نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir
سـعدی، آنـقدر بزرگی که نگنجی به سخن - سرودهٔ توران شهریاری (بهرامی)
@iranboom_ir
سعدی، آنقدر بزرگی که نگُنجی به سخن
جان دمیدی ز دمِ خویش سخن را در تن
هرگلی پیشِ گلستانِ تو بیمقدار است
بوستانِ تو فزود آب رخِ سرو و سمن
گفتهٔ نغز و خوشِ چون شِکرت، شهدآمیز
شعرِ شیرین و گهربار و تَرَت، شور افکن
قلم از قدرت اندیشهٔ تو گوهر زای
مریم بکر غزل، از دم تو آبستن
به فَراسویِ1 زمان روزنهای بگشودی
تافت از جان تو نوری به جهان، زان روزن
سخنان را همه سنجیده به میزان خرد
واژگان را همه پالودهای2 از پَرویزَن3
کاخِ ظلم از اثر رشحه کلکت لرزان
شعرت اندیشه برانگیز به هر دور و زمن
چامهات دُرّ نسفته است و دَمَت آتشِ گرم
سخنت روحنواز و قلمت خارهشِکن
نظم و نثرت به روانی است چنان آبِ زلال
وز گرانسنگی چون کوه و به سختی آهن
گاه نرم است کلامت چو حریر شُشْتَر
گاه برّندهتر و تیزتر از تیغِ یَمَن
اهل دل شیفتهِ شیوهِ گفتارِ تواَند
گفتههای تو ز خاطر ببَرد زنگِ مِحن
هم زند موج به گفتار تو اندیشهِٔ نو
هم از اشعار روانت شِکُفَد طرزِ کهن
پیشِ کلکِ تو عُطارِد4 قلمش را بشکست
شرمگین گشت ز عطرِ سخنت مشک ختن
از چه جام و می و میخانه بود شعر ترت؟
که چنین نشئهفزایست و چنان نشئهفکن
هر زمان خوانْد هَزاری غزلت را به سَحر
غنچه از شوق به تن چاک بزد پیراهن
داستانها و حکایاتِ تو هر یک شیرین
سلحنِ گیرا و روانِ سخنت عطرآکن
دیگران گر گلی افزوده به گلزارِ ادب
گل پدیدار شد از طبعِ تو، خرمن خرمن
هشت بابی که بیاراست گلستانِ تو را
هشت باب است ز فردوس به دنیای سخن5
نیمی از عمر در اقصای6 جهان زیستهای
گرم آموختن و گُل ز گلستان چیدن
بهره و توشهٔ بسیار گرفتی ز سفر
آنچنانی که شود خون به رگ مام لَبَن7
در نظامیهٔ بغداد رسیدی به کمال
واژگان رامِ تو شد چون برِ راکب8 توسن9
گاه از شعر تو مردم همه در شور و سرور
گه دَمَت وِلوِله افکنده به کوی و برزن
گه چنان بادِ صبا بودی در گشت و سفر
گه به بند خم زلفِ صنمی10 سیمین تن
گاه در بند اسارت، به کف قومِ فرنگ11
گه به کار گِل با دست گل آلود و شَخَن12
سره شد رأی تو در کورهٔ ایام چو زر
هر که شد پخته، شود طرزِ کلامش مُتْقَن13
گرچه بسیار سفر کردی، باز آخر کار
در کهن خِطِّهٔ14 شیراز گرفتی مسکن
روزگارانِ تو دورانِ غمافزایی بود
تیره و تار و غمانگیز، چو چاهِ بیژن
همه جا لشکرِ خونریز مغول حاکم بود
هر طرف ناله و فریاد و فغان و شیون
نه در آن دوره کسی داشت، ز بیداد امان
نه در آن حال کسی بود، به جانش ایمن
لیک در پارس به تدبیرِ بزرگانِ زمان
رَست شیراز ز تیغ ستمِ اهریمن
در چنان شهر و محیطی تو شدی شیخ اجل15
در چنان دورهٔ تاری تو بُدی صاحب فَن16
دانشی مرد و جهاندیده و شیرین گفتار
در مصافِ17 همه گُردانِ سخن، رویین تن
یار و اغیار18 به درگاهِ تو روی آوردند
آفرین گویِ19 تو هم دوست شد و هم دشمن
کِلکِ اعجازگَر و سِحر کلامت افکند
سخت بر پایِ دل اهل نظر بند و رَسَن
«بـوستـان»ات همه ایّام بُوَد صبحِ بهار
چو «گلستان»ِ تو در دَهر نباشد گلشن
گفتههایت همه عشق است و جهانبینی و پند
پیش غمها سپر و پیش ستمها جوشن
شعرِ شیرینِ تو را چون ورق زر بردند
تا سمرقند و بخارا، حَلَب و چین و ختن
هر خردمند تو را از دل و از جان بِسُتود
هر خداوندِ سخن پیشِ تو بربست دهن
سخنِ پارسی و تازی تو نغز و فصیح20
اوستادانِ سخن، پیشِ تو گشتند اَلْکَن21
زان چراغی که بیفروختی از آتشِ عشق
چشم جان و دل صاحبنظران شد روشن
گرچه بگذشت ز هشتاد فزون بر تو زمان
هشتصد سال شد و چون تو نیاورد زَمَن22
شهر شیراز به این نادره فرزند بناز
که به شیخ اجلت فخر کند مام وطن
پینوشتها:
1ـ فراسوی: فراتر ـ بالاتر
2ـ پالودن: پاک کردن، صاف کردن، صاف و بیغل و غش بودن.
3ـ پرویزن، غربال ـ صافی که در آن چیزی را بپالایند.
4ـ عطارد: یا تیر یکی از سیارات که به نویسنده و دبیر فلک مشهور است.
5ـ در روایات آمده است که بهشت هشت در دارد و چون گلستان سعدی هم هشت باب دارد این تشبیه و قیاس را به کار بردهام.
6ـ اقصای جهان، نقاط دور جهان.
7ـ لبن: شیر
8ـ اسبسوار
9ـ اسب سرکش
10ـ بت و به معنای زن زیباروی
11ـ اشاره به اسارت سعدی بدست فرنگیان در جنگهای صلیبی و گماردن او به کار گل در خندق طرابلس
12ـ شخن: خراشدار و ریش و زخمدار و ترک خورده
13ـ مُتقن: محکم، استوار
14ـ خطّه: کشور، شهر، زمین وسیع
15ـ اجل: مهلت، زمان، جلیلتر، بزرگتر و شیخ اجل یعنی شیخ بزرگوارتر و جلیلتر که به سعدی میگویند.
16ـ هنر
17ـ رزم رویارویی و پیکار ـ صف بستن ـ صف آراستن
18ـ اغیار: بیگانگان و جمع غیر است.
20ـ شیرین و شیوا
21ـ الکن: گُنگ و لال
22ـ زَمَن: مخفف زمان و به معنی زمانه و روزگار
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14985-sadi-anghadr-b
@iranboom_ir
بیستم فروردین زادروز استاد فریدون جنیدی (۲۰ فروردین ۱۳۱۸ - کوهستان ریوند نیشابور) از پژوهندگان فرهنگ و زبانهای باستانی است. زمینهٔ تخصصی فعالیت او شاهنامهپژوهی است.
