نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir
پنجم دی ماه زادروز استاد بهرام بیضایی (۱۳۱۷، تهران) کارگردان، نمایشنامه نویس و پژوهشگر گرامی باد.
/channel/iranboom_ir
📸ارگ بم ۲۰ سال پس از زلزله
۲۰ سال از زلزله بم میگذرد و بخشی از قسمتهای ارگ بازسازی شده است و روند بازسازی کماکان ادامه دارد.
http://bit.ly/2ByJrD5
@iranboom_ir
من ترا بار دگر میسازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
به بهانهٔ زمین لرزهٔ بم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1693-man-tora-degar-bar-misazam.html
@iranboom_ir
شب رودکی در تاجیکستان
دقایقی از برنامه چند ساعته شب رودکی در شهر دوشنبه با حضور هزاران نفر از دوستداران شعر فارسی و رودکی / تاربرگ مجله بخارا
@iranboom_ir
منبعی مجهول درباره شمار ابیات رودکی
دادخدا سیمالدیناف
تاکنون در باره شمار اشعار آدم الشعرا ابوعبدالله رودکی بحث و اندیشههای زیادی مطرح شده و تخمین و گمانهای مختلفی زده شده که بیشتر مبتنی بر روایت رشیدی سمرقندی (شاعر قرن ۱۲) است.
این پاره شعر رشیدی سمرقندی که در کتاب "شعرالعجم" شبلی نعمانی محفوظ مانده، برای پژوهشگران آثار رودکی تقریبا منبعی یگانه محسوب می شود:
گر سری یابد به عالم کس به نیکو شاعری،
رودکی را بر سر آن شاعران زیبد سری.
شعر او را بر شمردم سیزده ره صد هزار،
هم فزون آید اگر چونان که باید بشمری.
بنا بر روایت رشیدی سمرقندی تعداد اشعار رودکی "سیزده ره صد هزار"، یعنی بیش از یک میلیون (بیت یا مصراع) بوده است. اما بر اساس پژوهشها، از اشعار استاد رودکی بیش از هزار بیت برای ما محفوظ مانده است که از این تعداد مقداری به ابوشکور بلخی، منجک ترمذی، شاکر بخارایی، طیان مرغزی، لبیبی و شعرای دیگر منسوب دانسته میشود.
محققان ادبیات این دوره درست دریافتهاند که از قرن ۱۰ دیوانهای اشعار بیشتر شاعران دوره اول نظم پارسی دری به دلایل گوناگون نابود گردیده است که اشعار گمشده استاد رودکی نیز شامل آن میشود.
اکنون آن اشعاری که امروز به رودکی نسبت میدهند، تقریباً هزار و چند بیت است، اما تعدادی از این ابیات هم احتمالا به شاعران دیگر همزمان رودکی منسوب بوده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/7945-1391-07-28-06-58-25.html
@iranboom_ir
۴ دی ماه، سالروز درگذشت استاد کریم ساعی است. سازنده پارک ساعی تهران و کسی که درختان خیابان ولیعصر را کاشت تا از زیباترین خیابانهای دنیا باشد.
یادش گرامی باد.
دکتر ساعی مرد بزرگی بود که به جنگل هویت داد و امروز منابع طبیعی با تلاش ایشان هویت پیدا کرده است.
پدر جنگلبانی ایران در سال 1319 اداره جنگلبانی را بنا نهاد و به همراه همکارانش قانون و مقررات جنگل را تدوین کرد و به تصویب مجلس آن زمان رساند.
مرحوم استاد ساعی در سال 1289 در شهر مشهد به دنیا آمد و به دنبال علوم و فنون جنگلبانی رفته و این علم را در ایران پایهگذاری کرد.
استاد کریم ساعی در چهارم دی 1331 بر اثر سانحه سقوط هواپیمای مسافربری در 43 سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکر وی در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران به خاک سپرده شد.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/14848-marasem-bozorgdasht-jangalbani.html
@iranboom_ir
🎼قطعه «تو ای پر کجایی»
اثر زنده ياد همايون خرم
با صداي زنده ياد حسين قوامي
شعر: سايه
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهاندری نمیگشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهاندری نمیگشائی
دل من سرگشته ی تو
نفسم آغشته ی تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجائی ؟
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی ؟
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
@iranboom_ir
29 آذر ماه، سالروز درگذشت ابوالحسن صبا یکی از نوابغ عرصه موسیقی ایران زمین است.
آرایش عشق
با صدای : استاد رضاقُلیمیرزا ظِلّی
ویولون : استاد ابوالحسن خان صبا
@iranboom_ir
♦️قدیمیترین اثر هنری یلدایی ساخته چه کسی است؟
🔹️«هندوانه شب یلدا» جذابترین اثر تلویزیونی درباره این آیین است
🔹️تصنیف دل شیدا از ساختههای علی اکبر شیدا تصنیفساز و ترانهسرای دوره ناصرالدین شاه است که میتوان از آن به عنوان قدیمیترین اثر هنری درخصوص آیین کهن شب یلدا یاد کرد.
