و امیدوار است که بتواند از ترامپ امتیازاتی بگیرد که منجر به تضعیف اوکراین شود. بااینحال، پوتین میداند که نباید همه تخممرغهایش را در سبد ترامپ بگذارد، زیرا سیاستهای او میتواند به سرعت تغییر کند. در نتیجه، مسکو در کنار تلاش برای استفاده از فرصتهای جدید، همچنان به تقویت جایگاه خود در جنگ و مناسبات بینالمللی ادامه میدهد.
https://www.foreignaffairs.com/russia/putins-theories-victory
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢خاورمیانه اتمی، خاورمیانه امن نیست
✍️موسسه خاورمیانه
در خاورمیانه، مسئله هسته ای تنها به ایران مربوط نمی شود. اسرائیل در حال حاضر یک زرادخانه هسته ای به رسمیت شناخته نشده دارد . رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی گفته اند که به دنبال برابری با توانمندی های هسته ای ایران هستند اما عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر گفته است که کشورش باید مانند آلمان باشد، یک قدرت بزرگ بدون سلاح هسته ای.
◾️احتمال دارد که در دهه آینده یا حتی زودتر، پنج کشور در منطقهای به وسعت ۴۸ ایالات جنوبی آمریکا به سلاح هستهای دست یابند. ترکیه که دارای یک راکتور تحقیقاتی فعال است که قادر به تولید مقادیر کمی پلوتونیوم است، در حال ساخت یک نیروگاه تجاری روسیه با چهار راکتور برای تولید برق در چند سال آینده است و در حال مذاکره برای دو راکتور دیگر است. اما دولت آن به صراحت متعهد شده است که از آن فناوری استفاده نکند. آنکارا، یعنی معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) را به همراه یک پروتکل الحاقی سختگیرانه تر با آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) امضا و تصویب کرده است. عربستان سعودی نیز در حال آماده سازی برای ساخت اولین نیروگاه هسته ای خود است و قصد دارد تا حدودی سوخت آن را از منابع اورانیوم خود تامین کند. ریاض همچنین NPT را امضا کرده است، اما پروتکل الحاقی را امضا نکرده است. سعودیها گفتهاند تا زمانی که اسرائیل از تسلیحات هستهای خود دست نکشد، هیچ توافق جدیدی را امضا نخواهند کرد، اما گفته میشود در صورتی که واشنگتن ضمانتهای امنیتی مرتبط با عادیسازی با اسرائیل و ایجاد مسیری مناسب برای تشکیل یک کشور فلسطینی را ارائه دهد، آماده هستند تا از این هم فراتر بروند. مصر دو رآکتور تحقیقاتی دارد - یکی روسی و دیگری آرژانتینی. NPT و یک پروتکل الحاقی را امضا کرده است . روسیه در حال ساخت اولین نیروگاه تجاری چهار راکتوری مصر است. امارات متحده عربی که همچنین NPT و پروتکل الحاقی را امضا کرده است، دارای یک نیروگاه تجاری با چهار رآکتور است که توسط کره جنوبی ساخته شده است.
◾️امضاکنندگان NPT و پروتکل الحاقی مجاز به انجام غنی سازی و بازفرآوری برای اهداف غیرنظامی هستند. اگر ترکیه و شاید مصر حداقل مقدار کمی اورانیوم و پلوتونیوم غنی شده را آزمایش نکرده باشند، تعجب آور خواهد بود . امضاکنندگان توافقنامه دوجانبه «123» با ایالات متحده مجاز به انجام این کار بدون موافقت ایالات متحده نیستند. قرارداد 123 ترکیه در سال 2028 منقضی می شود. نه مصر و نه عربستان سعودی آن را امضا نکرده اند.
◾️اسرائیلی ها احتمالاً قبل از سال 1970 سلاح هسته ای داشتند . تصور میشود که اسرائیل و آفریقای جنوبی در سال 1979 مشترکاً در اقیانوس هند آزمایش کردهاند. هند و پاکستان در سال 1998 تسلیحات هستهای آزمایش کردند، اما هند قبلاً در سال 1974 یک انفجار هستهای "صلحآمیز" انجام داده بود. کره شمالی برای اولین بار در سال 2006 یک سلاح هستهای را آزمایش کرد . اینها تنها قدرتهای هستهای شناخته شده هستند: بریتانیا، پنج عضو شورای امنیت ایالات متحده، فرانسه، شورای امنیت دائمی آمریکا و چین. بنبستهای هستهای دوجانبه قابل کنترل هستند. ایالات متحده و روسیه، پاکستان و هند، هند و چین، و کره شمالی و ایالات متحده نشان داده اند که کشورهای دارای سلاح هسته ای لزوماً به یکدیگر یا کشورهای غیرهسته ای حمله نمی کنند.
◾️برخی از کشورها از تسلیحات هسته ای اجتناب می کنند یا دست می کشند. برزیل و آرژانتین توافق کردند که از سلاح های هسته ای عقب نشینی کنند. کشورهای عربی گاهی با صدای بلند از زرادخانه هسته ای اسرائیل شکایت می کنند آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید از سلاح های هسته ای خود دست کشید . پس از اعلام استقلال از اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین، بلاروس و قزاقستان زرادخانه های هسته ای باقی مانده در سرزمین های خود را نیز تسلیم کردند.
◾️سرعت آهسته گسترش سلاح های هسته ای تا به امروز را می توان مدیون جنگ سرد، دهه تک قطبی دهه 1990 و جنگ علیه تروریسم دانست. در طول جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در برابر اجازه دادن به هر یک از متحدان خود برای به دست گرفتن کنترل سلاح های هسته ای مقاومت کردند . تسلیحات هسته ای در اوکراین و قزاقستان مستقیماً توسط مسکو کنترل می شد. پس از آزمایش کلاهکهای هستهای بریتانیا و فرانسه در سالهای 1952 و 1960، آمریکاییها بهشدت سیاست منع گسترش سلاحهای هستهای را بهویژه با آلمان اجرا کردند. با تضعیف نفوذ آمریکا و روسیه، خاورمیانه درگیر تنشهای شدید شده و حرکت ایران به سمت تسلیحات هستهای میتواند رقابت هستهای منطقهای را تسریع کند و ثبات را بیش از پیش به خطر بیندازد.
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢بازی پیچیده اسرائیل در خاورمیانه جدید
✍️ چتم هاوس
◾️اسرائیل در قبال روسیه سیاستی محتاطانه و ثابت را حفظ کرده و حتی در مواجهه با مواضع ضدیهودی برخی مقامات روسی یا حمایت مسکو از گروههای دشمن اسرائیل، تغییری در رویکرد خود نداده است. در حالی که اسرائیل روابط خود با مسکو را حفظ کرده، حتی گامهایی برای تقویت این روابط برداشته و در واشنگتن لابی کرده است تا پایگاههای نظامی روسیه در سوریه حفظ شوند. این اقدام نشاندهنده نگاه اسرائیل به حضور روسیه بهعنوان یک اهرم راهبردی است. در همین راستا، اسرائیل تلاش کرده تا روسیه را از ایران جدا کند، اما شواهد تاریخی نشان میدهد که شراکت راهبردی مسکو و تهران همچنان اولویت روسیه باقی مانده و احتمال موفقیت اسرائیل در این زمینه محدود است.
◾️سیاست اسرائیل در قبال روسیه تا حد زیادی تحت تأثیر نگرانی از کاهش نفوذ منطقهای ایالات متحده است. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، تمرکز کاخ سفید بر کاهش تعهدات نظامی در خاورمیانه باعث نگرانی اسرائیل از خلأ قدرتی شد که میتوانست به نفع ایران تمام شود. نیروهای آمریکایی همواره نقش مهمی در کنترل نفوذ ایران داشتهاند و خروج آنها میتوانست تهدیدات امنیتی جدیدی برای اسرائیل ایجاد کند. در این شرایط، اسرائیل روسیه را بهعنوان بازیگری میبیند که حضور آن، هرچند همسو با منافع تلآویو نیست، اما میتواند مانع از گسترش نفوذ ایران شود. علاوه بر این، گسترش روابط روسیه با کشورهای عربی، اسرائیل را به اتخاذ رویکردی محتاطانهتر در قبال مسکو سوق داده تا از قرار گرفتن در تقابل با شرکای منطقهای خود جلوگیری کند.
◾️در دوران دومین ریاستجمهوری ترامپ، روابط اسرائیل و روسیه احتمالاً بدون تغییرات اساسی ادامه خواهد یافت، اما تعاملات آنها افزایش خواهد یافت. سه نتیجه کلیدی در این زمینه پیشبینی میشود: نخست، اسرائیل سیاست تفکیک را حفظ خواهد کرد و همکاریهای امنیتی را از مسائل اختلافی جدا خواهد ساخت تا روابط روسیه با ایران را مدیریت کند. دوم، تلآویو با کاهش تعهدات آمریکا در خاورمیانه، روسیه را بهعنوان بخشی از راهبرد تنوعبخشی در سیاست خارجی خود در کنار کشورهای عربی، هند و چین در نظر خواهد گرفت. سوم، اسرائیل احتمالاً از بهبود روابط واشنگتن و مسکو در دوران ترامپ برای پیشبرد اهداف امنیتی خود استفاده خواهد کرد و در مسائل منطقهای مانند حضور روسیه در سوریه، نقش تسهیلگر ایفا خواهد کرد.
◾️سیاست اسرائیل در قبال روسیه بر مدیریت عملیاتی خطرات و بهرهگیری از روابط با مسکو برای ارتقای امنیت ملی متمرکز است، اما این رویکرد با چالشهای قابلتوجهی همراه است. تناقضات ذاتی در سیاستهای منطقهای روسیه، همراه با رقابت قدرتهای بزرگ، محیطی پیچیده ایجاد کرده که اسرائیل را وادار به اتخاذ سیاستی محتاطانه کرده است. نزدیکی بیشتر تلآویو به مسکو ممکن است موجب ایجاد شکاف با شرکای اروپایی شود، بهویژه کشورهای شرق اروپا که روسیه را تهدیدی امنیتی میدانند. در همین حال، اروپا که در تلاش برای مهار نفوذ روسیه است، ممکن است همکاریهای امنیتی با اسرائیل را محدود کند. با وجود این، اسرائیل همچنان به روابط خود با روسیه بهعنوان ابزاری راهبردی برای مقابله با چالشهای منطقهای، از جمله بیثباتی در سوریه و تهدید هستهای ایران، نگاه میکند. با این حال، تضاد بلندمدت منافع میان مسکو و تلآویو همچنان یک محدودیت اساسی در این رابطه باقی خواهد ماند.
✍️تفسیر خبر
1️⃣روسیه آگاه است که ایران یک ررقیب استراتژیکی در سوریه است اما از یک سو هم میداند که اسرائیل سیاست مرحله ای خود را دارد یعنی ابتدا هدفش ایران است بنابراین فعلا تلاش دارد با جذب روسیه به سمت خود اول ایران را حذف کند یا نفوذش را تقلیل دهد این برای روسیه می تواند یک تهدید و فرصت باشد تهدید برای از دست رفتن آینده و ابهام سرنوشت سوریه و فرصت برای برتری در رقابت با ایران و حذف آن. با این حال روسیه خطرات چنین ریسکی را می داند و نمیتواند بی محابا به آب بزند
2️⃣اسرائیل یک نگاه پیشروی در عین حال مدیریتی دارد. به نظر این رژیم اگر بتوان مرزبندی روابط ایران با دیگران را ساخت در مرحله بعدی به گسترش و تنوع روابط دست زند. اسرائیل نگاه تنها امنیتی ندارد بلکه دنبال روابطی برای یارکشی قوی تر در نظام بین الملل است. این سیاست نهفته آن برای مشروعیت بخشی به خود است
3️⃣اسرائیل در روابط خود با روسیه با یک معادله استراتژیک روبهروست: چگونه با مسکو همکاری کند بدون اینکه به روابطش با اروپا آسیب بزند؟ در پاسخ، سه راهبرد احتمالی اولیه را دنبال میکند: نخست، استفاده محدود از روسیه برای مهار تهدید ایران؛ دوم، بهرهگیری از روابط آمریکا با روسیه برای مدیریت تعاملات با اروپا؛ و سوم، تمرکز بر استراتژی حفظ بی طرفی نسبی برای به تعادل رساندن روابط خود با طرفین
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصَارِ، یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْأَحْوَالِ، حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
بهاری دیگر از راه رسید،
دلهایمان را به روشنی بهار، ولایت امیرالمؤمنین و معنویت شبهای قدر پیوند میزنیم و از خداوند متعال، سالی سرشار از خیر و برکت، عاقبت بخیری، آرامش و تحول احسن مسئلت داریم.
