iranboom_ir | Неотсортированное

Telegram-канал iranboom_ir - ایران بوم

2412

نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir

Подписаться на канал

ایران بوم

داریوش چنین گفت - احسان عسگریان

نام کتاب: از زبان داریوش
نویسنده: پروفسور هایدماری کخ
مترجم: دکتر پرویز رجبی
سال چاپ: 1385
شمارگان: 5500 نسخه

http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/5884-daryoush-chenin-goft.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

از زبان داریوش

استاد (پرفسور) هاید ماری کخ

«به خواست اهورامزدا من چنینم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی گردانم. دوست ندارم که ناتوانی از حق‌کشی در رنج باشد. هم چنین دوست ندارم که به حقوق توانا به سبب کارهای ناتوان آسیب برسد. آن چه را که درست است من آن‌را دوست دارم. من دوست و برده‌ی دروغ نیستم. من بدخشم نیستم. حتا وقتی خشم مرا می انگیزاند، آن‌را فرو می نشانم. من سخت بر هوس خود فرمان‌روا هستم». این است بخشی از معتقدات داریوش که خود در سنگ‌نبشته‌اش اعلام می‌کند. چنین بیانیه‌ای از زبان یک شاه در سده ششم پ.م. به معجزه می‌ماند. از بررسی دقیق لوح‌های دیوانی تخت‌جمشید نتیجه می‌گیریم که داریوش واقعاً هم با مسایل مردم ناتوان همراه بوده است.

 این لوح‌ها می‌گوید که در نظام او حتا کودکان خردسال از پوشش خدمات حمایتی اجتماعی بهره می‌گرفته‌اند، دست‌مزد کارگران بر اساس نظام منضبط مهارت وسن طبقه‌بندی می‌شده، مادران از مرخصی و حقوق زایمان و نیز «حق اولاد» استفاده می‌کرده‌اند، دست‌مزد کارگرانی که دریافت اندکی داشتند با جیره‌های ویژه ترمیم می‌شد تا گذران زندگی‌شان آسوده‌تر شود، فوق‌العاده‌ی «سختی کار» و «بیماری» پرداخت می‌شد، حقوق زن و مرد برابر بود و زنان امکان داشتند کار نیمه‌وقت انتخاب کنند، تا از عهده‌ی وظایفی که در خانه و به خاطر خانواده داشتند برآیند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11723-az-zaban-daryoush.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

وقفنامه ربع رشیدی
به کوشش : مجتبی مینوی، ایرج افشار.

/channel/iranboom_ir/34433

Читать полностью…

ایران بوم

پژوهشگر ستیهنده
گفتگو با استاد مجتبی مینوی
شرکت کنندگان در گفتگو:
نجف دریابندی
ایرج افشار
محمد رضا شفیعی کدکنی
پاییز ۱۳۵۲

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

🎼 قطعه‌ی «یک نفس آرزوی تو»
با صدای: همایون شجریان
آهنگ‌ساز: سعید فرج‌پوری
شاعر: کمال جعفری امامزاده

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

هفتم بهمن ماه، سالروز درگذشت مجتبی مینوی تهرانی (۱۹ بهمن ۱۲۸۱، تهران - ۷ بهمن ۱۳۵۵، تهران) ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم است.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

رباعی‌هایی از 24 شاعر نوشناخته‌ی آذربایجانی

برگرفته از کتاب نزهة‌المجالس

تبریز

 کمربند معشوق
گر چه ز میانت به ستوه است کمر
 زان گنبد سیمین به شکوه است کمر
فی الجمله کمر ز کوه سیمین بگشا
زیرا که خود آرایش کوه است کمر
   ابوالفضل تبریزی

  تنه زدن معشوق
دلدار که دل به غصّه پروردم از او
 دلدار من است اگر چه با دردم از او
در رهگذری دوش، بری بر من زد
المنّۀ‌لله که بری خوردم از او
حمید تبریزی
 
 وجد و حال صوفیانه
وجد آن نبود که چرخ در سر فکنی
 صد شور ز بیخودی، به خود درفکنی
وجد آن باشد که آستین همّت
 از پایه هفت چرخ برتر فکنی
 شمس تبریزی *
*غیر از شمس تبریزی معروف است .

 بیچاره من ! . . .
پیوسته از آن سلسله مو می‌ترسم
  با اینهمه حسن و لطف، از او می ترسم
ترس دل هر که هست، از چشم بد است
 بیچاره من، از چشم نکو می‌ترسم
 قطب عتیقی تبریزی
   
   یار را ببین
زنهار ! دو گیسوی پر از بندش بین
سیمین ز نخ و لعل شکر خندش بین
چون بگشاید پست خندان به دهن
آن پسته چون عقیق پر قندش بین


مراغه

معاملۀ بوسه
من کی گفتم پری نه‌ای ، حور نه‌ای ؟
 یا کی گفتم چشم مرا نور نه‌ای؟
بوسی خواهم، بها ز من جان خواهی
با اینهمه، از معامله دور نه‌ای؟
زکی مراغه ای
  
   . . . که داد؟
جانا، می لعل ارغوانیت که داد؟
 بر جام، شراب کامرانیت که داد؟
مطرب چه ترانه گفت، ساقیت که بود؟
نقلت که نهاد و دوستگانیت که داد؟
شرف مراغه‌ای
 
  جانم به لب آورد لبت!
تا شیرو شکر در رطب آورد دلت
  خال خوش عنبر لقب آورد دلت
آن خال بر آن لبت جان من است
از بهر چه جانم به لب آورد لبت!
صاین مراغه ای

باز هم خون می گریم !
در دیده ز آرزوت گر خون آرم
 تو . .. ز دست تو چون آرم
هم خون بارم ز دیده تا بوک مگر
با خون دلت زدیده بیرون آرم
ظهیر مراغی

   صد خرمن جان به دو جو!
دردم بشنید گفت: بر من به دو جو!
  اشکم چو بدید گفت: صد من به دو جو!
جان کردم عرضه گفت: از این صد خرمن
 نزدیک من سوخته خرمن به دو جو!
 عثمان مراغه‌ای

 شکست ِ لشکر زلف
آن نرگس نوشکفته مست از چه فتاد؟
وان سنبل تازه گل‌پرست از چه فتاد؟
ننموده سیاهی سپه، مشک خطت
  بر لشکر زلفت تو شکست از چه فتاد؟
فخر مراغه‌ای

 بدعهدی عمر بین...
گل صبحدم از باد برآشفت و بریخت
 با باد صبا حکایتی گفت و بریخت
بدعهدی عمر بین که گل در ده روز
 سر بر زد و غنچه کرد و بشکفت و بریخت!
قاضی کمال مراغه‌ای


زنجان
 
   لبت گدایی عجب است!
تیره مژه‌ات گرهگشایی عجب است
وان ابرو و غمزه دلربایی عجب است
سلطان لبت که گنج گوهر دارد
یک بوسه نمی‌دهد، گدایی عجب است
تاج زنگانی

  شبی با معشوق
داده ست پیام، آن بت شهر آرای
 کای کشتۀ از فراق برخیز و بیای
امشب منم و تو و می روح‌افزای
 لب بر لب و رخ بر رخ و الباقی های!
صدر زنگانی


اهر

 دوال بازی معشوق
نازیدن آن شمع طرازی بینید
 زان شهرۀ روم ، ترکتازی بینید
بر هیچ، کمر بسته به خون دل من
از بهر خدا، دوال بازی بینید
 شمس اهری

 رسم به دار آویختن
چون با همه کس فاش شد آمیختنت
  ای دختر رز، رواست خون ریختنت!
لیکن چو کسی فرو گرفتت ز درخت
در شرم کرم نیست، بر آویختنت
قطب اهری


خوی
 
دیوانه و مهتاب
با من ز در کینه درآیی، ها عقل؟
رنجم همه بر رنج فزایی، ها عقل!
آنگه گویی: بیا بین در رخ من
  مه را تو به دیوانه نمایی؟ ها عقل؟
  جمال خویی
 