🔹️تعدادی فیلم و سریال و چند تصینف و ترانه وجود دارد که حاکی از توجه برخی هنرمندان نسبت به این آیین است، از میان میتوان به تصنیف «دل شیدا» با صدای استاد شجریان و ترانه «تو شب یلدای منی» با صدای علی مولایی اشاره کرد.
🔹️سریال شهریار ساخته کمال تبریزی هم از دسته سریالهایی است که آیین شب یلدا در آن از المانهای مورد توجه کارگردان بوده است.
🔹️تابلوی معرق شب یلدای استاد کیومرث صیاد، در سال ۱۳۹۱ خلق و در جزیره کیش رونمایی شد. این اثر برگرفته از نقاشی مرحوم استاد محمد حمیدی یکی از نقاشان معروف سبک قهوه خانهای ایران است. / جام نیوز
@iranboom_ir
یادی از عباس یمینی شریف در سالگرد درگذشتش
شعر فرزندان ایران - سروده ی عباس یمینی شریف
ما گلهای خندانیم
فرزندان ایرانیم
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11169-abbas-yamini.html
@iranboom_ir
یادی از عباس یمینی شریف در سالگرد درگذشتش
شعر خاطره انگیز کتاب خوب، سروده عباس یمینی شریف.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11169-abbas-yamini.html
@iranboom_ir
مراسم نکوداشت استاد حسین محجوبی؛ نقاش و معمار برجستهِ معاصر به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و با حضور و سخنرانی جمعی از استادان و پژوهشگران نامدار کشور در تالار اجتماعات انجمن برگزار می شود.
در این آیین که چهارشنبه29 آذر ماه 1402 ساعت 15:00 برگزار خواهد شد، محمود شالویی رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، محمدحسین حلیمی استاد دانشگاه تهران، بهمن نامورمطلق استاد دانشگاه شهید بهشتی، محمدعلی رجبی دوانی عضو شورای مشاوران علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، محمد خراسانی زاده و پریسا شاد قزوینی استاد دانشگاه الزهرا سخنرانی خواهند کرد.
همچنین در این مراسم زمان خیری نوازنده و مدرس ساز «نی» به اجرای برنامه موسیقایی خواهد پرداخت.
@iranboom_ir
۲۸ آذرماه، روز درگذشت دکتر محمود افشار یزدی (۱۲۷۲ یزد – ۱۳۶۲ تهران) دولتمرد، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار ایرانی است.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
محمود افشار یزدی، فرزند محمدصادق، در سال ۱۲۷۲ خورشیدی در یزد متولد شد.
در نوزده سالگی به قصد ادامهٔ تحصیل راهی سویس شد و طی هفت سال در لوزان دورهٔ لیسانس و دکتری حقوق را به پایان برد و از دانشکدهٔ علوم سیاسی دانشگاه لوزان درجهٔ دکتری دریافت کرد.
دکتر محمود افشار یزدی در ۲۸ آذر ۱۳۶۲ در ۹۰ سالگی در تهران درگذشت.
دکتر محمود افشار یزدی از سال ۱۳۰۰ وارد عرصهٔ مطبوعات شد. در سال ۱۳۰۴ مجلهٔ آینده را تأسیس کرد که ابتدا دو سال (۲۴ شماره) منتشر شد. سپس از سال ۱۳۲۳ انتشار آن را از سر گرفت و ۱۶ شمارهٔ مجله طبع شد. انتشار مجلهٔ آینده را یک بار دیگر در سال ۱۳۳۸ تجدید کرد و تنها ۶ شماره انتشار داد. دورهٔ جدیدمجله آینده در سال ۱۳۵۸ توسط فرزندش ایرج افشار آغاز به انتشار کرد.
از اقدامات مهم وی ایجاد بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار است.
همچنین قسمتی از مستغلات خود را در باغ فردوس شمیران وقف مؤسسه لغتنامه دهخدا کرد.
دکتر محمود افشارمستغلات خود رادر باغ فردوس و دیگر نقاط تهران وقف زبان فارسی وتمامیت ارضی ایران کردهاند که شرح مفصل آن در کتاب پنج وقفنامه دکتر محمود افشار یزدی آمده است. قسمتی از باغ آن نیز در اختیار لغت نامه دهخدا میباشد. ازجمله قبل از مرگ خودزمین بزرگ خود را که در میرداماد کنونی است را وقف دبستان و راهنمایی و دبیرستان کرد.