@irdiplomat
#استراتژی_سیاسی
💢اروپا، سلاحهای منسوخ به اوکراین میفرستد
✍ آنتیوار
◾️ کشورهای اروپایی، سلاحهای منسوخ و از رده خارج را که برخی بعنوان سلاحهای غیرقابل اعتماد و ناکارآمد در میدان نبرد شناخته میشود، به اوکراین ارسال میکند.
◾️ کشورهای غربی به طور فعال در حال خلاص شدن از شر تسلیحات قدیمی و از رده خارج شده هستند و آنها را به اوکراین ارسال میکنند و گرچه کیفیت و اثربخشی این سلاحها پایین است اما کییف نیز چارهای جز پذیرش این سلاحها از متحدان خود ندارد.
◾️ اسپانیا یک محموله از مسلسلهای سبک CETME L را به اوکراین ارسال کرد که بیش از ۲۰ سال پیش از خدمت خارج شدهاند و به مشکلات قابلیت اطمینان معروف هستند.
◾️ فرانسه نیز توپخانههای خودکششی «سزار» که به عنوان سلاحهای پیشرفته معرفی شدهاند به اوکراین ارسال کرده که در عمل چندان بینقص نبودهاند. بر اساس منابع نظامی اوکراینی، این سیستمها مستعد خرابیهای مکرر هستند و از دقت کافی در شلیک برخوردار نیستند، که این موضوع به ویژه با توجه به نقش مهم توپخانه در این درگیری، بسیار حیاتی است.
◾️ حدود هزار خمپارهای که توسط بلغارستان و رومانی تامین شدهاند، معیوب تشخیص داده شدهاند. برخی گزارشهای نظامی اوکراینی حاکی از آن است که برخی از این خمپارهها منفجر نمیشوند و برخی دیگر دچار اشکال در شلیک میشوند، که نه تنها اثربخشی عملیاتهای نظامی را کاهش میدهد، بلکه خطرات اضافی برای پرسنل نظامی ایجاد میکند.
@irdiplomat
#استراتژی_سیاسی
💢 پیشبینی بیش از ۳۵۰ استراتژیست ارشد درباره آینده
◾️ اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» نتایج تازهترین نظرسنجی سالانه خود را با عنوان «پیشبینی جهانی» منتشر کرد. این نظرسنجی از میان ۳۵۷ استراتژیست و کارشناس بینالمللی از ۶۰ کشور جهان انجامشده تا روند تحولات جهانی را در ۱۰ سال آینده پیشبینی کند. پاسخدهندگان شامل افراد شاغل در حوزههای خصوصی، سازمانهای غیرانتفاعی، دانشگاهها، بنیادهای آموزشی، دولتیها و سازمانهای چندملیتی بوده و نزدیک به ۵۵ درصد از آنها آمریکایی هستند.
◾️ ۴۷ درصد از پاسخدهندگان پیشبینی کردند که تا سال ۲۰۳۵، جهان عمدتاً به دو بلوک «همسو با چین و همسو با آمریکا» تقسیم خواهد شد. در میان این گروه، نزدیک به ۶۰ درصد انتظار دارند که روسیه، ایران و کره شمالی بهعنوان متحدان رسمی چین در این بلوک قرار گیرند، البته با این انگاره که چین رهبری این ائتلاف را بر عهده خواهد داشت.
◾️ بهطور کلی، کمتر از نیمی از شرکتکنندگان در این نظرسنجی (۴۶ درصد) موافق بودند که محور در حال ظهور #روسیه، #ایران، #چین و #کره_شمالی تا سال ۲۰۳۵ به متحدان رسمی یکدیگر تبدیل خواهند شد؛ البته بسیاری از پاسخدهندگان این تحولات احتمالی را با خطر وقوع جنگ جهانی مرتبط میدانستند.
◾️در میان کسانی که پیشبینی کردند جهان به دو بلوک همسو با چین و همسو با آمریکا تقسیم خواهد شد و چین، روسیه، ایران و کره شمالی به متحدان رسمی تبدیل خواهند شد، ۶۲ درصد انتظار داشتند که در یک دهه آینده جنگ جهانی دیگری رخ دهد. در مقابل، در میان سایر شرکتکنندگان در این نظرسنجی، این رقم بهمراتب کمتر و در حدود ۳۳ درصد بود.
◾️ سلاح هستهای یکبار تا سال ۲۰۳۵ استفاده خواهد شد
◾️ براساس این نظرسنجی، ایران محتملترین کشور برای تبدیلشدن به یک قدرت هستهای جدید در آینده است؛ اما تنها کشور بالقوه نخواهد بود. در این نظرسنجی، ۸۸ درصد از پاسخدهندگان پیشبینی کردند که دستکم یک کشور جدید در دهه آینده به سلاح هستهای دست خواهد یافت، که اندکی بیشتر از ۸۴ درصد پیشبینیشده در نظرسنجی سال پیش است.
◾️ همانند نظرسنجی قبلی، نزدیک سهچهارم پاسخدهندگان پیشبینی کردند که #ایران از وضعیت کنونی خود فراتر رفته و در ده سال آینده به باشگاه کشورهای دارای سلاح هستهای ملحق خواهد شد، که آن را به بارزترین نامزد برای تبدیلشدن به یک کشور هستهای در آینده تبدیل میکند.
◾️ بیش از یکسوم پاسخدهندگان نظرسنجی امسال پیشبینی کردند که اسرائیل تا سال ۲۰۳۵ وارد جنگ مستقیم با #ایران خواهد شد
@irdiplomat
#استراتژی_سیاسی
💢رژیم ترامپ محکوم به فروپاشی است
✍️هیل
این تارنمای آمریکایی در نوشتاری به قلم الکساندر جی. موتیل استاد دانشگاه آمریکا و کارشناس مسائل اوکراین- روسیه نوشت: بسیاری از آمریکایی ها ممکن است از ماهیت همه جانبه حکومت ترامپ مبهوت باشند اما این موضوع جدیدی نیست. تاریخ نمونه هایی از رژیم هایی را دیده است که متشکل از رهبران مدعی قدرت کامل هستند که همه تصمیمات را اتخاذ می کنند و توسط زیردستانی احاطه شده اند که بر نهادهای ضعیف حکومت می کنند و از مواضع خود به عنوان سکویی برای منافع فردی
استفاده می کنند.
این رژیم ها، فقط رژیم های دیکتاتوری معمولی نیستند زیرا دیکتاتورها همیشه از اقتدار و اطاعت مهارنشده برخوردار
نیستند.
در حقیقت دولت دوم ترامپ، شبیه ساختارهای سیاسی استبدادی و تمامیت خواهی است که مشخصه آن حاکمان دارای قدرت مطلقه ای است که مدعی اند همه چیز را درباره کلیت تجربه بشر می داند و تصور نظارت، هدایت و شکل دادن به چنین کلیتی را دارند.
این موضوع عجیب نیست که رهبران خودکامه اغلب برنامه های انقلابی در دست دارند که هدف آن تغییر همه چیز بنابر ذائقه خودشان است.
چنین حکومت هایی به نظر قوی می رسند زیرا رهبران آنها تصویر از قوی و قدرتمند بودن، عقلانیت استثنایی، شجاعت و توانایی را از خود نشان می دهند. اما در واقعیت، چنین نظام های حکومتی گرفتار یک ضعف مهلک هستند؛ ضعفی که به عنوان اصل سازماندهی مرکزی یک حکومت عمل می کند: چنین ضعفی تمرکز بیش از حد است. (دولتی که به جای چندین سطح قدرت، بر قدرت مرکزی تمرکز دارد).
کارل دویچ، جامعه شناس برجسته دانشگاه هاروارد، مهم ترین سهم را در کمک به نظریه زوال حکومت های تمامیت خواه داشت. وی در مقاله ای که در سال ۱۹۵۴ منتشر کرد کار اصلی حکومت های تمامیت خواه را «وحدت فرماندهی و اطلاعات» توصیف کرد که به ساختاری برای تضمین یک منبع تنها و منحصر بفرد برای تصمیم گیری نیاز دارد و یا به ترتیبات یا مجموعه ای از ابزارها نیاز دارد تا از سازگاری تصمیمات بین چندین منبع مطمئن شوند.
بنابراین به گفته این جامعه شناس، تمایل دولت های دیکتاتور برای تمرکز بر خود برای تصمیم گیری ها یا استفاده از زور امری ذاتی است.
به عبارت دیگر سیستم هایی که بسیار بر خود متمرکز هستند باعث اطلاعات ضعیف، تصمیم گیریهای غلط و تضعیف حکومت های خودکامه و سرکشی زیردستان می شوند که به دنبال آن فروپاشی رخ می دهد.
بی توجهی رئیس جمهوری آمریکا به این حقیقت ممکن است به این دلیل باشد که به او هرچیزی که می خواهد بشنود گفته می شود نه آن چیزی که در واقعیت وجود دارد. ترامپ ادعا می کند که محبوبیت رئیس جمهوری اوکراین ۴ درصد است و اوکراین آغاز کننده جنگ است. به جز این چه چیزی می تواند ادعاهای ترامپ را توضیح دهد.
نویسنده نوشت: از آنجایی که ترامپ در محور سیستم بشدت متمرکزی که خود ایجاد کرده قرار دارد، بقای چنین نظامی بعید است و امید می رود دموکراسی در آمریکا احیا شود.
@irdiplomat
💢 چند درصد از کل کمکهای اهدایی به اوکراین سهم آمریکا است و ماجرای قطع کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین چیست؟
💢تفسیر خبر
1️⃣ماجرا چیست؟ امریکا بدنبال صلح در جنگ اوکراین و روسیه است اما قبل از آتش بس کامل بین روسیه واوکراین دنبال بالا بردن سود خود است چگونه؟ ابتدا قبل از پایان جنگ با اوکراین بر سر منابع به قرارداد میرسد و سپس با روسیه بر سر اوکراین و پایان جنگ به تفاهم
میرسد
2️⃣چرا زلنسکی و ترامپ و معاونش مجادله کردند؟ خب در این ویدیو منتشر شده از مجادله ما ضعیف ترین دیپلماسی ها را چه از طرف امریکا و چه اوکراین میبینیم؛ ترامپی که مدام یک جمله را تکرار میکند تا آن کلام را بر فضای جلسه حاکم کند و موفق نمیشود تا زلنسکی که با زبان بدن ضعیف و ادبیات ضعیف در قامت یک مقام بالا مرتبه کشور خارجی ظاهر نمیشود و حتی مقام پایین کشور امریکا نیز به او توهین میکند
3️⃣امریکا از اوکراین و روسیه چه انتظاری دارد؟ پاسخ یک کلمه است: معامله؛ امریکا میخواهد هم از معرکه دور باشد هم به او منافع برسد ؛ تصور اینکه سهم امریکا در جنگ های بزرگ باید کنار گذاشته شود ایده ترامپ است؛ او میخواهد براحتی بدون مدیریت تنش ، مدیریت منافع را بدست بگیرد برای همین است که زلنسکی این را نپذیرفت زیرا مشخص بود که امریکا اوکراین را بعد از این قرارداد رها خواهد کرد و نه تنها تضمینی نمیدهد بلکه مدیریت هم نمیخواهد به طور جدی داشته باشد و احتمالا احاله مسئولیت به اروپا واگذار شود
4️⃣آیا واقعا امریکا به اوکراین لطف کرده است؟ جواب خیر؛ به لحاظ تاریخی زمانی که اوکراین صاحب سلاح هسته ای بود برای خلع آن امریکا تضمین امنیت داده بود به لحاظ سیاسی نیز برای ایجاد باتلاق مشکلات و تحریم روسیه اوکراین را ابزار خود کرد و با حمایت نظامی یک جنگ فرسایشی و بلند مدت هدایت شده ساخت به علاوه بیشترین لطف امریکا برای امنیت ناتو و اروپا بوده نه خود اوکراین .