برخی از پژوهشهای استاد جنیدی
داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی
داستانهای رستم پهلوان(دوره ۱۱ جلدی)
زندگی و مهاجرت آریائیان بر پایه گفتارهای ایرانی
نقش جانوران در سخن سعدی
نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پیش از اسلام
زمینه شناخت موسیقی ایران
زروان، سنجش زمان در ایران باستان
کارنامه ابن سینا
نبرد اندیشه ها در ایران پس از اسلام
فرهنگ هزوارشهای دبیره پهلوی
کاپیتولاسیون و ایران سال ۱۲۹۰ شمسی، نوشته دکتر محمد مصدق، با مقدمه و حواشی و تعلیقات فریدون جنیدی
ویرایش شاهنامه فردوسی (دوره شش جلدی)
سرپرستیها و همکاری های پژوهشی :
فرهنگ واژه های اوستا (اوستایی- پهلوی – فارسی – انگلیسی) - احسان بهرامی/ فریدن جنیدی
فرهنگ بیذوی،برادران مزرعتی، با پیشگفتار و یاوری فریدون جنیدی
واژنامهء رومانو، شیرعلی تهرانی زادهء قوچانی، با پیشگفتار و یاوری فریدون جنیدی
واژنامهء راجی (گویش دلیجان)، حسین صفری، با پیشگفتار و یاوری فریدون جنیدی
نامه فرهنگ ایران(3 دفتر)،گردآوری:فریدون جنیدی
@IRANBOOM_IR
واژۀ زن در فرهنگ (ادب) و اندیشۀ ایرانی - استاد فریدون جنیدی
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/10977-
زبان فارسی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/711-
دربارۀ نوروز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12047-darbare-noroz-joneidi.html
زبان پهلوی
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/12208-zaban-pahlavi.html
نوروز جشن بزرگداشت دانش بشری
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12046-
شاهنامه و تاریخ و دانش و فرهنگ ایرانزمین
http://iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/11439-
کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10270-
دکتر محمد مصدق - استاد فریدون جنیدی
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/9164-
چامه استاد جنیدی دربارۀ دکتر مصدق
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/2961-
استاد فریدون جنیدی: بوموسا - بومِ سبز و دگرگونی نامهای جغرافیایی ایران
http://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/5606-
آموزش و فرهنگ در ایران پیش از اسلام
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/forozesh/forozesh1/2800-
دفاع استاد فریدون جنیدی از خط فارسی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/dabireh/8951-
به دانشگاه نرفتم چون سقفش برایم کوتاه بود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/14652-
استاد فریدون جنیدی ادامه داستان ایران را مینویسد - فرزند ایران نشانی خانه پدر را از غریبه میگیرد
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/11689-
گفتوگو با فریدون جنیدی: ما مقصریم، نه زبان فارسی
https://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/13506-
استاد فریدون جنیدی: فرزندان رودکی از خواندن فارسی محرومند
http://iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/12027-
گفتاری درباره بلوچ و بلوچستان
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/8335-
فرالاوی (سراینده ای ناشناخته) - پژوهشی از استاد فریدون جنیدی
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7691-
فردوسی برای محمود تنگ چشم کار نکرد
https://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2224-
درد بزرگ من این است که ایرانیان شاهنامه نمیخوانند
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/10177-
انتقاد از تاریخنگاری ایرانی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10178-
استاد جنیدی: ایرانیان در هزارههای گذشته انتقالدهنده دانش به جهانیان بودند
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9577-
نگرشی بر نامهی پهلوانی
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/3239-
آقای احمد شاملو، ترا با نبرد دلیران چکار؟
https://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/1116-
نیروی یگانگی بخش زبان فارسی ( بررسی کتاب «تاریخ و زبان در افغانستان»)
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/8604-
معرفی کتاب داستان رستم پهلوان
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/137-
نگارش «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9218-----
خجسته باد نوروزی
۱۳۹۱
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4370-
۱۳۹۲
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/9292-
۱۳۹۰
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2017-
۱۳۸۹
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/299-
کتاب «کاپیتولاسیون و ایران» نوشتۀ «دکتر محمد مصدق» به صورت الکترونیکی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/anbar/9983-
/channel/iranboom_ir/
۲۰ فروردین ۱۳۱۸ ، زادروز《استاد فریدون جنیدی》
سمیرا ستاری
استاد جنیدی اسطوره شناس ایرانی و از پژوهندگان فرهنگ و زبانهای باستانی است. زمینه تخصصی فعالیت او شاهنامهپژوهی است.
فریدون جنیدی، فرزند بکتاش ایرانی، در ۲۰ فروردین سال ۱۳۱۸ خورشیدی در کوهستانِ ریوندِ نیشابور زادهشد.
در سال ۱۳۵۸، بنیاد نیشابور را بنیان نهاد و اکنون مدیر بنیاد نیشابور و نشر بلخ است. همچنین او سالها استاد دانشگاه های صنعتی شریف، تهران و کرمان بودهاست و به آموزش زبانهای باستان و شاهنامه میپرداختهاست و اکنون نیز به صورت آزاد و رایگان به آموزش زبانهای پهلوی و اوستایی و برگزاری انجمنهای شاهنامهخوانی در بنیاد نیشابور مشغول است.
وی بیش از ۳۰ سال از عمر خود را برای ویرایش شاهنامه صرف کردهاست تا بنا به نظر خود بیتهای افزوده شاهنامه را از آنها جدا کند و نسخه ویراستهٔ او از شاهنامه در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است.
استاد فریدون جنيدی معتقدست، دور نگه داشتن متن شاهنامه از كتابهای درسی، در حكم خيانت به كودكان و جامعه است. میگويد؛ جايگزين كردن آثار فاخر با آثار چند نوقلم؛ كار اشتباهیست و روزی اين اقدامات باعث سقوط بنای ادبيات در ايران خواهد شد.
/channel/iranboom_ir/43140
سعدی شیرازی
محمدکاظم بدرالدین
سعدی، اندیشمندی صاحبنظر در میدان جامعهشناسی و روانشناسی است که روحی وسیع، ذهنی باریکبین و روشی آسانگیر دارد. گفتار او نکتهآموز، پر تأثیر و دعوتگرِ راستخویی است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/14823-bozorgdasht-sadi-shirazi.html
@iranboom_ir
نشانههای میهنپرستی در نوشتههای صادق هدایت
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۸۶، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۴
مهیار دیباور
پیش گفتار: صادق هدایت یکی از پیشگامان داستان نویسی نوین پارسی و یکی از نویسندگان اندک شمارِ سایاک دار (صاحب سبک) ایرانی است که بیشتر آوازه اش وامدار داستان بلند «بوف کور» میباشد. زندگی و نوشتههای این نویسنده نامدارِ همروزگار، باره (موضوع) نَسکها و جستارهای بسیاری بوده و تواند بود. در این نوشتار به سویههای میهن پرستی و ایران خواهی نوشتهها و اندیشههای هدایت خواهیم پرداخت. خوانندگان ارجمند میتوانند برای پی بردن به دیگر سویههای منش وی، افزون بر خواندن نوزندهایش (آثارش)، به بُن مایههای پایان این نوشتار نیز بنگرند.
دکتر پرویز ناتل خانلری، یکی از دوستان نزدیک هدایت، گفته: «جز در یک مورد، به هیجان نمیآمد و آن، وقتی بود که گفت و گو از زبان فارسی و تاریخ ایران به میان میآمد.» (اتحاد، ر37). سید ابوالقاسم انجوی شیرازی نیز گفته: «نظر مخالف را در همه جا میپذیرفت، مگر در مورد تازیان و زیانی که به ایران رسانده بودند.» (اتحاد، ر42).