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
/channel/iranboom_ir
گنبد سبز زواره؛ بنای فراموش شده هزار ساله
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/17624-gonbad-sabz-zavare-61504018.html
@iranboom_ir
سالروز ثبت جهانی خوشنویسی ایرانی
در روز پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ در چهارمین روز شانزدهمین نشست کمیته جهانی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس که در مقر یونسکو در پاریس و به صورت برخط برگزار شد، پرونده برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران مورد بررسی قرار گرفت و به عنوان هفدهمین اثر میراث ناملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
@iranboom_ir
پنجم دی زادروز دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی (۱۳۱۳، اصفهان) فیلسوف و مورخ فلسفه، گرامی باد.
/channel/iranboom_ir
من ترا بار دگر میسازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
به بهانهٔ زمین لرزهٔ بم
اشاره: پنجم دیماه یادآور خاطرهای بسیار تلخ در ذهن ایرانیان است. زمین لرزهای در ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم در ساعت ۵:۲۶ در شهر تاریخی بم در استان کرمان رخ داد. آن هنگام که ساکنان بم و روستاهای اطراف آن در خواب بودند، ناگهان زلزلهای به قدرت 7/6 درجه ریشتر رخ داد و شهری با 90هزار نفر ساکن زیرورو شد. خرابی این زلزله تا شعاع بیش از 50 کیلومتر را دربر گرفت و باعث ویرانی بسیاری از خانهها، ادارات و مزارع و طرحهای عمرانی، کشاورزی، فرهنگی و ورزشی شد. این زمینلرزه هولآسا، 30 هزار کشته داشت و شهر بم و روستاهای اطراف آن را به تلی از خاک تبدیل کرد. در زلزله بم، دهها هزار تن از هممیهنان، جان خود را از دست دادند و 92درصد شهر تخریب شد.
شهر بم با ارگ تاریخی بم با بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت شناخته میشود. ارگ بم بزرگترین مجموعه خشتی – گلی در جهان است که در اثر یک زمین لرزه آسیبهای زیادی به آن وارد شد.
ضمن همدردی با بازماندگان زمین لرزه سال 82، یاد و خاطر درگذشتگان آن حادثه را گرامی میداریم.
بانو هما ارژنگی شعر «من ترا بار دگر میسازم» را سیزده سال پیش در غربت و در اندوه زمین لرزه بم سرودهاند. آن شعر به فرانسه نیز ترجمه شده و در چند برنامه که از سوی انجمنهای نیکوکار و صلیب سرخ در دانشگاه ها برگزار گردیده بود به پارسی و فرانسه اجرا گردید و منافع حاصل از آن به صلیب سرخ رسید تا یاریای برای مردم زلزلهزده باشد.
گفتنی است که ارگ بم و بناهای مربوط به آن از تاریخی کهنسال و بسیار ارجمند و افتخار آفرین سخنها دارند و ایشان در لوح فشرده «فلات آریان» اندک اشارهای بر آن داشتهاند.
من ترا بار دگر میسازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
به انگیزۀ زمین لرزۀ بم
در سحرگاهی سرد که فلق از خط زیرین افق سر میزد سینۀ خاک به ناگاه گشود
در سحرگاهی سرد دیو غرید و زمین از نفس دیو تپید
لرزه افتاد به خاک وحشت مرگ به هر گوشه دوید
در سحرگاهی سرد کودکان خفته به ناز اولین مرغ هوا در پرواز
لرزه افتاد به دشت لرزه افتاد به جان و تن آن ارگ بلند
جان به در برده ز بیداد زمان همچو گنجی به دل خشک کویر
قرنها مانده به پا با وقار و زیبا قصه پرداز شکوهی دیرین
سینه سایید به خاک تن به آوار ستمکارۀ دیوانه سپرد
اینک ای مام وطن ای که سرمایۀ بودم بود از بودن تو
اندر این ماتم و اندوه و بلا داغدار توام ای مادر پیر
ماتمم را بپذیر
داغدارتوام ای هموطن خانه خراب خانه ویرانی تست خانه ویرانی من
رنج آوارگیت درد پنهانی من ای ز هستی شده سیر
ماتمم را بپذیر
لیکن ای یار بلا دیده بدان گر چه امروز از این درد گران همچو نی ناله کنان میمویم
یا در این وحشت هنگامۀ مرگ من ز بیداد زمان میگویم
قصۀ غصه و این مویه و آه قصهی پایان نیست
در پی این شب اندوه فزای سحر روشن و زیبایی هست
تا امیدی به دلی میروید در سر اندیشۀ فردایی هست
و تو ای ارگ در افتاده به خاک
ای ستم دیدۀ پاک از خرابیت چه باک!