@irdiplomat
کتاب "خط به خط سوالات چهارگزینه ای جامعه شناسی سیاسی" با افتخار در انتشارات رجال منتشر گردید
شما نیز برای انتشار آثار ارزشمند علمی و پژوهشی خود در انتشارات رجال با ما در ارتباط باشید:
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔ایتا: @pub_rejal_article
👉09142052930
╚══════🍃🌺🍃═╝
#استراتژی_سیاسی
💢 اولین تحریم نفتی دولت ترامپ علیه ایران
✍️وزارت خارجه امریکا
🔻وزارت خزانه داری دولت ترامپپ ادعا کرد: شبکه نفتی را که صدها میلیون دلار برای ارتش ایران تولید می کند، هدف قرار می دهد.
🔻وزارت خزانه داری آمریکا در بیانیه ای افزود: « امروز، دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری (OFAC) یک شبکه بین المللی را به دلیل تسهیل ارسال میلیون ها بشکه نفت خام ایران به ارزش صدها میلیون دلار به چین را تحریم می کند. این نفت به نمایندگی از ستاد کل نیروهای مسلح ایران و شرکت تحت تحریم آن که سپهر انرژی جهان نما پارس (سپهر انرژی) است، ارسال شده است. این تحریم ها شامل نهادها و افراد در حوزه های متعدد، از جمله چین، هند، و امارات و همچنین چندین کشتی می شود.»
✍️تفسیر_خبر
1️⃣با بازگشت ترامپ به کاخ سفید و نگاه رقابت جویانه اقتصادی امریکا با چین ، ایران به یک اهرم بسیار قوی سیاست خارجی امریکا به چند دلیل تبدیل خواهد شد: نخست بخاطر نقش ایران در تامین انرژی ارزان برای چین است که امریکا تلاش دارد از طریق ایران به چین فشار آورد تا هم امنیت انرژی چین ضربه بخورد هم ایران و چین دچار شکاف روابط بشوند
2️⃣امریکا تلاش دارد برای مذاکره احتمالی کارت بازی خود را افزایش دهد و در ازای گرفتن چیزهای بیشتر که مشخصا به موشک های ایران و تضمین عدم داشتن نیروی نیابتی است دست یابد در نگاه جامع تر امریکا در حال «پانسمان تحریم »است یعنی تحریم های جدید وضع میکند ولی تحریم های قدیمی را شاید بردارد! اصل ماجرا سر جای خود است!
3️⃣امریکا با تحریم های ایران میخواهد نشان بدهد که احتمالاً باکی از قدرت منطقه ای ایران ندارد بنابراین کارت های بازی مستقیم تحت فشارش افزایش یافته با این حال ترامپ اشاره کرده است که ایران کشور قدرتمندی است و به نظر میرسد پشت افکارش موشکهای ایران و توان نظامی آن باشد که باید محدود شوند اینکه ایران چه باید کند در پست های آتی بحث خواهد شد (دنبال کنید)
4️⃣اما ایران باید چه کند؟ شاید بنظر عجیب باشد ولی اگر ایران مثل گذشته بخواهد به چین بیشتر نزدیک شود تا از تحریم های اقتصادی در امان باشد چین نه تنها قیمت خرید را پایین خواهد آورد بلکه ممکن است ایران را بخاطر عدم تنش با امریکا تحریم جزیی کند اما بنظر میرسد به نسبی که امریکا به ایران فشار می آورد ایران باید در ظاهر از چین دور شود و وضع قیمت ها را به چین افزایش دهد اما چرا؟ نخست اینکه چین بداند نباید ایران را رها کند و دوم اینکه امریکا متوجه باشد بخاطر چین به ایران فشار نیاورد. سوم اینکه امریکا و چین باید در وضعیت نسبتا رقابت در خصوص کارت ایران قرار بگیرند این از شدت فشارهای امریکا و بازی منفعت جویانه چین خواهد کاست چهارم اینکه اگر ایران مثلا در حوزه نفتی تعرفه را برای چین افزایش دهد و از سوی دیگر باب خواسته های خود را باز کند بازگشت به قیمت قبلی در ازای اجابت خواسته ها میتواند امتیازگیری خوبی برای چین باشد
@irdiplomat
3️⃣ دیدید که وقتی محافل از سلاح پلاسمای ایران صحبت به میان آورد برخی گفتند که ایران فراتر از بمب هسته ای به سلاح مرموز هالیودی دست یافته است اما اینجا ما نمیخواهیم درباره این سلاح بحث کنیم چون ممکن است ناگریز به سمت بحث تهاجمی هم پیش برویم اما ما میخواهیم بگوییم اولین عامل بازدارندگی تکنولوژی تدافعی است نه تهاجمی! یعنی چه؟ یعنی اینکه شما میتوانید هر نوع خطری را دفع کنید. در چهار لایه ممکن است این اتفاق بیفتد: لایه اول امنیت آسمان است یعنی همان داشتن قدرت پدافند بسیار قوی ممکن است بگویید با این جنگنده های پیشرفته آمریکا سامانه های ما ممکن است کامل پوشش دهنده نباشد! لایه دوم امنیت حائلی است یعنی بتوان از موانعی مثل طبیعت و ... یک حائل برای خنثی سازی حمله استفاده کرد مثل همان داستان احاطه تاسیسات هسته ای با کوه ها (یا سامانه مقابله با موشک سنگر شکن بین زمین و آسمان که ایران در رزمایش خود رو کرد یا اینکه آمریکایی ها برای مقابله با قایق های تندروی ایران یک تکنولوژی موج آب ساز برای پس راندن قایق ها به ناو خود افزودند! ) اینها همه بازدارندگی طبیعی یا به عبارتی کارسخت کن حمله موفقیت آمیز است ممکن است بگوییم کار از این حرفها فعلا گذشته تهدید پشت دروازه ها است!... لایه سوم حفظ امنیت یا کاهش اثر حمله است مثل تقویت بنیه های بستر زمین یا ایجاد محیط های خلاقانه برای کاهش سرعت یا تاثیر نفوذ موشک سنگر شکن (کاری که ایران با بردن تاسیسات به زیر زمین انجام داد اما می بایست فراتر از بعد عمق به کیفیت عمق بهتر هم توجه می کرد تا نگرانی ها از سلاح های سنگر شکن کاهش یابد) این اتفاق قبل از هر حمله ای شدنی است... لایه چهارم خود امنیت تاسیسات است مثل جابجا کردن بخش های مهم تاسیسات)... این چهار لایه در مجموع بازدارندگی در جهت خنثی کردن یا کاهش تاثیر حمله را دارد....بنابراین بنظر می رسد دو گزینه آخر محتمل ترند مگر اینکه برای تقویت لایه اول ایران سلاح های پدافندی جدیدی بگیرد، یا حائل های مصنوعی بیشتری بسازد.
4️⃣سطح دیگر بازدارندگی در بعد دفاعی نیست تهاجمی است. در اینجا ما سه لایه تهاجمی داریم: لایه اول نابودی منشا و مکان حمله است (همان کاری که ایران در اولتیماتوم حمله به دیگو گارسیا انجام داد) البته در این لایه تهدید به حمله در صورت همکاری کشورهای دیگر نیز مطرح است (همانگونه که کشورهای منطقه اعلام کردند به پشتیبانی آمریکا در نخواهند آمد/ چون خودشان هم متضرر خواهند شد) یه بعد دیگر این لایه یک رزمایش با قدرت های دیگر است که البته قبلا اجرا شد ولی مجددا بعید است دوباره انجام شود. ، در لایه دوم به چالش کشیدن عامل مهاجم است چگونه؟ مثل درگیر کردن آن در چند جبهه چه مستقیم چه غیر مستقیم؛ لایه سوم پرهزینه کردن جنگ برای طرف مقابل است که هرچند در بعد دفاعی هم بود ولی چون اینجا بحث حمله متقابل است هزینه فراتر از دفاع میشود. این سه لایه به صورت تهاجمی و تکنیکالی محدود بکار برده می شود. چرا محدود؟ زیرا اگر جنگ گسترده شود ایران بیشتر ضرر میکند. بازدارندگی تهاجمی غیر نظامی می تواند در سطح دیپلماتیک به صورت انفرادی یا چندجانبه هم رخ دهد.
#استراتژی_سیاسی
💢سوال: چرا عده ای دوست دارند با گنده گویی استراتژیست نما شوند؟
گندهگویی در سیاست، رسانه و تحلیلهای استراتژیک میتوانند برای برخی افراد یا گروهها نقش هویتی داشته باشند. این پدیده با قدرت، ارعاب، تسلط و کنترل پیوند میخورد و بهعنوان ابزاری برای تعیین موقعیت فرد یا گروه در یک نظام، سیاسی یا ایدئولوژیک عمل میکند. افرادی که به گندهگویی متوسل میشوند، معمولاً به دنبال ایجاد تصویری از قدرت هستند. این تصویر از یکسو باعث جلب حمایت، ایجاد ترس یا تقویت قدرت میشود و از سوی دیگر به فرد یا گروه، احساس برتری و تسلط میبخشد.
در این میان، برخی از افراد برای تثبیت ادعاهای خود، به دنبال بررسی برای بررسی سخنانشان میگردند و تلاش میکنند بر اساس تمایزات خود را بازتعریف کنند. در بسیاری از ایدئولوژیهای افراطی، گروههایی که خود را مستحق اعمال خشونت میدانند، از طریق گندگویی خود را شایستهتر، برتر یا متفاوت از دیگران معرفی میکنند. این پدیده در نظریههای روانشناسی اجتماعی، مانند نظریه هویت اجتماعی هنری تاج، نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، وقتی یک گروه، خشونت یا تسلیحات مخرب را بهعنوان نماد قدرت معرفی میکند، اعضای آن این ویژگیها را به هویت جمعی خود میپذیرند.
افزون بر این، مشروعبخشی به خشونت در قالب استدلالهایی مانند «حفظ امنیت ملی» یا «برقراری نظم اجتماعی» به افراد و گروهها احساس حقانیت میدهد. در واقعیتی که ترس عمومی بر جامعه حاکم میشود، گندهگوها با تئوریهای پرهیجان و حرکتآمیز، چتر حمایت و امنیت خیالی برای مخاطبانشان ایجاد میکنند. این روند را میتوان در استراتژیهای تبلیغاتی سیاستمداران پوپولیست و تحلیلگرانی که از مفاهیم پیچیده استفاده میکنند، بررسی کرد. به همین دلیل، گندهگویی درباره لزوم دست یابی به سلاحهای کشتارجمعی یا خشونتهای بیرحمانه در برخی جوامع بهعنوان هنجاری پذیرفتهشده تبدیل میشود و نهتنها بهعنوان ابزاری برای کسب قدرت، بلکه بهعنوان مکانیسمی برای ساخت و تقویت هویت فردی و گروهی عمل میکند.
در گندهگویی، تفاوتهای بنیادینی در زمینه، هدف و کارکرد آن وجود دارد. با این حال، بسیاری از گندهگوها باید شرایط را بهصورت سطحی و کلیشهای مقایسه کنند. این مقایسههای سادهانگارانه معمولاً از شباهتهای ظاهری استفاده میکنند، اما درستی را از ساختارهای قدرت، الزامات سیاسی و برنامهریزیهای محیطی ارائه نمیدهند یا سعی میکنند ابعاد واقعی تحلیل را بپوشانند. برای مثال، ترامپ بهعنوان یک سیاستمدار پوپولیست، از گندهگویی برای جلب نظر افکار عمومی و بسیج هواداران خود بهره میبرد. در حالی که یک استراتژی در کره شمالی، گندهگویی را بهعنوان ابزاری برای دیپلماسی تهدید و کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی به کار میبرد هرچند چنین راهکارهایی پرریسک و پرهزینه نیز هستند.
یکی از ویژگیهای رایج گندهگویی، نادیده گرفتن پیچیدگیهای واقعی است. برای مثال، برخی از تحلیلگران غربی عراق دوران صدام را مشابه کره شمالی اکنون میبینند، در حالی که تفاوتهای میانی میان این دو کشور وجود دارد یا دست یابی به سلاح هسته ای ایران را همچون کره شمالی ساده سازی می کند.
گندهگویی معمولاً با تبلیغات سیاسی، ناسیونالیسم افراطی و هویتسازیهای جعلی نیز پیوند دارد. برای نمونه، استراتژیهای کره شمالی با گندهگویی درباره سلاحهای هستهای، راهبردی خاص را دنبال میکنند، در حالی که ب گندهگوییهای سیاسی در غرب، مشخص و هدفمند نیستند الا جلب توجه! در برخی موارد، گندگوییها به ابزار داخلی برای تقویت وحدت ملی و مقابله با فشارهای خارجی بکار گرفته میشود.