 شرط های عاشق
دارم سر خدمت تو، گر سرنکشی
دامن ز من و کار من، اندر نکشی
من، ناز تو با جان و دل و دیده کشم
گر تو دگری به روی من برنکشی
 رکن‌الدین خویی


اردبیل

  گل
گل را ز رخت غنچه به صد تاب گرفت
 وز رشک رخ تواش تب و تاب گرفت
رنگ رخ سرخ او مبین، نیک نگر
 در سینۀ او که جمله زرداب گرفت
 محمد طبیب اردبیلی


ابهر

 وصل محال
ای دل تو به وصل آن سمنبر نرسی
 چون سایه در آن چهرۀ چون خر نرسی
گر خواب شدی، به چشمش اندر نایی
 ور باد شوی، بر گردش اندر نرسی
   فخرالدین ابوبکر ابهری

سجاس
 
 معشوقه به بیداری شب شاید یافت
یاری که به خواب بی طلب شاید یافت
 خفتم مگرش بدین سبب شاید یافت
در خواب شدم خیالش آمد که مخسب
  معشوقه به بیداری شب شاید یافت!
 شمس سجاسی

خونج

 گل سرخ ِ خوی
گل را که مبارک رخ و فرخنده پی است
هر جا که بود، زینت آنجا زوی است
گفتم ز کدام شهری، ای من خاکت
 گفتا: نشنیده‌ای که اصلم ز خوی است
   ظهیر خونجی


اشنه

 دوش این دل ما . . .
دوش این دل ما جامه جان شق می‌زد
 خیمه ز بر طارم ارزق می‌زد
اندر نظرش چو هیچ موجود نماند
بی واسطه‌ای دم انا الحق می‌زد
 تاج‌الدین اشتهی


خلاط

دیوانگی گوناگون است
مشکین رسن زلف تو روز افزون است
 بر آتش رخسار قرارش چون است
آویخته از جام لبت می‌نوشد
دیوانگی ای نگار، گوناگون است
تاج خلاطی

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/700-robaei-azarbaijan.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

💠با «ایران‌بوم» همراه شوید💐🌷
💠ایران‌بوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایران‌زمین🌳🌲

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

فهلویات مغربی تبریزی

محمدامین ادیب طوسی
استاد دانشگاه تبریز

شمس‌الدین محمد مغربی از شعرا و عرفای بزرگ قرن هشتم و اوائل قرن نهم بوده که در قریة امّند از قراء بلوک رود قات تبریز تولد یافته، در آنجا نشو و نما کرده و به سال 808 در تبریز در گذشته و وی را در قبرستان معروف سرخاب دفن کرده‌اند  و چون وی معاصر شیخ صفی‌الدین اردبیلی است فهلویات او را نیز باید مانند فهلویات شیخ صفی از آثار زبان آذری در قرن هشتم شناخت.

از مقایسة فهلویات شیخ همچو به نظر می‌رسد که از حیث لهجه و خصوصیات زبانی در کلیات تا حدی شبیه همند، با این تفاوت که هر کدام در اصطلاحات عرفانی و نوع تفکر و تلفظ کلمات وضعی مخصوص به خود دارند و علت آن در قسمت اول جدایی مسلک و در قسمت دوم فاصله مکانی است که شیخ به لهجة مردم اردبیل و مغربی به لهجة حوالی تبریز شعر سروده، اما آنچه در هر دو مشترک می‌باشد دستخوردگی اشعار است که به علت عدم دسترسی به نسخ متعدد اصلاح آنها خالی از اشکال نیست و چون راجع به فهلویات شیخ صفی در مقالة گذشته بحث شده در اینجا فقط به ذکر جهات اختلاف و مشخصاتی که در اشعار مغربی موجود است اکتفا می‌کنم:
1- در فهلویات مغربی گیاهی به جای «از» و «ز» «اچ» و «چ» و یا گاهی «اج» و «ج» و «چو» یا «جو» آورده و در مواردی هم «اژ» و «ژ» یا «از» و «ز» موجود است.

ابتدا همچو به نظر رسید که این امر تا حدی بستگی به حرف ما بعد دارد، بدین معنی که مثلاً هر جا بعد از حرف اضافة «از» حرف با صدا یا «و» یا همزه بوده «اژ» و «ژ» بکار می‌برده و در غیر این مورد «اچ» و «چ» یا «اج» و «ج» می‌آورده مانند: «اژین» ـ «اژویر» ـ «اژهنامه داران» «اج دو گیتی» و امثال اینها، ولی مواردی موجود است که این نظریه را نقض می‌کند مانند «از خویشه» و «از آن» و از این «واژ چشمان» و امثال اینها و همین اختلاف یکی از دلائل دستخوردگی و تصرف کتاب است، مگر تصور شود که «مغربی» مانند دیگر عرفا قیدی به رعایت کامل مقررات لهجه‌ای نداشته و یا اقسام مختلف آن معمول بوده و وی هر جا هر طور خواسته است بکار برده.
2- چنانکه در اشعار خواهیم دید کاتب در موردی کلمه «تومه» را «توبه» نوشته و غالباً «هـ» و «همزه» به صورت «م» کتابت شده مانند «امنامه» به جای «اهنامه» و «امینه» به جای «ائینه» و «میر» به جای هیر.
3- همه جا «ک» و «گ» به یک صورت است و گاهی «د» و «و» دارای یک شکل است و این نیز بر اشکال کار افزوده.
4- در مواردی نقطه‌ها کم و زیاد شده، مانند «پشه» به جای «پیشه» و «بورر» به جای «بوزر» و از این قبیل ... .
با توجه به اشکالات فوق تا هر جا ممکن بود در اصلاح کلمات کوشیده و صورتی را که به نظر صحیح می‌آمد در داخل دو ابرو آورده‌ام و کلماتی که اضافه شده در داخل گیومه گذاشم و دربارة اصطلاحات عرفانی و طرز اندیشة مغربی در این اشعار نیز باید به نکات زیر توجه شود:
- مغربی نیز همه جا مانند شیخ صفی به جای حق و خداوند کلمة «اویان» را بکار برده «ر.ک: مقالة سابق)
- از اصطلاحات مخصوص او کلمات «نویوان» و «پیر» است که اولی را در مورد «زندة عشق» و «جویای حق» و دومی را در مورد «گیتی» و «چرخ» بکار برده و هم‌چنین منظور او همه جا از کلمه ژیونده (زنده)» زندة عشق است که هرگز نمی‌میرد چنانکه عرفای دیگر نیز همین عقیده را داشته‌اند و به گفتة حافظ:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق                ثبت است بر جریدة عالم دوام ما
- مغربی در اشعار خود همه جا به عهدالست توجه دارد و مانند سایر عرفا روان خود را منبعث از حق مطلق می‌داند که خارج از حدود مکان و زمان است و به همین جهت غالباً به شخصیت ازلی خود اشاره کرده و به زبان حال و مقاله می‌گوید:
بودم آنروز من از سلسلة دردکشان                    که نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان
- کلمة اهنام یا اهنامه در اشعار مغربی زیاد به کار رفته و منظور از آن ولایت حق و عشق خداوندی می‌باشد و همچو به نظر می‌رسد که این کلمه از اصطلاحات مخصوص به زبان آذری بوده چنانکه در اشعار دیگران نیز دیده می‌شود.
این کلمه در موردی که مضاف‌الیه یا مفعول به واسطه واقع شده به صورت «چهنام» یا «چهنام» درآمده.
- در اشعار مغربی کلمه‌ای موجود است که آن را «نادر» یا «ناو» می‌توان خواند و در مورد محبوب و «یار» بکار رفته و اگر مصحف و محرف «یار» نباشد ناچار باید تصور کنیم که از اصطلاحات مخصوص به اوست، ولی وجه تناسبی که او را به قبول این اصطلاح واداشته بر من مجهول است.
ممکن است تصور شود که «ناد» از جملة «ناد علیا مظهر العجائب» استعاره شده یا «ناو» است به معنی کشتی و چون به موجب خبر مثل الهی بیتی کمثل سفینه نوح من تمسک بهانجی و من تخلف عنها فقد غرق» علی(ع) و اولاد او سفینة نجات هستند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/10240-fahlaviat-maghrebi-tabrizi.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