من در این کورۀ دل با گل دشت کویر با سرشکی که به مژگان دارم
با لهیبی که به دامان دارم خشتها خواهم پخت
من ترا از سر شوق من ترا با دل و جان من ترا از ره عشق و ایمان
عاقبت خواهم ساخت
برجهایی به بلندای امید دشتهایی سر سبز خانههایی آباد مردمانی دلشاد
ای بم ای مهد کهنسال سترگ
من ترا بار دگر میسازم
دیماه سال هزار و سیصد و هشتاد و دو ( لیون فرانسه) هما ارژنگی
ایران و ایرانی سرفراز بماناد
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1693-man-tora-degar-bar-misazam.html
/channel/iranboom_ir
کریم ساعی شخصی که چنارهای خیابان ولیعصر را کاشت/پارک ساعی را بنا نهاد/سازمان جنگلبانی را تاسیس کرد/رشته جنگلبانی را وارد دانشگاه کرد.
زندگینامهٔ کریم ساعی (۱۲۸۹ - ۱۳۳۱)
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4972-zendeginame-karim-saei.html
@iranboom_ir
زندگینامهٔ کریم ساعی (1289 - 1331)
کریم ساعی در سال ۱۲۸۹ در مشهد به دنیا آمد
وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسۀ عالی دانشکده فلاحت، دانشگاه تهران گذراند و با درجۀ مهندسی در سال ۱۳۱۰ فارغالتحصیل شد.
بعد از آن، کریم ساعی در دوره اعزام دانشجویان به خارج از کشور پذیرفته شد و برای مدت 2 سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و در آنجا با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد.
موفقیتهای تحصیلی او باعث شد تا مجله علمی، تخصصی فرانسه، او را به عنوان یکی از چهرههای شاخص علم جنگل در آن سالها معرفی کند.
مهندس ساعی پس از آنکه در سال ۱۳۱۶، فوق لیسانس خود در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت، به کشورش بازگشت.
با تاسیس دایره جنگل در ۱۳۱۷ به عنوان اولین نهاد مدیریت جنگلها در کشور مهندس ساعی ریاست آن را برعهده گرفت.
بر اثر فعالیت و اقدامات پر تلاش او یک سال بعد این نهاد کوچک به اداره جنگلبانی و بعدها به اداره کل جنگلها ارتقاء پیدا کرد.
در همان سالها او و همکارانش قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده و به تصویب مجلس آن زمان رساندند.
کریم ساعی موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ برای اولینبار مساحتی از جنگلهای ایران را تخمین بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب جنگل شناسی را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پیریزی شد.
پس از آنکه از ریاست اداره کل جنگلها برکنار شد، ساعی خود را خانه نشین نکرد و پیشنهاد داد تا در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران رشته جنگل ایجاد شود و خود نیز به عنوان استاد در این دانشکده مشغول به کار شد.
با تأسیس بنگاه جنگلها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل این بنگاه، مشغول فعالیت شد. کریم ساعی در 15 آذرماه ۱۳۲۸ نشریۀ مخصوص کارکنان بنگاه جنگلها را با عنوان خبرنامۀ بنگاه جنگلها منتشر کرد.
مهندس کریم ساعی 4 دی سال 1331 هنگام بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحۀ سقوط هواپیما کشته شد. وی وصیت کرده بود تا او را در دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران به خاک بسپارند.
مجسمه این بزرگ مرد در بوستان ساعی که با نام این بزرگ مرد نامگذاری شده است، روی نیمکتی نشسته است. به نظر میرسد، او در حال نظارت و حفاظت از بوستانها و جنگلهای کشورش است.
وی تحصیلکرده دانشکده کشاورزی و اولین مدیر جنگلبانی ایران بود. افرادی که در دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران تحصیل کردهاند، مزار پایهگذار جنگلداری علمی ایران را در پناه سایه درختان کهنسال دانشکده منابع طبیعی نظاره کردهاند.
او بود که اولین بار آماری از مساحت جنگلهای کل کشور را تهیه کرد. کارها و آثار ماندگار او هنوز پس سالهای طولانی زنده و پر طراوت هستند. بوستان ساعی و درختان تناور خیابان ولیعصر تهران به همت، ابتکار و طراحی او شکل گرفت.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4972-zendeginame-karim-saei.html
https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۴ دی ۲۴۴، رودک - درگذشتهٔ ۳۲۹، پنجکنت) از شاعران نامی ایران در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری است.
یادش گرامی باد.
بزرگداشت رودکی
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7631-salroz-bzorgdasht-rodaki.html
منبعی مجهول درباره شمار ابیات رودکی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/7945-1391-07-28-06-58-25.html
رودکی و خنیاگری
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9128-rodaki-va-khonyagari.html
بوی جوی مولیان آید همی
https://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13810-joye-molian.html
به زیارت زادگاه رودکی (سفرنامه تاجیکستان)
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/2471-be-ziarat-zadgah-rodaki.html
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
/channel/iranboom_ir
به یاد استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی - مرگ چنین خواجه...