بسیاری از افراد، بهویژه کسانی هستند که سواد تحلیلی واقعی ندارند، اما در عین حال به دنبال و پذیرش در یک گروه خاص هستند از طریق گندگویی جایگاه خود را تثبیت میکنند. این افراد با تکرار شعارهای تند و پرهیجان، احساس مقبولیت و قدرت کرده و زمانی که مورد حمله قرار میگیرند، بهمرور باور میکنند که سخنانشان ارزشمند نیز است. حتی با وجود شواهدی خلاف ادعاهایشان ارائه یا تصمیماتی که به مواضع آنها رسمیت دارد، حاضر به پذیرش اشتباه خود نخواهند شد چراکه در آنصورت هویت خود را از دست میدهند. این رفتارها معمولاً در فضاهای پوپولیستی، رسانههای هیجانی و محافلی که تنها بازتاب صدای همفکران خود را میشنوند، تقویت میکند. نتیجه این روند، ایجاد فضایی است که در آن گندگویی به تحلیل منطقی، به ابزار اصلی هدایت افکار عمومی و تصمیم گیری های سیاسی تبدیل می شود.
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢نقش پنهان آمریکا در عملیات نظامی اوکراین علیه روسیه
✍️نیویورک تایمز/ترجمه و تلخیص دانش تفسیر سیاسی
◾️در اوایل جنگ اوکراین، همکاری اطلاعاتی و نظامی میان آمریکا و اوکراین آغاز شد. این همکاری با انتقال ژنرالهای اوکراینی به ویسبادن آلمان برای برنامهریزی استراتژیک آغاز شد و به بهبود هماهنگی در نبردها کمک کرد.
◾️در ادامه جنگ آمریکا با ارسال تجهیزات نظامی و ارائه اطلاعات مستقیم، هدفگیری دقیق فرماندهی و ناوگان دریای سیاه روسیه را ممکن ساخت. اما در میانه جنگ، اختلافات میان کییف و واشنگتن پدیدار شد. دولت اوکراین خواستار تجهیزات پیشرفتهتر بود، در حالی که آمریکا با احتیاط بیشتری از گسترش درگیری جلوگیری می کرد. این اختلافات در جریان ضدحمله اوکراین در سال ۲۰۲۳ به اوج رسید، زمانی که زلنسکی بر تصرف مجدد مناطق نمادین تأکید داشت، اما این راهبرد به دلیل کمبود نیرو و تجهیزات، ناکام ماند.
◾️در سطح ژئوپلیتیک، مشارکت آمریکا و اوکراین نشان داد که جنگ نیابتی چگونه مدیریت میشود. آمریکا به تدریج محدودیتهای خود را کاهش داد و عملیاتهای مخفیانهای را که قبلاً غیرمجاز بود، مجاز اعلام کرد. در مقابل، اوکراین تلاش کرد تا استقلال خود را در تصمیمگیریهای نظامی حفظ کند. با این حال، اختلاف دیدگاهها و چالشهای داخلی بر روند جنگ تأثیر گذاشت. این جنگ به عنوان آزمایشی برای آینده نبردهای مدرن محسوب میشود. آمریکا با استفاده از فناوریهای نوین، مدلی جدید از حمایت نظامی را بدون استقرار مستقیم نیروهایش در میدان جنگ به کار گرفت. البته هنوز کارآمدی این روش در برابر ارتشهای قدرتمند سوالبرانگیز است.
◾️استراتژی میانجیگری و سیاست نظامی در جنگ نظامی بر ترکیبی از حمایت، مدیریت دیپلماتیک و کنترل تنش استوار بوده است. در این راستا، ایالات متحده آمریکا و ناتو در مورد تحرکات ارتش روسیه اطلاعاتی را در اختیار اوکراین قرار داد، اما این اطلاعات به گونهای مدیریت میشود که از حملات مستقیم به خاک روسیه جلوگیری کند. در مرحله اولیه جنگ، کمکهای نظامی جنگی شامل تجهیزات دفاعی مانند سلاحهای ضد تانک و ضد هوایی بود، اما به این پشتیبانی گسترش یافت و تسلیحات تهاجمی را به عنوان توپخانه M777 و سامانههای موشکی HIMARS در اختیار منطقه قرار گرفت.
◾️در کنار حمایت تسلیحاتی، یک ساختار فرماندهی و هماهنگی بینالمللی میان ناتو و کشورهایی که در آن، فرماندهان ارشد آمریکایی، بریتانیایی، لهستانی و کانادایی نقش مشاورهای ایفا کردند شکل گرفت. همچنین، مراکز لجستیکی در اروپا برای انتقال تجهیزات و مهمات راهاندازی شده و از فناوریهای پیشرفته مانند دادههای ماهوارهای برای بهبود عملکرد استفاده میشود.
◾️در سطوح دیپلماتیک، غربی با اعمال تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه روسیه و برگزاری نشستهای هماهنگی مانند جلسات رامشتاین، تلاش برای حمایت بینالمللی از قوه محرکه است. با این حال، در سیاست نظامی غرب، کنترل تنش و جلوگیری از تشدید درگیری نیز مورد توجه قرار گرفته است. ارتباط در هدفگیریهای نظامی ارتش روسیه و ارائه اطلاعات برای حملات دقیق به خاک روسیه، توازن میان حمایت از امنیت اوکراین و جلوگیری از تشدید جنگ با روسیه را نشان میدهد. این رویکرد بهمنظور محدود کردن گسترش درگیری و حفظ مرزهای جنگی طراحی شده است.
◾️استراتژی میانجیگری و سیاست نظامی در جنگ اوکراین شامل مدیریت حملات، استفاده از اطلاعات ماهوارهای، و اتخاذ تاکتیکهای کنترلشده برای جلوگیری از گسترش درگیری بود. فرماندهان روسی برای محافظت از نیروهای در حال عقبنشینی، گروههای کوچکی را در مسیرهای مختلف مستقر کردند. در مقابل، فرماندهان غربی به اوکراین توصیه کردند که این نیروها را یا از بین ببرند یا دور بزنند تا تمرکز بر اهداف راهبردی مانند تصرف خرسون حفظ شود. نیروهای اوکراینی با مقاومت جزئی دشمن مواجه شده و عملیات کند شد. فرماندهان ناتو با استفاده از ماهواره، اطلاعات ارائه دادند تا از توقفهای غیرضروری جلوگیری کنند.
◾️در حوزه نظامی، استفاده از تسلیحات دقیق مانند موشکهای Excalibur بهعنوان ابزاری برای پیشبرد عملیات و کاهش ریسک درگیری مستقیم با نیروهای روسی مورد استفاده قرار گرفت. همزمان، سیاستگذاران آمریکایی بین تشویق اوکراین به ادامه تهاجم و نگرانی از خطر گسترش جنگ در نوسان بودند. در نهایت، با وجود پیروزیهایی مانند بازپسگیری خرسون، اوکراین موفق نشد از رود دنیپرو عبور کند و به سمت کریمه پیشروی نماید. در این میان، روسها خطوط دفاعی مستحکمی ایجاد کردند تا مانع هرگونه حمله گستردهتر شوند. این وضعیت نشاندهنده توازن شکنندهای بین پیشروی نظامی و ملاحظات استراتژیک در مدیریت درگیری بود.
https://www.nytimes.com/interactive/2025/03/29/world/europe/us-ukraine-military-war-wiesbaden.html
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢نحوه تطبیق اهداف و ابزارها در خاورمیانه
✍️فارن افرز/ دنیس راس
◾️پس از فروپاشی شوروی، آمریکا قدرت بلامنازع جهان بود، اما اکنون با چالشهایی مانند ظهور چین و روسیه مواجه است. این دو کشور دارای حکومت جهانی تحت رهبری آمریکا هستند که به چالش بکشند. در داخل نیز، حمایت عمومی از رهبری جهانی کاهش یافته است که این میتواند جهانی را تهدید کند.
◾️اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بخواهد در سیاست خارجی موفق باشد، باید اهداف خود را با ابزارهای در دسترس هماهنگ کند. پایان دادن به جنگ در غزه و اوکراین اهداف ارزشمندی هستند، اما نیازمند صرف منابع عظیم و همکاری متحدان ایالات متحده میباشند. در گذشته، شکست سیاستهای خارجی آمریکا عمدتاً به دلیل عدم تخصیص منابع کافی برای اهداف تعیینشده بوده است. از ضعفهای تاریخی سیاست خارجی آمریکا بدون هماهنگی میان اهداف و ابزارها بوده است. مثالهایی از شکستهای سیاست خارجی آمریکا شامل جنگ عراق (۲۰۰۳)، بحران سوریه (۲۰۱۱)، و مداخله در سومالی (۱۹۹۲) است. در این موارد، آمریکا بدون منابع و راهبردهای کافی دست به اقدام زد و در نهایت به نتایج ناخواستهای رسید. یعنی جورج بوش تصور میکرد که با سرنگونی صدام حسین، عراق به دموکراسی تبدیل خواهد شد. اما عدم توجه به خلأ امنیتی پس از سقوط رژیم، کشور را درگیر جنگ فرقهای کرد. بهطور مشابه، باراک اوباما در سال ۲۰۱۱ از بشار اسد خواست کنارهگیری کند، اما آمادگی برای مداخله را نداشت که این امر باعث تشدید جنگ داخلی سوریه شد.
◾️گاهی، دولتهای آمریکا پس از رسیدن به یک هدف، تصمیم به گسترش آن میگیرند که منجر به شکست میشود. در سومالی، جورج بوش ابتدا برای مقابله با قحطی نیرو فرستاد، اما بعداً مأموریت را به جنگ با شبهنظامیان تغییر داد. این تغییر استراتژی منجر به شکست و خروج نیروهای آمریکایی از سومالی شد.
یکی از چالش های کنونی، جنگ غزه است. آمریکا برای پایان دادن به این بحران، باید از اهرمهای خود استفاده کند و از عربی بخواهد در ایجاد جایگزینی برای حکومت حماس مشارکت کند. مصر طرحی برای تشکیل دولت تکنوکرات فلسطینی ارائه می دهد، اما این طرح به موضوع حماس نمیپردازد. آمریکا میتواند با ایجاد فشار و ارائه مشوقهایی، عربی را به اجرای راهحلی پایدار وادار کند.
یکی از نمونههای موفق سیاست خارجی آمریکا، اتحاد آلمان پس از جنگ سرد بود. دولت بوش پدر توانست با دیپلماسی پیچیده، حمایت ناتو را برای آلمان متحد جلب کند. آمریکا با مذاکره، تضمینهایی به شوروی ارائه داد و با مدیریت دقیق، مانع از مخالفت فرانسه و بریتانیا شد. این موفقیت نشان داد که آمریکا میتواند با ابزارهای مناسب، اهداف استراتژیک خود را بهدست آورد.
◾️ترامپ به استفاده از فشار و اهرمهای اقتصادی علاقهمند است. این رویکرد میتواند در پایان دادن به جنگ غزه مفید باشد، اما به شرطی که محتاطانه به کار گرفته شود. مصر طرحی برای تشکیل دولت تکنوکرات در غزه ارائه کرده، اما این طرح به مسئله حماس توجهی ندارد. آمریکا میتواند کشورهای عربی را تحت فشار قرار دهد تا با ارائه مکانیزمهای نظارتی، مانع از قدرتگیری مجدد حماس شوند.
◾️هدف ترامپ جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. تاکنون او بر تحریمها و تهدید نظامی تمرکز کرده، اما برای موفقیت در این سیاست، نیازمند همکاری بینالمللی است. همچنین، آمریکا باید راهکارهایی برای مقابله با گروههای نیابتی ایران در منطقه بیابد. ایران اکنون به سطح غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصد رسیده و میتواند در مدت کوتاهی سلاح هستهای تولید کند. واشنگتن باید با شرکا، ایران را تحت فشار قرار دهد. از سو، تحریمها و انزوای دیپلماتیک را تشدید کند و از سوی دیگر، برای مقابله با ایران از یک جنگ نظامی استفاده شود.
