به کانال خاکستر هنر خوش اومدید . . . هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند ف.ن
این روزها حتی شخصی که قصد خودکشی دارد هم از روی استیصال خودش را نمیکشد. راستش او دربارۀ قدمی که میخواهد بردارد مدتی طولانی و با نظر به تمام جوانب تعمق میکند، چندانکه از فرط حساب و کتاب خفه میشود و آخر سر نمیتوان به این سؤال جواب داد که اصلاً آیا میتوان فعل او را خودکشیکردن نامید یا نه، چرا که در واقع همین تعمق کردن طولانی جان او را گرفته است. نمیتوان گفت این شخص با قصد قبلی خودکشی کرده است. باید گفت او از طریق قصد قبلی خودکشی کرده است.
سورن کیرکگور
@grayart
و همچنان تا ابد
قلبِ من تاریک است
و
نفسکشیدن
دشوار است و
زیستن
دردآور...
ماشِنکا!
باورم نبود هرگز
که بتوان چنین عشق ورزید و
چنین به سوگ نشست.
نیکالای گومیلوف
@grayart
افسوس نمیخوردم،
بانگ نمیزنم،
اشک نمیریزم،
همهچیز خواهد گذشت،
چون دود از کنار درختهای سپید سیب،
و من در آغوش جامهی زرین زوال
دیگر هیچگاه جوان نخواهم بود.
سرگی یسنین
@grayart
اگر در تمام وقت هیچکاری نداشته باشم انجام دهم جز اینکه با تنهاییِ خود سر کنم، پس همانجا، به عاقبت تنها جایی است که میتوانم بینهایت باشم.
خدا چه خواهد کرد وقتی که من بمیرم؟
از فکر کردن بهش دیوانه میشوم، زیرا از یقین به آن بسیار دورم. من که محو میشوم، پس میتوانم زندگی کنم، شاد باشم، و سرگرمی داشته باشم. و شوربختم از انجام اینهمه.
اینگهبورگ باخمن
@grayart
دیگر زندگی را چندان آسان نمیبینم
حساسیتهای من بهجای آنکه کمتر شود، مدام بیشتر میشود.
هرچیز بیارزش و ناچیزی آزارم میدهد.
از نامهنگاریهای ژرژ ساند و گوستاو فلوبر
@grayart
همواره با این ترس زیستهام که توسط بدترین چیز غافلگیر شوم، پس در هر وضعی کوشیدهام پیشقدم شوم و مدتها پیش از آنکه شوربختی روی دهد، خود را به درونِ آن افکندهام.
امیل چوران
@grayart
برای زندگی در این دنیا باید بتوانید سه کار را انجام دهید: دوست داشتن چیزی که فانی است. نگه داشتن آن در برابر استخوان های خود، دانستن اینکه زندگی شما به آن بستگی دارد و وقتی زمان رها کردنش رسید، رهایش کنید.
ماری الیور
@grayart
شب عید نوروز بود، تصمیم گرفته بودم برای احتراز از شر دید و بازدیدهای ساختگی و خستهکننده، سه روزه تعطیل را بروم جای دنجی پیدا بکنم و برای خودم لم بدهم.
دنژوان کرج/ صادق هدایت
@grayart
شب چهارشنبه بته خشک و یا گون بیابان در هفت کپه و یا سه کپه روی زمین آتش میزنند و همه اهل خانه از کوچک و بزرگ از روی آن میپرند و میگویند:
زردی و رنجوری من از تو
سرخی و خرمی تو از من
نیرنگستان/ صادق هدایت
@grayart
دیوانه شدم. اما دیوانگیام بیشاهد ماند، سرگردانیام ظاهر نمیشد، فقط باطنام دیوانه بود. به من میگفتند: چرا اینقدر آراماید؟ حال آنکه از سر تا به پا سوخته بودم. شب در کوچهها میدویدم، نعره میکشیدم، روز به آرامی کار میکردم.
جنون روز/ موریس بلانشو
@grayart
گاهی دقایقی برای من پیش میآید که غمگین بودن و تنهایی را خوش دارم و این دقایق رفته رفته بیشتر میشود.