عباس کشتکاران
منظور خردمند من، آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحبنظری بود
از چنگ منش اختر بد مهر به در برد
آری چه کنم؟ فتنه دور قمری بود
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی همه بیحاصلی و بی خبری بود
در مرگ چنین خواجه، خواجه محمدابراهیم باستانی پاریزی که نه کاری است خُرد، رو به خواجهٔ شیراز بردم، برای آغاز سخن؛ سخنی که در آغاز سال نمیدانستم رنگ غم میگیرد، از رفتن بزرگی، دوستی، صاحبنظری که مرا با او بیش از پنجاه سال، الفت و همسخنی بود.
ابوالحسن علی بن مسعودی (متوفی به سال 325 ق)، در کتاب پرارزش خویش «مُروج الذّهب»، تاریخ را امری مقدس و مورخ را امین دانسته که «چیزی از معانی آن را تحریف کند یا قسمتی از آن را تغییر دهد، یا نکتهای از آن را محو کند، یا چیزی از توضیحات آن را متشبه یا دگرگون یا واژگون کند، یا تباه یا مختصر کند، یا به دیگری نسبت دهد، یا بیفزاید، از هر ملت و فرقه که باشد، غصب و انتقام و بلایای سخت خدا چنان بر او فرود آید، که صبرش ناچیز و فکرش حیران شود.»1
باستانی پاریزی از جمله نادرهمردانی بود که شرط امانت را در نقل روایتها و نشان دادن رویدادهای تاریخی به حد وسواس رعایت میفرمود، که در میان او و خواجه ابوالفضل بیهقی ـ صاحب تاریخ بیهقی ـ که قرن به هزاره رسیده است، کمتر مورخی توانسته است، بدان گونه باشد که مسعودی گفته است.
آن خواجه بیهق مینویسد که در آنچه در تاریخ آورده، «در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست، که احوال را آسان گرفتهاند و شمّهای بیش یاد نکردهاند؛ اما من چون این کار پیش گرفتم، میخواهم که داد این تاریخ به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم، تا هیچ از احوال پوشیده نماند و اگر این کتاب دراز شود و خوانندگان را ملامت افزاید، طمع دارم ایشان را که مرا از مبرمان نشمرند، که هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد، که آخر هیچ حکایت از نکتهای که به کار آید، خالی نباشد.»2
و باستانی که من او را «خواجهٔ پاریز» مینامیدم و او از سر همان بزرگی و فروتنی میفرمود: «من از خواجگان پاریز نیستم، ملازادهام» که پدرش حاجآخوند در پاریز سالها در سلک متکلمان، بر منبر مردم را ارشاد میفرمود و در لباس واعظان، برکشته کربلا مرثیه مِیرانده و مردم را با صد نوا، میگریانده و همین خواجه ما، در بسیاری از آن مراثی، پیشخوان پدر بوده است، به گفته خود او، «و اما مادرم از سلسله خواجگان بوده است»، و من بدو که: «مرادْ خواجگیِ نسب نیست؛ خواجگی به بزرگی و شایستگی شماست که باید خواجگی بیهق و خواجهٔ شیراز و حافظ قرآن نیز از همین خواجگی برآمده باشد.»
و این بزرگ خواجه ما سبکش در همه نوشتههای خویش، اگرچه به نگاه بیهنرانی که به عیب نظر میکنند و به حسد چشم دیدن هنر دیگران را ندارند، درازنویس و از این شاخه بدان شاخه پریدن بود، اما آنان که شیفته هنرند و از ارباب غرض نیستند، یعنی همین پارسیگویان و پارسیخوانان، او را نه از «مبرمان» میشمرند، و نه از خواندن آثار او، «ملالتشان میافزود» که خواجه ابوالفضل بیهقی، به همان گونه که آوردیم، از خوانندگان کتاب خویش خواسته او را از «مبرمان نشمرند» و اگر کتاب او «دراز شود»، او را ببخشایند و اگر کسی را که از خواندن تاریخ بیهقی، به چند بار، ملالت پدیدآمده باشد، توان گفت که از آثار خواجه محمد ابراهیم باستانی نیز که ای کاش میماند و شمار کتابهای خویش را به صد میرساند و بیشتر، که مجموعه نوشتههای او، که هر چندتای آن به کتابی جای گرفته، به نزدیک هزار است، نیز ملالت پدید نمیآرد، که شمار چاپهای کتاب او، که به دهبار و بیشتر رسیده، میرسانَد این خواجه را مریدان بسیار بوده است و هنوز نیز، هرچند قالب تهی کرده، هست که:
شعر حافظ همه بیتالغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