◾️تجربه موفق آمریکا در اتحاد آلمان پس از جنگ سرد نشان داد که اگر دیپلماسی با قدرت هوشمندانه همراه شود، میتواند نتایج ایجاد کند. آمریکا اکنون باید از همان هدف برای مقابله با چالشهای جهانی بهره ببرد. سیاست خارجی موفق نیازمند تعیین اهدافی است که با ابزارهای در دسترس قابل تحقق باشند. تاریخ نشان داده که عدم تخصیص منابع کافی، بیتوجهی به پیامدهای پس از مداخله، و گسترش بیرویه مأموریتها، منجر به شکستهای بزرگی برای ایالات متحده شده است. دولت ترامپ باید از این تجربیات درس بگیرد و با رویکردی واقعبینانهتر به مسائل خاورمیانه بپردازد.
https://www.foreignaffairs.com/middle-east/how-match-ends-and-means-middle-east?check_logged_in=1&utm_medium=promo_email&utm_source=lo_flows&utm_campaign=article_link&utm_term=article_email&utm_content=20250329
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢استراتژی چین در شرایط تغییرات ژئوپلیتیکی و اقتصادی
جود بلانشت می نیوسد: شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که جهان در حال تجربه تغییراتی بنیادین است که در یک قرن گذشته سابقه نداشته است. این تحلیل، که ابتدا ممکن بود زودرس به نظر برسد، اکنون با توجه به تحولات اخیر جهانی، مانند جنگ تجاری آمریکا و چین، درگیریهای ژئوپلیتیکی در اروپا، و پیشرفتهای فناوری، به واقعیت نزدیکتر شده است.
◾️شی جین پینگ در سال 2018 بیان کرد که جهان در حال گذر از تغییرات عمیقی است که مشابه آن را تنها پس از جنگ جهانی اول دیدهایم. این تغییرات به دلیل پیشرفتهای سریع فناوری در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و محاسبات کوانتومی و همچنین نوسانات داخلی ایالات متحده و اروپا ایجاد شدهاند. طبق آمار، چین در سال 2022 بیش از 23% از مقالات علمی جهانی در زمینه هوش مصنوعی را منتشر کرد. جنگ تجاری چین و ایالات متحده، که از 2018 آغاز شد، موجب کاهش 20-30 درصدی حجم تجارت بین دو کشور شده است. در حال حاضر، پکن به دنبال بهرهبرداری از عدم اطمینان جهانی برای پیشبرد منافع خود است، بهویژه در روابطش با ایالات متحده و اروپا. اگرچه ممکن است چین با استفاده از دیپلماسی دقیق به برخی دستاوردهای کوتاهمدت دست یابد، اما دستیابی به نتایج پایدار در روابط با آمریکا و اروپا دشوار به نظر میرسد. در اروپا، تجارت چین با اتحادیه اروپا در سال 2022 بیش از 800 میلیارد یورو بود و چین به دنبال تقویت روابط اقتصادی خود در این منطقه است. با این حال، رهبران اروپایی هنوز تمایلی به چرخش کامل به سمت چین ندارند. در صورت شکست مذاکرات صلح در اوکراین، پکن ممکن است مجبور به انتخاب بین حمایت از اروپا و همسویی با روسیه شود. در سایر نقاط جهان، چین در حال بهرهبرداری از تغییرات در سیاستهای ایالات متحده برای تقویت روابط خود با کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا است.
◾️پیشبینی روند روابط دولت دوم ترامپ با چین دشوار است، زیرا سیگنالهای متناقض از ترامپ و تیمش ارسال میشود. برخی مقامات کابینه ترامپ از جمله مایک والتز و مارکو روبیو احتمالاً به دنبال تشدید رقابت با چین از طریق اقداماتی مانند محدودیتهای صادرات فناوری و سرمایهگذاری خواهند بود. این مقامات پیش از پیوستن به دولت ترامپ از افزایش هزینههای دفاعی و تقویت حضور نظامی ایالات متحده در اقیانوس هند و اقیانوس آرام حمایت کردند. در عین حال، خود ترامپ روابط شخصی خوبی با شی جینپینگ دارد و از روابط اقتصادی بیشتر چین با ایالات متحده حمایت کرده است. اگر ترامپ به توافق با چین برسد، ممکن است تعرفهها کاهش یابد و سرمایهگذاری چین در ایالات متحده گسترش یابد. با این حال، رویکرد نامنظم ترامپ و تغییرات سیاستهای داخلی میتواند هر توافقی را بیثبات و ناپایدار کند. در صورت عدم توافق، احتمالاً تنشها افزایش یافته و تحریمها و محدودیتهای بیشتری علیه چین وضع خواهد شد.
◾️در سال 2018، شی جین پینگ اعلام کرد که جهان دستخوش تغییراتی دارد که در یک قرن گذشته بیسابقه بوده است. در همین دوره، دولت دولت 20 درصد تعرفه بر کالاهای چینی اعمال کرد، در حالی که در مبارزات انتخاباتی خواستار افزایش این تعرفه به 60 درصد بود. در سال 2019، او تعرفههایی جدید بر کالاهای چینی وضع کرد و در سال 2020، توافق تجاری فاز اول بین چین و آمریکا امضا شد. با این، این توافق به دلیل همهگیری کوید-19 وضعیت خود را از دست داد. چشمانداز چین برای آشتی در اروپا مبهم است، زیرا حمایت از روسیه و فشارهای سیاسی و اقتصادی بر کشورهای اروپایی موقعیت چین را در این قاره تضعیف کرده است. اتحادیه اروپا چین را به دلیل کمک به روسیه در جنگ اوکراین و تهاجم مسکو از طریق صادرات فناوری و کمک به حفظ اقتصاد روسیه تحت انتقاد قرار داده است. در صورت دستیابی به توافق آتشبس، چین ممکن است در فرآیند بازسازی اوکراین نقش بیشتری ایفا کند، به ویژه با توجه به برآورد هزینههای بیش از 500 میلیارد دلار برای بازسازی. با این حال، روابط چین با اروپا نیازمند تغییراتی در سیاستهای این کشور است، بهویژه در زمینه رقابت با اقتصادهای اروپایی و فاصله گرفتن از روسیه. در صورت تشدید درگیریها در اوکراین، چین ممکن است مجبور به انتخاب بین افزایش حمایت از روسیه و آسیب به روابط خود با اروپا باشد. در نهایت، پکن ممکن است نتواند در اروپا دستاوردهای بزرگی داشته باشد، اما فرصتهایی در سایر مناطق جهان مانند آفریقا و آمریکای لاتین به دلیل سیاستهای غیرمتعارف و نامنظم دولت ترامپ وجود دارد.
https://www.foreignaffairs.com/china/china-sees-opportunity-trumps-upheaval
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢نقشهراهی برای صلح در سوریه پسا اسد
✍️تلاشهای مشترک فشرده شورای آتلانتیک، مؤسسه خاورمیانه و مؤسسه صلح اروپا
1️⃣چالشهای استراتژیک و امنیتی پس از سقوط رژیم اسد:
- بحرانهای امنیتی:سقوط رژیم اسد در دسامبر 2024 ممکن است باعث افزایش بحرانهای امنیتی شود. گروههای تروریستی مانند داعش و جبهه تحریر شام (HTS) در شرایط بیثباتی ممکن است دوباره نفوذ کنند و درگیریهای مسلحانه داخلی ادامه یابد
- رقابتهای خارجی:قدرتهای بزرگ نظیر ایالات متحده آمریکا و روسیه همچنان به دنبال نفوذ در سوریه هستند. روابط سوریه با ایران که پیش از این حامی رژیم اسد بود، تغییر و ایران باید استراتژی خود را در سوریه بازتعریف کند.
- چالشهای اقتصادی:وضعیت اقتصادی سوریه پس از جنگ و تخریبهای گسترده بسیار بحرانی است. بهبود زیرساختها و اقتصاد نیازمند زمان و منابع فراوان است.
- بازگشت پناهندگان: بازگشت پناهندگان سوری به کشورشان یکی از چالشهای بزرگ است.
- تهدیدات تروریستی:فعالیتهای گروههای جهادی همچنان تهدیدی بزرگ برای امنیت داخلی و منطقهای سوریه است چون داعش و HTS
- پدیده ویرانی و بیثباتی: ایجاد یک ساختار پایدار و شفاف یک اولویت خواهد بود.
2️⃣نکات مهم در تحلیل وضعیت سوریه پس از سقوط رژیم اسد:
- چالشهای اقتصادی و تحریمها: دولت موقت سوریه با مشکلات اقتصادی شدید مواجه خواهد شد. تحریمهای بینالمللی و آثار جنگ باعث مشکلات اقتصادی زیادی شده است. رفع تحریمها و امکان دسترسی به منابع مالی بینالمللی میتواند به احیای اقتصاد کمک کند.
- فرآیند ائتلافات منطقهای: روابط با کشورهای عربی و ترکیه برای رسیدن به راهحلهای پایدار و حفظ ثبات در سوریه اهمیت زیادی دارد. برخی کشورها مانند عربستان سعودی میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند.
- مدیریت نیروهای جهادی و غیرمتمرکز: یکی از تهدیدات اصلی حضور هزاران جنگجوی خارجی است گروههایی مانند حزب اسلامی ترکستان و سایر نیروهای جهادی در شمال غرب سوریه نیاز به استراتژیهایی برای ادغام در ساختار سیاسی و اجتماعی سوریه دارند.
- چالشهای امنیتی و حضور گروههای تروریستی: داعش و سایر گروههای افراطی همچنان تهدیدی بزرگ برای سوریه هستند. حضور این گروهها در مناطق مختلف کشور، به ویژه در مناطق تحت کنترل کردها و ارتش آزاد سوریه، نیازمند تدابیر سختگیرانه برای جلوگیری از بازگشت آنها به قدرت است.
3️⃣تغییرات سیاسی و اجتماعی در دوره پسا اسد:
- انتقال قدرت: این انتقال باید شامل مشارکت تمامی اقشار جامعه، به ویژه زنان، باشد تا ساختار قدرت بهطور دموکراتیک تغییر یابد.
- نقش زنان: در روند انتقال، باید جایگاه زنان بهطور برابر در نظر گرفته شود و از سازوکارهایی مانند سهمیهبندی برای مشارکت در نهادهای سیاسی استفاده شود.
- شمولیت قومی و مذهبی: یکی از چالشهای اساسی در روند انتقال، گنجاندن گروههای قومی و مذهبی مختلف در فرآیند بازسازی کشور است.
- مشارکت شفاف و تصمیمگیری: برای تضمین موفقیت فرآیند انتقال، باید از روشهای شفاف برای انتخاب اعضای نهادهای انتقال استفاده شود. این فرآیند باید شامل مشاوره با گروههای غیرنخبگانی و افراد عادی جامعه باشد تا نمایندگی واقعی از تمامی بخشهای جامعه فراهم شود
✍️تفسیر_خبر
1️⃣تلاش های مشترک فشرده این چند موسسه آرمانگرایانه و با معیارهای غربی است؛ واقعیت های میدانی تحت ارزش های غربی قرار گرفته است؛ نوعی برابری و حضور همه جانبه که گویی تقسیم جامعه سوریه یکدست است.
2️⃣بحران سوریه یک مسئله صرفاً داخلی نیست بلکه به شدت تحت تأثیر قدرتهای خارجی قرار دارد. در واقع، نقش این قدرتها در آینده سوریه باید جدی گرفته شود، چرا که تحولات سوریه بدون در نظر گرفتن این بازیگران بینالمللی به هیچوجه قابل حل نخواهد بود. اگرچه تلاش برای استقلال سوریه ممکن است در نگاه اول مطلوب به نظر برسد، اما در عمل به نظر میرسد که این یک سراب باشد. شرایط سوریه به گونهای است که مانند عراق قابل پیاده سازی نیست بلکه سوریه رقابتها و تنوعات سیاسی داخلی پیچیدگیهای خاص و متعددی را در خود دارد. در این شرایط، به نظر میرسد که بهترین راهحل موقت، بحث و گفتگوی میانجیگری میان بازیگران سیاسی کلیدی به ویژه همچون مذاکرات آستانه است! این میانجیگری باید میان گروههای سیاسی مختلف و طیفهای متنوع ایدئولوژیکی صورت گیرد. در این راستا، تلاش برای ایجاد توافقات سیاسی میان رهبران و جناحهای مختلف در سطوح پایینتر،ضرورت است ولی اولویت فعلا نیست. در این مرحله، مهمترین اولویت باید تمرکز بر لایههای بالاتر ساختار سیاسی باشد تا بعداً در ساختارهای دولتی و پارلمانی، امکان نمایندگی و پذیرش گروههای مختلف مثل نظر سه اندیشکده خارجی تا حدی فراهم شود.