«درباره ایران و زبان فارسی» نام یک رشته یادداشت ها از هدایت است در پاسخ به سخنرانی «سید حسن تقی زاده» در «دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی» که جانمایه آنها دلبستگی ژرف هدایت به ایران و زبان پارسی است. سخنرانی تقی زاده نخستین بار در پنجم اسفند 1326 با نام «لزوم حفظ فارسی فصیح» برگزار شد و در آن، از پُرباری زبان تازی، داد سخن داده و پیشینه سرشار فرهنگی ایران پیش از اسلام را کم مایه و اندک انگاشته بود. وی که از کارکرد واژه پردازی فرهنگستان زبان پارسی، دلی پُرخون داشت، در بخشی از این سخنرانی چنین پیشنهاد میدهد: «برای معانی دیگری که نه فارسی و نه عربی معروف دارد، کلماتی وضع کنیم. ولی باز در این وضع هم، لغات عربی مأنوستر و سهل تر را که در مصر و سوریه معمول است یا در کُتب قدیمه فارسی وجود دارد، بر لغات اختراعی یا بر لغات غیر مأنوس فارسی قبل از اسلام ترجیح بدهیم، مگر در بعضی موارد نادره.» و هدایت در پاسخ این پیشنهاد شگفتانگیز تقی زاده مینویسد: «علت این وحی مُنزل بر ما مجهول است. مثلاً اعراب مصر، از لغت ایتالیایی Giornale، جُرنال را که جمع آن جَرانیل یا جُرنالات میشود، ساختهاند. ایرانی هم... ژورنال فرانسه را روزنامه ترجمه کرده است و امروزه هر فرد ایرانی کاملاً مفهوم روزنامه را میداند و لغت جُرنال او را به خنده میاندازد. حالا چه لزومی دارد که ما باید برویم و پس مانده لغات ساختگی عربی را غرغره کنیم؟» (اتحاد، رر259 تا 263).
همچنین تقی زاده در بخشی از آن سخنرانی میگوید: «اصلاً زبان قدیم ایرانی، حتی پهلوی یا پارسیک هم که کُتبی از آن در دست است، وسیع و باثروت نبوده است و به غالب احتمال، خیلی محدود بوده و ظاهراً نوشتجات و کُتب زیادی نداشته ورنه این قدر کم به ما نمیرسید.» و هدایــت در پاسخ به این بخش از سخنان تقی زاده مینویسد: «خود نویسنده (= تقی زاده) در مقاله ای که راجع به شاهنامه فردوسی نوشتهاند اظهار میدارند در این که در زمان ساسانیان و خصوصاً در اواخر آن، کُتب متعددی در زبان پهلوی، چه راجع به تاریخ و چه راجع به داستان یا قصهها و یا کُتب روایات و قصص مذهبی، موجود بود شکی نیست. حالا باید دید به چه علت تغییر عقیده داده اند و یک باره اسناد و شواهد تاریخی سابق را انکار میکنند. شاید همان طور که ایشان در بیست سال قبل، طرفدار الفبای لاتینی برای فارسی بوده اند و کتابی به اسم «مقدمه تعلیم عمومی» در آن باب نوشتهاند و امروزه از آن عقیده عدول کرده طلب استغفار میکنند علتی نیز موجب شده که بیرحمانه علم و ادب و فرهنگ ایران را انکار نمایند.»
هدایت، به وارونه بی مهری هایی که بر وی روا میداشتند، هرگز از پاسداشت زبان پارسی و پیکار با دشمنان و بدخواهان میهن از پای نمینشست. جهانگیر تفضلی در نوشتاری با نام «شادروان صادق هدایت» که کمابیش ده روز پس از مرگ هدایت در روزنامه «ایران ما» به چاپ رسید، مینویسد: «هنگامیکه در عصیان پیشه وری، فرقه دموکرات آذربایجان برای تدریس زبان ترکی به جای پارسی کوشش میکرد، صادق به قدری خشمگین بود که من هرگز او را آن قدر عصبانی ندیده بودم و ...
همین دلبستگی هدایت به میهن و بیزاری اش از نمودهای تازش فرهنگی، انگیزه نوشتن نمایشنامههای «مازیار»،«پروین، دختر ساسانی»،داستان «سایه مغول» و دیگر نوشتارها بوده است. او در شناســاندن «حکیم عمر خیام نیشابوری» در نســک کوچک ولی گرانمایه «ترانههای خیام» مینویسد:«خیام نماینده ذوق خفه شده، روح شکنجه دیده و ترجمان ناله ها و شورش یک ایران بزرگ،باشکوه و آباد قدیم است که در زیر فشار فکر زمخت سامی و استیلای عرب، کم کم مسموم و ویران میشده.»
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/15133-
@iranboom_ir
📢 *آیین بزرگداشت نسخ خطی پس از وقفه چندساله احیا میشود*
🔹سازمان اسناد و کتابخانه ملی با همکاری کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، هفدهمین آیین بزرگداشت نسخ خطی را با شعار "میراث دیروز، اندیشه امروز" در دیماه سال ۱۴۰۴ برگزار میکند.
@iranboom_ir
🍀جشن فروردينگان🍀
روز نوزدهم فروردين ماه است كه آن را براي اتفاق هر دو نام "فْرَوَرْدْگان" گويند، بدين جهت كه نام آن و نام ماهي كه در آن است يكي است و در هر ماه آنچه جاري مجراي اين باشد مثل آن است.
🍃ابوريحان بيروني، آثارالباقيه🍃
@iranboom_ir
۱۹ فروردین ماه، جشن فروردینگان خجسته و فرخنده باد.
@iranboom_ir
۱۹ فروردین ماه، سالگرد درگذشت استاد محمد اسماعیل حیدر علی (محمد حیدری) از سردبیران با سابقه مطبوعات است. یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
۱۵ فروردین سالروز درگذشت پروین اعتصامی.
اينکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هرچه گویی سخنش شیرین است
@iranboom_ir
جشن نوروز - دکتر محمد معین
بزرگترین جشن ملی ایران که در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آنگاه که آفتاب جهانتاب به برج حمل انتقال یابد و روز و شب برابر گردد ـ آغاز میشود در ادبیات پارسی گاه به نام «جشن فروردین» خوانده میشود:
جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
و گاه «جشن بهار» یا «بهار جشن»:
بهار سال غلام بهار جشن ملک
که هم به طبع غلامست و هم بطوع غلام
و بیشتر به نام «نوروز» معروف است:
بر لشگر زمستان نوروز نامدار
کرده است رای تاختن و قصد کارزار
از همین داستانی که بیرونی آن را نقل کرده نیک بر میآید که نوروز را به معنی «روز نو و تازه» یعنی روزی که سال نو بدان آغاز گردد، میدانستند. ابوریحان در التفهیم نوشته:
«از رسمهای پارسیان نوروز چیست؟ نخستین روز است از فروردین ماه، و از این جهت روز نو نام کردند، زیرا که پیشانی سال نو است.»
برخی نوشتهاند سبب آنکه این روز را نوروز خواندند آن بود که صابیان در روزگار طهمورث پدید آمدند و چون جمشید با پادشاهی رسید دین را تازه کرد و چون نوروز روز نوین بود آن را جشن گرفتند و نیز گفتهاند: جم در شهرها میگردید و چون خواست به آذربایجان اندر شود بر تختی از زر نشست و مردم به دوش میبردند و چون فروغ خورشید برو تابید و مردم او را بدیدند، وی را بزرگ داشته بدان شادی کردند و آن روز را جشن گرفتند و آن روز میان مردم آئین شد که به یکدیگر شکر دادند.
ابن البخی در فارسنامه نوشته: «پس ]جمشید[ بفرمود تا جملۀ ملوک و اصحاب اطراف و مردم جهان به اصطخر حاضر شوند چه جمشید در سرای نو بر تخت خواهد نشستن و جشن ساختن. و همگان بر این میعاد آنجا حاضر شدند؛ و طالع نگاه داشت و ان ساعت که شمس به درجۀ اعتدال ربیعی رسید وقت سال گردش، در آن سرای به تخت نشست و تاج بر سر نهاد و همۀ بزرگان جهان در پیش او بایستادند و جمشید گفت: بر سبیل خطبه که ایزد تعالی ارج و بهاء ما تمام گردانید و تأیید ارزانی داشت و در مقابله این نعمتها بر خویشتن واجب گردانیدیم که با رعایا عدل و نیکوئی فرمائیم ـ چون این سخنان بگفت همگان او را دعای خیر گفتند و شادیها کردند و آن روز جشن ساخت و نوروز نام نهاد و آن سال باز نوروز آئین شد ـ و آن روز هرمز از ماه فروردین بود و در آن روز بسیار خیرات فرمود و یک هفته متواتر به نشاط و خرمی مشغول بودند.» شکی نیست که همۀ این گفتارها افسانهآمیز است ولی از تواتر این اخبار وجه تسمیۀ نوروز و همچنین قدمت آشکار میگردد.