مسئوليت خبرنگاران

دکترمحمدرضا توکلی صابری

خبرنگاران پيام آوران عصر جديد هستند و از اين نظر بايد در پخش هر خبر دقت، صحت، و امانت را کاملا رعايت کنند. اگر در مطالبی سررشته ندارند پيش از انتشار خبر آن را با متخصصين آن رشته در ميان بگذارند و گرنه سبب اشاعه خبر دروغ می‌شوند. خبرهايی اين چنين ممکن است داغ و هيجان انگيز باشد، اما سرانجام مشخص خواهد شد که  پوچ و دروغ بوده‌اند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/16713-masouliat-khabarnegaran.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

سـرو در فرهنگ ایرانی
بخش نخست
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/805-sar-farhang-irani-1.html

بخش دوم
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/3871-sar-dar-farhang-irani-2.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

پروفسور جمشید گیوناشویلی، احیاگر ریشه های فرهنگ ایرانی در گرجستان

دکتر علی علی بابایی درمنی

استاد جمشید گیوناشویلی (ایرانشناس شهیر گرجستان و سفیر پیشین این کشور در ایران)، در روز 5 بهمن 1395 درگذشت. وجه تمایز ایشان در مقایسه با دیگر ایرانشناسان گرجی، آشنایی ایشان با زبان فارسی از دوران خردسالی بود.

در ارتباط با ایرانشناسی ایشان دو رویکرد کلی داشتند که هر دو در نهایت از یک واقعیت سرچشمه می گرفتند؛ پیوندهای ژرف تاریخی ایران و گرجستان در طول تاریخ و سپس جدایی گرجستان از ایران در سال 1813م.، به موجب پیمان گلستان، سبب شد تا در دوران معاصر پژوهشگران ایرانی و گرجی از برخی از میراث مشترکی که نزد یکدیگر به امانت نهاده بودند، آگاهی نداشته باشند. استاد گیوناشویلی برای بازیابی حافظه ی تاریخی باور داشت که پژوهشگران گرجی باید برای آشنایی با فرنگ و تاریخ خود با تاریخ ایران آشنا شوند:« در واقع ایرانشناسی در گرجستان یکی از ارکان مهم گرجستان شناسی یا عامل امدادی موثر آن تلقی می شود.»(1) ایشان در مورد ارتباط میان زبان گرجی و زبان های ایرانی بر این باور بودند که : « با اینکه زبان گرجی از لحاظ دستوری کاملا متمایز از زبان فارسی است و ممکن است که گفته شود هیچ ارتباطی از این لحاظ میان این دو زبان وجود ندارد، بسیاری از واژگان گرجی در ادوار مختلفِ تطور زبان فارسی، از زبان های ایرانی وارد زبان گرجی شدند. وام گیری از واژگان ایرانی از زمان مادها و هخامنشیان آغاز شد و تقریبا تا دوران قاجار در گرجستان ادامه داشته است، مخصوصا این وام گیری در دوره اشکانی و ساسانی به بیشترین اندازه خود رسیده است. »(2) از دیگر سو پژوهشگران ایرانی را نیز به منظور بررسی برخی از زوایای تاریک تاریخ ایران به فراگیری زبان گرجی و مطالعه متون گرجی فرا می خوانند.« باید بگویم بسیاری از مسائل چه تحقیقاتی چه تاریخی و چه ادبی ایران با کمک منابع گرجی روشن تر می شود.»(3) ایشان تالیفاتی در نسخه شناسی و روابط ادبی و فرهنگی ایران و گرجستان به چاپ رساندند. که از آن میان می توانیم به «بن واژه های زبان فارسی،1964» و « تصحیح تاریخ سیستان، 1981» اشاره کنیم. ترجمه ایشان از داستان عامیانه «خاله سوسکه» در گرجستان به تیراژ 130 هزار نسخه رسید، همچنین استاد گیوناشویلی در سال 1388 موفق به دریافت جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شدند. در سال های اخیر کتاب «کارنامه پنجاه ساله» در مورد خدمات ایشان به پیوندهای فرهنگی میان ایران و گرجستان از سوی رایزنی فرنگی ایران در گرجستان به چاپ رسید.

 

تحصیلات و درجات علمی پروفسور گیوناشویلی:

1947 – 1939 دبیرستان البرز
1949 – 1947 دبیرستان شماره 9 (پسرانه) شهر تفلیس
1953 – 1949 دانشكده خاورشناسی دانشگاه تفلیس و دانشكده خاورشناسی دانشگاه تاشكند، رشته فیلولوژی ایرانی – افغانی
1958 درجه نامزد علوم فیلولوژی از دانشگاه دولتی تفلیس
1967 درجه دكتر علوم فیلولوژی از دانشگاه دولتی تفلیس
1970 دریافت مقام پروفسوری
1989 عضو انجمن ایران شناسان اروپا (Societas lranologica Europaea) پاریس
2007 ریاست شعبه گرجستان – انجمن مطالعات جوامع فارسی زبان (دانشگاه مینه سوتا)
1994 بنیان گذار و ریاست "انجمن روابط علمی – فرهنگی و همكاری گرجستان و ایران"

 

مشاغل:

1955 – 1954 آموزگار زبان روسی در دبیرستان شماره 18 شهر تاشكند
1958 – 1956 معلم زبان فارسی در دانشگاه تاشكند
1960 – 1958 كارمند علمی انستیتوی زبان شناسی آكادمی علوم گرجستان
1994 – 1960 كارمند علمی ارشد، از سال 1961 رئیس بخش زبانهای هند و ایرانی، از سال 1974 همچنین معاون رئیس انستیتوی خاور شناسی آكادمی علوم گرجستان
1994 – 1958 دانشیار، استاد زبان فارسی در دانشگاه دولتی تفلیس
آوریل 2004 – 1994 سفیر جمهوری گرجستان در جمهوری اسلامی ایران
تا امروز – 2004 مشاور علمی ارشد انستیتوی خاورشناسی تفلیس
2008 – 2004 استاد دانشگاه دولتی تفلیس
2008 – 2004 استاد انستیتوی آسیا و آفریقا (تفلیس)
راهنمایی علمی رساله‌ها: استاد راهنمای 17 نفر در مقطع phd


رشته‌های تتبعات:

آوا شناسی، مسائل دستوری، لغات شناسی، مأخذشناسی، متن شناسی فارسی، متنون تاریخی، جغرافیای تاریخی، روابط تاریخی – فرهنگی ایران و گرجستان، اوضاع داخلی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران.

بعضی از كتاب‌ها:
1- بنواج شناسی زبان فارسی، تفلیس، 1964، به زبان روسی با همكاری پروفسور گاپرینداشویلی (اصوات را با اشعه مجهول، لرزه نگار و تجزیه طیفی مورد مطالعه قرار دادهاند).
2- نسخه خطی تاریخ سیستان

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16752-dargozasht-jamshid-9511.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

یادداشت - هیولای قاچاق

دکتر هوشنگ طالع

به ظاهر با قاچاق در کشور مبارزه‌ی پی‌گیر در جریان است . سازمان‌هایی برای این کار ، دست‌اندر کارند ؛ اما گویی از حجم آن کاسته نمی‌شود و چون دری را می‌ببندند " دروازه‌های " دیگری گشوده می‌شوند ؟!

در زمزه‌ی این دروازه‌ها ، مناطق آزاد و مناطق ویژه‌ی تجاری قرار دارند و نیز لنگرگاه‌هایی که در آن گمرک حضور ندارد.