@IRDIPLOMAT
#استراتژی_سیاسی
💢ابوعبیده، سخنگوی کتائب القسام، شاخه نظامی حماس: ما از جنبش انصار الله یمن به خاطر مواضع شرافتمندانهاش در قبال موضوع فلسطین و حمایت از نوار غزه قدردانی میکنیم.
🔻 یمنیها با وجود بهای سنگینی که به خاطر وفاداری نسبت به مسجد الاقصی و فلسطین پرداخت کردهاند، باز هم از حمایت و پشتیبانی مستقیم از برادران خود در نوار غزه دست نکشیدند.
🔻 حضور مشترک موشکهای یمنی و فلسطینی در آسمان تلآویو، تاکیدی بر این نکته است که غزه تنها نیست بلکه مردانی آزادیخواه در میان امت اسلامی هستند که هرگز غزه را در مقابل دشمن صهیونیستی تنها نمیگذارند.
🔻 ما از تمامی آزادگان میخواهیم که در نبرد دفاع از مسجد الاقصی و غزه شرکت کنند، هیبت دشمن جنایتکار صهیونیستی را در هم شکنند و اشغالگران را به توقف تجاوزاتشان وادار سازند.
✍️تفسیر خبر
1️⃣در زمانی که اسرائیل سرخوش از اقدامات نظامی خود و تقریباً تمام رسانه ها بر دست بالای اسرائیل پس از عملیات وحشیانه و ترورها میگفتند اقدامات نظامی یمنی ها امیدی بر قلب ها در برابر این رژیم دمید. این روحیه بالا در شرایطی سختی به نمایش گذاشته شد. پیش تر این حماس بود که درتبادل اسرا روحیه بالای خود را نشان داده بود. اقدام یمنی ها ما را به یاد مقاومتی می اندازد که در برابر عربستان ازخود نشان دادند اما باید در نظر داشت که امروزه یمنی ها با آمریکا و اسرائیل درگیرند و مثل عربستان هدف قرار دادن آرامکو دیگر مطرح نیست مگر طرف آنها تنها اسرائیل و آمریکا نباشد.
2️⃣اما یمنی ها امروز با واکنش جدی گویا روبرو نشده اند چرا؟ این یک زنگ خطر است. از زمانی که اسرائیل و آمریکا آموخته اند باید قلب دشمن خود را هدف قرار دهند اینک قطعاً بدنبال این هستند که بدانند قلب یمن و انصارالله کجا است که به آن حمله کنند . منظور از قلب ممکن است یک پایگاه یا یک شخص یک مذاکره یا هرچیزی باشد. یمنی ها در این مورد شدیداً تحت ذره بین و رصد هستند و باید به بازی گمراه سازی و خطای محاسباتی طرف مقابل دست یابند وگرنه غافلگیر خواهند شد.به علاوه تهدیداتی که یمنی ها بخاطر موقعیت خود دارند باعث احتیاط بیشتر کشورهای منطقبه در بازی اسرائیل و امریکا هم می شود یعنی حمله به پالایشگاه ها و مراکز انرژی منطقه و کشتی ها در دریای سرخ. با این حال بادی در نظر داشت هدف یمنی ها دفاع از مردم غزه فعلا است پس درگیر شدن در مناطق دیگر می تواند آنها را از هدف دور سازد.
3️⃣اگر آمریکا و اسرائیل دچار خطای محاسباتی شوند، هزینهای که یمنیها بر آنها تحمیل خواهند کرد بسیار سنگین خواهد بود. در صورتی که محاسباتشان دقیق باشد، ممکن است اسرائیل در تاریخ بنویسد که همزمان با حماس و یمن و ... جنگید. سرنوشت این جنگ به عوامل متعددی از جمله حمایت ها، تبادل بیانیهها، سلاحهای موجود، نوع تهدید و شدت آسیبپذیری در برابر حملات یمن، و شاید سناریو ی غافلگیری بستگی دارد. سوال این است که اسرائیل و یمن چگونه در حال بالا بردن تدابیر دفع حملات یکدیگر هستند؟ گزینه های مدیریت، موارد انعطاف و عدم پذیرش چیست؟ و چه زمانی رویارویی جدی و بسیار بسیار مهم بلند مدت درگیری با چه هزنیه ای و امکاناتی و چگونه آغاز خواهد شد؟ بنظر میرسد اولین اقدام یمنی ها باید این باشد که سناریو غافلگیری را از خود دور کنند و از زاویه ضربه پذیر ضربه را بزنند!
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
#استراتژی_سیاسی
💢چگونه پوتین، ترامپ را به دادن امتیاز وا داشت؟
✍️ اکونومیست
◾️ابتدا به جای توافق بر سر یک آتشبس بیقید و شرط، پوتین پیشنهاد کرد که هر دو طرف از حمله به زیرساختهای انرژی یکدیگر دست بردارند؛ حرکتی که نشان میدهد او همچنان به دنبال شرایطی است که کنترل بیشتری بر وضعیت داشته باشد. در حالی که اوکراین توانسته در این زمینه ضربات سنگینی به روسیه وارد کند، پوتین شرایطی را مطرح کرده که به او برتری بیشتری میدهد: از اوکراین خواسته کمکهای نظامی خارجی را متوقف کند و سربازگیری و آموزش نظامی را کنار بگذارد، در حالی که روسیه خود را از چنین محدودیتهایی معاف کرده است. او همچنین خواستار رسیدگی به «دلایل اصلی» درگیری شده که در واقع میتوان آن را تلاشی برای حذف موجودیت اوکراین بهعنوان یک کشور مستقل تلقی کرد. این رویکرد نشان میدهد که پوتین تمایلی به سازش ندارد. دونالد ترامپ نیز پیشنهاد کرده که نیروگاههای هستهای اوکراین تحت مالکیت آمریکا قرار بگیرند تا از آنها محافظت شود و همچنین قصد دارد تعدادی موشک پاتریوت از اروپا تهیه کند. او تاکنون در اظهارات علنی خود از حمایت از خواستههای سختتر پوتین خودداری کرده که میتواند نشانهای از تلاش برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنشها باشد.
◾️ اما خطر اصلی در درازمدت خود را نشان میدهد. ولادیمیر پوتین بهدنبال متقاعد کردن رئیسجمهور آمریکا است که چالشهای جهانی مهمتری از مناقشه اوکراین وجود دارد و در نتیجه، روسیه و ایالات متحده میتوانند در زمینههای دیگر همکاری کنند. مسکو ممکن است در حل بحرانهای خاورمیانه نقشی ایفا کند، حتی شاید به ایران فشار آورد که برنامههای هستهای خود را متوقف کند. چشمانداز گسترش همکاریهای اقتصادی از جمله سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای گازی قطب شمال، برداشتن تحریمها و بازگشت روسیه به گروه هفت، به عنوان انگیزهای برای بهبود روابط مطرح شده است. برخی حتی احتمال تضعیف روابط نزدیک مسکو و پکن را مطرح میکنند. برای دونالد ترامپ، چنین توافقی میتوانست به کاهش خطر «جنگ جهانی سوم» منجر شود.
اما این تصویر بیشتر شبیه یک خیالپردازی خوشبینانه است. این طرح با دقت طراحی شده تا ترامپ را به دادن امتیازاتی در اوکراین متقاعد کند، آن هم در ازای وعدههایی که هرگز تحقق نخواهند یافت. واقعیت این است که روسیه بیش از هر زمان دیگری به چین وابسته است و احتمالاً این وابستگی را ترک نخواهد کرد. توانایی روسیه برای تأثیرگذاری بر ایران بسیار محدود است و اقتصاد این کشور که از نظر اندازه کوچکتر از اقتصاد ایتالیا است، تا حد زیادی به تصمیمات ولادیمیر پوتین وابسته است و فاقد ظرفیتهای اقتصادی چشمگیر برای ایجاد فرصتهای بزرگ است.
◾️در صورتی که دونالد ترامپ در مسیر جستجوی سراب کاهش فشار غرب بر روسیه قدم بردارد، آمریکا در نهایت بازنده خواهد بود. چنین رویکردی، ابتدا شکاف میان ایالات متحده و اروپا را عمیقتر خواهد کرد؛ چرا که اروپا از ترامپ پیروی نخواهد کرد. در همین حال، اوکراین بیثباتتر خواهد شد و این وضعیت، خطرات بیشتری برای کل اروپا به همراه دارد. این تغییرات، اتحادها و ارزشهایی که آمریکا برای دههها از آنها حمایت کرده است، تضعیف خواهد کرد و در نهایت، ایالات متحده را ضعیفتر میکند. شاید ترامپ برای چنین پیامدهایی اهمیت چندانی قائل نباشد، اما بدون شک از این که ضعیف به نظر برسد، واهمه دارد؛ همانطور که «جو بایدن»، رئیس جمهور سابق آمریکا پس از تسلط طالبان بر افغانستان با این نقدها مواجه شد.
از سوی دیگر، تماس میان پوتین و ترامپ در زمانی صورت گرفت که آتشبس تحت نظارت ایالات متحده در غزه در آستانه فروپاشی قرار دارد و حملات اسرائیل شدت گرفته است. هرچند سبک شخصی ترامپ در دیپلماسی ممکن است گرههای سیاسی را بگشاید، اما تلاش برای ایجاد صلح برای او بیش از حد طاقتفرسا و پرجزئیات خواهد بود. بیانیه کاخ سفید درباره این تماس، به «معاملات اقتصادی عظیم و ثبات ژئوپلیتیکی پس از دستیابی به صلح» اشاره کرد. مشخص است که پوتین چه چیزی را میخواهد. تعجبآور این است که به نظر میرسد ترامپ آماده است این امتیازات را به وی اعطا کند"
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
# استراتژی سیاسی
💢 قیمت مذاکره با ساختن بمب اتمی بالا میرود؟
این روزها بحث بر سر ساختن بمب اتم بالا گرفته است و استدلال این است که اگر بمب اتم بسازیم، دست بالا را در مذاکره و رفع تحریمها خواهیم داشت. آیا واقعاً چنین چیزی امکانپذیر است؟ این موضوع را بررسی میکنیم:
1️⃣مسئله هستهای ایران قریب به بیست سال است که بهانهای برای اعمال تحریم علیه ایران شده است. این تحریمها برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اعمال شدهاند. با این حال، بیان شده است که اگر غرب به تأسیسات هستهای ایران حمله کند، ایران در دکترین هستهای خود تجدیدنظر خواهد کرد، یعنی ممکن است بمب اتم بسازد. بنابراین، یک بحث امنیتی مطرح است: هرگونه حمله، منجر به ساختن بمب خواهد شد. حال سؤال این است که اگر غرب به تأسیسات ایران حمله کند و علاوه بر آن، تحریمها را افزایش دهد، آیا ایران حاضر است بمب هستهای را در ازای رفع تحریم کنار بگذارد؟ قطعاً خیر. یا این فرضیه مطرح میشود که ایران قبل از حمله، بمب بسازد تا بازدارندگی ایجاد شود و سپس حتی اگر تحریمها افزایش یابند، آیا ایران در صورت دستیابی به سلاح هستهای، از آن صرفنظر خواهد کرد؟ آنهم در شرایطی که این بمب بازدارندگی داشته، ولی بعد از مذاکره و نابودی آن، هیچ تضمین امنیتی برای خود هم وجود ندارد؟ به نظر میرسد ایران دارای بمب هستهای، حاضر نخواهد بود صرفاً به خاطر رفع تحریم، از آن دست بکشد.