روزهای نوروز عامه و خاصه
جشن نوروز فقط در روز اول فروردین ماه برپا نمیشده بلکه چندین روز دوام مییافته. ابوریجان در التفهیم، پساز ذکر نخستین روز فروردین، نوشته:
«و آنچه از پس او است پنج روز همه جشنها است و ششم فروردین ماه «نوروز بزرگ» است زیرا که خسروان بدان پنج روز حقهای حشم و کروهان بگزاردندی و حاجتها روا کردندی: آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین است که اول روزی است از فرنامه و بدو فلک آغاز گردیدن» شهمردان رازی در روضة المنجمین نوشته:
«نوروز بزرگ ـ آنچه معروف است آن دانند که خسروان چون نوروز بودی بر تخت نشسستندی و پنج روز رسم بودی که حاجت مردم روا کردندی و عطاهای فراوان دادندی، و چون این پنج روز به گذشتی به لهو کردن و باده خوردن مشغول شدندی پس از این روز از این سبب بزرگ کردندی و گفتهاند که آن روزی است که جمشید مردم را بشارت دادی به بیمرگی و تندرستی و آمرزندگی و گویند که هم اندر این روز بود که کیومرث... دیو را بکشت و بسیار گونه گفتهاند لکن چون درستی آن ندانم بدین اختصار شد.»
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/747-noroz-dr-moein.html
__
کانال تلگرامی ایرانبوم
/channel/iranboom_ir
از راست به چپ پرویز شهریاری، احمد آرام و باقر امامی تالار شرکت نفت، بزرگداشت بیست و پنجمین سال انتشار مجلهٔ سخن
@iranboom_ir
زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد احمد بیرشک
@iranboom_ir
نوروزنامه - حکیم عمر خیام
نوروزنامه نمونه کاملی از سبک نثر در قرن پنجم است و کلیه مختصات نثر قرن پنجم در آن دیده می شود. روش نگارش این کتاب بسیار ساده و شیوا و خالی از تکلف است.
نوروزنامه منسوب به خیام است. حکیم ابوالفتح عیاث الدین عمربن ابراهیم خیام در ریاضیات و نجوم و فلسفه استاد و سرآمد فضلای مبرز و حکمای مسلم عصر بوده است. وی به قرائن، در حدود 407 به دنیا آمده و در سال 517 در نیشابور درگذشته است. خیام در سال 467 به اصلاح و تعدیل تقویم فارسی مبادرت ورزیده و درست ترین روش گاه شماری را بنیاد نهاده است.
نوروزنامه در بیان اسباب پیدایش جشن نوروز و کشف حقیقت آن و این که کدام یک از شاهان واضع جشن نوروز بوده و آیین آن و آداب پادشاهان ساسانی در این باب و مطالب گوناگون دیگری آمده است.
دنباله نوشتار در پیوند زیر:
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4260-noroz-nameh-hakim-omar-khayyam.html
/channel/iranboom_ir
نگاهی به مراسم ملی نوروز ایرانیان
بسیاری بر این اندیشهاند، حکایت نوروز بیش از آنچه که یک رویداد و حرکت اساطیری تاریخی باشد، باور مردم است، اعتقاد به بزرگداشت یادها و یادگارهایی که از زمانی به درازای تاریخ این سرزمین مانده است. از طرف همه کسانی که خود را ایرانی میدانند، به عنوان یک رویداد مقدس مورد ستایش قرار میگیرد و در اجرای مراسمی که سینه به سینه منتقل شده است، در هر کجای این جهان هستی که زندگی میکنند، خود را ملزم به انجام آن میدانند.
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2263-negahi-be-marasem-noroz.html
نوروز باستانی در اردبیل
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2144-noroz-bastani-dar-ardabil.html
«نوروز» باشکوهترین جشن جهان
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2002-noroz-ba-shokoh-tarin-jashn-jahan.html
بهار - علی باجلان(باجو) 14 ساله درود لرستان
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/807-bahar-ali-bajo.html
نوروز، بزرگترین جشن باستانی و ملی ایرانیان
جشنهای دوازدهگانه ایرانیان ـ توصیف جشنهای مهم در هرماه سال، جایگاه نوروز درزمان هخامنشیان، ساسانیان و ملکشاه سلجوقی، نابسامانی گاهشماری، اصلاح تقویم جلالی یا ملکی، تحقیقی درباره پیدایش نوروز، نورزوعامه، نوروز خاصه با استناد به قدیمترین کتب و منابع دراین باب ـ مراسم نوروزی: هفتسین، شب سوری (چهارشنبه سوری):خارسوزی، قاشقزنی، فالگوش نشینی ـ آتش افروز (حاجی فیروز) ـ نمایشها و بازیهای این روزها.
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/848-noroz-bozorgtarin-jashn-irani.html
بهاریه 2 - بوی باران
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/722-boye-baran.html
دادخواهی مردم از پادشاه در روز نوروز و مهرگان
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/595-dadkhahi-dar-noroz.html
/channel/iranboom_ir
جغرافیای تاریخی - به یاد روانشاد دکتر منوچهر ستوده
@iranboom_ir
رضا آقازاده
روانشاد دکتر ستوده از معدود دانایان به امور جغرافیای تاریخی ایران بودند. به پاس کوشش های ایشان در بزرگداشت این بخش از فرهنگ ایران، مختصری برای آشنایی درباره «جغرافیای تاریخی شهرهای ایران» و اهمیت آن نزد مردمان میانه جهان (ایرانیان) بیان می کنیم:
آگاهی از جغرافیای شهرها در گذشته های دور، شناخت مساحت و فواصل میان شهرها با یکدیگر، دانستن بناهای شهرها، کوه ها و رودهایی که درون یک شهر جاری بوده، و...، بخش هایی است که دانش «جغرافیای تاریخی» به ما می نمایاند.
جغرافیای تاریخی را دانشی جداگانه می نامیم که با وجود ارتباطات تنگاتنگ با تاریخ و جغرافیا، به عنوان دانشی جداگانه خود را نمایانده است، و این موضوع تازه ای نیست. یعنی این استقلال را نمی توانیم به دوره معاصر و یا چند سده پیش نسبت دهیم، بلکه دانش «جغرافیای تاریخی» این استقلال را از هزاره ها پیش به دست آورده است. نخستین مردمانی که در این باره اندیشیده و درباره اش کتاب ها نوشته اند و این موضوعیت را بدان داده اند همانا مردمان میانه جهان(ایرانیان) بوده اند. پس این دانش از آن جهت که مردمان میانه جهان درباره اش اندیشیده وکتاب ها نگاشته اند، و در دوره های تاریخی تا به امروز این دانش را پاس داشته اند و به ما رسانده اند، برای ما اهمیت دارد. کم کم باید در این باره بیاندیشیم و چرایی این انتقال مهم را بدانیم.