با سر و صدای زیاد ، اعلام کردند که ورود طلا بدون انتقال ارز آزاد است و در خوبی‌های این گام ، مقاله‌ها نوشتند و سخنرانی‌ها کردند و سرانجام :
... بانک مرکزی متوجه شد پشت پرده واردات ده‌ها تن طلا به کشور و سپس قاچاق آن به خارج طی ماه‌های اخیر، تلاش برخی صادرکنندگان برای شانه خالی کردن از رفع تعهد ارزی و امتناع آنها از بازگرداندن ارز به کشور است، صادرکنندگان را ملزم به ثبت تمامی معاملات طلا در مرکز مبادله کرد ؟!

قاچاق پوشاک نیز بیش‌تر از مبادی مناطق آزاد و مناطق ویژه تجاری و نیز لنگرگاه‌های بدون گمرک ، انجام می‌شود ؛ اما در این مورد نیز مبادی گمرکی را نباید از نظر دور داشت .
با و جود سال‌ها به اصطلاح مبارزه ، هم‌چنان قاچاق ، توان تولیدگران داخلی را با دشوتری‌های بسیار روبرو کرده است و کارگاه‌های تولیدِ پوشاک زیادی را به تعطیلی کشانده است ؛ اما گویی قاچاقچیان را به گفته‌ی سعدی : " چه باک از موج بحر ، آن را که باشد نوح کشتیبان " .
به گفته‌ی عضو اتحادیه نساجی :
صنعت پوشاک ما مستعمره بنگلاش و ترکیه شده و میزان پوشاک قاچاق در سطح عرضه بیش از سه میلیارد دلار، معادل بیش از ۳۰ درصد کل بازار پوشاک کشور، تخمین زده می شود.
ما شاهد تبلیغات گسترده قاچاقچیان در شبکه‌های اجتماعی هستیم و حتی از سلبریتی‌ها، بازیگران و بلاگرها هم برای تبلیغات خود استفاده می‌کنند و هیچ کس با آن‌ها برخورد نمی‌کند.
بازار در اختیار کالای قاچاق استوک است که کیلویی پنج دلار وارد می‌شود و اصلا امکان رقابت‌ با آن وجود ندارد.

سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

تخریب یک تپه باستانی در سکوت

تپه «قمی‌آباد»، واقع در نزدیکی روستای قمی‌آباد از بخش قلعه نو از املاک شهرستان ری (شرق تپه میل)، که گفته می‌شود به دوران تاریخی ـ اسلامی و احتمالا پیش‌تر از آن مربوط است و با وجود آنکه یک تپه باستانی شناسایی و معرفی شده و حتی در بررسی‌های اخیر سفال‌های پیش از  تاریخی در آن پیدا شده است، مدتی پیش با خاک یکسان شد و اکنون اثری از این تپه و سفال‌های تاریخی آن وجود ندارد.

https://www.isna.ir/news/1402101812633/

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

کتاب الکترونیکی《بابک خرم دین؛ دلاور آذربایجان》
نوشته: شادروان استاد سعید نفیسی.
کتابی تاریخی از استادی دانشمند درباره ی قهرمان ملی ایران

/channel/iranboom_ir/34238

Читать полностью…

ایران بوم

سالروز درگذشت «هاید ماری کخ»

پروفسور هاید ماری کخ، ایران‌شناس آلمانی درگذشت. او بیشتر با کتاب «از زبان داریوش» در ایران شناخته می‌شود.

به گزارش ایسنا، پروفسور کخ یکی از پنج دانشمندی بود که در زمینۀ تاریخ "ایلام قدیم" تحقیقات گسترده انجام داده و از علایق خاص او، هنر اسلامی و به‌ویژه معماری و هنر سرامیک بود.

بیشتر باستان‌شناس ایرانی، هاید ماری کخ را از جمله سردمدار مطالعات تحلیلی روی گل نوشته‌های بایگانی بارو تخت جمشید می‌دانند. او آثار زیادی درباره ایران باستان نوشته است، اما بیشتر از همه «از زبان داریوش» در ایران شناخته شده است. دکتر حکمت الله ملاصالحی ـ استاد باستان‌شناسی دانشگاه تهران ـ کتابِ «از زبان داریوش» پروفسور کخ را یک اثر ممتاز و بسیار مفید و مرجع دانسته و درباره آن گفته است: «سخن گفتن از نظام اداری و اجرایی و حقوقی و مهندسی و مدیریت و اقتصاد و معیشت و دیانت و معنویت عصر داریوش بزرگ آن‌قدر هم آسان نیست که اغلب گمان رفته است.»

هاید ماری کخ ۱۷ دسامبر ۱۹۴۳ در شهر ماربورگ آلمان به دنیا آمد. سپس به تحصیل در رشتۀ آموزش با گرایش اصلی ریاضی پرداخت. او در ادامه، ایرانشناسی را از ۱۹۷۲ در دانشگاه گوتینگن آغاز کرد و در ۱۹۷۶ با موضوع پایان نامه «‎شرایط مذهبی زمان داریوش بر اساس تحقیقات انجام شده بر کتیبه‎های هخامنشی» دکتری گرفت.

پروفسور هاید ماری کخ در کنار رشته اصلی خود، به تحصیل در رشته‌های باستان‌شناسی کلاسیک، تاریخ هنر بیزانس و باستان‌شناسی مسیحی پرداخت و پس از آن به تدریس ایران‌شناسی و باستان‌شناسی خاور نزدیک در دانشگاه گوتینگن مشغول شد. از ۱۹۸۶ به تدریس در رشته اقتصاد و مدیریت دوران هخامنشیان در دانشگاه فیلیپس ماربورگ و از ۱۹۹۵ به عنوان استاد ایرانشناسی در زمینه تاریخ کهن در دانشگاه ماربورگ اشتغال داشت. او شاگرد پروفسور والتر هینتس، ایران‌شناس آلمانی بود.

ماری کخ ۲۶ ژانویه 2022 (۶ بهمن ماه ۱۴۰۰) بر اثر بیماری از دنیا رفت و ۲۸ ژانویه 2022 خبر درگذشتش اعلام شد.

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

مجتبی مینوی:
زبان فارسی ملکِ مشاع و میراث مشترک همه ایرانیان است و از مؤلفه‌های تمامیت ارضی و انسجام ملی ایران به شمار می‌آید. نباید زبان فارسی را تضعیف کرد. نگاهبانی از این میراث ملی وظیفه همگانی است

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد مجتبی مینوی
ویراستار امید قنبری

/channel/iranboom_ir/34430

Читать полностью…

ایران بوم

نامه دکتر محمد معین به استاد مجتبی مینوی

/channel/iranboom_ir/34425

Читать полностью…

ایران بوم

هفتم بهمن ماه، سالروز درگذشت مجتبی مینوی تهرانی (۱۹ بهمن ۱۲۸۱، تهران - ۷ بهمن ۱۳۵۵، تهران) ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم است.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir

از مجتبی مینوی کتاب‌های متعددی منتشر شده‌است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

تصحیح‌ها:
نامه تنسر (۱۳۱۱)
نوروزنامه (۱۳۱۲)
ویس و رامین، فخرالدین اسعد گرگانی (۱۳۱۴)
مصنفات افضل‌الدین کاشانی (با همکاری یحیی مهدوی) (دو جلد ۱۳۳۰ و ۱۳۳۷)
عیون‌الحکمه، ابن سینا (۱۳۳۳)
کلیله و دمنه، انشای ابوالمعالی نصرالله منشی (۱۳۴۳)
سیرت جلال الدین منکبرنی (۱۳۴۴)
تنکسوق‌نامه یا طب اهل ختا، رشیدالدین فضل‌الله همدانی (۱۳۵۰)
احوال و اقوال شیخ ابوالحسن خرقانی به‌ضمیمه منتخب نورالعلوم (۱۳۵۴)
اخلاق ناصری، خواجه نصیرالدین طوسی (پس از مرگش) (با همکاری علیرضا حیدری)ترجمه‌هاویرایشکشف دو لوح تاریخی همدان، ارنست هرتسفلد (۱۳۰۵)
معلومات تاریخی دربارهٔ آثار ملی اصفهان و فارس،ارنست هرتسفلد (۱۳۰۶)
اطلال شهر پارسه، ارنست هرتسفلد (۱۳۰۸)کشف الواح تاریخی بنای تخت جمشید، ارنست هرتسفلد (۱۳۱۲)
وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان، آرتور کریستنسن (۱۳۱۴)