در خاطرات من نکات مبهم و توضیحناپذیری وجود دارد که آنچنان مرا بیاختیار و از خود بیخود میسازد که ساعتها از آنچه پیرامون من است، بیخبرم و همه چیز، حتی واقعیات را فراموش میکنم.
مردم فقیر/ فئودور داستایوفسکی
@grayart
همه چیز این خرابشده برای آدم خستگی و وحشت تولید میکند.
باری، زندگی را به بطالت میگذرانیم و از هر طرف خواه چپ و یا راست مثل ریگ فحش میخوریم و مثل اینست که مسئول همه گهکاریهای دیگران شخص بنده هستم.
همه تقاضای وظیفه اجتماعی مرا دارند اما کسی نمیپرسد آیا قدرت خرید کاغذ و قلم را دارم یا نه؟ یک تختخواب و یا اتاق راحت دارم یا نه؟ و بعد هم از خودم میپرسم در محیطی که خودم هیچگونه حق زندگی ندارم چه وظیفهای است که از رجالههای دیگر دفاع بکنم؟ این درد دلها هم احمقانه شده. همه چیز در این سرزمین گهبار احمقانه میشود.
نامه به شهید نورایی/صادق هدایت
@grayart
صدایت رویِ بویِ بهار نارنج میلغزد، از جنس
همان میشود. صدایت در بهار، بهار است، صدایت
در زمستان بهار است! حرف بزن، من تا ابد به صدایت گوش میدهم تا نقطهای شوم در خطِ کاتبی که صدایِ تو را مینویسد.
شهریار مندنیپور
@grayart
ما مانند چهارپا کار میکنیم. رنج میبریم،
مانند سگ گرسنگی میکشیم و همیشه هم در فقر و بدبختی بسر میبریم و حال آنکه دیگران نه کار میکنند و نه رنج میبرند، همیشه هم پولدارند.
ابله/ فئودور داستایفسکی
@grayart
فقط خود را بخاطر کارم رنج و عذاب میدهم،
اندیشههایم.
همیشه از این واهمه که راه خود را گم کنم، یا بدتر، اینکه حتی راهی پیدا نکنم.
با تردید میان باغ بهشت قدم میزنم، اینک کودکوار، اینک افتاده به چنگال یک مشتاقی وحشی.
سرگردان میروم به هرچیزی. نه خدا را مییابم نه تو را. گاهی تقریبا آمادهام تا همهچیز را رها کنم.
اینگهبورگ باخمن
Olga Sacharoff, Spanish, 1889-1967
@grayart
رویاهای شیرین زیر نور ماه.
sweet dreams in moonlight - ksenya istomina, 1991
جوانم و مشتاق به زندگی
اما چیست در انتظارم جز اندوه و سوگ.
پوشکین
@grayart
✨️✨️✨️تبادلِ فرهنگ و هنر
"انسانِ علمی ادامه ی تکاملِ انسانِ هنرمند است."
✅انسانی بسیار انسانی| نیچه ص۱۸۵
🔣 تنها کافیست لینک را لمس کنید و دکمۀ Add را بزنید و این فولدر ارزشمند را در تلگرام خود ذخیره کنید:
🔗 t.me/addlist/4AwIAcXjQLMwNmZk
از آنچه بر سرش آمده بود به هيچكس چيزی نمیگفت.
امّا گاهی، خاصه در غروب، در ساعتی كه آوای ناقوس كليسا زمانی را به يادش مياورد كه احساسی ناشناخته سراپايش را لرزانده و در تپش انداخته بود، در جان جاودانه مجروحش توفانی برميخاست.
آنوقت روحش به لرزه میافتاد و درد عشق، باز در دلش شعلهور ميشد و سينهاش را به آتش میكشيد.
بانوی میزبان/ فئودور داستایوفسکی
@grayart
امشب همچنان در رختخواب دراز کشیده بودم، نه احساسِ خستگی داشتم و نه استراحت میکردم، از این جشن سال نو که در شرف آغاز بود احساس دلتنگی میکردم؛ همچنان که مانند سگی گمشده، اندوهگین آنجا دراز کشیده بودم.
نامه به فلیسه/ فرانتس کافکا
@grayart