نخستین آگاهی ها درباره این دانش را «وندیداد اوستا» به ما می دهد آنگاه که از شهرهای ایران نام می برد:
«ایران ویچ، سغد، مرو، بلخ، نساء، هرات، وکرت، اوروای، خنن(گرگان)، هرحیتی، هتومنت، ری، چخرم، گیلان، هفت رود در هندوستان.»(وندیداد، داعی الاسلام، سیدمحمدعلی: 1391)»
دوره هخامنشیان سپری شده، سلوکیان با مردانگی پارتیان از میهن بیرون شده اند، خط میخی جای خود را به خط پهلوی داده، انبوه کتاب های ما را اسکندر به یونان فرستاده،... کوشش های مردمان میانه جهان اما؛ آغاز می شود و دوباره این آگاهی به جغرافیای تاریخی را متون پسین دنبال کرده و از فراموشی اش می رهانند. «بن دهش» متنی پارسی میانه(پهلوی) است که این دانش را در خود محفوظ داشته است:
«ایران ویچ، دشت سوری، مرو، بلخ، نسای میان مرو و بلخ، هرا، کابل، مهنه(بهار: 134)، خنَن اقامت¬گاه گرگانیان، ارمن، هیت¬اومند(بهار: 134: هیرمند)، ری سه تخمه، چخر، ور چهارگوش که همان دماوند است.»(شهرهای نامبردار از ایران¬شهر، نشست کیان TD1: 175).
متن دیگر پارسی میانه کتاب معروف «شهرستان های ایران» می باشد که به وضع شهرها و نخستین بناکنندگان آن می پردازد.
1. شهرهایی که اندر زمینِ ایرانشهر کرده است، جدا جدا، این که کدام سَرخُوَتای کرد، به تفصیل برین یادگار نوشته است.
پس از این دوران جغرافی دانان و تاریخ دانان ایرانی در دوران پس از حمله اعراب به ایران، از جمله نخستین کارهای علمی شان پرداختن به همین موضوع «جغرافیای تاریخی ایران» بوده است. انبوه کتاب های نگاشته شده در این حوزه مهم دوباره باید توجه ما را به خود جلب کند. «ابن خرداد» از نخستین کسانی است که با نوشتن کتاب «المسالک و الممالک» به تعیین مختصات شهرهای ایران و دیگر مطالب وابسته به این دانش، می پردازد.
پس از آن در این حوزه مهم کتاب های فراوانی نوشته می شود که به اختصار می توان به کتاب «یعقوبی» و یا کتاب «مسالک و ممالک» استخری اشاره کرد.
اما این دانش گرانبها از جهات سیاسی در زمانه پرآشوب ما دارای اهمیت فراوانی است. منابع و اسناد مهمی که می توانند دست هر متجاوز و مدعی مرزهای ایرانی را کوتاه کند.
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/16417-joghrafiaye-tarikhi-9502.html
/channel/iranboom_ir
استاد منوچهر ستوده -ایران شناس و پژوهشگر برجسته- ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۵، در سن ۱۰۳ سالگی در بیمارستان طالقانی چالوس درگذشت. یادش گرامی راهش پر رهرو و ایرانش جاودان.
دکتر منوچهر ستوده متولد ۲۸ تیر 1292 در تهران است. او ایرانشناس، جغرافیدان، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر ایرانی است. از تالیف دکتر ستوده به 52 جلد کتاب و 286 مقاله میتوان اشاره کرد. کتابها و مقالههای استاد نشانهٔ دلبستگی ژرف و عمیق ایشان به تاریخ و دامنه و پیشینهٔ فرهنگ ایرانی است. برخی از کتابهای استاد ستوده عبارتند از: جغرافیای تاریخی شمیران، سفرنامهٔ گیلان ناصرالدین شاه قاجار، تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس، تاریخ بدخشان، فرهنگ نائینی، فرهنگ گیلکی با مقدمهٔ استاد ابراهیم پورداود، فرهنگ کرمانی، فرهنگ بهدینان با مقدمهٔ ابراهیم پورداود، حدود العالم من المشرق الی المغرب، مهمان نامه بخارا، جغرافیای اصفهان، فرهنگ سمنانی سرخهای لاسگردی سنگسری شهمیرزادی، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز، تاریخ گیلان و دیلمستان، از آستارا تا استارباد در ده جلد شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان که هر کدام قریب به هشتصد صفحه است.
آشنایی با ایرانشناسان؛ ستودۀ ایرانشناسی - نگاهی به زندگی و آثار دکتر منوچهر ستوده
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13646-negahi-be-zendegi-manochehr-sotodeh.html
قلم باید با قدم توأم شود
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2830-ghalam-bayad-ba-ghadam-toam-bashad.html
استاد منوچهر ستوده - عبدالحسین آذرنگ
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16418-ostad-sotude-karang.html
دکتر منوچهر ستوده - علی دهباشی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16420-dr-sotodeh-ali-dehbashi.html
بزرگداشت ایران شناسی که نشناختیمش - دكتر منوچهر ستوده
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2827-bozorgdash-iranshenas-sotode.html
نکوداشت مقام علمی استاد 100 سالهی جغرافیای تاریخی - منوچهر ستوده: به جای تماشای ماهواره از زمان استفاده کنید
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/11275-----100-------------.html
اقتداری در مراسم گرامیداشت یکصدمین سال تولد استاد منوچهر ستوده: پیوستگی، اصالت و قدمت فرهنگ ایرانی وجه مشترک آثار ستوده است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/9729-1392-04-14-08-02-28.html
زندگی نامه خودنوشت شادروان دکتر منوچهر ستوده
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16325-zendegi-khodnevesht-shadravan-dr-sotode.html
جشن صد سالگی منوچهر ستوده برگزار می شود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/9653-1392-03-25-12-28-08.html
سردیس دکتر منوچهر ستوده در باغ نگارستان رونمایی شد
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/9836-sardis-manochehr-sotode-bagh-negarestan.html
مراسم بزرگداشت دکتر منوچهر ستوده و رونمائی از کتاب «سرو کهنسال» در رشت برگزار شد
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/9807-ketab-manochehr-sotode-rasht.html
کتاب «از آستارا تا استارباد» نوشتهٔ دکتر منوچهر ستوده منتشر میشود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/13389-az-astara-astarabad.html
رونمایی کتاب «سرو کهنسال (شرح یکصد سال تلاش دکتر منوچهر ستوده)»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9691-ketab-sarv-kohansal.html
برگزاری مراسم نکوداشت استاد منوچهر ستوده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/11081-ostad-manochehr-sotode.html
دکتر منوچهر ستوده پژوهشگر و ایرانشناسِ برجسته در 103سالگی درگذشت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16322-dr-manochehr-iranshenas-dargozasht.html
پیکر دکتر منوچهر ستوده به خاک سپرده شد
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16336-khabar-950123-011.html
مرور کارنامه «منوچهر ستوده» در رادیو ایران
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16339-khabar-950123-018.html
«نکوداشت دکتر منوچهر ستوده»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/16650-hama-bozorgdasht-sotode-950428.html
/channel/iranboom_ir
قلم باید با قدم توأم شود - شادروان منوچهر ستوده،
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2830-ghalam-bayad-
@iranboom_ir
يادى از استاد منوچهر ستوده در سالگرد در گذشتشان - درباره دکتر منوچهر ستوده
ستوده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۲۹۲ در تهران متولد شد. پدرش خلیل نام داشت و در بازارچه سرچشمه، کوچ صدیقالدوله از بخش عودلاجان از محلههای قدیم تهران زندگی میکردند. خانوادهاش اصالتا اهل مازندران بودند. پدربزرگ او آقا شیخ موسی از یاسل نور که منطقهای ییلاقی و کوهستانی است با پسرعموهایش به تهران آمد. مادرش اهل تفرش است. پدرش بیست و پنج ساله بود که پدربزرگ او فوت کرد و مسئولیت بازماندگان خانواده به گردن او افتاد. وی برای گذران زندگی مدتی در یک دکان قنادی شاگرد بود و پس از مدتی در زمان تأسیس مدرسه ابتدایی آمریکایی در تهران ریاست این مدرسه را به عهده گرفت.