تألیفات:
آزادی و آزادفکری (۱۳۳۸)
فردوسی و شعر او (۱۳۴۶)

سایر آثار:
مازیار (به انضمام نوشته صادق هدایت) ۱۳۱۲
پانزده گفتار (دربارهٔ چند تن از رجال ادب اروپا) ۱۳۳۵
داستان‌ها و قصه‌ها (مجموعه گفتارها و نوشته‌ها) ۱۳۴۹
نقد حال (مجموعه گفتارها و نوشته‌ها) ۱۳۵۱
تاریخ و فرهنگ (مجموعه گفتارها و نوشته‌ها) ۱۳۵۲



کتابخانه مینوی از جمله بخش‌های وابسته به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که وقف مجتبی مینوی است و در خیابان شریعتی قرار دارد. خانوادهء مینوی در سال ۱۳۵۶ این مجموعهٔ کم‌نظیر و بسیار غنی را به ملت ایران هدیه کرد. ابتدا، کتاب‌ها به مالکیت بنیاد شاهنامهٔ فردوسی درآمد و سپس با ادغام بنیاد مزبور در مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کنونی)، کتابخانه تابع مؤسسهٔ مزبور شد و در سال ۱۳۶۲ رسماً بازگشایی و پذیرای محققان و دانش پژوهان شد. این کتابخانه، در حال حاضر به صورت واحدی از مدیریت کتابخانه‌های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اداره می‌شود. مجموعهٔ کتابخانه شامل تقریباً ۲۰۰۰۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی، عربی، اردو، انگلسی، فرانسه، ایتالیایی، روسی و . . است. این کتابخانه همچنین دارای نسخه‌های خطی و عکسی در زمینه‌های ایران شناسی، اسلام‌شناسی، تاریخ، ادبیات و جغرافیا است. در بسیاری موارد، یادداشت‌های خطی مینوی نیز در حاشیهٔ کتاب‌ها ثبت شده است که بر ارزش و اهمیت کتاب‌ها می‌افزاید.

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

تحول تاریخ سازی در جمهوری آذربایجان

دکتر علی علی بابایی درمنی
پژوهشگر و دکترای تاریخ از دانشگاه تهران

@iranboom_ir
چکیده:

تاریخ نگاری در میان کشورهای تازه استقلال یافته، سهم به سزایی در شکل دادن به هویت ملی انسان هایی دارد که اندک زمانیست زیستن در قالب یک ساختار سیاسی جدید را تجربه می کنند. در این مقاله با استفاده از متون کهن و همچنین پژوهش های نوین، تاریخ نگاری در یکی از کشورهای تازه استقلال یافته ی پیرامون ایران یعنی جمهوری آذربایجان را بررسی کرده ایم، و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به سبب نداشتن پشتوانه تاریخی دیرینه در مقایسه با کشورهای همجوار و همچنین سابقه ی اندک تاسیس حکومت، مورخان این کشور به تحریف تاریخ و یا در حقیقت به «تاریخ سازی» دست زدند و هویت ملی مردمان خود را بر اساس اغراض سیاسی کوتاه مدت تعریف کردند. بخشی از این اغراض سیاسی سبب شده تا هویت ملی در جمهوری آذربایجان بر مبنای تقابل با فرهنگ و تمدن ایران شکل بگیرد، بنابراین نخبگان فرهنگی ایرانی می توانند ضمن آگاهی از این روند تاریخ سازی با اتخاذ یک سیاست فرهنگی مناسب و گفتگو با نخبگان فرهنگی جمهوری آذربایجان، از تنش های سیاسی- فرهنگی میان دو کشور جلوگیری کند.



زمامداران جمهوری آذربایجان در دوره ی کمونیستی و پس از استقلال، به منظور جدایی کامل سیاسی از ایران، درصدد تعریف هویت غیر ایرانی برای منطقه ای بودند که در طول تاریخ بخشی از خاک ایران بوده و خاندان های ایرانی تباری چون «مهرانیان» در آن فرمانروایی می کردند. انکار هویت حقیقی مردمان ساکن در جمهوری آذربایجان به عدم ثبات و قطعیت بنیان های تاریخ و هویت ملی در جمهوری آذربایجان انجامید. این روند قابلیت شکل پذیری بسیار زیادی را به این هویت ساختگی داده است. این امر که چارچوب تاریخ نگاری در این جمهوری کاملا متغیر و دلبخواهی است، سبب شد تا تاریخ سازان در جمهوری آذربایجان هر زمان بر اساس اقتضائات و اغراض سیاسی گوناگون، هویت و تاریخ متغیری برای ساکنان جمهوری آذربایجان در نظر بگیرند. در این بین، از میان اقوام مادها، ماناها، ارانی ها و کاسپی ها و ترک ها، هریک به تناوب در طول این 100 سال سهم بیشتری در بنیان نهادن کشور جمهوری آذربایجان دارا بوده اند و به همین ترتیب نگارش تاریخ در جمهوری آذربایجان، بر اساس اینکه کدام یک از این اقوام نیاکان ساکنان جمهوری آذربایجان بوده اند، همچنین فشارهای سیاستگذاران فرهنگی حزب کمونیست شوروی و اغراض سیاسی دیگر، با تنوع و تحولات بسیاری روبرو بوده است. بخشی از این اغراض سیاسی سبب شده تا هویت ملی در جمهوری آذربایجان بر مبنای تقابل با فرهنگ و تمدن ایران شکل بگیرد، بنابراین نخبگان فرهنگی ایرانی می توانند با اتخاذ یک سیاست فرهنگی مناسب و گفتگو با نخبگان فرهنگی جمهوری آذربایجان، از تنش های سیاسی- فرهنگی میان دو کشور جلوگیری کند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/16855-tahavol-tarikhsazi-dar-jomhori-azarbaijan.html


https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA

Читать полностью…

ایران بوم

شعر، دانش و زندگی سعدی

گلستان و بوستان ادبیات فارسی، نامی پرشکوه را فریاد می زند. نامی که قرن هاست شکوه فرهنگ، ادب و هنر ایرانی را بر زبان می آورد و جهانیان، نام او را به عظمت یاد می کنند و می ستایند. گلستان و بوستان او چونان شاهنامه؛ چه در گذشته و چه امروز، نقل مکتبخانه ها و مدارس بوده و هست.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10211-chame-danesh-sadi.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

واژگان فارسی را به کار گیریم 11

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 69

واژگان برابر فارسی پیشنهادی خوانندگان و شورای نویسندگان «خواندنی» منتشر شده در ماهنامه خواندنی شماره 69، دی و بهمن‌ماه 1390، رویه 50.