2️⃣ رابطهای بین درصد غنیسازی ایران و تعداد تحریمهایی که از ابتدا تاکنون اعمال شده، بهصورت آمار و ارقام وجود دارد. هرچقدر که ایران تحریمهای بیشتری دریافت کرد، غنیسازی خود را افزایش داد تا بر سر مسئله هستهای مذاکره کند و در سایر حوزهها امتیاز ندهد. منطق این است که اگر بمب ساخته شود و ایران از خیر آن نگذرد، شاید مجبور به کوتاه آمدن در مواردی دیگر شود. ایران از سال ۸۹ با ۲۰ درصد غنی سازی هزاران تحریم تاکنون دریافت کرد. سپس پس از برجام، غنیسازی را زیر ۵ درصد نگه داشت. حال اگر ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، فکر میکنید چند تحریم اضافه خواهد شد و با چند دور مذاکره میتوان آن را کاهش داد؟ مثل این است که دلار را از ده به سی برسانیم بعد رسیدن به 15 با مذاکره را دستاورد بدانیم
3️⃣ فرض کنیم که ایران بمب هستهای ساخت و آن را به سر میز مذاکره آورد و تمام تحریمها هم برداشته شد! به نظر شما کشوری که میلیاردها دلار ثروت بازیافته دارد، از قدرت نظامی بالایی برخوردار است، ایدئولوژیک است، فعالیتهای منطقهای و نیابتی، اهداف فرامرزی و البته دانش هستهای هم برای ساخت بمب هستهای را دارد، آیا میتواند برای غرب تهدیدی آتی نباشد؟ اعلام اینکه من توانایی ساخت بمب هستهای دارم و هیچ سدی در برابر ساخت آن نیست چگونه میتواند خیال غرب و دشمنان را از آینده آسوده کند؟ دو فاکتور مهم برای تبدیل شدن به یک قدرت بلامنازع، یکی توان اقتصادی و دیگری توان نظامی است. آمریکا در قبال کره شمالی که صاحب بمب هستهای است، توان اقتصادی آن را گرفته است. حال چگونه میتوان توان اقتصادی را به ایران بازگرداند، درحالیکه توان ساخت مجدد آن را دارد؟ آیا این وضعیت، خطر "رژیم چنج" را برای ایران افزایش نمیدهد؟
4️⃣ ایران یک نظام ایدئولوژیک دارد و کشورهای منطقه با آن رقابت شدیدی دارند. اگر ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، کشورهای منطقه نیز بهدنبال دستیابی به این سلاح خواهند رفت با ثروت و لابی هایی که دارند و حتی اگر سلاح هستهای بهدست نیاورند، هزینههای نظامی خود را چند برابر خواهند کرد. حال با معامله بمب وتحریم ها پس از مذاکره در وضعیت پایینتری نسبت به کشورهای رقیب قرار نمیگیرد؟ سلاح هستهای، کالایی نیست که یک کشور بهراحتی بهدست بیاورد و بهسادگی بر سر میز مذاکره از دست بدهد، اما تبعاتی دارد، ازجمله تقویت کشورهای رقیب از نظر قدرت نظامی. مگر امروز درباره اوکراین و تجربه آن چنین بحثی نمیکنیم؟ یادمان باشد داشتن بمب هسته ای صرف نه کارت بازی است نه عامل بازدارندگی...توان استفاده از آن کارت بازی است. کی؟کجا؟چطور؟علیه کی؟
5️⃣چرا با کره شمالی کسی کاری ندارد؟ کشوری بسته که خودش خودش را میزند زدن ندارد!
#استراتژی_سیاسی
💢ایران اهرم فشار خود را برای مذاکرات احیای برجام ساخته است
✍️ سی ان بی سی
◾️«سرنوشت ایران ممکن است در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ کاملا متفاوت به نظر برسد و این تفاوت می تواند خوب یا بد باشد.» سیانبیسی در گزارشی با این مقدمه به سراغ پاسخ این پرسش رفته که پرونده اختلاف میان تهران و واشنگتن برای رفع تحریم در ازای شفاف سازی درباره برنامه هسته ای که با خروج آمریکا از برجام در دولت اول دونالد ترامپ آغاز شد در دولت دوم او به کدام سمت و سو خواهد رفت؟
◾️نویسنده در این مطلب مینویسد: دونالد ترامپ در اقداماتی غافلگیرکننده تاکنون چندین بار تمایل خود را برای توافق با ایران ابراز کرده است، آخرین بار از طریق ارسال نامهای به رهبر ایران که شخص ترامپ میگوید ارسال کرده اما مقام های ایرانی میگویند هنوز به دست تهران نرسیده است. دونالد ترامپ ادعا کرده که در این نامه از آمادگی آمریکا برای مذاکره با تهران درباره برنامه هسته ای مورد اختلاف این کشور با غرب سخن گفته است.
◾️این سیاست ترامپ در تضاد با سیاست هفت سال قبل، در سال ۲۰۱۸ است، زمانی که ترامپ ایالات متحده را از توافق هسته ای با ایران خارج کرد و بر حجم تنش در رابطه ایران و آمریکا افزود.
◾️نویسنده با طرح این ادعا که تحریم تاثیر خود را بر اقتصاد ایران گذاشته و مجموعه تحولات یک سال اخیر در منطقه، به تضعیف جایگاه ایران منتهی شده می نویسد: شاید قدرت ایران در این زمینه ها نسبت به دوره اول ریاست جمهوری ترامپ کاهش یافته باشد اما ایران هرم فشار دیگری در اختیار دارد؛ برنامه هسته ای توسعه یافته این کشور.
◾️نویسنده این مطلب در ادامه با تکرار ادعاها پیرامون برنامه هسته ای ایران می نویسد که به گزارش مدیر کلآژانس بین المللی انرژی اتمی، «ایران تنها کشور غیرهسته ای است که اورانیوم را تا این سطح غنی می کند و نگرانی های قابل توجهی را در مورد توسعه بالقوه برنامه هسته ای که می تواند ابعاد تسلیحاتی پیدا کند، ایجاد می کند.»
◾️صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس، به سی ان بی سی گفت: «ایران به غنی سازی اورانیوم به عنوان بخشی از اهرم سازی خود ادامه می دهد. هرچه انباشت این مواد بیشتر باشد، دست تهران هم در میز مذاکرات پربارتر خواهد بود.»
◾️سی ان بی سی میگوید که در تهران هم تمایل به رفع تحریم از طریق توافق قوی است و طرفداران بسیاری دارد.
◾️با اینهمه آنچه ادامه مسیر را سخت کرده بی اعتمادی عمیق میان تهران و واشنگتن است. در این باره می نویسد: «بی اعتمادی عمیقی در هر دو طرف وجود دارد. به ویژه، ماجرای رویارویی علنی رئیس جمهور اوکراین با دونالد ترامپ در دفتر بیضی شکل کاخ سفید به ایرانی ها یادآوری کرده که اعتماد کردن به توافق احتمالی آینده با دولت ترامپ دشوار خواهد بود.»
در ادامه این گزارش، صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس ادعا میکند که شاید ایران گزینه خرید زمان را به حصول توافق یا رد فوری هر گونه توافق ترجیح دهد.
◾️این کارشناس روابط بین الملل ادعا می کند که این رویکرد می تواند اهرم فشار بیشتری را در اختیار ایران در حوزه مواد هسته ای قرار دهد و البته فرصتی بیشتر در اختیار برای درک بهتر سیاست های ترامپ هم قرار بدهد. به گفته این کارشناس آغاز مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی به منظور جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه و باز نگاه داشتن باب مذاکره از همین منظر قابل تحلیل است.
@irdiplomat
با سلام و احترام
روزنامه سراسری سراج از اساتید و تحلیلگران سیاسی دعوت به ارسال یادداشت مینماید و از بابت یادداشت نیز حق التحریریه ای نیز پرداخت خواهد شد
جهت ارتباط با دبیر سیاسی این روزنامه تماس بگیرید :
09142052930
#استراتژی_سیاسی
💢امریکا برای اجتناب از جنگ با ایران سراغ روسیه رفته است
✍️ رسپانسبل استیت کرفت
«الکساندر لاگلوئس» مینویسد: گزارشها حاکی از آن است که روسیه علاقهمند به کمک به تلاشهای ایالات متحده برای مذاکره درباره یک توافق هستهای جدید و گستردهتر با ایران است.
همکاری واشنگتن و مسکو در مورد برنامه هستهای ایران در حالی مطرح میشود که خاورمیانه یکی از پرآشوبترین دورههای خود را سپری میکند و با مجموعهای از خطرات مواجه است که ممکن است هر لحظه به یک درگیری گستردهتر منجر شوند. در حالی که برخی «ایران و محور مقاومت را در موضع ضعف میبینند» و این امر را دلیلی برای اتخاذ رویکردی تهاجمی خطر فاجعه را افزایش میدهد. این در شرایطی است که واشنگتن باید تمرکز خود را بر کاهش حضورش در منطقه معطوف کند.
◾️گزارشهای مربوط به احتمال میانجیگری روسیه، یک ماه پس از آن منتشر شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، یادداشت یا بخشنامه ریاستجمهوری را امضا کرد که «بازگشت سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را اعلام میکند. در این یادداشت آمده است که سیاست فشار حداکثری بر مبنای این استدلال اتخاذ شده که رفتار ایران منافع ملی ایالات متحده را تهدید میکند. بنابراین، در راستای منافع ملی است که حداکثر فشار بر ایران اعمال شود تا آنچه آمریکا تهدید هستهای ایران خوانده، پایان یابد و برنامه موشکهای بالستیک این کشور نیز
محدود شود.
◾️فراتر از منافع، هرگونه استراتژی فشار حداکثری که شامل حمله به تأسیسات هستهای و نظامی ایران باشد، نهتنها ناکارآمد، بلکه زیانبار خواهد بود. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده برآورد کرده است که یک حمله به تأسیسات هستهای ایران، در بهترین حالت، برنامه هستهای تهران را فقط چند هفته یا چند ماه به تأخیر میاندازد، بدون اینکه توانایی ایران برای بازسازی آن را از بین ببرد.نویسنده در ادامه ادعا میکند که ترامپ گزینه حملات نظامی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران را نیز در صورت ناکامی اقدامات غیرنظامی برای مقابله با تهران، بر روی میز گذاشته است. اما در مقام مقایسه گزینه استفاده از نیروی نظامی در برابر سازوکارهای دیپلماتیک برای کنترل برنامه هستهای ایران، این استدلال بهکلی نادرست به نظر میرسد. صرفنظر از آنچه تحلیلگران تندرو به افکار عمومی القا میکنند آمریکا منافع محدودی در خاورمیانه دارد.
در واقع، بر خلاف آنچه در یادداشت جدید ریاست جمهوری ترامپ علیه ایران مطرح شده، پرهیز از جنگ با ایران یک اولویت کلیدی برای سیاست منطقهای آمریکا محسوب میشود.
هیچ مبنای حقوقی برای حمله به ایران وجود ندارد. مهمتر از آن، ایران در هیچ سناریوی کوتاه یا میانمدت، تهدیدی وجودی برای ایالات متحده محسوب نمیشود.
با این حال، حتی با در نظر گرفتن دینامیک ژئوپلیتیکی منطقه، جمهوری اسلامی تهدیدی وجودی برای اسرائیل به شمار نمیرود، در سالهای اخیر نوعی موازنه منطقهای طبیعی شکل گرفته که اقدامات ایران را محدود کرده است، از جمله توافقنامههای ابراهیم، گسترش شبکه دفاع موشکی میان کشورها و توافق عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین.
◾️فراتر از منافع، هرگونه استراتژی فشار حداکثری که شامل حمله به تأسیسات هستهای و نظامی ایران باشد، نهتنها ناکارآمد، بلکه زیانبار خواهد بود.
◾️ایران را نمیتوان کاملاً از جهان منزوی کرد بهگونهای که قادر به مقابله با فشار حداکثری یا بازسازی این کشور راههایی برای تداوم برنامه خود خواهد یافت.
بدتر از آن، حمله گسترده به تأسیسات هستهای و نظامی ایران، هرگونه امکان مذاکره دیپلماتیک بین ایران و غرب را از بین خواهد برد. مقام های ارشد سیاسی در ایران هماکنون نیز نسبت به غرب بدبین هستند و مشروعیت محدود خود را بر پایه گفتمان ضدآمریکایی و ضداستعماری بنا کردهاند.
◾️این جنگ همچنین یکی از منافع حیاتی اما محدود آمریکا را نیز به خطر میاندازد، حفظ ثبات منطقهای برای تداوم جریان آزاد انرژی و امنیت انرژی جهانی.
نویسنده در پایان ادعا می کند که راههای بهتری برای مواجهه با برنامه هستهای ایران وجود دارد. خبرها درباره همکاری احتمالی آمریکا و روسیه برای حل این مسئله، بر گزینههای دیپلماتیک تأکید میکند. در حالی که واشنگتن باید در تلاش باشد تا ائتلافی از رهبران جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران تشکیل دهد، مقامات آمریکایی باید بهطور علنی و خصوصی با سیاستهایی که مسیر دیپلماسی را مسدود میکنند، مخالفت کنند. این تلاشها باید شامل مهار جاهطلبیهای اسرائیل برای تغییر محیط امنیتی منطقه از طریق راهبردهای نظامی کوتهبینانه نیز باشد.