ستوده تا سن چهارسالگی در محله سرچشمه زندگی کرد. در سن هفت سالگی به مدرسه ابتدایی آمریکایی رفت و دوره شش ساله ابتدایی را در این مدرسه گذراند. وی در دوران تحصیل در دبیرستان البرز کتابدار کتابخانه دبیرستان هم بود. سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی شد و نزد استادانی چون سید محمد مشکات و علی اکبر شهابی درس خواند. نخستین مقاله خود را در ۱۳۱۵ درباره «مطالعات تاریخی و جغرافیایی- مسافرت به قلعه الموت» نوشت.
در سال ۱۳۱۷ درجه لیسانس در رشته ادبیات فارسی را دریافت کرد. در همین دوره در اداره فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس میکرد. در سال ۱۳۲۴ با فاطمه (شکوه اقدس) شمشیرگران ازدواج کرد.[۳] در سال ۱۳۲۹ از رساله دکتری خود زیر نظر استاد بدیعالزمان فروزانفر با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز» دفاع کرد.
در سال ۱۳۳۰ بنا به دعوت انجمن فولبرایت برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفت. در سال ۱۳۳۱ به عضویت جامعه ملی جغرافیای آمریکا درآمد؛ و در سال بعد به عضویت انجمن ایرانشناسی به ریاست ابراهیم پورداود درآمد. در سالهای بعد آموختن زبان پهلوی را در محضر دکتر ابراهامیان آغاز کرد. همچنین نخستین کتاب خود را با عنوان فرهنگ گیلکی در سلسله انتشارات انجمن ایرانشناسی در سال ۱۳۳۲ انتشار داد.
در طی سالهای بعد چندین سفر مطالعاتی به خارج از کشور داشت و ارتقاء به درجه استادیاری دانشگاه تهران و بعد دانشیاری و انتقال به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و عضویت در گروه تاریخ و سرانجام ارتقاء به درجه استادی در سال ۱۳۵۴ از جمله اتفاقات زندگی او در این سالها بودهاست. ستوده در طی همین سالها تا سال ۱۳۸۱ در کنگرههای مهم ایرانشناسی همچون کنگره بینالمللی تاریخ و هنر و باستانشناسی ایران در دانشگاه آکسفورد و کنگره بینالمللی ابوریحان در پاکستان سخنرانی کرد. سفر به چین و آسیای میانه از دیگر فعالیتهای سالهای اوایل دهه ۱۳۶۰ استاد بود.
ستوده ساکن کوی نارنج (سی سرا) سلمان شهر بود. وی تابستانها در روستای کوشکک لورا در جاده چالوس و زمستان در خانه دیگری که بسیار ساده بود در سیسرا (نزدیک چالوس) زندگی میکرد. خانهاش بسیار ساده بود و اتاقش در خانه ییلاقی کوشکک جز یک زیلو و یک دست رخت خواب چیزی نداشت. او با رادیو و تلویزیون میانهای نداشت.
منوچهر ستوده (ایرانشناس، جغرافیدان تاریخ شناس، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی) در 20 فروردین ماه 1395 در سن 103 سالگی درگذشت.
Www.iranboom.ir
@iranboom_ir
۱۹ فروردین ماه، روز جشن فروردین گان بر شما فرخنده باد. بستان افروز، گل ویژه جشن فروردینگان است.
http://www.iranboom.ir/jashnha/69-farvardin/10908-bostan-afroz.html
@iranboom_ir
بُستان افروز، گل ویژه فروردین و جشن فروردینگان
دکتر شاهین سپنتا
فروردین، جمع واژه «فَرورد» است. این واژه در زبان پارسی باستان «فَروَرتی» برابر واژه «فَرَوَشی» اوستایی و «فَرَوَهر» پهلوی است و جمع آن «فَروَرتین» بوده است. «فروشی» نام پنجمین نیروی مینُوی آفریدگان و به معنای «پشتیبانی کردن و پناه دادن» است. نخستین ماه سال و نوزدهمین روز ماه در سال خورشیدی نیز «فروردین» نام دارد، از این روی به فرخندگی این همنامی، جشن فروردینگان (فروردین روز در فروردینماه یا 19 فروردین ماه) یا جشن فروردگان برگزار میشود. در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «بُستان افروز» یا «بوستان افروز» یا «بویستان ابروز» گل ویژه فروردین معرفی شده و آمده است: «... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... بُستان افروز فروردین را ... خویش است...». اما پرسش اینجاست که بر اساس دانش گیاهشناسی امروز منظور از گل بُستان افروز نامبرده شده در متون کهن ایرانی کدام گل است؟
برای آشنایی بیشتر با بُستانافروز به متون کهن ادب فارسی نگاهی میاندازیم. سعدی، منوچهری دامغانی، حکیم سنایی، کلیم کاشانی، سیدای نسفی (شاعر تاجیک)، واعظ قزوینی، علیشیر نوایی، غضایری رازی در سرودههای خود از بُستانافروز یاد کردهاند و گاه رنگ باده و رخسار را به آن تشبیه کرده اند. وحشی بافقی در قصیدهای از بُستان افروز چنین یاد میکند:
ای خوشا خلعت نوروزی بُستان افروز / جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
در منظومه «رمز الریاحین» که توسط «محمد هادی کاشانی» مشهور به «رمزی کاشانی» از شاعران دوره صفوی و همدوره شاه عباس دوم ، در وصف اصفهان و مناظره گلهای «باغ هزار جریب نو» در اصفهان سروده شده است از این گل با نام «زلف عروسان» نام برده میشود و در بخشی زیر عنوان «گفتگوی زلف عروسان در تعریف خویش» آمده است:
چو بشنید این سخن زلف عروسان/ فروزان گشت چون تاج خروسان
بگفتا کی به رنگ من گُلی هست/ که من در کشور حُسنم زبردست...
مرا باشد نشاط از حُسن دلبر/ که دارم چهره چون یاقوت احمر
فروزان خوشه های لعل و مرجان / به کف دارم عیان از بهر احسان
همین خواهم نثار یار سازم / از او هر گوشه صد گلزار سازم
ز بس گشتم ز رنگینی گرانبار/ سر افکندم بهسان شاخ پربار
منم زلف عروس باغ و بُستان / بُود زلف عروسان رشته جان
عروس باغ را زلف رسایم / به هر جانب که افتم خوش نمایم
به رنگم در جهان رنگی نباشد / کسی را حد نیرنگی نباشد
ز حُسن خود فزون از این چه گویم / که دلها گشته خون در تار مویم
ابیات بالا نشان میدهد که در ایران از دیرباز تاکنون گل بُستان افروز را می شناختند و اگرچه برخی از انواع آن خواص دارویی نیز دارد و بیشتر انواعش بوی چندانی ندارد اما به خاطر زیباییاش در باغها و بوستانها کاشته میشود و از روی شکل ظاهریاش، برخی گونهها به «تاج خروس» معروف شده است و برخی گونههای دیگر بستان افروز رشتهای را که به شکل رشتههای آویخته است، «زلف عروسان» نامیدهاند.
در فرهنگنامههای گوناگون آمده است که «بُستان افروز» گلی است سرخ رنگ مایل به بنفش و بیبو با دانههای گِرد، ریز و براق و سیاه که آن را با نامهای دیگر همچون تاجخروس، تاجخروسک، تاجافشان، گلیوسف، زلفعروسان، گیسعروس، گل حلوا، باروتک، حور اسفند، بارونَک (در منظریّه در شمال تهران ) و سُرخ مَغز (در بَردسیرِ کرمان )، بُستانْ گولی (در آذربایجان) و آشکِنی و تولْکی اوتی (در اردبیل) و چاووش تَرِه (در خلخال) گویند و به گفته ابوریحان بیرونی در کتاب «صیدنه» در شهر دیار بکر «زینة الریاحین» نیز گفته میشده است.