 عظیم   =   سترگ/ گران
عفریت  =   دیو/ اهریمن
عفو   =     بخشش
علت  =  انگیزه/ چرایی
عَلم  =  درفش/ پرچم
علم   =   دانش
علوم   =   دانشها
عمومی  =   همگانی
عناد = دشمنی
عواقب  =  پیامد
غرور  = خودبینی
غریب   =   ناآشنا
غریزه   =    سرشت
غسل    =  شستن
غصه  =    اندوه
غفار   =     آمرزنده
غلبه    =      چیرگی/ پیروزی
غلو    =   گزافه‌گویی / بزرگ‌نمایی
غلیان   =   جوشش
غم   =   اندوه
غمزه  =    ناز/ کرشمه
غیب   =   ناپدید
غیر   =  جز/ مگر
غیظ  = خشم / خشم پنهان
غیرخالص =   ناسره
غیرصالح  =     ناشایست
غیردایم  =  ناپایدار
فسخ  =    به هم زدن/ شکستن
فسق  =     آلودگی/ گناه
فصاحت  =    شیوایی / شیوایی سخن
فصیح   =  شیوا
فضاحت  =  رسوایی
فضل  =    دانش
فضله  =   سرگین
فضیلت  =   برتری / شایستگی
فطرت  =     سرشت/ خوی

واژه‌های برگزیدهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی

دکور  = آرایه
دکوراتور  =    آرایه‌گر
ایده‌آل   =    آرمانی
ایده‌آلیست   =   آرمان‌گرا
تست      =   آزمون
حق‌التدریس   =     آموزانه
مگنت  =      آهنربا
اینتونیشن  =     آهنگ
دبل روم   =   اتاق دو تخته
سندیکا   =    اتحادیه
فینگر پرینت   =   اثر انگشت
ویبرشن    =   ارتعاش
آپ‌گرید   =      ارتقا دادن – بروز کردن
کمپ     =      اردوگاه
سِند    =    ارسال[گسیل]
کال ویتینگ  =     انتظار مکالمه [گفتوگو]
موتیف  =     انگاره
ترمینال    =   پایانه
استیبل   =پایدار
سایت   =   پایگاه، دیدارگاه، تارنما
بیس   =    پایه
دیلیت  =   حذف، پاک
سنسور   =  حسگر
فنس =  حصار، [پرچین]
سیو  = حفظ کردن، انبار کردن، [ذخیره‌کردن]
بولتن    =       خبرنامه
سرویس  =   خدمت
ارور   =   خطا، ایراد
اف اف  =    دربازکن
فِرست کلاس  =   درجه یک
پورتال  =    درگاه
اینباکس    =     دریافتی
ریسیو     =     دریافت
پوتیبل   =      دستی
آرنج       =     آرایش
فایل    =      پرونده
فولدر = پوشه

برخی واژه‌های برگزیده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزهٔ گردشگری و جهانگردی

بدینگ   =    لوازم تختخواب
چکاین   =     ورود
ویزا اینفورمیشن  =     اطلاعات روادید
ویزا سرویس    =    خدمات روادید

واژه‌های برگزیدهٔ فرهنگ و ادب فارسی در حوزهٔ اطلاع رسانی

اینفورمیشن اکیوریسی  =    درستی اطلاعات
سوروی   =         پیمایش
اینفورمیشن الیزیشن      =     اطلاعاتی شدن
اینفورمیشن ایجنسی  =      بنگاه اطلاع گزاری
اینفورمیشن آنالایز     =       تحلیل اطلاعات
اینفورمیشن گپ       =      شکاف اطلاعاتی
اینفورمیشن گدرینگ=        گردآوری اطلاعات

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/3882--11.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

ژان شارون، جهان‌گرد فرانسوی به سال 1670 م (949 خ) در سفرنامه‌ی خود از بنای ارگ علیشاه تبریز می نویسد

حمدالله مستوفی می‌نویسد: « ... خواجه تاج‌الدین علیشاه جیلانی در شهر تبریز در خارج محله‌ی نارمیان، مسجد جامع بزرگی ساخته که صحنش 250 گز در 200 گز و در او صفه‌ای بزرگ، از ایوان کسری به مداین بزرگ‌تر. اما چون در عمارتش تعجیل کردند ]سقف آن[ فرود آمد. در آن مسجد انواع تکلفات به تقدیم رسانیده و سنگ مرمر بی‌قیاس در آن به کار برده و شرح آن را زبان بسیار باید.»

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/2364-sharden-arg-alishah.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

سـرو در فرهنگ ایرانی - بخش نخست

دکتر محمدحسن ابریشمی
@iranboom_ir

تاریخ کشاورزی ایران طی دو مرحله، دوران باستان و اعصار اسلامی، قابل بررسی است. یکی از فصول این تاریخ می‌تواند به درختان همیشه سبز اختصاص یابد که از گذشته در فرهنگ ایرانی جایگاه نمایان و برجسته‌ای داشته است. بررسی سنگ‌نگاره‌ها و منابع باستانی و متونی کهن، حکایت از آن دارد که درختان همیشه سبز و با عمر دراز، مخصوصاً سرو و نخل، در نزد ایرانیان حرمت ستایش‌آمیزی داشته است. در این مقاله، ضمن پژوهش در باب سرو و نخل، به برخی از درختان ستودنی نگاهی می‌افکنیم.

مطابق برخی شواهد و مستندات تاریخی، ایرانیان از دیرباز به درخت، به‌ویژه درختان همیشه سبز، چون: سرو، سدر (کُنار)، مورد، نخل، شمشاد، کاج، تاغ و گز بسیار توجه داشته‌اند. نشانه‌های این توجه را می‌توانیم در جای جای ایران زمین، در کنار مزارها و روی مقابر، در برخی گذرگاه‌های دوردست و باغ‌های قدیمی، در وجه درختان تناور و بالندة چندصدساله و گاهی چندهزارساله ملاحظه کنیم. حتی در کرانه‌های کویری و در دل بیابان‌های قفر و خشک، درختانی بالنده و چشم‌نواز با عمری دراز وجود دارد.

در بسیاری از مناطق بیابانی ایران، یک یا دو یا چند درخت از این گونه درختان، همچون نگینی زمردین، بر پهنه‌ای از بیابانِ پوشیده از شن‌های داغ، درخشش خاصی دارد. بی‌گمان پندار ایرانیان در باب غول بیابان افسانه نبوده، بلکه واقعیتی ملموس است که بعضی از کویرپیمایان، در دل بیابانهای خشک وجود آن را احساس کرده‌اند و آثار مخرب آن را دیده و وصف نموده‌اند. ایرانیان از قدیمی‌ترین اعصار برای ستیز با غول بی‌شاخ و دم بیابان، و جلوگیری از سیطرة هولناک و هراس‌انگیزش، کاشت این گونه درختان را درپیش گرفته‌اند. نخستین اندیشه و اقدام در جهت این مبارزه ـ‌ یا به اصطلاح امروز بیابان‌زدایی ـ توسط زردشت، با غرس دو سرو، در کرانه‌های بیابانی خراسان،‌یعنی در ناحیة بشت یا پشت (کاشمر) و فریومد (از توابع بیهق کهن که سبزوار کنونی باشد) انجام شده است. شاید این بیت خاقانی اشارة تلویحی‌ به آن اقدام شایسته و آموزندة پیامبر ایرانی باشد:

در بیابان سماوات همه غولانند
دفع غولان بیابان به خراسان یابم

به روایت دقیقی که فردوسی از قول او نقل کرده، سرو کاشمر ارمغان بهشتی بوده که زردشت در ناحیة بشت غرس کرد.1 روایات متنوع، جالب و بس دلنشینی در باب این درخت موجود است؛ مثلاً حمدالله مستوفی در وصف کشمر (کاشمر) می‌نویسد: «در قدیم درختی سرو بوده است، چنانچه در عالم هیچ درختی از آن بلندتر نبود. چنین گویند که جاماسب حکیم نشانده بود. در شاهنامه ذکر درخت کشمر بسیار آمده.» ثعالبی نیشابوری می‌گوید: «آن سرو را گشتاسب کاشته بود، در بلندی و پهنا و راستی و سرسبزی کسی مانند آن ندیده بود؛ و به جهت همین بی‌همتایی مایة سرافرازی و نازش خراسان بود، و در زیبایی و شگفت‌ناکی بدان مثل می‌زدند.»2 ابوالحسن بیهقی سرو کاشمر را کاشتة زردشت وصف کرده و نوشته است: «در سایة آن درخت زیاده از ده‌هزار گوسفند قرار گرفتی.»3 ابوریحان بیرونی به استناد منابع قدیمتر،‌از قول ایرانشهری نقل می‌کند که در همین ناحیة کاشمر (بشت) «در ژرفنای پنجاه و چند ذراعی از سطح زمین به ریشه‌های سه درخت سرو رسیدند که با اره بریده شده بود.»4