شادروان دکتر عباس زریاب خوئی، که او نیز یکی از چند تن معدود استادانی است که شایستگی نام استاد را داشت و وجودش در عرصه ادب و فرهنگ پارسی مغتنم بود، و من بارها از زبان باستانی پاریزی، قدر و بزرگی او را شنیده و هم در نوشتهها به هنگامی که به نام زریاب خوئی میرسد، میتوان خواند، درباره باستانی پاریزی در مقدمه حماسه کویر آورده است: «باستانی پاریزی از جمله اشخاص نادری است که استعداد نویسندگی را با شمّ تاریخ یکجا جمع کرده است، که هم نویسنده برجستهای است و هم مورخ بزرگی است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/12543-bastani-parizi.html
/channel/iranboom_ir/
جشنهای چله و دیگان برپایه نوشتارهای کهن و شاهنامه
زنده یاد فرانک دوانلو
http://yon.ir/145r
@iranboom_ir
زایش مهر - سروده بانو نادره بدیعی
درآن بی نشانها که هستی نبود
زگیتی نبودش پدیداربود
درخشنده جانی به گوهر سپند
اهورایی وپاک واندیشه مند
که جان جهان بود و هستیش بود
سپنتافروغی به گیتی نمود
برآمدفروغی به کردارهور
زناپاکی وبد دلی هابه دور
که ازگوهرش جان پدیدارگشت
جهان ازفروغش نمودارگشت
ز بودش جهان سربه سر فرهی
نمودش اشویی و جان آگهی
زرویش فروغی به عالم فکند
کز آنست ارجش به گیتی بلند
جهان راوجان رابه آدم سپرد
که کس ره به راز نهانش نبرد
که آدم فروغی زهستی اوست
جهان پرتوی شد ز رخسار دوست
برگرفته از کتاب دل سروده های ایران زمین
@iranboom_ir
آخرين روزهای پاییزی
ريخته برگ
شاخه ها هم پوست،
باد و سرما دو جفت هم سازند...
مردمان ميانه کيهان(ایران)
منتظر كه سوز و سرما را
بشکنند به دی
به چندين بار:
دی به آذر
دی به مهر
دی به دین
گفتند،
چلّه تا سَده گرفتند جشن
جشن ها دیگان در اوج سرما است
یعنی مردم؛
شادی بر غمان،
چاره است.
عکس: کوچه جنگل، دِه كرج
رضا آقازاده
@iranboom_ir
یادی از عباس یمینی شریف در سالگرد درگذشتش
بیستوهشتم آذرماه مصادف است با سالگرد درگذشت عباس یمینی شریف، از نخستین شاعران و نویسندگان ادبیات کودک ایران.
عباس یمینی شریف بیش از ۳۰ کتاب برای کودکان دارد که از آن میان شعر با الفبا، باغ دوستی، پلنگ یکهتاز و کتاب توکا را میتوان نام برد. برخی از این آثار از کانونهای ادبی و فرهنگی ایرانی و بینالمللی جایزههایی دریافت کردهاند.
یمینی شریف از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویاست و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را نیز بر عهده داشت.
او در سال ۱۲۹۸ در تهران زاده شد و کودکی خود را در روستای دربند سپری کرد. از دوران کودکی شعر میسرود، اما سرودن برای کودکان را هنگامی آغاز کرد که در دانشسرای مقدماتی آموزگاری با ادبیات کودکان دیگر کشورها آشنا شد. در سال ۱۳۲۱ برای نخستینبار یکی از سرودههایش در روزنامه نونهالان چاپ شد. یک سال بعد با برنده شدن در نخستین مسابقه شعر برای کودکان به عنوان شاعر کودکان شناخته شد و از سال ۱۳۲۴ سرودههایش در کتابهای درسی دوره دبستان گنجانده شد.
یمینی شریف در همان سال مجله «بازی کودکان» را منتشر کرد که توانست به سبب زبان و محتوای مناسب با کودکان ارتباط برقرار کند، چنانچه گروهی از کارشناسان «بازی کودکان» را نخستین نشریه کودکان میدانند. از دیگر نشریههایی که مدیریت آنها را بر عهده داشت، مجلههای «دانشآموز» و «کیهان بچهها» را میتوان نام برد.
یمینی شریف سال ۱۳۳۲ برای گذراندن دوره کارشناسی آموزش و ادبیات کودکان به آمریکا سفر کرد. تجربههای تلخش از دوران مکتب و آشنایی با دیدگاههای نو در آموزش و پرورش کودکان او را بر آن داشت تا پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۶ با همراهی همسرش توران مقومی، دبستان روش نو را باز کند. دبستان روش نو پس از مدتی از کودکستان تا دبیرستان گسترش یافت و تا ۱۳۵۸ به کار خود ادامه داد.
از دیگر فعالیتهای او، بنیانگذاری جایزه ادبی عباس یمینی شریف برای تشویق نویسندگان و تصویرگران ایرانی، نگارش کتاب اول ابتدایی، کتاب اول و دوم برای بزرگسالان نوآموز، کتابهای آموزشی برای پدران و مادران و مقالههای آموزشی و اجتماعی در روزنامه کیهان آن زمان بود.