بُستانافروز یا تاجخروس از تیره تاجخروسان است و گیاهشناسان، یازده نوع از آن و یک دورگه آمیخته از جنس آمارانتوس و یک نوع کلزیا را در حوزه جغرافیایی فلورِ ایران (شامل ایران به معنای اخصّ، افغانستان، بخشی از باختر پاکستان، شمالِ عراق، جمهوری آذربایجان، و ترکمنستان ) بازشناخته و توصیف کردهاند.
http://www.iranboom.ir/jashnha/69-farvardin/10908-bostan-afroz.html
/channel/iranboom_ir
روز نوزدهم فروردین ماه :
جشن فروردگان ، جشن گرامیداشت درگذشتگان
... دیگر تا به راه نیاکان باشیم و به راه نیاکان ؛ تا چون به فروردگان به فراز آیند و بر ما نگرند ، نگران نشوند . بدانند که برخوی ایشانیم و به سوی ایشان . به نیکی یادشان کنیم و به کوشش ، یادشان در جهان برجای داریم .
( شادروان دکتر محمدرضا عاملی تهرانی )
@iranboom_ir
سالگرد درگذشت استاد محمد اسماعیل حیدر علی (محمد حیدری) از سردبیران با سابقه مطبوعات
/channel/iranboom_ir/45659
بامداد شنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۶ به روز فروردینگان که فروهر نیاکان بر ما حاضر میشوند، محمد حیدری (روزنامهنگار پیشکسوت و نامی) در پی ابتلا به سرطان، قلم از کف افکند و پرکشید.
راستی را که با پرکشیدن محمد حیدری، قلم شکست و به زمین افتاد. روانش به سپنتا مینو باد
محمد حیدری قریب ۶۰ سال قلم زده است و در کارنامه او، معاون سردبیری روزنامه اطلاعات در سالهای پیش از انقلاب نیز دیده میشود. پس از انقلاب هم با نشریات مختلفی همکاری کرد که از جمله میتوان به سردبیری ماهنامه «گزارش» در یکی از دورههای انتشار خود اشاره کرد.
سوابق مطبوعاتی شادروان استاد محمد حیدری به شرح زیر است:
دبیری سندیکای مطبوعات
سردبیری روزنامه اطلاعات (قبل از انقلاب)
سردبیری مجله گزارش (بعد از انقلاب)
سردبیری افتخاری ماهنامه خواندنی
مدرس و آموزش دهنده روزنامه نگاران
طنز پرداز مطبوعاتی (لنبک خراسانی)
و سردبیری چندین نشریه دیگر را به عهده داشت.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16790-
افول آزادی و استقلال رسانهها - محمداسماعیل حیدرعلی (محمد حیدری)
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/15795-ofol-azadi-esteghlal-resane-ha.html
برده کیست؟ برده دار کیست؟
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/16228-barde-kist-941217-001.html
آیا بشر منقرض میشود؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5360-aya-bashar0mongharez-mishavad.html
محیط زیست و آن سازمان بیخاصیت
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/10351-mohit-zist-aan-sazeman-bi-khasiat.html
ما نباید خیلی چیزها را بدانیم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/14914-nabayad-kheili-chiz-ha.html
به رویدادهای شمال خاورمیانه درست بنگریم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/negahe-roz/2356-
افشای یک دروغ 181 ساله؛ ترکمانچای محصول خیانت و توطئه بود - سه ضلع مثلت خیانتی که در جنگهای ایران و روسیه کمر ایران را شکست
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikh-tajzie/15192-jang-iran-ros-khianat.html
ای خواب زدگان وقت آن است که بیدار شوید
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/7684-ei-khab-zadegan-vaght-aan-ast-ke-bidar-shavid.html
توسعه الله بختگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/khabar/12644-1393-02-28-10-16-31.html
تکههایی از یک پازل (جورچین) جدید (کسانی که شکیبایی ندارند، این نوشته را نخوانند!)
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/13847-
حقوق ایران در دریای مازندران و دیدگاه های پژوهشگران و دانشوران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/1664-hagh-iran-darya-maaz.html
از حلبچه تا حلب
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/9336-az-halab-ta-halabche.html
مرگ، فقر و فحشا؛ رهآورد جنگطلبان برای مردم سوریه
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/9333-marg-faghr-fahsha-rah-avard-jangtalaban-sorie.html
گمانه زنیهایی دربارهٔ مشی تازه آمریکا و ناتو
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/negahe-roz/14250-gomane-zani.html
پایان رویای جهان یک قطبی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/9015-payan-roya-jahan-yek-ghotbi.html
از ما و بیگانگان تا ایران در دوران اسطوره - کتاب «ما و بیگانگان ـ خاطرات سیاسی دکتر نصرتالله جهانشاهلو افشار»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/1628-
من به آقای علی جنتی نامه نمی نویسم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/15138-
اخطار سال 1352 بازار به شاه - محمداسماعیل حیدرعلی (محمد حیدری)
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/9551-
بازگشت کرملین به کارائیب!
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/13257-
پیش لرزههای تکانهٔ «افشای نقش عربستان در مدیریت رویداد یازدهم سپتامبر»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/16558-
کوتولههای سیاسی «هیتلر» میسازند!
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9074-
کودتای 28 امرداد
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/1309-piroz-vaghei-mellat-iran.html
نهمین همایش حقوق تاریخی ایران در دریای مازندران (کاسپیان) برگزار شد
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13656-
/channel/iranboom_ir
نوروز را قربانی سیاست نکنید !
در روزهای جشن نوروز 1404 ، در ارومیه گروهی در پیشواز نوروز ، کوشیدند این جشن را به ابزاری برای هویت سازی قومی – تیره ای تبدیل کنند ! درادامه، گروهی دیگر به بهانۀ همزمان شدن روزهای سوگواری برای شهادت علی (ع) دست به ماجراجویی و نمایش های سخیف قومگرایانه زدند.
بیش از هشتصد تن از چهره های فرهنگی و سیاسی و هنری در بیانیه ای نسبت به اینگونه رفتارهای تفرقه افکنانه و مسئولیت مستقیم دولت در پیشگیری و مهار آن، به دولت کنونی هشدار دادند.
برای خواندن بیانیه، روی پیوند (لینک) زیر کلیک کنید :
https://iranchehr.com/?p=13971
@iranboom_ir
نوروز - شادروان دکـتر ذبـیح الله صفا
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16277-noroz-zabihollah-safa-9412.html
عید نوروز و جشن بزرگ فیروز جم - وحید دستگردی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16276-eidnoroz-jashn-bozorg-firoz-jam.html
بهاریه 6 - نوروز در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16275-baharie-shahname-9412.html
جشن نوروز از کتاب سرگذشت اردشیر - وحید دستگردی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16274-jashn-noroz-dastjerdi-9412.html
ممانعت طالبان از برپائی جشن نوروز در افغانستان - شادروان دکتر پرویز ورجاوند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16271-taleban-noroz-varjavand.html
@iranboom_ir
نوروز در اشعار فارسی - به روایت دکتر معین
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت میکنیم.خاقانی میگوید.
دنباله نوشتار در پیوند زیر:
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4253-nowrooz-dar-ashaare-parsi.html
نوروز يادگار روزگاران کهن
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4254-noroz-yadegar-rozegaran-kohan.html
جواني جهان كهن
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4258-javani-ye-jahane-kohan.html
@iranboom_ir
احمد آرام (۷ فروردین ۱۲۸۳ تهران - ۱۴ فروردین ۱۳۷۷ آمریکا)، مترجم و نویسندهٔ معاصر بود. احمد آرام در تدوین دائرةالمعارف فارسی مشارکت داشتهاست. وی برای ترجمه کتاب ترجمه الحیاه برگزیده اولین دوره کتاب سال ایران شد.