نکتة عجیب در روایات مزبور، انتساب غرس درخت سرو کاشمر به سه شخصیت نامدار و هم‌عصر، اما با خصایل متفاوت است؛ چرا که آنها صاحبان دین (زردشت)، دانش (جاماسب حکیم) و دولت (گشتاسب‌که هم حکومت و هم‌دولت را به معنای سرمایه داشته) بودند. گویی مبارزه با غول بیابان را هر یک به مدد دین یا دانش و دولت میسور می‌دانست یا شاید به این نکته توجه داده‌اند که توفیق ایرانیان در عصر اساطیر، به مدد درآمیختن حکمت و حکومت و دیانت امکان‌پذیر شده است! درخت سرو کاشمر برنشاندة هر کس که باشد، در نزد ایرانیان حرمتی بس عظیم یافت، به‌طوری که در سنگ نگاره‌های هخامنشیان نقش سرو همچون سربازان مسلح، و در کنار آنها متجلی شد. گویی سربازان و سروها همترازند؛ یکی در مقابله با دشمنان انسانی مرز و بوم ایران زمین تجهیز شده،‌ و دیگری در مهار دشمنان طبیعی،‌چون غول بیابان و دیو خشکسالی، بالنده و سرسبز قامت برافراشته است.

درختان کهنسال در نزد ایرانیان حرمتی خاص داشت، هم‌اکنون نیز به پیروی از سنت‌های پیشین، به این گونه درختان با دیدة احترام‌آمیز نگاه می‌کنند. به پندار ایرانیان، «درخت‌افکن بوَد کم‌زندگانی» و «سروانداز سرِ خویش ببازد». نظامی گنجوی به سرنوشت درخت‌افکن اشاره کرده و ابوالحسن بیهقی به سرانجام شوم کسانی که درختان سرو را قطع کنند، اشاره می‌کند،

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/805-sar-farhang-irani-1.html


سـرو در فرهنگ ایرانی - بخش دوم و پایانی
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/3871-sar-dar-farhang-irani-2.html


@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

بی‌توجهی به زبان فارسی و زوال اخلاقیات در مراوده‌های جوانان

دکتر امان‌الله قرایی مقدم(آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه)

این روزها از هر ۵۰ واژه که جوانان می‌گویند، ۳۰تایش را نمی‌فهمیم. جوانان برای خودنمایی و خودبزرگ‌کردن این‌گونه حرف می‌زنند. می‌خواهند بگویند شما را به خدا به ما توجه کنید.

حسش نیست، رد داده، گیر نده، وات د فاز، ما رو گرفتی، عجیجم ... . اینها چند نمومه اصطلاحاتی است که امروزه از زبان جوانان و نوجوانان کم نمی‌شویم. برخی از این واژگان و جملات تاریخ انقضا دارد ولی بسیاری از آنها چنان در زبان و ادبیات فارسی جا خوش می‌کنند که حتی یافتن ریشه و زمان پیدایش آنها چندان آسان نیست. خیلی از جملاتی که امروز به کار می‌بریم، چنین سرگذشتی دارد.

به گزارش ابتکار، شاید کمترین مشکل این تغییر شکل سخن گفتن که در بعضی مواقع حتی اخلاق را نشانه می‌رود، بیگانه شدن نسل امروز با متون ادبی گذشتگان باشد.

دکتر امان‌الله قرایی مقدم در این‌باره به خبرنگار ابتکار می‌گوید: این رفتارها دلایل فرهنگی و اجتماعی دارد. جوانان در طول تاریخ همیشه نوگرا، نوجو و نوخواه بوده‌اند. در بسیاری از کشورها به‌ویژه ژاپن از سال ۱۹۴۸ به بعد کوشیدند که از فرهنگ، زبان و ارزش‌های ملی خود پاسداری کنند. آنها می‌گفتند باید ژاپنی بمانیم ولی از تمدن غرب عقب نیفتیم. البته نمی‌شود گفت که جوان ژاپنی امسال با جوان ژاپنی ۱۰ سال پیش تفاوتی ندارد. در این جا نقش تربیتی بسیار مهم است. ما خودمان جوانان را به سمت موسیقی غربی چون راک، رپ، متال و ... برده‌ایم. وقتی جوان دنبال این سبک موسیقی‌ها برود، مویش دم اسبی می‌شود، بدنش را خالکوبی می‌کند، از واژگان رکیک و بی‌ریشه استفاده می‌کند... .

نقص آموزشی و پرورش

در گذشته جوانان از به کار بردن اصطلاحات و واژگان رکیک میان خانواده شرم داشتند ولی امروزه شاهد هستیم که به‌راحتی این واژگان به درون خانه‌ها راه یافته است و چه بسا بزرگترهایی جهت هم‌نوایی با جوانان شکل سخن گفتنشان را تغییر داده‌اند. دکتر قرایی در ادامه می‌گوید: در ایران به دلیل بی‌قاعدگی و نقص آموزشی و پرورشی و تربیتی شاهد چنین الگوبرداری‌های غلطی از سوی جوانان بوده‌ایم. رسانه‌ها و تلویزیون، علی‌الخصوص برنامه‌های ورزشی و فوتبالی نقش بسیار زیادی در این الگودهی داشته‌اند. افزون بر آن شبکه‌های اجتماعی، چت کردن و جوک‌سازی هم تاثیر به‌سزایی در شکل‌گیری این روند داشته است. این روزها از هر ۵۰ واژه که جوانان می‌گویند، ۳۰تایش را نمی‌فهمیم. جوانان برای خودنمایی و خودبزرگ‌کردن این‌گونه حرف می‌زنند. می‌خواهند بگویند شما را به خدا به ما توجه کنید. اینها از کمبودهای عاطفی و روانی سرچشمه می‌گیرد و معمولا میان طبقات پایین و متوسط اتفاق می‌افتد. تحصیلات، شغل و نحوه‌ی بیان خانواده‌ها بسیار بر گفتار جوانان تاثیرگذار است. خوشبختانه این‌گونه جوانان در اکثریت نیستند و یک گروه اقلیت را تشکیل می‌دهند. بیشتر آنها هنگام حرف زدن با گروه همسالانشان این گونه سخن می‌گویند. در واقع آموزش و پرورش فقط در مدرسه نیست. بلکه در جامعه، خیابان و میان همسالان است.

نقش رسانه‌ها و تلویزیون

دکتر قرایی با اشاره به نقش رسانه‌ها در این مورد می‌افزاید: سریال‌هایی که به صورت ترجمه شده در ماهواره پخش می‌شود و حتی سریال‌های صدا و سیما در این تغییر شکل سخن گفتن نقش زیادی دارند. مثلا وقتی نحوه‌ی حرف زدن یک لات یا یک معتاد از تلویزیون پخش می‌شود، جوان از آن یاد می‌گیرد و تقلید می‌کند. اما در این مورد بیشترین تاثیر را برنامه‌های ورزشی دارد. صداهایی که از ورزشگاهها چه از سوی گزارشگران و چه از سوی تماشاگران به گوش جوانان می‌رسد حاوی واژگان و اصطلاحات بی‌بُته و غیراخلاقی است. جوانان به ورزش علاقه دارند. عزیزان ورزشکار الگوی جوانان هستند و باید در به کار بردن واژگان و اصطلاحات دقت کنند. جامعه از زشت‌گویی در رنج است. بی‌ادبی میان جوانان گسترش پیدا کرده است.

زبان فارسی رها شده است.