چنین ملاحظاتی برای پیشبرد منافع واقعی ایالات متحده که شامل جلوگیری از یک جنگ دیگر در خاورمیانه است، حیاتی خواهد بود
@irdiplomat
#استراتژی_سیاسی
💢معاریو:
چیزی که زلنسکی متوجه نشد: سیاست در دوره ترامپ معیارهای جدیدی دارد
دیدار تاریخی ترامپ و زلنسکی که با بحرانی بیسابقه به پایان رسید، میتواند سیاست خارجی آمریکا را در قبال کشورهای کوچکتر تغییر دهد
یکی از برجستهترین نمونههای تاریخ یک نشست دیپلماتیک که به یک شکست بزرگ تبدیل شد، نشست سال 1961 وین بین جان اف کندی رئیسجمهور ایالات متحده و نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی است . کندی که رئیس جمهور جوانی بود، بدون آمادگی کافی در جلسه حاضر شد و ناامنی از خود ساطع کرد. خروشچف که متوجه این موضوع شد، در مورد مسائل حساس برای هر دو طرف، مانند مسئله آلمان، به او حمله کرد. نتیجه فاجعهبار بود: خروشچف تحت تأثیر قرار گرفته بود که کندی ضعیف و بیتجربه است، که او را به تشدید تنش دیپلماتیک سوق داد که یک سال بعد با بحران موشکی کوبا به اوج خود رسید.
رفتار ناموفق یک رهبر در یک جلسه می تواند به طور چشمگیری وضعیت بین المللی را تغییر دهد. دیدار دیگری که اخیراً بین ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و رئیسجمهور دونالد ترامپ در کاخ سفید برگزار شد، شکست دیپلماتیک دیگری را نشان داد که میتواند سرنوشت جنگ در اوکراین را تغییر دهد. زلنسکی با هدف جلب حمایت آمریکا در مبارزه با روسیه به این نشست آمد، اما اشتباهی که در آنجا مرتکب نشده بود، از همان دقایق ابتدایی مشخص بود که او آماده رویارویی با ترامپ که فردی مسلط با زبان بدنی روشن و حساب شده است ندارد.
زلنسکی که به سبک ساده خود - یک پیراهن کار مشکی و شلوار رنگ و رو رفته - ظاهر شد، بین ظاهر او و ترامپ ناهماهنگی ایجاد کرد. این انتخاب از نظر ترامپ که به دلیل علاقه به نمادهای وضعیت، ظاهر و قدرت نمادین لباس و ظاهر شناخته شده است، امتیازی برای او به همراه نداشت - او حتی آن را بی احترامی می دانست. تفاوت بصری بین آنها فقط عدم تطابق در وضعیت را تشدید کرد.
این فقط ظاهر زلنسکی نبود که آزار میداد، بلکه زبان بدن او نیز ناامنی را نشان میداد. او تماس چشمی مستقیمی با ترامپ نداشت، حرکت بدنش سست و دستانش در حالت دفاعی جمع شده بود. او از همان لحظه اول سعی کرد کنترل بحث را در دست بگیرد، عکس های وحشتناک اسرای اوکراینی را برای ترامپ ارسال کرد و در واقع هر کاری که از دستش برمی آمد انجام داد تا برنامه ترامپ برای توافق را به هم بزند. در نهایت، این دیدار به یک درگیری عمومی تحقیرآمیز تبدیل شد که با اخراج زلنسکی از کاخ سفید به پایان رسید. تاثیر فوری ضربه جدی به جایگاه اوکراین در واشنگتن بود.
ترامپ که قبلاً با کمک نظامی به اوکراین مخالفت کرده است، ممکن است از این نشست به عنوان دلیلی بر ناتوانی زلنسکی در هدایت روابط خارجی کشورش استفاده کند و از این طریق استدلال های خود را در مورد نیاز به توقف کمک ها و پایان دادن سریع به جنگ تقویت کند. اکنون، اگر زلنسکی بخواهد حمایت دولت آمریکا را بازگرداند، مجبور خواهد شد امتیازات قابل توجهی بدهد، شاید حتی توافق با پوتین که به موقعیت قدرت اوکراین در مبارزه با روسیه آسیب می رساند.
اگر اوکراین نتواند کمک آمریکا را دریافت کند، مجبور خواهد شد به اروپا مراجعه کند، اما اروپا نمی تواند منابعی را که ایالات متحده می تواند ارائه دهد، در غیاب حمایت آمریکا، ممکن است ترامپ که از پوتین قدردانی می کند، از این دیدار به عنوان توجیهی برای یک سیاست نزدیکتر استفاده کند.
و اسرائیل از این چه چیزی باید بیاموزد؟
این نشست تاریخی می تواند سیاست خارجی ایالات متحده را در قبال کشورهای کوچکتر تغییر دهد، ترامپ که همیشه از "اول آمریکا" دفاع کرده است، می تواند از آن برای توجیه کاهش دخالت در درگیری های بین المللی استفاده کند، به عنوان یک متحد نزدیک ایالات متحده، اسرائیل باید درک کند که ترامپ خارج از منافع تجاری عمل می کند، و بنابراین باید خود را به عنوان یک شریک استراتژیک معرفی کند که منافعی به همراه دارد.
درس اصلی این نشست اهمیت زیاد مشاوران و دیپلمات ها و آمادگی کامل برای دیدارها، به ویژه با رهبران مسلط مانند ترامپ است.
ما باید نقاط ضعف و منافع رئیس جمهور را درک کنیم و راهبردی را تنظیم کنیم که اعتماد به نفس خود را منتقل کنیم و آماده باشیم تا گفتگو پیرامون منافع دوجانبه را توسعه دهیم که به نفع ایالات متحده باشد نه فقط اسرائیل. به همین ترتیب، از رویارویی های عمومی که می تواند به وجهه و جایگاه دیپلماتیک آسیب برساند، باید اجتناب شود. در نهایت، سیاست در دوره ترامپ دیگر تنها با اصول ایدئولوژیک سنجیده نمی شود، بلکه با منافع تجاری و استراتژیک نیز سنجیده می شود. ارائه یک مفهوم کلی جدید از طریق منشور تجاری مشارکت منافع در برابر رقبایی مانند چین و روسیه بسیار مهم است.
@IRDIPLOMAT
💢 رهبر انقلاب: مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست و هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ دلیل؟ تجربه!
🔺اولاً مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم.
🔺ما در دهه ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال یک معاهدهای هم تشکیل شد.
🔺در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند. همین شخصی که الان سر کار است، معاهده را پاره کرد.
🔺معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته بشود، برداشته نشد تحریمهای آمریکا؛ تحریمهای آمریکا برداشته نشد! در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالا سر ایران وجود داشته باشد. این معاهده محصول مذاکرهای بود که دو سال - بیشتر یا کمتر - طول کشید.
🔺با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد، مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.
✍️تفسیر_خبر
1️⃣آمریکا که دستاورد بزرگ خود را بعد از دهه ها آرزوی گفت و گو با ایران بلاخره با پرونده هسته ای ایران بدست آورده بود با یک خاطره تلخ تاریخی در انجام وعده های خود حیثیت خود را در خوش عهدی خدشه دار کرده است با این حال اگرچه بعد ا زخروج ترامپ از برجام امیدها به روی کار امدن بایدن بود اما گویا اتاق های فکر آمریکا در مشاوره های خود حفظ وضع موجود را به لحاظ کارکرد برجام در عدم دست یابی ایران به سلاح هسته ای و همچنین تحریم های ایران با آب باریکه ی اقتصادی را سفارش کرده بودند که از بایدن هم حرکتی دیده نشد و اینک ترامپ با شعار مذاکره مجدد به میدان می آید هرچند یکی به میخ و یکی به نعل میزند تا هم بگوید نمیخواهد و هم امکان شدنش را نفی نکند تا از طریق این بازی روانی واکنش سنجی ایرانیان را انجام دهد.
2️⃣چرا ترامپ به مذاکره با ایران نیاز دارد ؟ پنج دلیل: 1- شهرت طلبی اولین رئیس جمهوری که توانست با ایران رابطه برقرار کند . 2- دور کردن ایران از چین و روسیه 3-فرصت دیدن ظرفیت های ایران برای خود 4- حفظ منافع خود در منطقه و مهار قدرت منطقه ای ایران 5- دست یابی به امتیازات بیشتر از ایران و تضمین امنیت اسرائیل. با این حال ترامپ امید دارد که فشارهای اقتصادی در نهایت ایران را به سمت آمریکا بکشاند به عبارتی ترامپ تلاش دارد این اتفاق خود بخود از طریق سیستم سازی رخ دهد نه ابراز نیاز به مذاکره. از این رو میخواهد این تلقی ایجاد شود که ایرانیان میخواهند بنابراین با این شروطی که روی میز است آماده مذاکره می باشد. امری که دست ترامپ را در مذاکره با انگاره بالادست بودن بازتر می گذارد و بیشتر امتیاز میگیرد و کمتر امتیاز می دهد. به علاوه با عمل "پانسمان تحریم" چیزی عوض نمیشود فقط قالب رفع تحریم ها از موردی به مورد دیگر انجام میشود. این زیاده خواهی های آمریکا در شرایطی است که رهبر انقلاب (مد ظله العالی) با یادآوری تاریخی تلاش داشتند گوشزد کنند که بازی دست بالا برای آمریکا نیست.
3️⃣چرا بازی دست بالا با آمریکا نیست؟ اولین مورد این است که ابراز نیاز به مذاکره از طرف آمریکایی یا ایرانی به منزله دست بالا یا پایین قرار گرفتن هر کدام آنهاست مگر میانجیگری این توازن بالا و پایین دستی را بهم بزند. نکته دوم این است که یادآوری گذشته به آمریکا نشان میدهد که مذاکره ای در کار نیست بنابراین آمریکا در فشار روانی قرار میگیرد که برای نشان دادن پالس مثبت قدم اول را بردارد. این اقدام ایران در عدم تمایل به مذاکره یک موضع قدرت است و از دو جهت یکی به سبب اینکه توپ خوش قدمی را اول به زمین طرف می اندازد چراکه ایران رسماً اعلام میدارد خوش بینی به دستاوردی از مذاکره واقعا ندارد و دوم اینکه نگرانی ها از برنامه های هسته ای ایران، حفظ و ارتقای قدرت موشکی ایران و از همه مهمتر نزدیک شدن روابط با چین و خودکفایی اقتصادی را بیش از بیش تقویت میکند. آمریکا می داند که تحریم ها اگرچه فشار زیادی را به ایران وارد کرده است اما این مسئله در طی زمان به سبب یادگیری ایران برای دور زدن تحریم و تقویت بنیه داخلی اقتصادی کار را سخت تر خواهد کرد و مذاکره بالادستی در برابر ایران کاهش خواهد یافت در واقع همه چیز به زمان بستگی دارد که ایران شریان های اقتصادی را از نفت نیز دور میسازد و جامعه ایران به سمت ایجاد شغل های جدید حرکت خواهند کرد. در واقع چون ایران راه حل مشکلات را در داخل نیز میبیند کار آمریکا سخت تر می شود بنابراین این خود آمریکا است که باید تعجیل در مذاکره با جبران خسارات کند.
با کمال افتخار و به مناسبت انتشار کتاب ارزشمند “حقوق بشر و مدلهای سیاستگذاری اقوام” نوشته سرکار خانم دکتر سهام طرفی حردانی و جناب آقای اسماعیل شفاعی، که رونمایی این اثر ارزشمند با حضور رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان در مرکز ریاست جمهوری صورت گرفت، از طرف انتشارات رجال صمیمانه تبریک عرض میکنیم.
انتشارات رجال، همواره با تکیه بر اصول حرفهای و علمی، از انتشار آثار برجسته و تاثیرگذار حمایت کرده است و این کتاب نیز گواهی بر این رویکرد علمی و پایبندی به این اصل است.
به نویسندگان محترم این اثر نیز تبریک میگوییم و امیدواریم این کتاب موجب گسترش مباحث حقوق بشری و سیاستگذاری اقوام در سطح جهانی نیز گردد.
با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای تمامی دستاندرکاران این اثر ارزشمند.
با تشکر دکتر احسان جعفری فر
مدیر انتشارات رجال
09142052930
انتشارات رجال را در ایتا دنبال کنید:
https://eitaa.com/pub_rejal_article
آثار ارزشمند علمی خود را در انتشارات علمی و پژوهشی رجال منتشر نمایید
انتشارات رجال
ناشر معتبر رجال علمی