احمد آرام در ۷ فروردین ۱۲۸۳ در محلهٔ چالهمیدان تهران متولد شد. احمد آرام یکی از نخستین مؤلفان کتابهای درسی و آموزشی بود که هم به تنهایی و هم با کمک دیگران کتابهای فیزیک و شیمی دبیرستان را تألیف کرد. علاقهای که به امیرکبیر داشت نام مجموعهای از کتابهای خود را به نام «مجموعه امیر» نامگذاری کرد. احمد آرام تا حدود سال ۱۳۳۰ نزدیک به چهل جلد کتاب درسی و آموزشی نوشت.
احمد آرام یکی از پرکارترین مترجمین معاصر است که بیش از یکصد و چهل اثر از زبانهای انگلیسی فرانسه و عربی ترجمه کردهاست. وی در ترجمه کتابها، دقت میکرد تا معادلهای فارسی مناسب برای واژههای خارجی بیابد و از اصطلاحات و واژههای فرنگی استفاده نکند. خود وی در اینباره میگوید:
من در زمینه طب کتابی ترجمه کردهام که حدود ۱۲۰۰ صفحه دارد. در این کتاب سعی کردهام حتی یک کلمه فرنگی نیاورم. البته کار بسیار مشکلی است، ولی من این کار را انجام دادم.
شادروان احمد آرام روز ۱۴ فروردین ۱۳۷۷ درگذشت و طی مراسمی در روز ۲۲ فروردین و پس از انتقال به تهران تدفین شد. وی در سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از چهرههای ماندگار برگزیده شد.
کتاب آرام نامه در سال ۱۳۶۱ توسط انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و به اهتمام دکتر مهدی محقق تدوین شده و شامل خاطرات و گفتگوهایی با او است.
http://www.iranboom.ir/aks-ha/gonagon/8902/7/ahmad-aram-9210.jpg
@iranboom_ir
چهاردهم فروردین ماه، سالروز درگذشت استاد احمد بیرشک (زادهٔ ۴ بهمن ۱۲۸۵ در باجگیران - درگذشتهٔ ۱۴ فروردین ۱۳۸۱ در تهران)، ریاضیدان، تقویم نگار، پژوهشگر تاریخ علم است.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
🔹 دیروز تسطیح تپه قمی آباد ری و اینک تعرض و تجاوز به تپه و محوطه باستانی شرف الدین تنکمان
✍ یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی پس از مشاهده فیلم موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین شهر تنکمان استان البرز
نزدیکی تپه ای که اینک جولانگاه جماعتی بی ریشه و بی شرم و بی میهن شده است؛ کاروانسرای بزرگ و نیمه ویران و رها شده روزگار صفوی در شهرک ینگی امام شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد.
محوطه باستانی شرف الدین شهر تنکمان [۱] حلقه ای است از سلسله محوطه های به هم متصل و مرتبط و پیوسته که در روزگار خود تپه و محوطه باستانی نبوده اند. بدیهی است که هر کدامشان پیش از آن که نهشت و لایه و تپه و محوطه باستانی بشوند و به شکل محوطه و تپه باستانی درآیند؛ منظرگاه و زیست بوم و محیط های زیست و زندگی مردمان روزگاران پیش از ما بوده اند.
محوطه باستانی شرف الدین در گذشته مورد بررسی و مطالعه باستان شناس هوشمند و شریف میهن ما آقای ابوالقاسم حاتمی قرار گرفته و حاصل کار و نتیجه بررسی ها و مطالعاتشان نیز مهم و قابل استناد و درخور تقدیر است و گواه بر رشته های اتصال به هم مرتبط محوطه باستانی شرف الدین با محوطه های دیگر است.
مجموعه ها و بافت های به هم مرتبط و متصلی که برگ برگ طومار تاریخ و فرهنگ ملت ما، لایه به لایه در آن ها رقم خورده است. این محوطه ها از جمله محوطه باستانی شرف الدین و دیگر مآثر تاریخی استان، بارها و بارها مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته اند. دوست گرانقدر و مورخ هوشمند و دانای استان و میهن ما آقای دکتر حسین عسکری از دهه ها پیش، طی یادداشت های روشنگرانه شان به وضع فاجعه بار و تعرض و تجاوز و تخریب و تاراج محوطه های باستانی و مآثر تاریخی استان البرز با قلم توانایشان هشدار داده بودند. این قلم نیز ذیل هشدار هوشمندانه و دلسوزانه و مورخانه ایشان به رشته تحریر درآمده است.
محوطه باستانی شرف الدین شهر تنکمان که نزدیک کاروانسرای روزگار صفوی ینگی امام قرار دارد چندین هزاره، کهن تر از کاروانسرای رها شده است. هر اثر و بنای تاریخی در هر مقیاسی و متعلق به هر دوره ای، یک بافت است. بافت و بستر متصل به زنجیره ای از رخدادهای تاریخی و فرهنگی و فکری و مدنی و معنوی و اقتصادی و معیشتی و مانند این ها همه.
تخریب هر محوطه باستانی، هر بنای تاریخی، تخریب یک جهان تاریخ و نابودی رخدادهای تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنوی است که برای همیشه امکان و احتمال بازخوانی و بازسازی شان به طرز جبران ناپذبر از کف ما رفته است.
آن چه در فیلم می بینیم، تنها دهن کجی به تاریخ و فرهنگ و میراث یک ملت نیست. هشدار به وضع فاجعه بار و خطرناک و غم انگیز میراث یک ملت است. میراث ملتی که به دلیل بی خبری و بی کفایتی و تاریخ ناشناسی و میراث ناشناسی صدرنشینان برآمده از ته نشینان و فرودستان جامعه بعد انقلاب میهن ما در معرض نابودیست. این مجموعه عظیم اگر در کشور دیگری بود گمان نمی برم این چنین نیمه ویران و رها شده جولانگاه جماعتی بی شرم و متجاوز و بی میهن می شد. این جماعت بی ریشه و بی حیا وبی خبر کارگزاران نادان عوامل پشت صحنه ای هستند که ریشه های ملت ما، وحدت و انسجام مدنی و معنوی ما همدلی و همبستگی ملی ما را نشانه گرفته اند.
آن چه در فیلم می بینید گواه بر راستی سخن ما است. تصویری که صورت بیرونی فاجعه ای است که لایه های نهان تر و سویه های پنهان تر و مخفی ترشان بس فاجعه بارتر و بس و بسیار نگران کننده تر است! فاجعه بارتر و خطرخیزتر و خطرناک تر و نگران کننده تر به این دلیل و به علت ها و دلیل های ریز و درشت بسیار دیگر از آن حیث و جهت که ردیابی و رصدشان دشوار است. ردیابی و رصد متجاوزان و افزون خواهان و دشمنانی که مکارانه و حیله ورانه و موذیانه و مرموز، ریشه های ملت ما انسجام و اقتدار ملی ما را نشانه گرفته اند و سوار بر شانه کارگزاران جزم و جهل و جور و جمود، به دست خود ما میراث مُلک و ملت ما را تخریب می کنند تا راه برای متجاوزان و افزون خواهانی که ریشه در سرزمینی هایی را که تسخیر و اشغال کرده اند ندارند و در سرزمین دیگران برای خود ریشه سازی کنند!
مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز به مسئولیت خطیر و حساسی که بر شانه گرفته است، عمل کند و یا آنکه از جایگاه رفیعی که بر آن تکیه زده، کناره بگیرد تا شهروندان البرزی و تنکمانی خود ابتکار عمل را در دست گیرند و نگذارند میراث شهرشان جولانگاه جماعتی بی ریشه و بی حیا و میراث ناشناس بشود.
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
[۱]. محوطه باستانی شرف الدین در نزدیکی شهر تنکمان استان البرز، میزبان سفال های خاکستری متعلق به هزاره اول پیش از میلاد مسیح است. با نظر کارشناسان میراث فرهنگی، این تپه ۱۶ متری به شماره ۱۶۹۷۰ در ۸ بهمن ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نوروز سال 1291 ق در دربار ناصری
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/3242-noroz-1291-naseredinshah.html
@iranboom_ir