پس از درگذشت او، شورای کتاب کودک به پیشنهاد هومن یمینی شریف، فرزند مرحوم یمینی شریف، جایزه ادبی یمینی شریف را در زمینه شعر تأسیس کرد و در نخستین دوره آن که مصادف با مراسم 50 سالگی شورای کتاب کودک بود، به تعدادی از شاعران کودکان جایزههایی تعلق گرفت.
عباس یمینی شریف پس از نیم سده فعالیت برای کودکان در ۲۸ آذر ۱۳۶۸ به سبب بیماری درگذشت.
شعر زیر از ایشان است
ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم
ما سرزمین خود را مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم هوشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران باید توانا باشیم
آباد باش ای ایران آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باش ای ایران
***
۱۲۹۸- تولد در محله پامنار تهران، اول خردادماه.
۱۳۰۳- عزیمت به دهکده ی دربند بهمراه خانواده در 5 سالگی.
- شروع به تحصیلات مقدماتی در مکتبخانه روستا.
۱۳۰۸- آشنایی با فرخی یزدی بواسطه خواندن اشعار وی برای آوازه خوان بی سواد روستا.
۱۳۱۲- آغاز سرودن اشعار با بهره گیری از اندوخته های مکتب و مدرسه.
۱۳۱۴- اخذ تصدیق شش ساله ابتدایی از دبستان دولتی تجریش.
۱۳۱۷- اخذ مدرک دوره اول متوسطه از دبیرستان دارالفنون تهران.
- ورود به دانشسرای مقدماتی تهران در سن 19 سالگی.
- آشنایی با ادبیات کودکان جهان پس از ورود به کتابخانه دانشسرا.
- شروع به مطالعه و ترجمه کتب مرتبط با کودکان.
۱۳۱۹- اخذ گواهینامه از دانشسرای مقدماتی.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11169-abbas-yamini.html
https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
با یاد دکتر محمود افشار
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/5121-ba-yad-dr-mahmood-afshar.html
/channel/iranboom_ir
آشنایی با بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/anjoman-ha/4720-ashenaei-ba-moghofat-afshar.html
/channel/iranboom_ir
۲۸ آذرماه، روز درگذشت دکتر محمود افشار یزدی (۱۲۷۲ یزد – ۱۳۶۲ تهران) دولتمرد، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار ایرانی است.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
سالروز درگذشت شاعر «سلطان قلبها»
محمدعلی حافظ الکتب معروف به محمدعلی شیرازی (زادهٔ ۲۷ اسفند ۱۳۱۹ در شیراز – درگذشتهٔ ۲۵ آذر ۱۴۰۱) شاعر و ترانهسرای ایرانی بود.
از مشهورترین ترانههای وی میتوان به شکار (با این مطلع: وقتی رسید آهو هنوز نفس داشت/داشت هنوزم برههاشو میلیسید) با صدای ابی و سلطان قلبها با صدای عارف و چرانمی رقصی با صدای ویگن و زندونی با صدای داریوش و آهنگ دشتستانی هایده اشاره کرد.
او از معدود شاعرانی است که در حوزه محیط زیست نیز اشعار گوناگونی سرودهاست. «آی ادمای مهربون واجبه که کمک کنیم» با صدای قاسم افشار و آهنگ مجموعه تلویزیونی زیر آسمان شهر با اجرای امیر تاجیک از دیگر ترانه های شادروان شیرازی است. دو اثر اخیر او هر دو بر روی آهنگهایی از دکتر محسن کاظمیان است با عنوان «شبچراغ» و «عشقِ گمشده»؛ «چکاوک ناز من، امید پرواز من، تویی که معنا میدی، به شعر و آواز من»، مطلع اثر اخیر اوست.
@iranboom_ir
به بهانه ۲۵ آذر، روز پژوهش در تقویم عمومی کشور
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۸۴، سال سیزدهم، آذر و دی ماه ۱۳۹۳، رویه ۱۲ تا ۱۳
علی محمد (کاوه) آقا علی خانی
دانش در درازای تاریخ فرزند دو فرآیند بوده است: یکی اندیشیدن و دیگری پژوهیدن(پژوهش). به دیگر سخن اساسا تولید و توسعه دانش یک حادثه غیرمترقبه و تصادفی نبوده و ناگهانی صورت نمیگیرد، بلکه دانش زمانی به دست میآید که فراگرد اندیشه و پژوهش در یک جامعه یا سازمان راه خود را بازیابد و چونان یک موجود زنده و پویا در حرکت باشد.
با پذیرش این کوتاه سخن، برداشت طبیعی و منطقی آن است که اگر در هر جامعهای، فرآیند اندیشه دچار سستی شود (یعنی آدمها درباره خودشان، کارشان و میهنشان فکر نکنند) و یا بستر و سازوکاری برای پرسش و پژوهش فراهم و جاری نباشد، آن جامعه بیتردید در بلند مدت و حتی در کوتاه مدت با یک روند رو به پیری زودرس و مرگ و نابودی روبرو خواهد شد.