زبان فارسی به سبب ادبیات غنی و بالنده‌اش در جهان مشهور است. برگزیدن بیت: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند» گواهی بر این مسأله است. اما حالا باید نگران این شویم که جوان ایرانی ۲۰سال آینده نتواند این چنین بیت‌ها را بخواند و نیازمند تفسیر و معنی باشد. دکتر قرایی در این مورد اضافه می‌کند: ندانم‌کاری‌های رسانه‌ها در زمینه‌ی کم‌توجهی به زبان و ادبیات فارسی و کم‌اهمیت شمردن آن در مدارس روز به روز بیشتر می‌شود و بر دامنه‌ی شیوع آن افزوده می‌شود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/15075-bi-tavajohi-be-zaban-farsi.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

بابک خرمدین نماد ایران دوستی یا دستاویز ایران ستیزی؟!

ایاز تبریزی

    نارضایتی مردم ایران از حكومت امویان و عمال و والیان بیدادگر آن ، زمینه ساز شورش های بزرگی در سده های نخست هجری شد كه پس از روی كار آمدن خلافت نیمه ایرانی عباسیان نیز دست كم در بخشی از ایران  شامل مازندران ، ری ، آذربایجان ، اران و ارمنستان ، ادامه یافت . بزرگ ترین آن شورش ها كه بیش از بیست سال طول كشید ، خیزش  بابک ،سردار بزرگ و برخاسته از بین توده مردم بود . بابك در سال 200 هجری به نام خرم دینان در ادامه خیزش سهرك مزدكی به پا خاست ( زرین كوب 2536 / ص 4-193 ) ودر سال 220 هجری حیدربن كاووس مشهور به افشین ، اورا از راه نیرنگ دستگیر كرد و به نزد معتصم ،خلیفه وقت عباسی فرستاد . به نقل از طبری آمده است كه اورا در تاریخ پنجشنبه سوم صفر سال 223 در سامرا به طرز دلخراشی كشتند .( نفیسی 1348 / ص 141)

    بابک مدتی پس از آن که به جانشینی جاویدان درآمد،  یعنی در سال ۱۹۵ هجری خورشیدی، همزمان با خلافت مأمون خلیفه عباسی در شمال آرتاویل (اردبیل کنونی) علیه عباسیان قیام کرد. او با همسایگان ارمنی خود متحد گردید و توانست حمایت امپراتور بیزانس تئوفیلوس را به دست آورد. هدف نهایی بابک اتحاد مجدد ایران و رهایی ایران از قید خلفای عباسی بود. بابک پیرو آیینی بود که آمیخته‌ای از آیین زرتشتی و مزدکی بود. او و پیروان او معتقد بودند که ابومسلم نمرده است و او منجی است که روزی دوباره بازخواهد گشت و عدالت را در جهان برقرار خواهد کرد. قیام بابک بیش از  بیست سال طول کشید. 22 سال جنگ های نامنظم بابک علیه حکومت ستمگر عباسی موجب شد بنی عباس  شش بار  والی عرب آذربایجان را تغییر دهد. بابک زمانی شکست خورد که متحد پیشین او افشین به او خیانت کرد. با شکست بابک و دستگیری او بسیاری از خرمدینان به امپراتوری بیزانس پناهنده شدند و پیروان او بعدها در سایر مذاهب اسلامی حل گردیدند و می‌توان گفت که قیام خرم‌دینان عملاً آخرین جنبش بزرگ و سازمان یافته احیای دینی ایران پیش از اسلام بود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/1027-babak-khoramdin-iran-dost.html

/channel/iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

گزارش سفر به دژ بابک

گزارش و عكس: علیرضا زیاری
/channel/iranboom_ir/39842?single

به شادی روان جاودانان آذربایجان 
بابک خرم‌الدین، احمد کسروی، ستارخان، باقرخان، محمدامین ریاحی و...

متنی به بهانه گزارش سفر به سرزمین آذربایجان با همه خاطرات دیرینه‌اش
می‌گویند نیمی از سفر، آماده سازی وبرنامه ریزی قبل از سفر است . چون قراربود به دژ (قلعه) بابک خرم‌الدین و جنگل های ارسباران درسرزمین آذربایجان  برویم برخود لازم  می دانستم که بر پایه باورهای ایرانی ، تاریخ آذربایجان را بدانم. دردسترس  من کتاب تاریخ آتورپاتکان ، نوشته پروفسور اقرارعلی اوف بهترین منبعی بود  که دراختیار داشتم . موفق شدم قبل از سفر آن را بخوانم ومتن خلاصه ای نیز از آن  تهیه کنم . حبفم آمد این متن خلاصه را به پیوست این گزارش به دوستداران فرهنگ وتمدن ایران زمین  پیشکش نکنم.

پیش خود فکرکردم حتما دوستی جزئیات اینکه کی حرکت کردیم به کجاها رفتیم ، چه ها دیدیم و شبیه این ها را خواهد نوشت و یا در عکسها خواهیم دید، من از زاویه دیگری به این سفر نگاه کنم . به این اندیشیدم که آیا دراین سفر شد لحظه‌ای که به تاریخ آذربایجان و معنای نامش و به ریشه اش نیاندیشیده باشم؟ و شد که لحظه ای به قهرمانان مبارزات رهایی بخش از سلطه بیگانگان در سده‌های سوم و چهارم و پنجم خورشیدی  و درراس آنان به گرامی بابک خرم الدین فکر نکرده باشم و آیا شد در ساعاتی که در کناره ارس  عبور می‌کردیم خاطره تلخ پرپرشدن گل سرخ  از سلاله عاشق پیشگان متعهد که در زمانه ما در ارس  پرپر شد  مرا پژمرده نکرده باشد ؟ نه تنها نشد بلکه در عمل  دل مشغولی و دغدغه های ذهنی در خواب و بیداری  4روزه پس از سفر نیز شد  و با خود گفتم که بهتر آنکه به منابع در اختیار مراجعه کنم و متنی هر چند به اختصار به گروه کوهنوردی هامون و جناب ناصر اسعدی گرامی سرپرست این برنامه و همیاران وی جنابان هادی زکی خانی و فرشاد پورکافی که صمیمانه در این برنامه تلاش کردند پیشکش کنم و نیز سپاسگذار ایشان و جناب آقای شهرام بهزاد و جناب دکتر شیروانی باشم که عشق به میهن در وجودشان موج می زد.

 زمان پایانی هخامنشیان و آغاز کار اسکندر  و سلوکیان، آتورپات ( نگهبان آتش ) با کاردانی خویش آن بخش از ایران را از یورش یونانیان بر کنار داشت و نام خویش را بر آن مرز نهاد. آتورپاتکان = خانه آتورپات، که همین نام از آن پس بر آن استان ایرانی ماند و در گذر روزگار، دگرگون به آذربادگان، آذربایگان و آذربایجان شد.
.. .مادبزرگ، سرزمین های آذربایجان تا همدان و شمال لرستان و کردستان غربی ( عراق امروزی ) وکردستان شمالی ( ترکیه امروزی ) وبخش هایی از اران و قفقاز را در بر می‌گرفته است وبه روشنی پیوند نژادی و ملی کردان و آذربایجانیان و قفقازیان را نشان می‌دهد.
یک هنگام پیش از آن به نام های " منوا" و"اورارتو"و درخشش فرهنگ ایرانی آنان در این سرزمین بر می خوریم که امروز چون آفتاب بر همگان روشن است ، یک هنگام پیش از آن هنگام پادشاهی کیخسرو کیانی است که همه نوشته های اوستائی ،جایگاه و پایتخت وی را در کنار دریاچه چیچست (ارومیه) یاد می‌کنند که در سنگ نوشته های  شلم نصر ، پادشاه خونریز آشور از وی و ایل و دودمان او بانام " پارسوا" یاد میکند

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/2608-gozaresh-safar-be-dej-babak.html

Читать полностью…

ایران بوم

محمد رضا لطفی؛ برومندی دیگر
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/776-mohammad-reza-lotfi.html

@iranboom_ir

Читать полностью…

ایران بوم

تصنیف ‏سرود آزادی
آن زمان که بنهادم
شاعر: محمد فرخی یزدی
آهنگساز: محمدرضا لطفی
خواننده: شهرام ناظری
دکلمه: مهدی فتحی

Читать полностью…
Подписаться на канал