کوتاه نظری به پیشرفتهای شگردشناسانه بسیاری کشورها و سازمانهای پیشرو در جهان به ویژه در دهههای اخیر، بیش از پیش روشن میسازد که بیتردید هر پیشرفتی وامدار دانشی و هر دانشی برآمده از پژوهشی بوده و هست.
اگر چه بسیاری از ما به محض شنیدن واژه پژوهش، در یک فرآیند ذهنی به سرعت آن را به فضای دانشگاهی نسبت میدهیم اما واقعیت آن است که پژوهشگری یک نوع رویکرد و نگاه خاص و به عبارتی یک نوع شخصیت حرفهای و سبک زندگی شخصی و کاری است که خمیرمایه آن روحیه پرسشگری است و با این تعریف هر کس در هر محیطی که هست، هر نوع کاری که انجام میدهد و در هر سطح شغلی که فعالیت مینماید میتواند و باید با روحیهای پرسشگر و البته هدفمند در مورد مسائل پیرامون خود بیندیشد و بپرسد و بخواند تا فردایی بهتر...
این مقدمه بهانهای است تا عنایتی داشته باشیم به نامگذاری هفتهها و روزها در فرهنگ عمومی و تقویم سالانه کشور که یکی از آنها نامگذاری روز 25 آذر به نام روز پژوهش است، این روز را به همه ایرانیان فرهیخته و پرسشگر شادباش میگویم و البته دردی دیگر دارم و آن بیان یک بیماری است که شوربختانه گریبان جامعه را گرفته و ظاهرا سر رها کردن ندارد. و آن این که:
بی تردید تعداد دانش آموختگان نظام آموزش عالی یکی از شاخصهای توسعه کشورهاست، از سوی دیگر ارتباط و تاثیر مستقیم وقطعی توسعه آموزش و پرورش بر بازدهی اقتصادی و اجتماعی کشورها موضوعی است که در منابع مرتبط با اقتصاد آموزش بارها و بارها تاکید و تثبیت شده است، بنابراین در ضرورت آموزش به ویژه آموزش عالی هیچ بحثی نیست. براساس آمارهای منتشره در منابع علمی جهان نیز نقش اول ثروت آفرینی در کشورهای توسعه یافته را سرمایههای انسانی با 67 به خود اختصاص داده اند و بی تردید نیروی جوان و دانشگاهی بخش قابل توجهی از این رقم را تشکیل میدهند اما در چگونگی پرداختن به آن بحثهای فراوانی در میان صاحبنظران برقرار است. در این راستا پرداختن به اندیشههای حاکم بر برنامهریزیهای آموزشی قابل توجه است.
امروزه رویکردی که بر توسعه علمی کشورها حاکم است آن است که با یک موضع کاملا اقتصادی بحث هزینه فایده را مطرح نموده اند، به این معنا که اگر ما یک تکنسین، کارشناس یا متخصص در رشتهای خاص را نیاز داریم چه راه اقتصادیتری پیش رو داریم که این خواسته را با هزینه کمتر به دست بیاوریم و به عبارتی مثلا اگر 8 سال برای تربیت یک پزشک هزینه میکنیم آیا این هزینهها قابل بحث(کاهش) هست؟ و یا میتوان با بهینه کردن برنامه درسی(ناب سازی) زمان تحصیل را کوتاهتر کرد و خلاصه این که همیشه به این بیندیشیم که آیا راه بهتر و اقتصادیتری هست؟ و البته هیچگاه کیفیت را فدا نکنیم. این مقدمه را نوشتم تا برسم به آن چه بر نظام آموزش عالی ما حاکم است.
اگرچه دانشگاه و آموزش عالی در کشور ما بیش از 17 سده ی پیش و دردوران ساسانیان با تاسیس دانشگاه جندی شاپور بینانگذاری شده و به طور گسترده تا قرن سوم هجری فعالیت میکرد و در آن برنامه های درسی همچون مسایل حقوقی، حکومتی،زبان دانی،کتابخانه های بزرگ که مورد استفاده مورخان خارجی بوده، مبادلات تجاری،نظم در کشاورزی و دامپروری و انواع تولیدات اقتصادی، پیشرفته بودن معماری و... معابد و دانشهای مذهبی و... برقرار بوده است و آنچنان که درتاریخ آمده است این دانشگاه در زمان انوشیروان به اوج پیشرفت رسید و دانشمندان زیادی ازهند، یونان، یهودی و سریانی و مسیحی و ایرانی را گرد هم آورد.
آیا فارغ التحصیلان دانشگاهی ما که از همین سیستم آموزشی به عنوان دکتر برخواهند آمد خواهند توانست گرهای از جامعه ایرانی بگشایند یا باید به مصداق سروده شاعر به این گروه دل خوش نداریم که فرمود:
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند بود هستی بخش
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/14817-
/channel/iranboom_ir